قرآن
مهر: عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی با اشاره به اینکه طیف گسترده مسائل مرتبط با نجوم در قرآن مورد توجه قرار گرفته و این امر در نام سورههای قرآنی به وضوح دیده میشود، گفت: حرکت زمین و شکل آن زمانی در قرآن طرح شده که تفکر غالب ثابت بودن زمین بود.
حجت الاسلام دکتر سید عیسی مسترحمه عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی العالمیه و نویسنده کتاب قرآن و کیهان شناسی در رابطه با اشارات قرآنی به بحث نجوم اظهار داشت: هروقت با کتابی مواجه می شویم پس از رؤیت جلد مستقیم به سراغ فهرست آن می رویم، همین رویکرد را در مورد قرآن، کلام خدا که بیش از 1400 سال از نزول آن می گذرد، به صورت مصون از غلط به دست ما رسیده و اهداف خاصی از نزول قرآن مورد اراده خداوند بوده درنظر می گیریم و به بررسی فهرست قرآن می پردازیم که نام سوره های قرآن را دربرگرفته است.
اهمیت مباحث نجومی در قرآن
دکتر مسترحمه گفت: درمیان برخی نامهای سوره های قرآن می توان به نام سوره هایی چون فلق، عصر، ضحی، لیل، شمس، فجر، انشقاق، تکویر، نجم، قمر اشاره کرد و در کنار آن برخی سوره هایی در قرآن وجود دارد که علاوه بر عناوین دارای موضوعات نجومی است. بیش از 15 سوره قرآن با عناوین نجومی نامگذاری شده است که این امر نشان از اهمیت مباحث نجومی در قرآن است.
وی افزود: انسانها به چیزی قسم می خورند که برایشان اهمیت داشته باشد، آن را دوست داشته باشند، ویژگی خاصی داشته و مورد توجه آنها قرار گرفته باشد. قسمهای قرآن که ابتدای بسیاری از سوره های قرآن آمده است در آیات آغازین سوره ضحی آمده است: " وَالضُّحَى، وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى (سوگند به روشنایى روز، سوگند به شب چون آرام گیرد) ؛ همچنین قرآن در نخستین آیات سوره لیل می فرماید: وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى (سوگند به شب چون پرده افکند، سوگند به روز چون جلوهگرى آغازد) ؛ خداوند در شش آیه سوره شمس نیز می فرماید: وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا، وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا، وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا، وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا، وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا، وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا (سوگند به خورشید و تابندگىاش، سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود، سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند، سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد، سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت، سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد)
نویسنده کتاب قرآن و کیهان شناسی یادآور شد: قسمهای خداوند در قرآن گاهی به جان پیامبر، عزت خود و موضوعاتی را دربرمی گیرد که دارای اهمیت است، این طیف گسترده قسمهای قرآن، به موضوعات و عناوین نجومی، شاهد بر اهمیت این موارد در قرآن است.
تکرار موضوعات و عناوین نجومی در قرآن
حجت الاسلام مسترحمه در ادامه اظهار داشت: در قرآنی که 6236 آیه دارد لفظ سما و یا سماوات به غیر ضمایر و کنایه ها و اسم اشاره ها و تنها لفظ آسمان به صورت مفرد و جمع 310 مرتبه تکرار شده است. از زمین 461 بار نام برده شده است یعنی خداوند در هر 10 تا 12 آیه به زمین اشاره کرده است. خداوند 300 بار کلمه روز، 100 بار شب، 30 بار خورشید را مورد اشاره قرار داده است و بسیاری دیگر از موضوعات و مسائل نجومی در قرآن ذکر شده است. اگرچه تمام این موارد اشاره به آسمان و زمین محسوس نیست اما طیف گسترده ای به همین آسمان و زمین محسوس است.
طیف گسترده موضوعات نجومی در قرآن
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: طیف گسترده مباحث نجومی در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. در قرآن از آغاز آفرینش سخن گفته شده است و این امر در آیه 30 سوره انبیا به وضوح قابل مشاهده است: آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند.
وی افزود: قرآن در سوره های هود آیه 7، انبیا آیه 30 و فصلت آیه 13 از مواد تشکیل دهنده آسمان و زمین سخن گفته است. برای مثال در آیه هفتم سوره هود آمده است: و اوست کسى که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید و اگر بگویى شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بطور قطع کسانى که کافر شدهاند خواهند گفت این [ادعا] جز سحرى آشکار نیست.
دکتر عیسی مسترحمه گفت: خداوند در سوره های اعراف آیه 54، یونس آیه 3 ، هود آیه 7 و حدید آیه 4 از مراحل و دوره های آفرینش صحبت به میان آورده است و در آیه های 27 تا 33 سوره نازعات و آیات 9 تا 12 سوره فصلت به تحولات و تغییراتی که در روند آفرینش صورت گرفته اشاره کرده است.
وی با اشاره به اینکه بحث خورشید، زمین، کرویت زمین در قرآن بیان شده است اظهار داشت: همچنین در قرآن حرکت زمین در بیش از 10 آیه بیان شده است، درحالی که در زمان نزول قرآن تفکر غالب، ثابت بودن زمین بود. در مورد شکل زمین بیش از 7 آیه آمده است، کرویت و حتی بیضوی بودن و تخم مرغی مورد اشاره قرار گرفته است.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: در مورد حرکتهای خورشید در سوره یاسین و برخی دیگر سوره ها تعابیر بسیار زیبایی آمده، حرکت خورشید همراه با منظومه شمسی، حرکت دورانی خورشید و حرکت در کهکشان با تعابیر دقیق و زیبایی بیان شده است. همچنین در رابطه با پایان آفرینش به طور مفصل، پایان عمر زمین، تحولاتی که در زمین رخ می دهد، پایان عمر ستارگان و خورشید در قرآن نیز صحبت شده است.
بررسی دو نمونه
وی گفت: خداوند در آیه 15 سوره ملک حرکت زمین با تعابیر زیبا و اعجاز گونه ای این حرکت را تشریح کرده است.
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ(اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزى [خدا] بخورید و رستاخیز به سوى اوست)
حجت الاسلام مسترحمه تأکید کرد: واژه ذلول در زبان عربی شتر یا حیوانی است که وقتی راکب بر آن سوار است، راکب در آسایش است به تعبیر دیگر راهوار است. ویژگی اصلی ذلول این است که حرکت دارد و راکب خود را اذیت نمی کند. وجه شبه حیوان ذلول با زمین چیزی نمی تواند باشد جز حرکت کردن آن و عدم اذیت کردن راکب. نکته دیگری که در این در آیه وجود دارد این است که خداوند "زمین را برای شما" رام گردانید اما از بیرون زمین با سرعت شتاب آور و سرسام آوری در حرکت است اما برای کسی که روی زمین است احساس خاصی از حرکت آن ندارد.
وی در ادامه با تبیین معنای واژه " ذلول" گفت: درکتابهای لغت دقیق مثل "مفردات راغب اصفهانی" آمده است که عربها به هر حیوانی ذلول نمی گویند، ذلول حیوانی است که قبلا چموش بوده پس از رام شدن ذلول و راهوار شده است. اینکه خداوند می فرماید زمین را برای شما ذلول قرار داده ایم یعنی قبلا ذلول نبوده است خداوند را برای شما ذلول قرار دادیم . این نظریه دارای شواهد بسیاری است که زمین پیش از آنکه که قابلیت حیات داشته باشد، سرعت بسیار زیاد داشت و شاید به علت آنکه تحت گرانش خورشید قرار داشت ، دچار تکانها و لرزشهای شدیدی می شد، طول شبانه روز آن کوتاه تر بود و شرایط حیات در آن وجود نداشت، پس از آن با تدبیر خداوند شرایط امروز به وجود آمده است.
از دیگر موارد مورد اشاره دکتر مسترحمه آیه 125 سوره انعام بود که خداوند در آن می فرماید: فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ ( پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید دلش را به پذیرش اسلام مىگشاید و هر که را بخواهد گمراه کند سینه اش را سخت تنگ مىگرداند مثل کسی که به زحمت در آسمان بالا مىرود این گونه خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد)
عضو هئیت علمی جامعة المصطفی گفت: مفسران قدیمی چنین آیه را تفسیر می کردند که همچنان که بالارفتن به آسمان سخت است، اسلام آوردن نیز دشوار است؛ درحالی که با اکتشافات جدید و مشخص شده بحث جو و کمبود فشار جوی در طبقات بالایی جو و نیاز به اکسیژن در مراحل بالایی جو برای تنفس انسان معنای این آیه روشن تر و واضح تر می شود. به تعبیر آیت الله مکارم شیرازی تشبیه یک امر معقول به محسوس بوده است.
وی اضافه کرد: بحث کمبود اکسیژن در مراحل بالایی جو نزدیک به 150 تا 200 سال گذشته کشف شده است اما قرآن در این تشبیه به عدم وجود اکسیژن کافی در مراحل بالایی جو اشاره می کند. آیت الله معرفت نکته زیبایی از این آیه قرآن برداشت کرده است. وی اعتقاد دارد با توجه به کتابهای دقیق لغت کلمه " یَصَّعَّدُ" از صعدا به معنای نفس کشیدن به سختی است. در لغت عرب به بیماری آسم یا تنگی نفس الصعدا گفته می شود. شاهد وی هم این است که می گوید " یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء" که یعنی مثل کسی که در آسمان به سختی نفس می کشد. این تعبیر برخلاف تعبیر قبلی است، فعل حرکت در این تعبیر وجود ندارد و مفهوم را روشن تر بیان می کند.
منبع : فردا نیوز
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:53
آموزش و تحقيقات
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبری فارس «توانا»، حجامت به دو صورت خشک و تر انجام میشود و حجامت خشک در اصلاح همان بادکشگذاری است همچنین نوع تر حجامت همراه با خونگیری است که حداقل 10 تا 200 سی سی خون از بدن گرفته میشود.
در کتاب "طبالرضا" آمده است که «حجامت را بر اساس "سن، روز" میتوان انجام داد یعنی اینکه یک فرد 20 ساله میتواند هر 20 روز یک بار حجامت را انجام دهد» ولی بهترین زمان حجامت اردیبهشت ماه است. ائمه اطهار(ع) توصیه میکردند که حداقل سالانه 6 بار و حداکثر 18 بار حجامت انجام شود.
سیدعلی ابوالحبیب متخصص داخلی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبری فارس «توانا»، اظهار میدارد: حجامت یک روش پزشکی توصیه شده از جانب خداوند است و در آسمان هفتم در شب معراج به پیامبر(ص) توصیه شد که حجامت را انجام دهد.
*حجامت موجب صحت بدن میشود
--------------------------------------------
به گفته وی، حجامت تخلیه خون است؛ با انجام حجامت مقداری از خون را میگیرند و از بدن خارج میکنند و انرژیهای مؤثر در کارکرد بدن را تنظیم میکنند که موجب بروز آرامش اعصاب میشود. به فرموده امام رضا (ع) انجام حجامت باعث زیاد شدن عقل میشود و حجامت به عنوان یک روش درمانی مفید نام برده شده است.
این محقق طب اسلامی میگوید: حجامت موجب صحت بدن میشود و میتواند نزلههای بدن را به حال تعادل برساند و طبع بدن را متعادل کند. حجامت دارای طبع سرد و تر است و به افرادی که دارای مزاجی گرم و سرد هستند، توصیه میشود که حجامت انجام دهند چرا که باعث خنک شدن بدن آنها میشود.
ابوالحبیب اضافه میکند: حجامت دارای دو دسته اثرات درازمدت و کوتاه مدت است. اثرات کوتاه مدت آن باعث پاکسازی سطوح بدن میشود و اثرات دراز مدت آن، بدن را از سطح یا عمق پاکسازی میکند و تمام اخلاط را میتواند پاکسازی کند و افرادی که دارای خلط دم و سودا و صفرا هستند، حجامت برای آنها مفید است.
*حجامت تمام اخلاط بدن را تنظیم میکند
---------------------------------------------------
وی میافزاید: حجامت در فصل بهار اثر بیشتری دارد به دلیل اینکه در فصل بهار اخلاط بدن تهییج و تحریک میشود و به عبارتی دیگر اخلاط در درون بدن از خانه و لانه خود خارج شده و به بیرون کشیده میشود. فصل بهار خود به خود اخلاط را زیر و رو میکند و حجامت میتواند همه اینها را پاکسازی کند. انجام حجامت در فصل بهار بهتر از سایر فصلهاست.
این محقق طب اسلامی بیان میدارد: انجام حجامت و تعداد دفعات انجام آن بستگی به مزاج افراد دارد، افرادی که دارای مزاجی گرم هستند از فرمول سنروز یعنی به میزان سن فرد میتوان حجامت انجام داد. یعنی یک فرد 20 ساله میتواند هر 20 روز یک بار حجامت کند و یک فرد 30 ساله میتواند هر 30 روز یک بار حجامت کند.
ابوالحبیب میگوید: این قانون برای صفراویان نیز مفید است اما اشخاصی که دارای طبع سرد هستند مانند بلغمیها و سوداویها میتوانند در سال 3 نوبت حجامت کنند. یک نوبت در اردیبهشت، یک نوبت در آخر خرداد و یک نوبت در اواسط پاییز میتوانند آن را انجام دهند.
وی بیان میدارد: بهترین روزهای انتخابی برای حجامت در طول ماه، روزهای دوازدهم تا پانزدهم قمری به جز دی ماه که انجام حجامت در آن ماه ممنوع اعلام شده است و روزهای دوازدهم، هفدهم، نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم هر ماه قمری بهترین زمان برای انجام حجامت است.
این محقق طب اسلامی اضافه میکند: به عبارتی دیگر روزهای فرد ماههای قمری روزهای مناسبی برای انجام حجامت است. زمان انجام حجامت در طول شبانهروز از اهمیت زیادی برخوردار است و بهترین ساعات، مربوط به طلوع و غروب آفتاب است.
*بادکش حرارت بدن را بالا میبرد
-----------------------------------------
ابوالحبیب میگوید: 2 نوع حجامت خشک (بادکش) و حجامت تر (خراش) داریم که در حجامت تر خونگیری انجام میشود. البته هر کدام از این حجامتها دارای خواص خاصی است. حجامت خشک یا بادکش حرارت بدن را بالا میرود که برای افراد سردمزاج مفید است و حجامت تر برای افراد گرممزاج مفید است که حرارت بدن را کاهش میدهد.
وی معتقد است: زمانی که یک لیوان برای حجامت بر بدن فرد گذاشته میشود واکنشهای شیمیایی خاصی اتفاق میافتد و آنزیمی در زیر لیوان تولید میشود که این آنزیم در سراسر بدن پخش میشود و از غلیظ شدن خون، سکته مغزی و قلبی پیشگیری میکند.
این محقق طب اسلامی تصریح میکند: حجامت دفاع ایمنی بدن را افزایش می دهد. در واقع میتوان گفت که بادکشها باعث افزایش دفاع ایمنی بدن میشود. از نظر اطباع طب سوزنی انجام حجامت یا حتی بادکش میتواند مدارهای انرژی و چاکراههای مربوط به انرژی را تحریک و تنظیم کند.
*بادکش خون را در سراسر بدن به جریان در میآورد
----------------------------------------------------------------
ابوالحبیب میافزاید: حجامت میتواند بین انرژیهایی که در بدن است، تعادل ایجاد کند و سیستم گردش خون را به حرکت در میآورد و افرادی که کمخون هستند، میتوانند در نقاط مختلف بدن بادکش انجام دهند به دلیل اینکه باعث میشود خون در سراسر بدن به حرکت در آید.
وی ادامه می دهد: حجامت از خستگی قلب پیشگیری میکند به دلیل اینکه خون را رقیق میکند و قلب به راحتی میتواند خون را به سراسر بدن پمپاژ کند. حجامت در مدت کوتاه میتواند برای افراد دموی و صفراوی اثر خود را به خوبی نشان دهد اما معمولاً حجامتها اثرات درازمدت دارند که در چند هفته یا چند ماه بعد میتوان اثرات آن را مشاهده کرد.
این محقق طب اسلامی میگوید: حجامت میتواند هورمونهای بدن را تنظیم کند و افرادی که دارای چربی خون و کلسترول بالایی هستند، میتوانند حجامت انجام دهند البته نباید انتظار داشته باشیم که همان روزی که حجامت انجام میدهیم چربی خون و کلسترول آن کاهش پیدا کند. چربیهای بد از طریق حجامت کاهش مییابد البته حجامت در روزهای جمعه ممنوع اعلام شده است ولی این ممنوعیت مطلق نیست و اگر کسی هم ظهر جمعه بنا به تشخیص پزشک نیاز به حجامت داشته باشد میتواند آن را انجام دهد.
*حجامت خون را پاکسازی میکند
-------------------------------------------
ابوالحبیب بیان میدارد: حزیران یکی از ماههایی است که انجام حجامت در آن توصیه شده است که هفتم تا چهاردهم حزیران بهترین زمان برای حجامت است. حجامت برای افرادی که خونشان زیاد و دارای فضولات زیادی است، میتواند مفید باشد. افرادی که دارای ضایعات پوستی و جوش هستند نیز حجامت برای آنها مفید است. افرادی که دارای فشار خون بالا هستند، میتوانند از حجامت استفاده کنند به دلیل اینکه میتواند باعث کاهش فشار خون شود.
***مضرات حجامت
--------------------------
وی تصریح می کند: افرادی که دارای هموگلوبین پایین هستند مانند هموگلوبین 6 یا 7 یا زنانی که در دوره قاعدگی هستند و افرادی که عملها یا جراحی سخت انجام دادهاند همچنین هموفیلیها نباید حجامت را انجام دهند به دلیل اینکه موجب بروز خطراتی برای آنها میشود.
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:53
عقاید و احکام
آیات مختلفی از قران به حیات برزخی اشاره می کند که در کتب دانشمندان شیعه وسنی به آن استناد شده و ارتباط آن با عالم برزخ را پذیرفته اند برای نمونه به چند آیه ذیل توجه کنید
(40) غافر : 46
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ (46)
با توجه به اینكه صبح و شب قبل از قیام قیامت است و آل فرعون قبل از قیامت هر روز صبح و شب عذاب می شوند و در قیامت هم به شدیدترین عذاب وارد می شوند عذاب صبح وشب آنها مربوط به عذاب برزخشان است
(40) غافر : 11
قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ سَبیلٍ (11)
دوبار مردن جایی محقق است که دو حیات باشد و چون در قیامت مرگی نیست پس قبل از قیامت یک حیات دنیوی ویک حیات برزخی وجود دارد که در پایان هر یک موتی است
(36) یس : 26
قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ (26)
مومن آل فرعون با کشته شدن مخاطب قرار گرفت که وارد بهشت شو و او آرزو کرد که کاش قوم من می دانستند که خدای من چگونه مرا مورد مغفرت خود قرار دادیعنی زمانی که قوم او از کشتنش فارغ شده بودند او در بهشت بود که طبیعتا بهشت برزخی بوده است
(3) آلعمران : 169
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (169)
این آیه تفکر غلطی که شهادت را مساوی مرگ و نابودی میدانست رد می کند و فراتر از آن به حیاتی اشاره می کند که اختصاص به شهدا دارد و آن برخورداری از نعمتهای خدا قبل از قیامت است که قطعا در عالم برزخ متصور است.
آیات فوق دلالت بر وجود جهنم برزخی برای آل فرعون و گناهکاران و بهشت برای شهدا و مومنین دارد طبیعتا در این بهشت و جهنم قوای ادراکی خاصی برای روح وجود دارد که بوسیله آنها رنج عذاب را میچشد و لذت بهشت را احساس می کند اما این آیات متعرض ارتباط ارواح گذشتگان با عالم احیا نمی شود
روایات :
روایات هم درباره حیات برزخی بسیار است که تقریبا اختلافی بین شیعه و سنی در کلیات آن نیست محدثین وعلمای هر دو فرقه برای احوال میت در هنگام مرگ و قبل و بعد از دفن شبیه هم روایاتی را نقل کرده اند که چون بحث ما در مورد دیدگاه اهل سنت است ابتدا روایات موجود در کتب اهل سنت و نظر دانشمندان اهل سنت را درباره این روایات بیان می کنیم
1- صحیح البخاری ج1/ص448
باب المیت یسمع خفق النعال
1273 حدثنا عیاش حدثنا عبد الأعلى حدثنا سعید قال وقال لی خلیفة حدثنا بن زریع حدثنا سعید عن قتادة عن أنس رضی الله عنه عن النبی صلى الله علیه وسلم قال العبد إذا وضع فی قبره وتولی وذهب أصحابه حتى إنه لیسمع قرع نعالهم أتاه ملكان فأقعداه فیقولان له ما كنت تقول فی هذا الرجل محمد صلى الله علیه وسلم
هنگامی که بنده در قبر قرار داده شد و یارانش از او روی گرداندند در حالیکه او صدای پای تشییع کنندگانش رامی شنود دو ملک می ایند و از پیامبر سوال می کنند.
نظرابن تیمیه :
ابن تیمیه بعد از ذکر روایاتی که بیان می کند که ارواح صدای احیا را می شنوند می گوید که این روایات بیان می کند که میت فی الجمله صدای زنده ها را می شنود اما واجب نیست که این شنیدن دائمی باشد بلکه گاهی می شنود و گاهی نمی شنود همانطور که برای زنده ها هم همینطور است پس گاهی صدای کسی که او را صدا می زند میشنود و گاهی هم نمی شنود به خاطر چیزی که عارض شده و از آیه لا تسمع الموتی اینگونه جواب می دهد که مراد از سمع در این آیه سمع امتثال است پس خدا در این آیه کافر را مانند مرده ای می داند که صدای صدا زننده را جواب نمی دهدپس میت هر چند می شنود و معنی را می فهمد اما توانایی جواب دادن را ندارد و نمی تواند امر و نهی ها را امتثال کند ...........پس آنچه که مورد سوال قرار میگیرد و تکلم می کند روح است و این روح است که جواب (ملائکه قبر را)می دهد و عذاب می شود و متنعم می شود... (مجموع فتاوی5/364)
نظر ابن قیم در کتاب الروح (شاگرد ابن تیمیه):
دلایلی که ابن قیم بر اینکه اموات صدای احیا را می شنوند چنین است :
1-رویات زیادی که از پیامبر رسیده بیانگر اینست که مرده ها می توانند صدای زنده ها را بشنوند و اگر کسی به قبر میتی گذر کرد و بر او سلام کرد میت او را می شناسد وجوابش را می دهد
2-پیامبر دستور داده که هنگامی که به زیارت قبور رفتید بر اهل قبور سلام کنید به لفظ تخاطب یعنی بگوید السلام علیکم دار قوم مومنین انتم لنا فرط وانا ان شاءالله بکم لاحقون .ابن قیم این خطاب را نشانه شنوا بودن میت می داند.
3-رساتر از این دلایل روایتی که است می گوید میت از عمل اقارب زنده خود مطلع می شود و از آن شاد یا غمگین می شود به همین خاطرگروهی از انصار از اینکه کار زشتی انجام دهند که نزد عبدالله رواحه - که به شهادت رسیده بود-خوار شوند به خدا پناه می بردند.
4-میت با تشییع کنندگان انس می گیرد و بسیاری از صحابه و تابعین سفارش می کردند که بعد از دفن بر مزارشان قران خوانده شود .احمد بن حنبل ابتدا این کار را بدعت می دانست اما با شنیدن روایتی که از آن بی خبر بود آنرا پذیرفت.نمونه این سفارشها سفارش عبدالله عمر و عمر بن عاص هست
5-تلقین میت گذشته از روایات وارده در تمام بلاد مسلمین (به گفته ابن جوزی)از گذشته ها جریان داشته واین استمرار و فراگیر بودن دلیل صحت این عمل است (اجماع مسلمانان)واگر میت نمی شنید تلقین معنی نداشت.
ابن حجر آل بوطامی (درکتاب عقاید السلفیه):
از آنچه که ایمان به آن واجب است سوال کردن دو ملک(منکر و نکیر)از میت بعد از دفن است
در عده ای از روایات که مجموع آنها به حد تواتر معنوی می رسد این مطلب وارد شده از جمله این روایات روایتی است که در صحیحین نقل شده از انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمودند:بنده هنگامی که در قبر نهاده شد و یارانش از او روی گرداندند تا جایی که صدای پایشان را می شنود دو ملک می آیند و.....
دراین عبارت شنیدن صدای پای احیا برای اموات آمده وصحت این روایت هم پذیرفته شده
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:52
اهل بیت
زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گران بهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله...
سرویس فرهنگی ـ بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. از امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
به گزارش «تابناک»، همچنین در برخی از روایات این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده و خاتم المحدثین، شیخ عباس قمی (ره) روز دحوالارض را از چهار روز معروفی ذکر کرده که روزه آن ثواب هفتاد سال عبادت را دارد. بر این اساس، مطلب زیر را که سال گذشته به همین مناسبت منتشر شد، بازنشر می دهیم:
روز دحوالارض از روزهای پر برکت خدا برای بندگان سالک الی الله
در کتاب شریف «المراقبات» روایت است که امام رضا ـ علیه السلام ـ فرموده اند:
در شب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسى (ع) متولد شده اند.
در این روز، رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ به قصد حجة الوداع از مدینه با یكصد و چهار هزار یا یكصد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامى اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت نمودند.
توبه، استغفار، عبادت و شب زنده داری از اعمالی است که در شب دحو الارض سفارش و تأکید بسیاری برای انجام دادن آنها شده است.
شب و روز دحوالارض نمازها و ادعیه مخصوصی دارد که کیفیت آنها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی (ره) آمده است.
معنای دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود.
برنامه های معنوی
زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:
1. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
2. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
3. ذکر و دعا.
4. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.
دحوالارض در قرآن
در قرآن کریم به دحوالارض اشاره شده است. خداوند در آیه 30 سوره نازعات می فرماید: «و زمین را پس از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد». بر پایه نظر بیشتر مفسران، منظور از «دَحیها» در این آیه، همان دحوالارض است.
دعای روز دحوالأرض
یکی از برنامه های پیشنهادی در روز مبارک گسترده شدن زمین، خواندن دعای ویژه این روز است. در بخشی از این دعا، به مسأله دحوالأرض چنین اشاره شده است: «ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو می خواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».
ذیقعده؛ ماه حرام
ماه ذیقعده اولین ماه از ماههای حرام است. ماههای حرام زمانهایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژهای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.
اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان كرد، این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد؛ بنابراین، شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.
مناسبت های دیگر این روز
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آن را دوچندان کرده اند؛ از جمله:
• میلاد ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام.
• میلاد حضرت عیسی مسیح ـ علیه السلام.
• خروج رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس امیرالمؤمنین و حضرت زهرا ـ سلام الله علیهما ـ و نیز همه همسران و بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) نیز ایشان را همراهی میکردند.
• در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
زیارت حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ بهترین و با فضیلتترین عمل مستحبی این روز است.
نقل از: لیلا تفقدی
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:51
كودك
سوال : روشهای مؤثر در جذب کودک به نماز و آموزه های دینی کدام است؟ دغدغه بسیاری از مادران و مربیان در جامعه امروزی این سوال است و از آنجا که درباره روشهای موثر در جذب کودک به آموزههای دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش کاربردی که والدین میتوانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده میشود :
الگو دهی
از جمله روشهای مؤثر و سریعالانتقال مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است، اگر پدر و مادر، والدین و اولیاء قبل از اینکه بخواهند کودک را با آداب اسلامی آشنا کنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل کنند، کودک نیز تقلید کرده و عمل خواهد کرد، زیرا از سن 1 تا 7 سال کودک بدون دانستن فلسفه کار صرفاً آن را تکرار میکند و این مساله در همه جوامع پذیرفته شده است و حتی نسبت به افراد بزرگسال نیز تاثیرگذار است.
فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانوادهای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا میآید، هیچگاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه میگویند و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت میکنند، در خانهای که والدین به مناجات شبانه بر میخیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
پاسخ به کنجکاویهای کودک
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار میدهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند، بر این اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز میپرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آوردهاند، تا بتوانیم با پاسخهای مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
آموزش مستقیم
پدر و مادر باید این را باور کنند که همان گونه که در تامین نیازهای مادی کودک مسؤولیت دارند، در قبال تامین نیازهای معنوی نیز موظف هستند، امام باقر علیهالسلام در یک گفتار حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان میدارد، طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک یاد دهند، در چهار سالگی کلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش کنند، اگر راست و چپ را میشناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده کند، در شش سالگی اجزاء نماز، رکوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد، در آن موقع به او بگویند: دستها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد.
حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است، قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فکر کردن» دعوت میکند، بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد، باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنههای گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود، شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله میتواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما مؤثر باشد.
زیبا سازی نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیباییها میرود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیباییها را میبیند و دوست دارد، با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران میتوان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد، هرقدر والدین بتوانند زیباییها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفقتر خواهند بود.
تشویق
همان گونه که قرآن انسانها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب میکند و از ارتکاب اعمال زشت به شدت بر حذر میدارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد، جای جای قرآن کریم وعده به بهشت است که نمونهای بارز برای تشویق به عبادت است،پدر و مادر نیز با روشهای مختلف و وعده برآورده ساختن نیازهای فرزند به اسباب بازی و رفتن به سینما، پارک شادی و ... او را به نماز تشویق کنند، البته این تشویق نباید به گونهای باشد که فرزند برآورده شدن نیازها را نتیجه نماز بداند که این آسیب جدی در امر تشویق است.
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:50
قرآن
خبرآنلاین: «زنان قرآنی از حوا تا مریم» به بررسی برخی از روایات تفسیری موجود در ذیل آیات مربوط به زنان می پردازد و به مباحثی نظیر «تعریف روایت تفسیری»، «تعریف قصه قرآنی»، «میزان اعتبار روایات تفسیری» و... اشاره میکند.
کتاب «زنان قرآنی از حوا تا مریم» با زیر عنوان بررسی روایات تفسیری درباره زنان در ذیل آیات قصص قرآن نوشته اعظم فرجامی در 296 صفحه از سوی انتشارات دفتر پژوهش و نشر سهروردی با قیمت 5 هزار تومان منتشر شد.
این کتاب پژوهشی است در باب برخی از مبانی نظری حقوق زن. این پژوهش با استناد به منابع دست اول، به بررسی برخی از روایات تفسیری موجود در ذیل آیات مربوط به زنان می پردازد و در چهار بخش اصلی تنظیم شده است. در بخش نخست که به منزله پیش درآمدی بر مباحث اصلی کتاب است. به اختصار به مباحثی نظیر «تعریف روایت تفسیری»، «تعریف قصه قرآنی»، «حجیت خبر واحد در تفسیر»، «جایگاه بررسی سند در روایات تفسیری» و «میزان اعتبار روایات تفسیری» پرداخته شده است.
بخش دوم کتاب که بخش اصلی آن به شمار می آید و بیشترین حجم کتاب را نیز به خود اختصاص داده است روایات تفسیری مربوط به آن دسته از زنانی را که در قرآن کریم از آنان یاد شده بررسی کرده است. در این بخش، اسناد 57 روایت تفسیری در ذیل آیات مربوط به یازده نفر از زنان قرآنی، یعنی همسران حضرت آدم، نوح، لوط، ابراهیم، و موسی همسران عزیز مصر و فرعون، مادر و خواهر حضرت موسی و نیز ملکه سبا و حضرت مریم مورد بررسی و نقادی قرار گرفته است.
بخش سوم کتاب به ارزیابی متون همان 57 روایت تفسیری که در بخش پیشین ذکر شده می پردازد. بخش چهارم که آخرین بخش کتاب است، به جمع بندی و نتیجه گیری از مباحث بخش های قبل اختصاص یافته است. در این بخش نیز، میزان اعتبار روایات یاد شده در قالب یک جدول و نمودار ارائه شده است.
«روایت تفسیری، تعریف روایت تفسیری، دسته بندی روایات تفسیری، حجیت خبر واحد در تفسیر، جایگاه بررسی سند در روایات تفسیری، ضعف و سستی روایات تفسیری، ملاک های نقد متن، آیات قرآن و ارزیابی اسناد روایات آفرینش حوا، همسر آدم، آفرینش حوا، نقش حوا در خوردن میوه درخت ممنوع، شرک آدم آدم و حوا، روایات مربوط به حوا، آفرینش حوا، نقش حوا در اغوای آدم، نافرمانی حوا و انگیزه او، مجازات حوا و زنان، شرک آدم و حوا، همسر عزیز مصر، روایات مربوط به مادر و خواهر موسی، روایات مربوط به همسر موسی، ملکه سبا، مریم، مادر عیسی و روایات مربوط به مریم» برخی از مطالب کتاب را تشکیل می دهد.
ساکنان پایتخت برای تهیه این کتاب کافیست با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه ارسال پستی، می توانند تلفنی سفارش کتاب دهند
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:50
ازدواج و همسرداری
تمیز بودن و داشتن بوی خوش، تاثیرات مثبت و بهتری در زندگی زوجین داشته و علاوه بر علامت احترام گذاشتن میتواند زندگی آنها را بهبود بخشد.
حس بویایی یکی از حواس پنجگانه است که در رفتار و خلق و روحیات افراد تاثیرات بسزایی دارد. «بهروز بیرشک» دکترای روانشناسی، مشاوره وعضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در اینباره به برنا میگوید: حس بویایی تاثیرات بسزایی در روحیات و خلق افراد دارد. همانطور که بوی خوشایند میتواند باعث طراوت بخشیدن به روح افراد شود، به تبع آن بوی ناخوشایند هم تاثیرات منفی خود را بر خلق و خوی افراد میگذارد.
تاثیر حس بویایی در انسانها، ذاتی است. با یک آزمایش ساده کارشناسان به حس بویایی نوزادان پی میبرند. حس بویایی یکی از حسهای اولیهای است که افراد بعد از تولد، از آن برخوردار میشوند.
کارشناسان پنبهای را به عطر و یا بوی ملایم و خوشایندی آغشته میکنند و زمانیکه آن را مقابل صورت نوزادی قرار میدهند، تاثیرات آن به خوبی قابل درک است. تنفس و تعداد ضربان قلب نوزاد کاهش یافته و به نوزاد حس آرامش میدهد؛ اما اگر همین آزمایش را با بوی تند و ناخوشایند تکرار کرد، تعداد ضربان قلب و تنفس نوزاد بیشتر میشود؛ البته با بوی شیر مادر هم آزمایش شده است که آرامش نوزادان را چندان برابر میکند.
در نتیجه ارتباط مستقیم بین روحیه و رفتار و حس بویایی وجود دارد، البته امکان دارد در برخی افراد این حس بیشتر باشد یا کمتر و یا برخی افراد علاقه وافری نسبت به یک بو و یا عطر داشته باشند و برخی برایشان خوشایند نباشد.
انتظار میرود زوجین به این مسئله توجه لازم کنند. وقتی زن وشوهر با هم زندگی میکنند و در یک محیط قرار گرفتهاند، باید سعی کنند که از بوی خوبی برخوردار باشند؛ زیرا داشتن بوی خوشایند، نشانه احترام گذاشتن به همدیگر است؛ یعنی همسران اینطور وانمود میکنند «من خودم را برای تو خوشبو کردهام»
تمیز بودن و داشتن بوی خوش، تاثیرات مثبت و بهتری در زندگی زوجین داشته و علاوه بر علامت احترام گذاشتن، تاثیرات بسزایی از قبیل نزدیک شدن، محبت بیشتر، مطلوب بودن برای همدیگر، خوش سلیقه بودن و درک متقابل آنها میشود.
اینکه چه نوع عطر و یا بویی برای همسران میتواند خوشایند باشد، بسته به سلیقه و علایق زوجین دارد.
تاثیرات بوی عطر در زندگی زناشویی از دیدگاه اسلام
خوشبوشدن شدن افراد توسط مشك،عنبر،عطر، بخور، گلاب و هر ماده بویایی، از مستحبات اكید اسلام است. پیغمبر اسلام (ص) نسبت به استعمال عطر و ماده بویایی، میان زن و شوهر تفاوت قائل شده است که بسیار نکته ظریف است. پیامبر اکرم می فرماید: «زنان باید از لباسهای رنگی استفاده کنند؛ اما از عطر کم بو؛ ولی مردان باید در لباسهای خود از رنگهای کم استفاد کنند؛ اما عطرآنها بوی زیادی داشته باشد»
دیده شده است که برخی از زنان وقتی پا به مراسم و یا جشن عروسی میگذارند، خود را بسیار زیبا،مرتب و معطر میکنند اما این عمل را در خانه انجام نمی دهند که هم از دیگاه اسلام و هم از نگاه روانشناسان این مسئله میتواند تاثیر منفی بر روی روابط زوجین بگذارد.
برنا
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:50
قرآن
قرآن مجید و روایات در مسأله خودسازى به بهترین صورت مطابق با فطرت و عقل، عباد الهى را راهنمایى كردهاند.
در قرآن مجید خودساختهها با آیاتى شناسانده شدهاند كه همه مىتوانند با اوصافى كه خدا براى آنها بیان كرده است، مایههاى خودسازى را از آن اوصاف بگیرند. در روایات و اخبار هم همین طور است.
وجود مبارك امیرالمؤمنین(ع) قطعه بسیار مهمى در همین زمینه دارند. در مقدمه فرمایش، امیرالمؤمنین(ع) سه هشدار جالب مىدهند، تا انسان گرفتار بعضى از برنامهها نشود. البته انسانهایى كه عاشق تربیت و ادب خودشان هستند.
قرآن هم مىفرماید این حرفها براى كسى است كه: « لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ » یا رفته و این مایهها را كسب كرده است، یا گوشش را آماده كرده كه این مایهها را بشنود.
اما اگر كسى علاقه نداشته باشد، عاشق نباشد، پاى وجود او براى ظهور مسائل الهى پیش نمىرود و پاى قلب او، در این راه قدمى بر نمىدارد.
هم و غم چهارپایان
حجت الاسلم والمسلمین شیخ حسین انصاریان در ادامه سخنانشان درباره "وسائل هدایت" میگوید: در جمله اول، حضرت مىفرماید:« إن البهائم همُّها بطونُها » تمام حیوانات و چهارپایان، همت، اراده و خواسته آنها متمركز در شكمشان است. كل هدف و لذتها را در این عالم فقط در این مىبینند كه بخورند.
شكمشان كه پر مىشود، یك سلسله توابعى دارد؛ خواب، استراحت، چاق و قوى شدن، شهوت رانى. نهایت كارشان هم این است كه یا در همین بیابانها بمیرند، یا حلال گوشتهاى آنها به دست انسان بیافتند و در قصابخانه به آخر كار برسند.
در این جمله این هشدار را مىدهد كه عاشقان ادب و تربیت! مواظب باشید كه درونتان، یا اوضاع و احوال زمان و اطرافیان، یا شیاطین و خناسان، همت و اراده شما را به طرف شكم جهت ندهند.
تسلط حیوانات وحشى بر یكدیگر
« و إن السباع همُّها العدوان على غیرها ». تمام درندگان عالم هم همتشان این است كه با چنگ و دندان و قدرتشان به زیر دستشان مسلط شوند، و بود و نبود او را ببرند.
شیر، گرگ، پلنگ، روباه، آنهایى كه جزء خانواده درندگان هستند، تمام همت و اراده و قدرتشان در این است كه ضعیفتر از خود را بچاپند، شكمش را پاره كنند، لقمه را از حلقش بیرون بكشند و ببرند.
مواظب خودتان باشید! اگر پاى ادب و سلوك الى الله و طى مسیر معنا در كارتان نباشد، تبدیل به درنده مىشوید. یك نفر هستید، اما هیتلر مىشوید كه یازده سال بیشتر روى صندلى ننشسته، نزدیك به پانزده میلیون نفر را تكه تكه كرد. این همه خون از گلوى بشر روى زمین ریخت. هیچ كدام را هم نمىشناخت.
یا چنگیز خان مغول، خودش در جنگها شركت كرد، تیمور گوركانى، آتیلا، نرون، فرعون، نمرود، یا در زمان خودمان، طاغوتها دارند مردم را تكه پاره مىكنند، كشتهها هم به قاتلها هیچ ظلمى نكردهاند.
امیرالمؤمنین(ع) مىفرماید: مواظب باشید، خودتان را رها نكنید، اگر رها شوید، بخواهید یا نخواهید، درنده مىشوید. حد ضعیفتر آن، بخواهید یا نخواهید چهارپا و بهائم مىشوید. این هشدار براى این است كه مردم مواظب خودشان باشند.
هم و غم جنس زن
جمله سوم:« و إن النساء ». البته این زنانى كه امیرالمؤمنین(ع) مىفرماید، یك تعدادى از خانمها قهرا مستثنى هستند، و جمله امیرالمؤمنین(ع) همه زنان را در برنمىگیرد.
مثلاً در ایام جنگ جمل، حضرت راجع به خانمها منبر و كلمات قصار و نامه دارند، این نامهها یا جملات قصار یا منبرشان را نباید برداشت و روى منبرها بر سر كل خانمها داد كشید. معلوم است كه در جمل، خطاب حضرت راجع به جنس زن، متوجه عایشه است. ولى همه زنان اسلام كه عایشه نیستند.
قسم دادن خدا به زنان پاك در شب احیا
در بین زنانِ الهى، ما آسیه همسر فرعون را داریم كه در شب احیا چند میلیون شیعه قرآن روى سر مىگذارند و به پروردگار مىگویند: « اللهم بحقّ هذا القرآن و بحقّ من أرسلته به و بحقّ كل مؤمنٍ مدحته فیه ». یكى از آنهایى كه در قرآن سرگرفتن، مردم خدا را به او قسم مىدهند كه ما را بپذیر، آسیه، زن فرعون است.
زنان نمونه در قرآن
ما مریم، خدیجه، زینب كبرى(ی) را داریم، اسم فاطمه(س) را نمىبرم، چون او هم وزن انبیا(ع) است. آنجا كسى صحبت نمىتواند بكند. حضرت امّ كلثوم، حضرت رباب و زنان دانشمند باكرامتى را داریم. زمان خودمان، خانم مجتهده امین را داشتیم كه بزرگان دین به او اجازه اجتهاد داده بودند.
ارزش دادن اسلام به زنان با ایمان
« و إن النساء همهنّ زینة الحیاة الدنیا و الفساد فیها ». یك مشت انسان هم در جنس زنان هستند كه تمام همت اینها دستبند و گلوبند و گوشواره و آرایش و خودنمایى و عشوه و ناز و طنازى است، و بعد هم « و الفساد فیها » بیرون آمدن از خانه، براى به لجن كشیدن یك مملكت.
امیرالمؤمنین(ع) حرفش را با زینت تنها تمام نكرد، بلكه گفت: « و الفساد فیها ». به ما مردها گفت: حیوان و درنده نشوید، اگر خودتان را رها كنید، بخواهید یا نخواهید، به طرف حیوان شدن و درنده شدن مىروید.
اما به جنس زن كه رو مىكند، مىفرماید: شما یك جنسى هستید كه:« الجنةُ تحت أقدام الأمهات » بهشت زیر پاى مادران است. در طایفه شما مریم، خدیجه، زینب و آسیه به وجود آمدهاند، شما جزء آن زنانى نشوید كه خود را رها كرده و در رها شدن، كالاى شهوات مردم خبیث، پلید و آلوده شدند.
كالا بودن زن در فرهنگ غرب
اگر زنها را نداشتند، فیلمها، مجلات، ویدئو و اجناسشان در دنیا فروش نداشت. اگر آنها را نداشتند، مردم بىبند و بار نمىشدند كه در غارت شدن منابعشان، به بىخبرى بگذرانند. ملتى كه اول شب را تا سحر در آغوش زنان نامحرم و مجالس رقص و شهوات هستند، فردا هم با بىخوابى مىخواهند سر كار بروند، همه چیزشان را هم غارت بكنند، كارى به این حرفها ندارند، منتظر است در روز پول گیر بیاورد و شب دوباره در آغوش نامحرم برود، مىگوید: به جهنم كه چه بلائى سر این مردم و زمینها و معادن و دین و مملكت و قرآن و فرهنگشان مىآید.
مراعات زن در هنگام حضور در اجتماع
« و إن النساء همهنّ زینة الحیاة الدنیا و الفساد فیها ». خانمها! شما لباس زیبا براى جلوهگرى در بیرون نپوشید. جورابى كه چشم جوان را جلب كند، كفشى كه صدا مىدهد، راه رفتنى كه صداى النگو و گلوبندتان را در آورد، قرآن مىگوید: نپوشید. صریح قرآن است.
نامحرمى كه مىدانید تقوا ندارد، وقتى تلفن مىكند یا در مىزند، در قوم و خویش خودتان است و او را مىشناسید، با صداى طبیعى خدا داده با او حرف نزنید، تو دارى حرف مىزنى و او دارد در خیالش زنا مىكند.
شما كه نماز مىخوانى و روزه مىگیرى، چرا منشى دختر به این زیبایى آوردهاى؟ مىگوید: آقا در من اثر نمىكند. دروغگو! در صورتى راست مىگویى كه پروردگار تو را مرد خلق نكرده باشد.
اى اهل دین! تو چرا؟ همه، چرا همسرت را در بیمارستانهاى زنانه نمىبرى؟ چرا دخترتان نرود كه درس بخواند، تا دكتر خانمها بشود، چرا؟ یك مدیر اسلامى كه منشى زن نباید داشته باشد. او را بفرست در یك اتاق در بسته كاغذهایى كه باید تایپ كند، برود تایپ كند. نه تلفن شصت میلیون جمعیت را جواب بدهد. تمام این گناهان را در قیامت خدا در پرونده تو هم مىنویسد.
برنا
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:48
قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم ــ الحمدلله رب العالمین
کلمات و دفعات تکرار در جمع آیات قرآن مجید
حتماً حتماً تا آخرش رو بخونید به نكتهی بسیار زیبا وجالبی میرسید.
دنیا (یکی ازنام های زندگی): ١١۵
آخرت (نامی برای زندگی پس از این جهان): ١١۵
ملائکه: ٨٨
شیاطین: ٨٨
زندگی: ١۴۵
مرگ: ١۴۵
سود: ۵٠
زیان: ۵٠
ملت (مردم):۵٠
پیامبران: ۵٠
ابلیس(پادشاه شیاطین): ١١
پناه جوئی از شرّ ابلیس: ١١
مصیبت: ٧۵
شکر: ٧۵
صدقه: ٧٣
رضایت: ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان): ١٧
مردگان (مردم مرده): ١٧
مسلمین: ۴١
جهاد : ۴١
طلا : ٨
زندگی راحت: ٨
جادو: ۶٠
فتنه: ۶٠
زکات: ٣٢
برکت: ٣٢
ذهن : ۴٩
نور: ۴٩
زبان: ٢۵
موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵
آرزو: ٨
ترس: ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨
تبلیغ کردن: ١٨
سختی: ١١۴
صبر: ١١۴
محمد (صلوات الله علیه): ۴
شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص): ۴
مرد: ٢۴
زن: ٢۴
و نیز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زیر در قرآن ظاهر شده اند نگاهی داشته باشیم:
نماز: ۵
ماه: ١٢
روز: ٣۶۵
دریا : ٣٢ ، زمین (خشکی): ١٣
دریا + خشکی ۴۵= ٣٢+۱۳
دریا =۷۱/۱۱%=۴۵/(۳۲)
خشکی =۲۸/۸۹% =۴۵/(۱۳)
١٠٠% = دریا ۷۱/۱۱% + خشکی۲۸/۸۹%
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ۷۱/۱۱۱% و خشکی ۲۸/۸۸۹% از کره زمین را فراگرفته است.
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:48
اهل بیت
قال الحسین(ع):
«از نشانههای خردمندی، نقد سخن خویش و آگاهی از اندیشۀ دیگران است.»
(بحارالانوار، ج78، ص119)
«عاجزترین مردم کسی است که نیایش نتواند کرد.»
(همان، ج93، ص294)
«پیروان ما، دلی پاک و خالی از حیله و تزویر دارند.»
(همان، ج 68، ص 156)
«دوستدار تو، تو را نهی میکند و دشمنت، مدح.»
(همان، ج75، ص128)
«از نشانههاى نیکبختی، همنشینى با خردمندان است.»
(همان، ج 75، ص 119)
«جز به یکى از سه تن، حاجت مبر: دیندار، جوانمرد و اصیل.»
(تحف العقول، ص 251)
«بخشندهترین مردم کسی است که در هنگام قدرت میبخشد.»
(الدرهالباهره، ص24)
چهارشنبه 15/8/1392 - 16:47