• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 168
زمان آخرین مطلب : 4974روز قبل
شعر و قطعات ادبی

ای كه ازیاروفامی طلبی ،یاركجاست؟همه یارندولی یاروفاداركجاست؟

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:35
شعر و قطعات ادبی

وقتی دلت خسته شددیگرخنده معنایی نداردفقط می خندی تادیگران غم آشیانه كرده درچشمانت رانبینند.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:33
محبت و عاطفه

دیروزمی مردندوفراموش می شدند،آرام آرام/ امروزپیش ازاینكه بمیریم چه زودفراموش می شویم.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:28
محبت و عاطفه

نمی خواهم دگرتنهابمانم، میان آتش غمهابمانم، ز تنهایی گریزانم خدایاچرادرغایت شبهابمانم.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:28
محبت و عاطفه

نبودی بی توپنهان گریه كردم،تورادیدم وخندان گریه كردم،برای اینكه اشكهایم رانبینی نشستم زیرباران گریه كردم.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:26
محبت و عاطفه

اگرازپایان گرفتن غمهایت ناامیدشده ای به خاطربیاوركه زیباترین صبحی كه تابه حال تجربه كرده ای، مدیون صبرت دربرابر سیاهترین شبی هستی كه هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:25
محبت و عاطفه

بوی غربت میدهم اماغریبه نیستم ،گرچه می دانم كه عمری درغریبی زیستم مثل رودی بستراین خاك راطی كرده ام تابفهمم عاقبت درجستجوی چیستم ،درعبورازلحظه هابرروی پای اشتیاق لب شكست ازخشكی اماهمچنان می ایستم ،دستهایت برگهای عمرزندگی راربودگرچه اینجاهستم امادرحقیقت نیستم ،ای فریماه شب تارم یاریم كن تابدانم سایه ی گمگشته ی كیستم.

پنج شنبه 27/1/1388 - 20:21
دعا و زیارت


اى كـسـانـى كـه ایمان آورده اید به درگاه خداوند(از گناهان )توبه كنید، توبه اى خالص و بادوام .
پیامبر اكرم در باره توبه نصوح مى فرماید:
تـوبـه نـصـوح آن اسـت كـه شـخص توبه كننده به هیچ وجه به گناه باز نگردد؛ آنچنان كه شیر به پستان هـرگز بـاز نمى گردد.(1)
بـرخـى از مـفـسـران ، ((نـصوح )) را نام شخصى دانسته اند و داستان شگفتى را به او نسبت مى دهـنـد. بـه این صورت كه نصوح ، مردى هواپرست بوده كه مدت ها با قیافه زنانه دلاكى مى كرده است ، تا این كه روزى در حمام گوهرى از شاهزاده خانمى گم شد. اطرافیان براى یافتن آن به جستجو و بازرسى افراد پرداختند؛ تا نوبت به بازرسى بدنى نصوح رسید.
نـصـوح خـود را در خـطرى بزرگ دید، زود است كه هویت و شخصیت واقعى او براى همگان معلوم شـود؛ در ایـن هـنـگـام قـلبـش مـتـوجـه درگـاه قـادر مـطـلق گـردیـد و از سـوز دل خـدا را خواند و تمناى كمك كرد. در آن هنگام ، نصوح با خود عهد نمود كه در صورت آزادى و فاش نشدن شخصیت واقعى او، براى همیشه دست از گناه برداشته و توبه اى واقعى كند.
وقـتى اندیشه توبه در ذهنش متبلور گردید، صدایى بلند شد كه جواهر پیدا شـد! در این وقت لبـخـنـد شـادى بـر لب هـاى نـصوح نقش بست و او شادمان بیرون آمد. پس از رهایى از طوفان سـهـمـگـیـن و وحـشـتـنـاك رسـوایـى و بـى آبـرویـى ، بـــا اراده اى قـــوى و ایـمـانـى كامل به اداى قرض مردم پرداخت و پس از مدتى براى استغفار و جلب رضایت بارى تعالى به كـوه رفـت . روزهـا بـا بـه دوش كـشـیدن سنگ هاى سنگین ، تمام گوشت هایى را كه از حرام به بدن او روییده بودذوب كرد.
او بـراى تـغـذیـه خود از علوفه هاى بیابان استفاده مى كرد تا این كه روزى گوسفندى را در بیابان یافت و براى یافتن صاحب آن تلاش بسیارى كرد، اما موفق نشد. كم كم بواسطه زاد و ولد، تعدادى گوسفند نصیبش شد.
روزى عده اى از تجار كه از شدت تشنگى در خطر هلاك شدن بودند به نزد وى آمدند و نصوح هـم بـا شـیـر گـوسـفـنـدان از آن هـا پـذیـرایـى كـرد. آنـان هـم مـقـدارى پول به وى دادند. نصوح نیز چاهى حفر كرد و قلعـه اى زیبا ساخت .
گـروهـى از مـردم نـیز به سبب آبادانى آن محل به آنجا آمده ساكن شـدند. به زودى نصوح به عـنـواى مردى كه در عدالت و مدیریت شهرت داشت ، بزرگ آن گروه اندك شناخته شد. خبر حسن تـدبـیـر و عـدالت نـصـوح به پادشاه وقت رسید و از وى خواست تا به كاخ سلطنتى او برود ولى وى نـپـذیـرفـت . بـنـاچـار پـادشـاه خـود بـه دیـدن او آمـد. امـا قبل از آن كه به او برسد و با وى گفتگو كند، مرگ به زندگیش پایان داد.
چـون پـادشـاه پـسـرى نـداشـت مـردم نـصـوح را بـه جـانـشـیـنـى پـادشـاه بـرگـزیـدنـد؛ او هم سـال ها با عدالت بر مردم حكومت كرد و تمام تلاشش جلب رضایت خداوند بود و بدیـن گونه او تـوبـه اى واقـعـى نـمود و خداوند نیز در این دنیانعمت هاى فراوان بدو ارزانى داشت و در آن دنیا نیز او را با نعمت هاى بهشتى بهره مند خواهد ساخت .(2)

چهارشنبه 26/1/1388 - 20:44
دانستنی های علمی
به دریامیروم دریاغمگین است، به صحرامیروم شب دركمین است،به هرجامیروم كوه ودشت ودمن ،پرازنامردی اهل زمین است...
چهارشنبه 26/1/1388 - 20:42
دانستنی های علمی

چرا اونایی كه دم ازرفاقت می زنن، تولحظه های بی كسی قیدتو راحت می زنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

چهارشنبه 26/1/1388 - 20:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته