151) ایا میدانید درکوبا عده زیادی از مردم بیش از 100 سال عمر می کنند
152) ایا میدانید خواب راحت ، نشانه سلامت است
153) ایا میدانید بدن انسان از 112 عنصر که طبیعت را تشکیل داده اند تشکیل شده است
154) ایا میدانید دایناسورها فقط در اثر برخورد یک شهاب سنگ از بین رفتند
155) ایا میدانید ضریب هوشی مردان از زنان بالاتر است
156) مورچه ها متخصصان برجسته علم ژنتیک هستند
157) ایا میدانید قدیمیترین معبد جهان دارای قدمت 70 هزار سال است
158) ایا میدانید وزن 1 قاشق چایخوری از سیاه چاله ها دو میلیارد تن است بله 2 میلیارد تن
159) ایــا میـــدانید در وسط روز در هـــــــر مترمربع از سطح زمین 6,000,000,000,000,000 ژول انرژی هدر میرود
160) ایا میدانید مساحت زمین 515 میلیون کیلومتر است
161) ایا میدانید اگر سفینه ی با استفاده از پاد ماده ساخته شود دارای سرعت نور خواهد شد
162) ایا میدانید جرم زمین 21 بتوان 10*6.6 تن است
163) ایا میدانید اندازه قلب هر کس به اندازه مشت اوست
164) ایا میدانید مغز ما هنگام بیداری از خواب مثل کامپیوتر بوت و برای انجام کارهای سنگین اماده میشود
165) سرعت گریز سیاه چاله ها بیشتر از سرعت نور است
166) ایا میدانید برای فرار از نیروی جاذبه زمین به سرعت 40,000 کیلو متر نیاز است
167) ایا میدانید گرم کردن بیش از اندازه اطاق باعث الودگی هوای اطاق میشود
168) ایا شما مغزتان را کنترل میکنید یا مغزتان شما را ؟ جواب :هر دو
169) ایا میدانید انسان بالغ به طور متوسط روزانه 7 تا سیزده هزار قدم بر میدارد
170) ایا میدانید موش صحرایی میتواند به مدت 8 دقیقه زیر اب بماند
171) ایا میدانید بچه دلفین از مدتی که به دنیا میاید به مدت 1 ماه اصلا نمیخوابد
172) ایــا میدانید از بین رنگها رنـــگ سفید برای زنبــــور ارامش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده است
همه ما از تکنولوژی لذت می بریم در حالی که می دانیم تکنولوژی زندگی ما را نابود کرده است و کاملا ضد زندگی اجتماعی است . با این حال ما نمی توانیم هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام بدهیم. کم شدن فعالیت بدنی , عدم مکالمه واقعی , عدم زندگی واقعی حاصل اعتیاد ما به فناوری هایی است که که نه تنها لازم نیست بلکه به ما آسیب هم می رسانند. شما چه فکر می کنید ؟ اجازه دهید یک لیست ۱۰ تایی را بررسی کنیم .
۱) کتاب خوان
واقعا مشخص نیست که چرا برخی از مردم ترجیح می دهند کتاب را به صورت الکترونیکی بخوانند. در حال حاضر مردم در سراسر دنیا بیشتر ترجیح می دهند به جای نسخه کاغذی کتاب ، نسخه الکتریکی آن را از فروشگاه هایی چون آمازون دریافت کنند.
۲) اینترنت بی سیم
من در عصر حجر زندگی نمی کنم , من عاشق فناوری هستم و از آن استفاده می کنم . اما اینترنت بی سیم اعتیاد به اینترنت را خیلی زیاد می کند. در حال حاضر اینترنت در رختخواب، در تعطیلات در کنار ساحل دریا و حتی در توالت همراه ماست !
3) بازی های ویدیویی
من مطمئن هستم بسیاری از بچه ها بازی های ویدیویی می کنند من هم یکی از آنها بودم. اما بدیهی است، که این خیلی برای فرزندان ما خوب نیست. آنها با نشستن در مقابل یک صفحه نمایش و کشتن یکدیگر بازی در خارج، در برف، یا بالا رفتن از درختان را عملا فراموش کرده اند.
4) تبلت
کارش از بین بردن زندگی ما نیست ، اما زندگی را از ما می گیرد … این چیزی است حتی کوچکتر از یک لپ تاپ که واقعا به اندازه کافی بد و طول عمر باطری آن نیز بالاتر است، بنابراین در همه جا همراه ماست و در نتیجه فیس بوک و توییتر هم هستند ! ایا وقتی که با دوست خود صحبت کنید و یک تبلت در دست شما باشد باز هم تمرکز صحبت کردن دارید ؟
5) تلویزیون کابلی
نگاهش همیشه رو به تلویزیون است و این باعث تنبلی ، چربی اضافی و قطع ارتباط با دنیای واقعی است. تماشای همه چیز در تلویزیون جای بیرون رفتن و تفریح را گرفته است.
6) کنترل از راه دور
ایده تلویزیون فوق العاده است! این چیزی است که ما از این اختراع که زندگی ما را ویران کرده است ساخته ایم. در حال حاضر ما حتی لازم نیست برای تغییر کانال از جای خود حرکت کنیم و همین موضوع برای چراغ ها،درب گاراژ و غیره نیز صادق است. آخرین کنترل که خواهد آمد همه را در یکی خواهد داشت و ما دیگر نیاز به هیج حرکتی نداریم. من تعجب نمی کنم اگر روزی بیایید.
===========================
7) دی وی دی
زمانی لازم بود که به فروشگاه برویم و یک فیلم را برای تماشا انتخاب کنیم؟ که کار جذابی بود …نه؟ ولی امروزه ما حتی مجبور به بلند شدن از تخت هم نیستیم . ما فقط فیلم را دانلود می کنیم و آن را بدون پیاده روی ، بدون هزینه مقداری پول، بدون گفتگو با فروشنده، بدون ملاقات همسایه در راه خانه تماشا می کنیم.
8 ) تلفن همراه
نه تنها به مغز ما صدمه می زند، بلکه حریم خصوصی ما را از بین برده است! ما نمی توانیم از دست رئیس فرار کنیم! ما مجبور هستیم تلفن هوشمند خود را همیشه همراه خود داشته باشیم و نمی توانیم به دوستان خود بگوییم جواب آنها را ندادیم چون از ما خیلی دور بوده اند!
9) سیستم خدمات تلفنی
حتما بارها با خدمات پشتیبانی ، شرکت ها و غیره تماس گرفته و به دنبال جواب پاسخ خود بوده اید ولی مجبور به صحبت کردن با یک ماشین شده اید! حداقل امیدواریم این ماشین بیشتر شبیه یک انسان شود …
10) پخش DVD قابل حمل
این دستگاه به ما اجازه می دهد هرگاه در بیرون از خانه فرصتی پیدا کردیم از آن استفاده کنیم در لحظاتی که ممکن است چیز بهتری برای انجام وجود داشته باشد …
به بهانه جشن تولد 37 سالگی فردوسی پور؛
همه چیز درباره زندگی شخصی عادل
در خانوادهای که پدرش مهندس برق بود و یک خواهر و یک برادر داشت. فضای خانه مسلما فضای فوتبالی نبود و او به دلیل علاقهاش به فوتبال، بچه سر به راه خانه محسوب نمیشد. دبستان را در مدرسه ذوقی، راهنمایی را در مدرسه طالقانی و دبیرستان را... البرز. بچه درسخوانی بود؛ آنقدر درسخوان که با معدل بالای 18 دیپلم گرفت اما فوتبال هیچوقت از سرش نیفتاد. شاید به همین خاطر هم بود که پدر با او کاری نداشت. بعد هم در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی صنایع قبول شد و تا پایان فوق لیسانس ادامه داد...
اغلب کارهای ترجمهای را خودش انجام میدهد. زبانش آنقدر خوب بود که در دورهای در دانشگاه تدریس میکرد و البته در کلاسهای زبان. باورتان میشود عادل فردوسیپور معلم زبانتان باشد؟ اما اگر دوست داشته باشید بدانید کلاسهای زبان عادل چگونه میگذرد، یک نفر برایتان زحمتش را کشیده: «تا حالا سر کلاسهای عادل فردوسیپور رفتید یا نه؟ خوب اگر نرفتید، هیچ اشکالی نداره و چیز خاصی رو از دست ندادید؛ به جز یک سری اطلاعات فوتبالی. از اول جلسه که پسرا میپرسن استاد از فوتبال چه خبر و همین سوال کافیه که عادلخان شروع کنه به سخنرانی و یک مدت مدیدی پشت سر این بازیکن و اون تیم و اینا بگه و اطلاعات رو کنه. خلاصه بعد از همه این حوادث، جناب عادلخان شروع میکنن به انگلیسیصحبتکردن و درسدادن که خب صد البته طرز حرف زدنش اصلا به انگلیسی حرف زدن نمیخوره ولی جدا از اینها، آدم ذاتا مهربونیه؛ مثلا بعد از کلاس با دقت میشینه به همه سوالا جواب میده...».
خودش هم در مورد کلاسهای زبانش میگوید: «بالطبع حرفهایی پیش مییاد ولی اصولا از یک ساعت و نیم زمان کلاس فقط ده تا پانزده دقیقه!».
سال سوم دانشگاه تصمیم گرفت به علاقهمندیاش یعنی کار خبری بیشتر بپردازد. به دفتر روزنامه ابرار ورزشی رفت: «من علاقه دارم کار کنم؛ مطلب بنویسم». اردشیر لارودی سردبیر آنوقت ابرار ورزشی از او در مورد حیطه کاریاش پرسید: «ترجمه»! یک متن داد دستش و خداحافظی کرد؛ «فردا صبح اول وقت رفتم دفتر روزنامه. کارم رو تحویل دادم و بعد از چند روز کارم رو شروع کردم».
سال 1372 بود. او کارش را شروع کرد. اما بیشک بزرگترین علاقهمندیاش حضــــــــور در صداوسیما بود. او به قول خودش «n»دفعه تست داد و در نهایت قبول شد؛ «اوایل هم مثبت بود اما میگفتن صدات جوونه؛ پخته نیست. آخرین باری که تست دادم، اواخر سال1373 بود». او در تست قبول شد و کار روزنامه را رها کرد و رفت. رفت که رفت...گرچه که الان هنوز هم هر از گاهی کار مطبوعاتی را انجام می دهد...همانطور که بازدیدکنندگان پارس فوتبال هر چند وقت یک بار مطالب جادویی او را روی خروجی اولین پایگاه تخصصی فوتبال ایران می خوانند.
رفت؛ هیچوقت پشت سرش رو هم نگاه نکرد. یکی از دوستانش در روزنامه ابرار ورزشی، هنوز هم ناامید نشده و هرازچندگاهی با شماره همراه او تماس میگیرد.
اتفاق جدیدی نمیافتد، منتهی او دیگر تلفنهای روزنامه ابرار را جواب نمیدهد. کسی نمیداند چه بین او و روزنامهای که فعالیتش را در آن آغاز کرد گذشت اما او حالا دیگر جواب نمیدهد.
عادل فردوسیپور اما هیچوقت نمیتواند «90» را دوست نداشته باشد؛ برنامهای که از ذهن او متولد شد و تا آنجا پیش رفت که کمتر علاقهمندی در فوتبال وجود دارد که ترجیح دهد دوشنبه شب را در خواب باشد تا جلوی صفحه تلویزیون. او از برنامهاش لذت میبرد؛ شاید بیش از گزارشکردن یک بازی؛ «آره! ترسناکبودنش هم جالبه. همین که یک چیزی بگیم که دعوا بشه، یک چالشی ایجاد میکنه که جالبه. به نظرم، این یک ترس لذتبخشه».
کمی هم کمتر، به گزارشکردن روی خوش نشان میدهد: «وقتی بازیها خوب باشند، گزارش میچسبه. برای من باشگاههای انگلیس از همه لذتبخشتره. از این کارم لذتی میبرم که مطمئنم تو رشتهای که درسش رو خوندم، نمیتونستم این لذت رو ببرم».
من قرمزم یا آبی؟او گزارشگر بیطرفی است؟ بسیاری از پرسپولیسیها میگویند او استقلالی است. استقلالیها هم بر عکس. هر کدام هم برای خودشان دلیل دارند.
اگرچه به نظر میرسد او در دورهای که در دانشگاه شریف درس میخوانده پرسپولیسی بوده و آنها که از نزدیک می شناسندش می دانند که زمانی پرسپولیسی تیری بوده است ولی امروز اصلا حاضر نیست به طرف خاصی متمایل شود؛ «واقعا اینجا فضا اینقدر باز نیست که یه گزارشگر بگه من قلبا طرفدار کدوم تیم هستم. اینجا فوتبال دوقطبی است. بگی قرمزم یا آبی، نصف مملکت با تو بد میشن. البته الان دیگه اصلا برام فرقی نمیکنه. الان واقعا بیطرفم. گزارشگر، یه ذره به یک تیم گرایش داشته باشه، تو کارش تاثیر میذاره».
اما این مورد اصلا شامل حال تیم ملی نمیشود. نمیتوان گفت که او مثل یک تماشاگر میتواند بهراحتی و به هر طریقی ابراز احساسات کند اما بیطرفی هم معنایی ندارد؛ «به هر حال در این جور موارد، حتی استرس هم ایجاد میشه. اگه بگم در مورد پیروزی یا باخت تیم ملی کشورم بیاحساس و بیطرف هستم حتما دروغ گفتهام. مسلما ما باید توی کار گزارش بیطرف باشیم ولی آن احساسی که انسان در مورد کشور خودش داره، مانع اصلی کاره».
* سوتیهای عادل
بهتر است کمی هم در مورد اشتباهات عادل فردوسیپور در کار گزارش بدانیم؛ چیزی که به قول خودش «سوتی» نام دارد؛ «سوتی زیاد دارم. بهترینش هم این بود که توی برنامه، حدود 2ساعت تموم با آقای حاجرضایی بودیم و من موقع خداحافظی گفتم خب من از آقای نصیرزاده که 2ساعت با ما همراه بودن تشکر میکنم. اصلا اون شب، هنگ کرده بودم».
با این حال، شاید این مشکل اساسی فردوسیپور نباشد. بیشتر، از تندصحبتکردن عادل شاکی هستند تا اشتباهاتش. او هنوز هم با وجود اینکه بهتر از گذشته صحبت میکند اما گاهی اوقات کنترل از دستش خارج میشود؛ «از بچگی اینطور بودم. خیلی هم تمرین کردم و بازم دارم تمرین میکنم که اینطور نباشم ولی در کل، خیلی تند صحبت میکنم».
البته او هیچگاه هیچ تکنیک خاصی را برای گزارشکردن نیاموخته است؛ «هنوز خیلی چیزهاست که باید یاد بگیرم، چون هیچ دوره خاصی ندیدهایم و همه هنرمون چیزهای ذاتی و بیشتر خلاقانه است. هیچ وقت به طور اصولی بهمون یاد داده نشده که باید چیکار کنیم و هیچ کلاس خاصی زیر نظر مربیهای داخلی و خارجی برامون نذاشتن».
او حتی میتواند آرزو کند که در بازیهای ملی روی سکوی تماشاگران بود؛ «... و مثل او بالا و پایین بپرم».
انتقاد نمیشودهمیشه حسرت انتقاد کردن گزارشگران خارجی را میخورد: «این قدر که گزارشگران خارجی بهراحتی از بازیکنان انتقاد میکنن که ما نمیتونیم بکنیم. سه سال پیش تو بازی منچستر - رئال وقتی گری نویل دوکارته شد، گزارشگر بازی گفت من مطمئنم خیلی از طرفداران منچستر خوشحال شدن که گری نویل دواخطاره شد. اگر شما چنین چیزی رو در مورد بازیکن x پرسپولیس یا استقلال بگویی، پدرت رو درمییارن؛ حتی اگه بدترین بازیکن زمین باشه».
او بارها چوب همین مساله را خورده است. 2فصل پیش علی پروین حسابی از خجالت عادل فردوسیپور درآمد و مسلما او تا مدتی سوژه داغ شعارهای تماشاگران در ورزشگاه کارگران بود. امیر قلعه نویی هم کم، آهن داغ انتقاد را روی تن او نگذاشته و حالا و در آخرین مورد، خداداد عزیزی - مرد همیشه شاکی فوتبال - پس از کسب نتیجه ناخوشایند ابومسلم برابر مس کرمان، چنان از این گزارشگر تلویزیونی انتقاد کرد که گویی او در تمامی بدبختیهای ابومسلم نقش دارد.
با این حال، کمتر دیده میشود که او در برنامه تلویزیونی90 یا حتی گزارشهایش مصحلتاندیشی پیشه کند: «خودم سعی میکنم هر چیزی به ذهنم میرسه بگم و تا جایی که نترسم میگم. بعضیها بهشون برمیخوره. بعضیها چیزهای دیگری می گن و البته خودسانسوری هم هست».
* فقط فوتبال
بیطرفی باعث نمیشود که او به فوتبال بیتفاوت باشد. یکی از علاقهمندیهای اصلی او در زندگی، پرداختن به فوتبال است؛ از فوتبالبازیکردن و تماشاکردن، تا مجلههای خارجی فوتبال و اینترنت؛ «میشه گفت از 24ساعت، 12ساعت در حال دیدن فوتبال، خواندن اخبار فوتبال و کارکردن روی فیلمهای فوتبالی هستم.
اصلا فوتبال تمام زندگی منه». همسر عادل فردوسیپور شرایط را پذیرفته: «او کاملا پذیرفته که قراره با کی زندگی کنه. من کار خودم رو میکنم و برایم خیلی جدیه. هر اتفاقی بیفته من باید فوتبالم رو ببینم. همه هم میدونن وقتی فوتبال میبینم، نباید کاری به کار من داشته باشن».
* فیلم دیدن من
یکی از علاقهمندیهای سابقش سینما بوده. البته الان تنها علاقهمندیاش «90» و فوتبال است و بس. شاید هم دیگر حوصلهاش را ندارد که به سینما برود؛ «نه دیگر! اصلا حوصلهاش رو ندارم. واقعا نمیتونم بشینم پای تلویزیون و یه فیلم رو تا آخر ببینم».
* کلاسهای زبان عادل
زبان انگلیسی! علاقه عجیبی به زبان داشت. از کلاس اول دبیرستان در کلاسهای زبان نامنویسی کرد. سال آخر دبیرستان به خاطر کنکور، زبان را رها کرد اما بعدا وقتی برگشت، تا پایان کار را ادامه داد. سال سوم دانشگاه، زبان تمام شد: «کلاسهای استادیاش رو هم قبول شدم اما کارم تو تلویزیون بیشتر شده بود و تصمیم گرفتم نرم».