• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 329
تعداد نظرات : 319
زمان آخرین مطلب : 5558روز قبل
بیماری ها
سائیدگی مفاصل شایع ترین علت درد و ناتوانی در افراد مسن وشایع ترین بیماری مفصلی است.در خانم ها سائیدگی مفاصل زانو و دست و در مردان سائیدگی مفصل لگن شایع تر است.
علایم ساییدگی مفصل در خانم ها شایع تر است.افراد چاق بیشتر از سایرین دچار سائیدگی مفصل زانو می‌شوند.
دیابت ، فشار خون بالا و افزایش اسیداوریك خون نیز باعث افزایش احتمال سائیدگی مفصلی می‌گردند. سائیدگی مفصلی معمولاً خود را با درد نشان می‌دهد كه با افزایش میزان سائیدگی، مقدار درد بیشتر می‌شود.سپس درد مفاصل باعث ضعف عضلانی و درد در عضلات مربوط به آن مفصل می‌شود. در صورت تقویت عضلات، این درد كاهش می‌یابد. برخی از بیماران از خشك بودن بدن و مفاصل بعد از بیدار شدن از خواب شكایت می‌كنند، اما معمولاً خشكی بدن كمتر از نیم ساعت طول می‌كشد.

توصیه‌ها :

1- وزن بدن باید كم شود.
2- استفاده از گرما باعث كاهش درد می‌شود. برای این كار می‌توان از كیسه آب گرم استفاده كرد. اگر استفاده از گرما ممنوعیت خاصی نداشته باشد، می توان از روش های زیر استفاده کرد:
الف) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم 40- 38 درجه سانتیگراد و ماساژ آرام آن .
ب) استفاده از دوش آب گرم.
ج) قرار دادن كیسه آب گرم درون یک حوله واستفاده از آن بر روی اندام مبتلا به درد.
باید توجه كرد كه در برخی از بیماری ها استفاده از كیسه ی آب گرم بسیار مضر است و قبل از استفاده از آن حتما باید با پزشك مشورت كرد. همچنین کیسه آب گرم نباید بر روی اندام مبتلا قرار داده شود. از گذاشتن آن در زیر اندام یا خوابیدن بر روی آن نیز باید خودداری شود.
3- از كفش مناسب استفاده شود.
4- از دو زانو و چهار زانو زدن و ایستادن طولانی مدت خودداری گردد.
5- از بالا و پائین رفتن از پله‌ها تا حد ممكن اجتناب شود.
6- به جای نشستن روی زمین، از صندلی استفاده شود.
7- ورزش: انجام برنامه ورزشی و تقویت عضلات می‌تواند به اندازه داروهای ضد درد در درمان سائیدگی مفصلی مؤثر باشند. بی‌حركتی می‌تواند باعث بدتر شدن سائیدگی مفصلی گردد. لذا نباید نگران سائیدگی مفصل در اثر انجام فعالیت های توصیه شده توسط پزشک بود. انجام اشتباه حركات ورزشی باعث بدتر شدن علائم و درد می‌گردد. اگر انجام ورزش باعث تشدید درد شد، به این معنی است كه باید مقدار فعالیت كمتر گردد و بطور تدریجی میزان فعالیت افزایش داده شود.

برخی ورزش های مفید در سائیدگی مفصل :

الف) قدم زدن روزانه به مدت 30 دقیقه كه می‌توان آن را به 3 برنامه ی10 دقیقه ای تبدیل كرد) یا قدم زدن به مدت 45 دقیقه، سه بار در هفته.
ب) شنا
ج) تقویت عضلات اندام پائینی بخصوص عضله چهار سر ران.
به عنوان مثال می توان دو دست را به یک صندلی تکیه داد و دو زانو را تا زاویه 30 درجه به آرامی خم کرد.سپس مجدداً به حالت اول برگشت و زانوها را صاف کرد. هرچه این حرکت آرام تر انجام شود بهتر است.
ه) كشش عضلات منتهی مفصل
در صورتی كه درد زیاد است، استفاده از عصا یا واكر توصیه می‌شود. طول عصا باید مناسب باشد.

استفاده از تحریك الكتریكی در كاهش درد و تقویت عضلات :

معمولاً در كلینیك های فیزیوتراپی برای كاهش درد از دستگاه خاصی جهت تحریك الكتریكی استفاده می‌شود. در حال حاضر وسایل تحریك الكتریكی جهت استفاده در منزل ساخته شده كه به راحتی قابل استفاده بوده و باعث كمتر شدن درد مفصل و كاهش نیاز به دارو می‌شود.
استفاده از باند كشی یا زانوبند می‌تواند تا حدودی در كاهش درد مؤثر باشد.


منبع: هسته پژوهشی زنان دانشگاه ازاد اسلامی واحد تبریز

يکشنبه 11/12/1387 - 12:23
دانستنی های علمی
- سعی کنید به شکست به عنوان راه جدیدی بنگرید. راهی که شما را به تفکر پیرامون بازسازی و تولد دوباره، راهنمایی می‌کند.

- اگر قبول کنید که آن‌چه برای‌تان پیش می‌آید، به‌وسیله‌ی حکمت خداوند تعیین شده، دیگر از وقوع هیچ حادثه‌ی بدی، سراسیمه نمی‌شوید و نگرانی به دل خود، راه نمی‌دهید.

- فکر نکنید که از شما گذشته و یادگرفتنِ هنری تازه، خاص جوان‌ترهاست. برای آموختن نقاشی، موسیقی، شعر، داستان و نمایش، سن و سال مهم نیست بلکه علاقه، اهمیت دارد. فراموش نکنید هیچ آرام‌بخش اعصابی، هیچ آمپول خواب‌آوری و هیچ لالایی، آرام‌بخش‌تر از نگاه‌کردن به ساخته‌ی دست خودتان نیست.

- سعی کنید در محیط کار با کسی بیش از آن‌چه که لازم است، صمیمی نشوید. در برابر افرادی که سعی دارند بیش از آن‌چه که لازم است راجع به شما بدانند، تنها به لبخندی اکتفا کرده و آن‌گاه، روند صحبت را تغییر دهید.

- میز کار خود را تمیزکرده تا فردا صبح، آسوده‌تر به کار خود بپردازید. هرگز چند کار را با هم انجام ندهید، بلکه کاری را شروع کرده، به پایان برسانید و بعد به سراغ کار دیگری بروید.

- ساعتی یک‌بار از جای خود بلند شوید و کمی راه بروید تا زانوهای‌تان خسته نشوند. سعی کنید از صرف غذاهای پرچرب و سنگین بپرهیزید و خوراکی‌های ساده و پرانرژی مصرف کنید.

- صبح‌ها به جای کیک، میوه یا آب‌میوه بخورید. از خوردن بیش از سه فنجان چای در محل کار، خودداری کنید، زیرا اعصاب را تحریک‌کرده و خستگی می‌آورد. به جای آن، آب بخورید.

- خود را همان‌گونه که هستید، بپذیرید. سعی نکنید شخصیتی جز آن‌چه که هستید را به دیگران معرفی کنید و از خود، چهره‌ای جدید بسازید. با لحن عادی خود، صحبت کنید تا دیگران شما را بشناسند و همان‌گونه که هستید، قبول‌تان کنند.

- اولین گام برای رسیدن به آرامش، این است که به‌طور دقیق، مجسم کنید چه می‌خواهید. تا زمانی که آرزو و خواسته‌ی خود را نشناخته‌اید، هرگز نمی‌توانید آن را عملی کنید. دومین گام، عمل‌کردن به خواسته است.

- برای انجام هر کاری، چه ساده و چه مشکل، چه حیاتی و چه پیش‌پا افتاده، لازم است با تمایل و رغبت هرچه تمام‌تر، جلو بروید وگرنه با برداشتن گام‌های بی‌تفاوت و بی‌انگیزه، هرگز به سرمنزل مقصود، نخواهید رسید.

- به دیگران احترام بگذارید تا به شما احترام بگذارند. به خواسته‌ها و نیازهای دیگران اهمیت بدهید و در جهت منفعت‌های آنان بکوشید.

- «ریلکسیشن»، تکنیکی برای آرام کردن عضله‌های بدن است و شما با استفاده از آن می‌توانید از تنش و فشاری که بر بدن‌تان وارد شده، رها شوید و ذهن خود را نیز آرام کنید.

- مسایلی در زندگی وجود دارند که هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ها را پیش‌بینی کند یا از وقوع آن‌ها جلوگیری نماید. در صورت بروز چنین اتفاق‌هایی، کاری از شما برنمی‌آید، بنابراین خود را عذاب ندهید و حرص و جوش نخورید.

- می‌توانید زندگی، کار و فرزندتان را در دل، به خدا بسپارید و با خیال راحت به امور خود بپردازید. البته این بدان معنا نیست که خودتان هیچ تلاشی نکنید! بلکه بعد از تلاش و کوششِ همیشگی، نتیجه را به او واگذار کنید و بدانید که او از همه، عالم‌تر و داناتر است.

- وظیفه‌های بیش از حد به خود محول نکنید و اشتباه‌های خود را ببخشید.

- بدن، همیشه پیام‌هایی به ما می‌دهد که اغلب به آن‌ها توجه نمی‌کنیم. برای نمونه گاهی وقت‌ها، در میانه‌ی روز، ناگهان احساس خستگی می‌کنیم. به جای نادیده گرفتن این حس، بهتر است میوه‌ای خورده و ببینیم آیا آن خستگی به‌خاطر پایین‌آمدن میزان قند خون بوده یا خیر.

دکتر محمد سیدا

شنبه 10/12/1387 - 23:27
دانستنی های علمی

روزی صاحب یك مغازه، بسته‌ای را دریافت كرد. او در حالی‌كه با تحسین، بسته‌بندی زیبای آن را می‌نگریست، ریسمان محكم دور آن را پاره كرد و بسته را باز کرد. داخل بسته، فقط یك كارت بود كه روی آن نوشته بودند: «منتظر معجزه باشید».

صاحب مغازه، كارت را به گوشه‌ای پرت كرد. كاغذهای بسته را در سبد انداخت و بار دیگر، نگاهش به كارت افتاد. حیرت‌زده شد، نمی‌دانست چرا آن را دور نینداخته است! ندایی درونی، او را از این عمل، منع می‌كرد.

فكر كرد شاید كسی به این‌ترتیب خواسته مطلبی را به او بفهماند. كارت را برداشت و در جیبش گذاشت. شب كه به خانه رفت، كارت را به همسرش داد و ماجرا را برایش تعریف كرد و در ادامه گفت: «در گیرودار مسأله‌ها و مشكل‌های پیچیده و فراوانی كه داریم، فقط یك معجزه می‌تواند نجات‌مان دهد. بیا به‌جای حادثه‌های ناگوار، منتظر یك معجزه باشیم.» روزهای بعد، همسرش مرتب تكرار می‌كرد:

«خوب است منتظر یك معجزه باشیم، به هرحال از این انتظار، ضرری به ما نمی‌رسد.» آنان به امید این‌كه معجزه‌ای به دادشان برسد، دست به‌كار حل مشكل‌ترین مسأله‌های زندگی شدند و كم‌كم باورشان شد كه همه‌ی گرفتاری‌ها را می‌توانند برطرف كنند.

در حقیقت، معجزه به وقوع پیوسته بود. آهسته و آرام پیش می‌رفتند و مانع‌ها یكی بعد از دیگری از سرراه‌شان برداشته می‌شد. آنان امیدوارتر و خوش‌بین‌تر می‌شدند و این روحیه، نیروی‌شان را در مبارزه با مشکل‌ها بیش‌تر می‌كرد.

روزی مغازه‌دار به همسرش گفت: «نمی‌دانم آن كارت را چه كسی فرستاد.» همسرش به او جواب داد: «من می‌دانم، خداوند!»

 

منبع: «معجزه اراده» «نورمن وینسنت پیل»

به انتخاب: لیلا شیرزاد

شنبه 10/12/1387 - 23:23
دانستنی های علمی

«تن»، خادم «ذهن» است و از محتوای آن، خواه سنجیده برگزیده شود و خواه نسنجیده، اطاعت می‌کند. اگر اوامر ذهن نامشروع باشند، تن به‌سرعت بیمار و فرسوده می‌شود. اگر اندیشه‌ها، شادمانه و زیبا باشند، تن نیز شاداب و زیبا می‌شود.

بیماری و تندرستی، مانند اوضاع و شرایط، در «اندیشه» ریشه دارند. اندیشه‌های بیمارگونه، خود را به شکل جسمی بیمار عیان می‌سازند. اندیشه‌های «ترس» به‌سرعت انسان را به هلاکت می‌رسانند. مردمانی که با ترس از بیماری، زندگی می‌کنند، بیمار می‌شوند. اضطراب، به‌سرعت تن را ضعیف و آماده‌ی ورود هرگونه بیماری می‌کند. اندیشه‌های ناپاک حتی اگر به تن صدمه نزنند، به‌زودی اعصاب را درهم فرومی‌پاشند.

اندیشه‌های نیرومند، پاک و شادمان، جسمی نیرومند، زیبا و باوقار را بنا می‌کنند. از دلی پاک، حیات و تنی پاک برمی‌خیزد. حاصل ذهنی آلوده، حیاتی آلوده و جسمی فاسد است. اندیشه‌، سرچشمه‌ی عمل، زندگی و تجلی است.

تغییر رژیم غذایی به انسانی که اندیشه‌هایش را عوض نکند، کمک نخواهد کرد. وقتی انسانی اندیشه‌هایش را پاک کند، دیگر به خوراک ناخالص و ناپاک، علاقه نخواهد داشت.

اندیشه‌های پاک، عادت‌های پاک می‌آورند.

اگر می‌خواهید جسم‌تان را بی‌نقص کنید، مراقب ذهن‌تان باشید. اگر می‌خواهید جسم‌تان تجدید حیات یابد، ذهن‌تان را زیبا کنید. اندیشه‌های کینه‌توزی، رشک، ناامیدی و اندوه، سلامت و زیبایی و شکوه‌مندی جسم را می‌ربایند. سیمای ترش‌رو، تصادفی نیست، حاصل اندیشه‌های تلخ است. چین و چروک، حاصل حماقت، شهوت و غرور است.

تملک جسمی درخشان و شادمان و چهر‌ه‌ای آرام و شکوه‌مند، فقط حاصل ذهنی سرشار از شادمانی، خوش‌قلبی، آرامش و وقار است.

با آنانی که پرهیزکارانه زیسته‌اند، سالمندی نیز نرم، آرام و لطیف رفتار می‌کند، هم‌چون غروب آفتاب. فیلسوفی را در بستر مرگش دیدم که پیر نبود، مگر به دلیل سال‌هایی که از عمرش گذشته بود. به همان شیرینی و آرامشی که زیسته بود، درگذشت.

برای از میان برداشتن بیماری جسم، پزشکی هم‌چون اندیشه‌ی شادمانه و برای زدودن سایه‌های غم و اندوه، تسکین‌دهنده‌ای مانند خیرخواهی، وجود ندارد. زیستن مدام در اندیشه‌های بدخواهی، تلخ‌اندیشی، سوءظن و رشک، یعنی در زندان خودساخته به حبس افتادن. اما نیک‌خواهی برای همگان، شادمانه بودن با همگان، آموختن صبورانه‌ی بینش نیکویی‌های همگان و اندیشه‌های عاری از خودخواهی، همانا دروازه‌های بهشت هستند و هر روز با آرامش، نسبت به هر مخلوق خدا اندیشیدن، آرامشی افزون‌تر می‌آورد.

جیمز آلن/ گیتی خوشدل

شنبه 10/12/1387 - 23:21
دانستنی های علمی

مرد درشت‌قامت و چرب‌زبانی، خار ریشه‌‌داری را در وسط راه عبور مردم کاشت. مردمی که از آن راه، عبور می‌کردند، از او می‌خواستند که آن خار را از جا برکند ولی او به اعتراض مردم، اعتنا نمی‌کرد.

خار، هر روز، هر ماه و هر سال، ریشه‌دارتر می‌شد و قدرت بیش‌تری می‌یافت ولی عمر آن مرد، روزبه‌روز سپری می‌شد و به سوی پیری و سستی رهسپار بود.

حاکم و قاضی وقت، او را احضار کرد و به او دستور داد که آن خار را از آن‌جا برکند، ولی او امروز و فردا می‌کرد و مکرر مهلت می‌خواست و وقت می‌گذراند.

حاکم به او می‌گفت: «این فردا کردن تو، موجب می‌شود که خار، ریشه‌دارتر، محکم‌تر و جوان‌تر گردد. از طرف دیگر، تو نیز پیر و سست و ناتوان‌تر می‌گردی بنابراین، مهلت و فرصت را از دست نده. زودباش وگرنه توان ریشه‌کنی آن خار را پیدا نمی‌کنی.»

ولی او، این امر را به آینده موکول می‌کرد:

تو که می‌گویی که فردا این بدان                    که به هر روزی که می‌آید زمان

آن درخت بد جوان‌تر می‌شود                        وین کننده پیر و مضطر می‌شود

خاربن در قوّت و برخاستن                           خارکن در سستی و در کاستن

خاربن هر روز و هردم سبز و تر                     زودباش و روزگار خود مبر

 

ای برادر! غافل مباش که هر یک از صفت‌‌‌های زشت و بدی که در وجود تو هست، خاری سر راه تکامل توست. اگر هرچه زودتر این خارها را از صفحه‌ی لطیف روح خود بیرون نیاوری، ریشه‌دارتر می‌شود و تو سست‌تر می‌گردی.

بنابراین، حال که جوان‌ و قدرتمند هستی و آن خار هم ضعیف می‌باشد، کمر همت ببند و آن را برکن.

 

تو نور و آب هستی و آن خار، «نار» (آتش) است. نور و آب خود را بر «نار»، پیروز کن:

پس هلاک نار، نور مؤمن است                 زان‌که بی‌ضد، دفع ضد لایمکن است

گر همه خواهی تو دفع شّرِ نار                  آب رحمت بر دل آتش گمار

هین مگو که فردا که فرداها گذشت          تا به‌کلی نگذرد ایام کشت

شنبه 10/12/1387 - 23:18
بیماری ها
توضیح‌ كلی‌
ایست‌ قلبی‌ عبارت‌ است‌ از فقدان‌ كامل‌ پمپ‌ كردن‌ خون‌ توسط‌ قلب‌. تأخیر در درمان‌ این‌ حالت‌ حتی‌ برای‌ 5-3 دقیقه‌ ممكن‌ است‌ باعث‌ مرگ‌ یا آسیب‌ دایمی‌ مغز شود. بروز این‌ حالت‌ تا سن‌ 45 سالگی‌ در مردان‌ بیش‌ از زنان‌ است‌، اما پس‌ از آن‌ برابر است‌.
علایم‌ شایع‌
منگی‌ كوتاه‌مدت‌، و به‌ دنبال‌ آن‌ غش‌ كردن‌ و از دست‌ دادن‌ هوشیاری‌
نبض‌ لمس‌ نمی‌شود. تنفس‌ نیز معمولاً متوقف‌ می‌شود.
پوست‌ به‌ رنگ‌ آبی‌ ـ سفید در می‌آید. مردمك‌ها نیز گشاد می‌شوند.
تشنج‌
گاهی‌ از دست‌ رفتن‌ كنترل‌ ادرار و مدفوع‌. غش‌ كردن‌ ساده‌ در نگاه‌ اول‌ ممكن‌ است‌ شبیه‌ ایست‌ قلبی‌ به‌ نظر آید، اما در غش‌ كردن‌ ساده‌، نبض‌ وجود دارد و تنفس‌ قطع‌ نمی‌شود.
علل‌
نامنظمی‌های‌ ضربان‌ قلب‌
حمله‌ قلبی‌ (انفاركتوس‌، بیماری‌ تصلب‌ شرایین‌ قلب‌)
فقدان‌ گردش‌ خون‌ و شوك‌ عمیق‌ ناشی‌ از خونریزی‌ یا عفونت‌ شدید
فقدان‌ اكسیژن‌ ناشی‌ از غرق‌شدگی‌، خفگی‌، یا بیهوشی‌
تغییرات‌ عمده‌ در تركیب‌ الكترولیتی‌ خون‌، مثلاً به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ پتاسیم‌ یا مایعات‌
عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر
استرس‌
دیابت‌ شیرین‌
مصرف‌ داروهایی‌ مثل‌: ـ دیژیتال‌. حتی‌ افزایش‌ خفیف‌ غلظت‌ این‌ داروی‌ قوی‌ در خون‌ می‌تواند ریتم‌ قلب‌ را دچار اختلال‌ كند. ـ ادرارآورها (دیورتیك‌ها). این‌ داروها می‌تواند باعث‌ كاهش‌ پتاسیم‌ خون‌ شوند. ـ آدرنالین‌ یا هر دارویی‌ كه‌ فشار خون‌ را در یك‌ بیمار قلبی‌ افزایش‌ دهد، از جمله‌ داروهایی‌ كه‌ جهت‌ سرماخوردگی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند، و قرص‌ها و اسپری‌ها جهت‌ رفع‌گرفتگی‌ بینی‌ (ضداحتقان‌ها)
مصرف‌ مواد مخدر، به‌خصوص‌ كوكایین‌ و مواد مخدر تزریقی‌
پیشگیری‌
در صورت‌ بروز هر یك‌ از مشكلاتی‌ كه‌ در قسمت‌ علل‌ ذكر شد، باید فوراً درمان‌ لازم‌ انجام‌ شود.
اگر مبتلا به‌ بیماری‌ قلبی‌ هستید، تا حد امكان‌، اطلاعات‌ خود را در مورد تمام‌ داروهایی‌ كه‌ دریافت‌ می‌دارید، از جمله‌ داروهای‌ بدون‌ نسخه‌، افزایش‌ دهید.
ترتیبی‌ فراهم‌ آورید كه‌ اعضای‌ خانواده‌ و دوستان‌ نزدیكتان‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ (CPR) را فرا بگیرند.
عواقب‌ مورد انتظار
كسانی‌ كه‌ در نزدیكی‌ فرد باشند و آموزش‌ لازم‌ در زمینه‌ تشخیص‌ ایست‌ قلبی‌ و انجام‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ را دیده‌ باشند، اغلب‌ می‌توانند ضربان‌ قلب‌ را باز گردانند. اما نتیجه‌ نهایی‌ به‌ علت‌ زمینه‌ساز ایست‌ قلبی‌ بستگی‌ دارد. به‌ محض‌ بازگشت‌ ضربان‌ قلب‌، فرد را باید به‌ نزدیكترین‌ مركز اورژانس‌ انتقال‌ داد. امكان‌ دارد ایست‌ قلبی‌ مجدداً باز گردد.
عوارض‌ احتمالی‌
مرگ‌ یا آسیب‌ دایمی‌ مغز در صورتی‌ كه‌ نتوان‌ پمپاژ قلب‌ را در عرض‌ 5-3 دقیقه‌ به‌ راه‌ انداخت‌.
اشتباه‌ گرفتن‌ غش‌ كردن‌ یا سایر علل‌ از دست‌ دادن‌ هوشیاری‌ با ایست‌ قلبی‌. پیش‌ از آغاز احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌، نبض‌ بیمار را در گردن‌ بررسی‌ كنید.
درمان‌
اصول‌ كلی‌
به‌ همراه‌ اعضای‌ خانواده‌تان‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ (CPR) را فرابگیرید. برای‌ اطلاعات‌ بیشتر با نزدیكترین‌ مركز بهداشتی‌ یا بیمارستان‌ تماس‌ حاصل‌ كنید. با فراگیری‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ ممكن‌ است‌ بتوانید جان‌ یك‌ نفر را در آینده‌ نجات‌ دهید.
اگر مشكل‌ قلبی‌ دارید، یا در خطر بروز مشكل‌ قلبی‌ هستید، یك‌ گردن‌آویز یا دست‌بند مخصوص‌ همراه‌ داشته‌ باشید تا در مواقع‌ اورژانس‌ بتوان‌ به‌ سرعت‌ به‌ مشكل‌ شما پی‌ برد.
داروها
پس‌ از اینكه‌ با احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ ضربان‌ قلب‌ برگشت‌، از اكسیژن‌ اگر در دسترس‌ است‌ استفاده‌ كنید (اكسیژن‌ اورژانس‌ ممكن‌ است‌ در مغازه‌ جوشكاران‌ موجود باشد.
دارو برای‌ درمان‌ علت‌ زمینه‌ساز ایست‌ قلبی‌، پس‌ از اینكه‌ فاز بحرانی‌ سپری‌ شد.
فعالیت‌
پس‌ از بهبودی‌، فعالیت‌ها باید تدریجاً از سر گرفته‌ شوند. فعالیت‌ جنسی‌ و رانندگی‌ پس‌ از موافقت‌ پزشك‌ می‌توانند آغاز شوند.
رژیم‌ غذایی‌
به‌ فردی‌ كه‌ علایم‌ ایست‌ قلبی‌ دارد، مایعات‌ یا غذا ندهید. بیمار ممكن‌ است‌ خفه‌ شود.
در این‌ شرایط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نمایید
اگر فرد بیهوش‌ است‌ و نفس‌ نمی‌كشد: ـ شماره‌ اورژانس‌ را برای‌ كمك‌ یا آمبولانس‌ بگیرید. اگر قربانی‌ كودك‌ است‌، یك‌ دقیقه‌ عملیات‌ احیا را انجام‌ دهید، سپس‌ اورژانس‌ را بگیرید.
- برای‌ كمك‌ فریاد بزنید. قربانی‌ را ترك‌ نكنید.
- فوراً تنفس‌ دهان‌ به‌ دهان‌ را آغاز كنید.
- اگر قلب‌ ضربان‌ ندارد، ماساژ قلبی‌ بدهید.
- عملیات‌ احیا را تا زمان‌ رسیدن‌ كمك‌ ادامه‌ دهید
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پزشکان
شنبه 10/12/1387 - 14:11
دانستنی های علمی
My mom only had one eye. I hated her... she was such an embarrassment
مادر من فقط یك چشم داشت. من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود

She cooked for students & teachers to support the family
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت

There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me
یك روز اون اومده بود دم در مدرسه كه به من سلام كنه و منو با خود به خونه ببره

I was so embarrassed. How could she do this to me
خیلی خجالت كشیدم. آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟

I ignored her, threw her a hateful look and ran out
به روی خودم نیاوردم، فقط با تنفر بهش یه نگاه كردم و فورا از اونجا دور شدم

The next day at school one of my classmates said, EEEE, your mom only has one eye
روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت، هووو، مامان تو فقط یك چشم داره!

I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear
فقط دلم میخواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم.
كاش زمین دهن وا میكرد و منو ، كاش مادرم یه جوری گم و گور میشد

So I confronted her that day and said
If you"re only gonna make me a laughing stock, why don"t you just die
روز بعد بهش گفتم، اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال كنی چرا نمی میری ؟!!!

My mom did not respond
اون هیچ جوابی نداد....

I didn"t even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger
حتی یك لحظه هم راجع به حرفی كه زدم فكر نكردم، چون خیلی عصبانی بودم.

I was oblivious to her feelings
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت

I wanted out of that house, and have nothing to do with her
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم

So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم

Then, I got married, I bought a house of my own, I had kids of my own
اونجا ازدواج كردم، واسه خودم خونه خریدم، زن و بچه و زندگی

I was happy with my life, my kids and the comforts
از زندگی، بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم

Then one day, my mother came to visit me
تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من

She hadn"t seen me in years and she didn"t even meet her grandchildren
اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه هاشو

When she stood by the door, my children laughed at her
 and I yelled at her for coming over uninvited
وقتی ایستاده بود دم در، بچه ها به اون خندیدند
و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا اونم بی خبر

I screamed at her, How dare you come to my house and scare my children
GET OUT OF HERE! NOW
سرش داد زدم، چطور جرات كردی بیای به خونه من و بچه ها رو بترسونی؟!
گم شو از اینجا! همین حالا

And to this, my mother quietly answered, Oh, I"m so sorry.
I may have gotten the wrong address, and she disappeared out of sight
اون به آرامی جواب داد، اوه خیلی معذرت میخوام.
مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم، و بعد فورا رفت و از نظر ناپدید شد

One day, a letter regarding a school reunion came to my house in Singapore
یك روز، یك دعوت نامه اومد در خونه من در سنگاپور
برای شركت در جشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه

So I lied to my wife that I was going on a business trip
ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم

After the reunion, I went to the old shack just out of curiosity
بعد از مراسم، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون البته فقط از روی كنجكاوی

My neighbors said that she is died
همسایه ها گفتن كه اون مرده

I did not shed a single tear
ولی من حتی یك قطره اشك هم نریختم

They handed me a letter that she had wanted me to have
اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه به من بدن

My dearest son, I think of you all the time
 I"m sorry that I came to Singapore and scared your children
ای عزیزترین پسر من، من همیشه به فكر تو بوده ام.
منو ببخش كه به خونت تو سنگاپور اومدم و بچه ها تو ترسوندم

I was so glad when I heard you were coming for the reunion
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میای اینجا

But I may not be able to even get out of bed to see you
ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بیام تو رو ببینم

I"m sorry that I was a constant embarrassment to you when you were growing up
وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم

You see ... when you were very little, you got into an accident, and lost your eye
آخه میدونی ... وقتی تو خیلی كوچیك بودی، تو یه تصادف، یك چشمت رو از دست دادی

As a mother, I couldn"t stand watching you having to grow up with one eye
به عنوان یك مادر، نمی تونستم تحمل كنم و ببینم كه تو داری بزرگ میشی با یك چشم

So I gave you mine
بنابراین چشم خودم رو دادم به تو

I was so proud of my son who was seeing a whole new world for me in my place with that eye
برای من اقتخار بود كه پسرم میتونست با اون چشم به جای من دنیای جدید رو بطور كامل ببینه

With my love to you
با همه عشق و علاقه من به تو

Your"s Mother
مادرت
شنبه 10/12/1387 - 14:11
ورزش و تحرک

مهمترین عناوین روزنامه های ورزشی امروز به فوتبال اختصاص دارد .
ابرار ورزشی :
شكست یك امتیازی برای هر 2 تیم
وینگادا: بازی با سپاهان در سطح مسابقات اروپایی بود
میثاقیان از سرمربیگری استقلال اهواز بر كنار شد
نود:
ایست پرسپولیس توقف ممنوع استقلال !
اكبری درآستانه اخراج ازاستقلال !
میثاقیان بركنار شد
ایران ورزشی :
سپاهان صفر- پرسپولیس صفر زد و خورد به نفع سبز آبی
دایی و كریمی روی هم را می بوسند
پیكان - استقلال دستگرمی برای فینال لیگ
پیروزی :
یك امتیاز زیر باران سنگ و ناسزا
سپاهان هم مثل استقلال در رفت
كاظمی :سپاهان به پرسپولیس باخت من به افكار وینگادا
خبر ورزشی :
مصاحبه اختصاصی با مسعود شجاعی :یادم رفت شادی كنم
علی دایی بعد از جام جهانی در اروپا مربیگری می كند
نرمش علی كریمی برای بازگشت : شاید به تیم ملی برگردم
استقلال جوان :
كمك یك میلیاردی صدا و سیما به فدراسیون
رحیمی مقدم محروم شد عواقب پنالتی اشتباه
تذكر رسمی عنایت به سه داور چاق لیگ برتر
کیهان ورزشی :
نه از زلزله خبری شد نه از توفان زرد!
پرسپولیس و سپاهان در آستانه لیگ قهرمانان آسیا
پیكان -استقلال یكی تدوام صدرنشینی اش را می خواهد دیگری سهمیه آسیا را
شنبه 10/12/1387 - 14:7
دانستنی های علمی

دانشمندان می‌گویند قرصی که به طور معمول برای قلب استفاده می‌شود، می‌تواند خاطرات ترسناک را از ذهن پاک کند.
محققان هلندی بر این عقیده‌اند این قرص که Beta-Blocker نام دارد [قرصی که برای کاهش هورمون‌های استرس تجویز می‌شود]، می‌تواند به افرادی که دچار استرس‌های مزمن ناشی از تجربیات بد گذشته هستند، کمک شایانی نماید.

آن‌ها پس از انجام آزمایش بر روی 60 نفر به این نتیجه رسیدند که این دارو شیوه‌ی باز‌آوری خاطرات را تغییر می‌دهد.
اما متخصصان بریتانیایی، مداخله در کار مغز را از نظر اخلاقی زیر سوال برده‌اند.
پاول فارمر(Paul Farmer)، مدیر ارشد اجرایی یک بنگاه خیریه‌ی سلامت روانی، نگرانی خود را در مورد استفاده از شیوه‌های “بر پایه‌ی دارو” برای بیمارانی با مشکلات ترس مزمن (فوبیا) و اضطراب، ابراز داشته است.
او گفته است که این قرص همچنین می‌تواند خاطرات خوب را از ذهن پاک کند و هشدار داده است که این امر می‌‌تواند راهی برای شتاب بخشیدن به آلزایمر باشد.
در این مطالعه، محققان به طور مصنوعی یک خاطره‌ی ترسناک در ذهن داوطلبان ایجاد کردند. این خاطره‌ی ترسناک از طریق نشان دادن تصاویر تعدادی عنکبوت و وارد آوردن یک شوک الکتریکی ملایم بر روی مچ دست داوطلبان، ایجاد شد.

 

روز بعد، داوطلبان به دو دسته تقسیم شدند. به یک گروه قرص Beta-Blocker و به گروه دیگر یک قرص ساختگی دادند، سپس تصاویر را دوباره به ‌آن‌ها نشان داده شد.
میزان ترس در داوطلبان با استفاده از پخش صداهای ناگهانی و بلند سنجیده شد؛ بدین ترتیب که، پلک زدن با شدت بیشتر نشان دهنده‌ی ترس بیشتر بود.

خاطرات پاک شدند
گروهی که قرص‌های Beta-Blocker مصرف کرده بودند، نسبت به گروهی که داروهای ساختگی خورده بودند، ترس کمتری از خود نشان دادند.
روز بعد، پس از آن که دارو از بدن آن‌ها خارج شده بود، داوطلبان دوباره تست شدند. این بار نیز، کسانی که Beta-Blocker مصرف کرده بودند، شوک کمتری از خود نشان دادند.
پروفسور مرل کیند (Merel Kindt)، رهبر گروه مطالعه کننده، به همراه همکارانش از دانشگاه آمستردام می‌گویند یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که این قرص می‌تواند به طور کامل خاطرات بد را از ذهن پاک کند.
آزمایش بر روی حیوانات نشان داده است که Beta-Blocker می‌تواند در شیوه‌ی پذیرش خاطرات بد در مغز، اختلال ایجاد کند.
 میلیون‌ها نفر از مردم از اختلالات هیجانی و تعداد زیادی نیز از عود کردن بیماری، حتی پس از درمان‌های موفق رنج می‌برند.”
اما دکتر دانیل سوکول (Daniel Sokol) بر این عقیده است که خاطرات، برای یادگیری افراد، به منظور جلوگیری از تکرار اشتباهات بسیار مهم هستند.
“حذف کردن خاطرات مانند برداشتن یک زگیل یا خال نیست. این مسئله هویت شخصی ما را تغییر خواهد داد. این که ما که هستیم، به خاطرات ما بر می‌گردد. این شیوه‌ی درمان می‌تواند در بعضی موارد سودمند باشد اما قبل از نابودی خاطرات، باید به اثراتی که این کار می‌تواند روی اشخاص، جامعه و بشریت داشته باشد، فکر کرد.”
پروفسور جان هریس (John Harris) از دانشگاه منچستر عقیده دارد: “یک پیچیدگی بسیار جالب این است که ممکن است قربانیان خشونت دوست داشته باشند خاطرات دردناک خود را پاک کنند… آیا در این حالت مدرکی بر علیه فرد مهاجم باقی خواهد ماند؟”

 

 

 

شنبه 10/12/1387 - 14:4
دانستنی های علمی
در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می دانند ، و گاهی اوقات پدران هم

در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود

در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد ، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته ، محروم می كند

در 30 سالگی پی بردم كه قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن

در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد ؛ بلكه چیزی است كه خود آن را می سازد

در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم ؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می دهیم دوست داشته باشیم

در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می دهند

در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است

در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب

در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می توان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید

در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را كه میل دارد نیز بخورد

در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست ؛ بلكه خوب بازی كردن با كارتهای بد است

در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می كند نارس است ، به رشد و كمال خود ادامه می دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است ، دچار آفت می شود

در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است

در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست
شنبه 10/12/1387 - 13:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته