مرد 80 ساله ترکیه ای با 14 سانتی متر بینی، صاحب درازترین بینی دنیاست! این مرد اهل استان اردو در ترکیه محمت گل نام دارد و همسایگان او را با نام دده پینوکیو خطاب می کنند!! دده پینوکیو شکایت خاصی از بینی درازش ندارد و اقوامش هم می گویند به این مرد بینی دراز عادت کرده اند. وی که تا کنون در مسابقات درازی بینی شرکت نکرده است گفته است: "افرادی که در این مسابقات برنده شده اند بینی شان بین 8 تا 9 سانتی متر طول دارد. اگر من شرکت می کردم قطعا برنده این مسابقات می شدم چرا که تاکنون درازتر از بینی خودم ندیده ام!" سال گذشته شخص دیگری با نام محمت اوزیورک با بینی ای به درازی 8.8 سانتی متر اسم خود را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده بود.
تصویر: پرموترین مرد جهان
بیل گیتس در رتبه بندی ثروتمندترین های جهان عقب ماند
سال 1374 خانمی با كودك خردسالش به مطب من مراجعه كرد. هر دوی آنان بیماری سل داشتند .ناراحتی خانم به قدری بود كه از حلقوم او خون بیرون می آمد. آن ها را معاینه كردم و برایشان نسخه ای نوشتم. چون نسخه را به دست آن خانم دادم، با كمال ناامیدی اظهار داشت : نسخه قبلی شما را هم دارم! من یك بار دیگر هم به شما مراجعه كرده ام و به علت ناتوانی مالی، قدرت تهیه دارو را ندارم ! وی در ادامه ابراز داشت: من چهار فرزند دارم كه همگی - به جز یك دختر ده ساله- همین بیماری را دارند، همسرم نیز فلج و خانه نشین است و تنها نان آور خانه همان دختر ده ساله است كه با قالی بافی مبلغ اندكی به دست می آورد و این مقدار، تنها هزینه خرید نان ماست! من بعد از شنیدن درد دل این خانم به او گفتم: موضوع را با دوستانم در میان می گذارم تا چاره ای بیندیشیم و مشكل شما را حل كنیم . آن خانم از مطب من خارج شد و من هم چنان در فكر چاره جویی بودم. پس از مدتی دیدم دوباره به من مراجعه كرد. اما این بار با دفعه قبل خیلی تفاوت داشت و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید . با شادی تمام به من گفت: دیگر نیازی به تلاش شما نیست! علت را پرسیدم، در جوابم گفت: وقتی كه به منزل رسیدم هیأتی به خانه ما آمدند و وضعیت ما را بررسی كردند. قرار شد همه ما را برای درمان به بیمارستان ببرند! گفتم: این هیأت از سوی چه كسی آمده بودند؟ گفت : از سوی مقام معظم رهبری ! گفتم : چگونه از موضوع باخبر شده بودند؟ گفت : وقتی كه مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند، من ماجرای زندگیم را طی نامه ای خدمت ایشان توضیح دادم . نامه من به دست مسئولین امر سپرده شد . تمامی نامه ها را بررسی كردند، نامه افراد اورژانسی در اولویت قرار گرفت و من نیز چون چنین وضعی داشتم، مورد لطف آقا قرار گرفتم.
دكتر وحیدی (از پزشكان قم)
آخرین سفر خارجی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری، سفر به كشور چین بود. قبل از نشستن هواپیما در فرودگاه پكن، خبر دادند كه رهبر چین به شدت مریض است و امكان ملاقات او با حضرت آیت الله خامنه ای وجود ندارد.آیت الله خامنه ای نیز تصمیم گرفتند متقابلاً یكی دو ملاقات تنظیم شده را لغو كنند، چون ملاقات با رهبر چین بسیار مهم بود و می بایست انجام پذیرد. نزدیك ساعت 6عصر، وقت ملاقات با نخست وزیر چین بود و آقا فرمودند: من به این ملاقات نمی روم! برای من به عنوان یك سفیر، این خبر بسیار تلخ بود. نگران بودم كه چه اتفاقی رخ خواهد داد. ما موضوع را به اطلاع چینی ها رساندیم.ساعت مقرر فرا رسید. همه افراد آماده مذاكره بودند. خبرنگارها ایستاده بودند، اما از ورود هیأت ایرانی خبری نشد! خبرنگارها مخابره كردند كه در رابطه ایران و چین مشكل جدی ایجاد شده است. مدتی گذشت، ساعت6/5 عصر، نخست وزیر چین از محل كنگره خلق به محل اقامت رئیس جمهور ایران آمد واز همان دور، با صدای بلند گفت: كوچكتر به دیدار بزگتر آمده است! بعد وارد اتاق شد. حدود یك ربع با آقا صحبت كرد و گفت: ما نهایت احترام به مهمان را، به خصوص شخصیتی مثل جناب عالی، وظیفه خود می دانیم. مشكل بیماری رهبر چین جدی است و پزشكان ایشان را ممنوع الملاقات كرده اند. با این حال، ما موضوع ملاقات را بررسی می كنیم تا حل شود. با توجه به وعده نخست وزیر چین، آیت الله خامنه ای پذیرفتند كه در جلسه شركت كنند و با یك ساعت تأخیر در كنگره حاضر شدند و مذاكره انجام شد. روز بعد به آقا گفته شد: با توجه به نامساعد بودن حال رهبر چین، فقط ده دقیقه ملاقات صورت بگیرد كه ملاقات در بیست دقیقه انجام شد
دكتر علاءالدین بروجردی
>>>>...............................................................................
یكی از مسئولان نظامی دستور تصرف مكانی را صادر كرده بود. گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال كرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: با متخلف برخورد كنید ولو پسر من باشد
. حجت الاسلام نیازی
حجت الاسلام پاینده )از اساتید دانشگاه(
در زمان جنگ، زمانی كه آیت الله خامنه ای رئیس جمهور بودند، روزی ایشان در حال ایراد خطبه های نماز جمعه بودند كه دشمنان با برنامه ریزی قبلی، بمبی را در محل برگزاری نماز جمعه منفجر كردند. بلافاصله بعد از انفجار، معظم له دست را بالا آوردند و خطبه ها را ادامه دادند. طمأنینه و آرامش ایشان، نشان از آن داشت كه این صحنه، هیچ تأثیری در شكستن روحیه بلند آقا نداشته است. مردم نیز با متانت و صبر، فوراً نظم جلسه را برقرار كردند و خطبه های نماز جمعه ایشان، همچنان ادامه یافت، گویا هیچ حادثه ای رخ نداده بود، در صورتی كه در آن لحظه، عده ای شهید و بدن هایشان قطعه قطعه شده بود و مردم نظاره گر پیكرهای تكه تكه شده آن ها بودند. آن صحنه، از صحنه های به یادماندنی و جاویدان انقلاب اسلامی است
حجت الاسلام والمسلمین محمدی عراقی (تهران)
یكی از اسناد ساواك كه ارتباط مقام معظم رهبری را با نسل جوان مورد تأكید قرار می دهد، سند شماره9/3003به تاریخ 1/8/1353 است كه می نویسد: مطهری از این كه نماز جماعت سید علی خامنه ای در مشهد (توسط ساواك) تعطیل شده ابراز ناراحتی كرده و گفته است : سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است كه برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت كوتاه در مشهد كارهای پر ثمری انجام داده كه یكی از آن ها جمع كردن جوانان روشنفكر حوزه و دانشگاه است.