سلامت و بهداشت جامعه
خواب زیاد و بدون دلیل می تواند علامتی اشی از کبد چرب باشد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از میزان، 70درصد کسانی که بعد از وعده غذایی ناهار احساس خواب آلودگی دارند دچار کبد چرب هستند.و حتما سونوی کبد انجام دهند.چون کبدشان بیمار است
افرادی که زود احساس خستگی می کنند و با وجود خواب کافی صبح ها به سختی از خواب بیدار می شود به احتمال زیاد دچار بیماری های کبدی هستند.
بررسی ها نشان می دهند استراحت و کبد ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و اگر فرد در صورت خواب و استراحت کافی پس از ساعاتی کار کردن احساس کسالت و خستگی زیادی می کند دچار نوعی نارسایی کبدی می باشد.
گفتنی است، شناخت نقش کبد در تولید انرژی مشخص میکند که چگونه کبد ناسالم میتواند سبب احساس خستگی شود. کبد نقش عمدهای در تولید انرژی برای بدن دارد. همانطور که میدانید، کبد کلوگز را به کلیگوژن تبدیل میکند و برای استفادهی بعدی بدن ذخیره میکند.
نتایج مطالعات نشان می دهند استراحت ناکافی و خوابیدن در بازه کوتاهی در شب نیز باعث بروز کبد چرب می شود و میل افراد را به خورن مواد غذایی چرب و پر کالری افزایش می دهد.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:42
سلامت و بهداشت جامعه
وزیر بهداشت: پرادو زود چپ می کرد پورشه خریدم!
به گزارش جام جم آنلاین، مشروح گفتوگوی «شرق» با سیدحسن قاضیزاده هاشمی را در ادامه میخوانید:
در مدت اخیر بهیکباره حجم حملات رسانهای به شما زیاد شد. اوایل دولت اینطور نبود. تحلیل خودتان از این حجم تخریبهای هم بادلیل و هم بیدلیل چیست؟ اینکه رسانههای یک جریان خاص سیاسی، شما را زیر ضرب گذاشته و بهشدت حمله میکنند. دلیلش به نظر خودتان چیست؟
حقیقتش اگر بخواهم بگویم، خودم هم نمیدانم، چون با عقل و منطق جور درنمیآید که کسی علاقهمند به کشورش و به انقلاب باشد، وفادار به امام و رهبری و پاسدار خون شهدا باشد و بعد چنین رفتارهایی را با او و کسانی که به میدان آمدند و در کارزار سخت باید حمایت شوند، بکنند. حملاتشان هم اصلا منحصر به فرد نیست، به کلیت دولت است. وقتی با رئیسجمهور که هم قانونا و هم شرعا و منطقا، نفر دوم کشور است، رفتارهای سخیفی را میبینیم، برای بقیه اعضای کابینه و مدیران ارشد دولت در سراسر کشور، دیگر چه انتظاری است. من واقعا خودم پاسخی برای سؤال شما ندارم.
خب آنها میتوانند بگویند درست است که دولت رأی مردم را دارد و رئیسجمهور نفر دوم کشور است، ولی آیا ما نمیتوانیم انتقاد کنیم؟
مردم باهوش هستند و میفهمند که این خلافواقع است. آنها که انتقاد نمیکنند، بیرحمانه تخریب میکنند. کاری که بعضی از رسانههای بیگانه هم با ما دولتیها نکردند، آنها انجام میدهند و به نظر من اگر غیر از این بود، مردم آنها را در انتخابات باور میکردند. این هم بهانهای شده برای بعضی از افراد یا جریانهای افراطی که هر نوع تخریب را به حساب پرسش و نقد میگذارند. ممکن است خودشان متوجه نباشند که خلاف میگویند، اما من معتقد هستم مردم میدانند که اینها راست نمیگویند و اگر غیر از این بود، تصمیم مردم در اتفاقاتی که در سه، چهار سال گذشته افتاد و برای کشور سرنوشتساز بود، چیز دیگری میشد.
در انتخاباتها مثلا؟
بله حتما. بالاخره ما در جاهایی که بیشترین تخریب را از بعضی از این رسانهها شاهد بودیم، کمترین اقبال مردم را هم نسبت به آنها شاهد بودیم. من معتقد هستم این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد و متأسفم از اینکه ما بعضی از سرمایههای اصلی انقلاب را در همین مسیر از دست میدهیم. چون بیاعتمادی به اینها، بیاعتمادی به نهادهایی است که اینها، آن نهادها را نمایندگی میکنند. واقعا برای کشور، بالاترین خسارت است و در حق ملت، مهمترین خیانت محسوب میشود.
اینکه گفتید یکسری سرمایهها را از دست میدهیم یا دادیم، میتوانید مشخصا اشاره کنید سرمایههای فردی است یا یک نهاد منظور شماست؟
نه، منظور من نهاد است. منظورم استوانههای انقلاب است. اصلا معطوف به شخص هم نیست. برای ما خیلیخیلی مهم است که نگاه مردم نسبت به سپاه و نسبت به بسیج که باید بالاترین اعتبار مردمی را داشته باشد، چه باشد. خیلی برای این کشور مهم است. ما جانمان را دادیم برای اینکه این اعتماد شکل بگیرد و عدهای بهراحتی این را به تاراج گذاشتند. از این بابت جای تأسف عمیق است.
شما معتقد هستید مثلا فلان رسانه وابسته به سپاه با این کارها باعث میشود به کلیت ساختار سپاه آسیب وارد شود؟
حتما همینطور است. آنچه انتظار است، حمایت از کلیت نظام و انقلاب است. بعضیوقتها ممکن است حتی مطلبی واقعیت هم داشته باشد، ولی رفتار ما باید مشابه همان دو مادری باشد که یک طفل را خدمت مولا علی (ع) بردند و مادر واقعی صرفنظر کرد از اینکه بگوید این فرزند من است، بهخاطر اینکه حیات طفل در معرض تهدید قرار گرفته بود. وضع انقلاب هم اینطور است. خیلی از موارد و مقاطع است که آنهایی که واقعا ریشهدارتر هستند باید خوندل بخورند، ولی زبان در کام ببندند. اما متأسفانه الان وضعیت عوض شده است. ما احساس میکنیم هدف، وسیله را توجیه میکند. این منطق اسلامی و منطق افراد منصف نیست و مسیر باطلی است.
شما چندروز پیش در جایی گفتید که نمیشود هم کار کرد و هم کتک خورد، آیا خسته شدهاید از این وضعیت؟
بله، از این وضعیت خیلی سال است که خسته شدیم. اگر سال ٩٢ هم وارد کابینه آقای دکتر روحانی شدیم، با این پیشبینی بود که بعد از دولت آقای دکتر احمدینژاد، احتمالا همه عقلا و بزرگان به این نتیجه رسیدهاند که دعوا کافی است. باید برای مردم کار کرد. باید شعارهای انقلاب را به نتیجه رساند. کشور درگیر مشکلات بسیار زیادی است. منطقه کاملا ملتهب است و ضرورت دارد همه با هم باشیم برای اینکه بتوانیم بر مشکلات فائق آییم. آنچه ما را خسته کرده، حاشیههاست، دعواهاست که از نظر من تماما ناشی از خودشیفتگی و خودمحوری و خودبینی یا خودبزرگبینی یا قدرتطلبی است. این را مردم میفهمند و به نظر من مردم هم خسته میشوند.
آنها میتوانند بگویند ما با این انتقادات، مشکلات مردم را بازنمایی میکنیم.
بله درست است. جناح مقابلشان هم در مقاطعی همین را میگفت. خطاب من به یک مجموعه نیست. خطابم به همه کسانی است که مدعی ساختن یک ایران آزاد و آباد و مردمی هستند. بله، ممکن است گروه مقابلشان هم همین را بگویند، ولی این بشر دوپا، تنها جنبدهای است که برای هر فعل و عملی که انجام میدهد، بیشترین توجیه را دارد.
فرض کنید الان به سال ٩٢ برگردیم. دولت روحانی تازه انتخاب شده و برای کابینه با شما صحبت میشود. با وضعیتی که در این چهارسال تجربه شد، آیا دوباره وزارت را قبول میکنید؟
پاسخش خیلی سخت است.
به خاطر همین حملات میگویید؟
اگر بخواهم به خودم و خانوادهام و منافع شخصی فکر نکنم، بله حتما جواب مثبت خواهم داد. به خاطر اینکه خدمات بسیار ارزندهای در این دولت در حوزه سلامت اتفاق افتاد و البته در بقیه حوزهها هم کارهای خیلی خوبی شد که مردم، قدردان آن هستند.
یعنی اگر منافع خودتان و خانواده را در نظر بگیرید پاسختان منفی است؟
اگر بگیریم و درعینحال به عقلمان اعتماد کنیم که طبیعی است ورود به این عرصهها به صلاح نیست. بهخصوص با رفتارهایی که شاهد بودیم. مطمئنا افرادی که توانمند باشند و در این وضعیت آبروی خودشان که هیچ، آبروی بستگانشان را مدنظر داشته باشند، از قبول مسئولیت سرباز میزنند.
کدامیک از حملات و نقدها بیشتر از همه عصبانی یا ناراحتتان کرد؟
من اصلا برای حملات شخصی اهمیتی قائل نیستم. ولی آن چیزی که سخت است، کلیت حملات به دولت است و بدترینش به نظر من این است که میخواهند بگویند اینها اهل مسامحه هستند. اینها جادهصافکن سکولاریسم هستند. چه کسانی؟ کسانی که همه وجودشان را برای اسلام و انقلاب گذاشتند و در خانواده هر کدامشان یکی دو شهید است. به اعضای کابینه نگاه کنید که چه سوابقی داشتند، اما دائم این دروغ را تبلیغ میکنند. درعینحال، بخشی از آن هم، بحث اشرافیگری است که البته به نظر من از سلاحهای نخنماشده است که در این ٣٧، ٣٨ سال علیه خیلیها استفاده شد و مردم این را فهمیدهاند؛ یعنی یکی اینکه بخواهند بگویند اینها جادهصافکن غرب هستند و در همین مسیر سکولار، دنبال دینزدایی هستند. این خیلی دردناک است واقعا و بعد هم بخواهند بگویند که خودشان انقلابی هستند و ماها خیر. باید ببینیم ریشه این افراد چیست و ریشه آنهایی که الان ایستادهاند و برای کشورشان از آبرو و حیثیت خود که مهمترین داشته آنهاست مایه میگذارند، کجاست، سوابق هر کدام را بررسی کنند. بعد هم میخواهند بگویند اینها به فکر محرومان نیستند، ما به فکر محرومان هستیم؛ آن هم با آن کارنامهای که واقعا روزبهروز کشور را به سمت پرتگاه و مردم را به سمت فقر و تهیدستی بیشتر رهنمون کرد.
در صحبتتان گفتید که شما را یعنی دولت را متهم میکنند به سکولاریسم و غربگرایی و اشرافیگری. منتقدان میگویند که دکتر هاشمی خیلی پولدار است، شما پولدار هستید؟
من از روز اول، تأیید کردم که پولدار هستم. نگفتم که ندارم. الان هم نفی نمیکنم. معتقد هستم که اگر کسی سرمایهدار است، اصل باید بر این باشد که از کجا و از چه مسیری آورده. خیلی از کسانی که دیگران را متهم میکنند، این رفتارشان ناشی از تفکراتی است که اسلامی نیست و ما سابقه آن را در بحبوحه انقلاب، بهخوبی میشناسیم و میدانیم و دیدیم. خودشان نگاه کنند به زندگی شخصیشان یا زندگی کسانی که معلمشان هستند. ببینند چه بخشی را از مسیرهای نامشروع کسب کردند که البته خودشان فکر میکنند مشروع است. آنچه در زندگی ما هست، سر سوزنی از مسیر قانونی و شرعی به دست نیامده. برای آن زحمت کشیدیم. درعینحال هم ارزشی برای آن قائل نیستیم. مهم سبک زندگی است که سبک زندگی ماها، تربیت بچههامان و حیطه فعالیت ما، کاملا مشخص است.
همه پول و سرمایهتان را از راه پزشکی به دست آوردید؟
بله. این هم سؤال خیلی خوبی است. من هیچ کار غیر پزشکی نکردم؛ یعنی اگر درآمدی داشتم، پول رفته در بانک و منطق من این بوده که ...
یعنی کارهای جانبی مثلا ساختوساز و خریدوفروش و ... نداشتید؟
نه هیچچیز. همه همکاران و جامعه پزشکی میدانند. منطق من هم این بود که ما یک بچه شهرستانی بودیم و خدا لطف کرده در این لباس آمدیم. این کشور برای ما هزینه کرده و یک دقیقه آن هم مهم است. نباید وقتمان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزشدیدن و آموزشدادن، صرف چیز دیگر کنیم.
درباره شما میگویند وزیر پورشهسوار، آیا شما پورشه دارید؟
این هم سؤال خیلی خوبی است. من فکر کنم ٨، ٩ سال پیش، نمیدانستم که وزیر میشوم. آن موقع دنبال ماشین میگشتم. ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسی بلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه) که من هم خریدم؛ آن موقع حدود ٢٠٠ میلیون تومان.
هنوز آن اتفاقات زمان آقای احمدینژاد نیفتاده بود که قیمتش میلیاردی شود.
نه، قبل از آن تبدیل قیمت ارز بود.
چه مدلی بود همین شاسیبلند؟
کاین است.
تا چه زمانی داشتید؟
هنور هم دارم. داشتنش هم حکایتی جالب است. من از روزی که وزیر شدم تا الان، یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام. معتقدم که مسئولیت، بالاخره ضرورتهایی را ایجاب میکند و یک مسئول نمیتواند آنطوری رفتار کند که قبل از دوران مسئولیتش هست. و از آن طرف باوجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم؛ از ابتدا هم راضی نبود و میگفت همین ماشینی که هست خوب است. من میگفتم ما به جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد. من که پول دارم، دلم هم که میخواهد. وقتی نخرم یعنی نفاق دارم، آن هم به خاطر حرف دیگران. این چیزی که متأسفانه در کشور شایع است. بههرحال باوجود اینکه ایشان اصرار میکرد، من تا امروز آن را نفروختم، نمیفروشم هم. دلیلش هم یکی، همسایههاست. اگر من در ابتدای مسئولیتم آن را میفروختم. فکر میکردند من وزیر شدم و حالا میخواهم ریا کنم. یکی از دلایل هم پسرم است. نمیخواستم قضاوتش راجع به پدرش این باشد یا به نحوی آموزش ببیند که باید ریاکاری کند. بالاترین آسیبی که به کسی ممکن است وارد شود، دچار نفاق شدن و ریاکاری است. خیلی گفتند و نوشتند و شاید راه سادهترش هم این بود که من الان پاسخ شما را میدادم که نه، ندارم. شاید خیلی از خوانندگان شما هم قانع میشدند، البته من میفهمم که گفتن این هزینه دارد ولی این هزینه در برابر آن نفاق ارزشش خیلی بیشتر است. آنها که همین اتهامها را میزنند. آنها خودشان از همه ریاکارتر هستند. بنابراین باید جامعه را عادت داد و افراد را و بهخصوص مسئولان را، که آن چیزی که هستند بنمایانند. نه آنی که مردم دوست دارند. اگر خودشان را به آن شکل درآوردند، معنیاش این است که نفاق دارند و این در بزنگاههای مختلف، هزینههای سنگینی را برای دین و برای کشور ایجاد میکند.
چند فرزند دارید و به چه کاری مشغول هستند؟ تحصیلات آنها چیست؟
سه فرزند دارم، دو دختر و یک پسر، فرزند اول من- دختر - الان متخصص روانپزشکی است و در حاشیه کرج مشغول طبابت و کار است و همسرش هم جراح مغز است. فرزند دوم هم دختر است که او هم پزشکی را تمام کرده و سال آخر تخصص روانپزشکی میخواند. فرزند سومم هم سال دوم پزشکی را تمام کرده، پسر است و مشغول تحصیل.
طرح تحول سلامت را خیلیها به عنوان یکی از بزرگترین اقدامات دولت میشناسند و در انتخابات اخیر هم یکی از برگهای برنده اصلی دولت بود، اما در آن سو منتقدان زیادی هم دارد، برخی میگویند بودجه زیادی صرف آن شده و گروهی از اینکه بیشتر پول آن به پزشکان داده شده حرف میزنند، پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
بله، این هم سؤال خیلی خوبی است و نشان میدهد که قدرت رسانههای مخالفان دولت چقدر بالاست. به طوری که روی خود مدافعان دولت و حتی روی بعضی از اعضای دولت هم اثر گذاشته، که بپذیرند طرح تحول سلامت، هزینه زیادی روی دست دولت گذاشت. من فقط چند عدد را عرض میکنم. مجموع پولی که دولت تا امروز برای طرح تحول سلامت گذاشته حدود ١٢ هزار میلیارد تومان است که یک قلم آن بیمهشدن رایگان ١١ میلیون نفر بوده. در کنار همه دستاوردهای دیگری که داشته، مقایسه کنید با پولی که دولت برای خودکفاشدن گندم پرداخت. سالانه ١٥ هزار میلیارد تومان، آن رقم ١٢ هزار میلیارد در طول چهار سال گذشته بود. دولت سالانه ١٥ هزار میلیارد تومان برای گندم پرداخت میکند که هشت هزار میلیارد آن تقریبا میشود گفت فقط برای این است که بگوییم ما خودکفا هستیم. چون همان مقدار گندم را به قیمت هشت هزار میلیارد کمتر میشود وارد کرد. رقمی را آقای دکتر جهانگیری فرمودند راجع به بودجه آموزشوپرورش که از ١٤ هزار و ٢٠٠ میلیارد تومان در سال، در شروع دولت به ٣١هزارو ٥٠٠ میلیارد تومان رسیده. فقط با این دو عدد مقایسه کنید، دستاوردهای طرح تحول سلامت را و رضایتمندیای که مردم از این خدمت معیشتی و انسانی دارند در مقایسه با دو اقدام دیگر. یعنی کار دولت برای خودکفایی گندم و تازه گندمی که بخشی از آن نیاز نیست و خوراک دام میشود و تبدیل به نان نمیشود و اقدامی که در مورد آموزشوپرورش کرد و رضایتمندی و عدم رضایتی که ممکن است در جامعه آموزشوپرورش ما باشد. در طرح تحول ما عددی را هزینه نکردیم در کنار دستاوردی که داشتیم. هنوز خیلی فاصله داریم حتی در مقایسه با بعضی از کشورهای اطرافمان.
وضعیت هزینهکرد سلامت در دیگر کشورها چگونه است؟
آمریکا هزارو ٨٠٠ دلار به ازای هر نفر هزینه میکند، عربستان ٦٠٠ دلار سالانه و ترکیه ٤٠٠ دلار. ما حدود ٢٠٠ دلار هزینه میکنیم. بنابراین هنوز خیلی فاصله داریم. نه با کشورهای پیشرفته، حتی با بعضی از کشورهای اطرافمان و با آن چیزی که رهبری در سیاستهای کلی نظام سلامت ابلاغ کردند، ایشان گفتند سهم سلامت از جیدیپی، متوسط منطقه باشد. ما هنوز تا رسیدن به عدد متوسط منطقه، سالانه باید هزاران میلیارد تومان علاوه بر آنچه هزینه میکنیم، هزینه کنیم.
درباره اینکه بخش بیشتر این پول به جیب پزشکان رفته است، چه پاسخی دارید؟
پس این همه ساختوساز شد از کجا تأمین مالی شد. ما حدود پنج هزار خانه بهداشت و مرکز بهداشتی ساختیم. برای اولین بار در تاریخ ایران، ٢٥ هزار تخت بیمارستانی در یک دولت اضافه شد؛ یعنی میتوانیم بگوییم اندازه چهار دولت کار شد. تجهیزات بیمارستانی نزدیک به سه هزار میلیارد تومان توزیع شد. پس اینها از کجا آمد؟ از مجموع پولهای طرح تحول سلامت، این اعدادی که میگویم و اسناد آن هم هست، هم سازمان بازرسی کل کشور و هم دیوان محاسبات میتوانند ملاحظه کنند. فقط ١١ درصدش رفته برای دستمزد پزشک و هشت درصد آن رفته برای دستمزد پرستار و پیراپزشک و... . ٨١ درصد آن صرف توسعه زیرساختها و تجهیزات و ساماندهی مراکز بهداشت و درمانی شد. از این نظر است که میگویم متأسفانه حتی بعضی از اعضای کابینه، نمایندگان محترم، علاوه بر بخشی از مردم، تحت تأثیر این خلافگوییها قرار گرفتند که طرح تحول سلامت، خیلی هزینه دارد یا هزینه زیادی تحمیل کرده و آن بخشی هم که آمده، رفته برای پزشک.
ولی گندم برای ایران محصول خیلی استراتژیکی است. معروف است که ایرانیها نانخورترین مردم دنیا هستند. آموزشوپرورش هم که خیلی مهم است. این دو مثال در این زمینه وارد نیست.
من اصلا نمیگویم اینها مهم نیست. من حتی میگویم آموزشوپرورش استحقاق کمک خیلی بیشتر از این را دارد. فقط خواستم مقایسه کنم که دولت آقای دکتر روحانی و کشور، هزینهاش در سایر حوزهها چقدر بوده و دستاوردش چقدر؛ از نظر رضایتمندی. خواستم فقط یک مقایسه باشد بین ١٢ هزار میلیاردی که در سهسالونیم ما دریافت کردیم که میشود تقریبا سالانه کمتر از حدود چهار هزار میلیارد تومان. رقمی که سالانه برای خودکفایی در گندم یا کمک به آموزشوپرورش شده. این به معنای نفی هزینههایی که در آن حوزهها کردیم، نیست؛ بلکه هر چقدر ما در آن حوزهها هزینه کنیم، سرمایهگذاری است. آموزشوپرورش همه سرمایه ماست و نسلهای آینده. فقط خواستم برای آن دوستانی که در آن بخش کف میزنند و میگویند خیلی کار خوبی کردید و این قسمت را نکوهش میکنند، بگویم که این رفتار دوگانه است و منصفانه نیست.
دولت دوازدهم در پیش است و رئیسجمهور در حال آمادهسازی و چیدن وزراست، دو سؤال را همزمان مطرح میکنم. شما در دولت بعدی هستید یا نیستید؟ و طرح تحول سلامت در ادامه آیا هست یا نیست؟
آنچه تا امروز مسلم است، طرح تحول سلامت هست، به خاطر اینکه آقای رئیسجمهور بعد از کسب رأی اعتماد ملت، اعلام کردند طرح تحول سلامت در دولت دوازدهم و به عبارتی سلامت ایرانیان جزء مهمترین اولویتهای ایشان است. درباره موضوع ماندن من هم که هنوز مشخص نیست و همه چیز بعد از اراده الهی، منوط به نظر رئیسجمهور و نظر مجلس محترم است.
با شما صحبتی نشده؟
صحبت که با خیلیها شده و من هم ازجمله آن خیلیها. البته آقای رئیسجمهور چند جلسه با من صحبت کردند؛ ولی این را که باشم یا نباشم، هنوز نمیدانم.
خودتان مایل هستید باشید؟
خودم شخصا بههیچوجه علاقهمند نیستم باشم؛ یعنی فکر میکنم آن طرف سکه هم جای خدمت زیادی هست و بالاخره تلاشهایی که ما در سه دهه گذشته در حوزه چشمپزشکی داشتیم، درخورتوجه است و درعینحال آن هم کار خیر بوده. باز امام بزرگوار ما میگفت که مهم نیست شما چه منصب و شغلی دارید. مهم این است که هر کسی در هر کجا که هست، به وظیفه خود درست عمل کند؛ بهاینترتیب تکلیف از او ساقط است. فکر میکنم در آن لباس سفید و دور از سیاست و فاصلهگرفتن از دغلبازیها و رفتارهای غیراخلاقی که در حوزه سیاست است، خیلی راحتتر هستم و میتوانم مشابه اینجا، اگر واقعا خودم بخواهم از فرصتی که خداوند در اختیارم قرار داده، درست استفاده کنم، به مردم کشورم خدمت میکنم.
در چهار سال گذشته یکی از بعدهای عملکردی شما که هم بازتاب زیادی داشت و هم منتقدانی، این بود که هر فرد مشهوری دچار بیماری میشده یا هر اتفاقی که بُعد رسانهای زیادی پیدا میکرده؛ مثلا اسیدپاشیهایی که در اصفهان اتفاق افتاده یا موارد دیگر، آقای وزیر بهداشت خودش سر صحنه حضور پیدا میکرده و به آن فرد سر میزده. چه لزومی است که وزیر بهداشت همه این جاها باشد. برخی معتقدند این کارها نمایشی است. پاسخ خودتان به این انتقادها چیست؟
حرف میزنند. هر کاری کنید، داستان همان ملانصرالدین است و الاغش؛ ولی واقعیت این است که همان کسانی که به این شکل نقد میکنند، اگر مسئولان حضور پیدا نکنند، هم حمل بر این میکنند که اینها بیتفاوت هستند و دفترنشین هستند و حاضر نیستند از برج عاج پیاده شوند. من فکر میکنم مسئول سلامت مردم، هرجا که احتمال دارد به سلامت مردم آسیبی وارد شود یا وارد میشود، باید حضور فعال داشته باشد و مطالبهگری کند. در موضوع اسیدپاشی، هنوز هم ما مطالبهگر هستیم، بهدلیل اینکه هیچچیز روشن نشد. بخشی از آن صدمه جسمیای بود که به افردای وارد شد و هیچوقت هم جبرانشدنی نیست. ولی بخشی از آن جراحتی است که به جامعه وارد میشود و باز هم ما مسئول هستیم در کنار دیگران، حداقلش این است که میتوانیم مطالبهگری کنیم. درباره بخشی از این حضورها، من قبول دارم نمادین است، ولی برای پیشگیری و مطالبهگری است و اگر باشم هم حتما ادامه پیدا خواهد کرد و جاهایی هم که نبودم، بدانید که دیگر فرصت پیدا نکردم، وگرنه با وجود همه این جوسازیها حتما میرفتم.
بهلحاظ سیاسی شما اصلاحطلب هستید، اعتدالی هستید یا چی؟
من هیچکدام از اینها نیستم. فکر میکنم هنوز همان جوان ٢٢، ٢٣ساله اول انقلاب هستم که هیچکدام از این رنگها نبود. هیچکدام از این جریانات فکری و تابلوها وجود نداشت.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:41
سلامت و بهداشت جامعه
وزیر بهداشت: پرادو زود چپ می کرد پورشه خریدم!
به گزارش جام جم آنلاین، مشروح گفتوگوی «شرق» با سیدحسن قاضیزاده هاشمی را در ادامه میخوانید:
در مدت اخیر بهیکباره حجم حملات رسانهای به شما زیاد شد. اوایل دولت اینطور نبود. تحلیل خودتان از این حجم تخریبهای هم بادلیل و هم بیدلیل چیست؟ اینکه رسانههای یک جریان خاص سیاسی، شما را زیر ضرب گذاشته و بهشدت حمله میکنند. دلیلش به نظر خودتان چیست؟
حقیقتش اگر بخواهم بگویم، خودم هم نمیدانم، چون با عقل و منطق جور درنمیآید که کسی علاقهمند به کشورش و به انقلاب باشد، وفادار به امام و رهبری و پاسدار خون شهدا باشد و بعد چنین رفتارهایی را با او و کسانی که به میدان آمدند و در کارزار سخت باید حمایت شوند، بکنند. حملاتشان هم اصلا منحصر به فرد نیست، به کلیت دولت است. وقتی با رئیسجمهور که هم قانونا و هم شرعا و منطقا، نفر دوم کشور است، رفتارهای سخیفی را میبینیم، برای بقیه اعضای کابینه و مدیران ارشد دولت در سراسر کشور، دیگر چه انتظاری است. من واقعا خودم پاسخی برای سؤال شما ندارم.
خب آنها میتوانند بگویند درست است که دولت رأی مردم را دارد و رئیسجمهور نفر دوم کشور است، ولی آیا ما نمیتوانیم انتقاد کنیم؟
مردم باهوش هستند و میفهمند که این خلافواقع است. آنها که انتقاد نمیکنند، بیرحمانه تخریب میکنند. کاری که بعضی از رسانههای بیگانه هم با ما دولتیها نکردند، آنها انجام میدهند و به نظر من اگر غیر از این بود، مردم آنها را در انتخابات باور میکردند. این هم بهانهای شده برای بعضی از افراد یا جریانهای افراطی که هر نوع تخریب را به حساب پرسش و نقد میگذارند. ممکن است خودشان متوجه نباشند که خلاف میگویند، اما من معتقد هستم مردم میدانند که اینها راست نمیگویند و اگر غیر از این بود، تصمیم مردم در اتفاقاتی که در سه، چهار سال گذشته افتاد و برای کشور سرنوشتساز بود، چیز دیگری میشد.
در انتخاباتها مثلا؟
بله حتما. بالاخره ما در جاهایی که بیشترین تخریب را از بعضی از این رسانهها شاهد بودیم، کمترین اقبال مردم را هم نسبت به آنها شاهد بودیم. من معتقد هستم این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد و متأسفم از اینکه ما بعضی از سرمایههای اصلی انقلاب را در همین مسیر از دست میدهیم. چون بیاعتمادی به اینها، بیاعتمادی به نهادهایی است که اینها، آن نهادها را نمایندگی میکنند. واقعا برای کشور، بالاترین خسارت است و در حق ملت، مهمترین خیانت محسوب میشود.
اینکه گفتید یکسری سرمایهها را از دست میدهیم یا دادیم، میتوانید مشخصا اشاره کنید سرمایههای فردی است یا یک نهاد منظور شماست؟
نه، منظور من نهاد است. منظورم استوانههای انقلاب است. اصلا معطوف به شخص هم نیست. برای ما خیلیخیلی مهم است که نگاه مردم نسبت به سپاه و نسبت به بسیج که باید بالاترین اعتبار مردمی را داشته باشد، چه باشد. خیلی برای این کشور مهم است. ما جانمان را دادیم برای اینکه این اعتماد شکل بگیرد و عدهای بهراحتی این را به تاراج گذاشتند. از این بابت جای تأسف عمیق است.
شما معتقد هستید مثلا فلان رسانه وابسته به سپاه با این کارها باعث میشود به کلیت ساختار سپاه آسیب وارد شود؟
حتما همینطور است. آنچه انتظار است، حمایت از کلیت نظام و انقلاب است. بعضیوقتها ممکن است حتی مطلبی واقعیت هم داشته باشد، ولی رفتار ما باید مشابه همان دو مادری باشد که یک طفل را خدمت مولا علی (ع) بردند و مادر واقعی صرفنظر کرد از اینکه بگوید این فرزند من است، بهخاطر اینکه حیات طفل در معرض تهدید قرار گرفته بود. وضع انقلاب هم اینطور است. خیلی از موارد و مقاطع است که آنهایی که واقعا ریشهدارتر هستند باید خوندل بخورند، ولی زبان در کام ببندند. اما متأسفانه الان وضعیت عوض شده است. ما احساس میکنیم هدف، وسیله را توجیه میکند. این منطق اسلامی و منطق افراد منصف نیست و مسیر باطلی است.
شما چندروز پیش در جایی گفتید که نمیشود هم کار کرد و هم کتک خورد، آیا خسته شدهاید از این وضعیت؟
بله، از این وضعیت خیلی سال است که خسته شدیم. اگر سال ٩٢ هم وارد کابینه آقای دکتر روحانی شدیم، با این پیشبینی بود که بعد از دولت آقای دکتر احمدینژاد، احتمالا همه عقلا و بزرگان به این نتیجه رسیدهاند که دعوا کافی است. باید برای مردم کار کرد. باید شعارهای انقلاب را به نتیجه رساند. کشور درگیر مشکلات بسیار زیادی است. منطقه کاملا ملتهب است و ضرورت دارد همه با هم باشیم برای اینکه بتوانیم بر مشکلات فائق آییم. آنچه ما را خسته کرده، حاشیههاست، دعواهاست که از نظر من تماما ناشی از خودشیفتگی و خودمحوری و خودبینی یا خودبزرگبینی یا قدرتطلبی است. این را مردم میفهمند و به نظر من مردم هم خسته میشوند.
آنها میتوانند بگویند ما با این انتقادات، مشکلات مردم را بازنمایی میکنیم.
بله درست است. جناح مقابلشان هم در مقاطعی همین را میگفت. خطاب من به یک مجموعه نیست. خطابم به همه کسانی است که مدعی ساختن یک ایران آزاد و آباد و مردمی هستند. بله، ممکن است گروه مقابلشان هم همین را بگویند، ولی این بشر دوپا، تنها جنبدهای است که برای هر فعل و عملی که انجام میدهد، بیشترین توجیه را دارد.
فرض کنید الان به سال ٩٢ برگردیم. دولت روحانی تازه انتخاب شده و برای کابینه با شما صحبت میشود. با وضعیتی که در این چهارسال تجربه شد، آیا دوباره وزارت را قبول میکنید؟
پاسخش خیلی سخت است.
به خاطر همین حملات میگویید؟
اگر بخواهم به خودم و خانوادهام و منافع شخصی فکر نکنم، بله حتما جواب مثبت خواهم داد. به خاطر اینکه خدمات بسیار ارزندهای در این دولت در حوزه سلامت اتفاق افتاد و البته در بقیه حوزهها هم کارهای خیلی خوبی شد که مردم، قدردان آن هستند.
یعنی اگر منافع خودتان و خانواده را در نظر بگیرید پاسختان منفی است؟
اگر بگیریم و درعینحال به عقلمان اعتماد کنیم که طبیعی است ورود به این عرصهها به صلاح نیست. بهخصوص با رفتارهایی که شاهد بودیم. مطمئنا افرادی که توانمند باشند و در این وضعیت آبروی خودشان که هیچ، آبروی بستگانشان را مدنظر داشته باشند، از قبول مسئولیت سرباز میزنند.
کدامیک از حملات و نقدها بیشتر از همه عصبانی یا ناراحتتان کرد؟
من اصلا برای حملات شخصی اهمیتی قائل نیستم. ولی آن چیزی که سخت است، کلیت حملات به دولت است و بدترینش به نظر من این است که میخواهند بگویند اینها اهل مسامحه هستند. اینها جادهصافکن سکولاریسم هستند. چه کسانی؟ کسانی که همه وجودشان را برای اسلام و انقلاب گذاشتند و در خانواده هر کدامشان یکی دو شهید است. به اعضای کابینه نگاه کنید که چه سوابقی داشتند، اما دائم این دروغ را تبلیغ میکنند. درعینحال، بخشی از آن هم، بحث اشرافیگری است که البته به نظر من از سلاحهای نخنماشده است که در این ٣٧، ٣٨ سال علیه خیلیها استفاده شد و مردم این را فهمیدهاند؛ یعنی یکی اینکه بخواهند بگویند اینها جادهصافکن غرب هستند و در همین مسیر سکولار، دنبال دینزدایی هستند. این خیلی دردناک است واقعا و بعد هم بخواهند بگویند که خودشان انقلابی هستند و ماها خیر. باید ببینیم ریشه این افراد چیست و ریشه آنهایی که الان ایستادهاند و برای کشورشان از آبرو و حیثیت خود که مهمترین داشته آنهاست مایه میگذارند، کجاست، سوابق هر کدام را بررسی کنند. بعد هم میخواهند بگویند اینها به فکر محرومان نیستند، ما به فکر محرومان هستیم؛ آن هم با آن کارنامهای که واقعا روزبهروز کشور را به سمت پرتگاه و مردم را به سمت فقر و تهیدستی بیشتر رهنمون کرد.
در صحبتتان گفتید که شما را یعنی دولت را متهم میکنند به سکولاریسم و غربگرایی و اشرافیگری. منتقدان میگویند که دکتر هاشمی خیلی پولدار است، شما پولدار هستید؟
من از روز اول، تأیید کردم که پولدار هستم. نگفتم که ندارم. الان هم نفی نمیکنم. معتقد هستم که اگر کسی سرمایهدار است، اصل باید بر این باشد که از کجا و از چه مسیری آورده. خیلی از کسانی که دیگران را متهم میکنند، این رفتارشان ناشی از تفکراتی است که اسلامی نیست و ما سابقه آن را در بحبوحه انقلاب، بهخوبی میشناسیم و میدانیم و دیدیم. خودشان نگاه کنند به زندگی شخصیشان یا زندگی کسانی که معلمشان هستند. ببینند چه بخشی را از مسیرهای نامشروع کسب کردند که البته خودشان فکر میکنند مشروع است. آنچه در زندگی ما هست، سر سوزنی از مسیر قانونی و شرعی به دست نیامده. برای آن زحمت کشیدیم. درعینحال هم ارزشی برای آن قائل نیستیم. مهم سبک زندگی است که سبک زندگی ماها، تربیت بچههامان و حیطه فعالیت ما، کاملا مشخص است.
همه پول و سرمایهتان را از راه پزشکی به دست آوردید؟
بله. این هم سؤال خیلی خوبی است. من هیچ کار غیر پزشکی نکردم؛ یعنی اگر درآمدی داشتم، پول رفته در بانک و منطق من این بوده که ...
یعنی کارهای جانبی مثلا ساختوساز و خریدوفروش و ... نداشتید؟
نه هیچچیز. همه همکاران و جامعه پزشکی میدانند. منطق من هم این بود که ما یک بچه شهرستانی بودیم و خدا لطف کرده در این لباس آمدیم. این کشور برای ما هزینه کرده و یک دقیقه آن هم مهم است. نباید وقتمان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزشدیدن و آموزشدادن، صرف چیز دیگر کنیم.
درباره شما میگویند وزیر پورشهسوار، آیا شما پورشه دارید؟
این هم سؤال خیلی خوبی است. من فکر کنم ٨، ٩ سال پیش، نمیدانستم که وزیر میشوم. آن موقع دنبال ماشین میگشتم. ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسی بلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه) که من هم خریدم؛ آن موقع حدود ٢٠٠ میلیون تومان.
هنوز آن اتفاقات زمان آقای احمدینژاد نیفتاده بود که قیمتش میلیاردی شود.
نه، قبل از آن تبدیل قیمت ارز بود.
چه مدلی بود همین شاسیبلند؟
کاین است.
تا چه زمانی داشتید؟
هنور هم دارم. داشتنش هم حکایتی جالب است. من از روزی که وزیر شدم تا الان، یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام. معتقدم که مسئولیت، بالاخره ضرورتهایی را ایجاب میکند و یک مسئول نمیتواند آنطوری رفتار کند که قبل از دوران مسئولیتش هست. و از آن طرف باوجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم؛ از ابتدا هم راضی نبود و میگفت همین ماشینی که هست خوب است. من میگفتم ما به جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد. من که پول دارم، دلم هم که میخواهد. وقتی نخرم یعنی نفاق دارم، آن هم به خاطر حرف دیگران. این چیزی که متأسفانه در کشور شایع است. بههرحال باوجود اینکه ایشان اصرار میکرد، من تا امروز آن را نفروختم، نمیفروشم هم. دلیلش هم یکی، همسایههاست. اگر من در ابتدای مسئولیتم آن را میفروختم. فکر میکردند من وزیر شدم و حالا میخواهم ریا کنم. یکی از دلایل هم پسرم است. نمیخواستم قضاوتش راجع به پدرش این باشد یا به نحوی آموزش ببیند که باید ریاکاری کند. بالاترین آسیبی که به کسی ممکن است وارد شود، دچار نفاق شدن و ریاکاری است. خیلی گفتند و نوشتند و شاید راه سادهترش هم این بود که من الان پاسخ شما را میدادم که نه، ندارم. شاید خیلی از خوانندگان شما هم قانع میشدند، البته من میفهمم که گفتن این هزینه دارد ولی این هزینه در برابر آن نفاق ارزشش خیلی بیشتر است. آنها که همین اتهامها را میزنند. آنها خودشان از همه ریاکارتر هستند. بنابراین باید جامعه را عادت داد و افراد را و بهخصوص مسئولان را، که آن چیزی که هستند بنمایانند. نه آنی که مردم دوست دارند. اگر خودشان را به آن شکل درآوردند، معنیاش این است که نفاق دارند و این در بزنگاههای مختلف، هزینههای سنگینی را برای دین و برای کشور ایجاد میکند.
چند فرزند دارید و به چه کاری مشغول هستند؟ تحصیلات آنها چیست؟
سه فرزند دارم، دو دختر و یک پسر، فرزند اول من- دختر - الان متخصص روانپزشکی است و در حاشیه کرج مشغول طبابت و کار است و همسرش هم جراح مغز است. فرزند دوم هم دختر است که او هم پزشکی را تمام کرده و سال آخر تخصص روانپزشکی میخواند. فرزند سومم هم سال دوم پزشکی را تمام کرده، پسر است و مشغول تحصیل.
طرح تحول سلامت را خیلیها به عنوان یکی از بزرگترین اقدامات دولت میشناسند و در انتخابات اخیر هم یکی از برگهای برنده اصلی دولت بود، اما در آن سو منتقدان زیادی هم دارد، برخی میگویند بودجه زیادی صرف آن شده و گروهی از اینکه بیشتر پول آن به پزشکان داده شده حرف میزنند، پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
بله، این هم سؤال خیلی خوبی است و نشان میدهد که قدرت رسانههای مخالفان دولت چقدر بالاست. به طوری که روی خود مدافعان دولت و حتی روی بعضی از اعضای دولت هم اثر گذاشته، که بپذیرند طرح تحول سلامت، هزینه زیادی روی دست دولت گذاشت. من فقط چند عدد را عرض میکنم. مجموع پولی که دولت تا امروز برای طرح تحول سلامت گذاشته حدود ١٢ هزار میلیارد تومان است که یک قلم آن بیمهشدن رایگان ١١ میلیون نفر بوده. در کنار همه دستاوردهای دیگری که داشته، مقایسه کنید با پولی که دولت برای خودکفاشدن گندم پرداخت. سالانه ١٥ هزار میلیارد تومان، آن رقم ١٢ هزار میلیارد در طول چهار سال گذشته بود. دولت سالانه ١٥ هزار میلیارد تومان برای گندم پرداخت میکند که هشت هزار میلیارد آن تقریبا میشود گفت فقط برای این است که بگوییم ما خودکفا هستیم. چون همان مقدار گندم را به قیمت هشت هزار میلیارد کمتر میشود وارد کرد. رقمی را آقای دکتر جهانگیری فرمودند راجع به بودجه آموزشوپرورش که از ١٤ هزار و ٢٠٠ میلیارد تومان در سال، در شروع دولت به ٣١هزارو ٥٠٠ میلیارد تومان رسیده. فقط با این دو عدد مقایسه کنید، دستاوردهای طرح تحول سلامت را و رضایتمندیای که مردم از این خدمت معیشتی و انسانی دارند در مقایسه با دو اقدام دیگر. یعنی کار دولت برای خودکفایی گندم و تازه گندمی که بخشی از آن نیاز نیست و خوراک دام میشود و تبدیل به نان نمیشود و اقدامی که در مورد آموزشوپرورش کرد و رضایتمندی و عدم رضایتی که ممکن است در جامعه آموزشوپرورش ما باشد. در طرح تحول ما عددی را هزینه نکردیم در کنار دستاوردی که داشتیم. هنوز خیلی فاصله داریم حتی در مقایسه با بعضی از کشورهای اطرافمان.
وضعیت هزینهکرد سلامت در دیگر کشورها چگونه است؟
آمریکا هزارو ٨٠٠ دلار به ازای هر نفر هزینه میکند، عربستان ٦٠٠ دلار سالانه و ترکیه ٤٠٠ دلار. ما حدود ٢٠٠ دلار هزینه میکنیم. بنابراین هنوز خیلی فاصله داریم. نه با کشورهای پیشرفته، حتی با بعضی از کشورهای اطرافمان و با آن چیزی که رهبری در سیاستهای کلی نظام سلامت ابلاغ کردند، ایشان گفتند سهم سلامت از جیدیپی، متوسط منطقه باشد. ما هنوز تا رسیدن به عدد متوسط منطقه، سالانه باید هزاران میلیارد تومان علاوه بر آنچه هزینه میکنیم، هزینه کنیم.
درباره اینکه بخش بیشتر این پول به جیب پزشکان رفته است، چه پاسخی دارید؟
پس این همه ساختوساز شد از کجا تأمین مالی شد. ما حدود پنج هزار خانه بهداشت و مرکز بهداشتی ساختیم. برای اولین بار در تاریخ ایران، ٢٥ هزار تخت بیمارستانی در یک دولت اضافه شد؛ یعنی میتوانیم بگوییم اندازه چهار دولت کار شد. تجهیزات بیمارستانی نزدیک به سه هزار میلیارد تومان توزیع شد. پس اینها از کجا آمد؟ از مجموع پولهای طرح تحول سلامت، این اعدادی که میگویم و اسناد آن هم هست، هم سازمان بازرسی کل کشور و هم دیوان محاسبات میتوانند ملاحظه کنند. فقط ١١ درصدش رفته برای دستمزد پزشک و هشت درصد آن رفته برای دستمزد پرستار و پیراپزشک و... . ٨١ درصد آن صرف توسعه زیرساختها و تجهیزات و ساماندهی مراکز بهداشت و درمانی شد. از این نظر است که میگویم متأسفانه حتی بعضی از اعضای کابینه، نمایندگان محترم، علاوه بر بخشی از مردم، تحت تأثیر این خلافگوییها قرار گرفتند که طرح تحول سلامت، خیلی هزینه دارد یا هزینه زیادی تحمیل کرده و آن بخشی هم که آمده، رفته برای پزشک.
ولی گندم برای ایران محصول خیلی استراتژیکی است. معروف است که ایرانیها نانخورترین مردم دنیا هستند. آموزشوپرورش هم که خیلی مهم است. این دو مثال در این زمینه وارد نیست.
من اصلا نمیگویم اینها مهم نیست. من حتی میگویم آموزشوپرورش استحقاق کمک خیلی بیشتر از این را دارد. فقط خواستم مقایسه کنم که دولت آقای دکتر روحانی و کشور، هزینهاش در سایر حوزهها چقدر بوده و دستاوردش چقدر؛ از نظر رضایتمندی. خواستم فقط یک مقایسه باشد بین ١٢ هزار میلیاردی که در سهسالونیم ما دریافت کردیم که میشود تقریبا سالانه کمتر از حدود چهار هزار میلیارد تومان. رقمی که سالانه برای خودکفایی در گندم یا کمک به آموزشوپرورش شده. این به معنای نفی هزینههایی که در آن حوزهها کردیم، نیست؛ بلکه هر چقدر ما در آن حوزهها هزینه کنیم، سرمایهگذاری است. آموزشوپرورش همه سرمایه ماست و نسلهای آینده. فقط خواستم برای آن دوستانی که در آن بخش کف میزنند و میگویند خیلی کار خوبی کردید و این قسمت را نکوهش میکنند، بگویم که این رفتار دوگانه است و منصفانه نیست.
دولت دوازدهم در پیش است و رئیسجمهور در حال آمادهسازی و چیدن وزراست، دو سؤال را همزمان مطرح میکنم. شما در دولت بعدی هستید یا نیستید؟ و طرح تحول سلامت در ادامه آیا هست یا نیست؟
آنچه تا امروز مسلم است، طرح تحول سلامت هست، به خاطر اینکه آقای رئیسجمهور بعد از کسب رأی اعتماد ملت، اعلام کردند طرح تحول سلامت در دولت دوازدهم و به عبارتی سلامت ایرانیان جزء مهمترین اولویتهای ایشان است. درباره موضوع ماندن من هم که هنوز مشخص نیست و همه چیز بعد از اراده الهی، منوط به نظر رئیسجمهور و نظر مجلس محترم است.
با شما صحبتی نشده؟
صحبت که با خیلیها شده و من هم ازجمله آن خیلیها. البته آقای رئیسجمهور چند جلسه با من صحبت کردند؛ ولی این را که باشم یا نباشم، هنوز نمیدانم.
خودتان مایل هستید باشید؟
خودم شخصا بههیچوجه علاقهمند نیستم باشم؛ یعنی فکر میکنم آن طرف سکه هم جای خدمت زیادی هست و بالاخره تلاشهایی که ما در سه دهه گذشته در حوزه چشمپزشکی داشتیم، درخورتوجه است و درعینحال آن هم کار خیر بوده. باز امام بزرگوار ما میگفت که مهم نیست شما چه منصب و شغلی دارید. مهم این است که هر کسی در هر کجا که هست، به وظیفه خود درست عمل کند؛ بهاینترتیب تکلیف از او ساقط است. فکر میکنم در آن لباس سفید و دور از سیاست و فاصلهگرفتن از دغلبازیها و رفتارهای غیراخلاقی که در حوزه سیاست است، خیلی راحتتر هستم و میتوانم مشابه اینجا، اگر واقعا خودم بخواهم از فرصتی که خداوند در اختیارم قرار داده، درست استفاده کنم، به مردم کشورم خدمت میکنم.
در چهار سال گذشته یکی از بعدهای عملکردی شما که هم بازتاب زیادی داشت و هم منتقدانی، این بود که هر فرد مشهوری دچار بیماری میشده یا هر اتفاقی که بُعد رسانهای زیادی پیدا میکرده؛ مثلا اسیدپاشیهایی که در اصفهان اتفاق افتاده یا موارد دیگر، آقای وزیر بهداشت خودش سر صحنه حضور پیدا میکرده و به آن فرد سر میزده. چه لزومی است که وزیر بهداشت همه این جاها باشد. برخی معتقدند این کارها نمایشی است. پاسخ خودتان به این انتقادها چیست؟
حرف میزنند. هر کاری کنید، داستان همان ملانصرالدین است و الاغش؛ ولی واقعیت این است که همان کسانی که به این شکل نقد میکنند، اگر مسئولان حضور پیدا نکنند، هم حمل بر این میکنند که اینها بیتفاوت هستند و دفترنشین هستند و حاضر نیستند از برج عاج پیاده شوند. من فکر میکنم مسئول سلامت مردم، هرجا که احتمال دارد به سلامت مردم آسیبی وارد شود یا وارد میشود، باید حضور فعال داشته باشد و مطالبهگری کند. در موضوع اسیدپاشی، هنوز هم ما مطالبهگر هستیم، بهدلیل اینکه هیچچیز روشن نشد. بخشی از آن صدمه جسمیای بود که به افردای وارد شد و هیچوقت هم جبرانشدنی نیست. ولی بخشی از آن جراحتی است که به جامعه وارد میشود و باز هم ما مسئول هستیم در کنار دیگران، حداقلش این است که میتوانیم مطالبهگری کنیم. درباره بخشی از این حضورها، من قبول دارم نمادین است، ولی برای پیشگیری و مطالبهگری است و اگر باشم هم حتما ادامه پیدا خواهد کرد و جاهایی هم که نبودم، بدانید که دیگر فرصت پیدا نکردم، وگرنه با وجود همه این جوسازیها حتما میرفتم.
بهلحاظ سیاسی شما اصلاحطلب هستید، اعتدالی هستید یا چی؟
من هیچکدام از اینها نیستم. فکر میکنم هنوز همان جوان ٢٢، ٢٣ساله اول انقلاب هستم که هیچکدام از این رنگها نبود. هیچکدام از این جریانات فکری و تابلوها وجود نداشت.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:41
سلامت و بهداشت جامعه
یک توصیهی کلی که در مورد زمان خوردن صبحانه مطرح است میگوید، بهتر است در عرض یک ساعت بعد از بیدار شدن از خواب، صبحانه بخورید تا انرژی مورد نیاز بدن، بعد از یک شب چیزی نخوردن، تأمین شود.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تبیان، همهی ما شنیدهایم که صبحانه، مهمترین وعدهی غذایی است و دلایل خوبی هم برای این ادعا وجود دارد. برخی از مطالعات شهودی میگویند خوردن صبحانه برای کاهش وزن مفید است، ریسک بیماریهای قلبی را کاهش میدهد و میتواند مصرف روزانهی ویتامین، مواد معدنی و فیبرتان را افزایش بدهد. معمولاً تأکیدهایی که وجود دارد در این مورد است که برای صبحانه «چه» باید بخوریم، اما اینکه بعد از بیدار شدن از خواب، چقدر باید تا خوردن صبحانه فاصله بگذاریم، بستگی به چند عامل دارد.
یک توصیهی کلی که در مورد زمان خوردن صبحانه مطرح است میگوید، بهتر است در عرض یک ساعت بعد از بیدار شدن از خواب، صبحانه بخورید تا انرژی مورد نیاز بدن، بعد از یک شب چیزی نخوردن، تأمین شود. اما این بدان معنا نیست که زودتر یا دیرتر از یک ساعت بعد از بیدار شدن از خواب، خوردن صبحانه فایدهای ندارد. بعضی از مطالعات نشان میدهند افرادی که بیشتر غذاهای مصرفیشان را بعداً در طول روز میخورند، نسبت به آنهایی که بیشتر غذای مصرفیشان را، در ساعات ابتدایی روز میخورند، موفقیت کمتری در کاهش وزن دارند. بنابراین به طور کلی، بیشتر خوردن در ساعات اولیه روز، بهتر از خوردن در ساعات بعدی، روی کاهش وزن و همچنین سلامت عمومی تأثیر دارد.
فواید خوردن صبحانهی سالم و کامل
تحقیقاتی که روی افراد موفق در کاهش وزن و حفظ وزن ایدهآل انجام شد نشان داد، بیش از سه چهارم این افراد، هر روز صبحانه میخوردند. به گفتهی محققان، خوردن صبحانه میتواند کلید حفظ دستآوردهای کاهش وزن باشد.
مطالعهی دیگر نیز نشان داد، مردانی که معمولاً عادت داشتند از خوردن صبحانه فرار کنند، حدود ۲۵ درصد بیشتر در معرض مرگ ناشی از بیماری قلبی بودند. آنهایی که عادت به خوردن صبحانه ندارند، معمولاً در ساعات بعدی روز، بیشتر احساس گرسنگی کرده و شب هم غذای بیشتری میخورند. افرادی که صبحانه میخورند، معمولاً رژیم غذایی سالمتری دارند، زیرا میتوانند ویتامین، مواد معدنی و فیبر بیشتری مصرف کنند.
فواید زودتر صبحانه خوردن
چرا صبحانه با سلامتی، ارتباط نزدیکی دارد؟ ثابت شده که علاوه بر اهمیت دادن به محتوای صبحانه، مهم دانستن زمان خوردن آن هم در سلامتی مؤثر است. مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ انجام شد، زنان دچار اضافه وزن و چاق را به مدت ۱۲ هفته، در دو گروه متفاوت قرار داد. هر دو گروه، رژیم غذایی مشابه با کالریهای یکسان داشتند. تنها تفاوت این بود که یک گروه، صبحانهی بسیار مفصل و شام مختصر میخوردند اما گروهی دیگر، صبحانهی مختصر و شام بسیار مفصل میخورند.
دانشمندان دریافتند گروهی که صبحانهی مفصل خورده بودند در مقایسه با گروه دیگر، کاهش وزن بیشتری داشته و دور کمرشان هم کاهش سایز بسیار زیادی داشت. تحقیق دیگری هم با تمرکز روی زمانبندی خوردن صبحانه انجام شد و نتیجه اینکه آنهایی که اصلیترین وعدهی غذایی یعنی صبحانه را دیرتر میخوردند، در مقایسه با آنهایی که زودتر صبحانه میخوردند، بعد از ۲۰ هفته، کاهش وزن کمتری داشتند.
چقدر باید صبر کنیم و بعد صبحانه بخوریم؟
زمان بهینهای برای خوردن صبحانه وجود ندارد. بسته به برنامهی روزانهتان، هر وقت که برایتان زمان مناسبتری بود میتوانید صبحانه بخورید، حتی اگر به محض بیدار شدن از خواب و قبل از انجام هر کار دیگری باشد. برخی از کارشناسان توصیه میکنند بهترین زمان خوردن صبحانه، چیزی بین ۳۰ تا ۶۰ دقیقه بعد از بیدار شدن از خواب است. منطق پشت این توصیه این است که، وقتی از خواب بیدار میشوید، یعنی ۶ تا ۸ ساعت چیزی نخوردهاید، و اگر هر چه زودتر صبحانه بخورید، به متابولیسمتان کمک بیشتری میکنید.
صبحانه
اگر عملاً برایتان این امکان وجود ندارد که به محض بیدار شدن صبحانه میل کنید، جای نگرانی نیست، هر وقت که توانستید بخورید، خوب است. اگر عادت دارید صبحها ورزش کنید، میتوانید خوردن صبحانه را به بعد از ورزش موکول کنید، هیچ ایرادی ندارد. بعد از ورزش، بدن شما آمادهی دریافت سوخت و انرژی است، پس حتماً باید بعد از ورزش، چیزی بخورید.
اگر اشتهایی به خوردن صبحانه ندارید، آیا باید حتماً چیزی بخورید؟
با این وجود که دلایل زیادی برای خوردن صبحانه وجود دارد، اما برخی از مطالعات نشان دادهاند، فرار از خوردن صبحانه چندان هم مضر نیست!
مثلاً، مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفت اینطور نتیجه داد؛ چیزی که در ساعات بعدی روز میخورید، بسیار تاثیرگزارتر است. اگر دلیل اشتها نداشتن شما به صبحانه این است که شب، غذای سنگین میخورید، میتوانید مصرف غذای بیشتر را به ساعات اولیهی روز موکول کنید.
اگر هم عادت دارید عمدهی غذاهایتان را در ساعات اولیه روز بخورید، ولی فقط نمیتوانید بعد از بیدار شدن صبحانه بخورید و اشتها ندارید، چیز بدی نیست. بهتر است تصویر کلی برنامهی غذایی در تمام طول روز را بیشتر مورد توجه قرار دهید.
برای صبحانه بهتر است چه بخورید؟
خوردن غلات شیرین صبحانه یا کیک و شیرینی، فواید خوردن صبحانه را به شما نمیرساند. به طور کلی مهم است که در هر زمانی از روز، غذاهای سالمی بخورید، صبحانه اهمیت بیشتری از این جهت نیز دارد. صبحانهای انتخاب کنید که شامل میوه، سبزیجات، غلات کامل، بنشن، پروتئین و چربیهای سالم باشد. لازم نیست فانتزی باشد! میتوانید ماست یونانی، موز و یک مشت آجیل میل کنید. اگر هم معمولاً صبحها احساس تشنگی میکنید، میتوانید اسموتی درست کنید و از نوشیدنش لذت ببرید، برای صرفهجویی در وقتتان هم میتوانید، صبحانهتان را شب قبل آماده کنید.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:40
سلامت و بهداشت جامعه
مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت گفت: با توجه به فصل گرما و سفرهای تابستانی رعایت چند نکته ساده در خصوص مصرف مواد غذایی می تواند سفر لذت بخشی را برای شما ایجاد کند.
به گزارش جام جم آنلاین، دکتر زهرا عبدالهی با بیان اینکه تابستان فصل داغ مسافرت است، گفت: توجه به تغذیه و مواد غذایی مصرفی در سفر بسیار مهم است و با رعایت چند نکته ساده میتوان از سفر خود بیشترین لذت را برد.
وی ادامه داد: یکی از مواد غذایی مهم و حساس آب مصرفی است. از آب چشمه، نهر و رودخانه برای آشامیدن استفاده نکنید. همیشه آبهای بطری بسته بندی شده همراه داشته باشید و باقیمانده آب بطری های را در پشت شیشه و زیر تابش نور خورشید قرار ندهید. اگر از سلامت آب در جایی بیاطلاعید، آن را بجوشانید و بعد مصرف کنید.
وی در خصوص مصرف غذا در طول سفر افزود: اگر مجبور شدید در رستوران غذا میل کنید رستورانی را انتخاب کنید که ظاهر رستوران، وضعیت کارکنان آن و شرایط بهداشتی محیط مناسب و کارکنان آن کارت بهداشتی معتبر داشته باشند. در صورت مصرف مواد غذایی کنسروی قبل از مصرف حتما ۲۰ دقیقه بجوشانید و از مصرف کنسروهای بادکرده یا زنگزده جدا خودداری کنید. توصیه میشود بجای سالاد و سبزی خوردن در رستورانها که احتمال آلودگی آن زیاد است، ماست بخورید. یک راه ساده و مطمئن آن است که از منزل با خود گوجه فرنگی و خیار و لیمو ترش شسته شده همراه داشته باشید و در رستوران در کنار غذایی که سفارش میدهید، از گوجه فرنگی و خیار خرد شده که همراه خود دارید استفاده کنید.
عبدالهی توصیه کرد: غذاهایی را که با خود به سفر می برید، نیم پز نکنید، یا از همان اول غذا را کامل بپزید یا اینکه در مقصد اقدام به پخت آن کنید. غذاهایی مثل کتلت و کوکو یا تخم مرغ پخته برای سفر مناسب هستند و غذاهایی مثل الویه و کبا ب کوبیده، کالباس و سوسیس بسیار حساس و فساد پذیر هستند. غذایی که برای بین راه تهیه میکنید، نباید آبکی باشد. غذاهای آبکی مثل انواع خورش ها، سریعتر فاسد میشوند چون میکروبها و باکتریها در فضای مایع، محیط مناسبتری برای رشد و تکثیر دارند. غذایی را که برای سفر آماده می کنید با توجه به فصل گرما در طول راه کاملا خنک نگهدارید.
بنابر اعلام روابط عمومی معاونت بهداشت وزارت بهداشت، وی با اشاره به اینکه بجای نوشابههای گازدار، همراه باغذا دوغ کم نمک و بدون گاز سفارش دهید، در خصوص مصرف تنقلات در سفر اظهار داشت: درطول راه به عنوان تنقلات مقداری آجیل مثل نخودچی، کشمش، خرما، انجیر خشک، گردو، بادام، پسته و فندق کم نمک یا تخمههای کم نمک به همراه داشته باشید. این تنقلات بسیار سالمتر وکم ضررتر از چیپس، پفک و نوشابههای گازدار هستند.
مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با اشاره به این که بسیاری از افراد مایلند در طول مسیر، بساط پختن کباب و جوجه کباب برپا کنند که غذای سالم، مطبوع و با کیفیتی خورده باشند، توصیه کرد: باید توجه داشت که گوشت و مرغ را از منزل و در ظرف یخ گذاشته و دقت کنید در طول راه و قبل از کباب کردن، کاملا سرد نگهداری شود. از گوشتهایی که در هوای آزاد آویزان شده و به فروش میرسند استفاده نکنید. انواع میکروبها و تخم انگلها با مصرف این گوشتها که ممکن است خوب هم پخته نشوند، به بدن منتقل میشود. درموقع تهیه کباب و جوجه کباب، مواظب باشید که تمام قسمتهای آن و بخصوص داخل آن کاملا حرارت دیده و بخوبی پخته شود تا در صورت وجود آلودگی احتمالی، با پختن از بین برود. کبابی که خوب پخته شده باشد، قهوهای رنگ است و اگر قسمت داخل کباب هنوز قرمز رنگ است، به این معنی است که پخته نشده و آلودگی احتمالی آن از بین نرفته است که نتیجهاش مسمومیت غذایی همراه با اسهال، استفراغ، دل درد و دل پیچه خواهد بود.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:39
سلامت و بهداشت جامعه
این ماسک گیاهی درمانی معجزهآسا در درمان ریزش و طاسی موی سر است و در درمان سفیدی مو، عفونت پوست سر و شوره و ریزش ابرو و شفافیت موی سر نیز بسیار مؤثر است.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، این ماسک گیاهی درمانی معجزهآسا در درمان ریزش و طاسی موی سر است و در درمان سفیدی مو، عفونت پوست سر و شوره و ریزش ابرو و شفافیت موی سر نیز بسیار مؤثر است.
مواد مورد نیاز برای تهیه این ماسک عبارتند از یک عدد پیاز، عسل، یک قاشق مرباخوری از یکی از روغنهای کنجد، نارگیل، خردل، روغن بادام، زیتون، نعناع و یا رزماری (هر یک از این روغنها که در دسترس شماست) در این ماسک استفاده کنید؛ این روغنها گزینههای خوبی هستند زیرا باعث رویش مو میشوند.
برای تهیه این ماسک، یک عدد پیاز را پوست کنده و رنده کنید سپس از یک پارچه توری برای گرفتن آب پیاز استفاده کنید یا میتوانید از آبمیوهگیری استفاده کنید سپس 2 قاشق چایخوری عسل و یک قاشق مرباخوری روغن زیتون به آن اضافه کنید و برای از بین بردن بوی پیاز و خواص بیشتر میتوانید از یک قاشق مرباخوری آبلیمو یا گلاب استفاده کنید.
این ترکیب را درون ظرف بریزید و به قسمتهای طاس یا تمام کف سر خود بزنید.
روی سرتان را با یک کیسه پلاستیکی بپوشانید و بگذارید حداقل 2 ساعت روی موی سرتان بماند سپس سرتان را با یک شامپوی گیاهی بدون مواد شیمیایی یا شامپوی بچه بشویید.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:38
سلامت و بهداشت جامعه
خواب ممکن است فعالیتی اختیاری به نظر بیاید، اما بدون شک انسان بدون آن خواهد مرد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، خواب یک فعالیت اختیاری است که به شدت برای بدن لازم است و اختیاری بودن آن بدین معنی نیست که همه افراد مقدار کافی و مناسبی خواب شبانه دارند.
برای ارائه راهکارهای موثر برای بهتر خوابیدن به سراغ "پاتریک فولر" استاد دانشکده علوم اعصاب در دانشکده پزشکی "هاروارد" رفتیم. وی در مورد خواب تحقیق و مطالعه میکند.
"فولر" به ما کمک کرد تا بدانیم که چه چیزهایی یک خواب شبانه خوب را تضمین میکند.
در این جا هفت توصیه این پژوهشگر خواب را برای دستیابی به یک خواب بهتر را ذکر میکنیم. گرچه که این عوامل برای خود "پاتریک فولر" موثر بوده است و لزوما تاثیر مثبت آن را برای همه افراد تضمین نمیکند، چرا که شیوه زندگی و برنامههای روزانه افراد متفاوت است.
بیدار شدن از خواب راس ساعت مشخص
مشکلی که بسیاری از مردم به آن دچارند این است که هنگام تلاش برای به خواب رفتن دچار مشکل میشوند. زیرا برنامه خواب منظمی ندارند و راس ساعتهای مشخصی به خواب نرفته و برنمیخیزند.
برای مثال اگر شما روز یکشنبه ساعت ۱۱ ظهر بیدار شده باشید و همان شب برای اینکه ساعت ۷ صبح بیدار شوید، زود بخوابید، روز دوشنبه میلی به زود خوابیدن نخواهید داشت و بنابر این برنامه خواب شما به هم میریزد.
هرچه فرد صبحها دیرتر برخیزد، خواب مفید کمتری خواهد داشت و در روزهای بعد به دلیل اینکه نمیتواند زود و راحت بخوابد، تصور میکند دچار بیخوابی شده است.
"فولر" میگوید: بیدار شدن روزانه در یک ساعت مشخص یکی از مهمترین کارهایی است که میتوان برای رسیدن به یک خواب شبانه خوب انجام داد.
عدم استفاده از محرکها در اواسط روز
نوشیدن یک فنجان قهوه بعد از یک روز کاری طولانی و خسته کننده برای رفع خستگی وسوسه انگیز است. اما برای یک خواب خوب شبانه باید از همه این محرکها دوری کنید.
کافئین دارای تاثیری طولانی در بدن است، به این معنی که شش ساعت طول میکشد تا اثر آن از بدن زدوده شود؛ بنابراین اگر میخواهید شب را خوب بخوابید، پس از گذر از نیمه روز، در برابر مصرف نوشیدنیها و مواد دارای کافئین و محرک مقاومت کنید.
"فولر" استفاده از قهوه را تقریبا قطع کرده و حتی صبحها را هم با نوشیدن چای سبز آغاز میکند، چرا که نصف قهوه کافئین دارد.
وی میگوید: من تنها چای را ترجیح میدهم. عاشق بوی قهوه هستم، اما برای من کافئین زیادی دارد و از نوشیدنش اجتناب میکنم.
او تنها مقدار کمی قهوه بین صبح و ظهر مینوشد و هرگز بعد از ظهر قهوه نمینوشد.
حداقل ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ورزش روزانه
ورزش مانند یک معجزه است که میتواند از ابتلا به عوارض مختلفی نظیر استرس، بیماریهای قلبی و عروقی، سکته مغزی، دیابت، انواع مشخصی از سرطان، زوال عقل و ... جلوگیری کند.
ورزش کردن روزانه علاوه بر تمام این مزایا، برای خواب نیز مفید واقع میشود. مطالعات نشان دادهاند که تمرینات و نرمشهای صبحگاهی و بعد از ظهر، میتواند کیفیت و میزان خواب مفید فرد را افزایش دهد.
اما باید توجه داشته باشید که نباید قبل از رفتن به رختخواب ورزش کرد. زیرا این کار دمای بدن را افزایش داده و ماهیچهها را فعال و منقبض کرده و به خواب رفتن را به تعویق انداخته و سخت مینماید.
"فولر" عنوان میکند که هر روز تلاش میکند تا هر طور که شده کمی ورزش کند، حتی اگر با سرعت بالا و پایین رفتن از پلهها یا یک پیادهروی سریع به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه باشد.
وی میگوید: حفظ سطح فعالیت بدنی بسیار مهم است.
عدم مصرف الکل
بر خلاف تصور غالب مردم، نوشیدن الکل به دستیابی به یک خواب خوب کمک نمیکند. شاید مصرف این ماده به سریعتر به خواب رفتن کمک کند، اما باید مراقب بود، چرا که اثرات خوابآوری آن دوام زیادی ندارد و در طول شب فرد را دچار مشکل میکند.
"فولر" میگوید: برخی برای به خواب رفتن الکل مصرف میکنند، اما مشکل اینجاست که اثر آن خیلی زود از بین رفته و فرد را نیمههای شب بیدار میکند و موجب بیخوابی میشود.
در واقع طبق تحقیقات موسسه ملی سلامت آمریکا، نوشیدن الکل قبل از خواب، مدت زمان خواب عمیق و ترمیمی فرد را کاهش میدهد.
مناسبسازی محیط خواب
"فولر" برای تنظیم ساعت داخلی بدن خود برای آماده شدن آن برای زمان خواب، از ساعتی قبل از خواب نور محیط را کم میکند.
وی میگوید: همسرم فکر میکند من آدم عجیبی هستم، چرا که از ساعتی قبل از خواب، نور اتاق را کم میکنم. اما من واقعا با این کار احساس آرامش میکنم و بدنم را برای خوابیدن در ساعت مقرر تنظیم میکنم.
نور کم کمک میکند تا تولید طبیعی ملاتونین –هورمونی که موجب به خواب رفتن و در خواب ماندن میشود- افزایش یابد.
دوری از وسایل الکترونیکی دارای صفحه نمایش یک ساعت قبل از خواب
به همان دلیلی که چراغهای کم نور میتوانند موجب افزایش تولید ملاتونین شوند تا به شما کمک کنند خوب بخوابید و زودتر به خواب بروید، نور آبی روشنی که از صفحه نمایش گوشیهای هوشمند و دیگر دستگاههای الکترونیکی ساطع میشود، میتواند به طور کامل با این اثر مقابله کند.
نور صفحههای چنین دستگاههایی میتواند مغز شما را وادار به فکر کردن به مسائل روزمرهتان کرده و باعث کاهش تولید ملاتونین میشود؛ بنابراین با گذشت زمان برنامه خواب شما به هم ریخته و سبب آسیب به حافظه میشود. این موضوع همچنین خطر ابتلا به افسردگی، چاقی و حتی برخی از سرطانها را در میان سایر موارد افزایش میدهد.
"فولر" سعی میکند حداقل یک ساعت قبل از خواب، گوشی خود را کنار گذاشته و یا استفاده از آن را تا زمان خوابیدن بسیار محدود نماید. او معمولا نهایتا ساعت ۹:۳۰ شب میخوابد.
رفتن به رختخواب راس ساعت مشخص
همانطور که حتما تاکنون متوجه شدهاید، راز دستیابی به یک خواب خوب شبانه، تنظیم یک روال منظم برای به خواب رفتن و از خواب بیدار شدن در ساعاتی مشخص است.
برای آنکه وقتی هر روز صبح ساعتتان زنگ میزند سر حال و بدون مشکل از خواب برخیزید، ناچار به خوابیدن راس یک ساعت مقرر هستید.
کمتر یا بیشتر خوابیدن از حد مقرر و روال منظم خودتان، میتواند کل روال را به هم بریزد و خواب شما و به تبع آن فعالیتهای روزمره شما را دچار مشکل کند.
"فولر" هر شب ساعت ۹:۳۰ میخوابد و ۵:۳۰ صبح به راحتی بیدار میشود. او میگوید همسرم من را دست میاندازد و مرا پدربزرگ خطاب میکند.
مهمترین عامل؛ عدم داشتن وسواس در مورد خواب
در حالی که "فولر" برای عدول نکردن از این روال همه تلاش خود را به کار میگیرد، اما در این مورد واقعگرا نیز هست. چرا که زندگی اقتضا نمیکند که بتوان همیشه یک رویه را بدون تغییر نگه داشت؛ بنابراین "فولر" سعی میکند خودش را با تغییرات به گونهای وفق دهد که برنامه منظم خوابش دستخوش کمترین تغییر شود.
وی میافزاید: من سعی میکنم نسبت به برنامه خوابم بیش از حد حساسیت نداشته باشم. در کل تلاشم این است که در مورد هیچ چیزی افراط نکنم. همانطوری که برنامه زندگی و خواب من خسته کننده و حوصله سر بر به نظر میآید، من به شخصه با انجام آن احساس خوبی دارم. هنگامی که بیدار میشوم خوشحال و سر حال هستم. اگر روزی بر اثر اتفاقات غیر مترقبه برنامه ام به هم بریزد، ناامید نشده و با انگیزه سعی میکنم برنامهام را به حالت عادی بازگردانم.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:35
سلامت و بهداشت جامعه
ناخن های زرد اغلب با عفونت قارچی و همچنین عملکرد نادرست کبد پیوند خورده اند. اگر ناخن ها زرد و شکننده یا ضعیف هستند، این شرایط می تواند نشان دهنده ابتلا به بیماری هایی مانند سوریازیس، دیابت، یا بیماری های ریوی (به عنوان مثال، برونشیت مزمن) یا تیروئید باشد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران، درمانگران سنتی، و حتی پزشکان با سابقه با نگاه به بیمار سرنخ هایی از وضعیت و کیفیت سلامت وی کسب می کنند. در پزشکی سنتی چینی، افراد روند مشاهده، بوییدن، گوش دادن، و لمس کردن را برای بررسی کیفیت سلامت فرا می گیرند.
بدن شما نشانه های پنهان بسیاری را ارائه می کند و نکته مهم این است که بدانید به کجا نگاه کنید، به دنبال چه چیزی باشید و نشانه هایی که مشاهده می کنید به چه معنا هستند.
به دلیل این که ناخن های دست رشدی سریع و مداوم دارند، یکی از شاخص های خوب برای بررسی شرایط سلامت هستند. باور داشته باشید یا خیر، شما می توانید نشانه های اولیه نارسایی اندامی را از روی ناخن ها پیش از آن که احساس علائم شما را راهی مطب پزشک سازد، متوجه شوید. رنگ و کیفیت ناخن بازتاب دهنده موضوعات مختلفی هستند و از این رو باید به آنها توجه داشته باشید.
نشانه های رنگ ناخن
ناخن های رنگ پریده و به ویژه ناخن ها (و پوست) بسیار رنگ پریده می توانند نشانه هایی از کم خونی (سطح پایین آهن خون)، کمبود مواد مغذی (تمام منابع ویتامین ها)، نارسایی احتقانی قلب و بیماری کبد باشند.
ناخن های سفید با نشانگرهای اضافی به موضوعات مختلفی اشاره دارند. رنگ سفید به همراه لبه های تیرهتر می تواند نشانه ای از هپاتیت باشد. رنگ سفید به همراه قسمت باریک صورتی در پایین (به نام ناخن تری شناخته می شود) می تواند نشان دهنده بیماری کبد، نارسایی احتقانی قلب، نارسایی کلیه یا دیابت باشد.
ناخن های زرد اغلب با عفونت قارچی و همچنین عملکرد نادرست کبد پیوند خورده اند. اگر ناخن ها زرد و شکننده یا ضعیف هستند، این شرایط می تواند نشان دهنده ابتلا به بیماری هایی مانند سوریازیس، دیابت، یا بیماری های ریوی (به عنوان مثال، برونشیت مزمن) یا تیروئید باشد. هشدار: سیگار کشیدن نیز می تواند موجب زرد شدن ناخن ها شود.
ناخن های آبی، مانند لب های آبی، می توانند نشان دهنده سرمای بیش از اندازه یا کمبود اکسیژن باشند. اگر احساس سرما نمی کنید، رنگ آبی ناخن ها می تواند نشان دهنده مشکلات تنفسی مانند بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) و آمفیزم باشد.
لکه های سفید روی ناخن های دست اغلب نشان دهنده کمبود روی هستند. حتی با دنبال کردن یک رژیم غذایی خوب، اگر با لکه های سفید روی ناخن های خود مواجه شده اید ممکن است به مصرف مکمل روی برای دریافت میزان کافی از این ماده معدنی نیاز داشته باشید. با این وجود، کمبود روی می تواند به واسطه مسائل دیگر نیز شکل گرفته باشد و از این رو، مراجعه به پزشک گزینه ای خوب است. پیش از مراجعه به پزشک مدتی صبر کنید زیرا لکه های سفید روی ناخن های دست ممکن است در نتیجه یک آسیب جسمانی نیز شکل گرفته باشند، که پس از مدتی از بین بروند.
ناخن های سیاه یا خطوط تیره زیر ناخن ها می توانند نشانه ای از یک سرطان پوست خطرناک، مانند ملانومای کشنده باشند. اگر با رگه های سیاه یا رشد دردناک ناخن ها مواجه شده اید، در کوتاهترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنید.
نشانه های کیفیت ناخن
ناخن هایی که دارای سطحی ناهموار یا حفرهدار هستند می توانند نشانه ای از ابتلا به سوریازیس یا مراحل اولیه اختلالات خودایمنی، مانند آرتریت روماتوئید و اختلالات بافت همبند، مانند سندرم رایتر، باشند.
ناخن های شکسته یا چاک خورده اغلب با نشانه های اختلالات تیروئید، به ویژه کم کاری تیروئید، پیوند خورده اند. این شرایط می تواند نشانه ای از کمبود ویتامین، به ویژه ویتامین های A، C و B (بیوتین) باشد. همچنین، عفونت قارچی می تواند دلیل شکستگی یا شکنندگی ناخن های دست باشد، اگر با زردی رنگ آنها همراهی می شود.
ناخن قرمز پف کرده به واسطه التهاب در اطراف لبه های ناخن، به ویژه در پایه، شکل می گیرد. این شرایط می تواند به واسطه جراحت، عفونت یا بیماری های بافت همبند، مانند لوپوس، شکل گرفته باشد.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:34
سلامت و بهداشت جامعه
این خبر برای آن دسته از افرادی که با هیجان برای خوردن یک تکه از کیک تولد لحظه شماری می کنند ممکن است جالب و البته کمی دلسرد کننده باشد: رسم معروف فوت کردن شمع روی کیک تولد، این دسر خوشمزه را میزبان باکتری های خطرناک می کند!
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از شفقنا، محققان دانشگاه کلمسون در کارولینای جنوبی متوجه شدند که بزاق دهان ما که با فوت کردن شمع کیک تولدمان منتشر می شود می تواند باکتری های موجود روی خامه یک کیک را تا 1400 درصد افزایش دهد. سرپرست این تیم تحقیقاتی ایده انجام این پژوهش را از تجربه شخصی خودش به عنوان یک پدر در مورد دخترش گرفت و آنها با مطالعه گروهی از دانشجویان مقطع کارشناسی این دانشگاه سعی کردند تا آنها را متوجه ایمنی غذایی و اهمیت این موضوع کنند.
محققان یک رویه خامه ای را روی قطعه ای فویل که بالای یک چرخ کیک-مانند بود و شمع در آن جا سازی شده بود گذاشتند و قبل از فوت کردن شمع ها همگی پیتزا خوردند تا جشن تولد را شبیه سازی کنند و به غده های بزاق کمک کنند تا به ترشح و فعالیت مشغول باشند. سپس شمع ها را روشن و آنها را فوت کردند. برای شمردن باکتری ها هم، لایه خامه ای را با آب ضدعفونی شده رقیق کردند و سپس آن را روی ظرف های آگار پخش کردند تا باکتری ها در آن رشد کنند. هر کدام از کلونی های روی آگار نشان دهنده یک سلول باکتری حاصل از آن خامه بود.
نتیجه این بود که باکتری های بسیار زیادی پیدا شدند اما نکته جالب تر این بود که از قرار معلوم، هر فوت به انواع متفاوتی از باکتری ها منتج می شود. به طور متوسط فوت کردن شمع می تواند به رشد 14 برابری باکتری های روی خامه کیک منجر شود. با این حال در یک مورد این اتفاق با افزایش بیش از 120 مرتبه رخ داد که نشان می دهد افراد خاصی می توانند ناقل باکتری های بیشتری در مقایسه با دیگران باشند.
اما به گفته محققان نباید به خاطر این موضوع ایده فوت کردن شمع را از سرتان بیرون کنید. دهان انسان پر از باکتری است و بیشتر آنها مضر نیستند. علاوه بر این اگر قرار بود فوت کردن شمع روی کیک تولد واقعاً منجر به گسترش بیماری های مهلک شود در حال حاضر بسیاری از کودکان تنها به همین دلیل روانه بیمارستان می شدند، اما این اتفاق رخ نمی دهد.
این اولین بار نیست که از این نوع تحقیقات انجام می شود؛ در سال 2015 نیز پژوهشی نشان داده بود کسانی که دوست دارند چیپس را دوبار خیس کنند و سپس بخورند نه تنها با این کار مرتکب یک عمل ناخوشایند اجتماعی می شوند بلکه می تواند احتمال انتشار بیماری های عفونی را بالا ببرند.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:33
سلامت و بهداشت جامعه
مطالعات نشان می دهد مصرف انبه تاثیر مثبتی بر افراد مبتلا به بیماری التهاب روده دارد.
به گزارش جام جم آنلاین از مهر، سوزان تالکات، از دانشگاه «A&M» تگزاس آمریکا به همراه تیم تحقیقش، استفاده از انبه تازه را در کنار درمان اصلی بیماری خفیف تا متوسط التهاب روده بررسی کردند.
به گفته تالکات، «بیماری التهاب روده فاکتور پرخطر اصلی سرطان روده است. مطالعات اخیر نشان داده است بیماری التهاب روده بر حدود ۱.۵ میلیون نفر در آمریکا، حدود ۲.۲ میلیون نفر در اروپا و تعداد به مراتب بیشتر در سایر کشورها تاثیر می گذارد.»
وی در ادامه می افزاید: «سرطان روده بزرگ ناشی از زخم های است که به دلیل بیماری التهاب روده در طول ۱۰ تا ۱۵ سال ایجاد شده اند.»
به گفته تالکات، چندین مطالعه مزایای سلامت ترکیبات ثانویه گیاهی در میوه ها و سبزیجاتی نظیر انار، مرکبات و کورکومینوئیدها را نشان داده و اثبات شده است پلی فنول ها باعث کاهش روند التهاب در بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی-عروقی، سرطان و بیماری های التهابی روده می شوند.
انبه سرشار از گالوتانین ها، گروهی از پلی فنول های مولکولی بزرگ است، که می تواند از طریق برخی باکتری های روده به مولکول های کوچک، قابل جذب و بیواکتیو تجزیه شود.
محققان در رژیم غذایی بیش از ۳۰۰ شرکت کننده این مطالعه که مبتلا به بیماری التهاب روده بودند روزانه ۲۰۰ تا ۴۰۰ گرم انبه گنجاندند. از شرکت کنندگان خواسته شد به تدریج در طول هفته اول مصرف انبه شان را افزایش دهند.
محققان دریافتند بعد از گذشت ۸ هفته از مصرف انبه، علائم بیماری التهاب روده به شکل چشمگیری در این افراد کاهش یافته بود. بعلاوه مشخص شد وجود GRO، مولکول مرتبط با رشد سرطان روده، نیز به شکل قابل توجهی کاهش یافته بود.
همچنین محققان دریافتند لاکتوباسیل روده و دیگر باکتری های پروبیوتیک مفید پس از مصرف انبه به طور قابل توجهی افزایش یافت.
از اینرو محققان توصیه می کنند بیماران مبتلا به التهاب روده در کنار درمان دارویی شان بهتر است انبه هم مصرف کنند.
چهارشنبه 11/5/1396 - 16:32