• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1210
تعداد نظرات : 190
زمان آخرین مطلب : 5737روز قبل
خاطرات و روز نوشت
گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن / يعني که رخ بپوش و جهاني خراب کن / بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را / چون شيشه هاي ديده ما پر گلاب کن
دوشنبه 14/8/1386 - 10:46
خاطرات و روز نوشت
امير المومنين علـــــــــــــــــــــــــي ابن ابي طالب(عليهم السلام):لا تظن بکلمة خرجت من اخيک سوءاً و انت تجد لها في الخير محملاً _ هيچ گاه به سخني که از دهان برادرت بيرون مي ايد تا وقتي محمل خوبي براي ان مي يابي گمان بد مبر _ کافي ج2 ص 362 _ قابل توجه برادارن و خواهراني که زود از بستگان و دوستان بخاطر کمترين چيز ناراحتي و کينه بدل مي گيرند!!! اميدوارم خوب بخوانيم و عمل کنيم
دوشنبه 14/8/1386 - 10:45
خاطرات و روز نوشت
رسول الله محمدابن عبد الله(صل الله عليه و اله): اياکم و الظلم فانه يخرب قلوبکم _ از ظلم کردن دوري کنيد که دلهاي شما را ويران مي کند. مستدرک الوسائل ج12 ص 103
دوشنبه 14/8/1386 - 10:45
خاطرات و روز نوشت
رسول الله محمد(صل الله عليه و اله):اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع _ بيشترين زمين خوردن عقل زير درخشش طمع هاست . وسائل الشيعة ج16 ص 25
دوشنبه 14/8/1386 - 10:44
خاطرات و روز نوشت
سازنده ترين کلمه((گذشت)) است...آن را تمرين کن.
دوشنبه 14/8/1386 - 10:44
خاطرات و روز نوشت
آن کس که ميگريد يک درد دارد و آن کس که مي خندد هزار و يک درد
دوشنبه 14/8/1386 - 10:43
خاطرات و روز نوشت
يک جمله ... فقط همين!>>فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست تا تلخي نباشد شيريني نيست و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند
دوشنبه 14/8/1386 - 10:43
خاطرات و روز نوشت
امام محمد باقر علیه السلام بالاترین عبادت ، عفت شكم و شهوت است . / تحف العقول صفحه 296
دوشنبه 14/8/1386 - 10:42
خاطرات و روز نوشت
ارباب باوفای من عاشق دل شکسته هاس...هر کسی دلشکسته شد مهمون خونه آقاس... غصه نخور اگر دلت زخمیه تیر تهمته...آقا ترو دوست داره از بس که با محبته... غصه نخور اگر که تو نرفتی شهر کربلا...دل به دریا بزنو با ما بیا به نینوا... چشاتو روی هم بزار بیا زیارت حسین...نیمه شب و خلوته دوباره بین الحرمین... پاهاتو باز برهنه کن دوباره حرمله کنیم...که غسله این زیارت و کنار علقمه کنیم
دوشنبه 14/8/1386 - 10:41
خاطرات و روز نوشت
لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار_____تا که از دست تو پيمانه زدم--آتشت بر دل ديوانه زدم --- گفتم از آتش عشق رخ تو -- سوختم خنده به پروانه زدم -- رفتم از مي کده در ميکده اي -- بي تو پيمانه به پيمانه زدم -- شدم از عشق تو آخر ديوونه -- ديوونه آي ديوونه آي ديوونه -- تا به درگاه تو روي آوردم-- ناکسم گر در بيگانه زنم -- در ميخانه گشودن داخل -- حلقه بس بر در ميخانه زدم -- يک نظر صورت ساقي ديدم -- يک نفس نعره ي مستانه زدم(علي)--تا گداي سرکوي تو شدم -- دم به دم باده شاهانه زدم---- و عجل فرجهم
دوشنبه 14/8/1386 - 10:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته