• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 723
تعداد نظرات : 303
زمان آخرین مطلب : 5226روز قبل
ادبی هنری

اگر بخواهی برای برای تمام نعمت هایی كه آفریدگار به تو داده تشكر كنی،

دیگر وقتی برای گله كردن نخواهی داشت.

چهارشنبه 17/4/1388 - 16:23
ادبی هنری

آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید.

 روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیب می کند دوست داشته باشی؟

آهنگر، سر به زیر آورد

و گفت: وقتی می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود.

 اگر نه، آن را کنار می گذارم.

 همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا! مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار.

چهارشنبه 17/4/1388 - 16:22
شعر و قطعات ادبی

ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد         

 حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

چهارشنبه 17/4/1388 - 16:20
ادبی هنری

اشاره


 


چه خیال کنی میتوانی یا خیال کنی نمیتوانی در هر صورت حق با توست

چهارشنبه 17/4/1388 - 16:18
فلسفه و عرفان

 اشتیاق

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق    

ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم

چهارشنبه 17/4/1388 - 16:16
فلسفه و عرفان

حکمت 110


شرایط تحقّق اوامر الهى
(سیاسى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود:

 فرمان خدا را بر پاندارد، جز آن کس که در اجراى حق مدارا نکند،

چهارشنبه 17/4/1388 - 12:33
فلسفه و عرفان

حکمت 109


ارزش والاى اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
(اعتقادى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود:

 

 ما تکیه گاه میانه‏ایم، عقب ماندگان به ما مى‏رسند، و پیش تاختگان به ما باز مى‏گردند.

چهارشنبه 17/4/1388 - 12:32
فلسفه و عرفان

حکمت 108


شگفتى‏هاى روح آدمى
(علمى) و درود خدا بر او، فرمود:

 

 به رگ‏هاى درونى انسان پاره گوشتى آویخته که شگرف‏ترین اعضاى درونى اوست، و آن قلب است، که چیزهایى از حکمت، و چیزهایى متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل امیدى پدید آید، طمع آن را خوار گرداند، و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد، و اگر نومیدى بر آن چیره شود، تأسّف خوردن آن را از پاى در آورد، اگر خشمناک شود کینه‏توزى آن فزونى یابد و آرام نگیرد، اگر به خشنودى دست یابد، خویشتن دارى را از یاد برد، و اگر ترس آن را فراگیرد پرهیز کردن آن را مشغول سازد. و اگر به گشایشى برسد، دچار غفلت زدگى شود، و اگر مالى به دست آورد، بى‏نیازى آن را به سرکشى کشاند، و اگر مصیبت ناگوارى به آن رسد، بى‏صبرى رسوایش کند، و اگر به تهیدستى مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد، و اگر گرسنگى بى‏تابش کند، ناتوانى آن را از پاى درآورد، و اگر زیادى سیر شود، سیرى آن را زیان رساند، پس هر گونه کند روى براى آن زیانبار، و هر گونه تندروى براى آن فساد آفرین است.

چهارشنبه 17/4/1388 - 12:31
فلسفه و عرفان

حکمت 107


علل سقوط عالمان بى عمل
(اخلاقى، علمى) و درود خدا بر او، فرمود:

چه بسا دانشمندى که جهلش او را از پاى در آورد و دانش او همراهش باشد امّا سودى به حال او نداشته باشد.

چهارشنبه 17/4/1388 - 12:29
فلسفه و عرفان

حکمت 106


ره آورد شوم دین گریزى
(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود:

 

مردم براى اصلاح دنیا چیزى از دین را ترک نمى‏گویند، جز آن که خدا آنان را به چیزى زیانبارتر دچار خواهد ساخت.

چهارشنبه 17/4/1388 - 12:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته