• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1009
تعداد نظرات : 155
زمان آخرین مطلب : 5300روز قبل
بیماری ها
افرادی که خال های زیادی دارند، بیشتر مستعد ابتلا به سرطان پوست هستند اما تحقیقات جدید حاکی از این است که سلول های پوست چنین افرادی دیرتر از سایر افراد پیر می شود.
به گزارش روز جمعه گروه علمی فرهنگی ایسکانیوز، به نقل از نیویورک تایمز، با افزایش سن سلول ها، نوعی DNA که در انتهای کروموزوم ها قرار دارد کوتاه تر می شود و کوتاه شدن این کروموزوم با بیماری های مزمن مانند دیابت و تصلب شریان در ارتباط است. تعداد خال هایی که یک فرد دارد با افزایش سن کاهش پیدا می کند.
این تحقیقات توسط محققان دانشکده سلطنتی لندن صورت گرفت
جمعه 5/5/1386 - 11:45
سياست

آیا قطار هسته‏ای که لاک‏پشت‏وار ولی هدفمند از دولت‏های گذشته به قهرمان مستند سیاسی شبکه سه می‏رسد، چه نتیجه‏ای با سیاست خرگوش‏وار خود گرفته که نقش مسئولان مختلف نظام و هدایت رهبر انقلاب تا این سطح گستاخانه ندیده گرفته می‏شود و با چیدن یک سری حرف‏های عجیب و غریب، فناوری هسته‏ای محصول تلاش یک فرد معرّفی می‏شود؟

 

 

 
  

قطار هسته‏ای که لاک‏پشت‏وار به قهرمان شبکه سه می‏رسد، چه نتیجه‏ای با سیاست خرگوش‏وار گرفته که نقش مسئولان قبلی و هدایت رهبر انقلاب تا این سطح گستاخانه ندیده گرفته می‏شود و با چیدن یک سری حرف‏های عجیب، فناوری هسته‏ای محصول یک فرد معرفی می‏شود؟

 

به سنّت جالب شب‏های ماه مبارک رمضان، شبکه سه دیشب (چهارشنبه) نیز پس از سریال ویژه خود، یک مستند سیاسی عجیب پخش کرد که بیشتر به رپرتاژ آگهی شخصی در پرونده ملّی هسته‏ای شبیه بود.

 

گروه سیاسی شبکه سه سیما که در شب‏های پرمنزلت رمضان تلاش وافری در هدایت فکری و سیاسی جوانان کشورمان در قالب برنامه‏های سیاسی عجیب و غریب به خرج داده است، مستندی گنگ ولی هدفمند را در قالب پروژه‏ای برای پرونده هسته‏ای ایران به نمایش گذاشت که متأسّفانه تلاش زیاد و عجیبی برای القای نقش یک فرد در پیروزی پرونده هسته‏ای کشورمان در بعد بین‏المللی داشت! پیروزی که کیفیّت و سطح آن تا پایان مشخص نشد.

 

البتّه کارگردان باهوش این مستند، هیچ اشاره ای از وضعیّت فعلی پرونده هسته‏ای ایران و آخرین گزارش محمّدالبرادعی نکرده و سعی داشت با تکنیک سفسطه، زحمات تمامی مدیران جمهوری اسلامی را به روش‏های مختلف زیر سؤال برده و مخدوش کند.

 

در این مستند که تکیه بسیاری به پخش تصاویر سیّد محمّد خاتمی، فاطمه حقیقت‏جو، حسن روحانی، حسین موسویان، جواد وعیدی و محمّد البرادعی داشت، خطّ جالبی برای محکومیّت این افراد بر اساس کلام خودشان که ارتباطی به موضوع مستند نداشت، انتخاب شده بود تا شاخص‏های خیانت در ذهن مخاطب شکل بگیرد.

 

این تکنیک در مورد صحبت‏های سیّد محمّد خاتمی و علی لاریجانی انجام شد، گرچه خطّ صحبت‏های لاریجانی و وعیدی با صحبت‏های خاتمی، روحانی هیچ تراز موضوعی نداشت، ولی مهم این بود که هر دو گروه سازش کرده و سرشان کلاه رفته بود!

 

تلاش برای نشان دادن ناکامی‏های هسته‏ای ایران در زمان حضور روحانی و لاریجانی و از طرفی سنگین کردن کفّه اتّهام‏ها به سوی سیّد محمّد خاتمی، به حدّی مغرضانه بود که حتّی در میانه مستند، کارگردان را دچار جمع ضدّین کرد و اجازه نداد تا پایان مستند نیز از زیر سایه آن فرار کند.

 

این بن‏بست جالب موضوعی، زمانی بود که در نیمه ابتدایی مستند تصاویر، کلام شخصیّت‏های خارجی و صحبت‏های مقامات داخلی در تلاش بود تا به مخاطب القا کند تیم‏های هسته‏ای برشمرده توان مذاکره نداشته و در حال سازش بودند، امّا پس از این نیمه، قرار گرفتن ناگهانی صحبت‏های محمّد آقازاده، غایب امروز دولت دهم در بیان این‏که: "فناوری هسته‏ای را مدیون آقای خامنه‏ای هستیم"، بیننده را دچار شوک موضوعی و تضادّ ذهنی می‏کند که اگر فناوری هسته‏ای ایران رشدی داشته و توانسته در فرصت و فضای طولانی شدن گفتگو یا به اصطلاح لاس زدن سیاسی، دستاوردهای خود را کامل کرده و آماده انجام مرحله پایانی شود، پس چرا مسئولان آن زمان که هنر کش‏دادن بحث ها و موضوعات را داشتند، در این مستند محکوم به خیانت و سازش می‏شوند؟

 

از سوی دیگر اگر تمامی زیر و بم پرونده هسته‏ای بر اساس گفتار مقامات خارجی که در این مستند بر آن‏ها تأکید می‏شد، به دست رهبر انقلاب و قدرتی تصمیم گیرنده و فراتر از دولت پنجم و ششم بوده، هدف مخفی این مستند چیست؟

 

به واقع درهم و برهم کردن قطعه‏های پازل موفّقیّت هسته‏ای ایران به نفع چه کسی است و آیا «حاضری‏خوری سیاسی» می‏تواند دستاورد 20 ساله مقامات گوناگون سیاسی، امنیّتی و علمی کشور را در پیشرفت و توسعه این فناوری پایمال کند؟

 

این بحث‏های اصولی در هیچ جای این مستند جواب داده نمی‏شود و برعکس دشمنی عجیب با تیم‏های مذاکره کننده هسته‏ای چنان است که صحبت‏های نامشخّصی از محمّدجواد ظریف در گفتگو با البرادعی گلچین شده که وی تأکید می‏کند: "ما اعتبارمان را در داخل کشورمان از دست داده‏ایم!"

 

این گونه انتخاب موضوع نشان می‏دهد هدف اصلی، مخدوش شدن ذهن مخاطب بی‏اطّلاع، کم اطّلاع و عوام شبکه جوان سیماست که القائات زیبا را در قالب یک مستند سیاسی، به جای واقعیّت‏های موجود ببلعد!

 

جالب آن‏که در نیمه دوم این مستند آن‏قدر آسمان و ریسمان به هم بافته می‏شود که دست آخر کارگردان نابغه فراموش می‏کند نتیجه‏گیری مناسب کرده و دست‏کم این رپرتاژ آگهی شخصی را حرفه‏ای به پایان برساند.

 

در این بخش، ابتدا انتخابات مجلس هفتم، سپس صحبت‏های بوش در مورد احمدی‏نژاد و بعد کلیدواژه‏های نامفهومی از چند مصاحبه احمدی‏نژاد انتخاب می‏شود تا نشان دهد شجاعت فردی وی موجب رشد پرونده هسته‏ای شده و حتّی پیش از این با قراردادن کلامی از رهبر انقلاب در جایی که مقامات خارجی و به خصوص تروئیکای اروپایی را تهدید به پایان رفتار نرم ایران می کنند، تأکید دارد با وجود تهدید رهبری به ورود در قضیه هسته‏ای، احمدی‏نژاد به خاطر روحیّه شخصی خودش به مخالفت می‏پردازد.

 از گاف‏های جالب تصویری در این مستند، روایت مذاکره‏های سعدآباد بود، موضوعی که در طیف حامیان دولت به عنوان سوژه‏ای برای کوبیدن دولت قبلی استفاده می‏شود؛ امّا در این مستند برای نخستین بار به صورت تصویری مراحل مذاکره بر اساس گفتار مقامات خارجی و مسئولان کشورمان به نمایش درآمد.

نکته مهم، نشان دادن سطح مقاومت تیم مذاکره کننده ایرانی با سه نماینده تروئیکای اروپایی و حتّی واکنش عصبی "یوشکا فیشر"، وزیر خارجه وقت آلمان به عدم تفاهم و توافق بر سر موضوعات مورد نظر بود که با واکنش تیم مذاکره‏کننده ایرانی و مخالفت مستقیم خاتمی ناکام ماند.

 

زیرنویس‌هایی بود که برای سخنان انگلیسی در این مستند ترجمه شده بود. به کرّات مشاهده کردم که گوینده چیز دیگری می‌گوید و ترجمه چیز دیگری می‌گوید. در بسیاری از جملات، ضمایر حذف شده‌اند و امر بر شنونده مشتبه می‌شود که این جمله را چه کسی گفته. سخنانی که درباره رایس گفته شده، برای موضوعات دیگری ترجمه کرده‌اند بدون این‏که اشاره‌ای به رایس شده باشد.

 

در بخشی از این مستند بوش گفت:

 

«Iran was dangerous, is dangerous, and will be dangerous if it has the knowledge to build a nuclear bomb»

 

به این معنا که: «ایران خطرناک بود، هست و خواهد بود اگر به دانش ساخت سلاح (بمب) هسته‌ای دست یابد» امّا با کمال تعجّب دیدیم که زیرنویس این مستند ساخت صدا و سیما، «بمب هسته‌ای» را «انرژی هسته‌ای» ترجمه کرد که جای بسی شرمساری است. یعنی بوش صراحتاً با انرژی هسته‌ای مخالفت کرده!

 

جالب است که در این مستند، مقامات ایالات متّحده و شخص بوش بارها و بارها از جمله تأکیدی: "همه گزینه ها روی میز است!" استفاده می‏کنند، ولی مستندساز هسته‏ای تلویزیون ایران دست و پا می‏زند تا نشان دهد آمریکا در فکر حمله به ایران بوده و مقامات وقت سیاسی ترسیده‏اند! آیا باید دم خروس کلام ناتمام بوش را باور کرد یا قسم و آیه‏های این کارگردان را؟

 

این بن‏بست هسته‏ای همان محصولی است که مقدّمه آن در دولت خاتمی کلید خورد، زمانی که بوش مدّعی بود آماده مذاکره است، ناگهان با تفاهم‏نامه‏ای مواجه شد که سیاست‏های خشن و ستیزه‏جویانه دولت نئومحافظه‏کار کاخ سفید را فلج می‏کرد.

 

ای کاش افراد ساده‏دل و کم اطّلاعی که این مستند را تولید کرده بودند، درایت مقامات وقت سیاسی کشور و مسئول اصلی پرونده هسته‏ای را این‏گونه مخدوش نمی‏کردند و حدّاقل توان فهم ماجرا را داشتند که جنگیدن همیشه روش مناسبی با عقرب جرار نیست!

 

تکنیک گفتمان جهانی و زمان خریدن، یکی از هنرهای بزرگ دولت و تیم‏های مذاکره کننده قبلی بود به حدّی که متخصّصان کشورمان توانستند در زمان موجود برنامه‏های خود را اجرا کنند.

 

امّا در مستندی که برای طیف عظیمی از جوانان کشورمان که دائم و در طول روز با ابزارهای مختلف اطّلاعات و اخبار گوناگون روز ایران و جهان را قرار دارند، تأکید عجیبی به ناتوانی دولت و تیم مذاکره کننده هسته‏ای شده و حتّی در بخشی از آن به وضوح از تغییر مسیر آمریکا برای گفتگو، زبان به اعتراف می‏گشاید، آیا می‏توان توقّع داشت با این تضادهای وحشتناک، اعتباری برای صداوسیما و این اقدامات عجولانه باقی بماند؟

 

از سوی دیگر در این مستند، آشکارا شکست برنامه‏های بوش و بن‏بست وی پس از ماجرای تفاهم‏نامه و پس از آن نرفتن تیم هسته‏ای برکنار شده دولت نهم به نیویورک به نمایش درآمده و عملا دست دولت جمهوری‏خواه را می‏بندد تا ناکام حلّ بحران هسته‏ای ایران شوند.

 

آیا این معجزه یک شبه و تغییر سیاست کاخ سفید، محصول افراد حاضر است یا کسانی که روزها و شب‏ها برای این روش و بازی سیاسی زمان و عمر صرف کرده‏اند؟

 

این مدل ارتباط‏های عجیب و غریب موضوعات تخصّصی و عمیق سیاسی جز به تحمیق کشیدن مخاطب و محدود کردن دایره دید عامّیانه وی در شناخت روزگار امروز جهان است؟

 

آیا پس از برکناری حسن روحانی و آمدن دکتر لاریجانی که البتّه ایشان نیز جزو چهره‏های برکنار شده هسته‏ای دولت نهم شدند، افراد مختلفی از مقامات سیاسی و حقوقی کشور تأکید نکردند که با زبان زور نباید صحبت کرد و باید ادامه مسیر گفتمان بین‏المللی را دنبال کرده تا پرونده راهی شورای امنیت نشود؟

 

چرا به رغم مسئولیّت‏هایی که به دکتر لاریجانی داده شده بود و او برای حفظ درهای مذاکره تلاش می‏کرد، ناگهان به دلیل اظهارات نمایشی و غیرمدوّن، پرونده هسته‏ای راهی شورای امنیّت شد تا لاریجانی هم به خاطر تکروی سیاسی و موضوعی در بعد هسته‏ای که بدون توجّه به مصالح نظام و نظر رهبر انقلاب بیان می‏شد، عطای ماندن را به لقای برکناری ترجیح دهد؟!

 

آیا قطار هسته‏ای که لاک‏پشت‏وار ولی هدفمند از دولت‏های گذشته به قهرمان مستند سیاسی شبکه سه می‏رسد، چه نتیجه ای با سیاست خرگوش‏وار خود گرفته که نقش مسئولان مختلف نظام و هدایت رهبر انقلاب تا این سطح گستاخانه ندیده گرفته می‏شود و با چیدن یک سری حرف‏های عجیب و غریب، فناوری هسته‏ای محصول تلاش یک فرد معرّفی می‏شود؟

 

جالب است که در پایان این مستند که بیشتر فتورمانی از عکس‏های مقامات و تصاویر جسته گریخته بی‏کیفیّت از مصاحبه‏های گوناگون شخصیّت‏های سیاسی داخلی و خارجی است، بحث حضور آمریکا بدون پیش شرط برای مذاکره دولت اوباما با ایران مطرح می‏شود، در حالی که به نظر می‏رسد از نوامبر گذشته که اوباما انتخاب و از ژانویه که ساکن کاخ سفید شده به رغم شرایط افتخارآفرین حال حاضر و حضور گزینه مورد علاقه رئیس دولت در رأس تیم مذاکره کننده، هنوز اتّفاق خاصّی در پرونده هسته‏ای نیفتاده و همچنان تحریم‏ها پابرجا و مذاکرات هم ادامه دارد.

 

گرچه پایان این مستند باز هم یکی از گاف‏های رسانه‏ای مستندساز نابغه بود تا مهر تأییدی بر ادّعای مقامات غربی در خصوص اتّهام بهره‏گیری ایران از لبنان و گروه‏های فلسطینی برای مقابله با حمله احتمالی باشد.

 

اظهارات جالب توجّه محسن رضایی در مناظره با احمدی‏نژاد در مورد سه بار تصمیم حمله آمریکا و فرونشاندن مدبرانه آن و اداره بحث هسته‏ای در بعد کلان توسّط رهبر انقلاب را نباید فراموش کنیم تا میزان موفّقیّت و پیروزی تیم هسته‏ای حاضر، قابل ارزیابی باشد!

 

  

تاریخ انتشار: پنج‏شنبه 26 شهریور 1388

   tabnak 
جمعه 5/5/1386 - 11:43
آموزش و تحقيقات
دکترااسامي پذيرفته‌شدگان آزمون دکتري سال تحصيلي 86 دانشگاه فردوسي مشهد اعلام شد.
دکتر محمود رضايي رکن‌آبادي، مدير آموزشي دانشگاه فردوسي مشهد در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خراسان، با اعلام اين خبر گفت: ظرفيت پذيرش دانشگاه فردوسي مشهد در مقطع دکترا در سال 86 از ميان 2 هزار و 444 نفر، حدود 182 نفر اعلام شده است.
وي افزود: در سال جاري در آزمون دکترا 47 کد رشته که شامل همه گروه‌هاي درسي است، آزمون برگزار شده است.
مدير آموزشي دانشگاه فردوسي مشهد افزود: در سال جاري نسبت به سال گذشته 20 درصد افزايش ظرفيت پذيرش دانشجو و علاوه بر آن افزايش 3 رشته جديد داشته‌ايم.
رضايي رکن‌آبادي با بيان اينکه اسامي پذيرفته شدگان در افزايش ظرفيت هفته آينده اعلام مي‌شود، افزود: سياست وزارت علوم اين است که دانشگاه به سمت توسعه تحصيلات تکميلي پيش برود؛ گروه‌هاي آموزشي که موافق افزايش ظرفيت هستند، اعلام مي کنند تا از ميان داوطلبان واجد شرايط پذيرفته ها را انتخاب کنيم.
جمعه 5/5/1386 - 11:42
آموزش و تحقيقات
رييس دانشگاه علوم پزشكي يزد از راه اندازي رشته‌هاي كارشناسي ارشد پرستاري سوختگي و مراقبت‌هاي ويژه خبر داد.
دكتر ميرمحمدي در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينكه اين دو رشته براي اولين بار در كشور تاسيس مي‌شود اظهار كرد: براي راه اندازي رشته‌هاي كارشناسي ارشد پرستاري در سوختگي و پرستاري در مراقبت‌هاي ويژه مقدمات لازم انجام شده است.
وي افزود: اين 2 رشته با همكاري معاونت آموزشي وزارت بهداشت در حال تصويب است.
دكتر ميرمحمدي با تاكيد بر اينكه كشور به فارغ التحصيلان در اين رشته‌ها نياز شديد دارد، خاطر نشان كرد: پس از تصويب دانشگاه علوم پزشكي يزد از مهر ماه سال آينده دانشجو مي‌پذيرد.
جمعه 5/5/1386 - 11:41
آموزش و تحقيقات
شوراي گسترش آموزش عالي با ارتقاي مركز پژوهشهاي شيمي و مهندسي شيمي ايران به پژوهشگاه شيمي و مهندسي شيمي موافقت قطعي كرد.
گفتني است اين تصميم در جلسه مورخ 1/2/86 در شوراي گسترش اتخاذ شده است.
جمعه 5/5/1386 - 11:39
آموزش و تحقيقات
مطالعه کتاب نقش مهمي در توسعه آگاهي و پيشرفت اجتماعي کودکان ايفا مي کند. با اين وجود بسياري از کودکان به علت محدوديت منابع موجود در کتابخانه ها ، به مجموعه هاي متنوعي از کتابها دسترسي ندارند. ما اين مقاله را با هدف ايجاد يک آرشيو ديجيتالي با تعداد زيادي از کتابهاي کودکان (به عبارتي کتابخانه بين المللي ديجيتال کودکان ICDL) ارائه مي دهيم. در اين گزارش ،تلاشهاي اوليه مان را در ايجاد ساختار ICDL با تمرکز بر ارزيابي غيررسمي کتابخوانهاي ديجيتالي جديد، مورد بحث قرار مي دهيم.
اطلاعات بیشتر را می توانید از آدرس ذیل جویا شوید
http://www.irandoc.ac.ir/data/e_j/vol7/rahimi_ostevari_abs.htm
جمعه 5/5/1386 - 11:38
اخبار
بنای دوره قاجاریه کوشک نور آباد شهرستان ایذه مرمت می شود.
به گزارش روز جمعه خبرنگار گروه علمی فرهنگی ایسکانیوز، کارشناس حفظ احیاء سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان با اعلام این خبر گفت: کارگاه مرمتی این بنا از سال 85 با اقداماتی نظیر پاکسازی و نخاله برداری، برداشتن اندود جدارهای داخلی، بازسازی بخشهایی از اتاقهای میانی جبهه شرقی و غربی، اتاق گوشه جنوب غربی، اتاق گوشه جنوب غربی، اتاق گوشه جبهه جنوب غربی و اتاق جبهه شمال شرقی فعال شد که امید است با تکمیل روند مرمتی آن، تا پایان سال 87 به بهره برداری نهایی برسد.
مرجان شوشتری افزود: معماری کوشک برگرفته از معماری دهدشتی (بهبهانی) است که این گونه معماری در شهرستان ایذه یک معماری غیر بومی تلقی می شود.
وی با اشاره به اینکه ابعاد این بنا 20 در 20 متر است و پلان آن سنگی و به صورت مستطیل شکل که با پوششی از نوع جناقیو گهواره ای بر روی یک سکو سنگی قرار گرفته است افزود: بنای کوشک نور آباد در دوره قاجار، خوانیین بختیاری و حکام محلی جهت اقامت و اخذ مالیات در زمان قشلاق از آن استفاده می کردند دارای یک تالار مرکزی و 8 اتاق دیگر در اطراف تالار است که هر اتاق به طور مستقل به باغ راه دارد در حالیکه تالار از طریق اتاقهای میانی جبهه شمالی و جنوبی با باف ارتباط پیدا می کند. محوطه اطراف کوشک را نیز یک فضای سبز محصور می کند.
جمعه 5/5/1386 - 11:36
کنکور
دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری 86 امروز روی سایت سنجش قرار گرفت داوطلبان برای دریافت دفترچه می توانند به آدرس www.sanjesh مراجعه نمایند..org
جمعه 5/5/1386 - 11:35
اخبار
در 27 ژوئیه سال 1953 میلادی در دهکده پان مون جوم واقع در خط حایل میان دو کره پیمان صلح امضا شد و جنگ خونین سه ساله شبه جزیره کره پایان پذیرفت.
در روز 25 ژوئن سال 1950 میلادی نیروهای قوای نظامی کره شمالی در یک حمله غافلگیر کننده از خط حایل میان دو کره واقع در مدار 38 درجه عبور کرده و به خاک کره جنوبی هجوم بردند، این حمله که به تصمیم کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی انجام گرفت ، یک پیروزی نظامی بود.
در روز28 ژوئن فقط سه روز بعد از آغاز حمله شهر سئول توسط نیروهای کره شمالی اشغال شد، در حالی که سینگمان ری دیکتاتور کره جنوبی که از سوی ایالات متحده حمایت می شد. در روز 21 اکتبر سال 1949 گفته بود که قادر است ظرف سه روز شهر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی را تصرف کند.
در بعدازظهر روز 25 ژوئن ، سازمان ملل متحد که با نخستین تجاوز نظامی از زمان تاسیس خود روبه رو شده بود، تشکیل جلسه داد و اعلام کرد این حمله صلح جهان را به خطر انداخته است و 16 کشور عضو سازمان ملل متحد ، نیروهای نظامی خود را برای مقابله با این تهاجم بسیج کردند. در روز 27 ژوئن سال 1950 میلادی ترومن رئیس جمهور امریکا به نیروی هوایی و نیروی دریایی این کشور دستور داد با استفاده از تمام امکانات ممکن از نیروهای کره جنوبی حمایت کنند، به این ترتیب ، ایالات متحده رسما وارد جنگ علیه کره شمالی شد. نیروهای کره شمالی که از لحاظ تجهیزات نظامی بر نیروهای کره جنوبی برتری داشتند به پیشروی خود ادامه داده و تقریبا تمام خاک کره جنوبی به استثنای بخش کوچکی از جنوب این کشور را اشغال کردند.
در نیمه ماه سپتامبر سال 1950 میلادی اوضاع تغییر کرد، در این روز ژنرال مک آرتور ، حاکم نظامی ژاپن و فرمانده نیروهای سازمان ملل متحد با کشتی های جنگی نیروهای خود را در پشت خطوط نیروهای کره شمالی پیاده کرد و مناطق اشغالی را دوباره متصرف شد. در روز 28 سپتامبر" سئول" بازپس گرفته شد و در روز 30 سپتامبر نیروهای کره شمالی به آن سوی مدار 38 درجه رانده شدند.
نیروهای سازمان ملل متحد در پی آنها از مرز گذشته و شهر" پیونگ یانگ" پایتخت کره شمالی را اشغال کردند و به سوی رودخانه " یالو" مرز میان چین و کره شمالی پیشروی نمودند، با توجه به پیروزی های نیروهای سازمان ملل متحد پایان جنگ قریب الوقوع جلوه می کرد اما در اواخر اکتبر سال 1950 میلادی چین کمونیست وارد جنگ شد، شش قشون چین شامل 700000 نفر از رودخانه" یالو" عبور کرده و داخل خاک کره شمالی شدند، نیروهای سازمان ملل متحد بدون توجه به اطلاعات در مورد تجمع عظیم نیروهای چین به پیشروی خود ادامه دادند تا این که در روز 26 نومبر سال 1950 میلادی به مواضع اصلی نیروهای چینی و کره شمالی در نزدیکی رودخانه "یالو" رسیدند، در این هنگام انبوه عظیم نیروهای چینی دست به ضد حمله زدند.
 نیروهای سازمان ملل متحد در مقابل موج انسانی نیروهای چینی تا شمال" سئول" عقب نشستند، در روز 4 ژانویه سال 1951 میلادی شهر " سئول"  بار دیگر به تصرف کمونیست ها درآمد، یک خط حایل جدید در 64 کیلومتری جنوب سئول ایجاد شد. در روز 15 ژانویه نیروهای سازمان ملل متحد پیشروی نیروهای چینی و کره شمالی را متوقف کردند، در 14 مارس سال 1951 میلادی بر اثر فشار نیروهای متحد ، قوای چین در طول جبهه عقب نشینی کرده و شهر سئول بازپس گرفته شد، جنگ شدید میان نیروهای متخاصم به شدت در خاک هر دو کره ادامه یافت تا این که در تابستان سال 1951 میلادی به تقاضای کمونیست ها مذاکرات برای آتش بس آغاز گردید.
این مذاکرات سه بار توسط کمونیست ها قطع شد، خط حایل مدار 38 درجه به جبهه جنگ طرفین متخاصم تبدیل گردید و نبردها در طول خط حایل ادامه یافتند تا این که ، با انتخاب جنرال« آیزنهاور» که طرفدار پایان دادن به جنگ کره بود به مقام ریاست جمهوری امریکا و مرگ استالین که کمک نظامی به چین و کره شمالی می کرد در 3 مارس سال 1953 میلادی ، مذاکرات آتش بس به طور جدی تری دنبال شد و سرانجام در روز 27 جولای سال 1953 میلادی در دهکده پان مون جوم واقع در مدار 38 درجه پیمان صلح مسلح امضا گردید.
جمعه 5/5/1386 - 11:33
دعا و زیارت
شهید محسن شریفی
محسن شریفی فرزند مصطفی سال 1339 بود، شهر رهنان با کوچه های تنگ و خانه های کاهگلی انتظار میلاد کودکی را در دل می پروراند، تا اینکه صدای قدمهای تند مصطفی و شنیدن اولین هق هق گریه محسن در شهر پیچید. سال های زیبای کودکی در جوار دستان زحمتکش پدر و نگاه خسته مادر سپری شد. محسن ضمن تحصیل در مدرسه به همراه پدر به کار کشاورزی پرداخت و در دوران دبیرستان به فعالیت انقلابی روی آورد و همراه خیل عظیم یاران خمینی (ره) همنوا با ملت مسلمان فریاد عدالتخواهی سر داد. زندگی ساده و مطالعه کتب مختلف او را به سر چشمه های شناخت معارف الهی رهنمون ساخت. شریفی در زمان جنگ دفترچه آماده به خدمت گرفت اما به دلایلی از حضور در جنگ معاف شد. وی چندی بعد با اصرار زیاد پس از طی دوره آموزشی به جبهه رفت. با اتمام مأموریت به جهت گذراندن مرخصی و تجدید قوا رهسپار زادگاهش شد. محسن در همین شب از پاتک دشمن به جاده آبادان –ماهشهر اطلاع یافت. به همین علت برگه مرخصی را پاره نمود و به جای یکی از رزمندگان به این منطقه رفت. سر انجام سرباز عاشق بسیج سپاه روح الله (ره) در تاریخ 5/5/1361 در شوری عاشورایی به شهادت رسید. مردم غیور و شهید پرورو استان اصفهان پیکر پاک جوان 22 ساله را در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپردند.
شهید تقی خلج زمان آبادی 
تقی خلج زمان آبادی فرزند محمد در آغاز سال های مبارزه و قیام، سوم خرداد ماه سال 1344، در منطقه شرق تهران، دیده بر جهان گشود و در دامان پاک و مطهر خانواده‌ای متدین و پارسا، پرورش یافت. در میان تبسم های کودکی، با طعم تلخ مشکلات و سختی های زندگی، آشنا شد و در آغاز مرحله آموختن، قدم در راه مدرسه و کسب علم و دانش نهاد. با به پایان رسیدن مقطع دبستان، ترک تحصیل نموده و شانه‌های کوچکش، پذیرای بار سنگین مسئولیت، در جهت کمک و یاری به دیگر اعضای خانواده گشت. هنوز نوجوانی بیش نبود که واقعه 17 شهریور به وقوع پیوست و او همگام با مردم غیور ایران، در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت نمود و در واقع فعالیت های سیاسی خود را از همانجا آغاز کرد. وی پس از پیروزی انقلاب نور علیه ظلم و ستم شاهنشاهی، به تلاش و مبارزه در جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی‌، ادامه داد. با شکل‌گیری و تشکیل بسیج، به گروه بسیجیان در پایگاه مسجد اباعبدالله (ع) پیوست و با لباس بسیجی، در درگیری‌ها و اغتشاشات کردستان، حضوری گسترده و فعال بر جای گذاشت. آغاز جنگ تحمیلی، میلاد دوباره جهاد و مبارزه بود که تقی خلج، پرچم سپاهی را بر دوش گرفت و با کاروان لبیک گویان به جبهه رفت. در سال 1364 زندگی مشترک خود را آغاز کرد. هنوز اندکی از شروع زندگی تازه‌اش نگذشته بود که روانه سرزمین نور و جهاد شد. در عملیات های زیادی حماسه آفرید و با پذیرفتن مسئولیت های مختلف، به ایفای وظیفه پرداخت. او مرد شجاع میادین جنگ و خون و شهادت بود. شاید به همین علت به « تقی چریک » شهرت یافته بود. پنجم امرداد ماه سال 1367، عاشورای دیگری است که خلج زمان آبادی فرمانده گردان زهیر، به همراه همرزمان و یاران باوفایش که همگی، درس آموختگان مکتب عشق بودند، بر اثر اصابت ترکش از ناحیه پهلو مجروح شد و نامش در عملیات و دفاع سراسری الغدیر در جرگه شهدا ثبت شد. پیکرش در قطعه 27- ردیف 21 بهشت زهرا آرمید.
شهید حسین برزگران
حسین برزگران فرزند غلام در سال 1345 در روستای موسویه از توابع شهرستان بیرجند استان خراسان به دنیا آمد. از کودکی به مسائل مذهبی علاقه‌ی خاصی داشت و عضو هیأت مسجد مرتضوی بیرجند بود به امام(ره) و انقلاب عشق ورزید و از این رو شوق جبهه و خدمت به اسلام در نهادش جان گرفت. حسین تا سال دوم راهنمایی درس خواند و در 14 سالگی به عضویت بسیج درآمد. چندین مرتبه به جبهه اعزام شد و سینه دشمنان اسلام، را هدف گلوله‌های آتشین خود قرار داد. سرانجام در تاریخ پنجم امردادماه سال 1361 در عملیات والفجر 3 در سن 16 سالگی در منطقه شلمچه بر اثر اصابت گلوله دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش مفقود گشت.
شهید اسدالله خطری
اسدالله خطری فرزند محمد در سال 1349 در روستای فخران از توابع شهرستان قاینات واقع در استان خراسان دیده به جهان گشود. مشکلات اقتصادی او را از ادامه‌ تحصیل بازداشت، به ناچار ترک تحصیل نموده و همراه خانواده‌اش به کار کشاورزی و دامداری مشغول شد و هنر قالیبافی را نیز فرا گرفت.از کودکی نماز می‌خواند و فعالانه در جلسات مذهبی حضور داشت. مشتاقانه در پایگاه های محلی فعالیت می‌نمود و قبل از خدمت سربازی داوطلبانه عازم جبهه شد.از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 3 ماه در مناطق جنگی شجاعانه نبرد نمود و پس از آن برای انجام سربازی به خدمت تیپ ویژه شهدا درآمد. وی پس از 2 ماه نبرد با دشمن متجاوز در تاریخ پنجم امردادماه سال 1367 در منطقه‌ پدافندی اسلام‌آباد در سن 18 سالگی بر اثر اصابت ترکش دعوت حق را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نایل گشت. پیکر پاک شهید پس از تشییع در شهرستان قاینات به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.
شهید فریدون تاجیک 
شهید فریدون تاجیک فرزند شیرخان در سیزدهم اردیبهشت ماه سال 1345 در بخش پاکدشت ورامین در یک خانواده مذهبی و متدین به دنیا آمد و دوران تحصیل خود را با مشکلات فراوانی به پایان رساند و در سال 1364 وارد مرکز تربیت مدرس شد و پس از مدت کوتاهی عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گشت و چندین مرتبه در عملیاتهای بزرگ شرکت نمود و بارها مجروح گردید. سرانجام فریدون تاجیک این دلیر مرد ایران زمین در تاریخ 5/5/1367 در اسلام آباد غرب - مرصاد در سن 22 سالگی به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود نائل آمد.
شهید مجید برکم
مجید برکم در یکی از روزهای سال 1342 متولد شد. در سایه زحمات پدر مهربانش تا اخذ مدرک کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و به عنوان رئیس جهاد دانشگاهی دانشگاه محل تحصیل خود به فعالیت پرداخت. با آغاز جنگ تحمیلی علی‌رغم مخالفت تمام خانواده با کسب اجازه از دفتر امام به علت فوت دو برادرش راهی میادین نبرد و ایثار گشت و به خانواده‌اش گفت: « من که مجرد هستم باید بروم آنهایی که متاهل هستند می‌توانند نروند چرا که یک خانواده بی‌سر و سامان می‌ماند». برکم که نذر داشت با ورود به دانشگاه راهی میادین حق علیه باطل شود قدم در راه جهاد نهاد. روز پنجم مردادماه سال 1367 در منطقه شلمچه به علت اصابت ترکش به پا و جراحات شیمیایی در سن 25 سالگی به دیدار حق شتافت. مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قرار دارد.
شهید سید باقر طباطبایی‌نژاد
سید باقر طباطبایی‌نژاد فرزند سید عباس در سال 1341 ه.ش در یکی از محله های جنوب شرق تهران در خانواده‌ای روحانی متولد شد. پدرش حاج سید عباس طباطبائی‌نژاد و اجداد بزرگوارش از طرف پدر، مرحوم حجت الاسلام «حاج میرزا علی طباطبایی» و از طرف مادر، حجت‌ الاسلام «حاج شیخ علی مهدوی ظفرقندی»، هر دو از علما و فضلای به نام منطقه «اردستان» و «زواره» می‌باشند. او درسنین کودکی با قرآن آشنا شد. قبل از پیروزی انقلاب با پخش نوارها و سخنرانی های امام (ره) در مبارزات شرکت می‌کرد. در ابتدای پیروزی انقلاب عازم کردستان شد. از جمله مسئولیت های آن شهید مسئولیت پرسنلی ستاد غرب، فرماندهی سپاه سقز، فرماندهی سپاه کرمانشاهان، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی قرارگاه نصر رمضان بود.  سرانجام سید باقر طباطبایی‌نژاد در پنجم امردادماه 1367 در کمین بعثیان در منطقه اشنویه به شهادت رسید.
شهید علی الوانی
علی الوانی فرزند رمضان در سال 1347 در روستای گیو از توابع شهرستان بیرجند چشم به جهان هستی گشود. مشکلات اقتصادی و نبودن مدرسه راهنمایی در روستا مانع از ادامه تحصیل وی شد و به تحصیلات ابتدایی بسنده کرد .او در کنار خانواده‌اش به کار کشاورزی و دامداری پرداخت تا اینکه به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد. علی از طریق سپاه به عنوان خدمه توپ 106 در لشگر 21 امام رضا (ع) عازم جبهه‌های نبرد گردید و مدت 12 ماه و 7 روز با رشادت در خطوط مقدم جبهه با متجاوزان بعثی عراق جنگید. سرانجام در تاریخ پنجم امرداد ماه سال 1367 در سن 20 سالگی در منطقه پدافندی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پیکر ایشان ، با خونریزی شدید دعوت حق را لبیک گفت و به فیض عظمای شهادت که آرزویش بود رسید. پیکر پاک شهید پس از تشییع در شهرستان بیرجند، به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.
شهید اباذر جودی
اباذر جودی فرزند عبدالکریم در سال 1347 در روستای تقاب از توابع شهر خوسف از شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد دوره راهنمایی را در روستای معصوم‌آباد با موفقیت به پایان رساند و برای ادامه‌ تحصیل به شهرستان بیرجند عزیمت نمود. سال سوم دبیرستان بود که به شوق حضور در میدان جنگ پس از طی دوره‌ آموزش، از طریق بسیج سپاه پاسداران به جبهه اعزام شد. پس از گرفتن دیپلم، به خدمت سربازی در سپاه پاسداران فرا خوانده شد از آنجا که سابقه حضور در جبهه را داشت، به عنوان تک ‌تیرانداز در لشگر ویژه شهدا مشغول خدمت شد. سرانجام در تاریخ پنجم امرداد ماه سال 1367 در منطقه پدافندی مرصاد در سن 20 سالگی مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر پاک شهید پس از تشییع در شهرستان بیرجند، به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.
شهید محمد مجازی
محمد مجازی در سال 1342 در روستای شانجان از توابع شهرستان شبستر واقع در استان آذربایجان شرقی در خانواده‌ای صمیمی و مهربان دیده به جهان گشود. دوران کودکی در دامان مادری مهربان و عفیفه پرورش یافت.مادری که شیره جان خویش را با کلام الله در نهاد کودکش می‌نشاند و تار و پود وجود محمد را با عشق به اهل بیت عجین می‌ساخت.با فرا رسیدن هفتمین بهار زندگی‌ جهت آموختن علم و دانش راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک سیکل ادامه داد. او در کنار درس و مدرسه به هنر خطاطی نیز می‌پرداخت و آئینه روح را با هنر صیقل می‌داد. با اوج‌گیری مبارزات انقلابی مردم بر علیه رژیم پهلوی محمد نیز در صفوف مبارزان روح‌الله قرار گرفت و در اکثر راهپیمائی‌ها و تظاهرات حضوری فعال داشت آن زمان ایشان به همراه خانواده‌شان در شهریار سکونت داشتند و از سن 14 تا 15 سالگی مغازه‌ای را اجاره نمود تا با کاردر مغازه در جهت تأمین معاش خود و خانواده‌اش سهمی داشته باشد با آغاز جنگ تحمیلی و شکست حصر آبادان و فتح خرمشهر برای نخستین بار به جبهه‌های نبرد اعزام شد و بدین ترتیب سرآغاز حضور او در جبهه‌های نبرد عملیات بیت‌المقدس بود .مهرماه سال 1361 بود به همراه تعدادی از دوستان در پادگان امام حسین (ع) آموزش نظامی دید و این در حالی بود که به شوق خدمت به جبهه تحصیلات خود را تا سال سوم دبیرستان در رشته اقتصاد رها کرد و با اشتیاقی وصف‌ناشدنی به جبهه‌های نبرد شتافت. با رشادت های فراوان در میدان جنگ مسئولیت معاونت گروهان و مسئولیت گردان مسلم بن عقیل و فرماندهی محور عملیات تیپ 3 لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص) را بر عهده داشت. اهمیت فوق‌العاده او به فرامین امام خمینی به حدی بود که با وجود بستری بودن پدر بزرگوارشان در بیمارستان و سپری شدن آخرین لحظات زندگی بیمارستان را به قصد جبهه‌های نبرد ترک گفت و حتی در زمان خاک سپاری پدر در میدان نبرد ماند ، در طول حضور فعال خود در جبهه 8 مرتبه مجروح گردید و از ناحیه چشم دچار آسیب شیمیایی شد در بیشتر نقاط بدنش ترکش وجود داشت و حتی مدتی قبل از شهادت از ناحیه پا مجروح گردید. سرانجام با وجود رشادت های فراوان در تاریخ 5/5/1367 در سن 25 سالگی در عملیات مرصاد در حالی که صورتش به طور کامل سوخته بود به درجه رفیع شهادت نایل آمد از این شهید عزیز تنها یک یادگار به نام میثم باقی مانده است. مزار این شهید گرانقدر در قطعه 40 بهشت‌زهرای تهران قرار دارد.
جمعه 5/5/1386 - 11:30
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته