• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 808
تعداد نظرات : 320
زمان آخرین مطلب : 3944روز قبل
طنز و سرگرمی
 -  هوي گوسفند چه خبرته؟!؟!

 - از همه پسرها متنفرم

 - بابا جون هر وقت خواستي بياي خونه 2 تا شمع هم بگير. چون برق نداريم!

 - الو! صدات قطع و وصل ميشه.برو يه جا که آنتن داشته باشي!

 - آقاي مجري، لطفاً يه کم راهنمايي کنيد؟

 - اي بابا! آقاي راننده، من هر روز اين مسير رو با تاکسي ميام. ديروز 250 تومان بود. يعني چي الان ميگي بايد 1250 تومان بدم؟!؟!

- آقاي دکتر مريض تخت دو که ديروز عملش کرده بودين، همين الان تموم کرد!

- شلام ژن. اون پنژره رو ببند شوژ مياد! (يعني:سلام زن.اون پنجره رو ببند سوز مياد)

- برخورد يک دستگاه ميني بوس با يک سواري حادثه آفريد!

- فرصت صد در صد براي آرش برهاني (بخونيد بحراني) و توپي که ميزنه و حالا به اوت ميره!!!

- آقا ميشه با من ازدواج کني؟!؟!؟
سه شنبه 17/3/1390 - 1:36
طنز و سرگرمی
آنچه که ميخوانيد رياضيات به سبک شيخ بهايي است که از کتاب خلاصة الحساب شيخ بهايي که در سال 1311 قمري نوشته شده به فارسي برگردانده شده است اين کتاب شامل ده باب سي فصل در رياضيات پايه ؛نجوم ؛وسيارات ميباشد

در اين روش؛در جمع چند عدد چند رقمي که زير هم نوشته شده بجاي آنک اعداد از سمت راست جمع زده شوند ,
از سمت چپ جمع زده مي شوند. مثلا:
6 5 4 9
7 5 4 2
3 6 5 9
-------------------
         0 2    ح
الا اول ستون اول سمت چپ را جمع مي کنيم وزير آن مينويسيم
      3 1
       بعد ستون دوم را جمع مي کنيم وزير آن مينويسيم وهمين طور بهمين ترتيب بقيه ستون ها را
   6 1
 16
--------------------     حالا اعداد را با هم جمع مي کنيم
6 7 4 1 2
              همين طور که مي بينيد هيچ (ده بر يک يا بيست بر دو ويا...)بکار برده نمي شود وبراي ياد گيري خصوصا بچه ها بسيار راحت است
سه شنبه 17/3/1390 - 1:16
بهداشت روانی
سه ظرف را روي آتش قرار داديم. در يکي از ظرفها هويج در ديگري تخم مرغ و در ديگري قهوه ريختيم و پس از 15 دقيقه:
هويج: که سفت و محکم بود نرم و ملايم شد

تخم مرغ که شل و وارفته بود سفت ومحکم شد دانه هاي قهوه در آب حل شدند و آب رنگ و بوي قهوه گرفته است. حالا فرض کنيد آبي که در حال جوشيدن است مشکلات زندگيست . شما در مقابل مشکلات چگونه ايد؟

مثل هويج سخت و قوي وارد مشکلات مي شويد ودر مقابل بسيار خسته ميشويد اميدتان را از دست داده وتسليم مي شويد. هيچ وقت مثل هويج نباشيد..!

با قلبي ملايم وحساس وارد ميشويد وبا يک قلب سخت وبي احساس خارج ميشويد از ديگران متنفر ميشويد و همواره تمايل به جدال داريد. هيچ وقت مثل تخم مرغ نباشيد…!

در مقابل مشکلات مثل قهوه باشيد. آب قهوه را تغيير نميدهد. قهوه آب را تغيير ميدهد. هر چه آب داغتر باشد طعم قهوه بهتر ميشود…!

پس بياييد در مقابل مشکلات مثل قهوه باشيم ما مشکلات را تغيير دهيم. نگذاريم مشکلات ما را تغيير دهد.

از طعم قهوه تان لذت ببريد…
سه شنبه 17/3/1390 - 1:12
اخبار

ايسنا: تماشاگران تيم فوتبال جوبيلوايواتاي ژاپن در ديدار مقابل شيميزو در چارچوب ليگ فوتبال ژاپن اقدام به بالا بردن پلاكاردي كردند كه در آن از افشين قطبي، سرمربي تيم فوتبال شيميزو خواسته شده بود كه ايران از توليد سلاح هسته‌اي دست بردارد.

فدراسيون فوتبال ژاپن به شدت در برابر اين اقدام غير ورزشي تماشاگران جوبيلوايواتا جبهه گيري كرد و اين باشگاه را به جريمه سنگين و تحريم تهديد كرد.

قبل از شروع بازي دو نفر از تماشاگران جوبيلو ايواتا اقدام به بالا بردن پلاكاردي كردند كه در آن از افشين قطبي خواسته شده بود كه كشورش از توليد سلاح هسته‌اي دست بردارد. اين اقدام تماشاگران ژاپني واكنش تماشاگران شيميزو را به دنبال داشت و منجر به درگيري ميان آن‌ها شد و دو نفري را كه آن پلاكارد را بلند كرده بودند را از ورزشگاه بيرون كردند.

به دنبال پايان بازي، رييس باشگاه جوبيلوايواتا اين اقدام تماشاگران تيمش را به شدت محكوم كرد و از افشين قطبي و تيمش عذرخواهي كرد و وعده داد كه ديگر چنين رويدادهاي تكرار نخواهد شد.

عذرخواهي رييس باشگاه جوبيلوايواتا مانع از واكنش فدراسيون فوتبال ژاپن در برابر اقدام سياسي و غير ورزشي نخواهد شد.
رسانه‌هاي ژاپني اعلام كردند كه ناظر بازي دو تيم بعد از پايان بازي گزارشي را به فدراسيون فوتبال ژاپن نوشت كه در آن از حركت نژاد پرستانه تماشاگران جوبيلوايواتا سخن به ميان آمده بود.
پنج شنبه 12/3/1390 - 20:24
محبت و عاطفه

رز سرخ:عشق بي ريا-زيبايي-شجاعت-احترام-تبريک((دوست دارم))

رز سفيد:پاکي-معصوميت-راز-سکوت-فروتني-احترام-(عشق من به تو عميق و خالصانه است)

رز صورتي: قدر داني(متشکرم)وقار-ستايش-همدلي-لطافت-شادکامي-(باورم کن)(تو خيلي دوست داشتني هستي)

رز زرد:شادماني-رفاقت-شوق-حسادت-آغاز دوباره-(فراموشم نکن)(معزرت ميخوام)
رز بنفش:عشق در نگاه اول
رز نارنجي:اشتياق-شيفتگي آرزو
غنچه رز:نماد پاکي وزيبايي-جواني-عشق نو پا
يک شاخه گل رز:سادگي-سپاسگزاري-عشق تازه.
يک شاخه گل رز سرخ:(دوست دارم)
رز سفيد عروس:عشق مبارک و فرخنده
رز قرمز سير:سوگواري
رز سياه:مرگ
ترکيبي از رز سفيد و سرخ:اتحاد- سازش
رز کاملا شکفته:من متعهد به تو هستم-هنوزم دوست دارم
دسته گل رز:قدر داني
دسته گل رز کوچک:من به ياد تو هستم

پنج شنبه 12/3/1390 - 20:22
شخصیت ها و بزرگان

برنا: زندگي ناصر حجازي ابعاد مختلفي دارد که يکي از ابعاد آن قبل از  مرگش هرگز نزد افکار عمومي روشن نشد، زيرا خود او نمي خواست متهم به رياکاري و تظاهر شود.



«ناصر»ي که سال ها قبل عده‌اي او را به عدم حضور در حرمين امام حسين (ع) و حضرت عباس (ع) متهم کرده بودند، در يک نيمه شب در حرم حضرت ابوالفضل (ع) اشک ريخت.

«ناصر»ي که مخالفانش مي دانستند انگ فساد مالي و اخلاقي به او نمي چسبد و ناجوانمردانه اعتقادات وي را نشانه مي گرفتند، در زمره بانيان يک هيأت قديمي عزاداري در تهران بود.

«ناصر»ي که مي گفتند هيچکس و هيچ چيز را قبول ندارد، دلي داشت مثل آيينه و مثل رود که به دوستانش مي گفت اگر کاري مي کنم، براي خدا است، نبايد همه آن را بدانند، مهم اين است که همان بالايي بداند.

«ناصر»ي که مي‌شناختيم و شايد هم خوب نمي‌شناختيم، هماني است که در شب 28 صفر 2 سال پيش در بين عزاداران امام حسن مجتبي(ع) حاضر شد و اشک ريخت. آن روز حجازي که از مشکل تنفسي رنج مي برد و اگر جايي بوي دود و حتي بوي غذا به مشامش مي رسيد، سرفه هاي وحشتناک امانش را مي بريد، بدون کوچک‌ترين مشکلي بر سر ديگ حليم نذري حاضر شد و حتي يک سرفه هم نکرد. فرداي همان روز به دوستانش گفته بود مني که به خاطر حساسيت شديد ريه‌ام حتي آشپزخانه خانه را به منزل فرزندانم منتقل کرده‌ام، شب 28 صفر بدون کوچک‌ترين مشکل رفتم و ديگ حليم را هم زدم!...

و بالاخره «ناصر»ي که دست آخر به دست بي‌رحم سرطان از پا درآمد، سال ها قبل – شايد 10، 12 سال پيش – مخارج درمان يک دختر سرطاني را تقبل کرده بود؛ دختري که نمي دانيم هنوز زنده است يا نه.
پنج شنبه 12/3/1390 - 19:41
دانستنی های علمی
شايد براي اکثر ما جالب باشه که بدانيم شخصيت‌هاي مشهور و دانشمنداني که در کتب درسي و غيردرسي (ويا از طرق ديگر) با آنها آشنا مي‌شويم داراي چه مقدار از توانايي هوشي(Intelligence Quotient) يا به اختصار IQ هستند؟
در ابتدا بايد به اين موضوع اشاره کنم , افرادي که داراي ضريب هوشي بالاتر از
??? هستند افرادي تيزهوش و آنهايي که داراي IQ بالا تر از ??? هستند را نابغه مي‌نامند.

آلبرت اينشتين
IQ=160
آرنولد(بازيگر ترميناتور)
IQ=135
بتهون
IQ=165
فرانکلين
IQ=160
بيل کلينتون(رئيس جمهور اسبق امريکا)
IQ=137
بيل گيتس
IQ=160
پاسکال
IQ=195
بابي فيشر
IQ=187
داروين
IQ=165
چارلز ديکنز
IQ=180
آيزنهاور
IQ=122
هگل
IQ=165
گاليله
IQ=185
گري کاسپارف
IQ=190
جرج بوش پدر
IQ=98
جرج بوش پسر
IQ=125
هانس کريستين اندرسون
IQ=145
جيمز وات
IQ=165
کندي
IQ=119
گوته
IQ=210
کپلر
IQ=175
لئوناردو داوينچي
IQ=220
ناپلئون
IQ=145
نيکول کيدمن
IQ=132
شکيرا
IQ=140
شارون استون
IQ=154
اسحاق نيوتون
IQ=190
ولتر
IQ=190
پنج شنبه 12/3/1390 - 19:38
آموزش و تحقيقات

عسل كليه را ضدعفوني مي‌كند
اين متخصص تغذيه افزود: پروتئين و نمك دو ماده‌اي است كه نقش منفي را در عوارض كليوي ايجاد مي‌كند و به دليل اينكه بيماري‌هاي كليه متنوع است براي درمان با عسل به پزشك متخصص مراجعه كنند.

يك متخصص تغذيه گفت: مصرف عسل باعث افزايش ادرار و خرد شدن سنگ‌هاي مجاري ادرار و كليوي مي‌شود و كليه را ضد عفوني مي‌كند.
مريم مراداف  اظهار داشت: عسل ضدعفوني كننده قوي است كه براي ضد عفوني كردن كليه بسيار مفيد است.وي گفت: اگر افراد عسل را به طور مداوم مصرف كنند باعث افزايش ادرار و خرد شدن سنگ‌هاي مجاري ادرار و كليوي مي‌شود همچنين عسل حاوي مقدار كمي پروتئين و تقريباً فاقد نمك است.اين متخصص تغذيه افزود: پروتئين و نمك دو ماده‌اي است كه نقش منفي را در عوارض كليوي ايجاد مي‌كند و به دليل اينكه بيماري‌هاي كليه متنوع است براي درمان با عسل به پزشك متخصص مراجعه كنند.مراداف اضافه كرد: عسل با اينكه بسيار شيرين است ولي قند موجود در آن به دندان‌ها آسيبي وارد نمي‌كند ولي اگر شكر مدتي در دهان باقي بماند به وسيله شكر باكتري‌هاي موجود در دهان تجزيه مي‌شود و اسيد لاكتيك توليد مي‌كنند كه براي دندان‌ها مضر است.وي بيان داشت: عسل داراي نوعي آنتي بيوتيك طبيعي است؛ هيچ اسيدي در دهان توليد نمي‌كند و حتي دندان‌ها را ضدعفوني هم مي‌كند؛ اگر چاي با عسل مصرف شود به علت وجود ماده فلورين در چاي از فساد دندان جلوگيري مي‌كند ولي اگر چاي با شكر مصرف شود خاصيت فلورين آن از بين مي‌رود.

منبع :farsnews.com

پنج شنبه 12/3/1390 - 19:26
داستان و حکایت
خونه مشغول کاربودم که دخترم بدو بدو اومد و پرسيد .
دخترم : مامان تو زني يا مردي ؟
من : زنم ديگه پس چي ام ؟
دخترم : بابا ، چي اونم زنه ؟
من : نه ماماني بابا مرده .
دخترم : راست ميگي مامان ؟
من : آره چطور مگه ؟
دخترم : هيچي مامان ! ديگه كي زنه ؟
من : خاله مريم ، خاله آرزو ، مامان بزرگ
دخترم : دايي سعيد هم زنه ؟
من : نه اون مرده !
دخترم : از كجا فهميدي زني ؟
من : فهميدم ديگه مامان، از قيافه ام .
دخترم : يعني از چي ؟ از قيافه ات؟
من : از اينكه خوشگلم ،
دخترم : يعني هر كي خوشگل بود زنه‌ ؟
من : اره دخترم
دخترم : بابا از كجا فهميد مرده
من : اونم از قيافش فهميد . يعني بابايي چون ريش داره و ريشهاشو ميزنه و زياد
خوشگل نيست مرده !
دخترم : يعني زنا خوشگلن مردا زشتن ؟
من : آره تقريبا .
دخترم : ولي بابايي كه از تو خوشگل تره
من : اولا تو نه شما بعدشم باباييت كجاش از من خوشگل تره ؟
دخترم : چشاش
من : يعني من زشتم مامان ؟
دخترم : آره
من : مرسي
دخترم : ولي دايي سعيد هم از خاله خوشگلتره !!
من : خوب مامان بعضي وقتها استثنا هم هست
دخترم : چي اون حرفه كه الان گفتي چي بود
من : استثنا يعني بعضي وقتها اينجوري ميشه
دخترم : مامان من مردم
من : نه تو زني
دخترم : يعني منم زشتم
من : نه مامان كي گفت تو زشتي تو ماهي ، ولي تو الان كودكي
دخترم : يعني من زن نيستم ؟
من : چرا جنسيتت زنه ولي الان كودكي
دخترم : يعني چي ؟
من : ببين مامان همه ي آدما شناسنامه دارن كه توي شناسنامه شون جنسيتشون مشخص
ميشه جنسيت تو هم توي شناسنامه ات زنه .
دخترم : يعني منم مامانم ؟
من : اره ديگه تو هم مامان عروسكهاتي
دخترم : نه ، مامان واقعي ام ؟
من : خوب تو هم يه مامان واقعي كوچولو براي عروسكهات هستي ديگه
دخترم : مامان مسخره نباش ديگه من چي ام
من : تو كودكي
دخترم : كي زن ميشم
من : بزرگ شد
دخترم : مامان من نفهميدم كيا زنن ؟
من : ببين يه جور ديگه ميگم . كي بتو شير داده تا خوردي بزرگ شدي
دخترم : بابا
من : بابات كي بتو شير داد ؟ !!!!!!!!!!
دخترم : بابا هر شب تو ليوان سبزه بهم شير ميده ديگه
من : نه الان رو نمي گم ، كوچولو بودي ؟
دخترم : نمي دونم
من : نمي دونم چيه ؟ من دادم ديگه
دخترم : كي؟
من : اي بابا ببين مامان جون خودت كه بزرگ بشي كم كم مي فهمي .
دخترم : الان مي خوام بفهمم .
من : خوب هر كي روسري سرش كنه زنه هر كي نكنه مرده
دخترم : يعني تو الان مردي ميريم پارك زن ميشي
من : نه ببين ، من چيه تو ميشم ؟
دخترم : مامانم
من : خوب مامانا همشون زنن و باباها همشون مردن
دخترم : آهان فهميدم .
من : خدا خيرت بده كه فهميدي ، برو با عروسكهات بازي كن

****
نيم ساعت بعد
دخترم : مامان يه سوال بپرسم
من : بپرس ولي در مورد زن و مرد نباشه ها
دخترم : در مورد ماهي قرمزه است .
من : خوب بپرس
دخترم : مامان ماهي قرمزه زنه يا مرده ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
پنج شنبه 12/3/1390 - 19:21
طنز و سرگرمی

پشته يه وانته نوشته بود عاقبت فرار از مدرسه. پشت يه آژانسه نوشته بود عاقبت رفتن به دانشگاه

 

يه استاد داشتيم هر سري ميومد سر کلاس به دخترا تيکه مينداخت . يه بار دخترا تصميم ميگيرن با اولين تيکه اي که انداخت از کلاس برن بيرون . قضيه به گوش استاد ميرسه جلسه بعد يکم دير مياد سر کلاس ميگه از انقلاب داشتم ميومدم ديدم يه صف طولاني از دخترا تشکيل شده رفتم جلو پرسيدم گفتن با کارت دانشجويي شوهر ميدن! دخترا پا ميشن برن بيرون استاده ميگه کجا ميريد وقتش تموم شد تا ساعت 10 بود!

 

چند وقت پيش داشتم سواره مترو ميشدم خانمه بعد از کلي هول دادن رفته نشسته رو صندلي بعد که نگاش ميکنم ميخنده ميگه : آدم مياد مترو روحيه اش عوض ميشه يکم هول ميديم ميخنديم ... واقعا که ...

 

به منظور رفاه حال شهروندان عزيز از اين پس شرکت مخابرات تسهيلات ويژه اي براي باجه هاي تلفن در نظر گرفته است :

  

يارو صبح از خواب بيدار مي شه ميره نون سنگك بگيره مي بينه شده دانه اي 600 تومن. ميگه:‌ اوه اوه از اصحاب كهفم بيشتر خوابيدم

 

مادربزرگم تو شهرستان از مغازه شير خريده آورده خونه، خاله‌م ديده تاريخ مصرفش گذشته، مادربزرگ ما هم برگشته مغازه گفته: آقا دخترم ميگه تاريخ اين گذشته! يارو پيرمرده صاحب مغازه هم نه گذاشته نه برداشته بش گفته: با کارخونه تماس گرفتيم گفتن تمديدش کرديم!! اونم ساده، گفته باشه و شير رو برداشته آورده دوباره خونه

 

يه فاميل داريم وقتي براي شام ميريم خونشون تا سر سفره ميشينم شروع ميكنه به حرف زدن راجع به گروني! مثلا ميگه همين برنج كه شما دارين ميخورين را خريدم كيلويي 3 هزار تومان

 به مامانم ميگم ميخوام برم بيمارستان ملاقات عمه. ميگه تيريپه فاميل دوستي ور ندار. پرستار خوشکله امروز شيفتش نيست
پنج شنبه 12/3/1390 - 19:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته