تا اطلاع ثانوی عاشقی تعطیله دیگه دیگه دلم گرفته از ادمايي که ميگن دوستت دارم اما معنيشو نميدونن،از اونايي که زير بارون برات ميميرن و وقتي آفتاب ميشه همه چيز يادشون ميره از بچگی عشق رو واسم اینجوری معنی کردن : عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ گل یاس / / لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه ی عزیز با تو بودنه / یعنی همه دارو ندار من بسته به تو سکوتم: صدای تو / دلتنگیم:برای تو/ تنهایم به یاد تو /زندگیم فدای تو پس شیزینی لبخندت , زیبای نگاهت , گرمای دستات , لحظه های ابری بودن دل قشنگت ........ فقط برای من و تنها بامن نه درد و دلات مال دوستان .خندهات مال رهگذران. عشق با غرور زيباست ولي اگر عشق را به قيمت فرو ريختن ديوار غرور گدايي كني... پس تا اطلاع ثانوی عشقمو زندونی میکنم پشت هزارتا پنجره نگاهمو پس میگیرم جمله دوستت دارم رو کنج دلم دار میزنم