مجله دوست داشتنی فوربس در شماره ۲۵ سپتامبرش مقاله ای به قلم خانم Lisa Lerer با نام چگونه اعتماد دیگران را جلب کنید منتشر کرده است . در اینجا می توانید ترجمه خلاصه مصور این مقاله را ملاحظه کنید :
با افراد بلند مرتبه دوست شوید
پرفسور Deepak Malhotra استاد دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه هاروارد می گوید: دوستان شما نشان دهنده میزان اعتبار شما هستند . اگر با افراد بزرگ ارتباط داشته باشید و نزدیکان شما از اعتبار خوبی برخوردار باشند شما نیز از همان اعتبار برخوردار خواهید شد
آلت دست دیگران نشوید
به فروشندگان خودرو آموزش داده می شود تا به همه سوالات پاسخ بدهند بدون توجه به اینکه پاسخ صحیح را می دانند یاخیر . در واقع هدف از این کار این است که آنها مطلع نشان داده شوند . اگر اطلاعات شما در رشته های گوناگون کم باشد به آلت دست دیگران تبدیل می شوید . اما مطلع بودن شما باعث تشویق دیگران برای اعتماد به شما می شود
اشتباهاتتان را بپذیرید
پروفسور Bella DePaulo استاد روانشانسی دانشگاه سانتا باربارای کالیفرنیا در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۴ انجام داد دریافت که دروغگوها خیلی کم اشتباهاتشان را تصحیح می کنند یا جملات اشتباه خود را می پذیرند. اگر می خواهید صادق به نظر برسید به اشتباهاتتان اعتراف کنید
اعتماد به نفس داشته باشید
کسانی که از طریق اینترنت دنبال دوست می گردند ، عکسی از خودشان نشان می دهند که دران بسیار لاغر اندام هستند یا در جلوی یک عمارت مجلل ایستاده اند . صرف نظر از اینکه واقعا چقدر چاق یا فقیر باشند به این کار برای اعتماد به نفس و دگرمی دادن به خود ادامه می دهند تا وقتیکه یکبار شخصا طرف مقابلشان را ملاقات کنند.
خوش اخلاق باشید
مطالعات پروفسور DePaulo در سال ۲۰۰۴ نشان داد که دروغگو ها سر سخت تر و تند خوتر هستند . همچنین رفتارشان نیز نامطلوب است و مستعد شکایت دیگران هستند
قدری صمیمیت نشان دهید
اگر در هنگام صحبت دستان خود را حرکت دهید طوری که دیگران کف دستان شما را ببینند ، آنها احساس می کنند شما فردی گشاده رو و صادق هستید و برقراری ارتباط با شما بسیار آسان است. برقراری ارتباط چشمی هم بسیار مهم است
زبان بیاموزید (به زبان و فرهنگ مسلط باشید)
فرهنگ های مختلف شاخص های کلامی و غیر کلامی خودشان را دارند . اگر شما به ظرایف فرهنگی مسلط نباشید برای دیگران باور پذیر نخواهید بود. این مساله در کسب و کار نیز اهمیت زیادی دارد.
دیگران را دوست بدارید
مردم به کسی اعتماد می کنند که با او احساس راحتی کنند . به دیگران نیکی کنید و گله مند نباشید . در عوض به درد دل مردم گوش دهید و کاری کنید تا آنها شما را دوست داشته باشند.
قابل پیش بینی باشید
برای ایجاد یک رابطه درازمدت مبتنی بر اعتماد مهمترین نکته ثبات شما است. Patty Feinstein مربی برقراری رابطه با جنس مخالف معتقد است که تمام این بستگی به ثبات رفتار های شما دارد. بدون توجه به اینکه ایمیل شما یا پیام های نوشتاری تان چه می گوید.
I ran into a stranger as he passed by,
با مردی كه در حال عبور بود برخورد كردم
"Oh excuse me please" was my reply.
معذرت میخوام
He said, "Please excuse me too;
من هم معذرت میخوام
I wasn"t watching for you."
دقت نكردم
We were very polite, this stranger and I.
ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه
We went on our way saying good-bye.
خداحافظی كردیم و به راهمان ادامه دادیم
But at home a difference is told,
اما در خانه چیزی متفاوت گفته میشه
How we treat our loved ones, young and old
با آنهایی كه دوست داریم چطور رفتار میكنیم
Later that day, cooking the evening meal,
كمی بعد آنروز، در حال پختن شام
My son stood beside me very still.
پسرم خیلی آرام كنارم ایستاد
As I turned, I nearly knocked him down.
همینكه برگشتم به او خوردم و تقریبا" انداختمش
"Move out of the way," I said with a frown.
" با اخم گفتم اه!! از سر راهم برو كنار"
He walked away, his little heart broken.
قلب كوچكش شكست و رفت
I didn"t realize how harshly I"d spoken.
نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم
While I lay awake in bed,
وقتی توی تختم بیدار بودم
God"s still small voice came to me and said,
صدای آرام خدا در درونم گفت
"While dealing with a stranger, common courtesy you use,
وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی
But the children you love, you seem to abuse.
اما با بچه ای كه دوست داری بد رفتار میكنی
Go and look on the kitchen floor,
برو به كف آشپزخانه نگاه كن
You"ll find some flowers there by the door.
آنجا نزدیك در، چند گل پیدا میكنی
Those are the flowers he brought for you.
آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است
He picked them himself: pink, yellow and blue.
خودش آنها را چیده: صورتی و زرد و آبی
He stood very quietly not to spoil the surprise,
آرام ایستاده بود كه سورپریز بكنه
And you never saw the tears that filled his little eyes."
و هرگز اشكایی كه چشمای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی
By this time, I felt very small,
در این لحظه احساس حقارت كردم
And now my tears began to fall.
واشكام سرازیرشدند
I quietly went and knelt by his bed;
آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم
"Wake up, little one, wake up," I said. "
بیدار شو كوچولو ، بیدار شو
Are these the flowers you picked for me?"
اینا گلهائین كه تو برام چیدی؟
He smiled, "I found "em, out by the tree.
او خندید— اونارو كنار درخت پیدا كردم
I picked "em because they"re pretty like you.
ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن
I knew you"d like "em, especially the bluehtmltag
میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا" آبیه رو
I said, "Son, I"m very sorry for the way I acted today;
گفتم پسرم واقعا" متاسفم از رفتاری كه امروز داشتم
I shouldn"t have yelled at you that way."
نمیبایست اونطور سرت داد بكشم
He said, "Oh, Mom, that"s okay. I love you anyway."
گفت :اشكالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان
I said, "Son, I love you too,
گفتم :من هم دوستت دارم پسرم
And I do like the flowers, especially the blue."
و گلهارو هم دوست دارم ، مخصوصا" آبیه رو
Are you aware that if we died tomorrow, the company that we are working for
Would easily replace us in a matter of days.
But the family we left behind will feel the loss for the rest of their Lives.
And come to think of it, we pour ourselves more into work than to our own
Family an unwise investment indeed, don"t you think?
So what is behind the story?
What does the word FAMILY mean to us?
آیا میدانید كه اگر فردا بمیرید شركتی كه در آن كار میكنید به آسانی در ظرف یك
روز برای شما جانشینی می آورد. اما خانواده ای كه به جا میگذارید تا آخر عمر
احساس فقدان شما را خواهد كرد.
و به این فكر كنید كه ما خود را وقف كارمیكنیم و نه خانواده مان .چه سرمایه
گذاری ناعاقلانه ای !! اینطور فكر نمیكنید؟!! پشت این داستان چه پندی نهفته
است. كلمه " خانواده " یعنی چه ؟؟
1-ناخودآگاه پسوردتان را به دستگاه ماکروویوتان می دهید
2-برای بازی تکنفره با کارت حتی سالی یکبار هم از کارت های واقعی استفاده نمی کنید
3-برای تماس با 3 نفر یک لیست از 15 شماره تلفن دارید
4- برای کسی که در میز کناری شما کار می کند ای میل ارسال می کنید
5-دلیل شما برای تماس نگرفتن با دوستانتان این است که آنها آدرس ای میل ندارند
6-بعد از یک روز کاری طولانی وقتی به منزل برمی گردید هنوز هم به تلفن های مربوط به محل کارتان پاسخ می دهید
7-وقتی از خانه می خواهید تلفن بزنید قبل از شماره گیری ناخودآگاه 9 را می گیرد تا خط آزاد به شما بدهد
8-شما چهار سال روی یک میز کار می کنید و در این مدت برای سه شرکت مختلف کار کرده اید
10- طرز سخن گفتن تان را از اخبار ساعت 11 یاد می گیرید
11-رئیس شما توانایی انجام کار شما را ندارد
12-وقتی به خانه بر می گردید با تلفن همراه به خانه زنگ می زنید تا ببینید کسی خانه هست یا نه
13-تمام برنامه های تجاری تلویزیون دارای وب سایتی هستند که در پایین صفحه نشان داده می شوند
14-خارج شدن از خانه بدون تلفن همراه (کاری که 20 ،30 یا حتی 60 از زندگی تان آن را انجام داده اید ) برایتان ناراحت کننده است و دلیلی می شود که برای برداشتن ان به خانه برگردید.
15-صبح که از خواب بیدار می شوید قبل از اینکه قهوه بنوشید به سراغ اینترنت می روید
16-برای لبخند زدن گردنتان را کج می کنید. :)
17-شما این مطلب را در حالیکه لبخند تائید آمیز می زنید می خوانید
18-حتی بدتر از آن در فکر هستید که این مطلب را برای چه کسی فوروارد کنید
19-آنقدر سرتان گرم است که متوجه نشدید این لیست شماره 9 ندارد
20-در واقع شما الان صفحه را بالا بردید که ببینید آیا واقعا شماره 9 توی این لیست نیست
و الان دارید به خودتان می خندید
بفرمایید آن را برای دوستانتان ارسال کنید ......می دانید که این کار را می کنید