• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1009
تعداد نظرات : 155
زمان آخرین مطلب : 5299روز قبل
كودك

سازمان ملل اعلام كرد: در هر دقيقه ‪ ۸‬كودك زير ‪ ۵‬سال در قاره آفريقا بر اثر ابتلا به بيماري‌هاي قابل علاج مي‌ميرند و علت آن فقدان برنامه واكسيناسيون در كشورهاي اين قاره است.

به گزارش روز سه‌شنبه شبكه خبري بي‌بي‌سي، علت عمده مرگ اين كودكان بيماري‌هايي مانند فلج اطفال، كزاز و سرخك اعلام شده‌است.

اين خبر صبح روز سه‌شنبه در نشست مشترك كشورهاي پرتغالي زبان آفريقا با مقامات سازمان جهاني بهداشت و صندوق كودكان سازمان ملل "يونيسف" اعلام شد.

اين نشست در شهر ماپوتو پايتخت موزامبيك جريان دارد و به بررسي بهبود شرايط واكسيناسيون كودكان در قاره آفريقا مي‌پردازد و تا ‪ ۳۱‬اوت ادامه دارد.

طبق اعلام "يونيسف" آمار مرگ و مير كودكان زير ‪ ۵‬سال در قاره افريقا در حال حاضر ‪ ۱۵۵‬در هر هزار نفر است.

سازمان بهداشت جهاني در نظر دارد اين آمار را تا سال ‪ ۲۰۱۵‬به نصف برساند.   

      

      ایرنا 

سه شنبه 30/5/1386 - 22:3
اخبار

شاتل فضای ایندورشاتل فضای ایندور یک روز زودتر از برنامه تعیین‌شده  سه‌شنبه 21 آگوست ساعت 12:32 بعدازظهر به وقت شرق آمریکا در مرکز فضایی کندی در فلوریدای آمریکا به زمین نشست.

به گزارش سی‌ان‌ان ناسا شنبه این هفته تصمیم گرفت با توجه به امکان گسترش توفان "دین" به سوی شمال خلیج مکزیک و تحت تاثیر قرار دادن پایگاه‌های فضایی، ایندور را یک روز زودتر، یعنی دوازده روز پس از پرتاب به مدار زمین برای تکمیل ساختمان ایستگاه فضایی بین‌‌المللی به کره زمین بازگرداند.

خدمه ایندور یکشنبه و دوشنبه این هفته بررسی دقیقی از لبه‌های جلویی بال‌ها  و دماغه سفینه انجام دادند تا مطمئن شوند در مدت بودن شاتل در فضا آسیبی به سپر حرارتی سفینه وارد نیامده است.

هفته قیل یک منطقه آسیب‌‌دیده در سپر حرارتی بخش تحتانی سفینه پیدا شده بود، اما مهندسان ناسا تعمیر آن را در فضا را لازم ندانستند.     

          

               همشهری آنلاین

سه شنبه 30/5/1386 - 22:0
بیماری ها

امسال مراسم روز پزشک نام جديدي داشت ؛ «روز پزشک خانواده».
شايد اين نامگذاري به دليل نتايج اجراي طرح سيستم ارجاع و طرح پزشک خانواده باشد که به گفته وزير بهداشت شامل شناسايي و غربالگري مطلوب تر پرفشاري خون و ديابت در مناطق روستايي کشور، کاهش مرگ نوزادان، کودکان زير يک سال و يک تا 59 ماهه ، توقف مرگ مادران در 14 استان کشور و... باشد.
هرچند در اجراي اين طرح، سيستم ارجاع آن گونه که بايد تقويت نشد، اما آماري که از سوي کامران باقري لنکراني اعلام مي شود نشان مي دهد هدف اين طرح در جهت رسيدن به عدالت در دسترسي به خدمات سلامت قابل توجه است.
به گفته وزير بهداشت در سال 83 فقط 1350 پزشک در مراکز بهداشتي و درماني مناطق روستايي مستقر بودند، که با اجراي طرح پزشک خانواده اين تعداد به 5808 نفر رسيده است.
لنکراني معتقد است در مدت کوتاه دو ساله که از اجراي طرح پزشک خانواده مي گذرد، اثرات آن چشمگير بوده است: اين تغيير محسوس عمدتا_ در مناطق محروم رخ داده است، ضمن اين که با مراقبت از فشارخون و ديابت مردم کيفيت سلامت مردم و شاخص بيماري هاي مزمن بهبود يافته است.
وزير بهداشت مشکلات و افت و خيزهاي اين طرح را امنيت شغلي پزشکان و تيم سلامت روستايي، مسئله بيمه، مرخصي و آموزش اين پزشکان اعلام مي کند. وي در اين خصوص مي گويد: درصدد هستيم تا تسهيلاتي براي ادامه تحصيل پزشکان شاغل در اين طرح فراهم کنيم طوري که پزشکان خانواده اي که بيش از 5 سال سابقه خدمت دارند بدون آزمون ورودي در برخي رشته هاي دستياري (تخصص) ادامه تحصيل دهند.
وي با اشاره به لزوم آموزش اين پزشکان ادامه مي دهد: آموزش هاي کوتاه مدت براي به روز شدن دانش علمي آنها از اولويت هاي ماست، همچنين از ابتداي مهر امسال آموزش هاي حضوري و غيرحضوري به طور جدي و مداوم اجرا خواهد شد.
لنکراني در پاسخ به اين سؤال که اجراي اين طرح در رفع مشکل بيکاري پزشکان چه اندازه مفيد بوده است، مي گويد: 53.9 درصد پزشکان مشغول در اين طرح کساني هستند که هيچ گاه با وزارت بهداشت قرارداد يا همکاري نداشته اند و اين آمار نشان مي دهد اين طرح در جذب پزشکان بيکار مؤثر بوده است.
رئيس کميسيون بهداشت و درمان مجلس نيز با بيان اين که محور اين طرح، پزشک عمومي دوره ديده اي است که دوره تخصصي باز آموزي پزشک خانواده را طي کرده است، تأکيد مي کند: رفع مشکلات رفاهي پزشکان خانواده مستقر در مناطق روستايي اعم از استقرار، اسکان و بيتوته آنان از مواردي است که در مجلس در حال تعقيب و تصويب است تا بدين ترتيب با افزايش رضايتمندي پزشکان نحوه ارائه درمان و کيفيت آن ارتقا يابد.
مي کوشيم از طريق راه اندازي مراکز درماني خاص، تربيت مددکار و يا اختصاص رديف بودجه، به راهکاري براي حل مشکلات بيماران بي بضاعت که نبايد دغدغه پرداخت مالي داشته باشند، برسيم.    

       

             جام جم

سه شنبه 30/5/1386 - 21:57
آموزش و تحقيقات

معاون وزير آموزش و پرورش اعلام کرد: تمام کتابهاي درسي مورد نياز سال تحصيلي جديد چاپ شده و آماده توزيع است.
معاون وزير آموزش و پرورش افزود: همزمان با آغاز سال تحصيلي جديد، آموزش هاي ديني اهل سنت و اقليت هاي مذهبي پايه هاي چهارم و پنجم دبستان در کتابي مجزا تأليف شده اند.
معاون وزيرآموزش وپرورش خاطر نشان ساخت: کتب تاريخ و جغرافي سال اول، عربي، حرفه و فن، تعليمات اجتماعي و جغرافي سال دوم و سوم راهنمايي، مهر امسال تغييرات کلي خواهند داشت.
وي گفت: کتاب هاي مباني علم رايانه سال سوم رياضي فيزيک و تعليمات ديني (دين و زندگي)، اقليت هاي ديني سال دوم دبيرستان جديد التاليف هستند و زيست شناسي وآزمايشگاه (1)سال دوم متوسطه علوم تجربي، جامعه شناسي (1)سال دوم و ادبيات فارسي (3)سال سوم علوم انساني تغيير کلي دارند.
نويد ادهم از تأليف 13عنوان کتاب جديد در رشته هاي بخش خدمات و کشاورزي و 12عنوان کتاب در بخش صنعت فني و حرفه اي نيز خبر داد و گفت: امسال 57عنوان کتاب درسي تغيير کلي داشته اند.    

           

          جام جم

سه شنبه 30/5/1386 - 21:53
ورزش و تحرک

4 بازيكن تيم استقلال بنا به دلايل مختلف به انزلي نمي روند و كاروان 20 نفره اين تيم صبح فردا تهران را ترك مي كند.
 
مجتبي جباري، عليرضا منصوريان، فرهاد مجيدي و سعيد بيات مطلق بنا به دلايل مختلف كاروان استقلال را در سفر به انزلي همراهي نمي كنند.
اين تيم با 20 بازيكن صبح روز آينده از هتل المپيك راهي بندر انزلي مي شوند.
تيم استقلال امروز در زمين شماره 2 ورزشگاه شيرودي تمرين كرد و طالب لو در اواخر تمرين با لباس شخصي در محل تمرين حاضر شد.
ميثم منيعي امروز دچار مصدوميت جزئي شد.
حميد شفيعي براي انجام تمرينات اختصاصي از بهمني، بدنساز تيم برنامه گرفت.
حجازي و حاجيلو، سرمربي و سرپرست استقلال از بازيكنان خواستند رأس ساعت 9 بامداد در هتل المپيك حاضر شوند.
  
    
       خبرگزاری فارس
 

سه شنبه 30/5/1386 - 20:6
کامپیوتر و اینترنت

مدير گروه مكانيك پژوهشكده علوم و صنايع غذايي خراسان رضوي گفت: براي نخستين بار در كشور دستگاه اتوماتيك ذبح شرعي گاو توسط محققين پارك علم و فناوري خراسان ساخته شد.

مهندس علي فائزيان گفت: استفاده از شوك الكترونيكي در عمل ذبح گاو منجر به لخته شدن خون و عدم تخليه آن از بدن حيوان مي‌شود.

وي اظهار داشت: اين امر اثرات منفي بر كيفيت گوشت دارد و در بعضي موارد مرگ حيوان را به دنبال دارد اما ساخت و استفاده از دستگاه جديد اين مشكل را در ساختار ذبح گاو كاهش داده است.

او در خصوص كارآيي اين دستگاه گفت: كار اصلي اين دستگاه مهار كردن گاو بدون شوك الكترونيكي است كه هم‌اينك از اين تكنيك در كشتارگاه‌هاي كشور استفاده مي‌شود.

وي ادامه داد: زماني كه گاو داخل فضاي بسته و تاريك اين دستگاه قرار مي گيرد از دريچه بطور غريزي گردن خود را بيرون مي‌كند و توسط اين دستگاه بدن و گردن حيوان بطور ثابت نگه داشته مي‌شود كه با چرخش مكانيكي گاو به صورت افقي آماده ذبح مي‌شود.

او با اشاره به اينكه تاكنون دو دستگاه اتوماتيك ذبح گاو در مشهد و همدان ساخته شده و به بهره‌برداري رسيده افزود: اين دستگاه در جشنواره خوارزمي برگزيده شد و جوايزي را هم دريافت نمود.

وي با اشاره به تلاش انجام شده براي بكارگيري اين دستگاه در كشتارگاه‌هاي صنعتي شهرهاي بزرگ كشور گفت: وزارت بهداشت درمان آموزش پزشكي در خصوص استفاده از اين دستگاه حساسيت ويژه‌اي ندارد و در اين راستا چندان تلاشي نمي‌كند.

مدير گروه مكانيك پژوهشكده علوم و صنايع غذايي خراسان افزود: اين در شرايطي است كه شوك الكترونيكي بر روي رنگ گوشت نيز تاثير مي‌گذارد.

وي در خصوص استقبال كشورهاي مسلمان ازاين دستگاه هم گفت: طي بازديد مسوولان سركنسولگريهاي كشورهاي همسايه مسلمان از جمله افغانستان و عربستان از پارك علم وفناوري خراسان استفاده از اين دستگاه را مورد نياز در كشورشان خواندند.  

     

        ایرنا

سه شنبه 30/5/1386 - 20:1
دعا و زیارت

حجت‌الاسلام محمدتقي فلسفي واعظ مشهور به سال 1286شمسي در تهران متولد شد.
محمدتقی فلسفی در 6 سالگي به دبستان توفيق رفت و به تحصيل صرف و نحو و مقدمات علوم ديني پرداخت و با پافشاري و اصرار مادر به منبر روي آورد.1 خود در اين باره مي‌گويد: «چون مادرم عاشق اباعبدالله الحسين بود به آرزوي خويش رسيد و مرا در مسير خطابه و منبر قرار داد».2

همزمان با نظارت شديد پدر به تحصيل درس پرداخت و 2 روز در هفته را به منبر مي‌رفت. اولين منبر را در سن 16­ 15 سالگي در مسجد فيلسوفها و در وصف مولا علي آغاز کرد.3

پدر وي آيت الله حاج شيخ محمدرضا تنکابني متولد رامسر با بزرگاني چون مرحوم سيدحسن مدرس و مرحوم آيت الله کاشاني مرتبط بود. همچنين در غائله انجمنهاي ايالتي و ولايتي وارد مبارزه با دولت شد و مادر وي طوبي خانم دختر مرحوم ابوالحسن تاجر اصفهاني ساکن تهران بود.4

حجت الاسلام فلسفي در 24- 23 سالگي با دخترعموي خويش ازدواج نمود.5

فلسفي اولين تجربه سياسي خود را در راستاي شعار قلابي جمهوريت که توسط رضاخان سرداده شده بود مرور کرد و همراه پدر و عمو در تحصن ميدان بهارستان به رهبري آيت الله مدرس شرکت داشت.

به رغم فشار مأموران رضاخان با کسب جواز عمامه از مرحوم آقا شيخ حسين يزدي دومين رويارويي سياسي خود را با نظام رضاخان تجربه نمود و با اخذ جواز از قيچي شدن لباس و عبا و پاره‌ شدن عمامه جلوگيري کرد.6

شبي از شبهاي سال  1316 شمسي و در منبر با اشاره به حادثه مسجد گوهرشاد ممنوع‌المنبر و از پوشيدن لباس روحانيت محروم گرديد. ليکن پس‌از 3 سال با آغاز جنگ جهاني دوم و عزل رضاخان از ممنوعيت خارج شد.7

فلسفي با شکل‌گيري حزب توده در ايران و درک ضرورت مبارزه با اين انحراف به مبارزه با اين گروه وابسته پرداخت. لذا توده‌ايها از وي کينه شديدي به دل داشتند و در همان دوران بود که چندين بار توسط حزب توده مورد سوءقصد قرار گرفت.8

وي به دستور آيت الله کاشاني 13 روز پس از تشکيل دولت غاصب اسرائيل در مسجد شاه مردم را به اعتراض عليه اسرائيل فراخواند.9

 از مهم‌‌ترين مبارزۀ وي در دهۀ 20 و 30 شمسي مي‌توان از 1- جلوگيري از تخريب مسجد مادرشاه و ساخت مسجد ارک. 2- الزامي کردن دروس تعليماتي ديني و از همه مهمتر مبارزه با بهائيت نام برد.

 وي در ماه مبارک رمضان سال 32 شمسي به افشاگري عليه بهائيت پرداخت. خود در اين خصوص مي‌گويد: «در سخنراني ماه مبارک رمضان ... راجع به بهائيت و موقعيت آنها در ايران صحبت کردم. فرداي آن ‌روز علم که وزيرکشور بود تلفني به من هشدار داد که: «آقاي فلسفي من اجازه نمي‌دهم که دربارۀ بهائيها اين چنين صحبت کنيد و امنيت را مختل نمائيد و موجب خونريزي شويد»! به او گفتم «مؤدب سخن بگوئيد والا گوشي تلفن را مي‌گذارم» او هم لحن صحبت را عوض کرد. من گفتم: «با لحني جدي به مسلمانان مي‌گويم هدف من آشکار ساختن گمراهي بهائيها است. مبادا مسلماني دست تجاوز بگشايد و بر روي يک بهائي سيلي بزند و اينکه موجب قتل و خونريزي گرديد».10

 سخنراني عليه بهائيها در مسجدشاه و پخش آن از راديو موج عجيبي در مملکت ايجاد کرد و مردمي که از دست آن فرقه ضاله ستم‌ ديده بودند به هيجان آمدند. حجت‌الاسلام فلسفي مي‌گويد" «برايم نقل کردند که در آن ايام حسين‌علا نخست‌وزير جديد براي معالجه به اروپا رفته بود به شاه تلگراف زده و گفته بود که عکس‌العمل مبارزه با بهائيان در اروپا خوب نيست، زيرا غربيها اعتراض مي‌کنند و مي‌گويند در ايران آزادي نيست».

 در ادامه فلسفي مي‌گويد که « روزي در نيمه ماه رمضان از طرف سرتيپ تيمور بختيار و سرلشگر علوي مقدم به من هشدار دادند که اعليحضرت امر فرمودند که به شما ابلاغ کنيم از ضديت و سخنراني عليه بهائيت دست برداريد ...».

با اين احوال فلسفي اين هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنانکه خودشان مي‌گويد: «خلاصه ما به مخالفتمان با بهائيها ادامه داديم. از طرف ديگر تعدادي از نمايندگان مجلس طرحي را آماده کردند که به موجب آن اين فرقه غيرقانوني اعلام شود و پيروان آن از ادارات اخراج شوند». 11

فعاليت فرقه بهائي توسط اداره کل سوم ساواک با دقت دنبال مي‌شد. ولي بهائيها بعد از حملات حجت‌الاسلام فلسفي و دستور شاه مبني بر تخريب حظيرة‌القدس مرکز بهائيان در ايران احساس خطر کردند و در پي آن ايادي، پزشک مخصوص شاه مدتي از ايران خارج شد. بهائيت جهاني اين تصور را داشت که ايران ارض موعود بهائيان به حساب مي‌آيد.12  

در نهايت آيت‌الله فلسفي مي‌گويد: «نتيجۀ مقاومت من تا پايان رمضان سال 34 راجع به بهائيها اين شد که شاه از من خشمگين شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پيامهاي آيت‌الله بروجردي قطع گرديد بلکه از سوي امام جمعه تهران ديگر براي سخنراني دعوت نشدم و پخش سخنراني‌هايم از راديو ممنوع شد».

مي‌توان گفت با اينکه بهائيت در طول اين سال‌ها ضربه خورد ولي آنچه آنها را از بين برد انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني بود.13 از ديدگاه امام، فرقه بهائي يک گرايش مذهبي نبود بلکه يک حزب سياسي بود که در گذشته مزدور و جاسوس انگليس بوده است.14 

آيت‌الله فلسفي در طول مبارزات خود مردم را به افشاي چهره رژيم آشنا کرد و از ياران امام محسوب مي‌شد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز عليرغم کبرسن همچنان در سنگر تبليغ به اداي وظيفه مشغول بود و در سال 1377 در سن 93 سالگي در اثر کسالت به جوار رحمت حق شتافت.15 وي در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسني در شهرري به خاک سپرده شد. از ايشان تأليفات بسياري در زمينه‌هاي گوناگون روانشناسي، ديني برجاي مانده که علاوه بر آنها تعدادي مقاله و سخنراني نيز از ايشان در کتاب اسرار خلقت به چاپ رسيده است.16

_______________________________

1 0 مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، زبان گوياي اسلام، ج 9، 1378، ص يازده.
2 . همان، ص سيزده.
3 . همان، ص يازده.
4 . همان، ص يازده.
5 . همان، ص سيزده.
6 . همان، ص چهارده.
7 . همان، ص 15.
8 . همان، ص 15 .
9 . مرکز اسناد تاريخ اسلامي، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفي، 1376، ص 190.
10 . همان، ص193- 190.
11 . همان، ص 197.
12 . مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، 1370، ص 374.
13 . خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفي، ص 199- 196.
14 . روزنامه جمهوري اسلامي، فروردين 1384، ش 7457، ص 12.
15 . حسين‌خادمي، ياران امام به روايت اسناد، مرکز اسنادانقلاب اسلامي، ج 19،ص 185.
16 . زبان گوياي اسلام، ص بيست و پنج.

 

    مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران - فریده شریفی

سه شنبه 30/5/1386 - 19:59
دعا و زیارت

 آيا وحي و دين با امور عقلي و به ويژه فلسفه ناسازگار است؟
 اگر اين‌گونه است، پس چگونه در حديثي آمده: «آنچه را كه عقل حكم دهد،شرع حكم مي‌دهد و آنچه را كه شرع حكم دهد، عقل نيز حكم دهد»؟ آيا دين و فلسفه دو منبع شناخت‌اند؟ يا مكمل‌اند؟ آيا مي‌توان با وجود فلسفه از دين بي‌نياز ماند و برعكس؟ مطلب حاضر با توجه به قرآن و سنت و آراي علماي مسلمان در اين باب بحث مي‌كند.

می‌توان برای ویژگی‌های وحی و رابطه آن با شناخت و فلسفه اسلامی دو منظر در نظر داشت:

منظر اول: رابطه وحی با معرفت اسلامی، رابطه‌ای ضروری برای انسان بوده و بی‌نیاز از توضیح است. به این دلیل که ادراکات عقلی انسان از نظر توانایی و قدرت- برای تحلیل و دریافت مفاهیم و دریافت مفاهیم مربوط به مبدأ و معاد و شئون نفس و عقل- بسیار محدود است.

 بنابراین به باب دیگری برای معرفت که همانا وحی است نیاز خواهد داشت. شیخ‌الرئیس- ابوعلی سینا- وجود پیامبر را برای انسان- برای بنیان نهادن اساس زندگی انسانی- ضروری می‌داند. زیرا عمل به دستورات خداوند تعالی، نیازمند وجود پیامبر و تأیید معجزات اوست تا به انسان خبر رسد که دارای خالقی یکتا بوده که بر نهان و آشکار، آگاه است و اطاعت از او- و معاد به سوی او- واجب و ضروری است.

 قرآن کریم نیز به غایت معرفتی وحی- که از آن به حجت تعبیر می‌شود- تصريح كرده است: «وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّی نَبعَثَ رَسُولاً» (اسراء15)شأن وحی- از آنجا که از سر عصمت و صواب به ائمه بر حق می‌رسد- تحکیم و ارائه شناخت حقیقی و عقلانی و تکمیل و احیاء و ارشاد آن است: «اللهُ وَلِيُّ الَّذيِنَ آمَنُوا يُخرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ»(بقره257) این نور، همان نور هدایت و معرفت حقیقی است.

همین نیاز انسانی بوده ‌است که وحی بدان توجه کرده و بعثت خاتم انبیاء (ص) را با آن مرتبط نموده است: «الَّذِي عَلَّمَ بِالقَلَمِ، علَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعلَمْ» (علق، 4-5)
وحی و تفسیر آن، الهام بخش فیلسوفان مسلمان در شناخت عقلی بوده تا به یک منشأ واحد- هرچند با ابزار گوناگون- ارجاع نمایند.

منظر دوم: اهتمام ویژه‌ای است که ما در تمام نحله‌های گوناگون فلسفی- از قبیل مشائی، اشراقی، صدرائی و غیره- در جمع بین دین و فلسفه و داده‌‌های عقلی (عقیده و شریعت)- و تاکید بر جمع آنها- ملاحظه می‌نمائیم.

 ابن‌رشد تمام تلاش خود را مصروف اعلان سازگاری کامل بین شریعت و عقل نمود.ابن‌سینا نیز- با وجود این که استدلال عقلانی نداشت- نهایتاً به خاطر تصریح شریعت به معاد جسمانی، به آن ایمان آورد. صدرالمتألهین شیرازی نیز از این مسلک پیروی می‌کند، جايی که می‌گوید:«احکام شریعت حقه الهی در سازگاری با معارف یقینی ضروری است و قوانین فلسفه واقعی هرگز نمی‌توانند با کتاب و سنّت مطابق نباشند».

 علامه طباطبائی در این مورد چنین می‌گوید:«حکمتی که در نفس استقرار نیابد و به پیروی و انقیاد از شریعت منجر نشود، اصلاً حکمت نیست.»

بارزترین ویژگی وحی در فلسفه و منظومه معارف اسلامی، تجلی شدید آن در ایمانی بودن آن و مبارزه با مخالفین وحی- و سعی در تطابق با وحی- است  و همان طور که ملاحظه کردیم، فیلسوفان مسلمان کوشش‌های بسیاری در راستای ارائه تفسیری عقلانی از وحی و نبوت برای ایجاد یک وحدت معرفتی- و مستند بر مرجعیت واحدی به نام توحید- از خود نشان دادند.

ما در ادامه، تأثیرات وحی را در آینه تعالیم قرآنی و نبوی و ولایت- تعالیم ائمه اهل بیت، علیهم السلام- پیگیری خواهیم كرد.

تعلیم قرآنی
قرآن کریم به قضایای فلسفی مهمی که پیرامون مسئله انسان و وجود و خالق است پرداخته و در این راستا صرفاً به طرح مسائل اکتفا ننموده، بلکه با روش استدلالی و برهان عقلی سعی در انتقال آموزه‌های تشریعی برای زندگی و ارائه قواعد کلی و تبیین واجبات و محرمات کرده است، سپس ارزش‌های اخلاقی را در عرصه فرد و خانواده و نظام اجتماعی و مسئله امامت و رهبری ارائه نموده است.

قرآن همچنین از اندرزهای تربیتی و پندهای تاریخی نیز- در خلال سیره و جهاد انبیاء و مرسلین- غافل نبوده و بر قضیه مبدأ و معاد انسان و تشریح مفصل عوالم آخرت- و جزئیات آن از قبیل حشر و حساب و صراط و جنت و نار- تأکید بسیار داشته است:
خداوند در قضیه شناخت خدای سبحان و توحید چنین می‌فرماید: «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ، اللهُ الصَّمَدُ، لَمْ يَلِدْ، وَلَمْ یُولد ولَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.» (توحيد) همچنین می‌فرماید: «لَيسَ کَمِثلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ»( شوري،11)  و در قضیه خلق انسان چنین می‌فرماید: «إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلمَلائِکَةِ إِنُّي خَالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينِ»(ص،71)  و در قضیه آخرت و غایت و هدف آن می‌فرماید:  «يَوْمَ تُبَدَّلُ الأرْضُ غَيرَ الأرْضِ وَالسَّمَوَاتُ وَبَرَزُوا للهِ الوَاحِدِ القَهَّارِ»(ابراهيم،48)
همچنین خداوند به بعثت انبیاء و رسل و هدف آن چنین اشاره می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأمِّيِّينَ رَسُولاً مِنهُمْ يَتلُو عَلَيهِمْ آياتِهِ وَيُزَکِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَالحِکمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ»(جمعه،2)

و این گونه به تفکر برای وصول به حق دعوت می‌نماید:  «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للهِ وَفُرَادَی ثُمَّ تَتَفَکّشرُوا مَا ِّصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ» (سبا،46)

این آیات در اسلام مجموعه‌ای اساسی و گنجینه‌ای معرفتی را تشکیل داده که بی‌تردید نقش غیر قابل انکاری در اندیشه اسلامی از خود به جای نهاده است.

وحی سه مسئله جدید را به صورت اساسی ارائه کرده است.نخست: رؤیت واقعی غایت واقعیت. قرآن کریم-  در برابر مثل افلاطونی که بنیان مسیحیت اولیه را شکل می‌دهد و نیز حس‌گرایی دموکریتوس- کلمه توحید «لااله الا الله» را- به منزله مسئله‌ای بنیادین در معرفت اسلامی- قرار می‌دهد.

 دوم: نتیجه دیدگاه توحیدی این است که قانون و عمل، هر دو مظهر خارجی عقیده می‌شوند، یعنی قانون، ظاهر و ایمان، باطن است و هیچ نوع پیوندی بین این دو وجود ندارد و انسان می‌تواند از طریق ایمان- به صورت ارادی- به سوی خداوند سبحان هدایت شود:  «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاَتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (نور،41)سوم: رابطه بین مطلق و سرمدی با پیامبر و تاریخ ... و به عبارت دیگر علت بین ثابت و متغیر است. قرآن کریم- از آن رو که کلام خداوند سبحان است- انسان را در مقطعی از زمان با راه ابدیت آشتی می‌دهد.

چنین است که قرآن، بنیانگذار شناختی متمایز در اسلام است که نظیر آن را در رسالات یهودیان و مسیحیان- و نیز در افکار فلسفی پیشین- سراغ نداریم.

اما هانری کوربن معتقد است که کتاب مقدس، نمونه فرهنگ معنوی معینی است که نوعی اسوه فلسفی محسوب می‌شود. در وجود مسائل روحی مشترک بین اسلام و مسیحیت تردیدی نیست اما در عین حال برخی اختلافات عمیق نیز وجود دارد.

ظاهراً کلیسا در مسیحیت، نوعی سلطه جبری داشته است که به نوعی عقاید را به سوی جمود و تسلط برده که ما این را در اسلام شاهد نیستیم، تفسیر وحی به نحو نزدیکی با شریعت و حقیقتی که یک معنای روحی دارد استمرار یافته و به همین نحو نیز بعثت انبیاء و شرایع متعدد آنها تفسیر شده است.

پیشرفت در راه حقیقت نیازمند وجود پیامبرانی است که حامل اسرار حقیقت باشند تا این که از راه علم امامت نیز استمرار یابد، تعالیم ائمه در تفسير قرآنی و تامل فلسفی- به مانند مکمل یکدیگر- عمل می‌کنند.

در حدیثی از امام صادق آمده است که در کتاب خداوند- قرآن- چهار امر وجود دارد؛ عبارات و اشارات و لطائف و حقائق. عبارات (ظاهر نص) از آن عوام است و اشارات از آن خواص، لطائف یعنی معانی پنهان، از آن اولیاء و حقائق یعنی عقائد روحانی از آن پیامبران خداست.
تأویل روحانی قرآن، یکی از شیوه‌های تامل فلسفی در اسلام را تشکیل می‌دهد، اما این به معنای بی‌نیازی از تعالیم امامان- که با فاعلیت در وحی در تفکر عقلی و فلسفی مسلمانان تأثیرگذار بوده‌اند- نیست.همانا قرآن کریم در ابتدا به مسئله اولی و بدیهی اشاره می‌کند که در تعلق به اندیشه انسانی استمرار مي‌یابد و از آن مدد می‌گیرد. خداوند می‌فرماید:  «هَلْ يَستَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذينَ لاَيَعْلَمُونَ». (الزمر،9)

می‌توان بیش از سیصد آیه برشمرد که مشتمل بر تاکید بر تفکر و تعقل و تبیین و بعضی از استدلال‌های عقلانی است که انبیاء برای اثبات آن یگانه حقی، که مردم را به سوی آن فرا می‌خوانند، می‌کوشند. مثلاً خداوند می‌فرماید: «قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللهِ شَکٌ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ و َالأرْضِ». (ابراهيم،10)

اندیشه در ذات خود حقیقت است، یعنی در منطق قرآن، ایمان بدون تعقل جایی ندارد زیرا در آن امری را نخواهیم یافت که خداوند سبحان بدون تعقل آن را از ما خواسته باشد، بلکه حتی امور تشریعی که در مقام عمل، مطلوب- و عقل، مجالی برای وصول به علل آن ندارد- به نحو استدلالی توسط قرآن عرضه شده است.

قرآن در رابطه با سعادت و شقاوت و سود و زیان سه راه پیشنهاد می‌کند: برهان، موعظه و جدل. برهان مبتنی بر مقدمات حقیقی و یقینی برای استنتاج حقایق واقعی است، موعظه، نتیجه گرفتن از امور ارشادی- که در آن گمان سود و زیان می‌رود- می‌باشد و جدل، تحصیل بایسته‌ها و داده‌های عقل عملی است: «ادْعُ إِلَی سَبِيلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَة وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتّي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل،125)

تقوا در عرصه شناخت طریق مستقلی به شمار نرفته است بلکه به عنوان روشی برای بازگرداندن نفس از انحراف به صراط مستقیم فطری- توسط تحقیق در اعتدال قوای مختلف نفس و منع آن از افراط و تفریط و پیروی از قوه شهوت یا غضب که مانع از پیروی از حق و سرسپردگی به خسران می‌شود- در نظر گرفته می‌شود: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقوَاهَا» (شمس،7-8)

بله در این رویکرد به تفکر عقلی که ارائه شد حقیقت دیگری را می‌بینیم که به ولایت الهی- که برای انسان باب شناخت را از سوی خداوند می‌گشاید- تعلق دارد.از پیامبر نیز روایت شده است: « لولا تکثیر في کلامکم و تمریج في قلوبکم لرأیتم ما أری ولسمعتم ما اسمع».
سؤالی که در این جا مطرح می‌شود نحوه ارتباط وحی و عقل- و قدرت و صلاحیت مستقل عقل برای هدایت انسان به سوی حق- است.

همانا هدایت به سوی حق یعنی رسیدن آشکار به او- و نه صرف ارائه طریق- و این امر به غیر از هدایت بی‌واسطه خداوند تعالی میسر نیست:«أَفَمَنْ يَهْدی أِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ يَهِدِّي أِلاَ أَنْ يُهْدَی فَمَا لَکُمْ کَيْفَ تَحْکُمَونَ».(يونس،25)

از توصیف خداوند اینگونه بر می‌آید که چنین کسی اصلاً هدایت‌پذیر نیست و این طبعاً هدایت نیست. عنایت الهی شامل هدایت تمام انواع کائنات- تا مرحله کمال شایسته آنها- می‌شود و انسان به عنوان موجودی صاحب فکر، تلاش می‌کند که  در زندگی به سوی سعادت حرکت کند و ناگزیر است که در اجتماعی زندگی کند که دارای قوانینی باشد و (این قوانین)  ضامن رسیدن او به این هدف است.

 عقل هرچند می‌تواند تمایز بین خیر و شر را تشخیص دهد، اما ناچار است تا به نوع دیگری از آگاهی- ازقبیل معارف و قوانین- که خداوند آنها را افاضه می‌کند و از بین برنده این اختلافات و ضامن سعادت و کمال (او) می‌باشد روی آورد، این آگاهی همانا وحی است و انسان متکفل آن، پیامبر نام دارد.

همین روش عقلی است که حدود عقل را- با استفاده از آیه قرآنی مذکور- تبیین می‌کند. اما این همچنین به معنای لغو نقش عقل در هدایت نیست بلکه بدین معنا است که هدایت دارای نوعی مقدمات اختیاری است که انسان آنها را به‌کار می‌گیرد، عقل منشأ اختیار است و بهترین اختیار رسیدن به هدایت است و بدترین اختیار رسیدن به گمراهی است.

شيخ‌علی جابر - ترجمه فاطمه هاشمی - همشهری آنلاین
  
     
       
   
 

سه شنبه 30/5/1386 - 19:54
سياست

هاله اسفندياري متهم به براندازي نرم، دقايقي پيش با توديع وثيقه 300 ميليون توماني از زندان آزاد شد. 

هاله اسفندیاری


 
مدير زندان اوين با اعلام اين خبر افزود: هاله اسفندياري پس از طي مراحل قانوني و سپردن وثيقه دقايقي پيش از زندان آزاد شد.

 
    خبرگزاری فارس

سه شنبه 30/5/1386 - 19:46
دعا و زیارت

در شيعه اصل عدل يكی از اصول دين است. در مقدمه كتاب عدل الهی آمده است كه اصل عدل در فرهنگ اسلامی تقسيم می‏شود به عدل الهی و عدل انسانی. عدل الهی تقسيم می‏شود به عدل تكوينی و عدل تشريعی. عدل انسانی نيز به نوبه خود تقسيم می‏شود به عدل فردی و عدل اجتماعی. عدلی كه از اختصاصات مذهب شيعه شمرده شده است و به همين دليل و همين معنی جزو اصول دين در مذهب شيعه قرار گرفته است، عدل الهی است و اين نوع از عدل است كه در متن جهان بينی اسلامی واقع می‏شود. عدل الهی يعنی اعتقاد به اينكه خداوند، چه در نظام تكوين و چه در نظام تشريع، به حق و عدل رفتار می‏كند و ظلم نمی‏نمايد. علت اينكه اصل عدل‏ يكی از اصول در مذهب شيعه قرار گرفت، ايناست كه گروهی در ميان مسلمين پيدا شدند كه آزادی و اختيار انسان را انكار كردند. آنها درباره قضا و قدر الهی نوعی اعتقاد پيدا كردند كه با آزادی انسان بكلی منافی بود. آنها اصل علت و معلول و سبب و مسبب را در نظام كلی جهان و در نظام رفتار انسان انكار كردند و معتقد شدند كه قضای الهی مستقيما و بلاواسطه عمل می‏كند، بنابراين آتش نمی‏سوازند بلكه خدا می‏سوزاند، مغناطيس به هيچ وجه تأثيری در جذب آهن ندارد بلكه خدا مستقيما آهن را به طرف مغناطيس جذب می‏كند، انسان كار خوب يا بد نمی‏كند بلكه خدا مستقيما كارهای خوب و بد را در پيكر انسان انجام می‏دهد.
اينجا بود كه مسئله مهمی طرح شد و آن اينكه اگر نظام علت و معلول بی‏حقيقيت است و اگر انسان خودش نقش واقعی در انتخاب كارهايش ندارد، پس تكليف پاداش و كيفر فردی چه می‏شود ؟ چرا خداوند به برخی مردم پاداش می‏دهد و آنها را به بهشت می‏برد و برخی ديگر را كيفر می‏دهد و به جهنم می‏برد، در صورتی كه هم كار خوب را خودش انجام داده است و هم كار بد را ؟ كيفر دادن افراد انسان در حالی كه كوچكترين اختيار و آزادی از خود نداشته‏اند ظلم است و برخلاف اصل قطعی عدل خداوندی است.
عموم شيعه و گروهی از اهل تسنن كه " معتزله " ناميده می‏شوند، با استناد به دلايل قطعی عقلی و نقلی، مسئله مجبور بودن انسان را و اينكه قضا و قدر الهی در جهان به طور مستقيم عمل می‏كند، نفی كردند و آن را منافی اصل عدل شمردند و از اين رو به " عدليه " معروف شدند. از اينجا معلوم می‏شود كه اصل عدل هر چند يك اصل الهی است، يعنی مربوط است به يكی از صفات خدا، اما يك اصلانسانی نيز هست، زيرا مربوط است به آزادی و اختيار انسان. پس اعتقاد به اصل عدل در ميان شيعه و معتزله يعنی اعتقاد به اصل آزادی انسان و مسئوليت انسان و سازندگی انسان.
پرسشی كه در مورد عدل الهی - غالبا خصوصا در عصر ما - اذهان را به خود متوجه می‏سازد در مورد برخی نابرابريهای اجتماعی است. می‏گويند چگونه است كه برخی از افراد، زشت و برخی زيبا، برخی سالم و برخی بيمار،
برخی افراد مرفه و متمكن و برخی تهيدست و نيازمندند ؟ آيا اين نابرابريها برخلاف اصل عدل الهی نيست ؟ آيا لازمه عدل الهی اين نيست كه همه افراد از نظر ثروت، عمر، فرزندان، مقامات اجتماعی، شهرت و محبوبيت متساوی باشند و هيچ گونه تفاوت و اختلافی در كار نباشد ؟ آيا مسئول اين نابرابريها جز قضا و قدر الهی چيز ديگری می‏تواند باشد ؟
ريشه اين سؤال و اين ابهام دو چيز است :
یكی عدم توجه به كيفيت جريان قضا و قدر الهی. سؤال كننده خيال كرده‏
است قضا و قدر الهی مستقيما عمل می‏كند (رجوع شود به كتاب انسان و سرنوشت)، مثلا ثروتها مستقيما بدون وساطت هيچ سبب و عاملی از خزانه غيب الهی حمل می‏شود و به در خانه مردم‏ تقسيم می‏شود و همچنين سلامتها، زيبایيها، قدرتها، مقامها، محبوبيتها، فرزندان و ساير موهبتها. به اين نكته توجه نشده است كه هيچ نوع روزی‏ای-  چه مادی، چه معنوی - مستقيما از خزانه غيب تقسيم نمی‏شود، بلكه قضای‏ الهی، يك نظام به وجود آورده است و منشأ يك سلسله سنتها و قانونها شده است، هر كسی هر چه بخواهد بايد از مجرای همان نظام و همان سنتها و قانونها بخواهد.
ريشه دوم اين اشتباه عدم توجه به مقام و موقع انسان به عنوان يك موجود مسئول و تلاشگر برای بهتر كردن زندگی خود و مبارزه با عوامل طبيعت از يك طرف، و مبارزه با عوامل سوء اجتماعی و بدكرداريها و ستمگريهای افراد انسان از طرف ديگر است.
اگر در جامعه های برخی نابرابريهاست، اگر برخی منعم‏اند و كشتی كشتی نعمت را در اختيار دارند و برخی مفلس و با دريا دريا محنت دست به‏ گريبان‏اند، اين قضای الهی نيست كه مسئول آن است، بلكه اين انسان آزاد مختار و مسئول است كه مسئول اين نابرابريهاست.   

   


منبع : جهان بينی توحيدی جلد دوم متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

سه شنبه 30/5/1386 - 19:42
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته