آلبوم تصاویر
جمعه 3/3/1392 - 10:19
لطیفه و پیامک
به من نگاه كن، به این چشمها كه در انتظار رویش رویاست كه به استقبال آمدنت تمام آسمان را نگاه شدهاند.
شنبه 28/2/1392 - 0:13
ازدواج و همسرداری
در زندگی زناشویی داشتن صداقت خیلی حائز اهمیت است و
یكی از دلایل قطع روابط عاطفی میان همسران، نبود صداقت است. بسیار دیده
میشود كه یكی از زوجین از سر محبت به همسر خود دروغ میگوید یا دروغهای
كوچكی كه به خاطر ضعف شخصی یا تفكر اشتباه گفته میشود. برای مثال شوهری كه
تحت فشار مالی است و نمیخواهد همسرش باخبر شود دروغی سر هم میكند، ولی
در نهایت همسر مطلع میشود.
گاه مشكل از یك موضوع اقتصادی یا اجتماعی به رابطه زناشویی تسری پیدا میكند.
بسیاری از زوجها در انتقال احساسات، ناامیدیها، علایق، رنجشها، خشم و كینه، گناهها، شكستها، نیازها و آسیبپذیریها ناتوانند.
در واقع این
ناتوانایی ناشی از ترس است. ترس از نزدیك شدن به احساسات و تمایلات، ترس از
دست دادن وجهه، ترس از دادن عشق همسر، ترس از تحتكنترل قرار گرفتن كه در
یك رابطه سطحی اتفاق میافتد.
برعهده خود ماست كه مشخص كنیم در زندگیمان دروغ گفتن تا چه حد مجاز است و خط قرمزها چیست.
زن و شوهرها
باید قبول كنند گاهی دروغ گفتن یك نفر و انعطافپذیری طرف دیگر درباره آن
دروغ میتواند تنش كمتری در زندگی آنها ایجاد كند و در نتیجه خانه آنها
آرامش بیشتری داشته باشد. البته گاهی نیز این دروغها میتواند آنقدر بزرگ
باشد كه یكی از طرفین طاقت تحمل آنها را از دست بدهد.
در بعضی موارد
دروغ گفتن میتواند به یك مشكل كاملا پیچیده تبدیل شود و طرفین را كاملا
درگیر خود كند، بعضی افراد وقتی دروغ میشنوند احساس میكنند دیگر
نمیتوانند با آن دروغ كنار بیایند و اعتماد آنها كاملا از بین میرود.
قبل از این كه بخواهید درباره دروغگویی همسرتان با او حرف بزنید بسیار مهم است كه حسابی فكر كرده و پاسخهای او را پیشبینی كنید.
خودتان را
آماده كنید حقیقتی را به شما بگوید كه شما دوست ندارید بشنوید. یك همسر
دروغگو میتواند چیزی به شما بگوید كه غافلگیر شوید.
ممكن است برای
یك مرد چند بار پیش بیاید كه به خاطر گفتن یك جمله و كلمه یا به خاطر
گفتن جایی كه رفته یا به خاطر ملاقاتی كه داشته مورد مواخذه قرار گرفته و
كار به دعوا كشیده شود.
در همین حالت
دروغ گفتن برای مردان به راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی در
خانواده تبدیل میشود.اگر زن و شوهر بتوانند كمی یكدیگر را آزاد بگذارند و
هر كدام به دیگری اجازه دهد آنگونه زندگی كند كه دوست دارد، به مرور به دو
دوست تبدیل میشوند و دیگر لزومی ندارد به هم دروغ بگویند.
شنبه 28/2/1392 - 0:13
خاطرات و روز نوشت
قدیمیها میگفتند: هر وقت دیدی هیچ مشكلی نداری، حتما
زنده نیستی! شاید این حرف در نگاه اول صحیح به نظر نیاید، اما معنی زیبایی
دارد كه اگر به آن توجه كنیم، زندگیمان شیرینتر میشود.حال و هوای
تنهاییهایمان، ارتباط با همسرمان، تحمل شیطنت فرزندمان و نحوه برخورد با
همه افرادی كه در زندگیمان هستند، تفاوت چشمگیری میكند.
علت اصلی
ناراحتیهای ما این است كه فكر میكنیم باید همه چیز بهخوبی و خوشی باشد
مثل آخر همه داستانها كه زیباست، اما واقعیت با فیلم و داستان فرق میكند.
زمان میبرد تا باور كنیم زندگی با همه زیباییهایش یك مبارزه تمام وقت
خواهد بود. دلیل این كه وقتی سختی به وجود میآید، برخی سرخورده میشوند،
این است كه گمان میكنند وجود مشكل به معنی نبود خوشبختی است.
این فكر بسیار
به روحیه و ارتباط شما صدمه میزند. مگر میشود دو نفر با هم بدون هیچ
اختلافی زندگی كنند؟ مگر میشود شرایط همیشه بر وفق مراد باشد؟ مگر میشود
قهر، دعوا و دلخوری پیش نیاید. اصلا گفتهاند كه دعوا نمك زندگی است، اما
باید مراقب بود كه شور نشود، پس این چیزها در زندگی همه وجود دارد.مشكل از
آنجایی شروع میشود كه زن یا مرد در انتظار یك زندگی بدون مشكل «بله»
میگویند و به زیر یك سقف میروند؛ غافل از این كه تفاهم و سازگاری باید
زیر یك سقف به وجود آید و صادقانه بگویم در بیشتر مواقع كار بسیار سختی
است.
اگر برای یك
موقعیت سخت آماده باشید، وقتی با آن روبهرو میشوید، نگاه جامعتری به
موضوع خواهید داشت و مانند یك مهندس كاربلد و دنیا دیده، جوانب مختلف آن را
بررسی میكنید و بهترین نقشه را میكشید، اما اگر آماده نباشید، وقتی با
مشكل روبهرو میشوید، دست و پایتان را گم میكنید، دچار استرس و اضطراب
میشوید و به خاطر نداشتن برنامهریزی صحیح و آمادگی لازم، به احتمال زیاد
آن مشكل، شما را مغلوب میكند.شما نمیتوانید دو زندگی را پیدا
كنید كه مثل هم باشد؛ البته با توجه به كلیات زندگی، میشود پیشبینی كرد
كه چه مشكلاتی بر سر راه خواهد بود، اما دنیا بالا و پایینهای زیاد دارد.
شما هم پیشگو نیستید و به همین جهت بهتر است، همیشه در آماده باش به سر
ببرید. تنها راهی كه شما را كمك میكند تا در طول زندگی، نشكنید و خم نشوید
این است كه هر روز به خودتان بگویید: زندگی یك مبارزه دائم است؛ البته
توكل به خدایی كه خالق ماست و تضمین كرده است محبت شما و همسرتان در قلب هم
جای خواهد گرفت، فراموش نكنید.
اگر عادت
دارید با دیدن هر اختلاف و مشكل، كاسه چه كنم چه كنم، به دست بگیرید و نزد
مادر و دوستانتان درددل كنید و به مشاور پناه ببرید، قافیه زندگی را باختهاید؛ البته مشاوره و راهنمایی در خیلی از مواقع لازم است، اما این
هستید كه با روحیه بالا و اراده، خود را برای ساختن زندگی آماده میكنید.
این موضوع در زندگی شخصی شما هم صادق است، اما داشتن یك زندگی آرام با
همسری كه با تمام وجود دوستش دارید، نیاز به ایستادگی و تحمل بیشتری دارد.
اگر نگاهتان به زندگی تغییر كند، هر كدام از سختیها دلیل نزدیكترشدن شما
خواهد شد.به دست آوردن خوشبختی به هیچ وجه كار سادهای نیست، اراده كنید و
با لبخند موانع را كنار بزنید.
شنبه 28/2/1392 - 0:11
تغذیه و تناسب اندام
وقتی یک آدم جدید را ملاقات می کنید یا یک دوست قدیمی را دوباره می بینید
اولین چـیـزی کــه بــه نـظرتان می رسد چیسـت؟ اکثـر مـا روی قــیافه فرد
تمرکز می کنیم و افراد را معمولاً از بالا به پایین برانداز می کنیم. و
برحسب آنـچه که مـی بـینیم واکنش می دهیـم. پـس طبـیـعی اسـت که اگر صورت و
گردن تان لاغر باشد، حتی اگر اندام تان چندان ایـدآل هم نباشد، از نظر
بینـنده لاغر و متـناسب بـه نـظر خـواهید رسید. خودتان هم این را خوب حس می
کنید.
دلیل آن این اسـت: کـم کـردن حتی یـک کیـلو از وزن تـان، بیشتر از این که
خـود را روی سـایـز دور کـمرتـان نشـان دهـد، تـاثـیـر بسـیار زیـادی روی
صـورت تان خـواهد داشـت. پـس احـتمالاً دوست دارید بدانید که بهترین راه
برای کم کردن وزن صورت و لاغر کردن آن چیست. از نظر علمی لاغر کردن یک قسمت
خاص از بدن غیرممکن است، اما اکثر افراد وقتی وزن کم می کنند، اول در صورت
شان مشخص می شود.
قدم اول: روزانه حداقل نه لیوان آب بنوشید. این مرحله جزء مهم ترین قدم ها
برای رسیدن به هدف تان است، چون اگر به اندازه کافی آب ننوشید، بدن شما به
وضعیت حفظ و تثبیت آب می رسد. در این وضعیت بدن تصور می کند که در یک کویر
بی آب گیر کرده است و هر مایعی که در خود دارد را حفظ می کند. در نتیجه،
بدن تان باد می کند. به وضوح خواهید دید که صورت تان پف می کند و این باد
کردگی را در دست ها و پاهای تان هم حس می کنید. پس تا می توانید آب بنوشید.
اگر از خوردن آب معمولی خسته شده اید، کمی لیمو در آن بچکانید. سایر
نوشیدنی ها(چای، قهوه، سودا، و آبمیوه) هم جزء مایعات مصرفی شما به حساب می
آیند ولی چون حاوی کالری هستند، از فواید آن ها کم می کند. هیچ چیز به
اندازه همان آب معمولی پرفایده و سالم نیست.
قدم دوم: روزانه حداقل سه وعده از میوه جات و سه وعده از سبزیجات استفاده
کنید. با خوردن میوه جات و سبزیجات هم می توانید به بدنتان آب برسانید، چون
این مواد غذایی سرشار از آن هستند. علاوه بر این، میوه جات و سبزیجات
سرشار از فیبر می باشند که باعث می شود شما احساس سیری کنید و کمتر به سراغ
تنقلات پرکالری بروید. به جای این که یک ظرف شکلات روی میزتان بگذارید،
بهتر است یک ظرف هویج را تمیز کرده و کنار دست تان بگذارید. برخی عقیده
دارند که میوه آن ها را چاق می کند چون حاوی مقدار زیادی قند هستند. اگر
شما هم چنین عقیده ای دارید، کاملاً در اشتباهید.
قدم سوم: مصرف کلسیم خود را بالا ببرید. تحقیقات بسیاری نشان می دهد که
مصرف حداقل ۱۲۰۰ میلیگرم کلسیم(از منابع غذایی، به ویژه لبنیات) روزانه به
از بین بردن چربی های بدن کمک شایانی می نماید. ماست و پنیر می تواند تنقلات خوبی برای شما باشد و
یادتان باشد خیلی سراغ انوع بدون چربی لبنیات نروید، کمی چربی باعث می شود
که بیشتر احساس سیری کنید و دیرتر گرسنه تان شود.
قدم چهارم: هر روز ۲۵۰ کالری از مصرف تان کم کنید و ۲۵۰ کالری بسوزانید.
نیم کیلو چربی حاوی ۳۵۰۰ کالری است، پس برای از دست دادن آن باید به همان
میزان از کالری هایتان کم کنید، چه از طریق کم کردن غذای تان باشد و چه از
طریق ورزش. راحت ترین راه این است که هر دوی این ها را انجام دهید. اگر ۲۵۰
کالری از کالری های مصرفی تان کم کنید و ۲۵۰ کالری هم با ورزش بسوزانید،
روزانه می شود ۵۰۰ کالری و به این روش می توانید هر هفته نیم کیلو از وزن
تان را کم کنید. دقت کنید که کم شدن نیم کیلو از وزن تاثیر بسیار زیادی روی
صورت تان خواهد داشت. برای سوزاندن ۲۵۰ کالری با ورزش، می توانید به یک
پیاده روی تند نیم ساعته بروید. کم خوردن هم به سادگی این است که جای بستنی
مورد علاقه تان را با ماست عوض کنید، همین.
قدم پنجم: از خوردن نمک پرهیز کنید. وقتی نمکدان را برمی دارید، احتمال ورم
بدن تان را هم بالا می برید. غذاهای فراورده ای حاوی مقدار زیادی سدیم
هستند و وقتی شما هم باز به آن نمک اضافه کنید، مصرف نمکتان را به اوج
خواهید رساند. هنگام خوردن سوپ های آماده، تن ماهی، و غذاهای آماده از این
قبیل دقت کنید که به آن نمک اضافه نکنید.
قدم ششم: تمرینات بدنسازی انجام دهید. با ورزش کردن با دستگاه های بدنسازی،
دمبل یا حتی وزن خودتان، بافت های عضلانی تان را حفظ خواهید کرد و هر چه
عضلات بیشتری داشته باشید، کالری بیشتری هم خواهید سوزاند. این نوع تمرینات
به شما کمک میکند که کلیه عضات و ماهیچه های بدن، از جمله عضلات صورت تان
را حفظ کنید. اگر بدون انجام تمرینات بدنسازی رژیم بگیرید، باعث شل شدن
پوست تان خواهد شد چون بافت عضلانی جدید به خود اضافه نمی کنید. تمرینات
بدنسازی باعث می شود صورتتان سفتتر شده و سلامت و طراوت جوانی خود را حفظ
کند. در این قسمت به چند تمرین مخصوص صورت اشاره می کنیم که به شما کمک
میکند کمی از چربی های صورت تان را به صورت موضعی آب کنید و عضلات صورت تان
را هم سفت و قوی کنید. بهتر است این تمرینات را جلوی آینه انجام دهید تا
از درست انجام دادن آن مطمئن شوید. برای نواحی اطراف چشم ها، چشم ها را
آرام ببندید، تا جای ممکن به پایین نگاه کنید و بعد به بالا نگاه کنید. این
کار را ۱۰ مرتبه تکرار کنید. دوباره با چشمانی بسته، ابروها را بالا برده و
تاحد ممکن مژه ها را به سمت پایین بکشید. تا ۵ ثانیه این حرکت را نگه
دارید، استراحت کرده و ۵ مرتبه دیگر این حرکت را تکرار کنید. با چشمان باز و
سر ثابت، به بالا و بعد به پایین نگاه کنید و ۱۰ مرتبه حرکت را تکرار کنید
و بعد به راست و به چپ نگاه کنید و این حرکت را هم ۱۰ مرتبه تکرار کنید.
تا حدی که می توانید اخم کنید و ابروها را به سمت هم بکشید. بعد تا حد ممکن
ابروها را بالا برده و چشم ها را هم تا حد ممکن باز کنید. این تمرین را ۵
مرتبه دیگر تکرار کنید. روی تخت به پشت بخوابید و سرتان را از لبه آن
آویزان کنید. ابروها را تا حد ممکن بالا ببرید و را نیز تاحد ممکن باز
کنید. به حالت اول برگشته و ۵ مرتبه حرکت را تکرار کنید. لب پایینی را روی
لب بالایی تان بیاوید و آن را به سمت نوک بینی بکشید. تا بیشترین حد لبخند
بزنید و سعی کنید نوک زبان تان را به نوک بینی برسانید.
تمرینات مخصوص غبغب:
تمرین ۱: دهان تان را تا حد ممکن باز کنید، فک تان را به سمت جلو و بعد به
سمت بالا بکشانید تا جایی که دندان های پایینی تا بالای لب بالایی کشیده
شود. این حرکت را ۱۵-۱۰ مرتبه انجام داده و ۳ تا ۴ مرتبه در روز هم تکرار
کنید. تعداد تکرارها را آرام آرام اضافه کنید و دقت کنید که فشار زیادی روی
فک اعمال نکنید.
تمرین ۲: کف دست را ۱۰ ثانیه روی پیشانی قرار داده و فشار دهید و با سر و
گردن خود مقاومت کنید. باید فشار را در گردن و چانه تان خوب حس کنید. حرکت
را با گذاشتن دست روی پشت سرتان تکرار کنید و بعد برای هر سمت سر، طوری که
دست ها روی گوش قرار گیرد.
تمرین ۳: چانه را بالا آورده و دهان تان را باز و بسته کنید، انگار در حال
جویدن هستید. فشار را روی عضلات پایین فک و گردن باید حس کنید.
تمرین ۴: با پشت دست به پایین چانه ضربه بزنید. ابتدا آرام حرکت را شروع
کنید و بعد سرعت ضربه زدن را بالا ببرید. دو یا سه بار در روز این حرکت را
چند دقیقه تکرار کنید.
شنبه 28/2/1392 - 0:9
ازدواج و همسرداری
گفتگو در بهترین حالتش، موقعیتی است که دو نفر کنار هم می نشینند و درباره
مسائلی با هم صحبت می کنند؛ ممکن است نظر یا عقایدشان موافق یا مخالف
یکدیگر باشد و حتی با هم بحث کنند اما فقط قصد دارند عقیده شان را مطرح
کنند و با نگاهی دوباره به موضوع و تشکیک در فرضیات، به نتیجه ای برسند
اما... در گفتگوهایی که به دعوا و مجادله منتهی می شود، شرایط به گونه ای
دیگر پیش می رود. در واقع در این نوع گفتگوها هیچ کس واقعا نمی خواهد در
مورد خود موضوع صحبت کند، بلکه هدف برنده شدن تحت هر شرایطی است؛ هر دو طرف
می خواهند ثابت کنند در هر موردی حق با آن هاست.
دعوا گفتگویی است که در آن برنده همه چیز را به چنگ می آورد. همیشه حق با
اوست و این دیگری است که اشتباه می کند. آن ها مدام تلاش می کنند خطایی در
صحبت های طرف مقابل خود بیابند و ثابت کنند او شخصیتی خطاپذیر دارد، ولی
خودشان عاری از هر نوع اشتباهی هستند و به این وسیله فرض را بر همیشگی بودن
این شرایط بگذارند. معمولا در مجادله ها هیچ یک از طرفین نمی توانند حتی
کوچک ترین اشتباه یکدیگر را تحمل کنند. بعضی مواقع هم دوست داریم دیگران
درست مانند ما فکر کنند و به همین دلیل گفتگوهایمان به دعوا منجر می شود.
در این گونه مواقع ما گرفتار سندرم«مثل من باش» می شویم. این سندرم در واقع
نوعی بیماری خطرناک ذهنی است و بویژه در افرادی که تنها زندگی می کنند و
آن هایی که هر چیزی را می خواهند به دست می آورند و هر کاری را که دوست
دارند انجام می دهند، شیوع دارد. در این بیماری فرد به ورطه نفس گرایی سقوط
می کند. او فقط و فقط خودش را باور دارد و وقتی با کسی صحبت می کند، مدام
می خواهد آن فرد مانند او فکر و عمل کند.
در غیر این صورت، عصبانی می شود و رفتارش احساسات طرف مقابل را جریحه دار
کرده و او را وارد حالتی تدافعی و حتی تلافی می کند. در این هنگام حملات
شخصی، سرزنش، انتقاد و حتی صدمه زدن به شخصیت طرف مقابل شروع شده و دعوای
سختی را موجب می شود. برای این که به این سندرم مبتلا نشویم بهتر است بدون
هیچ تعصبی به حرف های دیگران گوش کنیم و بدانیم انسان جایزالخطاست.
هیچ کدام از ما نمی توانیم قاضی و داور نهایی باشیم و حکم به درست یا غلط
بودن چیزی بدهیم و هیچ کدام بر دیگری برتری نداریم. هر چیزی که می گوییم
صرفا عقیده ای است که احتمال دارد خلافش ثابت شود و به این معنا نیست عقاید
دیگران صحیح نیست. اگر هنگام گفتگو مراقب این مسائل باشیم می توانیم
گفتگوی مناسبی داشته باشیم.
هرگز نباید خطاهای یکدیگر را پی در پی تذکر دهیم. اگر به واقع می خواهیم
ارتباط کلامی سالم و ایمنی با دیگران داشته باشیم بهتر است گاهی هم به خود
شک کنیم، شاید این ما هستیم که در اشتباهیم. البته گاهی اوقات وقتی موضوعی
را می دانیم صد درصد درست است باید دلایل قانع کننده بیاوریم و در عین حال
طرف مقابل را وادار به پذیرفتن نظرمان نکنیم.
بعضی مواقع هم باهم دعوا می کنیم که چه کسی دعوا را شروع کرده است. در واقع
باید هنگام گفتگو مراقب این مشکلات باشیم تا از هم نشینی هایمان لذت
ببریم.
نویسنده: نادیا ذکاوند
منبع: روزنامه جام جم
شنبه 28/2/1392 - 0:5
اخلاق
و اینک آدابی چند درباره رفتار با پدر و مادر که رعایت آن ها لازم و ضروری
است تا شاید که اندکی از دَین خود را نسبت به آنان ادا کرده. و قسمتی از آن
چه که خداوند نسبت به آنان بر ما واجب گردانیده بپاداریم تا که خدایمان را
راضی، روحمان را شاد، زندگیمان را شیرین و کارهایمان را آسان نموده و
خداوند عمرمان را پر برکت نماید.
۱) پیروی و فرمانبرداری از آن ها و اجتناب و پرهیز از نافرمانی آنان: بر
مسلمان فرض و واجب است که از پدر و مادرش فرمانبرداری نموده و از نافرمانی
آن ها بپرهیزد و اطاعت آن ها را بجز شوهر که اطاعت و فرمانبرداری او مقدم
بر اطاعت از پدر و مادر است بر اطاعت هر فرد دیگری مقدم دارد. مادامیکه بر
معصیت و نافرمانی خدا و رسولش دستور ندهند. «یعنی اطاعت از والدین در معصیت
خداوند جائز نیست. مثلاً چنانچه پدر و مادر به کفر و الحاد یا نافرمانی
خدا دستور دادند بر فرزند لازم است که به احسان و نیکی خود نسبت به آنان
تداوم بخشد اما در معصیت و نافرمانی از اوامر و دستورات خدا از آنان اطاعت
ننماید».
۲) نیکی نمودن به آن ها: هم به وسیله گفتار و هم بوسیله کردارد«به قول و عمل و به هر وسیله ممکن.
۳) فروتنی و تواضع: بوسیله فروتنی و تواضع نسبت به آنها و انجام دادن کارهایشان «خم شدن برای کارهایشان»
۴) دوری از داد زدن بر سر آن ها: به وسیله کلام ملایم و آرام سخن گفتن با
آن ها مهربانی کردن بهنگام صحبت و گفتگو و پرهیز از هر نوع درشتی و فریاد
زدن بر سر آن ها است.
۵) گوش دادن به آن ها: به وسیله رو کردن به آن ها هنگام صحبت کردن آن ها و
ترک قطع نمودن حرف ها و کشمکش با آن ها و پرهیز از هر نوع تکذیب و یا رد
نمودن حرف هایشان.
۶) خشنود و شاد شدن به دستورات آن ها: ترک اظهار اندوه و بستوه آمدن و
دلتنگ شدن از دست آن ها همانطور که خداوند می فرماید: فَلا تَقُلْ لَهُمَا
أُفٍّ وَلا تَنْهَرْهُمَا. (الاسراء: ۲۳). به آن ها اف مگو و بر سرشان
فریاد مزن. یعنی کلمه اف«وای و آه» را که علامت اظهار ناراحتی و بیانگر
دلتنگی است بر سر زبان نیاورید تا ثابت شود که به دستورات آن ها خوشحال و
مسرور هستید.
۷) گشاده روئی در حق آن ها: به وسیله روبرو شدن با آنان با فراخی و خوشرویی و دوری و پرهیز از اخم کردن و ترشرویی.
۸) اظهار دوستی و محبت به آن ها: بوسیله سلام کردن به آنها، دستبوسی و روبوسی آنان و جادادن به آن ها در مجلس.
۹) با ادب و احترام نشستن در مقابل آن ها: بوسیله درست نشستن و پرهیز از هر
چه که آن ها فکر کنند اهانت و بی احترامی به آن ها است. مانند دراز کشیدن
پا خنده پر صدا بحضور آنان دراز کشیدن و برهنه شدن، اشتغال به منکرات نزد
آنان و غیر این ها که منافی ادب و احترام باشد.
۱۰) پرهیز از منت گذاشتن و برخ کشیدن بخشش و یا خدمتی که نسبت به آن ها
انجام می دهید: منت گذاردن، احساس و نیکی انسان را بهدر می دهد و از عیب
های اخلاق است و زشتی آن هنگامی بیشتر می شود که در حق پدر و مادر باشد.
۱۱) مقدم داشتن حق مادر«بر پدر بهنگام انتخاب یکی از آن دو»: از مواردی که
باز رعایت آن لازم است مقدم داشتن نیکی و فرمانبرداری در حق مادر بر
فرمانبرداری و توجه به پدر است. و آن بخاطر حدیث پیامبر است. مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: یا
رسول الله! چه کسی شایسته تر است که او را به عنوان هم صحبت و همدم
برگزینم؟ پیامبر (ص) فرمود: مادرت. گفت: بعد از آن؟ فرمود: مادرت. گفت: بعد
از آن. فرمود: مادرت گفت بعد از آن فرمود پدرت «تا سه بار فرمود مادرت و
بعد فرمود پدرت»
۱۲) عادت دادن فرزندان به نیکی کردن و فرمانبرداری: بطوریکه مرد خانه الگوی
آنان شده و در حدّ امکان برای تقویت و تثبیت علاقه بین فرزندان خود و پدر و
مادرش تلاش نماید.
۱۳) اجازه خواستن از آن ها و کمک گرفتن از رأی و اندیشه آنان: چه برای سفر
با دوستان به صحرا یا در سفر خارج شهر برای تحصیل و غیر آن یا برای خارج
شدن از منزل و اقامت در بیرون آن، اگر چنانچه اجازه دادند که هیچی و الا در
صورتیکه اجازه نداد باید کوتاه آمد و آنچه را می خواست انجام دهد ترک
کند«که خیر در آن است» بخصوص اگر تدبیر و رأی آنان مستدل و یا از روی دانش و
فهم باشد.
- برادر مسلمان! بدانکه نافرمانی و آزردن پدر و مادر: انکار و تکذیب نیکوئی
و فضل، نمک نشناسی و دلیل نادانی و فرومایگی است. نافرمانی و
آزردن نشانه های متعدد و به صورت های گوناگونی دارد. که بعضی از آن ها بدین
شرح است.
- گریاندن و اندوهگین نمودن آنان: داد زدن و درشتی نمودن با آن ها، اظهار
اندوه و دلتنگ شدن و به ستوه آمدن از دستورات آن ها، نگاه خشمگینانه به
آنان اخم کردن بر رویشان، ترک همکاری و کمک به آن ها، کم اهمیت شمردن رأی
آنان طعنه زدن و نکوهش آنان.
- باز از گونه های نافرمانیست: بخیل بودن و خست و سختگیری از لحاظ نفقه و
مخارج بر آن ها، دوری گزیدن و ترک دوستی و نصیحت آنان، مقدم داشتن
فرمانبرداری و اطاعت همسر و فرزندان بر اطاعت آنان.
- باز از گونه های نافرمانی و آزار آن ها است: رها کردن و تنها گذاشتن آنان
بهنگام نیاز و پیری و بیزاری جستن از آنان، پرهیز از یاد کردن و نام بردن و
نسبت دادن خود به آنها که این از بزرگترین نافرمانی ها است.
- باز از گونه های سر پیچی و نافرمانیست: دور شدن و جدایی و ترک آنان در
دوران پیری، و عدم مراقبت بهنگام مریضی و فقیر بودنشان، آرزوی نابودن شدن
آنان و خلاصی یافتن از دستشان.
- باز از گونه های نافرمانی و آزار والدین است: دزدی از آنان، تجاوز به
حریم شخصیت آنان بوسیله ضرب و شتم و یا منت گذاردن و برخ کشیدن چیزی که به
آن ها تقدیم کرده ای یا اشتغال به کارهای زشت نزد آنان و یا روی گرداندن با
حالت تنفر به هنگام سخن گفتن آنان. آن چه ذکر شد قسمتی از مظاهر و گونه
های نافرمانی و آزار والدین است. پس چه دور است خیر و نیکی از کسی که پدر و
مادرش را آزار دهد و چه عاقبت و کیفر بدی در انتظار اوست. شر و بدی چه زود
به سراغش می آید و این«عاقبت بد» امری است محسوس و قابل رؤیت که همه مردم
می دانند و با چشم سر آن را دیده و داستان های متعددی را از مردمانی که به
سبب نافرمای و آزار والدین به کیفر اعمال خود رسیده و خوار و ذلیل شده اند
شنیده اند.
شنبه 28/2/1392 - 0:2
ایرانگردی
آیین برفچال قدمتی ششصد ساله دارد. هر ساله در فصل بهار در روزی از پیش تعیین شده مردان روستاهای اسك، نیاك و سایر روستاهای مجاور این دو روستا براساس رسمی كه شخصی به نام سیدحسن ولی بنیاد نهاده، به كوهستان رفته و بقایای برفهای باقیمانده را در یخچال دفن میكنند. در حین برگزاری مراسم برفچال، زنان نیز مراسم ویژه خود را دارند. زنان روستا روز قبل از مراسم در محوطه آرامگاه سیدحسن ولی دور هم جمع شده و نان میپزند. زنان جوان و نوعروسان نیز وظیفه پخت چند نوع خوراك و شیرینی را بهعهده میگیرند. شب قبل از مراسم خوراكها را بین مردان تقسیم میكنند. روز اجرای مراسم برفچال تمامی مردان جز سالخوردگان و بیماران از روستاها خارج میشوند و زنان روستا به جشن و انجام بازیهای شاد میپردازند و تمام روز را با شادمانی میگذرانند. مردان نیز سعی میكنند تا قبل از ظهر تمامی برفها را چال كرده و پس از آن به تفریح و استراحت در طبیعت مشغول میشوند.
پنج شنبه 12/2/1392 - 20:56
ایرانگردی
گیوه را كمتر كسی است در ایران نشناسد. این پاپوش سنتی و راحت از كهنترین صنایع دستی ایران به شمار میرود. تاریخ دقیقی از زمان پیدایش گیوه در دست نیست. در گذشته استان مركزی تنها مركز تولید گیوه محسوب میشد، اما اكنون دربسیاری از مناطق روستایی گیوه تولید میشود و بیشتر بهمصرف بومی میرسد. تمامی مراحل تولید گیوه با دست انجام میگیرد. مواد اولیه آن نخ قالی (تنه) به همراه ضایعات چرم است. قسمت كفی گیوه توسط مردان و با استفاده از ابزاری به نام تخت (آجیده) تهیه میشود. زنان نیز در تولید گیوه فعالیت میكنند و معمولا رویه آن را با كمك جوالدوز میبافند.
طی چند سال گذشته و برای كاربردی كردن صنایع دستی، تولید گیوههای زنانه در شكل و تمایلی بسیار ظریفتر و زیباتر رواج یافته است و بسیاری از زنان شهری نیز از این پاپوش راحت و سالم بهره میبرند.
پنج شنبه 12/2/1392 - 20:56
ایرانگردی
غار هیزج در صد كیلومتری شمال شرقی شهر همدان، در كنار روستایی به همین نام قرار گرفته است. این غار در كناره شمالی كوه قوزی قشلاق قرار دارد. در سمت شمالی دهانه غار كوه تخت و در افق كوه الوند دیده میشود. این غار طبیعی دارای طولی 250 متری و دهانه آن سنگچین و کوتاه است. در میانه غار تالاری به طول 12 متر وجود دارد. از مهمترین شاخصه های داخلی این غار آویزههای آهكی عجیبی است كه در سراسر غار به اشكال گوناگون از سقف آویخته هستند. غار هیزج از گذشتههای دور به عنوان سكونتگاه انسانی مورد استفاده بوده است به همین دلیل در داخل غار آثار باقیمانده از استخوان حیوانات، سفالهای شكسته و همچنین آثار حفاریهای غیرمجاز قاچاقچیهای عتیقه دیده میشود. سراسر كف غار توسط كسانی كه در آن میزیستهاند مسطح و هموار شده است. این غار سال 2006 توسط تیمی از كارشناسان ایرانی و انگلیسی نقشهبرداری شده است.
پنج شنبه 12/2/1392 - 20:56