با آن كس كه بیشتر از همه مردم او را دوست میداری بدی و دشمنی نكن. نامه را بست و برای طرف فرستاد. آن شخص بعد از آنكه نامه ابوذر را باز كرد و خواند چیزی از آن سر در نیاورد.با خود گفت یعنی چه؟ مقصود چیست؟ مگر ممكن است كه آدمی محبوبی داشته باشد وبا او بدی بكند؟ بدی كه نمیكند هیچ ، مال و جان و هستی خود را به پای او می ریزد!
از طرف دیگر با خود اندیشید كه شخصیت گوینده این جمله ابوذر است، او لقمان امت است و مورد توجه رسول خدا!
مجددا نامه ای به ابوذر نوشت و درباره جواب نامه توضیح خواست. ابوذر در جواب نوشت: مقصودم از محبوبترین افراد در نزد تو ، همان خودت هستی. تو خودت را از همه مردم بیشتر دوست میداری،اینكه گفتم با محبوبترین عزیزانت دشمنی نكن، یعنی با خودت خصمانه رفتار نكن ، مگر نمیدانی هر خلاف و گناهی كه انسان مرتكب می شود صدمه اش مستقیما بر خودش وارد می شود و ضررش دامن خودش را می گیرد؟! داستان راستان، شهید مطهری
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم پس سعی نمودیم که ببینیم رخ دوست جان ها به لب آمد، رخ دلدار ندیدیم ما تشنه لب اندر لب دریا متحیّر آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم ای بسته به زنجیر تو دل های محبّان رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم از شام فراقت چو سحر گه ندمیدیم ای حجّت حقّ پرده ز رخسار برافکن کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم ای دست خدا دست برآور که ز دشمن بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم شمشیر کَجَت، راست کند قامت دین را هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم میرزای نوغانی خراسانی
ما لشگری از سلاح روسی داریم در دوز و کلک رگ ونوسی داریم هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم این هفته فقط نیا عروسی داریم! از جور زمانه ما شکایت داریم اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم ما مشکلمان گرانی و بیکاریست آقا به نبودنت که عادت داریم! ما قیمت روز ارز را می دانیم معیار بهای بورس در تهرانیم فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است هر روز دعای عهد را می خوانیم! صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط! از آنچه که ما دوست نداریم نگو!
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بُغض میخورم عمری است لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره میكنم: باشد برای روز مبادا! اما در صفحههای تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما كسی چه میداند!؟ شاید امروز نیز روز مبادا باشد!
وقتی تو نیستی نه هستهای ما چونان كه بایدند نه بایدها... هر روز بیتو روز مباداست!
قیصر امین پور
قسمتی از وصیت نامه شهید علیرضا شیخ نجدی
ای مسلمانان جنگ تحمیلی برما ایرانیها آزمایشی و امتحانی از جانب خداوند است که ما را آزمایش کند، خداوند از ما امتحان می گیرد و هر کس از این امتحان پیروز شود پیش خود می برد، و این مسلمانان عاشقان کربلا و عاشقان شهادت و کربلای حسینی آمده اند می خواهند به جبهه معلا بروند . رزمندگان ایران هدفی بجز الله و بجز خدا ندارند، هدفی بجز رضای خداوند ندارند، از شما می خواهم چشمهایم را باز بگذارید تا نگویند که پاسداران اسلام کور کورانه به جبهه می روند و کشته می شوند و با ایمانی محکم و استوار پاسدار اسلام هستم و بیدار بسوی خدا قدم بر میدارم.