• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 355
زمان آخرین مطلب : 5375روز قبل
ادبی هنری
هنوز منتظرم... !
خدیجه پنجی
و كاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
كسی شبیه خدا، نیست هیچ كس، ای كاش
كمال مطلق انسان شهر برگردد
چه خوب می‌شد اگر مرد آسمانی ما
به جمع خاكی خوبان شهر برگردد
خدا كند بركت، این خیال دور از ذهن
شبی به سفرة بی‌نان شهر برگردد
شبیه خانة ارواح، ساكت و سردیم
خدای خوب! بگو جان شهر برگردد
و گفته‌اند كه آقای عشق، خوش قدم است
به یُمن مقدمش، ایمان شهر برگردد
هنوز منتظرم یك نفر خبر بدهد
كه باز یوسف كنعان شهر برگردد
شنبه 21/10/1387 - 10:40
ادبی هنری

انتظار كافی نیست

ابوالفضل نظری
برای آمدنت انتظار كافی نیست
دعا و اشك و دل بی‌قرار كافی نیست
چنین كه یخ زده ایمان من، اگر هر روز
هزار بار ببارد بهار كافی نیست
تمام هر چه شراب است غیر چشمانت
برای مستی چشم خمار كافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای كشتن حلاج، دار كافی نیست
خودت دعا بكن ای نازنین كه برگردی
دعای این همه شب‌زنده‌دار كافی نیست!
شنبه 21/10/1387 - 10:40
ادبی هنری
اتل متل یه بابا
شعر از زنده یاد ابوالفضل سپهر
اتل متل یه بابا
دلیر و زار و بیمار
اتل متل یه مادر
یه مادر فداكار
اتل متل بچه‌ها
كه اونارو دوست دارن
آخه غیر اون دوتا
هیچ كسی رو ندارن
مامان بابا رو می‌خواد
بابا عاشق اونه
به غیر بعضی وقتا
بابا چه مهربونه
وقتی كه از درد سر
دست می‌ذاره رو گیجگاش
اون بابای مهربون
فحش می‌ده به بچه‌هاش
همون وقتی كه هرچی
جلوش باشه می‌شكنه
همون وقتی كه هرچی
پیشش باشه می‌زنه
غیر خدا و مادر
هیچ‌كسی رو نداره
اون وقتی كه باباجون
موجی می‌شه دوباره
دویدم و دویدم
سر كوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از اون چیزی كه دیدم
بابام میون كوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار می‌زد
شوهرمو بگیرین
مامان با شیون و داد
می‌زد توی صورتش
قسم می‌داد بابارو
به فاطمه، به جدش
تو رو خدا مرتضی
زشته میون كوچه
بچه داره می‌بینه
تو رو به جون بچه
بابا رو كردن دوره
بچه‌های محله
بابا یه هو دوید و
زد تو دیوار با كله
هی تند و تند سرش رو
بابا می‌زد تو دیوار
قسم می‌داد حاجی رو
حاجی گوشی رو بردار
نعره‌های بابا جون
پیچید یه هو تو گوشم
الو الو كربلا
جواب بده به گوشم
مامان دوید و از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه می‌گفت
كشتند بچه‌هارو
بعد مامانو هلش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت كه مواظب باشین
خمپاره زد، بخوابین
الو الو كربلا
پس نخودا چی شدن؟
كمك می‌خوایم حاجی جون
بچه‌ها قیچی شدن
تو سینه و سرش زد
هی سرشو تكون داد
رو به تماشاچیا
چشماشو بست و جون داد
بعضی تماشا كردن
بعضی فقط خندیدن
اونایی كه از بابام
فقط امروزو دیدن
سوی بابا دویدم
بالا سرش رسیدم
از درد غربت اون
هی به خودم پیچیدم
درد غربت بابا
غنیمت َنبرده
شرافت و خون دل
نشونه‌های مرده
ای اونایی كه امروز
دارین بهش می‌خندین
برای خنده‌هاتون
دردشو می‌پسندین
امروزشو نبینین
بابام یه قهرمونه
یه‌روز به هم می‌رسیم
بازی داره زمونه
موج بابام كلیده
قفل در بهشته
درو كنه هر كسی
هر چیزی رو كه كشته
یه روز پشیمون می‌شین
كه دیگه خیلی دیره
گریه‌های مادرم
یقه تونو می‌گیره
بالا رفتیم ماسته
پایین اومدیم دروغه
مرگ و معاد و عقبی
كی میگه كه دروغه؟
شنبه 21/10/1387 - 10:38
دعا و زیارت
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) از نگاه امام خمینى (ره)
نویسنده: مرتضی نایینی
با سلام و درود به پیش‏گاه مقدس مولود نیمه‏ى شعبان و آخرین ذخیره‏ى امامت، حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - و یگانه دادگستر ابدى و بزرگ پرچم‏دار رهایى انسان از قیود ظلم و ستم استكبار . سلام بر او و سلام بر منتظران واقعى او . سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان كه ظهورش را با حقیقت درك مى‏كنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز مى‏شوند .

1-بقیة الله; انسان كامل

مى‏گویند: والعصر ان الانسان لفى خسر . عصر، انسان كامل است، امام زمان علیه السلام است; یعنى عصاره‏ى همه‏ى موجودات . قسم به عصاره‏ى همه‏ى موجودات; یعنى قسم به انسان كامل .
عصر، هم محتمل است كه در این زمان حضرت مهدى علیه السلام باشد یا انسان كامل باشد كه مصداق بزرگش رسول اكرم صلى الله علیه و آله وسلم و ائمه هدى علیهم السلام و در عصر ما حضرت مهدى علیه السلام است . قسم به عصاره‏ى موجودات عصر، فشرده‏ى موجودات، آن‏كه فشرده‏ى همه‏ى عوالم است . یك نسخه است، نسخه‏ى تمام عالم . همه‏ى عالم در این موجود، در این انسان كامل عصاره شده است و خدا به این عصاره قسم مى‏خورد .
حضرت مهدى علیه السلام، ابعاد مختلفه دارد كه آن‏چه كه براى بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست .
پیغمبر مى‏خواست همه‏ى مردم را على بن ابى طالب علیه السلام كند، ولى نمى‏شد و اگر بعثت، هیچ ثمره‏اى نداشت الا وجود على بن ابى‏طالب علیه السلام و وجود امام زمان علیه السلام، این هم توفیق بسیار بزرگى بود . اگر خداى تبارك و تعالى، پیغمبر را مبعوث مى‏كرد براى ساختن یك چنین انسان‏هاى كامل، سزاوار بود . لكن آن ها مى‏خواستند كه همه، آن طورى بشوند، آن توفیق حاصل نشد .
ماه شعبان، شب نیمه‏ى شعبان دارد كه تالى لیلة القدر است . ماه رمضان، مبارك است، براى این كه لیلة القدر دارد . و ماه شعبان، مبارك است‏براى این كه نیمه‏ى شعبان دارد . ماه رمضان مبارك است، براى این كه نزول وحى در او شده است‏یا به عبارت دیگر; معنویت رسول خدا، صلى الله علیه و آله وحى را نازل كرده است . و ماه شعبان معظم است‏براى این كه ماه ادامه‏ى همان معنویات ماه رمضان است . این ماه مبارك رمضان، جلوه‏ى لیلة القدر است كه تمام حقایق و معانى در او جمع است . و ماه شعبان، ماه امامان است كه ادامه‏ى همان است . در ماه مبارك رمضان، مقام رسول اكرم صلى الله علیه و آله وسلم به ولایت كلى الهى، بالاصالة تمام بركات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان، كه ماه امامان است، به بركت ولایت مطلقه، به تبع رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم همان معانى را ادامه مى‏دهد . . . . . .
همان طورى كه رسول اكرم صلى الله علیه و آله وسلم به حسب واقع، حاكم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدى علیه السلام نیز، همان طور حاكم بر جمیع موجودات است . آن، خاتم رسل است و این، خاتم ولایت . آن، خاتم ولایت كلى بالاصالة است و این، خاتم ولایت كلى به تبعیت است .
ماه مبارك رمضان كه ماهى مبارك است، ممكن است‏براى این باشد كه ماهى است كه ولى اعظم، یعنى رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم واصل شده و بعد از وصول، ملایكه را و قرآن را نازل كرده است . به قدرت او، ملایكه نازل مى‏شوند . به قدرت ولى اعظم است كه قرآن نازل مى‏شود و ملایك نازل مى‏شوند . ولى اعظم، به حقیقت قرآن مى‏رسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسیدن، متنزل مى‏كند به وسیله‏ى ملایكه - كه همه تابع او هستند - قرآن شریف را، تا به حدى كه براى مردم بگوید . قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست . قرآن، سرى است‏بین حق و ولى الله اعظم كه رسول خداست، به تبع او نازل مى‏شود تا مى‏رسد به این جایى كه به صورت حروف و كتاب در مى‏آید كه ما هم از آن استفاده‏ى ناقص مى‏كنیم . و اگر سر «لیلة القدر» و سر «نزول ملایكه‏» در شب‏هاى قدر - كه الآن هم براى ولى الله اعظم حضرت صاحب علیه السلام این معنا امتداد دارد - سر این ها را ما بدانیم، همه‏ى مشكلات ما آسان مى‏شود .
…ذوات مطهره‏ى معصومین از رسول خدا صلى الله علیه و آله تا حجت عصر (عجل‏الله فرجه) كه مفاتیح وجود و مخازن كبریا و معادن حكمت و وحى و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصیل‏اند .
من خیلى ناراحت مى‏شوم از این كه مثلا امام عصر علیه السلام را مى‏گویند: سلطان السلاطین، خلیفة الله است .
مقام مقدس ولى الله اعظم و بقیة الله فى ارضه ارواحنا لمقدمه الفداء كه واسطه‏ى فیض و عنایات حق تعالى است .
از پیغمبر گرفته تا امام عصر علیهم السلام همه از گناه مى‏ترسیدند . گناه آن‏ها غیر اینى است كه من و شما داریم . آن ها یك عظمتى را ادراك مى‏كردند كه توجه به كثرت، از گناهان كبیره است پیش آن‏ها .

2-عرضه‏ى اعمال بر امام زمان (عج)

تمام ذرات كارهاى ما تحت نظر خداى تبارك و تعالى است و نامه‏ى اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه مى‏شود . امام زمان علیه السلام مراقب ما هستند .
توجه داشته باشید كه در كارهاى‏تان جورى نباشد كه وقتى بر امام زمان علیه السلام عرضه شد، خداى نخواسته، آزرده بشوند و پیش ملایكة الله یك قدرى سرافكنده بشوند كه، این‏ها شیعه‏هاى من هستند . این‏ها دوستان من هستند و برخلاف مقاصد خدا عمل كردند . رییس یك قوم اگر قومش خلاف بكند، آن رییس منفعل مى‏شود .
طورى باشد كه نامه‏ها وقتى عرضه مى‏شود، ایشان را متاثر نكند .
خلاف ما براى امام زمان علیه السلام سرشكستگى دارد . دفاتر را وقتى بردند خدمت ایشان و ایشان دید شیعه‏هاى او (خوب، ما شیعه‏ى او هستیم)، شیعه‏ى او دارد این كار را مى‏كند، امام زمان علیه السلام سرشكسته مى‏شود . بیدار بشوید كه مساله خطرناك است و خطر هم خطر شخص نیست، خطر ملت نیست، خطر اسلام است .
قبل از این‏كه این نامه‏ى اعمال ما به پیشگاه خدا و قبل از آن به پیشگاه امام زمان علیه السلام برسد، خودمان باید نظر كنیم به این نامه‏ى اعمال‏مان .
وقتى نامه‏هاى ما را بردند پیش امام زمان علیه السلام (در روایات است كه هر هفته مى‏برند، هفته‏اى دو دفعه .) وقتى كه مى‏برند، اعمال ما جورى باشد كه نمایش از این بدهد كه ما تابعیم . ما آن طور نیست كه خودسر بخواهیم یك كارى را انجام بدهیم .
اگر یك وقت، نامه‏ى عمل یك روحانى را بردند و به امام زمان علیه السلام دادند و آن ملایكة اللهى كه بردند و نامه را دادند، بگویند: این هم روحانى شما، این ها پاسداران اسلام شماهستند؟ و امام زمان علیه السلام خجالت‏بكشد، نعوذ بالله . او علاقه دارد به شما . شما ببینید اگر این آقا، خودشان خیلى منزه است، از پسرشان یك چیزى صادر بشود، خودشان سرافكنده مى‏شوند . اگر از خادم‏شان یك چیزى صادر بشود، خودشان سرافكنده مى‏شوند . ما همه خادم هستیم . از ما توقع هست . از شما توقع هست .
من خوف دارم كه كارى بكنیم كه امام زمان علیه السلام پیش خدا شرمنده بشود . این‏ها شیعه‏ى تو هستند این كار را مى‏كنند! نكند یك وقت‏خداى نخواسته، یك كارى از ماها صادر بشود كه وقتى نوشته برود، نوشته‏هاى ملایكة‏اللهى كه مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانى، رقیب دارد و مراقبت مى‏شود . ذره‏هایى كه بر قلب‏هاى شما مى‏گذرد، رقیب دارد . چشم ما رقیب دارد . گوش ما رقیب دارد . زبان ما رقیب دارد . قلب ما رقیب دارد . كسانى كه مراقبت مى‏كنند این ها را، نكند كه خداى نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان علیه السلام یك وقت، چیزى صادر بشود كه موجب افسردگى امام زمان علیه السلام باشد . مراقبت كنید از خودتان، پاسدارى كنید از خودتان .

3-كسب رضایت‏حضرت بقیة الله (عج)

رهبر همه‏ى شما و همه‏ى ما، وجود مبارك بقیة الله علیه السلام است و باید ماها و شماها طورى رفتار كنیم كه رضایت آن بزرگوار را كه رضایت‏خداست، به دست‏بیاوریم .
من امیدوارم كه همه‏ى خواهرها و برادرها و همه‏ى قشرهاى این ملت و همه‏ى ما، از خدمت‏گزاران به اسلام و ولى عصر علیه السلام باشیم . ما در یك مملكتى هستیم كه مملكت ولى عصر علیه السلام است و وظیفه‏ى آن‏هایى كه در مملكت ولى عصر علیه السلام زندگى مى‏كنند، یك وظیفه‏ى سنگین است . نمى‏توانیم ما لفظا بگوییم ما در زیر پرچم ولى عصر علیه السلام هستیم و عملا توى آن مسیر نباشیم، چنان چه نمى‏توانیم بگوییم كه ما، جمهورى اسلامى داریم و عملا آن طور نباشیم، اسلامى نباشیم .

4-انتظار یعنى مقابله با ظلم

در بعضى روایات كه من حالا نمى‏دانم صحت و سقمش را، هست كه یكى از چیزهاى مستحب این است كه مؤمنین در حال انتظار، اسلحه هم داشته باشند . اسلحه‏ى مهیا، نه این كه اسلحه را بگذارند كنار و بنشینند منتظر . اسلحه داشته باشند براى این كه با ظلم مقابله كنند، با جور مقابله كنند . تكلیف است . نهى از منكر است . به همه‏ى ما تكلیف است كه باید مقابله كنیم با این دستگاه‏هاى ظالم، خصوصا دستگاه‏هایى كه با اساس مخالفند .
ما منتظران مقدم مباركش، مكلف هستیم تا با تمام توان كوشش كنیم تا قانون عدل الهى را در این كشور ولى عصر علیه السلام حاكم كنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‏بازى بپرهیزیم و رضاى خداوند متعال را در نظر بگیریم.
امیدوارم كه ما همه جزء هیات قائمیه باشیم و همه به آن وظایفى كه اسلام، قرآن، تحت لواى حضرت صاحب علیه السلام براى ما تعیین فرموده‏اند، عمل كنیم و صورت‏ها را محتواى واقعى به آن بدهیم و الفاظ را معانى حقیقى .
شاید این وصفى كه براى حضرت صاحب علیه السلام ذكر شده است، دنبال همین آیه شریفه كه مى‏فرماید:
قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى، دنبال همین معنا باشد كه همه باید قیام بكنیم . قیام واحد كه بالاترین قیام، همان قیام آن شخص واحد است . و همه‏ى قیام‏ها باید دنبال آن قیام باشد و قیام لله باشد . خداى تبارك و تعالى مى‏فرماید كه: قل انما اعظكم بواحدة . به امت‏بگو كه فقط من یك موعظه دارم به شما و آن موعظه این است كه، قیام كنید و قیام لله باشد . قیام لله كنید . البته آن حضرت قیام لله مى‏فرمایند و آن للهى كه و آن خلوصى كه براى ایشان هست، براى دیگران نیست . لكن شیعه‏هاى بزرگوار آن حضرت هم باید پیروى از او بكنند در این‏كه قیام كنند لله، براى خدا .
امید آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان به پاخیزند و داد خود را از مستكبران بگیرند و مقدمات فرج آل محمد صلى الله علیه و آله را فراهم نمایند .
ان شاءالله، اسلام را به آن طور كه هست، در این مملكت پیاده كنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالك خودشان پیاده كنند و دنیا، دنیاى اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنیا بر طرف بشود و مقدمه باشد براى ظهور ولى عصر ارواحنا له الفداء . این چیزى كه ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است . همه انتظار داریم وجود مبارك ایشان را، لكن با انتظار تنها نمى‏شود . بلكه با وضعى كه بسیارى دارند، انتظار نیست .
فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزدیك بكنیم . كار را هم‏چو بكنیم كه مهیا بشود عالم، براى آمدن حضرت علیه السلام .

5- برداشت‏هاى انحرافى از انتظار

بعضى‏ها انتظار فرج را به این مى‏دانند كه در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا كنند و فرج امام زمان علیه السلام را از خدا بخواهند . این‏ها مردم صالحى هستند كه یك همچو اعتقادى دارند، بلكه بعضى از آن‏ها را كه من سابقا مى‏شناختم، بسیار مرد صالحى بود . یك اسبى هم خریده بود . یك شمشیرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب علیه السلام بود . این‏ها به تكالیف شرعى خودشان هم عمل مى‏كردند و نهى از منكر هم مى‏كردند و امر به معروف هم مى‏كردند، لكن همین . دیگر غیر از این كارى ازشان نمى‏آمد و به فكر این هم، كه یك كارى بكنند، نبودند .
یك دسته‏ى دیگرى بودند كه انتظار فرج را مى‏گفتند: این است كه، ما كار نداشته باشیم به این كه در جهان چه مى‏گذرد، بر ملت‏ها چه مى‏گذرد، بر ملت ما چه مى‏گذرد . به این چیزها، ما كار نداشته باشیم . ما تكلیف‏هاى خودمان را عمل مى‏كنیم . براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست مى‏كنند . دیگر ما تكلیفى نداریم . تكلیف ما همین است كه دعا كنیم ایشان بیایند و كارى به كار آن چه در دنیا مى‏گذرد یا در مملكت‏خودمان نداشته باشیم . این‏ها هم یك دسته‏اى، مردمى بودند كه صالح بودند .
یك دسته‏اى مى‏گفتند: كه خوب! باید عالم پر معصیت‏بشود تا حضرت بیاید . ما باید نهى از منكر نكنیم، امر به معروف هم نكنیم تا مردم هر كارى مى‏خواهند بكنند، گناه‏ها زیاد بشود كه فرج نزدیك بشود .
یك دسته‏اى از این بالاتر بودند . مى‏گفتند: باید دامن زد به گناه‏ها . دعوت كرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت علیه السلام تشریف بیاورند . این هم یك دسته‏اى بودند كه البته در بین این دسته، منحرف‏هایى هم بودند . اشخاص ساده‏لوح هم بودند . منحرف‏هایى هم بودند كه براى مقاصدى، به این امر دامن مى‏زدند .
یك دسته‏ى دیگرى بودند كه مى‏گفتند: هر حكومتى اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حكومت‏باطل است و برخلاف اسلام است . آن‏ها مغرور بودند . آن‏هایى كه بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتى كه وارد شده است‏بر این امر كه هر علمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است . آن ها خیال كرده بودند كه نه، هر حكومتى باشد . در صورتى كه آن روایات كه هر كس علم بلند كند علم مهدى، به عنوان مهدویت‏بلند كند . حالا ما فرض مى‏كنیم كه یك هم‏چو روایاتى باشد، آیا معنایش این نیست كه ما تكلیف‏مان دیگر ساقط است . یعنى خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن؟ این معنا كه ما دیگر معصیت‏بكنیم تا حضرت صاحب بیاید . حضرت صاحب كه تشریف مى‏آورند، براى چى مى‏آیند؟
براى این‏كه گسترش بدهند عدالت را . براى این‏كه حكومت را تقویت كنند . براى این‏كه فساد را از بین ببرند . ما برخلاف آیات شریفه‏ى قرآن، دست از نهى از منكر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى این كه حضرت بیایند . حضرت بیایند چه مى‏كنند؟
حضرت مى‏آیند مى‏خواهند همین كارها را بكنند . الآن دیگر ما هیچ تكلیفى نداریم؟ دیگر بشر تكلیفى ندارد، بلكه تكلیفش این است كه دعوت كند مردم را به فساد! به حسب راى این جمعیت كه بعضى‏شان بازیگرند و بعضى‏شان نادان، این است كه ما باید بنشینیم دعا كنیم به صدام! هر كسى نفرین به صدام كند، خلاف امر كرده است، براى این‏كه حضرت دیر مى‏آیند! و هركسى دعا كند به صدام، براى این‏كه، این فساد زیاد مى‏كند . ما باید دعاگوى آمریكا باشیم و دعاگوى شوروى باشیم و دعاگوى اذناب شان، از قبیل صدام باشیم و امثال این‏ها، تا این كه این‏ها عالم را پر كنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند، چه كنند؟
حضرت بیایند كه ظلم و جور را بردارند . همان كارى كه ما مى‏كنیم و ما دعا مى‏كنیم كه ظلم و جور باشد، حضرت مى‏خواهند همین را برش دارند . ما اگر دست‏مان مى‏رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم . تكلیف شرعى ماست . منتها ما نمى‏توانیم . اینى كه هست، این است كه حضرت عالم را پر مى‏كنند از عدالت . نه شما دست‏بردارید از این تكلیف‏تان، نه این كه شما دیگر تكلیف ندارید .
«اگر خود حضرت صاحب علیه السلام مقتضى بدانند، خوب، خودشان تشریف بیاورند» ! یكى از علما این جورى مى‏گفت (خدا رحمتش كند) كه: «من كه دلم بیشتر از حضرت صاحب علیه السلام براى اسلام نسوخته است . خوب ایشان هم كه مى‏بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بكنم؟
این منطق اشخاصى است كه مى‏خواهند از زیر بار در بروند . اسلام، این‏ها را نمى‏پذیرد . اسلام، این‏ها را به هیچ چیز نمى‏شمرد . این‏ها مى‏خواهند از زیر بار در بروند . یك چیزى درست مى‏كنند . دو تا روایت از این طرف، از آن طرف مى‏گردند، پیدا مى‏كنند كه خیر، «با سلاطین مثلا بسازید، دعا كنید به سلاطین‏» . این، خلاف قرآن است . این‏ها نخوانده‏اند قرآن را . اگر صد تا هم چو روایت‏هایى بیاید، ضرب به جدار مى‏شود . خلاف قرآن است، خلاف سیره‏ى انبیاست‏یا این‏كه روایتى نیست . شما وقتى ملاحظه مى‏كنید آن همه روایاتى كه اگر كسى میل به این بكند . كه روایاتى است كه: اگر مایل باشى كه زنده باشد این سلطان، تو هم با او هستى . مسلمان مگر مى‏شود مایل باشد به این‏كه یكى زنده باشد و ظلم بكند، آدم بكشد؟ رابطه داشته باشد با یك كسى كه آدم مى‏كشد؟ عالم مى‏كشد؟ علما را مى‏كشد؟
این‏هایى كه مى‏گویند كه هر علمى بلند بشود/و هر حكومتى/خیال كردند كه هر حكومتى باشد، این برخلاف انتظار فرج است . این‏ها نمى‏فهمند چى دارند مى‏گویند . این‏ها تزریق كردند بهشان كه این حرف‏ها را بزنند . نمى‏دانند دارند چى چى مى‏گویند . حكومت نبودن; یعنى این كه همه‏ى مردم به جان هم بریزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند . برخلاف نص آیات الهى رفتار بكنند . ما اگر فرض مى‏كردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار مى‏زدیم، براى این كه خلاف آیات قرآن است .
ارزش دارد كه انسان در مقابل ظلم بایستد . در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره كند و توى دهنش بزند و نگذارد كه این‏قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد . ما تكلیف داریم آقا! این‏طور نیست كه حالا كه ما منتظر ظهور امام زمان علیه السلام هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه‏هامان، تسبیح را دست‏بگیریم و بگوییم عجل على فرجه . عجل با كار شما باید تعجیل بشود . شما باید زمینه را فراهم كنید براى آمدن او و فراهم كردن این است كه، مسلمین را با هم مجتمع كنید . همه با هم بشوید، ان‏شاءالله ظهور مى‏كند ایشان .

6- لزوم حكومت اسلامى در دوران غیبت كبرى

اكنون كه دوران غیبت امام علیه السلام پیش آمده و بناست احكام حكومتى اسلام باقى بماند و استمرار پیدا كند و هرج و مرج روا نیست، تشكیل حكومت لازم مى‏آید . عقل هم به ما حكم مى‏كند كه تشكیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند، بتوانیم جلوگیرى كنیم . اگر به نوامیس مسلمین تهاجم كردند، دفاع كنیم .
از غیبت صغرى تا كنون كه هزار و چند صد سال مى‏گذرد و ممكن است صد هزار سال دیگر بگذرد، و مصلحت اقتضا نكند كه حضرت تشریف بیاورند، در طول این مدت مدید، احكام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر كه هر كارى خواست‏بكند؟ هرج و مرج است؟ !
قوانینى كه پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجراى آن، بیست و سه سال زحمت طاقت فرسا كشید، فقط براى مدت محدودى بود؟ آیا خدا، اجراى احكامش را محدود كرد به دویست‏سال؟ و پس از غیبت صغرى، اسلام دیگر همه چیزش را رها كرده است؟
اعتقاد به چنین مطالبى یا اظهار آنها بدتراز اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است . هیچ كس نمى‏تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضى وطن اسلامى دفاع كنیم یا امروز مالیات و جزیه و خراج و خمس و زكات نباید گرفته شود، قانون كیفرى اسلام و دیات و قصاص باید تعطیل شود .
اكنون كه شخص معینى از طرف خداى تبارك و تعالى براى احراز امر حكومت در دوره‏ى غیبت تعیین نشده است، تكلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها كنید؟ دیگر اسلام نمى‏خواهیم؟ اسلام فقط براى دویست‏سال بود؟ یا این كه اسلام، تكلیف را معین كرده است، ولى تكلیف حكومتى نداریم؟
معناى نداشتن حكومت این است كه تمام حدود و ثغور مسلمین از دست‏برود و ما با بى‏حالى، دست روى دست‏بگذاریم كه هر كارى مى‏خواهند بكنند؟ و ما اگر كارهاى آن‏ها را امضاء نكنیم، رد نمى‏كنیم . آیا باید اینطور باشد؟ یا این كه حكومت لازم است و اگر خدا، شخص معینى را براى حكومت در دوره‏ى غیبت تعیین نكرده است، لكن آن اصیت‏حكومتى را كه از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب علیه السلام موجود بود، براى بعد از غیبت هم قرار داده است .
نگویید بگذار تا امام زمان علیه السلام بیاید . شما نماز را هیچ وقت مى‏گذارید تا وقتى كه امام زمان علیه السلام آمد، بخوانید؟ حفظ اسلام واجب‏تر از نماز است . منطق حاكم خمین را نداشته باشید كه مى‏گفت: «باید معاصى را رواج داد تا امام زمان علیه السلام بیاید . اگر معصیت رواج پیدا نكند، حضرت ظهور نمى‏كند!» این‏جا ننشینید فقط مباحثه كنید، بلكه در سایر احكام اسلام مطالعه كنید . حقایق را نشر دهید، جزوه بنویسید و منتشر كنید . البته، مؤثر خواهد بود . من تجربه كرده‏ام كه تاثیر دارد .
از همه شكننده‏تر، شعار گمراه‏كننده‏ى «حكومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است‏» و هزاران «ان قلت‏» دیگر، مشكلات بزرگ و جان‏فرسایى بود كه نمى‏شد با نصیحت و مبارزه‏ى منفى و تبلیغات، جلوى آن‏ها را گرفت . تنها راه حل، مبارزه و ایثار و خون بود كه خداوند، وسیله‏اش را آماده نمود . علما و روحانیت متعهد، سینه را براى مقابله با هر تیر زهرآگینى كه به طرف اسلام شلیك مى‏شد، آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند .
این نویسنده‏ى جاهل باز در كتابچه‏ى پوسیده، حرف‏هایى نسنجیده به دین و دین‏داران نسبت مى‏دهد و از آن، نتیجه‏هاى شگفت‏آور مى‏گیرد . مى‏گوید: (دین امروز ما مى‏گوید: هر دولتى كه پیش از قیام قائم برپا شود، باطل است - كل رایة ترفع قبل قیام القائم، فصاحبها طاغوت یعبد من دون الله . - مى‏گوید: كار سلطان و همراهى با آن عدیل كفر است - سالته عن عمل السلطان؟ فقال: الدخول فى اعمالهم و العون لهم و السعى فى حوائجهم عدیل الكفر . - مى‏گوید: قتال به همراهى غیر امام مانند خوردن گوشت‏خوك و خون است .) بلكه در حدیث صحیح، آماده بودن براى جنگ با دشمن را هم نهى كرده . این نویسنده، مطالب را درهم و برهم كرده و روى هم ریخته، بى‏خردانه به اعتراض برخاسته . این احادیث هیچ مربوط به تشكیل حكومت‏خدایى عادلانه كه هر خردمند لازم مى‏داند، نیست . بلكه در روایت اول، دو احتمال است . یكى آن‏كه راجع به خبرهاى ظهور ولى عصر علیه السلام باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید علم‏هایى كه به عنوان امامت قبل از قیام قائم برپا مى‏شود، باطل است . چنانچه در ضمن همین روایت، علامت‏هاى ظهور هم ذكر شده است . و احتمال دیگر آن كه از قبیل پیش گویى باشد از این حكومت‏هایى كه در جهان تشكیل مى‏شود تا زمان ظهور كه هیچ‏كدام به وظیفه‏ى خود عمل نمى‏كنند و همین‏طور هم تاكنون بوده . شما چه حكومتى در جهان بعد از حكومت على بن ابى‏طالب علیه السلام سراغ دارید كه حكومت عادلانه باشد و سلطانش، طاغى و برخلاف حق نباشد؟
اكنون اگر كسى تكذیب كند از وضع یك حكومتى كه این حكومت‏ها جائرانه است و كسى هم تا زمان دولت‏حق نمى‏تواند آن‏ها را اصلاح كند، چه ربط دارد به این كه حكومت عادلانه نباید تشكیل داد؟ بلكه اگر كسى جزیى اطلاع از اخبار ما داشته باشد، مى‏بیند كه همیشه امامان شیعه با آن كه حكومت‏هاى زمان خود را حكومت ظالمانه مى‏دانستند و با آن‏ها آن طورها كه مى‏دانید سلوك مى‏كردند، در راهنمایى براى حفظ كشور اسلامى و در كمك‏هاى فكرى و عملى، كوتاهى نمى‏كردند و در جنگ‏هاى اسلامى در زمان خلیفه‏ى جور باز شیعیان على علیه السلام پیش‏قدم بودند . جنگ‏هاى مهم و فتح‏هاى شایانى كه نصیب لشكر اسلام شده، مطلعین مى‏گویند و تاریخ نشان مى‏دهد كه، یا به ست‏شیعیان على علیه السلام یا به كمك‏هاى شایان تقدیر آن‏ها بوده، شما همه مى‏دانید كه سلطنت‏بنى امیه در اسلام، بدترین و ظلمانه‏ترین سلطنت‏ها بوده و دشمنى و رفتارشان را با آل پیغمبر صلى الله علیه و آله وسلم و فرزندان على بن ابى‏طالب علیهم السلام همه مى‏دانید . و در میان همه‏ى بنى هاشم، بدسلوكى و ظلم‏شان نسبت‏به على بن الحسین زین العابدین علیه السلام بیشتر و بالاتر بود . به همین سلطنت وحشیانه‏ى جائرانه ببینید على بن الحسین علیه السلام چه قدر اظهار علاقه مى‏كند . . . .
اما روایت دوم كه مى‏گفت: داخل شدن در عمل سلطان و معاونت كردن از او و رفع حاجت او را كردن، هم‏دوش كفر است . این ماجراجوى بى‏خرد چنان‏چه تاكنون دیدید و عادت دارد، در نقل روایات خیانت مى‏كند وگرنه مطلب، روشن‏تر از آن است كه در آن، خود را نیازمند به جواب بدانیم . این روایت و امثال آن كه روایات بسیارى است، جلوگیرى از داخل شدن در تشكیلات دولت است‏براى اعانت‏به ظالم و كمك كارى كردن بر ستم‏كارى‏ها . این در تمام قوانین عالم ممنوع است . . . . ما مى‏گوییم در همان تشكیلات خانمان‏سوز دیكتاتورى هم اگر كسى وارد شود براى جلوگیرى از فسادها و براى اصلاح حال كشور و توده، خوب است . بلكه گاهى هم واجب مى‏شود . خوب است آقایان رجوع كنند به كتب فقها در باب ولایت از قبل ظالم، ببینند آن‏ها چه مى‏گویند.....
این بى‏خردان ماجراجو فقط براى آن كه دولت و ملت را با دین‏دارى و دین‏داران و خصوصا با ملاها بدبین كنند، در میان كتاب‏ها مى‏گردند، یك حدیث پیدا مى‏كنند . بى‏آن كه بگویند این حدیث در چه موضوعى وارد شده است، به چشم آن‏ها مى‏كشند . غافل از آن كه خوانندگان این اوراق، بسیارى‏شان دست كم با تاریخ اسلام سر و كار دارند . آن‏ها مى‏دانند از اصحاب خاص ائمه و دوستان خصوصى این خاندان، در شغل دولتى داخل بودند و ائمه‏ى دین آن‏ها را تایید و تمجید مى‏كردند; مثل: على بن یقطین و محمد بن اسماعیل بن بزیع و عبدالله نجاشى; والى اهواز و دیگران و همین‏طور از بزرگان علماى ما در دربار سلاطین وارد بودند، چنان‏چه پیش از این، اسم آن‏ها را بردیم .
و اما روایت‏سوم كه مى‏گوید: قتال به همراهى غیر امام، مانند خوردن گوشت‏خوك و خون است . این جاهل بى‏خرد، نسنجیده و كتاب‏هاى فقها را ندیده، این بیهوده را مى‏گوید . در اسلام، دوگونه جنگ است كه یكى را جهاد مى‏گویند و آن كشورگیرى است‏با شرطهایى كه براى آن شده است و دیگرى، جنگ براى استقلال كشور و دفع اجانب از آن است . جهاد كه عبارت از كشورگیرى و فتح ممالك است، پس از آن است كه، دولت اسلامى با وجود امام یا به امر امام تشكیل مى‏شود و در این صورت، اسلام بر تمام مردان كه به حد بلوغ رسیده باشند و افتاده و عاجز نباشند و مملوك كه از افراد اجانب است، نباشند، واجب كرده است كه براى كشورگیرى حاضر شوند و قانون اسلام را در سرتاسر ممالك جهان منتشر كنند و باید همه‏ى جهانیان بدانند كه كشورگیرى اسلام با كشورگیرى فرمان‏فرمایان جهان، فرق‏ها دارد . . . .
و چون معلوم شد كه جهاد اسلامى، كشورگیرى مانند سایر كشورگیرى‏ها نیست . البته باید تشكیل حكومت اسلامى در تحت نظر امام عادل یا به امر او بشود تا به این امر اقدام شود وگرنه، چون كشورگیرى دیگر جهانیان شود كه آن از حكم خرد، بیرون و از بیدادگرى‏ها و ستم‏كارى‏ها به شمار مى‏رود و اسلام و تمدن و عدالت اسلامى از آن دور و برى است .
و اما قسم دوم از جنگ اسلامى كه به نام دفاع اسم برده شده و آن، جنگیدن براى حفظ استقلال كشور و دفاع از اجانب است، به هیچ وجه مشروط به وجود امام یا نایب امام نیست و كسى از مجتهدین نگفته كه دفاع را باید با امام یا جانشین آن كرد، بلكه بر تمام افراد توده واجب است‏به حكم اسلام، از كشور اسلامى محافظت كنند و استقلال آن را پابرجا نمایند .

7-انقلاب اسلامى، مقدمه‏ى نهضت جهانى حضرت ولى عصر(عجل الله تعالی فرجه)

انقلاب مردم ایران، نقطه‏ى شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‏دارى حضرت حجت - ارواحنا فداه - است كه خداوند بر همه‏ى مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد .
ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش مى‏بینیم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امید بخش آتیه‏ى روشن است و وعده‏ى خداوند تعالى را نزدیك و نزدیك‏تر مى‏نماید . گویى جهان مهیا مى‏شود براى طلوع آفتاب ولایت از افق مكه معظمه، و كعبه‏ى آمال محرومان و حكومت مستضعفان .
این كشورى كه كشور ائمه‏ى هدى و كشور صاحب الزمان علیه السلام است، باید كشورى باشد كه تا ظهور موعود ایشان به استقلال خودش ادامه بدهد ، قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد كه عالم را ان‏شاءالله به عدل و داد بكشد و از این جورهایى كه بر مستضعفان مى‏گذرد، جلوگیرى كند .
من امیدوارم كه ما به مطلوب حقیقى برسیم، و متصل بشود این نهضت‏به نهضت‏بزرگ اسلامى و آن نهضت ولى عصر علیه السلام است .
ما با خواست‏خدا، دست تجاوز و ستم همه‏ى ستم‏گران را در كشورهاى اسلامى مى‏شكنیم و با صدور انقلاب‏مان كه در حقیقت، صدور انقلاب راستین و بیان احكام محمدى صلى الله علیه و آله است، به سیطره و سلطه و ظلم جهان‏خواران خاتمه مى‏دهیم و به یارى خدا، راه را براى ظهور منجى، مصلح كل و امامت مطلق حق، امام زمان - ارواحنا فداه - هموار مى‏كنیم .
اگر این جمهورى اسلامى از بین برود، اسلام آن‏چنان منزوى خواهد شد كه تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند كند . تا دیروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براى ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - را مفید و راه‏گشا مى‏دانستند . امروز از این كه در گوشه‏اى خلاف شرعى كه هرگز خواست مسؤولین نیست، رخ مى‏دهد، فریاد وا اسلاما سر مى‏دهند! دیروز حجتیه‏اى‏ها، مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه‏ى مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‏ى شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابى‏تر از انقلابیون شده‏اند .

8- مهیا شدن براى ظهور

ما باید در این‏طور روزها و در این‏طور ایام الله توجه كنیم كه خودمان را مهیا كنیم از براى آمدن آن حضرت . من نمى‏توانم اسم رهبر روى ایشان بگذارم، بزرگ‏تر از این است . نمى‏توانم بگویم كه شخص اول است، براى این كه دومى در كار نیست . ایشان را نمى‏توانیم ما با هیچ تعبیرى تعبیر كنیم الا همین كه مهدى موعود است . آنى است كه خدا ذخیره كرده است‏براى بشر و ما باید خودمان را مهیا كنیم از براى این كه اگر چنان‏چه موفق شدیم ان‏شاءالله به زیارت ایشان، طورى باشد كه روسفید باشیم پیش ایشان . تمام دستگاه‏هایى كه الآن به كار گرفته شده‏اند در كشور ما، امیدوارم كه در سایر كشورها هم توسعه پیدا بكند . باید توجه به این معنا داشته باشند كه خودشان را مهیا كنند براى ملاقات حضرت مهدى علیه السلام .

9- اصلاحات مصلح موعود

مكتب ولى امر را به آن توجه كنید كه، براى تعلیم و تربیت این انسان است كه از حد حیوانیت‏برساندش به حد انسانیت و رشد انسانى پیدا كند و تربیت‏هاى انسانى پیدا كند و تعلیمات، تعلیمات صحیح باشد .
ولى عصر - ارواحنا له الفداء - كه او تا ازل احیاء مى‏كند دین خداى تبارك و تعالى را .
دنیا علیل است . سران همه كشورها، الا انگشت‏شمار، نمى‏توانم بگویم این یكى دوتا، سه تا، سران همه‏ى این‏ها، مردم را مسموم كرده‏اند و افكار ملت‏هاى خودشان را مسموم كرده‏اند و علیل كرده‏اند ملت‏هاى خودشان را . آن‏قدر تحقیر كرده‏اند از این ملت‏ها، آن‏قدر این‏ها را در فشار اقتصادى قرار داده‏اند و آن‏قدر این بیچاره‏ها زحمت كشیدند و زحمت‏هاى‏شان را دیگران به غارت بردند، كه علیل شدند . افكارشان از بین رفته است . یكى مى‏خواهد كه بیاید احیاء كند این افكار را . و من امیدوارم كه ان‏شاءالله حضرت بقیة الله علیه السلام زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعى بشر، با آن دم مسیحایى خود، اصلاح كنند این‏ها را .
مهدى منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از كعبه ندا سر مى‏دهد و بشریت را به توحید مى‏خواند .
حكومت جور بسته بشود و از بین برود . معروف در كار باشد . منكرات از بین بروند . حضرت صاحب علیه السلام - ارواحنا فداه - هم كه تشریف مى‏آورند، براى همین معناست .
آن كارى كه لشكر امام زمان علیه السلام باید بكند، با آن كارى كه لشكر طاغوت مى‏كرد، فرق دارد . همان‏طورى كه خود امام زمان علیه السلام با طاغوت فرق داشت . آن، حكومت جور بود و این، حكومت عدل . آن، حكومت طاغوت بود و این، حكومت‏خدا .

10-جامعه‏ى پس از ظهور

الف - زیبایى‏ها
به ما این وعده را داده‏اند كه، در یك وقتى كه امام زمان علیه السلام ظهور كند، این اختلافات از بین مى‏رود و همه برادروار با هم هستند . دیگر زورمند و زوركشى در كار نمى‏ماند .
و لهذا مى‏بینید فساد در آن وقت‏بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود . بله، در زمان حضرت صاحب علیه السلام حكومت، واحد مى‏شود . قدرت حكومت . . . . عدالت، یك عدالت اجتماعى در همه‏ى عالم مى‏آید، اما نه این كه انسان‏ها بشوند یك انسان دیگر . انسان‏ها همان‏ها هستند كه یك دسته‏شان خوبند، یك دسته‏شان بد . منتها آن‏هایى كه بد هستند، دیگر نمى‏توانند كارهاى خلاف بكنند .
آن‏چه غایت تعلیمات اسلامى است، هم‏زیستى مسالمت‏آمیز در سطح جهان است، كه امید است‏با تعجیل در ظهور مهدى آخرالزمان - ارواحنا فداه - حاصل شود . و رسیدن انسان‏ها به كمال وسعادت اخروى است كه خداوند نصیب همگان فرماید .
ب - زشتى‏ها
در حكومت عدل بقیة الله علیه السلام هم عدالت جارى مى‏شود، لكن حب‏هاى نفسانى در بسیارى از قشرها باقى است و همان حب‏هاى نفسانى است كه بعضى روایات هست كه حضرت مهدى علیه السلام را تكفیر مى‏كنند .
ما نباید توقع داشته باشیم كه، صبح كنیم در حالى كه همه چیز سر جاى خودش باشد . در زمان حضرت صاحب علیه السلام هم كه ایشان با تمام قدرت مى‏خواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمى‏شود كه هیچ كس حتى خلاف پنهانى هم نكند . و بالاخره همان‏ها هم كه مخالف هستند، حضرت صاحب علیه السلام را شهید مى‏كنند و در روایات قریب به این معنا دارد كه بعضى فقهاى عصر با ایشان مخالفت مى‏كنند .
شما بدانید كه اگر امام زمان علیه السلام حالا بیاید، باز این قلم‏ها مخالفند با او .

11- مفهوم واقعى عدالت

حالا البته این پر كردن دنیا را از عدالت، این را ما نمى‏توانیم بكنیم . اگر مى‏توانستیم مى‏كردیم . اما چون نمى‏توانیم بكنیم، ایشان باید بیایند . الآن عالم پر از ظلم است . شما یك نقطه هستید در عالم . عالم پر از ظلم است، ما اگر بتوانیم جلوى ظلم را بگیریم، باید بگیریم . تكلیف مان است . ضرورت اسلام و قرآن، تكلیف ما كرده است كه باید برویم همه‏ى كار را بكنیم . اما نمى‏توانیم بكنیم . چون نمى‏توانیم بكنیم، باید او بیاید تا بكند، اما ما باید فراهم كنیم كار را . فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزدیك بكنیم، كار را هم‏چو بكنیم كه مهیا بشود عالم براى آمدن حضرت علیه السلام .
منبع: سایت امام مهدی علیه السلام
شنبه 21/10/1387 - 10:38
دعا و زیارت
انتظار پویا
نویسنده: آیةالله محمدمهدى آصفى
ترجمه: تقى متقى

اشاره:

انتظار مفهومى اسلامى، و ارزشى است كه سرچشمه‏ى حركت و تلاش مى‏باشد.
نوشتار حاضر، ضمن توجیه روانى انتظار و بیان دیدگاه مكاتب فكرى غیر دنیوى، نگاهى به روایات فریقین در باب انتظار نموده و با بررسى انواع انتظار به طرح دیدگاه‏ها پیرامون علت تأخیر فرخ مى‏پردازد.

توجیه روانى مسأله انتظار

انتظار ، پیوند وقرابت برجسته‏اى با حركت دارد. حركت از برآیندهاى انتظار وانتظار از جهت‏دهنده‏هاى حركت است.
برخى دوست دارند حالت انتظار را یك مسأله روانى ناشى از حرمان در اقشار محروم جامعه وتاریخ تفسیر كنند وحالت فرار - از واقعیّت گرانبار با مشقّت‏ها - به سوى تصوّر آینده‏اى كه محرومان در آن بتوانند تمام حقوق از دست رفته وسیادتشان را بازپس گیرند. این، نوعى خیالبافى یا نوعى گریز از دامن واقعیّت به آغوش تخیّل است.

مناقشه در توجیه بالا

بى‏گمان، هنگامى كه در پیشینه تاریخى مسأله، نظر كنیم وگستره وسیع نفوذ آن را در عقاید دینى معروف تاریخ انسان بنگریم، چنین توجیهى براى مسأله انتظار كاملاً غیرعلمى وبى‏پایه خواهد بود.

انتظار در مكاتب فكرى غیردینى

مسأله انتظار از محدوده دین فراتر رفته ومذاهب ورویكردهاى غیردینى نظیر ماركسیسم را نیز شامل شده است. چنان كه برتراند راسل مى‏گوید:
انتظار، تنها به ادیان تعلّق ندارد، بلكه مكاتب ومذاهب نیز ظهور نجات‏بخشى كه عدل را بگستراند وعدالت را تحقق بخشد، انتظار مى‏كشند.
انتظار نزد ماركسیست‏ها - چنان كه راسل مى‏گوید - درست همان انتظارى است كه مسیحیان بدان اعتقاد دارند.
نیز انتظار نزد تولستوى در واقع به همان معنایى است كه مسیحیان عقیده دارند، جز آن كه این داستان‏نویس روسى از زاویه‏اى دیگر مسأله انتظار را مطرح كرده است.

انتظار در ادیان پیش از اسلام

در عهد قدیم از كتاب مقدّس، مى‏خوانیم:
از وجود اشرار وظالمان دلتنگ مباش كه به زودى ریشه ظالمان بریده خواهد شد، ومنتظران عدل الهى زمین را به میراث برند وآنان كه لعنت شده‏اند، پراكنده شوند، وصالحان از مردم همان كسانى هستند كه زمین را به میراث برند وتا فرجام حیات جهان در آن زیست كنند. 1
همین حقیقتى كه در كتاب مقدّس آمده، در قرآن كریم نیز تكرار شده است:
وَلَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ 2
وبى‏گمان، در زبور، پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

انتظار نزد مسلمانان از اهل سنّت

انتظارِ مهدىِ نجات‏بخش علیه‏السّلام اختصاص به شیعه ندارد، روایات متواتر بسیارى درباره مهدى عج از طرق اهل سنّت با سندهاى صحیح ومستفیض در دست است كه نمى‏توان در آن‏ها تشكیك كرد، چنان كه از طرق شیعه امامیه نیز چنین روایاتى رسیده است.
عبدالرحمن ابن خلدون - از دانشمندان قرن نهم هجرى - صاحب مقدمه مشهورى كه بر كتاب اَلْعِبَر 3 نوشته، مى‏گوید:
بدان كه مشهور اهل اسلام در طول اعصار بر این عقیده‏اند كه به ناچار در آخرالزمان مردى از اهل بیت ظهور خواهد كرد كه دین را تأیید كند وعدالت را ظاهر سازد ومسلمانان از وى پیروى كنند. او بر ممالك اسلامى استیلا خواهد یافت ونام مقدّسش مهدى عج است. خروج دجّال وحوادث دیگر پس از آن، واین كه عیسى علیه‏السّلام در پى او خواهد آمد ودجّال را خواهد كشت یا با او خواهد آمد ودر كشتن دجّال یاور وى خواهد بود ودر نمازش به مهدى علیه‏السّلام اقتدا خواهد كرد از نشانه‏هاى ثابت ظهور است كه در منابع روایى صحیح ذكر شده است. 4
شیخ عبدالمحسن العبّاد - مدرّس دانشگاه اسلامى مدینه منوّره - در بحثى ارزشمند مى‏گوید:
در پى حادثه دردناك حرم، سؤال‏هایى مطرح شد. برخى دانشمندان در رادیو وروزنامه‏ها درستىِ بسیارى از سخنان رسیده از رسول خدا صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم را درباره حضرت مهدى علیه‏السّلام تأیید كردند مانند شیخ عبدالعزیز بن صالح، امام وخطیب مسجد نبوى. شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز - رئیس اداره پژوهش‏هاى علمى ودعوت وارشاد - نیز در یكى از روزنامه‏ها حادثه حرم را با استناد به احادیث صحیحِ مستفیض از رسول اكرم صلّى ‏اللّهُ‏ علیه ‏وآله‏وسلّم به اثبات رسانید.
شیخ عبدالمحسن العبّاد مى‏افزاید:
من این رساله را به منظور تبیین سخن خروج مهدى آخرالزمان - كه روایات صحیحى بر آن دلالت دارد ودانشمندان اهل سنّت از قدیم وجدید، مگر ندرتاً، بر آن بوده‏اند - به رشته تحریر درآورده‏ام. 5
ابن حجر هیثمى در الصواعق المحرقّه در تفسیر سخن خداوند تعالى: وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها ... 6 مى‏نویسد:
مقاتل وپیروان وى از مفسّران، گفته‏اند این آیه درباره حضرت مهدى علیه‏السّلام نازل شده است، واحادیثى كه تصریح به این نكته دارند كه وى از اهل بیت پیامبر اكرم صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم است، خواهد آمد، بنابراین در آن دلالتى است بر بركت در نسل فاطمه وعلى - رضى الله عنهما - واین كه از آنان فرزندان پاكیزه فراوانى ظهور خواهد كرد وخداوند نسل آنان را مفاتیح حكمت ومعادن رحمت قرار داده است. راز این نكته این است كه رسول اكرم صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم براى على وفاطمه وفرزندانش دعا كرد تا از شرّ شیطان رانده شده محفوظ مانند. 7
شیخ ناصرالدین البانى ، از شیوخ معاصر حدیث، در مجله التمدن الاسلامى مى‏نویسد:
امّا مسأله مهدى علیه‏السّلام ، باید دانست كه درباره خروج قیام وى احادیث صحیح فراوانى نقل شده است. بخش وسیعى از آن‏ها داراى اسانید تأیید شده‏اى هستند كه نمونه‏هایى از آن‏ها را در اینجا نقل مى‏كنیم. 8
سپس دسته‏اى از این احادیث را متذكر مى‏شود.

احادیث انتظار نزد شیعه امامیه

امّا احادیث انتظار امام مهدى عج نزد شیعه امامیه، فراوان است ومتواتر كه دسته‏اى از آن‏ها از طرق صحیح به ما رسیده است.
برخى دانشمندان این احادیث را به شیوه‏اى علمى وارزشمند گردآورى كرده‏اند، همانند شیخ لطف‏الله صافى گلپایگانى در كتاب گرانسنگش منتخب الاثر ، همچنین شیخ على كورانى در موسوعة الامام المهدى 9 ودیگران.
ما هم‏اكنون درصدد نقل این روایات از طریق تشیع یا تسنّن نیستیم. موضوع این پژوهش نیز در مورد احادیث وارد در موضوع امام مهدى عج ومناقشه در آن‏ها از حیث سند ودلالت نیست، بلكه در این تحقیق مسأله دیگرى را مى‏جوییم. مسأله احادیث وارد در مورد امام مهدى علیه‏السّلام را به مجال مخصوصش در كتاب‏هاى حدیثى وامى‏گذاریم.
اما مسأله‏اى را كه هم‏اكنون - به خواست خدا - از آن سخن خواهیم گفت، این بحث است:

انتظار چیست وارزش فرهنگى آن كدام است؟

انتظار، مفهومى اسلامى، وارزشى فرهنگى است كه از آن، رفتار فرهنگى معیّنى سرچشمه مى‏شود.
گاه مردم از انتظار برداشت منفى مى‏كنند كه در این صورت، انتظار به مفهومى براى تخدیر ومانعى براى حركت تبدیل مى‏شود، وگاه نیز از آن برداشت مثبت دارند كه در این صورت عاملى از عوامل حركت وقیام وانگیزش در زندگى مردم خواهد بود.
بنابراین ناچاریم كه از مسأله انتظار تصوّر شفّاف ودقیقى داشته باشیم، وهمین نكته وظیفه اساسى ما در این پژوهش تاریخى است.
انتظار، یك فرهنگ ومفهومى فرهنگى است كه در ساختار ذهنى، اسلوب اندیشه، شیوه زندگى وچگونگى نگرش ما به آینده به شكل فعّال ومؤثرى دخالت داشته ودر ترسیم خط سیاسى‏اى كه براى حال وآینده خود رقم مى‏زنیم، تأثیرگذار است.
قریب به هزار وصد سال است كه انتظار در زندگى ما ریشه فرهنگى خود را گسترده است؛ زیرا غیبت صغرى در سال 329 ه. به پایان رسید واز آن تاریخ تقریباً هزار وصد سال گذشته است.
در طول این مدّت، مسأله انتظار به گونه مؤثّرى در ساختار اندیشه سیاسى وانقلابى ما دخالت داشته است. اگر بدون عامل انتظار به تاریخ سیاسى وانقلابى خود بنگریم، این تاریخ بلند، جایگاه دیگرى خواهد داشت.
اگر كسى در دعاى ندبه تأمّل كند - دعایى كه مؤمنان پیوسته در روزهاى جمعه قرائت مى‏كنند - به عمق مسأله انتظار وبه میزان نفوذ آن در روح مؤمنان واندیشه وروش فكرى وانقلابى آنان پى خواهد برد.

انواع انتظار

انتظار نجات بر دو گونه است:
نوع اول
انتظار نجاتى كه در توان انسان نیست آن را جلو یا عقب بیندازد؛ همانند انتظارى كه شخص غریق در رسیدن گروه نجات مستقر در ساحل به سوى خود دارد؛ حال آن كه وى آنان را مى‏نگرد كه براى نجات او به راه افتاده‏اند. بى‏گمان، غریق را یاراى آن نیست كه زمان رسیدن گروه نجات را به خود نزدیك‏تر كند.
البته این انتظار، امید به نجات را در درون او تقویت كرده ونور امید را بر تیرگى‏هاى یأس ونومیدى كه از هر سو احاطه‏اش كرده‏اند، خواهد تابانید.
نوع دوم
نوع دوم، انتظارى است كه انسان مى‏تواند آن را نزدیك گرداند وطلب كند؛ مانند بهبودى از بیمارى، اجراى طرحى عمرانى یا علمى یا تجارى یا پیروزى بر دشمن ورهایى از فقر. همه این‏ها ریشه در انتظار دارند وامر سرعت بخشیدن یا تأخیر انداختن آن‏ها به دست خود انسان است.
بنابراین، این امكان براى انسان وجود دارد كه در به دست آوردن بهبودى وشفا تعجیل كند یا آن را به تعویق اندازد یا حتى منتفى گرداند. چنان كه امكان آن هست در اجراى پروژه‏اى تجارى یا عمرانى یا علمى عجله كند یا اجراى آن را به وقتى دیگر موكول كند یا اصلاً رها سازد. همچنین این امكان براى وى هست كه به سوى پیروزى بر دشمن وبى‏نیازى مالى بشتابد یا سستى ورزد وتأخیر كند یا از خیرشان بگذرد.
با این بیان، انتظار از نوع دوم با انتظار از نوع اوّلى كه از آن سخن گفتیم تفاوت خواهد داشت ودر محدوده قدرت واختیار انسان هست كه در تحقق آنچه كه انتظارش را مى‏كشد، شتاب ورزد یا درنگ وسستى روا دارد یا عطایش را به لقایش ببخشد.
از این رو، انتظار از نوع دوم، علاوه بر امید و مقاومت ، به انسان حركت نیز مى‏بخشد، وحركت، مخصوص انتظار است. بى‏گمان اگر انسان بداند كه نجات ورهایى‏اش به حركت، عمل وتلاشش وابسته است، چنان حركت وتلاشى براى رهایى ونجات خویش به خرج مى‏دهد كه در گذشته توان انجام آن را نداشته است.
بنابراین اگر انتظار از نوع اول به انسان، تنها امید و مقاومت مى‏بخشد، انتظار از نوع دوم به وى علاوه بر امید و مقاومت ، حركت وپویایى نیز خواهد بخشید:
1-امید در جان انسان این قدرت را به وى مى‏دهد تا پرده حال را بدرد وآینده را ببیند، وچه قدر فاصله است میان كسى كه خدا ، هستى و انسان را از خلال درد ورنج حاضر مى‏بیند ومیان كسى كه همه این سه را از خلال حال وگذشته وآینده مى‏نگرد. تردیدى نیست كه دیدگاه دوم با دیدگاه اول متفاوت است وبى‏گمان تیرگى، ظلمت وابهام واشكالى كه دیدگاه نخست را احاطه كرده، دیدگاه دوم از آن‏ها در امان است.
2- امید در جان انسان، او را در ادامه پایدارى ومقاومت در مقابل سقوط واضمحلال تا رسیدن نیروهاى كمكى توانمند مى‏سازد، ومادام كه چراغ امید به رسیدن كمك در دل وجان انسان ندرخشد، مقاومتى نخواهد داشت.
3-بالاخره امید در جان انسان او را در نیل به نجات ورهایى ونیرومندى وتوانگرى قادر خواهد ساخت. چنین انتظارى، همان انتظار پویا وبرترین نوع انتظارى است كه در این پژوهش ما در پى آنیم.

سیستم تغییر

این انتظار، شبیه انتظار مردم از خداست كه كارهاشان را از بد به خوب، از نیازمندى به بى‏نیازى، از ناتوانى به توانایى واز شكست به پیروزى تغییر دهد. شكى نیست كه چنین انتظارى، انتظار درست وعقلانى است؛ زیرا انسان، توده‏اى است از ضعف وعجز وفقر ونادانى وزشتى، واز خداى تعالى انتظار مى‏رود كه همه این‏ها را تغییر داده وبه نیرو وتوان وبى‏نیازى ودانایى وخوبى تبدیل كند. ایرادى نیست كه انسان از خدا چنین توقّع وانتظارى داشته باشد، لیكن به شرط آن كه براى تحقق این انتظار، سیستم معقولى را كه خداى تعالى براى چنین تغییرى در نظر گرفته، در پیش گیرد.
بى‏گمان هیچ تردیدى در چنین تغییرى از سوى خداى تعالى نیست، لیكن در ضمن سیستمى مشخص ومادام كه انسان چنین سیستمى را به كار نگیرد، درست نیست كه توقع وانتظار تغییر از جانب خدا را داشته باشد. این سیستم آن است كه انسان ابتدا در خودش تغییر ایجاد كند تا خداى تعالى شرایط را به نفع او تغییر دهد.
بى‏شك عقب‏ماندگى اقتصادى وعلمى، شكست نظامى وسوء مدیریت و... از إِشكال وضعف وسستى ونومیدى وجهل نهفته در وجودمان وفقدان جسارت وشجاعت ریشه مى‏گیرد. پس اگر ما در خودمان تغییر ایجاد كنیم، خدا نیز شرایط را به نفع ما تغییر خواهد داد.
چنان كه اگر ما حال خود را تغییر ندهیم خدا نیز شرایط را به نفع ما دگرگون نخواهد ساخت؛ مگر آن كه خود بخواهد. در این دو حقیقت هیچ شك ومناقشه‏اى نیست. انتظار تغییر از سوى خداى تعالى حقیقتى است قطعى، ولیكن در صورتى كه این انتظار با حركت وعمل انسان همراه گردد، وبه تعبیر دیگر، این همان انتظار انقلابى است.

انتظار، حركت است، نه مترصّد بودن

خطاست كه از واژه انتظار مترصد بودن منفى حوادث را بفهمیم، بى‏آن كه خود نقش منفى یا مثبتى در این حوادث داشته باشیم؛ چنان كه مترصّد خسوف ماه یا كسوف خورشید مى‏مانیم. بنابراین، تفسیر صحیح واژه انتظار آن است كه، انتظار، حركت ، كار ، تلاش و عمل است. به خواست خدا در آینده با تفصیل بیشترى این بحث را پى خواهیم گرفت.

علّت تأخیر در فرج چیست؟

فهم درست معناى انتظار كه آیا به معنى مترصد بودن است یا حركت، به جواب درست این سؤال وابسته است. در این جا دو دیدگاه مطرح است:
دیدگاه نخست
اگر سبب تأخیر در فرج وظهور امام عصر عج وانقلاب جهانى فراگیر او را این بدانیم كه زمین تا از ظلم وجور پر نشده است، آن حضرت ظهور نخواهد كرد، به ناچار انتظار مى‏باید به معنى مترصد بودن باشد. از طرفى به بداهت اسلام مى‏دانیم كه دامن زدن به ظلم وجور وگسترش بیشتر دامنه آن جایز نخواهد بود.
از طرف دیگر درست نیست كه به مقابله با ظلم برخیزیم؛ زیرا چنین مقابله‏اى دوره غیبت را طولانى‏تر مى‏سازد. پس به ناچار باید منتظر بمانیم تا ظلم وجور در زندگى سیاسى، اقتصادى، نظامى وقضایى ما به حدّ كمال برسد چنان كه كره زمین از ظلمت ظلم پر شود تا امام علیه‏السّلام ظهور كند وانقلاب خود را علیه ظالمان ودر حمایت مظلومان علنى سازد.
دیدگاه دوم
اگر سبب تأخیر در فرج، عدم وجود یارانى باشد كه جامعه ودر گستره‏اى وسیع‏تر دنیا را براى ظهور امام وقیام فراگیر وى آماده سازند وپشتیبان وتكیه‏گاه انقلاب امام تلقّى شوند، مسأله فرق مى‏كند.
از این رو چاره‏اى جز اقدام وتجهیز وآمادگى وامر به معروف ونهى از منكر به منظور برپایى اقتدار حق بر زمین وحصول فرج به سبب ظهور امام عج نیست. در نتیجه، انتظار به معناى مترصد بودن نخواهد بود. بلكه به معناى حركت، اقدام وجهاد براى برپایى اقتدار حق بر زمین است؛ یعنى، مفهومى كه مهیّاسازى زمین براى ظهور امام وقیام جهانى او را طلب مى‏كند.
بنابر چنین برداشتى از ظهور امام علیه‏السّلام وظهور فرج به دست وى، معناى انتظار نیز از جهت مثبت ومنفى، میان مترصّد بودن و حركت در نوسان خواهد بود.
هم‏اكنون براى رسیدن به جواب صحیح، به بررسى این مسأله خواهیم پرداخت:
نقد نظریه نخست
1- پر شدن زمین از ظلم وجور به معناى خشكیدن چشمه توحید وعدل در زمین نیست؛ چنان كه مكانى براى پرستش خدا توسط مردم باقى نماند! چنین چیزى محال وخلاف سنّت‏هاى الهى است. بلكه معناى این كلمه طغیان وسركشى قدرت باطل بر ضدّ حق در نبرد دایمى میان حق وباطل است.
2-امكان ندارد ظلم وطغیان قدرت باطل بر ضد حق بیشتر از آن چیزى باشد كه هم‏اكنون هست. امروزه ظلم به بدترین وجهى سراسر زمین را فراگرفته است. آنچه در منطقه بالكان توسّط صرب‏ها بر ضد مسلمانان بوسنى وهرزگوین گذشت در تاریخ ظلم وارعاب كم‏تر نظیر داشته است. صرب‏ها بارها شكم زنان آبستن را پاره كردند وجنین‏ها را بیرون كشیدند. كودكان را به قتل رساندند وسر بریدند وبا سرهاى بریده پیش چشم پدران ومادرانشان توپ بازى كردند.
در چچن كودكان را سر بریدند وگوشت تنشان را طعمه خوكان ساختند. ستمى كه كمونیست‏ها در دوره حكومت كمونیستى بر مسلمانان آسیاى میانه روا داشته‏اند، چنان است كه لرزه بر اندام انسان مى‏اندازد. شكنجه‏هاى وحشیانه‏اى كه بر مسلمانان زندانى در زندان‏هاى اسرائیل اعمال مى‏شود، از محدوده بیان بیرون است. برتر وبالاتر از همه این‏ها، ظلم وتصفیه ونابودى وشكنجه وزندانى است كه در عراق بر مؤمنان به دست پلیس بعثى صدامى در جریان بوده وهست كه هیچ تعبیرى از توصیف آن بر نمى‏آید ...
آنچه در گوشه گوشه دنیاى اسلام بر مسلمانان - تقریباً در تمام مناطق - مى‏رود، بسیار وحشتناك وفراتر از ظلم وستم و پر شدن زمین از ظلم وجور است، ولى كمتر دیده شده كه افكار عمومى جهان نسبت به این ظلمِ وحشتناك اعتراضى داشته باشند. این بى‏تفاوتى از همه بدتر وزشت‏تر ونشانه انحطاط وجدان اخلاقى در جامعه جهانى وفرهنگ مادّى بشر معاصر است.
انحطاط وجدان اخلاقى، نمودِ خطرى است در تاریخ انسان كه پیوسته سقوط فرهنگى را در پى خواهد داشت وقرآن از آن به هلاك امّت‏ها تعبیر مى‏كند.
وجدان نیاز اصلى واساسى انسان است. همان گونه كه انسان بدون امنیت ، وبدون بهداشت ودرمان وبدون غذا و نظام سیاسى و علم وفن‏آورى قادر به ادامه زندگى نیست به همان سان بدون وجدان، قادر به ادامه حیات نیست، وهرگاه سرچشمه‏هاى وجدان بخشكد، سقوط فرهنگى نتیجه طبیعى این حالت خواهد بود. ]وبه تعبیر قرآن [پس از سقوط نیز قانون استبدال ، تبدیل و ارث بر زندگى بشر حاكم خواهد بود، واین، همان حالت قیام جهانى امام عصر علیه‏السّلام وبرپایى دولت جهانى وفراگیر اوست.
3-غیبت امام علیه‏السّلام به سبب طغیان شرّ وظلم وفساد بوده است واگر چنین نبود، امام علیه‏السّلام غایب نمى‏شد، بنابراین، چگونه طغیان ظلم وفساد سبب ظهور امام علیه‏السّلام وخروج او از پرده غیبت خواهد بود؟!
4- برخلاف نظر برخى، گرایش دنیاى امروز به سمت سقوط نظام‏هاى سیاسى، نظامى واقتصادى ستمگر است. همه ما چگونگى سقوط اتحاد شوروى را در ظرف چند ماه شاهد بوده‏ایم. مَثَل چنین كشورهایى مَثَل بنایى توخالى است كه از داخل پوسیده شده وكسى قادر به نگهدارى آن از سقوط نیست.
طوفان تغییر هم‏اكنون در امریكا - یعنى ابرقدرت دنیا - وزیدن گرفته واین كشور را در بُعد اقتصادى، امنیتى، اخلاقى ومقبولیّت دچار زلزله‏هاى سخت ودرهم كوبنده‏اى كرده است. 10
نظام جاهلى امروز، شمارش معكوس سقوط وفروپاشى خود را شروع كرده است؛ بنابراین از چنین نظامى چگونه انتظار قدرت وجنگ ووحشیگرى بیشترى داشته باشیم؟!
5--به علاوه، آنچه در نصوص غیبت دیده مى‏شود این است كه:
امام عصر علیه‏السّلام [ زمین را از عدل وداد پر مى‏كند، چنان كه از ظلم وجور پر شده است، 11 نه بعد از آن كه از ظلم وجور پر شده باشد. 12
معناى آن، این نیست كه امام علیه‏السّلام منتظر بماند تا ظلم وفساد بیشتر از آن چیزى كه هم‏اكنون هست، بشود. بلكه معناى روایت این است كه امام علیه‏السّلام هنگامى كه ظهور مى‏كند، زمین را از عدل وداد پر مى‏سازد وبا ظلم وفساد در جامعه مبارزه مى‏كند، تا جایى كه جامعه بشرى از ظلم وفساد پاك شود؛ چنان كه در گذشته از ظلم وفساد پر بوده است.
اعمش از ابى وائل روایت كرده كه امیرمؤمنان علیه‏السّلام درباره حضرت مهدى عج فرموده است:
یخرج على حینِ غفلة من النّاس واِماتةٍ من الحقِّ واظهار من الجور، یفرح لخروجه اَهْلُ السَّماءِ وسكّانها، وَیَمْلأ الارض عدلاً كما مُلِئَتْ ظلماً وجَوْراً 13
در هنگامه غفلت مردم، نابودى حق وآشكارى ظلم، امام علیه‏السّلام خروج مى‏كند. به سبب این خروج، اهل آسمان وساكنان آن شادمان مى‏شوند وزمین را از عدل وداد پر كند؛ چنان كه از ظلم وجور پر شده باشد.
در روایت دیگرى است:
یَمْلَاءُ الارضَ عدلاً وَقِسْطاً، كما مُلِئَتْ جوراً وظلماً یا بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجوراً . 14
زمین را از عدل وقسط پر كند، چنان كه از ظلم وجور پر شده است یا بعد از آن كه از ظلم وجور پر شده است.
به نظر من معنى جمله پر شدن زمین از ظلم وجور این است كه ظلم وجور چنان زیاد شود كه مردم از آن فریاد وفغان بردارند؛ ظلم نقاب تبلیغاتى خود را - كه نزد مردم خوب جلوه مى‏كرد - فروافكند وچهره حقیقى‏اش را آشكار سازد؛ این تشكیلات ونظام‏ها در تحقّق رفاه وآسایش وامنیّت كه به مردم وعده مى‏داده‏اند شكست بخورند؛ پس از این شكست‏هاى گسترده است كه مردم در جستجوى نظام الهى‏اى كه آنان را از این ناكامى‏ها برهاند به حركت در مى‏آیند ورهبرى ربّانى را مى‏جویند كه دست‏شان را بگیرد وبه سوى خداى تعالى رهنمونشان سازد.
این شكست‏هاى پى در پى هم‏اكنون در زندگى مردم یكى پس از دیگرى رخ نموده است. بزرگ‏ترین آن با سقوط اتحاد جماهیر شوروى تحقق یافته ودر سال‏هاى اخیر آشوب‏هاى تندى امریكا را به لرزه نشانده است. هر كدام از این ناكامى‏ها مردم را به سوى نظام الهى ورهبر ربّانىِ نجات‏بخش سوق مى‏دهد.
تا این جا به طور فشرده نظریه نخست علل تأخیر فرج امام عصر علیه‏السّلام را مورد نقد قرار داده‏ایم. هم‏اكنون بحث خود را در باب نظریه دوم آغاز مى‏كنیم.
نظریه دوم در علل تأخیر در فرج
این نظریه در فهم علل تأخیر فرج وظهور امام علیه‏السّلام به علل واقعى تكیه كرده است كه نخستینِ آن‏ها، عدم وجود یاوران كافى از جهت كمیّت وكیفیت در میان شیعیان وانصار امام علیه‏السّلام است.
بى‏گمان انقلابى كه امام علیه‏السّلام رهبرى آن را به عهده خواهد داشت، انقلابى جهانى وهمگانى است كه مستضعفان ومحرومان در آن امامت وسرپرستى جامعه بشرى را عهده‏دار خواهند بود:
ونُریدُ ان نَمُنَّ على الذین استضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمةً ونجعلهم الوارثین 15
ما مى‏خواهیم بر آنان كه در زمین خوارشان شمرده‏اند منّت نهیم وآنان را پیشوایان مردم گردانیم وایشان را وارث زمین كنیم.
ومؤمنان مستضعف در این مرحله، تمام آنچه را كه طاغوت‏ها از قدرت وثروت در دست دارند، به ارث برند:
ونجعلهم الوارثین
وآنان را میراث‏بران قرار دهیم
اِنَّ الارضَ یرثها عبادى الصالحون 16
بندگان شایسته‏ام میراث‏بران زمین خواهند شد .
وسلطه بر گستره زمین، نصیب آنان خواهد بود:
وَ نُمكِّنُ لهم فى الارضِ 17
ودر زمین، قدرتشان دهیم .
امام علیه‏السّلام در این مرحله، تمام زمین را از لوث شرك وظلم پاك خواهد كرد:
یملأ الارض عدلاً كما مُلِئَتْ ظلماً وجوراً
زمین را از عدل وداد پر كند؛ چنان كه از ظلم وجور پر شده است.
تا همان‏گونه كه دربرخى روایات، تصریح شده، درشرق وغرب عالم جایى كه در آن نداى لا اله الاّ الله طنین‏انداز نشود، یافت نخواهد شد.
محور این انقلاب فراگیر جز توحید و عدل نخواهد بود. چنین انقلابى به ناچار زمینه‏سازى‏هاى زیادى را در سطح عالى هم از جهت كمیّت وهم از جهت كیفیت نیروها وامكانات مى‏طلبد. اگر این آمادگى‏ها ایجاد نشود، چنین انقلاب فراگیرى در سنّت‏هاى الهى در تاریخ بشرى به تحقق نخواهد پیوست.
نقش سنّت‏هاى الهى و امداد غیبى در انقلاب
این انقلاب در رویارویى با متكبران، طاغوت‏ها، نظام‏ها ومؤسسات جاهلى حاكم ومسلّط بر گُرده مردم، به یقین بدون امداد غیبى وپشتیبانى وتأیید الهى به پیروزى نخواهد رسید.
منابع اسلامى وجود چنین امدادى را تأیید وچگونگى آن را توصیف كرده است. جز آن كه این امداد الهى یكى از دو طرف قضیّه است وطرف دیگر آن نقش سنّت‏هاى الهى در تاریخ وجامعه در تحقق این نهضت جهانى، گسترش وكمال‏بخشى بدان است. این سنّت‏ها نیز بى‏هیچ تغییر وتبدیلى جارى خواهند بود:
سنّة اللَّهِ فى الّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً 18
درباره كسانى كه پیشتر بوده‏اند همین سنّت خدا جارى بوده است؛ ودر سنّت الهى هرگز تغییرى نخواهى یافت.
این سنن تعارضى با مدد وتأیید الهى ندارد. شأن این انقلاب، همان شأن دعوت رسول خدا صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم به توحید وحركتى است كه آن حضرت در تحقق توحید در زندگى مردم داشته است. این حركت، البتّه محل امداد غیبى الهى بود كه خداى تعالى رسولش را به واسطه فرشتگان نشان‏دار وپیاپى وبادها ولشكرى كه قابل رؤیت نبود، ونیز به سبب رُعبى كه در دل دشمنانش انداخت، نصرت بخشید. لیكن از طرفى رسولش را نیز به فراهم كردن تجهیزات براى این جنگ سرنوشت‏ساز فرمان داده است:
وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَا استطعتم مِنْ قُوَّةٍ 19 ....
وهر چه در توان دارید در مقابل دشمنان بسیج كنید ....
مراحل این نبرد نیز به موجب سنّت‏هاى خداى تعالى در تاریخ وجامعه، تحقق مى‏یافت ودر آن، گاه رسول خدا بر دشمنانش پیروز مى‏شد وگاه این پیروزى به دست نمى‏آمد.
آن حضرت در این نبردها از نیروهاى نظامى، امكانات مالى وسلاح‏هاى جنگى بهره مى‏گرفت، نقشه جنگ تدارك مى‏دید ودشمن را با وسائل مختلف وشیوه‏هاى جدید در زمان ومكان نبرد غافلگیر مى‏كرد وهیچ یك از این امور با امداد غیبى الهى نسبت به رسول خدا - كه شكّى در آن نیست - منافاتى ندارد، واین دو چهره از مسأله‏اى واحد است.
انقلاب جهانیى كه رهبرى آن را نواده رسول خدا صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم به عهده دارد، از دعوت ونهضتى كه رسول اكرم صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم رهبرى آن را در گذشته به دوش داشته، به امر الهى، منحرف نخواهد شد.
از جمله این سننِ ناگزیر در این انقلاب جهانى، آمادگى و زمینه‏سازى قبل از ظهور امام علیه‏السّلام و یارى و یاوران در هنگام ظهور است، وبدون این آمادگى وزمینه‏سازى ویارى، امكان ندارد انقلابى با این عظمت در تاریخ انسان به ثمر برسد.
ما در آینده - به خواست خدا - به هر دو گروه از روایاتى كه اوّلى به آمادگى وزمینه‏سازى ودومى به یاوران ویارى اختصاص دارند، با تأمّل بیشترى خواهیم پرداخت.
گروه نخست از روایات، روایاتى هستند كه به مُوَطِّئان 20 تعلّق دارد. زمینه‏سازان ، قشرى هستند كه جامعه انسانى وكره زمین را براى ظهور وانقلاب جهانىِ همگانى امام عصر عج آماده مى‏سازند وبه طور طبیعى قبل از ظهور امام علیه‏السّلام پیدا مى‏شوند.
گروه دوم از روایات، به انصار اختصاص دارد. انصارِ ]امام علیه‏السّلام [قشرى هستند كه آن حضرت را در قیام بر ضد ظالمان همراهى مى‏كنند وامام علیه‏السّلام رهبرى آنان را در قیام علیه ظالمان بر عهده مى‏گیرد. بنابراین، ما در مقابل دو قشر قرار داریم:
1-قشر زمینه‏سازان كه زمین را براى ظهور وقیام امام علیه‏السّلام مهیّا مى‏سازند.
2-قشر انصار كه امام علیه‏السّلام با پشتیبانى آنان بر ضد ظالمان قیام مى‏كند.

پی نوشت :

1-كتاب مقدّس، سفر مزامیر داوود، مزمور 37.
2-سوره انبیاء 21 آیه 105.
3-عنوان كامل این كتاب العبر ودیوان المبتدأ والخبر فى ایّام العرب والعجم والبربر است. مترجم
4-مقدمه ابن خلدون، ص 311.
5- مجله الجامعة الاسلامیة، شماره 45.
6-سوره زخرف 43 آیه 61:
وى نشانه‏اى براى رستخیز است، پس در آن در گمان میفتید وراه مرا پى گیرید، این راهى است راست.
7-ابن حجر هیثمى، الصواعق المحرّقة، ج 1، ص 240.
8- مؤلف محترم در اینجا شماره مسلسل مجله را ذكر نكرده است. مترجم
9- معجم احادیث الامام المهدى، تألیف هیأت علمى مؤسسه معارف اسلامى زیر نظر شیخ على كورانى، نشر مؤسسه معارف اسلامى، چاپ اول، 1411 ه .
10- انفجارهاى 11 سپتامبر سال جارى2001 م در برج‏هاى 110 طبقه سازمان تجارت جهانى ووزارت دفاع امریكا پنتاگون در نیویورك نمونه آشكار این زلزله‏هاى سخت است. مترجم
11-یملأ الارض عدلاً كما مُلِئَتْ ظلماً وجوراً.
12-بَعْدَ اَنْ مُلِئَتْ ظلماً وجوراً.
13- بحارالانوار مجلسى، ج 51، ص 120.
14-منتخب الاثر، ص 162
15- سوره قصص 28 آیه 5.
16-سوره انبیاء 21 آیه 105
17- سوره قصص 28 آیه 6.
18-سوره احزاب 33 آیه 62.
19-سوره انفال 8 آیه 60.
20- یعنى زمینه‏سازان ظهور حضرت حجّت علیه السلام

شنبه 21/10/1387 - 10:37
دانستنی های علمی

راز و رمز شیرین زندگی كردن !!

زندگی زیباترین هدیه خدای مهربان است و انسان‌هایی كه این هدیه را قدر می‌دانند آنچنان در صحنه زندگی شادی و نشاط می‌آفرینند كه هر لحظه زندگی‌شان مملو از خاطره‌ای زیبا خواهد بود.
راز و رمز شیرین زندگی كردن خیلی سخت نیست فقط می‌بایست بدانیم چگونه زندگی كنیم. آری مشكلات و ناكامی‌های مسیر زندگی، مواد خام شكلات زندگی هستند. زندگی ما همواره با مشكلات و سختی‌ها معنا پیدا می‌كند و ما آمده‌ایم تا مسائل زندگی را حل كنیم و لذت حل مسائل و مشكلات را بچشیم.
از مشكلات و رنج‌های زندگی نهراسیم و با اقتدار در میدان زندگی وارد شویم و اینگونه از مشكلات و ناكامی‌های مسیر بهترین شكلات زندگی‌مان را تهیه كنیم و از طعم آن لذت ببریم.
برای تهیه شكلات زندگی می‌باید به نكات مهم و دستورالعمل ذیل دقیقا توجه داشت تا طعم شكلات زندگی، دلچسب همه اطرافیانمان باشد.

باور كنیم كه بهترین تهیه‌كننده ایم

انسان‌هایی كه فعالیت و امورشان را با نگرش و باورهای بسیار مثبت آغاز می‌كنند، دستاوردهای مثبتی به دست می‌آورند. آنها چون اعتقاد دارند كه موفق می‌شوند، پس قطعا به پیروزی می‌رسند. انسان‌های برنده ابتدا در ذهن خود برنده می‌شوند و سپس این پیروزی و موفقیت را در صحنه زندگی نمایان می‌سازند.
برندگان همیشه مثبت می‌اندیشند و از ناملایمات مسیر هراسی ندارند و با اعتقادی راسخ نگاهی متعالی به اطراف خود دارند. آری برای خلق یك زندگی عالی و مطلوب ‌باید باور داشته باشیم كه توانایی آفریدن زیباترین زندگی را داریم، سپس با این باور زیبا شیرین‌ترین لحظات را برای خود و اطرافیان مهیا سازیم.

از كاه كوه نسازیم

برای تهیه شكلات زندگی ‌باید تجربه كسب كنیم. بنابراین اگر عزممان را جزم كرده‌ایم تا زندگی شیرینی را رقم زنیم می‌بایست از اشتباهات گذشته اندوهگین نباشیم و ناكامی‌های گذشته را در ذهنمان مرور نكرده و بی‌جهت از كاه كوه نسازیم.
انسان های موفق فقط از گذشته درس می‌گیرند و در زمان حال زندگی می‌كنند و همواره آینده‌ای زیبا را در ذهنشان ترسیم می‌نمایند. راز شاد زیستن، صبر و شكیبایی است. برای لذت بردن از زندگی می‌بایست برای اتفاقاتی كه هنوز رخ نداده است، نگران نباشیم.
دیل كارنگی، روانشناس بزرگ می‌گوید: «98 درصد نگرانی‌های مردم برای چیزهایی است كه هنوز اتفاق نیفتاده است.» پس بیاییم با توكل به خدای مهربان در فراز و نشیب‌های زندگی با صبر و حوصله به انتظار زیباترین و خوشمزه‌ترین لحظه‌های ناب زندگی باشیم و از اكنون لذت ببریم و از گذشته عبرت بگیریم و آینده‌ای زیبا را تصور نماییم.

تدبیر و تفكر

زندگی با تدبیر وتفكر زیبا می‌شود. برای هر اقدامی فكر كنیم و افكارمان را بر روی برگه‌ای سفید بنویسیم و چندین بار تفكراتمان را مرور كنیم. انسان‌هایی می‌توانند لحظات شیرینی در زندگی‌شان خلق نمایند كه زمانی آن لحظه را تصویر و برای آن تدبیر نموده باشند.
تفكر راه‌های بی‌شماری را برای رسیدن به موفقیت در مسیر انسان قرار می‌‌‌دهد و انسان‌های هوشمند علاوه بر اینكه خود می‌اندیشند از تجارب و افكار انسان‌های دیگر نیز استفاده می‌كنند و میانبرهای رسیدن به موفقیت و زیبایی را كشف می‌نمایند. اندیشیدن انسان‌ها را رشد می‌دهد و آنها را از مسیرهای بحرانی به سلامت عبور می‌دهد و رازهای آرامش و نشاط را برای آنان به ارمغان می‌آورد. هر روز دقایقی را در خلوت برای اندیشیدن قرار دهیم و آنچه را كه پس از تفكر و تدبیر و مشورت با انسان‌های صادق به دست می‌آوریم با اقتدار در صحنه زندگی جاری نماییم.

منتظر خبرهای خوب باشیم

انتظار زیباترین مفهوم زندگی است. انسان‌هایی كه در انتظار خوبی‌ها می‌نشینند، خوبی‌ها را به دست می‌آورند، چرا كه انسان‌ها جذب‌كننده انتظاراتشان می‌باشند. قانونی در این عالم وجود دارد به نام قانون افزایش كه این قانون بیان‌كننده این مفهوم است كه هر چیزی را كه حرفش را بیشتر بزنی و به آن بیشتر بیاندیشی برای تو محقق می‌شود.
مواظب باشیم برای تحقق یك زندگی شیرین، منتظر تلخ‌كامی‌ها و شكست‌ها نباشیم و هر روز صبح كه از خواب بیدار می‌شویم پس از یك مناجات عارفانه، منتظر خیر و بركت‌های بیكران در زندگی باشیم و چه زیبا پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند كه: «مشكل را كتمان كنید تا روزیتان زیاد شود.» همواره سعی كنیم با دوربین ذهن‌مان، زیبایی‌ها را ببینیم و صحنه‌های جذاب زندگی را شكار كنیم. از مهربانی‌ها و عطوفت‌ها بگوییم و همواره شاكر خدای مهربان باشیم تا بركات و نعمات الهی برای ما گسترده شود.

توكل به خدا

قرآن مجید می‌فرماید: «به درستی اوست كه می‌خنداند و می‌گریاند.» انسان‌هایی كه با یك ارتباط عاشقانه و عارفانه با توكل به خالق هستی در مسیر زندگی تلاش می‌نمایند همواره مورد حمایت حضرت حق تعالی قرار می‌‌گیرند و به آرامشی عمیق دست می‌یابند.
ساختن یك زندگی ایده‌آل بدون خدا ممكن نیست و انسان‌هایی كه به دنبال شیرینی و حلاوت در زندگی می‌گردند می‌بایست خدا را در متن زندگی‌شان جاری نمایند و هر تفكر و اقدامی را بر مبنای اطاعت او قرار دهند تا شادی و نشاط حقیقی نصیب‌شان شود.
خداوند به انسان‌هایی كه او را اطاعت می‌كنند و یاری می‌رسانند وعده یاری و حمایت داده است و فرموده كه: «به درستی خداوند حمایت‌كننده انسان‌هایی است كه به او ایمان آورده‌اند.»
یادمان باشد هر چقدر برای تهیه شكلات زندگی دقت و تلاش كنیم، طعم این شكلات خوشمزه‌تر می‌شود و اعضای خانواده‌مان از آن لذت بیشتری می‌برند.
منبع:seemorgh
شنبه 21/10/1387 - 10:35
اخبار
شمار شهدای غزه به 804 تن افزایش یافت

به دنبال بمباران و گلوله باران مناطق مختلف نوار غزه، شمار شهدای فلسطینی به 804 تن و تعداد زخمی ها به بیش از 3900 نفر افزایش یافت.
 

به دنبال بمباران و گلوله باران مناطق مختلف نوار غزه، شمار شهدای فلسطینی به 804 تن و تعداد زخمی ها به بیش از 3900 نفر افزایش یافت.
به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره، نبردهای شدید در مناطق مختلف نوار غزه و به ویژه در رفح و خان یونس میان مبارزان حماس و ارتش رژیم صیهونیستی و نیز بمباران و گلوله باران شدید مناطق مختلف نوار غزه، شمار شهدا و مجروحان فلسطینی را تا 804 تن شهید و بیش از 3900  زخمی افزایش داد.
در همین حال براساس آخرین اخبار دریافتی در نبردهای روزهای اخیر 12 سرباز صهیونیستی در منطقه لاهیات  به هلاکت رسیده اند اما منابع رسمی این رژیم آنرا تایید نکرده و تنها اعلام کرده اند که دردرگیریهای امروز سه سرباز اسراییلی زخمی شده اند.
شنبه 21/10/1387 - 10:31
اخبار
جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور در گفتگوی اختصاصی

در در گیری که بین این افراد و پلیس به وجود آمد تعدادی از ماموران نیروی انتظامی زخمی و یک نفر از مردم کشته شد و در تحقیقات پلیس مشخص شد فرد کشته شده بر اثر شلیک گلوله از تفنگ شکاری به قتل رسیده است و احتمال...
 


جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور عنوان کرد: بیش از 50 نفر در خمینی شهر به دلیل برپایی مراسم قمه زنی در روز عاشورا دستگیر شدند.
سرتیپ احمد رضا رادان  با اعلام این خبر گفت : بر اساس قوانین برپایی مراسم قمه زنی در کشور ممنوع است و درهمین رابطه عده ای در شهرستان خمینی شهر اقدام به راه اندازی چنین مراسمی کرده بودند و پلیس بر حسب وظیفه قانونی با برگزارکنندگان این مراسم برخورد می کند.
این در حالی است که برخی از منابع خبری محلی با انتشار اخبار ضد و نقیض از تجمع عده ای از متخلفین که مراسم قمه زنی آنها توسط نیروهای پلیس در روزهای گذشته ملغی شده بود از درگیری میان این جماعت فرصت طلب و نیروهای انتظامی خبر داده اند.
بر اساس گزارشهای تائید نشده این عده پس از شکستن شیشه های فرمانداری خمینی شهر وارد ساختمان آن شدند و با ماموران نیروی انتظامی درگیر شدند که این درگیری با دخالت یگان ویژه پایان یافت.
این گزارشها از کشته شدن یک نفر در این درگیریها به دلیل شدت خونریزی در بیمارستان الزهراء این شهرستان خبر می دهند.
جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور درباره این حادثه  گفت: در در گیری که بین این افراد و پلیس به وجود آمد تعدادی از ماموران نیروی انتظامی زخمی و یک نفر از مردم کشته شد و در تحقیقات پلیس مشخص شد فرد کشته شده بر اثر شلیک گلوله از تفنگ شکاری به قتل رسیده است و احتمال دارد فرد یا افرادی برای تحریک احساسات مردم و سوء استفاده از دست به چنین اقدامی زده باشند که البته تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
سرتیپ رادان افزود : هم اکنون تعداد 50 نفر از افرادی که با پلیس درگیر و قصد قمه زنی داشتند دستگیر شده اند و تمامی آنها برای تحقیقات تکمیلی به مقامات قضائی معرفی شده اند.
در حال حاضر اوضاع این شهرستان کاملاً عادی گزارش شده است
 
شنبه 21/10/1387 - 10:31
آموزش و تحقيقات
کودکانی که صبحانه نمی خورند
اگر با وجود نشان دادن یک الگوی خوب، هنوز کودک شما از خوردن صبحانه امتناع می کند، می توانید از راه حل های زیر استفاده کنید:
1. صبحانه را برای کودک جذاب کنید. زمان کافی برای یک صبحانه مفرح را در نظر بگیرید. کودکان خردسال از این که لیوان و فنجان مخصوص خود را داشته باشند، لذت می برند.
2. به کودک اجازه دهیم تا در تنظیم برنامه ی هفتگی صبحانه به ما کمک کند و نیز هنگام خرید لوازم صبحانه ما را همراهی نماید؛ در این صورت با علاقه ی بیشتری سر سفره ی صبحانه حاضر می شود.
3. صبحانه مختصر باشد. اگر کودک شما خوردن ناهار را به صبحانه ترجیح می دهد، به او یک صبحانه مختصر و یک ناهار مفصل بدهید. این برنامه در حالتی که صبحانه انرژی کافی را برای تمام مدت صبح فراهم کرده است و تا هنگام صرف ناهار، کودک از نظر انرژی کمبود ندارد، مشکلی ایجاد نمی کند. تهیه ی شیر، کره، پنیر، سیب زمینی به شکل های مختلف برای تأمین انرژی کودک کافی است.
4. در نوع غذاهای کودک تنوع ایجاد کنیم. غذاهای جدیدی را هر چند وقت یک بار به برنامه صبحانه اضافه کنید تا از یک نواختی جلوگیری شود. اگر کودک ناگهان از خوردن غذایی که قبلا دوست داشت، امتناع می کند، به زورآن را به او ندهید. برای مدتی آن را کنار بگذارید و سپس به تدریج و با ظرافت دوباره آن را به برنامه غذایی او اضافه کنید. برای صبحانه روی غذاهای مشخصی تعصب نداشته باشید.
5. هنگام صرف صبحانه با کودکان بیشتر دوست باشیم. نباید کودکان خردسال هنگام صبحانه تنها رها شوند. حتی کودکان بزرگ تر نیز دوست دارند، همراه داشته باشند. اگر نمی توانید پا به پای خوردن صبحانه ی کودک با او سر سفره بنشینید، خودتان در اتاق بمانید و فرد دیگری را برای صبحانه خوردن همراه کودک سر سفره بنشانید.
6. همراه کودک ، ساختمان سازی کنید. در ازای هر لقمه از صبحانه که کودک شما می خورد، به او یک تکه ساختمان اسباب بازی بدهید.
7. زمان بگیرید. برای این که به کودکانی که کند غذا می خورند انگیزه بدهید، ساعت را روی زمانی که کودک باید صبحانه اش را تمام کند، تنظیم کنید و او را برانگیزد که پیش از به صدا در آمدن زنگ، صبحانه اش را تمام کند؛ به تدریج زمان را کوتاه تر کنید و برای این منظور هر روز یک تا دو دقیقه زمان را کوتاه تر کنید تا این که به یک زمان پذیرفتنی برای تمام کردن صبحانه دست پیدا کنید. (1)

پی نوشت

1.روزنامه کیهان، 1386/6/1.

منبع: مجله نامه ی جامعه
شنبه 21/10/1387 - 10:29
آموزش و تحقيقات
زلزله چه می کند و ما چه باید بکنیم ؟

زلزله چیست؟

لرزش ناگهانی پوسته‌های جامد زمین ، زلزله یا زمین لرزه نامیده می‌شود. دلیل اصلی وقوع زلزله را می‌توان افزایش فشار بیش از حد داخل سنگها و طبقات درونی زمین بیان نمود. این فشار به حدی است که در سنگ گسستگی بوجود می‌آید و دو قطعه سنگ در امتداد سطح شکستگی نسبت به یکدیگر حرکت می‌کنند. به سطح شکستگی که توأم با جابجایی است، گسل گفته می‌شود. وقتی که سنگ شکسته می‌شود، مقدار انرژی که در زمان طولانی در برابر شکستگی حالتهای مختلفی را برای آزادسازی انر‍ژی نهفته شده بوجود می‌آورد.
بطوری که در ابتدا فشار و نیروهای درونی ممکن است باعث ایجاد یکسری لرزه‌های خفیف و کوچک در سنگها شود که پیش لرزه نامیده می‌شود. بعد از اینکه فشار درونی بر مقاومت سنگها غلبه کرد انرژی نهفته آزاد می‌گردد و زمین لرزه اصلی رخ می‌دهد، البته نباید از اثر لرزشهای کوچکی که بعد از زمین لرزه اصلی نیز اتفاق می‌افتد و به نام پس لرزه معروف هستند، چشم پوشی کرد. لرزه ، پیش لرزه ، لرزه اصلی و پس لرزه مجموعا یک زمین لرزه را نشان می‌دهند.
باید توجه داشت که تمام زلزله‌ها با پیش لرزه‌ها همراه نیست و همچنین پیش لرزه را نمی‌توان مقدمه وقوع یک زلزله بزرگ دانست، زیرا در بسیاری از موارد یک زلزله مخرب خود یک پیش لرزه فوق العاده مخربی بوده است که در تعقیب آن اتفاق افتاده است. همچنین در بسیاری از زمین لرزه‌ها زلزله اصلی بدون هیچ لرزه قبلی و یکباره اتفاق می‌افتند، زلزله‌هایی هم در اثر عوامل دیگر مثل ریزشها (مثلا ریزش سقف بخارهای آهکی و زمین لغزشها) و یا در بعضی موارد فعالیتهای آتشفشانی نیز بوجود می‌آید که مقدار و شدت آنها کمتر است.

چرا زلزله بوجود می‌آید؟

به درستی مشخص نیست که چرا زلزله بوجود می‌آید، اما همانطور که قبلا اشاره شد تجمع انر‍ژی در درون زمین از یک طرف و افزایش نیروی زیاد در درون زمین و عدم تحکمل طبقات زمین برای نگهداری این انرژی از طرف دیگر موجب شکسته شدن زمین در بعضی نقاط آن شده و انرژی از محل آن آزاد می شود. این شکستگی که اکثرا با جابجایی زمین اتفاق می‌افتد باعث خطرات و ایجاد لرزش زمین می‌شود که به آن زلزله گفته می‌شود.
اما این انرژی از کجا می آید؟ برخی معتقدند که زمین از ورقه‌هایی تشکیل شده است که این ورقه‌ها با صفحاتی که در کنار هم قرار دارند به یکدیگر فشار وارد کرده و باعث می‌شوند که ورقه‌هایی که دارای وزن کمتری هستند به داخل زمین فرو روند (این پدیده در اصطلاح علمی فرو رانش صفحات گفته می‌شود). همچنین ممکن است که ورقه‌ها در کنار یکدیگر به هم فشرده شوند. در اثر فرو رانش و پایین رفتن صفحه به درون زمین و به دلیل افزایش فشار و دمای طبقات درونی ، ورقه شروع به گرم شدن و ذوب شدن می‌کند و مواد مذاب حاصله سبک شده و مجددا به سمت بالا حرکت کرده و فشاری را به طبقات مجاور وارد می‌کند.
ترکیب این نیروها در درون زمین باعث ایجاد یک حالت عدم تعادل انرژی می‌شود، این وضعیت تا زمانی که طبقات فوقانی و سطحی زمین تحمل مقاومت در برابر آن را داشته باشند حفظ می‌گردد. اما زمانی که سنگها دیگر تحمل این فشارها را نداشته باشند، انرژی به یکباره آزاد می‌گردد و زلزله بوجود می‌آید. البته این بدان مفهوم نیست که تمامی زلزله‌ها بدین طریق ایجاد می‌شوند، بلکه می‌توان گفت بخش اصلی زمین لرزه‌ها ، با این فرضیه قابل توجیه است.

 

رابطه گسل با زلزله

رابطه گسل - زلزله دو طرفه می‌باشد. یعنی وجود گسلهای فراوان در یک منطقه سبب بروز زلزله می‌گردد. این زلزله به نوبه خود سبب ایجاد گسل جدیدی گردیده و نتیجتا تعداد شکستگیها زیادتر شده و به این ترتیب قابلیت لزره خیزی منطقه افزایش می‌یابد.

نحوه آزاد شدن انرژی زلزله

ممکن است یک زلزله به همراه خود پیش لرزه و پس لرزه‌هایی داشته باشد، که این دو قبل و بعد از زلزله اصلی ممکن است وقوع یابند، به عبارتی دیگر این موضوع به نحوه آزاد شدن انرژی زلزله بستگی دارد. بطوری که انرژی زلزله بصورتهای زیر آزاد می‌گردند:

پیش لرزه

گاهی اوقات از بروز زلزله اصلی ، یکسری زلزله‌هایی با بزرگی کمتر از زلزله اصلی به وقوع می‌پیوندند که معمولا فراوانی آنها با نزدیک شدن به زمان وقوع لرزش اصلی ، افزایش می‌یابد.

لرزش اصلی

همان زلزله اصلی بوده که بواسطه آن اکثر انرژی ذخیره شده در سنگها یکباره آزاد می‌گردد و چنانچه داده‌های مربوط به یک زلزله بزرگ غیر دستگاهی باشد مهلرزه نامیده می‌شود.

پس لرزه

زلزله‌های خفیفتری که غالبا پس از لرزش اصلی ، از حوالی کانون زلزله اصلی منشأ می‌گیرند، را پس لرزه می‌گویند. پس لرزه‌ها می‌توانند حتی تا سالها پس از وقوع زلزله‌های اصلی نیز به طول انجامد.

دسته لرزه

مجموعه‌ای از تعداد زیادی زلزله که در یک منطقه محدود در مقطع زمانی در حد هفته تا چند ماه به وقوع می‌پیوندد. دسته لرزه‌ها غالبا در نواحی آتشفشانی دیده می‌شوند.

ریز لرزه

زلزله‌های ضعیفی هستند که بزرگی آنها 3 ریشتر و یا کمتر از 3 بوده و غالبا افزایش ناگهانی و نامنظم آنها نشانه قریب الوقوع بودن مهلرزه یا زلزله اصلی می‌باشند.

بزرگی زمین‌لرزه

بزرگی زمین‌لرزه را به صورت زیر تعریف می‌کنند:
بزرگی زلزله، M برابر لگاریتم در پایه ده دامنه حداکثر (برحسب میکرون) حرکت، A، است که توسط لرزه‌سنج استاندارد ووداندرسون در فاصله صد کیلومتری از مرکز زلزله ثبت شده باشد.

m= Log(10)A

همچنین، جهت تعیین انرژی آزاد شده توسط هر زلزله رابطه‌ای توسط ریشتر – گوتنبرگ در سال ۱۹۵۶ ارائه گردید که میزان انرژی آزاد شده در کانون زلزله بر حسب ارگ (erg) و بزرگی آن "M" مشخص می‌نماید.

Log E =11,4 +1,5 M

با یک محاسبه ساده می‌توان نشان داد که با افزایش یک درجه‌ای اندازه بزرگی زلزله، مقدار انرژی آزاد شده تقریباً ۳۲ برابر می‌گردد.
زلزله ها از دید جهت آزاد شدن انرژی به دو گونه افقی و عمودی تقسیم بندی می گردند. خرابی های عمده و وسیع معمولاً بر اثر زلزله هایی از نوع افقی صورت می پذیرند. زلزله ها بر اساس میزان خرابی بوجود آمده به ده درجه بر مبنای مرکالی تقسیم می گردند.

.آشنایی با علائم زلزله

زلزله هر چند قابل پیشبینی نیست ولی در زمان کوتاهی قبل از آغاز خود دارای علائمی است مانند حركتهای غیر طبیعی حیوانات خصوصا حیوانات خانگی همچون ماهی ، گربه و سگ كه احتمال نگهداری آنها توسط شما در منزل وجود دارد . دوم ایجاد بی دلیل حبابهای هوا بروی سطح آب در استخرها و حوض حیاط خانه، هیجان پرندگان به یكباره و سپس سكوت چند لحظه ای قبل از زلزله ، بالا آمدن آب یا شفافتر یا بشدت گل آلود شدن یا تغییر دمای محسوس آب چاهها و……..

.آغاز زلزله

شاهدان زیادی پس از زلزله گفته اند كه با صدایی عجیب روبرو شده اند بله این مطلب درست است در ابتدا صدای نامتعارفی شنیده میگردد و به سرعت لرزش های اولیه که معمولا با شدت بالا نیستند خواهند رسید و پس از آن موج اصلی با مدت زمان چند ثانیه ای و پس از آن پس لرزه هایی با شدت پائین و اتمام زلزله !
گاهی این چند لحظه مابین مراحل زلزله چند دقیقه وحتی همچون بم چند ساعت است، بصورتی كه خود پیش لرزه ها را ما با زلزله اصلی اشتباه میگیریم ، بم در ساعات پایانی شب دو بارلرزیده بود اما عزیزان ما یا با بی توجه به آن در منازل خود خوابیدند و یا چند ساعتی را که سرمای بیرون به آنها امکان تحمل داده بود را در حیاطها ماندن و سپس به داخل باز گشته و خوابیدند ! …..
پس اول از همه اگر زلزله کوچکی را تجربه کردید فراموش نکنید که ممکن است موج اصلی در راه باشد مکان های امن خانه را برای استراحت در نظر بگیرید . حتمابا هوشیاری بخوابید اگر امکان خوابیدن در حیاط را دارید به عنوان یک تفریح هم شده شبی را با عزیزانتان در حیاط بیدار بمانید،البته توجه كنید كه از آوار دیوارهای حیاط و خود ساختمان ایمن باشید .
هرچند در زمان وقوع زلزله هیچ ضمانت ایمنی وجود ندارد لیكن شناسایی بموقع مناطق پرخطر و نیز برنامه‌ریزی جهت آمادگی لازم می‌تواند باعث نجات جان افراد و بطوراخص كاهش جراحت‌ها و خسارات ناشی از آن شود.

اقدامات قبل از وقوع زلزله

زلزله اغلب بدون اطلاع قبلی و غیر منتظره و آنی رخ می‌دهد. لذا شناسایی مناطق آسیب پذیر و همچنین برنامه‌ریزی و آموزش برای به حداقل رساندن آسیب پذیری جوامع انسانی، امری ضروری تلقی می شود. مقاوم‌سازی سقف و فونداسیون‌ها، محكم‌كردن روشنایی‌ها به سقف و رعایت آیین نامه های مقاوم سازی ساختمان باعث كاهش اثر ومیزان خسارت های احتمالی زلزله می‌گردد.
شناسایی عوامل ایجاد كننده خطر
اقدامات لازم برای رفع ویا كاهش آن
• قفسه‌ها را به دیوارها متصل ومحكم كنید
• اشیاء بزرگ و سنگین تر را در قفسه‌های پایین‌تر قرار دهید.
• اشیاء شكستنی را در طبقات پایین كابینت نگهدارید و درب آن را محكم ببندید.
• وسایل سنگین نظیر تابلوها و آینه‌ها را دور از محل خواب قرار دهید، و در جای خود مستحكم كنید
• روشنایی‌ها را در محل خود ثابت و محكم كنید.
• سیم كشی برق ساختمان و سیستم لوله كشی گاز را به صورت دوره ای برای عیوب احتمالی بررسی نمائید چراكه خطرآتش‌سوزی وجود دارد.
• درصورت وجود آسیب و شكاف در سقف و دیوارهای خانه با یك كارشناس مشورت كنید.
• محصولات قابل اشتعال مانند اسپری حشره‌كش را در كابینت ها و قفسه های پایینی قرار دهید.
شناسایی مكان‌های امن در داخل و خارج خانه
زیر مبلمان و اثاثیه محكم و سنگین نظیر یك میز
كنار یك دیوار داخلی
دوری از جاهایی‌كه احتمال ریختن خرده شیشه وجود دارد مثلاً نزدیك پنجره‌ها، آینه‌ها، تابلوها و یا جایی‌كه وسایل سنگین از قفسه ها احتمال سقوط دارد.
درفضای باز: دوری از ساختمان‌‌ها، درخت‌ها، خطوط تلفن و برق،و پل‌های هوایی.
اشیاء وملزوماتی را كه در خارج از ساختمان قرار دارند، مانند كولرها، لوله های دودكش، گلدان ها و . . . در جای خود مسحكم كنید و آن ها را در اماكنی قرار دهید كه خطر سقوط نداشته باشد
اشیاء و ملزوماتی را احتمال سقوط دارند، در جای خود مستحكم كنید.
درصورتی كه نمی‌توانید كل ساختمان خود را بازسازی كنید دست كم اتاقی امن در خانه خود بسازید.

آموزش خود و اعضای خانواده

همه اعضای خانواده باید بیاموزند که چگونه جریان برق را قطع و شیرهای آب و گاز و نظایر آن را از محل اصلی ببندند.
حداقل یكی از اعضاء خانواده باید با اصول و اقدامات امداد وكمك های اولیه آشنا باشد.
برای كسب اطلاعات بیشتر درمورد زلزله جمعیت هلال‌احمر منطقه خود و یا تلفن ندای امداد جمعیت (147) تماس بگیرید
همراه داشتن وسایل ضرروری
چراغ‌قوه با باتری یدك
رادیو با باتری یدك
جعبه کمک های اولیه و دستورالعمل استفاده (شامل باند و گاز استریل، مواد ضدعفونی کننده، پماد سوختگی و آنتی بیوتیک، آسپیرین، قیچی، قطره چشمی و داروهایی که با تجویز پزشک به طور منظم استفاده می کنید)
دفترچه ای حاوی شماره تلفن های ضروری و مراکز امداد
حداقل 4 لیتر آب را برای هر فرد در یک ظرف نشکن ذخیره کنید و هر چند وقت یکبار از نظر تازگی و بهداشتی بودن بررسی و تعویض كنید.
مواد غذایی فاسد نشدنی به تعداد افراد خانواده برای مدت 3 روز (مانند غذای کنسرو شده، کمپوت، بیسکویت، مواد غذایی خشك)
وسایل بهداشت شخصی (حوله، صابون، خمیردندان و مسواک، پودر شوینده، دستمال کاغذی و ...)
دربازكن ساده
كارت‌های اعتباری، اسناد و پول نقد
دستکش وكفش‌های مناسب
یك عدد چادر مسافرتی
حداقل یك كپسول آتش نشانی در منزل داشته باشید و راه استفاده از آن را به همه افراد خانواده آموزش دهید.

طرح یك برنامه ارتباط اضطراری

در مورد آنچه که باید در هنگام وقوع زلزله انجام دهید فکر کنید.
از آنجا كه احتمال می‌رود اعضای خانواده در هنگام وقوع یك زلزله از هم جدا باشند (زمانی‌كه بزرگترها در محل كار و بچه‌ها در مدرسه می‌باشند) باید ازقبل مكانی امن را برای جمع شدن اعضائ خانواده بعد از حادثه در نظر گرفته شده باشد.
از یك دوست یا فامیل در خارج از شهر محل زندگی خود بخواهید كه رابط اعضای خانواده باشد تا اعضا براحتی و در صورت نیاز با وی ارتباط برقراركنند. مطمئن شوید كه تمامی اعضای خانواده اسم، آدرس و شماره تلفن فرد رابط را دارند.
به آمادگی افراد جامعه خود، خصوصاً همسایگان كمك كنید
اگرمی‌توانید در روزنامه‌ محلی‌ خود بخش ویژه‌ای را پیرامون اطلاعات موردنیاز به هنگام وقوع زلزله (به همراه اطلاعات مربوط به شماره تلفن دفاتر اورژانس، جمعیت هلال‌احمر و بیمارستان‌ها) برای آگاهی عموم منتشر كنید.
درمنزل هفته‌ای ‌یك‌بار وقوع زلزله فرضی را در خانه خود صحنه سازی نمائید و به کمک همه اعضای خانواده به شناسایی عوامل خطرساز بپردازید.
با نمایندگان شركت‌های آب، برق و گاز در مورد نحوة قطع این خطوط صحبت و مشورت كنید.
تمرین ها را به صورت گروهی انجام دهید، تا بدین‌وسیله آموخته‌های خود را در مورد ساختمان، برنامه‌های تغییر و تبدیل در ساختمان، تحقیق و جستجوی خطرات احتمالی و درنهایت برنامه اضطراری خانواده و همسایگان را با هم بكارگیرید.
به افراد خانواده خود پناهگیری را آموزش دهید.

اقدامات حین وقوع زلزله

فورا درجای امن پناه بگیرید. مراقب باشید كه برخی زلزله‌ها در واقع پیش‌لرزه‌‌ هستند و زلزله عظیم‌تری ممكن است در راه باشد. با گام های كوتاه قدم بردارید و تا زمانی‌كه لرزش‌ متوقف شود وتا زمانی كه مطمئن شوید كه خروج از محل مانعی ندارد، در داخل پنا هگاه بمانید.
اگر در داخل خانه هستید:
تا توقف لرزش‌ها در زیر یك میز محكم و سفت و یا سایر لوازم و اسباب داری فضای مناسب پناه بگیرید واز خود محافظت كنید. اگر بر اثر لرزش زلزله حرکت کردند پایه‌های آنهارا محکم با دست نگاه دارید و با آن حرکت کنیداگر در نزدیكی شما مكان امن وجود ندارد، سر و صورت خود را با كمك بازوان بپوشانید و در یك گوشه به حالت چمباتمه ، بنشینید.
خود را از معرض از شیشه، پنجره‌ها، درب و دیوارهای بیرونی، كتابخانه، بوفه و روشنایی‌ها و هر چیزی كه احتمال ریزش و سقوط دارد، دور نگهدارید.
اگر در رختخواب هستید همانجا بمانید تا زمانی‌كه لرزش‌ها متوقف شود. برای محافظت از خود یك بالش روی سر خود نگهدارید. البته اگر زیر لوستر و یا درجایی هستید كه احتمال سقوط اشیا می‌رود به نزدیك‌ترین مكان امن بروید.
تا زمانی‌كه لرزش‌ها متوقف شود در داخل خانه بمانید، در صورت اطمینان از خانه خارج شوید. تحقیقات نشان داده‌است كه بیشترین صدمات زمانی رخ می‌دهد كه افراد سعی در تغییر موقعیت و یا خروج از ساختمان دارند.
به یاد داشته باشید بعد از وقوع زلزله احتمال قطع جریان برق، از كار افتادن سیستم اعلان خطر آتش نشانی یا سیستم های آب پاش می رود.
بهیچ وجه از پلکان و آسانسور استفاده نكنید.
اگر در مكانی بیرون ازخانه هستید:
از كنار ساختمان‌ها، تیرهای برق و خطوط آب و برق و... دور شوید.
به سرعت از خیابان و كوچه ها ی باریك خارج شوید.
اگر در فضای باز هستید تا زمانی‌كه لرزش‌ها متوقف شود همانجا بمانید. بیشترین خطر در بیرون ساختمان‌ها، درب‌های خروجی‌ و در كنار دیوارهای خارجی وجود دارد. بیشتر مصدومیت‌های ناشی از زلزله بواسطه ریزش دیوارها، وشكستن وخرد شدن شیشه‌ و سقوط اجسام رخ می‌دهد.
اگر در فروشگاه، سینما و یا اماكن پر ازدحام هستید به جای هجوم بردن به سمت درهای خروجی به محل های امن بروید و حالت های مناسب بدن (نشستن و گرفتن سر در میان دست ها) را اتخاذ كنید.
اگر در یك وسیله نقلیه درحال حركت هستید:
در یك مكان امن خودرو را متوقف كنید و در داخل آن بمانید. از نزدیك شدن به ساختمان‌ها، درخت‌ها، پل‌های عابر پیاده و خطوط آب و برق و.. خودداری كنید.
با پایان لرزش با احتیاط به حركت خود ادامه دهید، از حركت در جاده‌، روی پل‌ و یا سراشیبی و دست‌اندازهایی كه توسط زلزله آسیب‌دیده‌ بپرهیزید.
اگر در زیر آوار مانده‌اید:
كبریت روشن نكنید.
جلوی دهانتان را با یك دستمال كاغذی و یا یك پارچه بپوشانید.
چنانچه درنزدیكی شما دیوار یا لوله وجود داردضربات ممتدی به آن بزنید تا امدادگران بتوانند محل محبوس شدن شما را پیداكنند. اگر سوت همراهتان بود از آن استفاده كنید. آخرین راه اینست كه فریاد بزنید. هرچند فریادزدن باعث استنشاق مقدار زیادی گرد و خاك می‌شود.

اقدامات بعد از وقوع زلزله

مراقب پس لرزه‌ها باشید؛ پس‌لرزه‌هایی كه بعد از زلزله به وقوع می‌پیوندد اغلب به شدت زلزله اصلی نیست اما باز هم می‌تواند مقاومت ساختمان‌‌ را كم كند.، بیشتر پس‌لرزه‌ها در اولین ساعات پس از وقوع زلزله اصلی بوقوع می‌پیوندد.
از تلفن مگر در موارد اضطراری استفاده نکنید.
برای كسب آخرین اطلاعات به تلویزیون یا رادیو گوش‌دهید و تنها برای موارد اضطراری از تلفن استفاده كنید.
درب كابینت‌ها را با احتیاط بازكنید؛ مراقب اجسامی كه احتمال سقوط دارند باشید.
از مناطق آسیب‌دیده دورشوید، تنها زمانی به منزل خود بازگردید كه از امنیت آن توسط مسئولین اطمینان پیدا كنید.
اگر در مناطق ساحلی، زندگی می كنید از ساحل دور شوید.
به افراد آسیب‌دیده یا گیرافتاده كمك‌كنید؛ مساعدت و یاری به همسایه‌هایی كه ممكن است به كمك خاصی نیاز داشته باشند بویژه بچه‌ها، سالخوردگان و معلولین را فراموش نكنید. درصورت نیاز، كمك‌های اولیه را انجام دهید؛ افراد با جراحت‌های شدید را حركت ندهید مگراینكه در معرض خطر جدی ناشی از جراحت‌های بعدی باشند، درنهایت درخواست كمك‌كنید.
اگر دارو، ‌گازوییل، سفیدكنندة شیمیایی و یا مایعات قابل اشتعال روی زمین ریخته‌شده است آن‌را تمیزكنید؛ اگر بوی گاز استشمام كردید، شیر اصلی گاز را ببندید و فوراً محل را ترك كنید.
مجرای دودكش (هواكش) را از نظرآسیب‌دیدگی بازرسی كنید؛ صدمات و آسیب‌های كوچك می‌تواند باعث بروز یك آتش‌سوزی گردد.
تأسیسات را بازرسی‌كنید؛
نشتی‌ گاز را بررسی‌كنید؛ در صورت استشمام بوی گاز، یا نشت گاز یك پنجره را بازكنید و فوراً ساختمان را ترك كنید. شیر اصلی گاز را از بیرون ببندید. اگر بنا به هردلیل، گاز را قطع كردید تنها با كمك یك كارشناس باید جریان گاز را مجددا برقرار نمود.
صدمات وارده به سیستم برق را بررسی نمائید؛ درصورت مشاهدة جرقه، قطع شدگی سیم و یا سیم‌های آب‌شده و یا استشمام بوی سیم سوخته به سرعت فیوز را قطع كنید.
صدمات وارده به خطوط آب و فاضلاب را بررسی كنید؛ اگر سیستم فاضلاب آسیب‌دیده‌ است از توالت‌ استفاده نكنید و یك لوله‌كش خبركنید. اگر لوله‌های آب آسیب‌دیده‌است، شیر آب را ببندید و با سازمان آب تماس بگیرید.

منابع:

دانشنامه رشد
ویکی پدیا
پورتال جامع هلال احمر
سایت اصفهان برای شما

شنبه 21/10/1387 - 10:27
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته