ازدواج و همسرداری
اگر بهتازگی زندگی مشترک خود را آغاز کردهاید، با رعایت نکات ساده و در عین حال، بسیار حساس زیر، میتوانید از زندگیتان لذت برده و برای همسرتان، همراهی همیشگی باشید:
- بهیاد خدا باشید و از او کمک بخواهید.
با یاد خدا، دلها آرام میگیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.
- هدفی مشترک را در نظر بگیرید.
با همفکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.
- خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذتهای معنوی را درک کنید.
- عیبهای خود را ببینید.
فقط بهدنبال عیبجویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.
- قدرشناس باشید.
قدر محبتهای پدر، مادر، همسر و دوستانتان را بدانید و سپاسگزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آنچه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزتنفس بیشتری بیابید.
- اهل عمل و مسؤولیتپذیر باشید.
بهجای توقعداشتن از دیگران، به فکر انجام مسؤولیتها و وظایف خود باشید.
- به ارزشهای اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید.
- مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید.
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.
- هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید.
بحث و جدل، آتش کینه را در دل شعلهور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشهدار میکند.
- دلی آرام و نیکخواه داشته باشید.
دلآرامی، یکی از راههای برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگیهای همسر دلآرام، مثبتاندیشی، ایمان، جاذبهی فکری و امیدواریست.
- عاشقانه زندگی کنید.
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچکاری کوتاهی نکنید.
- معناجو باشید.
حساسیتهای رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابطتان نشود.
- پیش از صحبت، تفکرکنید.
هرگاه حرفی میزنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.
- تا جاییکه میتوانید، با یکدیگر غذا بخورید.
جمعشدن افراد خانواده دور میز یا سفرهی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیشتر آنان خواهد شد.
- شبکهی ارتباطی خود را گسترش دهید.
یکی از علتهای ایجاد افسردگی در خانوادهها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آنرا ترجیح میدهید.
- به رشد یکدیگر کمک کنید.
زن و شوهر باید بهمنظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامهی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.
- به یکدیگر هدیه دهید.
به همسرتان هدیه بدهید چون نشانمیدهد به او توجه دارید.
- خوش اخلاق باشید.
- بیریا و صادق باشید.
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوهبر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسانتر میپذیرند.
- بهعهد خود وفا کنید.
اگر قولی به همسرتان میدهید، تمام تلاش خود را برای عملکردن به آن، بهکار گیرید.
- از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید.
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازهی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.
- همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید.
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبیهایی هم دارند. سعیکنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.
- عیبپوشی کنید.
همیشه اول، خوبیهای همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی نمایید معیار نقدهایتان، منطقی و قابل قبول باشد. همچنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.
- خانوادهگرا باشید.
همیشه برای خانوادهتان اعتبار قائل شوید و به رشد و پیشرفت هم کمک کنید.
- عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
- رازدار باشید.
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.
- صبور و باگذشت باشید.
صبر و گذشت موجب میشود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.
- همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید.
از درآمد هم، مطلع باشید تا با همفکری، برنامهریزی بهتری انجام دهید.
- به خلوت یکدیگر احترام بگذارید.
گاهیاوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در اینصورت، آرامش همسرتان را بههم نزنید.
- به فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید.
سعیکنید تغییر در حرکت بهسمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راههای درست ایجاد آنرا بدانید.
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:32
بیماری ها
شایع ترین مواردی كه باعث می شود پزشكان از این روش استفاده كنند، چه مواردی است؟
ج: اگر بحث اصرارهای بیجای خانم باردار و خانواده اش را كنار بگذاریم، معمولا پزشكان به یكی از 4 دلیل زیر دست به سزارین می زنند:
1ـ عدم پیشرفت زایمان یا بحرانی شدن شرایط زایمان.2ـ سابقه سزارین در زایمان های قبلی زائو.3ـ وضعیت استقرار نامناسب جنین برای زایمان طبیعی. (همانطور كه می دانید بچه ها معمولا با سر از رحم بیرون می آیند اما اگر شرایط استقرار جنین به نحوی باشد كه مثلا بخواهد با پا از رحم خارج شود، آنوقت باید برای سزارین اقدام كرد.) 4ـ وضعیت نامناسب و بحرانی تنفس در جنین.
معمولا سزارین در كدام دسته از خانم های باردار شایع تر است؟
ج: میزان سزارین معمولا در خانم هایی كه تا به حال زایمان نداشته اند و برای اولین بار می خواهند فرزندی به دنیا بیاورند، بیشتر است و البته این میزان با افزایش سن نیز افزایش می یابد.
در شرایط غیر اورژانس، چه زمانی برای انجام سزارین مناسب تر است؟
ج: مناسب ترین زمان در شرایط غیراورژانس، وقتی است كه معیارهای بالینی و آزمایشگاهی برای بلوغ جنین به اثبات رسیده باشد و معمولا وقتی این اتفاق می افتد كه سی و نه هفته كامل از تاریخ آخرین قاعدگی خانم باردار گذشته باشد.
آیا برای انجام عمل سزارین نیز مانند سایر جراحی های بزرگ، ضرورت دارد كه بیمار چند ساعت قبل از عمل، ناشتا باشد؟
ج: بله، در سزارین نیز ضرورت دارد كه بیمار حداقل 8 ساعت قبل از عمل، ناشتا باشد تا معده خالی شود و عوارض حین عمل مثل آسپیراسیون (برگشت محتویات گوارشی از مری و ورود آن به مجاری تنفسی) اتفاق نیفتد.
حجم خونی كه خانم ها در حین سزارین از دست می دهند، چقدر است؟
ج: میزان خونریزی در حین عمل سزارین به طور معمول، یك لیتر است و البته بعضی از خانم ها ممكن است خونریزی تا یك و نیم لیتر را هم تجربه كنند. به همین دلیل است كه معمولا یك تا دو لیتر سرم رینگر لاكتات و یا سرم قندی نمكی در طی عمل و بلافاصله بعد از عمل به بیمار تزریق می شود.
مدت زمانی كه لازم است زائو بعد از انجام عمل سزارین ناشتا باشد، چقدر است؟
ج: معمولا بیمار باید 24 ساعت بعد از انجام این عمل جراحی، ناشتا باشد تا شانس بروز آسپیراسیون به حداقل برسد و همچنین، از آنجایی كه احتمال بروز عوارض بعد از زایمان نیز طی 24 ساعت اول بعد از سزارین بالاست، بهتر است كه بیمار در طی این 24 ساعت ناشتا بماند و غذایش را صرفا از طریق سرم های خوراكی دریافت كند.
پس از سزارین، زائو تحت چه شرایطی از اتاق ریكاوری خارج می شود؟
ج: شرط اول خروج از ریكاوری این است كه زائو كاملا به هوش آمده باشد و شرط بعدی این است كه خونریزی اش به حداقل كاهش پیدا كرده باشد. ضمنا فشار خون بیمار نیز باید به شرایط پایداری رسیده و ادرارش هم باید جریان پیدا كرده باشد، حداقل به میزان 30 سی سی در ساعت.
آیا در شرایط معمول پس از سزارین باید داروی خاصی برای بیمار تجویز شود؟
ج: بله، تا زمانی كه بیمار در بیمارستان بستری است معمولا هر شش ساعت آنتی بیوتیك وریدی دریافت می كند و بعد از ترخیص از بیمارستان نیز می توان تا هفت روز برای بیمار آنتی بیوتیك خوراكی تجویز كرد.
سوند ادراری را چه مدتی بعد از سزارین، بیرون می آورند؟
ج: در شرایط طبیعی، سوند فولی را باید 12 ساعت بعد از عمل و یا صبح روز بعد از عمل خارج كرد.
پس از چه مدتی، بیمار می تواند از تخت پایین بیاید و شروع به راه رفتن كند؟
ج: حركت دادن بیمار را باید هر چه زودتر شروع كرد. در بیشتر موارد، درست روز بعد از عمل، بیمار باید حداقل دو بار و با كمك همراه از تخت خارج شود. در روز دوم بعد از عمل، بیمار می تواند با كمك همراه در بخش قدم بزند. با حركت دادن زودرس بیمار، شانس ایجاد لخته های خونی در عروق بیمار و به حركت افتادن این لخته ها در مسیر گردش خون به حداقل می رسد.
آیا بیمار می تواند غذا خوردنش را بلافاصله با صرف غذاهای معمولی شروع كند؟
ج: نه، در اكثر بیماران رژیم مایعات روز بعد از عمل شروع می شود و در روز دوم بعد از عمل معمولا رژیم غذایی عادی آغاز می شود. اما در مواردی كه داخل شكم، دستخوش دستكاریهای شدید شده باشد و یا عفونت های گسترده ای اتفاق افتاده باشد، معمولا رژیم غذایی مایعات نیز با تاخیر آغاز می شود.
شستشوی محل بخیه ها از چه زمانی بلامانع است؟
ج: از روز سوم به بعد، دوش گرفتن برای این محل نیز بلامانع است اما تا قبل از آن، محل بخیه ها باید هر روز معاینه شود و با مواد ضد عفونی كننده ای مانند بتادین شستشو داده شود و پانسمان گردد. بخیه ها را به طور معمول در روز چهارم بعد از عمل بیرون می كشند.
شایع ترین عوارض احتمالی سزارین چیست؟
ج: عوارض بیهوشی نظیر آسپیراسیون (برگشت محتویات گوارشی به مجاری تنفسی) و آسیب های ریوی ناشی از آن، عفونت های موضعی، عفونت های گسترده، خون ریزی شدید، لخته شدن خون در عروق خونی و به جریان افتادن این لخته ها در مسیر جریان خون كه البته بسیار خطرناك است، صدمه دیدن دستگاه ادراری، وارد آمدن آسیب هایی به مغز یا نخاع بچه و شكستگی های استخوان جمجمه، ران و اعضای دیگر بچه.
معمولا چند روز بعد از سزارین، زائو ترخیص می شود؟
ج: در صورتی كه عوارض بعد از زایمان وجود نداشته باشد، مادر می تواند در روز سوم یا چهارم بعد از زایمان از بیمارستان مرخص شود. در نخستین هفته بعد از زایمان، فعالیت های مادر باید به مراقبت از خود و بچه اش محدود شود و نخستین ویزیت بعد از زایمان نیز بهتر است كه سه هفته بعد از ترخیص باشد.
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:16
دانستنی های علمی
قمپز ( در اصل قپوز) نام توپی است که عثمانیها در سلسله جنگهایی که با ایران داشتهاند مورد استفاده قرار میدادند. این توپ اثر تخریبی نداشت چرا که در آن از گلوله استفاده نمیشد و فقط از باروت و پارچههای کهنه که با فشار درون لوله توپ جای میدادند تشکیل شده بود. هدف از استفاده آن ایجاد رعب و وحشت در بین سپاهیان و ستوران بوده است. در جنگهای اولیه بین ایران و عثمانی، این توپ نقش اساسی در تضعیف روحیه سربازان ایرانی داشت ولی بعدها که دست آنها رو شد، دیگر فاقد اثر اولیه بود و هر گاه صدای دلخراش این توپ به صدا در میآمد، سپاهیان میگفتند: نترسید، قمپز در کردند.
ببینم شما هم تا حالا قمپز در کردهاید؟ پنج شنبه 1/2/1390 - 2:9
سخنان ماندگار
به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن میكنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك كنند.
به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر برده عادات خود شوی،
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میكنند،
دوری كنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر هنگامی كه با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی،
كه حداقل یك بار در تمام زندگیت
ورای مصلحتاندیشی بروی.
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نكن!
پابلو نرودا
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:8
سخنان ماندگار
حقیقت آدمی چیزیست ورای نژاد، جغرافیا، آئین و فرهنگ؛ اینها وطن حقیقی ما نیستند، منزل ما کبریاست.
هیچ کس مسلمان، ترک، هندو، مسیحی و... به دنیا نمیآید؛ اما همه انسان زاده میشوند با نفخهای از روح الهی در جان خویش.
آنچه شایستهٔ تقدیس و احترام است، همین نفخه است، باقی همه اعتبارات و وهم و خیال.
ستاره میدرخشد و حداقل یک نفر هست که سرش را بالا بگیرد و به آن نگاه کند.!!
ما اینجا نیستیم که به امور پیشپا افتاده بپردازیم، ما بخشی از یک پروژه عظیم هستیم؛ همهٔ هستی در ما پیچیده است. فراموش کردهایم که دنیا چیزی نیست جز یک مدرسهٔ بزرگ فراموش کردهایم که آمدهایم تا چیزی را تجربه کنیم و برویم، عشق را.!!
پیشه اصلی همهٔ من و ما عاشقی بوده، نه گدایی، ما امپراطور اقلیم وجودیم، گاهی از خود بپرسیم در این مقام چه میکنیم ؟؟!!
یادمان باشد گنجهای بزرگ، دادنی نیستند، برداشتنیاند.
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:7
ازدواج و همسرداری
در زندگی زناشویی وقت برای همه چیز هست. وقت هست که روی حرفتان بایستید، وقت هست عذرخواهی کنید، و متاسفانه وقتی هم میآید که باید اشتباهتان را بپذیرید. کنفسیوس میگوید، "مردی که اشتباه کند و آن را اصلاح نکند، اشتباه دیگری مرتکب خواهد شد." اولین قدم در اصلاح یک اشتباه، مخصوصاً در زندگی زناشویی، قبول اشتباه است.
اشتباه به هر شکل و اندازه ای اتفاق میافتد. بعضی از آنها مثل خیانت بسیار جدی هستند و بعضی مثل گفتن یک دروغ مصلحتی کوچک و بی اهمیت به نظر میرسد. مسئله این است که زندگی زناشویی همیشه برمبنای اعتماد ساخته می شود و زوجین باید بتوانند اینقدر احساس امنیت و صداقت داشته باشند که اشتباهشان را به همسر خود اعتراف کنند. خیلیها شاید بتوانند عذرخواهی کنند اما قبول کردن اشتباهشان را گردن نمیگیرند. معنی آن این است که آنها به خاطر اینکه طرف مقابل متوجه کارشان شده عذرخواهی میکنند و توجیه نشدهاند که کارش اشتباه بوده است. به همین دلیل خیلی مهم است که هر دو طرف باید اطمینان داشته باشند که اعتراف به اشتباهشان عواقب بدی برایشان نخواهد داشت. درست مثل کودکی میماند که موقع ناخنک زدن به ظرف شیرینی دستگیر شده است. ممکن است عذرخواهی کند اما تا زمانیکه متوجه نشده است که نباید اینکار را بکند، آن را ادامه خواهد داد.
برای قبول کردن اشتباهتان باید بتوانید غرورتان را زیر پا بگذارید. اما به خاطر داشته باشید که عشق غرور نیست و باید با همسرتان صاف و رو راست باشید. نباید هیچ قضاوتی بینتان باشد، تنها چیزی که باید وجود داشته باشد، عشق بی قید و شرط است. البته ندرتاً این اتفاق میافتد ولی باید اینگونه باشد. و تنها راه رسیدن به چنین رابطه ای داشتن احترام متقابل است. در اکثر مواقع افراد به این دلیل به همسرانشان دروغ میگویند که همسرشان یک سیستم اعتقادی متفاوت با آنها دارد و تصور میکنند که با دنبال کردن سیستم اعتقادی خودشان موجب بروز ناراحتی بین آنها خواهد شد. مشکل این مسئله این است که وقتی اشتباهی مرتکب میشوید و سعی میکنید آن را پنهان کنید واقعاً باور ندارید که کارتان اشتباه بوده است. و قبول کردن اشتباهتان اینطور میشود که حرفی را میزنید که به آن اعتقاد ندارید. به همین دلیل خیلی مهم است که با همسرتان کاملاً صادق باشید. کسی نمیگوید که در همه چیز—یا حتی نصف مسائل زندگی-- باید با هم توافق داشته باشید اما باید بتوانید صداقت داشته باشید. اگر نتوانید مطمئناً دچار مشکل میشوید.
یک نکته درمورد قبول اشتباهات در زندگی زناشویی این است که میتوانید کمی اعتبار از دست رفته را نزد همسرتان دوباره به دست آورید. توجیه کردن رفتارتان و انداختن تقصیر به گردن دیگران موجب غرور و تکبر میشود که در هیچ رابطهای چندان جالب نیست. شاید تعجب کنید که چرا برای همه اینقدر سخت است که اشتباهشان را بپذیرند. واقعیت این است که این مشکل مربوط به روان انسان مربوط است. سیستم روانی درونی ما کمکمان میکند در زندگی تصمیم بگیریم. این یعنی ذهن ما اینطور برنامهریزی شده است که بطور مداوم به دنبال دلایل عملی برای توجیه کارهایمان است. به همین دلیل با اینکه اشتباه میکنیم، فرایند فکری برای خود ایجاد کرده ایم که باعث میشود احساس کنیم کار درستی انجام میدهیم. برای بعضی این ویژگی آنقدر قوی است که ذاتاً نمیتوانند اشتباهشان را قبول کنند.
اگر به گذشته تاریخ نگاه کنید، از رفتار و اعمال پرزیدنت کندی چیزهای زیادی درمورد قبول اشتباه در ازدواج یاد میگیرید. او بهجای اینکه توجهات را از اشتباهاتش دور کند، اشتباهاتش را کامل میپذیرفت و مسئولیت فاجعههای ایجاد شده را گردن میگرفت. او باور داشت که خیلی مهم است اشتباهات خود را بپذیرید. بااینکه مکن بود موقعیت فاجعهآمیز باشد، با قبول اشتباهات محبوبیت او بعد از آن اتفاق ده ها برابر میشد.
این ویژگی در همه انسانها وجود دارد، خود شما هم همینطور. وقتی میبینید بدون قبول کردن اشتباهتان بخاطر چیزی عذرخواهی میکنید، باید فکر کنید چرا اینقدر سخت است که اشتباهتان را بپذیرید. دلایلی که باعث شد تصمیم بگیرید آن کار را انجام دهید را مرور کنید و سعی کنید چیزی در آن اشتباه پیدا کنید که ازدواجتان با کمک آن رشد کند.
در بسیاری از روابط توانایی عذرخواهی کردن و قبول اشتباه نامتعادل است. یک طرف ممکن است برای قبول اشتباه خود و عذرخواهی کاملاً مایل و راحت باشد درحالیکه این کار برای طرف مقابل سخت است. وقتی این اتفاق می افتد، زوج از هم دور میشوند و ارتباط در بسیاری جوانب ازدواج برهم میخورد. اصلاح این وضعیت تقریباً سخت است، مخصوصاً اگر سالها از روی آن گذشته باشد. نکته این است که بگویید اشتباه کرده اید و توام با آن از ته دل فهمیده باشید که کارتان اشتباه بوده است. وقتی شما و همسرتان بتوانید اشتباهات خود را بپذیرید نه تنها رابطه تان قویتر و صادقانهتر میشود بلکه مفهوم بهتر و والاتری نیز میگیرد.
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:6
داستان و حکایت
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: من رفتنی ام!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم
کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن
آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!ا
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!ا
هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد...
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:2
سخنان ماندگار
رانسان سه راه دارد:
راه اول از اندیشه میگذرد،
این والاترین راه است.
راه دوم از تقلید میگذرد،
این آسانترین راه است.
و راه سوم از تجربه میگذرد
این تلخترین راه است.
کنفوسیوس
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:1
داستان و حکایت
جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی، با لباس ژنده و پر گرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید.
چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود.
او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ و تازه خیره شد.
اما بی پول بود.
بخاطر همین دو دل بود که پرتقال را به زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدائی کند.
دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس می کرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید.
بی اختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و.... پرتقال را از دست مرد میوه فروش گرفت.
میوه فروش گفت : بخور نوش جانت ، پول نمی خواهم
سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلو دکه میوه فروش ظاهر شد.
این دفعه بی آنکه کلمه ای ادا کند ،صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت، فراری دهان خود را باز کرده گوئی میخواست چیزی بگوید، ولی نهایتاً در سکوت پرتقال ها را خورد و با شتاب رفت.
آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع می کرد، صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد.
میوه فروش مات و متحیر شد وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت.
عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت.
زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بعنوان جایزه تعیین کرده بودند.
میوه فروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت.
پلیس ها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند.
سه چهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوه فروشی ظاهر شد، با همان لباسی که در عکس روزنامه پوشیده بود.
او به اطراف نگاه کرد، گوئی متوجه وضعیت غیر عادی شده بود.
دکه دار و پلیس ها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیر نظر داشتند.
او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و به زمین انداخت و با بالا نگهداشتن دو دست خود به راحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر گردید.
موقعی که داشتند او را می بردند زیر گوش میوه فروش گفت : "آن روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان".
سپس لبخند زنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد.
میوه فروش با شتاب آن روزنامه را بیرون آورد و در صفحه پشتش، چند سطر دست نویس را دید که نوشته بود : من دیگر از فرار خسته شدم از پرتقالت متشکرم .
هنگامی که داشتم برای پایان دادن به زندگیم تصمیم میگرفتم، نیکدلی تو بود که بر من تاثیر گذاشت.
بگذار جایزه پیدا کردن من ،جبران زحمات تو باشد !!!!
پنج شنبه 1/2/1390 - 2:0
تزیینات و دکوراسیون
اسباب کشی تجربهای است که فقط بعضی از افراد آن را "مفرح" مینامند. اما با رعایت نکاتی که در این مقاله ذکر میکنیم، برای نقل مکان به خانه جدید کاملاً آماده خواهید بود.
این اسباب کشی مطمئناً خیلی از زمان شما را خواهد گرفت: بسته بندی کردن وسایل، نقل مکان، تمیز کردن خانه جدید و چیدن دوباره وسایل.
وقتی وارد خانه جدیدتان میشوید، تازه با مشکلات بیشتری روبه رو میشوید. ممکن است نتوانید تصمیم بگیرید که هر چیز را باید کجا بگذارید اما بعد از مشکلات منتقل کردن آنهمه وسایل از خانه قبلی تنها چیزی که واقعاً غیرقابل تحمل خواهد بود یک تصمیم یا پروژه بزرگ دیگر مثل این است.
اما انجام بعضی کارها قبل از اسبابکشی باعث میشود کارها آنقدرها هم سخت پیش نرود. اگر شما هم می خواهید به خانه جدید نقل مکان کنید، لازم نیست هیچ کاری انجام دهید! خوش به حالتان!!
اما اگر خانه ای گرفته باشید که از موکت هایش بیزارید، احتمالاً فکر میکنید که اول باید نقل مکان کنید و بعد فکری به حال موکتهای زشت خانه کنید. اما چه باید بکنید؟ الان به آن مشکل رسیدگی کنید یا بگذارید برای بعد از اسبابکشی؟
شاید تصمیم بگیرید که به اندازه کافی الان مشکل دارید و این کار را میتوانید برای بعد از اسبابکشی بگذارید. شاید هم بودجه یا زمان کافی برای اینکار را فعلاً نداشته باشید. اما مطمئن باشید که اگر کار را برای بعد بگذارید بیشتر از الان وقت و هزینه خواهد برد.
تغییر کفپوش خانه پروژه عظیمی است و اگر پول کافی داشته باشید و تصمیم بگیرید که قبل از اسباب کشی اینکار را انجام دهید مطمئن باشید که به نفعتان خواهد بود. اگر اینکار را قبل از نقل مکان نکنید، بعدها مجبور خواهید شد که کلیه لوازمتان را در یک اتاق انبار کنید تا بتوانید کفپوش بقیه خانه را عوض کنید. اینکار نه تنها برای شما بلکه برای نصاب های کفپوش هم خیلی سخت خواهد بود. اگر تصمیم میگیرید که قبل از اسباب کشی اینکار را تمام کنید حتماً از قبل کفپوشهای موردنظرتان را سفارش دهید و طوری برنامهریزی کنید که حداقل یک تا دوز قبل از اسبابکشی شما، کار تعویض کفپوشها تمام شده باشد. کفپوشهای جدید را با پارچه بپوشانید تا کارگرها موقع جابه جا کردن وسایل به آنها صدمه نزنند. و وقتی مبلمان را در جای مخصوص خود قرار دادند، آنوقت سختترین قسمت کار تمام شده است.
در زیر به چند مورد دیگر از پروژه هایی که قبل از اسبابکشی باید تمام کنید اشاره میکنیم.
پروژه هایی را انتخاب کنید که از همه سختتر هستند. اگر بودجه تان اجازه نمیدهد که کفپوش کل خانه را عوض کنید، اشکالی ندارد، اینکار را فقط برای سالن اصلی انجام دهید. اگر نمیتوانید برای نقاشی تکتک اتاقها تصمیم بگیرید، اینکار را فقط برای اتاقهایی بگیرید که تصمیم گرفتن درمورد آنها آسانتر است.
نقاشی – اینکار را چه خودتان انجام دهید یا کسی را استخدام کنید که برایتان انجام دهد، مطمئناً انجام آن برای یک اتاق خالی از اثاثیه بسیار راحتتر خواهد بود چون دیگر نیازی به جابه جا کردن وسایل و لوازم و برداشتن تابلوها و آینهها نخواهد بود. قبل از اینکه کارگران وسایلتان را به خانه جدید بیاورند، باید چند روزی از نقاشی خانه گذشته باشد.
اگر بخواهید خودتان اینکار را انجام دهید معمولاً خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنید زمان میبرد به همین دلیل بهتر است که یک گروه متخصص را استخدام کنید که طی یک تا دور اینکار را برایتان تمام کنند. حتی اگر فقط یک قسمت از خانه جدید را قبل از اسباب کشی نقاشی کنید خیلی در وقتتان صرفه جویی خواهد شد. اگر نمیتوانید درمورد رنگها تصمیم بگیرید، میتوانید یک پسزمینه سفید، بژ روشن یا هر رنگ دیگری که برای پسزمینه دوست دارید را استفاده کنید. بستگی به این دارد که با لوازم خانهتان چه رنگی بیشتر جور باشد. بعد میتوانید وقتی به خوبی تصمیمتان را گرفتید رنگ دیگری به آن اضافه کنید.
عوض کردن قفلها – یکی از کارهایی که لازم است برای ایمنی خانه انجام دهید تعویض قفل و کلیدهاست. ممکن است مالک قبلی یک نمونه از کلید را به یکی از همسایه ها، کارگر خانه یا آشنایان داده باشد و اگر قفل و کلیدها را به کلی عوض کنید خیالتان راحتتر خواهد بود. اینکار را باید بلافاصله بعد از نقل مکان انجام دهید.
سیستم کمدها – مرتب و منظم کردن وسایل در خانه جدید احساس خیلی خوبی به شما خواهد داد. داخل کمدها را میتوانید با اضافه کردن کشو و سبدهای مخصوص و ریل چوب رختی سازماندهی کنید اما دقت کنید که اینکار باید حتماً قبل از نقل مکان انجام شود چون درغیراینصورت مجبور خواهید شد همه وسایل را یک بار دیگر بیرون بیاورید و ممکن است وسایلتان یک یا دو روز روی تخت و زمین بیفتد تا کار کمدها تمام شود. اگر از یک متخصص بخواهید اینکار را برایتان انجام دهد کار خیلی زود تمام خواهد شد اما اگر خودتان تصمیم بگیرید که کار را تمام کنید، ممکن است بیشتر طول بکشد. اگر قبل از نقل مکان خانه را بررسی کنید میتوانید قبل از آوردن اسباب به خانه جدید سیستم داخل کمدها را سفارش دهید.
تنظیمات الکتریکی – اگر خانه ای که میخواهید به آن نقل مکان کنید نوساز باشد کلید و پریزهای برق مطمئناً مشکلی نخواهند داشت اما برای خانه های قدیمیتر اوضاع کمی سختتر میشود. اینکار را میتوانید همیشه انجام دهید اما انجام آن در خانهای که هنوز لوازم وارد آن نشده است بسیار راحتتر است. یادتان باشد که برقکارها ساعتی پول میگیرند و اینکار را میتوانند با ایمنی و سرعت بالاتری برایتان انجام دهند. شاید بخواهید چراغهای بعضی قسمتها را اضافه کنید مثلاً نور بیشتری در آشپزخانه بخواهید یا بخواهید که در کمددیواریها هم لامپ داشته باشید که باید از برقکار بخواهید برایتان سیم بکشد.
انبار و پارکینگ – آیا پارکینگ خانه به صورتی هست که بتوانید ماشینتان را آنجا پارک کنید یا پارکینگ خانه به محلی برای انبار کردن وسایل اضافه تان تبدیل خواهد شد؟ برای انبار کردن وسایل بهتر است انباری خانه را طبقه بزنید و انبار کردن وسایل را به صورت سیستماتیک انجام دهید تا دفعه بعدی که به یک وسیله نیاز پیدا کردید با راحتی بیشتری آن را پیدا کنید. نکته دیگری که بد نیست رعایت کنید این است که موقع بسته بندی وسایل در خانه قبلی، وسایلی که باید به انباری بروند را در جعبه های مجزا قرار داده و روی آن بنویسید "انبار" تا موقع اسباب کشی مستقیماً به انبار برده شوند.
بااستفاده از نکاتی که در این مقاله ذکر کردیم، میبینید که نقل مکان به یک خانه جدید آنقدرها هم بد نیست.
پنج شنبه 1/2/1390 - 1:59