• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1652
تعداد نظرات : 115
زمان آخرین مطلب : 4082روز قبل
اهل بیت
قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطی مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَی النّاسِ مَنْ عَفی عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.

«بحارالأنوار، ج 75، ص 121، ح 4»

امام حسین - علیه السلام - فرمود: همانا سخاوتمندترین مردم آن كسی است كه كمك نماید به كسی كه امیدی به وی نداشته است.

و بخشنده ترین افراد آن شخصی است كه ـ نسبت به ظلم دیگری با آن كه توان انتقام دارد ـ گذشت نماید.

صله رحم كننده ترین مردم و دید و بازدید كننده نسبت به خویشان، آن كسی ست كه صله رحم نماید با كسی كه با او قطع رابطه كرده است.

يکشنبه 19/9/1391 - 18:37
اهل بیت
قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن - علیه السلام - : إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.

«بحارالأنوار، ج 75، ص 117، ح 5»

امام حسین - علیه السلام - فرمود: همانا عدّه ای خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می كنند كه آن یك معامله و تجارت خواهد بود و عدّه ای دیگر از روی ترس خداوند را عبادت و ستایش می كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد و طائفه ای هم به عنوان شكر و سپاس از روی معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش می نمایند; و این نوع، عبادت آزادگان است كه بهترین عبادات می باشد.

يکشنبه 19/9/1391 - 18:37
اهل بیت

کتایون شیخی

آتش آتش ریخت بر شام سیاه
شعله های گریــــه و اندوه و آه

بی پناهی موج میزد در میان
دستهای زینب آن شب شد پناه

***

بیـــتــــاب تــر از ابـــر بهــــاری بودند
" هیهات من الــذله " جــــاری بودند

سوگند به هرچه نام آب است بر آن
این تشـنه لبان تشـنه یـــاری بودند

***

گل غنچه ای از سلاله حیدر بود
افسوس که مثل غنچه ای پرپر بود

آن ظهر عطشناک چه غوغایی کرد
آن مرد که نام کوچکش اصغر بود

يکشنبه 19/9/1391 - 12:50
اهل بیت

محمد رضا سهرابی نژاد

زنی در کسوت پیغمــــــبری بود 
اسیران را امام سروری بود
نگا هش ، ماده شیر خشمناکی
کلامش ذوالفقار حیدری بود

يکشنبه 19/9/1391 - 12:50
اهل بیت

عبدالرحیم سعیدی راد

خورشید گلوی تاک را می بوسید

پیراهن چاک چاک را می بوسید

انگشتر عشق را به غارت بردند

انگشت بریده خاک را می بوسید

***

خورشید چه عاشقانه پیمان می داد
در وادی طوفان بلا جان می داد

آن روز معلم شهادت چه غریب
با نای بریده درس ایمان می داد!

يکشنبه 19/9/1391 - 12:49
اهل بیت

هادی محمد زاده

هفتاد و دو لالة شهادت باور
شولای به خون خویش رنگین، در بر
رفتند به دنبال شهادت کان‌سان
طوفان نرسد به گرد آنها دیگر

***

ای کشتة عشق! کو علی اکبر تو؟
کو دست تو، کو پای تو و کو سر تو؟
انگار فرات دیگری جاری شد
از خون گلوی نازک اصغر تو

***

یک چند به عیش و نوش خود، سرکردید
صد لاله ز باغ عشق، پرپر کردید
چون شعلة آتش جهنم شده‌است
ظلمی که بر اولاد پیمبر کردید

***

در آن ربض حرمله خیز نومید
باران عطش به خیمه‌ها می‌بارید
مولا پس از این بار نمی‌گردد وای!
از شیهة ذوالجناح باید فهمید

***

آن روز افق، اشک ز دیده می‌ریخت
درد از دل زهرای شهیده می‌ریخت
تا روز ازل، خشک نخواهد شد هان!
خونی که از آن سر بریده می‌ریخت

***

عاشورا بود و آسمان شد کفنت
لبریز ز گل‌زخم ستاره بدنت
گیرم که سر تو را به نیزه کردند
زیر سم اسب‌ها چه می‌کرد تنت!

***

هفتاد و دو آسمانی خونین بال
یاران عطش سرشت خورشید خصال
مهمان فرشتگان شدند و رفتند
آن شام فراق بود یا صبح وصال

***

مفهوم تو را مگر که فهمیده کسی؟
یا قدر تو را مگر که سنجیده کسی؟
خون می‌بارید از ابر ششماهه تو
بارانی از این دست کجا دیده کسی؟

يکشنبه 19/9/1391 - 12:49
اهل بیت

رحیم زریان

رباعی های عاشورایی

در ماتم تو سحاب هم میگرید

منظومهی آفتاب هم میگرید

ای تشنهترین سلالهی کوثر عشق

از داغ تو چشم آب هم میگرید 

 

***

ای تیغ بگو که از کجا میآیی

از سمت نگاه آشنا میآیی

انگار که خون میچکد از دیدهی تو

ای تیغ مگر ز کربلا میآیی 

 

***

ستاره از نگین بر خاک افتاد

قمر از روی زین بر خاک افتاد

گل سرخی ز دامان پیمبر

برای حفظ دین بر خاک افتاد

 

***

 فدای چشم مستت یا ابالفضل

نگاه میپرستت یا ابالفضل

بده یک جرعهی ناب از می عشق

به قربان دو دستت یا ابالفضل

يکشنبه 19/9/1391 - 12:49
اهل بیت

زهیر توکلی

رفتیم به ناکجا، به جایی که تو راست
گفتیم تو را به هر بهایی که تو راست
خفتیم چو برگ سبز بر آب روان
امید به خاک کربلایی که تو راست
 

***

سقا شدن و به تشنگان جان دادن
بی‌دست، شدن مشک به دندان دادن
ساقی شدن و دست به مستان دادن...
هیهات که شرح عشق نتوان دادن
 


يکشنبه 19/9/1391 - 12:49
اهل بیت

محمد رضا دفرانی

مفهوم بلند آفتابى عباس
از گریه کودکان کبابى عباس
از تشنگیت فرات دلخون گردید
واللَّه که آبروى آبى عباس

***

ششماهه على به دوش بابش دادند
یک جام از آن باده نابش دادند
چون با لب تشنه حاجت آب نمود
با تیر سه شعبه اى جوابش دادند

***

سر قافله شام بلایى زینب
تو شیر زن کرب و بلایى زینب

در عصرف به خون نشسته عاشورا
سرچشمه اى از صبر خدایى زینب

***

آنانکه ز کین بى پر و بالت کردند
پرپر ز جفا، گل جمالت کردند

شرمى ز نبى و فاطمه ننمودند
زیر سم اسب، پایمالت کردند

يکشنبه 19/9/1391 - 12:48
اهل بیت

قیصر امین پور

خود را چو ز نسل نور می نامیدند

رفتند و به کوی دوست آرامیدند

سیراب شدند زآن که در اوج عطش

آن حادثه را به شوق آشامیدند

***

این خاک به خون عاشقان آذین است

این است در این قبیله آیین ، این است

زاین روست که بی سوار برمی گردد

اسب تو که زین و یال آن خونین است

يکشنبه 19/9/1391 - 12:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته