• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 440
تعداد نظرات : 464
زمان آخرین مطلب : 4028روز قبل
تاریخ


اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند.

جانشین من خشایار شاه باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.

اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان .

مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .

ده سال است که من مشغول ساختن انبار های غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبار ها را که از سنگ ساخته می شود وبه شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این انبار ها چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و توباید بعد از من به ساختن انبار های غله ادامه بدهی تا اینکه همواره آذوقه دو و یا سه سال کشور در آن انبار ها موجود باشد . و هر ساله بعد از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبار ها برای تامین کسری خواروبار از آن استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو هرگز برای آذوغه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود .

هرگز دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است . چون اگر دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری رعایت دوستی بنمایی .

کانالی که من میخواستم بین شط نیل و دریای سرخ بوجود بیاورم هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد تو باید آن کانال را به اتمام برسانی و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند .

اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ، نظم و امنیت برقرار کند ، ولی فرصت نکردم سپاهی به طرف یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی . با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند .

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغ گو و متملق را به خود راه نده ، چون هردوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغ گو را از خود دور نما .

هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن ، و برای اینکه عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند ، قانون مالیات وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ کنی عمال حکومت با مردم زیاد تماس نخواهند داشت .

افسران وسربازان ارتش را راضی نگه دار و با آنها بدرفتاری نکن . اگر با آنها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست معامله متقابل کنند . اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها اینطور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند .

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده وبگذار اتباع تو بتوانند بخوانند وبنویسند تا اینکه فهم وعقل آنها بیشتر شود وهر چه فهم وعقل آنها بیشتر شود ، تو با اطمینان بیشتری میتوانی سلطنت کنی .

همواره حامی کیش یزدان پرستی باش . اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هرکس باید آزاد باشد و از هر کیش که میل دارد پیروی نماید .

بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم . بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کرده ام بر من به پیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار . اما قبرم را که موجود است مسدود نکن تا هرزمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی مرا در آنجا ببینی و بفهمی ، که من پدر تو پادشاهی مقتدربودم و بر بیست وپنج کشور سلطنت میکردم ،مردم و تو نیز مثل من خواهی مرد . زیرا سرنوشت آدمی این است که بمیرد ، خواه پادشاه بیست وپنج کشور باشد خواه یک خارکن و هیچ کس در ان جهان باقی نخواهد ماند . اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت را ببینی ، غرور وخود خواهی برتو غلبه خواهد کرد ، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی ، بگو قبر مرا مسدود نمایند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا ینکه بتواند تابوت حاوی جسد تو را ببیند .

زنهار زنهار ، هرگز هم مدعی وهم قاضی نشو اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد . و رای صادر نماید . زیرا کسی که مدعی است اگر قاضی هم باشد ظلم خواهد کرد .

هرگز از آباد کردن دست برندار . زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت زیرا این قاعده است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود . در آباد کردن ، حفر قنات و احداث جاده وشهر سازی را در درجه اول قرار بده .

عفو وسخاوت را فراموش نکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت ، ولی عفو باید فقط موقعی بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای .

بیش از این چیزی نمیگویم این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در اینجا حاضر هستند ، کردم . تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است .

چهارشنبه 21/2/1390 - 12:40
اخبار

آیت‌الله سید محمد باقر فالی گفت: پیكر آیت‌الله آقا سید محمد كاظم قزوینی به همراه كتاب روی سینه‌اش «فاطمة الزهراء(س) من المهد الی اللحد؛ فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت» پس از 17 سال، سالم از قبر خارج شد. آیت‌الله سید محمد باقر فالی امروز در خرمشهر اظهار داشت:...

مرحوم آیت الله آقا سید محمد كاظم قزوینی از منبری‌ها و نویسندگان مهم حوزه علمیه كربلای معلی بودند. ایشان فرزند مرحوم آیت‌الله العظمی آقا سید ابراهیم قزوینی هستند كه در سن كودكی پدرشان را از دست داده و یتیم شده و در دامان مرحوم عمویشان آیت الله سید صادق قزوینی ـ پدر آیت آلله سید مرتضی قزوینی كه هم اكنون امام جماعت حرم امام حسین (ع) هستند ـ پرورش یافتند.

وی خاطرنشان كرد: آن مرحوم در كنار خدمت به منبر اهل بیت (ع)، كتاب‌های متعددی تالیف كرده‌اند كه از جمله آن " الامام علی من المهد الی اللحد "، "فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد "، "الامام جواد من المهد الی اللحد "، "الامام هادی من المهد الی اللحد "، "الامام العسكری من المهد الی اللحد "و همچنین "الامام المهدی من المهد الی الظهور " است.

آیت الله فالی در ادامه با یادآوری اینكه "این عالم ربانی با توجه به دست و پنجه نرم كردن با بیماری سرطان حنجره، 17 سال پیش در شهر مقدس قم دار فانی را وداع گفتند تصریح كرد: هفده سال پیش پس از تشییع عظیم و پرشور، پیكر پاك و مطهر آیت الله سید محمدكاظم قزوینی در حسینیه كربلایی‌های مقیم قم در محراب حسینیه دقیقاً زیر منبری كه سال‌های سال عرض ارادت به اهل بیت می‌كردند به خاك سپرده شد.

وی ادامه داد: روی سینه آن مرحوم كتاب «فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد؛ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت»را قرار داده بودند. این كتاب به زبان‌های مختلفی از جمله زبان فارسی ترجمه شده است. هم اكنون پس از 17 سال در پی توسعه حرم حضرت فاطمه معصومه (س) از خانواده ایشان می‌خواهند كه حسینیه مذكور با توجه به همجواری با حرم مطهر تخریب شود، قبر ایشان نبش شد و مشاهده شد بدنشان تازه، كفن دست نخورده و سالم و كتاب فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت كماكان بر روی سینه مبارك شان قرار دارد.

به گفته این خطیب توانا و برجسته منبر اهل بیت (ع)، هم اكنون پیكر نورانی آیت الله آقا سید محمد كاظم قزوینی موقتاً در یكی از سردخانه های شهر مقدس قم است تا ان‌شا ءالله ترتیبات لازم برای انتقال آن به كربلای معلی فراهم گردد و در كنار حرم حضرت آقا امام حسین (ع) آرام گیرد.

مرحوم آیت اللّه سید محمّد كاظم قزوینی به سال 1348ه.ق در شهر مقدّس كربلا در خانواده علم و تقوا چشم به جهان گشود. نسب این مرد بزرگ به حضرت امام موسی بن جعفرعلیه السلام می‌رسد. وی با وجود آن كه در آغاز جوانی از نعمت والدین محروم شدند، با این همه در راه كسب علم و كمال از پای ننشست، پس از تكمیل سطح در حوزه علمیه كربلا سال‌ها در دروس خارج فقه و اصول علمای بزرگ آن سامان شركت كرد، آنگاه از راه تألیف و خطابه و منبر و تدریس فقه و اصول و تفسیر مشغول خدمت شد.

دیری نگذشت كه به واسطه امر به معروف و نهی از منكر و موضع‌گیری‌های شجاعانه وی در برابر حاكمان مستبدّ عراق، تحت تعقیب قرار گرفت و بارها به زندان افتاد و متحمل سخت‌ترین زحمات و شكنجه‌ها شد، حتی آخرین بار به اعدام محكوم شد كه به دنبال آن پس از ماه‌ها زندگی مخفی از عراق خارج شد و بعد از مسافرت به چند كشور اسلامی در نهایت به ایران آمد، و بعد از عمری تلاش و جهاد و فداكاری و انجام خدمات علمی و دینی در روز سیزدهم جمادی الثانی سال 1415ه’.ق در شهر مقدس قم به دیار باقی شتافت.

منبع/فارس

چهارشنبه 21/2/1390 - 12:20
لطیفه و پیامک

 یا چنان نمای كه هستی یا چنان باش كه می نمایی.

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:43
دانستنی های علمی

 غلامحسین خان درویش (درویش خان)

شرح واقعه مرگ استاد

غلامحسین درویش معروف به درویش خان یكی از نامداراترین موسیقیدانان ایران ، اولین قربانی تصادف رانندگی در ایران است ، ماجرا از این قرار است كه : آخر شب دوم اسفند ماه سال 1305 هجری شمسی جهت عزیمت استاد از محفل موسیقی به منزل درشكه ای دو اسبه كرایه می كنند و استاد سوار بر درشكه به طرف منزل حركت می نماید ، در آن زمان اتومبیل به تازگی وارد خیابانهای شهر شده بود و تعداد آنها به سختی به 50 دستگاه می رسید و همچنین اخذ گواهی نامه رانندگی هنوز وجود نداشت و رانندگان عموما" ناشی بودند و قوانین راهنمایی و رانندگی نیز نه وجود داشت و نه اعمال می شد ،زمانیكه درشكه حامل درویش خان از خیابان امیریه به سمت شمال می پیچد ، اتومبیل فوردی از جهت مخالف با درشكه و اسبهای آن تصادف می كند ، اسبهای درشكه درجا تلف می شوند و استاد از درشكه به بیرون پرتاب شده و از ناحیه سر به زمین برخورد می كنند ، بلافاصله مردم رسیده و مجروح را به بیمارستان نظمیه تهران كه بهترین بیمارستان آن زمان تهران بود می رسانند ، اما متاسفانه ضربه سنگین بوده و استاد گرانقدر موسیقی ایران بعد از 5 روز ، به دلیل ضربه مغزی فوت نموده و جامعه موسیقی را سیاه پوش و داغدار فقدان خود می نماید . درویش خان در زمان مرگ 54 ساله بود ، پیكر استاد را در گورستان ظهیر الدوله جنب مزار مراد خود ظهیرالدوله داماد درویش مسلك ناصرالدین شاه دفن نمودند

 

مزار درویش خان در خیابان دربند گورستان ظهیر الدوله پایین آرامگاه ظهیرالدوله

مختصری از زندگینامه استاد غلامحسین درویش خان :

مآخذ : سرگذشت موسیقی ایران (ج1/ ص310).

(( غلامحسین درویش )) استاد موسیقی و فرزند (( حاجی بشیر طالقانی )) در سال 1251 ه ش درتهران متولد شد.

پدرش به نواختن سه تار آشنا بود و همین آشنایی وی را بر آن داشت تا غلامحسین را به مدرسه (( دارالفنون ))بفرستد تا موسیقی یاد بگیرد .

غلامحسین در 11 سالگی به شعبه موزیك دارالفنون راه یافت و نزد معلمان فرانسوی خط موسیقی و نواختن طبل كوچك و شیپور را آموخت .

تكیه كلام پدر به هنگام اسم بردن از دوستان كلمه درویش بود . دوستان نیز او را غلامحسین خطاب می كردند به طوری كه بعدها نام خانوادگی او شد .

درویش مدتی در دسته موزیك (( ملیجك )) (عزیز السلطان ) طبل كوچك می نواخت .

از ویژگیهای موسیقی درآن زمان دوگانه بودنش در جامعه بود : گروهی نوازندگان موسیقی سرگرم كننده بودند و آهنگهایشان در میان مردم عادی رایج بود و در مراسم جشن و سرور استفاده میشد اما گروه دوم موسیقیدانان جدیو ردیفدان بودند و هنرنمایی ایشان به طبقات ممتاز تعلق داشت و نوازندگان معروف زمان در دربار رفت و آمد داشتند.

غلامحسین خان كه از موزیكچی های ملیجك و كامران میرزا شده بود امكان شنیدن موسیقی گروه دوم را در دربار یافت و علاقه خاصی به تار پیدا كرد و از پدر خواست تا امكان آموزش او را فراهم آورد.

پس از مدتی به كلاس موسیقی (( آقا حسینقلی )) رفت و تار و سه تار آموخت و به دستگاه (( شعاع السلطنه))( پسر مظفرالدین شاه و والی فارس ) راه یافت و با او به شیراز رفت و در همانجا ازدواج كرد ثمره این ازدواج دختری به نام ( قمر ) بود .

درویش خان برای جبران كمبود مستمری و امرار و معاش ناچار شد دعوت سایر بزرگان را برای اجرای موسیقی پذیرفت و به همین سبب مورد غضب شعاع السلطنه قرار گرفت . او دستور داد انگلستان دست درویش را قطع كنند(( كمال السلطنه )) ( پدر ابوالحسن صبا و از دوستان درویش خان ) نزد والی وساطت كرد و او را از این سرنوشت وحشتناك نجات بخشید .

چندی بعد درویش در تهران در منزل خود كلاس دایر كرد . شعاع السلطنه فراشی را فرستاد تا درویش را مجبور به بازگشت به شیراز كند ولی درویش از چنگ او فرار كرد و به دوستش ( كه سرایدار سفارت بریتانیا بود ) پناه برد.

سرایدار در فرصت مقتضی او را به سفیر بریتانیا معرفی كرد. درویش با نواختن چند نغمه اروپایی با تار به همراهی پیانوی خانم سفیر موفق به جلب نظر آنان و اخذ نامه ای از سفارت به شعا السلطنه شد كه تقاضای آزادی او را كرده بودند و با آن نامه از شر مزاحمت شعاع السلطنه خلاص شد.

بعد ها درویش رئیس اركستر (( اخوان صفا )) شد و در انجمن (( اخوت )) با ابتكاری جالب (( پیش در آمد ))را ابداع كرد . آثار او برخی تابع سنت و بخشی تحول یافته بود . پیش در آمد های او ویژگیهایی داشت كه تا آن زمان بی سابقه بود .

او دو سفر برای ضبط صفحه به خارج از ایران كرد . در سفر اول با شهردار و طالهرزاده و رضا قلی خان و هنگ آفرین و باقر خان رامشگر و اسد الله خان و اكبر خان فلوتی از راه روسیه به لندن رفت . در سفر دوم هم به اتفاق باقر خان و طاهرزاده و اقبال السلطان و دوامی به تفلیس رفت . به علت تقارن با جنك جهانی اول فقط 2 صفحه به ایران آورده شده است .

درویش خان پس از دایر كردن كلاس های خود شاید این نخستین كلاس خصوصی است كه واجد مقررات و نظم خاصی بوده است .

شاگردان دوره هایی را طی میكردند و در پایان دوره ی آخر به اخذ گواهی نامه موسیقی مدال تبرزین از دست استاد خود نایل می گشتند.

در این كلاس ها وی اولین كلاس موسیقی برای خانمها دایر كرد كه خواهرش نیز در آنجا نوازنده تار بود .

درویش خان در موسیقی مبتكر و صاحب سبك بوده و تار و سه تار را نیكو می نواخت.

مهمترین كار وی نو آوری و پویایی او در جهت اعتلای موسیقی ایرانی بود و برترین ویژگی او تاثیرش بر تكامل سازها و فرمهای موسیقی ایرانی است كه نبوغ سر شار او نشان می دهد.

قبل از او تار 5 سیم داشت : 2 سیم سفید و دو سیم زدر و یك سیم بم .

درویش خان یك سیم سفید هم بین سیم زرد و بم اضافه كرد و آن را (( سیم شش )) نامید.

این كار باعث كاملتر شدن صدای تار شد و تنوع جدیدی در انواع كوك به وجود آورد .

درویش خان رنگها و تصنیفها و برخی قطعات مانند (( مارش )) و (( پولكا )) ساخت كه موسیقی را از یكنواختی بیرون آورد.

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:25
خواص خوراکی ها
نظریه های مختلفی درباره نوشیدنی ها و غذاهایی که تمرکز را بالا می برند، وجود دارد. از کافئین قهوه گرفته تا شکر و پروتئین که معتقدند تمرکز را افزایش می دهد. حتی کار به جایی رسیده است که مکمل های غذایی خاصی برای این منظور به بازار آمده اند تا حافظه ، توجه و عملکرد مغز را بهبود ببخشند. اما واقعا در شرایطی که باید تمام ذهن متمرکز یک موضوع مهم باشد چه کمکی می توان به مغز و ذهن رساند؟ آیا واقعا مواد غذایی خاصی باعث تقویت هشیاری و آگاهی می شوند و ما می توانیم با مصرف آنها و با خیال راحت در امتحان ، مصاحبه شغلی یا کنفرانس شرکت کنیم؟! اگر به صحبتها و گزارش های متخصصان توجه کنیم ، با اخبار خوب و بدی در این باره مواجه می شویم. اول این که نمی توان از تاثیر غذا روی ذهن و قدرت تفکر چشم پوشی کرد و حتما تاثیراتی وجود دارد و اما دوم این که هیچ غذای جادویی خاصی وجود ندارد که بتواند قدرت ذهنی افراد را به صورت معجزه آسا افزایش دهد. بنابراین باید واقعگرا بود و به صورت مبالغه آمیز با این مساله برخورد نکرد. اما یک خبر خوب و تازه در این زمینه وجود دارد و آن ، این که بعضی غذاها برای کوتاه مدت باعث افزایش تمرکز فرد می شود و تحقیقات انجام شده نشان می دهد فواید بعضی مواد مغذی و اثرات آنها روی عملکرد مغزی مشخص شده و بررسی ها برای اعلام نتایج نهایی ادامه دارد. بعضی موارد که به نظر می رسد اثرات مثبتی روی ذهن دارند، به شرحی است که توضیح داده می شود اما این که اثرات آنها چقدر مثبت یا منفی است ، جای بحث دارد. یک فنجان قهوه به همراه شکر بسیاری از مردم حاضرند سقم بخورند که قهوه همراه با شکر در شرایطی که آنها به تمرکز فراوانی نیاز داشته اند به کمک آنها آمده و کاملا موثر بوده است. افراد زیادی به این مساله و مسائلی از این قبیل باور دارند و معتقدند موادی مثل قهوه ، چای ، مواد شیرین مثل بستنی یا شیرینی جات و یا مواد غذایی که از هر دو ماده مذکور دارند، مانند شکلات و نوشیدنی های مقوی مثل لیموناد ذهن آنها را باز و آماده تفکر بهتر می کند. دکتر ویلسون ، سخنگوی انجمن رژیم غذایی امریکا معتقد است کافئین موجود در قهوه می تواند در رفع خستگی مفید باشد و به فرد انرژی بدهد؛ اما این اثر کاملا کوتاه مدت است و در اصل خصوصیات فردی است که طول مدت اثر و یا واکنش نسبت به چنین موادی را تعیین می کند. بعضی از مردم با مصرف این مواد احساس بهتری دارند و به علت اثرات تحریکی این مواد، میزان ضربان قلب آنها افزایش می یابد، در حالی که بعضی دیگر احساس ناراحتی می کنند و عصبی می شوند. همین حالات ناراحتی و عصبی شدن می تواند تمرکز فرد را مختل و مساله را بغرنج تر کند. حتی اگر فردی با مصرف این گونه مواد غذایی احساس بهتری داشته باشد، به هر حال بعد از رفع اثرات این مواد غذایی دوباره به حالت قبلی برمی گردد و گاهی اگر این مواد بیش از حد مصرف شود، مشکل ساز می شود؛ چراکه اثبات شده مصرف بیش از حد قهوه به دلیل داشتن کافئین زیاد باعث از بین رفتن تمرکز می شود. از سوی دیگر، اثر شکر بر هشیاری و آگاهی کمی پیچیده تر به نظر می رسد. این واقعیت وجود دارد که مغز از گلوکز به عنوان منبع اصلی سوخت استفاده می کند. در یک مطالعه که روی 20 نفر انجام شد، از نوشیدنی شیرین یا کربوهیدرات ها استفاده شد و در هیچ کدام از آنها وضعیت حافظه به طور مشخص بهتر نشد. تنها نتیجه ای که به نفع مواد شیرین تمام شد، این بود که غذاهای بسیار شیرین اثراتی سریع ، کوتاه مدت و مثبت بر توانایی ذهنی دارند. پروفسورگلد، استاد روان شناسی و علوم اعصاب دانشگاه ایلینویز معتقد است در کل گلوکز (قند) اثراتی بر حافظه و یادگیری دارد، اما دخالت دیگر فرآیندها مثل استرس و تفاوت فردی سوزاندن گلوکز را نباید نادیده گرفت. او در آزمایش های خود به این نتیجه رسیده است که هر چه مقدار مصرف گلوکز بالاتر باشد، اثرات بر روی حافظه بهتر و بیشتر می شود، اما وقتی به یک مقدار خاصی می رسیم ، دیگر شرایط بهتر نمی شود و حتی بدتر می شود و حتی اگر گلوکز از یک حد بالاتر بود، حافظه مختل می شود. برای صبحانه چه میل دارید: استیک یا شیرینی؟! این روزها نبرد بین کربوهیدرات و پروتئین بسیار زیاد شده است و بخصوص رژیم های پرپروتئین و کم کربوهیدرات اثرات مطلوبی در کاهش وزن و افزایش هشیاری از خود نشان داده اند. البته نه قندها و نه پروتئین ها نقش مستقیمی در توانایی فرد برای تمرکز ایفا نکرده اند و به عنوان منبع قدرت مغزی به حساب نمی آیند. اما نباید کل تاثیرات را نادیده گرفت. در بدن ، کربوهیدرات ها (قندها) به گلوکز تبدیل می شوند که این کار حداقل 2 تا 4 ساعت طول می کشد، در حالی که تجزیه پروتئین ها حداقل به 4 ساعت زمان لازم دارد. بنابراین نمی توان گفت یک ماده غذایی اثرات معجزه آسایی بر حافظه داشته باشد، بلکه متخصصان تغذیه معتقدند ترکیبی از غذاها مثل میوه جات ، سبزیجات ، غلات و دیگر مواد غذایی در کل باعث بهبود سلامت جسم و ذهن می شوند و اگر فردی رژیم غذایی سالمی داشته باشد، کل فعالیت های جسمی و ذهنی او در حد مطلوب و مورد نظر قرار می گیرند. عامل دیگری که ممکن است با تمرکز ذهن افراد رابطه داشته باشد، پرخوری یا کم خوری است. اگر فردی قبل از انجام یک کار مهم ، پرخوری کند، احساس خواب آلودگی می کند؛ زیرا گردش خون از مغز به سمت معده منحرف می شود تا عمل هضم غذا به بهترین نحو صورت گیرد. از سوی دیگر افرادی که کالری کافی دریافت نمی کنند و از وعده غذایی خود صرف نظر می کنند یا تحت رژیم های سخت غذایی قرار دارند، نمی توانند تمرکز خوبی داشته باشند و حواس آنها براحتی پرت می شود. بعلاوه تحقیقات نشان داده است کودکانی که صبحانه میل می کنند، حافظه کوتاه مدت بهتری نسبت به همکلاسی های خود که صبحانه نمی خورند، دارند. در ضمن کودکانی که صبحانه های پر کالری می خورند (مثل کیک ، شکلات ، شیرینی و...) تمرکز خوبی ندارند. رژیم های غذایی پرچرب نیز روی آگاهی و تمرکز، اثرات منفی دارد، به صورتی که حافظه و یادگیری تضعیف می شود پس نمی توان از افرادی که غذاهای پرچرب می خورند، انتظار هوش آنچنانی داشت. سوپ مکمل؟! قفسه های مغازه ها و یا داروخانه ها پر از قرص ها، شربت ها و مکمل های ویتامین ، املاح و موادگیاهی است که روی همه آنها قید شده که از نظر جسمی و ذهنی ، باعث تقویت شما می شوند. تعداد این مواد آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست ، اما مطمئن باشید این مواد آن طور هم که درباره آنها تبلیغ شده ، سودمند نیستند و اگر یک امتحان یا مصاحبه بزرگی در پیش دارید، بهتر است برای تقویت حافظه و تمرکز خود، بر روی این مواد حساب باز نکنید. گزارش هایی وجود دارد که می گوید ویتامین های B، C، E، بتاکاروتن و منیزم می توانند قدرت مغز را تقویت کنند. اما هیچ کس ثابت نکرده که قرصهای حاوی این مواد بتوانند باعث تقویت حافظه و تمرکز شوند. در ضمن وقتی مقدار زیادی از این مواد در غذاهای طبیعی وجود دارند، چرا به سراغ قرصهای آنها برویم؟ ویتامین Cرا براحتی در مرکبات می توان یافت. بتاکاروتن در هویج ، اسفناج و دیگر سبزیجات برگدار و برگ سبز وجود دارد. قرصهای ویتامین و مکمل موارد مصرف خاصی دارند و هیچ وقت نمی توانند جای مواد غذایی را بگیرند. بتازگی نظریه هایی مطرح شده که قابل توجه است. مثل مواد غذایی حاوی اسیدهای چرب امگا3 (مثل ماهی)، وین پوستین (که در یک گیاه وجود دارد)، یا کولین (ماده مغذی اصلی موجود در لسیتین) دارای اثرات خاصی هستند و بر سلامت ذهن ، تاثیرات مثبتی دارند و محققان در تلاشند ترکیبی از این مواد را در اختیار افراد بگذارند تا قدرت حافظه آنها تقویت شود. برای یک روز بزرگ آماده شوید فکر نکنید اگر غذای خاصی مصرف کنید، تمرکز و حافظه شما قدرت خارق العاده ای پیدا می کند. اگر امتحان یا مصاحبه ای در پیش دارید و دوست دارید حافظه و تمرکز شما قدرت خوبی داشته باشند، نکات زیر را به یاد بسپارید: - کارهای لازم را برای آمادگی خود، از قبل انجام دهید، سر فرصت و بدون عجله. - شب قبل ، خوب بخوابید. - ورزش را در برنامه زندگی خود به طور منظم در نظر بگیرید. - یک رژیم غذایی متعادل و حاوی تمامی گروههای غذایی مصرف کنید. به هیچ وجه از ماده غذایی خاصی به منظور تقویت حافظه استفاده نکنید ؛ چون ممکن است وضعیت شما را بدتر کند. از غذاهای طبیعی و سالم در حد معقول استفاده کنید تا ذهن شما برای هر کاری آماده باشد 
چهارشنبه 21/2/1390 - 9:22
فلسفه و عرفان

راز عدد هفت كاخ ، هفت آفاق ، هفت سفره

 در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها ، عنایت و توجه خاص شده است كه از آن جمله مى توان به عددهاى «سه » ، «هفت » ، «هفتاد» ، «چهل » و .. . اشاره كرد . كاربرد هر یك از این ها حكمتى دارد كه برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید كشف كرده است . حكمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است .

شماره هفت از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده است ; قوم «سومر» قدیمى ترین قومى بوده كه به آن توجه كرده است . آنان متوجه سیارات هفتگانه ـ آنچه امروز نیز از كرات منظومه شمسى با چشم غیرمسلح دیده مى شود ـ شدند و به پرستش آن ها پرداختند.
از جمله مواردى كه عدد هفت در آن ها به كار رفته عبارتند از : 1 . ایام هفته 2 . تقسیم جهان به هفت اقلیم 3 . هفت طبقه زمین 4 . هفت طبقه آسمان 5 . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل .
همه این ها و موارد بسیارى دیگر كه بعضى در افسانه هاى دیرین و سایر شؤون تمدنى بشر دیده شده ، نمایانگر اهمیت فوق العاده این عدد در نظر اقوام مختلف است .(1)

عدد هفت در امور دینى :

معادل هفت در عربى واژه هاى «سبع و سبعه » مى باشد .

كثرت كاربرد این شماره در امور مذهبى نمایانگر اهمیت ویژه آن در این راستا است .

از جمله كاربردهاى دینى عدد هفت عبارتند از :

1 . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل 2 . هفت بار طواف بر گرد كعبه 3 . هفت طبقه جهنم 4 . هفت درب جهنم 5 . هفت سلام در قرآن ـ كه عبارتند از : 1 . «سلم قولا من ربّ رحیم »(یس ،58) 2 . «سلم على ابرهیم »(صافات ، 109) 3 . «سلم على نوح فى العلمین »(صافات ، 79) 4 . «سلم على موسى و هرون »(صافات ، 120) 5 . «سلم على ءال یاسین »(صافات ، 130) 6 . «سلم علیكم طبتم »(زمر ، 73) 7 . «سلم هى حتى مطلع الفجر»(قدر ، 5) 6 . هفت بار تطهیر در قوانین طهارت 7 . هفت عضوى كه در سجده باید روى زمین باشد 8 . هفت شبانه روز بلاى قوم عاد 9 . هفت شهر عشق و هفت مردان در تصوف 10 . قرّاءسبعه .(2)

الف ) سبع و سبعه در قرآن :

این دو واژه 24 بار در قرآن به كار رفته اند ; بیست بار با واژه «سبع » و چهار بار با واژه «سبعه » كه عبارتند از : «سبع سموت » (بقره ، 29 / فصلت ، 12 / طلاق ، 12 / ملك ، 3 / نوح ، 15) «السموت السبع » (اسراء ، 44 / مؤمنون ، 86) «ویقولون سبعة .. . (كهف ، 22) «و سبعة إذا رجعتم » (بقره ، 196) «سبع شداد» (یوسف ، 48) «سبعاً شداداً» (نباء ، 12) «سبع سنابل » (بقره ، 260) «سبع بقرت سمان یأكلهن سبع عجاف و سبع سنبلت خضر» (یوسف ،43 و 46) «سبع سنین » (یوسف ، 47) «سبع طرائق » (مؤمنون ، 17) «سبع لیال » (حاقّه ، 7) «سبعاً من المثانى » (حجر ،87) «سبعة ابواب » (حجر ، 44) «سبعة أبحر» (لقمان ، 27)

ب ) عدد هفت در روایات :

در روایات اسلامى نیز این شماره مورد توجه قرار گرفته است . تنها در كتاب «خصال » شیخ صدوق(رحمه الله) 116 روایت در «باب السبعة » آمده است .(3)

به برخى از این روایات اشاره مى كنیم :

«هركس اقرار به هفت چیز كند مؤمن است » ـ «بازخواست مردم ازهفت چیز در قیامت » ـ «وصیت به هفت چیز» ـ «محاجه امیرالمؤمنین(علیه السلام) با قوم خود در قیامت با هفت خصلت » ـ «واجبات نماز هفت چیز است » ـ وقت ، طهارت ، توجه ، قبله ، ركوع ، سجود ـ «اگر بنده اى گناه كند ، ملك موكل بر شانه راست هفت ساعت براى استغفار به او فرصت مى دهد» ـ «تقسیم بندى عمر فرزندان به سه هفت سال » (هفت سال نخست براى بازى ، هفت سال دوم براى آموزش و هفت سال سوم براى فراگیرى حلال و حرام ) ـ «كودك در هفت سال نخست آقایى مى كند و در هفت سال دوم فرمانبردار و در هفت سال سوم مشاور خانواده است » ـ «قرآن بر هفت حرف نازل شده .»(4)

حكمت كاربرد عدد هفت در شرع مقدس :

در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها ، عنایت و توجه خاص شده است كه از آن جمله مى توان به عددهاى «سه » ، «هفت » ، «هفتاد» ، «چهل » و .. . اشاره كرد . كاربرد هر یك از این ها حكمتى دارد كه برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید كشف كرده است . حكمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است . كتاب هاى لغت عربى آن را (همچون عدد هزار در فارسى ) نمادى از كثرت و فراوانى مى دانند ;(5) ولى در قرآن و روایات هم به معناى كثرت و هم براى شمارش چیزى به كار رفته است .

عددى كه نماد كثرت است عددى كامل و زنده است ; بر خلاف اعداد معمولى ریاضى «عدد زنده » آن است كه فكر ایشان را تا بى نهایت پیش برد و واقعیت را آن چنان كه هست در نظرها تجسم بخشد ; چنین عددى روح دارد و ریاضى دان و بى سواد هر دو عظمت آن را درك مى كنند . عددى را (مثلا یك ) تصور كنید كه یك كیلومتر صفر جلوى آن قرار گرفته باشد ; این عدد عظمت دارد ; اما تنها ریاضى دان عظمت آن را مى شناسد ; ولى اعداد كامل و زنده را همه مى شناسند و مى توانند به ابهت و گستردگى اش اذعان كنند .(6)

شاید انتخاب عدد هفت براى كثرت به خاطر بسیارى از امور هفتگانه ثابت در جهان هستى باشد ، همچون یك دوره كامل هفت روزه زمان (یك هفته ) از این رو ، این شماره صرفاً یك عدد ریاضى محسوب نمى شود ; بلكه عددى براى نشان دادن كمال یك چیز است ; مانند عدد چهل كه یكى از حكمت هاى آن این است كه رسیدن به چهل سالگى به طور معمول با كمال عقل همراه است .(7)

اكنون به دو نمونه از آیات قرآن كه عدد هفت در آن ها به همین منظور به كار رفته است ، توجه كنید :

1ـ «و لو أنّما فى الأرض من شجرة أقلم والبحر یمدّه من بعده سبعة أبحر مانفدت كلمت الله إنّ الله عزیز حكیم ; (لقمان ، 27) و اگر آن چه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریاى دیگر به یارى آید ، سخنان خدا پایان نپذیرد . قطعاً خدا است كه شكست ناپذیر حكیم است .»

در این آیه ، قرآن به جاى این كه بگوید : مخلوقات خداوند در پهنه هستى عددى بسیار بسیار بزرگ دارند مى گوید : اگر تمام درختان روى زمین ، قلم و همه دریاها مركب شود ، تمام قلم ها مى شكند ، و ازبین مى رود ، ولى حقایق عالم هستى و معلومات پروردگار هستى پایان نمى پذیرد . عظمت سخن آن گاه روشن تر مى شود كه عدد هفت نمادى از كثرت باشد ، در این آیه براى مجسم ساختن عدد بى نهایت و نزدیك ساختن معناى علم بى پایان خدا و گستردگى فوق العاده جهان هستى به افكار ما ، از عدد زنده استفاده شده است .(8)

2ـ «و إنّ جهنم لموعدهم أجمعین * لها سبعة أبوب لكلّ باب منهم جزء مقسوم ; (حجر ، 43ـ44) و قطعاً وعده گاه همه آنان دوزخ است ، ]دوزخى[ كه براى آن هفت در است و از هر درى بخش معین از آنان ]وارد مى شوند[ .» در این آیات آمده كه جهنم هفت در دارد ; بعید نیست كه عدد هفت در اینجا نیز براى كثرت باشد ; یعنى جهنم درهاى بسیار و فراوان دارد ; و واضح است كه این تعداد درها در حقیقت به عوامل گوناگونى كه انسان را به جهنم مى كشاند اشاره دارد . هر چند روایات نیز به این «هفت در» اشاره كرده اند ; ولى ظاهراً درهاى جهنم به هفت در محدود نمى شود 

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:20
لطیفه و پیامک

 یادت باشد که .....

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است... مواظب پل های پشت سرت باش .

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:12
سخنان ماندگار

برای آنکه به فرودستی گرفتار نشویی ، دست گیر آدمیان شو.

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:9
سخنان ماندگار

همه چیزهای زندگی ، برای خدمت به تو هستند ، نه آن که تو در خدمت آنها باشی .

چهارشنبه 21/2/1390 - 9:7
داستان و حکایت

 مرحوم حاج اسماعیل دولابی(ره) از علمای برجسته واز بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج، تمثیل زیبائی دارند كه نقل آن آموزنده است؛ آن مرحوم می فرمایند:...

 پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این ‌جا‌ را مرتب كنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌كرد می‌دید كی چه كار می‌كند، می‌نوشت توی یك كاغذی كه بعد حساب و كتاب كند ...

یكی از بچه‌ها كه گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت كه آقاش گفته خانه را مرتب كنید.

یكی از بچه‌ها كه شرور بود شروع كرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد كه من نمی‌گذارم كسی این‌جا را مرتب كند ,یكی كه خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع كرد گریه و جیغ و داد كه آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب كنیم.

اما آنكه زرنگ بود، نگاه كرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌كرد همه‌جا رامی‌دانست آقاش دارد توی كاغذ می‌نویسد,هی نگاه می‌كرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست كه آقاش همین ‌جاست توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یك دقیقه دیر‌تر بیاید باز من كارهای بهتر می‌كنم.آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود.
وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد

ما كه خنگ بودیم، گریه و زاری كرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او كه زرنگ بود و خندیده بود، كلی چیز گیرش آمد.

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش,شرور كه نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش

نگاه كن پشت پرده رد آقا را ببین و كار خوب كن

خانه را مرتب كن، تا آقا بیاید.

(تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج)صلوات)

منبع عکس وبلاگ عارف بالله حاج اسماعیل دولابی.

 

سه شنبه 20/2/1390 - 18:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته