لطیفه و پیامک
همیشه یادت باشه که :
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد . . .
چهارشنبه 17/9/1389 - 8:37
لطیفه و پیامک
اشتباهات انسان، در ابتدا رهگذرند
سپس میهمان می شوند
و بعد صاحبخانه . . .
چهارشنبه 17/9/1389 - 8:35
لطیفه و پیامک
دوستی مدتش مهم نیست ، دوامش مهمه
دوری و نزدیکیش مهم نیست ، یادش مهمه . . .
چهارشنبه 17/9/1389 - 8:34
لطیفه و پیامک
ای دوست کربلا هم اگر نرفته ای ؛ کربلایی باش
حتی اگر ساکن شامی
سه شنبه 16/9/1389 - 16:9
لطیفه و پیامک
کل ارض کربلا ؛
پس عجیب نیست اگر ما ، رو به کعبه نماز می گذاریم!
سه شنبه 16/9/1389 - 16:8
لطیفه و پیامک
کربلا یعنی :
میشود با آب تشنه ماند ؛
و بی آب ، سیراب شد
سه شنبه 16/9/1389 - 16:6
لطیفه و پیامک
عاشورا یك حادثهى تاریخىِ صرف نبود؛ عاشورا یك فرهنگ، یك جریان مستمر و یك سرمشق دائمى براى امت اسلام بود.
(مقام معظم رهبری)
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
سه شنبه 16/9/1389 - 10:33
سخنان ماندگار
| |
| رسول خدا (ص) فرمودند : | لَیْسَ الْغِنى عَنْ كَثْرَةِ الْعَرْضِ إِنَّمَا الْغِنى غِنَى النَّفْسِ. | بى نیازى به فراوانى ثروت نیست ، بى نیازى تنها در روحیه بى نیازى است . | (روضة الواعظین ج 2 ص : 456) | | |
سه شنبه 16/9/1389 - 10:15
قرآن
قرآن بارها مىفرماید: به منطق و حقّ فكر كنید، نه به تعداد نفرات و تعبیراتى از قبیل: «اكثرهم لا یعملون»(1)، «اكثرهم فاسقون»(2)، «اكثرهم كاذبون»(3) را به كار برده است.
قرآن مىفرماید: هر گامى و كلامى باید بر اساس بصیرت باشد «ادعوا الى اللَّه على بصیرة اَنا و مَن اتّبعنى»(4) امام حسینعلیه السلام و حضرت ابوالفضل و اصحابعلیهم السلام روز عاشورا ده سخنرانى كوتاه براى موعظه و ارشاد مردم داشتند.قرآن، از ایثارگران تجلیل مىكند؛ «و یؤثرون على انفسهم»(5)، در كربلا جلوههاى بسیارى از ایثار به چشم مىخورد كه نمونهى بارز آن ایثار حضرت ابوالفضل العباسعلیه السلام است.قرآن به عفو كردن و پذیرش عذر مردم سفارش مىكند كه نمونهى بارز آن در كربلا عفو و بخشش حرّبن یزید ریاحى است.قرآن مىفرماید: «و العاقبة للمتّقین»(6)و «و العاقبة للتقوى»(7) نام نیكى از دهها هزار جنایتكار در كربلا نیست، امّا نام 72 تن سرباز امام حسینعلیه السلام همچنان زنده است.قرآن مىفرماید: اى پیامبر! ما نامت را بلند داشتیم؛ «و رفعنا لك ذكرك»(8)، در كربلا نام حسینعلیه السلام براى همیشه بلند آوازه ماند.قرآن مىفرماید: «واُمرت لان اكون اوّل المسلمین»(9) یعنى رهبر باید پیشگام باشد و در كربلا امام حسینعلیه السلام فرزندش على اكبرعلیه السلام را قبل از جوانان بنىهاشمى به میدان نبرد فرستاد.قرآن مىفرماید: «فاستقم كما اُمرتَ و مَن تابَ مَعَك»(10) اى پیامبر! تو و یارانت استقامت بورزید، در كربلا بهترین جلوههاى استقامت را در امام حسین ویارانشعلیهم السلام مىبینیم.قرآن به جاى نامبردن از افراد، ملاكها و معیارها را بیان مى كند. مثلاً مىفرماید: مولاى شما كسى است كه در ركوع نمازش انگشتر خود را به فقیر داد و در یك لحظه بین نماز و زكات را جمع كرد، و این مردمند كه باید جستجو كرده مصداق آیه را پیدا كنند، در كربلا امام حسینعلیه السلام نفرمود: من با یزید بیعت نمىكنم، بلكه فرمود: «مثلى لایبایع مثله» یعنى خطِ ستیز حقّ و باطل در طول تاریخ بوده، هست و خواهد بود. قرآن مىفرماید: بدىهاى مردم را با خوبى جواب دهید؛ «ویدرؤن بالحسنة السیئة»(11)، در كربلا حُرّ راه را بر امام مىبندد، ولى امام حسینعلیه السلام به تشنگان لشكر حُر و حتّى به اسبهاى آنها آب مىدهد.قرآن مىفرماید: «و العاقبة للمتّقین»(6)و «و العاقبة للتقوى»(7) نام نیكى از دهها هزار جنایتكار در كربلا نیست، امّا نام 72 تن سرباز امام حسینعلیه السلام همچنان زنده است.قرآن پیروى از خدا و اولیاى الهى و وفادارى را سفارش مىكند، برخى یاران امام حسین علیه السلام كه جان خود را براى نماز ظهر عاشورا سپر كرده و تیرها را به جان خریدند هنگامى كه امام بعد از نماز و در لحظه آخر عمر آنان بالاى سرشان آمد آنها پرسیدند: آیا وفا كردیم؟ گویا تا آن لحظه نسبت به وفادارى خود شك داشتند!قرآن در بسیارى از آیات سفارش به توحید مىكند، جملهاى كه امام حسین علیه السلام فرمود: «لا معبود سواك» بهترین جلوهى این آیات است.قرآن به نهى از منكر و غیرت دینى و دفاع از حریم سفارش مىكند، در كربلا آخرین جمله امام حسین علیه السلام در گودى قتلگاه به لشكر یزید این بود كه به خیمههاى من حمله نكنید و ناموس مرا پاس دارید و اگر دین ندارید لا اقل در دنیا آزاد مرد باشید!قرآن به تسلیم و رضا در پیشگاه خدا سفارش مىكند، امام حسین علیه السلام نیز كه روزى بر دوش پیامبراسلامصلى الله علیه وآله و روزى زیر سُم اسبان بود، در هر حال راضى و تسلیم خداوند است.(12)__________________1) انفال، 34.2) توبه، 8.3) شعراء، 223.4) یوسف، 108.5) حشر، 9.6) اعراف، 128.7) طه، 132.8) انشراح، 4.9) زمر، 12.10) هود، 112.11) رعد، 22. 12) قرآن و امام حسین سه شنبه 16/9/1389 - 9:39
اهل بیت
آزادگی در كربلا
اخلاق، یکی از سه بُعد عمده دین است و اسلام بر سه بُعد اصلی «اعتقاد»، «احکام» و «اخلاق» استوار است و تکمیل ارزشهای اخلاقی و جهت خدایی بخشیدن به صفات و رفتار انسانها از اهداف عمده بعثت انبیا است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرمود: «اِنّی بُعِثتُ لِاُ تَمِّمَ مَکارمَ الاَخلاقِ.»
تصحیح منش و رفتار انسان و کاشتن بذر کمالات اخلاقی و خصال متعالی انسانی در نهاد جان انسانها، بخشی مهم از رسالت پیامبر و امامان را تشکیل میدهد. اخلاق را از کجا میتوان آموخت؟ از گفتار و رفتار معصوم. چرا که آنان اسوهاند و مظهر شایستهترین خصلتهای انسانی و خداپسند. و عاشورا چیست؟ جلوهگاه خُلق و خوی حسینی و مکارم اخلاق در برخوردهای یک حجت معصوم.
اَلمَوتُ اَولی مِن رُکُوبِ العارِ و العارُ اَولی مِن دُخُولِ النّار
مرگ، بهتر از ننگ و ننگ بهتر از آتش دوزخ است.
حادثه کربلا و سخنانی که امام حسین علیهالسلام و خانواده او داشتند و روحیات و خلق و خوبی که از حماسهسازان عاشورا به ثبت رسیده است، منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری در زمینه خودسازی، سلوک اجتماعی، تربیت دینی و کرامت انسانی است.
مسائلی همچون صبوری، ایثار، جوانمردی، وفا، عزت، شجاعت، وارستگی از تعلقات، توکل، خداجویی، همدردی و بزرگواری، نمونههایی از «پیامهای اخلاقی» عاشورا است و در گوشه گوشه این واقعه جاویدان، میتوان جلوههای اخلاقی را دید.
آزادی در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی است، اما «آزادگی» برتر از آزادی است و نوعی حرّیت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلتآور و حقارتبار است. تعلقات و پایبندیهای انسان به دنیا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و ... در مسیر آزادی روح او، مانع ایجاد میکند. اسارت در برابر تمنیّات نفسانی و عُلقههای مادی، نشانه ضعف اراده بشری است.
وقتی کمال و ارزش انسان به روح بلند و همت عالی و خصال نیکوست، خود را به دنیا و شهوات فروختن، نوعی پذیرش حقارت است و خود را ارزان فروختن .
علی علیهالسلام میفرماید:
«اَلا حُرُّ یَدَع هذهِ اللّماظَةَ لِاهلِها؟ اِنّهُ لَیسَ لِاَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلا الجَنَّةُ فَلا تَبیعُوها اِلا بِها.» (1)
آیا هیچ آزادهای نیست که این نیم خورده (= دنیا) را برای اهلش واگذارد؟
یقینا بهای وجود شما چیزی جز بهشت نیست. پس خود را جز به بهشت نفروشید!
آزادگی در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزشهای انسانی ندهد.
در پیچ و خمها و فراز و نشیبهای زندگی، گاهی صحنههایی پیش میآید که انسانها به خاطر رسیدن به دنیا یا حفظ آنچه دارند یا تامین تمنیّات و خواستهها یا چند روز زنده ماندن، هر گونه حقارت و اسارت را میپذیرید. اما احرار و آزادگان، گاهی با ایثار جان هم، بهای «آزادگی» را میپردازند و تن به ذلت نمیدهند.
امام حسین علیهالسلام فرمود:
«مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ من حَیاةٍ فی ذُلٍّ» (2)؛ مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است.
این نگرش به زندگی، ویژه آزادگان است. نهضت عاشورا جلوه بارزی از آزادگی در مورد امام حسین علیهالسلام و خاندان و یاران شهید اوست و اگر آزادگی نبود، امام تن به بیعت میداد و کشته نمیشد. وقتی میخواستند به زور از آن حضرت بیعت به نفع یزید بگیرند، منطقش این بود که:
«لا وَاللهِ لا اُعطیهم بِیَدی اِعطاءَ الذّلیلِ وَ لا اُقِرُّ اِقرارَ العبید» (3)؛ نه به خدا سوگند؛ نه دست ذلت به آنان میدهم و نه چون بردگان تسلیم حکومت آنان میشوم!
صحنه کربلا نیز جلوه دیگری از این آزادگی بود که از میان دو امر شمشیر یا ذلت، مرگ با افتخار را پذیرفت و به استقبال شمشیرهای دشمن رفت و فرمود:
«اَلا و انَّ الدَّعِیّ بنَ الدَّعِیّ قَدرِ کَزنی بَینَ اثنَتَینِ: بَینَ السِّلةِ و الذِّلةِ و هَیهاتَ مِنّا الذِّلةُ.» (4)
بر ما گمان بردگی زور بردهاند ای مرگ، همتی! که نخواهیم این قیود
انسانهای آزاده، در لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونین را بر میگزینند و فداکارانه جان میبازند تا به سعادت شهادت برسند و جامعه خود را آزاد کنند.
در نبرد روز عاشورا نیز، هنگام حمله به صفوف دشمن این رجز را میخواند:
اَلمَوتُ اَولی مِن رُکُوبِ العارِ و العارُ اَولی مِن دُخُولِ النّار (5)
مرگ، بهتر از ننگ و ننگ بهتر از آتش دوزخ است.
روح آزادگی امام، سبب شد حتی در آن حال که مجروح بر زمین افتاده بود نسبت به تصمیم سپاه دشمن برای حمله به خیمههای زنان و فرزندان، برآشوبد و آنان را به آزادگی دعوت کند:
«ان لَم یَکُن لکُم دینٌ و کنتُم لا تَخافُونَ المَعادَ فَکوُنُوا اَحراراً فی دُنیاکُم.» (6)
گر شما را به جهان بینش و آیینی نیست لااقل مردم آزاده به دنیا باشید
فرهنگ آزادگی در یاران امام و شهدای کربلا نیز بود. حتی مسلم بن عقیل پیشاهنگ نهضت حسینی در کوفه نیز، هنگام رویارویی با سپاه ابن زیاد رجز را میخواند و میجنگید:
َاقسَمتُ لا اُقتَلُ الاّ حُرّاً وَ اِن رَاَیتُ المَوتَ شَیئاً نُکرا (7)
هر چند که مرگ را چیز ناخوشایندی میبینم. ولی سوگند خوردهام که جز با آزادگی کشته نشوم.
جالب اینجا است که همین شعار و رجز را عبدالله، پسر مسلم بن عقیل، در روز عاشورا هنگام نبرد در میدان کربلا میخواند. (8) این نشاندهنده پیوند فکری و مرامی این خانواده بر اساس آزادگی است.
دو شهید دیگر از طایفه غفار، به نامهای عبدالله و عبدالرحمان، فرزندان عروه، در رجزی که در روز عاشورا میخواندند، مردم را به دفاع از «فرزندان آزادگان» میخواندند. و با این عنوان، از آل پیامبر یاد میکردند: «یا قوم ذودوا عن بنیِ الاحرار ...» (9)
مصداق بارز دیگری از این حرّیت و آزادگی، حُرّ بن یزید ریاحی بود. آزادگی او سبب شد که به خاطر دنیا و ریاست آن، خود را جهنمی نکند و بهشت را در سایه شهادت خریدار شود. توبه کرد و از سپاه ابن زیاد جدا شد و به حسین علیهالسلام پیوست و صبح عاشورا در نبردی دلاورانه به شهادت رسید. وقتی حرّ نزد امام حسین علیهالسلام آمد، یکی از اصحاب حضرت، با اشعاری مقام آزادی و حرّیت او را ستود:
لَنِعمَ الحُرُّ حُرُّ بَنی رِیاحٍ وَ حُرُّ عِندَ مُختَلَفِ الرِّماحِ (10)
چون به شهادت رسید، سیدالشهدا علیهالسلام بر بالین او حضور یافت و او را حُر و آزاده خطاب کرد و فرمود: همانگونه که مادرت نام تو را حُر گذاشته است، آزاده و سعادتمندی، در دنیا و آخرت:
«اَنتَ حُر کَما سَمّتکَ اُمُّکَ، و اَنتَ حُر فِی الدُّنیا و اَنتَ حُر فِی الاخرة.» (11)
اگر آزادیخواهان و آزادگان جهان، در راه استقلال و رهایی از ستم و طاغوتها میجنگند و الگویشان قهرمانیهای شهدای کربلا است، در سایه همین درس «آزادگی» است که ارمغان عاشورا برای همیشه تاریخ است. انسانهای آزاده، در لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونین را بر میگزینند و فداکارانه جان میبازند تا به سعادت شهادت برسند و جامعه خود را آزاد کنند.
__________________
بالا ترین عبادات خدمت به مردم برای رضای حضرت حق است.
سه شنبه 16/9/1389 - 9:35