• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 8163
تعداد نظرات : 2195
زمان آخرین مطلب : 3488روز قبل
مهدویت

آورده اند: قوم حضرت ادریس(ع) بر او خیلی جفا کرد، تا اینکه خدا خطاب به ادریس فرمود اینان قدر پیامبر وحجت من را نمی دانند لذا تصمیم گرفته ام ، تورا از ایشان بگیرم و اینگونه غیبت چهل ساله ادریس آغاز گشته و قوم او دچار عذاب الهی گشتند.

 


چنان گرسنگی آنان را فرا گرفت که سنگ بر شکمشان می بستند ، پس از چهل سال فقهایی در میان ایشان ظاهر شدند و خطاب به مردم گفتند:
ادریس از میان ما رفت ولی خدای ادریس که هست، مگر ادریس از ما چه می خواست ؟ فقط یک جمله  ”در محضر خدا معصیت نکنید”.

 


مردم پذیرفتند و از همان لحظه توبه نموده و گناهان خود را تر ک کردند به محض این تصمیم ، خداوند به ادریس فرمود:
برخیز که بندگانم لایق گشته اند و زمان ظهور  تو فرا رسیده است ادریس خطاب به خداوند متعال عرضه داشت :خدایا اینان قوم فاسقی هستند و ممکن است توبه شان حقیقی نباشد.

 


به خاطر این ترک اولی و تعلل از سوی ادریس ، خدا ۳ روز گرسنگی  به او چشاند همانگونه که قومش این رنج را تحمل کرده بودند و پس از آن ادریس دو باره در میان قوم خود ظاهر گشت و به ادامه ماموریت الهی خود پرداخت.

 


آری ادریس پس از چهل سال دوباره ظهور کرد چون قومش لایق حضور حجت خدا شدند و شرط اصلی این ظهور اصلاح افراد آن جامعه بود.
ای کاش می دانستیم چون گنه کاریم و چون  ۱۱ حجت خدا را کشتیم خداوند آخرین گنجینه خود را از ما گرفت و تا روزی که همچون قوم ادریس پیامبر به این نتیجه نرسیم که دلیل غیبت چیزی جز گناه کاری ما نبوده خدا حجت خود را نخواهد فرستاد.

پنج شنبه 13/4/1392 - 11:6
اخبار

مطالعات جدید دانشمندان نشان می دهد برخی از میوه ها هنگام رشد کردن روی سطح پوست آنان باکتری های سفید برخی از مواد خود را بجای می گذارند که برای بدن بسیار مفید است.

 


هنگامی که میوه هایی مانند خیار، گوجه فرنگی در سطح خاک در حال رویش هستند باکتری های خاص با عمل های هوازی که سطح پوست میوه ها انجام می دهند باعث بوجود آوردن مواد آلی می شوند که آن مواد برای افزایش حافظه بسیار مفید است.

 


بررسی ها نشان می دهد همچنین موز ، نارگیل و خرما از دیگر میوه هایی هستند که روی سطح پوست آنها این مواد آلی مفید وجود دارد به همین دلیل عده ای براین باورند که همیشه باید میوه ها را قبل از مصرف خوب شست سپس مصرف کرد اما دانشمندان عکس این قضیه را صحیح می دانند و معتقدندمیوه هایی که خاک محل اصلی رویش آنهاست و روی درخت رشد نکرده اند را با کمی آب یا با یک دستمال مرطوب می توان شست و شست و شستشوی دقیق آنها لازم نیست.

 


همچنین خرما را هیچ وقت قبل از مصرف نشویید زیرا خرما روی پوست خود موادی دارد که آن مواد جذب آهن و قند درون خرما را در بدن افزایش می دهد و باعث عملکرد بهتر دستگاه گوارش می شود.

پنج شنبه 13/4/1392 - 11:3
دانستنی های علمی
 فرض کنید ظرفی پر از انواع میوه های مختلف جلوی شماست میوه مورد علاقه تان را بردارید ولی دقت کنید! ممکن است با انتخاب این میوه اسرار و رموز شخصیت شما به سرعت فاش شود

در حقیقت این تست روانشناسی به سادگی نشان می‌دهد که شخصیت افراد مختلف نسبت به انتخاب میوه مورد علاقه شان چگونه است….

 


سیب
اگر سیب میوه مورد علاقه شماست فردی افراطی هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی کاری را انجام می‌دهنید رک گو هستید و از مسافرت لذت می‌برید می‌توانید خیلی خوب رهبری یک گروه را به عهده بگیرید و کارها را پیش ببرید اشتیاق زیادی برای زندگی کردن دارید که این انگیزه شما از نظر اطرافیان بی همتاست

 


پرتقال
فردی صبور و پر طاقت هستید که اراده تان بسیار قوی است دوست دارید کارها را به اهستگی ولی بطور جدی انجام دهید خجالتی هستید و نزد اطرافیانتان قابل اعتمادید شریک زندگی خود را با دقت و تمام احساس قلبیتان انتخاب می‌نمایید و از هر گونه مشاجره و ناسازگاری اجتناب می‌کنید.

 


هلو
رفتار دوستانه ای دارید رک گو و پر حرف هستید که به جذابیت شما می‌افزاید رفتار ناشایست دیگران را خیلی سریع می‌بخشید و فراموش می‌کنید. برای رفاقت ارزش زیادی قائلید و رگه هایی از استقلال طلبی و بلند پروازی در شخصیت شما دیده می‌شود که باعث شده شخصی زرنگ و فعال جلوه کنید کمال طلب احساساتی صادق و با وفا هستید. بر هر حال دوست ندارید همه امیال خود را در مقابل دیگران نشان دهید.

 


گلابی
اگر تمام توجه تان را به کاری معطوف کنید می‌توانید آن را با موفقیت انجام دهید گاهی در انجام کارهایتان بی ثبات و متعییر هستید و مایلید که از نتایج سعی و تلاش خود خیلی سریع مطلع شوید از شرکت در بحث های خوب و مفید لذت می‌برید بی طاقت هستید و زود هیجان زده می‌شوید با توجه به اینکه به سرعت دوستی های خود را بر هم می‌زنید نگهداری رفقا برای شما چندان ساده به نظر نمی رسد.

 


گیلاس
اگر گیلاس میوه مورد علاقه شماست زندگی همیشه برایتان شیرین نیست و اغلب با فراز و نشیب های زندگی مواجه می‌شوید بجای داشتن در آمدی جزئی به شیوه ای برای دریافت مقداری زیادی پول فکر می ‌کنید ذهن خلاقی دارید و به دنبال فعالیت های خلاقانه هستید یک شریک زندگی صادق و با وفا محسوب می‌ شوید ولی ابراز احساسات برایتان کار ساده ای نسیت خانه شما در حکم پناهگاهتان است و از هیچ چیزی به اندازه اینکه در کنار فامیل های نزدیک و افراد مورد علاقه تان باشید لذت نمی‌برید

 


موز
فردی با محبت ملایم خونگرم و دلسوز هستید اغلب اوقات از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برید و کمی احساس ترس در شما دیده می شود برخی مواقع مردم از اخلاق خوب شما سو استفاده می‌کند شریک زندگی خود را تحت هر شرایطی که از نظر روحی و جسمی داشته باشید می‌پرستید و ارتباطات شما با دیگران در وضعیت متعادلی قرار دارد.

 


نارگیل
جدی متفکر و اندیشمند هستید اگر چه از روابط اجتماعی تان لذت می‌برید ولی در انتخاب شریک زندگی بسیار سخت گیر هستید در کارهایتان سر سختی و سماجت دارید ولی لزوما بی پروا نیستید زیرکی تیزهوشی و گوش به زنگ بودن از دیگر خصوصیات شخصیتی شماست باید مطمئن شوید که در هر زمینه ای و به ویژه از لحاظ شغلی در راس امور قرار دارید شریک زندگی شما باید فرد باهوشی باشد احساسات در زندگی برای شما مهم است ولی به طور حتم برایتان همه چیز نیست!

 


انگور سیاه
به طور کلی فردی مودبی هستید به سرعت عصبانی می‌شوید ولی خیلی سریع به حال اولیه باز می‌گردید از زیبایی در هر نوع ان لذت می برید فرد محبوبی هستید شما سرشت خونگرم و سخاوتمند دارید. میل زیادی برای زندگی در شما موج می زند و از انجام هر کاری که می‌کنید لذت می‌برید شریک زندگی تان باید در هیجانات شما سهیم شود و از پیشنهاداتتان لذت ببرید.

 


آناناس

به سرعت تصمیم می‌گیرید و در انجام کارهایتان سریع و چابک هستید تغییرات شغلی شما را نمی‌‌ترساند که این موضوع یکی از برتری های شخصیت شماست توانایی استثنایی در سازماندهی کارهایتان دارید و از حجم زیاد وضایف اطرافتان نمی‌هراسید سعی دارید در ورابط خود با دیگران متکی به نفس صادق و درستکار باشید دوستان خود را خیلی سریع انتخاب نمی‌کنید ولی اگر شخصی را برگزینید تا آخر عمر با شما خواهد بود به ندرت احساساتی می‌شوید و شریک زندگی تان اغلب تحت تاثیر یکرنگی شما قرار می‌گیرد ولی اجازه ندهید که به دلیل عدم توانایی شما در ابراز محبت ناامید شود.

پنج شنبه 13/4/1392 - 8:33
اخبار
با آمدن فصل گرما انواع و اقسام پشه و حشرات موذی از راه می رسند تا دمار از روزگارمان در بیاورند. نیش این حشرات بسیار آزار دهنده هست اما یک راه­ حل ساده وجود دارد که می­تواند در ظرف چند دقیقه خارش حاصل از نیش حشرات را از بین ببرد.

تمام کاری که باید انجام دهید این است که یک قاشق فلزی را با آب داغ گرم کنید و سپس آنرا مستقیما بر روی گزیدگی قرار دهید. آن را برای چند دقیقه محکم بر روی پوست تان فشار دهید. زمانی که آن را بردارید خارش از بین رفته ­است.

زمانی که پشه شما را می­ گزد پروتئینی زیر پوست تان تزریق می­ کند که مانع لخته شدن خون می­ شود. این پروتئین باعث خارش پوست تان می­شود اما این پروتئین در اثر حرارت ایجاد شده توسط قاشق داغ نابود می­ شود. ممکن است که برجستگی ناشی از گزیدگی چند روز باقی بماند اما خارش آن خوب می­شود!

پنج شنبه 13/4/1392 - 8:28
داستان و حکایت

مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!

 

پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»


پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌

 

سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟

 

هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.

 

مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌برای چه می خندی؟

 

نابینا پاسخ داد:اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود.

 

مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.

 

مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟

 

نابینا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. او باید با سختی و مشکلات فراوان زندگی کرده باشد.»

چهارشنبه 12/4/1392 - 8:13
عقاید و احکام
یکی از استادان شیخ مرتضی آقا تهرانی نقل می کرد که در خواب، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری رحمة الله را دیدم.

پرسیدم: آیا شما در آن عالم عذاب هم می شوید؟ فرمود: یک عذاب دارم و آن این حسرت و غصه است که چرا بیشتر به یاد خدا نبودم. دلم برای آن لحظاتی می سوزد که به یاد خدا نبودم. این بزرگ ترین عذاب برای من است.

براستی چرا انسان تا زمانی که در این عالم به سر می برد، به یاد خدا و ذکر خدا توجه ندارد.باید بدانیم که اگر در این دنیا نتوانستیم خدا را یاد کنیم، در آن دنیا نیز فرصتی داده نمی شود.بیاییم در شبانه روز، فرصتی را به او اختصاص دهیم.
در هنگام ظهر، اگر هم کاری داریم، به نماز اهمیت بیشتری دهیم، چون هیچ کاری مهم تر از نماز و ملاقات با خدا نیست. این کار اثر دیگری نیز دارد ؛ به ویژه برای کسانی که خانواده تشکیل داده اند، چرا که فرزندانشان نیز اهل نماز شده و برای نماز اهمیت قائل می شوند.

یکی از علل بی توجهی فرزندان به نماز، این است که هنگام نماز هر یک از پدر و مادر به کاری مشغول اند و لذا فرزند می پندارد که شاید نماز اهمیت چندانی ندارد، والا اگر بزرگ تر ها به نماز بایستند، کودکان نیز می آیند.متاسفانه بسیاری از خانواده ها به این امر چندان توجهی ندارد، اما آیا به راستی در برابر امور مادی و دنیوی نیز همین گونه ایم؟ اگر با کسی وعده ای بگذاریم تا مبلغی پول از او بگیریم، دیر و زود آن برای ما مهم نیست؟

چهارشنبه 12/4/1392 - 8:4
داستان و حکایت

پیامبرى ادریس (ع)
حضرت ادریس(ع)پس از آدم و شیث(علیه السلام)به مقام پیامبری برگزیده شد.او همواره مردم را به پرستش خدای یگانه و دوری ازگناه دعوت می کرد و پیروانش را به ظهور پیامبران بعدی، بویژه خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)، بشارت می داد.

 


در نام این پیامبراختلاف است. گروهی نامش را اخنوع و لقبش راادریس دانسته اند. دسته ای وی را «اوزریس» خوانده، ادریس رامعرف این نام شمرده اند. جمعی معتقدند نامش در تورات «اخنوع»یا «خنوع» است و «هرمس الهرامسه» و «مثلث النعمه » و «المثلث» لقب داده اند; زیرا ملک و حکیم و نبی بوده است.

 


علامه طباطبایی(ره)در این باره می فرماید: نام ایشان به زبان یونانی طرمیس بود که در زبان عربی اخنوع گفته می شود. اما بعضی دیگر می گویند: در زبان یونانی به ایشان ارمیس می گویند که درزبان عربی هرمس گفته می شود و خداوند عزوجل هم در کتاب قرآن ایشان را ادریس نامید.»

 


حضرت ادریس (ع) از جمله پیامبرانى است که در قرآن، از آنان یاد شده است خداى سبحان فرمود:
<وَإِسْمعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَاالْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصّابِرِینَ»؛ (۱) <وَاذکُرْ فِى الکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً * وَرَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیّاً»(۲)
قرآن، وى را به صفاتى، چون صبر و راستگویى و برخوردار از مقام برجسته، توصیف فرموده است. خلاصه نظر دانشمندان در باره وى این است که او نخستین پیامبرى بود که جبرئیل(ع) براى ارشاد و هدایت نسل (قابیل) بر او وحى نازل کرد تا از طغیان و سرکشى و کفر خویش دست برداشته و به پیشگاه خداوند توبه نمایند، و طبق دستوراتِ آیین او زندگى کنند.

 


قرآن، در باره زندگى و دستوراتِ دین و آیین ادریس (ع) مشروحاً سخن نگفته است، چنان‏که سند تاریخى و پا برجایى هم از زندگى او در دست نیست. معتبرترین کتابى که درباره او سخن گفته تاریخ الحکماء (۳) است که ما به بیان برخى مطالب پراکنده‏اى که در آن وجود دارد، مى‏پردازیم، البته نه به عنوان این‏که این مطالب حقایقى بى‏چون و چراست، بلکه از باب آگاهى.

 


خصوصیات ادریس
حضرت ادریس(ع)به کثرت درس و تعلیم و نشر احکام و سنن الهی مشهود بود و بدین سبب وی را «ادریس » نامیدند.او نخستین کسی بود که به نوشتن پرداخت و در علم ستاره شناسی وحکمت نظر کرد. خداوند وی را از اسرار و چگونگی ترکیب فلک ونقطه اجتماع ستارگان آگاه ساخت و شمار سالها و دانش ریاضی وهیئت به او آموخت.


وقتی ادریس به پیامبری مبعوث شد، مردم به هفتاد و دو زبان سخن می گفتند و خدای متعال همه آن لغات را به وی تعلیم داد. او همچنین نخستین کسی بود که حرفه و هنر دوزندگی داشت و لباس می دوخت. قبل از وی مردم پوست برتن می کردند. ادریس خیاط بود و در مسجد سهله بدین کار اشتغال داشت. آن پیامبر بزرگوار نخستین فرستاده خداوند بود که با اسلحه به جنگ دشمنان (فرزندان قابیل)رفت. یکی از فرزندان قابیل را به اسارت در آورد.

 


فرزندان ادریس
ادریس پیامبر فرزندان متعددی داشته که فقط نام «متوشلخ» و «ناخورا» و «حرقاسیل» در کتابها ذکر شده است.

 


زبان ادریس
ابن عباس می گوید: پنج تن از پیامبران به زبان سریانی(یونانی)سخن می گفتند:
۱- آدم(ع)
۲- شیث(ع)
۳- ادریس(ع)
۴- نوح(ع)


۵- ابراهیم(ع)


ادریس چندمین پیامبر است؟
مشهور این است که حضرت ادریس(ع)سومین پیامبر است و پس از آدم و شیث(ع)بدین مقام برگزیده شد. گروهی وی را دومین پیامبر می دانند و دسته ای نیز نوح راپیامبر دوم شمرده اند و ادریس را یکی از انبیاء بنی اسرائیل می دانند. ابن کثیر در پاسخ این گروه می گوید: این سخن گمانی بیش نیست.
گروهی نیز ادریس را یکی از علمای بنی اسرائیل دانسته اند. این سخن به وسیله بعضی از مفسیران رد شده است.

 


آیا الیاس همان ادریس است؟
ابن مسعود و ابن عباس چنان نقل کرده اند که الیاس همان ادریس است. البته این سخن صحیح نیست; زیرا طبق کتب تاریخی الیاس ازفرزندان نوح(ع)و ادریس جد پدر نوح است و این دو قابل جمع نمی نماید.

 


ولادت و دوران کودکی آن حضرت
اندیشمندان در مورد زادگاه و محل نشو و نماى آن حضرت اختلاف دارند، عده‏ اى گفته ‏اند: وى در مصر متولد شده و او را هرمس الهرامسه(۴) نامیده‏اند و زادگاهش در <منف» (نام شهرى در مصر) است. و نیز گفته ‏اند نام وى به زبان یونانى ارمیس بوده که معناى عربى آن هرمس و به زبان عبرى خنوخ و در عربى اخنوخ تلقى شده است و خداى – عزوجل – او را در قرآن که به زبان عربى آشکار نازل شده ادریس… خوانده است.

هرمس (ادریس) از مصر بیرون رفت و در زمین گردش کرد و سپس به آن سرزمین بازگشت، [سرانجام‏] خداوند او را در هشتادو دو سالگى به نزد خود بالا برد (از دنیا رفت)(۵).

 


دسته ‏اى دیگر معتقدند که، ادریس(ع) در بابِل متولد و در همان‏جا بزرگ شد. وى در اوایل عمر خویش از علوم شیث بن آدم که جدّ اعلاى او بود بهره مى‏جست… و آن‏گاه که به حد کمال رسید، خداوند بدو نبوت و پیامبرى عنایت فرمود.

 


آن حضرت، مردمِ فاسد را از مخالفتِ با آیین حضرت آدم و شیث(ع) نهى مى‏کرد و [در این راستا] عده‏اى اندک از او اطاعت کرده و بیشتر آنان با وى به مخالفت برخاستند،از این رو او و پیروانش از آن سامان بیرون رفته تا به مصر رسیدند.

 


ادریس(ع) و همراهانش در مصر اقامت گزیدند و مردم را به امر به معروف و نهى از منکر و اطاعت از خداى – عزّوجلّ – دعوت کرد، چنان‏که گفته شده: وى مردم را به آیین الهى و یگانگى خدا و پرستش آفریدگار و رهایى مردم از عذاب آخرت به وسیله کردار شایسته در دنیا دعوت نمود و آنها را بر بى‏رغبتى به دنیا و رفتار عادلانه تشویق کرد و دستور داد تا آن‏گونه که وى مى‏گوید نماز به جاى آورند و دستور داد ایام مشخصى در هر ماه روزه بگیرند و آنها را به جهاد براى مبارزه با دشمنانِ دین و آیین خود تشویق و براى دستگیرى از مستمندان به آنان دستور پرداخت زکات را صادر فرمود.

 


جمله <الایمان بالله یورث الظفر؛ ایمان به خدا پیروزى را در پى دارد» برنگین انگشترى وى منقوش بود و بر کمربندى که هنگام نماز میت مى‏پوشید، این جمله نوشته شده بود: <السعید من نظر لنفسه و شفاعته عند ربه اعماله الصالحه؛ سعادتمند کسى است که در کارهاى خویش بیندیشد و کارهاى شایسته وى شفیع او نزد پروردگارش خواهد بود.»

 


از جمله گفتار آن حضرت این است که فرمود:
- هرگز کسى نمى‏تواند خدا را بر نعمت‏هایش سپاس گوید، آن گونه که او نسبت به بندگانش عطا و بخشش فرموده است.
- خدا را با نیّت خالص بخوانید و روزه و نمازهاى خویش را نیز خالصانه به جا آورید.
- نسبت به دنیا دارىِ مردم حسد نورزید، زیرا بهره ‏ورى آنان اندک است.
- کسى که از حد کفایتِ زندگى، قانع نباشد، هیچ چیز او را بى‏ نیاز نمى‏ کند.
- حیات و زندگىِ روح، در حکمت نهفته است.

چهارشنبه 12/4/1392 - 8:2
داستان و حکایت

موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.

 

 

زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند.

 

 

دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید:

- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟

 


دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت:
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟

 


- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»

 

درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»


فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.

 

او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.

چهارشنبه 12/4/1392 - 7:59
فلسفه و عرفان

وجود فطرت از دید اسلام قطعی است و انسان به یك رشته امورعلاقه مند است كه برای او منفعت مادی به همراه ندارد، بلكه تنها به دلیل فضیلت و خیر عقلانی برای او ارزشمند هستند.


اسلام به تربیت و رشد انسان توجه زیادی کرده و برای آنكه رشد و تربیت به طور صحیح عملی شود و انسان در این مسیر با موانع و ناسازگاریهایی روبه رو نشود توجه به عوامل و اصولی را ضروری می داند.

 

از دیدگاه اسلام، وجود فطرت، مسلم و قطعی است. انسان بر اساس فطرت الهی خلق شده و دین اسلام هم دین فطرت است و به همین دلیل باقی و همیشگی است. قرآن در آیه 30 سوره روم این باره می فرماید: حق گرایانه روی به دین آور، ملازم سرشت و فطرتی باشید كه خداوند مردم را برآن سرشته است آری این آفرینش خداوند است و آفرینش خدای را دگرگونی و تبدیلی نیست.

 

وظیفه اصلی پیامبران الهی كه بزرگترین مربیان بشر و متخصصان رشد هستند، بیدار كردن و به كار انداختن همین ویژگی های فطری انسان است. حضرت علی(ع) می فرماید: خداوند پیامبران خود را بر انگیخت و به میان مردم فرستاد تا بشر را به ادای پیمان فطرت وادارند و نعمتهای فراموش شده خدا را یادآوری كنند و با فعالیتهای تبلیغی خود نیروی نهفته عقل مردم را بر انگیزند و به كار اندازند.

 

فطرت همان سرشت انسان است و پیداست كه سرشت اكتسابی نیست. كلمه فطرت با غریزه از این نظر تفاوت دارد كه نخست از غریزه آگاهانه تراست. انسان آنچه را كه می داند، می تواند بداند كه می داند. یعنی انسان یك رشته فطریاتی دارد كه به آنها آگاه است. به علاوه، غریزه در محدوده امور مادی و حیوانی است، در حالی كه فطرت مربوط به مسائلی است كه ما آنها را امور انسانی برتر از امور حیوانی می نامیم.

 

از دیدگاه اسلام، انسان در جنبه های شناختی و قلبی "عاطفی" خصوصیاتی فطری دارد. انسان در بعد شناختی، بعضی چیزها را كه به وسیله فطرت خود دریافته است.

 

اصول تفكر انسان كه در همه مشترك است فطری است. فروع و شاخه های آن، اكتسابی است، زیرا انسان در دانستن اصول تفكر نیازمند به مقدمات و قیاس كردن یا نتیجه گرفتن نیست. یعنی ساختمان فكری او به گونه ای است كه آن مسائل وقتی عرضه شود، نیاز به استدلال و برهان ندارد و قابل فهم است. در ابعاد گرایشی و عاطفی نیز انسان فطریاتی دارد. انسان به یك رشته امور علاقه مند است كه برای او منفعت مادی به همراه ندارد، بلكه تنها به دلیل فضیلت و خیر عقلانی برای او ارزشمندند مانند گرایش به راستی، تنفر از دروغ، گرایش به پاكی،صداقت و تعاون.

 

البته اسلام به عوامل ارثی و تاثیرآن در رشد انسان نیز توجه خاصی دارد و مجموعه عوامل قبل از تولد، از قبیل انتخاب همسر، زمان ازدواج، زمان تشكیل نطفه و تاثیر عوامل ژنتیكی، ایام بارداری، هنگام تولد و زمان زایمان را در رشد و سلامت جسمی و روانی انسان موثر می داند و به آنها عنایت دارد. به طور كلی می توان گفت كه اسلام دوران قبل از تولد را از عوامل موثر و مهم در رشد انسان به شمار می آورد تا آنجا كه اصولا دوران جنینی را عامل تعیین كننده در سعادت و شقاوت فرد معرفی می كند. پیغمبراكرم(ص) می فرماید:شقاوت انسان بدبخت و سعادت انسان خوشبخت در شكم مادرتعیین می شود.

 

از دید اسلام پدر و مادر مهمترین نقشها و وظایف را در رشد و تربیت كودك بر عهده دارند. اسلام از همان ابتدای تولد، برنامه ها و دستورهای خاصی را برای رشد و تربیت كودك تنظیم فرموده و اجرای آن را بر عهده والدین قرار داده است. اصولا اسلام در مورد رشد وتربیت،حقوق مسلمی را برای كودكان قائل است. پیغمبراسلام (ص) می فرماید: به كودكان خود محبت كنید و نسبت به آنها مهربان باشید و هنگامی كه به آنها وعده دادید به وعده خویش عمل كنید.

 

از منظر اسلام، افراد بشر خصوصیات و استعدادهای متفاوت دارند و هر كس از تواناییی و ظرفیت معینی برخوردار است. از دیدگاه اسلام تفاوت های فردی موجب خیر و سعادت بشر است و اگر این تفاوت های فردی وجود نداشت و همه یكسان و مساوی بودند،چه بسا اختلالهایی در زندگی به وجود می آمد.

چهارشنبه 12/4/1392 - 7:55
اخبار

برخی اشخاص اصلا نباید ترشی بخورند؛ به طور مثال کسانی که اسید معده‌شان بسیار است و اشخاص مبتلا به التهاب مری که معمولا در اثر برگشت اسید معده به مری ایجاد می‌شود. بیماران دچار ریفلاکس معده که معمولا احساس ترش‌کردن و سوزش سر دل دارند، به غیر از ترشی، باید از مصرف هرگونه موادترش مانند مرکبات، لواشک و… هم پرهیز کنند زیرا مصرف این خوراکی‌ها سبب تشدید علایم بیماری‌شان می‌شود.

 

 

گروه دیگری که بهتر است ترشی نخورند، اشخاص مبتلا به زخم‌معده و اثنی‌عشر می باشند. معمولا این بیماران در اثر زخم‌معده و زخم اثنی‌عشر دردهای شدیدی دارند. در مبتلایان به زخم‌معده، مصرف غذا سبب شدت بیماری می‌شود درحالی که در بیماران دچار زخم اثنی‌عشر، غذاخوردن از شدت ناراحتی‌ می‌کاهد. داروهای تجویزشده برای این بیماران، میزان ترشح اسید را کم می‌کند تا زخم ترمیم شود و بهبود یابد اما مصرف خوراکی‌های اسیدی و ترش‌ مانند انواع ترشی، نه‌تنها بهبود زخم را به تاخیر می‌اندازد بلکه بر شدت و علایم بیماری می‌افزاید.

 

 

بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک‌پذیر نیز باید از ترشی خوردن اجتناب کنند به این سبب که بر شدت مشکل آنها می‌افزاید. در مبتلایان به سوءهاضمه هم اگرچه زخمی در معده وجود ندارد، اما در معده احساس ناراحتی می‌کنند باید برای تشدید نشدن مشکلات گوارشی از مصرف ترشی پرهیز کنند.

 

 

در ضمن، مصرف فلفل هم که در تهیه ترشی به کار می‌رود، برای بیماران مبتلا به ناراحتی‌های گوارشی می‌تواند تحریک‌کننده و تشدیدکننده علایم بیماری باشد بنابراین اشخاص مبتلا به هیچ‌وجه نباید ترشی تند مصرف کنند.

 

 

از سوی دیگر، نتایج تحقیق‌ها نشان می‌دهد اگر ترشی، مانده و کهنه باشد، وجود قارچ‌های داخل آن نه‌تنها برای سلامت مضر است، بلکه می‌تواند سرطان‌زا هم باشد بنابراین باید از خوردن ترشی‌های چند ساله پرهیز کرد زیرا هرچه از زمان تولید آنها بگذرد، میزان نیتراتشان افزایش پیدا می‌کند. لازم است یادآور شوم که بررسی‌ها نشان داده‌اند در مناطقی که میزان مصرف ترشی بالاست، ابتلا به سرطان مری و معده بیشتر گزارش شده است.

 

چهارشنبه 12/4/1392 - 7:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته