• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 9190
تعداد نظرات : 108
زمان آخرین مطلب : 3913روز قبل
اهل بیت


حرّ در ذو حٌسم و منطقه شراف، هنگام نماز ظهر با امام برخورد کرد و همراه وی به کربلا آمد. وی بنا بر قولی شب عاشورا و بنا بر اقوال متعدد صبح عاشورا به تنهایی و بنا بر برخی روایات همراه پسرش علی، برادرش معصب، و غلامش عروه یا قره به امام پیوست.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تبار و نژاد حرّبن یزید بن ناجیه بن قعنب بن عتاب الردف بن هرمی بن ریاح بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید مناه بن تمیم یربوعی ریاحی. جدش عتاب در پایه ای بود که پشت سر نعمان {پادشاه حیره} سوار شد. 

پس از عتاب، فرزندانش قیس و قعنب همان موقعیت را یافتند. حرّ پسر عموی اخوص، صحابی شاعر محسوب می شد. وی در کوفه ریاست و قدرت داشت.

***زمان پیوستن به ابا عبدالله

حرّ در ذو حٌسم و منطقه شراف، هنگام نماز ظهر با امام برخورد کرد و همراه وی به کربلا آمد. وی بنا بر قولی شب عاشورا و بنا بر اقوال متعدد صبح عاشورا به تنهایی و بنا بر برخی روایات همراه پسرش علی، برادرش معصب، و غلامش عروه یا قره به امام پیوست.

***نحوه شهادت

پس ار پیوستن به امام اجازه میدان طلبید. دشمن را موعظه کرد، اثر نبخشید با تیر هدف قرار گرفت. خدمت امام آمد و اجازه رزم طلبید چند تن به مبارزه آمدند و کشته شدند. اسب وی را هدف قرار دادند. حر پیاده جنگید. تعدادی به دست وی کشته شدند عمر سعد فرمان تیر بارانش را داد. پانصد تیر انداز او را هدف تیر قرار دادند و پس از نبردی شکوهمند زخمی شد و به زمین افتاد. یاران امام وی را از معرکه بیرون آوردند. امام خطاب به وی فرمود: انت کما سمّتک اٌمّکَ الحر، حّر فی الدنیا و سعیدٌ فی الاخره حّر جان داد. امام دستار خود را بر پیشانیش بست. ایّوب بن مشرح از جمله قاتلین اوست.

سنحدود 50 سال نقل شده است.

***ویژگی ها و فضایل

ارادتمند و عالم به جایگاه و حق اهل بیت (ع)شجاع، نبرد آزموده، رشید و دلاور، آشنا به قرآن، صاحب اراده قوی، چهره سرشناس کوفه، شاعر و ادیب، اهل عبادت.

***نام در زیارت نامه ها و منابع

دوبار در زیارت رجبیّه و یک بار در زیارت مقدسه به وی سلام داده شده است : اسلامٌ علی الحرّبن یزید الریاحی. در کتب معتبر و مقاتل مانند : کامل ابن اثیر: ج 4، ص233-234، تاریخ طبری: ج 5، ص 409، مقتل الحسین مقرّم: ص 192، لهوف: ص 106، مثیر الاحزان: ص 59، نفس المهموم: ص 231 ، اقبال: ج 3، ص 79، ریاض الشهاده: ج 2، ص120، تنقیـــح المقال: ج1، ص260. بحار النوار: ج 45، ص71. روضه الشهداء : ص348، انوار نعمانیّه: ج 3 ص 265 . و ... به وی اشاره شده است.

رجز:

در شروع نبرد بیت عنتره را خواند.

ما زلت ارمیهم بثغره نحره/ و لبانه حتی تسریل بالدم

انی انا الحرّ و مأوی الضیف/ اضرب فی اعناقکم بالسیف

عن خیر من حل بلاد/ الخیف اضربکم ولا اری من حیف

پس خواند (پس از پی شدن اسب) :

ان تعقروا بی فانا بن الحر/ اشجع من ذی لبدٍ هزبر

الیت لااقتل حتی اقتلا/ اضربکم بالسیف ضرباً معضلاً

لا ناقلاً عنهم و معللا/ لا حاجزاً عنهم و لا مٌبدلا

احمی الحسین الماجد المؤمّلا

اطلاعات دیگر

1- نوشته اند پس از شهادت وی، امام دستمال یا دستار خود را به سر او بست و در عصر شاه اسماعیل صفوی پس از شکافتن قبر او ، او را با لباس خون آلود و دستمال بسته بر سر دیدند. وقتی دستمال گشودند تا به شاه اسماعیل بسپارند، خون تازه جوشید و مزار پر خون شد و دیگر بار دستمال را بستند. (تنقیح المقال: ج1 ص260 )

2- حر را بستگان وی از بنی تیمم در سمت غربی کربلا ( حدود هفت کیلومتری) بردند دفن کردند . در نتیجه سر وی از تن جدا نشد.

3- نوشته اند حرّ اولین شهید بوده است در صورت پذیرش این نظر باید نخستین شهید پس ار حمله اولی و تیرباران وشهادت حدود پنجاه و دو تن از یاران امام باشد.

4- حر پس از توبه، اجازه خواست پیاده نشود و به رزم بپردازد.

5- عبیدالله بن عمر کندی درباره حر گوید.

سعید بن عبدالله لا تنسینه/ ولا الحرّ اذ اسی زهیرا علی قسر

مبادا سعید بن عبد الله و حر را که در دشواری ها یار زهیر بود فراموش کنی 

دوشنبه 13/8/1392 - 22:39
قرآن


بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، از کتاب «در محضر قرآن» اثر ارزشمند استاد الهی قمشه‌ای پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
آیه ۱۰۷ سوره صافات
وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ 
و او را به ذبحى بزرگ بازخریدیم 

در عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، خصال شیخ صدوق و دیگر كتب معتبر روایى از امام رضا(علیه السلام) چنین نقل شده است: هنگامى كه حق تعالى به ازاى ذبح اسماعیل قوچى را فرستاد تا به جاى او ذبح شود، حضرت ابراهیم(علیه السلام) آرزو كرد؛ كاش مى شد فرزندش را به دست خود ذبح كند و مأمور به ذبح گوسفند نمى شد تا به سبب درد و مصیبتى كه از این راه به دل و جان او وارد مى شود، مصیبت پدرى باشد كه عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح كرده تا از این طریق بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید كه محبوب ترین مخلوقات من نزد تو كیست.

ابراهیم(علیه السلام) عرضه داشت: هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد(صلی الله علیه و آله) نیست. پس وحى آمد كه آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را ابراهیم(علیه السلام) گفت: او پیش من از خودم محبوب تر است. خداوند متعال فرمود: فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را ابراهیم(علیه السلام) عرض كرد: فرزند او را بیشتر دوست دارم.

پس حق تعالى فرمود: آیا ذبح فرزند او(امام حسین علیه السلام) به دست دشمنان از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من ! عرض كرد: پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند. در این هنگام خداوند خطاب كرد؛ اى ابراهیم! پس به یقین جمعى كه خود را از امت محمد(صلی الله علیه و آله) مى شمارند، فرزند او حسین(علیه السلام) را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند كرد همان گونه كه گوسفند را ذبح مى كنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى گردند.

ابراهیم(علیه السلام) از شنیدن این خبر جانكاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى داشت تا این كه وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: « اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى كردى، فدا كردم به گریه اى كه تو بر حسین(علیه السلام) و شهادتش كردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به تو دادم. در پایان امام رضا(علیه السلام) فرمود: این است مفهوم قول خداوند عز وجل؛ «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ». 1


این حدیث معتبر از امام رضا(علیه السلام) علاوه بر این كه بر مصادیق دیگر ذبح عظیم صحه نهاده، آیه شریفه «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» را از انحصار در یك مصداق ظاهرى اگر چه عظیم، بیرون آورده و یك معناى دقیق عرفانى و ملكوتى ارائه كرده و سالار شهیدان را به عنوان ذبح عظیم معرفى نموده است. با آن كه همه امامان و پیامبران بسیارى در راه خدا شهید شده اند و پیامبرى همچون حضرت یحیى(علیه السلام) را سر بریده اند و در برخى روایات نیز وجوه تشابهى بین شهادت حضرت یحیى(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) بیان شده است،(2) لكن قطعاً ذبیحى بزرگ تر و عظیم تر از سیدالشهدا(علیه السلام) در راه خدا ذبح نشده است، لذا تعبیر «ذبیح اعظم» كم ترین چیزى است كه مى توان در حق سیدالشهدا(علیه السلام) گفت. 

نكته جالب توجه این كه حضرت اسماعیل(علیه السلام) با این كه ذبیح الله نامیده شده است و به راستى حضرت ابراهیم عزم بر ذبح او داشت و ذره اى در اطاعت امر خداوند متعال سستى نكرد ولى خدا نخواست كه او حقیقتاً ذبح گردد و مشیتش بر آن قرار گرفت ذبیح حقیقى او فرزند پیغمبر خاتم و جگر گوشه فاطمه و سید و سالار شهیدان باشد.

پاورقی______________________________________ _________
1- بحارالأنوار، ج،۱۲ ص۱۲۴ و ج،۴۴ ص۲۲۵.
۲- بحارالأنوار، ج ،۴۵ ص ۲۱ و ج،۴۴ ص،۳۰۲ ح۱۳ و ج،۴۵ ص۲۱۱.
دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
امر به معروف و نهی از منکر


یه نکته جالب من چادرم رو خیلی دوست دارم یعنی خود چادرم رو فی نفسه، وقتی کثیف یا چروک میشه براش ناراحت می شم راستش روم نمی شد اینو به کسی بگم فکر می کردم مسخره است.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که پدرم هیچ وقت ما رو مجبور به عقاید مذهبیش نمی کرد اما با رفتار درستش ما رو نسبت به خیلی از آن عقاید علاقه مند کرده بود به طوری که داوطلبانه آنها را بپذیریم. یکی از این عقاید حجاب بود، هرچند که پدرم همیشه چادر رو خیلی دوست داشت ولی هیچ وقت هیچکدوممون رو مجبور به پوشیدن اون نکرد برای همین تو خانواده ما هر کس هروقت خواسته چادر پوشیده هروقت هم نخواسته نپوشیده .

اما ماجرای من و چادرم:


اولین خاطره ای که از چادر دارم روز اولیه که رفته بودم راهنمایی، دم در مدرسه جلومو گرفتن! چون چادر نداشتم نزاشتن برم تو. منم برگشتم خونه و چادر یکی از خواهرهام رو پوشیدم و رفتم. الان حس می کنم برای همین بود که تا آخر دبیرستان که چادر اجباری بود من به جای اینکه به مزایای چادر فکر کنم و خودم رو قانع به پوشیدنش کنم، همش می خواستم به خودم و اطرافیانم ثابت کنم که برای یه حجاب کامل نیازی به چادر نیست و بدون چادر هم میشه حجاب کامل داشت. پس چرا وقتی چیزی واجب نیست باید سختی هاش رو تحمل کنم؟

مخصوصا اینکه دختر خیلی شلوغ و پر جنب و جوشی هم هستم و همیشه فکر می کردم امکان نداره بتونم با چادر روی صندلی آروم بشینم. برای همین بعد از تموم شدن دبیرستان و قبل از دانشگاه چادرم رو برداشتم و تازه بعد از اون بود که افتادم به فکر اینکه چادر پوشیدن هم میتونه انتخاب خوبی باشه.

کل چهار سال دانشگاه رو درگیر این موضوع بودم مخصوصا چون رشته ام هم عمران بود و تو خیلی از کلاسهای عملی چادر پوشیدن واقعا سخت بود و یه نکته منفی هم به این حس دامن می زد  مثلا دوستم چون چادری بود می گفت من همیشه چادر می پوشم حالا نمی تونم جلوی پسرها بدون چادر خیلی فعالیت کنم و به این بهونه کارهاش رو می انداخت گردن ما مانتوییها ، و این مساله این ذهنیت منفی رو تو ذهن من ایجاد می کرد که چادر باعث تنبلی میشه و جلوی فعالیت رو می گیره...

البته یه دوستی هم داشتم که بدون اینکه چادرش رو برداره همه کارهاش رو خودش انجام می داد و از همه حتی از پسرها هم کارش سریعتر و بهتر بود (با این 2 تا مثال خواستم بگم چقدر رفتار آدمهای چادری مهمه مثلا اون دوست دومم خیلیها رو تحت تاثیر دین و حجابش قرار داد)از همون سالهای دانشگاه میل به چادری شدنم قوی تر شده بود چون من آدم بی تفاوتی نبودم و حجاب برام مهم بود برای همین وقتی مانتویی بودم نمی تونستم اونطور که دوست داشتم لباسهای رنگی و تنگ یا کوتاه یا... بپوشم و همیشه خودم رو مقید می کردم لباسهایی بپوشم که جلب توجه نکنه و خب اون لباس ها رو دوست نداشتم ضمن اینکه می دونستم همونطور که من که باحجاب بودم امنیت بیشتری تو جامعه دارم اگه چادری بشم امنیتم بیشتر هم میشه(که شده)

به اضافه همه ی اینها افرادی هم که منو می شناختن تعجب می کردن، می گفتن باورمون نمیشه  تو چادری نباشی! یکی از دوستام می گفت من هروقت تورو می بینم حس می کنم چادرت رو درآوردی گذاشتی تو کیفت اصلا نمیتونم باور کنم تو چادری نیستی! و همین حرفها هم خیلی انگیزه ام رو برای چادر پوشیدن بیشتر می کرد اما همیشه به یه دلیلی عقبش می انداختم مثلا اون موقع می گفتم الان اگه چادری بشم همه می پرسن چرا چادری شدی و خب واقعا حوصله جواب دادن به این سوال رو برای کسایی که می دونستم اصلا سر در نمیارن نداشتم یا اینکه با چادر چه جوری برم پای تخته؟ و یا بهانه های دیگر وقتی دانشگام تموم شد به مادرم گفتم برام چادر بدوزین ولی بازم عقب می انداختمش انگار می ترسیدم که نتونم دووم بیارم و اصلا دوست نداشتم که بعد از چادری شدن چادرم رو بردارم. چون بدتر از هرچیزی این یه تبلیغ منفی برای چادر بود .

تا اینکه یه بار توی برنامه گره یه خارجی تازه مسلمان شده رو نشون داد که بعد از اینکه با اسلام اشنا شده بود، با حجاب شده بود، نماز می خوند، همه دستورات اسلام رو اجرا می کرد ولی مسلمان شدنش رو هی عقب می انداخت. می گفت شاید نتونم، آمادگیش رو ندارم . بعد دوست مسلمانش بهش گفت الان دلیل مسلمان نشدنت چیه؟ اونم دلیل خاصی نداشت و دوستش گفت پس با من بگو و شهادتین رو ادا کرد. این دقیقا مشکل من بود منم فقط باید شروع می کردم.

روز بعد چادر رو پوشیدم و دیگه بر نداشتم.حالا فهمیدم که بیشتر اون القائات، شیطانی و بی دلیل بود؛ همه اطرافیانم راحت این قضیه رو پذیرفتن، رو نیمکت تو کلاس نشستن چندان سخت نیست و مهم تر از همه هر لباسی که دوست دارم بدون نگرانی می پوشم و امنیتم هم خیلی بیشتر شده چون بر خلاف چیزی که خیلی ها فکر می کنن ادمها مخصوصا مردها (به جز یه اقلیت مریض)با هر عقیده ای برای خانومهای باحجاب و چادری که به چادرشون اعتقاد دارن(و این اعتقاد کاملا از رفتار ادمها قابل تشخیصه) احترام خاصی قائلند .

بعد این قضیه یه چیز مهمی رو فهمیدم: اگه ادم بدونه چرا یه کاری رو انجام میده هرچند هم که سخت باشه به نظرش اسون میاد ولی اگه آدم ندونه چرا یه کاری رو انجام میده هرچقدر هم ساده باشه براش سخته.یه نکته جالب من چادرم رو خیلی دوست دارم یعنی خود چادرم رو فی نفسه، وقتی کثیف یا چروک میشه براش ناراحت می شم راستش روم نمی شد اینو به کسی بگم فکر می کردم مسخره است تا اینکه یکی از دوستام -که یه بار ازم پرسیده بود تو که همیشه تو مسایل دینی دنبال بهترینی(این رو خودم بهش گفته بودم) پس چرا چادر نمی ذاری؟ - وقتی چادری شدم بهم گفت اون موقع به خودم گفتم هنوز عشق چادر تو دلت نیفتاده و من تازه فهمیدم واقعا این احساسی که به چادرم دارم یه ودیعه الهیه جالب اینجاست که اون چادری رو که قبلا داشتم و یه جاهایی می پوشیدم دوست ندارم فقط چادری رو که بعد از چادری شدنم دوختم خیلی دوست دارم
دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
اهل بیت


حجت‌الاسلام والمسلمین اکبر دهقان، نویسنده کتاب «امام حسین (ع) وارث پیامبران» در نوشتاری به 8 پرسش اساسی در مورد عزاداری پاسخ گفته است.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حجت‌الاسلام والمسلمین اکبر دهقان از نویسندگان موفق حوزوی و مؤلف بیش از 35 اثر است. کتاب «هزار و یک نکته از قرآن کریم» به قلم وی حائز رتبه برتر حوزوی شد. با توجه به این که این کتاب هم اکنون به جلد سوم رسیده، مؤلف توانسته است 3 هزار نکته از قرآن کریم را جمع‌آوری و تدوین کند.

این استاد حوزوی همچنین تدریس دروس «روش‌های دسته‌بندی آیات قرآن» و «روش‌های نکته‌یابی از قرآن» را در کارنامه درخشان خود دارد.

* چه دلیلی از قرآن کریم برای عزاداری وجود دارد؟

ـ در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که موضوع تعظیم شعائر را نشانه تقوای قلب دانسته است، (حج/32). علاوه براین، یاد بزرگان و مجاهدان راه خدا مورد توجه قرار گرفته است (مریم/41) و ( آل عمران/146). و از کسانی که به ناحق کشته شدند یاد شده که به خاطر ایمان به خدا به شهادت رسیدند (تکویر/8-9) و (بروج4-8).

موضوع عزاداری برای امام حسین (ع) نیز دارای این جهات مختلف است. هم تعظیم شعائر است، هم یادی از مجاهدان است و هم روشن می‏شود که به جهت ایمان به خدا آن حضرت تسلیم دشمنان اسلام نشد. دست آخر این که عزاداری برای امام حسین مزد رسالت است (قُل لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی. شوری/23).

در مورد نذری دادن برای امام حسین (ع) نیز حدیثی در بحارالانوار (44/ 287) مبنی بر تأئید این عمل وجود دارد؛ قال علی (ع): «انّ‏الله اختارنا واختار لنا شیعه ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون أموالهم و أنفسهم فینا اولئک منّا و الینا. » (همانا خداوند ما را برگزید و گروهی را برای ما برگزید تا یاریمان کنند و به سبب شادی ما شاد باشند و به خاطر حزن ما اندوهگین باشند و اموال و جان هایشان را در راه ما بذل کنند. آنان از ما و به سوی ما هستند).

 * آفات عزاداری چیست؟

ـ در پاسخ به این سؤال به 20 آفت عمده می‌توان اشاره کرد:
1ـ احتمال وجود ریا و تظاهر؛
2ـ مزاحمت برای مردم و سدّ معبر؛
3ـ مزاحمت از طریق صدای بلندگو؛
4ـ اسراف کردن در میهمانی‏ها؛
5ـ چشم و هم‏چشمی‏ها؛
6ـ رعایت نکردن محرم و نامحرم‏؛
7ـ مستحبات به واجبات ضرر نزند؛ قال علی (ع): «لا قربه بالنّوافل اذا أضرّت بالفرائض»؛
8ـ قربانی کردن احشام در مسیر تردد مردم؛
9ـ ایجاد مزاحمت برای مردم با اقامه عزا در ساعات پایانی شب؛
10ـ گرفتن پول با رودربایستی برای خرج در هیئت‏؛
11ـ خرج دادن برای هیئت بدون پرداخت خمس و زکات‏؛
12ـ جدا شدن عزاداری‏ها از روحانیون‏؛
13ـ تعصبات محلی قومی قبیله‏ای‏؛
14ـ طولانی شدن برنامه‏ها و خسته کردن مردم‏؛
15ـ تبعیض در پذیرایی از عزاداران‏؛
16ـ برخورد نامناسب با کودکان‏؛
17ـ عدم رعایت اعتدال در نذرکردن برای هیئت‏ها و حسینیه‏ها؛
در مداحی و مرثیه‏سرایی نیز نکاتی باید مورد توجه قرار بگیرد، از جمله اینکه:
18ـ نباید حرفی زد که بوی غلوّ بدهد و نباید حرفی زد که مقام و منزلت امام معصوم پایین بیاید.
19ـ در اوقات نماز باید عزاداری تعطیل شود.
20ـ کلماتی را نباید گفت که دشمنان سوء استفاده کنند، مانند «هیئت دیوانگان حسینی»، بلکه به جای آن باید گفت: «هیئت عاشقان حسینی».

همچنین روضه‏های بسیار جانسوز را نباید خواند، مگر در ایام تاسوعا و عاشورا که مردم حق آن را ادا کنند و با اشک ریختن احترام آن را حفظ کنند.

 * عزاداری برای امام حسین (ع) تا چه حد مجاز است؟

ـ در حدی که شعور بر شور غالب باشد و موجب انحراف نشود. کارهایی مانند قمه‏زدن، آهن و زنجیر به خود بستن و سینه‏خیز رفتن روی زمین، راه رفتن زیر علم و آهن سرد و سنگین که گاهی عوارض جسمی دارد و این گونه کارها هیچ دلیل عقلی و شرعی ندارد. اما سینه‏زنی و زنجیرزنی که سنگین و وزین انجام می‏شود درست است و به فرموده امام امت عزاداری باید به شیوه سنتی انجام شود.

 * آیا طرح مباحث و اشعاری که موجب خفت و خواری امام حسین (ع) می‏شود، جایز است؟

ـ بدیهی است که جایز نیست، مانند نوحه: «زینب مضطرم مهربان خواهرم، الوداع! الوداع!»، چرا که قیام امام حسین برای حفظ عزت بود: «هیهات منّا الذّلّه».

 * آیا تشکیل جلسات بحث و گفت‌وگو و میزگرد و سمینار بهتر از عزاداری نیست؟

ـ انسان دارای دو بعد عقلانی و عاطفی است. صِرف بحث عالمانه و معرفتی باعث تحول روحی نمی‏شود، اما این عزاداری‏ها و سیاه‏پوشی‏ها موجب ریختن اشک می‏‌شود و یک نوع تحوّل درونی حاصل می‏شود که به برکت این اشک بر امام حسین، افراد زیادی موفق به توبه و تهذیب نفس می‏شوند.

 * ذکر ثواب‏های عجیب و دور از ذهن برای عزاداری تا چه اندازه صحیح است؟

ـ ذکر این ثواب‏ها مانند تأثیر نماز در نهی از فحشاء و منکر است که مقتضی است نه علت تامّه. مانند اینکه می‏گوییم آتش علت سوزاندن است، در صورتی که مانعی نباشد. یا می‌گوییم آب علت خاموش کردن آتش است، هر آب و هر آتشی این تأثیر و تأثّر را ندارد، هر آبی نمی‏تواند هر آتشی را خاموش کند!

 * چرا فقط برای امام حسین (ع) عزاداری ویژه انجام می‏شود، نه برای امامان دیگر؟

ـ به خاطر ویژگی‏های مختلفی که در حادثه عاشورا اتفاق افتاده است از جمله محاصره شدن این افراد، بسته شدن آب بر آنان، غارت‏ شدن اموالشان، به اسارت رفتن زنان و کودکان و شهادت فرزند 6 ماهه تا پیرترین افراد با لب تشنه. در واقع قیام امام حسین (ع) بی‏ نظیر است.

 * فلسفه سیاه‏پوشی در ایام عزاداری چیست؟

ـ رنگ سیاه از جهات مختلف آثاری دارد که هر گروهی به منظوری از آن بهره می‏برد:
1ـ استتار و پوشش برای پنهان شدن‏؛
2ـ رنگ هیبت و تشخص (از این جهت لباس رسمی شخصیت‏ها نوعاً سیاه یا سورمه‏ای سیر است).
3ـ رنگ حزن‏ آور و دلتنگی و مناسب مجالس ماتم و عزاست.
کسی که در ماتم عزیزی لباس سیاه می‏پوشد و در و دیوار را سپاه‏پوش می‏کند، می‏خواهد به عزیز از دست داده بگوید: تو مایه روشنی چشم من بودی و با رفتن تو زمین و زمان سیاه شد. حضرت فاطمه (س) نیز در فراق پدر فرمود: «یا ابتاه ...اسودّ نهارها» (ای پدر! ...روز دنیا تاریک شد) بحارالانوار 43/ 176.
امام باقر (ع) نیز فرموده است: «لمّا قتل الحسین بن علی لبس نساء بنی هاشم السواد» (زنان بنی‏هاشم در سوگ اباعبدالله جامه سیاه بر تن کردند) وسایل الشیعه 3/ 238.

دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
طنز و سرگرمی


دریافت گواهینامه رانندگی یکی از دستاوردهایی است که بسیاری دوست دارند در طول زندگی به آن دست پیدا کنند. تبدیل شدن به یک راننده خوب نیازمند مواردی مانند دست فرمان خوب و آشنایی کامل با قوانین است.

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، برای دریافت کردن گواهینامه رانندگی باید آزمون های مختلف را گذراند که یکی از آن ها آزمون آیین نامه رانندگی است. راننده ها باید این آزمون را گذرانده و تسلط خود را روی قوانین نشان دهند. 

به تازگی در چند کشور اروپایی و به ویژه انگلستان قانون جدیدی برای دریافت گواهی نامه ثبت شده است که کمی عجیب و غیر عادی به نظر می رسد. در این قانون آمده است، افرادی که قصد گرفتن گواهینامه دارند باید در چند بازی برنده شوند. 

این بازی های تخته ای که شبیه به مارو پله هستند قوانین راهنمایی و رانندگی را آموزش می دهند و افرادی که توانایی پیروز شدن در این بازی را داشته باشند می توانند برای گرفتن گواهینامه اقدام کنند. البته این بازی قوانین خاص خود را دارد و تنها افراط مسلط توانایی گذر از آن را دارند.

در این بازی که شامل تاس و به تعداد بازیکنان خودرو می شود هر شرکت کننده باید تاسی که از چراع های راهنمایی تشکیل شده است پرتاب کند و با آمدن چراغ سبز حرکت کند. پس از این باید به سوال هایی که در هر خانه وجود دارد پاسخ دهد. 
دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
طنز و سرگرمی


معمولا افرادی که قصد کشیدن سیگار دارند از وسیله ای به نام چوب سیگار استفاده می کنند. استفاده از این وسیله به صورتی است که سیگار درون آن قرار گرفته و دیگر سیگار با دهان تماسی ندارد.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، همانطور که از این اسم این وسیله مشخص است چوب سیگار از جنس چوب است و تنها تفاوت قیمت آن به جنس چوب و کنده کاری های روی آن بستگی دارد اما این وسیله به ظاهر ساده نیز گاهی می تواند جلوه ای اشرافی به خود بگیرد.

یک بیلیونر اهل روسیه که نام آن فاش نشده است به تازگی راهی عجیب را برای خرج کردن پولش پیدا کرده است. این مرد که به نظر می رسد شرکتی وابسته به نفت دارد یک چوب سیگار الماسی خریداری کرده است. 



این چوب سیگار بیش از 500 هزار پوند که معادل دومیلیارد و چهارصد میلیون تومان است ارزش دارد و استفاده از آن کاری به نظر عقلانی نمی رسد. الماس هایی که بر روی این چوب سیگار به کار رفته است همه تراش خورده با دست هستند و از جمله سنگ های نایاب به شمار می آیند. 

برای ساخت این چوب سیگار و جمع کردن تمام سنگی های قیمتی روی آن از سراسر دنیا 4 ماه زمان صرف شده است. انگیزه این میلیونر برای خرید چنین وسیله ای تنها تشویق همسرش به ترک سیگار اعلام شده است. 
دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
خودرو


همه انسان ها خودرو را می شناسند و با نحوه کار کردن آن آشنا هستند. خودرو وسیله ای ایست که از ابتدای اختراعش تا به حال کمک بسیاری به انسان ها کرده است.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، بسیاری از ما انسان ها علاقه داریم که خودروی مخصوص خودمان را داشته باشیم از این رو ممکن است دست به کار های جالبی بزنیم. ساخت خودروهای غیرعادی، امری است که بسیاری به آن علاقه دارند و هر روز یک محصول جدید ابداع می کنند. 

**باربیکیو 



"تیم کوالک" در سال 2005 وسیله ای بسیار جالب طراحی کرد که به کمک آن می توانست 120هات داگ را تنها در سه دقیقه درست کند. این مرد با متصل کردن یک موتور هشت سیلندر با حجم 5.7 لیتر به یک باربیکیو توانست خودروی خود را به پایان برساند و در مسابقات مختلف نیز شرکت کرد. 

**صندلی راحتی




"دنیس اندرسون" پیرمرد 61 ساله ای است که با ترکیب کردن نیرومحرکه موتور سیکلت با یک صندلی راحتی، وسیله ای جالب ساخته است. این صندلی راحتی تمام وسایل یک خودرو به مانند چراغ، کمربندایمنی و ... را داراست و میتواند به سقف سرعت 40کیلومتر در ساعت برسد. البته این مرد به خاطر ورود غیر مجاز به خیابان ها دستگیر و راهی زندان شد.

**میز بیلیارد



یک طراح 48 ساله به نام "کالینبال سوکار"چندی پیش یک میز بیلیارد را تبدیل به خودروی جالبی کرد که میتوانست با سرعت 50 کیلومتربرساعت حرکت کند. این میزبیلیارد در کمال تعجب توانست مجوز تردد در خیابان ها ر انیز بدست آورد ولی استفاده از آن به خاطر حالت عجیبش بسیار سخت است.

**تردمیل



تردمیل"اوماس" نام تردمیلی است که تمام قوانین را شکسته است و حالا به یک تردمیل موتوری تبدیل شده است. این تردمیل دارای موتوری 200 سی سی است که قابلیت شارژ به وسیله دویدن روی آن را داراست. این قابلیت بر به صرفه بودن آن بسیار تاثیر گذاشته است.

**تخت خواب




"آنتونیو ناواراو" مردی است که 95 درصد از توانایی حرکتی اش را از دست داده است از این رو تنها قادر به تکان دادن سر و چند انگشتش است. تعدادی از مهندسین اسپانیایی چندی پیش تخت خواب او را تبدیل به یک خودرو کردند تا او بتواند به راحتی سفر کند. البته او پس از وارد شدن به اتوبان توسط پلیس دستگیر شده است.
دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
طنز و سرگرمی


از جمله مهمترین مواردی که درون این سنگ قرار دارد میتوان به یک گونه گیاه دریایی، سنگ ریزه های اقیانوس و یک ماهی بسیار کوچک اشاره کرد.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، سنگ ها هر مقدار که شفافیت بیشتری داشته باشند، بیشتر هم مورد توجه قرار میگیرند و این نکته در میان انسان ها جا افتاده است که هر سنگ شیشه ای زیباتر خواهد بود. برخی از این سنگ ها قیمت های بسیار زیادی دارند. 

"اوپال" که یک نوع خاص از عقیق های دریایی است از جمله سنگ های شگفت انگیز دنیا است که در سواحل و نزدیکی دریا و اقیانوس می توان آن را پیدا کرد. این سنگ شیشه ای رنگ بیشتر در میان سنگ های معدنی دسته بندی میشود. 



نکته خاص در مورد سنگ"اوپال" این است که 3 تا 21 درصد از آن را آب تشکیل می دهد، البته برخی اعتقاد دارند که این سنگ میتواند تا 10 درصد آب داشته باشد. میزان آب سنگ با قیمت آن رابطه مستقیم دارد زیرا خاصیت اصلی یعنی نمایش اقیانوس در آب بیشتر است. 

یکی از جالب ترین سنگ های این نوع را خانمی به نام"چیم" در اختیار دارد. درون این سنگ شما می تواند نشانه های مختلفی از اقیانوس های پهناور را مشاهده کنید. 

از جمله مهمترین این موارد میتوان به یک گونه گیاه دریایی، سنگ ریزه های اقیانوس و یک ماهی بسیار کوچک اشاره کرد که درون این سنگ قرار گرفته است. سنگ این خانم به "اقیانوسی درون یک سنگ" معروف شده است و از جالب ترین سنگ های دنیا به حساب می آید. 







دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
خودرو


خودرو همیشه وسیله حمل و نقل بوده است و هیچگاه به عنوان ملحلی برای زندکی به آن نگاه نشده است. اما در آبنده و با وجود مشکلات مسکن احتمالی خودروها باید قابلیت خانه شدن را داشته باشند.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران،  جمعیت دنیا هر روز در حال افزایش است و این باعث شده است که فضای مخصوص هر انسان به شدت کاهش پیدا کند از این رو پیدا کردن خانه با افزایش بیشتر جمعیت و رسیدن به سال های 2030 یا 2040 بسیار سخت خواهد بود. 

"جکس چاو" طراحی است که به تازگی برای مشکل فضای پارک خودرو و کمبود مسکن مدلی تلفیقی را ارائه کرده است که می تواند کمبود مسکن را با زندگی درخودرویی کامپکت(کوچک) جبران کند به طوری که تنها خانواده ها نیاز به خرید یک خودرو داشته باشند. 



این خودرو که "infinitlar" نام دارد یک خودروی حلقه ای شکل است که می تواند بنا به شرایط موجود و مورد نیاز شما تغییر پیدا کرده و از یک خودروی ساده به محلی برای زندگی تبدیل شود. زیرا فضای داخل این خودرو بسیار جادار طراحی شده است. 

این خودرو دارای امکانات مختلفی است و می تواند به اتاق بازی کودک یا حتی یک اتاق پذیرایی تبدیل شود ولی تنها مشکل آن می تواند نبود سرویس بهداشتی باشد که این خود یکی از نقاط ضعف این طرح به حساب می آید. دیگر نکته باتری این خودرو است که می تواند انرژی روزانه 24 ساعته را تامین کند. 







دوشنبه 13/8/1392 - 22:38
اهل بیت


دوباره ماه محرم از راه رسید؛ ماهی که برای مسلمانان بسیار عزیز و یادآور یکی از تلخ‌ترین اتفاقات آن هم شهادت فرزند حضرت زهرا(س) دختر گرامی آخرین فرستاده الهی است.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ در این ایام همه جا سخن از امام حسین(ع) و یاران با وفای آن حضرت است و هر انسان آزاده‌ای آن واقعه تلخ را در ذهن خود تصور می‌کند از شدت غم و اندوه حتما "اشک" از چشمانش جاری می‌شود.

براساس روایات و احادیث معصومین(ع) اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‌باشد.

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: "شهادت حسین(ع) آتشی در دل مؤمنان درانداخته است که هرگز سرد نخواهد شد".(1)

امام سجّاد(ع) نیز درباره فضیلت اشک بر امام حسین(ع) فرمودند: "هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین(ع) گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد".(2)

همچنین حضرت ثامن الحجج امام رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: "بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم علیه‏‌السلام را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که ۱۰ روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد".(3)


پی نوشت ها:

۱- (مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸.)

۲- (ثواب‌الأعمال: ۱۰۸ / ۱ منتخب میزان‌الحکمة: ۳۸)

۳-( وسائل الشیعه: ۱۰ / ۳۹۴ / ۸ منتخب میزان‌الحکمة: ۳۸۲)
دوشنبه 13/8/1392 - 22:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته