• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1009
تعداد نظرات : 155
زمان آخرین مطلب : 5299روز قبل
دانستنی های علمی

 يک‌ پديده‌ نادر در شهر قزوين‌، مرغي‌ ‌ هم‌ قدقد مي‌ کند وهم‌ قوقولي‌ قو قو. ‌

حسن‌ بيگي‌ صاحب‌ اين‌ مرغ‌ مي گويد‌: ‌ ‌9‌ سال‌ پيش‌ اين‌ مرغ‌ را زماني‌ که‌ جوجه‌ بوده‌ خريده‌ و تا پارسال‌ هم‌ از اين‌ مرغ ‌ ‌85‌ جوجه‌ گرفته‌ ولي‌ الان‌ نزديک‌ به‌ يکساله‌ که‌ ديگه‌ تخم‌ نمي گذارد و دو سالي‌ هم‌ هست‌ که‌ صداي‌ خروس‌ درمي آورد‌ و صبح ها موقع نماز و طلوع‌ آفتاب آواز مي خواند.‌

‌ صاحب‌ اين‌ مرغ‌ گفته است:‌ متوسط عمر مرغ‌ ها ‌7‌ سال است‌ ولي‌ اين‌ مرغ‌ ‌9‌ سال‌ و ‌3‌ ماه‌ سن دارد‌ وبعد از ‌7‌ سالگي‌ روي‌ پاهاش‌ چنگک‌ درآوده‌ وپرهاي‌ سينه اش‌ هم‌ سفيد شده‌ است.  

       خبرچین

 

             

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:30
بیماری ها

images/20070822/cancer.jpgچندي پيش به عنوان جالبي در ستون خبرهاي علمي برخورديم. تشخيص سريع سرطان با آزمايش يک سي سي خون!
اصل خبر آن است که پژوهشگران دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين موفق شده اند تا به روش نويني براي تشخيص سريع نوعي از سرطان پوست دست يابند. در اين روش با استفاده از حداقل يک سي سي خون و پس از آناليز خون به روش ميکرواسپکتروسکوپي، سالم يا ناسالم بودن خون مشخص مي شود. به اين بهانه با دکتر محمدرضا خانمحمدي، عضو هيات علمي دانشگاه بين المللي امام خميني ره به گفتگو نشسته ايم.

اصولا سرطان پوست به چند دسته تقسيم مي شوند و شيوه هاي تشخيص کدامند؟
سرطان سلولهاي بنياني (BASAL CELL CARCINOMA) شايع ترين نوع سرطان پوست به شمار مي آيد و در مقايسه با ديگر اشکال سلولهاي سرطاني پوست خطر کمتري دارد. سرطان سلولهاي بنياني که در پايه اپيدرم (لايه خارجي پوست) قرار دارند، سرعت رشد کم و آرام دارد و بندرت گسترش مي يابند.
سبب شناسي سرطان سلولهاي بنياني پوست عبارت است از: در معرض تابش نور شديد آفتاب قرار گرفتن بدن ازجمله صورت، گوشها، گردن، سر، شانه ها و پشت، تماس با مواد شيميايي مانند آرسنيک و مواد راديو اکتيو، جراحت هاي باز، سوختگي، خالکوبي و واکنش هاي حساسيتي به واکسن. امروزه روشهاي متعددي براي بررسي بافت پوست و تشخيص احتمال سرطان در آن وجود دارد. شاخص ترين روش تشخيص، مبتني بر بررسي هاي پاتولوژيکي است.
در کل 3 نوع عمده سرطان پوست وجود دارد که نادرترين آنها خطرناک ترينشان است. تشخيص اوليه و سريع مي تواند از عوارض بسيار خطرناک سرطان هاي پوست جلوگيري کند. معاينات منظم و ساده مي تواند در اين راه بسيار موثر باشد؛ چون اگر سرطان هاي پوست در مراحل اوليه تشخيص داده شوند تقريبا صددرصد قابل درمان هستند.
دقيق ترين راه تشخيص سرطان پوست، بيوپسي يا نمونه برداري از بافت مورد نظر است. با بيوپسي ها که عمدتا با تيغ جراحي و تحت بي حسي موضعي صورت مي گيرد مي تواند به طور دقيق نوع و شدت بدخيمي تومور را تشخيص داد. معاينات منظم ساده بويژه در افرادي که سابقه ابتلا به سرطان پوست را دارند، مي تواند پزشک را به احتمال آغاز يک تومور پوستي مشکوک کند. در اين صورت با انجام بيوپسي معمولا تشخيص قطعي و درمان آغاز مي شود. مطالعات اخير درخصوص روشهاي پيشرفته هيستولوژي و سيتولوژي نتايج شايان توجهي به دست داده است. ليکن پژوهش در جهت تشخيص بموقع سرطان براي درمان آن از اهميت ويژه اي برخوردار است.

از ميان اين روشها نمونه گيري و طبقه بندي خون افراد چه مزيتهايي دارد؟
مطالعه براساس نمونه گيري خون موجب تسريع در زمان آماده سازي نمونه مي شود. در روشهاي پاتولوژيکي معمولا نمونه بافت پس از تهيه مي بايد مسيري نسبتا طولاني را براي تثبيت ، ضدعفوني سازي و رنگ آميزي طي کند. در روشهاي مبتني بر پاتولوژي بايد نمونه بافت پس از رنگ آميزي و تثبيت براساس روش مطالعه ميکروسکوپي بررسي شود تا احتمال بروز سرطان مشخص گردد. ليکن برخي مواقع مشاهدات ميکروسکوپي از کيفيت لازم براي قضاوت درخصوص سالم يا سرطاني بودن بافت برخوردار نيست.
از سوي ديگر، احتمال بروز آسيب به بافت حين مراحل آماده سازي از معايب روشهاي رايج است. بنابراين، صرف زمان طولاني براي تهيه نمونه بافت که حتي در برخي مواقع موجب گسترش پارامترهاي سرطاني در سطح بافت مورد مطالعه يا بافتهاي مجاور آن مي شود، ضرورت بررسي و مطالعه درخصوص روشي که علاوه بر کاهش مخاطرات ناشي از نمونه برداري بافت، از صحت و دقت لازم درخصوص تشخيص نمونه هاي سالم و سرطاني و تفکيک اين دو نوع از يکديگر برخوردار باشد، بسيار حايزاهميت است.
البته ذکر اين نکته ضروري است که روشهاي مبتني بر پاتولوژي از دقت و صحت بسيار مطلوبي برخوردارند و در حال حاضر به عنوان استاندارد طلايي در بررسي و تشخيص سرطان به کار مي روند. روش نمونه گيري خون براساس اين اصل که تعامل بين بافت و محيط مجاور آن (خون، لنف و...) يک تعامل مستقيم است و تغيير در سيستم بيوشيميايي يک بافت تاثير مستقيمي روي ساختار مجاور آن دارد طراحي شده است.
خون نسبت به بافت يک محيط همگن است که تهيه نمونه آن بسيار ساده تر از بافت است. بويژه اگر بافت مورد مطالعه از اعضاي دروني بدن باشد. عدم نياز به مراحل آماده سازي دشوار و زمان بر در مطالعه خون، ارزش متدهاي بر پايه آناليز خون را دوچندان مي سازد.

تست تشخيص سرطان از طريق خون بر چه اساسي است و طي چه مراحلي و چگونه به شناسايي بيماري فرد کمک مي کند؟
در تشخيص سرطان براساس مطالعه نمونه هاي خون، ابتدا حدود 1 - 2 ميلي ليتر از فرد نمونه گيري مي شود. براساس اهميت جلوگيري از انعقاد نمونه ها از EDTA استفاده مي شود. يکي از روشهاي مطالعاتي بسيار مرسوم در آزمايشگاه هاي شيمي تجزيه، طيف سنجي مادون قرمز است. اين نوع طيف سنجي براساس جذب امواج در ناحيه مادون قرمز مياني (cm - l4000 - 400) از سوي گروههاي عاملي موجود در نمونه، طيفي به دست مي دهد که به دليل جذب اختصاصي گروههاي عاملي مختلف در نواحي موجي خاص به صورت اثر انگشتي قابليت شناسايي گونه مورد مطالعه را فراهم مي کند.
مطالعات تيم تحقيقاتي ما از سال 2001 نشان مي دهد شاخص ترين پيامهاي مربوط به گونه هاي بيوشيميايي موجود در سيستم بدن انسان در ناحيه cm - l2000 - 900 بروز مي کنند. در ميان پيامهاي مختلف مربوط به ترکيبات بيولوژيکي موجود در بدن، مطالعات طيف سنجي نشان داده است که طي فرآيند سرطاني شدن يک بافت تغييرات فراواني در جذب مربوط به پيامهاي آميد I و II ترکيبات پروتئيني رخ مي دهد.
بنابراين در پژوهش هاي تيم تحقيقاتي ما نيز تمرکز روي مطالعه تغييرات پيامهاي مربوط به آميدها قرار گرفت. مشاهده شد که در نمونه هاي خون افراد مبتلا به سرطان شدت اين پيامها در مقايسه با افراد سالم متفاوت است. بنابراين با اين مشاهدات فرآيند تدوين يک روش علمي براي تفکيک نمونه هاي سالم از سرطاني آغاز شد.

 

نورخورشيد عامل ايجاد سرطان پوست

بيشتر افراد مبتلا به سرطان پوست بيش از 50 سال سن دارند. کودکاني که در معرض تابش بيش از حد نور خورشيد قرار مي گيرند، بيشتر در خطر ابتلا به سرطان پوست هستند.
در برخي نژادها مثل نژاد سفيد، ابتلا به برخي انواع سرطان پوست بيشتر گزارش شده است. البته برخي عوامل ژنتيک و ارثي هم در احتمال ابتلا به سرطان پوست مثل ساير سرطان ها موثر هستند. در عين حال احتمال ابتلا به سرطان پوست با توجه به تخريب وسيع لايه ازن در اطراف کره زمين به شکل چشمگيري افزايش يافته است

بيشتر مطالعات اسپکتروسکوپي انجام شده در زمينه بررسي بافتهاست و صرفا پس از مشاهده اختلاف در شدت جذب پيامها در نمونه هاي سالم و سرطاني ، پايان پذيرفته است. تيم تحقيقاتي ما براي اعتباردهي روش مطالعاتي خود تلاش کرد تا با بهره گيري از روشهاي کمومتريکس که عبارت است از کاربري تکنيک هاي پيشرفته آماري در حصول صحت و دقت در انجام آناليزهاي مختلف (در اينجا تفکيک نمونه هاي سالم از سرطاني) به نتايج قابل اطمينان ، با صحت و دقت مناسب دست يابد. ضمن اين که پيشگويي نمونه هاي مجهول نيز براساس نرم افزارهاي مجهز به اين تکنيک ها انجام مي پذيرد.
همان طور که اشاره شد، روش اسپکتروسکوپي مادون قرمز تبديل فوريه (FTIR) با کمک ميکروسکوپ مادون قرمز و استفاده از تکنيک بازتابش کلي پخش شده (ATR) براي ايجاد امکان مطالعه کمي پيامها به کار گرفته شد. براي طيف گيري از نمونه هاي خون کمتر از 2 دقيقه زمان مورد نياز است. در روش کمومتريکس رايانه اي براي هر پيام در هر ناحيه موجي ، براساس شدت ، کيفيت و اثر نهايي آن در شکل گيري پيام کلي ، فاکتور ضريبي در نظر گرفته مي شود.
سپس پيام گونه مجهول براساس فاکتور پيام مشابه خود در نمونه هاي استاندارد سنجيده شده و در يک طبقه قرار مي گيرد. در اين طرح 2 طبقه کلي: 1- سالم و 2- سرطاني در نظر گرفته مي شود که تلاش مي شود نمونه هاي هر طبقه تا حد ممکن به هم نزديک و فاصله دو طبقه از يکديگر ماکزيمم باشد. اين فاصله ، پارامتري آماري است که نزديک بودن نمونه هاي يک طبقه به يکديگر معياري از توانمندي روش در يکسان ديدن گونه هاي مشابه است (دقت روش) و دور بودن دو طبقه از يکديگر نيز معياري از توانمندي روش در جداسازي گونه هاي متفاوت (صحت روش ) است.

آزمايش مورد بحث در چه مرحله از بيماري قادر به شناسايي فرد بيمار است؟
نمونه هاي مورد استفاده در تدوين مدل کاليبراسيون و نمونه هاي مجهول مورد استفاده در مرحله پيشگويي ، از مراحل مختلف بيماري انتخاب شده بودند و تفکيکي از نظر مرحله پيشرفت بيماري صورت نگرفت. يکي از گامهاي بعدي تيم تحقيقاتي ما در مطالعه نمونه هاي خون براي تشخيص سرطان ، امکان طبقه بندي نمونه ها براساس مرحله پيشرفت بيماري و مطالعه اثر جنسيت و سن افراد در نتايج بررسي نمونه هاي خون آنها خواهد بود. صحت داده هاي حاصل در تشخيص خون افراد سالم يا سرطاني بالغ بر 97 درصد، خطاي ناشي از پيشگويي کمتر از 0.004 درصد است. حساسيت روش و گزينش پذيري آن هم به ترتيب 94.4 درصد و 100 درصد بوده است.

چرا از اين نوع شيوه صرفا براي تشخيص نوعي از سرطان پوست استفاده مي شود؟ آيا اين بافت خوني در اين نوع بيماري بيشتر دستخوش تغيير مي شود؟
اين روش ابتدا براي مطالعه کلي نمونه هاي خون افراد سالم و سرطاني به کار گرفته شد. تکينيک کمومتريکس مورد استفاده در آن آناليز تفکيک خطي (LDA) بود که موفق شد با دقت بالغ بر 90 درصد نمونه هاي سالم را از سرطاني تشخيص دهد. نکته حايزاهميت اين است که در تمام اعضاي مورد استفاده در اين پژوهش فرآيندي شايع به نام متاستاز که عبارت است از گردش سيستم سرطان (سلول يا اجزاي آن) از طريق محيطهاي ديگري مثل خون يا لنف رخ مي دهد.
فرآيند متاستاز موجب ورود اين عوامل سرطاني به درون خون و انتقال آن به ديگر نواحي بدن مي شود. بنابراين امکان مطالعه دقيق بالاتر مي رود. سپس با توجه به اين که در BCC احتمال متاستاز تا حدود 0.5 درصد کاهش مي يابد، اين نوع سرطان انتخاب شد تا خطاي احتمالي روش و معايب آن مشخص شود. مطالعات اخير نشان مي دهد که همانند ديگر سرطان ها کيفيت اجزاي بيوشيميايي از نوع پروتئين و نوکلئيک اسيدها طي بروز و پيشرفت BCC تغيير مي يابد.
از سوي ديگر، با توجه به تعامل مستقيم بافتهاي بدن با جريان خون و احتمال بروز اين تغييرات در بافت خون ، با وجود عدم استفاده از احتمال بروز متاستاز، امکان طبقه بندي نمونه ها فراهم شد. همان طور که قبلا ذکر شد فاز مقدماتي اين طرح در سال 2000 آغاز شد و زماني که تيم ما در حال جمع بندي داده اي حاصل از روش براي ارسال مقالات به ژورنال هاي معتبر بين المللي بود، مطالعات و بررسي از طريق سايتهاي اينترني نشان داد که از حدود 1.5 سال پيش ، طرحهايي آغاز شده است که در آنها تلاش مي شود با کمک مطالعه خون ، BCC شناسايي شود.

اين روش در مقايسه با روش پاتولوژي چه برتري هايي دارد؟
کاهش زمان نمونه برداري ، سهولت نمونه گيري ، نياز نداشتن به روشهاي جراحي ، حذف مخاطرات ناشي از تکه برداري بافت ، سرعت آماده سازي نمونه توام با داده اي با صحت و دقت بالا.

آيا طرح شما در ژورنالهاي معتبر بين المللي نيز به چاپ رسيده است؟
همان طور که اشاره شد، اولين طرح تحقيقاتي ، مطالعه نمونه هاي خون از طيف گسترده اي از سرطان ها بود که مقاله اي از آن در ژورنال Cancer Investigation در شماره 6 سال 2007 منتشر مي شود. فاز بعدي مطالعه خون افراد سالم و مبتلا به BCC بود که در Journal of Cancer Research & Clinical Oncology به عنوان: Original Article (1007/s00432-007-0286-x و DOI (10در 17 جولاي 2007 منتشر شده است. طرحي درخصوص مطالعه سينتيکي تغييرات خون در حين سرطان سينه انجام شده است که مقاله اي از آن در (Technology for Cancer Research and Treatment) TCRT درحال بررسي است. همچنين مطالعه بافتهاي اعضاي مختلف بدن با استفاده از اسپکتروسکوپي ATR-FTIR انجام شده است که تمرکز روي بافت اعضاي دستگاه گوارش (مري ، معدن و کولون) مي باشد.
اميد مي رود نتايج اين طرح که در حال حاضر در فاز نهايي است به انتشار حداقل 3 مقاله علمي پژوهشي در ژورنال هاي بين المللي نمايه شده ISI منجر شود.


پونه شیرازی - جام جم

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:28
دعا و زیارت

كلمه " امر " در قرآن آنجا كه به خدا نسبت داده شود ناظر به وجود دفعی اشيا است نه آنجا كه به خدا نسبت داده نشود. گاهی " امر " در قرآن آمده و به ما نسبت داده شده است، مثلا : " « اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولی الامر منكم »" ( نساء آیه 59 ). اينجا معنايش اين است : كسانی كه صاحبان امر شما هستند ( در واقع متصديان امر شما ). يا در جاهای ديگری كلمه " امر " به اشيا نسبت داده شده است. ولی كلمه " امر " آنجا كه به خدا نسبت داده می‏شود و هر وقت " امر الله " و " امره " گفته می‏شود وجهه‏ انتساب اشيا است به خدا مستقيما بدون دخالت عامل زمان و مكان، يا به‏ عبارتی وجود دفعی اشياء است نه وجود تدريجی، برخلاف " خلق " كه هر وقت در قرآن كلمه " خلق " را نام می‏برد نظر به ايجاد تدريجی اشيا دارد : خداوند آسمان و زمين را در شش روز حالا مقصود از شش روز هر چه می‏خواهد باشد خلق كرده است. خدا آن كسی است كه نطفه را در رحم به صورت علقه در آورد، علقه را به صورت مضغه در آورد، آنوقت مضغه را استخوانها كرد، بعد استخوانها را چنين كرد. هر جا كلمه " خلق " در قرآن گفته می‏شود، عنايت به وجود تدريجی اشياست، يعنی اشيا از آن جهت كه به علل زمانی و علل مكانی خودشان ارتباط دارند. وقتی " امر " گفته می‏شود توجهی هست به وجود دفعی، آنجا كه می‏رسد ديگر صحبت تدريج در كار نيست : " « انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون »" ( یس / 82) امر پروردگار اين است : چيزی را بخواهد اراده كند و بگويد " كن " (همان " كن " گفتن [ فعل خداوند است ] ، همان طور كه حضرت امير(ع ) فرمود : " قوله فعله » " قول خداوند همان نفس فعل خداوند است ) باش ! هست . يا : " « و ما امرنا الا واحدش كلمح بالبصر »" ( قمر / 50 ) امر ما جز يكی بيشتر نيست . وقتی می‏خواهند يك چيزی را كم زمان‏تر يا بی‏زمان‏تر [ از هر زمانی معرفی كنند می‏گويند ] چشم بهم زدن. ظاهرا " لمح " همان بهم زدن چشم است، يعنی ديگر تدريج و وقت و زمان و اين جور چيزها در آن نيست.
در يك آيه قرآن هم هست : " « الا له الخلق و الامر »" ( اعراف / 54 ) هم خلق‏ از آن اوست و هم امر در قرآن هر جا كه كلمه " امر " آمده و امر را به خدا نسبت داده است ( امر خدا )، اگر گفت يك چيزی امر خداست، يعنی يك وجودی است غير تدريجی و غير زمانی، " خلق " نيست، " امر " است. شما از روح سؤال كرديد، روح از خلق خدا نيست، از جنس امر خداست نه از جنس خلق خدا. اين طور معنی می‏كنند : " « يسئلونك عن الروح قل الروح من ( " من " را " من " جنس می‏گيرند. ) امر ربی » " بگو روح از جنس امر پروردگار است نه از جنس خلق پروردگار. آسمان از جنس خلق پروردگار است، زمين از جنس خلق پروردگار است، كوه و دريا از جنس خلق پروردگار است ولی روح از جنس امر پروردگار است، از جنس آن است كه : " « و ما امرنا الا واحدش كلمح بالبصر »"، از جنس آن‏ است كه : " « انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون »"، از آن كه خواستنش عين وجود و ايجادش است، ديگر هيچ حالت منتظره‏ای در وجود او نيست. آنوقت جاهای ديگر هم كه كلمه " من امره " آمده است، همه را همين طور معنی می‏كنند : " ينزل الملائكة بالروح من امره " ملائكه را فرود می‏آورد به كمك‏ روح يا با روح « من امره » يعنی از آن كه از جنس امر پروردگار است. همه اينها تعريف و بيان ماهيت است به آن مقداری كه می‏شده بيان ماهيت كنند. كلمه " من امره " يا " من‏ امر الله " در قرآن زياد آمده است و هر چه كه آمده است جنس را بيان می‏كند ، يعنی " از جنس امر پروردگار." 
    

           

               معاد متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:21
دعا و زیارت

علوم و فرهنگ اسلامی، و بطور كلی تمدن اسلامی، تدريجا رشد كرد و باليد و بارور شد. مانند هر موجود زنده كه اول به صورت يك سلول پديد می‏آيد و تدريجا در اثر استعداد و مايه حياتی كه در آن سلول نهفته است رشد می‏كند و همراه با رشد خود قسمت قسمت و شاخه شاخه می‏شود و شكل می‏گيرد و بالاخره به صورت يك دستگاه متشكل درمی‏آيد . جوشش و جنبش علمی مسلمين در نقطه معين و از موضوع معين و به وسيله‏ شخص معين آغاز شد. اكنون ببينيم در چه نقطه و مكانی اين كار آغاز گشت‏ ؟ و نخستين حوزه علمی مسلمين در كجا تشكيل شد ؟
جوشش و جنبش علمی مسلمين از مدينه آغاز شد.  اولين كتابی كه انديشه مسلمين را به خود جلب كرد و مسلمين در پی درس و تحصيل آن بودند قرآن و پس از قرآن احاديث بود. اين بود كه اولين حوزه علمی در مدينه تأسيس شد. برای اولين بار عرب حجاز در مدينه با مسئله استادی و شاگردی و نشستن در حلقه درس و حفظ و ضبط آنچه از استاد می‏شنود آشنا شد. مسلمين با حرص و ولع فراوانی آيات قرآن را كه تدريجا نازل می‏گشت فرا می‏گرفتند و به حافظه می‏سپردند و آنچه را كه نمی‏دانستند از افرادی كه رسول خدا آنها را مأمور كتابت آيات قرآن كرده بود و به كتاب وحی معروف بودند می‏پرسيدند. بعلاوه بنا به توصيه‏های مكرر رسول خدا سخنان آنحضرت را كه به سنت رسول معروف بود از يكديگر فرا می‏گرفتند در مسجد پيغمبر رسما حلقه‏های درس تشكيل می‏شد و در آن حلقه به بحث و گفتگو درباره مسائل اسلامی و تعليم و تعلم پرداخته می‏شد. روزی رسول خدا وارد مسجد شد و ديد دو حلقه در مسجد تشكيل شده است، در يكی از آنها افراد به ذكر و عبادت مشغولند و در يكی ديگر به تعليم و تعلم. پس از آنكه هر دو را از نظر گذراند فرمود " « كلاهما علی خير و لكن بالتعليم ارسلت » " يعنی هر دو جمعيت كار نيك می‏كنند اما من برای تعليم فرستاده شده‏ام. رسول خدا آنگاه رفت و در حلقه‏ای كه آنجا تعليم و تعليم بود نشست. (منية المريد شهيد ثانی ، صفحه  5)
بعد از مدينه، عراق محيط جنب و جوش علمی گشت. در عراق ابتدا دو شهر بصره و كوفه مركز علم بودند. اما پس از بنای بغداد، آن شهر مركز علمی شد و در آن شهر بود كه علوم ملتهای ديگر به جهان اسلام منتقل گشت.‏ بعدها ری و خراسان و ماوراءالنهر و مصر و شام و اندلس و غيره هر كدام به صورت يك مهد علمی درآمدند. جرجی زيدان پس از آنكه همت و تشويق امرا و حكام مسلمان را به عنوان يك عامل بسيار مؤثر ياد می‏كند، می‏گويد : دانش پروری و علم دوستی بزرگان اسلام سبب شد كه روز به روز مؤلف و كتاب در قلمرو اسلام فزونی يابد و دایره تحقيق وسعت پيدا كند، پادشاه و وزير و امير و دارا و نادار و عرب و ايرانی و رومی و هندی و ترك و يهود و مصری و مسيحی و ديلمی و سريانی، در شام و مصر و عراق و فارس و خراسان و ماوراءالنهر و سند و افريقا و اندلس و غيره در تمام شبانه روز به تأليف مشغول شدند و خلاصه آنكه هر جا اسلام حكومت می‏كرد علم و ادب به سرعت پيشرفت می‏نمود. در اين تأليفات گرانبها خلاصه‏ای از تحقيقات بنی‏نوع انسان از روزگار پيشين تا آن زمان ديده می‏شد و مباحث مهمی از علوم طبيعی، الهی، نقلی، رياضی، ادبی و عقلی در كتب جمع شده بود و در نتيجه تحقيقات علمای اسلام، علوم مزبور دارای شعب متعدد گشت. (منية المريد شهيد ثانی ، صفحه  246)
اوایل كار كه علوم بيگانه ترجمه و نقل می‏شد، اكثريت دانشمندان را علمای مسيحی، بالاخص مسيحيان سريانی تشكيل می‏دادند، ولی تدريجا مسلمين جای آنها را گرفتند.
جرجی زيدان می‏گويد : خلفای عباسی در دوره نهضت، تخم علم و ادب را در بغداد افشاندند و ميوه و محصول آن به تدريج در خراسان و ری و آذربايجان و ماوراءالنهر و مصر و شام و اندلس و غيره به دست آمد و در عين حال بغداد كه مركز خلافت‏ و ثروت اسلامی بود تا مدتی مثل سابق مركز دانشمندان ماند و گذشته از پزشكان مسيحی كه در خدمت خلفا به ترجمه و طبابت مشغول بودند، عده‏ای از دانشمندان مسلمان نيز از بغداد برخاستند، ولی به طور كلی دانشمندان عاليقدر مقيم بغداد بيشتر مسيحيان بودند كه از عراق و ساير نقاط برای استخدام در دستگاه خلفا به بغداد می‏آمدند. دانشمندان‏ مسلمان غالبا در خارج از بغداد ظهور كردند. به خصوص موقعی كه مملكتهای كوچك اسلامی پديد آمد و فرمانروايان آن ممالك به تقليد خلفا در ترويج‏ علم و ادب كوشش نمودند و دانشمندان را به مراكز فرماندهی خود : قاهره، غزنين، دمشق، نيشابور، استخر و غيره دعوت كردند نتيجه اين شد كه رازی از ری، ابن سينا از بخارا (تركستان)، بيرونی از بيرون (سند)، ابن جليل‏ گياهشناس، ابن باجه فيلسوف، ابن زهره پزشك و خاندان وی و ابن رشد فيلسوف و ابن روميه گياهشناس از اندلس برخاستند. (منية المريد شهيد ثانی ، صفحه 257)
پس سلول اول علوم و فرهنگ اسلامی در مدينه به وجود آمد و نخستين نقطه‏ای كه اين بذر در آنجا پاشيده شد شهر مدينه بود .

   

     

       خدمات متقابل اسلام و ايران  علامه شهيد حاج شيخ مرتضی مطهری

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:18
دعا و زیارت

لغات اجتماعی قرآن دوگونه است : بعضی از لغات اجتماعی مربوط است به‏ يك پديده اجتماعی، مثل : ملت، شريعت، شرعة، منهاج، سنت و امثال اينها. ولی يك عده لغات ديگر لغاتی است كه عنوان اجتماعی برای همه يا گروههايی از انسانها به شمار
می‏رود. مانند : قوم، امت، ناس، شعوب، قبايل، رسول، نبی، امام، ولی، مؤمن، كافر، منافق، مشرك، مذبذب، مهاجر، مجاهد، صديق، شهيد، متقی، صالح، مصلح، مفسد، آمر به معروف، ناهی از منكر، عالم، ناصح، ظالم، خليفه، ربانی، ربی، كاهن، رهبان، احبار، جبار، عالی، مستعلی، مستكبر، مستضعف، مسرف، مترف، طاغوت، ملا، ملوك، غنی، فقير، مملوك، مالك، حر، عبد، رب و . . ..
البته لغاتی ديگر به ظاهر مشابه اينها هست مانند : مصلی، مخلص، صادق، منفق، مستغفر، تائب، عابد، حامد و امثال اينها، اما اين لغات صرفا به عنوان بيان يك سلسله " افعال " ذكر شده نه به عنوان يك سلسله گروهها. از اين رو در اين لغات احتمال اينكه بيانگر گروهها و تقسيمات و قطبهای اجتماعی باشند نمی‏رود.
لازم است آياتی كه لغات دسته اول را ذكر كرده‏اند، خصوصا در آنچه مربوط به جهت‏گيريهای اجتماعی است، مورد بررسی و مطالعه دقيق قرار گيرد تا روشن گردد كه همه اينها را در دو گروه می‏توان جا داد و يا در گروه‏ها ی متعدد بايد جا داده شود و اگر فرضا همه اينها در دو گروه جا داده می‏شود، مشخص اصلی آن دو گروه چيست ؟ مثلا آيا می‏شود همه آنها را در دو گروه مؤمن و كافر كه مشتمل بر جهت گيری اعتقادی است و يا در دو گروه غنی و فقير كه نمايانگر وضع اقتصادی است، جا داد ؟ و به عبارت ديگر، بايد ديد اين تقسيمات در نهايت امر به يك تقسيم اصلی برمی‏گردد و ساير تقسيمات همه فرعی و شاخه‏ای است يا نه ؟ و اگر به يك تقسيم برمی‏گردد آن تقسيم اصلی چيست ؟
برخی مدعی هستند كه برداشت قرآن از جامعه برداشت دو قطبی است. از نظر قرآن جامعه در مرتبه اول و درجه اول تقسيم می‏شود به قطب مسلط و حاكم و بهره‏كش، و قطب محكوم و بهره ده و به اسارت گرفته شده. قطب حاكم همان است كه قرآن از آنها به " مستكبرين " تعبير می‏كند و قطب محكوم آنان هستند كه قرآن آنان را " مستضعفين " می‏خواند. ساير تقسيمات از قبيل تقسيم به مؤمن و كافر يا موحد و مشرك‏ يا صالح و فاسد جنبه فرعی دارد يعنی استكبار و بهره‏كشی است كه به كفر، شرك، نفاق، و امثال اينها منجر می‏شود و متقابلا استضعاف شدگی است كه در جهت ايمان، هجرت، جهاد، صلاح، اصلاح و امثال اينها می‏كشاند. به عبارت ديگر، ريشه و خاستگاه چيزهايی كه قرآن آنها را انحراف اعتقادی يا اخلاقی يا عملی می‏خواند، وضع‏ خاصی از روابط اقتصادی است يعنی استثمارگری، و ريشه و خاستگاه چيزهايی كه قرآن آنها را ازنظر اعتقادی يا اخلاقی يا عملی تأييد و تأكيد می‏كند، استثمار شدگی است.
وجدان انسان طبعا و جبرا تابع وضع زندگی مادی اوست، بدون تغيير در وضع‏  زندگی مادی امكان ندارد وضع روحی و نفسانی و اخلاقی مردمی تغيير كند، از اين رو قرآن مبارزات اجتماعی را در شكل مبارزه طبقاتی صحيح و بنيادی می‏شمارد، يعنی برای مبارزه اجتماعی نسبت به مبارزه اعتقادی يا اخلاقی اولويت و اصالت قائل است. از نظر قرآن كافران، منافقان، مشركان، فاسدان، فاسقان، ظالمان از ميان گروههايی برمی‏خيزند كه قرآن آنان را  "مترف "، " مسرف "، " ملا "، " ملوك "، " مستكبر " و امثال اينها می‏خواند. امكان ندارد اين گروه‏ها از طبقه مقابل برخيزند، همچنانكه پيامبران، رسولان، امامان، صديقان، شهيدان، مجاهدان، مهاجران، مؤمنان از طبقه مستضعف برمی‏خيزند و امكان ندارد از طبقه مقابل برخيزند. پس استكبار و استضعاف است كه وجدان اجتماعی می‏سازد، استكبار و استضعاف است كه جهت‏گيری می‏دهد. همه شؤون ديگر، " مظاهر " و " تجليات " استضعافگری و استضعاف‏شدگی است. قرآن نه تنها گروه‏های نامبرده را مظاهر و جلوه‏گاه‏های دو قطب اصلی مستكبر و مستضعف می‏شمارد، به يك سلسله صفات و ملكات خوب از قبيل صداقت، عفاف، اخلاص، عبادت، بصيرت، رأفت، رحمت، فتوت، خشوع، انفاق، ايثار، خشيت ، فروتنی و به يك سلسله صفات بد از قبيل كذب، خيانت، فجور، ريا، هواپرستی، كوردلی، قساوت، بخل، تكبر و غيره اشاره كرده است.
 دسته اول را يكجا صفات استضعاف شدگان و دسته دوم را صفات استضعافگران دانسته است. پس استضعافگری و استضعاف شدگی نه تنها خاستگاه گروه‏های مختلف و متضاد است، خاستگاه صفات و ملكات اخلاقی متضاد است، استضعافگری و استضعاف شدگی اساس و پايه همه جهت گيريها و گرايشها و انتخابها و حتی همه آثار و تجليات فرهنگی و مدنی است. اخلاق، فلسفه، هنر، ادبيات، مذهب برخاسته از طبقه استضعافگر نمايشگر جهت‏گيری‏ اجتماعی اوست، همه و همه در جهت توجيه وضع موجود و عامل توقف و ركود و انجماد است، برخلاف اخلاق يا فلسفه يا ادبيات يا هنر يا مذهبی كه خاستگاهش طبقه مستضعف است كه آگاهی بخش، حركت‏زا و انقلابی است. قطب مستكبر به حكم استضعافگری و تصاحب امتيازات اجتماعی، تاريك‏انديش، سنت‏گرا و عافيت طلب است، برخلاف قطب مستضعف كه بصير (آگاه)، سنت‏شكن، انقلابی، پيشتاز و پرجوشش و جنبش است.
خلاصه به عقيده اين افراد ، قرآن اين نظريه را كه آنچه انسان را می‏سازد و گروهش را مشخص می‏كند و به او جهت می‏دهد و پايگاه فكری و اخلاقی و مذهبی و ايدئولوژيكی او را تعيين می‏كند، وضع معاش است، تأييد می‏كند و مجموعا از آيات قرآن برمی‏آيد كه تعليمات خويش را بر اين پايه نهاده است. از اين رو وابسته بودن به يك قطب‏خاص ملاك و معيار همه چيز است‏، با اين معيار می‏توان ادعاها را بازشناسی كرد، ادعای مؤمن، مصلح، رهبر و حتی نبی يا امام بودن با اين محك بايد تأييد يا تكذيب شود.
اين نظريه، در حقيقت برداشتی مادی از انسان و جامعه است. بدون شك قرآن تكيه خاصی روی پايگاه اجتماعی افراد دارد، ولی آيا اين به اين معنی است كه قرآن همه تقسيمها وقطب‏بنديها را با اين ملاك توجيه می‏كند ؟ ! از نظر ما اين نوع برداشت از جامعه با برداشت اسلام از انسان و جهان و جامعه منطبق نيست و از يك‏ مطالعه سطحی در مسائل قرآنی ناشی شده است.   

      


        جامعه و تاريخ  متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:15
دعا و زیارت

چه زيبا مثلی آورد رسول اكرم (ص) آنجا كه فلسفه امر به معروف و نهی‏ از منكر را بيان می‏كرد :
" گروهی از مردم در يك كشتی سوار شدند و كشتی سينه دريا را می‏شكافت و می‏رفت. هر يك از مسافران در جايگاه مخصوص خود نشسته بود. يكی از مسافران به عذر اينكه اينجا كه نشسته‏ام جايگاه خودم است و تنها به خودم تعلق دارد، با وسيله‏ای كه در اختيار داشت به سوراخ كردن همان نقطه پرداخت. اگر ساير مسافران همانجا دست او را گرفته و مانع می‏شدند، غرق نمی‏شدند و مانع غرق شدن آن بيچاره نيز می‏شدند ".

    

                    جامعه و تاريخ  متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

چهارشنبه 31/5/1386 - 2:13
ورزش و تحرک

ملي پوش شايسته وزن 50 کيلوگرم کشورمان موفق شد با شکست حريف آذربايجاني خود، به مدال طلاي رقابت هاي قهرماني جوانان جهان دست يابد.
رضا اسدپور با شکست دادن ادگار پوگوسيان از لهستان و حريفاني از کشورهاي قرقيزستان و امريکا راهي فينال شد و در مبارزه نهايي سليمان اف آذربايجاني را در 2 وقت و با نتيجه 10 بر 4 مغلوب خود کرد تا اولين نشان طلاي بازيها را از آن خود کند.
اسدپور 2 بار مدال گرفت در اتفاقي نادر، سرود جمهوري اسلامي ايران پس از مراسم اهداي مدال وزن 50 کيلوگرم به دليل مشکلات فني پخش نشد و همين موضوع باعث اعتراض شديد مسئولان سفارت ايران و سرپرستان تيم ملي به مسوولان برگزاري مسابقات شد. به دنبال اين اعتراضات، مراسم توزيع مدال وزن 55 کيلوگرم مجددا تکرار شد و حاضران در سالن به احترام سرود و پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران از جاي خود بلند شدند. رافائل مارتينتي، رئيس فيلا در خصوص اين اشتباه ضمن برخورد شديد با عوامل اجرايي مسابقات، از ملت ايران عذرخواهي کرد.
گيل نيرنگ نقره گرفت داوود گيل نيرنگ در وزن 96کيلوگرم نيز ديگر مدال آور تيم ايران در 4 وزن اول بود. وي ابتدا حريفاني از استوني، امريکا و چين را از پيش رو برداشت و با برتري مقابل کشتي گير قزاقستاني راهي فينال شد؛ اما در فينال مقابل تاجير دير ترکيه اي شکست خورد و به مدال نقره اکتفا کرد. 
دوشنبه همچنين عادل عالي تبار در وزن 74 کيلوگرم مقام بهتري از هفتمي به دست نياورد. امير دريکوندي، فرنگي کار وزن 60کيلوگرم کشورمان نيز پس از شکست در نخستين مبارزه خود، از گردونه رقابت ها خارج شد.   

  

            جام جم

چهارشنبه 31/5/1386 - 0:54
اخبار

فرزند شهيد بهشتي (يكي از افراد گروگان گرفته شده) گفت: فردي كه در تالار ابن سيناي دانشگاه تهران گروگانگيري كرد طبق مداركي كه به همراه داشته مشكل روحي و رواني داشته است.
عليرضا بهشتي كه خود نيز در ميان گروگان‌ها بود در خصوص گروگانگيري تالار ابن‌سيناي دانشگاه علوم پزشكي تهران افزود: فرد گروگان‌گير قبلاً عضو نيروي انتظامي بوده و در حين گروگان گيري گلايه‌هايي را از نيروي انتظامي بيان مي‌كرده است.
به گفته وي اسلحه فرد گروگانگير كلاشينكف بوده و ظاهراً وي فقط قصد بيان مطالبي را براي شركت‌كنندگان در تالار داشته است‌.
گفته مي‌شود كه فرد گروگان‌گير همان گروگان‌گير مدرسه رازي تهران است.   

  

          خبرگزاری فارس

چهارشنبه 31/5/1386 - 0:51
كودك

شايد اگر سازمان بهزيستي در ديماه سال 85، اصلاحيه قانون فرزندخواندگي را به مجلس مي سپرد و منتظر لايحه دولت نمي ماند، اکنون با تسهيل شرايط فرزندخواندگي، شيرخوارگاه هاي کشور از کودکان چشم انتظار خالي شده بودند.

images/20070821/childs.jpg


اين پيشنهاد تازگي ندارد، چندي پيش هم موسي الرضا ثروتي، عضو کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي با اشاره به حجم کار دولت پيشنهاد کرده بود، سازمان بهزيستي براي رسيدگي سريع تر به اصلاحيه قانون فرزندخواندگي، درخواست ارائه طرح دوفوريتي به مجلس داشته باشد.
ثروتي گفته بود: در اين صورت طرح، زودتر در دستور کار قرار مي گيرد و به تصويب مي رسد و ديگر نيازي به لايحه دولت نيست.
لزوم رسيدگي هرچه سريع تر به اين اصلاحيه براي تسهيل روند فرزندخواندگي، وقتي پراهميت تر مي شود که بدانيم در حال حاضر 10 هزار کودک در شيرخوارگاه هاي بهزيستي نگهداري مي شوند، اما با توجه به بودجه اندک بهزيستي، بعيد مي نمايد اين سازمان از عهده ارائه بسياري از امکانات تربيتي، آموزشي و رفاهي به آنان برآيد.
در همين خصوص دکتر ولي الله نصر، مديرکل دفتر شبه خانواده بهزيستي مي گويد: اصلاح قانون فرزندخواندگي در سال 85 به هيئت دولت رفت؛ گرچه کلياتش تصويب شده، اما هنوز به تصويب نهايي نرسيده است.
وي درباره ماده هاي اصلاحي توضيح مي دهد: در قانون کنوني، سن سپردن فرزند به خانواده تا 12سالگي در نظر گرفته شده است در حالي که در اصلاحيه آن را به 18 سال افزايش داده ايم.
بنابر اظهارات نصر، بخش ديگري از اين قانون به مساله تابعيت زوجهاي متقاضي مربوط مي شود.
وي دراين باره مي گويد: در اصلاحيه شرط مقيم ايران بودن زوجين را حذف کرديم تا زوجهاي ايراني خارج از کشور نيز در صورت داشتن تابعيت ايراني بتوانند سرپرستي کودکان را به عهده بگيرند.
مديرکل دفتر شبه خانواده بهزيستي مي افزايد: طبق قانون قبلي، هر خانواده متقاضي تنها حق سرپرستي يک کودک را به عهده داشت؛ اما اگر لايحه تصويب شود، هر خانواده مي تواند سرپرستي 3 کودک را به عهده گيرد.
وي خاطرنشان مي کند: در اين اصلاحيه حتي زنان مجردي که سني بالاتر از 30 سال دارند، حق حضانت فرزند دختر خواهند داشت؛ اما در قانون قبلي افراد مجرد چنين حقي نداشتند.
نصر با يادآوري اين که در قانون جاري سقف سني براي متقاضيان وجود ندارد، مي افزايد: در لايحه پيشنهادي، شرط سني براي زوج از حداقل 30 سال تا حداکثر 50 سال در نظر گرفته شده است.
وي درباره افزودن اين ماده به قانون توضيح مي دهد: در قانون کنوني اگر فردي 60ساله ، قصد داشته باشد کودکي 10ساله را به فرزندخواندگي بپذيرد، منعي وجود ندارد، اما اين اختلاف سني در سالهاي آينده مشکل ساز مي شود.
مديرکل دفتر شبه خانواده بهزيستي مهمترين نکته طرح را تسهيل شرايط پذيرش فرزند براي زوجهاي نابارور دانسته و مي گويد: در قانون جاري ، زوج نابارور 5سال پس از ازدواج و اثبات ناباروري حق دارند براي حضانت فرزند اقدام کنند؛ اما در لايحه پيشنهادي ، آن را به يک سال تقليل داده ايم و آنان مي توانند پس از گذشت يک سال با گواهي متخصص پزشک قانوني براي حضانت فرزند اقدام کنند.   

  

      جام جم

سه شنبه 30/5/1386 - 22:9
ورزش و تحرک

در حالي که امروز و امشب 44 بازي دوستانه و رسمي ميان تيمهاي ملي فوتبال در جهان برگزار مي شود، در ايران حتي نام سرمربي تيم ملي هم مشخص نيست و کسي نمي داند اين تيم از چه تاريخي و با کدام مربي دوباره تشکيل مي شود.
از دست دادن فيفادي ها (روزهاي رسمي بازي تدارکاتي) براي فوتبال ما ديگر به عادت تبديل شده است. تيم ملي ايران در حالي براي امروز هيچ برنامه اي ندارد که تيمهايي نظير ژاپن و ازبکستان با وجود شرکت در جام ملتهاي آسيا، براي امروز خود برنامه دارند؛ به طوري که ازبکها در کي يف به مصاف اکراين مي روند و ژاپن در شهر اويتا پذيراي کامرون است. بدون شک جذاب ترين بازي چهارشنبه فيفا، مصاف انگلستان و آلمان در ورزشگاه تاريخي ويمبلي است.
انگلستان در اين بازي استيون جرارد، سول کمپل، اوون هارگريوز، دارن بنت و وين روني را در اختيار ندارد؛ اما شرايط اين تيم به مراتب بهتر از آلماني است که بايد بدون ميشائيل بالاک، ميروسلاو کلوزه، تورسن فرينگسن، باستين شواين اشنايدر، تيم بروفسکي، لوکاس پودولسکي و ماريوگومز به ميدان برود.
بازي امشب که ساعت 23.30 به وقت تهران برگزار مي شود، دومين نمايش شاگردان استيومک لارن در ورزشگاه جديد ويمبلي است. آنها حدود يک ماه پيش در ديدار افتتاحيه ويمبلي جديد مقابل برزيل به تساوي يک - يک رسيدند و حالا اميدوارند نخستين پيروزي خود را در اين ورزشگاه بازسازي شده جشن بگيرند.
امشب تمام تيمهاي مطرح دنيا در قالب ديدارهاي تدارکاتي به ميدان مي روند، اما جذابيت هيچ کدام از بازيها به اندازه ديدار سنتي انگلستان و آلمان نخواهد بود.  

        

            جام جم

سه شنبه 30/5/1386 - 22:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته