لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک؛ جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند
تحف العقول، ص 486
كَثرَةُ المِزاحِ تُذهِبُ البَهاءَ وَ توجِبُ الشَّحناءَ؛
شوخى زیاد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود.
غرر الحكم، ح 7126
اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَةِ بِلارَفَثٍ؛
خداوند عزوجل، كسى را كه در میان جمع شوخى كند، دوست دارد به شرط آن كه ناسزا نگوید.
كافى، ج2، ص663، ح4
اَنا زَعیمٌ بِبَیتٍ فى رَبَضِ الجَنَّةِ وَ بَیتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَیتٍ فَى اَعلَى الجَنَّةِ، لِمَن تَرَكَ المِراءَ وَ اِن كانَ مُحِقّـا وَ لِمَن تَرَكَ الكِذبَ وَ اِن كانَ هازِلاً وَ لِمَن حَسَّنَ خُلقَهُ؛
من براى كسى كه بگومگو را رها كند، هر چند حق با او باشد و براى كسى كه دروغ گفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترك گوید و براى كسى كه اخلاقش را نیكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.
خصال، ص 144، ح170
إِذا أَحبَبتَ رَجُلاً فَلا تُمازِحهُ وَلاتُمارِهِ؛ هر گاه كسى را دوست داشتى، با او نه شوخى كن نه مجادله.
كافى، ج2، ص66، ح9
لا یَبلُغُ العَبدُ صَریحَ الیمانِ حَتّى یَدَعَ المِزاحَ وَالكَذِبَ وَیَدَعَ المِراءَ وَإِن كانَ مُحِقّا؛ بنده به ایمان ناب نرسد، مگر آن كه شوخى و دروغ را ترك گوید و مجادله (بگومگو) را رها كند، هر چند حق با او باشد.
الترغیب و الترهیب، ج3، ص594، ح20
رُبَّ هَزلٍ عاد َجِدّا؛ چه بسا شوخى اى كه جدّى مى شود.
تحف العقول، ص85
مَن كَثُرَ مِزاحُهُ استُجهِلَ؛ هر كس زیاد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
غررالحكم، ج5، ص183، ح7883
كَثرَةُ المِزاحِ تَذهَبُ البَهاءَ وَتوجِبُ الشَّحناءَ؛ شوخى زیاد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود.
غررالحكم، ج4، ص597، ح7126
إِنَّ رَسولَ اللّه صلى الله علیه و آله كانَ یَتیهِ العرابىُّ فَیُهدى لَهُ الهَدیَّةَ، ثُمَّ یَقولُ مَكانَهُ: أَعطِنا ثَمَنَ هَدیَّتِنا فَیَضحَكُ رَسولُ اللّه صلى الله علیه و آله وَكانَ إِذَا اغتَمَّ یَقولُ: ما فَعَلَ العرابىُّ؟! لَیتَهُ أَتانا؛ بادیه نشینى بود كه نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مى آمد و براى آن حضرت هدیه مى آورد و همان جا مى گفت: پول هدیه ما را بده و رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خندیدند. آن حضرت هرگاه اندوهگین مى شدند، مى فرمودند: آن بادیه نشین چه شد؟ كاش نزد ما مى آمد.
كافى، ج2، ص663، ح1