• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 805
تعداد نظرات : 920
زمان آخرین مطلب : 4482روز قبل
كودك

خلاقیت را در بچه‏هایتان درك و تقویت كنید

موضوع «خلاقیت» همواره موضوعى جالب توجه و گیرا براى مردم بوده است. از یك طرف همه، خلاقیت را ارزش و نوعى امتیاز مى‏دانیم و از سوى دیگر، مردم در زمان خود رفتار مناسبى با افراد خلاق نداشته‏اند. این امر شاید به دلیل خلاقیت و ویژگى غیر عادى و غیر معمولى «خلاقیت» باشد.
به راستى خلاقیت چیست و خلاق كیست؟ بچه‏هایى كه راه حل‏هاى جدید و مناسب پیدا مى‏كنند، بچه‏هایى خلاق هستند. اما باید دانست كه خلاقیت هوش نیست. بسیارى از بچه‏هاى باهوش خلاق نیستند، اما گاهى با بچه‏هایى سر و كار داریم كه به ظاهر بازیگوش و معمولى‏اند، اما اندیشه‏هاى خلاقى دارند. این دسته از بچه‏ها بر خلاف ظاهرشان ذهن پیچیده‏اى دارند.
 
خلاقیت سه ویژگى دارد:
  • 1 - بچه‏هاى خلاق آمادگى دارند كه در پى راه حل‏هاى غیر معمول باشند؛
  • 2 - آنان از ابراز عقاید و مفاهیم جدید لذت مى‏برند؛
  • 3 - آنان از اشتباه كردن نمى‏ترسند.
بچه‏هاى خلاق به تمسخرى كه ممكن است متعاقب اشتباه‏شان پیش بیاید، بى‏اعتنا بوده و مشتاقند راه‏حل‏هایى كه احتمال شكست در آن زیاد است را بیاموزند. شاید مهم‏ترین تفاوت بچه‏هاى خلاق با سایر بچه‏ها در نوع تفكر آنان باشد. بچه‏هاى عادى و معمولى معمولاً از تفكر هم‏گرا استفاده مى‏كنند یعنى براى حل مسئله، ذهن‏شان را معطوف یافتن پاسخ صحیح مى‏نمایند. در عوض تفكر واگرا كه اساس خلاقیت به شمار مى‏آید نوعى فكر كردن است كه وقتى یك مسئله داراى چندین پاسخ باشد به كار گرفته مى‏شود.

موانع شكوفایى خلاقیت

1 - اجبار به همنوایى:

اگر فرزندان به اطلاعات و دنباله‏روى از روش‏هاى متداول و قواعد خشك و انعطاف‏ناپذیر مجبور و ملزم باشند، به طور چشمگیرى خلاقیت در آنان نقصان مى‏یابد. والدین مسلط و قدرت‏طلب، معلمان و مدیرانى كه نظم و انضباط افراطى را بر بچه‏ها تحمیل مى‏كنند، به طور نادانسته و ناخواسته زمینه‏ساز زوال خلاقیت مى‏شوند.

2 - نكوهش:

ابراز عقیده و ابراز راه حل‏هاى غیر معمول و خارق‏العاده یكى از نشانه‏ها و مؤلفه‏هاى خلاقیت است. بنابراین نكوهش و تمسخر بچه‏هاى خلاق باعث خواهد شد كه احساس ارزشمندى آنان كاهش یابد و حالت وسواسى به خود بگیرد. با نكوهش ابراز عقاید بچه‏ها، آنها را مجبور خواهیم كرد كه از بیان افكارشان دست برداشته و رفتار جرئت‏ورزانه‏شان را كاهش دهند.

3 - انتظار پیروزى:

انتظار پیروزى همیشگى و مدام و توقع زیادى والدین، آفت پیشرفت و ترقى بچه‏ها خواهد بود. انتظار پیروزى از هر كوشش، اغلب باعث خواهد شد كه بچه‏ها از شكست‏هایشان دلسرد شده و به دنبال راه حل‏هاى نو و بدیع نروند. از طرف دیگر، انتظار تشویق و پاداش زیاد نیز باعث افزایش توقع بچه‏ها در هر بار موفقیت خواهد شد. در بلندمدت این امر دید را از شناسایى واقعیت‏ها تحریف كرده و قدرت خلاق ذهن بچه‏ها را از بین مى‏برد.

4 - عدم تحمل والدین:

خلاقیت به عبارتى نوعى بازى بیان عقاید و راه حل‏ها، همراه با تمایل به خیال‏پردازى، ادعا، جسارت‏ورزى و دستكارى در مفاهیم پذیرفته شده است. اغلب بچه‏هاى خلاق حالتى كودكانه دارند و كارهایشان توأم با ریخت و پاش است اما اینها تنها ظاهر قضیه است.

راههاى كمك به رشد خلاقیت

1 - شركت در یادگیرى خودانگیخته:

بسیارى از بچه‏ها تحت فشار دیگران (مدیران، معلمان، والدین) هستند. بنابراین تشویق‏شان براى جهت دادن به یادگیرى چندان آسان نخواهد بود. از این گذشته بسیارى از والدین با شیوه‏هاى یادگیرى خودانگیخته آشنایى ندارند. در برخى موارد هم مى‏ترسند اگر به بچه‏هایشان آزادى بیشترى بدهند تا آنان به شیوه خودشان واقعیت‏ها را كشف و دریافت كنند، چیزهاى اشتباهى را یاد گرفته و یا بچه‏ها آنچه را هدف آنان است نیاموزند. والدین، در حقیقت وظیفه دارند بیاموزند كه چگونه مى‏توان آموخت.

2 - قانع نباشند:

بچه‏ها باید اجازه داشته باشند نظرات و افكارشان را تغییر دهند و تا مى‏توانند حدس بزنند. بگذارید ذهن و توانایى تجسم و تصور بچه‏هایتان وحشى باشد و به هر سو كه مى‏خواهد برود. از این راه بچه‏ها مى‏توانند روابط دست‏نیافتنى و بعید را دستكارى نموده و به احتمالات ذهنى متعدد دست یابند. باید ذهن بچه‏ها عادت كند كه خیلى زود قضاوت نكرده و به اولین و راحت‏ترین راه حل قانع نباشند.

3 - انعطاف‏پذیرى:

باید به بچه‏ها اجازه داد تا دیدگاههاى خود را عرضه كرده و از زاویه‏هاى مختلف به موضوع نگاه كنند، به فرزندانتان بیاموزید براى هر موضوع، نظرات جدیدى یافته و براى هر مسئله راه حل‏هاى زیادى را در نظر گیرد.
شنبه 25/8/1387 - 17:22
كودك
ایجاد انگیزه در فرزندان
تعاون و همکاری از ملزومات یک زندگی هدفمند و مسئولانه در اجتماع است که می تواند به ارتقای سطح فرهنگ جامعه و تعالی کشور در همه زمینه ها منجرشود. کارشناسان معتقدند که خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی از این امر مستثنی نیست و زندگی سالم و رشد دهنده برای همه اعضای خانواده در گروی تعاون و همکاری است. روحیه همکاری براساس روش های درست تربیتی از ابتدای کودکی شکل می گیرد. مهمترین شیوه برای ایجاد روحیه در فرزندان، پرورش مسئولیت پذیری آنها است. اگر از همان دوران کودکی، نقش و ارزش وجودی فرزندان را در کانون خانواده برای آنان روشن سازیم، با ایجاد عزت نفس در آنان می توانیم مسئولیت هایی را در حد توان وعلاقه آنان برایشان تعریف کنیم. در این راستا، می توان با ایجاد علاقه نسبت به فعالیت های گوناگون و توجه دادن آنان به توانایی هایشان شروع کرد و در ادامه راه ، با دادن مسئولیت هایی در حد توان ، و تشویق به هنگام، روحیه همکاری و تعاون را در فرزندان پدید آورد.
ارج نهادن به نظرات شخصی ( هرچند ساده باشد) و سهیم ساختن آنان در تصمیم گیری ها، همچنین تقسیم وظایف براساس توانایی و علایق اعضای خانواده، از جمله عوامل به وجود آورنده این احساس مسئولیت برشمرده شده است. تشکیل جلسات خانوادگی و گفت و گوی صمیمانه می تواند با شرح وظایف مسئولیت ها، توانایی ها، علایق و تصمیم گیری های اساسی و سودمند، کانون خانواده را یاری دهد. "همه می دانیم که آنچه بشر را به سوی فردا هدایت می کند، انگیزه است و به این ترتیب انسان هایی که در فراز و نشیب زندگی ، انگیزه خود را از دست می دهند، دچار نومیدی و افسردگی شده و از ادامه راه زندگی باز می مانند." برای این که نوجوانان گرفتار بی انگیزگی نشوند، بهتراست نکات ذیل را مورد توجه قرار دهند:
۱- همگی باید بتوانیم زیبایی ها و پدیده های مثبت جهان هستی را ببینیم چرا که با مثبت دیدن جهان و پدیده های آن، شور و اشتیاقی برای ما که جزیی از این پرتوهای مثبت هستیم، به وجود می آید.
۲- با خود فکر کنیم وقتی فیلم خوبی می بینیم، وقتی یک تابلوی زیبای نقاشی ما را جذب می کند، وقتی یک سخنرانی خوب ما را شیفته سخنران می سازد، وقتی کتابی می خوانیم که به ما امید می دهد، چه حالی به ما دست می دهد؟ به طور حتم حال خوشی است، چرا که ما توانسته ایم پرتوهای مثبت پدیده را جذب کنیم.
بنابراین، برای ایجاد انگیزه در خود باید دست به عمل بزنیم. نباید منفعل باشیم؛ اگر خوب برنامه ریزی کنیم، می توانیم از امکانات موجود ( هر چند ناچیز) نهایت استفاده را ببریم. اگر می خواهیم توجه به نکات مثبت و دریافت آنها در ما تقویت شود، می توانیم یک دفترچه کوچک تهیه کنیم و نکات مثبت دیده ها و شنیده ها و اتفاقات روزمره را درآن یادداشت کنیم. افزون برآن، می توانیم احساس خود را نیز شرح دهیم و نتایج حاصله را بنویسیم. برای مثال، هنگام دیدن یک فیلم در سینما یا تلویزیون فوراً نکته های مثبت آن را یادداشت کنیم؛ سپس بدون فکر کردن، احساسی را که در آن لحظه به ما دست داده است بنویسیم و بالاخره تصمیمی که براساس پیام آن نکته مثبت گرفته ایم روی کاغذ بیاوریم." با خود فکر کنیم که همیشه از کودکی در رؤیای خود دوست داشتیم چه کاره شویم؟ یک ورزشکارخوب؟ یک نویسنده خوب؟ یک نقاش خوب؟ و باز هم بنویسیم که در رؤیاهای خود چه دیده ایم و حالا براساس رؤیاهایی که تاکنون به آنها وفادار مانده ایم و جزء آرزوهای ما هستند ، هدف هایی کوتاه مدت و بلندمدت را در نظر بگیریم.
برای مثال اگر دوست داریم یک نقاش خوب باشیم و اکنون به علت مشغله تحصیلی یا کمبود امکانات مالی نمی توانیم در یک کلاس نقاشی ثبت نام کنیم، این هدف را تعیین کنیم. در اولین فرصت، خرید یک کتاب خود آموز طراحی، یکی دو مداد و مقداری کاغذ و بدین ترتیب حداقل روزی یک یا دو طرح طراحی کنیم. هدف کوتاه مدت ما می تواند انجام تمرینات کتاب خودآموز طراحی باشد و در اهداف بلندمدت می توانیم آموزشگاه را در نظر بگیریم. می توانیم بیشتر به پیامد کارهای خود در جهت اهداف کوتاه مدت توجه کنیم؛ بدین ترتیب که نتایج مثبت اقدامات خود را در دفترچه ای شرح دهیم و نوشته های خود را هرچند روز یکبار، دوباره بخوانیم . نوشتن نتایج مثبت و دوباره خواندن آنها، اگر تداوم داشته باشد به ما کمک می کند تا انگیزه های لازم را برای پیگیری اهداف خود تأمین کنیم. به خاطر داشته باشیم ما هر روز در حال تحول هستیم. توجه به نکات مثبت پدیده ها، توجه به آرزوهای جدید و ساختن هدف های جدید و توجه به پیامدهای مثبت و اقداماتی که در جهت اهداف خود انجام می دهیم، همگی موجب افزایش انگیزه هستند و از ما فردی پر شور و در حال صعود به قله های موفقیت می سازند.
شنبه 25/8/1387 - 17:21
كودك
كودكان بزرگترین معلمان خلاقیت
هنگامیكه نوزادی متولد می شود و گریه های او به صدا در می آید، این فریادها تنها یك مفهوم دارد، چرا؟ نوع خلقت آدمی به گونه ای است كه او پرسشگر به دنیا می آید. اوج پرسشگری و خلاقیت در ابتدای زندگی انسان شكل می گیرد. كودكان با رفتارهای خود، همیشه آدمی را مبهوت می كنند؛ چشمانی كه دائم در حال جست و جو است و گویش هایی كه منتظر كوچكترین تحریك برای پیدا كردن منبع صدا و اندامی كه با خستگی ناپذیری به هر گوشه ای سرك می كشد.
یك كودك دو یك یا سه ساله در طول روز از یك ورزشكار حرفه یی بیشتر حركت و بیش از یك نوار ضبط صوت صحبت می كند. گاهی آنقدر انرژی دارد كه براحتی به خواب نمی رود. انسان با روحیه خلاقی پا به دنیا می گذارد و تنها این بزرگسالان هستند كه به واسطه جهل، این روحیه را نابود می كنند. در كشورهای جهان سوم، انسانها بیشتر دوست دارند كه از كودكان، انسانهایی مطیع و حرف گوش كن پدید آورند و برای رسیدن به این هدف نخستین اقدام، قربانی كردن روح خلاقیت در وجود كودكان است و در همین مرحله مهم زندگی است كه انسان شانس تبدیل شدن به یك انسان خلاق را برای همیشه از دست می دهد، زیرا انسان تنها از طریق پرسشگری است كه می تواند راه خود را برای رسیدن به تكامل بیابد.
كودكان برای نخستین بار اثبات می كنند كه انسان ها برای زندگی كردن و شناخت دنیای اطراف خود چقدر در جهل بسر می برند و ترس از آشكار شدن از این حقیقت ،فریادهای بلندی را سبب می شود و باعث می شود سوالات مكرر و فراوان كودكان كه با چراهای فراوان آغاز شود، در مدت زمان كوتاهی بدون شنیدن پاسخ درست در نطفه خفه شود و كودكان آرام آرام تبدیل به موجودی مطیع و بدون هدف می شوند كه تنها در بزرگسالی در آرزوی آن بسر می برند كه كسی دست آنان را بگیرد و به سر منزل مقصود برساند. براستی كودكان ما در ابتدا بزرگترین شانس را برای داشتن یك زندگی سعادتمند دارا هستند.آنها با سوالات مكرر، در تلاش برای آشكار كردن حقایق زندگی می كوشند ،اما حیف كه بعد از گذشت چند سال، شاهد آن می شویم كه دیگر از آن كودك جست و جو گر خبری نیست ! اگر كسی بخواهد به روح خلاقیت دست یابد، تنها كافی است از نزدیك نظاره گر رفتار یك كودك چند ساله باشد و حتی روزها لحظاتی هر چند كوتاه با او همبازی شود، در این مرحله انسان می تواند خلاقیت را با تمام وجود احساس كند. او مشاهده خواهد كرد كه یك كودك صد بار هم كه به زمین می خورد، برمی خیزد و در انجام كارها به قدری پشتكار دارد كه هر انسان بزرگسالی را كلافه می كند. در این دنیا آنها بزرگترین آموزگاران آموزش دهنده خلاقیت هستند.
دكتر جرج میدل، برنده جایزه نوبل بیان می كند: آموزشهای فعلی باعث می شود فرصتهای آموزشی برای كودكان از دست برود، زیرا قدرت آموختن كودك مهم شمرده نمی شود و آموزش درستی به كودكانی كه به آموزش عشق می ورزند داده نمی شود. آلبرت انیشتین در خاطرات خود بیان می كند :" نظریه نسبیت نمی توانسته در دوران بزرگسالی من شكل گرفته باشد. زیرا آدمی در یزرگسالی فرصتی برای اندیشیدن به فضا و زمان ندارد.اینها چیزهایی است كه وقتی كودك بودم به آنها فكر كرده ام ." اریك اریكسون، روانشناس بزرگ، از استادی در وجود آدمی نام می برد كه او را كودك فاتح می خواند و اریك برن از موجودی درون انسان نام می برد كه به آن پروفسور كوچولو می گوید. در همان دوران كودكی، پروفسور كوچولو به جستجوگری مشغول است و در این زمان تنها باید شرایطی را برای كودكان به گونه یی برنامه ریزی كرد كه این پروفسور كوچولو تخریب نشود و همین دانشمند وجود آدمی است كه می تواند زمینه ساز تبدیل یك كودك به دانشمندی عالی قدر و انسانی متكامل شود.
یكی از راههایی كه شما می توانید سبب جاری شدن رودخانه اندیشه كودكان به دریای خلاقیت خود شوید، مشاهده رفتار كودكان و دقت در رفتارهای جست و جو گرانه آنها است، شما می توانید از این طریق خلاقیت را فرا گیرید. بی شك دانشمندان نیز رفتاری كودكانه دارند و این همان پروفسور كوچولویی است كه اكنون تكامل یافته است. پس، از امروز به كودكان خود با دید دیگری بنگرید و تلاش كنید در مورد آنها علم و دانش خود را افزایش دهید. علاوه بر آنكه از پروفسور كوچولو چیزهای فراوانی فرا می گیرید، سعی كنید راه رشد او را برای همیشه محدود نكرده و او را نابود نسازید، زیرا بنای یك جامعه سعادتمند با كمك همین كودكان ریخته می شود.
شنبه 25/8/1387 - 17:20
كودك
شكل دهی به شخصیت كودكان
هر پدر و مادری خواهان داشتن فرزندی با استعدادهای درخشان، مستقل و درعین حال انعطاف پذیر است و از اینكه نحوة تربیت آنان نتواند درشكل دهی مؤثّر ومفیدبه شخصیّت این فرزندان اثرگذار باشد، ابراز نگرانی می كند. برخی از روانپزشكان معتقدند كه اگرچه ویژگیهای زیستی افراد نقش بسزایی درشكل دهی شخصیّت آنان ایفا می كنند، لیكن بسیاری از والدین قادرند طبیعت فرد را تربیت نمایند. مباحث زیر چكیده ای از راهكارهای آنان هستند :

درك و تشخیـــص نــــوع شخصیّت:

همچنان كه گفته شدبعضی از متخصّصین امور روانی نكتة اصلی در پرورش كودكان را درك نوع شخصیّت آنان می دانند و از آنجایی كه به وجود ۵ نوع مشخّص از شخصیّت معتقد می باشند، لذا براین باور ندكه والدین قادرند ازهمان ابتدا نوع شخصیّت فرزندان خود را تشخیص دهند و از این شناخت بعنوان وسیله ای درراستای كمك به آنان استفاده نموده، این كودكان را بعنوان افرادی خلّاق و یا بعبارتی به نمونه ای سالم در نوع شخصیّتی خود مبدّل سازند. نوزادان با گرایشهای فیزیكی مختلفی كه پایه در اصول بیولژیكی ( زیستی )، ژنتیكی و محیطی آنان دارند و درطیّ مراحل تحوّلی پیش از تولّد، بدنبال رشد سیستم عصبیشان، شكل می گیرند، بدنیا می آیند. درنتیجه مراقبین آنان قادرند مشخّص كنند كه آیا نوع شخصیّتی این نوزادان ازانواع مشكلساز است و یا ممكن است بعنوان افراد مفیدی تلقّی گردند. گرین اسپن در این زمینه چنین توضیح می دهد كه درسالهای اوّلیّة حیات، سیستم اعصاب هنوزاز انعطاف پذیری بالایی برخوردار است و بدین ترتیب حقیقتا می توان نحوة عمل آن راتغییر داد. وی درادامه اظهار میدارد كه: نكتة مهم آن است كه مامی خواهیم چگونه طبیعت نوزادمان راتربیت كنیم ویا چگونه می خواهیم به كودكمان كمك كنیم تا از فردی ترسو و مضطرب به انسانی با اعتماد بنفس و شهامت تبدیل شود. دربرخی موارد، شخصیّت كودك ازهمان هشت ماه اوّل زندگیش قابل تشخیص است و با گذر زمان، هنگامی كه به یك نوزاد نو پا یا كودكی درسنّ پیش دبستانی تبدیل می گردد، كاملا معلوم است كه وی كودكی خجالتی بوده در برخورد با مسائل مختلف گوشهای خود را می گیرد، فرار می كند و به هر چیزی ضربه می زند و یا ممكن است فردی لجوج، اهل مجادله، در خود فرورفته، بسیار گیج ( حتّی با مشكل در تعیین جهت ) و یا مستقلّ باشد.

انــــــواع شخصیّـــــــــت

الف ) حسّــــاس :
این نوزادان، كودكان و یا حتّی بزرگسالان بسیار حسّاس هستند و فطرتا گرایش زیادی به ترسو یا مضطرب بودن دارند. سابقا تصوّر می شد كه این افراد مصداق كاملی ازانسانهای ترسو، محتاط و خجالتی هستند، اما امروزه به این نتیجه كه به این شكل نیست، چراكه این كودكان نسبت به محركهای اساسی مانند تماسهای بدنی ( لمس ) و صداها، حسّاس می باشند و بعنوان نمونه صدای گربه برای آنها به مثابه صدای غرّش شیر جلوه می كند. بنابراین وقتی این كودكان در كلاسهای پرهیاهوی پیش دبستانی قرار می گیرند، بسیار ترسو بنظر می رسند و این در حالی است كه درخانه از رفتار خوبی برخوردارند. به بیانی دیگر ظرفیّت آنان محدود است ودرنتیجه مهم آنست كه مراقبین كودكان دارای شخصیّتی حسّاس، لازم است بگونه ای آرامش بخش رفتار كرده برای آموزش رفتارهای مطلوب به آنها ، گام به گام پیش روند. اگر ما به یك چنین كودكی، ازطریق ایجاد محیط پرورشی صحیح و امن كمك كنیم، پیشرفت زیادی نشان می دهد و اعتماد بنفس و شهامت لازم را كسب می نماید؛ ولی در مقابل اگر ما دربرابر آنان تسلیم شویم، از آنها افرادی ترسو و مضطرب با گرایش زیاد به افسردگی ساخته ایم.
ب ) جســــور و فعّــــــــال :
این كودكان نسبت به كسب درون دادهای حسی تمایل و اشتیاق زیادی نشان میدهند و بعنوان نمونه می بینیم كه با گشتن درمحیط اطراف خود سعی دردستیابی به نكات جدید دارند. این افراد از نظر شخصیّتی میتوانند دارای نگرشی منفی با روحیّه ای ضدّ اجتماعی باشند و یا درمقابل قادرند رشد وپیشرفت نموده به افرادی با روحیّة رهبریّت و كوشا در ایجاد شرایط جدید و یا سیاستمداری موفّق تبدیل گردند. هنگامیكه درمورد كودك حسّاس نسبت به صداها و تماسهای بدنی صحبت می كنیم، می بینیم كه آنان از حسّاسیّت بالایی برخوردارند ولی با بررسی گروه دوم در می یابیم كه دربرابر محرّكهای مذكور حسّاسیّت بسیار كمتری نشان میدهند و بعنوان نمونه تمایل زیادی به صداهای بلند داشته نسبت به درد وتنبیهات دیگران حسّاسیّتی بروز نمی دهند و حتّی از آن لذّت هم می برند ؛ امّا باید توجّه كرد كه این امر بدلیل نیاز به دریافت مقادیر زیادی از محرّكات است نه بدلیل بی تفاوتی نسبت به تحقیر ویا داشتن روحی پست. بااین تفاسیر ممكن است كودكان مذكور به اشتباه پرخاشگر شناخته شوند و اگر به جای درمان فقط بر آرام نمودن او پافشاری گردد، قطعا با گذر زمان به فردی پرخاشگر تبدیل خواهند شد. دربرخورد بااین گروه لازم است تعدادی دستور العمل را آماده نموده، در اختیار او قراردهیم تا بداند انتظارات ما از او چیست و باید به این نكته توجّه شود كه از تنبیه و كنار كشیدن او ازجمع خودداری نموده، ضروری است تا با ایجاد محیطی بالنده و مناسب به پرورش او بپردازیم.
ج ) در خـــود فــــرو رفتـــه / كــــم واكنـــش :
این كودكان توانایی بروز احساسات خودرا ندارند و مایلند در خود فرورفته به رؤیاپردازی مشغول شوند؛ بعلاوه دربعضی از آنان هماهنگی كمی در اندامهای حركتی دیده شده اصطلاحا به تنش عضلانی كم مبتلا هستند. برای جلب توجّه او لازم است با صدای كاملا بلند صحبت كرده برای جلب توجّهش فعّالیّتها وحركات بدنی زیادی ضمن صحبت با او از خود نشان داد. این گروه از كودكان در گوشه ای نشسته، چنین وانمود می كنند كه با خود مشغول بازی هستند و تمایل زیادی نسبت به تنها ماندن نشان می دهند، بعلاوه به بازیهای كامپیوتری كه بیشتر جنبة فعّالیّتهای انفرادی دارند ابراز علاقه می نمایند. باتوجّه به مطالب مذكور چنانچه بتوانیم آنان راازعالم درونیشان بیرون بكشیم ودربرخوردبادیگران فرصت فرار به آنها ندهیم، قادرخواهیم بود افرادی بسیار خلّاق، گرم، دوست داشتنی و بعبارتی پرورش یافته به اجتماع تحویل دهیم.
د ) لجـــــوج و مخــــالف ( عنــــاد ورز ) :
فردی با چنین ویژگی ، نسبت به هر چیز دیدی مخالف ومنفی داشته، هر محرّكی كه به گیرنده های حسی او مانند لامسه، شنو ایی و ... وارد می آید درذهن او یك تصویر بزرگ وواضحی جهت بررسی وتحلیل بوجود می آورد، او بعنوان یك تحلیلگر به بررسی هرچیز درپیرامون خود می پردازد وتلاش زیادی برای كنترل محیط اطراف نموده، سعی می كند كه خودش هیچگاه تحت كنترل دیگران قرار نگیرد؛ اما علیرغم تمام تلاشها، اگر نتواند برمحیط پیرامون خود تسلّط لازم راپیدا كند و بعبارتی خودش نیز تحت كنترل اطرافیان قرار گیرد، احساس ترس و اضطراب بسیاری به او دست میدهد و تلاش زیادی را مصروف تغییر جهت این توجّه وتسلّط می نماید. برای ریشه یابی این ویژگی، باید توجّه داشت كه علّت اصلی این كوششها صرفا حفظ آرامش خود است وبا درنظرگیری این نكته قادر خواهیم بود به او كمك كنیم تا انعطاف پذیرتر بوده با دیگران همكاری بیشتری نشان دهد و در این رابطه تنها نكتة كلیدی آن است كه بهیچ وجه با او برخوردی تند وخصمانه نداشته باشیم.
ه ) بــــی دقت :
این كودكان بسیار حواسپرت هستند بطوری كه حتّی در بعضی موارد راه همیشگی خودراهم گم می كنند؛ ازطرفی بسیاری از آنان بعنوان فردی با اختلال كمبود توجّه وتمركز شناخته می شوتد و لازم است با نظارت یك متخصّص تحت درمانهای دارویی با داروهایی همچون ریتالین قرارگیرند. این گروه از كودكان درتواناییهایی همچون طرح ریزی و انجام فعّالیّتهای متوالی وسلسله وار ماننددنبال كردن راههای مختلف به مدرسه ویا به خاطر آوردن محلّ قرار گرفتن اشیا مشكل دارند و در سنین بزرگسالی هم از آن دسته افراد محسوب می شوند كه هیچگاه نمی توان روی آنها بعنوان یك دستیار یا همكار خوب ودقیق حساب كرد، چراكه غالبا فراموش می كنند اشیا را كجا گذاشته اند ویا به یاد نمی آورند كه چه كاری می خواستند انجام دهند، مسیرهای رسیدن به یك هدف را به خوبی دنبال نمی كنند و در مشاغل مختلف هم با مسائل ومشكلات عدیده ای روبرو می گردند. برای رفع مشكل این افراد ، برخی از متخصّصین امر توصیه می كنند كه: ما می توانیم با افزایش توانایی انجام فعّالیّتهای متوالی بعنوان یك فعّالیّت اصلی و پایه ای ازطریق اجرای یك سری تمرینهای ویژه و بدون مصرف دارو ، به آنها كمك كنیم ودر نهایت چنانچه احساس نیاز همچنان وجود داشت و شكستهای متوالی درانجام فعّالیّتهای مذكور مشاهده گردید، می توان دركودكان بزرگتر ازدارودرمانی بعنوان انتخابی احتمالی وتحت نظارت متخصّص مربوطه، استفاده نمود.
نكتة حائز اهمّیّت آن است كه وضعیّت بیولژیكی فرد، الزاما سرنوشت وی رامقدّر نمیكند و در این راستا تشخیص نوع كلّی شخصیّت كودك امری اساسی بنظر میرسد. از آنجایی كه برخی از والدین خود را بعنوان الگوی تربیتی فرزندانشان مسئول نمی دانند، لذا می توان آموزشهایی طرح ریزی كرد و از آن طریق به ارائة قسمت عمده ای از راه حل پرداخت. بر این اساس لازم است دربرنامه های خود نكاتی پیرامون اهمیّت شناخت اوّلیّة آنان از ابعاد هیجانی و فكری فرزندانشان گنجانده، به ایشان كمك كنیم تا به كسب مهارتهای جدیدی كه الزاما همكاری والدین را میطلبند بپردازند. در راستای تحقّق این برنامه، والدین نیاز به ابزاری دارندكه می توان آن را ارائة بهترین اطّلاعات موجود دانست و شامل دراختیار گذاردن اطّلاعاتی پیرامون انواع شخصّیت و چگونگی اعمال روشهای تربیتی مؤثّر برای هر نوع است. با در نظرگیری ویژگیهای كودكان در مییابیم كه آنان شخصّیتی خالص و یكدست نداشته بلكه دارای مخلوطی از انواع شخصیّتها هستند بعنوان نمونه ممكن است تركیبی از كمی مبارزه طلبی بهمراه اندكی حساسیت باشند. امّا چنانچه بتوانیم این الگوها را درك كنیم، قادر خواهیم بود تا برخی از راه حلها را با هم تركیب و ملحق نماییم.
برطبق گزارشهای ارائه شده كه بیش از نیمی از والدین ، متخصّصین و مربّیان هنوزبراین باورند كه كودكان بایدتابع آنان باشند بعبارتی تمامی تلاشهایی را كه درراستای تربیت آنها بكار می برند درجهت سازگار نمودن آنان بااصول اجتماع نیست، بلكه كودكان را بنا برسلیقه و الگوهای شخصی خودشان پرورش داده، برهمین اصل اجتماعی می نمایند. دربین این افرادكسانی را با این باور كلّی می بینیم كه بعضی از كودكان خارج ا ز این الگوها و قالبها قرار می گیرند مانند آنكه بطور توارثی خجالتی تر و یا برونگراتر از بقیّه بنظر می رسند. بسیاری از مربّیان نیز فكر میكنند كه اگر ماصرفا محیط را باشرایط كودك متناسب سازیم ، وضعیّت او بهتر خواهد شد. هم اكنون نیز در بین عموم این فكر درحال شكل گیری و تكوین است كه راههای تربیتی پیچیده تر را استفاده نموده انواع مختلف شخصّیت را شناسایی كرده برای هر كودك روش پرورشی و نحوة ابراز محبّت متفاوتی اعمال نمایند. و بهر ترتیب باید توجّه داشت كه تربیت همة كودكان بایك شیوة مشابه امكان پذیر نخواهد بود بلكه همانطور كه علی رغم میزان علاقة یكسان ما به همة آنها، نحوة اظهار محبّتمان متفاوت است، به همان صورت نیز لازم است شیوة تربیتی متناسب با نوع شخصیّت هر كودك رانیز اتّخاذ نماییم.
شنبه 25/8/1387 - 17:20
كودك

پرسشهای کودکان را جدی بگیریم

انسان موجود ظریف و پیچیده ای است.تربیت او کار ساده ای نیست در یک قطعه چوب و سنگ به آسانی می توان تغییر و تحولی بوجود آورد،زیرا جا مدات از خود اراده ای نداشته مقاومتی نمی نمایند،ولی انسان چون دارای شخصیت و اراده است در برابر هر دگرگونی ایستادگی می نماید بعبارت دیگر هما نند چوب و سنگ نیست که خود را در بست در اختیار دیگران بگذارد.از این گذشته،انسان احتیا جات گونا گونی دارد،مربیان می بایستی تمام نیاز مندیهای جسمی و عا طفی و فکری کودکان را در نظر بگیرند تا روش های تر بییتی ،سود مند واقع گردد، والا سهل انگاری در یکی از خواسته های مشروع آنان نتیجه تر بیتی را ،خنثی خوا هد ساخت.

چرا کودکان می پرسند ؟

از آغاز کودکی حس کنجکاوی شدیدی کودکان را تحریک میکند که از هر چیزی سر در بیاورند ،آنان پیش از آن که به حرف زدن آشنا گشته و راه رفتن را بیا موزند ، با لمس کردن اشیاء و خراب کردن آنها می خواهند از آنها اطلاع پیدا کنند ،وآنها را بشنا سند .کودکان وقتی به سن سه و چهار سالگی می رسند به جای لمس کردن و خراب نمودن ،این اطلاع و آشنایی را به وسیله ی پرسشهای گوناگون انجام می دهند ،لذا در این دوره کلمات (چرا و چطور) زیاد از زبان آنها شنیده می شود. این پرسشها از مو ضوعات بسیار ساده و کم اهمیت شروع شده ، بتدریج به سئوالات پیچیده منتهی می گردد،مثلاً بسیاری از کودکان می پرسند ستاره چیست ؟خدا کجا است ؟ چرا خداوند دیده نمی شود ؟... عطش شناسایی و درک نه تنها در طبقه ی کودکان وجود داردبلکه این تجسس فکری از مختصات انسان بوده در هر دوره و زمانی انسان ها می کوشند از هر چیزی سر در آورده ، مجهولات خود را کاهش دهند و به دانستنی های واقعی خود بیفزایند ، بسیاری از تمایلات انسان دوره ای و فصلی است ،یعنی در موقعی شروع و در زمانی پایان می یابد ، مثلاً بازی کودکان آغاز و انجامی دارد ولی حس کنجکاوی و درک انسان پایانی ندارد ، وتازه هر چه علم و دانش بشری فراوان تر می گردد ، ابهام و سئوال انسان ها نیز تو سعه بیشتری می یابد .

غذای فکری کودکان

همانطور که کودکان از نظر جسمی نیازمند مواد غذائی می باشند،از لحاظ روحی نیز به غذای فکری احتیاج دارند و این نیاز مندی به وسیله ی پرسشهای کودکانه آنان ابزار می گردد.بنا برین سوالات آنان را نمی توان بی اهمییت تلقی کرد،چه این پرسشها از یک نیاز طبیعی سر چشمه گرفته زمینه آشنایی آنان را با محیط زندگی و جهان فراهم میسازد.دانشمندان معتقدند که کنجکاوی کودکان بی هدف نمی باشد،بلکه براساس امکا نات طبیعی،حس کنجکاوی زمینه، شناسی آنا نرا فراهم می سازد. روی این اصل ، یکی از اساسی ترین پایه های تر بیت، بر محورپاسخ های صحیح کودکان قرار داده شده است . پدران ومادران با بررسی این سئوالات به روحیات آنها پی برده ،بهتر خواهند توانست فرزندان خویش را پرورش دهند .

شخصیت کودک در گذشته

شخصیت فکری کودکان درگذشته کمتر موردتوجه بزرگترها قرار می گرفت ،زیرا نوعاً عقیده بر این بود که آنان از نظر فکری ناتوان ونارسا هستند ، لذا سئوالات اطفال را بچگانه تلقی کرده سر سری می گرفتند . برخی از پدران بجای جواب مساعد میگفتند : بعدها که بزرگ شدی خواهی فهمید ، عده دیگر که بر اثر اصرار کودکان مجبور بودند جوابی بدهند ،پاسخ هایی می دادند که برای کودکان قابل درک وفهم نبود ،زیرا با میزان فهم ودرک کودکان انطباق نداشت ،ودر مواردی هم بجای اینکه مشکل را حل نماید بر ابهام و اشکال آنان می افزودند .

تعلیم و تربیت نوین

دانشمندان تربیت ،امروزه کودک را یک انسان تلقی می کنند ، و برای دوران کودکی اهمیتی فراوان قائل می باشند و معتقدند که شخصیت آینده کودکان ارتباط مستقیمی با نحوه تعلیم وتربیت دوره کودکی وکیفیت ارتباط پدران ومادران باآنها ، و محیط تربیتی شان دارد . به سئوالا ت کودکان اهمیت فراوان می دهند و سرسری گرفتن و یا پاسخ های غیر صحیح دادن را ، عامل رکود و جمود فکری کودکان قلمداد می نمایند .

زبان کودکی :

کودک ازآغاز تولدغذای مخصوصی دارد،بتدریج که جسمش رشد میکند غذایش نیز از نظر کم و کیف تغییر می کند ،روی این اصل پاسخ سوالات کودکان نیز می بایستی با ظرفیت فکری آنان مناسبتی داشته باشد.وبعبارت دیکر پدران و مادران در موقعی که می خواهند به سوالات آنان جواب دهند توجه داشته باشند که کودکان در چه شرایطی قرار دارند و زبان آنان چگونه است به جای آنکه با زبان متعارف و معمولی با آنهاسخن بگویید ،بکو شند به همان زبان کودکی با آنان صحبت نمایند تا برایشان قابل درک باشد. دانشمندان معتقدند ،کودک در سن مخصوصی با استدلال و منطق آشنا میگردد،بنابراین ،پیش از آنکه کودکان به این سن برسند بایدد رحدودفهم و بینش آنان با آنهابحث و گفتگو کرد .بعدها که کودک رشد بیشتری پیدا کرد می تواند با دلیل و منطق ،مشکلات را برای آنها توجیه نمود .

زیانهای جبران ناپذیر :

اولین زیان جواب ندادن ،تحریک حس کنجکاوی کودکان خواهد بود ،و ممکن است پاسخ سوالات خود را از راه دیگری بدست آورند که به ضررو زیان آنان تمام شود ،ازاین گذشته کودکی که به سوال او بی توجهی شود ،حس اعتماد ش لطمه دیده دچار حساسیت می شود و از پرسش کردن در مراحل بعدی نیز خودداری خواهد کرد و به همین میزان از پرورش فکری باز خواهد ماند . برعکس کودکی که به سوالاتش اهمیت داده شده وبازبانی کودکانه جوابهائی برایش تهیه شود به فکر خود اعتماد پیدا کرده ،به شخصیت فکری خودمومن و معتقدخواهد شد ،ودر دوران جوانی نیز از پرسشهاو اظهار نظرهادچار شرمندگی کاذب نشده ،مشکلاتش را حل خواهد کرد .

پرسشهای کودکان رمزی است :

سوالاتی که کودکان می نمایند دارای دو جنبه متمایز می باشداول آنکه مجهولی دارند و می خواهند ازآن اطلاع بیابند،دوم اینکه این سوال با زندگی کودکانه آنان ارتباط دارد ،و به عبارت دیگر ،اوضاع و احوال کودکی است که آنان را به سوال کردن وادارمی سازد ،چه کودک ،جریانی را می بیندویا می شنود و یا کاری را انجام می دهد سپس سوال میکند ،بنابراین پاسخ دهندگان باید توجه داشته باشند که پیدایش این سوالات ،ارتباط مستقیمی با رفتار و زندگی کودکان با دیگران دارد. یکی از دانشمندان می گوید :پیش از هر چیز باید توجه داشت که کودک کمتر صاف و طبیعی صحبت می کند ،اغلب بصورت رمز حرف میزند پس نباید سوالاتش را ظاهری تلقی کرد،بلکه با زندگی اوو رفتارش ارتباط مستقیم دارد و پاسخهای سرنوشت او را تعیین می نماید . بنابراین بکوشیم به سوالات آنان اهمیت داده با مهر و محبت و زبان کودکی با آنان سخن گفته ،پرسش هایشان راباپاسخ های صحیح پاسخ بدهیم .
شنبه 25/8/1387 - 17:19
كودك
آب بازی در کودکان
کودکی که با آب بازی می کند، درحال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن آب در زمین است. این کودک پس از اینکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ یک روز سخت را پشت سر گذاشته، با آب بازی آرامش پیدا میکند. او لغات جدید می آموزد، به خاصیت خیس بودن آب و جنس حبابها فکر می کند و شما تصور می کنید که او فقط مشغول خراب کاری است. آب یک وسیله بازی است که به طور طبیعی و دایم در خانه ها وجود دارد. بچه های کوچک آب بازی را دوست دارند و در مورد آن بسیار کنجکاو هستند. از آن جایی که می توان با آب، بازیهای متنوعی را انجام داد، علاقه مندان فراوانی در سطح جهان دارد. کودکان نوپا دوست دارند از طریق حواسشان بخصوص حس لمسه به کشف بپردازند. آنها از انجام هرگونه عملی که حواس آنها را تحریک کند لذت می برند. آب بازی یکی از این اعمال است. نحوه بازی کودکتان با آب به شما نشان می دهد که به چه چیزی علاقه مند است. این کار ممکن است به سادگی تماشای حباب هایی باشد که از لابه لای انگشتان او خارج شده و به همراه آب به سوی ظرفشویی سرازیر می شود. بچه ها دوست دارند دست هایشان را در دستشویی های کوتاه بشویند و در آنها بازی کنند. یکی از مسئولان می گوید:" ما آینه های بزرگی جلوی دستشویی و ظرفشویی ها گذاشته ایم تا بچه ها بتوانند خودشان را ببینند. اشیاء مختلف را در آب می ریزیم تا کاوش کنند. وسایلی در عین حال برای آنها توضیح می دهیم که وقتی مثلا برگها خیس می شوند چه اتفاقی می افتد؟!"
حتــــی بین آب بازی و کلماتـــی که کـــودک مـــی گوید ارتباط وجود دارد.
در هنگام کسب تجربه عملی با کودک نوپای خود از کلمات مناسب هم استفاده کنیم. و آب موضوع جالبی برای این موجودات کوچک است. تیلور یکی از مسئولین امور بازی کودکان می گوید : "والدین و کودکان نوپا می توانند با هم راجع به آب گفتگو کنند و ازاین طریق به کشف دنیای زبان بپردازند.راجع به ریختن آب، پخش شدن و چلپ و چولوپ آن و خاصبت بارانی شدن آن با کودک خود صحبت کنید. دایره لغات آنها را با توصیف وقایع، گسترش دهید." حتی می توانید در مورد آب برایش داستان تعریف کنید یا مطلبی بخوانید. با کودک خود وارد آب بازی شوید. در یک گوشه با حوله ننشینید و او را تماشا کنید. با او آب بازی کنید، هیاهو راه بیندازید. به او نشان دهید که از بازی با او لذت می برید. درتمام کارهایی که در خانه با آب انجام می دهید کودکتان را سهیم کنید. مثلا کودک شما می تواند برای شما شربت درست کند. می تواند فنجان های پلاستیکی را در ظرفشویی بشوید. می تواند هنگام کار کردن ماشین لباسشویی شاهد غوطه ور شدن لباسها در آب باشد.
آب بازی فقط مخصوص فصل تابستان نیست، گرچه این فصل بسیار مناسب است ولی فصل بهار هم خوب است. این فصل با خود گل وشل و گودالهای آب همراه می آورد. پوشاک مناسبی به تن کنید و همراه کودک نوپای خود از خانه بیرون بروید. حتی در فصل زمستان هم آب بازی را قطع نکنید. مقداری برف به داخل خانه بیاورید و شاهد آب شدن آن باشید. به آب شدن قندیلهای یخی و به قطره های آبی که از آنها می چکد توجه کنید. فصل زمستان امکانات زیادی برای کشف و جستجو دارد مثلا برف آبکی و برف پوک برای خلاقیت بچه ها در این فصل موجود است. کودکان می توانند قندیل های کوچکی را در دست بگیرند و بشکنند. صدایی که از شکستن آنها ایجاد می شود شگفت انگیز است. از همه اینها بهتر محکم قدم گذاشتن در چاله آبی است که به وسیله یخ نازکی پوشیده شده است.

نکات ایمنــــی بــــــرای آب بازی

1- یک کودک نوپا در آب بسیار کم هم ممکن است خفه شود. همیشه هنگام آب بازی کودکان کاملا مراقب آنها باشید حتی وقتی در یک وان کوچک آب بازی می کنند.
2- وان یا ظرف آب بازی را بعد از اتمام بازی همراه با کودک خالی کنید. تمیز کردن این ظروف قسمتی از مکاشفه کودک است. همراه با او خالی شدن آب را ببینید و شگفت زده شوید.
3- مراقب باشید کف حمام، دیوارها و یا علفزاری که در آن آب بازی می کنید خیلی خیس و لغزنده نشده باشند. یک جفت حوله ی بزرگ دم دست داشته باشید. اگر بیرون از خانه هستید، محل بازی را تغییر دهید تا یک جای خاص خیلی خیس نشود.

راههــــــــای بازی با آب

1- تکه های یخ وسیله ای بسیار سرگرم کننده هستند، آنها سرد و لغزنده اند و درست جلوی چشمان شما آب می شوند. ( حتما در کنار کودک خود باشید چون بلعیدن تکه های کوچک یخ ممکن است باعث خفگی شود.)
2- مقداری لباس عروسک جمع آوری کرده و کمی آب و صابون تهیه کنید. کودک شما می تواند به روش سنتی لباس بشوید. همین کار را می تواند با ظروف و عروسک هایش انجام دهد. حتی جوراب های کوچک خود را می تواند بشوید.
3- مقداری رنگ خوراکی یا آب میوه رقیق به آب اضافه کنید.
4- کلیه وسایل موجود در آشپزخانه را که میتوان با آن آب بازی کرد پیدا کنید. مثل: قاشق و ملاقه های پلاستیکی کوچک و بزرگ، قیف، آبکش، صافی، اسفنج و کفگیر. برای آب بازی دایم چند ظرف کهنه ی پلاستیکی در نظر بگیرید و ته آنها را یک یا چند سوراخ کنید. ظرفهایی که یک سوراخ دارند مانند رودخانه کوچکی عمل می کنند که برای مدتی طولانی جریان دارند و ظرفهایی که چند سوراخ دارند دوش را نشان می دهند.
5- یک ظرف پلاستیکی را با آب رنگی پر کرده و در فریزر بگذارید. این ظرفها می توانند به منزله آجرهایی در قلعه برفی باشند یا میتوانند در وان حمام یا استخر کم کم آب شوند.
6- از ظروف مخصوص اسپری برای آب پاشی کردن می توانید استفاده کنید. کودک می تواند برای مثال قسمتی از دیوار خانه را رنگ بزند ( با آب پاش اسپری ) یا چمن را آبیاری کند.
7- یک میهمانی با سرویس چایخوری اسباب بازی ترتیب دهید از عروسک نیز استفاده کنید. بخورید، بیاشامید و روی صندلیهای کوچک بنشینید و شاد باشید.
8- یک تنگ پلاستیکی شفاف را پر از آب کنید و به کودک نشان دهید که از پشت تنگ آب دستهایش چقدر بزرگ دیده می شوند.
9- به کودکتان کمک کنید تا یک طرف خانه یا پیاده روی جلوی خانه تان را با یک سطل آب و یک فرچه رنگ بزند. او می تواند از یک غلتک هم برای این کار استفاده کند.
10- یک ظرف بزرگ پر از آب با تعدادی اسباب بازی برای کودکتان در نظر بگیرید تا بتواند تجربیاتی با عروسک پلاستیکی شناور و ماشین کوچک غیر قابل شناور، یک تکه چوب، یک تکه اسفنج، یک تکه صابون و چند قطعه یخ شناور داشته باشد.

بــــردن کـــودک به استخـــــــر

یکی دیگر از راههای آب بازی باکودکتان این است که با او به استخر بروید. استخرهایی که صدا در آنها انعکاس پیدا می کند و رنگ دیوارهای آن روشن است، برای کودکان مناسب نیستند. محیط استخر باید برای کودکان شاد و مهیج باشد. کودکان وقتی می بینند شما چگونه حباب درست می کنید و این کار چقدر سرگرم کننده است لذت می برند و آنها نیز به طور اتفاقی این کار را انجام می دهند. ترکیب آموزش و بازی کار بسیار مهمی است. انتظار نداشته باشید کودکتان در استخر صرفا شنا بیاموزد. یک کودک نوپا شاید چلپ چلوپ کردن و حباب درست کردن را یاد بگیرد و در آب احساس راحتی بیشتری کند. مراقب باشید و بدانید کودک نباید مدت زیادی در آب بماند. باید عمق آبی که بازی می کند بسیار کم باشد تامحیط امنی برای بازی ایجاد شود. از کودک خود دور نشوید و همیشه نزدیک او باشید.
خلاصــــــه اینکــــــه:
آب بازی در عین حال که موجب سر و صدا و تحرک می شود ولی می تواند بد خلق ترین کودکان را آرام سازد. آب یک ماده ی آرام بخش است. اگر کودک شما روز غیر قابل تحملی داشته و هیچکس نتوانسته کاری برای او انجام دهد؛ گاهی اوقات یک لگن پر از آب می تواند برای آرام ساختن او مفید باشد.
شنبه 25/8/1387 - 17:18
آموزش و تحقيقات
تاثیر نوع اسباب‌ بازی در تکامل کودکان
ایسنا: دکتر رامین مظفری درباره وسایل بازی و ارتباط آن با تکامل کودکان گفت: «والدین باید محیط امنی را برای کودکان ایجاد کنند تا آنها بتوانند به راحتی و بدون مشکل، مهارت‌های فیزیکی لازم را کسب کنند. کودکان نیاز به فضایی دارند كه بتوانند آزادانه در آن حرکت کنند و امکان این را بیابند كه در زمینه حرکات ظریف نیز کسب مهارت کنند.»
ایسنا: دکتر رامین مظفری درباره وسایل بازی و ارتباط آن با تکامل کودکان گفت: «والدین باید محیط امنی را برای کودکان ایجاد کنند تا آنها بتوانند به راحتی و بدون مشکل، مهارت‌های فیزیکی لازم را کسب کنند. کودکان نیاز به فضایی دارند كه بتوانند آزادانه در آن حرکت کنند و امکان این را بیابند كه در زمینه حرکات ظریف نیز کسب مهارت کنند.»
رییس مرکز رشد و سلامت کودک جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی ایران افزود: «می‌توان فعالیت‌های زیادی را برای کسب مهارت با توجه به مرحله تکاملی کودک طراحی کرد اما این بازی‌ها نباید خیلی سخت و پیچیده و یا آسان باشد چرا که در هر دو حال، کودک علاقه خود را به آنها از دست می‌دهد. کودکان نخست تلاش می‌کنند یک مهارت را کسب کنند، سپس به تمرین آن می‌پردازند و پس از تکمیل مهارت مورد نظر از به کار بردن آن در انجام فعالیت‌های گوناگون لذت می‌برند.»
این متخصص کودکان با اشاره به اهمیت نوع وسایل بازی در تحریک پذیری کودکان برای تکامل آنان گفت:«هر چند خریدن اسباب‌بازی می‌تواند مفید باشد اما اشیای زیادی در گوشه و کنار منزل وجود دارند که والدین می‌توانند از آنها برای تحریک تکامل کودک استفاده کنند.»
وی جعبه‌های چوبی برای بالارفتن و داخل شدن به آنها، قفسه‌های اتاق یا آشپزخانه برای کشف اشیای گوناگون، قاشق‌های چوبی، پارچه‌های رنگی و عروسک‌هایی که پدر و مادر می‌توانند آنها را با وسایل ساده درست کنند را از جمله وسایلی دانست که استفاده از آنها به تکامل کودک کمک می‌کند.
شنبه 25/8/1387 - 17:17
آموزش و تحقيقات
كودك، بیان عواطف و تخلیه هیجان در قالب هنر
هنر دارای آثار متعدد بوده و نتایج آن در ابعادی گوناگون قابل بررسی است، كه تعلیم و تربیت و بهداشت روانی از مهمترین آنها محسوب می شود.
هنر به لحاظ تناسب با زبان كودك و ارتباط عمیق با ویژگیها و تمایلات درونی وی می تواند تا اساسی ترین درجات تربیت نقشی داشته باشد. از این رو طرح مفاهیم اساسی، حقایق مربوط به حیات و هستی و مبانی اعتقادی و انسانی در آثار هنری كودكان از جمله اقدامهای مطلوب به شمار می رود.
از مهمترین كاربردهای هنر نقشی است كه در پرورش ذوق هنری، حس زیبادوستی، پرورش خلاقیت و رشد استعدادهای مختلف و مواردی همچون رشد تكلم و گویایی، افزایش میزان واژگان، پرورش قدرت «درك بیان» دقت در دید، تقویت هوشی، نظم و انضباط در كارها، اعتماد به نفس، تفكر در جهان هستی، زیبا پرستی، خداپرستی، تقویت ایمان، افزایش قدرت نگارشی، تكلم و سخنوری را می توان نام برد.
هنر نقاشی همچون دیگر فعالیتهای خلاقه، از عوامل برجسته ای در بیان عواطف و رهاسازی هیجان است. از این رو استفاده از نقاشی علاوه بر كمك در جنبه تشخیص، وسیله مناسبی برای تعدیل و معالجه بیماری به شمار می رود.
از همین رو، نقاشی و طراحی كودكان هنگامی می تواند از تأثیرات تربیتی و درمانی بیشتری برخوردار باشد كه در انجام آن، آزادی كودك، مورد نظر قرار گیرد، و به جنبه های خلاقه اثر توجه بیشتری شود. زیرا اجبار كودك به نقاشی كردن موضوعهای خاص و تقلید از نمونه ها و الگوهای مشخص، نه با روحیه كودك سازگاری دارد و نه خلاقیت لازم را به همراه خواهد داشت. در نظر داشتن این واقعیت در مراحل پیش دبستانی و سالهای آغاز دبستان اهمیتی ویژه دارد. متأسفانه، روش تعلیم هنر در اكثر مدارس، غلط و گمراه كننده است.
وادار كردن دانش آموزان به كار از روی مدلهای متداول، در حقیقت، محدود كردن استعدادهای آنان است. به ویژه اگر قرار باشد دانش آموزان در هنگام كار، ساكت و آرام باشند و حق كوچكترین پرسش هم نداشته باشند. در این حالت، كودك روحیه شگرف و كنجكاو را از دست می دهد، اراده او تابع مدل می شود، دیگر خلق نمی كند و نمی تواند ابداع و ابتكار داشته باشد و مقلد و مصرف كننده مطلق خواهد شد.

ارتباط نیمكره راست مغز با بیان تصویری

طبق آخرین مطالعاتی كه در مورد «بیان تصویری» انجام گرفته است، كه از همان ابتدا با رشد عقلی كودك هماهنگ بوده و در انسجام این رشد مؤثر است، ارتباط تصویری كودك به نیمكره راست مغز و بیان ادبی و علمی كودك به نیمكره چپ مغز مربوط می شود. لذا انجام كارهای تصویری، ایجاد تعادل در مغز كودك است. نظام آموزشی ما از كودكستان تا دانشگاه بیشتر به فعالیتهای نیمكره چپ مغز ارتباط دارد و از نیمكره راست استفاده زیادی نمی شود.
امروزه، دانشمندان علوم تربیتی سعی بر این دارند كه از راه هنر یعنی با فعالیت بیشتر نیمكره راست مغز، به رشد و توسعه نیمكره چپ كمك كنند و با ایجاد تعادل بین رشد دو نیمكره مغز، فردی متعادل بارآورند. چنین فردی یقیناً با استفاده از بیشترین استعدادهای بالقوه خویش، نقش سازنده ای در اجتماع خواهد داشت.
با این حال عده ای تصور می كنند كه هنر یاددادنی نیست و شخص هنرمند، هنرمند به دنیا می آید. اینان می پندارند كه نمی توان با تدریس، استعداد هنری را در كسی به وجود آورد. اما حقیقت امر جز این است، در حقیقت هنر را می توان نه تنها مثل هر موضوع درسی دیگری یاد گرفت، بلكه هر انسانی ملزم به فراگیری آن نیز هست.
زیرا آموختن هنر یعنی یادگیری الفبای یك زبانی جدید كه بین المللی است و همه اقوام و ملتها با هر گویش و زبان اعم از بی سواد و باسواد می توانند به راحتی با آن ارتباط برقرار كنند. نمونه اش انسانهای اولیه كه پیش از آنكه خواندن و نوشتن را بیاموزند با نقاشی تصاویر ساده منظور خود را به دیگران می فهماندند. سالهای بسیار گذشت تا انسان توانست از همان تصاویر اولیه «خط» را به وجود آورد. كه آن نیز خط تصویری بود. بنابراین نوشته ها و خطوط امروزی، از تغییر و جا به جایی همان علایم و نشانه ها حاصل شده اند. در واقع می توان گفت كه سرمنشأ تمامی خطوط و زبانها، علوم و دانشها، صنایع و ابداعات و اكتشافات و اختراعات بشری «هنر طراحی» بوده است و طراحی پایه اصلی نقاشی است كه از آن در بیشتر رشته های هنری و صنایع امروزی استفاده می شود.
بنابراین، جادارد مسؤولان و متولیان امر آموزش و پرورش به آموزش هنر در مدارس توجه بیشتری را مبذول كنند و ساعتهای درسی اختصاص داده شده به هنر را افزایش دهند، زیرا در كشورهای پیشرفته و پویا ساعتهای اختصاصی هنر در هفته به بیش از شش ساعت می رسد كه همین امر موجب رشد خلاقیت و شكوفایی استعدادها و در نتیجه پیشرفت آن جوامع شده است.
در صورتی كه در مدارس ایران درس هنر تنها یك ساعت در طول هفته تدریس می شود و جا دارد به این مسأله رسیدگی جدی شود.
شنبه 25/8/1387 - 17:17
آموزش و تحقيقات
نقش آموزش و تجربه در خلاقیت كودكان
در میان توانایی های مختلف انسان بدون تردید خلاقیت سازنده ترین و بنیادی ترین آنهاست. دستیابی به قانون مندی هایی كه به شناخت و تغییر جهان منجر شده بدون استفاده از نیروی خلاق انسان ها امكان پذیر نبوده است. همه آثار پر ارزش اصیل و ماندنی فرهنگ بشری كه زندگی انسان را معنا بخشیده ،ریشه در خلاقیت داشته است و این همه را تاریخ علم و هنر به روشنی نشان می دهد. با توجه به نقش اساسی خلاقیت در زندگی ضروری است كه این توانایی ارزشمند را در كودكان پرورش دهیم.متاسفانه نظام آموزشی _تربیتی ما در خانه و مدرسه و به تبع آن در جامعه، نه تنها این توانایی را در كودكان و نوجوانان پرورش نمی دهند، بلكه باشیوه های نامناسبی كه به كارمی برد ، آنرا سركوب می كند .

در پرورش خلاقیت كودكان چند نكته مهم را باید در نظر گرفت :

نخست : توجه به نقش آموزش در خلاقیت است . تحقیقات روانشناسی و تجربیات انجام شده ، تا حدودی نشان داده اند كه می توان خلاقیت را پرورش داد . اعتقاد به امكان پرورش خلاقیت و سایر خصوصیت های فرد نگرش ما را نسبت به توانایی های عظیم انسانی ، در جهت مثبت تغییر می دهد و ما را به جستجوی شیوه های مناسب برای رشد و شكوفایی آنها وا می دارد .
نكته دوم : آگاهی از روند شكل گیری و رشد خلاقیت در كودكان ،شناخت عوامل تقویت كننده و بازدارنده آن و فراهم ساختن محیط و امكانات مناسبی برای پرورش این توانایی است . باید كودكان را تشویق كنیم كه خود به فعالیت ، تجربه مستقیم ، مشاهده و تفكر بپردازند و از عادت دادن آن ها به حفظ كردن و تكرار مطالب و نیز تحمیل افكار، راه حل ها و تجربیات خود به آن ها بپرهیزیم . بگذاریم خود تجربه كنند و بیاموزند و این اصل را بپذیریم كه خلاقیت در آزادی شكوفا می شود.
نكته سوم: اینكه پرورش خلاقیت همچون سایر خصوصیات انسانی باید از همان سال های نخست زندگی آغاز گردد. خلاقیت تدریجا شكل می گیرد و رشد می یابد. اوج خلاقیت كودكان تا سنین 6-7 سالگی است . بنابراین اگر كودكان را با شیوه های كار خلاق آشنا نسازیم نمی توانیم از آن ها انتظار داشته باشیم كه در آینده افرادی نوآور و مبتكر باشند.
و آخرین موضوع اینكه فكر نكنیم پرورش خلاقیت كودكان نیاز به امكانات خاص ، هزینه های گزاف وشیوه های پیچیده دارد. ما به عنوان پدر، مادر و معلم ، نباید به صورت منفعل در انتظار ایجاد محیط وشرایط مناسب باشیم كه خلاقیت كودكمان را بارور سازد بلكه خود باید شیوه های عملی ، ساده و درستی را در این زمینه به كار گیریم . البته این كار ، خود نیاز به خلاقیت دارد ، می توان نمونه هایی از فعالیت هایی را كه برای پرورش خلاقیت كودكان مناسب است ،ارائه داد.
قصه گویی، نمایش های خلاق و آزاد، تشویق كودكان به سوال كردن، پاسخ مناسب دادن به سوال های آنها، كارهای دستی، كلاژ، استفاده از اسباب بازی هایی كه كودك باید با آنها اشیایی را بسازد، فراهم ساختن امكان مشاهده ی نزدیك و مسقیم برای كودكان از طریق آشنایی آن ها با طبیعت ، زیرا هیچ چیز برای كودكان آموزنده تر و جالبتر از تماشای طبیعت نیست، تشویق آنها به جمع آوری مجموعه هایی از گل ها، برگ ها،سنگ ها،تصاویر حیوانات، اشیاء و غیره كه مشاهده و دقت كودكان را تقویت می كند، فیلم های مناسب و سایر فعالیت هایی كه هر یك از ما می توانیم با اندکی دقت و توجه آنها را مشخص سازیم و امكانش را برای كودكمان فراهم سازیم .
شنبه 25/8/1387 - 17:16
آموزش و تحقيقات

توصیه هایى براى افزایش ضریب هوشى كودكان

با وجود تاثیر عوامل ژنتیكى در تعیین سطح هوش بچه ها، تازه ترین تحقیقات علمى نشان مى دهند كه به كارگیرى روش هاى معین، مى تواند ضریب هوشى و سرعت یادگیرى كودكان را افزایش بدهند. پس اگر دلتان مى خواهد كودكانى با هوش داشته باشید ۹ توصیه زیر را جدى بگیرید.
۱) به كودكتان موسیقى بیاموزید.
اگرچه شنیدن صداى طبلى كه كودك مى نوازد، همیشه خوشایند و گوش نواز نیست اما به یاد داشته باشید، یادگیرى موسیقى یكى از راه هاى ارتقاى سطح هوشى كودكان است. براساس مطالعات محققان دانشگاه تورنتو، فراگرفتن موسیقى به صورت منظم، در افزایش ضریب هوشى و بهبود عملكرد كودكان در مدرسه موثر است و هر چه سال هاى بیشترى صرف این كار شود نتیجه بهترى حاصل خواهد شد. این بررسى نشان داده است كه یادگیرى موسیقى در دوران كودكى، عامل تعیین كننده اى در بالا بردن سطح نمرات كودك در مدرسه و ارتقاى سطح هوشى او در بزرگسالى است. پس براى این كه به فرزندتان كمك كنید تا استعداد درونى خود را آشكار كند براى ثبت نام او در گروه هاى موسیقى پیش قدم شوید.
۲) نوزادتان را از شیر مادر محروم نكنید
شیر مادر اولین و در عین حال، اساسى ترین غذاى مغز است. تحقیقات دانشمندان بارها ثابت كرده است كه تغذیه با شیر مادر فواید بى شمارى براى نوزادان در حال رشد دارد. شیر مادر مانع بروز عفونت هاى خطرناك در دوران كودكى مى شود و ضرورى ترین مواد غذایى بدن نوزاد را تامین مى كند. محققان دانماركى دریافته اند كه: شیر مادر در پرورش نوزادانى سالم تر و البته باهوش تر كاملاً موثر است و براساس این مطالعات، نوزادانى كه به مدت ۹ ماه از شیر مادر تغذیه كرده اند در مقایسه با آن هایى كه تنها یك ماه یا كمتر از این مدت از شیر مادر تغذیه شده اند، به میزان قابل توجهى باهوش ترند. نكته آخر این كه، تغذیه با شیر مادر اولین سرمایه گذارى براى ارتقاى سطح سلامت كودك است. سرمایه گذارى بنیادینى كه سودى درازمدت به همراه خواهد داشت.
۳) فراموش نكنید كه عقل سالم در بدن سالم است
بررسى هاى محققان دانشگاه ابلینویز نشان مى دهد كه بین میزان تناسب اندام و عملكرد تحصیلى دانش آموزان، رابطه اى مثبت برقرار است. برطبق این مطالعات، شركت در برنامه هاى ورزشى منظم، باعث تقویت حس اعتماد به نفس، تمایل به كار گروهى و رهبرى در كودكان مى شود. بنابر یافته هاى این پژوهش ۸۱ درصد زنانى كه مدیریت شركت هاى تجارى را برعهده داشتند، در ورزش هاى گروهى مدرسه شركت مى كردند. بنابراین به جاى این كه بعد از شام به سراغ تلویزیون بروند، به فكر پیاده روى یا حتى توپ بازى با كودك خود باشید. او را تشویق كنید تا فعالیت بدنى منظمى داشته باشد و در برنامه هاى ورزشى مدرسه شركت كند.
۴) فرزندتان را از بازى هاى یارانه اى منع كنید
تعجب نكنید: درست است كه بازى هاى رایانه اى همیشه مورد انتقاد قرار مى گیرند كه خشن هستند و چیزى به كودك نمى آموزند و باعث انزواى آن ها مى شوند، اما این شما هستید كه بازى ها را انتخاب مى كنید پس به سراغ بازى هایى بروید كه تفكر راهبردى و مهارت هاى برنامه ریزى را رشد مى دهند و باعث تقویت كارگروهى و خلاقیت فرزندتان مى شوند.شركت هاى تولید كننده اسباب بازى هاى آموزشى (مثل لیب فرانك) مشغول طراحى و تولید بازى هایى هستند كه براى رشد ذهنى و حركتى كودكان مفید باشد. در پژوهش اخیر دانشگاه روچستر، معلوم شد كودكانى كه اهل بازى هاى رایانه اى بودند، سریع تر از سایرین نشانه هاى تصویرى را تشخیص مى دادند. در انگلستان هم معلمان به استفاده از بازى هاى رایانه اى در كلاس هاى درسى خود روى آورده اند.
۵) هله هوله، ممنوع!
شكر، چربى هاى ترانس و غذاهاى بى ارزش را از برنامه غذایى كودكتان حذف كنید و در مقابل، به دنبال جایگزین هاى سالم و مغذى دیگر باشید. تغذیه سالم به ویژه در ۲ سال اول زندگى، اثرات شگفت انگیزى بر رشد ذهنى و حركتى كودكان دارد. به عنوان مثال، هر كودكى براى رشد مطلوب بافت مغزى خود نیاز به آهن دارد؛ چرا كه در صورت كمبود آهن، سرعت انتقال تحریكات عصبى كندتر مى شود. تحقیقات بیانگر آن است كه كودكان مبتلا به سوء تغذیه به دلیل اختلال در مقابله با بیمارى هاى عفونى و در پى آن غیبت از مدرسه، از همسالان خود عقب مى مانند. پس به آنچه فرزندانتان مى خورند توجه كنید و منتظر نمرات بهتر او باشید.
۶) كودكتان را كنجكاو بار بیاورید
به اعتقاد كارشناسان، والدینى كه كنجكاوى بیشترى نشان مى دهند و فرزندان خود را تشویق مى كنند تا چیزهاى تازه یاد بگیرند و به دنبال ایده هاى جدید و بكر بگردند. درس مهمى به آن ها مى آموزند: «دانش ارزشمند است» پس همیشه از كودك سوال بپرسید، مهارت هاى تازه یادش بدهید و او را به گردش هاى علمى ببرید تا حس كنجكاوى او تقویت شود و بدین ترتیب، خودتان را هم در علایق و تفریحات او سهیم كنید.
۷) برایش كتاب بخوانید
به یاد داشته باشید كه این روش، بارها امتحانش را پس داده، اگرچه ممكن است گاهى در روند پرشتاب گرایش به شیوه هاى جدید كم اهمیت تلقى شده باشد. با وجود این، كتاب خواندن مطمئن ترین و در عین حال ارزان ترین راه براى ارتقاى یادگیرى و رشد ذهنى و ادراكى كودكان در سنین مختلف است پس از همان سال هاى نخست زندگى براى كودكان كتاب بخوانید و وقتى بزرگتر شد او را عضو كتابخانه كنید و قفسه هاى خانه را همیشه پر از كتاب نگه دارید.
شنبه 25/8/1387 - 17:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته