• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 681
تعداد نظرات : 69
زمان آخرین مطلب : 5749روز قبل
دانستنی های علمی
مازندران با 2375000 هكتار اراضی مزروعی 438909 هزار هكتار محصولات كشاورزی 2014440 هزار هكتار تولید برنج و 51169 هزار هكتار محصولات صنعتی (پنبه، نیشكر، توتون، دانه‌های روغنی) و 34987 هزار هكتار گندم استحصال می‌نماید. و در بخش صنعت این استان دارای 444 كارگاه صنعتی می‌باشد كه تعداد 32414 نفر مشغول كار هستند.
قابل ذكر است بخاطر عدم توجه لازم مسئولین به مسأله كشاورزی، متأسفانه در چند سال اخیر شاهد ركود و دلسردی بر اساس كمبود آب زراعی و نرخ پایین خرید برنج برای قشر زحمتكش كشاورزان استان گردیده است.بیكاری استان ركود كارخانجات مهم استان نیز از جمله بحران اقتصادی بشمار می‌رود كه بعلت عدم پرداخت حقوق و دستمزد كارگران و همچنین آنان دست به تحصن و اعتصاب زده‌اند.
محصولات كشاورزی مازندران
گندم ، ( آبی ـ دیم ) جو ( آبی ـ دیم ) برنج ، ارزن ، ذرت ، دار ، یولاف و ... حبوبات : انواع لوبیا ، نخود و لپه ، عدسی ، ماش ، باقلا و ... محصولات علوفه ای : ماشك ، خصیل ، شبدر ، گاودانه و ... محصولات جالیزی : هندوانه ، خربزه ، خیار ، طالبی ، گرمك ، كدو ، بادمجان . گیاهان صنعتی : پنبه ، چغندر قند ، توتون و تنباكو ، آفتابگردان ، سوژا ، برزك ، كرچك ، كنجد ، بادام زمینی ، شاهدانه ، گلرنگ و كنف . سبزیجات : سیب زمینی ، پیاز ، گوجه فرنگی ، تره ، جعفری ، كلم ، سیر ، شلغم ، هویج ، تربچه ، اسفناج ، كرفس و ... میوده ها : ـ میوه های هسته دار : زرد آلو ، شلیل ، شفتالو ، هلو ، انواع آلو و گوجه ، گیلاس ، آلبالو ـ میوه های دانه دار ، گلابی ، به و ... زالزالك ، ازگیل ، خرمالو ، خرمندی و ... مركبات : انجیر ، انگور ، انار ، بادام ، گردو ، توت و شاه توت ، فندق ، چای و سیب .
یكی از منابع مهم درآمد مردم مازندران صید انواع ماهی از قبیل : سفید ، سوف ، ماش ، سیس ، كفال ، كپور ، آزاد ، كلمه .
انواع خاویار ، فیل ماهی رقم یك ، فیل ماهی رقم دو ، خاویار تاسماهی رقم یك ، خاویار تاس برون رقم دو ، خاویار اوزون برون رقم یك و دو ، خاویار فشرده رقم 1 و 2 .
سه شنبه 1/5/1387 - 15:26
دانستنی های علمی

استان مازندران با 423756 كیلومتر مربع وسعت %46,1 مساحت كشور را به خود اختصاص داده است . از حیث وسعت شانزدهمین استان كشور بوده از شمال به دریای خزر از مغرب به استان گیلان و از جنوب به استان های سمنان و تهران و از شرق به استان گلستان محدود می‌شود . مازندرن تنها استانی است كه با سه محور هراز ، كندوان و سوادكوه به مركز كشور مرتبط و دارای سه فرودگاه در شهرهای ساری ، نوشهر و رامسر می‌باشد . بر اساس آخرین تقسیمات كشوری در سال1382، این استان دارای 15 شهرستان ، 46شهر ، 43 بخش ، 110 دهستان می‌باشد و جمعیت استان در سال 1382حدود 6588122 نفر برآورد گردیده است

 

سه شنبه 1/5/1387 - 15:26
دانستنی های علمی
ابوعبداللّه، حسین بن احمد، معروف به ابن حجاج، بزرگ ترین شاعر و مشهورترین گوینده ایرانی الاصل و از دانشمندان بزرگ و نویسندگان نامی و لغویان مشهور عصر بنی عباس و آل بویه بود. وی با طبعی شگفت در شعر، مبتكر شیوه هزل آمیز بود.
ابن حجاج در محله (سوق یحیى) در بغداد چشم به جهان گشود. او بعدها در اشعار خود از آن مكان مكرراً یاد كرده است.(1).
وی دوران كودكی را در زادگاه خود گذراند و نزد ابن رومى، شاعر معروف شیعى، به تحصیل علم و ادب پرداخت. نیاكان ابن حجاج در زمره كارگزاران و دبیران حكومت آل بویه بودند. از این رو وی نیز پس از رشد و تحصیل كمال، همان شیوه را پیشه خود ساخت. در نوجوانی خدمت ابواسحاق ابراهیم صابی را، كه خود از منشیان و دیوان سالاران آل بویه در بغداد بود، صمیمانه به جان پذیرفت، اما دیری نپایید كه از این كار كناره گرفت و به شعر و شاعری رو آورد. او با طبع روان و ذوق سرشاری كه داشت به راحتی و بدون هیچ تكلّفی شعر می سرود و در فن شاعری تا آن جا مهارت یافت كه تنها می توان او را با امرؤالقیس (2) و مهلهل بن وائل مقایسه كرد. وی همچنین در فصاحت و بلاغت و حاضر جوابی شهره بود.
ابن حجاج از شاعران و بزرگانی است كه بدون آن كه نیاز داشته باشد، در زمان حیات خود مورد توجه و حمایت سلاطین و درباریان بود. وی از نظر ظاهری مردی خوش سیما، آراسته، آبرومند، باوقار، پرآزرم و دارای اندامی نحیف بود. زمانی از دست طلبكاران خود گریخته و در پاسخ عیب جویان چنین سرود:.
هر بت من وطنی الی بلد. قد صفر الجوع فیه منقاری. یقُول قوم: فرّ الخسیس، ولو. كان فتی كان غیر فرار. لاعیب لاعیب فی الفرار فقد. فرّ نبی الهدی إلی الغار(3). از دیار خویش به شهر دیگر گریختم،. در حالی كه از گرسنگی زارو نزار بودم. برخی می گویند: فرو مایه گریخت،. و اگر مرد بود فرار را بر قرار ترجیح نمی داد. سرزنشم مكنید كه من عیبی در این نمی بینم،. مگر نه این كه پیغمبر خدا به غار پناه برد. گاهی به مقاطعه كاری پرداخته و زمانی مسؤولیت جمع آوری مالیات كشتزارهای اطراف فرات را در اقطاع بر عهده داشت (4) و در ایّام وزارت ابوطاهر بن بقیّه نیز منصب مهم محتسبی بغداد را عهده دار بود. می دانیم كه در سده های نخستین، سرپرستی حسبه یا امور حسبى (5)، كه از مناصب با شكوه علمی بوده، ویژه عالمان بزرگ دین بوده و ابن حجاج، در مركز خلافت اسلامی آن روز، یعنی بغداد، كراراً(6) عهده دار این منصب شده است. و این، مقام والای علمی او را نشان می دهد؛ زیرا ماوردی در كتاب الاحكام السلطانیة می نویسد: (عهده داران پست احتساب باید دارای این ویژگی ها باشند: آزاد، عادل، دادگستر، صاحب نظر، قاطع، باتجربه، در امور دینی متعصب و سخت گیر و آگاه به منكرات قطعی كه مورد اتفاق همه مذاهب است )(7).
همچنین این مسؤولیت نشان می دهد كه ابن حجاج به امانت و دیانت و خوشنامی شهره بوده و همّتی بلند داشته است؛ زیرا رشید الدین وطواط (متوفای 572ق.) می گوید: (مناسب تر آن است كه مسؤولیت امور حسبه به كسی واگذار شود كه به دین داری موصوف و به حفظ امانت معروف و از رسوایی و بدنامی به دور و از عیب و تهمت مبرّا باشد، لباس تقوا برتن داشته و در پیمودن راه رشد و صلاح كوشا باشد.)(8) و چون گاهی لازم می شد كه محتسب، یكی از صاحبان مشاغل بزرگ یا یكی از متنفذان پرقدرت را از كاری نهی یا به كاری امر كند، از این رو ضروری بود كه از میان رجال علمی و سیاسی مقتدر و قاطع انتخاب شود تا بتواند در مواقع لزوم وظایف محوّله را به گونه ای شایسته و به آسانی انجام دهد.
علاقه زاید الوصف ابن حجاج به شعرو شاعری باعث شده بود كه وی شش نفر را به جانشینی خود برگزیند تا به امر حسبه بپردازند و خود به سرودن شعر می پرداخت.(9).
ابن حجاج از زبان دانشمندان و بزرگان.
اكنون گزیده هایی از سخنان عالمان، اندیشمندان و دیگران را درباره این شاعر پرآوازه و بزرگداشت مقام بلند و مرتبه علمی او نقل می كنیم.
صاحب روضات الجنات در باره او می نویسد:.
(ابن حجاج سراینده ای ماهر و كاتبی از شیعیان امامی مذهب و از اهالی نیل بغداد و ساكن بغداد بود ودر صنعت شعر و سرایندگی شهره آفاق بوده و از محتسبان به شمار می آمد طبق نقل ابن شهرآشوب مازندرانی در معالم العلماء وی از جمله سرایندگانی بوده كه به مدح اهل بیت(ع) تظاهر می كرده است (10) و از عكس العمل مخالفان علیه او هراسی نداشته و از شاگردان ابن الرومی و از ایرانیان بوده است).(11).
شیخ حر عاملی در أمل الآمل او را شاعری فاضل و ادیبی امامی مذهب و از فرزندان حجاج بن یوسف ثقفی معرفی كرده است.(12).
علاّمه امینى، صاحب كتاب الغدیر، ابن حجاج را این سان ستوده است:.
(وی از استوانه های تشیّع و اعیان علمای مذهب و سر آمدی از سرآمدان علم و ادب و از نوابغ شعرای شیعه به شمار آمده و در میان دبیران، ممتاز و برجسته بوده است تا آن جا كه گفته اند: همپایه امرؤ القیس (13) بوده و در چهارصد سال فاصله زمانی میان این دو شاعر، هیچ یك از شعرا همطراز آنان نگشت (14).).
ابن خلكان او را این گونه می ستاید:.
(ابوعبدالله، حسین بن احمد بن حجاج، كاتب و سراینده ای مشهور است، سراینده ای بی باك و بی عار و یاوه سرا و در عین حال، یگانه روزگار، سرایندگان معاصر او در این رشته از سرایندگی به پای او نمی رسند كه بتوانند هجو را بدون تكلّف و شیرین بسرایند(15).).
خاتم المحدثین، محدث قمی از او این گونه یاد كرده است:.
(شیخ جلیل براح وهاج و بحر عجاج، ابو عبدالله، حسین بن احمد معروف به ابن حجاج...)(16).
(او به نیلى، بغدادى، امامى، كاتب، فاضل، ادیب و شاعر شهرت داشت، وی از شعرای اهل بیت(ع) و یگانه عصر خود به شمار می رفت. گفته شده كه او در فن شعر در حد امرؤ القیس بود، و در بین ایشان شخصی مثل خودشان نبود؛ زیرا هر یك از آنان روشی را اختراع كرد(17).).
علامه میرزا محمد علی مدرس تبریزی نیز در وصف او می گوید:.
(ابن الحجاج ادیبی است فاضل و شاعری است ماهر، و با سید رضی معاصر بوده و در عهد دیالمه از اكابر و از شعرای صمیمی اهل بیت رسالت به شمار می رفت و اشعارش طبیعی و خالی از تصنیع و تكلّف بوده است گویند:.
ابن الحجاج و امرؤ القیس در فن شاعری در یك درجه بوده و هر یك طریق خاصی را ابداع كرده اند و ثالثی ندارند.)(18).
خیرالدین زركلی نیز در الأعلام از او سخن گفته است، می نویسد:.
(شاعر فحل، از نویسندگان عصر آل بویه است. شوخی و هزل بر او غالب است و در شعر او عذوبت حاكم بوده و از تكلّف سالم است.)(19).
استاد فقید، احمد بهمنیار هم در باره او می گوید:.
(ازمشاهیر شعرای قرن چهارم و صاحب دیوان است. وی اهل عراق بوده و بنا به تصریح ثعالبى، صاحب بن عبّاد را از دور مدح گفته است. ابن حجاج در فنون شعر، مخصوصاً هزلیات، مهارت تام داشته و شعرش - با این كه اغلب مزاح می باشد - در نهایت لطافت و سلاست است (20) .
شیخ بهائی را هم در باره او سخنانی است، از جمله می فرماید:.
(فاضل ادیب، حسین بن احمد، مشهور به ابن حجاج از اعاظم شعرای فاضل است. او - رحمه اللّه - امامی مذهب و متصلب در تشیع بوده است).(21).
صاحب معاهد التنصیص نیز در باره وی چنین می گوید:.
(از بزرگان شیعه است كه در حبّ اهل بیت غلوّ داشته است).(22).
صاحب ریاض العلماء آورده است:.
(از فضلای شعرا و از بزرگان علما و معاصر با سید مرتضی بوده است).(23).
آیت اللّه آقا شیخ محمد صالح حائرى، معروف به علامه مازندرانی در كتاب تاریخ معارف امامیه طبقات چهارگانه شعرای اهل بیت(ع) را نام می برد و در طبقه مجاهرین (24) از ابن حجاج یاد می كند و می نویسد: (ابن حجاج، ابوعبداللّه حسین بن احمد حجاج، نویسنده محاسب، بغدادى، شاگرد ابن الرومی و ایرانی نژاد بوده است. قصیده معروف (یا صاحب القبة البیضاء) از آثار اوست.(25).
در پاورقی كتاب انوار الرّبیع فی انواع البدیع او را این گونه ستوده است:.
ابن حجاج دانشمند هوشمند از هوشمندان علم و ادب بوده است. گفته اند: در شعر و شاعری در حد امرؤالقیس بوده است كه در فاصله زمانی بین آن دو، كسی به مانند ایشان نبوده است. مسؤولیت امور حسبه در دو نوبت به او واگذار شد. و این منصب، منصب جلیلی است كه افرادی عهده دار آن می شوند كه به دانش و جوانمردی و تقوا متّصف باشند(26).
علامه شهید، قاضی نوراللّه شوشتری در مجالس المؤمنین، وی را با این واژه ها ستوده است:.
(الادیب الظریف الخلیع اللطیف، ابا عبداللّه الحسین بن احمد بن محمد بن جعفر ابی الحجاج البغدادی - رحمه اللّه تعالی )(27).
مورخ شهیر شادروان شیخ ذبیح الله محلاتی در باره او می نویسد:.
(ابن حجاج از اكابر و از شعرای صمیمی اهل بیت رسالت(ع) است و اشعارش طبیعی و خالی از تصنع و كلفت بوده. گویند كه: ابن حجاج و امرؤالقیس در فن شاعری در یك درجه بوده و هر یك مخترع طریق خاصی بودند و ثالثی ندارند. و ابن حجاج در هجو اعداء دین هم اشعاری گفته ...(28) . علامه سید حسن صدر نیز در باره او می گوید:.
(یگانه عصر خود در ابتكار مجون (29)، ابن حجاج حسین بن احمد كاتب بغدادی بود كه در آن روش، هیچ كس بر او پیشی نگرفت و آن روش را با الفاظ روان و بیرون از تكلّف دنبال كرد...)(30).
جایگاه ابن حجاج در عالم شعر.
بس نكته غیر حسن بیاید كه تا كسی. مقبول طبع مردم صاحب نظر شود. حافظ. ابن حجاج در اشعار خویش شوخی و بذله گویی و لودگی می كرد و با الفاظ روان و شیرین و نظمی بدون تكلّف وبا به كارگیری الفاظ و مصطلحات ولگردان و گدایان و الواط، شعر می سرود. او در این زمینه، اهل ابتكار و یگانه زمان خود بود و كسی بر وی سبقت نمی گرفت. اشعار او بر زبردستی و پیش دستی وی گواه است، بدان سان كه نسیم خنك بر آمدن صبح گواه است، همان گونه كه بر بلندی مقام علمی وی شاهد است، چنان گواهی ای كه اشك از عشق نهان می دهد.
(ضمیر روشن و هوش تیز و حضور ذهن و طبع وتّار و سرعت انتقال و قدرت ضبط و تسلّط بر علوم و اطلاع وافی بر زبان عرب و ذوق سرشار و شیرینىِ بیان و ملاحت گفتار و توان درك و شدّت تأثر و احساس، یك جا در وجود این سخن پرداز ملیح و گشاده زبان جمع آمده و دیوان او را به وجود آورده است.)(31).
وی در طنز و سخف، زبانی جادویی داشت كه طبقات مختلف، شیفته آن بودند، فرمانروای مصر دیوان او را می خواند و برای هر مدیحه، هزار دینار مغربی برای او صله می فرستاد، صاحب بن عبّاد در گرگان به شعر ابن حجاج استشهاد می كرد، و پارسای بزرگواری چون شریف رضی شیفته و ستایشگر و مدافع او بود و به گزینش اشعارش پرداخت. دیری نپایید كه نسخه های دیوانش در همه جا منتشر شد و علاقه مندان بهای گزافی را برای خرید آن می پرداختند. ثعالبی می گوید: دیوان شعرش سریع تر از پند و امثال، در آفاق جهان سیر كرده و لطیف تر از طیف خیال بردل نشسته است. مقام او در شاعری به حدی است كه حتی آنان كه از نظر مذهبی با او مخالفند، هر جا كه از او یاد می كنند، به ناچار او را می ستایند. خود او در باره سخافت در اشعارش می گوید:.
ترانی ساكناً حانوت عطر فإن أنشدتُ ثارلك الكنیف. گر بگشایم دهان، دكّه عطار را چال ضروری كنم.
و نیز گوید:.
وَ من كان یحویی العطر دكان شعره. فانّی كنّاس و شعرى مخرج. این همه عطر فروشان سخن. حجره شان پر زگلاب ادب است. من در این راسته چون كناسم. دكه ام پر زمتاع عقب است (32). و شعری سُحفة لابدَّ منه فَقَد طبنا و زال الاحتشام. و هَل دارتَكُون بلا كنیف فیمكن عاقلاً فیها المقام!(33). شعر من ركیك است اما ضرورت دارد،.
اكنون فارغ از حشمت، به طیبت رو كرده ایم.
آیا هیچ خردمندی تواند در خانه ای بی مبال بنشیند.
ابن حجاج در توجیه هجو سرایی اش می گوید:.
لوَجدَّ شعری رأیت فیه كواكب اللّیل كیف تسری. و إنما هزله معجون یمشی به فی المعاش أمرى (34). هرگاه به جد شعر سرایم،.درخشان ستارگان بینی در آسمان. اما این هرزه درایی>ها برای گذران زندگی است. همچنین خود او گفته است كه هرزگی های موجود در اشعارم را به منظور انبساط خاطر گفته ام و اینك به خاطر این لغزش ها از خداوند طلب مغفرت می كنم.
وی در شعر، زبان مردم كوچه و بازار را برمی گزید و طنزها و اهاجی و معانىِ هزل آمیز را چاشنی آن قرار می داد و در شعر عربی راهی را برگزید كه تا آن زمان كمتر به آن توجه می شد. این راه نو شعر او را گیرا و دلنشین می ساخت. وی در همه انواع شعر چیره دست بوده و ذوق و فن را به هم آمیخته و با قریحه سرشار خداداد و دانش مكتسب موفور اشعار نغز و پر مایه خود را جلوه جاوید بخشیده و معانی بدیع فراوانی آفریده است و بیش از همه طبعش به شعر سخیف (35) متمایل بوده است. آدام مِتز دانشمند سویسی می نویسد: (... بیشترین سروده های او هجو آمیز است و در این مقوله، توانایی تعبیر را با سلامت و طراوت الفاظ توأم داشت؛ چندان مقید وزن و قافیه نمی شد و بسیاری از لغات غیر معمول ادبی و عامیانه بغداد در قرن چهارم را وارد شعر ساخت كه متأسفانه تنها در حاشیه نسخه خطی دیوان ابن حجاج، در موزه بریتانیا، شرح مختصری از آن كلمات را در دست داریم. وی با الگوهای متداول شعر در موضوعات مختلف آشنا بود، ولی عمداً تجاهل می كرد و به جای آن ها نقیضه ها و نظیره های هزل آمیز و تمسخر آلود می ساخت ... لیكن لابه لای همین مه غلیظ دشنام و هرزگى، ستارگان لفظ و معنای ناب به چشم می خورند، و كاملاً قابل درك است كه چرا معاصران، این (هرزه درا) را شاعر بزرگی می شمردند)(36).
در باره شكل گیری زبان عامیانه و مولّد او آورده اند كه پدرش املاك خود را به كسانی فروخت كه آن منطقه را به كاروانسرا تبدیل كردند. جمعی غریبه و عیّار و ولگرد در آن جا مسكن گزیدند و ابن حجاج در شب های تابستان كه آنان بیرون از سراهای خویش می نشستند، به سخنان آنان گوش می داد و آنچه از سخنان آنان برایش نامفهوم بود یادداشت می كرد و از آنان می پرسید تا به قول خودش (اصمعىِ آن بادیه گشت) و این هم زیستی سبب شكل گیری زبان عامیانه و مولّد در او بود.
سه شنبه 1/5/1387 - 15:23
دانستنی های علمی
مدرسه قدیمی دارالفنون كه نخستین و بزرگ‌ترین مدرسه به سبك جدید است، 154سال پیش در روز یكشنبه نهم دی‌ماه 1231خورشیدی افتتاح شد .13روز بعد، بانی نیك‌اندیش آن میرزاتقی‌خان امیركبیر در حمام فین كاشان به امر ناصرالدین‌شاه و به دست حاجی‌علی‌خان فراشباشی به شهادت رسید.
آنگاه پسر این میرغضب – یعنی اعتمادالسلطنه – به جای امیر به صدراعظمی برگزیده شد كه این دارای دو معنای ضمنی بود؛ یكی آنكه كسی در این ملك، روش امیركبیر را دنبال نكند و در پی چون و چرا و بازسازی افكار خلق نباشد و دیگر آنكه اذهان مطیع و منقاد و آنان كه پیوسته سر تسلیم و اطاعت در پیش دارند، بدانند كه در مناصب مناسب جای می‌گیرند.
تاسیس دارالفنون، یكی از اقدامات چشمگیر میرزاتقی‌خان امیركبیر است كه حاصل آن، برآمدن نامدارترین چهره‌های علمی، ادبی و هنری بوده. اما این مركز فرهنگی، بیست‌وچند سال است كه به صورت خاكدانی در خیابانی نه‌چندان خوشنام، به ایامی نه ‌چندان دور می‌اندیشد كه پایه‌ریز فرهنگ نوین كشور بود و خیابانی كه در آن جای گرفته و نام حكیم ناصرخسرو را كه از مفاخر فرهنگی ماست بر خود دارد، خیابانی بود كه مراكز متعدد فرهنگی و علمی در خود داشته كه امروزه جز كتابفروشی‌های قدیمی، نشانی از آنها نیست ولی به عوض، در ضلع شرقی آن، صدای «دارو،دارو» یك لحظه قطع نمی‌شود! اینجا دارالفنون شده است و البته بر كسی پوشیده نیست كه دارو همیشه به معنای دوا نیست و بیشتر معادل drug به كار می‌رود اما در ضلع غربی، دارالفنون همچون پدری سالخورده و فرتوت، ابرو درهم كشیده، نگاهی عتاب‌آلود به این نسل ازخودرمیده دارد. این ازخودرمیده‌ها در ضلع شرقی و با فاصله‌ای بعید، به دنبال متاعی هستند كه روح بنیان‌گذار دارالفنون از آن در عذاب است.
دارالفنون
گویی از همین روست كه اهل دارو هرگز در حاشیه دارالفنون نمایان نمی‌شوند؛ بنایی كه به رغم فرسودگی، همچون لعلی درخشنده به چشم اهل نظر زیبا و دلنواز می‌آید.
سردر زیبای دارالفنون را لرزاده – معمار معروف – پدید آورده و خط چشم‌نواز بالای آن از عبدالحمید ملك‌الكلامی ملقب به امیرالكتاب است. دارالفنون در آغاز از چنان منزلتی برخوردار بود كه رضاقلی‌خان هدایت – مولف مجمع‌الفصحاء، ریاض‌العارفین و انجمن‌آرای ناصری – به ریاست آن برگزیده شد و به این منظور، از شیراز به تهران كوچ كرد.
از دارالفنون تا سال 57 به عنوان مدرسه استفاده شد و بعد از آن به مركز تربیت معلم تبدیل گردید. سپس مدتی به مركز آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش‌وپرورش اختصاص یافت تا آنكه در سال67 جزو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و تصمیم گرفته شد از این بنای ترد و شكننده كه دیگر توانایی ارائه خدمات آموزشی را نداشت، پس از مرمت و بازسازی، به عنوان گنجینه آموزش‌و پرورش استفاده شود و به این ترتیب، در ایران نیز همانند بسیاری از كشورهای دیگر، مركزی برای نگهداشت تاریخ مكتوب، عینی و شفاهی تعلیم و تربیت فراهم آید. اكنون سال‌هاست كه از تصویب این طرح می‌گذرد ولی دارالفنون سالخورده همچنان مهجور و تكیده – لابد به جرم دانش‌پروری – سر در گریبان فرو برده، در گوشه‌ای از خیابان ناصرخسرو چمباتمه زده تا دستی از غیب برون آید و گره از كار فروبسته‌اش بگشاید، حال آنكه ساخت‌وسازهایی بسیار بی‌مقدار با هزینه‌های كلان صورت می‌گیرد كه با آنها می‌شود چند بنای تاریخی نظیر دارالفنون را بازسازی كرد كه نشان از هویت فرهنگی كشور دارند.
دارالفنون
                    فلك به مردم نادان دهد زمام مراد                                   تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس
بازسازی بنایی فرسوده و ازدست‌رفته نظیر دارالفنون، نیاز به عزمی ملی دارد. این وظیفه‌ای نیست كه یك وزارتخانه به‌تنهایی بتواند از عهده انجام آن برآید و نیاز به توجه مدیریت كلان فرهنگی دارد تا هزینه لازم را برای انجام سریع عملیات نوسازی آن تامین كند و كار را در اسرع وقت و در زمانی تعیین‌شده به سامان برساند؛ نه آنكه مرمت بنایی چنین عظیم به بودجه وزارتخانه‌ای حوالت شود كه خود، چشم به همیاری مردم دارد! از این روست كه پس از گذشت سال‌های متمادی، هرازگاهی خرجی اندك صرف مرمت‌های جزئی و ناقص در این بنا می‌شود كه چون بودجه‌ای برای پیگیری و ادامه كار بازسازی در پی ندارد، آنچه انجام یافته هم به دلیل نیمه‌كاره‌ماندن، در معرض تخریب و فرسایش زمانی قرار می‌گیرد، كه گرفته است و باز كار به نقطه آغاز می‌رسد.
البته نباید پنداشت كه این جفا و بی‌توجهی فقط در مورد دارالفنون صورت می‌گیرد بلكه این معضلی است كه متوجه غالب دستاوردها و میراث فرهنگی ماست. این معضل از دو علت نشأت می‌گیرد؛ یكی عدم وجود مدیریت كلان فرهنگی كه ضرورت دارد در قالب یك هیات یا شورا، مركب از عالی‌ترین اعضای تصمیم‌گیرنده نهادهای ذی‌ربط پدید آید و به مسائلی بیندیشد كه بازسازی و راه‌اندازی گنجینه دارالفنون می‌تواند نمونه‌ای از آن باشد و دیگری عدم توجه یكسان اهل تحقیق به كل فرهنگ برآمده از این خاك است.
دارالفنون
این، معضلی است كه باید آن را به منظور حفظ و پرورش میراث فرهنگی كشور، بسیار جدی گرفت.توجه به چهره‌های تابناك فرهنگ بیگانه و غافل‌ماندن از دیگر چهره‌ها را می‌توان برابر گرفت با علاقه‌ای كه كودكان به خامه روی شیرینی نشان می‌دهند و به دیگر قسمت‌های آن توجهی ندارند. تفكر خامه‌ای در حوزه فرهنگ نیز چنین است؛ یعنی فرهنگ را به صورت یك كل منسجم نمی‌بیند بلكه فقط چهره‌ها، دستاوردها و آثار دلپذیرتر را مورد توجه قرار می‌دهد و بقیه را به حال خود وامی‌گذارد تا به‌تدریج مشمول فراموشی و فرسایش زمانی شوند؛ حال آنكه زیبایی یك آسمان پرستاره تنها به ماه و زهره و پروین نیست؛ زیبایی آن، در كل منجسم آن است.
در آسمان پرستاره میراث فرهنگی ایران، اگر فردوسی هست، دهخدایی هم هست. اگر حافظ هست، هلالی جغتایی هم هست. اگر عنصری هست، سعید طاعی هم هست. اگر مولوی هست، سنایی هم هست. اگر ملاصدرا هست، سهروردی هم هست و اگر ابنیه باشكوهی هست كه زیبایی‌شان به گنبد آسمان پهلو می‌زند، دارالفنون هم هست. همه اینها میراث فرهنگی این سرزمین‌اند، میراث‌دار واقعی، كسی است كه به دور از تفكر خامه‌ای، همه را عزیز بشمارد؛ بر یكی دست نوازش نكشد و دیگری را خوار بدارد. او به باغبانی می‌ماند كه باید همه گل‌های بوستانش را به یكسان پرورش دهد و بداند كه هر گلی بویی دارد.
سه شنبه 1/5/1387 - 15:23
خانواده
سلام عصرتون بخیر اصلا خودم نمیدونم چندتا مطلب گذاشتم ولی خیلی خسته شدم وهمه ی اینها در مقابل نظرات وانتقادات تون شیرینه امیدوارم كه این مطالب بدردتون بخوره
سه شنبه 1/5/1387 - 15:23
دانستنی های علمی
شهر سوخته در 56 کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده است. این شهر در 3200 سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سال‌های 3200 تا 1800 قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. تاریخچه این شهر به چهار قرن قبل از میلاد مسیح باز می گردد.
كاخ شهر سوخته نخستین بخش از تمدن كهن این محوطه منحصر به فرد است كه در زوایای مختلف هر رهگذری را بی‌گمان به سوی خود می‌كشاند.
باستان شناسان و محققان داخلی و خارجی با دستان پرتوان و اندیشه خود تاكنون توانسته‌اند اسرار و رازهای نهفته‌ای را از نحوه سكونت مردمان پنج هزار سال قبل در محوطه‌ای كه معلوم نیست آن زمان چه نام داشت كشف كنند.
شهرباستانی سوخته متعلق به 3200 قبل ازمیلاد ابتدا توسط باستان شناسان و محققانی ازایران و ایتالیا در سال 1346 شمسی به سرپرستی "موریسیو توزی" مورد كاوش و تحقیق قرار گرفته است.
شهرسوخته در همجواری یكی از دلتاهای رود هیرمند قرار دارد و از مهمترین مراكز دوران مفرغ در شرق ایران بشمار می‌رفت. این شهر با150 هكتار وسعت پس از 900 سال رونق و شور و نشاط به یك‌باره و به صورت ناگهانی از بین رفته است.
براساس آثار موجود و مكشوفه باستانی، سرزمین سیستان و بخصوص شهر سوخته از گذشته‌های دور دارای تمدن و فرهنگ بسیار شكوفا بوده‌است.
شهر سوخته (burned city)
این منطقه به لحاظ موقعیت خاص اقلیمی، سیاسی و فرهنگی مركز ارتباطات تمدن‌های بزرگ ماوراالنهرین، بین النهرین و هند و چین به شمار می‌رفته است.
اندك شهرهای باستانی شامل شوش ، تپه ملیان در ایران و موهنجارو در پاكستان تنها از لحاظ قدمت با شهر شهرسوخته زابل برابری دارند.
بر اساس كاوش‌های انجام شده تاكنون شهرسوخته زابل از پنج بخش شامل گورستان، منطقه مسكونی، بناهای یادمانی ، صنعتی و بخش مركزی تشكیل شده است.
شهرسوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن به عنوان بزرگترین استقرار شهرنشینی درنیمه شرقی فلات ایران نمونه‌ای منحصر به فرد و حكایت گر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشته‌های دور سیستان است.
پس از پیروزی شكوهمند انقلاب، كاوش‌های جدی این محوطه بی‌نظیر توسط هیات ایرانی به سرپرستی دكتر "سیدمنصور سید سجادی " آغاز شد تا اسرار پنهان شده در كویر سیستان به جهانیان معرفی شود.
شهرسوخته تاكنون با فعالیت باستان شناسان و محققان با انجام 9 فصل كاوش به جهانیان معرفی شده است.
البته كارشناسان معتقدند كه تاكنون با انجام این 9 فصل تنها چهار درصد از شهر سوخته مورد حفاری و تحقیق قرار گرفته است.
آثار بدست آمده از فصول مختلف كاوش در شهر سوخته وجود علوم و صنایع مختلف را در این مكان برای مردم دنیا به اثبات رسانده است.
شهر سوخته (burned city)
علم ریاضیات با كشف خط كشی از چوب آبنوس با دقت نیم میلیمتر، صنعت جواهرسازی، هوش بالا با كشف انواع بازی‌های فكری، پزشكی با انجام نخستین عمل جراحی مغز و سزارین و دامداری نمونه‌ای از افتخارات ساكنان سرزمین سیستان و به ویژه شهر سوخته در پنج هزار سال قبل است.
مهمتر از همه كشف جامی كه بر روی آن نخستین انیمیشن دنیا حكاكی شده اهمیت شهر سوخته زابل را چنان زیاد كرده كه روز به روز بر تعداد علاقه- مندان به تاریخ و تمدن سیستان افزوده است.
این جام نقش بزی را نشان می‌دهد كه با پنج حركت برای خوردن برگ به بالای درخت می‌پرد.
خودكفا بودن اقتصاد در شهر سوخته یكی از نكته‌های مهم است كه كمتر می توان در محوطه‌هایی با قدمت مشابه جست و جو كرد.
شواهد مكتوب نشان می‌دهد كه پیش از آغاز كاوش‌های شهر سوخته بسیاری از باستان شناسان بر این باور بودند كه مراكز فرهنگی وتمدنی در میان رودان و جنوب غربی ایران واقع شده است.
در واقع دوره‌های دوم و سوم كه مربوط به اواسط دوران مفرغ است دوره‌های شكوفایی شهر سوخته بشمار می‌روند.
وجود اشیا و سنگ‌هایی كه مواد اولیه آن متعلق به منطقه شهر سوخته نیست نشان می‌دهد كه شهر سوخته در دوره زندگی فعال خود با تعدادی از شهرها و مراكز باستانی همزمان روابط اقتصادی محكمی داشته است
سه شنبه 1/5/1387 - 15:7
دانستنی های علمی
سرو(نگین سبز) چهار هزار و پانصد ساله ابركوه، با گذشت 1,642,500 روز از عمر خود، سرسبز و شاداب در پهنای كویر یزد در شهرستان ابركوه مقاوم و استوار است و جهانیان را شگفت‌زده كرده است. دانشمندان و كارشناسان داخلی و خارجی، از این درخت به عنوان كهنسال‌ترین درخت جهان یاد می‌كنند و می‌گویند: دیدن این درخت برای هر كسی جالب و شگفت‌آور است. اخیرا دانشمندانی از ژاپن و روسیه از این درخت دیدن كردند و عمرش را تا هشت هزار سال برآورد كرده‌اند.
پیشتر «الكساندر روف» دانشمند روسی، عمر آن را به 4000 تا 4500 سال برآورد كرده بود. «حمدالله مستوفی» هم در كتاب «نزهت القلوب» كه به سال 740 هجری قمری تالیف شده است، درباره این سرو آورده است: در آنجا سروی است كه در جهان شهرتی عظیم دارد چنانچه سرو كشمیر و بلخ، شهرتی داشته و اكنون این از آن بلندتر و بزرگتر است .
برخی مورخین معتقدند: نهال این درخت را «یافث» پسر نوح كاشته است. رئیس اداره محیط زیست ابركوه هم گفت: این درخت به عنوان یك اثر طبیعی در سال 1382 به تصویب شورای عالی حفاظت محیط زیست كشور رسیده است. رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ابركوه هم از درخت سرو به عنوان یكی از عجایب خلقت یاد كرد و افزود: این درخت خاطرات زیادی را در لابلای شناسنامه چندین هزارساله‌اش به یادگار دارد. وی ارتفاع این درخت را 25 متر، دور تنه آن را 5/11 متر و محیط آن را 18 متر اعلام كرده‌اند. وی درخت سرو ابركوه را از نوع سروهای مدیترانه‌ای دانست و گفت: این گیاه بزرگترین درخت موجود زنده روی زمین است.
سه شنبه 1/5/1387 - 15:7
دانستنی های علمی
بر اساس توافق اولیه موزه ملی ایران و موزه بریتانیا منشور كوروش در ایران به نمایش گذاشته می شود .
روبرت نیل مك گریگور، مدیر موزه بریتانیا كه به تازگی برای امضای قرارداد برپایی نمایشگاه "ایران عصر صفوی" در موزه بریتانیا به ایران سفر كرده ، به محمد رضا مهراندیش رئیس كل موزه ملی ایران وعده داد منشور كوروش را برای نمایش موقت به ایران امانت دهد.
منشور كوروش كه به استوانه كوروش هم موسوم است 130سال پیش از ایران خارج شد و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود و دولت ایران برای نمایش این اثر تاریخی موظف به تنظیم موافقت‌نامه‌های حقوقی با دولت انگلیس است .
منشور كوروش یك شی استوانه‌ای سفالین است كه در سال 539 پیش از میلاد به فرمان كوروش دوم هخامنشی ساخته شده و دور تا دور آن مجموعه‌ای از سخنان و دستورات پادشاه به خط میخی بابلی نقش بسته است، به همین علت این استوانه به منشور حقوق بشر در جهان شناخته می‌شود.
منشور كوروش در حدود سال 1285هنگام كاوش های باستان‌شناسی در میان‌رودان (بین‌النهرین) كشف شده است .
پیش از این یك بار در سال1971 میلادی مسئولان وقت موزه بریتانیا وعده كرده بودند منشور كوروش را به درخواست دولت ایران به تهران امانت دهند كه مخالفت دولت بریتانیا با این اقدام ،سبب بروز تنش میان مسئولان دو كشور شده بود.
بنابراین گزارش، نمایشگاه ایران عصر صفوی زمستان سال جاری در موزه بریتانیا برپا می شود، اما درباره زمان نمایش منشور كوروش در ایران هنوز خبری در دست نیست.
سه شنبه 1/5/1387 - 15:5
دانستنی های علمی
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی كرمان گفت: استان كرمان از لحاظ شیوع لاغری در میان مردم رتبه اول كشور را از آن خود كرده است.
مسئولان دانشگاه علوم پزشكی كرمان عصر امروز در یك مصاحبه مطبوعاتی به مناسبت هفته سلامت ضمن تشریح فعالیت های این دانشگاه به سوالات خبرنگاران در زمینه های مختلف پاسخ دادند.
در ابتدای این نشست، رئیس دانشگاه علوم پزشكی كرمان طی سخنانی با بیان این كه در برخی از شهرستان های استان كرمان فقط یك پزشك متخصص وجود دارد گفت: استان كرمان از این لحاظ با كمبود مواجه است كه البته رفع این مشكل نیاز به یك دوره زمانی 5 تا 10 ساله دارد.
محمدجواد زاهدی تصریح كرد: پزشكانی كه در شهرستان‌های استان فعالیت می كنند اگر بومی باشند ماندگاری بیشتری خواهند داشت.
وی در ادامه ضمن ارائه گزارشی از مجموعه فعالیت های دانشگاه علوم پزشكی كرمان گفت: طی دو سال گذشته مبلغی معادل 15 میلیارد تومان صرف خرید تجهیزات برای بیمارستان های استان كرمان شده است به طوریكه هم اكنون بیمارستان های استان از نظر تجهیزات با مشكلات چندانی مواجه نیستند.
زاهدی همچنین از راه اندازی مركز پیوند مغز و استخوان طی سال جدید در استان كرمان خبر داد و گفت: در كل كشور تنها 3 مركز این چنینی وجود دارد اما خوشبختانه با جذب كمك های خیرین مقدمات ایجاد این مركز در كرمان نیز فراهم شده و تاكنون نیز مبلغ 5 میلیارد تومان از سوی آنان برای ساخت این مركز اهدا شده است. وی افزود: مقدمات اولیه راه‌اندازی این مركز تاكنون انجام شده و این مركز طی 6 ماه آینده با وارد شدن تجهیزاتش به استان راه اندازی می شود.
رئیس دانشگاه علوم پزشكی كرمان در بخش دیگری از صحبت های خود افزایش تخت های ICU در بیمارستان های كرمان به میزان یكصد تخت، تصویب ایجاد سه مركز تحقیقاتی و اخذ مجوز ایجاد دانشگاه بین المللی علوم پزشكی را از دیگر اقدامات دانشگاه علوم پزشكی كرمان برشمرد و خاطرنشان كرد: این دانشگاه كه از مهرماه سال جاری پذیرش دانشجوی خود را در رشته های مختلف آغاز می كند.
در این نشست مطبوعاتی همچنین معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی كرمان نیز طی سخنانی از كاهش 48 درصدی بیماری مالاریا در شهرستان های جنوبی استان كرمان بویژه در مناطق جنوبی شهرستان قلعه گنج خبر داد و افزود: توزیع پشه بند و سم پاشی مهمترین علت كاهش این بیماری در این مناطق بوده است.
حسین صافی زاده تصریح كرد: این در حالی است كه در استان سیستان و بلوچستان به عنوان استان همجوار كرمان درصد ابتلا به مالاریا افزایش یافته است.
وی همچنین با بیان اینكه اجرای طرح واكسیناسیون برای مبارزه با بیماری سرخك و سرخچه، پیگیری ساخت 35 خانه بهداشت و 5 مركز درمانی در استان كرمان از جمله سایر فعالیت های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی كرمان است گفت: استان كرمان هم اكنون در میان استان های كشور از لحاظ شیوع لاغری رتبه اول، در كم وزنی رتبه دوم و در كوتاه قدی رتبه چهارم كشور را دارد كه این مشكل عمدتا مربوط به شهرستان های جنوبی استان كرمان است كه بر همین اساس سعی شده است به مناطق جنوبی استان توجه بیشتری مبذول شود.
صافی زاده در خاتمه نیز گفت: قصد داریم برای مناطق جنوبی استان كرمان 5 نفر پزشك را جذب كنیم كه البته این مسأله با دشواری همراه است.
این مصاحبه مطبوعاتی در محل سالن سلامت دانشگاه علوم پزشكی كرمان برگزار شد.
سه شنبه 1/5/1387 - 15:5
دانستنی های علمی

سلام من از بابل هستم ومیخوام خصوصیات وبازی هاشو به شما بگم

آغوزكا یا گردو بازی

بازیكنان گردو ها را دو به دو روی یكدیگر چیده و هر یك به نوبت با گردویی به نام كل یا تیره ( گردوی بزرگ تر ) به گردوها می زنند. اگر نفر اول به گردو ها زد و آنها را انداخت فعلا" برنده محسوب می شود و بقیه بازیكنان باید به تیره او بزنند هر كسی موفق شد صاحب همه گردوها می شود در غیر این صورت نفر اول همه گردوها را جمع می كند.
چلیك ماركا :
بازیكنان به دو گروه تقسیم می شوند. برای بازی دو تكه چوب یا چلیك و و چوب بزرگ یا ماركا نیاز دارند. ابتدا گروه اول، چوب كوچك را روی گودالی قرار می دهند سپس با چوب بزرگ به زیر چوب كوچك كی زنند و آن را به طرف بالا پرت می كنند . چوب هر یك از بازیكنان كه مسافت بیشتری را طی كند، آن گروه برنده می شود افراد بازنده باید به برندگان سواری بدهند.
رزین كا:
رزین وسیله چوبی به شكل Y است كه تكه نوار لاستیكی به دو سر انتهای چوب بسته می شود. بازیكن با گذاشتن سنگ لای لاستیك و كشیدن آن به طرف عقب سنگ را پرتاب می كند و گنجشك شكار می كند.
ریسمان بازی:
از بازی های نمایشی سنتی مازندران به ویژه در غرب استان، ریسمان بازی است. این بازی غالبا" در مراسم عروسی برگزار می شد. ریسمان بازان دو نفر هستند یك نفر به عنوان بند باز بالای طناب راه می رود و دیگری به نام شیطانك در پایین می ایستد. بند باز بالای طناب با گذاشتن مجمع روی سر یا سوار شدن روی دوچرخه روی طناب راه می رود و شیطانك نیز در پایین با درآوردن شكلك و حركات خنده آور تماشاچیان را سرگرم می كند بعد از پایان نمایش شیطانك در بین تماشاچیان می چرخد و پول و شیرینی جمع می كند از صاحب خانه نیز پول و شیرینی می گیرند.
كشتی لوچو:
كشتی لوچو از كشتی های محلی استان مازندران است و در گذشته در مراسم عروسی اجرا می شد. اما امروزه در بعضی از نقاط استان این كشتی همه ساله در تابستان بعد از وجین شالی، هنگام فراغت كار روستاییان ، انجام می شود. در ایام دیگر مانند اعیاد مذهبی و ملی نیز كشتی لوچو برگزار می شود و جایزه برنده یك راس گاو است كه توسط اهالی خریداری می شود.
برای مسابقه دو نفر از كشتی گیران با تجربه به عنوان داور انتخاب می شوند در این كشتی هر گونه ضربه زدن به بدن یا سر حریف، گرفتن انگشت دست ، سرچنگك و ضربه زدن به كتف و گرفتن گوش، خطا محسوب می شود. كشتی گیری كه در این دو هفته تمامس حریفان را شكست دهد، برنده مسابقه است. در طول برگزاری مسابقه ساز و دهل نیز نواخته می شود تا شور و هیجان بیشتری به مسابقه بدهد.
گاوجنگی:
بازی های مازندرانی
از دیگر سرگرمی های دیرپا، مراسم گاو جنگی در روستای شیر كلا شهرستان نور است كه به زبان محلی تشك جنگی نامیده می شود. این مسابقه هر سال و یك هفته بعد از اتمام كشتی لوچو در اوایل مرداد ماه به مدت 10 روز برگزار می شود. قبل از انجام مسابقه از اهالی محل مبلغی پول بابت هزینه های ضروری جمع آوری می شود. چند روز پیش از مسابقه از طریق نامه تاریخ برگزاری مسابقه به اطلاع اهالی روستاها وشهرها و حتی استان های همجوار رسانده می شود. هزینه نگه داری مهمانان در روستا و كرایه از پول جمع آوری شده پرداخت می شود.
« سوچلا» یا شكار به روش سنتی در آب بندان :
یكی از راه های درآمد روستاهای مركزی مازندران شكار پرنده به روش سنتی در آب بندان به هنگام كم آبی است. اواسط پاییز پرندگان مانند قو، غاز، چنگر، انواع مرغابی و... از نقاط سردسیر به سواحل دریای مازندران كه دارای آب و هوای معتدل است، مهاجرت می كنند و بیشتر در آب بندان ها كه به علت كشت شالی ، محل مناسبی برای تغذیه پرندگان است، ساكن می شوند.این شكار از اوایل پاییز هر سال تا 15 اسفند در شب های تاریك بدون تیراندازی با وسایل شكار سنتی و رعایت مقررات محلی انجام می شود. در این مدت آب بندان قرق و تیر اندازی در فاصله 500 متری اطراف آن ممنوع می شود. این نوع شكار توسط تور و بیشتر در روستاهای گل نشین، سیدمحله، زرین كلا، لاریم و مشك آباد در مسیر جاده ساری – بابلسر از طریق جاده خزر آباد انجام می شود.
صید سنتی به روش « روز دما » :
شكار به روز روز دما معمولا" در اواخر مهرماه با مهاجرت پرندگان وحشی به آبگیرها در روز انجام می شود. برای این كار چند روز قبل از مهاجرت پرندگان وحشی، اردك ها تربیت شده را در محل صید نگه داری می كنند تا به محیط اطراف عادت كنند. سپس در محل مورد نظر گودالی به مساحت حدود 20 متر مربع حفر می كنند. روی گودال توری به صورت عمود قرار می دهند كه به نخی بسته شده است. سر دیگر نخ را صیاد به دست می گیرد با ورود پرندگان وحشی به منطقه اردك های ترتیب شده به جمعپرندگان وحشی می پیوندند و آنها را به طرف گودال می كشانند . سپس صیاد نخ را می كشد و تور روی گودال می افتد و پرندگان به دام می افتند.
 

سه شنبه 1/5/1387 - 15:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته