دعا و زیارت
در برخورد با حوادث تلخ، چه كنیم؟
در سر یك سفره ممكن است هم ترشى و فلفل قرار دهند و هم شیرینى و مربّا؛ كودكان از شیرینى و حلواى سفره لذّت مىبرند، و فلفل و ترشى را بى مورد مىدانند، امّا بزرگترها هر دو را در سفره لازم مىدانند.
حوادث تلخ نیز بركاتى دارد، از جمله:
1- توجّه انسان را به خدا بیشتر مىكند. 2- انسان را سنجیده و استعدادهاى او را شكوفا مىسازد. 3- كفّاره گناهان و لغزشهاى او مىشود. 4- قدر نعمتها بیشتر شناخته مىشود.
انسانها در برابر حوادث سه گروهند: چنانكه كودك همین كه لب به فلفل و پیاز و ترشى مىگذارد ناراحت مىشود، نوجوان تحمّل مىكند و والدین او پول مىدهند و فلفل و ترشى را مىخرند.
قرآن مىفرماید: گروهى همین كه دچار سختى مىشوند، جیغ مىزنند، «اذا مَسّه الشَرّ جَزوعا»(سوره معارج، آیه 20.) گروهى صبر مىكنند، «و بَشِّر الصّابرین الّذین اذا أصابَتهم مُصیبة قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا الیه راجِعون»(سوره بقره، 154 - 155.) و گروهى به استقبال سختىها مىروند. «و منهم مَن یَنتظر»(سوره احزاب، آیه 23.) كسانى نزد پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىآمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام كند، حضرت مىفرمود: اسب و شمشیر ندارم تا شما را مجهّز كنم آنان گریه مىكردند كه چرا به جبهه نرفتند.
از سختىها و حوادث تلخ مىتوان با تدبیر و صبر و استمداد از خداوند، بهترین استفاده را برد. همان گونه كه مىتوان از لیموى ترش، شربت لیموناد ساخت.
آرى، اگر انسان آشپز ماهرى باشد، حتى از پوست پرتقال هم مربّا درست مىكند. امروزه حتى از زبالهها استفاده بهینه مىكنند.
حضرت زینب علیها السلام با سخنرانى خود در كاخ ستمگران، از اسارت خود در كوفه و شام آن گونه استفاده كرد كه پایههاى رژیم اموى را لرزاند.
در مسجد شام، امام سجاد علیه السلام بر بالاى منبر رفت و رژیم بنى امیه را به شدت استیضاح كرد. یزید براى آن كه صداى امام را خاموش كند، به مؤذّن دستور داد كه با صداى بلند اذان بگوید تا شاید سخنرانى امام سجاد علیه السلام قطع شود، ولى امام علیه السلام از همین صحنه نیز استفاده كرد و جملات اذان را آن گونه تفسیر كرد كه بر مسجد لرزه افتاد، بخصوص پس از گفتن «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه» فرمود: اى یزید! این محمّد جّد من است یا جّد تو؟! آیا این اُسرا از نسل او نیستند؟
هنگامى كه امام كاظم علیه السلام را به زندان انفرادى بردند، فرمود: چه جاى خوبى براى عبادت است؟!
بسیارى از علما، كتابهاى خود را در شرایط سخت و در زندان و تبعیدگاهها نوشتهاند.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:27
دعا و زیارت
حضور در مراسم مذهبى، نوعى مطرح كردن خود است، آیا این كار، ریا و تظاهر نیست؟
اولاً هر خودنمایى و تظاهرى حرام نیست. زن و مرد كه خود را براى یكدیگر آرایش مىكنند، براى تظاهر است و همین تظاهر عبادت است.
سفارش اسلام به حضور در مسجد براى نماز، نوعى تظاهر است، امّا تظاهر براى تعظیم شعائر دینى.
عزادارى براى امام حسینعلیه السلام با حضور در خیابانها، تظاهرى است كه در آن عبادت نهفته است.
ثانیاً شركت بعضى افراد در مساجد و محافل، یك نوع تبلیغ و تشویق عملى براى دیگران است. اگر مسئولین به مسجد محلّه بروند، مردم عادّى نیز خواهند آمد.
تظاهر و ریا آنجا حرام است كه هدف، مطرح كردن خود باشد، نه مطرح كردن كار. یعنى اگر در جایى شركت كنیم كه نشان دهیم انسان نیكوكار و خوبى هستیم، این ریا و حرام است، امّا اگر هدف ما از حضور در مراسم این باشد كه به مردم بگوییم: «من آمدم، شما هم بیایید»، این تبلیغ عملى است و حتى پاداش و ثواب دارد.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:27
دعا و زیارت
آیا براى حفظ آبرو مىتوان نماز باران را ترك كرد؟(از ترس اینکه باران نبارد.)
در مسابقات ورزشى، ورزشكاران نمىگویند: مىترسیم شكست بخوریم، پس در زمین حاضر نشویم!
فوتبالیست باید در مسابقه شركت كند، خواه گل بزند یا گل بخورد. حتى اگر چند بار هم شكست بخورد باز هم دست از مسابقه برنمىدارد. ناپلئون مىگوید: در چهارده عملیات نظامى شكست خوردم تا بالاخره پیروز شدم.
بر اساس روایات، به هنگام خشكسالى باید نماز باران خواند، ما باید به وظیفه خود عمل كنیم، این كه باران ببارد یا نبارد، مربوط به خداوند است.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:27
دعا و زیارت
در برابر متلكها و یا سرزنشهایى كه در راه حقّ مىشنویم، چه وظیفهاى داریم؟
شخصى از قاهره شترى را اجاره كرد تا به منطقه عبّاسیه برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفته و مسافر را مىبرد. در مسیر راه، شتربان زیر لب و گاهى هم بلند مسافر را مسخره مىكرد و چون او را مردى غریب و تنها و محتاج یافته بود، همگام با حركت شتر به جسارتهاى خود ادامه مىداد. در مسیر راه شخصى این صحنه را دید و به مسافر گفت: آیا مىدانى و مىشنوى كه شتربان چه مىگوید؟ گفت: بلى! پرسید: پس چرا از خود عكس العملى نشان نمىدهى؟ گفت: اگر او مرا به عباسیه مىرساند و مسیر راه درست است، این حرفها مهم نیست، هرچه مىخواهد بگوید.
در سوره مطفّفین( سوره مطفّفین، آیه 29 - 32.) مىخوانیم كه مجرمان، مؤمنان را به شكلهاى مختلف تحقیر مىكنند:
1- پیوسته به آنها مىخندند: «اِنّ الّذین أجرَموا كانوا من الّذین آمنوا یَضحكون»
2- هر گاه از كنار آنها عبور مىكنند، غمزه مىآیند و چشمك مىزنند: «و اذا مَرّوا بهم یَتَغامزون»
3- همین كه به سوى دار و دسته خود بر مىگردند، پشت سر مؤمنان فكاهى و طنز مىگویند: «و اذا انقَلبوا الى اهلِهم اِنقَلبوا فَكِهین»
4- هنگامى كه مؤمنان را مىبینند، مىگویند: اینها منحرفند: «و اذا راوهم قالوا انّ هؤلاء لضالّون»
امّا مؤمنان استقامت كرده و از راه خود دست بر نمىدارند. قرآن در ادامه مىفرماید:
روزى خواهد آمد كه مؤمنان، به كفار خواهند خندید. «فالیوم الّذین آمنوا من الكفار یَضحكون»(سوره مطفّفین، آیه 34.)
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:27
دعا و زیارت
نقش رهبرى در جامعه اسلامى چگونه است؟
هر حركت، چند عنصر دارد: مبدأ، مسیر، وسیله، راهنما و مقصد. در میان این پنج عنصر، مهمترین نقش با راهنماست. اگر رهبر و راهنما، عالم و متّقى باشد، نه هدف گم مىشود و نه به انحراف كشیده مىشود.
اگر رهبر لایق باشد و مردم اطاعت كنند، مشكلات حل مىشود؛ اگر سوزن تیز باشد و نخ هم متّصل به آن، هر پارچهاى دوخته مىشود، امّا اگر سوزن كج بود یا نخ جدا شد، نازكترین پارچه هم دوخته نمىشود.
اگر مردم اطاعت نكنند، رهبر كارى از پیش نمىبرد همان گونه كه اگر نخ به دنبال سوزن نرود، هر قدر هم سوزن كارآمد باشد، كارى از پیش نمىبرد. حركت و نفوذ سوزن در پارچههاى مختلف، به شرط پیروى نخ از اوست. اگر راننده اهل فن باشد، حتى ماشین معیوب را راه اندازى و با آن رانندگى مىكند. همان گونه كه پیامبران در بدترین شرایط اجتماعى، بهترین امّتها را ساختند.
امّا اگر رهبرى صلاحیّت نداشته باشد، بهترین شرایط را نیز به هدر مىدهد، چنانكه بهترین اتومبیلها را اگر در اختیار راننده ناشى قرار دهیم، آن را به درّه سقوط مىدهد.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26
دعا و زیارت
آیا شخصیّت و موقعیّت افراد، در كیفر و پاداش آنها مؤثّر است؟
قرآن به زنان پیامبر مىفرماید: شما با سایرین فرق دارید و كار خلاف شما دو برابر حساب مىشود: «یا نساء النّبىّ مَن یَأتِ منكُنّ بفاحشةٍ مُبیّنةٍ یُضاعف له العذابُ ضِعفَین»(سوره احزاب، آیه 30.) همان گونه كه پاداش عمل شایسته شما، دو برابر دیگران است. «و مَن یَقنُت مِنكنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَین»( سوره احزاب، آیه 31.)
هر كوهى قلّهاش بلندتر باشد، درّهاش عمیقتر است. در حدیث مىخوانیم: از جاهل هفتاد گناه بخشیده مىشود قبل از آنكه از عالم یك گناه بخشیده شود. «یغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن یُغفر للعالم ذنبٌ واحد»(كافى، ج1، ص 59 .)
نردبان این جهان ما و منى است
عاقبت این نردبان افتادنى است
لاجرم هركس كه بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شكست
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26
دعا و زیارت
جهاد در راه خدا، چه نقشى در سازندگى جامعه اسلامى دارد؟
نوك بیل به خاطر درگیرى با خاك، همواره سائیده مىشود، ولى در عوض سفید و برّاق و تیز است، امّا قسمتهاى بالاى آن گرچه آهن ضخیم است، ولى سیاه و زنگ زده است.
همچنین امّتى كه جهاد مىكند و جوانان خود را به جبهه مىفرستد و از مكتب و وطن خود دفاع مىكند، گرچه جوانانى را از دست مىدهد و به ظاهر این امّت استهلاك دارد، امّا در دیدگاه بین المللى و قضاوت وجدانهاى بیدار، این امّت رو سفید و عزیز است، برخلاف امت ترسو و استعمارپذیرى كه به ظاهر، آسایش و نفرات بیشترى دارد، ولى رو سیاه و زنگ زده است.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26
دعا و زیارت
اسلام به كیفیّت بیشتر توجّه دارد یا به كمّیت؟
در مواردى اسلام به كمیّت توجه دارد، نظیر تعداد نفراتى كه در نماز جماعت حاضر مىشوند كه هر جماعتى نفراتش بیشتر باشد، ثوابش بیشتر است.
در مواردى به كیفیّت توجّه دارد، نظیر انفاق به محرومان كه مقدارش مهم نیست، بلكه اخلاص در آن مهم است. «و یُطعمون الطّعام عَلى حُبّه» مقدار غذایى كه اهلبیت به یتیم، مسكین و اسیر دادند زیاد نبود، امّا خالصانه بود.
گاهى هم كیفیّت مطرح است و هم كمّیت. مثلاً قرآن درباره ذكر خدا، هم مىفرماید: «اُذكروا اللّه ذكراً كثیرا»(سوره احزاب، آیه 41.) خدا را بسیار یاد كنید و هم مىفرماید: «فى صلوتهم خاشعون» مؤمنان در نمازشان خشوع دارند.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26
دعا و زیارت
سعه صدر چیست؟
«سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ است كه همچون لاستیك تراكتور از امواج رد شود و تاب بر ندارد در حالى كه افراد عادى مثل لاستیك دوچرخه، با اولین موج تاب برمىدارند.
حضرت على علیه السلام مىفرماید: «آلَةُ الرّیاسة سعة الصَّدر»،(نهجالبلاغه، حكمت176.) شرط لازم براى پذیرش هر مسئولیّتى، سعهصدر است.
دعاى حضرت موسى علیه السلام پس از رسیدن به مقام نبوّت، سعه صدر بود كه از خداوند خواست: «رَبّ اشَرح لى صَدرى»(سوره طه، آیه 27.) البتّه موسى از خدا درخواست كرد و خدا به او عطا نمود، ولى خداوند قبل از اینكه پیامبر درخواست كند، به او سعه صدر داد و فرمود: «ألم نَشرَح لك صَدرك»( سوره انشراح، آیه 1.)
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26
دعا و زیارت
نسبت به افراد كافر و فاسق، چگونه بنگریم؟
در حدیث مىخوانیم: هر كس خودش را بهتر از دیگران بداند، مستكبر است. «مَن ذهب انّ له على الآخر فضلاً فهو من المستكبرین»(بحار، ج70، ص226.) آرى، چون عاقبت افراد را نمىدانیم، نباید قضاوت عجولانه كنیم. چه بسا افراد فاسق كه مؤمن و افراد مؤمنى كه بد عاقبت مىشوند.
امام صادق علیه السلام در بیان حدیث فوق فرمود: ساحرانى كه در تمام عمر منحرف بودند، با دیدن معجزه موسى علیه السلام، در یك لحظه ایمان آوردند و تمام تهدیدات فرعون را ناچیز و نادیده گرفتند. شیطان با شش هزار سال عبادت منحرف شد، ولى حُرّ و زُهیر در كربلا سعادتمند شدند. بنابراین كسانى كه در راه هستند، نباید مغرور شوند، زیرا ممكن است از راه خارج شوند.
برگرفته از مطالب سایت آقای قرائتی
پنج شنبه 9/8/1387 - 19:26