• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 758
تعداد نظرات : 395
زمان آخرین مطلب : 3435روز قبل
شعر و قطعات ادبی

دست مرا بگیر و ببر شهر دیگری
مانند ماهیان که پی نهر دیگری…

شیرین نکرد کام تو را این دیار اگر
در جام من نریخت مگر زهر دیگری

با عاشقان، زمانه بگو آشتی نکن!
غمگین نمی‌شویم جز از قهر دیگری

عشق، آن عصای معجزه در دست‌های توست
بگذار با تو بگذرم از بحر دیگری

تلخ و رسول‌کُش شده این روزگار، کاش
ایمان بیاورم به تو در دهر ِ دیگری…

دوشنبه 9/12/1389 - 21:49
شعر و قطعات ادبی

روی قبرم بنویسید مسافر بوده است
بنویسید كه یك مرغ مهاجر بوده است
بنویسید زمین كوچه سرگردانی است
او در این معبر پ‍ُرحادثه عابر بوده است
صفت شاعر اگر هم‌دلی و هم‌دردی است
در رثایم بنویسید كه شاعر بوده است
بنویسید اگر شعری از او مانده به جای
مردی از طایفه شعر معاصر بوده است
مدح‌گویی و ثناخوانی اگر دینداری است
بنویسید در این مرحله كافر بوده است
غزل هجرت من را همه جا بنویسید
روی قبرم بنویسید مسافر بوده است

دوشنبه 9/12/1389 - 18:48
شعر و قطعات ادبی

دوست دارم بروم سر به سرم نگذارید
گریه ام را به حساب سفرم نگذارید
دوست دارم که به پابوسی باران بروم
آسمان گفته که پا روی پرم نگذارید
اینقدر آینه ها را به رخ من نکشید
این قدر داغ جنون بر جگرم نگذارید
چشمی آبی تر از آیینه گرفتارم کرد
بس کنید این همه دل دور و برم نگذارید
آخرین حرف من این است: زمینی نشوید
فقط از حال زمین بی خبرم نگذارید

 

دوشنبه 9/12/1389 - 18:41
شعر و قطعات ادبی

سخت است اینکه جای خودم باشم سخت است اعتراف کنم بی تو

من زنده ام هنوز . غم انگیز است . من زنده ام بدون تو تا دنیا

ثابت کند که حرف فقط حرف است ثابت کند که شعر فقط شعر است

دنیای واقعی غزل من نیست باید قبول کرد که آدم ها

سخت است اگر چه باور آن اما هر قدر هم که عاشق هم باشند

هر قدر بی قرار رسیدن ها . یک روز می رسد که تک و تنها

حل می شوند در خود و می بینند با خاطرات مانده گلاویزند

هر چند گفته اند که میمیرند مجبور می شوند دقایق را ...

دوشنبه 9/12/1389 - 17:34
شعر و قطعات ادبی

نشسته برف تنت بعد سال ها به تنم

یخ تو باز شد آخر از آتشی که منم

 

تو در کنار منی عشق کار خود را کرد

رسیده لحظه ی شیرین با تو ما شدنم

 

نمی شود که بر این لحظه نام بوسه گذاشت

نزول آیه ی لب های توست بر دهنم

 

تمام شهر به دنبال نام عطر منند

گرفته بوی تو را تار و پود پیرهنم

 

من و تو مثل دم و بازدم گره خوردیم

چگونه رابطه ی با تو را به هم بزنم ؟

دوشنبه 9/12/1389 - 17:32
شعر و قطعات ادبی
وجود مرده ما را عدم نخواهد خورد          و هیچ جمله دنیا رقم نخواهد خورد

اگر چه می رود از دست جسم آدم ها          به روح سرد زمین دست هم نخواهد خورد

تصور همه وارونه است از مردن            و گرنه هیچ کس از مرگ غم نخواهد خورد

وگرنه هیچ کس از خود خبر نخواهد داشت      و هیچ وقت غم بیش و کم نخواهد خورد

بیا دوباره خیال مرا پریشان کن !               که نظم کهنه دنیا به هم نخواهد خورد

بیا که در همه ی عصر های سنگ و سکوت        کسی به اسم عزیزت قسم نخواهد خورد

ببند صفحه پیشانی بلندم را!                     که سرنوشت من آسان رقم نخواهد خورد

يکشنبه 8/12/1389 - 23:0
شعر و قطعات ادبی

دل بماند،از تو حتی ذهن مغشوشم پراست

بارعشقت سخت سنگین است ومن دوشم پراست

عشق زهری تلخ وتکراریست درجانم که من

هرچه از این جام زهرآلود می نوشم پر است

مرگ چون معشوقی ازاول مرا دربرگرفت

زندگی هر وقت آمددید آغوشم پراست

ماه با دریا سخن می گویدومن روز و شب

چون صدف ازقیل وقال موج ها گوشم پراست

قصه پایان یافت،دفتربسته شد،پروانه رفت

صورتش ازاشک اما - شمع خاموشم - پراست

يکشنبه 8/12/1389 - 22:54
شعر و قطعات ادبی

شب است و دربه در کوچه های پر دردم
فقیرو خسته بدنبال گم شده ام میگردم

اسیر ظلمتم،ای ماه پس کجا ماندی؟
که من به اعتبار تو فانوس نیاوردم.

شنبه 7/12/1389 - 22:43
شعر و قطعات ادبی

این را به پای بچگیم نگذار دیگر برایم آب شدن سخت است

روزی هزار مرتبه از دستت لبریز التهاب شدن سخت است

وقتی کنار پنجره ای هر شب دنبال رد پای خودت هستی . . .

وقتی به فکر دسته گلی باشی،از پشت در جواب شدن سخت است

یک کسر احتمالی ناچیزی ست تا یک نفر شبیه خودش با شد

من واقعا شبیه خودم هستم؟ باور کن انتخاب شدن سخت است

بگذار مثل کودکیم باشم با خنده های ثابت و تکراری

آدم بزرگها که نمی دانند با گریه بی حساب شدن سخت است

دیگر چقدر ذهن اتاقم را با عکسهای کنه بشورانم؟

در این اتاق دق زده ی متروک هر هفته انقلاب شدن سخت است

حالا هوای رشت که بارانی است از گونه های خیس تو ابری تر

می خواهی آسمان خودت باشی حالا که آفتاب شدن سخت است

وقتی در این جزیره دور از دست انسانی اتفاق نمی افتد

از چشمهای کاغذیت دیگر افتادن و خراب شدن سخت است

دیگر چرا ادامه ی خود باشم؟ دیگر چرا ادامه ی خود باشم؟

دیگر چرا ادامه ی خود باشم؟ دیگر چرا. . .؟ عذاب شدن سخت است

 

شنبه 7/12/1389 - 22:41
شعر و قطعات ادبی

خطی كشید روی تمام سوال ها

تعریف ها معادله ها احتمال ها

خطی كشید روی تساوی عقل و عشق

خطی دگر به قاعده ها و مثال ها

خطی دگر كشید به قانون خویشتن

قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها

از خود كشید دست و به خود نیز خط كشید

خطی به روی دفتر خط ها و خال ها

خط ها به هم رسید و یك جمله ساختند

با عشق ((ممكن)) است تمام ((محال))ها

شنبه 7/12/1389 - 21:1
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته