• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6910
تعداد نظرات : 98
زمان آخرین مطلب : 3459روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه


اسکلت بدن بر روی استخوان ها بنا شده است و در حقیقت کسی دوست ندارد که استخوان هایش دانه دانه خرد شده و از بین بروند به همین علت باید توجه بسیار زیادی به آن ها داشته باشیم.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، پوکی استخوان یکی از مشکلاتی است که 8 میلیون نفر را در دنیا به آن دچار هستند و هر روز را با سختی به شب می رسانند. این بیماری آنقدر سخت است که برخی حتی توانایی تکان خوردن هم ندارند. به مانند هر بیماری و مشکل دیگری برای آنکه از دست این مشکل نیز به دور باشید بهتر است از همین حالا پیشگیری را آغاز کنید.

**افسردگی را دریابید: محققان به ارتباطی بین افسردگی و کاهش تراكم استخوان دست یافتند. به عنوان نمونه تراکم توده استخوانی در خانم‌هایی با تاریخچه افسردگی ماژور کمتر و سطوح هورمون کورتیزول که با از دست دادن استخوان مرتبط است در آن‌ها بیشتر است. اگر شما در حال حاضر از نظر افسردگی تحت معالجه هستید از پزشک خود در خصوص نیاز به انجام تست BMD سئوال کنید.

**وزن سالم داشته باشید: وزن پایین تر از 5/57 کیلوگرم یا داشتن توده بدنی زیر 21 عامل خطر ساز برای پوكی استخوان محسوب می‌شود. از دست دادن وزن در دوران یائسگی احتمال کاهش توده استخوان را افزایش می‌دهد. از مصرف غذاهایی که از نظر کالری در حد بسیار پایینی هستند یا از غذاهایی که فاقد همه گروه‌های غذایی است، اجتناب کنید.

**ورزش کنید: دست كم به مدت 30 دقیقه از فعالیت‌های ورزشی قوی کننده استخوان در اکثر روزها بهره مند شوید. این فعالیت‌ها شامل ورزش‌های تحمل وزن همانند دویدن یا پیاده روی سریع و ورزش‌های استقامتی هستند.

**ویتامین D: خورشید، منبعی که همیشه صبح ها برای سلامت بخشیدن به جان ما از پشت کوه ها سر بلند می کند را هیچوقت دست کم نگیرید چرا که می تواند اولین راه داروی پوکی استخوان باشد. پزشکان به این نتیجه رسیده اند که افراد بین 1 تا 100 سال نیاز دارند تا روزانه حداقل 20 دقیقه در معرض خورشید باشند. ویتامین D که ازاین چشمه نور ساطع می شود برای استخوان ها حکم دارو را دارد.

** پروتئین: گوشت قرمز و ماهی ولوبیا را هیچوقت فراموش نکنید چرا که بخش اعظم قوای بدن از همین چند خوراکی ساده گرفته می شود و باید همیشه آن را در سبد خوراکی خود قرار دهید. این خوراکی های خوشمزه حاوی میزان زیادی پروئین هستند که از جمله مهمترین عناصر ساخت استخوان های فولادی اند. 77 گرم پروتئین به صورت روزانه همیشه توسط پزشکان توصیه شده است.

** کلسیم: مهمترین عنصری که برای یک استخوان فولادی باید در نظر داشته باشید کلسیم است که می تواند یک استخوان تو خالی را به محکمی آهن کند. کلسیم را از لبنیات و از طریق شیر و ماست وارد بدنتان کنید تا دیگر هیچگاه دچار پوکی استخوان نشوید. روزانه حداقل هزار میلی گرم کلسیم برای بدن نیاز است. 

** چگالی : در صورتی که استخوان دردهای زیادی می گیرد و احتمال آن را می دهید که بلایی سر خودتان آورده اید حتما به پزشک مراجعه کنید. گرفتن آزمایش DXA برای بدست آوردن میزان چگالی استخوان ها برای افرادی که استخوان درد دارند لازم است. پزشکان از روی این ازمایش می توانند میزان سلامت استخوان ها را تشخیص دهند.

** پیشینه: برخی مواقع مشکلاتی که برای استخوان ها به وجود می آید ریشه در پیشینه افراد دارد. برای مثال اولین نکته ای که ممکن است هر فردی را به خود دچار کند سابقه پوکی استخوان در فامیل است. در صورتی که در خانواده شما این مشکل دیده شده است بهتر از یک آزمایش نزد پزشک بدهید.
دوشنبه 30/10/1392 - 19:5
کامپیوتر و اینترنت


همان‌طور که می‌دانید این روزها بسیاری از کاربران به اینترنت دسترسی دارند، اما با وجود این، برخی از آنها بخوبی می‌توانند پاسخ بسیاری از نیازهای خود را از اینترنت دریافت کنند و برخی دیگر حتی نمی‌توانند یک سوال ساده را در اینترنت جستجو کنند و پاسخ آن را بیابند!
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، به‌نظر شما مشکل این افراد در چیست، آیا اینترنت آنها مشکلی دارد یا آن‌طور که باید نمی‌توانند از اینترنت کمک بگیرند؟

پاسخ به این پرسش ساده است! عده زیادی از کاربران با فنون جستجوی اینترنتی آشنا نیستند و به‌همین دلیل نمی‌توانند از اینترنت آن‌طور که شایسته است کمک بگیرند. در مقابل این دسته از کاربران، افراد دیگری نیز وجود دارند که آنچنان در استفاده از موتورهای جستجو مهارت دارند که براحتی و در مدت زمانی بسیار کوتاه به نتیجه مطلوبشان می‌رسند.

آیا می‌دانید جستجوی حرفه‌ای در اینترنت یک شغل به‌شمار می‌رود و می‌تواند یکی از راه‌های کسب درآمد باشد؟ دوست دارید با همان سرعتی که موتورهای جستجو به جستجو در میان میلیاردها رکورد اطلاعاتی می‌پردازند، نتیجه مطلوبتان را پیدا کنید؟ با رعایت فنون جستجو و توجه به نکات و ترفندهای جستجو در گوگل می‌توانید در کمترین زمان، بهترین و نزدیک‌ترین نتیجه را از جستجوی خود دریافت کنید.

 

جستجوی ساده

جستجو در گوگل ساده است! مهم‌نیست به دنبال چه چیزی هستید. اگر مبتدی هستید، کافی است پس از مراجعه به سایت گوگل (www.google.com) عبارت مورد جستجو را به هر زبانی که دوست دارید در کادر جستجو وارد کرده و کلید اینتر را فشار دهید تا فهرست نتایج در اختیار شما قرار گیرد.

 

کلمات وبی را جستجو کنید

شاید بسیاری از شما با کلمات وب آشنا نباشید، اما آن دسته از کاربرانی که حرفه‌ای از اینترنت استفاده می‌کنند، با بسیاری از اصطلاحات رایج در محیط وب آشنایی دارند. به‌عنوان مثال اگر قصد دارید موزیک جدیدی را از اینترنت دانلود کنید چنانچه نام موزیک را در کادر جستجو وارد کنید هر نوع اطلاعات مربوط به آن را در فهرست نتایج مشاهده خواهید کرد، اما اگر از کلماتی همچون «دانلود» و «لینک مستقیم» نیز در عبارت جستجوی خود کمک بگیرید، مطمئنا بسیاری از نتایج، مربوط به لینک‌های دانلودی از موزیک مورد نظر خواهد بود. سعی کنید با وبگردی بیشتر در اینترنت با کلمات وب آشنا شده و در جستجوهای خود به‌جای کلمات رایج از اصطلاحات رایج در صفحات وب استفاده کنید.

 

جستجوی عین کلمات

گاهی اوقات ممکن است قصد داشته باشید عین یک کلمه را جستجو کنید. به‌عنوان مثال با تایپ عبارت روزنامه جام‌جم ممکن است سایت روزنامه جام‌جم به‌عنوان نخستین نتیجه در اختیار شما قرار گیرد و در ادامه آن نیز نتایجی مرتبط با کلمه روزنامه یا جام‌جم را مشاهده کنید، اما اگر قصد دارید همه نتایج شامل کل عبارت روزنامه جام‌جم باشد، ‌باید عبارت مورد جستجو را میان گیومه قرار دهید. به‌عبارت دیگر برای جستجوی عین کلمات ‌باید آن را به صورت «روزنامه جام‌جم» در کادر جستجو وارد کنید.

 

جستجو در یک سایت

یکی از مشکلات بسیاری از وبلاگ‌ها، نداشتن قابلیت جستجوست. همچنین ممکن است بخواهید عملیات جستجو را در یک سایت یا در مجموعه‌ای از سایت‌ها با یک وجه مشترک اجرا کنید. در این شرایط می‌توانید در پایان عبارت جستجو، از:​Site کمک بگیرید. در مقابل این عبارت می‌توانید دامنه یک سایت یا پسوند سایت‌ها را وارد کنید. به‌عنوان مثال برای جستجوی عبارت android در سایت روزنامه جام‌جم می‌توانید از عبارت زیر کمک بگیرید:

Android site:yjc.ir

همچنین اگر قصد دارید این عبارت را فقط در سایت‌های با دامنه ir یا edu جستجو کنید می‌توانید از عبارت site:ir یا site:edu کمک بگیرید.

 

جستجوی یک فرمت خاص

اگر قصد دارید مقاله‌ای را در فرمت pdf جستجو کنید یا به‌دنبال یک مقاله در فرمت doc مربوط به نرم‌افزار واژه‌پرداز Word هستید، به‌جای آن‌که از عبارات بیهوده همچون مقاله.... به فرمت word و.... استفاده کنید، پیشنهاد می‌کنیم از:​filetype کمک بگیرید. برای استفاده از این قابلیت ‌باید پس از تایپ عبارت مورد جستجو، عبارت:​filetype را وارد کرده و در مقابل آن فرمت مورد نظرتان را وارد کنید. به‌عنوان مثال برای جستجوی مقاله‌ای در رابطه با تلویزیون‌های Led به فرمت doc از عبارت زیر استفاده می‌شود:

About Led tv filetype:doc

 

بودن یا نبودن در نتایج جستجو

دوست دارید روش تهیه املت با گوجه‌فرنگی را در اینترنت جستجو کنید؟ یا شاید برعکس، قصد دارید روش تهیه املت بدون گوجه‌فرنگی؟ چنانچه قصد داشته باشید کلماتی الزاما در نتایج جستجوی شما وجود داشته باشند، می‌توانید آنها را بین دو علامت گیومه قرار دهید. همچنین چنانچه بخواهید برخی کلمات در نتایج جستجوی شما وجود نداشته باشند، ‌باید پیش از آنها علامت « ـ » را قرار دهید.

دو عبارت زیر را در گوگل جستجو کنید تا تفاوت میان این دو روش جستجو را مشاهده کنید:

1‌ـ‌ روش تهیه املت «گوجه»

2‌ـ‌ روش تهیه املت ـ گوجه

 

جستجوی صفحات مشابه

اگر در حین وبگردی از یک سایت خوشتان آمده و دوست دارید سایت‌های مشابه آن را نیز مشاهده کنید، می‌توانید از گوگل کمک بگیرید. با وارد کردن عبارت :related و پس از آن تایپ نشانی سایت یا لینک مورد علاقه خود، فهرستی از سایت‌های مشابه با آن در اختیار شما قرار خواهد گرفت. به‌عنوان مثال چنانچه به سایت روزنامه جام‌جم علاقه دارید، می‌توانید با جستجوی عبارت زیر، فهرستی از سایت‌های مشابه آن را نیز مشاهده کنید:

related:yjc.ir

 

جستجو در رنج قیمت

به‌دنبال تلویزیونی در محدوده قیمت 500 هزار تا 800 هزار تومان هستید؟ آیا می‌دانید برای مشخص کردن محدوده‌ای از اعداد در گوگل ‌باید از دونقطه پشت سر هم «..» کمک بگیرید؟ به‌عبارت دیگر برای جستجو بین محدوده 500 هزار تا 800 هزار ‌باید از عبارت زیر استفاده کنید:

500000..800000

 

جستجوی زمان و آب‌وهوا

اگر همین حالا می‌خواهید بدانید ساعت در ژاپن چند است، می‌توانید در گوگل عبارت time japan را جستجو کنید. همچنین برای مشاهده وضع آب‌وهوا در هر نقطه‌ای از دنیا نیز می‌توانید از عبارت Weather کمک بگیرید. به‌عنوان مثال جستجوی Weather kish وضع آب‌و‌هوای کیش را در اختیار شما قرار خواهد داد.

 

جستجو با Goggles

جستجو توسط تصاویر تهیه شده از دوربین تلفن‌های همراه نیز یکی از روش‌های جستجو در گوگل است. برای استفاده از این قابلیت در تلفن‌های همراه مجهز به سیستم‌عامل اندروید، نرم‌افزار Google Goggles را اجرا کنید و در آی‌فون نیز پس از اجرای نرم‌افزار جستجوی گوگل، گزینه Goggles را انتخاب کنید. در ادامه با استفاده از دوربین تلفن همراه یک عکس از موضوع موردنظر خود تهیه کرده و منتظر بمانید تا عملیات جستجو آغاز شود!

 

طلوع آفتاب، غروب آفتاب

زمان طلوع و غروب آفتاب برای مسلمانان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اگر می‌خواهید بدون هیچ نرم‌افزار اضافه و بدون استفاده از سرویس‌های سایت‌های مختلف، زمان طلوع و غروب آفتاب در شهرهای مختلف دنیا را مشاهده کنید، می‌توانید از عبارت sunrise و sunset کمک بگیرید.

برای مشاهده زمان طلوع و غروب آفتاب در تهران می‌توانید عبارات زیر را در کادر جستجو وارد کنید:

Sunrise Tehran

Sunset Tehran

Sunrise تهران

Sunset تهران

در پایان توجه شما را به چند نکته درباره جستجوگر گوگل جلب می‌کنیم:

ـ گوگل از بسیاری از غلط‌های تایپی صرف‌نظر خواهد کرد و املای درست کلمات را برای شما جستجو می‌کند (در صورتی که اصرار داشته باشید املای غلط یک کلمه جستجو شود نیز می‌توانید آن را انجام دهید)

ـ گوگل به بزرگی یا کوچکی حروف حساس نیست

ـ گوگل هنگام جستجو از نشانه‌ها و علامت‌ها (@#%^*()=[]|) صرف‌نظر می‌کند

دوشنبه 30/10/1392 - 19:5
قرآن


بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه 92 سوره نمل
وَانْ أتْلُوَاْ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَی فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَ‌آ اءَنَاْ مِنَ الْمُنذِرِینَ
و (همچنین مأمورم) قرآن (را بر مردم) تلاوت کنم. پس هر کس هدایت را بپذیرد تنها به سود خود پذیرفته و هرکس گمراه شود، پس بگو: (من مسئول نیستم، زیرا) من فقط هشدار دهنده ام.


نکته ها:
* آغاز این سوره درباره‌ی اهمیّت قرآن بود؛ پایان آن نیز از قرآن کریم بحث می کند. قرآن درباره‌ی تلاوت خودش می فرماید: (و ما تکون فی شاءن و ما تتلوا منه من قرآن و لاتعملون من عمل الاّ کنّا علیکم شهودا)(یونس، 61.) 
ای پیامبر! ما بر سه چیز گواهیم: الف: بر تمام کارهای تو. 
ب: بر تلاوت قرآن تو. 
ج: بر تمام کارهایی که شما مردم انجام می دهید. 
یعنی تمام شئون و کارهای پیامبر و تمام کارهای مردم در یک سو و تلاوت قرآن آن حضرت در سوی دیگر قرار گرفته و این نشانه‌ی اهمیّت بسیار زیاد تلاوت قرآن است.

پیام ها:
1- آورنده‌ی قرآن، باید خود نیز اهل تلاوت باشد. (اتلوا القرآن)
2- مهم ترین ماءموریّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از توحید، تلاوت آیات الهی بر مردم است. (اتلوا القرآن)
3- محور تبلیغ باید قرآن باشد. (اءن اتلوا القرآن فمن اهتدی ...)

4- وظیفه‌ی مبلّغ، رساندن حقایق به مردم است، پذیرش یا عدم پذیرش، مربوط به خود آنهاست. (ان اتلوا القرآن فمن اهتدی ... و من ضلّ)
5- تلاوت قرآن، مقدّمه‌ی هدایت است. (اتلوا القرآن فمن اهتدی)
6- سود و زیان ایمان یا کفر مردم، به خود آنها برمی گردد. (لنفسه)
7- پیامبر مسئول گمراه شدگان نیست. (فقل انما انا من المنذرین)
دوشنبه 30/10/1392 - 19:4
ورزش و تحرک
در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفت:

آشنایی با ورزش‌های پیشنهادی رهبر معظم انقلاب+تصاویر

رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى به چند بازی و ورزش ملی و سنتی اشاره کرده اند که امروز این بازی‌ها را یک بررسی کلی و اجمالی خواهیم کرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى بیانات خاصی در زمینه به ورزش و تفریح جوانان و نوجوانان کشور داشتند. ایشان در میان بیانات خود آورده اند: "... فیلم هم چیز جذّابى است؛ سینما خیلى عنصر جذّابى است، رسانه‌ى فوق‌العاده‌اى است، یعنى واقعاً الان هیچ‌چیزى مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذارى؛ خب روى این زمینه كار بكنید؛ كارهاى ابتكارى بكنید؛ اسباب‌بازى همین‌جور، بازىِ رایانه‌اى همین‌جور، عروسك همین‌جور، اینها چیزهایى است كه لازم است." 

رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنان خود نگاهی به ورزش های سنتی داشتند و از مسئولین درخواست کردند تا ورزش های سنتی و بازی های ایرانی را ترویج دهند و فرمودند: " ... اسباب‌بازى رایج بچّه‌هاى ما شده تفنگ. خب بابا! آمریكایى‌ها كه پدرجدّ ما در این كارند، الان پشیمانند، درآن درمانده‌اند كه چه‌كار كنند. ما بچّه‌هاى خودمان را كه اَلَك‌دولَك بازى میكردند كه تحرّك داشت و خوب بود، گرگم‌به هوا بازى میكردند كه كار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى كه خط كشى میكنند و لىِ‌لىِ میكنند - بازىِ بچّه‌هاى ما اینها بود - آورده‌ایم نشانده‌ایم پاى اینترنت، نه تحرّك جسمى دارند، نه تحرّك روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله‌ى طرف مقابل. خب بیایید بازى تولید كنید، بازى ترویج كنید، همین بازى‌هایى كه بنده حالا اسم آوردم و ده‌تا از این قبیل بازى [كه‌] بین بچّه‌هاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج كنید؛ [این‌] یكى از كارها است، اینها را ترویج كنید."

ایشان همچنین در مورد ورزش های ملی و میهنی فرمودند:" ... ما همه‌اش نباید نگاه كنیم ببینیم كه غربى‌ها از چه‌جور بازى‌اى حمایت میكنند، ما هم از همان بازى حمایت بكنیم. خب حالا من نمیخواهم راجع به بعضى از این ورزشها چیزى بگویم، امّا خب ما خیلى كارهاى خوب داریم كه مال ما است؛ من [قبلاً] گفتم،چوگان مال ما است، دیگران به اسم خودشان كردند؛[خب‌] این را ترویج كنید؛ ورزش باستانى یك ورزش زیبا و هنرى است، خب این را ترویج كنید؛ اینها را پیش ببرید و ترویج كنید كه بچّه‌ها [سراغ اینها] بروند." 

پیرو سخنان مقام معظم رهبری نگاهی به چند ورزش که ایشان در سخنان خود ذکر کرده اند خواهیم داشت تا خوانندگان با ورزش های ایرانی و بازی و سرگرمی های ملی بیشتر آشنا شوند و فرهنگ آن در میان مردم بیشتر دیده شود. 

** چوگان 

این ورزش بازی شاهان نامیده شده‌است (زیرا بیشتر در میان پادشاهان و بزرگان رواج داشت) و از ورزشهای کهن ایرانی است. نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده می‌شود برگرفته شده‌است. این بازی در ابتدا ورزشی عنوانی نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب‌های جنگی خود را به نمایش می‌گذاشتند.

چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن سرزمین رواج یافت. اروپاییان در زمان صفویان و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و آن را در سراسر اروپا پخش کردند. بعدها نیز ورزش‌هایی از قبیل گلف و هاکی پدید آوردند که دسته‌های استفاده شده در این بازی‌ها به همان چوب چوگان برمی‌گردد.

این ورزش در ایران پس از صفویان کم کم رو به فراموشی رفت. البته در زمان پهلوی، در ارتباط با اروپاییان، چوگان دوباره مورد توجه قرار گرفت، ولی مانند گذشته رواج نیافت. امروزه سعی می‌شود توجه بیشتری به این ورزش نشان داده شود. همچنین اقداماتی برای تاُسیس زمین‌هایی سرپوشیده برای زنان انجام شده‌است.

مشخصه‌های زمین چوگان

طول و عرض زمین چوگان به ترتیب ۲۷۴ و ۱۴۵ متر است (البته در کشور ایالات متحده آمریکا و آرژانتین این ابعاد کمی از استاندارد رایج بزرگ‌تر می‌باشد). طول دروازه نیز ۷ متر می‌باشد.

 


 مدت زمان مسابقه

یک بازی چوگان به ۶ دوره زمانی (چوکه) که هر کدام ۷ دقیقه می‌باشد تقسیم می‌شود. البته این استاندارد مربوط به کشور انگلستان می‌باشد ولی در آرژانتین و آمریکا این مدت زمانی به هشت قسمت تقسیم شده و بین هر چوکه استراحتی معادل۳ دقیقه و بین دو نیمه ۵ دقیقه در نظر گرفته می‌شود.

تعداد بازیکنان

در هر تیم چهار نفر بازی می‌کنند. نفر اول یک مهاجم است و کار او حمله و نیز کمک به مدافع است. نفر دوم نیز مهاجم است، ولی وظیفه او در دفاع مهم‌تر است. نفر سوم که معمولاً بهترین بازیکن تیم است، وظیفه دارد تا حرکات دفاعی را به ضد حمله تبدیل کند. نفر چهارم نیز مدافع است و وظیفه دارد توپ را از دروازه دور کند. از آن جایی که چوگان بازی‌ای با روند سریع است، امکان دارد بازی کنان یک تیم در قسمت‌های مختلفی از زمین قرار گیرند که مربوط به وظیفه بازیکن دیگر باشد. در این حالت باید وظایف آن بازیکن را انجام دهند تا به جای خود بازگردند.

هدف و قوانین بازی

هدف این بازی فرستادن توپ در دروازهٔ حریف می‌باشد. هنگامی که توپ از پشت دروازه خارج می‌شود، پرتاب توپ به تیم مورد حمله قرار گرفته تعلق می‌گیرد، مگر این که خود این تیم باعث خارج شدن آن شده باشد. در این صورت به تیم مقابل یک پرتاب آزاد (از ۸۴ متری محل خروج) تعلق می‌گیرد. پس از هر گل، دو تیم زمین خود را تعویض می‌کنند و داور توپ را در مرکز زمین قرار می‌دهد. در صورتی که دو تیم برابر شوند، وقت اضافی به آن‌ها تعلق می‌گیرد و اولین تیمی که گل بزند برنده اعلام می‌شود. هنگامی که بازیکنی به سمت جهتی که توپ در آن پرتاب شده‌است می‌تازد، تقدم با اوست در صورتی که (و تنها در این صورت) که توپ در سمت راست او باشد. در این صورت هیچ بازکنی اجازه ندارد راه او را سد کند، مگر آن که در فاصلهٔ معقولی قرار گیرد که هیچ جای خطر نباشد.

اسبهای چوگان

در ورزش چوگان معمولاً از اسبهای کوتاه قد استفاده می‌شود، بدین منظور پونی‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. در یک بازی معمولاً از یک اسب حداکثر در دو چوکه استفاده می‌شود، البته باید بین آن‌ها یک چوکه استراحت به اسب داده شود.

 وسائل ضروری اسب در حین مسابقه چوگان

بانداژ برای حفاظت چهار ساق اسب به منظور عدم برخورد ضربات توپ و یا چوب چوگان به ساق‌ها.
انتخاب افسار (دهنه، لگام) مناسب جهت کنترل هرچه بهتر اسب در حین مسابقه. 

 وسائل ضروری سوارکار

 کلاه ایمنی مخصوص چوگان
 دستکش
شلاق چوگان که اندازه آن تقریباً معادل ۱۰۶ سانتیمتر می‌باشد و علت آن نیز سهولت استفاده از آن حین مسابقه‌است.
چکمه سوارکاری بدون بند
 زانوبند 

** ورزش باستانی 

زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است .زورخانه بنایی است مسقف که در وسط آن گودی کنده شده و در اطراف این گود ، غرفه هایی برای نشستن تماشاچیان و کندن لباس و گذاشتن آلات و اسباب ورزشی بنا گردیده است .

سقف اصلی زورخانه که گود در زیر آن واقع شده ، بلندتر از سقف های دیگر بناهاست و در بالای این سقف پنجره ای برای روشنایی نصب گردیده و درب ورودی به مقداری کوتاه است که باید با قامت خم شده از آن عبور کرد و این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه می شود .

 زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است . ادب ، صفا ، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر کمتر دیده می شود . 

اصطلاحات زورخانه

کهنه سوار و مرشد ، پیشکسوت ، پیش قدم ، پیش خیز ، نوچه ، نوخاسته ، ساخته ، صاحب زنگ و صاحب ضرب ، پهلوان و صاحب تاج اصطلاحاتی است که در زمان زورخانه متداول است

زمان ورود

به هنگام ورود به زورخانه به سبب کوتاهی درب ورودی می بایست خم شد و متواضعانه وارد شد .

گود زورخانه بستگی به تناسب بنا بعضی مربع و بعضی مسدس ساخته شده است و در لبه ی گود بجای هزاره ، چوب هایی نصب کرده اند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران یا جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند .

سابقاً هنگام ساختن گود ، ابتدا مقداری بوته ی صحرایی خشک روی هم می گذاشتند و روی آن را با قشری از خاکستر و بعد با خاک رس می پوشانیدند و در نتیجه ته گود مدتها حالت فنری داشت و بعد از چند سال مجدادا خاک گود را برداشته زیرسازی آن را تجدید می کردند . لیکن اکنون این رویه متروک گردیده و اغلب سطح گودها با تخته یا فیبر و انواع کفپوش ها پوشانیده می شود .

در یکی از غرفه ها که مدخل زورخانه محسوب می شود ، سکویی به نام سردم برای نشستن مرشد زورخانه ساخته اند . سکویی مدور یا مربع به ارتفاع یک متر و بعضی قدری بلند تر ، در جلوی سردم و به طرف گود ، چوب بستی می سازند برای آویختن زنگ و نصب پرهای قو (معروف به ابلق) که در ارتش قدیم به جای درجه بهکلای خود نصب می شده و همچنین سایر مظاهر پهلوانی و شجاعت از قبیل پوست پلنگ ، زره ، شمشیر و سپر در جلوی سردم اجاقی است که برای گرم کردن ضرب و نیز قهوه جوش مخصوص طبخ زنجبیل و دارچین که بعد از به ورزشکاران خورانده می شود پهلوی آتش این اجاق قرار می گیرد . خوردن زنجبیل و دارچین دم کرده یا پخته پس از ورزش در زورخانه علاوه بر تغییر ذائقه گویا برای رفع رطوبت گود بوده است .

چراغ سردم

سردم در عرف پهلوانان جای مقدسی به شمار می رود و روشن نگاهداشتن آن همانند روشن نگاه داشتن سقاخانه ها کاری لازم الاجرا بوده است و پولی که اهل سردم از مردم می طلبیدند به عنوان چراغ سردم بوده است که تدریجاً به طور مطلق آن پول را چراغ گفته اند .

چنانچه مشهور است میل زورخانه به منزله گرزی است که در جنگهای قدیم به کار می رفته که میل ها به تدریج از آهن به چوب تغییر یافته و از شکل گرز خارج و به صورت فعلی درآمده است و غرض از میل گرفتن عادت دادن دستها به استعمال گرز در جنگ بوده است .

انواع میل زورخانه

نوعی از چوبهای ثقیل و وزین برای ورزش

نوعی از چوبهای سفید رنگ و کوچک برای میل بازی و شیرین کاری که دسته های آن را تا حد امکان بلندتر می ساختند تا در موقع بازی ، چرخاندن ، پرتاب کردن و رها کردن آن به راحتی انجام شود .

در سالهای دور میل های دیگری هم در زورخانه وجود داشته اند که عبارت بود از یک یا دو جفت میل بسیار سنگین که اکنون استفاده از آنها مرسوم نیست .

 


میل بازی

بازی هایی که به وسیله میل انجام می شود ، نظم و قانون معینی ندارد و هر ورزشکار با ذوق و سلیقه خود انواع بازی ها را انجام می دهد و آنچه مشاهده گردیده ، میل بازها متجاوز از 30 نوع بازی می کنند و این کار یکی از شیرین ترین اعمال ورزش باستانی است .

میل های بزرگ

میل های بزرگ مخصوص ورزش وزن معینی ندارد و اکثر وزن آنها از جفتی 12 تا 30 کیلو می باشد . اما میل های بازی وزنشان از 5 الی 6 کیلو بیشتر نیست .

سابقاً معمول نبود ورزشکاران میلهای خود را دسته جمعی از جای خود بلند کنند ، بلکه جلوتر ازهمه ، کسی که نسب سیادت داشت میل خود را با آهنگ ضرب بلند کرده و چند حرکت مختصر به صورت میل بازی انجام داده و میلها را روی شانه خود می گذاشت و بعد از این عمل از پیشکسوت ترین نفر شروع و به اشخاص مبتدی ختم می گردید که در حال حاضر این رویه ترک شده است و برای جلوگیری از اتلاف وقت همه افراد میل ها را دفعتاً بر روی شانه های خود می گذارند .

برای میل گرفتن شمارشی معمول نیست ، بلکه مرشد زورخانه با آهنگ ضرب و خواندن اشعار ورزشکاران را مشغول می دارد و همین که میان دار میل ها را از روی شانه به روی زمین آورد سایرین هم از وی تبعیت کرده و میلها را به جای خود می نهند .

گورگه

این کلمه در سالهای اخیر خاصه در تهران به جای میل زورخانه مصطلح شده است ، در صورتی که گورگه گرفتن نوعی از میل گرفتن است که ورزشکار حرکات خود را به نهایت سرعت رسانیده و میل ها را به اصطلاح سر مچ گرفته و مرشد هم آهنگ مخصوصی برای این حرکت می نوازد و آن آهنگ را از قدیم گورگه گفته اند و کلمه گورگ یا گورگه از لغات مغولی است که در فارسی باقی مانده است و نام نوعی از طبل یا نقاره است که در قدیم در جنگ با آهنگ خاصی می نواخته اند .

جامه‌های ورزش باستان

تُنْكه یا تُنْبان نَطعی : شلوار كوتاهی است كه ران را تا زیر زانو می پوشاند و آن را هنگام ورزش كردن و كشتی گرفتن می پوشند. این تنبان از یك رویة چرمی یا پارچة ماهوتی ستبر و چند لایة آستر كرباسی دوخته شده است . رویة آن بیشتر به رنگ آبی مایل به سبز است.
    
كمر و نشیمنگاه و سر دو زانوی تنكه از چرم است. روی رانهای تنكه گل و بوته های بزرگی ـ بیشتر بوته جقّة سركج ـ قلاب دوزی شده است . بالای تنكه را «برج» ، پیش روی تنكه را كه زیر شكم می افتد « پیش قبض» 1، روی زانو را ( پیش كاسه) یا ( سَر كاسه) و پشت زانو را ( پَس كاسه) می نامند.

لُنْگ: همان لنگی است كه مردان در گرمابه میبندند. در روزگار ما به جای پوشیدن تنكه ، ورزشكاران لنگی روی « زیر شلوار» خود می بندند و در گود میروند و بستن آن چنین است :

دو سر از پهنای لنگ را در كمر گاه بر روی ناف گره می زنند و پایین لنگ را كه آویزان است از پشت پا می گیرند و از میان دو پا بالا می برند و در «پیش قبض» كه همان «گره» است فرو می كنند.  

گردانندگان زورخانه

مرشد : امروز در زورخانه مرشد به كسی می گویند كه آوازی خوش دارد و هنگام ورزش روی «سَرْ دَمْ» می نشیند و با آهنگ های گوناگون كه هر كدام ویژة یكی از حركات ورزشی است ضرب میگیرد و شعرهای رزمی كه بیشتر از شاهنامة فردوسی برگزیده می شود می خواند و صدای ضرب و آواز     [7]      خود را با حركات ورزشكاران ، هماهنگ می كند و آنان را به ورزش بر می انگیزد . در قدیم « مرشد» یا «كهنه سوار» كسی بود كه كار آموزش ورزشكاران و پهلوانان با او بود. كهنه سوار در هنگام ورزش لنگی به دوش می انداخت و چوبی هم كه به آن «تعلیمی» می گفتند در دست می گرفت و در كنار گود می نشست و باستانی كاران یا كشتی‌گیران را در كارهای ورزشی و كشتی گیری راهنمایی می كرد. كهنه سواران یا مرشدان از چابك‌ترین و آزموده‌ترین پهلوانان و ورزشكاران بودند . ( گویا مرشد امروزی را «ضرب گیر» می خواندند) .

مُشتُ مالچی : كسی است كه پیش از ورزش به ورزشكاران و پهلوانان لنگ و تنكه میدهد و پس از ورزش آنها را مشت و مال میكند، تا كوفتگی و خستگی از تنشان بدر رود و پادویی زورخانه نیز با مشت مالچی است

مقام ورزشكاران در زورخانه

پیش كِسوَت : پیش كسوت در زورخانه به كسی می گویند كه سالمندتر و آزموده تر از ورزشكاران دیگر باشد . پیش كسوت از همه گونه ورزشهای باستانی و ریزه كاریهای یكایك آنان آگاه است و می تواند بهتر و سنگین تر از دیگران ورزشهای باستانی را انجام دهد.

میاندار: ورزشكاری است كه در گود روبروی مرشد و میان ورزشكاران دیگر می ایستد و گرداندن ورزش و پیش و پس انداختن كارهای ورزشی را به عهده می گیرد. ورزشكاران هنگام ورزش به او نگاه و از حركات ورزشی او پیروی می كنند. میاندار باید مانند پیش كسوت آزموده و آگاه از همه گونه ورزش و ریزه كاریهای یكایك آنها باشد. معمولاً پیش كسوت هر زورخانه میاندار آنجا می شود.

پهلوان: به كسی گفته می شود كه بسیار آزموده و چابك و كار كرده باشد و هماوردی نداشته باشد.

نوخاسته: جوان نوچه‌ای است كه آزمودگی یافته و پهنة كارهای ورزشی خود را گسترش داده و برای كشتی گرفتن و ورزشهای «تو گودی» به زورخانه های دیگر می رود.

نوچه: به جوان ورزشكاری گفته می شود كه زیر نظر پهلوانی، فن های كشتی را می آموزد و شاگرد او به شمار می رود. او از نظر تردستی و چابكی برگزیده‌ترین شاگردان آن پهلوان است.

شیوة ورزش باستانی

سنگ گرفتن: سنگ گیرنده در بالای گود در جایی از زمین كه لنگ انداخته اند به پشت می‌خوابد و سه بالش، یكی را زیر سر و دوتای دیگر را زیر بازوی راست و چپ می گذارد و دو سنگ با دو دست خود چنان می گیرد كه سرهای هلالی آن دو به سوی سرش باشد و پی در پی به پهلوی چپ و راست می‌غلطد. هنگامی كه بر پهلوی چپ است سنگی را كه در دست دارد مستقیم چنان بالا می برد كه بازوی خمیده‌اش راست شود و به همان شیوه هنگامی بر پهلوی راست است سنگی را كه در دست چپ دارد مستقیم به بالا می برد. این گونه سنگ گرفتن را «غلطان» می گویند. گونة دیگر سنگ گرفتن آن است كه ورزشكار به پشت می‌خوابد و پاهایش را دراز می كند و دو سنگ را باهم پی در پی روی سینه بالا و پایین می برد، این سنگ گرفتن را (جُفتی) می‌نامند. مرشد، سنگ گرفتن ورزشكاران را تا (117) یا (114) بار می شمارد و اگر سرگرم ضرب گرفتن برای ورزشكاران درون گود باشد، یكی از دوستان سنگ گیرنده سنگهای او را می شمارد. شمارة (117) و (114) میان باستانی كاران مقدس است و مرشد یا دیگران از این دو شماره بیشتر نمی شمارند. (117) اشاره به صدوهفده تن كمر‌بستة مولا است و (114) اشاره به یكصدوچهارده سورة قرآن است. سنگ شمار یا مرشد پیش از سنگ گرفتن برای شور بخشیدن به سنگ گیرنده (سرنوازی) می خواند:

هر كار كه می كنی بگو بسم اللهتا جمله گناهان تو بخشد الله

دستت كه رسد به حلقة سنگ بگو لا حُولَ وَلا قُوهَ اِلا بِالله

و سپس شمارش را چنین آغاز می كند:

لا حُولَ وَلا قُوهَ اِلا بِالله العلی الَعظیم.

بِسِم اللهِ الـّرحمنِ الرحیم

اول خدا ـ دو نیست خدا ـ سبب ساز كل سبب یا (سید كائنات) چاره ساز بیچارگان الله ـ پنجة خیبر گشای علی ـ شش گوشه قبر حسین ـ امام هفتم باب الحوایج ـ قبله هشتم یا امام رضا ـ یا اما محمد تقی روحی فداه و جسمی ـ دهندة بی منت الله ـ یا امام حسن عسگری دخیل ـ جمال امام زمان صلوات. یا (جمال هشت و چهار صلوات) ـ زیاده باد دین خاتم انبیاء ـ ای چهارده معصوم پاك ـ نیمه كلام الله مجید ـ شانزده گلدسته طلا ـ صد وهفده كمر بسته مولا ـ خدای هجده هزار عالم و آدم ـ بر بی صفتان روزگار لعنت ـ یا (بر نمك نشناس لعنت) ـ بیس (بیست) لعنت خدا بر ابلیس ـ یك بیس (بیست و یك) آقای قنبر علیس (علی است) ـ دوبیس مرد دو عالم علیس ـ چاربیس بیمار دشت كرب و بلا (كربلا) یا (ناز چهار ستون بدنت) ـ پنج تن زیر كسا ـ شش ساق عرش مجید یا (باقر العلوم بعد از نبی) علی است) ـ سه بیس یا علی مثلت كیس(كیست) هفت بیس یا علی موسی بن جعفر ـ هش بیس یا علی بن موسی الرضا ـ نُه بیس نوح نبی الله ـ سی ختم كلام الله ـ یك سی گرفتی ماشاءالله ـ دوسی بُرّایش ذولفقار ـ نیستی جان كُفّار ـ چارة بیچارگان خود الله ـ دادرس درماندگان خود مولا ـ یا ابوالفضل العباس دخیل ـ یا موسی بن جعفر ـ یا علی بن موسی الرضا بطلب ـ نه سی طوفان بلا ـ چهل ختم اولیاء و انبیاء ـ یك چل بزرگ است خدا ـ دو چل محمَّد است مُصطفا ـ سه چل علیس شیر خدا ـ چار چل یا فاطمة زهرا ـ پنج چل خدیجه كبرا امُ المؤمنین ـ شش چل ابراهیم خلیل الله ـ هفت چل موسی كلیم الله ـ هش چل عیسی روح الله ـ نه چل آدم صفی الله ـ پنجاه، هزار بار بر جمال خاتم انبیاء صلوات ـ    [9]    ز آدم و حّوا دگر نبی الله ـ شعیب و یوسف و یعقوب ـ پس خلیل الله ـ ملائكان مُقّرب ـ

دگر ز جبرائیل ـ ز حسُن یوسف ـ جمال شصت بند دیو ، علی را صلوات .

در این هنگام مرشد برای دنبال كردن شماره و رساندن آن به (114)‌ یا (117) از پنجاه به پایین می شمارد بدینگونه:

نه چل آدم صفی الله ـ هش چل عیسی روح الله ـ هفت چل موسی كلیم الله . . . . . . . تا به شماره یك برگردد. (17) شماره یا (14) شماره بازمانده از (117) یا (114) را دوباره از یك به بالا می شمارد. ولی اگر مرشد از شمارة شصت به پائین شمرده باشد سه شماره یا شش شماره به یك مانده كه روی هم (117) یا (114) شماره می شود شماره را به پایین می رساند. البته این اندازه شمارش در صورتی پیش می آید كه سنگ گیرنده به تواند (117) یا (114) بار سنگ بگیرد.
    
 جای ایستادن ورزشكاران در گود

در گود هر یك از ورزشكاران به فراخور مقام خود در جایی می ایستند. كار كُشته‌ترین و كار آزموده‌ترین و سالمندترین آنها كه پیش كسوت دیگران خواهد بود «میاندار» می شود و میان گود روبروی مرشد می ایستد . ورزشكاری كه پس از او از ورزشكاران دیگر سالمندتر و آزموده تر است پای (سَر دَم) می‌ایستد . اگر در میان ورزشكاران «سیّد» ی باشد و در ورزش باستانی پختگی چندان هم نداشته باشد پای (سَر دَم) می ایستد و اگر شایستگی میانداری داشت در میان گود می رود و میانداری می كند. در این صورت پیشینه‌ترین ورزشكار روبروی او (پای سر دم) یا پشت او می ایستد. ورزشكاری كه از دیگران ناآزموده تر و ناپخته تر است و به او (تازه كار) می گویند، جایش در گود پشت سر میاندار است. دیگر ورزشكاران از بزرگ تا كوچك (از نظر آزمودگی) به ترتیب كنار گود دورادور میاندار می ایستند.

شنا رفتن

پیش از شنا رفتن، میاندار یكی از تخته شناها را كه در غرفه ای روی هم ریخته شده است برمی‌دارد و به دنبال او ورزشكاران یكی پس از دیگری ، تخته ای را برمی دارند و درو گود می‌ایستند. سپس میاندار دور گود می‌گردد و به هر یك از ورزشكاران میانداری كردن را تعارف می كند. آنگاه از همه رخصت می طلبد و تخته‌اش را در میان گود می گذارد و زانوان و پنجه پا در كف گود قرار می دهد و دو لبه تخته شنا را با دست می گیرد . گاهی مرشد یا میاندار از ورزشكاری كه آوزای خوش و گیرا دارد درخواست می كند كه چند بیتی به مناسبت حال و مقام بخواند و پیش از اینكه او خواندن را آغاز كند «میاندار» یا «مرشد» می گوید: (مزد دهنش به محمد صلوات) و همه صلوات می فرستند و با صلوات فرستادن ورزشكاران ، آوازه خوان كمی خستگی در می كند و سرانجام آواز خود را چنین به پایان می رساند:       [10]

یا رَب بِه حَـّقِ نادَ علیاً سَیَنْجَلی یا رَب بِه حَـّقِ شاه نَجَف مُرْتضی عَلی

افتادگان وادی غم را بگیر دست یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی
        

میاندار و ورزشكاران میل می گیرند
        

و آنگاه همه صلوات می فرستند سپس میاندار دو پایش را پس می برد و از یكدیگر باز می گذارد و به مرشد نگاه می كند . ورزشكاران هم به پیروی از میاندار چنان می كنند مرشد زنگ را به صدا در می آورد و به ضرب می زند و با هر تك ضربه محكمی كه می كوبد ورزشكاران سینة خود را به سوی تخته شنا خم و نزدیك می كنند . گاهی در كشاكش شنا رفتن میاندار با صدایی كه از خستگی بریده به گوش می رسد فریاد می زند (علی بابا) و با دست به مرشد اشاره می كند كه آهنگ ضرب را تندتر كند تا آنها شیوة شنا رفتن را عوض كنند.
    
ورزشكاری در میان گود چرخ تیز می زند
    
ورزشكاران چهار گونه شنا می روند:

شنای كرسی ـ شنای دست و پا مقابل ـ شنای دو شلاقه ـ شنای پیچ.

شنای كرسی: در این شنا ورزشكاران پس از این كه تخته شنا را بر كف گود گذاشتند دو سر آن را می گیرند و دو پا را در برابر آن تا آنجا كه بتوانند چنان از هم باز می كنند كه كف پاهایشان از كف گود بلند نشود و سپس شنا می روند.

شنای دست و پا مقابل : در این شنا ، دو دست ورزشكار بر روی تخته به فاصلة بیست سانتی متر از هم قرار دارد و پاهای او در امتداد تن كشیده و جفت است.

شنای دو شلاقه: شنای دو شلاقه همان شنای (دست و پا مقابل) است با این فرق كه در آن دو بار پیاپی شنا می روند و پس از آن كمی درنگ و خستگی در می كنند و سپس دوباره دیگر پیاپی شنا می روند. این روش را تا پایان ورزش نگاه می دارند.

شنای پیچ: در این شنا مانند شناهای دیگر دست های ورزشكار بر روی تخته از یكدیگر باز است و او نخست در حركت اول سر خود را زیر بغل چپ می برد و تنة خود را به سوی راست می چرخاند و در حركت دوم ، سر خود را زیر بغل راست می برد و تنه را به سوی چپ می چرخاند و شنا را به همین روش ادامه می دهد.

نرمش : ورزشكاران پس از شنا رفتن بر می خیزند و بی آنكه تخته شنا را از كف گود بردارند برای در كردن خستگی نرم و آرام بدن خود را تكان میدهند و این حركت را نرمش می نامند. مرشد هنگام نرمش كردن ورزشكاران آهنگی ملایم می گیرد و اشعار را با آهنگ مخصوص نرمش می خواند . روش نرمش هر میاندار با میاندار دیگر اندكی اختلاف دارد.

میل گرفتن: ورزشكاران هر كدام یك جفت میل از جایگاه ویژه میل‌ها كه در بالای گود و نزدیك آن است بر می دارند و نخست میاندار به هر یك از ورزشكاران تعارف می كند كه میانداری بپذیرند و اگر كسی نپذیرفت، همان میاندار میل‌ها بر شانة خود می گذارد و دیگران از او پیروی می كنند وبا ضرب مرشد میل گرفتن را آغاز می كنند . میل گرفتن سه گونه است: میل سنگین ـ میل چكشی یا (سرنوازی) ـ     [11]      میل جفتی.

میل سنگین : ورزشكاران با آهنگ ضرب و آواز مرشد آرام و سنگین یك بار میل دست راست را روی شانه و پشت و پهلو و سینة راست می چرخانند و میل دیگر را پیش سینة چپ رو به بالا نگاه می دارند، و بار دیگر میل دست چپ را روی شانه و پشت و پهلو و سینة چپ می چرخانند و میل دیگر را پیش سینة راست رو به بالا نگاه می دارند . این كار به این روش ادامه می یابد.

میل چكشی یا سرنوازی: ورزشكاران با آهنگ ضرب مرشد كه تند و با شتاب است میل را بروی شانه ها و پشت و پهلو و سینه به تندی می چرخانند.

میل جفتی: نخست دو میل را در برابر هم روی سینه نگاه می دارند سپس پی در پی باهم به پس می برند و بازمی‌گردانند . ورزشكاران پس از میل گرفتن برای در كردن خستگی دستة میل‌ها را در دست می گیرند و ته آن را بر كف گود می گذارند و میل‌ها را تك تك پیش و پس می برند و می نشینند و بلند می شوند. این گونه نرمش و میل گرفتن را (خَمْ گیری) می گویند.

پا زدن: میاندار در میان گود می ایستد و ورزشكاران پیرامون او گرد می آیند. نخست پای آرامی می زنند كه به آن پای (نَرْمْ) می گویند و آن چنین است كه ورزشكار پنجه یك پا را اندكی از زمین بلند می كند و بر روی پنجة پای دیگر ، خود را تكان می دهد و به آرامی پیش و پس می رود.

ورزشكاران در زورخانه چهار جور پا می زنند:

1ـ پای اول (پای چپ و راست) 2ـ پای جنگلی 3ـ پای تبریزی اول و دوم و پای شوم 4ـ پای آخر.

1ـ پای اول: ورزشكاری روی پنجة پا می ایستد و پای‌ها را پی در پی به چپ و راست می گذارد. بدین گونه كه یك بار پای راست را در كناره بیرونی پای چپ می گذارد و در پی آن پای چپ را در كناره بیرونی پای راست می گذارد و این كار را تند و پی در پی ادامه می دهد و در همین حال تن خود را نرم و آرام می جنباند.

2ـ پای جنگلی: ورزشكار روی پنجه های پا می ایستد و با آواز و صدای ضرب مرشد یك بار سنگینی بدن خود را روی پنجة پای چپ می اندازد و پای راست را به پیش پرتاب می كند و بار دیگر روی پنجة پای راست می ایستد و پای چپ را به پیش پرتاب می كند. این كار تند و پی در پی انجام می گیرد گاهی ورزشكار ، میان پای جنگلی زدن (رُخصت) می‌طلبد و میان گود می آید و می چرخد. در این هنگام ورزشكاران دیگر در كنار گود می ایستد و او را نگاه می كنند.

3ـ پای تبریزی .

الف ـ پای اول: ورزشكار همآهنگ با ضرب مرشد ، هر بار بر یكی از دو پای خود تكیه و پای دیگر را به پیش پرتاب می كند. در اینحركات دست‌ها نیز می‌جنبد.

ب ـ پای دوم: پس از پای اول ، میاندار از میان گود با دست به مرشد اشاره می كند و مرشد بی درنگ آهنگ ضرب     [12]      را تند می كند و میاندار به شرح زیر (دو پا) می زند، یكبار پای راست و بار دیگر پای چپ را به پیش پرتاب می كند و آنگاه پای‌ها را یكی یكی كمی از زمین برمی‌دارد و می گذارد و در این حال تمام بدن خود را نیز به نرمی تكان می دهد.

ج ـ پای سوم: پس از پای دوم میاندار باز با دست به مرشد اشاره می كند و مرشد آهنگ ضرب را عوض می كند . در این هنگام میاندار «سه پا» مانند «دو پا زدن» است با این فرق كه ورزشكار سه پا را پشت سر هم یكی پس از دیگری پرتاب می كند و آنگاه كمی درنگ می كند و دوباره همین روش پا می زند.

4ـ پای آخر: ورزشكار روی پنجه های دو پا می ایستد و با آواز مرشد تند و پشت سر هم پاها را بلند می كند و یكی پس از دیگری به عقب می برد و باز می گرداند گویی دونده ای است كه در جای خود ایستاده است و پیش نمی رود.

چرخ زدن

چرخ زدن پنج گونه است:

1ـ چرخ جنگلی 2ـ چرخ تیز 3ـ چرخ سبك و چمنی 4ـ چرخ تَك پِر 5ـ چرخ تَك پِر

چرخ جنگلی: ورزشكار در میان گود می آید و دست‌ها را در امتداد شانه نگاه می دارد و به نرمی خود را تكان می دهد و آرام و همآهنگ با صدای ضرب مرشد، دور گود می چرخد.

چرخ تیز: ورزشكار درمیان گود یا دور گود بسیار تند به دور خود می چرخد . گاهی سرعت چرخ آنقدر زیاد می شود كه هیكل چرخنده را نمی توان تشخیص داد.

چرخ سبك چمنی : ورزشكار در چرخ سبك و چمنی نه تند و نه آرام بلكه سنگین و زیبا به درو خود می چرخد و با چرخ دور گود را هم می پیماید.

چرخ تَك پِر: ورزشكار پس از یك بار بدور خود چرخیدن ، یك بار هم به هوا می جهد و در هوا چرخی به دور خود می زند . گاهی هم چرخنده دو دست راست را روی هم بر سینه می گذارد و چرخ می زند . معمولاً ورزشكار «تك پرها» را در هوا در گوشه های گود انجام می دهد.

سه تَك پِر: ورزشكار سه بار به دور خود می چرخد آنگاه یك تك پر در هوا می زند . مرشد برای هر یك از چرخ‌ها آهنگی ویژه بر ضرب می گیرد.  
       
یكی از ورزشكاران چرخ تك پر می زند
        
كبـّاده كشیدن: كباده را همه ورزشكاران نمی كشند و كسانیكه بخواهند بكشند پس از چرخ زدن دوتا دو‌تا یا تك تك از مرشد یا پیش كسوت «رُخصت» می گیرند و هر كدام كباده‌ای برمی‌دارند و با دو دست در بالای سر نگه می دارند . كباده كشیدن به این گونه است كه ورزشكار كمان كباده را با دست راست و زنجیر آن را با دست چپ می گیرد (و برخی هم از ورزشكاران برعكس) و بالای سر در این حالت دو بازوی او كمی تا شده است نگه می دارد. و با ضرب و آواز مرشد ، یك بار دست راست را در امتداد شانه نگاه می دارد و دست چپ را بر روی سر خم می كند و می خواباند و بار دیگر دست چپ را در امتداد شانه نگاه می دارد ، و دست چپ را بر روی سر خم می كند و می خواباند و بدین گونه ورزشكار كباده كشیدن را ادامه می دهد. او باید به روی پنجه های دو پا به ایستد و با آهسته و نرم حركت دادن كباده پا به پا بشود و پیش و پس برود .

 


كُشتی

در گذشته پس از پایان یافتن ورزش ، كشتی‌گیران و پهلوانان میان گود می رفتند و دو به دو با هم كشتی می گرفتند دو كشتی گیر نخست (فرو می كوبیدند2) آنگاه مرشد لنگی به      [13]      میان هر دو كشتی گیر پرتاب می كرد تا دست نگه دارند كه شعر(گُل كُشتی) خوانده شود. كشتی‌گیران در كنار هم به پهلو، رو به قبله خم می شدند و یك دست را بر گردن یكدیگر و دست دیگر را روی زانو می گذاشتند و مرشد شعر (گل كشتی) را می خواند یا یكی از ورزشكاران كه آواز خوشی داشت در لبة دیوار گود می نشست و از حاضران (رُخصت) می طلبید و گل كشتی را می خواند:

در معركه ها درنگ می باید كرد خون برجگر نهنگ می باید كرد

پوشند یلان زره به پیكار اینجاستجایی كه برهنه جنگ می بایدكرد

دو كشتی گیر پس از اینكه مرشد یا خواننده می گوید:

خدا را سجود ، پیران را عزّت، جوانان را قدرت ، رَبُ المَشِرقین وَ رَبُ المَغـِربین فَبایّ آلاء رَبكُما تُكـّذبان ، كف گود را دست می بوسیدند و كشتی را آغاز می كردند.  

دعا كردن

پس از پایان ورزش ، مرشد می گوید (اول و آخر مردان عالم بخیر) و به زنگ می زند و تنبك را كنار می‌گذارد و می نشیند . در این هنگام میاندار و ورزشكاران دیگر كه هر یك لنگی بر دوش انداخته اند به كنار گود می آیند و به لبه آن تكیه می دهند و میاندار دیگران را احترام می گذارد و تعارف می كند. اگر كسی نپذیرفت خود او به دعا كردن می پردازد و ورزشكاران و تماشاچیان هم باهم پس از هر یك از دعاهای او (آمین) می گویند. دعا چنین است:

دست و پنجه مرشد درد نكند. خداوند نسل سادات را زیاد كند و دشمن و بدخواه سادات را از صفحه زمین براندازد. پروردگارا به حَـّق عـَّزت و جَلالت قَسَمَت می دهیم كه تیغ شاه اسلام پناه ما را «بُـّرا» (بُـّران) بگردان، سایه بلند پایه اش را از سر آب و خاك ایران و فرداً فرد ایرانیان كم و كوتاه نفرما. پروردگارا شرّ شیطان و بلاهای ناگهانی، نفس امارة آخر الزّمان را از بلاد اسلام دور بگردان . خداوندا بانیان ورزش را كه مرده اند و رفته اند رحمت بفرما. در دنیا و آخرت زبان مار را به ذكر لا الله الا الله گویا بفرما . پروردگارا تورا قَسَم می دهم به حَقّ مقـّربان درگاهت در دنیا ما را از زیارت ائمه اطهار و در آخرت از شفاعت ابا عبدالله بی بهره منما. سپس میاندار می گوید:

بر آن كسانی رحمت باد كه خداوند رحمتشان كرده . در دنیا و آخرت ما را روسفید و نام نیك بگردان. یك صلوات ختم كنید. حاضران صلوات می فرستند و دعا پایان می پذیرد.

گل ریزان

یكی از دیدنی‌ترین جشن‌ها كه در زورخانه بر پا می شود (گل ریزان) است. جشن بیشتر در شبهای ماه رمضان برای بزرگداشت پهلوانان بنام و كهن بر پا می شود و در آن پهلوانان و ورزشكاران قدیمی و با سابقه و بزرگان و سرشناسان محل دعوت می شود و هر یك از آنان دسته گلی با خود می آورند و در و دیوار زورخانه نیز با گل پوشیده می شود . در جاهای خاص و روی میز شیرینی و میوه چیده می شود. پس از یك دور ورزش و بازیهای ورزشی و چند كشتی میان پهلوانان بنام ، یكی از پیش كسوت‌ترین ورزشكاران درباره مقام پهلوانی كه (گل ریزان) برای او برپا شده است سخن می‌راند. اكنون «گل ریزان» بیشتر برای بزرگداشت ، و پاس پهلوان یا ورزشكار آزموده و قدیمی برپا می شود و هم چنین برای كمك به خانوادة ورزشكارانی كه درآمد كافی برای گذراندن زندگی خود ندارند یا گرفتاری‌هایی زندگی آنان را آشفته كرده است .برای «گل ریزان» دعوت نامه هایی با عنوان «همت عالی» و به ارزشهای گوناگون چاپ می كنند و پولی را كه از این راه گرد می آید به ورزشكار یا خانواده او می دهند.

** بازی‌های محلی الک دولک

نوع بازی : دست جمعی

تعداد بازیکنان :حداقل در هردسته 10 نفر

سن بازیکنان : 12 تا17 سال

وسایل بازی: دوتا آجریا سنگ، یک قطعه چوب به طول 10سانتی متر به نام الک ویک قطعه چوب به طول یک متربه نام دولک

محل بازی: فضای باز، زمین صاف وهموار

هدف بازی: رشد مهارتهای حرکتی، چابکی وتقویت عضلات دست وپا

شرح بازی: ابتدا بازیکنان بین خود دونفررا به عنوان سردسته انتخاب می‌کنند. سپس دوسردسته ازطریق یارگیری ،یارهای خودراانتخاب می‌کنند.درانتخاب یار ،سرعت وقوای جسمانی اهمیت دارد.بعد ازیارگیری،دودسته بین خودشان قرعه می‌اندازند تامعلمو کنند کدام دسته بازی راشروع کنند.سردسته ای که می‌خواهد بازی راشروع کند،دریک محل اززمین بازی دوتاسنگ رابه فاصله یک وجب دست،کنارهم قرار می‌دهد.بعد چوب الک راروی آن می‌گذارد وچوب دولک را به دست می‌گیرد.یارانش هم دور سردسته جمع می‌شوند.آن وقت بااجازه سردسته دوم بازی را شروع می‌کنند.

 


ابتدا نوک چوب دولک رازیر چوب الک می‌گذلرد وبا چند بار حرکت دادن آن به چپ وراست،بایک حرکت چوب الک را به هوا پرتاب می‌کند.دراین هنگام دسته مقابل که منتظر پرتاب شدن چوب الک درهوا هستند ،به دنبالش می‌دوند تاآن را بگیرند. اگرچوب الک رادرهوا گرفتند،بازی به نفع آنها تمام می‌شود و گروه بازنده بازی را به گروه دوم واگذار می‌کنند.اما اگرچوب الک را نگرفتند،یکی ازبازیکنان همان دسته اول، چوب الک رابرمی دارد وازهمان محلی که به زمین افتاده است به طرف محلی کهازآنجا به هوا پرتاب شده،نشانه گیری کرده وپرتاب می‌کند.طوری که درهمان محل به زمین بنشیند. 

دراین وقت بازیکنی که الک را به هوا پرتاب کرده است ،درآن محل ایستاده تا باچوب دولک مانع به زمین رسیدن چوب الک شود. حتی می‌تواند با همان چوب دولک به چوب الک بزند وآن را دوباره به هوا پرتاب کند.اما اگرنتواند مانع به زمین افتادن الک شود ،این بار نوبت آن بازیکن تمام شده وبازی رابه یکی ازیاران خود تحویل می‌دهد که بازی را ادامه دهد.ولی اگرالک راطوری زد که به هوا پرتاب شد ، درمحلی دیگربه زمین افتاد ،همان بازیکن که الک را به هوا پرتاب کرده باچوب دولک فاصله بین الک تا محلی که چوب الک ازآنجا به هوا پرتاب شده رااندازه گیری می‌کندو گروهشان امتیازمی گیرد.(هریک باراندازه دولک ،یک امتیازاست) بازی دوباره ادامه پیدامی کند تاهردسته که توامست حدنصاب امتیاز راکسب کند برنده بازی می‌شود.

** هفت سنگ بازی

● اهداف کلی: ایجاد روحیه همکاری، تقویت و مهارت در نشانه گیری و بهبود سرعت

● اهداف جزیی: پرورش روحیه ایثار، ایجاد رقابت سالم و تمرکز حواس

● تعداد بازیکن: 4 الی 16 نفر

● سن بازیکنان: 6 الی 15 ساله

● ابزار لازم: یک عدد توپ تنیس

● محوطه بازی: جایی مانند حیاط مدرسه

شرح بازی: افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هر کدام یکی از بازیکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر برمی گزینند. یک گروه در فاصله ی معینی از محل هفت سنگ، که روی هم چیده شده اند قرار می گیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگها را مورد هدف قرار داده و بزنند.

گروه دوم نیز در پشت هفت سنگ، منتظر نتیجه اند تا هرگاه توپ پرتاب شده توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فوراً جایشان را با آن گروه عوض کنند. ولی اگر برخورد کرد و آرایش آنها را برهم زد، توپ را بردارند و با پاسکاری و هدف گیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر اصابت کند، از دور بازی اخراج می شود.

 



و همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی که به دست آورند به سراغ سنگها می روند تا انها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند و مشخص است که برای انجام چنین کاری، یکی از دوستان بایستی خود را به خطر انداخته و یارش را در مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازی اخراج شد، دیگری کار را به اتمام می رساند ولی اگر دیگر بازیکنی نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروه ها عوض می شود.

در پایان، گروهی که زودتر 7 امتیز را کسب نماید برنده است.

نکات : این بازی در شکل دیگری با شرایط فوق درون یک دایره ی بزرگ اجرا می شود در مرکز همین دایره دایره ایی کوچیکتر که محل چیدن هفت سنگ است رسم شده است همه بازیکنان در خارج از دوایر هستند بعد از برخورد توپ گروه اول و ریختن آنها یکی از افراد گروه دوم تمام اعضای گروه اول را در داخل دایره تعقیب میکند تا آنها را با دست بزند و مانع از چیدن سنگ ها روی هم شود و هر گاه خسته شد نفر بعدی مسئولیت تعقیب را به عهده می گیرد...

نتیجه بازی : این بازی دسته جمعی است پس رشد اجتماعی و طبیعی کودک را فراهم و سرعت انجام و عکس العمل هایش را بالا می برد.ضمنا با مفاهیمی نظیر رهبری - همکاری - شکست - پیروزی آشنا می شود.


**گرگم به هوا

 

● اهداف کلی: پرورش روحیه ایثار، تعاون و نوعدوستی و استقامت

● اهداف جزئی: بهبود عمل ها و عکس العمل ها

● تعداد بازیکن: 10 الی 30 نفر

● سن بازیکنان: 7 الی 13 ساله

● ابزار لازم: ندارد

● محوطه بازی: 30 × 20 متر

● شرح بازی: ابتدا بازیکنان در محل بازی جمع می شوند و یکی از آنها به قید قرعه با عنوان گرگ معرفی می شود. او تلاش می کند سایر بازیکنان را که در محوطه بازی پراکنده هستند تعقیب و از پشت با دست لمس کند. البته بچه ها موقعی از دست گرگ در امان هستند که:

1- در جای بلندتری نسبت به گرگ بایستند (گرگم به هوا)

2- و یا دو نفری، دست یکدیگر را گرفته باشند، یعنی هنگامی که یکی از آنها تحت تعقیب گرگ قرار گرفته و در گوشه ای از زمین به خطر افتاده، یکی از دوستانش می تواند با استقبال خطر به سویش برود و به او کمک کند (برادر کمکم کن).

پس چنانچه فردی توسط گرگ لمس و یا از خط محدوده خارج شد بنابر نظر مربی یا معلم ورزش یا برکنار می گردد و یا به جای گرگ انجام وظیفه می نماید و اگر دو بازیکن همواره در کنار هم باشند از سوی مربی اخطار می گیرند.

● نکات: 1- این بازی در بعضی جاها، با تفاوت کمی به اجرا در می آید. بدین صورت که وقتی گرگ، یکی از آنها را لمس کرد و یا زد، آن بازیکن، دستش را روی ناحیه لمس شده می گذارد و در معیت گرگ اصلی به شکار سایرین می پردازد.

 


در ادامه بازی است که بر تعداد گرگها افزوده می شود و بازی تا آخرین نفر ادامه می یابد و فردی که بتواند از این مهلکه جان سالم بدر ببرد، برنده مسابقه است.

2- برای شیرینی و جذابیت بازی می توان از چاشنی (استوپ و استارت) در مواقع خطر استفاده کرده و با گفتن آن گرگ را مجبور به صبر و انحراف کنند.

● نتیجه بازی: کودکان با انجام این بازی، پی به مفهوم اتحاد و همبستگی برده و یاد می گیرند که چگونه در مقابل مکر و حیله دشمنان و بدخواهان تسلیم نشوند.

دوشنبه 30/10/1392 - 19:4
ایرانگردی
پل تاریخی لاتیدان که به طولانی‌ترین پل تاریخی ایران نیز شهرت دارد در سال ۱۳۷۲ بر اثر وقوع سیلاب در نزدیکی روستای نیم کار شهرستان خمیر از خاک بیرون آمد.

 به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بقایای ویرانه پل لاتیدان که به آن پل رود کول نیز گفته می‌شود در مسیر کاروان رو دوره صفوی شیراز – بندرعباس، روی بستر رودخانه کول در ۵۰ کیلومتری غرب بندرعباس قرار دارد.

پل تاریخی لاتیدان که به طولانی‌ترین پل تاریخی ایران نیز شهرت دارد در سال ۱۳۷۲ بر اثر وقوع سیلاب در نزدیکی روستای نیم کار شهرستان خمیر از خاک بیرون آمد.

این پل با ۵۰۰ سال قدمت و طول یک کیلومتر دارای ۲۳۳ دهانه بوده که امروزه تنها ۳۳ دهانه آن سالم و بیش از ۲۰۰ متر آن قابل احیاء است.

بخش‌هایی از این پل در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۶ در دو مرحله با هزینه ۸۰ میلیون تومان مرمت شده است.

برای دیدن طویل‌ترین پل ایران باید به جنوب ایران و استان هرمزگان سفر کنید. در ۵۰ کیلومتری غرب بندرعباس روی رود «کول» پلی بسیار بلند و طویل ساخته شده است که برای تجسم اندازه آن کافی است بدانید طول پل لاتیدان چیزی حدود سه برابر سی و سه پل اصفهان است.

عرض پل لاتیدان به دلیل طولانی بودن آن در بخش‌های مختلف متغیر است. یکی از اصلی‌ترین دلایل تخریب قسمت میانی پل، نبود امکان ساخت پی و شالوده محکم برای آن به دلیل شدت جریان آب رود است. مصالح به کار رفته در ساخت این پل سنگ‌های تراش نخورده و ناهمگون است که توسط ملاط به یکدیگر متصل شده‌اند.

این پل ظاهراً در زمان شاه عباس اول و در جریان احداث جاده کاروان رو ساخته شده و نقش موثری در نقل و انتقال نیرو و تدارکات برای باز پس گیری منطقه خلیج فارس از استعمارگران پرتغالی داشته است.

رودخانه کول از رودهای پر آب منطقه بوده و در این محل دارای بستر عریض و طغیان‌های فصلی است. بر همین اساس، در مسیر جاده کاروان رو، احداث پلی طویل بر بستر رودخانه ضرورت داشته است.

پل لاتیدان طولانی‌ترین پل تاریخی ایران و یکی از باشکوه‌ترین آنهاست. لیکن به جهت سهل انگاری در شالوده سازی و شاید تعجیل در ساخت آن – برای حمله به پرتغالی‌ها – و همچنین طغیان‌های شدید رودخانه، مدت نسبتاً کمی بعد از ساخت قسمتی از آن فرو ریخت.

در بازدیدی که انگلرت کمپفر از این پل در سال ۱۶۸۶ میلادی داشته، قسمت‌هایی از آن فرو ریخته بود. پل لاتیدان در زمان آبادانی بیش از هزار متر طول داشته و متشکل از سه قسمت شرقی، غربی و دیواره سدی بین آن دو بوده است.

امروزه از قسمت شرقی حدود ۲۷۰ متر و از قسمت غربی ویرانه ۱۴۷ متر باقی مانده، ولی از دیواره سدی به جهت اینکه در معرض جریان اصلی رودخانه قرار داشته، آثار زیادی برجای نمانده است.

این دیواره حدود ۸۰۰ متر طول، ۲ متر ارتفاع و حدود ۷ متر عرض داشته و ظاهراً در فواصل معین با جرزهای نیم دایره تقویت می‌شده است. از قسمت غربی پل تنها بقایای ۱۷ پایه که به طور منظم و در یک محور ساخته شده‌اند، باقی مانده که قابل بازسازی نیست.

این پایه‌ها در جهت بالا رود و پایین رود دارای موج شکن‌های نیم دایره بوده و مصالح و شیوه ساخت آنها مشابه بخش‌های دیگر پل است. به نظر می‌رسد که عرض پل در قسمت غربی ۸۰/۶ متر و بیشتر از قسمت شرقی بوده است.

از قسمت شرقی که ۲۷۰ متر طول و ۳۳ دهانه یا چشمه داشته، آثار بیشتری برجای مانده است. این قسمت پل ۴۰/۵ متر عرض (۶۰/۱ متر کمتر از قسمت غربی) داشته و با شیب ملایمی بر ارتفاع آن افزوده می شده است؛ به طوری که از یک متر در کناره رودخانه به ۶ متر و با احتساب جان پناه‌ها به ۵/۶ متر در میانه می‌رسیده است. ۳۳ دهانه این قسمت دارای ابعاد مختلفی بوده‌اند که از کناره تا میانه وسیع‌تر می‌شده است.

در حال حاضر حدود ۲۰ دهانه این قسمت سالم برجای مانده که نشان دهنده معماری پیشرفته و درخور توجه آن است. در ابتدای این قسمت ۹ دهانه کوچک فرعی وجود دارد که پل از آن به بعد کامل می‌شود.

از نهمین دهانه به بعد، پل ۱۷ دهانه به عرض ۴۰/۵ و ۱۷ پایه به عرض ۸۰/۳ متر دارد. عرض بیست و ششمین دهانه ۸۰/۵ متر است که در جریان اصلی آب قرار دارد.

قسمت شرقی پل با دهانه‌های دیگر و مطابق با همین عرض ادامه پیدا می‌کند؛ هرچند جریان اصلی رودخانه آسیب‌های زیادی به این قسمت وارد ساخته است.

روی پایه‌های قسمت اصلی این بخش از پل، آبگذرهایی در دو طبقه تعبیه شده که در مواقع طغیان، آب را از خود عبور داده و همچنین سبب صرفه جویی در مصالح و کاهش وزن پل می‌شده است. پایه‌های پل در این بخش حدود یک متر بالاتر از سطح آب و حداقل ۵۰/۲ متر بالاتر از بستر رودخانه قرار دارد.

اضلاع پایه‌ها در جهت مخالف و موافق جریان آب دارای موج شکن‌هایی با قوس جناغی است تا فشار آب به پایه ها را بشکند. طول این پایه ها ۱۵/۱۰ متر است. روی این پایه‌ها، جرزهایی به طول ۸۰/۸ و عرض ۴۵/۱ متر ساخته شده و بین آنها، آبگذرهایی در دو طبقه جا گرفته است. طاق دهانه‌های اصلی و آبگذرهای روی پایه‌ها به این جرزها متکی است. ارتفاع آبگذر طبقه اول ۲۰/۲ و طبقه دوم ۱/۵۰ متر است.

سطح گذر پل لاتیدان را با سنگ‌های مسطح فرش و لابه‌لای آنها را با ملات پر کرده بوده‌اند. پل رود کول با توجه به بستر رسوبی و غیر مستحکم رودخانه، فاقد یک شالوده مستحکم و یکپارچه است و ظاهراً حتی بستر رودخانه در این محل برای جلوگیری از شسته شدن بنیان پایه‌ها، سنگ فرش نشده و پی‌ها هر کدام به طور مستقل روی بستر رسوبی رودخانه نهاده شده است.

پل تاریخی لاتیدان در فهرست آثار ملی کشورمان نیز به ثبت رسیده است.

دوشنبه 30/10/1392 - 19:4
خودرو

نکاتی در مورد نگهداری رنگ خودرو در فصل سرما

با تغییر فصل و به تبع آن تغییر آب و هوا به‌خصوص در زمستان موضوع نگهداری از بدنه خودرو و رنگ موضوعی مهم به شمار می آید چرا که در بسیاری از بارندگی‌ها در این فصل رنگ خودرو با آسیب‌های جدی روبه‌رو می‌شود.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان دارندگان خودرو باید در فصل سرما بیش از هر فصل دیگری از سال از رنگ و بدنه خودرو مراقبت کنند چرا که عوامل محیطی در این فصل عامل مهمی در خرابی رنگ خودروها محسوب می‌شود. به عنوان مثال این کارشناسان توصیه می‌کنند که در فصل سرما خودرو خود را به‌طور منظم بشویید؛ چراکه اگر خودرو به صورت مرتب شسته نشود، موادی مانند حشرات و فضولات پرندگان رنگ خودرو را خراب کرده و لک بر جای می‌گذارند، اما در فصل زمستان، قطعات کرومی ممکن است پس از رانندگی در جاده‌هایی که نمک بر آنها پاشیده شده بیشتر عامل خرابی رنگ شود؛ بنابراین در این شرایط اگر خودرو شسته نشود، رنگ به‌دلیل خوردگی آسیب ببینند.

همچنین هنگامی که خودرو تمیز است، تمام رطوبت سریع خشک، اما وقتی که کثیف است، رطوبت در نواحی کثیف جمع شده و باعث خوردگی می‌شود. گاهی اوقات از آب با فشار استفاده کنید زیرا می‌تواند کثیفی‌هایی که به سختی به بدنه خودرو چسبیده‌اند را بردارد. فقط مراقب باشید زیاد آن را نزدیک به بدنه نگیرید چون ممکن است رنگ بدنه را بلند کند. همه جاهایی که ممکن است کثیفی و نمک در آن جمع شود را بشویید؛ برای مثال، داخل گلگیرها، زیر سپرها و غیره همه توده نمک را که به فرآیند خوردگی سرعت می‌بخشد، بشویید.

مطمئن شوید که تمام کثیفی از شیشه جلو برداشته شده است. نمکی که روی شیشه جلو باقی می‌ماند، توسط تیغه‌های برف پاک کن گرفته شده و هنگامی که برف پاکن‌ها عمل می‌کنند به شیشه خش می‌اندازند. به‌طور منظم برگ‌ها و بقیه خس و خاشاكی که در زیر شیشه جلو یا کانال‌های آب در زیر در موتور خودرو و صندوق عقب جمع می‌شوند را تمیز کنید. چون برگ‌ها جاری شدن آب را مسدود کرده و رطوبت را در خود جمع می‌کنند و باعث تسریع فرآیند خوردگی و ایجاد بوی نم در داخل خودرو می‌شوند. اما طی ماه‌های گذشته پدیده‌ای با نام باران اسیدی در جنوب کشور حادثه آفرین شده و بسیاری از هموطنانمان را راهی بیمارستان کرده است بد نیست که در مورد تاثیر این نوع باران‌ها در رنگ خودرو مواردی را به اطلاع دارندگان خودرو برسانیم. 

معمولا قطراتی که روی خودرو می‌نشیند و بعد از مدتی خشک می‌شود و ما نیز به آن توجه نمی‌کنیم، باقیمانده باران اسیدی است. وقتی باران یا برف می‌بارد، آلودگی‌های محیطی نظیر اسید سولفوریک و اسید نیتریک که توسط کارخانه‌ها، اگزوز کامیون‌ها و خودروهای سواری ایجاد می‌شود را به دام می‌اندازد و روی خودرو می‌نشاند که البته این پدیده موقع نشستن قطرات شبنم هنگام صبح نیز صادق است. آلاینده‌ها به‌دلیل سنگینی در انتهای قطره قرار می‌گیرند و به‌طور مستقیم با سطح رنگ در تماس هستند. بر اثر تابش نور خورشید، آب تبخیر و اسید غلیظ شده و باعث رد و اثر (Etching) روی لایه شفاف می‌شود که اثر آن روی سطح رنگ باقی می‌ماند. 

از این رو کارشناسان به‌طور جدی توصیه می‌کنند که بعد از بارش باران یا برف خودرو را در اولین فرصت بشویید. اما شستن خودرو فصل سرد و گرم ندارد و شستن اصولی متعلق به هر دوره و فصلی است.در این مورد بسیاری از مردم خودرویشان را با مایع ظرفشویی می‌شویند که باعث تخریب قطعات لاستیکی، پلاستیکی و رنگ می‌شود. دانستن این نکته ضروری است که مایع ظرفشویی برای پاک کردن چربی و روغن ساخته شده است و این مواد به راحتی واکس محافظ رنگ را لخته می‌کنند و رطوبت موجود در قطعات لاستیکی و پلاستیکی را از بین می‌برند.

 به اعتقاد کارشناسان مواد شوینده خود باید قدری قلیایی باشد تا مواد اسیدی سطح جاده را که روی خودرو نشسته‌اند، خنثی کند، همچنین از روان‌کنندگی خوب برای حفاظت لایه شفاف از خط و خش و اثرات مارپیچی برخوردار باشد. نکته دیگر اینکه عاری از موادی باشد که پس از خشک شدن روی خودرو اثر می‌گذارند. حال در اینجا نکاتی را در مورد شستن خودرو یادآوری می‌کنیم.

1 برای شست‌وشوی خودرو ابتدا چرخ‌ها را بشویید وبقیه قسمت‌ها را در مرحله بعد و با تعویض دستمال و ظرف آب شست‌وشو دهید چون غبارهای ترمز بسیار خورنده‌اند. 

2 مطمئن شوید خودرو خنک است. شست و شو راحتی‌المقدور در سایه انجام دهید. سطح گرم خودرو باعث تبخیر سریع آب و باقی ماندن املاح موجود در آن روی رنگ می‌شود.

3  پس از شستن چرخ‌‏ها، دستمال و آب را تعویض و شستن را از بالا به پایین آغاز کنید.

4 در پایان، کل سطح خودرو را با آب بشویید و سپس آن را خشک کنید.

5 برای خشک کردن از حوله‌ای با الیاف ریز و متراکم استفاده کنید. آن را روی سطح پهن کنید و به سمت خود بکشید و پس از جمع کردن، آبگیری کنید. این روش، اثر مارپیچی را در سطح لایه شفاف کاهش می‌دهد.

6 علاوه‌بر شست و شوی خودرو، توصیه می‌شود برای زدودن اکسید و حفظ براقیت، سالی یک یا دو مرتبه سطح لایه شفاف پولیش بخورد و به‌منظور حفاظت آن واکس زده شود.
دوشنبه 30/10/1392 - 19:3
ایرانگردی
پرسه گردشگر آلمانی در ایران و روایتش از زندگی مردم
روزی‌ که‌ من در ‌ایران ‌گم‌ شدم!

جاش کاهیل، جوان آلمانی که برخلاف بسیاری از هم‌سن و سال‌هایش علاقه‌ای به پس‌انداز و آینده مالی‌اش ندارد، با یک کوله به بیش از 60 کشور جهان در پنج قاره سفر کرده است. این ‌بک‌پکر‌ آلمانی می‌گوید ‌اگرچه بیم آن می‌رود که میانسالی و پیری خود را در فقر مطلق سپری کند، اما تجربه‌ها و آموخته‌هایی که طی سفرهایش فراگرفته ارزش این کار دارد.‌ یکی از 60 کشوری که جاش کاهیل به آن سفر کرده، ایران است. در بهار گذشته کاهیل پس از گشت و گذار در گرجستان وارد ایران و پس از بازدید از این سرزمین راهی کشور ترکیه شده است. 
ایران چگونه کشوری است؟

بسیاری از دوستان و آشنایانم وقتی اسم ایران را در میان کشورهایی که بازدید کرده‌ام، می‌بینند از من می‌پرسند‌ ایران چگونه کشوری است و تو چگونه جرات کردی به ایران سفر کنی؟ من در جواب این افراد می‌گویم شما تصور می‌کنید ‌ ایران کشوری است با تروریست‌های بسیار که به محض ورود به مرزهایش مورد حمله قرار می‌گیرید! این حرف‌ها یاوه‌گویی‌های جورج بوش است که برای ترساندن غربی‌ها راجع به ایران ساخته و پرداخته است. ایران یکی از پذیراترین کشورهای جهان است. مردم ایران بخوبی با گردشگران رفتار می‌کنند. من در طول اقامت در ایران ‌بارها از سوی افراد غریبه‌ای که کوچک‌ترین شناختی از من نداشتند، به غذا خوردن و اقامت در منزلشان دعوت می‌شدم.

در پاسخ به پرسشی که ایران چه جاذبه‌هایی برای دیدن دارد، باید بگویم شما می‌توانید ماه‌ها و شاید حتی سال‌ها در ایران بگردید بدون این‌که ذره‌ای خسته شوید. بسیاری از مردم در نقاط دیگر جهان، ایران را تنها یک بیابان بزرگ می‌دانند.

در پاسخ به پرسشی که ایران چه جاذبه‌هایی برای دیدن دارد، باید بگویم شما می‌توانید ماه‌ها و شاید حتی سال‌ها در ایران بگردید بدون این‌که ذره‌ای خسته شوید. بسیاری از مردم در نقاط دیگر جهان، ایران را تنها یک بیابان بزرگ می‌دانند، اما من در طول سفرم به ایران، دریافتم‌ این کشور سرشار از تاریخ و فرهنگ‌های متفاوت است که هر گوشه‌اش جاذبه‌های تاریخی، فرهنگ‌های گوناگون و البته طبیعت بی‌نظیری دارد.

تجربه‌های جذاب من در ایران

• من در ایران به یک مسابقه پینت‌بال دعوت شدم که باید بگویم با تمام هیجانش تجربه دردناکی بود!

• در بندرعباس در یک مسابقه فوتبال شرکت کردم که بازیکنان به نشانه احترام برایم یکی از لباس‌های تیمشان را آماده کردند و در آخر بازی نیز آن را به من هدیه دادند.

 

خانه ساده‌ای داشتند. در اتاق بهزاد تنها یک فرش و دوپشتی بود؛ اما با همه سادگی‌شان مهمان‌نوازی شاهانه‌ای از من کردند. صبح که بیدار شدم به حیاط جلویی رفتم. وای چه مناظر بی‌نظیری از کوه‌های آرارات دیده می‌شد. چقدر ماکو زیبا بود.

• در اصفهان، میدان نقش‌جهان تاثیر شگفتی بر من گذاشت به‌طوری که تمام طول روز را در‌کنار این میدان نشسته بودم و به زیبایی و عظمت آن می‌اندیشیدم.

• هیچ یک از کارت‌های اعتباری که داشتم در ایران قابل استفاده نبود و همه‌جا باید نقد‌ پرداخت می‌کردم. توصیه می‌کنم برای آن‌که مثل من با کمبود پول در ایران مواجه نشوید، مقدار کافی با خود پول نقد همراه ببرید.

گم‌شدن در ایران

گم شدن من در ایران داستان جالبی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست. شاید هرکسی با تصور گم شدن در کشوری که برای بسیاری مرموز و ناشناخته است، وحشت کند. اما باید بگویم آخر این داستان بسیار شیرین بود. پس از گشت و گذار در مناطق مختلف ایران تصمیم گرفتم از تهران به تبریز بروم و سپس عازم ترکیه شوم. بر این اساس با رضا، میزبانم در تهران، خداحافظی کردم و خود را به یکی از ایستگاه‌های مترو رساندم. پس از رسیدن به ترمینال اتوبوسرانی افراد بسیاری به سمتم می‌آمدند که تقریبا هیچ‌کدام انگلیسی بلد نبودند. من مرتب رو به هرکدام واژه «تبریز» را تکرار می‌کردم تا بالاخره یکی از آنها مرا به سمت اتوبوسی هدایت کرد. در اتوبوس نیز باز داستان توجه‌ها به همان شکل قبل بود. اما مردم بسیار مهربان بودند و از من برای نشستن در کنارشان دعوت می‌کردند. در طول مسیر شش‌ساعته به تبریز پسر جوانی که در کنارم نشسته بود، سعی می‌کرد با نشان دادن عکس‌ها و ویدئوهایی که در داخل گوشی همراهش داشت مرا سرگرم کند.

در یکی از خیابان‌های تهران با شلوارک مشغول قدم زدن بودم که تعدادی از مردم به من تذکر دادند که این کار در تهران مرسوم نیست و به نوعی ناهنجاری فرهنگی محسوب می‌شود. من نیز سریع به اقامتگاهم برگشتم و لباسم را عوض کردم.
اتوبوس در 70 کیلومتری تبریز وارد ترمینال شد. این درحالی بود که خورشید تازه غروب کرده بود و من اصلا نمی‌دانستم دقیقا کجا هستم. در ترمینال از راننده‌ها پرسیدم که آیا اتوبوسی به سمت ترکیه یا حداقل نزدیک مرز می‌رود؛ اما باز هم مشکل ندانستن زبان انگلیسی آنها سبب می‌شد ‌منظورم را متوجه نشوند. پس از کمی متوجه شدم ‌باید به تبریز و سپس به ماکو بروم. با چند تاکسی صحبت کردم که شاید بتوانیم توافق کنیم و به سمت ترکیه برویم؛ اما مبالغی که از من می‌خواستند خارج از بودجه‌ام بود. کمی آذوقه خریدم و در طول بزرگراه به امید یافتن وسیله‌ای به سمت ترکیه ‌راه افتادم. هوا کاملا تاریک بود و من هیچ برای از دست دادن نداشتم. یک موتوری بدون کلاه ایمنی به کنارم آمد، اول کمی ترسیدم؛ اما بعد به من اشاره کرد که سوار شوم. از خودم پرسیدم‌ چرا باید به یک غریبه اعتماد کنم، اما چون راه دیگری نداشتم، سوار شدم. او بدون هیچ حرفی مرا به تبریز رساند. وقتی پیاده شدم خواستم به خاطر لطفش تشکر کنم، اما او همان‌طور که یکباره در کنارم ظاهر شد، ‌یکباره نیز مرا ترک گفت. در خیابان خسته و گیج ایستاده بودم که جوانی به سمتم آمد و دوغ محلی تعارف کرد.

مثل تمام جاهای دیگر در مترو تمام توجه‌ها معطوف به من بود‌، تهران یکی از کلانشهرهای پرجمعیت جهان است که بار پایتختی را نیز بر دوش می‌کشد، اما تعداد خارجی‌های این شهر آن قدر کم است که من تقریبا در همه جا مورد کنجکاوی مردم قرار می‌گرفتم.
به نظر دانشجو می‌آمد، اما متاسفانه او نیز به انگلیسی تسلط نداشت و بیشتر با ایما و اشاره با هم حرف می‌زدیم. هرطور بود به من فهماند‌ منتظر اتوبوسی است که به نزدیکی مرز ترکیه می‌رود. از من خواست با او سوار شوم. من هم سوار شدم و پس از ساعتی به شهر ماکو رسیدیم که محل زندگی آن پسر جوان به نام بهزاد بود. متوجه شدم‌ در آن ساعت هیچ اتوبوسی به سمت مرز ترکیه نمی‌رود. بهزاد از من دعوت کرد ‌شب را در منزلش بمانم و فردا حرکت کنم. آن قدر خسته بودم که با خوشحالی پذیرفتم. خانه ساده‌ای داشتند. در اتاق بهزاد تنها یک فرش و دوپشتی بود؛ اما با همه سادگی‌شان مهمان‌نوازی شاهانه‌ای از من کردند. صبح که بیدار شدم به حیاط جلویی رفتم. وای چه مناظر بی‌نظیری از کوه‌های آرارات دیده می‌شد. چقدر ماکو زیبا بود. بهزاد پس از صبحانه مرا پیش یکی از دوستانش برد که گویا دانشجوی آی‌تی بود. مرا سوار ماشینش کرد و تا مرز ترکیه رساند. هر‌چند ‌من در ایران گم شدم و در میانه شب واقعا ترسیده بودم، اما مردم ایران بدون هیچ خواسته‌ای به من کمک کردند. وقت خداحافظی رسیده بود. گرچه من و بهزاد نتوانسته بودیم بخوبی با هم حرف بزنیم، اما با هم دوست شدیم. رفتار ایرانی‌ها به من آموخت که زندگی شما زمانی بهتر می‌شود که به بهتر شدن زندگی دیگران کمک کنید.
جام جم 
دوشنبه 30/10/1392 - 19:3
موفقیت و مدیریت
اگر می​خواهید ​فرزندانی​ با انگیزه ​داشته ​باشید از عنصر ​تشویق ​غافل ​نشوید
انگیزه موتور زندگی

انگیزه که نداشته باشی، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوی، حتی دوست نداری چشم‌هایت را باز کنی، چه برسد به این‌ که بخواهی کار جدیدی را شروع کنی یا تصمیمی جدی برای زندگی‌ات بگیری. 
حالا کسانی که فکر می‌کنند انگیزه داشتن فقط به درس خواندن و یاد گرفتن مطالب جدید مربوط می‌شود، خوب است یک بار دیگر به این موضوع فکر کنند، چون متخصصان می‌گویند کسی که واقعا انگیزه نداشته باشد، کم‌کم این‌قدر بی‌حوصله و بی‌انگیزه می‌شود که دیگر حتی دوست ندارد شب را به صبح برساند و روزی دیگر را شروع کند. البته این شرایط طبیعی هم محسوب نمی‌شود و فردی که این‌قدر بی‌انگیزه شده که از زندگی کردن فرار می‌کند، از نظر متخصصان سلامت روان، بیمار است. بنابراین باید به فکر درمان مشکلش باشد و هر چه زودتر آن را برطرف کند، اما غیر از این موارد، افراد بسیاری هم هستند که زندگی می‌کنند و خیلی هم از زندگی‌شان ناراضی نیستند، اما وقتی صحبت درس خواندن و کار کردن می‌شود، بی‌انگیزگی را بهانه می‌کنند و می‌گویند حوصله و انگیزه لازم را ندارند. وقتی کودک یا نوجوانی چنین حرفی می‌زند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند، پدر و مادر معمولا ساده‌ترین دلیل را پیدا می‌کنند و می‌گویند فرزندشان تنبل شده یا درباره موضوعی خاص تنبلی می‌کند در حالی که ممکن است چنین فردی واقعا تنبل هم نباشد و فقط انگیزه‌ای برای ادامه کار و مراحل مختلف زندگی‌اش نداشته باشد.

انگیزه برای زندگی، نه فقط درس خواندن

برخی افراد تصور می‌کنند اگر انگیزه‌ای هم نداشته باشند، می‌توانند کارها و وظایفشان را بدرستی انجام دهند و به همین دلیل نقش و ارزش چندان مهمی برای انگیزه قائل نمی‌شوند در صورتی که نظر و دیدگاه دکتر فاطمه امیرآبادی کاملا مخالف این گروه است و آن‌طور که او می‌گوید، فردی که در زندگی انگیزه ندارد، بیمار است.

این روان‌شناس، داشتن انگیزه را برای انجام دادن تمام کارهای روزانه ضروری می‌داند و در گفت‌وگو با جام‌جم یادآور می‌شود: انگیزه داشتن برای تمام کارها ضروری است و این‌طور نیست که بگوییم بدون انگیزه می‌توان کاری را انجام داد. بنابراین هر روزی که از خواب بیدار می‌شویم، برای انجام دادن تک‌تک کارهایی که برعهده‌مان است، باید انگیزه لازم را داشته باشیم.

البته اشتباه نکنید، انگیزه داشتن فقط مربوط به کارهای خاص و شروع برنامه‌های جدید نمی‌شود و برای ساده‌ترین کارها مانند نفس کشیدن و بیدار شدن هم باید انگیزه داشت. بنابراین فرد بی‌انگیزه که می‌گوید برای کارهای روزمره انگیزه کافی ندارد، در حقیقت افسرده است، امید به زندگی‌اش کاهش یافته یا اساسا امید به زندگی ندارد.

دکتر امیرآبادی با اشاره به این مطلب، ادامه می‌دهد: به کمک دارو می‌توان به این بیماران کمک کرد تا انگیزه لازم را به دست آورند و افسردگی را درمان کنند.

اگر می‌پرسید انگیزه در کدام بخش‌ها و قسمت‌های زندگی تاثیرگذار است، باید توجه داشته باشید انگیزه را در تمام مراحل زندگی مهم و موثر می‌دانند. این روان‌شناس با تایید این مطلب می‌گوید: نمی‌توان گفت انگیزه فقط به درد کسانی می‌خورد که می‌خواهند درس بخوانند یا به فکر ادامه تحصیل هستند، زیرا اهمیت و نقش انگیزه فقط به این مسائل محدود نمی‌شود و در تمام بخش‌های زندگی می‌توان اثرات آن را مشاهده کرد.

به عنوان نمونه، جوانی که انگیزه کافی برای تشکیل زندگی مشترک نداشته باشد، هیچ‌وقت ازدواج نخواهد کرد یا فردی که انگیزه ندارد کاری را شروع کند، طبیعی است هیچ‌وقت به فکر کار و انتخاب شغل نمی‌افتد. درس خواندن و یادگیری هم موضوعی مانند دیگر مسائل زندگی است که براساس آن، فرد باید برای رسیدن به هدفی تلاش کند که شاید در آینده، نتیجه مثبت و پاداشی برایش در برداشته باشد و مسلما در این زمینه، او باید انگیزه لازم را به دست آورد.

می‌توانیم انگیزه را ایجاد کنیم

نکته مثبت درباره انگیزه این است که می‌توان آن را ایجاد کرد. در واقع، این‌ که فردی نسبت به موضوعی خاص علاقه‌مند باشد و تصمیم بگیرد آن را دنبال کند تا به هدفش برسد، همان داشتن انگیزه است که درباره هر موضوعی می‌توانیم آن را ایجاد و حفظ کنیم. دکتر امیرآبادی با تاکید بر این که ایجاد انگیزه، تحت‌تاثیر والدین است و آنها می‌توانند در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند، می‌گوید: به هیچ عنوان نمی‌توان نقش و حضور والدین را در ایجاد انگیزه و علاقه نسبت به موضوعات متفاوت زندگی نادیده گرفت. در حقیقت، این والدین هستند که تا حد زیادی می‌توانند تعیین کنند فرزندشان چه چیزهایی را دوست داشته باشد و نسبت به چه مواردی علاقه نشان ندهد و به همین دلیل در اغلب موارد می‌بینیم بچه‌هایی که در خانواده‌های کارمند بزرگ شده‌اند، به کارهای اداری علاقه نشان می‌دهند و در مقابل، بچه‌هایی که در خانواده‌های بازاری و تاجر بوده‌اند، به کسب و کار و تجارت علاقه پیدا می‌کنند. بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت مسیری که کودک طی می‌کند و موضوعاتی که به آنها می‌اندیشد و علاقه‌مند می‌شود، دقیقا در محیط خانواده و تحت‌تاثیر والدین شکل گرفته است.

البته ایجاد انگیزه، موضوعی بسیار پیچیده است و نظریات متنوع و متفاوتی در این زمینه مطرح شده، اما دکتر امیرآبادی با اشاره به یکی از این نظریه‌ها، در این باره توضیح می‌دهد: طبق یکی از نظریه‌هایی که در این زمینه وجود دارد، انسان‌ها در برابر این موضوع که مسئولیت رویدادهای زندگی تحت کنترل آنهاست یا نه، به دو دسته تقسیم می‌شوند. گروهی کسانی هستند که می‌گویند مسئولیت‌ زندگی برعهده خودشان است و منبع کنترلشان درونی است و گروه دوم برعکس این افراد، باور دارند اتفاقاتی که در زندگی پیش می‌آید، به آنها مربوط نیست و منبع کنترلشان بیرونی است.

برای روشن‌تر شدن موضوع، وی مثالی می‌زند و می‌گوید: فردی که احساس می‌کند هیچ‌یک از رویدادها و اتفاقات محیطی را نمی‌تواند کنترل کند، باور دارد سعی و تلاشش هم بیهوده است. مثلا دانش‌آموزی که فکر می‌کند هر چقدر درس بخواند باز هم معلم به او نمره نمی‌دهد یا کارمندی که باور دارد مدیر، کار خوبش را نمی‌بیند، دست از سعی و تلاش برمی‌دارد و دیگر ادامه نمی‌دهد. به همین دلیل می‌گویند انسان‌ها براساس این ‌که منبع کنترلشان درونی یا بیرونی باشد، انگیزه‌های متفاوتی دارند.

حالا چطور می‌شود کودکان را طوری تربیت کرد که منبع کنترلشان درونی باشد نه بیرونی؟ این روان‌شناس پاسخ می‌دهد: زمانی که پدر و مادر دائم فرزندشان را تشویق می‌کنند و می‌گویند اگر درس‌هایش را بخواند، برایش هدیه‌ای خواهند خرید، منبع کنترل کودک را از حالت درونی به بیرونی تبدیل کرده‌اند. در نتیجه کودک به تشویق بیرونی والدین وابسته می‌شود و فقط تا زمانی درس می‌خواند که او را تشویق کنند و در غیر این صورت، دست از درس خواندن می‌کشد. والدینی که می‌خواهند منبع کنترل فرزندشان را درونی کنند، خوب است روش دیگری را در پیش بگیرند. به عنوان مثال وقتی او در حال درس خواندن است، می‌توانید به او بگویید از این‌که فرزندی مانند او دارید، خوشحال هستید و با این کار، او را به خاطر یک رویداد درونی تشویق کنید.

دکتر امیرآبادی تاکید می‌کند: تشویق والدین، منبع کنترل بچه‌ها را ایجاد می‌کند و منبع کنترل هم عاملی است برای ایجاد انگیزه. پس اگر می‌خواهید فرزندانی باانگیزه داشته باشید، مراقب روش‌ها و برخوردهای تشویقی‌تان باشید و به آن بیشتر توجه کنید.

زندگی آینده آنها را نابود نکنید

این روزها، متاسفانه در جامعه می‌بینیم بسیاری از پدر و مادرها فرزندانشان را طوری پرورش داده‌اند که بدون حضور آنها، فرزندشان نمی‌تواند کاری را انجام دهد.

دکتر امیرآبادی در این‌باره توضیح می‌دهد: این روزها با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییراتی که در جامعه اتفاق افتاده، بسیاری از والدین برای تشویق بچه‌ها از هدایایی مانند لپ‌تاپ و بازی‌های کامپیوتری کمک می‌گیرند که این موضوع در سنین پایین و زمانی که بچه‌ها هنوز به دوره نوجوانی نرسیده‌اند شاید مشکلی ایجاد نکند، اما همین بچه‌ها وقتی سنشان افزایش می‌یابد و به دوره نوجوانی و جوانی می‌رسند، شرایط تغییر می‌کند و اینجاست که ممکن است فاجعه‌ای رخ دهد زیرا یک نوجوان هجده ساله دیگر به تشویق‌های قبلی راضی نمی‌شود و در این سنین، چیزهای مهم‌تری مانند ماشین و خانه از پدر و مادرش می‌خواهد.

وی ادامه می‌دهــــد: در این مواقع است که این بچه‌ها حتی برای ازدواج و رفتن سر کار هم نیازمند انگیزه والدینشان می‌شوند و خـــودشان بــــه تنهایی نمی‌توانند کاری انجام دهند.

خیلی‌ها این وضع را با تنبلی بچه‌ها اشتباه می‌گیرند در حالی که این تنبلی نیست و این بچه‌ها فقط انگیزه کافی ندارند، زیرا همیشه هر چیزی را که خواسته‌اند، به کمک پدر و مادر به دست آورده و زحمتی برایش نکشیده‌اند. به همین دلیل این روان‌شناس توصیه می‌کند. کمی به فرزندان سختی بدهید و به آنها بیاموزید برای موضوعات ارزشمند زندگی‌شان تلاش کنند تا انگیزه هم برایشان درونی شود.

شاگردان باانگیزه زیر نظر معلم‌های باانگیزه

در بهترین محیط آموزشی هم که حضور داشته باشید و بهترین و کامل‌ترین امکانات هم در اختیارتان باشد، ولی انگیزه لازم را نداشته باشید، نمی‌توانید به هدفی که برای خودتان تعیین کرده‌اید، برسید. از طرفی هم می‌گویند انگیزه داشتن یکی از عوامل موثر در یادگیری بهتر و کسب نتایج عالی میان دانش‌آموزان و دانشجویان است. بر همین اساس، می‌توان گفت یکی از دلایلی که بچه‌ها در مدرسه آن طور که ما انتظار داریم، درس نمی‌خوانند، همین موضوع انگیزه است؛ شاید آنها انگیزه کافی ندارند و به همین دلیل به هدفی که برایشان تعیین شده یا خودشان تعیین کرده‌اند، نمی‌رسند.

در این مواقع، ممکن است کسی به فکر ایجاد انگیزه نباشد، اما همه این‌طور نیستند و خیلی از پدر و مادرها و همین‌طور معلم‌ها و مسئولان مدارس به این موضوع فکر می‌کنند و با توجه به اهمیت ایجاد انگیزه، به فکر راهکارهایی برای افزایش انگیزه دانش‌آموزان‌ هستند. با این حال، برخی هم این موضوع را خیلی مهم به حساب نمی‌آورند و تصور می‌کنند اگر دانش‌آموزی اهل درس و تحصیل باشد، خودش انگیزه لازم را به دست می‌آورد، در صورتی که بی‌شک، نقش معلم و استاد را نمی‌توان در ایجاد انگیزه میان دانش‌آموزان و دانشجویان نادیده گرفت.

نکته جالبی که در این باره وجود دارد، این است که می‌گویند اگر معلم‌ها و مربی‌ها خودشان انگیزه داشته باشند، می‌توانند دانش‌آموزان را هم باانگیزه کنند. شاید تا به حال خیلی به این موضوع فکر نکرده باشید، اما رابطه میان انگیزه معلم و دانش‌آموز رابطه‌ای دوطرفه است که هر یک از آنها می‌تواند انگیزه دیگری را تقویت کند.

بر همین اساس، خوب است مسئولان مدارس و محیط‌های آموزشی با افزایش انگیزه کارکنان، انگیزه دانش‌آموزانشان را هم تقویت کنند که این کار اگرچه به برنامه‌های دقیق و طولانی‌مدت نیاز دارد، اما مسلما قابل دسترسی است.
دوشنبه 30/10/1392 - 19:1
دنیای گیاهان و حیوانات


همشهری آنلاین:
برای داشتن جوانه‌های مختلف نیازی به داشتن باغ و باغچه نیست. با روشی آسان و داشتن حداقل فضا در گوشه‌ای از آشپزخانه می‌توانید از جوانه‌ها برای درست کردن سالاد بهره ببرید.

وسایل مورد نیاز:

  • شیشه‌های بزرگ سس ترجیحا دهن گشاد
  • پارچه تنظیف
  • چند عدد کش
  • دانه‌های گندم، ماش، عدس، نخود فرنگی یا حتی تخم آفتابگردان


می‌توانید از هر یک از دانه‌های حبوبات استفاده کنید. 

استفاده از جوانه عدس با یک سالاد تابستانه، خوش طعم و مناسب است. سعی کنید عدس انتخاب شده ارگانیک باشد. آن را داخل شیشه بریزید. سر شیشه را برای رشد گیاه خالی بگذارید. روی شیشه را با پارچه تنظیف بپوشانید. پارچه را با کش در جای خود ثابت نگه دارید. از روی تنظیف داخل شیشه آب بریزید. بگذارید دانه سه الی چهار ساعت خیس بخورد. بدون برداشتن تنظیف آب را خالی کنید. شیشه را روی اپن آشپزخانه یا کنار پنجره بگذارید تا نور بخورد. دقت کنید جای مورد نظر خیلی سرد نبوده یا در معرض مستقیم آفتاب نباشد.

هر روز باید دانه‌ها را شست تا ضمن مرطوب نگه داشتن مانع از کپک زدن شوید. به این ترتیب که شیشه را از آب پر کنید. آب را دور شیشه بچرخانید به طوری که بین عدس‌ها نفوذ کند. سپس بدون برداشتن پارچه آن را خالی کنید. 

بعد از 24 ساعت شاهد بیرون آمدن جوانه‌های سفید خواهید بود. به شستشوی روزانه تا زمان رسیدن جوانه‌ها به اندازه دلخواه ادامه دهید. حداقل سه الی چهار روز را به رشد جوانه‌ها اختصاص دهید.

 قبل از خوردن یا طبخ جوانه‌ها، آن‌ها را از داخل شیشه بیرون آورید. بهتر است از قاشق چوبی استفاده کنید چون در این مرحله آن‌ها رشد کرده به هم فشرده شده‌اند. جوانه‌ها را داخل صافی یا آبکش ریخته، خوب آبکشی نمایید. آن‌ها را با سبزی دلخواه میل کرده یا روی سالاد بریزید.

باغبانی


پنج شنبه 26/10/1392 - 14:15
ریزه کاری های خانه داری


همشهری آنلاین:
پرده‌های کثیف و غبار گرفته هرچند وقت یکبار نیاز به شستشو دارند.

برای شستشو پرده از صابون ملایم یا مایع ظرفشویی و برای تمیز شدن حلقه‌ها از سرکه استفاده کنید.

1- قبل از شستشو، به پشت پرده خوب نگاه کنید. در صورت پوسیدگی در اثر آفتاب یا کشیدگی‌های مختلف بهتر است آن را عوض کنید.

2- شستشو پرده‌های بدون آستر را با توجه به دستورالعمل روی لیبل انجام دهید.

3- شستشو پرده‌های آستردار را به خشکشویی بسپارید.

4- به جای شستن پرده‌های بزرگ با ماشین لباسشویی، آن‌ها را داخل وان خیس کنید تا آسیب نبینند.

5- حلقه‌های زنگ زده را داخل سرکه بجوشانید تا مثل قبل براق شوند. روی چوب ‌پرده‌های قدیمی صابون بمالید تا گیره‌ها روان از داخل آن عبور کنند.

6- برای سریع‌تر خشک شدن پرده، از دور خشک‌کن و برای خوشبو شدن از نرم‌کننده لباس استفاده کنید. 

نکته:

• هر چند وقت یکبار برای غبار روبی، روی پرده‌ها جاروبرقی بکشید. 

• برای جلوگیری از رفتن پرده داخل جاروبرقی، میزان مکش آن را کم کرده، بین پرده و لوله جاروبرقی از یک صفحه پلاستیکی مشبک استفاده کنید.

پنج شنبه 26/10/1392 - 14:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته