• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 304
تعداد نظرات : 26
زمان آخرین مطلب : 4663روز قبل
رمضان
سازمان انتقال خون اعلام کرده از جمله دلایل کاهش استقبال هموطنان به اهدای خون در ماه رمضان تصور ابطال روزه و یا احتمال ضعف و بی‌حالی است اما به استناد استفتائات و فتاوی موجود از مراجع دینی، اهدای خون نه تنها باعث ابطال روزه نمی شود بلکه واجب کفایی هم شمرده شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، در مواقع خاص از سال مانند فصل سرما، گرما، تعطیلات نوروز، ماه رمضان و... معمولا روند اهدای خون به کندی پیش می‌رود و این موضوع کاهش ذخایر خونی را به همراه دارد. این در حالی است که از سویی نیاز به خون و فرآورده‌های خونی همیشگی است و از سوی دیگر در خصوص مدت نگهداری فرآورده‌های خونی محدودیتهایی وجود دارد و امکان ذخیره‌سازی قبل از فرارسیدن چنین روزهایی وجود ندارد.
با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان از علل کاهش استقبال هموطنان به اهدای خون، تصور ابطال روزه و یا احتمال ضعف و بی‌حالی است اما به استناد استفتائات و فتاوی موجود از مراجع دینی، اهدای خون نه تنها باعث ابطال روزه نمی شود بلکه واجب کفایی هم شمرده شده است.

برای جلوگیری از ضعف و بی‌حالی بعد ازاهدای خون نیز توصیه می‌شود، روز قبل و بعد از اهدای خون در فاصله افطار تا سحر مایعات به خصوص نوشیدنیهای شیرین مصرف و حتی‌الامکان در همان ساعات اولیه صبح به مراکز اهدای خون مراجعه شود.

در این ماه پایگاههای ثابت و سیار سازمان انتقال خون همه روزه علاوه بر ساعات رسمی کار پس از افطار نیز پذیرای هموطنان هستند و حتی در شبهای قدر تا سحرگاه به فعالیت خود ادامه می‌دهند اما این بدان معنا نیست که اهدای خون تنها به شبهای قدر موکول شود.

معمولا در شبهای قدر مراکز اهدای خون با ازدحام جمعیت مواجه می‌شوند و این خود مانع ارائه خدمات مطلوب و موجب معطلی مراجعه‌کنندگان است. از این رو از اهداکنندگان گران قدر تقاضا می‌شود که شبهای دیگر را نیز مدنظر قرار دهند تا ضمن جلوگیری از این اتفاق، میزان اهدای خون به طور متعادل در طول ماه مبارک رمضان توزیع شود.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:38
رمضان
روایات خاصه: روایاتى كه گواهى دو عادل را در باب رؤیت, كافى مى دانند. این روایات, بسیارند, به حدّى كه متواتر اجمالى دانسته اند.
نكته اى كه قبل از ورود به بحث, باید به آن توجه داشت, این روایات, چه آنهایى كه از قول امام باقر روایت شده و چه آنهایى كه از قول امام صادق (ع), این دو بزرگوار از امام على (ع) نقل كرده اند و یكى از روایات این باب, از قول رسول اكرم (ص) روایت شده است. گویا نقل سلسله سند و رساندن آن به على (ع) و رسول اكرم, به خاطر مقابله با نظر اهل سنت بوده كه یك شاهد را كافى دانسته اند. این روایات را به چهار گروه تقسیم كرده اند بدین شرح:
گروه اول: روایاتى كه گواهى دو گواه را به طور مطلق, ذكر كرده اند, بدون فرق بین آغاز و پایان ماه.
* امام صادق به نقل حلبى مى فرماید:
(إنّ علیّاً (ع) كان یقول: لا أُجیز فی الهلال إلاّ شهادة رجلین عدلین130.)
على (ع) مى فرمود: در هلال اجازه نمى دهم مگر گواهى دو مرد عادل را.
همین حدیث با اندك تفاوتى به سند دیگر نیز نقل شده است131.
حصر در این روایت حقیقى نیست, بلكه از جهت نهى شهادت فاسق و عدل واحد است; زیرا مسلم است كه با شیاع و با حكم حاكم برخاسته از بینه هلال ماه ثابت مى شود132.
* امام صادق طبق نقل حماد,مى فرماید:
(قال امیرالمؤمنین (ع): لا یجوز شهادة النساء فى الهلال و لا یجوز الا شهادة رجلین عدلین133)
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: گواهى زنان, در هلال جایز نیست و جایز نیست مگر گواهى دو مرد عادل.
و همین روایت را حلبى از امام صادق (ع) نقل مى كند134.
* امام صادق مى فرماید:
(كان رسول اللّه , صلى الله علیه و آله , یجیز فى الدین شهادة رجل واحد و یمین صاحب الدین و لا یجیر فى الهلال الاشاهدى عدلٍ135.
رسول خدا (ع) گواهى یك مرد را با سوگند صاحب دین, جایز مى دانست و در هلال جایز نمى دانست مگر دو شاهد عادل.)
* امام باقر مى فرماید:
(لو كان الامر الینا أجزنا شهادة الواحد اذا علم منه خیر مع یمین الخصم فى حقوق الناس فاما ما كان من حقوق الله او رؤیة الهلال فلا136.)
اگر حكومت در دست ما باشد, گواهى یك مرد را زمانى كه از او خیر دانسته شود, كافى مى دانستیم, با سوگند مخالفش در حق مردم.اما آنچه از حقوق خداست یا دیدن هلال كافى نمى دانیم.
گروه دوم: روایتى است كه در خصوص اول ماه رمضان كه شهادت دو شاهد را لازم مى داند:
* امام صادق مى فرماید:
(لا تصم إلاّ للرّؤیة أو یشهد شاهدا عدلٍ137)
روزه نگیر مگر با دیدن, یا دو شاهد عادل گواهى دهند.
گروه سوم: سه روایت در خصوص پایان ماه رمضان و آغاز ماه شوال است كه باید دو شاهد شهادت دهند.
* امام باقر (ع) مى فرماید:
(قال امیرالمؤمنین (ع): اذا رأیتم الهلال فافطروا, أو شهد علیه بیّنة عدل من المسلمین138…)
امیرالمؤمنین فرمود: هرگاه هلال ماه را دیدید, یا دو شاهد از مسلمانان بر آن گواهى داد, افطار كنید.
باید توجه داشت در صورتى این روایت, از گروه سوّم به شمار مى آید كه ما بینه را به معناى دو شاهد عادل بگیریم. امّا اگر بینه را به معناى حجت شرعى دانستیم, به بیش از دو نفر اطلاق خواهد شد. در نتیجه, این روایت, در گروه چهارم (بند2) قرار مى گیرد.
* امام باقر (ع) مى فرماید:
(لا أجیز فی الطلاق و لا فی الهلال إلاّ رجلین139)
در طلاق و هلال اجازه نمى دهم مگر شهادت دو مرد را.
* امام صادق (ع) مى فرماید:
(لا یجوز شهادة النساء فی الفطر الا شهادة رجلین عدلین140.)
در فطر و پایان رمضان جایز نیست مگر گواهى دو مرد عادل.
گروه چهارم: در این گروه, هشت روایت وجود دارد. بدین مضمون: گروهى كه بیست و نه روزه گرفته اند, بعد به تردید افتاده اند كه شاید ماه سى روز بوده و آنان بیست و نه روز, روزه گرفته اند, از این روى از امام سؤال مى كنند كه چاره چیست؟ امام در پاسخ مى فرماید: (اگر دو شاهد, گواهى دادند: ماه را دیده اند, باید قضا كرد وگرنه, همان بیست و نه روز, كفایت مى كند.)
گویا, این سؤالها, كه همگى از امام صادق (ع) پرسش شده, در دوران رواج روایات جعلى, كه مى گوید: (ماه رمضان, همیشه سى روز است), به وقوع پیوسته كه ما اینك, در دو قسمت ارائه مى دهیم:
1. روایاتى كه قضاى روزه را در وقتى لازم مى دانند كه دو شاهد, بر رؤیت هلال گواهى دهند:
* امام صادق (ع) مى فرماید:
(صم لرؤیة الهلال وأفطر لرؤیته فان شهد عندكم شاهدان مرضیّان بأنّهما رأیاه فاقضه141)
با دیدن هلال ماه, روزه بگیر و با دیدن آن افطار كن. پس اگر دو شاهد پسندیده گواهى دادند كه ماه را دیده اند آن را قضا كن.
* صابر, غلام امام صادق (ع) مى گوید: از امام سؤال كردم درباره مردى كه بیست و نه روز, روزه گرفته است. با دیدن ماه روزه گرفته و با دیدن ماه روزه گشوده است. آیا باید یك روز, قضا كند؟ امام صادق فرمود:
(كان امیرالمؤمنین (ع) یقول: لا إلاّ أن یجیء شاهدان عدلان فیشهدا أنّهما رأیاه قبل ذلك بلیلة فیقضى یوماً142.)
امیرالمؤمنین (ع) مى فرمود: نه لازم نیست مگر این كه دو شاهد عادل بیایند و گواهى دهند كه ماه را دیده اند یك شب قبل از آن. پس یك روز را قضا مى كند.
از جمله (كان یقول), استمرار فهمیده مى شود. امام, در موارد متعدد, این سخن را مى فرمود.
* از امام صادق (ع) سؤال شد از روزى كه روزه قضا مى شود. امام مى فرماید:
(لا یقضه إلاّ ان یثبت شاهدان عدلان من جمیع اهل الصلاة متى كان رأس الشهر143…)
آن روز را, قضا مكن مگر این كه توسط دو شاهد عادل از مردم با نماز, ثابت شود كه چه زمانى اول ماه بوده است.
این حدیث صحیح است. حسین بن سعید اهوازى ثقه و مراد از حماد, حمادبن عیسى و منظور از شعیب, شعیب عقرقوفى از اصحاب امام صادق (ع) و پسر خواهر ابو بصیر; (یحیى بن قاسم) است. نجاشى وى را ثقه و عین دانسته است144.
2. روایاتى كه در آنها به جاى دو شاهد, از بینه عدول یا بینه عادله نامبرده شده است. فقها, معمولاً, بینه را در این قبیل روایات, به معناى دو شاهد گرفته اند و شاید بتوان گفت: مراد بیش از دو شاهد است, ولى با توجه به روایاتى كه قبلاً ذكر شد مى توان به دو شاهد بسنده كرد.
البته این احتمال بعید نیست كه از بیّنه, بیش از دو شاهد منظور باشد. چون این بحث در پایان ماه رمضان مطرح گردیده, از این روى, بیش از دو شاهد عنوان شده كه براى اول ماه علم آور باشد.
* امام صادق درباره معناى اهله مى فرماید:
(هى أهلة الشهور, فاذا رأیت الهلال فصم و اذا رأیته فأفطر)
منظور هلال ماههاست. پس هرگاه هلال ماه را دیدى روزه بگیر و زمانى كه دیدى افطار نما.
راوى مى گوید: گفتم: آیا نظر شما این است كه اگر ماه بیست و نه روز بود, یك روز آن را قضا كنم. امام مى فرماید:
(لا الاّ أن یشهد لك بیّنة عدول, فان شهدوا انهم رأوا الهلال قبل ذلك فاقض ذلك الیوم145)
نه, مگر گواهان عادل شهادت دهند. پس اگر گواهى دادند كه هلال ماه را [یك روز] قبل آن دیده اند, آن روز را قضا نما.
* حلبى مى گوید به امام صادق گفتم: آیا نظر شما این است كه اگر ماه بیست و نه روز بود, یك روز آن را قضا كنیم.
امام فرمود:
(لا الاّ ان یشهد لك بینة عدول. فان شهدوا انّهم رأو الهلال قبل ذلك فاقض ذلك الیوم146)
نه! مگر گواهان عادل براى تو شهادت دهند. اگر گواهى دادند كه هلال ماه را [یك روز] پیش از آن دیده اند, آن روز را قضا كن.
* هشام بن حكم از امام صادق (ع) نقل مى كند: آن حضرت درباره كسى كه بیست و نه روز گرفته بود, فرمود:
(إن كانت له بیّنة عادلة على أهل مصر أنّهم صاموا ثلاثین على رؤیته قضى یوماً147)
اگر براى او گواه [یا دو شاهد] عادلى باشد مبنى بر این كه مردم شهر, بنابر رؤیت هلال, سى روز روزه گرفته اند, باید یك روز را قضا نماید. * صحیحه حلبى كه پیش از این ذكر شد148.
* عبداللّه بن سنان, از امام صادق (ع) درباره اهله مى پرسد, امام مى فرماید:(هى اهلة الشهور فاذا رأیت الهلال فصم, و اذا رأیته فأفطر) منظور هلال ماههاست. پس هر گاه هلال ماه را دیدى روزه بگیر و زمانى كه دیدى افطار نما. مى پرسد: اگر ماه بیست ونه روز بود, آن یك روز را قضا كنم؟
امام مى فرماید: (لا! الاّ ان تشهد لك بیّنة عدول فان شهدوا أنهم رأوا الهلال قبل ذلك فاقض ذلك الیوم149.) نه! مگر گواهان عادل برؤیت شهادت دهند. اگر گواهى دادند كه قبل از آن هلال را دیده اند, روزه را قضا كن.
*زیدبن اسامه نقل مى كند: از امام صادق (ع) معناى اهله را پرسیدند. امام پاسخ داد: (مراد ماههاست. پس هرگاه هلال ماه را دیدید روزه بگیرید و هرگاه دیدید, روزه بگشایید.زید مى پرسد: اگر ماه بیست و نه روز باشد, آیا یك روز را باید قضا كند.
امام مى فرماید:
(لا! الاّ ان یشهد ثلاثه عدول فانهم ان شهدوا أنهم رأوا الهلال قبل ذلك فانه یقضى ذلك الیوم150.)
قضاى آن روز لازم نیست, مگر سه شاهد عادل گواهى دهند. اگر شهادت دادند كه هلال را دیده اند, باید آن روز قضا شود. تمامى این روایات كه ذكر شد, به جز روایت اخیر به سه روایت بر مى گردد: روایت حلبى, عبدالله بن سنان و هشام بن حكم.
شاید علت این كه روایت اخیر بیش از دو شاهد را ذكر مى كند این باشد كه حضرت مى خواسته بر علم تأكید ورزد. و این نكته را گوشزد كند كه ماه رمضان, كمتر از سى روز نیز مى باشد, مگر این كه دلیلى قطعى در پایان ماه اقامه گردد كه شروع آن با تأخیر همراه بوده است.
در این صورت, این گروه از روایات نشانگر قول خاصى در مسأله هلال خواهند بود و درصدد نفى حجیت اثبات اول ماه رمضان و آخر آن, به بیش از دو شاهد نیستند. اگر در مقام تعارض با روایات گروه اول, از حجیت بیفتند, بقیه روایات, حجیت بینه را در اثبات اول و آخر ماه, به ثبوت مى رسانند. علاوه, روایات عامى نیز بر این مطلب دلالت دارند.
روایت دیگر, مشابه روایت عبدالله بن سنان, احمدبن عمربن ربیع, از امام صادق (ع) نقل مى كند كه فرمود:(لا! الاّ ان یشهد لك عدول انهم رأوه فان شهدوا فاقض ذلك الیوم151)
قضاى آن روز لازم نیست, مگر این كه گواهى دهند جمعى از افراد عادل كه آنان ماه را دیده اند. اگر گواهى دادند, آن روز را قضا نما. در این روایت, تعبیر بینه ذكر نشده و عدول آمده است.
در همین زمینه, امام صادق در پاسخ سؤال مى فرماید:
(آن یك روز را روزه نگیرد, مگر این كه ماه دیده شود. پس اگر اهل شهر دیگر گواهى دادند, آن روز را قضا نما152)
از آنچه ذكر شد نتیجه مى گیریم كه آغاز و پایان ماه رمضان, با دو شاهد ثابت مى شود. در این باره روایات صحیحى ارائه گردید و به گفته مخالفان پاسخى در خور داده شد. افزون بر روایات, سیره نبوى و علوى را نیز, مى توان گواه بر مسأله گرفت. برخى, بر كفایت دو گواه از رؤیت هلال, ادعاى اجماع كرده اند.
دیدگاه فقهاى عامه:

فقهاى اهل سنت, چون فقهاى شیعه, در شمار گواهان در هلال رمضان, وحدت نظر ندارند. برخى دو شاهد و برخى یك شاهد را كافى مى دانند. حنفیان, راه دیگرى رفته اند. در صحو و صافى آسمان, براى اثبات رؤیت هلال, گواهى جماعت زیادى را لازم مى دانند.
شیخ طوسى مى نویسد:
(لا یقبل فی رؤیة هلال رمضان الاّ شهادة شاهدین فاما الواحد فلا یقبل منه هذا مع الغیم و اما مع الصحو فلا یقبل الا خمسون قسامة, او اثنان من خارج البلد.
و للشافعى قولان: احدهما: مثل ما قلناه من اعتبار الشاهدین و به قال مالك و الاوزاعى واللیث بن سعد و سواء كان صحواً او غیماً. والاخر: انه یقبل شهادة واحد, و علیه اكثر اصحابه و به قال فى الصحابة عمر, و ابن عمر و حكوه عن علیّ , علیه السلام , و به قال فى الفقهاء احمد بن حنبل.
و قال ابوحنیفه: ان كان یوم غیم قبلت شاهداً واحداً و ان كان صحواً لم یقبل الا التواتر فیه والخلق العظیم. دلیلنا: اجماع الطائفة والاخبار التى ذكرناها فى الكتابین المقدم ذكرهما.
و ایضاً فلا خلاف أنّ شاهدین یقبلان و لم یقم دلیل على وجوب قبول الواحد. وروى عبدالرحمن بن زید بن الخطاب قال: انّا صحبنا اصحاب النبى , صلى الله علیه و آله , و تعلّمنا منهم و انهم حدثونا أنّ رسول اللّه , صلى الله علیه و آله , قال: (صوموا لرؤیته وافطروا لرؤیته, فان اغمى علیكم فعدوا ثلاثین فان شهد ذوا عدل فصوموا وافطروا و انسكوا) (ذكره الدار153 قطنى154)
در دیدن هلال ماه رمضان, پذیرفته نیست مگر گواهى دو شاهد. پس یك شاهد پذیرفته نیست. این, در هنگامى است كه آسمان را ابر پوشانده باشد, امّا اگر چنین نباشد, اعتبارى ندارد, مگر شهادت پنجاه نفر, به عدد قسامه, یا دو نفر از بیرون شهر.
شافعى دو قول دارد: قول اول او, مثل قول ماست, اعتبار دو شاهد. بر این عقیده اند: مالك, اوزاعى و لیث بن سعد. در قول دیگر, شهادت یك نفر را مى پذیرد. بر این نظرند بیشتر اصحاب او.
و در بین صحابه, عمر, و ابن عمر این نظر را دارند. این نظر را از على (ع) نیز حكایت كرده اند. و از فقهاء, احمد بن حنبل بر این عقیده است. و ابوحنیفه مى گوید: اگر آسمان ابرى باشد, شهادت یك نفر قبول است, اما اگر آسمان صاف باشد, جز تواتر و شهادت شمار بسیارى از مردم, پذیرفته نیست.
دلیل ما, اجماع طائفه شیعه و اخبارى است كه در دو كتابى كه ذكر آن گذشت [تهذبین] نقل كردیم و همچنین اختلافى نیست كه گواهى دو شاهد پذیرفته است و دلیلى بر وجوب قبول یك شاهد اقامه نشده است. و عبدالرحمن بن زیدبن خطاب, روایت كرده كه ما مصاحب یاران پیامبر بودیم و از آنان یاد گرفتیم و آنان ما را حدیث نمودند كه رسول خدا (ص) فرمود: (با دیدن ماه روزه بگیرید و با آن افطار نمایید. اگر آسمان ابرى باشد, سى روز بشمرید. اگر دو شاهد عادل گواهى دادند, روزه بگیرید, افطار كنید و عبادت نمائید.) این حدیث را دارقطنى نقل كرده است.
ابن رشد قرطبى, دیدگاههاى فقهاء اهل سنت را در باب شمار گواهان, چنین بیان مى كند:
(فانهم اختلفوا فى عدد المخبرین الذین یجب قبول خبرهم عن الرؤیة و فی صفتهم فاما مالك فقال: إنه لا یجوز أن یصام و لا یفطر باقل من شهادة رجلین عدلین.
و قال الشافعى فى روایة المزنی: إنه یصام بشهادة رجل واحد على الرؤیة, و لا یفطر بأقل من شهادة رجلین.
و قال ابوحنیفه: ان كانت السماء مغیمه قبل واحد, و ان كانت صاحیة بمصرٍ كبیر لم تقبل إلاّ شهادة الجم الغفیر. وروى عنه أنه تقبل شهادة عدلین اذا كانت السماء مصحیة. و قد روى عن مالك أنه لا تقبل شهادة الشاهدین الا اذا كانت السماء مغیمه, و أجمعوا على أنه لا یقبل فى الفطر الا اثنان, الا أبا ثور فانه لم یفرق فی ذلك بین الصوم والفطر كما فرق الشافعى155.)
در شمار خبردهندگانى كه واجب است پذیرش خبرشان از رؤیت و صفاتشان اختلاف كرده اند. مالك گفته است: جایز نیست به كمتر از گواهى دو مرد عادل, روزه بگیرد و افطار كند. شافعى, طبق روایت مزنى معتقد است: با شهادت یك مرد بر رؤیت روزه مى گیرد, اما به كمتر از دو شاهد مرد, افطار نمى كند. ابوحنیفه عقیده دارد: اگر آسمان ابرى باشد, قول یك نفر پذیرفته است و اگر آسمان صاف باشد, در یك شهر بزرگ قابل قبول نیست, جز گواهى گواهان بسیار. و از او نیز, نقل شده كه شهادت دو شاهد عادل پذیرفته است, اگر آسمان صاف باشد. و از مالك نیز روایت شده كه شهادت دو شاهد, پذیرفته نیست, مگر زمانى كه آسمان ابرى باشد.
و تمام فقها اجماع دارند كه در فطر, جز گواهى در گواه پذیرفته نیست. مگر ابوثور كه فرقى بین گرفتن روزه و افطار قائل نشده آن گونه كه شافعى قائل شده است.
همین دیدگاهها را ابن قدامه156 و عبدالرحمان الجزیرى157 و دكتر زحیلى 158, ذكر كرده اند.
آن گونه كه ابن رشد نقل كرده, علت گوناگونانى نظرها در رؤیت هلال, روایاتى است كه در برخى دو شاهد و در برخى دیگر یك شاهد ذكر شده است159.
اینك روایات دو شاهد:

* قال رسول الله: (صوموا لرؤیته وافطروا لرؤیته, فان اغمى علیكم فعدوا ثلاثین. فان شهد ذوا عدل فصوموا وافطروا وانسكوا.) با دیدن ماه روزه بگیرید و با دیدن آن روزه بگشایید. اگر آسمان را ابر پوشانده بود, سى روز بشمرید. اگر دو شاهد, شهادت دادند, روزه بگیرید, روزه بگشایید و عبادت كنید.
این روایت در منابع دیگر هم آمده است.از جمله كنز العمال160 و بدایة المجتهد161.
* ربعى بن خراش مى گوید: در آخرین روز ماه رمضان, دو عرب بیابانى حركت كرده و نزد پیامبر شهادت دادند كه هلال ماه را دیروز غروب دیده اند. رسول خدا فرمان داد:
(ان یفطروا و ان یعودوا الى المصلى162) روزه بگشائید و براى برگزارى نماز عید, به مصلى روید.
* حسین بن حرث جدلى مى گوید: امیر مكه, حرث بن حاطب, در سخنرانى خود گفت:
(عهد الینا رسول الله , صلى الله علیه و آله وسلم , ان ننسك للرؤیة فان لم نره و شهد شاهدا عدل نسكنا بشهادتهما163 …) رسول خدا (ص) با ما عهد كرده كه اعمال حج را با دیدن ماه آغاز كنیم. پس اگر ندیدیم و دو شاهد عادل شهادت دادند, طبق شهادت آنان عمل مى كنیم.
از این سه روایت, تنها روایت اول شمول دارد و در برگیرنده صوم و افطار. روایت دوم, مربوط به شوال و سوم مربوط به مراسم حج است.
روایات یك شاهد

* مرد اعرابى به پیامبر (ص) گفت: من هلال ماه را دیده ام.
قال رسول اللّه: (أتشهد ان لااله الاّاللّه)
آیا شهادت مى دهى كه خدایى جز خداى یكتا نیست؟
اعرابى گفت: بله.
قال رسول اللّه: (اتشهد ان محمد رسول اللّه)
آیا شهادت مى دهى كه محمد رسول خداست.
اعرابى گفت: بله.
قال رسول الله: (یا بلال اذن فى الناس فلیصوموا غداً164)
ییا بلال! به مردم اعلام كن كه فردا روزه بگیرند.
* عبدالله بن عمر مى گوید:
(مردم در حال دیدن ماه بودند. من به رسول خدا خبر دادم كه ماه را دیده ام. آن حضرت روزه گرفت و به مردم اعلام كرد كه روزه بگیرند165.)
از این دو روایت, پاسخ داده اند: شاید قرائنى وجود داشته كه پیامبر طبق آن عمل كرده و تنها به شهادت یك عادل اكتفا نكرده است166.
در روایت ابن عمر, از این نكته نباید غافل بود كه وى, نخستین خبر دهنده بوده و احتمال دارد, پس از وى, دیگران نیز چنین خبرى به رسول اللّه داده باشند.
در ارتباط با روایت اعرابى, نقل دیگرى وجود دارد كه مردم در حال شك و تردید به سر مى برند, وقتى او به گواه برخاست, این شك سترده شد و پیامبر, حكم كرد.
عكرمه از ابن عباس نقل مى كند:
(انّهم شكّوا فى هلال رمضان فارادوا ان لا یقوموا و لا یصوموا فجاء اعرابى من الحرّة فشهد انه رأى الهلال فامر النبى , صلى الله علیه و آله وسلم , بلالاً ان یقوموا و یصوموا167 …)
آنان در هلال ماه رمضان شك كردند. از این روى تصمیم گرفتند كه براى روزه حركت نكنند و روزه نگیرند. در این هنگام مردى اعرابى, از حرّه آمد و شهادت داد كه ماه را دیده است. آن گاه, پیامبر (ص) به بلال فرمان داد: به مردم اعلام كند: حركت كنند و روزه بگیرند.
قرینه دیگرى كه مى توان بر ردّ گواه واحد عرضه كرد, روایت كریب است.وى از سفر شام مى آید واعلام مى دارد: هلال رمضان در شام بودم و معاویه اعلام كرد كه مردم روزه بگیرند.
ابن عباس از وى سؤال مى كند: كى ماه را دیدید؟
مى گوید: روز جمعه.
ابن عباس مى گوید: ما روز شنبه دیده ایم و طبق آن باید سى روز را تمام كنیم168.
گفته اند: علت این كه ابن عباس بر گفته كریب جامه عمل در نپوشید, این بوده كه وى, بر این گواهى تنها بوده است.
علامه در منتهى مى نگارد:(ان ابن عباس لم یعمل بشهادة كریب والظاهر انه كذلك لانه واحد و عمل معاویه لیس حجة169)ابن عباس به گواهى كریب, عمل نكرده, زیرا وى بر این گواهى تنها بوده و علاوه عمل معاویه حجت نداشته است. ابن قدامه بر این نكته تكیه مى كند170. علت ردّ شهادت وى را در این مى داند كه وى تنها گواه بوده است.
شرایط

براى پذیرش گواهى گواهان, چگونگى شهادت, شرایط و ویژگیهاى وجود دارد. كه اگر شرایط را فاقد باشند, شهادت, پذیرفته نیست.
1ـ عدالت
در باب بینه, فقها به این نكته تصریح دارند كه شاهد باید عادل باشد. در خصوص رؤیت هلال نیز, روایات خاصه بر عدالت دو شاهد تصریح دارد. تعابیر گوناگونى كه نشانگر عدالت است, در روایات به چشم مى خورد: (بینة عدل من المسلمین), (بینه عادله) (بینة عدول) (رجلان عدلان) (عدلان مرضیان) و … در برخى تعبیر به عادل مسلمانان شده كه مى رساند, گواهى غیر مسلمانان پذیرفته نیست.
2-ذكوریت
از دیگر شرائط شاهد, در باب رؤیت هلال, ذكوریت است. شهادت زن, در رؤیت هلال پذیرفته نیست. بر این مطلب, ادعاى اجماع شده است. سید مرتضى در انتصار مى نویسد:
(و مما انفردت به الامامیه: ان الصیام لا تقبل فیه شهادة النساء و باقى الفقهاء یخالفون فى ذلك.
والحجة لنا: اجماع الطائفة و ایضاً فان الصیام من الفروض المتأكدة فیجوزان لا تقبل فیه شهادة النساء تأكیداً و تغلیظا فان شهادتهنّ لم تسقط الاّ بحیث التغلیظ171.)
از آن مواردى كه تنها طائفه امامیه به آن فتوا داه اند این است كه: در روزه, گواهى زنان پذیرفته نیست و بقیه فقهاء با این نظر مخالفند.
و دلیل ما: اجماع طائفه شیعه است. علاوه, روزه از واجبات تأكید شده است. و از باب تأكید و شدت اهتمام, ضرورت دارد, گواهى زنان پذیرفته نشود. گواهى آنان ساقط نمى شود, مگر در امور شدید و مهم.
تمام فقهاى شیعه بر عدم پذیرش شهادت زنان تصریح كرده اند172. علت آن, روایات متعددى است كه درآنها تصریح, به دو گواه مرد شده است و یا بیان گردیده كه شهادت زنان پذیرفته نمى شود. در روایت حبیب خزاعى173 و صحیح خزاز174 آمده است: (شهادت دو مرد را مى شود پذیرفت)
* در صحیحه حلبى آمده كه امیرالمؤمنین (ع) فرمود:(لا اجیز فى الهلال الاشهادة رجلین عدلین175)در هلال, اجازه نمى دهم مگر گواهى دو مرد عادل را.
* شعیب از امام صادق و وى از على (ع) نقل مى كند كه فرمود:(لا اجیز فى الطلاق و لا فى الهلال الاّ رجلین176.) (در طلاق و هلال اجازه نمى دهم مگر شهادت دو مرد را)
* محمد بن مسلم از معصوم نقل مى كند كه فرمود:(لا تجوز شهادة النساء فى الهلال177)
گواهى زنان در هلال جایز نیست.
* در صحیحه حماد آمده كه امیرالمؤمنین (ع) فرمود:(لا یجوز شهادة النساء فى الهلال و لا یجوز الاشهادة رجلین عدلین178)شهادت زنان در هلال جایز نیست و جایز نیست مگر گواهى دو مرد عادل.
این روایت, هر دو بخش را داراست: هم تأكید بر عدم جواز شهادت زنان و هم این كه شاهد باید مرد باشد گویا, آنچه محمد بن مسلم, نقل كرده بخشى از این روایت است. صدر روایت داود بن حصین نیز, بر اصل مطلب دلالت دارد: در افطار, گواهى دو مرد عادل لازم است. بنابراین, فقهاى شیعه, اتفاق نظر دارند كه گواهى زنان در هلال پذیرفته نیست.
این كه, شهادت زنان را در حدود و برخى مسائل اجتماعى جایز نشمرده اند, شاید بدین علت بوده كه به جستجوهاى بى مورد, كه آفاتى را در پى دارد, نپردازند.
به عنوان مثال: دیدن هلال, اگر به طور طبیعى باشد, همه مى بینند و دیدن چند نفر مستلزم آن است كه دیدى قوى داشته باشند, یا در جهت جستجوهاى زیاد و رفتن به بلندى و منطقه خاص, در صدد رؤیت برآیند. شارع, با ردّ گواهى زنان, خواسته كه آنان را از مشكلات دیدن معاف دارد و تنها مردان در این مهم فعالیت نمایند. در باب گواهى زنان در رؤیت هلال, این نكته در خور تأمل است كه منشأ اجماع, روایات فراوانى است كه ذكر شد. این روایات, از امام صادق (ع) روایت شده و آن حضرت از امیرالمؤمنین (ع) نقل مى كند.دردو نقل از حضرت امیر (ع) تعبیر: (لا اجیز) آمده است معمولاً, این گونه تعابیر, در مواردى به كار برده مى شود كه جنبه حكومتى و مصلحتى دارد. همان گونه كه در روایت محمد بن مسلم از امام باقر (ع) آمده است:
(لو كان الامر الینا اجزنا شهادة الرجل الواحد اذا علم منه الخیر مع یمین الخصم فى حقوق الناس)
اگر حكومت در دست ما باشد, گواهى یك مرد را, زمانى كه از او خبر دانسته شود, با سوگند مخالفش, كافى مى دانستیم.
شاید رد شهادت زنان در هلال ماه, به علت وضعیت اجتماعى خاص آن زمان بوده است. رد شهادت زنان در حدود, مانند: حد زنا, لواط و موارد دیگر, حكمتهایى دارد كه براى ما پوشیده است ولى این مطلب را مى شود درباره زنان پذیرفت كه جنبه احساساتى آنان, از دیگر جنبه ها قوت بیشترى دارد. در عین حال, در امور مربوط به زنان گواهى آنان پذیرفته است.
امام رضا (ع) مى فرماید:(تجوز شهادة النساء وحدهنّ بلا رجال فى كل ما لا یجوز للرجال النظر الیه و تجوز شهادة القابله وحدها فى المنفوس179)گواهى زنان, به تنهایى, بدون مردان, در هر چیزى كه براى مردان نگاه به آن حلال نیست, جایز است و گواهى قابله به تنهایى در زن نفساء پذیرفته مى شود.اگر درستى گواهى زنان را در این روایت, در نتیجه آگاهى آنان در این قبیل امور بدانیم, شاید بتوان ادعا كرد كه ردّ شهادت زنان در موارد دیگر, به خاطر وضعیت خاص فرهنگى و اجتماعى زنان در آن روزگار بوده است. با تنقیح مناط مى توان ادعا كرد: در موارد دیگر نیز, اگر زنان به مرحله اى از آگاهى رسیدند كه سخنانشان اعتماد آور بود, مى توان گواهى آنان را پذیرفت. در این امور, تعبدى در كار نیست.
چنانچه پذیرش گواهى زنان را در امور ذكر شده در روایات, از باب اضطرار بدانیم, حكم, اختصاص به مورد نص خواهد یافت و شمول ندارد. در روایتى كه محمد بن سنان از امام رضا (ع) نقل كرده آن حضرت, عللى را در رد شهادت زنان, در هلال و طلاق بیان كرده و پذیرش قول زن قابله را از باب ضرورت دانسته است180. بر این روایت از جهت سند, خدشه وارد شده, زیرا محمد بن سنان متهم و تضعیف شده است. به هرحال, گواهى زنان در رؤیت هلال, طبق نظر بیشتر فقها, پذیرفته نمى شود. تنها یك روایت, در هلال ماه رمضان ذكر شده كه گواهى یك شاهد زن را كافى دانسته است.
از امام صادق (ع) نقل شده:(لا تجوز شهادة النساء فى الفطر الا شهادة رجلین عدلین و لا بأس فى الصوم بشهادة النساء و لو أمرأة واحدة181.)گواهى زنان در فطر جایز نیست. مگر گواهى دو مرد عادل و در روزه [هلال رمضان] اشكالى در شهادت زنان نیست, گرچه یك زن باشد.
بر سند این روایت, همان گونه كه در بررسى قول اوّل گفتیم, خدشه وارد كرده اند. افزون بر این, در مقابل روایات فراوانى كه نقل گردید, این روایت, جایگاهى ندارد. در عین حال, شیخ طوسى براى این كه روایت را به كلى طرح نكند, در تهذیب و استبصار به توجیه آن مى پردازد. در تهذیب مى نویسد: (فالوجه فى هذا الخبر ان یصوم الانسان بشهادة النساء استظهاراً واحتیاطاً دون ان یكون ذلك واجباً182) توجیه این خبر آن است كه انسان از باب احتیاط, طبق شهادت زنان روزه بگیرد, بدون آن كه واجب باشد.
صاحب وسائل مى نویسد: (شیخ طوسى, این روایت را بر استحبات حمل كرده است183) پیشتر, توضیح دادیم: این استحباب و احتیاط, اگر با نیت رمضان انجام گیرد صحیح نیست. شیخ در استبصار, بر این نكته تأكید مى كند و آن را احتیاط در روز آخر شعبان مى داند.
فالوجه فى هذا الخبر ان نحمله على انه ینبغى للانسان ان یصوم عند شهادة المرأة استظهاراً و لا ینوى صوم شهر رمضان بل یصوم على انه من شعبان فانه لا یأمن على ان یقترن الى شهادتها شهادة من یجب العمل بقوله فى رؤیة الهلال184)
توجیه در این خبر این است كه بگوییم: براى انسان شایسته است كه در هنگام شهادت زنان روزه بگیرد و نیت روزه رمضان ننماید, بلكه به نیت این كه از شعبان است روزه بگیرد. زیرا اطمینانى نیست كه بر گواهى آن زن, گواهى كسى كه عمل به شهادتش, در رؤیت هلال واجب خواهد بود, افزوده نشود.
امّا اگر, شمار زنان, به حدّى باشد كه از گفته هاى آنان علم به رؤیت هلال, حاصل شود, مى توان به گواهى آنان اعتماد كرد.
شیخ طوسى مى نویسد: (و لا یقبل شهادة النساء فى الهلال لا مع الرجال و لا على الانفراد فان اخبر من النساء جماعة یوجب خبر هنّ العلم برؤیة الهلال او جماعة من الكفار كذلك وجب العمل به لمكان العلم دون الشهادة185 …)
در هلال, گواهى زنان نه با مردان ونه به تنهایى پذیرفته نیست. اگر گروهى از زنان شهادت دهند كه از شهادت آنان علم به دیدن ماه, حاصل شود, یا عده اى از كفار با همین شرط, گواهى دهند, عمل به آن واجب است از جهت علم, نه شهادت.
سیدمحمد موسوى عاملى, صاحب مدارك, مى نویسد: (و لو حصل باخبار النساء الشیاع المفید للعلم وجب التعویل علیه قطعاً لكنه لیس من باب الشهادة186.)
اگر از خبر دادن زنان, شیاعى حاصل گردد كه مفید علم باشد, قطعاً باید به آن اعتماد كرد, منتهى این از جهت شهادت آنان نیست.
3-توافق در اوصاف
باید مشخصاتى كه دو شاهد در هنگام شهادت بیان مى كنند, یكسان باشد و هر یك دیگرى را نفى نكند. البته اندك تفاوتى در زمان رؤیت, با توافق در یك شب دیدن, منافاتى با هم ندارند. باید به گونه اى اوصاف ماه را ذكر كنند كه با هم در تضاد نباشد و اثبات یكى بطلان دیگر را نرساند.
صاحب جواهر در این زمینه مى نویسد: (و لو اختلف الشاهدان فى صفة الهلال بالاستقامة والانحراف و نحو ذلك مما یقتضى اختلاف المشهود علیه بطلت شهادتهما و لا كذلك لو اختلف فى زمان الرؤیة مع اتحاد اللیلة و لو شهد احدهما برؤیة شعبان الاثنین و شهد الاخر برؤیة رمضان الاربعاء احتمل القبول لا تفاقهما فى المعنى.و عدمه لان كل واحد یخالف الآخر فى شهادته و لم یثبت احدهما و لعل الاول اقوى187)
اگر دو شاهد, در صفت هلال اختلاف پیدا كنند, از جهت راستى و انحراف ماه و مانند آن, به گونه اى كه اختلاف در مشهود را در پى داشته باشد گواهى آن دو باطل است. و چنین نیست اگر اختلاف در زمان دیدن داشته باشند و در شب آن, نظرشان یكى باشد.و اگر یكى گواهى دهد كه هلال شعبان را در دوشنبه دیده و دیگرى بگوید هلال رمضان را در چهارشنبه دیده, احتمال پذیرش گواهى آنان وجود دارد. چون در معنى با یكدیگر اتفاق دارند. [كه اثبات رمضان, با گذشت سى روز از شعبان باشد] و احتمال دارد كه گواهى آنان رد شود, زیرا هر یك با دیگرى در شهادتش مخالف است و قول هیچ یك آنان ثابت نشده و شاید قول اول قوى تر باشد.
سیدمحمدكاظم طباطبایى یزدى مى نویسد: (یشترط توافقهما فى الاوصاف فلوا ختلفا فیها لا اعتبار بها نعم لو اطلقا او وصف احدهما و اطلق الآخر كفى و لا یعتبر اتحادهما فى زمان الرؤیة مع توافقهما على الرؤیة فى اللیل188.)
شرط است كه دو شاهد در ذكر اوصاف توافق داشته باشند. پس اگر در آن اختلاف نمودند, اعتبارى به شهادت آنان نیست. اما اگر بدون ذكر اوصاف, شهادت دادند, یا تنها یك نفر صفت ماه را گفت و دیگرى مطلق بیان كرد, كافى است. و اعتبارى نیست به اتحاد آن دو در زمان دیدن, توافقشان بر دیدن در شب.
مرحوم آیة الله حكیم در توضیح جملات اول عروه مى نویسد:
(همان گونه كه عده زیادى بر این مطلب تصریح كرده اندو آن راجزومسلمات دانسته اند و واقعاً هم چنین است و علت آن است كه دو شاهد, باید از یك وجود خارجى خبر دهند. بنابراین, اگر اوصافى كه ذكر مى كنند, در تضاد نباشند, اشكالى ندارد)
در ادامه مى نویسد: والعمدة فى عدم الاعتبار بشهادة الشاهدین مع اختلافهما فى الاوصاف المتضادة هو عدم حكایتهما عن وجود خارجى واحد بل كل واحد یحكى عن وجود غیر ما یحكیه الآخر فلا یكون خبرهما بینة189.)
نكته عمده در بى اعتبار بودن دو شاهد, با اختلاف در اوصاف متضاد, آن است كه از وجود خارجى واحدى حكایت نمى كنند, بلكه هر یك از چیزى خبر مى دهد كه دیگرى از غیر آن خبر داده است. پس خبر آن دو, بینه [دو شاهد] نیست.
پس بیان اوصافى كه متضاد باشند, صحت شهادت را خدشه دار مى كند. اما اگر مؤید یكدیگر باشند, و یا اختلاف در زمان رؤیت, در یك شب, اندك باشد, ضررى به صحت گواهى آنان نمى زند.
4- شهادت بر رؤیت
نكته دیگرى كه باید در شهادت دو شاهد لحاظ كرد, شهادت مبتنى بر رؤیت است. اگر كسى از راه عدد یا نجوم, به اول ماه علم پیدا كند, نمى توان شهادت وى را بر اول ماه پذیرفت. زیرا در روایات بیّنه, بر این نكته تكیه شده بود كه اول ماه, با گمان و احتمال ثابت نمى شود, بلكه با دیدن ثابت مى گردد. به تعبیر روایات, باید شهادت دهند كه (رأیاه) ماه را دیده اند یا (رأوا الهلال) یا شهادت دهند كه دیگران ماه را دیده اند. روایات رؤیت نیز بر این مطلب دلالت مى كند:(لیس على اهل القبله الا الرؤیة و لیس على المسلمین الا الرؤیة190)به هر حال, اخبار شهادت, منصرف به جائى است كه مبتنى بر دیدن باشد.
البته این نكته روشن است كه اگر كسى بگوید من از راه عدد و یا نجوم, یقین به رؤیت هلال پیدا كرده ام و دیگران نیز از گفته وى, علم پیدا كنند, از باب علم, مى توان به نظر آنان عمل كرد و این مربوط به باب شهادت نیست.
دو فرع

در پایان, لازم مى نماید دو فرع از فروع بینه را كه در این مسأله نقش دارد, بیان كنیم:
1. شهادت بر شهادت
از فروعات و مسائل باب شهادت, شهادت بر شهادت است. بدین معنى, مثلاً در باب رؤیت هلال, دو نفر گواهى دهند كه فلانى گفت: ماه را دیده ام. آیا چنین شهادتى پذیرفته مى شود.
امروز, این مسأله اهمیت ویژه اى دارد زیرا امكان دارد رؤیت هلال و … با واسطه از طریق رسانه هاى جمعى, شبكه هاى خبرى و … به دیگر افراد انتقال یابد.
فقها, اصل مسأله را در كتاب شهادت بحث كرده اند. شهید ثانى, بر پذیرش شهادت بر شهادت, یك مرتبه ادعاى اجماع كرده191 و براى اثبات آن, به عموم آیه قرآن: (واستشهدوا شهیدین من رجالكم192) استشهاد جسته است. ایشان, بر این نظرند كه این آیه شریفه, شهادت بر شهادت را نیز, در بر مى گیرد. افزون بر این, روایتى نیز در این باب داریم193 و در شمارى از این روایات آمده كه دو نفر, بر شهادت یك نفر, گواهى دهند194. در روایتى, شهادت به بیش از یك واسطه نهى شده است و غیر قابل پذیرش195. تنها در یك روایت از پذیرش شهادت بر شهادت صریحاً نهى شده كه فقهاء آن را حمل بر تقیه كرده اند196.صاحب جواهر در مسأله هلال به این فرع پرداخته و مى نویسد: (ثم ان الظاهر ثبوت الهلال بالشهادة على الشهادة لاطلاق او عموم ما دل على قبولها و لان الشهادة حق لازم الاداء فیجوز الشهادة علیه كسائر الحقوق197 …)
ظاهر این است كه هلال ماه, با شهادت بر شهادت ثابت مى شود, به جهت این كه اطلاق یا عموم ادله قبول شهادت, این جا را نیز شامل مى گردد و به خاطر این كه شهادت,حقى است كه اداى آن لازم است. پس شهادت بر آن, مانند سایر حقوق جایز مى باشد.
شهید ثانى, بر شمول آن, در غیر حدود, ادعاى اجماع مى كند:(و محلها ماعدا الحدود اجماعاً سواء فى ذلك الاموال و الانكحة والعقود والایقاعات والفسوخ و غیرها و سواء كان حق الادمیین ام حق الله تعالى كالزكوات و اوقاف المساجد والجهات العامه والاهلة كهلال رمضان و غیره198)
جاى شهادت بر شهادت, به اجماع, غیر حدود است. و تفاوتى در اموال, ازدواجها, عقدها و ایقاعها و فسخها نیست. و تفاوت نمى كند كه حق انسانها باشد, یا حق خدا, مانند: زكاتها و اوقات مسجدها و جهات عامه و هلال ماه, مانند هلال رمضان و غیر رمضان.
صاحب جواهر, از قول علامه نقل مى كند كه وى, شهادت بر شهادت را ثابت نمى داند و آن را به علماى شیعه نسبت داده است و براى اثبات نظر خویش, چنین استدلال مى كند:(باصالة البراءة و اختصاص مورد القبول بالاموال و حقوق الآدمیین199)
اصل برائت, بر عدم قبول آن دارد و پذیرش شهادت بر شهادت, در اموال و حقوق آدمیان است.
پاسخ از این استدلال روشن است, زیرا با وجود عمومات و روایاتى كه به آن اشاره شد, جایى براى اصل برائت باقى نمى ماند و دلیلى بر تخصیص آن به حقوق انسان ندارد, بلكه همان گونه كه ذكر شد, به جز حدود, در تمام موارد مى توان از شهادت بر شهادت بهره برد.
2. آیا بینه علم آور است. و بایستى چنین شرطى در پذیرش بینه لحاظ شود؟ از آنچه تاكنون ذكر شد, به خوبى استفاده مى شود كه بینه یك اماره و حجت شرعى و حجیت آن برخاسته از روایات فراوان است. از تعابیرى كه برخى از فقهاء داشتند, استفاده مى شد كه از بینه ظن قوى حاصل مى شود. تعبیر به علم, كمتر در كلمات فقهاء به چشم مى خورد. مى توان گفت, یك نوع اطمینان و علم عادى از آن براى انسان حاصل مى شود. طبیعى است اگر قرائنى وجود داشته باشد كه به صحت نظر دو شاهد خدشه وارد كند, امكان دارد طبق آن عمل نكنند. پیش از این بیان شد كه در مورد اتهام, بیّنه حجیت ندارد. در نتیجه, در موردى كه احتمال خطا وجود داشته باشد, ممكن است شهادت آنها را نپذیرفت. زیرا امروزه با ابزار و وسائل و ارتباطاتى كه وجود دارد, حاكم با توجه به قرائن, حكم خود را در باب رؤیت هلال اعلام مى كند. جواز شهادت مستلزم جواز حكم شرعى نیست.
البته كسانى كه علم را در رؤیت هلال لازم دانسته اند, مانند صاحب حدائق, به این نكته نیز پرداخته اند كه معمولاً, از قول دو شاهد عادل, براى انسان علم به رؤیت حاصل مى گردد. همان گونه كه ممكن است از شهادت فرد واحد, چنین علمى حاصل گردد و علم حجیّت ذاتى دارد.
صاحب حدائق مى نویسد:(ان شهادة العدلین تفید العلم ایضاً, فان العلم لا یتقید بحد و لا ینحصر فى مقدار معین بل هو مما یقبل الشدة والضعف ـ كما اوضحنا ذلك فى محل ألیق ـ فقد یحصل العلم فى بعض المقامات من اخبار الاطفال فضلا عن كمل الرجال … ان الشارع قد اجرى شهادة العدلین مجرى ما یفید العلم والقطع بل اجرى خبر العدل الواحد مجرى ذلك200 …)
گواهى دو شاهد عادل, مفید علم است. علم مقید به حدى نیست و منحصر در مقدار معینى نمى باشد, بلكه شدت و ضعف دارد. همان گونه كه در جاى مناسبتر این مطلب را روشن كردیم. پس گاهى علم در موارد از خبرهاى كودكان حاصل مى شود, تا چه رسد به مردان كامل … به درستى كه شارع, گواهى دو گواه عادل را به منزله آنچه مفید علم و قطع است قرار داده, بلكه خبر یك عادل را مجراى علم قرار داده است.
بنابراین, طبق نظر آنان كه علم را در رؤیت هلال لازم دانسته اند, بیّنه حجیت دارد, زیرا بینه, علم مى آورد, یا از نظر شرعى به منزله علم و قطع قرار داده شده است.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:38
رمضان
كلمه رمضان از لغت "رمض" گرفته شده و دانایان، لغت رمض را به دو گونه توجیه كرده‌اند:
1_ تابش نور خورشید با حرارت هر چه تمام تر بر ریگ و سنگ
2_ باریدن باران شدید در اواخر پاییز.
اگر رمضان به معنای اول باشد باید گفت: روزه واقعیتی است كه همچون حرارت شدید مفاسد و پلیدیها و تجاوزات و طغیانهای غرایز را می‌سوزاند و آدمی را به میدان پاكی نزدیك می كند.
و اگر به معنای دوم باشد باید گفت: روزه همچون بارانی كه طبیعت را شستشو می‌دهد روان انسان را از آلودگی پاك كرده و به آدمی نیروی مقاومت داده و جسم را از خطرات رسوبات غذایی به سنگر امان می‌برد و به همین معنا روایتی از پیامبر اسلام (ص) رسیده آنجا كه فرموده‌اند:
« ارمض الله فیه ذنوب المومنین »
رمضان زمانی است كه خداوند بخاطر عمل روزه مردم مومن را شستشو داده و پاك می‌كند.
صوم رمضان یعنی: خودداری كردن از آنچه شرع و مكتب الله اجازه نداده و بی‌تردید گروه خودداران در پیشگاه الهی بخاطر اجرای فرمان دوست از اعتبار خاصی برخور دارند، و نزد پروردگار و وجدان خویش رو سپیدند.
از مجموع روایات استفاده می‌شود كه روزه عمل ساده‌ای نیست و تنها گرسنگی و تشنگی مایه‌ی بوجود آمدن حقیقت روزه نمی‌باشد، بلكه روزه بزرگترین میدان تمرین برای پاكسازی جسم از امراض گوناگون و تزكیه روان از مفاسد اخلاقی و منور كردن دل به نور خداست.
امام علی(ع) می فرماید:
به هنگامی كه آدم به زمین آمد تابش خورشید چهره‌ی دل آرایش را تیره كرد آدم از این پیش آمد دلگیر بود جبرئیل به حضرتش گفت: میل داری رویت سپید گردد؟ گفت آری عرضه داشت روز سیزده و چهارده و پانزده ماه را روزه بگیر هر روزی كه روزه گرفت یك سوم كبودی پوست از بین رفت و به روز سوم تمام چهره سپید شد اگر در این روایت جای تاویل باشد باید گفت روزه عامل بدست آوردن آبرو و اعتبار در پیشگاه خداست.
رمضان زمانی است كه ابتدایش رحمت، و دهه‌ی دومش زمان غرق شدن در رحمت و عاقبتش آزادی از آتش جهنم است، این آزادی از عذاب آخرت، عكس العمل آزادی انسان از سوء خلق طغیان غرایز و شهوات و بد كرداری بوسیله‌ی روزه ماه رمضان است روزه‌ای كه همراه با شرایط انجام گرفته باشد.
پیامبر عزیز (ص) در خطبه جمعه آخر شعبان در توضیح برنامه‌های رمضان چنین فرمودند: ماهی بر شما سایه می افكند كه در ظرف آن لیله‌القدر است، شب قدری كه از هزار ماه با ارزشتر است.
خدای بزرگ روزه این ماه را بر شما واجب نموده و یك نماز مستحب را در شب آن مساوی با هفتاد نماز در شبهای دیگر قرار داده آن كسی كه در این ماه به كار نیكی دست بزند و برنامه خدا پسندانه‌ای انجام دهد ثوابش برابر با واجبی از واجبات خداست، و هر كس عمل واجبی انجام دهد اجرش به اندازه هفتاد واجب در وقت دیگر است.
آری ای مردم، رمضان ماه استقامت و فراهم آوردن نیرو است و مزد مردم با استقامت بهشت است[1].
رمضان ماه مساوات است ماهی كه باید ثروتمندان مادی و معنوی به تمام كمبودهای مردم تهیدست رسیدگی كنند، و دردهای معنوی را درمان نمایند، در این ماه نباید گروهی سیر و دسته‌ای گرسنه باشند، عده‌ای غرق در هدایت، و قشری گرفتار ضلالت، در این ماه است كه خداوند روزی بندگان فرمان بر را زیاد می‌كند و این مساله واقعیتی است كه قرآن از آن خبر داده « آنگاه كه مردم خویشتن داری بدست آرند‌ و از گناه و نافرمانی بپرهیزند تمام درهای بركات آسمان و زمین را به رویشان می گشاییم»[2].
پیامبر اسلام(ص) می فرماید: « در رمضان چهار برنامه از خداوند بخواهید دو برنامه برای جلب عنایت حق، و دو برنامه از آن برنامه‌هایی كه از آن بی‌نیاز نیستند، اما دو برنامه اول یكی قرار گرفتن در حصار توحید و دور شدن از شرك نیستند یكی طلب بهشت، و دیگری آزادی از آتش جهنم.
پیامبر (ص) می‌فرمود: هر آنكس كه ماه رمضان را درك كند و خود را در مسیر آمرزش حق قرار ندهد در كدام زمان می‌خواهد به جبران كمبودها برخیزد!
و نیز فرمود: اگر خداوند به آسمانها و زمین درچنان زمانی اجازه سخن گفتن دهد. به تمام روزه داران می‌گفتند برنامه شما به بهشت منتهی می‌گردد، و باز فرمودند: برای بهشت دری است به نام ریان و آن اختصاص به روزه داران دارد، آخرین روزه‌داری كه از آن وارد شود بسته می گردد.
پیامبر بزرگ می‌فرمود: روزه دار اگر غیبت نكند و بخوابد خوابش عبادت است.
رسول اكرم (ص) به مردم فرمود: طرحی را به شما بیاموزم كه انجامش شیطان را از شما دور خواهد كرد به دوری بین مشرق و مغرب پاسخ گفتند: آری فرمودند: روزه رویش را سیاه می‌كند دستگیری از تهیدستان پشتش را می‌شكند دوستی در راه خدا، و تحمل رنج عمل شایسته ریشه‌اش را می‌كند و توبه و بازگشت به حق رگ و پی او را جدا می‌كند برای هر چیزی زكاتی است و زكات بدن روزه است.
پیشوای اسلام فرمود: به هنگام رمضان در تابستان چون رنج تشنگی به انسان روی آورد خداوند هزار ملك را مامور آدمی می‌كند تا بهشت و نعمت الهی را به او بشارت دهند و او را نوازش كنند و چون افطار گردد خطاب می‌رسد چه بوی خوشی داری، سپس به ملائكه می‌فرماید: شاهد باشید مغفرتم را نصیبش كردم.
و نیز فرمود: آنكس كه از روی ایمان و عشق به خدا روزه بگیرد و حسابگر باشد و گوش و چشم و زبان را از گناه باز دارد، در حوزه رحمت گذشته و آینده الهی قرار گیرد و اجر ثابت قدمان نصیبش می‌شود[3].
رمضان زمانی است كه ابتدایش رحمت، و دهه‌ی دومش زمان غرق شدن در رحمت و عاقبتش آزادی از آتش جهنم است،
امیر المومنین (ع) می‌فرماید: روزه‌ی جسد خودداری از غذاست ولی با اراده و اختیار خویش البته برای مزد و فرار از عذاب و روزه روان خودداری حواس پنجگانه است از گناه و پاك داشتن دل از تمام عوامل شر، و روزه‌ی دل نیكوتر است از روزه‌ی زبان و روزه زبان بهتر است از روزه شكم[4].
از مجموع روایات استفاده می‌شود كه روزه عمل ساده‌ای نیست و تنها گرسنگی و تشنگی مایه‌ی بوجود آمدن حقیقت روزه نمی‌باشد، بلكه روزه بزرگترین میدان تمرین برای پاكسازی جسم از امراض گوناگون و تزكیه روان از مفاسد اخلاقی و منور كردن دل به نور خداست.
با چنین روزه‌ای روزی فراوان می‌گردد، و اجتماع سالم گشته و آدمی در پیشگاه حق كسب آبرو می‌كند و در جهان بعد از بهشت بهره‌مند شده و از عذاب جهنم دور خواهد ماند.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:36
رمضان
چرا روزه در سفر حرام است؟ منبع:مجله پرسمان
گرچه خدای متعال بر اساس آیات 183 و 184 سوره بقره، می‏فرماید: «بر مسافر و مریض واجب نیست، ماه رمضان راروزه بگیرند، بلكه ایام دیگری را روزه بگیرند؛ ولی در ادامه همان آیات می‏فرماید: «روزه گرفتن بهتر است»؛ بنابراین، روزه بر انسان مسافر واجب نیست؛ نه این كه حرام باشد. حال حرام بودن روزه در سفر با آیه شریفه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ» چگونه قابل جمع است؟
قبل از هر جوابی توجه به آیات روزه برای فهمیدن حكم الهی ـ آن گونه كه منظور خدای متعال بوده ـ بسیار سودمند است.
آیات روزه مسافر
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْكِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلی ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛10 ای كسانی كه ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد؛ همان گونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند، نوشته شد تا پرهیزگار شوید. چند روز معدودی را [باید روزه بدارید] و كسانی از شما كه بیمار یا مسافر باشند، روزهای دیگری را [به جای آن روز بگیرند] و بر كسانی كه قدرتِ انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان) لازم است كفاره بدهند؛ مسكینی را اطعام كنند و كسی كه كار خیر را پذیرا شود، برای او بهتر است و روزه داشتن برای شما بهتر است؛ اگر بدانید. ماه رمضان است كه قرآن برای راهنمایی مردم و نشانه‏های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده، پس آن كس كه در ماه رمضان در حضر باشد (مسافر نباشد)، روزه بدارد و آن كس كه بیمار یا در سفر باشد، روزهای دیگری را به جای آن روزه بگیرد. خداوند راحتی شما را می‏خواهد؛ نه زحمت شما را. هدف این است كه این روزها را تكمیل كنید و خدا را بر این كه شما را هدایت كرده، به عظمت یاد كنید. باشد كه از این نعمت بزرگ سپاس‏گزار گردید».
پاسخ اول
الف) در این آیات شریفه، دو بار از روزه مریض و مسافر سخن به میان آمده است و در هر دو بار، خداوند متعال فرموده است: «آنان روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرند». از این صراحت و تكرار دو مرتبه، استفاده می‏شود كه در این دو مورد، نباید روزه گرفت.
ب) معنای جمله «روزه گرفتن بهتر است»، چنین می‏شود: اگر انسان از مسافرت كردن صرف نظر كرده و با میل و رغبت (تطوّع) روزه بگیرد، كار خوبی انجام داده و روزه گرفتن برایش بهتر است. از این رو، فقها فتوا داده‏اند كه مسافرت در ماه رمضان ـ گرچه حرام نیست ـ مكروه است؛ یعنی، باعث می‏شود كه انسان از فیض الهی روزه محروم بماند.
ج) همچنین نسبت به جمله «عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ» باید گفت می‏دانیم كه یكی از شرایط ثبوت تكالیف الهی وسع (قدرت داشتن) مكلف است و اگر كسی بر انجام دادن تكلیفی وسع (قدرت) نداشته باشد، تكلیف از او ساقط است؛ اما اگر قدرت كمی داشته باشد كه تكلیف را بتواند با سختی و مشقت فراوان انجام دهد، از آن، تعبیر به داشتن «طاقت» می‏شود؛ مانند روزه گرفتن اشخاص پیر و یا كسانی كه بیماری عطش دارند كه در این صورت، اصل تكلیف ساقط نیست؛ بلكه خداوند برای این دسته نیز تخفیف قائل شده و اجازه فرموده است كه آنان نیز افطار كنند؛ ولی به جای روزه هر روز، فدیه بدهند؛ یعنی، ده سیر طعام به فقیر بدهند و اگر دو برابر آن را بدهند، برای آنها بهتر است و در صورت تحمل مشقت، روزه داشتن برایشان بهتر است.
پاسخ دوم
معنای «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ»، چنین می‏شود: آن روزه‏ای كه خداوند متعال بر شما واجب كرده و شما را بدان اختصاص داده است [و آن را در حال سفر و مرض از شما برداشته است]، آن روزه به خیرو صلاح شماست؛ اگر بدانید و به عبارت، دیگر جمله «روزه گرفتن برای شما بهتر است»، به اصل دستور روزه بر می‏گردد؛ نه به مواردی كه استثنا شده است.
پاسخ سوم
آن چه این استفاده كه «روزه گرفتن در سفر بهتر است» را خدشه‏دار می‏كند، فتوای برخی از علمای اهل سنت مبنی بر این است كه افطار كردن در سفر بهتر از روزه گرفتن است؛ یعنی، این مسئله حتی در میان علمای اهل سنت هم مورد اتفاق نیست كه روزه در سفر بهتر است.11
پاسخ چهارم
علمای اهل سنت با استفاده از روایاتی كه در اختیارشان هست، بالاتفاق به جواز افطار در سفر (با شرایطش) فتوا داده‏اند و اختلاف آنان فقط در این است كه آیا افطار و عدم افطار مساوی است یا افطار در سفر افضل و برتر است و یا این كه روزه گرفتن در سفر افضل و برتر است. برخی بر افضلیت افطار و گروهی بر افضلیت عدم افطار فتوا داده‏اند.12 از طرف دیگر تمامی فقهای شیعه ـ با استفاده از روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام ـ بالاتفاق13 فتوا داده‏اند كه روزه در سفر (با شرایطش) حرام است و افطار عزیمت است؛ نه رخصت؛ یعنی، باید حتما افطار كنند؛ نه این كه می‏توانند افطار كنند و یا روزه بگیرند. در این جا اگر مسلمانی بخواهد روش مطمئنی را در مقام عمل در پیش بگیرد، چه باید بكند؟ آیا غیر از این است كه باید در سفر (با شرایطش) روزه نگیرد و افطار نماید؟ هیچ عالمی نیست كه روزه در سفر را با آن شرایط خاص، واجب بداند؛ ولی از این طرف، عده‏ای از علمای مسلمان آن را حرام و عده‏ای افطار را بهتر می‏دانند.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:36
رمضان
تفاوت روزه با ریاضت‏هاى غیردینى در چیست؟
نویسنده:حسین نورى
منبع:ماهنامه پرسمان- ش49
«ریاضت» در لغت چند معنا دارد كه عبارتند از:
1. تحمل رنج و تعب براى تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگرى.
2. تمرین و ممارست.
3. كوشش و سعى.
4. گوشه‏نشینى توأم با عبادت و خوددارى نفس. ریاضت در اصطلاح نیز به معناى تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانى، خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به توانمندى‏هاى روحى رسیدن است.
انواع ریاضت‏
از یك نظر مى‏توان ریاضت را به دو نوع تقسیم كرد:
1. ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزه‏هاى دینى.
2. ریاضت در قالب آموزه‏هاى دینى و براساس معیارهاى شرعى. فرق‏هاى این دو عبارتند از:
1. ریاضت به معناى مطلق، عبارت است از این كه انسان از هر راه ممكن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارت‏ها و توانمندى‏هایى را در بعد روحى به دست آورد؛ قطع نظر از این كه آیا چنین عملى از نظر احكام شرعى و مبانى دینى صحیح است یا نه. از این رو، مرتاضانى كه بدون در نظر گرفتن شریعت الهى، ریاضت مى‏كشند، براى رسیدن به هدف خود، هر عملى را انجام مى‏دهند؛ زیرا آنان بر این باورند كه فلان عمل، موجب تقویت روح یا اراده‏شان مى‏شود؛ اما در ریاضت‏هاى دینى (مانند روزه)، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى‏شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست. او، براساس احكام الهى، روزه مى‏گیرد؛ زیرا احكام دینى، براى این است كه انسان را در حوزه عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهى برساند؛ پس نتیجه و اثر ریاضت‏هاى شرعى و غیرشرعى، كاملاً با هم متفاوت است.
2. فرق دیگر ریاضت دینى با ریاضت غیردینى، این است كه دین، به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگرى را نمى‏دهد و اعمال او همواره باید فایده عقلایى داشته باشد؛ براى مثال، روزه، عمل واجبى است كه افراد مكلّف، باید آن را بگیرند؛ اما همین روزه، اگر در جایى موجب آسیب شدید جسمانى یا بیمارى و یا تشدید آن گردد، حكم آن لغو مى‏شود و چنین فردى، نباید روزه بگیرد؛ در حالى كه مرتاض، ممكن است عملى را به این جهت انجام دهد كه موجب تقویت اراده شود و كارى ندارد به این كه این عمل ممكن است براى او ضرر داشته باشد یا نه و به عبارت دیگر، بر اساس قاعده كلى «لاضرر و لا ضرار فى الاسلام»، ضرر رساندن و ضرر دیدن، در اسلام و احكام آن، قرار داده نشده است. همچنین در قرآن آمده است: «خداوند براى هیچ كس بیشتر از توانایى‏اش تكلیف نمى‏كند».1 مرتاض، این قواعد و اصول را نه تنها مد نظر ندارد، بلكه ممكن است برخلاف آنها عمل كند؛ به این جهت كه مى‏خواهد با ریاضت، ابعاد روحى و روانى خود را تقویت كند. از همین رو، بسیارى از احكام، ممكن است در مورد عده‏اى، تغییر كند یا آن تكلیف از دوش آنان برداشته شود؛ براى مثال، اگر كسى بیمار است و روزه گرفتن براى او ضرر دارد یا درمان او را به تأخیر مى‏اندازد و نیز افرادى كه مسافر هستند، نباید روزه بگیرند.
3. تفاوت دیگر، مربوط به انگیزه و هدفى است كه مرتاض دنبال مى‏كند. اگر از مرتاض سؤال شود كه انگیزه و هدف تو از این عمل چیست، ممكن است بگوید: براى تقویت روح یا به جهت تقویت اراده و یا به دلیل این كه بتوانم توانایى به دست آورم؛ اما نخستین شرط روزه، این است كه روزه‏دار، باید نیت و قصد «قربت» كند؛ «انما الاعمال بالنیات؛ عمل‏ها تنها با نیت، صحیح است».2 روزه‏دار نیز ممكن است انگیزه‏اش دست‏یابى به بهشت و نعمت‏هاى بهشتى باشد؛ اما باید قصد «قربة الى الله» كند. او مى‏خواهد در قالب بندگى، رضایت خدا را به دست آورد و به دنبال آن، از نعمت‏هاى مادى و معنوى نیز بهره بگیرد؛ پس در ریاضت‏هاى الهى، قصد و انگیزه، الهى است؛ ولى معلوم نیست مرتاض چنین هدفى را دنبال كند.
4. یكى دیگر از تفاوت‏هایى كه بین ریاضت‏هاى غیردینى و ریاضت‏هاى دینى وجود دارد، به كارگیرى محصولات و نتایج ریاضت است. یك انسان مؤمن - كه در قالب عمل به احكام الهى به كمالاتى دست مى‏یابد - هرگز حاضر نیست از این كمالى كه به دست آورده، سوء استفاده كند و در راه حرام، آن را به كار گیرد؛ اما مرتاض ممكن است بر اثر ریاضت، توانمندى‏هایى به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیرمشروع از آنها استفاده كند.
حال ممكن است سؤال شود كه آیا مى‏شود انسانى از طریق ریاضت‏هاى غیر دینى، به جایى برسد؟ جواب آرى است؛ زیرا ریاضت و نتایج آن، تحت نظام علّى و معلولى قرار دارد؛ یعنى اگر علت (به مشقّت انداختن جسم)، ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدى از ابعاد) نیز حاصل مى‏شود. این علّت و معلول، ممكن است در قالب یك نظام ارزشى و الهى شكل بگیرد و ممكن است خارج از این نظام باشد؛ درست مثل یك چاقوى تیز كه مى‏توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره‏بردارى كنیم و ممكن است این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد و یا از راه غصبى. بنابراین، تقویت روح، چیزى شبیه تیز كردن چاقو است. بنابراین، در سایه ریاضت‏هاى دینى، علاوه بر این كه نفس انسان قدرتمند مى‏شود و او به كمالاتى مى‏رسد، به سعادت واقعى و جاودان نیز دست مى‏یابد و این، امرى است كه با ریاضت‏هاى غیردینى حاصل نمى‏شود.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:35
رمضان
« ای کسانی که ایمان آورده اید روزه برشما نوشته شده است همان گونه که برامت های پیشین نوشته شده بود ، شاید که پرهیزگارشوید .» 1
سوال: برای دختربچه ها درسن 9 سالگی روزه گرفتن مشقت دارد آیا می توانند بخاطرضعف وناتوانی روزه نگیرند ، تکلیف آنان چیست ؟
حضرت آیت الله خامنه ای :
صرف ضعف وناتوانی مجوز برای نگرفتن روزه نیست مگرآنکه درحرج ومشقت واقع شود که دراین صورت می تواند افطار کند .
حضرت آیه الله فاضل لنکرانی :
اگربه هرعلتی قادربه روزه گرفتن نباشد افطار کند وبه ازاء هرروز یک مد طعام به فقیر بدهد وقضای آن را هم بعدا بگیرد .
حضرت آیه الله سیستانی :
اگر ضرری نداشته باشد وحرج ومشقت غیرقابل تحمل نباشد باید روزه بگیرند.
حضرت آیه الله صافی گلپایگانی :
درفرض سئوال اگرمشقت به عسر وحرج یا خوف عرفی مرض باشد می توانند افطارنمایند وبعد اززوال عذرقضای آن را بجا آورند.
حضرت آیه الله تبریزی :
اگربه جهت ضعف طاقت روزه را نداشته باشند تا مادامی که این طور باشند روزه برآن واجب نیست.
حضرت آیه الله بهجت:
ازجهت عدم قدرت ساقط است ولی بعدا باید قضا نماید ولی اگر می تواند درهمان رمضان بطور منفصل انجام دهد باید انجام دهد.
حضرت آیه الله مکارم شیرازی :
درصورتی که خوف بیماری باشد یا مشقت زیاد داشته باشد روزه را ترک می کنند وبجای هرروز یک مدطعام درصورت توانایی به فقیر می دهند.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:35
رمضان
روزه درمانی
نویسنده: مهدی بیژنی

روزه از دیرباز در میان ملل گذشته وجود داشته است و مردم از اثرات شفابخش آن آگاهی داشته اند، مخصوصا در میان کشورهایی چون هندوستان و مصر در میان آثار باقیمانده از آنها تاکیدات عجیبی نسبت به روزه گرفتن به افراد جامعه شده است. امروزه جوامع غربی با در نظر گرفتن اهمیت روزه برای سلامتی بدن، دست به پژوهشها و تحقیقات گسترده ای در مورد اثرات روزه بر بدن زده اند که خود باعث پدید آمدن یک علم جدید به عنوان روزه درمانی در شاخه پزشکی شده است و بیشترین کاربرد را در سلامتی افراد جامعه دارا می باشد. از آنجا که اسلام به عنوان یک دین کامل 1400 سال پیش افراد را موظف به انجام فریضه روزه گرفتن کرده است، حقانیت و درستی احکام دین با انجام این تحقیقات علمی به بشر ثابت شده و متاسفانه این کم کاری را برای ما در مورد تحقیق در منابع دینی نیز در خور توجه قرار داده است، زیرا که تمام اثرات تحقیقات علمی دانشمندان غربی در مورد روزه درمانی با احادیث ائمه اطهار در مورد آن یکی در آمده است و باعث شرمندگی می باشد که با داشتن این گنجینه های علمی ما به سراغ آنها نرویم و غربیها کمال استفاده را از آنها ببرند . با این حال این مقاله درباره تحقیقات یک دانشمند غربی در مورد روزه درمانی و اثرات آن بر بدن انسان می باشد و خواهشمندم که اثرات روزه درمانی را در این مقاله با سخنان امام علی(علیه السلام) و دیگر ائمه در مورد اثرات روزه بر بدن انسان و سلامت روحی افراد مطابقت دهید که خود باعث حقانیت ائمه اطهار و کلام گوهربار ایشان و عمل به دستورات دین می باشد.
1- روزه درمانی
روزه درمانی راهی برای به دست آوردن سلامتی و شادابی است. آیا می دانید در صورتی که ذخیره چربی بدن 9 کیلوگرم باشد می توان تقریبا یک ماه بدون غذا طاقت آورد. 9 کیلوگرم چربی تولید شده در بدن حاوی 80هزار کیلوکالری است که انرژی مورد نیاز سی روز را تامین می کند. متاسفانه در عصر حاضر بیش از حد تلاش روزانه از مواد انرژی زا تغذیه می کنند و به این کار همچنان ادامه می دهند. بدن دارای یک ساعت درونی است که خود به خود فعال می شود و پیروی کردن از آن به نفع خود ماست.
توضیح بیشتر در مورد این مورد عبارتند از:
الف) معمولا بیماریهایی که تب شدیدی به همراه دارند باعث بی اشتهایی می شوند، این عکس العمل بدن نشان می دهد که تمام اعضا با قدرت تمام سعی بر غلبه کردن بر عفونت دارند و وقتی برای هضم غذا صرف نمی کنند. ساعت درونی بدن دستور بر قطع تغذیه از بیرون می دهد و بدن تب دار با عکس العمل طبیعی مشغول تغذیه از ذخیره خود می شود.
ب) وقتی شخصی در گذشته شام کاملی میل کرده است فردا صبح اشتها به خوردن ندارد پس چرا باید صبحانه بخورد؟ ساعت درونی بدن شخص تا ظهر، احساس گرسنگی را اعلام خواهد کرد. تجربه ثابت کرده است سیری ارتباطی با میزان توان جسمانی و روانی شخص ندارد. فقط کافی است که ما به بدنمان اعتماد کنیم( !چون از درون دارای ذخیره غذایی هستیم.)
ندای درونی به ما یادآور می شود که: “فقط نصف بخور! زمانی که بیشتر مزه داد دست از خوردن بکش.”
“صبح ها مانند یک پادشاه، ظهر مانند یک آدم معمولی و شبها مانند یک کارگر ساده غذا بخور.” این دو جمله گفته شده در قسمت بالا دقیقا مطابق دستورات ائمه در مورد چگونگی غذا خوردن بر سر سفره غذا می باشد مثل اینکه از آنها نقل قول کرده باشند. خلاصه اینکه:
بدن ما تحت تاثیر ماست.
2- روزه
روزه از دوران باستان تاکنون به عنوان یک روش درمانی به کار برده شده است و به معنای گرسنگی کشیدن و کمبود مواد غذایی نیست بلکه محدود کردن، رساندن مواد غذایی به بدن و قطع کامل تغذیه از بیرون و تغذیه از درون است. همچنین روزه در پیشامدهای روحی و روانی در جان ما تاثیر می گذارد و موجب تقویت نیروهای روحی در انسان می شود تا فرصت نوسازی و زنده شدن دوباره به آنها بدهد. اگر افسار تاثیرات اساسی را بدست روزه بدهیم با شگفتی در می یابیم که می توانیم خودمان را به بدنمان بسپاریم و به آن اعتماد کنیم.
روزه نشان دهنده عزم راسخ انسانی متفکر و به معنای بکار انداختن نیروهای درمانگر بدن و ارزانی داشتن یک دوره استراحت به بدن است و باعث ترک عادات نامطلوب (مثل استعمال دخانیات، گوشتخواری یا گیاه خواری بیش از اندازه، مصرف زیاد ترشی و...) می شود. بدن جوانتر، لاغرتر و دارای ضرب آهنگی جدید می شود و از رسوبات قند ذخیره شده در خودش استفاده می کند و سریعا با وضعیت جدید تطبیق می یابد. اندامهای گوارشی در این مدت بیکار شده در نتیجه می توانند بعد از سالها کار بیش از حد بهبود پیدا کنند و نیروی خود را باز یابند. روزه یک عمل جراحی بدون چاقوست. چربی های زاید بدن از بین می روند و وزن ما نیز به طور طبیعی کاهش می یابد و بدن به پاکسازی مواد زاید می پردازد. ابتدا بافتهای پیر و فرتوت را مورد حمله قرار می دهد و بعد سلولها و بافتها را احیا و کیفیت آنها را بهتر و جوانتر می کند که در این عمل اندامها بیشترین استفاده را می برند. همچنین در روزه درمانی یک سری مواد باقیمانده داروها و مواد سمی مقاوم که از استعمال سیگار و مواد دیگر در بدن مانده اند و مواد مکمل غیرقابل جذب و غیر قابل جایگزین مانند مواد رنگی یا کنسروی از بدن دفع می شوند. دکتر ریدلین به عنوان یک کارشناس علوم تغذیه و سلامتی در جهان غرب از روزه به عنوان یک عامل شفابخش یاد کرده است. در اینجا ما به عنوان نمونه چند مورد از دستاوردهای این محقق علوم تغذیه را در مورد اثرات روزه بر بدن ذکر می کنیم. خون: طبق گفته های وی در مورد اثر روزه بر خون انسان در یک دوره روزه درمانی احتیاجات خون به مواد غذایی با کمترین مقدار تامین می شود و کمبودی متوجه انتقال مواد موجود در خون انسان نخواهد شد زیرا با استفاده از ذخائر بدن تامین می گردد و کار انتقال خون بیشتر می شود و مقادیر بیشتری خون به قلب وارد یا خارج می شود. از طریق تخلیه روده و معده فشار خون تغییر می کند زیرا هرگونه نیروی بازدارنده در محدوده شکم حذف می گردد.
بیماران عروقی: در مورد این بیماران روزه کمک زیادی به بدن آنها می کند. کسانی که تنگی عروق دارند و در حقیقت دچار مشکلات تنفسی هستند در طول مدت روزه داری می توانند حرکت کنند و راه بروند بدون اینکه برای تنفس تلاش زیادی انجام دهند و دچار ترس و وحشت شوند.
عفونتها: روزه مقاومت بدن انسان را بالا می برد. دستگاه گوارش انرژی مصرف نمی کند و تمام انرژی بدن صرف افزایش مقاومت آن در برابر عفونتها می شود. در اینجا این نکته قابل اهمیت می باشد که امام علی(علیه السلام) قرنها قبل از کشف این موضوع توسط دانشمندان غربی در حدیثی فرموده اند: روزه بگیرید تا بدنهایتان پر از استقامت گردد و از بیماریها در امان بمانید و همچنین احادیث متواتر فراوانی که از دیگر امامان ما رسیده از جمله امام صادق(علیه السلام) که می فرمایند: روزه گرفتن باعث شادابی بدن وسلامتی جسمی و روحی انسان می شود که در اینجا به همین چند نکته که امامان ما در مورد فواید روزه درمانی گفته اند بسنده می کنیم و به ادامه بحث مورد نظرمان می پردازیم. از دیگر فواید روزه، درمان بیماریهای قلبی می باشد: در بیماری آریتمی (اختلال ضربان قلب) باعث کم شدن تجمع خون در سیاهرگ می شود و قلب دوباره توانایی قبلی خود را باز می یابد . روزه در درمان سنگ کلیه و مثانه، التهاب کبد، تومور ماهیچه رحم (فیبرئید)، بیماریهای پوستی (التهاب، خارش، تب خال، جوش، دمل و صورتی شدن آن) و آسم (به جز آسمی که منشا آلرژی دارد) و بیماریهای دهان و دندان، آب سیاه چشم (مهار کردن فشار روی چشم)، کاهش یا درمان حمله های میگرنی، بالا بردن توان باروری، پیشگیری از ناراحتی های دوران یائسگی در خانمها، انعطاف پذیری جسمی و روحی افراد بالای 40 سال، آماده کردن انرژی و نیروهای درمانگر بدن و آرایش و زیبایی درون بدن اثرات فراوانی دارد. در اینجا این نکته قابل اهمیت می باشد که تمام افراد توانایی اینکه روزه بگیرند را ندارند پس این افراد نباید روزه بگیرند: کسانی که بیماریهای سل، پرکاری غده تیروئید، ضعف پیری، مخملک، التهاب معده (اگر منشا روحی داشته باشد)، التهاب روده کوچک که باعث تجمع باکتریها می شود و دیفتری دارند نباید روزه بگیرند. بیایید با روزه گرفتن طی این روزهای مبارک به فکر خودمان باشیم و همچنین طبق نظر ایشان که با آزموده ها و فرهنگ غربی تناسب بیشتری دارد و عمل به آنها برای ما خالی از اشکال است ما می توانیم در ایام روزه داری علاوه بر انجام تکالیف عبادی خود به انجام این گونه اعمال که ایشان توصیه کرده است از قبیل پیاده روی (اکسیژن رسانی برای از بین بردن پسمانده ها و آلودگی های باقیمانده در بدن)، مطالعه، موسیقی، خواب کافی (که در احادیث خواب روزه دار به عبادت تعبیر شده است) و استراحت و آرامش که در این مدت روزه داری تاثیر فراوان جسمی و روحی برای بدن انسان به ارمغان می آورد، عمل کنیم.
نکته مهم در آخر اینکه:
دستگاه هضم غذا بعد از آرامش و سکونی که روزه باعث آن شده است در هنگام باز کردن روزه به یکباره فعالیت شدید و سختی را متحمل می شود پس باید مواد غذایی را از مایع به جامد در فاصله زمانی مختلف مصرف کنیم. در مدت روزه شخص با خودش دیدار می کند و بدن فرصت همپایه شدن با روح را می یابد. “یادمان باشد وقتی بر احساس گرسنگی خود غلبه می کنیم تازه آن موقع است که بدنمان آزاد شده است.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:34
رمضان
روزه ؛ هنر انسانیت و شور معنویت
نویسنده: غلامرضا نادمی

نگاهی به آثار تربیتی و اجتماعی روزه

مقدمه:
تنها راه كمال و ترقی انسان، ارتباط و پیوند معنوی با ذات اقدس الهی است و از این رهگذر است كه انسان می تواند اوج قله كمال انسانی را فتح كند و به صفات و خصلتهای انسانی آراسته گردد و به مقام قرب الهی راه جوید.
عبادات از جمله روزه، از آن جهت كه موجب ارتباط مستقیم انسان با خداوند است، در میان احكام دینی جایگاه ویژه ای داشته و بیشترین تأثیر در كمال انسانی را دارا می باشد. عبادت، مناسب ترین پاسخ به متعالی ترین نیاز روح انسانی است. كسی كه خدا را عبادت كند، در حقیقت روح انسانی خود را احترام كرده است.
روزه از اركان دین اسلام است و دارای اثرات فراوان نیز می باشد كه در این نوشته به بعضی از آنها به اختصار اشاره می شود.
جایگاه و منزلت روزه
یكی از عبادتهای بسیار بزرگی كه در تزكیه و تهذیب نفس و خودسازی آثار فراوانی دارد، «روزه» است. رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند متعال می فرماید: تمام اعمال نیك بندگان ده برابر تا هفتصد برابر ثواب داده می شود، مگر روزه كه مخصوص من می باشد و من پاداش آن را خواهم داد. پس ثواب روزه را فقط خدا می داند.» (وسائل الشیعه، ج 7،ص 295)
امام علی(ع) از پیامبر(ص) پرسید: چه كنیم كه شیطان از ما دور شود؟ فرمود: روزه روی شیطان را سیاه می كند و انفاق در راه خدا پشت او را می شكند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل صالح دنباله او و استغفار رگ قلب او را می برد. (تفسیر نمونه، ج 1 ، ص 630-629)
وقتی ماه رمضان داخل می شد، امام صادق(ع) به فرزندانش سفارش می كرد و می فرمود: در عبادت كوشش كنید، زیرا در این ماه ارزاق مردم تقسیم می شود و اجلها به ثبت می رسد، در ماه رمضان شبی است كه عمل در آن شب از عبادت هزار ماه افضل می باشد. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 221)
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است كه ایشان فرمودند: «خواب روزه دار عبادت و سكوتش تسبیح و عملش مقبول و دعایش مستجاب است.» (وسائل الشیعه ص 294)
روزه عامل مهم و مؤثری برای پرورش تقوا و پرهیزگاری در تمام زمینه هاست. پیامبر اكرم(ص) می فرمایند: «روزه سپری است برای حفظ از آتش دوزخ» (وسائل الشیعه، ج7، ص 289)
حضرت علی(ع) در نهج البلاغه هنگامی كه فلسفه عبادت را بیان می كند، به روزه كه می رسد می فرماید: «خداوند روزه را از این جهت تشریع نموده كه روح اخلاص در مردم پرورش یابد.» (نهج البلاغه، حكمت 252)
آثار معنوی و تربیتی روزه ایجاد صبر و تقویت اراده و همت
خداوند در سوره بقره آیه 45 می فرماید: «از روزه و نماز استعانت بجویید» ماه رمضان و روزه داری برای تربیت اراده انسان و پرورش شكیبایی است چرا كه به فرموده حضرت پیامبر(ص) ماه رمضان ماه صبر است و ثواب صبر بهشت خداست. برنامه های رمضان، عالی ترین راه بالندگی اراده است. روزه، بهترین برنامه مناسب با روحیه انسان را داراست كه اگر از آن استفاده بهینه شود، تأثیر اعمال آن حتی در دنیا آن قدر زیاد است كه نمی توان آن را ارزیابی كرد. روزه یك ورزش روحانی است كه موجب تقویت اراده و ایمان می شود و پایمردی و استقامت و روح گذشت و فداكاری را در انسان زنده می سازد و او را تا مرحله ایثار و گذشت از مال و جان و چشم پوشی از همه لذایذ و دلبستگی های زندگی وا می دارد.
پالایش گناه
دوری از گناه، روح را تلطیف نموده و توفیق همیشگی بندگی را فراهم می نماید. در اسلام، تزكیه و تهذیب نفس اهمیت ویژه ای دارد، به گونه ای كه تلاش برای پالایش درون و صاف و خالص كردن اعمال و حركات «جهاد اكبر» نام گرفته است. فلسفه مهم و بزرگ روزه این است كه انسان درون خویش را بپروراند و از معاصی و گناه و خواهشهای نفسانی رهایی یابد تا بتواند در جامعه تأثیر بگذارد، گوهر گرانبهای تقوا به سهولت به دست نمی آید، بلكه مراقبت و مجاهده نفسانی می طلبد و آدمی باید تمام حركات و سكنات خویش را كنترل كند و تحت نظارت درآورد. حضرت علی (ع) روزه نفس را بهترین روزه معرفی می كند و بدین وسیله همه روزه داران را به دقت و مراقبت كافی در اجتناب از معاصی و گناهان و رعایت اصول و ضوابط اخلاقی به هنگام روزه داری ترغیب می نماید.
تفكر و یاد خدا بودن
انسان روزه دار با ندای خدا كه فرمود: «ای ایمان آورندگان روزه بر شما نوشته شده است» همیشه به یاد خداست و مشكلات روزه داری را به راحتی تحمل می كند، ماه رمضان فرصت خوبی جهت خلوت با خویشتن، اندیشه، تفكر و تدبر در آیات الهی است. بنابراین، فرصتی است برای به كار بستن نیروی تعقل و اندیشه جهت بنای یك جامعه علمی و دینی در عصری كه عرصه برای كارزار علمی فراهم است.
یاد قیامت بودن
پیامبر (ص) فرمودند: «با تشنگی و گرسنگی ماه رمضان به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت باشید.»
حیا و عفت
رمضان، تمرین خودداری از معاصی و بالا رفتن حیا و شرم بنده است. بی حیایی مساوی است با عمل به خواسته های نفس و روزه ضریب حیاء را بالا می برد و میزان مفاسد را كم و عفت عمومی را ضمانت می كند.
پاكی پندار
پندار همراه با ملاك عقل و شرع، نه براساس رؤیا و خیال پردازیهای غلط و سوء ظن، از آثار معنوی روزه داری است.
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس و پذیرش مقابله با سختیهای جسمی و روحی، از دیگر آثار روزه است.
تثبیت خلوص
حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: «والصوم تثبیتاً للاخلاص»، یعنی روزه موجب پابرجایی خلوص می شود.
شكرگزاری
روزه داری و توجه به خداوند، انسان را در برابر نعمات پروردگار مانند نزول قرآن، شب قدر، نزول ملائكه و روح برای بازشدن ابواب رحمت الهی در این ماه و میهمانی خدا و توفیق عبادت و كسب تقوا شاكر می نماید.
تقویت معارف دینی
وفور برنامه هایی چون دعا، قرآن، بیان معارف، طبعاً با شكم خالی و عدم حجاب، بیشتر ثمربخش خواهد بود.
پاكی از رسوبهای جسمی حرام و شبهه ناك
انسان ممكن است آگاهانه و یا ناآگاهانه لقمه های حرام یا شبهه ناك بخورد كه روزه موجب ذوب این لقمه ها و صفای باطن و آرایش صفات حسنه در انسان می گردد.
رهایی از عادتهای معمولی
روزه به معنای خضوع در برابر احكام خداوند و خودداری از اطاعت كامل شهوتهای مشروع بدنی است كه در حالت عادی حلال است تا بدین وسیله انسان از عادتها بیرون رود و نفس تحت كنترل درآید.
شناخت ارزش نعمتها
انسان تا حرارت تشنگی و تلخی گرسنگی را حس نكند، ارزش نعمتهای خداوند را نمی شناسد. روزه بزرگترین یادآوری كننده انسان به نعمتها و خیر و بركات است و تا انسان از خوراكی ها و نوشیدنیها محروم نگردد، ارزش نعمتها را نمی شناسد.
عادت به امانتداری
پیامبر اكرم(ص) فرمودند: روزه امانت است، پس باید هر كس امانت خود را نگه دارد. انسان روزه دار با در اختیار داشتن خوردنیها و آشامیدنیها، امانت نگه داشته و به آنها دست نمی زند و این تمرینی است برای حفظ و نگهداری بسیاری از چیزها كه حق استفاده شخصی از آنها را نداریم.
كنترل زبان
كنترل زبان تمرین زیادی لازم دارد و چه بسا گناه زبان اعمال نیك چندین ساله را محو می كند. در رمضان شخص روزه دار با قرائت قرآن و دعا و ترك گناه زبان چون غیبت و دروغ و تهمت، پالایش واقعی این عضو را عهده دار می شود.
اقدام به توبه
از آثار معنوی و مهم روزه، طهارت درونی و حركت صحیح برای بندگی و سیر به سوی كمال الهی و رسیدن به محبوب در پرتو برنامه های عملی روزه است.
آثار اجتماعی روزه بیداری عاطفه و تحقق روحیه نوع دوستی
روزه حس همدردی و همسویی با قشر مستضعف را در انسان بیدار می كند. بیداری عاطفه یكی از ویژگیهای انبیاء و اولیای الهی است. پیامبر اكرم(ص) در وصف ماه رمضان فرمودند: «ماه رمضان ماه مواسات و همدردی است.» امام صادق(ع) فرمودند: «فلسفه وجوب روزه از طرف خدا این است كه ثروتمند درد گرسنگی فقیر را بچشد و بیابد.»
یكی از گرایشهای مطلوب آدمی، نوعدوستی است. حتی بعضی مكاتب اخلاقی در این قضیه افراط كرده و نوعدوستی را تنها ملاك خیر در ارزشهای اخلاقی معرفی كرده اند. البته، از دیدگاه عاطفه گرایان در فلسفه اخلاق و ادیان ارزشهای اخلاقی دارای ایرادهایی است كه عمده ترین آنها این است كه در این دیدگاهها به ارزشها و اخلاق فردی توجهی نشده و اخلاق صرفاً جنبه اجتماعی به خود گرفته است. آیین مقدس اسلام ملاك ارزش اخلاقی و خیر و شر را تنها عاطفه نوعدوستی ندانسته است. ملاك در این آیین چیز دیگری است كه اساساً همان قرب به خداوند است. با توجه به حدیث منقول از امام صادق(ع) ، به طور رسمی روحیه نوع دوستی به عنوان یكی از آثار و بركات روزه ذكر شده است. هدف اول ایجاد تساوی و تعادل اقتصادی و توجه و ترحم به ضعفا می باشد كه به خاطر روزه داری و احساس گرسنگی و رنج حاصل از آن به دست می آید و از این طریق انفاق به دیگران و رفع محرومیتها صورت می گیرد. در احكام مربوط به روزه داری وقتی توجه شود، همین مقصود مورد نظر شارع مقدس است؛ مانند حكم كفایت از قبیل كفاره افطار عمدی در ماه مبارك رمضان و روزه های واجب مثل افطار روزه منذور حكم فدیه دادن برای بسیاری از معذورین كه در ماه مبارك رمضان نتوانسته اند روزه بگیرند و همین طور زكات مخصوص ماه مبارك معروف به زكات فطره.
همه این موارد گویای آن است كه تشریع روزه هر چند در یك بعد امساك و خود نگهداری برای روزه دار است؛ در بعد دیگر نوعی دیگر خواهی و توجه به دیگران می باشد كه همه این اهداف در پرتو توجه به ذات مقدس پروردگار به دست می آید. در واقع، توجه و همدردی با زیردستان و محرومان باعث تحریك عواطف و تقویت بیشتر روح همبستگی اسلامی است.
نظم و انضباط
نظم از عوامل مهم پیروزی بزرگان دین بوده و هست رمضان نظم در زمان، گفتار، حالت و خواب و خوراك را آموزش می دهد انسان مسلمان به واسطه روزه گرفتن نظم را می آموزد، او در وقت معینی افطار می كند و در وقت معینی نیز از خوردن غذا دست می كشد و این نوعی تمرین نظم و انضباط در سایر شؤون زندگی است.
تقویت محبت میان اعضای خانواده
گرامی داشتن بزرگان از طرف كوچكترها و رحم كردن و محبت نمودن به كوچكترها از جانب بزرگان و نشستن همزمان بر سر یك سفره معنوی و با ذكر تسبیح خدا شروع به غذا خوردن، موجب تقویت محبت میان اعضای خانواده می شود.
تقویت محبت میان امت اسلام
در ماه مبارك رمضان، انجام نمازهای جماعت و خواندن دعاهای دسته جمعی به سوی خدا، زنده نگه داشتن شبهای قدر، بیزاری از طاغوت در روز قدس و اقامه نماز عید فطر، دادن فطریه به فقرای جامعه همه و همه موجب تقویت محبت و یكدلی امت اسلام می گردد.
نقش «فرهنگ روزه داری» در استقلال و عزت اجتماعی ملتها
فرهنگ روزه، یعنی فرهنگ كف نفس و خویشتنداری. این فرهنگ سبب می شود یك ملت بتواند برای به دست آوردن استقلال و مجد و عزت و آبرو و حیثیت بیشتر كار كند و كمتر مصرف نماید، قناعت پیشه سازد، مناعت طبع داشته باشد. كشورهای جنوبی ( به اصطلاح جهان سومی ها) نمی توانند با الگوهای غربی مصرف به تأمین استقلال و آبروی خویش بپردازند. بنابراین، ملتهای در حال توسعه برای عزت ملی و شكوفایی اقتصادی و اجتماعی و استقلال و بی نیازی همه جانبه خویش، باید از فرهنگ خودی الهام بگیرند، از مصرفهای زاید و نیازهای كاذب بپرهیزند و با كمترین مصرف به بیشترین تولید و ایجاد ثروت اجتماعی و مازاد سرمایه ملی بیندیشند.
مهاتما گاندی با تكیه بر آیین هندو، از سنت براهماجاریا (ضبط نفس) الهام یافته و روزه می گرفت و هزاران نفر در هند با اقتدا به او روزه می گرفتند و این جانمایه روش مبارزه منفی و استقلال خواهی گاندی و پیروانش بود.
رمضان در تعلیم و تربیت اسلامی
همان گونه كه برای دانشجویان سال تحصیلی تقویم تحصیلی و موعد مشخصی برای نام نویسی و انتخاب واحد و امتحان پایان ترم مقرر می گردد، در فرهنگ دینی نیز برای مردمان روزان و شبان، ماهها و سالها همراه با یك رشته برنامه ها و تكالیف است؛ مثلاً هر مسلمان دست كم برای خود سال مالی دارد تا بخشی از سود و دارایی اش را به عنوان خمس و سایر وجود شرعیه به نیازمندیهای اجتماعی بپردازد.
عالم در شبانه روز در اوقات معینی در محضر خداوند به نماز برمی خیزد و بر سجده می افتد. پنجشبنه ها و جمعه های هر هفته نیز برای او معنی دارد. اصلاً باید هر روز محاسبه نفس كند. همچنین یك ماه از سال را «روزه» می گیرد. پیش از رمضان، ماههای رجب و شعبان با برنامه های خودسازی مثل روزه، انفاق، استغفار، نیایش و... مؤمنان را آماده می كند تا از نفحات انس و نسیم رحمت و جذبات حق بهره مند شوند. رمضان ماه تقوا، معرفت، تلاوت كلام ا...، خودسازی، صله رحم، اطعام، توبه و استغفار، نیكو ساختن اخلاق، رد مظالم و ادای حقوق مردم است، ماه میهمانی خدا. در ماه مبارك رمضان، لیلة القدر نقطه عطف مهمی است. در این شب، حقیقت قرآن بر قلب پیامبر(ص) فرود آمده است؛ یعنی خداوند متعال با بشر سخن گفته و برای او پیام فرستاده است. پس رمضان ماه گشوده شدن دریچه غیب به جهان طبیعت و نزول باران رحمت قرآنی است. شایسته است لیلة القدر را در رمضان جستجو نموده و با نیایش و تأمل و تفكر و معرفت و توبه احیا كنیم و بدین صورت، سرنوشت معنوی و روحی و اخلاقی خوبی برای خویش از خدا بخواهیم.
بنابراین، در تقویم تربیتی اسلام، رمضان برجستگی و اهمیت خاصی دارد.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:33
رمضان

روزه وسیله ی تقرب پیامبران به خدا
نویسنده:محمد تقی ناطقی

جایگاه روزه در جهت بالابردن فضیلت و ارزش انسان در پیشگاه خداوند به قدری رفیع و بلند است، که حتی پیامبران و سفرای آسمانی نیز به وسیله ی روزه تلاش می کردتا تا به قرب الهی نائل شوند.
همه ی پیامبران به نحوی نه تنها روزه ی واجب بلکه روزه ¬ها ی مستحبی می گرفتند، که در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم:
1- مردی از «ابن عباس» از روزه سؤال کرد، و او در جواب گفت:«إن کنت ترید صوم داود علیه السلام فإنه کان من أعبد الناس ، و أسمع الناس ، و کان یقرء الزبور بسبعین صوتا ، و کان إذا بکی علی نفسه ، لم یبق دابة فی بر و لا بحر إلا استعمن لصوته و یبکی علی نفسه و کان یصوما یوما و یفطر یوما،»(1)
اگر می خواهی سبک روزه حضرت داود علیه السلام را بدانی، آن بزرگوار عابدترین مردم و مطیع ترین بنده برای خدا بود. او کتاب زبور را به هفتاد صوت قرائت می کرد، و هر وقت از ترس پروردگار و بر حال خودش گریه می کرد، چنان منقلب می شد که هر جنبنده ای در خشکی و دریا از صوت حزین و ناله ی او به گریه می آمد. او در تمام سال یک روز روزه می گرفت، و یک روز افطار می نمود.
به دنبال این سؤال و جواب «ابن عباس» گفت:
« و إن کنت ترید صوم إبنه سلیمان علیه السلام، فإنه کان یصوم من اول الشهر ثلاثة، و من وسطه ثلاثة،و من آخره ثلاثة؛»(2)
اگر می خواهی بدانی حضرت سلیمان علیه السلام چگونه روزه می گرفت، آن حضرت در تمام سال، اول هر ماه سه روز، وسط هر ماه سه روز و آخر هر ماه سه روز را روزه می گرفت.
و به دنبال آن افزود:
«و إن کنت ترید صوم عیسی علیه السلام ، فإنه کان یصوم الدهر؛ و یلبس الشعر، و یأکل الشعیر؛»
و اگر می خواهی روزه حضرت عیسی علیه السلام را بدانی چگونه بوده است، آن بنده ی مطیع خدا، تمام سال را روزه می گرفت، و پشمینه می پوشید، و از نان جو استفاده می نمود.
و باز «ابن عباس» گفت:
«و إن کنت ترید صوم امه مریم علیهما السلام، فإنها کانت تصوم یومین، و تفطر یوما؛»
اگر می خواهی بداین مادر حضرت عیسی علیه السلام حضرت مریم چگونه روزه می گرفت، آن بانوی پاکدامن دو روز روزه می گرفت و یک روز افطار می کرد.
و نیز «ابن عباس» افزود:
«و إن کنت ترید صوم النبی صلی الله علیه و آله و سلم، فإنه یصوم ثلاثة ایام من کل شهر و یقول: هن صیام الدهر؛»(3)
پیامبر عزیز اسلام بنده ی برگزیده بارگاه خدا بود و او در هر ماه سه روز روزه می گرفت و می فرمود این سه روز در هر ماه، ثواب روزه تمام سال را دارد.
گفتنی است که ظاهرا اشاره به همان اول و وسط و آخر هر ماه می باشد. افزون بر آنچه آمد، از امام صادق علیه السلام روایتی به این مضمون نقل شده است که بسیار زیبا و روح بخش است و نشان می دهد که روزه وسیله ی تقرب به پروردگار و راه صلاح نفس و رسیدن به مقامات عالی معنوی و الهی است.
«عن جعفربن محمد علیه السلامأنه قال: ثلاثة من روح الله ؛ التهجد من اللیل بالصلواة ، ولقاء الإخوان ، والصوم؛»(4)
سه چیز است که از مهر و لطف الهی است و در انسان معنویت ایجاد می کند و صفای باطن می آورد و دل و قلب را روشن کرده و نورانیت می بخشد:
1- نماز شب.
2- ملاقات با برادر دینی.
3- روزه گرفتن.
تا آنجایی جایگاه روزه بلند و بالاست که حتی افطار دادن به روزه دار هم برای انسان عظمت و عزت و ارزش و فضیلت در پیشگاه پروردگار عالم می آورد: از رسول خدا نقل شده است که فرمود:
«من أفطر فیه صائما کان له مغفرة لذنوبه ، و عتق رقبه من النار؛»(5)
کسی که افطار دهد و روزه داری در میان میهمانان باشد، خداوند هم به پاداش کارش، بخشش گناهان و آزاد شدن از آتش جهنم را به او عطا می کند.
«جابربن عبدالله انصاری» از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مطلب مهمی را در فضیلت روزه و روزه داری و جذب کمالات الهی انسانی به وسیله ی روزه نقل می کند که انسان را شگفت زده می کند، و روح تازه ای در انسان می دمد و آن این است که:
«قال علیه السلام» یا جابر، من دخل علیه شهر رمضان فصام نهاره، و قام وردا من لیلته، و حفظ فرجه و لسانه، و غض بصره ، و کف آذاه، خرج من الذنوب کیوم ولدته امه؛»(6)
کسی که ماه رمضان بر او داخل شود و او روزها روزه بگیرد و شب ها را به ذکر خدا باشد و عورتش را از حرام حفظ کند، و زبانش را کنترل نماید و چشمانش را مواظبت نماید و به اجنبی نگاه نکند و اذیتش به مردم نرسد، از آثار گناه آن چنان پاک می شود که همانند روز ولادتش از مادر می شود.
پس روزه ی واقعی با این شرایط است:
1- روز را روزه بگیرد.
2- شب را به ذکر خدا مشغول باشد.
3- عورتش را از حرام حفظ کند.
4- زبانش را کنترل نماید.
5- چشمانش را مواظب باشد و به اجنبی نگاه نکند.
6- اذیت و آزارش به مردم نرسد.
پاداش این روزه هم آن است که او چنان از گناه آن پاک می شود که گویی تازه مادرش او را زاده است.
معنویت افزون در روزه داری:

و اگر روزه دار برای کسب فضیلت بیشتر –که دربیانات اهل بیت در این مورد راهنمایی های گرانبهایی صورت گرفته است- تلاش کند، و اگر آن دستورات را به کارگیرد، روزه ی او به درجات عظیم تر و والاتری می رسد.
مثلا اگر کارمند و یا کارگر و یا کاسب، صداقت و عدالت در کار و خوشرفتاری با مردم داشته باشد. با پدر و مادر مهربانی کند و با اهل و عیال خود با خوشرویی برخورد نماید. نسبت به فقیران و محرومان دلسوز و نسبت به همنوعان خود احساس مسئولیت داشته باشد، ارتباط خودش را با قرآن قوی تر و بهتر کند و قرآن را تلاوت نماید و از برکات معنوی قرآن بهره مند گردد، در آن صورت روزه در اسنان معرفت و شناخت و نورانیت ویژه یا ایجاد می کند:
از پیامبر رحمت حضرت محمد صلی الله علیه و آله نقل است که در شب معراج از پروردگار عالم سئوال کردم که:
«یارب ما اول العبادة؟
قال الله: اول العبادة ألصمت و الصوم.
قال: یا رب و ما میراث الصوم؟
قال الله: یورث الحکمة،
والحکمة تورث المعرفة،
والمعرفة تورث الیقین؛ فإذا ستیقن العبد لا یبالی کیف أصبح بعسر أم بیسر؟»(7)
بار پروردگارا اولین عبادت کدام است؟
او فرمود: سکوت و روزه داری.
عرض کردم: پرورداگارا ، روزه چه ثمراتی را در انسان ایجاد می کند؟ فرمود: حکمت را در انسان پدیدار می نماید، و او را به انسانی حکیم مبدل می کند.
پرسیدم: خداوندا، حکمت چه نقشی را در وجود انسان خواهد گذاشت؟
فرمود: معرفت و شناخت انسان را بالا می برد و معرفت برای انسان یقین ایجاد می کند.
وقتی بنده ای به مقام یقین نائل گردید، بر او باکی نیست که چگونه زندگی را آغاز می کند در سختی و شدائد و توام با مشکلات، یا در رفاه و آسایش؟ چون توجه او به آن هدف بسیار بلند و رفیع است که می خواهد به آن برسد و آن رسیدن به جوار رحمت واسعه ی الهی است. چنین شخصی این جهان و وسائل آن را یک ابزار و وسیله ای برای رسیدن به محبوب بیش نمی بیند و زندگی در این عالم را یک عبورگاه موقت بیش نمی داند، و این همان قدرت سازندگی روزه در انسان است.
و باز همان پیامبر رحمت و عقل کل و استاد و مربی بشریت و آموزگار کمالات انسانی در حدیثی بسیار پربار و گرانبهای دیگری چنین فرمود:«إن شهر رمضان شهر عظیم، یضاعف الله فیه الحسنات،
و یمحو فیه السیئات، و یرفع فیه الدرجات؛ من تصدق فی هذا الشهر بصدقة غفر الله له، ومن أحسن فیه إلی ما ملکت یمینه غفر الله له، ومن حسن فیه خلقه غفر الله له، ومن کظم فیه غیظه غفر الله له، ومن وصل فیه رحمه غفر الله له؛(8)
ماه رمضان ماه بزرگی است که:
1- حسنات و کار نیک انسان چند برابر پاداش دارد.
2- بدیها محو و پاک می شود.
3- درجات معنوی انسان در پیشگاه خداوند بالا می رود.
4- هر کس صدقه داده و احسان و نیکی و خوبی کند، خدا او را می آمرزد.
5- هر کس به زیر دستش محبت و خوبی کند، خدا او را می آمرزد.
6- هرکسی اخلاقش را نیکو کند، خدا او را می آمرزد.
7- هر کس غضب خودش را فرونشاند، خدا آو را می آمرزد.
8- هر کس صله ی رحم کند، خدا او را می آمرزد.
آری، جایگاه رمضان آن قدر مهم است که وقتی می خواهد انسان شقی و بدرفتار را معرفی کند ، می گوید: شقی کسی است که نتواند در ماه رمضان کمالی کسب کند و خود را بسازد و در اصلاح نفس خود قدمی بردارد و رضایت خدا را به دست آورد؛ چون در ماه عزیز رمضان همه نوع ابزار جلب رضایت خداوند فراهم است.
«عن علی بن موسی الرضا علیه السلام قال: إن الشقی من خرج منه هذا الشهر و لم یغفر ذنوبه؛»(9)
شقی کسی ایت که ماه رمضان از او بگذرد و او آمرزیده نشود.
یک روز روزه در رمضان ارزش صد سال روزه را دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: «ولکم بکل یوم صمتم صوم مأة سنة؛»(10)
و برای شما هر روز که روزه بگیرید، در ماه رمضان ثواب صد سال روزه را می دهند.

يکشنبه 23/5/1390 - 15:32
رمضان
نویسنده: دكتر صمد نوری زاد

فایده های طبی وبهداشتی روزه كه از سودمندی های كوچك این فریضه ی انسان ساز است ،به حدی است كه شاید نیاز به توضیح وتكرار نداشته باشد.روزه فایده های جسمی وروحی فراوانی دارد: شفابخشی جسم وتوانبخشی جان است ،پاك كننده ی انسان از رذائل حیوانی است،درساختن فرد صالح واجتماع سالم بسیارمؤثر است ودر تهذیب نفس وتزكیه ی نفس تأثیر بسزایی دارد.
قرآن كریم در این باره می فرماید:
یا اَیُّهَا اَلّذینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَماكُتِبَ عَلی الّذِینَ مِن قَبلِكُم لَعَلّكُم تَتّقُونَ.
ای كسانی كه ایمان آورده اید ،روزه برشما مقرر شده است همان گونه كه بركسانی كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود ،باشد كه پرهیزگاری كنید .
از این آیه چنین استنباط می شود كه روزه در ملل واقوام گذشته نیزوجود داشته است وآنان خود را ملزم به اجرای آن می دانسته اند.قبل از آنكه روزه را از نظر پزشكی مورد بررسی قرار دهیم، لازم است به یك نكته ی مهم اشاره كنیم وآن اینكه ،روزه در قرآن یك عبادت به حساب می آید وباید به فرمان خداوند آنرا انجام دادونباید صرفاً از دیدگاه یافته های علمی به آن نگریست؛ زیرا میدان علم ودانش به هراندازه كه پیشرفت كرده باشد ، باز هم محدود است وگنجایش حكمتهای خداوندرا ندارد. البته این امر باعث نمی شود كه درباره ی دستاوردهای علمی كه گوشه های از این حكمت الهی را روشن می سازد سخنی گفته نشود.
همچنین باید توجه داشت كه فایده ی انجام عبادت ،ابتدا به خود بنده باز می گردد.
روزه در امتهای گذشته

از تورات چنین بر می آید كه موسی (علیه السلام) چهل روز را روزه می گرفته است؛ چنانكه می خوانیم:«هنگامی كه برآمدم به كوه كه لوح های سنگی-یعنی – لوح های عهدی كه خداوند باشما بست ،بگیریم؛ آنگاه در كوه ،چهل روز وچهل شب ماندم.نه نان خوردم ونه آب نوشیدم.»
در انجیل نیز درباره ی حضرت مسیح (علیه السلام) آمده است كه ایشان به مدت چهل روز روزه می گرفته است:«آنگاه عیسی (علیه السلام) از قوت روح به بیابان برده شد تا ابلیس اورا امتحان نماید.سپس چهل شبانه روز روزه داشته ،عاقبت الامر گرسنه گردید .»
اثرات بهداشتی ودرمانی روزه

دستگاه گوارش انسان یكی از پركارترین ارگان های بدن اوست كه به صورت مداوم در حال جویدن ،هضم ، ترشح وجذب مواد گوناگون است .این دستگاه از دهان ،غدد بزاقی ،دندانها،مری، معده وغدد ترشح كننده ی شیره ی معده ،كبد،لوزالمعده(پانكراس) ،آنزیمها واملاح صفراوی ونیز روده های كوچك وبزرگ تشكیل شده است.خون، غذاهای جذب شده را به كبد حمل می كند تا متابولیسم روی آنان صورت گیرد وبه مرور در سوخت وساز بدن مصرف شود.
مقدار غذایی كه شخص مصرف می كند،به وسیله ی میل ذاتی به غذا یا گرسنگی ونوع غذایی كه شخص بیشتر دوست دارد ، به وسیله اشتها تعیین می گردد. مراكز این سیستم ها ی خودكارِ بدن در هیپوتالاموس واقع شده است .
اَیّاماً مّعدُوداتٍ فَمَن كانَ مِنكُم مّریضاً اَوعَلی سَفَرَ فَعِدّهٌ مِّن اَیّامٍ اُخَرَ وَعَلی الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدیَهٌ طَعَامُ مِسكینَ فَمَن تَطَوّعَ خَیراً فَهُوَ خَیرٌ لّه وَاَن تَصُومُوا خَیرٌ لّكُم اِن كُنتُم تَعلَمُونَ.
[روزه در ]روزهای معدودی [برشما مقرر شده است] [ولی] هركس از شما بیمار یا در سفر باشد،[به همان شماره ]تعدادی از روزهای دیگر[راروزه بدارد]،وبركسانی كه[ روزه ] طاقت فرساست ،كفاره ای است كه خوراك دادن به بینوایی است .وهركس به میل خود،بیشتر نیكی كند،پس آن برای او به بهتر است ،واگر بدانید ،روزه گرفتن برای شما بهتر است .
خداوند می فرماید كه افراد بیمار یا كسانی كه در سفر هستند و نیاز به تأمین كالری و انرژی دارند، روزه نگیرید. همچنین، به كسانی كه اصلاً قادر به روزه‌داری نیستند توصیه كند كه برای پرداخت كفاره، اطعام مسكین را در نظر داشته باشد. خداوند از این راه اطعام فقیران و مستمندان و دستگیری از افراد بی‌بضاعت را در جامعه یك فرضیه قرار می دهد.
همان‌طور كه اشاره شد، روزه برای سلامت جسم نیز نیاز است؛ چرا كه بدین وسیله، پركارترین دستگاه بدن[گوارش] استراحت می‌كند و استراحت آن فایده‌های زیر را به دنبال دارد:
1. گرسنگی باعث می شود كه پس از پایان روزه، بدن از خود واكنش‌های ضروری را نشان داده، انسان با میل و رغبت به سوی طعام رود.
2. دفع سموم بدن معمولاً از راه كلیه ها صورت می‌گیرد و در مدت روزه‌داری كلیه‌ها نسبتاً استراحت می‌نمایند.
3. فرصت دادن به سلولها و غدد بدن برای تجدید قوا و انجام وظایف خود به صورت مطلوب و كامل.
4. كاهش رسوبات چربی در شریان‌ها و پیشگیری از تصلب شرایین(آترواسكلروزیس).
دكتر الكسی سوفورین دانشمند روسی درباره فایده‌های روزه‌داری برای بدن چنین می گوید:
«روزه فایده ویژه‌ای برای درمان كم‌خونی، ضعف و التهاب روده‌ها، دملهای داخلی و خارجی، سل، روماتیسم، نقرس، بیماریهای چشمی، مرض قند، بیماریهای كلیه و بیماریهای دیگر دارد.»
اگر آداب روزه را همان‌طور كه شرع مقدس تكلیف فرموده بجا آوریم، می‌توان گفت كه بهترین روش درمان، گرسنگی است كه امروزه اروپاییان نیز به آن پی برده‌اند. در همین باره یك پزشك اتریشی به نام بارسیلوس می گوید:«ممكن است فایده گرسنگی در معالجه، برتر از كاربرد دارو باشد.»
شَهرُ رَمَضانَ الّذِی اُنزِلَ فِیهِ القُرآنَ هُدیً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِن الهُدَی وَ الفُرقانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمِ الشّهرِ فَلیَصُمهُ وَ مَن كانَ مَریضاً اَو عَلَی سَفَرٍ فَعِدّهٌ مِن اَیّامٍ اُخَرَ یُرِیدُ الله بِكُم الیُسرَ وَ لا یُریدُ بِكُمِ العُسرَ وَ لِتُكمَلُوا العِدّهَ وَ لِتُكَبِّروا الله عَلَی ما هَداكُم وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُون.
ماه رمضان[همان ماه] است كه در آن، قرآن فروفرستاده شده است،[كتابی] كه مردم را راهبر و[متضمن] دلایل آشكار هدایت و[میزان] تشخیص حق از باطل است. پس هركس از شما این ماه را درك كند باید آن را روزه بدارد و كسی كه بیمار و یا در سفر است[باید به شماره آن] تعدادی از روزه‌های دیگر[را روزه بدارد] خدای برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد؛ تا شماره[مقرر] را شكرگزاری كنید و خدا را به پاس آنكه رهنمونتان كرده است به بزرگی بستایید و باشد كه شكرگزاری كنید.
كلمه«رمضان» از ریشه«رمض» به معنای«سوزاندن» گرفته شده است و ماه مبارك رمضان ماهی است كه در آن گناهان سوزانده می‌شود. همچنین می‌توان گفت ماهی است كه انسان از نظر جسمی سموم و مواد زائد انباشته شده در بدنش را نیز می‌سوزاند. این ماه فرصت مناسبی برای رهایی بدن از چربی‌های متراكمی است كه در صورت افزایش، تبدیل به بیماریهای متعددی مانند: چاقی، افزایش ریسك فشار خون، دیابت و جز آن می‌گردند. گرسنگی بهترین روش درمانی برای از بین بردن چربی‌های اضافی بدن است. از ارسطو سؤال كردند: چرا شما كم غذا می‌خورید؟ او در پاسخ گفت:«من می‌خورم برای اینكه بمانم و دیگران می‌مانند برای اینكه بخورند.» آنان كه پرخورند، عمرشان كم است و هرگز انسان پرخور به فهم در نمی‌آید.
فلسفه یك ماه روزه‌داری:

از نكات بسیار زیبایی كه در ماه مبارك رمضان وجود دارد، زمان ان است. اینكه چرا خداوند سه روز، یك هفته یا بیشتر از یك ماه را برای روزه‌داری تعیین نكرده است، از مسائل قابل تأمل است.
در بدن انسان معمولاً ذخایر غذایی به سه شكل تجمع می‌یابند: كربوهیدراتها، چربیها و پروتئینها.
كربوهیدراتها- قندها- بطور عمده به صورت گلیكوژن در كبد و عضلات ذخیره می‌شود. با اینكه وزن كربوهیدات موجود در بدن بیشتر از چند گرم نیست می‌توان انرژی مورد نیاز بدن را برای كمتر از یك روز تأمین نماید. بنابراین با روزه‌داری در روزهای اول، اولین ذخیره انرژی قند به سرعت برای سوخت و ساز بدن مصرف می‌شود.
همانطور كه در نمودار زیر مشاهده می‌كنید، ذخیره چربی بدن به سبب یك ماه روزه‌داری دچار افت و كاهش شدید شده است.(به شیب نزولی منحنی در طول یك ماه توجه كنید)یعنی اگر روزه‌داری به معنای واقعی صورت گیرد و فرد در طول یك ماه از افطار و سحری كمتری استفاده كند، به یقین ذخایر چربی بدن او به حد قابل قبولی می‌رسد. ذخایر پروتئینی بدن به دو شكل كاسته می‌شوند:
یكی كاهش سریع و دیگری كاهش بسیار آهسته.
همانطور كه مشاهده می‌شود، مرحله كاهش سریع، در منحنی نمودار ذكر شده است كه در طی آن، پروتئین، در كبد به وسیله روند گلوكونئوژنز به گلوكز تبدیل می‌شود، این امر در مدت یك ماه روزه‌داری به خوبی صورت می‌گیرد و گلوكزی كه به این ترتیب تشكیل می‌شود، بطور عمده- یعنی حدود دو سوم آن- برای تأمین انرژی مغز به مصرف می‌رسد؛ لازم به ذكر است كه تقریباً مغز در شرایط عادی هیچ نوع ماده‌ای را جز گلوكز برای تولید انرژی مصرف نمی‌كند.
بطور خلاصه می‌توان گفت كه ذخایر قندی بدن در مدت كمتر از یك روز چربیها و پروتئینها با یك ماه روزه‌داری حقیقی، سلامتی را به انسان بازمی‌گردانند.
اساس كار دین اسلام بر سختگیری بنا نشده است؛ یعنی می‌توان گفت كه در روزه‌داری، ابتدا خود فرد نفع می‌برد، چرا كه سلامتی خویش را باز می‌یابد و سپس با عبادات راه تقرب به سوی خداوند را می‌پوید.
درباره اهداف دیگر روزه می‌توان به نكات دیگری اشاره كرد:
- افزایش میزان استقامت و تحمل نسبت به سختی‌هایی مثل گرسنگی و تشنگی و بالا بردن آستانه تحمل آنان.
- دور شدن از غذاهای رنگارنگ و گوشت كه خوی سبعیّت را در انسان شدت می بخشد.
- استراحت دادن به دستگاه گوارشی بدن.
- احساس گرسنگی در سطح جامعه، تفاوت میان غنی و فقیر را از بین می‌برد.
- سوختن مواد انباشته شده بدن به ویژه چربی‌ها.
- كنارگذاشتن زحمت تهیه، پخت و پز و شستشوی ظروف و برخورداری از وقت بیشتر برای تفكر و عبادت.
- كم شدن میزان فساد و فحشا و بزهكاری و مراقبت از اعضا و جوارح در برابر گناه مانند:
نگاه داشتن زبان از تهمت، غیبت و دروغ و در نتیجه گرایش به معنویات در جامعه.
- جو عمومی روزه‌داری فرد را به رعایت روزه‌داری تشویق می‌كند؛ در حالی كه انسان به تنهایی ممكن است كمتر میل به روزه گرفتن داشته باشد.
پیام و اسرار روزه:

پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در آخرین جمعه از ماه مبارك شعبان برای آماده ساختن یاران خود به منظور استقبال از ماه مبارك رمضان، خطبه‌ای خواندند و اهمیت این ماه را چنین یادآور شدند:«ای مردم، ماه خدا با بركت و آمرزش و رحمت به سوی شما روی می‌آورد. این ماه بهترین ماه‌هاست. روزه‌های آن برتر از روزهای دیگر و شبهای آن بهترین شبهاست و لحظات و ساعات این ماه بهترین ساعات است. ماهی است كه به میهمانی خدا دعوت شده‌اید و جزو كسانی هستند كه مورد اكرام خدا هستند. در این ماه، نفسهای شما مانند تسبیح، خوابتان مانند عبادت، اعمالتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است. بنابراین با نیتهای خالص و دلهای پاك از خداوند بخواهید تا شما را در روزه گرفتن و تلاوت قرآن در این ماه توفیق دهد؛ چون بدبخت كسی است كه از آمرزش الهی در این ماه بزرگ محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی خویش در این ماه به یاد گرسنگی و تشنگی رستاخیز باشی. به فقرا و بینوایان كمك كنید، پیران خود را گرامی دارید، به خردسالان رحمت آورید، پیوند خویشاوندی را محكم سازید، زبانهایتان را از گناه بازدارید، چشمهایتان را از آنچه نگاه كردن به آن حلال نیست بپوشانید، گوشهای خویش را از آنچه شنیدنش حرام است حفظ كنید بر یتیمان مردم محبت كنید تا با یتیمان شما چنین كنند.»
وَیُطعِمُونَ الطّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسكِیناً وَ یَتیِماً وَ اَسِیراً.
و به[پاس] دوستی خدا، بینوا و یتیم و اسیر را خوراك می‌دادند.
بسیاری از مفسران قرآن كریم شأن نزول این سوره و به ویژه این آیه شریفه را- به اتفاق- برای اهل‌بیت عصمت و طهارت می دانند.
ابن‌عباس در تفسیر این آیه می‌گوید:«این آیه در شأن علی(علیه السلام) و خاندان او نازل شد و بدین سبب بود كه روزی حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) هر دو بیمار شدند. رسول خدا با جمعی از یاران به عیادت ایشان رفتند و گفتند: یا علی، برای بهبودی فرزندان نذری كن كه امید بر عافیت آنان باشد. علی نذر كرد كه برای شفای دو فرزند خویش سه روز روزه بگیرد. فاطمه(علیه السلام) و فضّه- كنیز ایشان- نیز همین را نذر كردند.
خداوند نذر آنان را پذیرفت و دو بیمار شفا یافتند و آنان به نذر خویش عمل كرده، روزه گرفتند؛ ولی در خانه آنها غذایی نبود كه به وسیله آن روزه گشایند. علی(علیه السلام) از مرد یهودی به نام شمعون سه صاع جو به قرض گرفت. فاطمه(علیه السلام) یك صاع آن را با آسیاب دستی آرد كرد و پنج قرص نان پخت و هنگام افطار فرا پیش نهاد، ناگاه مسكینی فرا رسید و گفت: درود بر شما خاندان پیامبر، من مسكینم، لقمه‌ای نان دهید. هنگامی كه علی(علیه السلام) این سخن شنید به فاطمه(علیه السلام) گفت: ای دختر بهترین خلق خدا، مسكینی بر در از ما خوراك می خواهد چه گویی؟ فاطمه(علیه السلام) گفت: ای پسرعموی من، سیر كردن بنده‌ای را بر گرسنگی خودمان برتری می‌دهم. آنگاه آن طعام را جملگی به درویش داد و آن روزه را با آب افطار كردند. روز دوم یتیمی مراجعه كرد و روز سوم نیز اسیری؛ در نتیجه، آنان هر سه روز جز به آب افطار ننمودند تا خداوند بر اثر شكیبایی و كارشان این آیه را در شأن آنان نازل فرمود.
نكته بسیار جالب در این باره آن است كه این سوره در ضمن اینكه به خاندان عصمت و طهارت اشاره دارد، درباره فضّه- كنیز حضرت زهرا(علیه السلام) نیز صدق می‌كند؛ «یعنی وقتی نانها را بردند و به یتیم و اسیر و مسكین دادند، حرف همه‌شان همین بود كه
«اِنّما نُطعمُكُم لِوَجهِ اللهِ لا نُرِیدُ مِنكُم جَزآءً وَ لا شُكُوراً»
حرف فضه نیز همین بود. پس یك انسان عادی بر اثر تربیت اهل بیت(علیه السلام) می‌تواند به مقام و منزلتی برسد كه به سر روزه راه پیدا كند و سوره ی «هل اتی» برایش نازل گردد.1
منبع:ماه‌نامه‌ی راه قرآن
يکشنبه 23/5/1390 - 15:31
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته