تبیان، دستیار زندگی

امروزه، به دست آوردن یک مفهوم معنادار برای یک لوگو و نیز بر آورده کردن نیازهای مشتری کار بسیار سختی است. با وجود لوگوهای فراوانی در که اینترنت وجود دارد، بسیار از طراحان با هوش و خلاق ایده های بکر را از آنها کسب کرده و به طراحی لوگوهایی با طرح های منحصر به فرد می پردازند که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد. برخی از طراحان روی طراحی لوگو های جمع و جور که حاوی عبارات محدود است متمرکز می شوند. لوگوهایی که مفهوم در آن مستتر است یکی از اوناع لوگوهای جذاب است چون بیننده مجبور است برای فهم مفهوم آن مدتی زمان صرف فکر کردن روی طرح کند. در اینجا چند نمونه زیبا و منحصر به فرد از لوگوهایی را مشاهده می کند که مفهوم در آن مستتر است. ببینید و لذت ببرید.

 

احتمال دارد در پایان یک مصاحبه شغلی، مصاحبه کننده از کارجو بپرسد چه پرسشی دارید؟ در این جا استخدام کننده در جستجوی دو موضوع است: اول آنکه؛ مصاحبه کننده می‌خواهد به کارجو کمک کند تا از شغل و شرکت درک بهتری بیابید، و به آنچه در ذهن دارید و کمتر آشکار است پاسخ دهد، همچنین با انواع پرسش‌هایی که مطرح می‌کند می‌خواهد دید بیشتری به وی بدهد.

 

پرسش‌های اشتباه می‌تواند تأثیر خوب اولیه را در مصاحبه‌کننده از بین ببرد. از این رو مهم است پرسش‌های سنجیده ای در مورد شغل و سازمان مطرح شود.

در این جا به 10 پرسش اشاره می‌شود که بایستی از طرح آن‌ها پرهیز شود:

1- شرکت شما چه کاری انجام می‌دهد؟

کارجو می‌تواند با کمی تحقیق به پاسخ این پرسش پی ببرد. در حالی که با طرح آن، این طور تلقی می‌شود که فردی ناپخته، بی‌انگیزه و تنبل است.

2-شرکت چه مزایایی ارائه می‌کند؟

در این مرحله نباید در این مورد پرسش شود و قطعاً نباید در مورد جزئیات مزایا از جمله کمک‌های پزشکی، پوشش درمانی برای دندانپزشکی، روزهای مرخصی و غیره سؤال شود. زمان این گونه پرسش‌ها هنگامی است که درباره جزئیات شغلی مذاکره می‌شود. در این مرحله پرسش‌ها بایستی پیرامون خود شغل و سازمان متمرکز باشد.

3-آیا می‌توانم ساعت 3 بعدازظهر پنجشنبه‌ها بروم؟

کارجو با شروع این گونه پرسش‌ها و طرح درخواست رفتارهای ویژه، پیش از آنکه حتی شغلی به دست آورد، به کارفرما این گونه القاء خواهد نمود که می‌خواهد مرتباً استثنائاتی برای خود قائل شود و یا اینکه درخواست کار در ساعات متفاوت و یا روزهای خاص و غیره برای خود دارد. اکنون وقت طرح چنین درخواست‌هایی نیست. وقتی به شما پیشنهاد کاری شد، آن گاه می‌توانید برای آنچه می‌خواهید مذاکره کنید.

4- آیا تست مواد مخدر می‌گیرید؟

با طرح این پرسش کارجو، درباره خود ابهاماتی را در ذهن کارفرما مطرح خواهد کرد.

5-می‌توانم نقشی در کار و... ایفا کنم؟ (کاری که به درخواست شغلی ارتباطی ندارد)

این سؤال مناسب نیست، زیرا ممکن است درباره فعالیت‌های اجتماعی رسانه‌ای آن شرکت،‌ هیجان زده باشید،‌ و یا از رویداد بزرگی که شرکت هر سال برگزار می‌کند، به هیجان بیاید، اما با توجه به اینکه این موضوعات به درخواست شغلی شما ارتباطی ندارد این گونه وانمود می‌شود که این رویدادها برای کارفرما نسبت به کاری که در واقع در حال انجام مصاحبه برای آن است،هیجان‌انگیزتر است.

6- آیا کارکنان از تخفیف در محصول شرکت برخوردار می‌شوند؟

این مرحله از گفتگو فقط در این خصوص است که آیا کارفرما برای کار در شرکت مناسب است یا نه. از این رو پاسخ به پرسش فوق‌الذکر بعید است تأثیری داشته باشد.

7-آیا در مورد من از معرف‌هایی که ذکر شده‌اند تحقیق می‌کنید ؟

اغلب کارفرمایان از معرف‌ها تحقیق می‌کنند. از این رو طرح این سؤال این‌گونه تلقی می‌شود که کارفرما چیزی برای پنهان کردن دارد.

8-چه مدت برای غذا وقت داده می‌شود؟

اگر تلقی شود که برای کارجو دور شدن از کار اهمیت بیشتری دارد تا خود شغل، تأثیر بدی از شما به جای می‌گذارد.

9-چرا باید در این شغل کار کنم؟

اگر کارجو خود نفهمیده است چرا برای مصاحبه حضور یافته است، مصاحبه‌کننده بعید است که بتواند چنین درکی به او بدهد.

10-مصاحبه مرا چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ این پرسش برای مصاحبه کننده روشن است، زیرا مصاحبه کننده خوب، برای بررسی گفتگوهای انجام شده،‌ وقت می‌گذارد، و کارجو را با سایر متقاضیان مقایسه می‌کند. بنابراین، مصاحبه شغلی را نباید با یک اظهار نا به‌ جا به پایان رساند. 

 

منبع: bazarekar

اغلب افراد برحسب دانش، علاقه، تجربه، استعداد، گذراندن دوره های آموزشی و در نهایت حرفه خانوادگی، نسبت به فعالیتی توجه نشان می‌دهند و آن‌را در جایگاه یک ارزش و کسب و کار می‌پذیرند. 

این پذیرش به معنای قبول یک حرفه و منبع درآمد است و در هر مرحله ای ویژگی‌هایی دارد؛ اما مهم‌ترین معضل، تخصص قشر جوان و تحصیل‌کرده و تطابق ناپذیری شرایط آرمانی برای حضوری فعال در عرصه های مختلف است. فقدان محیطی مناسب برای تبدیل فضای تئوری و آزمایشگاهی دانشگاه‌ها به میدان پویای واقعیت‌ها، تجربه‌ها و لمس خطرات، جوان امروزی را در هاله ای از ایده آل‌ها و واقعیت‌ها حیران کرده و قدرت تصمیمی عاقبت اندیشانه را از وی بازداشته است. اما به راستی چگونه می‌توان میان فضای پرالتهاب و تب دار بازارهای تجاری، به مطلوب و مقصود رسید؟

به جز رویاهای دوران کودکی و علایق وابسته به آن، اکنون در مرحله جوانی، نه تنها خواسته‌ها تغییر کرده‌اند، بلکه افکار، استعدادها و نیازها نیز با توجه به گذشتن از مراحل مختلف، وارد عصر تازه ای شده‌اند.پیوند میان خواسته های کودکی، نوجوانی و در نهایت جوانی، حدود داشته‌ها، استعدادها و اهداف را مشخص خواهد کرد. با ارزیابی این سه مرحله و بازبینی افکار خود، هدف نهایی و تصمیم شغلیتان را اجرا کنید.

تحصیلات

جوانی، تبلور رویاهای دوران کودکی و نقطه عطفی در شروع اهداف است. در این مرحله افراد با پیش زمینه ای از علایق دوران کودکی، به مرحله ای بزرگ‌تر قدم می‌گذارند؛ اما در ادامه ممکن است شرایط تغییر کنند و رسیدن به مقصود، مشروط به گذشتن از موانع مختلفی باشد.

رابطه فوق‌العاده نزدیکی میان تفکرات دوران کودکی، علایق و استعدادهای دوران نوجوانی و در نهایت ادامه تحصیل و ادامه شغل در مرحله جوانی وجود دارد. از این دیدگاه، ادامه تحصیل بیشتر مانند گذراندن دروس پیش نیاز در دوران کودکی و نوجوانی و تبلور و انتخاب اصلی در دوران جوانی است. زیرا ذهن با پیروی از مقطعی حساس در نوجوانی، برای رسیدن به مرحله پایانی تلاش می‌کند. بنابراین؛نیمی از انتخاب های شغلی و تحصیلی، ریشه ای عمیق در دوران کودکی دارند.

تخصص

در جایگاه یک متخصص، شرایط بسیار مناسبی به لحاظ کاری برای شما فراهم خواهد شد؛ اما تطبیق یافتن با شرایط کاری جدید، همیشه جزو معضلات کارجویان به حساب می‌آید. امروزه فن آوری های جدید، امکان بازاریابی مشاغل فنی را آسان‌تر کرده‌اند و کارجویان دیروز، و متخصصین امروز، با استفاده از مدرک تحصیلی، تجربه، مهارت و علاقه ستودنی خویش، به راحتی در بازارهای تجاری مقصد خویش را بازمی‌یابند؛ اما چنین ویژگی‌ای درباره همه مشاغل صدق نمی‌کند. مشاغل علوم انسانی و تجربی به دلیل نیاز به تاسیس مؤسسات، سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف، همیشه با بحران بیکاری، ازدیاد قشر تحصیل‌کرده و در نهایت فقدان فضای کاری امن مواجه هستند در چنین شرایطی با استفاده از اقدامات موثر و برنامه ریزی‌های کوتاه و بلند مدت می‌توان تا حدودی این معضل را حل کرد.

انتخاب شغل

همان طور که برای مسافرت، از شهری به شهر دیگر به راهنما و نقشه نیاز داریم؛ برای یافتن شغل ایده آل نیز باید خودمان را ارزیابی کنیم. اما یافتن مسیر مناسب و درک استعدادها و علایق، مرحله ای حساس و حائز اهمیت است که نیاز به بررسی و تحقیقی جامع دارد. علایق تغییر می‌کنند، افکار متعالی می‌شوند و در نهایت تصمیمات جدید تر و حساب شده تر، جایگزین برنامه‌ها و اهداف قبلی می‌شوند. اما در این میان ذهن خلاق و پویا به طور مداوم رشته‌ها، مشاغل و راهبردهای متفاوتی را می‌آزماید تا سرانجام به مقصود اصلی خویش برسد. درک این مسئله که چگونه می‌توان از مشکلات و موانع گذر کرد و پله های ترقی را پیمود، نشان دهنده نخستین تغییرات و اراده‌ای راسخ برای عبور به مراحل بالاتر است. بنابراین با دیدگاهی مثبت و برنامه ای هدفمند مسیر خویش را بشناسید و در راستای الگوهایی که خودتان برای آینده تعیین کرده‌اید، گام بردارید.

راهبرد اول

بازخوانی و بازبینی موفقیت‌ها و شکست‌های مراحل مختلف تحصیلی و کاری، معیاری مستند و ارزشمند برای رسیدن به الگویی واحد است. بدین طریق می‌توانید استعدادها، توانایی‌ها و اهداف خود را بشناسید و روی برترین توانایی‌های خویش، سرمایه گذاری کنید. رشته تحصیلی و شغلی خویش را بر اساس بالاترین نمرات دوران تحصیل و مهارت‌هایی که تا کنون کسب کرده‌اید؛ انتخاب کنید، سپس با استفاده از الگوها و رشته های تحصیلی مورد نظر، سه گزینه و یا سه اولویت را برگزینید و درهمان راستا اهداف خودتان را دنبال کنید. در نهایت پس از پایان تحصیلات دانشگاهی و گذراندن دوره عملی، رزومه خود را برای همکاری به چندین شرکت ارسال کنید. همیشه به یاد داشته باشید، تخصص و تجربه، کلیدهای موفقیت شما در هر کاری هستند؛ بنابراین سعی کنید نفر اول رشته خود باشید و با پیروی از اصول و قوانینی که برای آینده خود ترسیم کرده‌اید، به مقصد نزدیک‌تر شوید.

راهبرد دوم

اگر شرایط ادامه تحصیل و امکان حضور در دانشگاه را ندارید؛ گزینه های متفاوت دیگری نیز وجود دارند. با توجه به اهمیت مشاغل فنی و جایگاه ارزشمند آن‌ها در میان جوامع مختلف، کسب مهارت و گذراندن دوره های آموزشی می‌تواند راهکارها و گزینه های دیگری را پیش روی شما قرار دهد. در واقع دوره های آموزشی، معادل با گذراندن دوره عملی در دانشگاه است. حتی در مرحله ای بالاتر از دانشجویان دانشگاه‌ها می‌توانید، فضای واقعی محیط کار، فشارهای کاری، افزایش کار آیی و در نهایت اهمیت شغل خود را تجربه کنید. هیچ‌گاه در این مرحله ناامید نشوید؛ به یاد داشته باشید؛ همه راه‌ها به دانشگاه ختم نمی‌شود، تنها نکته قابل اهمیت، تلاش، تداوم و اعتماد به نفس در انتخاب شغلی مطابق با استعدادها و توانایی‌های شما است. رشته های فنی در جایگاه ویژه ای قرار دارند و همیشه بازاریابان به دنبال متخصصینی کارآمد و با انگیزه هستند. تجربه افراد موفق همیشه الگویی ارزشمند برای ادامه و رشد افراد مستعد خواهد بود. بنابراین کافی است که خود را باور کنید و به دنبال استعدادتان بروید. شغل مورد نظرتان را بیابید و با کسب تجربیاتی ارزشمند، مبدل به فردی خلاق شوید.

راهبرد سوم

این گروه از افراد، برخلاف دسته اول و دوم نه تنها شرایط حضور در دانشگاه و ورود مستقیم به بازارکار را ندارند و نمی‌توانند تجربه کنند؛ بلکه احتمال کسب مهارت در کارگاه های آموزشی و پرداختن به مشاغل فنی را نیز از دست می‌دهند. اما تنها اولویت آنان داشتن سرمایه و اعتماد به نفس است. سرمایه گذاری در بازارهای بورس، شرکت‌های ساختمانی و یا در بخش‌های صنعتی و عمرانی، نه تنها موجب کارآفرینی می‌شود بلکه اخذ وام و مشارکت با مراکز تجاری را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین در جایگاه یک سرمایه گذار و فردی که تجربه حضور در بازارهای تجاری را دارد، پس از تحقیق و ارزیابی بهترین گزینه های کاری، فعالیت خود را شروع کنید. اگر به راه اندازی واحدهای صنعتی و کارگاه های تولیدی علاقمند هستید؛ می‌توانید علاوه بر به‌کارگیری نیروهای متخصص در زمینه های مختلف، یک کارآفرین خلاق و نمونه شوید. کافی است که با مطالعه دقیق و بررسی شرایط، فعالیت خودتان را آغاز کنید.

یک توصیه

انتخاب شایسته همیشه پیروی از خواسته‌ها نیست، میان ایده آل‌ها و توانایی‌ها، فاصله ای قابل جبران وجود دارد. درک این فاصله، یعنی شروعی برای پرش به مرحله آرمانی؛ به بیان دیگر میان آنچه که هستید، و آنچه که می‌خواهید شوید؛ مرحله ای است که تنها خودتان با پیروی از اصول موفقیت و برنامه ریزی‌های هدفمند.

می‌توانید کسب کنید. اما عبور از این مرحله به پیش نیازی ارزشمند نیاز دارد و آن اعتماد به نفس و خودباوری است. بی‌شک با معجزه های ضمیر ناخودآگاه و عملکردهای شگرف آن در عرصه های مختلف آشنا هستید. بنابراین به بیان دیگر؛ مانع اول، حصار ذهنی خود شما است که پیش از هر فعالیتی با ایجاد افکار و امواج منفی راه رسیدن به هر مقصودی را دشوار، غیرقابل دسترس و غیرممکن می‌کند.

این نکته را همیشه به خاطر بسپارید؛ برای رسیدن به جایگاهی که تا کنون آن‌را کسب نکرده‌اید، باید آدم دیگری شوید. این جمله به معنی تغییر الگوها، باورها و در نهایت اصلاح ذهن است.

کلام آخر

هیچ‌گاه برای شروع و موفقیت دیر نیست، مشکل اکثر افراد، ترس از شکست و موفق نشدن است. همیشه برای هر مشکلی، راهکاری منطقی وجود دارد؛ کافی است که خود را از افکار منفی دور کنید و با دیدگاهی کاملاً مثبت و هدفمند به آینده ای پرامید بنگرید. به یاد داشته باشید؛ آینده متعلق به شما است، بنابراین آینده ای ایده آل برای خود بسازید و از رویا پردازی و افکار بیهوده دوری جویید.

 

منبع: bazarekar

برای موفق شدن در کار و تجارت چگونه باید آغاز کرد؟

سؤالی که امروزه میان بسیاری از افراد تحصیلکرده، سرمایه دار و عادی مطرح می‌شود؛ آنان که می‌خواهند کسب و کار جدیدی را آغاز کنند و افرادی که پس از چندین سال تجارت و تجربه در زمینه های مختلف، هنوز به ایده آل‌ها و آرمان‌های خویش دست نیافته‌اند؛ اما واقعیت امر چیز دیگری است؛ آیا افراد با تمام انگیزه و تلاش خود اقدام به راه اندازی کسب و کار می‌کنند؟ آیا همه آن‌ها تجربه، دانش، مهارت، سرمایه، منابع انسانی متخصص و در نهایت صلاحیت اجرای طرح‌های مختلف را دارند؟ آیا هر فرد سرمایه داری می‌تواند تجارت کند؟

خودتان درجایگاه یک کارآفرین، کارجو، متخصص و یا یک فرد عادی، چگونه این پرسش‌ها را پاسخ می‌دهید؟

بررسی جامع برای اهداف بلند مدت

همان‌طور که می‌دانید طرح از دو بخش یا دو مرحله کوتاه و بلند مدت تشکیل شده است. دیدگاهی که به نوع فعالیت خویش دارید؛ زمینه های توسعه و ارتقای طرح را تعیین می‌کند. برای اجرایی نمودن الگوهای خویش باید علاوه بر میزان هزینه های جاری، عواملی مانند نوسان‌های بازار تجارت، تورم، صعود و نزول کالاها در فصل‌های مختلف و در نهایت بحران‌های مالی را پیش بینی کنید.

انتخاب بهترین افراد برای انتصاب پست‌های کلیدی

یکی از مهم‌ترین بخش‌های تجارت، استفاده از افراد کارآمد و باتجربه برای جایگزینی در موقعیت‌های حساس است. سعی کنید همیشه فردی مسئولیت پذیر و وظیفه شناس را در جایگاه جانشین خودتان منصوب کنید. به یاد داشته باشید؛ کارمندان شما، بازتاب رفتار و تصمیم‌های خودتان هستند. بنابراین هرقدر درکار جدی و سخت کوش باشید؛ کارمندان دقیق‌تری خواهید داشت.

مشاوره

همیشه استفاده از چندین ایده، راهکارهای بسیار مؤثرتری پیش روی شما قرار خواهد داد. هنگامی که تجارت به مرحله شکوفایی می‌رسد؛ مسئولیت‌ها نیز سنگین‌تر می‌شوند، بنابراین تبادل اطلاعات و استفاده از ترفندهای جدید، جزو اصلی‌ترین اولویت کاری قرار می‌گیرند.                                            

 به یاد داشته باشید، فرصت‌های کاری بسیار محدودند، بنابراین باید در کوتاه‌ترین زمان، بهترین تصمیم‌ها اتخاذ شوند. داشتن یک برنامه باعث می‌شود کارهایتان را بهتر کنترل کنید و درهمان ماه های اول به اهدافتان برسید. برنامه باید شامل تمام کارهای روزانه، اهداف کوتاه و بلند مدت و در نهایت طرح‌های توسعه باشد، اهدافتان و مهارت‌هایی که باید یاد بگیرید را به ترتیب اهمیت اولویت بندی کنید.

خلاقیت

یکی از مهم‌ترین اصول موفقیت، نوآوری و اجرای طرح‌های نوین است. متفاوت اندیشیدن، همیشه بازتاب‌های بهتری را به دنبال خواهد داشت. حتی مطالعه داستان‌های موفقیت افراد دیگر، تأثیرات و بازتاب‌های بسیار مطلوبی برذهن دارد. افراد خوش‌بین همیشه تأثیر بهتری روی دیگران می‌گذارند. در واقع دیدگاه مثبت، نه تنها شما را از تأثیر افکار و ایده های منفی بازمی‌دارد، بلکه موجب پیدایش طرح‌های متفاوت‌تر نسبت به دیگران نیز

می‌شود. هر تفکری، بازتابی از تصورات و اندیشه هر فرد، موازی با دانش، تجربه و مهارت وی است. در واقع می‌توان ذهن را تجلی گاه افکار و بازتاب آن دانست که با استفاده از تأثیرات مختلف، طرح‌های متنوعی را بازسازی می‌کند.   

روی خط واقعیت حرکت کنید

بسیاری از طراحان و تاجران، افرادی ایده آل گرا و تا حدودی رویاپردازند؛ اما به هر حال حقیقت را باید پذیرفت و بر اساس شرایط، توانایی‌ها، بودجه و امکاناتی که در دسترس است، افکار و برنامه‌ها را اجرا کرد. همه افراد به دنبال ایده آل‌ها و آرمان‌های شغلی و زندگی خویش هستند، اما همیشه فاصله ای میان آنچه که باید باشیم و آنچه که هستیم، وجود دارد. پر کردن فضای این گسل، برابر با تلاش و برنامه ریزی بی وقفه و استفاده از راهکارهای متفاوت است. براساس تحقیقات انجام شده، هشتاد درصد مدیران مشاغل تجاری کوچک، پس از پنج سال از آغاز فعالیت و گذشتن از فراز و نشیب‌های فراوان، در نهایت یا تغییر شغل می‌دهند و یا شکست می‌خورند. درواقع شاید بتوان مهم‌ترین عوامل شکست آنان را فقدان تنوع محصولات، تغییر ندادن ساختار تجارت، استفاده نکردن از مشاوران و بازاریابان مختلف و در نهایت نداشتن برنامه کاری عنوان کرد.

طرح و برنامه

اصلی‌ترین عامل و درواقع موتور محرک یک پروژه، الگوبرداری و تعیین برنامه زمان بندی کوتاه و بلند مدت است که در چارچوب یک طرح جامع شکل می‌گیرد و کلیه عوامل اجرایی برای رسیدن به یک هدف واحد، مرحله به مرحله طرح را به پیش می‌برند. برنامه‌ها باید طبق شرایط زمانی تغییر و ارتقا یابند.

اما هر طرحی درآغاز با موانعی رو به رو می‌شود که از ادامه روند زمان بندی شده بازمی‌ماند، این بحران‌ها تا حدودی قابل پیش بینی هستند و با یک برنامه ریزی حساب شده تحت عنوان مدیریت بحران، می‌توان راهکارهای مناسب را اجرا کرد. بنابراین بازهم عاقبت اندیشی و طرح‌های بلند مدت می‌توانند در مواقع مقتضی، راه مناسب را به شما نشان دهند.

برای راه اندازی طرح‌های تجاری باید از همان ابتدا راهکارهای مناسب را جهت پاسخگویی به پرسش‌های زیر بیابید:

1. برای نخستین سال تجاری خویش چه راهبردی در نظر گرفته‌اید؟ آیا هدف شما افزایش فروش و تنوع در محصولات است؟ یا به بازاریابی و تبلیغات می‌اندیشید؟

2. آیا هزینه‌ها و تخمین برآورد مالی شما به اندازه ای است که نیاز به وام و مشارکت نداشته باشید؟

3. برای مقابله با بحران‌ها و نوسان‌های بازارهای تجاری، چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

4. باتوجه به اینکه شش ماهه اول، جزو مهم‌ترین بخش‌های تجارت محسوب می‌شود، چه راهکاری برای جلب نظر مخاطبان و مشتریان ارائه خواهید داد؟

5. همان‌طور که می‌دانید؛ تجارت و رقابت دو مفهوم مکمل و وابسته به یکدیگرند، برای پیوستن به بازارهای تجاری و رقابت با رقیبان قدرتمند این عرصه چه استراتژی و راهکاری را ارائه خواهید داد؟

6. برای تداوم و حضوری پررنگ در میدان تجارت و تغییر و تنوع در نوع فروش چه راهبردی دارید؟

همان‌طور که می‌دانید؛ پاسخ به چنین پرسش‌هایی، دیدگاه، عملکرد، تجربه و دانش شما را نشان خواهد داد. بنابراین همان‌گونه که طرح‌های تجاری خویش را در قالب تئوری ترسیم می‌کنید، درعالم واقعیت نیز باید برای هر بخشی پاسخگو باشید و در مواجهه با بحران‌ها و آزمون‌های متفاوت پیروز شوید.

کلام آخر

طرح‌ها و برنامه‌ها، شکست‌ها و موفقیت‌ها، آزمون‌ها و خطاها، همگی حول محور اندیشه، باور، تجربه و تلاش در نوسان هستند و تا رسیدن به مقصود نهایی، شما را همراهی می‌کنند. کلیه راهبردهایی که برای رهایی و یا ادامه مسیر موفقیت اجرا می‌کنید؛ پیشینه ای عظیم در نوع تفکر و تجربه شما دارد. به بیان دیگر، انسان‌ها محکوم و محصور بازتاب‌های ذهنی خویش هستند. برای تغییر و توسعه طرح‌ها، تصورات ذهنی خودتان را اصلاح کنید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.

سکوهای موفقیت تجاری، در گرو تفکری اقتصادی و اطلاعاتی جامع از روند معاملات تجاری در بورس‌های مختلف، زمان خطر پذیری و انتقال سرمایه‌ها از بخشی به بخش دیگر است. بدون دیدگاهی اصولی، اهداف به تنهایی به واقعیت مبدل نمی‌شوند. انگیزه و پشتکار نیز درجای خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدیریت و رهبری در طرح‌های تجاری، نیازمند ذهنی خلاق، پویا و تاثیرگذاراست.

 

منبع: بازار كار