• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 3494روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر
امام باقر علیه السلام :

أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَیْبٍ النَّبِیِّ (صلی الله علیه) أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ فَقَالَ (علیه السلام) یَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْیَارِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ یَغْضَبُوا لِغَضَبِی‏

خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نیكانشان را. شعیب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نیكان چرا؟ خداى عز و جل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند.

كافى(ط - الاسلامیه) ج 5 ، ص 56 ، ح 1

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:29
امر به معروف و نهی از منکر
رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله و سلم :

لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ و َنَهَوا عَنِ المُنكَرِ و َتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَإذا لَم یَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ، وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ و َلَم یَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الأرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛

تا زمانى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمایند و در كارهاى نیك و تقوا به یارى یكدیگر بشتابند در خیر و سعادت خواهند بود، اما اگر چنین نكنند، بركت‏ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا كنند و نه در زمین یاورى دارند و نه در آسمان.

تهذیب الاحكام(تحقیق خرسان) ج6، ص181، ح 22 {شبیه این حدیث در بحارالانوار(ط-بیروت) ج 97 ، ص 94

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:28
امر به معروف و نهی از منکر
امام على علیه السلام :

مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَ مَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَ أَمِنَ كَیدَهُ؛

هر كس امر به معروف كند به مؤمن نیرو مى‏ بخشد و هر كس نهى از منكر نماید بینى منافق را به خاك مالیده و از مكر او در امان مى‏ ماند.

كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص51، ح1

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:28
امر به معروف و نهی از منکر
رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله و سلم :

لا یَأمُرُ بِالمَعروفِ و َلا یَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفیقٌ بِما یَأمُرُ بِهِ رَفیقٌ فیما یَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فیما یَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فیما یَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما یَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما یَنهى عَنهُ؛

امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود میانه‏ روى نماید و به آنچه امر و نهى مى‏ كند، دانا باشد .

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 97 ، ص 87 ، ح 64 {شبیه این حدیث دعائم الاسلام ج 1 ، ص 368 }

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:27
امر به معروف و نهی از منکر
رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله و سلم:

 إِذَا لَمْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ یَتَّبِعُوا الْأَخْیَارَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ.

هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نیكان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نیكانشان دعا كنند امّا دعایشان مستجاب نشود .

کافی(ط - الاسلامیه) ج 2 ، ص 374 {شبیه این حدیث در امالى(صدوق) ص 308

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:27
امر به معروف و نهی از منکر
امام على علیه السلام :

 إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ لَكِنْ یُضَاعِفَانِ الثَّوَابَ وَ یُعْظِمَانِ الْأَجْرَ وَ أَفْضَلُ مِنْهُمَا كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر

امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزدیك مى‏ كنند و نه از روزى كم مى ‏نمایند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مى‏ سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانه ‏اى است نزد حاكمى ستمگر.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 332 ، ح 7637

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:27
امر به معروف و نهی از منکر
امام  على علیه السلام :

و َما أعمالُ البِرِّ كُلُّها وَ الجِهادُ فى سَبیلِ اللّه‏ِ عِندَ الامرِ بِالمَعرُوفِ و َالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛

همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏ اى است در دریاى عمیق.

نهج البلاغه(صبحی صالح)  ص 542 ، ح 374

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:26
امر به معروف و نهی از منکر
 راه های افزایش تاثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر
امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)فرمود: «غایه الدین؛ الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، واقامه الحدود[1]».
امر به معروف و نهی از منکر فریضه الهی است که بر تارک تعالیم نورانی اسلام چون خورشیدی فروزان می درخشد. برگهای زرین معارف دینی سرشار از تأکید و توجه خاصی است که منبع وحی و سیراب شدگان فیض الهی به آن مبذول داشته اند. آیات و روایات متعددی اهمیت و لزوم اجرای این فریضه را در جوامع بشری تبیین نموده و یکی از عوامل قطعی هلاکت و نابودی جوامع را درطول تاریخ ترک این سنت الهی بیان کرده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که الهام گرفته از شرع مقدس و اصول دین مبین اسلام می باشد به این فریضه توجه خاص شده و در اصل هشتم آن به امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفه همگانی پرداخته شده است. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر هم یک تکلیف شرعی است و هم یک وظیفه قانونی. بدون تردید اجرای آن در جامعه مستلزم فراهم آوردن شرایط و لوازمی می باشد و چنانچه این شرایط و لوازم به خوبی فراهم نگردد و در نتیجه این فریضه به خوبی اجرا نشود چه بسا آثار مترتب بر اجرای ناصحیح این فریضه بسیار خطرناک تر از عدم اجرای آن باشد. از این جهت لازم است که اقدام کنندگان به امر به معروف و نهی از منکر نسبت به چگونگی اجرای صحیح این فریضه آشنایی کامل پیدا کنند.
اما علاوه بر شناخت دقیق راه و روش صحیح و مبتنی بر شرع و قانون امر به معروف و نهی از منکر، ضرورت دارد قبل یا حین اجرای این فریضه به نکات دیگری توجه نمود که اثر بخشی آن را مضاعف ساخته، زمینه را برای پذیرش مخاطب بیش از پیش مهیا و حالت تقابل و تدافعی وی را کاهش می دهد.
در این نوشتار تلاش شده است تا با طرح مسائلی زمینه تحقیق وپژوهش اساتیدو پژوهشگران را برای ارائه راهکارهایی جهت افزایش اثر بخشی و تأثیر گذاری امر به معروف و نهی از منکر فراهم نماید.
 
 
الف) استفاده از فرایند انطباق
یکی از راههای افزایش تأثیرگذاری در زمان امر به معروف و نهی از منکر کاهش مقاومت غیر منطقی در پذیرش امر و نهی استفاده از موقعیتی است که دانشمندان علم ارتباطات به آن فرایند انطباق می گویند.
بدون تردید، همه انسانها از هر کیش و مذهب و با هر گونه اعتقادی در زندگی فردی و اجتماعی، شخصیت و منش دیگری را برای خود الگو قرار می دهند و در رفتار به او تأسی می کنند، زیرا ویژگی های آرمانی مورد نیاز خود را در آنها یافته اند. این دلبستگی و تعلق خاطر مخاطب را در سطح قابل توجهی از آستانه پذیرش در قبال امر و نهی قرار می دهد. کلمان از دانشمندان علم ارتباط کلامی، سه فرایند تاثیر اجتماعی برای الگوی ارتباطی ارائه می کند. وی علاقمند است که پیش بینی کند که از هر تلاش ارتباطی چه نتیجه ای حاصل خواهد شد. به دیگر سخن، او در پی شناسایی متغیرهایی است که وی را قادر می سازد شرایط ضروری برای کسب پاسخ القایی ارتباط را پیش بینی کند. کلمان سه فرایند مشخص تأثیر اجتماعی را به میان می آورد: قبول، انطباق و درونی سازی.[2] آنچه بیشتر در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است فرایند انطباق می باشد. وی در این باره می نویسد: هرگاه شخصی رفتاری مهم از شخص یا گروه دیگر را به این علت اختیار کند که آن رفتار با ایجاد رابطة ارضاء کننده ای برای تسجیل نفس، متداعی و همراه است می گوییم که انطباق روی داده است.
به سخن دیگر گاهی افراد به این علت رفتار القایی ابراز می کنند که آرزوی شباهت با عامل مؤثر را دارند یعنی در او خصوصیات مطلوبی را می بینید که خود آرزوی نیل به آنها را دارند.
این مفهوم به آنچه در برخی کتب ارتباطاتی از آن به اعتبار منبع یاد می کنند نزدیک است. اعتبار منبع به طور خلاصه یعنی تصوراتی که شنونده از منبع ارتباطی دارد این تصورات به صفاتی نظیر صلاحیت، تخصص، قابل اعتماد بودن، صداقت و توانایی وی مربوط می شوند.
نویسنده کتاب استیلا توسط مریخ می نویسد: برای روانشناسان اجتماعی، تبلیغاتچی های سیاسی و تجاری این حقیقت انکارناپذیر و شناخته شده ای است که یک نظر و یا محصول وقت بیشتری برای پذیرفته شدن و مقبول افتادن دارد اگر بتواند بوسیله فردشناخته شده و خوشنامی پشتیبانی شده و یا از سوی آنها عرضه شود. البته این شخص خوشنام و شناخته شده می باید دارای شخصیتی پذیرفتنی و یا توانایی و مهارت غیر قابل انکار و یا پایگاه اجتماعی بالایی باشد.
فرض کنید قراراست شما درس معارف اسلامی را برای دانشجویان ارائه کنید همزمان با ورود شما به کلاس، مدیر گروه وارد می شود و به معرفی شما می پردازد و شما را یکی از تجار وارد کننده گوشی تلفن همراه معرفی می کند. شما مطالبی را بازگو می کنید و وقت کلاس به اتمام می رسد. درساعت دوم به کلاس دیگری می روید و این بار هم مدیر گروه همزمان با شما وارد کلاس می شود و شمارا فارغ التحصیل دانشکده الهیات که دارای چند سال تحصیلات حوزوی است و در دانشگاههایی مثل الازهر مصر نیز تدریس می کند معرفی می نماید. شما عین مطالب جلسه قبل را برای این دسته از مخاطبان بیان می نمایید به نظر شما اگر از دانشجویان این دو کلاس نظرسنجی شود که تا چه اندازه مطالب عنوان شده را پذیرفتید و موافق آن هستید؟ چه نتایجی حاصل می شود؟ به نظر می رسد نتایج نظرسنجی معلوم و روشن باشد. دقت نمایید که محتوای پیام و حتی فروشنده پیام یکی بوده است اما شخصیت و اعتبار پیام فرست در دو کلاس متفاوت است.
سه نوع اعتبار در ارتباطات مطرح است اولیه، ثانویه ونهایی. اعتبار اولیه به اعتباری اطلاق می شود که عامل ارتباطی قبل از ورود به فرایند ارتباطی مورد نظر آن را داراست و معمولا با پیشوندی مانند دکتر، مهندس، پروفسور و... همراه است.
اعتبار ثانویه در جریان فرایند ارتباط ایجاد می شود و پیام فرست تلاش می کند صرف نظراز عنوان و لقبی که دارد حین بیان مطالب بر اعتبار خود بیفزاید. استادان و معلمان همواره به گونه ای آگاه و ناخودآگاه سعی در بالا بردن اعتبار خود نزد دانشجویان و دانش آموزان دارند آنان با استناد به نوشته ها و تألیفات خود و یا از طریق ارائه آمار و اطلاعات جدید سعی در بالا بردن اعتبار خود می کنند.
اعتبار نهایی اعتباری است که فرد پس از یک رابطه میان کنش با دیگران احساس می کند که به دست آورده است و دیگران نیز پس از برقراری ارتباط درمی یابند فرد مورد نظر دارای چه اعتباری است. یک استاد پس از یک دوره تدریس در دانشگاه دارای اعتبار خاصی می شود که البته ممکن است از اعتبار اولیه بالاتر یا پائین تر باشد.
باید به این نکته توجه کرد که اعتبار ثانویه با تلاش پیام فرست و اعتبار نهایی با ارزیابی پیام گیرنده حاصل می شود حال این پرسش مهم مطرح می شود که چگونه می توان براعتبار اولیه افزود ؟!
مؤلفه هایی نظیر رعایت عدل و انصاف در گفتگوها و تسلیم در مقابل حقایق، صداقت در رفتار، صلاحیت نسبت به موضوع، برخورداری از منش و اخلاق پسندیده، پویا و فعال در عرصه هایی که دارای صلاحیت است در بالا بردن اعتبار منبع نقش آفرین می باشد.
در هر صورت اشخاص با پذیرش اعتبار منبع پیام آگاهی بیشتری در پذیرش پیام و محتوای آن پیدا می کنند و این امر نه به خاطر قدرت منبع پیام بلکه به خاطر برخورداری از صفات جاذب وی بوده و پذیرش مخاطب نیز به دلیل رضایت باطنی ای است که از برقراری رابطه مناسب با وی دارد. دانشمندان این علم معتقدند رفتاری که به سبب انطباق اتخاذ شده کاملاً علنی نیست اما خصیصه یک عقیده ثابت شخصی را هم ندارد. تنها اشکالی که بر این رابطه وارد است این است که یک نوع حضور عامل، همواره ضروری است. حتی اگر این حضور فیزیکی نباشد و فقط حضوری روانی داشته باشد. به عبارت دیگر چنانچه اعتبار منبع دچار تزلزل شود و پیوند لازم روحی و روانی بین گیرنده و فرستنده از میان برود فرایند انطباق رخ نخواهد داد و مخاطب یا به طور کلی پذیرش خود را از دست می دهد و یا سطح آن کاهش می یابد. اگر بخواهیم موضوع را باز هم روشنتر بیان کنیم باید بگوییم در این فرایند مخاطب رفتار مورد انتظار را نه به خاطر آنکه اصل عمل را قبول دارد، انجام می دهد بلکه صرفاً به خاطر آن است که عامل یا منبع پیام برای وی مقبولیت دارد و تا زمانی این گونه پاسخها را از خود بروز می دهد که میزان مقبولیت عامل در سطح بالایی باشد. البته بهترین شکل فرایند ارتباطی آن است که به عقیده شخصی منجر شود و رفتار مخاطب ناشی از اعتقاد وایمان به آن عمل باشد نه صرفاً اعتقاد به عامل و آمر.
 
ب) خیرخواهی
بسیاری تلاش می کنند که تکلیف شرعی و وظیفه قانونی خود را در حد مقبول انجام دهند اما این کافی نیست و باید سعی نمود که از این اقدام بهترین و بالاترین نتیجه را به دست آورد. این معنای دیگری از اثربخشی، کارایی و بهره وری است. در امر به معروف و نهی از منکر نیز که یک تکلیف الهی و وظیفه قانونی است، هر چند اگر فقط تذکر بدهیم و به همین اندازه اکتفا کنیم تکلیف و وظیفه خود را انجام داده ایم، اما انسانهای کارآمد به دنبال آن هستند که فعل آنها اثر مطلوبی داشته باشد! [3]
یکی از مؤلفه های بسیار مهم در افزایش تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر ابراز حس خیرخواهی است. همان چیزی که در فرهنگ اسلام به نصیحت مشهور است. راغب صاحب مفردات می گوید: نصح انجام کار و یا ادای سخنی است که صلاح صاحب نصیحت در آن باشد و این معنا از همان باب است که می گویند: نصحت له الود یعنی با اخلاص به او محبت ورزیدم. ابن اثیر در معنای کلمه نصیحت می نویسد: نصیحت کلمه ای است که با آن معنی یک جمله را می توان ادا کردوآن عبارتست ازخیرخواهی به نصیحت شده.[4]
علامه طباطبایی در تفسیر آیه 91 سوره توبه فرموده است: کسی که درباره منصوح خالص باشد، یعنی هیچگونه نظرشخصی واغراض دیگری جز منافع آن شخص در کار نباشد،هرکاری و هر سخنی که می گوید فقط و فقط مصالح او در نظرش باشد.
بدیهی است خیر کسی را خواستن، لوازم و جهات زیادی دارد، راهنمایی کردن، از بدی منع نمودن، تنبیه و تعدیل کردن، تشویق و ترغیب نمودن، از خطرات محافظت کردن و از جمله لوازم و جهات خیرخواهی است. بنابراین آمر به معروف و ناهی از منکر در اصل خیرخواه مخاطب است و باید تلاش نماید که این حس را در خود تقویت نماید و از سوی دیگر به مخاطب نیز منتقل سازد.
 
نشانه های خیرخواهی
1. آمر به معروف و ناهی از منکر که خیر خواهانه این اقدام الهی را انجام می دهد، فعل مخاطب را نشانه می گیرد نه فاعل را؛ یعنی ابراز علاقه یا انزجار نسبت به فعل خواهد بود نه فردی که مرتکب آن فعل شده است. به خصوص در نهی از منکر باید به این نکته بسیار دقت نمود که فرد مخاطب نهی، تلقی نکند که ما نسبت به وی موضع گرفته ایم و او رافردی مذموم می دانیم. بلکه باید آشکارا دریابد که با همه خوبیهایش کار خطایی از وی سرزده است و این نهی از منکر فقط به خاطر آن کار ناپسند است و قطعاً همه خوبیها و صفات پسندیده او در جای خود محفوظ و ارزشمند می باشد. روایتی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)مرتبط با این موضوع نقل شده است که می فرماید: «اگر کسی دیگری را به خاطر خدا دوست داشته باشد، خداوند پاداش کسی که فردی از اهل بهشت را دوست دارد به او ارزانی می دارد. حتی اگر آن فرد از اهل جهنم باشد؛ زیرا او را دوست دارد به خاطر خصلت و ویژگی حسنه و نیکویی که در او مشاهده کرده است. و هر کس دیگری را به خاطر خدا دشمن بدارد خداوند پاداش کسی که فردی از اهل جهنم را دشمن می داند به او می دهد، حتی اگر آن فرد از اهل بهشت باشد؛ زیرا بغض او به خاطر خصلت بدی است که در او دیده است. [5]»
ملاحظه می شود که یک عمل یا خصلت و صفت ملاک محبت و بغض قرار گرفته که متعاقب آن پاداش الهی را به دنبال دارد.
 
2. از دیگر نشانه های امر به معروف و نهی از منکر خیرخواهانه عدم احساس تفوق و برتری نسبت به مخاطب و ابراز آن است. آمر و ناهی خیرخواه هرگز چنین نمی پندارد که نسبت به مخاطب برتر است زیرا چه بسا در زمان و مکان دیگر آمر خود مخاطب امر و نهی مخاطبش قرار گیرد و این بار او باشد که نهی از منکر می شود. بروز چنین حالتی نه تنها استبعادی ندارد بلکه طبیعی بوده و همواره در زندگی روزمره فردی و اجتماعی ما رخ می دهد.
آمر و ناهی باید بداند که او نیز همواره در معرض خطا کردن است و ممکن است عامدانه و یا از روی سهو مرتکب فعل ناپسندی شود به همین دلیل هیچ گاه نسبت به دیگری برتری ندارد و همانطور که در فرهنگ اسلامی مکرراً تأکید شده است ملاک برتری انسانها فقط تقواست . بنابراین نباید رفتار او تحقیر آمیز باشد و مخاطب را به دیده حقارت بنگرد.
 
3. نهی از منکر نباید با عیب جویی، سوءظن و عیب گویی و برملاکردن عیب دیگران آلوده شود. آمر و ناهی خیرخواه ضمن آنکه با ادب رفتار می کند و حرمت، عزت و کرامت مخاطب را مراقبت می کند. تلاش می کند که اجرای این تکلیف الهی و وظیفه قانونی خود به منکری تبدیل نشود تا سرحد امکان از نهی از منکر علنی و در حضور دیگران اجتناب می ورزد مگر در مواردی که مصلحت جامعه در آن باشد. اگر منکری را از دیگری دید چنانچه لازم باشد اغماض می کند در صورت لزوم نهی این منکر و کار خطا را دستاویزی برای مقابله یا تلافی کردن قرار نمی دهد.امیرمؤمنان علی(علیه السّلام)می فرماید: «چگونه است که فردی عیب برادرش را مطرح می سازد ... آیا به خاطر نمی آورد که خداوند گناهان او را پوشانده است، گناهانی که از عیب برادرش بزرگتر است و چگونه است که او را به خاطر گناهی که خود نیز مرتکب شده نکوهش می کند و حتی اگر مرتکب همان گناه نشده. به طور قطع معصیت خدا را در چیز دیگری که از آن گناه بزرگتر بوده مرتکب شده است. قسم به خدا که اگر حتی از او گناه کبیره و صغیره هم سرنزده باشد همین میزان که جرأت پیدا کرده که عیب مردم را بیابد و مطرح سازد از همه گناهان بزرگتر است.»[6]
 
پی نوشت ها :
[1] غرر الحکم ح، 6373
[2] برای کسب اطلاع بیشتر به کتاب ارتباط کلامی نوشته جرالد ر. میلر، ترجمه علی زکاوتی رجوع شود.
[3] دقت فرمایید که این موضوع با مامور به بودن تکلیف که امام راحل(ره)بر آن تاکید می ورزیدند تعارضی ندارد.
[4] ابن اثی ر، النهایه، ج5، ص64
[5] تاریخ ابن عساکر، 54: 336، کنزالعمال 9: 180 ح 25595
[6] نهج البلاغه، خطبه 140
 
برگرفته از : مجله معارف - آذر 1385، شماره 41
منبع : hawzah.net
پنج شنبه 13/9/1393 - 13:23
امر به معروف و نهی از منکر

 مظلوم ترین تکلیف الهی

فریضه امر به معروف و نهی از منکر و ضرورت انجام آن
امر به معروف و نهی از منکر یکی از فرایض دین مبین اسلام و از جمله پشتوانه های سلامت فردی و بقای زندگی اجتماعی به شمار می آید. در این مقال برآنیم تا به طور مختصر جایگاه این فریضه الهی را در آیات و روایات و همچنین شرایط و مراحل انجام آن مورد بررسی قرار دهیم.
پیش از ورود به بحث ضرورت دارد به چند نکته مهم مقدماتی اشاره گردد :
۱) اسلام، آیینی اجتماعی است و علاوه بر برنامه ها و دستورهای فردی، قوانین و احکامی دارد که به بعد اجتماعی آن مربوط می شود و نشان می دهد که مکتب اسلام، تنها برای خودسازی فردی نیست، بلکه صلاح و اصلاح جامعه را هم در نظر دارد. امر به معروف و نهی از منکر نیز جزء همین دسته دوم است.
۲) تا یک قانون و برنامه اجرا نشود، چندان سودی ندارد، هر چند بهترین قانون باشد. اسلام برای اجرای قوانین سه عامل را پیش بینی کرده است که عبارتند از :
الف) نیروی داخلی "تقوا" و " ایمان "
ب) نیروی اجرایی " حکومت "
ج) نظارت عمومی مردم
مردم در جامعه اسلامی باید احساس وظیفه کنند و از خوبی ها تشویق به عمل آورند و جلوی زشتی ها و خلاف ها را با حرف و عمل بگیرند.
۳) با توجه به آنکه شرایط اجتماع و رفتار افراد، چه خوب و چه بد بر دیگران تأثیر می گذارد، لذا آزادی انسان ها در محدوده ای است که به دیگران زیان نرساند و حق دیگران را ضایع نکند.
۴) امر به معروف و نهی از منکر، جزء فروع دین و از واجبات عبادی است و مثل نماز و روزه و ... از تکالیف حتمی یک مسلمان به حساب می آید، البته واجب کفایی است نه عینی .
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی نظارت عمومی در جامعه است و اگر مورد بی توجهی قرار گیرد، زیان های مفاسد و گناهان دامن همه افراد را فرا می گیرد و به اصطلاح "آتش که گرفت، تر و خشک با هم می سوزد ."

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم و احادیث
در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، سخنان فراوانی درباره اهمیت و آثار و نتایج امر به معروف و نهی از منکر و نیز ، زیان ها و عواقب سوء ترک این دو فریضه آمده است .
برای آشنایی بیشتر، چند آیه و حدیث را در اینجا می آوریم :
۱) "وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ "( سوره آل عمران، آیه ۱۰۴ )
باید عده ای از شما باشند که دعوت به خیر و نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنان همان رستگارانند.
۲) "یا بُنَیَّ اقِمِ الصَّلوهَ وَ اْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما اَصابَکَ اِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزمِ الْاُمُور "( وصیت حضرت لقمان به پسرش )
پسرم! نماز را بر پای دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و به آنچه در این باره بر تو رسید شکیبا باش، نشانه ای از عزم تو و تصمیم در کارهاست .
۳) "الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ "(سوره حج، آیه ۴۱)
( مؤمنان) کسانی اند که اگر به آنان قدرت و امکانات در روی زمین بدهیم، نماز بر پا می دارند، زکات می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند .
۴) در آیه ای دیگر انسان های صالح کسانی شمرده شده اند که در کنار ایمان به خدا و قیامت، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و در کارهای شایسته و خیر پیش قدمند.
" یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُوْلَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ"(سوره آل عمران، آیه ۱۱۴ )
۵) در آیاتی هم از برخی پیامبران مثل حضرت اسماعیل یاد می کند که خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می داد و از پیامبر
اکرم (صلی الله علیه و آله) یاد می کند که مردم را امر به معروف و نهی از منکر می فرمود :
" یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ ...."(سوره اعراف، آیه ۱۵۷)
اینها نشان می دهد که امر به معروف و نهی از منکر، هم لازمه قدرت و حکومت یافتن است و هم نشانه انسان های با ایمان و صالح و مصلح است، هم خصلت و روشی پیامبرانه و حرکت در خط انبیاست . اما در این مورد احادیث فراوان و مهمی نیز روایت شده است :

۱) امام محمد باقر(علیه السّلام) فرموده است :
" اِنّ الامر بالمعروفِ و النَّهی عنِ المُنکرِ سَبیلُ اْلأَنبیاء و مِنْهاجُ الْصُلَحاء فریضةٌ عظیمةٌ بها تُقامُ الفَرائضُ و تَأمَن المذاهبُ و محلّ المکاسب ....") وسائل الشیعه، ج۱۱،ص ۳۵۹ )
همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان است، فریضه بزرگی است که به وسیله آن واجبات دیگر بر پا می شود و راه ها ایمن می گردد و کسب حلال می شود

۲) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود :
" إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ "
" قالَ: اَلذّی لا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ ") وسائل الشیعه، ج۱۱،ص ۳۹۹ )
خداوند از مؤمن ناتوانی که دین ندارد، بدش می آید. پرسیدند: مؤمن ناتوان بی دین کیست؟
فرمود: آن کس که نهی از منکر نمی کند .

۳) امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السّلام) فرمود :
" قِوامُ الشَّریعَةِ الأمرُ بِالمَعرُوفِ والنَّهیُ عَنِ المُنکَرِ و إقامَةُ الحُدودِ "
بر پایی و استواری دین ( در سایه ) امر به معروف و نهی از منکر و بر پا داشتن حدود الهی است.( غرر الحکم، ج۴، ص ۵۱۸)
آیات و روایات در این باره بسیار فراوان است و این امر اهمیت و ضرورت فوق العاده آن را به ما می رساند. امروزه در سایه دین و ولایت فقیه، زمینه احیاء و اجرای این حکم خدا فراهم تر است و افراد با ایمان و انگیزه، می توانند کمر همّت بسته و پای اراده پیش نهند تا این مظلوم ترین تکلیف الهی که در جامعه دارای اثرات و برکات فراوانی است به اجرا در آید .

شرایط امر به معروف و نهی از منکر :
در اسلام هر تکلیفی و انجام هر وظیفه ای شرایطی دارد. غیر از شرایط عمومی که در هر عبادت و تکلیفی وجود دارد(مثل: عقل، بلوغ، اختیار و ...) انجام این دو فریضه الهی شرایط خاصی هم دارد که عبارتند از :
۱) شناخت :
یعنی کسی که می خواهد به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کند، باید بداند که "معروف" چیست و "منکر" کدام است. بدون این شناخت ممکن است کسی از روی ناآگاهی به کار بدی دعوت کند یا جلوی کار خوبی را بگیرد. این شناخت، یا از راه یقین و علمی که به احکام خدا دارد به دست می آید و یا از طریق رساله عملیه، این شناخت به حلال و حرام و خوب و بد به دست می آید .
۲) احتمال اثر :
در صورتی امر به معروف و نهی از منکر لازم است که احتمال دهیم تأثیری در طرف مقابل دارد. اگر یقین یا اطمینان داشته باشیم که گفتن یا اقدام عملی ما بی اثر است، واجب نیست؛ ولی اگر تکرار آن مؤثر افتد، در اینجا باید اقدام کرد .
۳) ایمنی از ضرر :
اگر به لحاظ امر به معروف و نهی از منکر، ضرر یا خطری متوجه مال و جان یا خانواده ما و دیگران شود، یا انجام این وظیفه مفاسد بزرگتری را به دنبال داشته باشد، اینجا نیز واجب نیست، چه این ضرر و خطر مربوط به حال باشد چه آینده. البته گاهی واجبات و محرماتی که می خواهیم به آنها امر یا از آنها نهی کنیم، به حدی مهم و اساسی است که در راه آن باید هر خطر و ضرری را تحمل کرد و حتی گاهی باید در این راه جان داد؛ آن گونه که امام حسین(علیه السّلام) بر ضد حکومت یزید قیام کرد و به کار خود عنوان امر به معروف و نهی از منکر داد و در همین راه هم شهید شد.
۴) اصرار گناهکار :
در صورتی واجب است نسبت به باز داشتن دیگران از منکر اقدام کنیم که بدانیم او به آن کار ادامه می دهد؛ وگرنه اگر یک بار خلافی کرده و دیگر تکرار و اصرار نمی کند، یا پشیمان شده است، در این گونه موارد امر و نهی ما واجب نیست.

مراحل امر به معروف و نهی از منکر :
این امر در سه مرحله تقسیم بندی می گردد :
۱) مرحله قلبی :
منظور از این مرحله این است که ما نسبت به کارهای زشت یا شایسته، از نظر درونی و احساس قلبی، بی تفاوت نباشیم. کارهای خوب همچون ایثار و عدل و ... را دوست بداریم و برعکس از اموری مانند دروغ، تقلّب و ... بیزار باشیم.
۲) مرحله زبانی :
مرحله بالاتر که مرحله زبانی است، آن است که با زبان و گفتار، طرفدار و تبلیغ کننده خوبی ها و خوبان باشیم و نسبت به بدی ها و گناهکاران و تخلفات و منکرات، اعتراض کنیم. گفتن و نهی زبانی، وقتی تکرار شود هرچند به دور از برخورد عملی و معارضه و درگیری، طرف را به ستوه می آورد یا شرمنده می کند. در این مرحله اگر همه احساس مسئولیت کنند و روح جمعی جامعه، با تذکرهایشان عرصه را بر خلافکاران تنگ کنند، قطعاً در جلوگیری از فساد و گناه، اثر خوبی خواهد داشت.
۳) مرحله عملی :
مرحله سوم مرحله عملی نام دارد. این مرحله از دو مرحله قبل بالاتر است. انسان در این مرحله با عمل و اقدام خویش، در راه نشر خوبی ها و گسترش صفات و کارهای نیک و اجرای احکام دین، بکوشد و نیز عملاً جلوی مفاسد و زشتی ها و انسان های خطاکار و اعمال خلاف و گناه را بگیرد .
البته اقدام زبانی و عملی شرایط و مراتبی دارد. در حکومت اسلامی آنجا که جلوگیری از گناهان فسادها جز با مرحله عملی و اقدام و برخورد ممکن نباشد و نهی از منکر به زدن و زخمی کردن و درگیری و کشتن و امثال اینها بینجامد، در این گونه موارد، باید به نحوی با همکاری و هماهنگی نظام حاکم و نیروهای انتظامی و مقامات مسئول و مراکز مربوط انجام گیرد که به هرج و مرج اجتماعی کشیده نشود. همچنین اگر جلوگیری از فساد و گناهی، جز با دخل و تصرف در اموال دیگران یا با وارد کردن برخی ضررها انجام نشود، سرسری نمی توان اقدام کرد و نیاز به اذن از مراکز مسئول و مربوط دارد. البته در مواردی مثل اینکه کسی می خواهد دیگری را بکشد، یا خانه ای را آتش بزند، یا از خانه ای به قصد دزدی بالا رود، می توان اقدام به جلوگیری کرد و اقدام کننده را از عمل منکر باز داشت.

برگرفته از : روزنامه رسالت
منبع :
www.aftabir.com

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:22
امر به معروف و نهی از منکر

احیاء امر به معروف و نهی از منکر

در هر جامعه ای برای حفظ سلامت آن تدابیری اندیشیده می شود. در فرهنگ اسلامی از جمله اموری که برای این کار پیش بینی شده است اجرای اصل امر به معروف و نهی از من کر است. این اصل به اندازه ای در پاسداری از سلامت امور موثر دانسته شده است که توجه به انجام آن از اولویتی برخوردار است که هیچ کاری به حدّ آن از نظر اهمیت نمی رسد. از مراجعه به آیات و روایات و سیره معصومین(علیهم السّلام) و اولیا و همینطور آثاری که برای امر به معروف و نهی از منکر ذکر شده است به خوبی می توان به جایگاه والای آن در فرهنگ اسلامی پی برد:

1- امر به معروف در قرآن:
در آیات قرآن کریم اهمیت امر به معروف به صورتهای مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. به عنوان مثال: در مواردی از آن به عنوان ویژگی پیامبران الهی یاد شده است یعنی یکی از رسالت های مهم انبیاء الهی اقامه امر به معروف و نهی از منکر بوده است. لذا در آیه ای ضمن اشاره به اوصاف نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‏فرماید: ... الرسول النبیّ الامی الذی ... یأمرهم بالمعروف و ینها عن المنکر. پیامبر امی که از جمله خصوصیات وی این است که آنها را به معروف امر می‏کند و از منکر باز می دارد.[1]
و در بخشی از آیات هم از امر به معروف به عنوان ویژگی انسان های با ایمان یاد می کند: مومنان اهل توبه و عبادت هستند، خدا را حمد گویند، رکوع و سجود به جای می آورند و امرکنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکرند...[2] حتی قرآن کریم در توصیف امّت اسلامی آنان را مردمانی معرفی می کند که امر به معروف و نهی از منکر می نمایند: شما بهترین امتی بودید که برای مردم آفریده شدید که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید.[3]
 
2- امر به معروف در روایات:
در مجموعه روایات به جایگاه امر به معروف گاهی از طریق مقایسه آن با سایر اعمال تاکید شده است. به عنوان مثال در مقایسه امر به معروف با کارهای خوب و حتی جهاد در راه خدا از امیرمومنان علی(علیه السّلام) چنین روایت شده است: ما اعمالُُ البِرّ کُلُّها و الجهادُ فی سبیل الله، عندَالامرِ بالمعروفِ و النهی عَنِ المنکر الّا کَنَفثةٍ فی بحرٍ لُحِّیٍ. تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خداوند، در برابر امر به معروف و نهی از منکر همانند رطوبت ناچیز دهان در برابر دریای مواج بی کران است.[4]
نقل است که روزی امام صادق(علیه السّلام) فرمود: وقتی از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره برترین اعمال انسان پرسیدند آن حضرت در جواب فرمود: الامر بالمعروف و النهی عن المنکر.[5]
و در روایتی حضرت علی(علیه السّلام) غایت و اوج دینداری را به جای آوردن نهی از منکر و برپا داشتن حدود الهی ذکر کردند.[6]
از امام باقر(علیه السّلام) و امام صادق(علیه السّلام) روایت شده است کسی که به انجام واسطه امر به معروف و نهی از منکر متدین به دین خدا نیست (یعنی آن را ترک کرده) او دین ندارد.[7]
و بالاخره در کلامی از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که فرمود: خداوند عزوجل مومن ضعیفی را دین ندارد دشمن می دارد. عرض شد یا رسول الله مومن ضعیفی که دین ندارد کیست؟ حضرت فرمود: آن کسی که نهی از منکر نمی کند.[8]
 
3- ره آوردهای انجام یا ترک امر به معروف:
از جمله راه های پی بردن به ارزش امر به معروف دقت در آثار ترک و یا انجام آن است. در این باره هم از ائمه اطهار(علیهم السّلام)رهنمودهای روشنگرانه فراوانی وارد شده است. برطبق روایتی از امام صادق(علیه السّلام) امر به معروف و نهی از منکر واجب بزرگی است که بواسطه آن واجبات دیگر (همه واجبات) اقامه می گردد.[9]
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اشاره به آثار سلبی ترک امر به معروف و نهی از منکر فرموده است: تا زمانی که مردم امر به معروف و نهی از منکر نموده و یکدیگر را بر نیکی یاد می کنند همواره در خیر و سعادت به سر خواهند برد، در غیر اینصورتبرکت ها و خیر الهی از آنان گرفته خواهد شد و برخی اشرار بر آنها مسلط خواهند گردید و یاوری هم نه در زمین و نه در آسمان نخواهند داشت.[10]
امیرمومنان علی(علیه السّلام) می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که در نتیجه پروردگار امور شما را به اشرارتان بسپارد، آن گاه (که در تنگنای ظلم و ستم و فساد واقع شدید) لب به دعا می گشایید ولی دعایتان مستجاب نمی شود.[11]
در باره دلیل هلاکت برخی از ملل در زمان های گذشته امیرمومنان علی(علیه السّلام) می فرماید: ای مردم، کسانی که پیش از شما بودند به این سبب هلاک شدند که به گناهان روی آورده بودند و علمای آنها آنان را از آن نهی نمی کردند و چون کارشان به این شکل ادامه یافت و رهبران مذهبی نیز نهی نکردند عذاب پروردگار بر آن فرود آمد، پس (ای مردم) امر به معروف و نهی از منکر کنید[12] (و از تاریخ گذشتگان عبرت گیرید تا مبادا به راه آنان بروید)
و بالاخره حضرت رضا(علیه السّلام) از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می فرماید که آن حضرت در روایتی چنین فرمود: زمانی که امّت من به امر به معروف و نهی از منکر را به یکدیگر واگذارند (آن را ترک گویند) باید آماده پذیرش عذاب الهی باشند.[13]
و امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: هر کودک یا جوان نورسی که در میان قومش رشد و پرورش یابد و آنان او را در برابر گناه و معصیتی که از او سر می زند، تأدیب نکنند، خداوند نخستین عقوبتی که از آنان در این باره به عمل آورد، این است که روزی آنها را کاهش می دهد.[14]
 
4- سیره انبیاء و ائمه اطهار در امر به معروف:
همانگونه که اشاره شد امر به معروف و نهی از منکر سیره عملی و روش انبیاء الهی در تمام عرصه های زندگی شان بوده است. آنان برای رسیدن به هدف مقدس خود که رساندن افراد بشر به خداپرستی در تمام ابعاد زندگی بود به شناساندن معروف یعنی آنچه مردم را به خدا نزدیک می کند و نیز منکر یعنی عاملی که انسان را از حرکت به سمت خدا باز می دارد مشغول بودند و علاوه بر شناساندن آن را عملی می‏ساختند.
 هم امر به معروف و نهی از منکر می‏کردند و هم دیگران برای اقامه آن فرا می خواندند ... به گونه‏ای که می بینیم امام حسین(علیه السّلام) هدف مهم بزرگترین حرکت جهادی و اصلاحی جهان یعنی نهضت عاشورا را حرکتی از نوع انجام امر به معروف و نهی از منکر معرفی کند. آنجا در وصیت نامه اش به محمد حنفیه می نویسد: انّی لم اخرج اَشِراً و لا بَطِراً و لا مفسداً ولا ضالماً انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امة جدی اریدُ ان آمر بالمعروف و انهیٰ عن المنکر و اسیرَ بسیرة جدّی و ابی.
 یعنی من انسان جاه طلبی نیستم برای طغیان و عصیان و ایجاد فساد و ستم قیام نکرده ام بلکه قیام کرده ام تا در امت جدم رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اصلاح به عمل بیاورم. تصمیم دارم امر به معروف کرده و از منکر نهی کنم و یعنی همان کاری انجام دهم که جدم و پدرم آن را انجام دادند.[15] در این عبارت امام حسین(علیه السّلام) نه تنها سیره خود بلکه سیره پدر بزرگوارشان علی(علیه السّلام) و جد گرامی شان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را هم به معروف و نهی از منکر معرفی می کنند.
البته سایر ائمه هم به همین صورت در عرصه های اجتماعی به اقامه اصل امر به معروف و نهی از منکر مشغول بودند. حضرت باقر(علیه السّلام) هم در عرصه به اقامه اصل امر به معروف و نهی از منکر اهتمام داشتند هم در این باره به روشنگری مردم می پرداختند اهمیت و جایگاه امر به معروف را تبیین می کردند و هم در مواردی که با منکری روبرو می‏شدند نسبت به دفع آن تلاش می کردند. آن حضرت در روایتی امر به معروف و نهی از منکر را این گونه توصیف می فرماید:
 امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران و شیوه نیکوکاران و فریضه بزرگی است که دیگر فرایض به واسطه آن برپا می شود و راه ها با آن امن شد و کسب و تجارت ها حلال می شود. به وسیله آن حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش برمی گردد و زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته شده و در یک کلام کارها سامان می پذیرد.[16]
و در سخنی دیگر پاداش امر و نهی به پیشوایان ستم پیشه را این گونه توصیف می فرماید: هرکس که نزد پیشوایی ستمگر برود و او را به تقوای خدا فرمان دهد و موعظه اش کند و از خشم خداوند او را بترساند برای او اجر و پاداش انس و جن از طرف خداوند عطا می شود.[17]
آن گاه امام باقر(علیه السّلام) به پیروان خود می فرماید: با دل های خود (کارهای ناشایست را) انکار کنید و با زبان هایتان بر آن اعتراض نمایید و آن را بر پیشانی (انجام دهندگانش) بکوبید و در راه خدا از سرزنش کسی نهراسید. اگر پند پذیرفتند و راه حق بازگشتند دیگر کاری با آنها نداشته باشید ...[18]
در ضمن امام باقر(علیه السّلام) این خبر را هم به عنوان هشدار بیان می فرماید که: در آخرالزمان مردمی می آیند که پیرو عده‏ای هستند ریاکار که دم از عبادت و زهد می زنند ولی آنان سبکسر و سفیه اند چون امر به معروف را زمانی لازم می‏دانند که گزندی از ناحیه آن به ایشان نرسد و همواره (برای شانه خالی کردن از این کار) برای خود عذر و بهانه می تراشند.[19]
و باز آن حضرت به عنوان شکوه در مورد ترک کنندگان امر به معروف و نهی از منکر می فرماید: اگر نماز هم به سایر کارهای آنان که مربوط مسائل مالی و جانی شود ضرر می زد آن را کنار می گذاشتند. هم چنان که بالاترین و ارجمندترین فرایض یعنی امر به معروف را بی جهت کنار گذاشتند.[20] در ادامه این بیان به عنوان توضیح و روشنگری بیشتر امام باقر(علیه السّلام) افزود: خداوند به شعیب پیامبر وحی کرد: من صدهزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد چهل هزار نفر از بدها و ناصالحان و شصت هزار نفر از نیکان ایشان را.
حضرت شعیب عرض کرد: خداوند وحی فرستاد نیکان از آن جهت عذاب می شوند که در برابر گنه کاران چرب زبانی کردند و نرمش نشان دادند و به خاطر خشم الهی به اهل معصیت خشم نگرفتند.
 
پی نوشت ها :
[1] اعراف، 157.
[2] اعراف، 112.
[3] آل عمران، 110.
[4] نهج البلاغه، حکمت 374.
[5] وسائل الشیعه، ج11، ص396.
[6] غررالحکم، ص 6373
[7] بحارالانوار، ج100، ص86.
[8] وسائل الشیعه، ج11، ص399.
[9] ... فریضةً عظمیةٌ تقام به الفراض وسائل الشیعه، ج11، ص395
[10] تهذیب الاحکام، ج6، ص181، حدیث 22.
[11] بحارالانوار، ج100، ص77.
[12] همان، ص74؛ وسائل الشیعه، ج11، ص395.
[13] کافی، ج5، ص59، حدیث13.
[14] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص503.
[15] مقتل الحسین، ص156.
[16] کافی، ج5، ص56، ح1.
[17] مستطرفات سرائر، ص141، ح1.
[18] کافی، ج5، ص56، ح1 و ... .
[19] همان، ص55. همان ص56
[20] همان

 

پنج شنبه 13/9/1393 - 13:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته