چهره خوانی : چـهره خـوانـی به این مـعـنـا است که شما فـقــط با با نگاه کردن به صورت اشخاص پی بـه خـصـوصـیات اخلاقی و شخصیتی او ببرید.
چـهره خـوانـی توسـط مردم در اعصار مختلف انجام شده است و شـناخـتـن افراد تنها از روی خصوصـیات ظـاهـری آنها مساله بسیار جالبی است ، نـکات ظـریف و دقیـق وپیچیدگی های بسیاری در علـم چـهـره خـوانـی وجـود دارد ولی من در اینجا به بیان نکات اصلی تر و مهمتر آن بسنده میکنم.
بشر در طول قرون متمادی سعی نموده تا با پیوند زدن خصـیصـه هـای صـورت افـراد بـه ویژگیهای شخصیتی، متوجه افکار و درون دیگران شود ، با گـذشـت سـالها علم چهره شناسی نیز گسترش یافته و به شاخه های مختلف تقسیم میشود.
نمونه هایی از علوم چهره خوانی عبارتند از : متوپوسکپی : علم پی بردن به درون آدمی از روی خطوط روی پیشانی ؛ فرنولوژی : علم جمجمه خوانی و مطالعه طرز تشکیل جمجمه ؛ فیزیـوگـنومی یا عـلم چـهره شـنـاسی ، موضوعی است که به آن خواهیم پرداخت ؛ این علم به ما می آموزد که چگونه از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم.
امروزه دانشمندان به چنین علومـی ، شـبـه علـوم اطـلاق کرده و بـهای زیـادی بــه آن نمیدهند و هـمانند عـلومی مانـنـد طالع بـینی به آنها مینگرند یعنی علوم اثبات نشده ولی بیضرر ! با این وجود هنوز بسیاری از مردم چهره خوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد میدانند.
چیزی که اهمیت دارد این اسـت کـه چـهره را بصورت کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تا رسیدن به همه حقایق از قضاوتهـای شـتابزده اجتناب کنید ؛ زیرا اثر مثبت یک قسمت از چهره میتواند اثر منفی قسمت دیگر را خنثی نماید.
بررسی فرم و شکل صورت
صورت دراز و کشیده : افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموما" دارای صـبر و تحمل زیاد بوده و توانایی حل مشکلات در آنها بیشتر است ؛ جـذابـیـت و خوش ترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آنها معمولا کارهای خـود را نـیـمـه تمام رها نکرده و عادت به انجام امور بطور کامل دارند.
صورت گرد : این شکل دلالت بر امیدواری و زنده دلی و انرژی دارد و اینگونه افراد میتـوانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند.
صورت پهن : اینگونه اشخاص بردبار و مهربان بوده و معمولا افراد روشنفکری میباشند.
صورت چهارگوش : اینگونه اشخاص طرفدار استقلال فردی و فردگرایی اند ، انها سخت کوشند و بـرای دسـتـیـابی بـه آرزوها تلاش میکنند ، زیرکی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب میشود.
بررسی شکل پیشانی
پیشانی صاف : کسانیکه که دارای خطوط در پیشانی نیستـنـد افـرادی اندیشمند و همیشه در حال تفکر میباشند و در تصمیم گیریها سریع و منطقی عمل مینمایند.
پیشانی چروکیده : وجود خطوط در سطح پیشانی نشان میدهد که ایـن افراد به سرعت هیجان زده و احساساتی شده و سریع آشفته و پریشان حال میگردند.
بررسی فرم چشم ها
رمانها، داستانها و اشعار بسیار زیادی در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی انسان نوشته شده است ؛ چشمها هیچ گاه دروغ نمیگویند و بیانگر احساس درونی و واقعی ما میباشند.
اضطراب : اگر بین عنبیه و پـلک پـایینی هـر دو چشم مـقداری سفیدی وجود داشت، آن شخص انسانی مضطرب و نگران است.
تندخویی : اگر بالای عنبـیه بخشی سفید رنگ وجود داشت علاوه بر استرس نشان گر تندخویی و پرخاشگری در فرد است.
روان پریشی : چنـانچه دور تا دور عنبیه را سفیدی فرا گرفته باشد و چسم در وسط قرار گیرد نشانگر عدم تعادل و پایداری روحی و روانی فرد خواهد بود.
شادی : وجـود خـطوط کـوچـک در خـارج از چـشم ها حاکی از خنده رویی و شاد بودن فرد میباشد.
بررسی شکل ابروها
ابرو صاف : صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه ، تفکر و ایده گرایی فرد میباشد.
ابرو کمانی : افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هسـتند از حـکایـت ها و داسـتـانـهـای واقعی لذت میبرند و افرادی مهربانند.
ابرو باریک : اینگونه افراد معمولا دارای اعتماد به نفس اندکی میباشند بخصوص اگر ابـروی آنها بجز باریکی، بالا و گرد نیز باشد.
ابرو پیوسته : پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دائما" در حال تفکر و اندیشـه بـوده و ایده های جالبی در سر دارد.
بررسی پلک ها ، پشت چشم
پشت چشم یا پلک کوچک : اگر فاصـله بـین بالای پلک و مژه کم باشد بیانگر اسـتقلال فرد میباشد و اینکه آن فرد حتی ممکن است بصورت ارادی خودش را به دیگران نزدیک نکند.
پشت چشم یا پلک بلند : بلند بودن پلک دلالت بر وابستگی شدید فرد به دیگران و نزدیکان دارد.
بررسی فرم بینی
بینی کوچک : گفته میشود اشـخاصی که بـیـنی کـوچـک دارنـد ذاتـا" افـرادی ضعیف و اغلب غیرقابل اتکاء بوده و در تصمیم هایشان استوار و ثابت قدم نمیباشند.
بینی بزرگ : بزرگی بینی نشانه ابتکار و عزم و اراده میباشد و یک شـخصـیت استوار و قـوی که اثرش را در همه جا برجای خواهد گذاشت.
بینی تیز : تیز بودن نوک بینی نشانگر این است که فرد خود را مقید به رعـایـت آداب و رسـوم ندانسته و با اطرافیان براحتی برخورد میکند ؛ ایـنگونه افراد خـود را بـاور داشـتـه و بی باکانه و متهورانه خود را به دیگران نزدیک میکنند.
بینی عقابی : خودخواهی، دودلی و حساس بودن از جمله ویژگی های کسانی است که دارای چنین بینی میباشند.
بررسی فرم گوش ها
گوش کوچک : کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس نا امنـی در افـراد اسـت ، هر چند اینگونه افراد میدانند که چه میخواهند و معمولا" سخت کوش و کاری هستند.
گوش بزرگ و دراز : این قبیل افراد معمـولا انـعـطاف پـذیـر نـبـوده و به سـختی آرام و بی خیال میشوند.
گوش پرمو : افرادی که دارای گوشهایی پرمو هـستند مـعـمـولا وسـواسـی و نـکـته بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف میکنند.
بررسی فرم گونه ها
گونه برجسته : برجسـتـگی گـونه نشـانگر قـدرت، انـرژی و اعـتماد بنفس است و کسانی که دارای گـونه بـرجسته اند تمایل بیشتری برای پذیرفتن اشتباهات دیگران دارند.
گونه گود : علاوه بر جذابیت و زیبایی دلیلی بر خوش مشربی و سازگاری فرد میباشد.
بررسی فرم چانه و فک
فک چهارگوش : افـراد با فـک چـهار گـوش انـسانهای تـسخیر ناپذیر و سرکش میباشند و توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.
چانه برآمده : اینگونه افراد، اشـخاصی خودستـا بوده و تصـور میکنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف کس دیگری را قبول نداشته و خود را عقل کل میدانند.
بررسی فرم لب ها
لب قلوه ای : لب های قلوه ای علاوه بر زیباتر نمودن صورت نشانه بخشش و گشاده دستی میباشد و معمولا اینگونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو کنند.
لب نازک : نازک بودن لب بیانگر خویشتن گرایی ذاتی در اشخاص است و این افراد به نسبت دیگران احساسات کمتری از خود نشان میدهند.
لب بالایی نازک و لب پایینی قلوه ای : نشانه این است که فردی متـقـاعد کنـنـده و مـجاب کننده میباشد.
5 پایان
غافلگیرکننده فیلم که مغزتان را میخورد
هنگامی که در انتهای یک داستان
پیچش داستانی روی می دهد، به ویژه اگر دیدگاه مخاطبان را پیرامون حوادث قبلی داستان
عوض کند، تحت عنوان پایان غافلگیر کننده شناخته می شود. پیچش داستانی در واقع تغییر
در روند یا نتیجه مورد انتظار بیننده است.
به گزارش مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران، هنگامی که در انتهای یک داستان پیچش
داستانی روی می دهد، به ویژه اگر دیدگاه مخاطبان را پیرامون حوادث قبلی داستان عوض
کند، تحت عنوان پایان غافلگیر کننده شناخته می شود. پیچش داستانی در واقع تغییر در
روند یا نتیجه مورد انتظار بیننده است که تا انتهای فیلم او را مشتاق و سرگرم نگه
می دارد.
1. ممنتو
(Memento)
لئونارد با بازی «گای پیرس»، دچار فراموشی کوتاه مدت است و
با کمک تاتو روی بدن و گرفتن عکس و یادداشت جمله های کوتاه سعی می کند تا قاتل همسر
خود را بیابد. این فیلم دو خط داستانی دارد: یکی به جلو پیش می رود و دیگری به عقب
بر می گردد و آنها در جایی به هم می رسند که پیچش اصلی فیلم است و ما هرگز آن را
نمی بینیم. در این فیلم لئونارد در حال تعقیب قاتل همسرش است تا او را به قتل
برساند پس اصلا عجیب نیست او در این مسیر مردی را بکشد.
پیچش داستان: او
قاتل همسر خود را حدود یک سال پیش به قتل رسانده است. از همان زمان، یک کارگاه
خصوصی به نام «تدی» از او برای کشتن مردان دیگری که نام و شخصیت مشابه قاتل داشته
اند، استفاده می کند. در انتهای فیلم می بینیم که لئونارد عکسی را می سوزاند که می
تواند همه اتفاق ها را به او یادآوری کند و شماره پلاک اتومبیل تدی را روی بدن خود
تاتو می کند که در انتها، منجر به مرگ تدی می شود.
2. شاتر آیلند (Shutter Island)
تدی،
با بازی «لئوناردو دی کاپریو»، یک مارشال آمریکایی است که به همراه همکار خود به
جزیره شاتر فرستاده می شوند تا درباره مفقود شدن یکی از خطرناکترین مجرمان روانی
تحقیق کنند. این بیمار زنی به نام ریچل است که به جرم خفه کردن ۳ فرزند خود در آب
محکوم شده است. اما واقعیت این است که تدی بیشتر برای یافتن قاتل همسرش پا به این
بیمارستان گذاشته است. مردی به نام «لائدیس» به عمد آتش سوزی ایجاد می کند و همسر
او را به قتل می رساند. اما جستوجوی تدی در این بیمارستان بی نتجیه می
ماند.
پیچش داستان: تدی در واقع همان لائدیس است. تدی، همسر خود را پس از
اینکه فرزندانشان را در آب غرق کرده بود، به قتل می رساند و در بیمارستان روانی
بستری می شود. پزشک معالج تدی به امید بهبود وضعیت ذهنی به او اجازه می دهد تا به
برای خودش نقش مارشال را بازی کند. در انتهای فیلم، تدی/ لائدیس متوجه وضعیت دوگانه
خود می شود. او نمی تواند درد قاتلِ همسر خود بودن را تحمل کند و وانمود می کند به
وضعیت ذهنی قبلی خود بازگشته است و می گوید: «کدامیک بدتر است؟ زندگی همچون یک
انسان نابکار یا مرگ همچون یک مرد خوب؟» و به او پیشنهاد می شود تا بخشی از مغز خود
را بردارد.
3. روانی
(Psycho)
فیلم روانی یکی از فیلم های دلهره آور آلفرد هیچکاک است که
«آلفرد پرکینز» در آن نقش آفرینی می کند. پرکینز در این فیلم نقش «نورمن بیتس» که
مالک یک مسافرخانه است را بازی می کند. «مارین کرین» منشی یک اداره است که 40 هزار
دلار از پول های رئیسش را می دزدد و در این مسافرخانه مخفی می شود. نورمن به همراه
مادرش در این مسافرخانه زندگی می کند. او برای مارین شام می آورد و در مورد بیماری
روحی مادرش با مارین صحبت می کند و وقتی مارین به او می گوید او را در یک بیمارستان
روانی بستری کند، بسیار عصبانی می شود. پس از آن نشان داده می شود این زن زیر دوش
حمام توسط فرد ناشناسی با ضربه های چاقو به قتل می رسد.
پیچش داستان: نورمن
بیتس به عنوان مادرش، مارین کرین را به قتل می رساند. نورمن سالها پیش مادر خود را
به قتل رسانده است و طوری وانمود و زندگی می کند که گویا مادرش زنده است. در واقع
او دچار دوگانگی شخصیت شده است و نقش خود و مادرش را همزمان بازی و زندگی می کند.
فردی که مارین را به قتل می رساند نیز شخصیت مادر در وجود نورمن است.
4. باشگاه مشت زنی (Fight Club)
فیلمنامه باشگاه مشت زنی بر اساس رمان «چاک پائولانیک»
نوشته شده است و پیچش داستان بسیار جالبی در خود دارد. حتی اگر این رمان را خوانده
باشید نیز همین پیچش را در کتاب اصلی متوجه خواهید شد. یک مرد بی خواب که نام و
نشانی هم ندارد (با بازی ادوارد نورتون) عادت دارد در جلسه های گروهی مردم شرکت کند
و خود را یک قربانی نشان دهد. او یک انسان کاملا معمولی است که حتی سیگار هم نمی
کشد. او در این جلسه ها با «تایلر داردن» (با بازی براد پیت) آشنا می شود که به
واسطه مشت زنی و خشونت، زندگی او را زیر و رو می کند.
پیچش داستان: تایلر
داردن هنگامی که راوی داستان می خوابد، دستگیر می شود. راوی تایلر دادرن را به ضرب
گلوله در سینه او به قتل می رساند که در فیلم به سر تایلر شلیک می شود و راوی دست
از برنامه ریزی برای او بر می دارد.
5. حس
ششم (The Sixth Sense)
این فیلم در مورد یک روانشناس به نام «مالکوم
کروئه» است که به پسری 8 ساله به نام «کلوئه سیر» که مشکل روانی دارد کمک می کند.
کلوئه می گوید می تواند افراد مرده را ببیند، پزشک با اینکه ابتدا این مساله را
انکار می کند اما کلوئه به او یادآوری می کند که او بیماری داشته که توسط او کشته
شده است. مالکولم تصمیم به کمک می گیرد به طوری که دیگر نمی تواند وقتی برای
بیماران خود صرف کند. در انتها، کلوئه قدرت پیدا می کند تا به کمک ارواح روی زمین
صلح برپا کنند.
پیچش داستان: مالکولم هنگامی که بیمارش به او شلیک کرده بود،
کشته شده بود و در طول زمانی که به کلوئه کمک می کرد، یک روح بیشتر نبوده است.
کلوئه باعث می شود تا رابطه مالکولم و همسرش با هم خوب شود و آرامش با هم باشند.