• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 227
تعداد نظرات : 6
زمان آخرین مطلب : 4118روز قبل
ایرانگردی
استان آذربایجان غربی

استان آذربایجان غربی با وسعت ۴۳۶۶۰ کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران قرار دارد و از جمله کهن ترین استان های ایران می باشد. مرکز این استان شهر ارومیه است و شهرهای تابعه این استان: خوی، ماکو، سلماس، سردشت، مهاباد، میاندوآب، نقده، پیرانشهر، اشنویه، بوکان، تکاب، شاهین دژ و سیه چشمه (چالدران) می باشد.
اکثریت مردم این استان پیرو دین اسلام و مذهب شیعه بوده؛ ولی مردم شهرهای مهاباد، سردشت و پیرانشهر بیشتر اهل تسنن و کرد نشین هستند. تعدادی از اقلیت های مسیحی، یهودی و زرتشتی نیز در ارومیه زندگی می کنند.
آذربایجان در فارسی میانه؛ آتورپاتکان، در آثار کهن فارسی؛ آذربادگان و در فارسی کنونی آذربایجان نامیده می شود. تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران، قسمت های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد. بعد از غلبه اسکندر مقدونی بر ایران، سرداری به نام آتوپارت در آذربایجان ظهور کرد و این سرزمین به نام آتوپارتگان معروف شد. در زمان حکومت سلوکی ها، ناحیه آتوپارتگان پناهگاه و تکیه گاه ایرانیت در مقابل یونانیت شد. حکومت های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی، آذربایجان مرکز عمده گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی گردیده و در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ های خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد که جنگ چالدران از عمده ترین آنها به شمار می رود. در آن جنگ سید صدرالدین وزیر اعظم شاه اسماعیل صفوی به شهادت رسیده و مقبره ایشان هم اکنون در چهار کیلومتری شهر چالدران در روستای سعدل قرار دارد.
این استان یکی از دیدنی ترین استان های کشور، با آثار تاریخی، طبیعی و جذابیت های گردشگری فراوان است. از لحاظ تعداد نقاط دیدنی، شاید کمتری استانی در ایران قدرت رقابت با آذربایجان غربی را داشته باشد. وجود آثار باستانی همچون تخت سلیمان، تپه حسن لو، قره کلیسا و ... با قدمت بسیار طولانی، نشان از تمدن کهن این منطقه از کشور عزیزمان دارد.

● جغرافیای استان آذربایجان غربی، وزارت آموزش و پرورش

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان مهاباد

مهاباد یکی از شهرهای مهم آذربایجان غربی است که در جنوب دریاچه ارومیه واقع شده است. این شهر نیز مانند سایر شهر های استان دارای آب و هوای سرد سیری است و بهترین زمان برای سفر به آن از اردیبهشت تا مهر ماه و به ویژه تابستان می باشد. جمعیت زیاد و وجود مراکز خدماتی و دولتی، این شهر را به یکی از شهرهای مهم استان تبدیل کرده است. یشتر مردم این منطقه کرد و اهل تسنن بوده و دارای مذهب شافعی هستند؛ و از این رو نام امام شافعی بر روی بسیاری از کوچه ها و خیابانها و مساجد دیده می شود.
این شهر در میان شهرهای استان به عنوان یک شهر کاملا توریستی و با جذابیت های فراوان شناخته شده و در ایام تعطیل به خصوص در فصل تابستان، سیل عظیم مسافران از شهرهای اطراف به سمت این شهر سرازیر می شود. مهاباد دارای مردمی بسیار با فرهنگ و مبادی آداب است؛که از حضور گردشگران استقبال خوبی می کنند و برخورد بسیار مناسبی با توریست و گردشگر خارجی دارند به نحوی که این شهر در بین شهر های اطراف عنوان "پاریس کوچولو" را به خود اختصاص داده است و اگرچه کمبود هتل و اماکن اسکان گردشگر در این شهر مشهود است اما باتوجه بیشتر این شهر می تواند به ویژه برای تحقیقات مردم شناسانه محلی بسیار مناسب باشد.
سد مهاباد و رودخانه آن، پارک ملت و بازار اجناس خارجی از جمله مراکز تفریحی و دیدنی شهر به حساب آمده و علاوه بر آن وجود غار دیدنی سهولان و غار تاریخی فخریگاه در نزدیکی این شهر نیز امتیازی برای جذب گردشگر می باشد.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان ماکو

شهر ماکو مرکز شهرستان ماکو، در شمال غربی آذربایجان غربی واقع شده و دارای موقعیت جغرافیایی و نظامی مهمی است؛ زیرا در سرحد سه کشور ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان قرار گرفته است. بر اساس همین اهمیت، روس ها در زمان جنگ جهانی راه آهنی از شاه تختی به بایزید دایر نمودند که از شهر ماکو می گذشت و قریب ۱۵۰ کیلومتر آن در خاک ایران بود. متاسفانه اکنون این مسیر راه آهن به کلی مخروبه شده و غیر قابل استفاده است. این شهر از طرف شمال به رود ارس، از طرف مغرب به کدوک کلامه (سرحد ترکیه)، از طرف مشرق به پل خدا آفرین ارس و از طرف جنوب به خاک ترکیه و خوی محدود می شود. شهرستان ماکو، کوهستانی بوده و کوه های متعددی در آن قرار دارند.
منطقه چالدران و کلیسای طاطاووس (قره کلیسا) نیز در این شهرستان واقع شده اند. اس. جی. ویلسون، کشیش آمریکایی پس از گذر از شهر ماکو در باره آن چنین نوشته است: "همچنان که به ماکو نزدیک شدیم جاده مارپیچ از میان دره باریکی گذشت که از میان آن رودی به همین نام در جریان بود و پی در پی به شکل آبشارهای غران کوچکی فرو می ریخت. در یکی از این خمیدگی های کوهستان ناگاه منظره شهر ماکو به صورت دلپذیر و شگفت آوری در برابر دیدگانم پدیدار شد. کوهستان های برهنه پر صخره، ناگهان در دو سو سر به آسمان کشیده و دست کم به ارتفاع هزار پا گردن برافراشته بودند. کوهی که در سمت راست قرار دارد، هر قدر بالا می رود بر آمدگی پیدا می کند و همچون سایبانی بر فراز شهر گسترده می شود. در فرورفتگی صخره ها، قلعه ای ساخته اند ".
ماکو در دوره های مختلف تاریخ به نام های مختلفی معروف بوده که از آن جمله می توان به نام های شاوارشان، ماکویه، قلعه قبان، آرتاز، روسا، مادکوه و مکی اشاره نمود. به جرئت می توان گفت که ماکو یکی از دیدنی ترین شهرهای ایران است. هنگامی که درون شهر قدم می گذارید به واقع از دیدن آن لذت می برید. مخصوصا با غروب آفتاب و سرخ شدن آسمان و کوه های سنگی اطراف شهر، زیبایی ها چندین برابر می شود. کلاهک سنگی ماکو و لانه لک لک ها که در گوشه گوشه شهر و جاده ها بر روی تیرکهای برق و منبع های آب ساخته شده اند نیز از دیدنی های جالب ماکو است.
این شهر به دلیل آنکه در کنار مرز و گمرک بازرگان واقع شده است محل عبور مسافرینی است که قصد دارند از طریق زمینی به ترکیه سفر کنند و از این رو افراد زیادی روزانه در این شهر رفت و آمد می کنند که با توجه به این موضوع امکانات شهر بسیار کمتر از میزان لازم بوده و به خصوص جهت اسکان مسافرین در فصلهای پر مسافر با مشکل مواجه است.
این موضوع توجه فوری به احداث هتل و مسافرخانه های لازم و همچنین ایجاد ایستگاهی جهت ارائه اطلاعات لازم گردشگری را ایجاب می کند.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان نقده

نقده یکی از شهرهای کوچک و سرسبز آذربایجان غربی است که جنوب دریاچه ارومیه واقع شده است. شهری است پر از باغات سیب، با درختان پر میوه که جای جای شهر را دیدنی کرده است. نقده از جمله شهرهای دو زبانه آذربایجان است که تقریبا به طور مساوی آذری و کرد دارد، به همین دلیل بیشتر مردم این شهر به هر دو زبان آشنایی داشته و می توانند به هر دو زبان صحبت کنند.
جام زرین حسن لو از یکی از روستاهای این شهر بدست آمده و یکی از مهمترین آثار باستانی این شهر؛ تپه تاریخی حسن لو است. تپه ای که از لحاظ قدمت و تنوع آثار بدست آمده شاید هم ردیف "شهر سوخته زابل" و "تپه سیلک کاشان" باشد.
یکی دیگر از دلایل شهرت نقده، وجود مزار یکی از کوهنوردان مشهور ایران به نام "محمد اوراز" در این شهر است که خود باعث شده عده زیادی برای حضور بر مزار این ورزشکار عازم زادگاه او شوند

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان ارومیه

ارومیه یا اورمیه مرکز استان آذربایجان غربی، یکی از شهرهای قدیمی ایران به شمار می رود که قدمت آن به ۲۰۰۰ ق. م. می رسد. این شهر در جلگه وسیع و سرسبزی که اطراف آن تا کیلومترها پوشیده از باغات انگور و سیب و مزرعه می باشد، واقع گردیده است. مورخین معتقدند که نام اصلی این شهر "چی چست" بوده ولی درباره نام فعلی آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقد هستند که اورمیه از دو کلمه اور+میه تشکیل یافته است که "اور" به معنی جا و مکان و "میه" به زبان آشوری یعنی آب. این شهر در دوران حکومت رضاخان بنام رضائیه تغییر نام داده بود که پس از پیروزی انقلاب، مجددا به نام اصلی خود یعنی ارومیه بازگشت.
ارومیه یکی از شهرهای زیبا و دیرپای آذربایجان غربی در جلگه ای بطول ۷۰ کیلومتر و به عرض ۳۰ کیلومتر و در کنار دریاچه لاجوردی به همین نام گسترده شده است. این شهر به علت آب و هوای معتدل و داشتن مناظر زیبا یکی از شهرهای توریستی کشور است. تنوع مذهبی در شهر ارومیه بسیار زیاد است و شیعه، سنی، یهودی، آشوری و ارمنی ها در کنار هم و به صورت کاملا مسالمت آمیز زندگی می کنند. به فراخور تنوع مذهبی تنوع زبانی نیز در این شهر بسیار زیاد است. مردم این شهر به زبان های ترکی، کردی آشوری و ارمنی صحبت می کنند. ولی اکثر قریب به اتفاق آنان به زبان های ترکی و کردی (و البته زبان رسمی کشور: پارسی) مسلط هستند و نباید چندان در زمینه برقراری ارتباط با مردم این شهر نگران بود.
تنوع محصولات کشاورزی در استان آذربایجان غربی مخصوصا شهر ارومیه باعت شده که این استان از اهمیت ویژه ای از این لحاظ برخوردار باشد. باغات گسترده انگور و سیب از شهرت خاصی نسبت به شهرستان های دیگر برخوردار است و نظر هر بیننده ای را در فصل تابستان به خود جلب می کند. تنوع انگور و سیب ها در نوع خود کم نظیر است.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان اشنویه

اشنویه یکی دیگر از شهرهای آذربایجان غربی است که در حاشیه غربی این استان قرار گرفته. این شهر دارای اثر تاریخی و طبیعی معروفی نیست. طبق گفته مسئولین شهر، طی حفاری های انجام شده، دو عدد میش سنگی کشف شده است که این میش ها هم اکنون در ساختمان شهرداری اشنویه نگهداری می شود. در مورد قدمت و اهمیت این میش ها اطلاعات زیادی وجود ندارد.
طبق بررسی های انجام شده، در این شهر به غیر از این دو میش، اثر باستانی خاص دیگر کشف نشده، البته وجود این دو میش نشان از تمدن های قدیمی موجود در این شهر دارد که با اندک جستجو شاید به آثار دیگری بتوان دست یافت.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان بوکان

بوکان یکی دیگر از شهرهای کرد نشین آذربایجان غربی است که به دلیل قرار گرفتن مزار "حسن زیرک" از اعتبار خاصی در نزد کردزبانان آذربایجان و سایر نقاط برخوردار است. بوکان شهر کوچکی در جنوب شرقی مهاباد است که در آخرین بازدید تیم آنوبانینی به گفته افراد محلی اثر باستانی یا طبیعی شناخته شده ای در آن وجود ندارد.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان تکاب

تکاب با وجــود آثار باستانی فراوان و دیرین و منابع طبیعی و معدنی در اطراف آن، یکی از غنی ترین شهرستان های استان آذربایجان غربی است. اقتصاد این شهرستان بیشتر وابسته به کشاورزی و دامداری می باشد. همه ساله صدها نفر از نقاط مختلف دنیا از آثار باستانی این شهر به خصوص تخت سلیمان (آتشکده آذرگشسب) که جزو میراث جهانی یونسکو است بازدید می کنند.
از مناطق دیدنی این شهرستان کوه زندان، آبشار قینرجه ، آب گرم های مختلف ، چمن متحرک و تخت سلیمان می باشد. کوه بلقیس در نزدیکی تکاب یکی از زیباترین مکان های گردشی و تفریحی است و در تابستان از آب و هوای بسیار خوبی برخوردار است. شهر تکاب به دلیل آنکه در حاشیه شاهراه های ارتباطی کشور کشور قرار ندارد در مقایسه با اهمیت آن، امکانات تفریحی، رفاهی و توریستی محدودی دارد که نظر به وجود تعدادی از مهمترین آثار باستانی کشور در این منطقه لزوم گسترش هرچه بیشتر امکانات گردشگری منطقه انکار ناپذیر است. وجود چهارمین اثر ثبت شده ایران در آثار جهانی یونسکو، آنچنان اهمیتی به این شهر داده که به مراتب امکانات بیشتری را می طلبد.
در صورتی که قصد مسافرت به این شهر را داشتید حتما با برنامه ریزی دقیق این کار را انجام داده و به دلیل محدودیت اتوبوس های خروجی قبل از مسافرت برای بازگشت برنامه ریزی داشته باشید.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان خوی

خوی به عنوان مهد تمدن ۶۰۰۰ ساله که در سالنامه های آشوریان بنام حویه وه (hovaiava) و در تورات بنام حویه (hovaiya) و در کتاب "العالم من المشرق الی المغرب" با نام خویه (khovaiya) و بالاخره در سال۲۵۰ هجری قمری، ابن خرداد در کتاب "المسالک و الممالک" بنام کنونی خوی، از آن یاد می کند. در برخی نوشته ها وجه تسمیه خوی را از کلمه معادل کردی به معنای نمک و برخی دیگر از کلمه ای ارمنی به معنای قوچ برداشت شده می دانند که در مورد آن تردید وجود دارد.
بر طبق سنگ نوشته های آشوری، خوی شهری آباد بوده و احتمال دارد، لقب "هزاردیه" که در سنگ نبشته های آشوری آمده در مورد این شهر باشد، که هرتسفلد به آن اشاره کرده است. بنا به گفته مرحوم علامه دکتر رزیاب خویی، نام "خوی"، در سنگ نبشته "داریوش" شاه هخامنشی نیز، با قریب همین تلفظ آمده که خود نمادی از قدمت تاریخی این شهر است.
آثار باستانی متعددی در این شهر وجود دارد که از میان آنها می توان به مناره شمس تبریزی، مسجد مطلب خان، دروازه سنگی و پل خاتون اشاره نمود.

▪ آثار باستانی، جاذبه های گردشگری و مناطق دیدنی مهم شهرستان سردشت

شهرستان سردشت در جنوب غربی آذربایجان غربی و در فاصله بسیار نزدیک (حدود ۵ کیلومتری) مرز عراق واقع شده است. سردشت شهری ساخته شده بر ارتفاعات و به معنای واقعی دیدنی است. نام سردشت هم شاید به دلیل موقعیت آن نسبت به محیط اطراف انتخاب شده باشد. کوه های اطراف شهر و به خصوص کوه های قرار گرفته بین پیرانشهر و سردشت، پوشیده از درخت و کاملا جنگلی است. جنگلی بسیار زیبا که تنها مشابه آن را در میان جنگل های شمال می توان دید.
برخلاف آنچه گفته می شود؛ سردشت شهر ناامنی به نظر نمی رسد. به نحوی که در روزهای تعطیل فصول گرم، همانند بسیاری از شهرهای توریستی کشور، در جای جای شهر چادرهای مسافرتی برپا شده و مسافران شب را در چادر به صبح می رسانند. سردشت از لحاظ مناظر و مناطق طبیعی دیدنی کاملا غنی است. جنگل های بکر و آبشار معروف و زیبای شلماش، از جمله نقاط دیدنی این شهرستان محسوب می شود.
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:21
ایرانگردی
معرفی شهرستان خوی

نویسنده:حامد کاظم زاده خوئی

موقعیت جغرافیایی

شهرستان خوی با وسعتی بالغ بر ۵۵۴۸ کیلومتر مربع در شمال غربی‌ترین نقطۀ ایران و آذربایجان و در مرز کشور ترکیه واقع شده است. فاصله آن از تهران ۷۸۰ و از تبریز ۱۶۵ کیلومتر بوده و جاده ترانزیتی ایران- اروپا از ۳۰ کیلومتری آن عبور می‌کند. شهر خوی در دشتی وسیع و محصور در بین کوههای سر به فلک کشیده واقع شده و به همین جهت نیز به "خوی چوخورو" مشهور گشته است. بلندترین کوه آن "اَورین" (اورین در زبان ترکی به معنی پرهیبت و باعظمت می باشد.) با ارتفاعی بیش از ۳۶۵۰ متر چون مادری سپید قبا شهر را در آغوش کشیده و با رودخانه‌ها و چشمه‌های جوشانش آب حیات را در رگ های او به جریان انداخته است. "قوتور"، "آغ‌چای" و "قودوق‌بوغان" از مهم ترین رودخانه‌های آن هستند که دشت حاصلخیز خوی به برکت پرآبی آنها سالیان سال است با طراوتی دل انگیز عاشقان زیبایی و سر سبزی را چون دلفریبی ماهرو به سوی خود می کشد. آب و هوای آن کوهستانی است و هر ساله زمستان‌هایی سخت سرد و برفی، بهارانی عطرناک، تابستان هایی ملایم و گاه معطوف به گرمی و پاییزهایی رنگارنگ و هزار رنگ چهره‌ای چهار فصل به منطقه می‌بخشند. جمعیت آن نزدیک نیم میلیون نفر است که بیش از ۶۰ درصد آنها در مناطق شهری زندگی می کنند.

خوی در پهنه تاریخ

هرچند که یافته‌های باستانشناسی پیشینه سکونت انسان در دشت خوی را به ده هزار سال قبل می رسانند، اما آثار مکتوبی که در آنها نشانه‌هایی از منطقه یافت شود مربوط به سنگ نوشته‌ها و گل نوشته‌های سومری، آشوری و اورارتویی است. به گمان بسیاری پژوهشگران، منطقه "آراتتا"ی کتیبه‌های سومری، همان منطقه‌ای است که چندقرن بعد در کتیبه‌های آشوری با نام "سانگی بوتو" (خوی، مرند و محال گونئی) از آن یاد شده است. وجود آثار درخشان تمدن اورارتویی با قدمتی سه هزار ساله در جای جای این سرزمین نشانی از کهنسالی آن دارد. در دوران اسلامی این سرزمین همیشه با نام "خوی" شناخته شده و نقشی بسزا در روند حوادث تاریخی داشته است. مورخان مسلمان و نیز سیاحان و سفرای فرنگی در سفرنامه‌های خود گزارش‌های جالب و مبسوطی از اوضاع و احوال آن در ازمنه مختلف نگاشته‌اند که در نوع خود جالب توجهند. نقش تاثیرگذار در جنگ سرنوشت ساز ترکان سلجوقی با امپراتوری روم در ملازگرد، پایگاه مقاومت‌های سلطان شیردل جلال الدین خوارزمشاه در مقابل مغولان، میدان جنگ مشهور چالدران مابین قزلباشان صفوی و امپراتوری عثمانی، مرکز سوق الجیشی شاهزاده عباس میرزا در جنگ های ایران وروس در دورة قاجار، حنثی سازی نقشه استعمارگران در برافروختن فتنة ارامنه در جنگ جهانی اول و هشت سال دفاع مقدس تنها گوشه‌هایی از رشادت‌ها و دلاوری‌های فرزندان این خاک مرد خیز است

مشاهیر

از مشاهیر شهیر خوی می توان این اسامی را برشمرد :
▪ آیت ا... العظمی سید ابوالقاسم خویی (ره)مرجع بزرگوار شیعه در نجف
▪ امیر سلمان خان دنبلی حکمران چورس وخوی
▪ امیر احمدخان دنبلی حکمران مقتدر آذربایجان در سالهای حکومت افشاریه -زندیه و قاجاریه
▪ امیر نجف قلی خان دنبلی بیگربیگی آذربایجان در سالهای حکومت زندیه و قاجاریه
▪ امیر حسینقلی خان دنبلی حکمران خوی در سالهای حکومت فتحعلی شاه قاجار
▪ جعفر قلی خان دنبلی حکمران خوی در سالهای حکومت فتحعلی شاه قاجار و حکمران خان نشین شکی واقع در جمهوری آذربایجان فعلی
▪ فتحعلی خان دنبلی معروف به خویسکی اولین نخست وزیر جمهوری آذربایجان در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ میلادی (نوه جعفر قلیخان )
▪ ابوالحسن خان دنبلی معروف به ابوالحسن صبا بنیانگذار موسیقی نوین ایران
▪ مومن محمد خویی از اولین نقاشان دوره اسلامی
▪ علامه شیخ شهاب الدین محمد خویی قاضی القضاه شام و از فضلای قرن هفتم هجری
▪ میرزا جلیل محمدقلی‌زاده ناشر و مدیر روزنامه معروف ملانصرالدین- اولین روزنامه فکاهی شرق که بیشترین تاثیرها را در روند حوادث مشروطیت داشت اخی اَورن از بنیانگذاران و پیشروان مکتب "اخی‌لیک" در امپراتوری عثمانی حیران خانم دنبلی شاعره نام آور آذربایجانی دکترعباس زریاب خویی پژوهشگر و رئیس سابق کتابخانه ملی ایران سپهد کریم ورهرام از فرماندهان ارتش ایران عبدالرزاق بیک دنبلی مورخ و نویسنده معروف دوره قاجاریه

فرهنگ و زبان

مردم خوی به زبان [ترکی آذربایجانی] تکلم می کنند. فرهنگ و آداب ورسوم آنان تلفیقی از آیین‌های پیش اسلامی و اسلامی است. محرم و صفر در این دیار همانقدر قدر و منزلت دارد که ایل بایرامی (عید نوروز) و چهارشنبه سوری؛ چیلله گئجه‌سی (شب یلدا) در طولانی ترین شب سال همانقدر عزیز است که اعیاد فطر و قربان و غدیرخم. آشیق‌ها (و یا همان اوزان‌های قدیمی) سمبل فرهنگ اصیل آذربایجانی، هنوز نیز در زندگی مردم حضوری چشمگیر دارندو هرچند که بسیاری آداب و رسوم ملی در اثر زندگی مدرنیزه امروزی به ورطه فراموشی سپرده شده‌اند ولی باز گاه گاهی در گوشه و کنار خصوصا در روستاها دیده می شوند. کوسا، سایاچی، آیین برداشت گندم (تاخیل)، عروسی‌های پر دبدبه و مفصل، نامگذاری فرزندان (آد قویما)، ختنه پسران (سوننت)، طلب باران، روز قوچ، رسم ننه تپه، رسم خیدیر نبی (خضر نبی) و... نمونه‌هایی از این آیین‌های در حال فراموشی هستند.

آثار تاریخی- باستانی و جاذبه های طبیعی

برج شمس تبریزی : مدفن عارف شوریده حال و مراد مولای قونیه ـ دورة سلجوقی یا صفوی، پل خاتون (خاتین کؤرپوسو) ـ دوره حکومت دنبلی ها، دروازه سنگی (قالا قاپیسی) ـ دوره ایلخانی، عمارت حکومتی ـ دوره قاجاریه، بازار سرپوشیده : که یکی از زیباترین و هندسی ترین بازارهای کشور محسوب می شود و با کاروانسراها و میدان های متعدد یادآور روزهای پررونق اقتصادی به هنگام عبور جاده ابریشم (ایپک یولو) از خوی است و سبک‌های معماری صفوی، دنبلی و قاجاری در آن دیده می‌شود. خانه کبیری‌ها ـ دوره صفوی یا دنبلی، حمام محمدبیگ ـ دوره دنبلی، دبیرستان خسروی ـ دوره پهلوی، کنسولخانه روسیه، مساجد قدیمی مطلب‌خان، ملاحسن، شاه ، حاجی بابا و خان ـ دوره قاجاری، کلیساهای سورپ سرکیس و ماهلازان، امامزاده سید بهلول از نوادگان امام علی النقی، مقبره آقا میر یعقوب، پل هوایی بزرگ قوتور در محور مواصلاتی راه آهن آسیاـ اروپا، قلعه کوراوغلو پهلوان حماسی آذربایجانیان و چنلی بئل (کمره مه‌آلود) مشهورش در کوهی نزدیک پل قطور، قلعه باسدام (بسطام) در بخش چایپاره ـ دوره اورارتویی و دهها اثر کوچک و بزرگ دیگر. بارش متوسط سالیانه ۴۰۰-۳۰۰ میلی متری و وجود کوهستان‌های برف گیر در چهار طرف شهر مناظر طبیعی زیبا و بکری را در دل این منطقه از کشور به وجود آورده است. خصوصا اواخر بهار و اوایل تابستان بهترین روزهای گردش و انتفاع از این موهبات الهی هستند. دره‌های سرسبز، کوهسارهای پرگل و حیات وحش نادر می‌توانند نویدبخش لحظاتی آرام و لذت بخش به مردمان گریخته از دام ماشین و دود و سر و صدا باشند. تفرجگاه پره، جهنم دره، قولو دره‌سی، حاجی بیگ یایلاغی، قره دره، مامیش‌خان، قیریس، دامنه‌های کوه اورین و دهها چشمه جوشان از دل زمین تنها تعدادی از مکان‌های طبیعی و دیدنی این شهرستان هستند. یکی دیگر از آثار دیدنی شهرستان خوی آرامگاه پهلوان نامی ایران پوریای ولی که در منطقه قاضی محلسی (میدان امام حسین) میباشد که متاسفانه به دلیل بی توجهی مسولین آن طور که باید به آرامگاه این پهلوان نامی ایران زمین رسیده نشده است.
بازار خوی در ضلع شرقی شهر خوی و به موازات خیابان‌های طالقانی و انقلاب قرار دارد و از آثارقرن چهارم ه . ق است‌. آثاری از دوره‌های صفوی‌، زندیه و قاجاریه در پیرامون آن‌، به‌جامانده است‌. بازار خوی ازچند راسته بازار سرپوشیده‌، سراها و سوق‌های قدیمی تشکیل شده است‌. ویژگی‌های معماری بازار خوی درسادگی‌، نظم و دقت در رگه‌چینی آجرها و تبعیت دقیق از شرایط اقلیمی خوی است‌. ابن‌حوقل در سال ۳۴۶ ه .ق از این بازار نام برده است

سوغاتی‌های خوی

خوی مرکز اصلی تولید تخمه آفتابگردان و کدو در کشور است. بیشتر زمین های حاصلخیز آن به کشت این دو محصول پرمصرف اختصاص یافته اند. تخمه جزء لاینفک زندگی ایرانیان است : دید و بازدیدهای عید، مسابقات داغ ورزشی، گلگشت های خارج از شهر، گردش در پارک ها، اوقات بیکاری و همه وهمه با تخمه‌های بوداده شور خوی شیرین‌تر و دل انگیزتر می شوند. نقشی که تخمه در آرامش بخشیدن به اعصاب و روان دارد به همراه سایر مسایل فرهنگی و اقتصادی، مهمترین عاملی است که ایرانیان را به مصرف تخمه سوق می‌دهد. تخمه خوی را می توان از بازار اختصاصی آن در این شهر ابتیاع نمود. بازاری بزرگ با نام "توخوم میدانی" که نبض اقتصادی شهر و منطقه به شمار می‌رود و به عبارتی بورس تخمه کل کشور است. هر مسافری که به خوی سفر می کند می تواند آجیل مورد نیاز خود را از این میدان به قیمتی مناسب تهیه کند.علاوه بر تخمه، عسل خوی نیز معروفیت خاصی دارد و تولید بیش از ده درصد عسل کشور در این شهرستان صورت می‌گیرد. گل سرخ محمدی این شهر نیز در منطقه آذربایجان طرفداران بسیار دارد و مردم از آن در تهیه گلاب و گل قند بهره می برند. فرش‌ها و قالیچه‌های ریزبافت خوی از بهترین نمونه‌های فرش های صادراتی کشور هستند که می توانند سوغاتی های گرانقدری برای دوستان و آشنایان باشند.

زیرساختهای فرهنگی

خوییان از پیشگامان نهضت مشروطیت در آذربایجان و ایران بوده‌اند و این نیز برخاسته از پیشینه و ساختار فرهنگی شهر بوده است. تاریخ ایجاد اولین مدرسه به شکل امروزین در خوی به سال ۱۸۸۰ میلادی و بوسیله مسیونرهای امریکایی می‌رسد. پس از آن نیز روشنفکران دلسوز محلی هریک با تلاش فراوان به ایجاد مدارس به سبک جدید اقدام کرده‌اند. همراه با این در آن دوران روزنامه‌هایی چون اصلاح، برید شمال، شفق، مکافات و نجات منتشر می‌شده اند و نقشی موثر در جهت دهی حرکت مردمی مشروطه طلبی داشته‌اند. امروزه نیز در سطح شهر ۵ نشریه هفتگی "خوی، اورین خوی، ندای خوی، کوشا(ویژه نامه خوی) و فردای ما(ویژه نامه خوی)" منتشر می‌شوند که البته از لحاظ کمی و کیفی آنچنان در شأن فرهنگ و پیشینة پربار مطبوعاتی خوی نیستند.
دانشگاه آزاد اسلامی با حدود ۵۳۰۰ دانشجو، دانشگاه پیام نور با حدود ۲۵۰۰دانشجو، دانشکده پرستاری، آموزشکده فنی و مهندسی، دانشکده علوم قرانی و حوزه علمیه نمازی از مراکز علمی ـ آموزشی شهر به شمار می‌آیند و دانشگاه دولتی خوی نیز در دست ساخت می‌باشد که امید می‌رود با ساخت و تکمیل آن تحولی شگرف در سطح منطقه به وجود آید.

بخشها

نام بخش (مرکز بخش):
▪ مرکزی (خوی)
▪ ایواوغلی (ایواوغلی)
▪ چایپاره (قره‌ضیاء‌الدین)
▪ صفائیه (زرآباد)
▪ قطور (قطور)
بخش مرکزی دارای دو نقطه شهری به نام‌های خوی و فیرورق است.

منابع :

اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران.
۱-تاریخ خوی، مهدی آقاسی
۲-تاریخ خوی، دکتر محمدامین ریاحی
۳-خوی در گذر زمان، بهروز نصیری
۴-یادواره شهر خوی، محمدعلی کریم زاده
۵-سیمای خوی، علی صدرایی خویی
۶-نام آوران خوی، بهروز نصیری- زهرا عاشرزاده
۷-نگاهی به ادبیات شفاهی مردم آذربایجان، پرویز یکانی زارع

چهارشنبه 30/12/1391 - 18:20
ایرانگردی
قره کلیسا (قره کلیسا، کلیسای طاطائوس یا تادئوس)

 

قره کلیسا از بناهای مذهبی متعلق به ارامنه بوده که در جنوب ماکو و ۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شده است.
قره کلیسا از بناهای مذهبی متعلق به ارامنه بوده که در جنوب ماکو و ۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شده است. قره در زبان آذری به معنای "سیاه" است و وجه تسمیه این نام سیاه بودن قسمتی از کلیسا است. ظاهرا ساختمان اصلی کلیسا تماما از سنگ های سیاه ساخته شده که پس از بازسازی قسمتی از سنگ ها به وسیله سنگ های سفید جایگزین شده است. به احتمال زیاد این عمل به صورت عمدی انجام شده تا آیندگان از شکل و ظاهر اولیه کلیسا مطلع باشند.
این کلیسا در دوره های مختلفی، به دلایل مختلف ویران و مجددا بازسازی شده است. در سال ۱۲۳۰ میلادی (۶۱۶ هجری) هنگام حمله چنگیز، قسمت بزرگی از این کلیسا ویران شد، ولی هنگام اقامت هلاکوخان مغول در آذربایجان، خواجه نصیرالدین طوسی به مرمت آن همت گماشت. این کلیسا یک بار نیز در زلزله ای که در سال ۱۳۱۹ میلادی اتفاق افتاد، ویران شد و بنا بر روایت "آندرانیک هویان"، سندی درباره تعمیر آن به وسیله زکریای قدیس در سال ۱۳۲۹ در دست است. این کلیسا در سال ۱۶۹۱ میلادی با سنگهای سیاه، در سال ۱۸۱۰ به وسیله اسقف ماکو، بنام سیمون بزنونی با نصب سنگ های سفید و در زمان قاجار به وسیله عباس میرزا تعمیر شد. قره کلیسا دارای ویژگی خاص معماری ارمنی بوده و از نظر حجم و تکنیک یکی از با ارزش ترین آثار تاریخی کشور محسوب می شود. این بنا از اشتهار جهانی برخوردار بوده و بسیاری از ارامنه داخل و خارج کشور برای انجام مراسم مذهبی به این کلیسا می آیند.
تادئوس یا طاطائوس (طاطاوس) یکی از حواریون مسیح است که در سال چهل میلادی به ارمنستان آمد و به تبلیغ مسیحیت پرداخت. گروه زیادی به آیین مسیح روی آوردند که از آن جمله "ساناتروک" پادشاه ارمنستان و دخترش "ساندخت" بود. ولی سلطان کمی بعد پشیمان شد و به مخالفت با آیین جدید پرداخت و دستور داد تا تادئوس، ساندخت (دخترش) و گروهی دیگر که به مسیحیت گرویده بودند (حدود ۳۵۰۰ نفر) را به قتل برسانند.
در سال ۳۰۲ میلادی، زمان پادشاهی تیرداد از پادشاهان ارمنستان، مسیحیت در این کشور دین رسمی و همگانی شد. مسیحیان ارمنی که خاطره شهادت تادئوس و ساندخت را نسل به نسل حفظ کرده بودند در محل فرار آنان کلیساهایی بنا کردند که قره کلیسا یکی از آنهاست. بنا بر عقیده ارامنه کلیسای طاطائوس اولین کلیسایی است که به دستور مبشرین و حواریون مسیح در دنیا ساخته شده است و چون از نظر مذهبی، شهادت را بزرگترین سعادت برای بشر می دانند، هر سال در روزهای آخر تیرماه و هفته اول مرداد ماه که مصادف با قتل تادی مقدس و پیروان مسیحی او است در قره کلیسا مراسم خاصی بر پا میدارند.
به هر روی این کلیسا امروزه به مناسبت جشنی سالانه، تابستان ها میعادگاه ارمنیان ایران و حتی کشورهای همسایه است. در هفته اول مرداد ماه، ارمنیان از شهرهای تبریز، ارومیه، تهران، اصفهان، قزوین و... به صورت گروهی و خانوادگی به قره کلیسا می آیند. افزون بر ارمنیان، خانواده هایی از آشوریان و به ندرت خانواده های کاتولیک هم در این جشن شرکت می کنند.
یکی از آداب پسندیده در طول زیارت سه روزه، آیین های غسل تعمید کودکان و نوجوانان ارمنی در این کلیسا است. زیرا عده ای براین عقیده اند که تعمید کودکانشان در نخستین کلیسای حضرت مسیح و محل شهادت حواری آن حضرت، همراه با خیر و برکت است. گروهی نیز فرزندانشان را با نذر و نیت در آنجا غسل تعمید می دهند و به همین خاطر سن غسل تعمید گیرندگان گاه به ۱۵ و ۲۰ سال هم می رسد.
روزهای توقف خانواده ها در قره کلیسا متفاوت است. رسم این است که سه روز (از اول تا سوم مرداد) باید در آنجا بمانند ولی کسانی که از راه دور می آیند، گاهی بیش از سه روز می مانند. خانواده هایی هم که از شهرهای نزدیک می آیند ممکن است فقط روز دوم آنجا باشند، سپس مراجعت کنند.
در اطراف کلیسا، به رغم فراوانی جمعیت در روزهای جشن، ساختمان و بنایی برای بیتوته زائران نیست. خانه های روستایی قره کلیسا (در سیصد متری کلیسا، که ۱۰ تا ۱۲ خانه است) متعلق به کشاورزان مسلمان روستاست و مورد استفاده مسافران قرار نمی گیرند.
از طرف خلیفه گری ارامنه، در روزهای جشن چادرهایی در اطراف کلیسا نصب شده که در اختیار مسافران قرار داده می شود. علاوه بر آن؛ گروه زیادی از مسافران با خود چادرهای مسافرتی حمل می کنند تا با مشکل اقامت رو به رو نشوند.
جشن قره کلیسا برای ارمنیان، مجموعه ای از انگیزه های اعتقادی، قومی، سنتی، خانوادگی، عاطفی، تفریحی و همچنین مسافرت و استفاده از آب و هوای ییلاقی و دیدار دوستان و آشنایان است.
تهیه غذا و پرداختن به خوردن و آشامیدن، سرگرمی عمومی خانواده ها را در این سه روز تشکیل می دهد. در بیشتر ساعت های روز و شب سفره و بساط غذا در چادرها یا آستانه چادرها گسترده است و این سفره ها مرکز گرد آمدن خانواده ها و آشنایان است. تجدید دیدار با دوستان و آشنایان نیز یکی از ویژگی های این جشن سه روزه است. چنان که برخی از ارامنه تنها در موقعی که به قره کلیسا می آیند یکدیگر را ملاقات می کنند. در این سه روز آیین "دعای کلیسا" در روزهای اول و دوم مرداد صبح و عصر برگزار می شود، ولی در روز سوم، تنها یک بار و با آیین ویژه عید به وسیله اسقف اعظم که از تهران می آید و اسقف تبریز اجرا می شود. شرکت در آیین های کلیسا در روزهای جشن اجباری نیست و دیده شده است که برخی افراد هیچ گاه در این مراسم شرکت نمی کنند.
در دو کیلومتری شمال غرب کلیسا، بر بلندایی، نمازخانه ای وجود دارد که طبق گفته ها محل شهادت ساندوخت، اولین شهیده مسیحی است که قدمت آن هم به کهنی قره کلیسا می باشد. این کلیسا در انتهای جاده ای قرار دارد که صرفا برای این کلیسا و یک روستای کوچک ساخته شده است.
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:20
ایرانگردی
شمس تبریزی و خوی

 

منبع: سایت همشهری آنلاین
در این مقاله سعی شده در مورد آثار وجود مقبره شمس تبریزی در خوی بحث شود و ژیشنهادات جدیدی ارائه گردد.
پارسال همان طور که پیش‌بینی میشد تلاش ترکیه و رقابت این کشور با ایران برای تصاحب مولانا، به جاهای باریک رسید. با این که ایران از ابتدا وارد این دعوای بی‌دلیل نشد و نشان داد که علاقه‌ای به بحث بدیهی ملیت مولانا ندارد، ترکیه دست بردار نبود و هر روز بیش از پیش، پیشروی می‌کرد.
تا اینکه برگزاری کنگره بزرگداشت مولانا و شمس تبریزی در خوی و تبریز در آبانماه ۸۶، به شدت مقامات فرهنگی ترکیه را برانگیخت و مقامات این کشور هرچه در توان داشتند به کار گرفتند و با تنگ‌نظری فرهنگی اعجاب‌آوری، به تکاپو افتادند تا نکند تلاش‌های وسیع بین‌المللی‌شان تنها با همین یک کنگره از دست برود.
برج شمس تبریزی بر اساس باور ایرانیان، محل دفن عارف نامی ایران، شمس تبریزی است، اما مقامات فرهنگی ترکیه که ظاهرا تنها به تصاحب مولانا رضایت نمی‌دهند، کار را گسترش داده و مدعی شده‌اند مقبره شمس نیز در قونیه است؛ شهری از استان ارض‌روم که مولانا از دوران نوجوانی تا مرگ در آن زندگی می‌کرد و اکنون نیز آرامگاهش ـ متأسفانه ـ همانجاست.
برگزاری کنگره خوی، آن‌چنان برای ترکیه جدی شده بود که استاندار ارض روم به خوی آمد و تمام تلاش خود را به کار بست تا مقامات فرهنگی این شهرستان را مجاب کند که مقبره شمس را به وی نشان دهند. اما مقامات فرهنگی خوی، محترمانه این بازدید را به فرصت دیگری موکول کردند.
ظاهرا استاندار ارض‌روم خود را تحصیل‌کرده رشته تاریخ و علاقه‌مند به مسائل فرهنگی معرفی کرده و اصرار داشته است که مقبره شمس در قونیه است و اسناد و مدارک تاریخی نیز این ادعا را ثابت می‌کند.
از سوی دیگر، استانداران استان‌های آغری و ایغدیر ترکیه نیز به خوی آمده و در یک دیدار دوستانه با مسئولان شهرستان خوی، درخواست کردند که مقبره شمس را نشان دهند. اما این بار نیز مثل مورد قبل، محترمانه به ترکیه بازگشتند.
همزمان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران که محوطه و مقبره شمس را بازسازی می کرد و کار توسعه و مرمت محوطه مربوط به حریم مناره شمس را تا ۱۰ آبان یعنی پایان کنگره بزرگداشت مولانا و شمس، به پایان رساند.
ضمن آن که مسئولان میراث فرهنگی که کار برگزاری کنگره را برعهده داشتند، عکس‌هایی را از قبل و بعد بازسازی تهیه کرده و در طول کنگره در معرض دید عموم گذاشتند.
درواقع هیچ کدام از ۲ کشور ایران و ترکیه درباره مولانا ادعایی که دیگری نپذیرد مطرح نکرده‌اند؛ تولد مولانا در ایران و مرگش در قونیه رخ داده است. اما ماجرای شمس، شکل دیگری دارد و بدون شک، در آینده نه چندان دور، این موضوع نیز به‌طور جدی‌تری در دستور کار مسئولان فرهنگی ترکیه قرار خواهد گرفت.
هرچند که به اعتقاد همه کارشناسان، تمام تلاش مولانا با اهداف اقتصادی صورت می‌گیرد و در ادامه فعالیت‌های گسترده این کشور برای افزایش درآمدهای فراوانش در عرصه گردشگری است، نه اقدامات فرهنگی.
بهروز نصیری، نویسنده خوی در گذر زمان، در این باره می‌گوید: حساسیت مقامات ترکیه نسبت به این موضوع نه به خاطر مسائل فرهنگی، بلکه بیشتر به خاطر جنبه‌های اقتصادی موضوع است.
آن‌ها بیم دارند با مطرح شدن خوی به‌عنوان مقبره شمس، گردشگران و بازدیدکنندگان خود را از دست بدهند.
نصیری درباره این حساسیت اضافه می‌کند: علاوه بر مقامات رسمی، محافل فرهنگی و مردمی ترکیه نیز بحث مقبره شمس را پیگیری می‌کنند و ۲۰ تا ۳۰ سایت به زبان‌های مختلف در کشور ترکیه بر این موضوع متمرکز شده و برگزاری کنگره شمس را زیر سؤال می‌برند و حتی برخی از این سایت‌ها اسناد و مدارکی مربوط به وجود مقبره شمس در قونیه نیز انتشار داده‌اند.
به گفته نصیری، برج شمس تبریزی از مکان‌های گردشگری شهرستان خوی است که بر اساس سوابق به جا مانده تاریخی و نقل قول تعدادی از مورخان و تأیید دانشمندان ایرانی، مدفن شمس تبریز در این ناحیه قرار دارد.( منبع: همشهری آن لاین)
دکتر امین ریاحی نویسنده کتاب تاریخ خوی، دکتر موحد (مولوی شناس) در سخنرانی ها و مقالاتشان وجود مقبره شمس تبریزی در خوی را به اثبات رسانده‌اند.
تاثیرات برپایی کنگره را امسال در عید نوروز شاهد بودیم، طوری که: معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان غربی از افزایش ۲۰ درصدی گردشگران و بازدیدکنندگان نوروزی از جاذبه‌های استان نسبت به سال گذشته خبر داد. متذکر در گفتگو با ایسنا، مجموعه‌ی تاریخی تخت سلیمان در تکاب، مقبره‌ی شمس تبریزی در خوی، را از جمله جاذبه‌های استان دانست که بیشترین تعداد بازدید گردشگران را به خود اختصاص دادند.
با توجه به برگزاری کنگره و جشنواره‌ی بین‌المللی شمس تبریزی در محل مقبره‌ی شمس در خوی، در ایام نوروز بیش از ۳۰ هزار گردشگر داخلی و خارجی به دیدن مقبره‌ی شمس تبریزی آمدند که این امر، در طول تاریخ گردشگری استان آذربایجان غربی بی‌سابقه بوده است. در جریان این بازدیدها هم با امضای طوماری، خواستار توجه هرچه بیشتر به این مهم شدند.
رییس شورای اسلامی شهر خوی به ایسنا گفت: طوماری ۱۷ متری به امضای بازدیدکنندگان مقبره‌ی شمس تبریزی به دفتر رییس جمهور فرستاده شد. در این طومار امضاکنندگان از رییس جمهور درخواست کرده‌اند، درباره‌ی بازسازی و محوطه‌سازی مقبره‌ی یکی از بزرگ‌ترین عارفان جهان توجه ویژه‌ای مبذول کند.
مهندس شریف با بیان این‌که حدود ۲۰ هزار نفر این طومار را امضا کرده‌اند، ادامه داد: شورای اسلامی شهر خوی نیز برحسب وظیفه‌ی قانونی و به‌عنوان نهادی مردمی، نامه‌ای رسمی را ضمیمه‌ی طومار کرده و آن‌را به دفتر رییس جمهور فرستاده است.
با تمامی این اوصاف، اهمیت موضوع صیانت و معرفی مزار و شخصیت این عارف بزرگ باید برای مسئولین محلی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. نقش این مسئولین غیرقابل انکار است. همکاری تمام ارگانهای شهرستان خوی و پیگیری موضوع بهسازی مزار شمس توسط این مسئولین نباید فراموش شود. باید بتوانیم مزاری در خور مقام شمس برای وی ایجاد کنیم که مطمئنیم تبعات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی زیادی برای منطقه و کشورمان بدنبال خواهد داشت.
شاید مهمترین تاثیر این حرکت در اوضاع گردشگری و اقتصادی منطقه باشد. همانطور که عید امسال شاهد بودیم. خوی بدلیل قرار داشتن در نوار مرزی و کوتاهترین راه ارتباطی با ترکیه و کشورهای اروپایی و با وجود ۲۰۰ اثر ارزشمند تاریخی و طبیعی و گردشگری و همچنین جاذبه های منحصر بفرد، توانایی بالقوه ای در جذب گردشگران خارجی و علاقمندان به مکتب شمس و مولانا دارد. وظیفه مردم و مسئولین است که فرهنگ گردشگری را در منطقه توسعه داده و سخت افزارهای مورد نیاز این صنعت را در شهر ایجاد و در اختیار علاقمندان قرار دهند.
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بعنوان متولی این صنعت باید عزم خود را جزم کند و با همکاری و هماهنگی با سایر ارگانهای مرتبط، وزارت کشور و شهرداری قدمهای مثبت و موثری در این راه بردارد.
مردم نیز اراده جمعی خود را در قالب تشکیل NGO ها و انجمنهای تخصصی در همکاری و خواست توسعه این شهر تقویت کنند. بایست فرهنگ گردشگری در بین مردم و مسئولین افزایش یابد و فرهنگ برخورد با توریسم آموزش داده شود. پیگیری پروزه حرم تا حرم و تاسیس بنیاد شمس در اولویت پروژه های شهری قرار گیرد. ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی در کنار این پروژه اولین گام مثبت برای توسعه فرهنگی و گردشگری خواهد بود. افزایش تعداد هتلها و ایجاد کتابخانه های تخصصی می تواند گام مفید دیگری باشد.
چاپ بروشورها و معرفی آثار دیدنی، تاریخی و نقاط گردشگری خوی در نشریات محلی و منطقه ای توسط کارشناسان خبره سازمان میراث فرهنگی و گردشگری لازم و ضروری است.
مطبوعات محلی نقش مهمی در توسعه فرهنگ دارند. نباید نقش مطبوعات را نادیده گرفت. مطبوعات باید به عنوان رکن چهارم دموکراسی، چشم باز مردم و پیگیر تمام خواسته ها باشند و آنها را منعکس کنند.
خواهر خواندگی خوی و قونیه پیشنهاد دیگری است که میتوان روی آن کار کرد. خوی میتواند قونیه ای دیگر و یا حتی فراتر از آن باشد.
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:19
ایرانگردی
اشنویه‌ شهری به‌ قدمت بیش از ۳هزار سال

نویسنده: پرویز راد

اشنویه‌ یکی از شهرهای کردنشین واقع در جنوب استان آذربایجان غربی و در ۷۶کیلومتری جنوب ارومیه‌ قرار گرفته‌ است. تقریبا تمامی ساکنان این شهرستان۶۲هزار نفری را اهل‌سنت(۹۹درصد شافعی‌مذهب و ۱درصد حنفی‌مذهب) تشکیل می‌دهند. این شهرستان در نوار مرزی ایران، عراق و ترکیه‌ قرار گرفته‌ است. منطقه‌ی اشنویه‌ با توجه‌ به‌ مساعد بودن آب و هوای معتدل کوهستانی، پوشش گیاهی و کوهستانی بودن دارای جاذبه‌های گردشگری فراوانی نیز هست. لازم به‌ یادآوری است مطلب زیر تلفیقی از دو نوشته‌ی جداگانه‌ است.

وجه تسمیه اشنویه

اشنویه گهواره اولین حکومت قانونی ایران ‌‌‌‌‌‌‌(حکومت ماد‌‌‌‌‌). محل تاخت و تاز اعراب‌، لشکرگاه اعراب‌، ولید بن عقبه‌، سلمان بن ربیعه ، بکیر بن عبدالله‌، نبردگاه سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه‌، محل تاخت و تاز مغولان‌، محل پیشوازی از نادرخان افشار، محل کشته‌شدن اسماعیل ‌آقا سمیتکو، محل دفن ملامصطفی بارزانی و... که با این همه اشخاص برجسته تاریخی و ‌آن همه رویدادهای نظامی و اجتماعی روبرو شده و استحقاق ‌آنرا دارد که مرکز بهترین ‌آثار تاریخی و اسناد و مدارک گرانبها باشد؛ بطوریکه شاید هر کیلومتر از زمین ‌آن مرکز یک واقعه‌ی مهم تاریخی بوده که اگر تحقیقات باستا‌ن‌شناسی در ‌آن صورت گیرد نشانه‌های زیادی از تمدن‌های کهن در ‌آن کشف خواهد شد. وجود تپه‌های باستانی متعدد نظیر تپه‌ی ملااحمد(گردی مه‌لا ئه‌حمه‌د) و تپه‌های مختلف دلیل انکارناپذیری بر قدمت تاریخی این شهر می‌باشد.

اشنویه از نظر سیاحان‌، مورخان‌، کتابها و نویسندگان مشهور

در کتب مورخان‌، سیاحان و جهانگردان عرب و غیرعرب اشنویه را با نام‌های مختلف ذکر کرده‌اند که مهمترین این اسامی عبارتند از: اشنه‌، شنو‌، ‌ایشپوئینی و اشنوناک و مسنوبین به این شهر را اشنویی‌، شنویی‌‌ و اشنوی نامیده‌اند.
نام اشنویه از قبل از اسلام در تمامی کتابهای مدونه ‌آمده است.

اشنویه از نظر ابن‌حوقل

ابوالقاسم محمدبن‌حوقل بغدادی سیاح معروف و جغرافی‌دان عرب در سال ۳۳۱ هجری قمری ‌‌‌‌‌(۹۴۱ میلادی‌‌‌) به منظور مطالعه در مورد کشور‌ها و ملت‌های مختلف و به منظور تجارت سفر مشهور خود را از بغداد ‌شروع کرده و کشورهای اسلامی را از شرق تا غرب پیموده و در کتاب معروف خود «صورة‌‌الأرض» در مورد اشنویه می‌نویسد: "چنانچه مراغه در سمت شرق و ارومیه در سمت مغرب این شهر است. روستاهای پهناور و نواحی فراخ ، نعمت ‌آن شهر است. اشنه شهری پردرخت و سبز و خرم و دارای میوه‌ها و فراخی نعمت، انگورها و ‌آبهای جاری است. اشنه هم، محصولات ارومیه و مراغه را بطور فراوانی دارد زیرا زمین ‌آن مساعد است.
اکراد هذبانیه در ‌آنجا سکونت دارند ییلاقشان همین شهر است و در ‌آنجا به چرانیدن احشام خود می‌پردازند و هم دارایی و اندوخته ایشان در همین جاست.
در اشنه در اوقات معینی از سال بازارهایی برای تجارت تشکیل می‌شود که بسیار سودمند می‌باشد و فروش و منابع فراوانی دارد از این شهر و حومه ‌آن گوسفند‌، چارپا‌، عسل‌، بادام و گردو و مانند ‌آنها از امتعه تجارتی را به نواحی موصل و تازه‌شهر‌، جزیره و سایر نواحی می‌برند."

اشنویه از نظر حمدالله مستوفی

حمدالله مستوفی مورخ معروف دوره‌ی مغول در سال ۷۴۰ هجری قمری از طرف خواجه رشیدالدین فضل‌الله وزیر متصدی امور مالیاتی برای بررسی وضعیت شهرهای آذربایجان به شهر اشنویه سفر کرده و از اشنویه و ‌آثار ‌آن دیدن کرده است و در کتاب «نزهه‌القلوب» درباره این شهر می‌نویسد: "تومان خوی چهار شهر است خوی، سلماس، ارومیه و اشنویه. فاصله اشنویه تا تبریز سی فرسنگ است.
اشنویه شهری وسط است در میان کوهستان بر یک مرحله ارومیه افتاده‌، در غرب مایل قبله‌، هوایش خوشتر از ارومیه بوده و ‌آبش از ارومیه که از ‌آن جبال برمی‌خیزد. حاصلش غله و دیگر حبوبات و انگور بُود. مردمش بیشتر سنی شافعی‌مذهب هستند صدو بیست پاره دیه از توابع اوست و ضیاعش را حاصلی نیکوست. حقوق دیوانیش نوزده هزار و سیصد دینار است.
بحیره‌ی «چیچست» به ولایت ‌آذربایجان که آنرا دریا شور گویند بلاد ارمیه- اشنویه – ده خوارقان و طروج و سلماس بر ساحل اوست."

اشنویه در مرات البلدان یاقوت حموی

یاقوت حموی سیاح ‌،‌مورخ و جهانگرد معروف عرب در سال ۶۱۷ هجری قمری در سفر تبریز از اشنویه دیدن کرده و درباره این شهر می‌نویسد‌:
"اشنویه بلده‌ای است در یکی از حدود ‌آذربایجان، در سمت اربیل و تا ارومیه دو روز راه است تا اربیل ۵ فرسخ فاصله دارد باغات بسیار دارد و گلابی ‌آن نهایت ممتاز و به جمیع نواحی نزدیک ‌آن می‌رود.
عیبی که در این بلد است این است که خانه‌های ‌آن خراب است. در سفر تبریز از این شهر گذشتم و ‌آنرا تماشا کردم . جمعی از فضلاء به این شهر منسوبند."

اشنویه از نظر اصطخری

ابوالاسحاق ابراهیم ابن محمد اصطخری جغرافی‌دان معروف که در قرن چهارم هجری در دوره خلفاء عباسی می‌زیسته است در کتاب المسالک و الممالک که در سال ۶۵۰ هجری قمری تألیف نموده بعداز تعریف شهرهای ارومیه ‌، مراغه و اردبیل در مورد اشنویه می‌نویسد:
"مراغه و ارومیه شهرهای بزرگ در کنار رودخانه صوفی چای هستند و شهرهای میانه‌، داخرقان‌، خوی‌، سلماس ، مرند‌، تبریز‌، برزند‌، موقان‌، جابروان و اشنه‌ شهرهای کوچکتری از این دو شهر هستند."

اشنویه در نوشته‌های رالین سون

هنری رالین سون افسر برجسته‌ی انگلیسی که برای خدمت در ایران از طرف انگلیس مأمور شده بود در سال ۱۲۴۵ هجری ‌(۱۸۳۶ میلادی‌‌‌) ضمن بازدید از نقاط مختلف ‌آذربایجان از منطقه‌ی اشنویه دیدن کرده و چنین نوشته است:
"اشنویه در پای کوهستانهای بزرگ کردستان قرار گرفته است و از دو سو محدود به کوههای کم ارتفاع‌تری است که پله پله روی هم قرار دارد بدین سان در ‌آغوش آن کوهها اشنویه به شکل دشت کوچک و در عین حال بسیار بار‌آور و زیبایی خودنمایی می‌کند. آب گادر که از میان دره‌ی باریک و ژرفی از کوهها سرازیر می‌شود. دشت را دو بخش می‌سازد این رود و سایر رودهایی که از همان کوهها سرازیر می‌شود. زمینهای سراسر ناحیه را سیراب می‌کند. دشت اشنویه واقع بر زمینهای نسبتاً بلند‌، در دامان کوهها نزدیکی منتهی‌الیه غربی ‌آن سلسله قرار گرفته است و در پیرامونش در حدود چهل دهکده دیگر دیده می‌شود."
هنگام سفر رالین سون جمعیت اشنویه که تمامی آنها از کردان بودند از هشتصد خانوار تجاوز نمی‌کرد حال ‌آ‌نکه پیش از واگیری طاعون در این شهر چهار تا پنج هزار خانوار کُرد در این ناحیه زندگی می‌کردند. رالین سون مدعی است که در ۱۲۴۰ ه. شهر اشنویه تقریباً هزار خانه داشت و حال ‌آنکه ۱۰ سال بعد تعداد خانه‌ها به دویست خانوار کاهش یافته بود با این همه از نظر در‌آمد اشنویه با بناب برابری می‌کرد و همه ساله مبلغ چهار هزار تومان به دولت مالیات می‌پرداخت.

اشنویه در معجم‌الاعلام شرق و غرب

اب فردینال توسل مسیحی درباره اشنویه می‌نویسد: "اشنو شهری است در ‌آذربایجان غربی که در جنوب ارومیه واقع شده است. ‌آثار تاریخی که در اشنویه موجود است اشنویه را از توصیف بی‌نیاز کرده است.
یکی از ‌آثار قدمت اشنویه کنیسه‌ی سرگیس و باخوس است؛ سرگیس و باخوس از مشهورترین شهدای امرای مسیحیان در قرن سوم میلادی هستند که از امرای بزرگ لشکر مکسیموس بوده‌اند. با خوس در بالیس در کنار رود فرات به قتل رسیده است و سرگیس در رضافه که یکی از محلات شهر بغداد است به قتل رسیده است."

اشنویه در حدود العالم من المشرق الی مغرب

مؤلف کتاب حدود العالم در سال ۳۷۲ هجری قمری از شهرهای ‌آذربایجان دیده کرده و در رابطه با شهر اشنویه می‌نویسد:"اشنه، سراو، میانه، خونه و داخزقان شهرهای کوچک با نعمت بسیار‌‌‌‌‌‌‌، ‌آبادان هستند که ‌آبهای روان و میوه‌های نیکو دارند."

اشنویه در بُلدان خلافت شرقی

گی ولسترنج در کتاب بلدان خلافت شرقی که در قرن ۱۹ میلادی نوشته شده است در مورد این شهر می‌‌نویسد:
"شهر اشنه در شمال ایران است و در روزگار ابن حوقل کردها در ‌آن سکونت داشته‌اند. در قرن چهارم هجری ‌‌‌(دهم میلادی‌) از اشنه و نواحی ‌آن گوسفندان و چارپایان را به موصل و نواحی جزیره می‌برده‌اند. شهری پر درخت و سرسبز و خرم بوده است و دامداران گوسفندان خود را به چراگاههای ‌آن می‌برده‌اند."

اشنویه در قاموس الاعلام

ش سامی در سال ۱۳۱۶ هجری در جلد اول کتاب «قاموس الاعلام» که به زبان ترکی در استانبول به چاپ رسیده در مورد اشنویه می‌آنویسد: " اشنه قصبه‌ای است در ‌آذربایجان ‌(ارومیه‌) که در فاصله ۶۰ کیلومتری جنوب ارومیه واقع است و در شمال نهر گادر قرار گرفته و به گفته مسقط‌‌ الرأسی یاقوت حموی در سال ۶۱۶ ها.ق موقع مراجعت از تبریز از این قصبه گذشته است. زادگاه بعضی از علماء ملقب به ‌اشنایی- اشجعی بوده است و دارای باغ‌ها و بوستان‌های فراوانی است.

اشنویه در دائرة المعارف تشییع

در جلد دوم این دائرة المعارف که در تهران سال ۱۳۶۹ زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی احمد صدر حاج سیدجوادی و کامران فانی نوشته شده است درباره‌ی اشنویه نوشته شده است:
اشنویه – شهر ، جمعیت در سال ۱۳۶۵ – ۱۷۲۵۰ نفر
مرکز بخش اشنویه – شهرستان نقده – استان : ‌آذربایجان‌غربی
واقع در۴۵ درجه و ۷ دقیقه طول شرقی ‌، ۳۷ درجه و ۳ دقیقه عرض شمال در ارتفاع ۱۵۰۰ متری در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی ارومیه ‌‌‌( از طریق جاده بین‌المللی ارومیه-مهاباد‌) واقع است. ناحیه اشنویه دارای دو بخش کوهستانی و جلگه‌ای است ‌آب و هوای ‌آن در بلندی‌ها که در شمال قرار دارد سرد و کوهستانی و در جلگه‌‌ای که در جنوب شهر گسترده است معتدل است.
‌آب این شهر از رودخانه اشنویه و چشمه‌سارها تأمین می‌گردد. اشنویه ناحیه‌ای کشاورزی و دامداری است و از مهمترین فرآورده‌های ‌آن غلات، حبوبات‌، توتون‌، انگور ‌، گردو‌، بادام و لبنیات را می‌توان برشمرد.
اشنویه سابقه‌ی تاریخی دیرینه‌ای دارد و پیش از ‌آمدن ‌آریایی‌ها به ایران مسکن اقوامی چون لولوبیان‌، هوریان‌، ‌آشوریان و اورارتوها بوده است. در اطراف این شهر بقایای ‌آثار و کتیبه‌های بسیار قدیمی به چشم می‌خورد.
جغرافیانویسان مسلمان از اشنویه به نام «اشنه» یاد می‌کنند و زیبایی و فراخی نعمت ‌آنرا می‌ستایند یاقوت که خود اشنه را دیده بود از باغ‌های زیبای ‌آن سخن می‌گوید و از گروهی «محدث» یاد می‌کند که از این ناحیه برخاسته بودند.
اشنویه در زلزله ۱۳۲۰ ه.ق به شدت ‌آسیب دید و در جنگ جهانی اول شمار زیادی از سکنه‌ی ‌آن به دست روس‌های تزاری‌، عثمانی و ‌آشوریها از میان رفتند. در تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶ شمسی اشنویه بخش ارومیه تعیین گردید اما در مهرماه سال ۱۳۳۷ که شهرستان نقده تشکیل گردید، بخش اشنویه به این شهر داده شد...

اشنویه در برهان قاطع

محمد حسن خلف تبریزی در فرهنگ لغت مشهور برهان قاطع در مقابل کلمه اشنه نوشته است: " اشنه به ضم اول و فتح ثالث به معنی اشنان است که بدان رخت و جامه شویند و نام داوئی هم هست خوشبوی که ‌آنرا دواله می‌گویند و به عربی شبیه‌العجوز و سلک‌القرود خوانند. مانند عشقه و لباب بر درخت پیچد و اگر بسایند و در چشم کشند چشم را جلا دهد."

اشنویه در دائرة ‌المعارف فارسی

غلامحسین مصاحب مؤلف کتاب دائرة‌‌المعارف فارسی در باره اشنویه چنین نوشته است: "اشنویه ، استان چهارم مرکب از دو دهستان اشنویه ‌(مرز ایران و عراق‌) و دشت‌بیل است اشنویه بر اساس تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶ ه. ش بخش رضائیه ‌(ارومیه‌‌) بوده و در مهرماه ۱۳۳۷ ها. ش اشنویه ‌، نقده و خانه تبدیل به بخش نقده شدند.
اشنیه – osnuye یا osna سال ۱۳۳۵ مرکز بخش دهستان اشنویه
شهرستان نقده ‌، استان چهارم براساس چپ رود گادر رود.
محصولش توتون‌، غلات‌، حبوبات است در منابع اسلامی نام این شهر از زمان اصطخری دیده می‌شود از عسل،‌ بادام و گردو چهارپایان ‌آن سخن می‌گوید که به موصل و جزیره حمل می‌شده است دهکده‌ی «سینگان» در فاصله‌ی ۵ کیلومتری ‌آن واقع است اشنویه بعلت واقع شدن در ناحیه مرزی اهمیت نظامی دارد.
محصول عمده‌اش توتون‌، غلات‌، لبنیات است سیگار «اشنو» منسوب به این شهر است مسیر علیای رود گادررود ‌آنرا مشروب می‌کند. سکنه‌ی این ناحیه کرد هستند اسامی ‌آبادی‌های دهستان مانند سرگیس‌ و بیمزورته حاکی از این است که سابقاً مسیحیت در این ناحیه نفوذی داشته است و از ‌آبادی‌های آن سنگان است . گردنه‌ی معروف کل‌شین در ناحیه اشنو است.

سنگان

ده ، جمعیت ۴۵۲ نفر در سرشماری سال ۱۳۳۵
دهستان اشنویه، بخش اشنویه‌، شهرستان نقده‌، استان چهارم در ارتفاع ۴۸۰۰ متری از سطح دریا‌، جنوب شرقی ارومیه. راولسنین ‌آنرا مطابق سینخار (sinxar) مذکور در ‌آثار بطلمیوس شمرده است ویرانه‌های دیر مار ابراهیم در نزدیکی سنگان که مورد احترام مسلمانان و مسیحیان است احتمالاً مشتمل بر یکی از کلیساهای قدیمی است، به قول راولسنین، ابراهیم نام اسقف اشنو است که در قرن ۱۳ قبل از میلاد میلاد می‌زیسته و در آ‌نجا به خاک سپرده شده است."

اشنویه در جغرافیای نظامی ایران

احمد رزم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آرا در کتاب جغرافیای نظامی ایران در شرح جنگ‌های ایران و روم در اشنویه درباره این شهر می‌نویسد: " ‌آذربایجان باختری در کلیه‌ی عملیات متوالی که در سرتاسر تاریخ باختر انجام گرفته است یک مبدأ عملیاتی و محل تمرکز قوا بوده است؛ بطوریکه در کلیه‌ی نبردهای روم‌، اشکانیان این منطقه بزرگترین و مهم‌ترین مراکز چه از لحاظ تهیه‌ی قوا و تمرکز ارتش و چه برای شکست و زبون ساختن دشمن بوده است.
در جنگ دوم با اشکانیان در قسمت اشنویه از ارتش دوم کاملاً جلوگیری نموده است و حتی توانستند بواسطه اطلاع به معابر کوهستانی ستون‌های عقبه را تهدید نمایند بطوریکه رومی‌ها ناگزیر شدند با دادن تلفات عظیم و بدون نتیجه عقب‌نشینی نمایند.
در جنگ بین ایران و روم در دوره‌های سوم کلیه‌ی ارتش ایران در این ناحیه متمرکز شده و برای تعرض به طرف بین‌النهرین تهیه‌های لازم را اجرا نمایند. تیمور برای تعرض به طرف ناحیه وان از این منطقه استفاده نموده است. در جنگ‌های قرن ۱۴ تا ۱۸ میلادی در دوران اغتشاش و بی‌نظمی ایران ارتش روس برای تعرض به طرف عثمانی تمامی مناطق آذربایجان از جمله اشنویه را به شکل یک جبهه درجه دومی مورد توجه قرار داده است و در محورهای متعددی عملیات انجام داد. با شرح مراتب بالا ملاحظه می‌کنیم منطقه ‌آذربایجان باختری یک مبدأ مناسب و مساعدی برای عملیات به طرف ناحیه باختری و خاک بین‌النهرین در ادوار مختلف بوده است."

اشنویه در اولین منشور ‌آزادی ملل- ‌(فرمان کوروش‌)

کوروش، پس از ورود به شهر پرشکوه باستانی بابل ‌(۵۳۸ قبل از میلاد‌‌‌‌‌) برای ‌آزادی ملل مختلف از اسارت بابلی‌ها فرمانی صادر کرد که به موجب ‌آن بالغ بر چهل هزار نفر از اسارت بابلی‌ها ‌آزاد شدند و به وطن خود مراجعت کردند. متن بابلی فرمان مزبور که بیست و پنج قرن پیش صادر شده است به سال ۱۸۷۹ میلادی در حفاری بابل کشف شد که اکنون در موزه‌ی بریتانیا در لندن نگهداری می‌شود در محافل حقوقدانان جهان این لوح بعنوان اولین منشور ‌آزادی تلقی شده است و فرمان مزبور که بر سطح استوانه‌ای از گل رس در چهل و پنج سطر حک شده است معروف به «اعلامیه‌ی کوروش» است و ‌آن استوانه نیز به «استوانه‌ی کوروش» مشهور شده است در این اعلامیه درباره اشنو نوشته شده است:
"... منم کوروش شاه جهان ، شاه جهان‌، شاه بزرگ ‌،‌ شاه نیرومند‌، شاه بابل و...
در سراسر چهار گوشه (جهان‌‌‌‌‌) از دریای زبرین تا دریای زیرین کسانی که در... مسکن داشتند تمام شاهان سرزمین باختر که در خیمه‌ها مسکن داشتند مرا خراجی گران آوردند و در بابل برپایم بوسه زدند از ... تا شهرهای ‌آشور و شوش و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌آگاره و اشنوناک و شهرهای و زیسان و مورنو تا سرزمین گویترم‌، شهرهای مقدس ‌آن سوی دجله را که مدتی دراز پرستشگاههایشان دستخوش ویرانی بود تعمیر نمودم. "

اشنویه در راههای باستانی و پایتخت‌های قدیمی غرب ایران

سراورال استین انگلیسی در سال ۱۳۱۴ شمسی به همراه هیأتی از باستان‌شناسان ایرانی و انگلیسی از شهر اشنویه دیدن کرده و برای اولین بار «تپه دینخواه»(گردی گووندی دنخه‌) را به جهان معرفی کرده است و نتیجه‌ی تحقیقات سراورال استین در کتاب راه‌های باستانی و پایتخت‌های قدیمی غرب ایران نوشته‌ی دکتر بهمن کریمی درج شده است.
... سراورال استین در سال ۱۳۱۴ از این تپه بازدید کرده و در ‌آن اقدام به کمانه‌زنی نموده که طبق مطالعات و نظر او قدمت تپه طی چند طبقه سکونت به ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد بالغ می‌گردد با اینکه صریحاً در اظهار نظر سراورال استین قدمت تپه دینخواه به ۳۵۰۰ قبل از میلاد تاریخ‌گذاری شده است لیکن در ترجمه آثار وی در کتابی به نام راه‌های باستانی و پایتخت‌های قدیمی غرب ایران نوشته ‌آقای بهمن کریمی اشاره به کشف قبری شده است که در ‌آن دو جسد یکی به حالت نشسته دیگری به حالت خوابیده مدفون بودند در زیر سر یکی خنجری از مس و بر روی شکمش حلقه‌ای ‌آهنین و جلو او مقداری سفال بدست ‌آمده است. بنا به اظهار مؤلف مذکور ( سراورال استین ) تاریخ قبر مذکور را به ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد می‌رساند که با کشف ‌آهن در ‌آن تاریخ ‌گذاری صحیح به نظر نمی‌رسد زیرا شروع عصر ‌آهن حدود ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد تاریخ‌گذاری شده است.

اشنویه در رساله سرحدیه

"بلوکات سرحدیه ولایت ارومیه عبارت است از محالات سته اشنویه ‌، مرگور ، ترگور ، برادوست و صومای که از طرف شمال از لاهیجان شروع کرده و به ترتیب مذکور پشت سر هم و به طرف شمال واقع شده‌اند و نظر به تصرف امروزه و ایام انعقاد قرار نامه سمت مغربی هر یک منتهی به خط سرحد دولتین اعلام است.
محال اشنویه
طول محال از مشرق به مغرب و طول حالات دیگر از جنوب به شمال است. چنانکه اندک اشعاری شد از طرف مغرب این محالات که متصل به سرحد است‌، عبارت است از سلسله بزرگ ‌کوه قندیل که مطابق میل خط سرحد از طرف جنوب شرقی به شمال غربی امتداد یافته و لیکن در این جاها قندیل اطلاق ننموده بعلت تعدد ذرات و تجدد حالات چنانکه در رشته کوههای بلند متعارف است. هر یکی از ذرات متعلقه را به اسم جداگانه از قبیل کل‌شین‌، گردنه پشت خرینه‌ و گردنه زینی ماهی هلانه‌،‌ پشت بیرام‌، گردنه زین‌‌‌‌‌‌‌‌‌اوخ‌‌، میرشهیدان ‌، زرینه میدان ایلی ‌، ریسنی کی‌، شکل باغی‌، گردنه دیله‌زای‌‌‌‌‌‌‌‌‌، گردنه‌‌سور‌، گردنه ناوسیوان‌، کوه‌اسکندر‌، گردنه کوچک‌،کو‌، سرچشمه سلطانی تغییر می‌یابد.
بدیهی است که بر حسب اقتضای طبیعت همچو کوهها و شاخه‌ها و پشته‌های متعدد یمیناً و یساراً از ‌آن منشعب و به‌ جهات مختلفه اتفاق افتاده که به واسطه ‌آنها چند قطعه جلگه مسطح در میان ‌آنها پشته‌ها بعمل ‌آمده که هر یک به مناسبت ‌آب و ‌آبادی و وسعت فضا با برخی از دره‌ها و پشته‌ها محالی تعبیر نشده است. چنانچه محال اشنویه عبارت است از برخی کوهها و اراضی مسطحه است مشتمل بر دهات معموره و نزدیک به هم و اکثر دهات در جلگه مسطح ‌آن که تقریباً شش فرسخ طولاً و روی هم دو فرسخ عرضاً می‌شود. واقع شده و از طرف جنوب به جبال و طلال طرف شمال لاهیجان ‌‌‌‌‌‌‌«خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌» و از طرف مشرق به اراضی سلدوز و محال دول و از طرف شمال به پشته‌های کوه ره‌‌ندوله و اصل تنه زردکوه و کثرذروه دالام‌پر و سایر اراضی ترگور از طرف مغرب به رشته کوههای جبال سرحدیه که از سلسله کوه قندیل در این جاها بواسطه اختلاف ذرات به سیاه کوه و کل‌شین و گردنه پشت خرینه مشهور و گردنه سراوان و گردنه سی‌پالو و ذروه بی‌سوک و کوه کردی موسوم است محدود می‌باشد.
کل‌شین عبارت است از یکپارچه سنگ مربع مستطیلی است که قریب به دو ذرع ارتفاع و سه چارک قطر در صفحه سنگ مستطیل دیگر در قله مابین ذروه سیاه‌کوه و گردنه پشت خرینه مخصوصاً نصب کرده‌اند یک طرف سیاه‌کوه و کل‌شین که مشرف به طرف اشنویه منبع رود ‌آلکاوه است که رو به طرف جلگه مسطح اشنویه رو به مشرق و شمال جاری است و در اواخر ‌آن جلگه با رودخانه قادر که منبع ‌آن ذروه سراوان و سی‌پالو و بی‌سوک و کوه‌ گردی موسوم به سروکور است و ‌آن مبداء جلگه اشنویه تا مقطع از وسط جلگه مزبوره رو به مشرق جاری و مسلط به دهات ‌آنست قاتی می‌شود.
‌آبی دیگر هم که موسوم به رودخانه شهر و منبع ‌آن دره‌های کوه ره‌ندوله و بابوله واقع در اندرون ملک اشنویه و مرگور است بطرف این جلگه جاری است که از میان قصبه اشنویه و مرگور است بطرف این جلگه جاری است از میان قصبه اشنویه گذشته و سایر دهات حوالی ‌آن را نیز ‌آبیاری می‌کند. وقت طغیان ‌آب یا عدم ضرورت ‌آن در اواسط جلگه اشنویه قریب یک فرسخ پائین‌تر از شهر اشنویه به مجرای رود گادر می‌ریزد. و کو گردی را به سبب ‌آنکه منبع رود قادر است. سر قادر می‌گویند.
خزینه
عبارت است از دهکده مخروبه‌ای که در طرف شرقی گردنه سراوان واقع شده و از ملک اشنویه محسوب است بدین مناسبت گردنه مزبوره را متوقفین اشنویه پشت حرینه نیز می‌گویند.
سی‌پالو
عبارت است از گردنه‌ای که از طرف مغرب ‌آن موافق تصرف امروز قریتین موله ملاله و لولانی از توابع محال سیدک عثمانی است.

پیسوک

عبارت است از ذروه‌ای که از طرف جنوبی به ذروه سی‌پالو و از طرف شمال به ذروه قادر متصل است.
دهات بلوک اشنویه طوایف زرزا و بعضی از رعایا متوطند از عشیرت راوند مشهور به « سورچی» که چهار ریش سفید دارند و بقول بعضی پیش از این تابعه ایران بودند و اکنون تابع رواندوز عثمانیه و قریب هزار و هفتصد خانواری می‌باشند.
طایفه بایز‌آ‌‎غا که چهار تیره موسوم به نورک‌، مالاباش‌، شینل‌ و مام سال و قریب پانصد خانوار است در شعب کوه‌های ره‌ندوله و بابوله و غیره ییلاقیشی نموده و سرعلفی به حاکم اشنویه می‌دهند زمستان را به گرمسیر رواندوز می‌روند مابقی در سرحدات مرگور ییلاقمیش می‌نمایند. سوای اینها باز طایفه راوند مشهور به سورچی که بزرگ ‌آنها کریم‌خان است و همگی از تبعه دولت ایران هستند قریب به هفتصد خانوار می‌باشند و در قلعه مابین اشنویه و ارومیه متوطن دارند بعضی از اینها زمستان را به گرمسیر عثمانی می‌روند."

اشنویه در شعر شاعران

رسول رش‌احمدی شاعر و فرهنگی مهابادی درباره اشنویه می‌گوید:
ئه‌و هه‌موو گه‌نجه‌که‌ هه‌ن وا له شنۆ
گیان فیدا بو گه‌ل‌و هۆزن وه‌کو تۆ
پاڵی وێداوه وه‌پاڵیی کێوان
کووا ده‌ژی تاوێ دڵی من بێ ‌وان
استاد سید قادر سیادت شاعر معاصر درباره اشنویه می‌گوید:
گه‌ر ده‌پرسی له من نیشانی شنۆ
پێت بڵێم چۆنه شاری شاری جوانی شنۆ
وه‌ک دڵی ڕۆشنی ئه‌وینداران
کاتی رێ بچته جێژوانی شنۆ
ئه‌و ده‌مه‌ی هه‌ڵده‌نیشی ئاوی ڕنوو
خۆشه سه‌یرانی کوێستانی شنۆ
وه‌ک به‌هاری به‌هشته رۆژی به‌ڵام
زۆر له‌ رۆژ خۆشتره شه‌وانی شنۆ
سه‌وز و پیروزه ره‌نگه خوار و ژوور
وه‌ک یه‌که عه‌رز و عاسمانی شنۆ
کومه‌ڵێکی نه‌جیب‌و رۆشنبیر
خه‌ڵکی ئه‌و شاره ساکینانی شنۆ
پڕ له زاناو ئه‌دیب و دانیشمه‌ند
شه‌وچران بۆ دڵی گه‌لانی شنۆ
مه‌وته‌نی شیخ ئه‌مین و ئه‌حمه‌دی کور
شاری دڵداری و عاشقانی شنۆ
بۆیه بازاری گه‌رمه‌ شێعر و ئه‌ده‌ب
له دڵی ساردی کێوه‌کانی شنۆ
هه‌ر که‌سێ دێت‌و ئاوری دینێ
ئه‌منیش ده‌سته چیله‌کانی شنۆ
ده ‌خوای گه‌وره ‌خۆت بیپارێزه
له‌ به‌ڵای عه‌رز و ئاسمانی شنۆ
دڵی (سه‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌) له‌وێ به جێ‌ماوه‌
ره‌نگه بووبێته باخه‌وانی شنۆ
صفحه ۸۴ – چیمن و چیا – سه‌ید قادر سه‌یاده‌ت- انتشارات صلاح‌الدین ایوبی – سال ۱۳۱۶ شمسی ارومیه
استاد شاعر حقیقی نیز درباره‌ی قدمت‌ اشنویه‌ می‌نویسد:
شنۆ پیری به‌ڵام شادی
نۆسه‌د ساڵی پێش میلادی
ئه‌گه‌ر ده‌شڵێی شاهید بێنه‌
بڕۆ به‌ردی کێله‌شین بخوێنه‌
ترجمه‌: اشنویه‌ دارای قدمت فراوانی هستی اما همچنان شادابی، اگر برای اثبات قدمت آن شاهد می‌طلبی، برو سنگ‌نبشته‌ی کیله‌شین را بخوان.

معرفی کتیبه‌ی کیله‌شین

منطقه باستانی اشنویه آثار متعدد تاریخی را در خود جای داده و بخشی از تاریخ تمدن ایران باستان مدیون آثاری است که در این منطقه پیدا شده است و هم اکنون بقایای آثار و تپه‌های متعددی که هر کدام نشان از تمدن پیشرفته جهان کهن را در سینه دارند در این خطه به جای مانده است. باستان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که این ستون ماندگار تاریخی در سال ۸۱۴ قبل از میلاد به دست ایشپوینی پادشاه اورارتو در این محل نصب شده است.
مرحوم نصرت‌الله مشکوتی در فهرست بناهای تاریخی ایشپوینی را به اورارتو نسبت می‌دهد. در حالی که در متن کتیبه اسمی از اورارتو برده نشده است و از شاه تاتیری سخن می‌گوید اگر نائیری را با نهری امروزی که منطقه‌ای در همان حوالی کتیبه است بدانیم امپراطوری نهری به زمانهای بسیار دور می‌رسد.

معنی لغوی کیله‌شین

کلاشین استوار سنگ بنای تاریخ - کلاشین نام خود را از دو واژه کردی "کله به معنای سنگ قبر و شین به معنای آبی یا کبود" گرفته است لغت کل به معنای «به معنای سنگ قبر» در میان مسلمانان معنی خاصی دارد و آن عبارت است از سنگ کوچکی به صورت مکعب مستطیل یا استوانه که در کنار قبر یا در بالای سر اموات نصب می‌نمایند.

جایگاه تاریخی

جایگاه این سنگ تاریخی جزو ملک روستای «درود» به غرب شهرستان اشنویه است که در زبان کردی «دڕوو» به معنای خار خوانده می‌شود. روستای درود بالاتر از روستای شیخان در دهستان هیق قرار گرفته است معبد و گذرگاه و همچنین رشته کوه معروفی در نوار مرزی ایران و عراق نام خود را از این سنگ گرفته‌اند. این سنگ‌نوشته به جای ستون مرزی در سر راه رواندوز به اشنویه در وسط گردنه کوهی که اشنویه را از رواندوز جدا می‌سازد نصب شده بود با وقوع جنگ بین ایران و عراق با توجه به اهمیت تاریخی و به منظور حفظ این میراث ارزشمند فرهنگی از آسیب‌های احتمالی در سال ۱۳۶۵ به پیشنهاد برخی از فرهنگ دوستان منطقه و با مساعدتهای مرکز باستان‌شناسی ایران و سازمان میراث فرهنگی این سنگ‌نوشته‌ی تاریخی به موزه ارومیه انتقال یافت و با انتقال این کتیبه به موزه ارومیه از خطر نابودی نجات یافت امید است در آینده بعد از آرامش کامل با اتخاذ تدابیر لازم به محل اصلی انتقال و تحت حفاظت قرار گیرد.

مشخصات فیزیکی

کتیبه سنگی کلاشین به خاطر جنس خاص این سنگ مشهور است که این نوع سنگ در منطقه یافت نمی‌شود و ظاهرا این سنگ از مکان دیگری به این مکان آورده شده است کتیبه به صورت یکپارچه و با دو خط میخی او رارتویی و آشوری در هر چهار طرف سنگ دارای نوشته می‌باشد.
قسمت آشوری این سنگ در اثر تیراندازی‌های مکرر افراد ناآگاه به شدت آسیب دیده است ولی خطوط آن هنوز خواناست. در قسمت پشت کتیبه که به زبان اورارتویی است ساییدگی بر روی سنگ دیده می‌شود.
ارتفاع این سنگ نوشته ۱۶۷ سانتی‌متر است و عرض باریک آن چهل سانتی‌متر است که به عنوان رشته و اتصال در مقر چهارگوش وسط پایه به ابعاد ۲۳x ۴ سانتی متر جای گرفته است ضخامت کتیبه از بالا به پایین از ۲۸ تا ۳۰ سانتی متر متغیر است . اضلاع چهارگوش پایه حدود ۱۱۲ x ۱۱۴ سانتی متر است و این سنگ بر روی یک پایه مکعب شکل گرفته است و وزن این کتیبه همراه با پایه‌اش ۶/۱ تن می‌باشد.

معرفی کیله‌شین

نخستین کسی که این لوحه را به دنیا معرفی کرد شولتز باستان‌شناس آلمانی بود که در سال ۱۸۲۹ این سنگ را کشف کرده و از آن کپی‌برداری نمود، اما چند روز بعداز کپی‌برداری این شخص به قتل رسید و هنگام کشته شدن رونوشتی را که از خطوط این سنگ برداشته بود از بین رفت.
پس از مرگ شولتز در سال ۱۸۳۸ ژنرال راولسنین کاشف معروف بیستون و آشورشناس مشهور انگلیسی قسمتی از خطوط این سنگ را رونویسی نمود و آن را در معرض مطالعه دانشمندان و علاقمندان قرار می‌دهد. در سال ۱۸۵۲ خانیکوف روسی و در سال ۱۸۵۸ بلاو از این سنگ قالب تهیه می‌کنند و در سال ۱۸۵۸ بلاو از مجموع مطالعات انجام شده مطلبی تهیه و منتشر می‌نماید.
در سال ۱۸۸۲ میلادی مستشرق دیگری به نام سایکه موفق به ترجمه متن اورارتوریی این کتیبه می‌شود. در سال ۱۸۹۰(م) دمرگان فرانسوی در جستجو و کشف راز این سنگ برمی‌آید. تا این تاریخ هیچگونه قالب‌گیری کاملی از سنگ نوشته کلاشین گرفته نشده بود در پاییز همان سال دمرگان شخصاَ به آذربایجان آمده و پس از اینکه حکومت وقت آذربایجان یکی از خوانین ایل زرزا را در اختیار وی قرار می‌دهد همراه با خان مزبور از دهکده هیق به طرف گردنه کلاشین حرکت می‌کند و پس از رسیدن به مقصد در مدت دو ساعت به طریقه اشامپاژ نسخه کاملی از تمامی جهت‌های لوحه تهیه می‌کند.
بخشی از خطوط این لوحه که به زبان آشوری است برای اطلاع کامل از متن آن به وسیله ژاک دمرگان به پرشیل آشورشناس مشهور عرضه می‌گردد. پرشیل پس از زحمات فراوان موفق به ترجمه آن گردید و آن را همراه با مقدمه‌ای در یکی از روزنامه‌های پاریس انتشار می‌دهد.
متن اصلی کتیبه کلاشین از ۴۲ سطر تشکیل شده است و از آن چنین مستفاد می‌گردد که ... مهر کپوسی، ایشیوینی و منوا که هر سه از پادشاهان سرزمین توشیبا بوده‌اند، این سنگ را به هالدیه خداوند شهر موازیر اهدا کردند.
ولایت پارسوا در غرب دریاچه ارومیه (چی چست) قرار داشت و در قرن ششم قبل از میلاد دولت جدیدی بنام هالدیه یا خالدیه ظهور کرده و ولایت پارسوا را به خود ضمیمه کرده پادشاه خالدی سنگ کلاشین را تراشیده و در گردنه کلاشین در جنوب غربی دریاچه نزدیک سرحد نصب کرده است.

ترجمه متن اورارتویی سنگ نوشته کلاشین

نزد خدای خالدی به شهر موساسیر برای تقدیس آمدند رمه‌ای به خدای خالدی تقدیم داشته و چنین گفتند آن کس که این رمه‌های رهاشده را از جلوی دروازه معبد خدای خالدی بریابد، آنکس که بیند آنها را می‌دزدند و خود را در تاریک و خفا پنهان سازد، و آنکس که در مرکز شهر موساسیر زندگی می‌کند و می‌شنود.
مشخص این رمه‌ها را، از برابر دروازه‌های خدای خالدی از نابودی آنها، افسرده نمی‌شود به چنین آدمی، خدای خالدی مرحمت و الطاف بیکران ندارد و نسل او را از روی زمین برخواهد داشت.
هر کس این سنگ‌نبشته را از این جا بردارد، هر کس این سنگ‌نبشته را بشکند، هر کس به کس دیگری بگوید، برو این سنگ‌بشته را بشکن، تمامی خدایان شهر موساسیر، خدای خالدی، خدای هوا، خدای خورشید نسلش را از روی زمین برخواهد انداخت.
«ترجمه متن اورارتویی سنگ نوشته کلاشین»
آنگاه که ایشپوینی پسر «ساردور»
شاه بزرگ، شاه قدرتمند،
شاه جهان،
شاه سرزمین «نایری»
سرور بزرگ شهر «توشیبا شهر»
و «منووا» پسر او
نزد خدای «خالدی»
به شهر «موساسیر»
به معبد بلندی
که برای خدای «خالدی»
بنا کرده بودند، آمدند،
«ایشپوینی» پسر «ساردور»
برای معبد بزرگ،
جنگ افزارهای نفیس، و
رمه های زیبا
آورده است.
«ایشپوینی» اشیاء مفرغی
و ظروف مفرغی
آورده است.
ایشپوینی
رمه‌های بسیار
آورده است
(که)
تمام این هدایا را
دوباره (مجددا)
(برای این معبد)
مقرر داشته است.
«ایشپوینی»
تمامی این هدایا را
در برابر دوازده «خالدی»
به خدای «خالدی»
به خاطر (دوام) زندگی خود،
ارزانی می دارد...
«ایشپوینی» بعنوان کفاره
۱۱۱۲ گاو
۹۱۲۰ ( بز فربه، و قوچ،)و
۱۲۴۸۰ بز فربه
برای وقف آورده است
هنگامیکه «ایشپوینی» پسر «ساردور»
شاه بزرگ، شاه قدرتمند،
شاه جهان،
شاه سرزمین «نایری»
سرور بزرگ شهر «توشپا شهر» در برابر «خالدی»
به نیاز، آمد
برای (جلب) مرحمت خدای «خالدی»
این...
و سپس،
او «ایشپوینی»
این حیوانات و اشیا را
در مسیر دروازه های، معبد خدای «خالدی» گذارد.
در «موساسیر» رمه های (اهدایی) را، نگهبانان رها کرده، یا در نگهداری آنها کوتاهی کرده بودند.
از برابر دروازه‌های (معبد) خدای «خالدی» دزدیدند و فروختند.
اینکه در اینهنگام که آنها «ایشپوینی» پسر «ساردور» و «منوا» پسر اپشیوینی
به شهر موساسیر
برای تقدس آمدند
رمه ای به خدای «خالدی»
تقدیم داشته و چنین گفتند:
آن کس که این رمه های رها شده را از جلوی دروازه «خالدی»
بدزدد، آن کس که ببیند آنها را می دزدند، و خود را در تاریکی و خفا پنهان سازد، آن کس که در مرکز شهر «موساسیر» زندگی می‌کند.
و می‌شنود شخصی (این) رمه‌ها را، از برابر دروازه‌های «خالدی» دزدیده و به همراه (خود) برده است، و از نابودی آنها، ‌ناراحت (افسرده) نمی‌شود، به چنین آدمی، خدای «خالدی» مرحمت ندارد، و نسل او را از روی زمین برخواهد داشت.
هر کس این کتیبه را از این جا بردارد، هر کس این کتیبه را بشکند،‌ هر کس که به کس دیگر بگوید «برو... این کتیبه را بشکن، تمامی خدایان شهر «موساسیر» خدای «خالدی»، خدای «هوا» و خدای «خورشید» نسلش را از روی زمین، برخواهند داشت.

منابع :

۱. محمود پدرام، تمدن مهاباد، چاپ ۱۳۷۳، نشرهور
۲. عبدالحسین آذرنگ، تاریخ تمدن، هنری لوکاس، چاپ اول۱۳۷۲، کیهان
۳. یونس مروارید، مراغه، چاپ دوم ۱۳۷۱، انتشارات علمی
۴. اشنویه گنجینه آثار باستانی ، پرویز راد، روزنامه کیهان ۱۷ بهمن ۱۳۷۴

چهارشنبه 30/12/1391 - 18:18
ایرانگردی
شمال بدون رطوبت

نویسنده: ناهید جعفرپورکامی

شهرستان سردشت یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است و با داشتن موقعیت کوهستانی،جنگل‌های انبوه، دره‌های سرسبز، رودخانه‌های پرآب و پرندگان رنگارنگ، طبیعت بسیار زیبایی به‌وجود آورده است. سردشت را پل فلزی رودخانه “زاب” که از دوران جنگ به یادگار مانده است، از جاده اصلی جدا می‌کند. طبیعت سردشت و جاده‌های پرپیچ و خمی که دل کوه را شکافته و انبوه درختان جنگلی آن، آنقدر زیباست که دیدن آن می‌تواند برای هر تازه‌واردی بسیار جذاب باشد. اگر در دوران جنگ، سردشت بمباران نمی‌شد، جنگل‌های اطراف آن بسیار گسترده‌تر جلوه می‌کرد و این منطقه به یکی از زیباترین و دیدنی‌‌ترین مناطق کشور تبدیل می‌شد. با این وصف می‌توان گفت این منطقه بکرترین مناظر را دارد، به‌طوری که سردشت و شهرهای اطراف آن را باید شمال بدون رطوبت نامید .
وسعت این شهر ۱۴۱۱ کیلومتر مربع است و ۳۰۹۰۴ نفر جمعیت دارد. جمعیت روستاهای اطراف آن نیز ۶۲۲۶۴ نفر برآورد می‌شود. سردشت که دارای ۲ بخش و ۶ دهستان است، در جنوب غربی شهرستان مهاباد واقع شده و از این شهر ۱۲۵ کیلومتر فاصله دارد. فاصله سردشت از مرز ایران وعراق نیز ۳۰ کیلومتر است. این شهر از طرف جنوب هم از شهرستان بانه ۶۰ کیلومتر فاصله دارد.
اکنون ۵ هزار هکتار از اراضی سردشت را باغ‌های بسیار زیبا در بر گرفته است. محصولات منطقه انگور سیاه، گلابی، سیب، بادام، گردو و نخود است و از محصولات جنگلی آن نیز مازوج، سقز و دانه روغنی بنه را می‌توان نام برد.

چشم‌اندازهای طبیعی سردشت

با نگاهی به چشم‌اندازهای طبیعی سردشت به جرات می‌توان گفت که طبیعت جنگلی آن در برخی مناطق تقریبا دست‌نخورده مانده و وجود این جنگل‌های زیبا، روستای حذرآباد و بیوران و زمیران را دوچندان کرده است. برخی چشم‌اندازهای زیبای سردشت عبارتند از:
چشمه‌ گراو
این چشمه از چشمه‌های آب معدنی است و املاح آن حداقل یک گرم در لیتر است. این چشمه در نزدیکی روستای “کانیه گویز”‌در شرق حوزه زاب است و از آن آب جوشان فوران می‌کند. این چشمه معدنی گازدار است و می‌گویند آب آن برای درمان عوارض پوستی مفید است. این چشمه در جوار شرقی رودخانه “زاب” میان روستاهای هرمزآباد و کانیه گویز قرار دارد. آب این چشمه پس از جریان در سطح زمین از خود موادی به جای می‌گذارد که روز به روز بر حجم توده مخروطی شکل آن افزوده می‌شود.

آبشار شلماش

از مهمترین آبشارهای حوزه زاب در مسیر رودخانه، شلماش است که به امتداد شمال غربی و جنوب شرقی در پایین دست “ویسک” و “چشم تمو” بر رودخانه زاب می‌ریزد. این رودخانه درست روی گسل فرعی روستای “آلمان”‌و روستای “شلماش” جاری است. در نزدیکی این روستا ۳ آبشار در مسافت کوتاه ۲۰۰ متری نمایان هستند که آبشار جنوبی‌تر به علت ارتفاع فراوان و شکست شیب در مرکز آن مانند ۲ آبشار دیده می‌شود و آبشار شمالی‌تر که در اطراف آن پوشش جنگلی متراکم وجود دارد، از چشم‌اندازهای طبیعی و زیبای منطقه است و هرسال تعداد بسیاری از گردشگران به تماشای آن می‌آیند.
همچنین رودخانه زیبای “زاب”‌در مسیر ۴۰۰ تا ۴۴۰ کیلومتری خود زیبایی‌های بسیاری به‌وجود آورده است و زلالی و سردی سرچشمه این رود در روستای “بیوران سفلی”‌مثال‌زدنی است.

رودخانه زاب

این رودخانه به دلیل واقع شدن در بخش میانی به واسطه کوه‌های بلند جنگلی دره‌ای ژرف به‌وجود آورده که تا قسمت فعلی امتداد یافته است. مهمترین تنگه این بخش “تنگه گرژال” است که به تازگی سدی بر روی آن ساخته می‌شود. شاخه‌ای از (زاب) صغیر از کوه‌های شمال غرب پیرانشهر سرچشمه می‌گیرد. همچنین آب شعبه‌هایی مانند “چم لاوین” و “چم بادین”‌به تنگه گرژال می‌ریزد. این رود در دشت “کلوی”‌در ۶ کیلومتری سردشت و در پیچ و خم کوهستان جریان دارد و با پیوستن شعبه‌های دیگری به آن مانند چم، شلماش و زرگه، مرز بین ایران و عراق را در منطقه “آلان”‌پدید آورده است. این رودخانه از طریق “چم تیت” وارد خاک عراق شده و با رودهای دیگر به دریاچه “دوکان”‌عراق می‌رسد و بعد به دجله می‌پیوندد. در کنار همین رود ابومسلم خراسانی، مردان بن حمار آخرین خلیفه اموی را شکست داد. روی رودخانه زاب صغیر ۳ پل ساخته شده است: “پل قلاتاسیان”‌را در اواسط قرن سیزدهم شیخ مولانا صادق از مریدان شیخ یوسف شمس‌الدین برهان میان روستاهای بنی‌آوا و موسالان ساخت. “پل فلزی” که در سه راهی سردشت- مهاباد- بانه است از سوی عزیزخان مرکی سردار کل از رجال معروف دوره قاجاریه و داماد میرزا تقی‌خان خراسانی ساخته شده است. سومین پل نیز “پل تیت” در ۶ کیلومتری روستای “میتوش” است. رودخانه زاب در مسیر خود از پیرانشهر، سردشت تا عراق چشم‌اندازهای بسیار زیبا را به‌وجود آورده که بویژه در فصل بهار بسیار تماشایی است.

حمام قدیمی سردشت

حمام قدیمی جنب کاروانسرای الیاس‌آقا (پارک شهر) به دستور عزیزخان مرکی سردار کل والی کردستان ساخته شده و در سال ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

روستای بیوران

در شرق شهرستان سردشت روستای سرسبز و خوش آب و هوایی به نام “بیوران”‌است که سرچشمه معروفی دارد. آب این سرچشمه در وسط تابستان آنقدر سرد است که کمتر کسی می‌تواند دست‌هایش را به مدت یک دقیقه در آن نگه دارد.

پل قلاتاسیان

جلگه اصلی “زاموا”‌که رودخانه “زاب” کوچک در آن جاری است در بخش میانی در میان کوه‌های بلند جنگلی، دره‌ای ژرف به‌وجود آورده که با شتر گلوهای متعدد تا قسمت سفلی امتداد یافته است. مهمترین تنگه این بخش تنگه مشهور گرژال است. یکی از پل‌های باقیمانده بر روی این رودخانه پل “قلاتاسی” یا “قلاتاسیان”‌است. این پل شمالی، جنوبی است و در حقیقت به استثنای یکی از ستون‌های شمالی که سنگ‌چینی ملات آن تقریبا از پایه شروع شده است بقیه ستون‌ها را سنگ‌های طبیعی دو طرف پل که ناشی از شیب تند کوهستانی و آخرین دامنه آن است با ۳ ستون سنگی نیمه‌تمام طبیعی که هر کدام با سنگ‌چینی محکم پایه‌های اصلی پل را تشکیل می‌دهند. این پل که به نام روستای قلاتاسی خوانده می‌شود بر سر راه قدیمی میرآباد به مهاباد در قسمت شمالی رودخانه “زاب”‌کوچک بنا شده است. تاریخ ساخت پل درست مشخص نیست اما آنچه مسلم است در اواسط قرن سیزدهم هجری به دستور شخص نیکوکاری به نام شیخ مولانا ساخته شده که به همین جهت به نام پل “مولانا”‌شهرت دارد.
منبع: روزنامه رسالت
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:17
ایرانگردی
روستا محور توسعه طبیعت گردی در ارومیه

ارومیه استان آذربایجان غربی با مساحتی بالغ بر ۷۴ میلیون و ۳۶۶ هزار کیلومتر مربع است که ۲۱ درصد آن را دشت، ۶۳ درصد را ارتفاعات و ۱۶ درصد آن را دریاچه ارومیه طی سال های پرباران تشکیل می دهند که وجود بیش از ۲/۵ میلیون هکتار عرصه طبیعی شامل جنگل و مرتع و ۱۷ رودخانه دائمی در قالب سه حوزه آبخیز منحصر به فرد کشور یعنی حوزه های رود ارس، رودخانه زاب و دریاچه ارومیه این استان را از نظر پتانسیل های لازم برای امر طبیعت گردی در سطح مطلوبی قرار می دهد.
همچنین توجه به صنعت طبیعت گردی، علاوه بر کمک به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در استان عاملی خواهد بود برای مورد توجه قرار گرفتن عرصه های زیست محیطی و منابع طبیعی موجود در استان که بستر حمایت و حفاظت بیشتر از مواهب طبیعی و خدادادی را فراهم می آورد. دکتر عباس شفیعی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه ضمن نامطلوب خواندن وضعیت صنعت طبیعت گردی در سطح استان گفت: فرهنگ سازی اولین لازمه توسعه این صنعت است زیرا با توجه به این که ۱۳ فروردین ماه هر سال با عنوان روز طبیعت نهاد طبیعت گردی در استان و کشور است، ولی هر ساله طی این روز و پس از ورود مردم به عرصه های طبیعی با حجم انبوهی از تخریب و آسیب به طبیعت مواجه می شویم. وی ادامه داد: فرهنگ طبیعت گردی به عنوان اولین گام باید در سطح جامعه نهادینه شود و در ادامه این روند زیرساخت های لازم همچون احداث جاده برای دسترسی و بهره وری مناسب از عرصه های طبیعی ایجاد شود. این عضو هیات علمی گروه جنگل داری دانشکده منابع طبیعی اظهار کرد: باتوجه به این که در تورهای طبیعت گردی اصل بر امر آموزش است کمبود نیروی متخصص که علاوه بر انجام وظایف هدایت و راهنمایی تور اطلاعات علمی و تخصصی نیز در اختیار گردشگران قرار دهند یکی دیگر از دلائل عدم توسعه این صنعت در استان و حتی کشور به حساب می آید. وی بر توسعه این صنعت با محوریت روستاها تاکید کرد: سه هزار و ۷۲۸ روستا در سطح استان وجود دارد که می توان از میان آنها روستاهای مناسب برای طبیعت گردی را انتخاب که از این طریق با ایجاد اشتغال در روستاها از مهاجرت روستاییان به شهرها نیز جلوگیری کرد. دکتر شفیعی، بر نقش افراد بومی در هر منطقه تاکید و تصریح کرد: افراد بومی باید آموزش های لازم را دریافت، هدایت و راهنمایی تورها را برعهده گیرند که در غیر این صورت هم نمی توان به توسعه طبیعت گردی امیدوار بود; همچنان که تا امروز توری با عنوان اکوتوریسم به معنی خاص و ویژه آن برگزار نشده است.
مهندس کیومرث کلانتری، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی نیز در این رابطه گفت: طبیعت گردی باید حداقل تاثیر منفی را بر محیط زیست و فرهنگ جامعه میزبان داشته باشد و همچنین بیشترین سود اقتصادی و مسئولیت پذیری در قبال طبیعت را برای جامعه میزبان ایجاد و رضایت تفریحی گردشگران را فراهم کند. به اعتقاد وی، استفاده صحیح از اکوتوریسم علاوه بر منافع اقتصادی و اجتماعی کاربری صحیح از عرصه های طبیعی را ترویج و مسئولان دولتی را متقاعد می سازد که حفاظت از منابع طبیعی امری درآمدزا بوده و علاوه بر منافع اقتصادی درونی با جلب گردشگر به سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در امور زیربنایی منجر می شود که همین خودگردانی و درآمدزایی مناطق حفاظت شده سبب محفوظ ماندن آنها نیز می شود. کلانتری به نقش پارک های ملی در اکوتوریسم اشاره و ایجاد اشتغال، افزایش درآمد در سطح ملی و محلی، توسعه خدمات، توسعه حمل ونقل و صنایع دستی، ترویج افکار طبیعت دوستی در بین مردم و افزایش شمار حامیان طبیعت را از منافع توریسم در پارک های ملی برشمرد. کلانتری با اشاره به وجود پارک ملی دریاچه ارومیه در استان تصریح کرد: این دریاچه با چهار هزار و ۸۱۰ کیلومتر مربع مساحت یکی از نادرترین ذخیره گاه های ایران و جهان است که دارای ۱۰۲ جزیره کوچک و بزرگ بوده و از این میان جزایر اسلامی ، کبودان، اسپیر، ارزو و جزایر نهگانه از نظر وسعت و وجود جانوران گوناگون دارای اهمیت است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی، غارهای متعدد موجود در سطح استان را نیز از مناطق مورد توجه و بازدید اغلب گردشگران عنوان و اظهار کرد: غار سهولان مهاباد با ساختار طبیعی بسیار ویژه که مناعب آب فراوان امکان گشت با قایق را در آن فراهم کرده است و همچنین غار فخریگاه در ۱۸ کیلومتری مهاباد در این میان از اهمیت بیشتری برخوردارند. کلانتری در ادامه وجود شش شکارگاه، ۳۰ تالاب و وجود ۱۴۰ نوع پرنده آبزی در این تالاب ها، آبشارهای متعدد از جمله آ بشارهای شلماش، سلوک، سوله دوکل اورمیه و قلعه جوق ماکو و همچنین وجود چشمه ها و مراکز آب درمانی را از دیگر توانمندی های استان در زمینه طبیعت گردی برشمرد. مهندس عبدالعلی فیضی، رئیس اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی نیز استان را دارای یک طبیعت منحصر به فرد عنوان و اظهار کرد: طبیعت گردی باید در راستای توسعه پایدار و حفاظت از منابع طبیعی باشد و زیرساخت های مورد نیاز همچون ایجاد امکانات اولیه، مکان اقامت موقت و شبانه، احداث جاده های مناسب در دستور کار قرار بگیرد. رئیس اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، نقش بخش خصوصی را در این صنعت قابل توجه عنوان کرد و گفت: زیرساخت ها باید در اختیار بخش خصوصی قرار داده شود و فرهنگ سازی مطلوب نیز در میان افراد بومی هر منطقه صورت گیرد.
حال با تمام تفاسیر امیدواریم مسئولان استان توجه بیشتری به بهره برداری از مواهب طبیعی فراوان موجود در استان داشته باشد تا بستر توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در استان فراهم شده و به ویژه از طریق منافع اقتصادی حاصل زمینه بهبود وضعیت معیشت مردم استان به خصوص روستاییان فراهم آید و شاخص های زندگی روستایی در استان بهبود یابد.
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:17
ایرانگردی
سفر به سرزمین کهن

سفــــر بـــه سرزمیــن كهــن تابستان است و فصل سفر. سفر به جلگه‌ها و دامنه‌های پر از گل‌های وحشی. سفر به سرزمین حاصلخیز و زرخیز آذربایجان با آن كوه‌های سر به فلك كشیده و رودهای پر آبش. فصل سفر به آذربایجان غربی است. لذت دیدار از تاكستان‌های پربار و باغ‌های میوه و دریاچه ارومیه را از خود دریغ نكنید. با ما به آذربایجان غربی بیایید. سرزمینی كه به آن سفر می‌كنیم مهد تمدن و مركز علم و دانش بوده است. براساس منابع تاریخی، آذری، زبان متداول مردم آذربایجان بوده و زبان تركی با نفوذ تدریجی تركان سلجوقی در این منطقه رایج شده است. زبان آذری از نظر دستوری بسیار غنی است و شاید حتی بتوان آن را یكی از غنی‌ترین و كامل‌ترین ادبیات‌های شفاهی جهان به شمار آورد.

دیدنی‌های آذربایجان غربی

▪ بی‌شك، یكی از زیباترین جاذبه‌های آذربایجان غربی، دریاچه ارومیه است. این دریاچه در فاصله ۲۱ كیلومتری جاده دریا واقع شده و بزرگ‌ترین دریاچه داخلی كشور است. آب این دریاچه شور و تلخ است و در داخل آن ۱۰۲ جزیره بزرگ و كوچك وجود دارد. مساحت تقریبی آن ۴۸۱۰ كیلومترمربع، طول آن ۱۳۰ الی ۱۴۰ متر و عرضی برابر با ۱۵ تا ۴۰ كیلومتر دارد. عمق متوسط دریاچه ارومیه، پنج الی شش متر است. در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم كه بیمارستان صلیب سرخ در تهران گشایش یافت، از لجن ساحل دریاچه ارومیه برای معالجه بیماران استفاده می‌كردند. تنها موجودات زنده این دریاچه، نوعی میگو و خرچنگ به اندازه دو سانتی‌متر است. پرواز دسته جمعی فلامینگوها، پلیكان‌ها و كاكایی‌ها در دریاچه ارومیه از دیدنی‌های طبیعت ایران است.
▪ در شهر ارومیه «مدرسه هدایت» از آثار زیبای شهر است و روزگاری از خانه‌های اشرافی شهر ارومیه به شمار می‌رفت كه با توجه به تخریب كتیه‌های مربوط به بنا، تاریخ دقیق احداث و نام معمار سازنده آن مشخص نیست، اما در زمان احداث، متعلق به خوانین قاجار بوده است. در ضلع شرقی این مدرسه، بازار تاریخی ارومیه قرار دارد كه از قسمت‌های مختلف و سراهای متعدد تشكیل شده است و در هر سرا صنف خاصی فعالیت دارد. قسمتی از بازار، دو طبقه است و درون آن مسجد و حمام‌های مختلفی تعبیه شده است.
▪ در بازار ارومیه، انواع صنایع دستی ایران به خصوص فرش و گلیم موجود است. فرش و گلیم آذربایجان غربی، به علت طرح و رنگ ثابت آن از امتیازات ویژه‌ای برخوردار است. در كنار صنعت فرش و گلیم باید از صنایع سفال و سرامیك، ریزه‌كاری و نازك‌كاری چوب، معرق‌كاری و بافتنی‌های دستی نام برد.
▪ در ۴۵ كیلومتری غرب ارومیه، دریاچه طبیعی به وسعت تقریبی پنج هكتار وجود دارد كه محل زیست انواع آبزیان از جمله ماهی قزل‌آلا است همچنین محل مناسبی برای صید ماهی و گذران اوقات فراغت دوستداران طبیعت می‌باشد. این دریاچه بسیار زیبا، «مارمیشو» نام دارد. در فاصله ۳۵ كیلومتری غرب ارومیه و در مسیر جاده، پیست اسكی «خوشاكو» قرار گرفته كه یك مجموعه تفریحی و ورزشی بسیار زیباست و چندین ماه از سال پوشیده از برف می‌باشد.
▪ اگر از شهر ارومیه به سمت سلماس بروید، ۷۶ كیلومتر پس از ارومیه، در روستایی به نام خان تختی، بر روی قطعه سنگ صاف و بزرگی، نقوش حجاری شده‌ای به همین نام خواهید دید. این كتیبه‌ها، حاوی نقش مردی است كه بر اسب راهواری سوار است و نقوش دو سوار دیگر در كنار آن به چشم می‌خورد. لباس این مردان مانند البسه دوران ساسانی است.
▪ شهرستان خوی نیز از شهرهای دیدنی استان آذربایجان غربی است. یك برج تاریخی بسیار زیبا در این شهر واقع شده كه با شاخ‌های آهو، بزركوهی و قوچ‌های شكار شده توسط شاهان صفوی زینت داده شده است. این برج، مناره شمس تبریزی نام دارد.
▪ یكی از شهرهای دیدنی آذربایجان غربی كه سفر به آن را به شما توصیه می‌كنیم، شهرستان ماكو است كه آثار و جاذبه‌های گردشگری متعددی دارد. یكی از این آثار كه در پنج كیلومتری شرق جاده ماكو – تبریز واقع شده، پل پنج چشمه نام دارد. تاریخ احداث پل به زمان صفویه می‌رسد.
▪ در فاصله ۴۵ كیلومتری شمال شرقی تكاب، قصر بزرگ و باشكوهی به نام تخت سلیمان واقع شده كه مركز آتشكده بزرگ شهریاران ساسانی به نام آذرگشب و یكی از آتشكده‌های معروف زمان ساسانی می‌باشد.
▪ شهر سردشت آبشار بسیار زیبایی به نام «شلماش» دارد، با دره‌ای سرسبز و زیبا در كنار جنگل‌های پراكنده و زیبا. این آبشار از شاخه‌های رودخانه معروف زاب كوچك محسوب می‌شود.
▪ چنانچه علاقه‌مند به دیدن غارها هستید، حتما از غار زیبای «سهولان» دیدن كنید. این غار از شگفتی‌های بی‌نظیر آفرینش است و بعد از غار علیصدر همدان، دومین غار آبی ایران به شمار می‌آید. كافی است ۴۳ كیلومتر از شهرستان مهاباد به سمت بوكان بروید تا این غار بی‌نظیر را ببینید. كوه‌های بلند و برف‌گیر اطراف آن در زمستان و پوشش
▪ قره كلیسا (كلیسای تاتاووس) كه به نام «تادی مقدس» معروف است، در روستای قره كلیسا از توابع چالدران قرار دارد و از دو قسمت سیاه و سفید تشكیل شده است. كلیسای سیاه، قسمت قدیمی و كلیسای سفید كه جدیدتر و بزرگ‌تر از كلیسای سیاه است. تعداد دیرهای اطراف كلیسا ۴۴ باب و مساحت كل مجموعه كلیسا با حصار دیرها حدود ۶۳۰۰ مترمربع است.

جشن انگور جشن انگور

جشنی است كه مردم آذربایجان در اواخر شهریورماه هر سال برگزار می‌كنند. بهترین انگورها را از باغ‌های‌شان می‌چینند و آنها را به میدان‌ها می‌آورند و از بین آنها مرغوب‌ترین سبدهای انگور را انتخاب می‌كنند. مردم در این جشن لباس‌های نو و زیبای محلی می‌پوشند و آواز می‌خوانند و شادی می‌كنند. این مراسم علاوه بر شور و شوق فراوانی كه دارد، نوعی انگیزه رقابت سالم را بین باغداران انگور به وجود می‌آورد.

عروسی در آذربایجان

صبح روز عروسی، تعدادی از مردان خانواده داماد به خانه عروس می‌روند تا صورت جهیزیه را امضا كنند و در این روز به شادی می‌پردازند. اگر كسی باشد كه تا این روز شادباش نداده باشد، حتما باید به عروس شادباش بدهد. آن‌گاه عروس با پدر، برادر یا یكی از بستگانش به خانه داماد می‌روند و داماد به استقبال آنها می‌آید و بر سر عروس، پول و نقل می‌ریزد.
در مراسم حنابندان هم كه شب قبل از عروسی برگزار می‌شود، مردان خانواده و دوستان، در خانه داماد به صرف شام دعوت می‌شوند و پس از صرف شام، خوانچه‌های حنا را از منزل عروس به آن جا می‌برند. تعداد خوانچه‌ها نباید زوج باشد، زیرا به اعتقاد آنان گرفتاری به همراه می‌آورد. پس از صرف شام و شیرینی، زمان تعیین ساقدوش و سلدوش فرا می‌رسد.
مردم هر خطه از سرزمین ایران، باورها و اعتقادات خاصی دارند. آذربایجانی‌ها نیز دارای اعتقادات و باورهای خاص خود هستند مثلا معتقدند هر كس كه كف پایش بخارد، به سفر می‌رود یا اگر كسی خواب بدی دید باید آن را برای آب تعریف كند تا تعبیر خوشایندی داشته باشد. در آذربایجان و به خصوص ارومیه، دختر نوزاد را زودتر از چهل روز و پسر نوزاد را زودتر از سه ماه پس از تولد از خانه بیرون نمی‌برند، زیرا عقیده دارند ذوق و شوق كسانی كه كودك را برای اولین بار می‌بینند، سبب بیماری او خواهد شد. آذری‌ها ضرب‌المثل‌های شیرینی هم دارند. مثلا می‌گویند: «نان را بینداز توی دریا، ماهی نمی‌داند اما خدا می‌داند.» یا این‌كه «دوست باوفا از یاد نمی‌رود، حتی اگر صد سال او را نبینی.»
اقتصاد در آذربایجان غربی آذربایجان غربی، موقعیت جغرافیایی مطلوبی دارد. بیشتر زمین‌های این منطقه حاصلخیز و زراعی هستند و پنجاه درصد مردم استان در روستاها زندگی می‌كنند. مهم‌ترین محصولات جغرافیایی استان عبارتند از: گندم، جو، برنج، سیب‌زمینی، آفتابگردان، میوه‌های هسته‌دار، توت و گردو. آذربایجان غربی از غنی‌ترین مراتع طبیعی ایران است و برای پرورش زنبور عسل نیز بسیار مناسب می‌باشد.

موسیقی آذری

مهم‌ترین خصوصیت موسیقی زیبای آذری، بدیهه‌نوازی است. هنرمند، نیروی خلاقیت خویش را به كار می‌اندازد و به خلق موسیقی زیبایی می‌پردازد. عاشیق‌های آذربایجان كه سروده‌های آذری می‌سرایند، مالك گنجینه هنر و ادبیات تاریخی مردمان این سرزمین هستند. آنها در وصف سرزمین مادری و دلاوران و قهرمانان آن، در مراسم عروسی و حتی در مراسم عزاداری می‌خوانند. یك نوع موسیقی دیگر نیز در آذربایجان رواج دارد كه بیشتر به هنگام كاشت و برداشت محصول و توسط كشاورزان اجرا می‌شود.

پوشاك آذربایجان، تلفیق زیبای رنگ‌ها

مردان آذری «كونیك» كه پیراهن نخی بدون یقه، آستین‌دار و به رنگ سفید است می‌پوشند. شلوارهای‌شان معمولا از جنس كتان یا پارچه‌های نخی و به رنگ‌های تیره است. كت بلندی به تن می‌كنند كه بیشتر شبیه به كت‌های دوره قاجار است و نیم‌تنه بلند آن با چند دكمه بسته می‌شود ولی نیم تنه پایین آن گشاد و جلو باز است و در پشت چین دارد. زمستان‌ها پابندی دارند كه ساق‌ها را می‌پوشاند و از جنس پشم است و برای تزئین آن از پشم‌های رنگی نیز استفاده می‌شود.
زنان آذری نیز پوشاك خاصی دارند. بانوان مسن از چرقد زیاد استفاده می‌كنند. چرقد معمولا از جنس پارچه‌های نخی گلدار است و به صورت چهارگوش دوخته می‌شود و آن را به صورت سه گوش روی سر انداخته و زیر گردن به هم می‌بندند. عرقچین دارند كه كلاهی است كاسه‌ای با نقش و نگارهای سوزن‌دوزی شده كه قسمت جلوی آن را سكه‌دوزی می‌كنند و در مراسم عروسی بر سر می‌گذارند، همچنین دامن كوتاه و پرچینی دارند به نام شیلیته. جوراب‌شان ساپ نام دارد كه از جوراب مردان آذربایجان لطیف‌تر است. پاپوش كه بین زنان و مردان آذری مشترك است از جنس لاستیك سیاه و كف داخل آن قرمز رنگ است. زیورآلات زنان آذری، گوشواره و اشرفی است. سنگ سیاهی به نام «شوح» را نیز با عقیق به بند می‌كشند و برای تزئین از آن استفاده می‌كنند.
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:16
ایرانگردی
زیبایی سنگ تمام در سرزمین مرزی

 

نویسنده:طیبه آقاجانی

دیدار از طبیعت و آثار تاریخی آذربایجان غربی.

آذربایجان غربی تنها استان کشور است که با ۳ کشور جمهوری نخجوان، ترکیه و عراق مرز مشترک دارد.این استان با برخورداری از تمدن کهن و آثار تاریخی غنی و جاذبه های متعدد فرهنگی و طبیعی به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری در کشور محسوب می شود.
آذربایجان غربی با رشته کوه های سربه فلک کشیده و رودخانه های پرآب دائمی، مراتع و جنگل های سرسبز و خرم، هوای ملایم و معتدل، باغ های میوه، دشت ها و دامنه های پر از گل های وحشی و تالاب ها، مرداب ها، سواحل و جزایر دریاچه که میعادگاه صدها نوع پرنده وحشی، بومی و مهاجر رودخانه هایی که محل زندگی آبزیان مختلف است از زیباترین و خوش آب و هواترین مناطق ایران در فصل تابستان است.
موقعیت خاص جغرافیایی و غنای طبیعی موجب پدید آمدن تمدن هایی در این منطقه شده که تا قرن ها اقوام دور و نزدیک خود را تحت تأثیر قرار داده است.
وجود ساتی های اسکان ۷ هزار ساله، تولد زردشت پیامبر ایرانی، ترویج مراسم یکتاپرستی در کنار دریاچه ارومیه، استقرار بزرگترین آتشکده ساسانی در تکاب، وجود دژهای نظامی و قلعه شهرهای بی شمار در نقاط مختلف استان حکایت از اهمیت و اعتباری دارد که در طول تاریخ این منطقه از میهن اسلامی حائز آن بوده است.
شکل گیری تمدن های آشور، اورارتو، مانا، ماد و پارس در قبل از اسلام و ظهور سلسله ها و حکومت های محلی در این بخش از ایران بزرگ موجب شده تا استان آذربایجان غربی بزرگترین مرکز تعامل فرهنگی در غرب کشور باشد.
پراکنش مناسب بارندگی به همراه آب و هوای مناسب موجب شده تا این استان به لحاظ پوشش گیاهی و تنوع زیستی و جانوری نیز از اعتبار و اهمیت زیادی برخوردار شود.
آثار باستانی فراوان مربوط به دوره قبل و بعد از اسلام اعم از تپه ها، غارها، مساجد، کلیساها و آتشکده ها که هر کدام از آنها یک عنصر ممتاز توریستی محسوب می شوند در سراسر استان پراکنده اند.
مجموعه آثار شگفت انگیز طبیعی، تاریخی و فرهنگی استان آذربایجان غربی نیز کم نظیر و از چنان ارزشی برخوردارند که می تواند در فرایند توسعه استان همانند ذخیره ای پایان ناپذیر مورد استفاده قرار گیرد. تاکنون ۴۰۰ اثر ارزشمند تاریخی آن در فهرست آثار به ثبت رسیده است که تخت سلیمان تکاب، یکی از آثار ثبت شده جهانی، در این استان قرار دارد.

● مسجد جامع ارومیه

مسجد جامع یکی از آثار کهن و قدیمی شهر تاریخی ارومیه است که در خیابان اقبال این شهر قرار دارد. این مسجد در میان بازار قدیمی شهر واقع شده و یکی از ارکان اصلی بافت قدیمی شهر است. برخی از محققان معتقدند این بنا ابتدا آتشکده بود و بعد از تسلط مسلمانان ویران شد و سپس در قرن ۷ هـ . ق روی آن مسجد ساخته شد. به اعتقاد این گروه از محققان سبک تزئینات، گچبری ها، ستون بندی ها و تاق های مسجد عیناً شبیه به سبک معماری سلجوقیان است.

● مناره شمس تبریزی

مناره شمس تبریزی در میان باغ مشجری در جوار عمارت مسکونی شمس الملوک دنبلی در شمال شرقی شهرستان خوی و در محلی به همین نام قرار دارد. این مناره یادمانی است و هدف از ساخت آن هم نمایش اقتدار صاحب آن بوده که گویا توانسته بود در یک روز به قدری قوچ کوهی شکار کند که از شاخ آنها تمام سطح خارجی مناره را تزئین کند. مدخل برج روزنه ای است به شکل مستطیل که پله های مارپیچ در داخل آن تعبیه شده است و با استفاده از آنها، می توان برفراز برج راه یافت. در وسط آجرها کله های قوچ کار گذاشته اند.

● کاخ باغچه جوق

این مجموعه باشکوه با زیربنای ۲ هزار مترمربع در داخل باغ بزرگی به وسعت ۱۱ هزار مترمربع دارای انواع درختان میوه، گل ها، درختان زینتی و چشمه آب جاری است. این ساختمان مجلل و تاریخی از سوی اقبال السلطنه ماکویی از حکام مقتدر اواخر دوره قاجاریه و یکی از سرداران مظفرالدین شاه قاجار ساخته شد و دارای واحدهای ساختمانی با ویژگی های معماری ایرانی و فرهنگی است.
این مجموعه که به کاخ سردار ماکو معروف است، از نظر تزئینات داخلی در نوع خود بی نظیر است.

● دریاچه طبیعی مارمیشو

این دریاچه طبیعی با وسعت ۵ هکتار در ۴۵ کیلومتری غرب شهرستان ارومیه در میان کوهستان های مجاور مرز ایران و ترکیه قرار دارد. آب این دریاچه از چشمه های طبیعی و نزولات جوی تأمین می شود و محل زیست انواع آبزیان از جمله ماهی قزل آلا است.
همچنین این دریاچه محل بسیار مناسبی برای صید ماهی و گذران اوقات فراغت گردشگران و دوستداران طبیعت است.

● چشمه گرادو

چشمه گرادو در تپه ای آهکی در غرب شهرستان مهاباد، نزدیک رودی از ۲ نقطه زمین خارج می شود. آب در ۲ حوضچه طبیعی حاصل از رسوبات کربنات مورد استفاده اهالی قرار می گیرد. اطراف آن را رسوبات کربنات در برخی نقاط حاوی املاح آهن پوشانده است.
نوشیدن این آب سبب درمان دستگاه گوارش، نقرس، درد مفاصل و تورم کبد است.

● تخت سلیمان

تخت سلیمان یکی دیگر از آثار تاریخی و دیدنی استان آذربایجان غربی و از بقایای قلعه و قصر بزرگ و باشکوهی است که در فاصله ۴۵ کیلومتری شمال شرقی تکاب واقع شده است. محل فوق مرکز آتشکده بزرگ شهر یاران ساسانی به نام آذرگشسب و یکی از آتشکده های معروف زمان ساسانی است. کوه زندان یا غار چاه زندان نیز در ۳ کیلومتری این اثر باستانی بوده که با دستکاری انسان در زمان گذشته به صورت زندان درآمده، در اطراف همین چاه نیز تعدادی چشمه های آب گرم معدنی وجود دارد.

● سوغات و صنایع دستی

این استان از دیرباز به دلیل موقعیت خاص و تنوع قومی، مهد صنایع دستی بوده است که فرش و گلیم آن شهرت جهانی دارد. از طرح های معروف می توان به طرح های قباد و ماهی اشاره کرد که به ترتیب در شمال و جنوب استان رایج اند.
معرق و صنایع ظریف چوب از دیگر هنرهای دستی استان است. مشهورترین سوغات آذربایجان غربی نقل و عرقیات است که به دلیل مرغوبیت و کیفیت بالا در شهرهای بزرگ کشور نمایندگی عرضه و فروش دارد.

●غذاها و شیرینی ها

مردم استان، علاوه بر دیگر غذاهای رایج ایرانی مانند انواع پلو، خورشت و آش، غذاهایی دارند که خاص آذربایجان است. به عنوان مثال انواع دلمه و کوفته ها را می توان بر سر سفره آذری ها دید.
شیرینی های آذربایجان نیز برای ذائقه هر گردشگری خوشایند است. از میان شیرینی های خاص آذربایجان می توان به قرابیه و بستنی خشک اشاره کرد. بستنی خشک (سوت شیرینی) نوعی شیرینی است که در ماکو تهیه می شود.
عمده ترین تفرجگاه های استان که همواره مورد بازدید و گذران اوقات فراغت مردم و گردشگران قرار می گیرد، عبارتند از؛ تفرجگاه بند در حومه شهرستان ارومیه، دره شهدا (قاسملو)، سواحل دریاچه ارومیه، دریاچه پشت سد مهاباد، غار سهولان، مسجد مناره ارومیه، سه گنبد ارومیه، تپه حسنلو، غار فخریگاه، قره کلیسا، چشم ثریا، آبشار شلماش، مقبره سید صدرالدین، حجاری های خان تختی سلماس، بازارهای سنتی و صدها آثار دیدنی و منحصر به فرد آبی و باستانی دیگر که همه روزه هزاران گردشگر را به سوی خود جلب می کند و با این تعبیرات و اوصاف می توان گفت که تابستان آذربایجان غربی تابستان دیگری است.
منبع:روزنامه ایران
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:15
ایرانگردی
ارومیه

 

ارومیه و حومه ی آن از جهت منابع طبیعی و انسانی یكی از غنی ترین مناطق آذربایجان غربی محسوب می شوند. شهرستان ارومیه؛ مهم ترین منطقه ی آذربایجان غربی است که وجود جاذبه های متعدد طبیعی و تاریخی، آن را از نظر گردشگری برجسته و قابل توجه نموده است. انواع درختان کهن سال در میان چمن زارهای سبز و خرم و باغ ها و بوستان های با صفا این شهرستان را در برگرفته اند.
به عقیده بعضی از مورخین ارومیه محل تولد زرتشت پیغمبر بوده است. اهالی این منطقه به شغل های کشاورزی، دام داری، صنایع دستی و شغل های خدماتی و بازرگانی اشتغال دارند. دریاچه ارومیه در این شهرستان؛ مهم ترین پدیده طبیعی، اقتصادی و گردشگری به شمار می آید. ارومیه از نظر كشاورزی، باغ داری و دام داری خودكفا بوده و جایگاه مناسبی دارد. پارک ملی، چشمه های متعدد منطقه، مناطق حفاظت شده، کوه های سر به فلک کشیده، مراتع ییلاقی و از همه مهم تر دریاچه ارومیه به همراه جزایر متعدد داخل آن و زیستگاه های پرندگان عمده ترین جاذبه های طبیعی شهرستان ارومیه را تشکیل می دهند.
هم چنین پیشینه ی غنی و تاریخ پرفراز و نشیب منطقه نیز باعث وجود اماکن و بناهای تاریخی متعددی در این ناحیه شده است. مساجد زیادی نیز در این منطقه وجود دارند که برخی از آن ها مانند مسجد سردار ارومیه از جمله آثار دیدنی منطقه به شمار می روند. کلیساهای متعدد موجود در ارومیه نیز جزو بناهای تاریخی و معماری با ارزش هستند.
كلیسای مارقویا که یكی از قدیمی ترین بناهای مذهبی است؛ منسوب به حضرت قوما یكی از دوازده حواریون مسیح (ع) است. كلیسای قدیمی ماریوخنه که سبک معماری آن متعلق به قرن پنجم میلادی است، آتشكده تمر که مربوط به دوره سلاطین هخامنشی است و ده ها قلعه، پل، مدرسه، حمام، مقبره، عمارت، خانه، سنگ نبشته همراه با بازار ارومیه؛ مجموعه ای دیدنی به وجود آورده اند. منطقه تاریخی ارومیه از قرن ها پیش مهد تمدن و مركز علم و دانش بوده و شهر ارومیه یكی از مناطق معتبر علوم قدیمی به شمار می رفته و علما و فضلا و دانشمندان متبحر، اصول فقه اسلامی و حكمت و فلسفه و ادبیات را به علاقه مندان تدریس می كردند.

● مکان های دیدنی و تاریخی

شهرستان ارومیه یکی از مهم ترین مناطق آذربایجان است که وجود جاذبه های متعدد طبیعی و تاریخی، آن را از نظر گردشگری برجسته و قابل توجه نموده است. پارک ملی دریاچه ارومیه، چشمه های متعدد منطقه که خاصیت درمانی دارند، مناطق حفاظت شده، کوه های سر به فلک کشیده، مراتع ییلاقی و از همه مهم تر دریاچه ارومیه به همراه جزایر متعدد داخل آن و زیستگاه های پرندگان عمده ترین جاذبه های طبیعی شهرستان ارومیه هستند.
هم چنین پیشینه ی غنی و تاریخ پر فراز و نشیب منطقه نیز باعث ایجاد اماکن و بناهای تاریخی متعددی در این ناحیه شده است. مساجد زیادی نیز در این منطقه وجود دارند که برخی از آن ها مانند مسجد سردار ارومیه از جمله آثار دیدنی منطقه به شمار می روند. کلیساهای متعدد موجود در ارومیه جزو بناهای تاریخی با ارزش منطقه هستند.
كلیسای مارقویا که یكی از قدیمی ترین بناهای مذهبی است؛ منسوب به حضرت قوما یكی از دوازده حواریون مسیح است. كلیسای قدیمی ماریوخنه که سبک معماری آن متعلق به قرن پنجم میلادی است، آتشكده تمر که مربوط به دوره سلاطین هخامنشی است و ده ها قلعه، پل، مدرسه، حمام، مقبره، عمارت، خانه، سنگ نبشته در کنار بازار ارومیه مجموعه جالبی از جاذبه های تاریخی و مکان های دیدنی به وجود آورده اند.

● صنایع و معادن

شهرستان ارومیه از نظر صنایع و معادن پررونق است. از آن جا که مهم ترین اشتغال در شهرستان ارومیه كشاورزی است، بیش ترین صنایع آن نیز نظیر كارخانه قند، تحقیقات توتون، شیر پاستوریزه، تهیه آب انگور، تهیه رب گوجه فرنگی، كارخانه های سبزی پاک كنی و سردخانه ها برای نگه داری میوه و سایر مواد غذایی وابسته به كشاورزی است. دو گروه صنعتی كانی های غیر فلزی و غذایی – دارویی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد و بیش ترین میزان اشتغال را دارند. معادن در شهرستان ارومیه مشتمل بر معادن مصالح و سنگ های ساختمانی است معادن دیگری چون نمک آبی و نمک سنگی نیز در این شهرستان وجود دارند.

● کشاورزی و دام داری

ارومیه منطقه ای کشاورزی است. نزدیک به هفتاد درصد از سطح زیر كشت زراعت های سالانه متعلق به كشت گندم است و متجاوز از ۳۲ رقم گندم مختلف در این مناطق زیر كشت قرار می گیرد. استان آذربایجان غربی در داشتن زمین های زراعی؛ رتبه مهمی در کشور دارد. سهم ارومیه از این میان به عنوان مركز استان بسیار مهم است.
شهرستان ارومیه به دلیل داشتن آب كافی و زمین های حاصل خیز از مناسب ترین مناطق كشاورزی استان محسوب می شود و شغل اصلی مردم كشاورزی است. گندم و جو، انواع میوه و صیفی جات و به خصوص انگور از مهم ترین محصولات كشاورزی ارومیه است. انگور و سیب درختی از جمله محصولات حاصل خیز است كه به مقدار زیاد و بسیار مرغوب و مطلوب به دست آمده و به روسیه و آلمان نیز صادر می شود.
رشته کوه های زاگرس در باختر و رطوبت دریاچه ارومیه كه در خاور آن واقع است در وسعت مراتع این شهرستان نقش اساسی دارد و وسعت مراتع با گسترش دام داری و دام پروری در ارتباط مستقیم است. در ارومیه دام داری به دو صورت صنعتی و سنتی صورت می گیرد. پرورش طیور و پرورش زنبور عسل نیز در این منطقه دارای اهمیت است. شیلات و پرورش آبزیان نیز در این شهرستان از اهمیت زیادی برخوردار است و افراد زیادی در این زمینه مشغول به كار هستند.

● وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

واژه «ارومیه» مشتمل از دو كلمه «اور» و«میه» است. در زبان های باستانی اور به معنای شهر، جا، مكان و قلعه است، مانند اورشلیم. و «میه» یا «میا» نیز به معنای آب است و این شهر را به سبب وفور آب «شهر آب» نامیده اند. از سوابق اولیه ی بنای این شهر كه فعلا به نام ارومیه معروف است اطلاعات چندانی در دست نیست.
هم چنین اطلاع درستی از این كه نام باستانی ارومیه چه بوده، در دست نیست. تنها می دانیم که کرانه های باختری دریاچه ارومیه را در قدیم گلیزان می نامیدند. گروهی به اشتباه آن را با شهرستان چی چست ( شیز) یكی می دانند.
برخی نام آن را مشتق از شهر ارومچی تركستان چین می دانند. برخی نیز ارومیه را از شهرهایی می دانند كه انوشیروان بنا كرده و می گویند پس از آن كه سپاهیان ایران به فرماندهی انوشیروان وارد شامات (سوریه) شد و شهر انطاكیه را تسخیر نمود، دستور داد تا اهالی آن شهر را به ایران كوچ داده و در این شهر اقامت دهند. سپس شهری به نام «رومیه» ساخته شده و مردم انطاكیه در آن ساكن شدند و بعد كلمه رومیه رفته رفته به ارومیه تبدیل شده است.
به عقیده بعضی دیگر از مورخین ارومیه محل تولد زرتشت پیغمبر بوده و از اماكن مقدس زرتشتیان به شمار می رود. بر اساس نوشته های كتاب «اوستا» در نیمه قرن هفتم قبل از میلاد؛ زرتشت در كنار رود «داییتا» كه از رودخانه های استان آذربایجان غربی است از جانب خدای بزرگ مأمور اصلاح امور مردم شده و در حاشیه باختری دریاچه «چی چست» به اشاعه مذهب خود پرداخته است.
از شواهد و آثار باستانی منطقه؛ معلوم می شود كه ارومیه در زمان دولت ماد نیز آباد و مسكون بوده است. از برخی آثار عتیقه و ابنیه ی تاریخی این منطقه و اطراف آن مانند قلعه حسنلو، گوی تپه، صورت حجاری شاه ساسانی، بنای مسجد جامع و كلیسای ننه مریم و بعضی آثار دیگر به درستی مشخص می شود كه این منطقه از گذشته های دور با كمی تغییر محل (گوی تپه – تویراق قلعه - چیچكلو و نیز محل فعلی ) وجود داشته است.
همین طور از روی نبش قبوری كه كشف شده؛ قدمت این ناحیه را تا چهار هزار سال پیش از میلاد مسلم می دانند. باختر دریاچه ارومیه همواره بیش از سایر نقاط ایران مورد توجه ملل ما قبل تاریخ قرار داشت، زیست گاه های متعددی نیز كه امروزه تپه هایی از آن ها باقی است، نشان دهنده همین امر است.
آثار مكشوفه از تپه های تاریخی گوی تپه و حسنلو گواه بارز این ادعا است. «گوی تپه» با قدیمی ترین تپه های باستانی بین النهرین، آسیای صغیر و فلات ایران قابل مقایسه است. انتساب چند زرتشتی كه در هنگام تولد عیسی (ع) به بیت الحم رفته بودند و در ارومیه مدفون اند؛ حاكی از آن است كه این شهر یكی از بزرگ ترین كانون های مذهبی و اجتماعی گذشته های دور بوده و سرداران و امپراطوران روم جهت دست یابی به ‌آتشكده یا آذرخش بزرگ زرتشتیان (آذرگشسب) و پایتخت تابستانی ساسانیان ( گزنا) یا تخت سلیمان، بارها از آن عبور كرده اند.
بعد از اسلام؛ نیز ارومیه دومین شهر مهم آذربایجان، پس از مراغه، به شمار می رفت. از قرن ۱۵ میلادی كه تركان عثمانی جایگزین امپراطور روم شرقی شدند، ارومیه به عنوان شهر سرحدی اهمیت بسیار زیادی پیدا كرد و از برج و باروی مهمی برخوردار ششد. برج سه گنبد و مسجد جامع ارومیه از یادگارهای عظمت تمدن اسلامی در منطقه به شمار می رود. در این دوران شهر ارومیه؛ نقطه تلاقی اقوام و ادیان پیرامون خود از قبیل آشوری ها، ارمنی ها، یهودی ها، و بالاخره مسلمانان بود. منطقه تاریخی ارومیه از قرن ها پیش مهد تمدن و مركز علم و دانش بوده و شهر ارومیه یكی از مناطق معتبر علوم قدیمه به شمار می رفت و ، علما و فضلا و دانشمندان متبحر در این شهر اصول فقه اسلامی و حكمت و فلسفه و ادبیات را به علاقه مندان تدریس می كردند.

● مشخصات جغرافیایی

شهرستان ارومیه؛ مهم ترین منطقه ی استان آذربایجان غربی به شمار می آید که در ناحیه ی مرکز استان واقع شده است. مرکز این شهرستان در ۴۵ درجه و ۲ دقیقه درازای خاوری و و ۳۷ درجه و ۳۲ دقیقه پهنای شمالی و ارتفاع ۱۳۳۲ متری از سطح دریا واقع شده است. شهرستان ارومیه از شمال به سلماس، از جنوب به اشنویه از خاور به دریاچه ارومیه و از باختر به خاک تركیه محدود می شود. دریاچه ارومیه در این شهرستان مهم ترین پدیده طبیعی، اقتصادی و گردشگری به شمار می آید.
شهر ارومیه (مرکز استان ‌آذربایجان غربی) در جلگه ای به درازای ۷۰ كیلومتر و پهنای ۳۰ كیلومتر در كنار دریاچه لاجوردی ارومیه گسترده شده است. این جلگه از رسوبات رودهای باراندوز، شهر چای، روشه چای و نازلوچای كه همه ساله به طور منظم آن را مشروب می سازند؛ پوشیده شده است. پیشینه ی تاریخی و استقرار این شهر در مسیر قفقاز، ارمنستان، ‌آسیای صغیر و بین النهرین و نیز زمین های بارور و آب و هوای مساعد، اهمیت بسیار ویژه ای را به آن بخشیده است. راه های دسترسی به این منطقه عبارت اند از:
▪ مسیر راه ارومیه - سلماس، به درازای ۸۰ كیلومتر.
▪ مسیر ارومیه- مهاباد، به درازای ۱۳۷ كیلومتر.
▪ مسیر راه تبریز – ارومیه.
▪ شهر ارومیه هم چنین دارای فرودگاه بین المللی است.

● شهرهای استان

شاهین دژ - اشنویه - ارومیه - خوی - سردشت - سلماس - تکاب - نقده - ماکو - مهاباد - میان دوآب - پیرانشهر - چالدران .(اطلاعات و آمار مربوط به سال ۱۳۷۵ می باشد).
چهارشنبه 30/12/1391 - 18:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته