• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1637
تعداد نظرات : 162
زمان آخرین مطلب : 3444روز قبل
نوجوان و جوان

جوانان و رضایتمندى

 

دلخوشى هاى كوچك زندگى

 

 

 

 

Minoozabetian84@yahoo.com  مینو ضابطیان

دختر جوان با اشتیاق و هیجان فراوان از برنامه اى كه براى ایام نوروز و تعطیلات بهارى اش در نظر گرفته بود سخن مى گفت، برنامه اى كه با دقت و مهارت و بسیار هدفمند چیده شده بود و به او امكان مى داد در كنار كسانى كه دوستشان دارد از روزهاى شروع سال بهترین استفاده را ببرد!...

... هنوز در نیمه راه مسیر و حرف هایى درمورد روزهاى آینده بود كه دوستش با حسرت حرف هاى او را قطع كرد و گفت:

«خوش به حال آدم هاى پولدار و مرفه اى كه از چند ماه قبل سفر خارجى خوشان را تعیین كرده و هتل ۵ ستاره اى را هم رزرو كردند و ... ! اما ما چى؟! خیلى هنر كنیم یك هتل پرستاره زیر سقف آسمان داخل یك آبادى و روستا داشته باشیم و با غذاى ساده اى سرخودمان را گرم كنیم و به دیدن ۴ تا درخت و رودخانه و آثار باستانى دل خوش كنیم

... سكوتى كرد و به فكر فرورفت. پس چرا براى من این برنامه ریزى تا این حد لذتبخش و خوشایند به نظر رسیده است!؟ چرا من تا به حال خودم را با چنین افرادى مقایسه نكرده ام و چرا از كوچكترین اتفاق و موفقیت و نظم زندگى ام لذت مى برم؟! راستى تعریف خوشبختى، رضایتمندى، شادكامى و سعادت چیست؟!

رسیدن به خرسندى و خوشبختى چه حالى دارد؟

« خوشبختى» و «سعادتمندى» رسیدن به وضعیتى است كه در آن جسم و روح آسوده و آرام هستند،رسیدن به نوعى آرامش درونى كه با خرسندى و رضایتى حقیقى همراه است. شادى و رضایتى كه در بسیارى مواقع عامل علاقه و عشق به زندگى مى شود و درحالى كه شاید عده زیادى از این افراد شادكام و خوشبخت چندان وضعیت  مالى خوبى نداشته باشند اما از بسیارى از افراد مرفه بیشتر لذت مى برند و از لحظه لحظه عمرشان بهره بیشترى مى گیرند.

تا به حال از خودتان پرسیده اید چرا بعضى از دوستان و اطرافیان با وجود داشتن امكانات ظاهرى بسیار خوب، همیشه از زندگى گله دارند؟ چرا دوست جوانتان با داشتن همسرى مناسب، وضعیت مالى نسبتاً خوب و كارى پردرآمد، همچنان حسرت مى خورد و به ظاهر زندگى دیگران نگاه مى كند و از همه امتیازاتى كه خود دارد غافل است؟!

علل آن آرامش و این آشفتگى روحى چیست؟

یكى از دلایل نارضایتى ها خصوصاً در جوانان نرسیدن به آرزوهایى است كه به آنها دل بسته اند.

اگر هر لحظه به چیزى دل ببندیم و با دیدن زندگى دیگران هر روز و هر لحظه آرزوى داشتن چیزهاى رنگارنگ و متفاوتى را داشته باشیم و به قول معروف از این شاخه به آن شاخه بپریم با نرسیدن به آنها دائماً سرخورده شده و محرك و انگیزه  لازم براى رضایت از زندگى را از دست مى دهیم، درحالى كه اگر با دقت و برنامه ریزى هدف هایى را براى زندگى خود معین كرده و سپس با ارزیابى شرایط موجود براى رسیدن به آنها تلاش كنیم. همین تلاش و فعالیت نیز، احساس خوشبختى و شادكامى را ایجاد خواهد كرد و مهمتر از همه به شما این امكان را خواهد داد كه در اوج فعالیت  و مشغله كارى به فكر خوشبختى و رضایت سایرین هم باشید.

چند راه ساده براى رسیدن به آرامش درونى

۱- عوض فكر كردن به آنچه ندارید و مقایسه دائم زندگى خود با دیگران، به آنچه دارید فكر كنید و بدانید تنها شخصى كه مى تواند به شما كمك كند تا این آرامش را تجربه كنید خودتان هستید و اگر قرار است مقایسه اى انجام دهید سعى كنید این كار عاقلانه باشد، یعنى خود را با افرادى كه وضعیت نامناسب ترى نسبت به شما دارند مقایسه كنید.

۲- یاد خدا آرامش بخش است خوشى وناراحتى را با یاد خالق مهربان سپرى كنید.

۳- شاد زیستن را با خود تمرین و تكرار كنید:

همه مى دانیم كه تكرار و تمرین در یادگیرى آنچه آموخته ایم كمك بزرگى است به روزى كه كاملاً و از درون احساس خوشبختى داشته اید فكر كنید و آن روز را بطور دائم با خود مرور كنید تا ضمیر ناخودآگاه شما به خوبى با آن آشنا شود و احساس رضایت درونى به مجموعه عادات شما اضافه شود. احساس رضایت و خوشبختى نوعى مهارت است، مهارتى شبیه نواختن پیانو، پرتاب توپ بسكتبال در حلقه و نوشتن و... . هرچه بیشتر روى آن كار كنید خرسندتر خواهیدشد. پس زمانى را به تمرین براى فكركردن به تمام نعمات و چیزهاى خوبى كه دارید بگذرانید تا آنها ملكه ذهنتان شوند.

۴- یك لبخند ساده گاهى وقت ها بسیار كارساز است. نقشى كه یك لبخند درچهره ما ایجاد مى كند به خودمان و دیگران خاطرنشان مى كند كه زندگى در كنار سختى ها و ناملایمت هایش روزهاى خوب، خاطره انگیز و رضایت بخشى هم دارد.

۵- حتى در شرایط سخت و ناخوشایند هم به روزهاى خوش زندگى فكر كنید و در ناراحتى دیگران با روحیه اى خوب به آنها كمك كنیم. همدردى با یك دوست به معناى آن نیست كه همراه او زانوى غم بغل گیریم و از این یكدلى خود احساس رضایت داشته باشیم. بلكه بهتر است هوشیارانه براى رفع غم از وجود او تلاش كنیم.

۶- خوش بینى را فراموش نكنید. دیدن نیمه پر لیوان بسیار جذاب تر و امیدواركننده تر از نیمه خالى آن است. از نگرانى هاى بى موردى كه راه رضایت، خوشبختى و خرسندى را سد مى كنند پرهیز كنید چون تحقیقات نشان داده اند، نگرانى دشمن شماره یك خوشبختى است.

۷- خوشبختى را در لابه لاى پول و ثروت و مقام و... جست و جو نكنید. بهتر است به بسیارى از افراد ثروتمند و مرفه اى فكر كنید كه از مهمترین نیاز انسانى یعنى داشتن كسى كه از صمیم قلب و تنها به خاطر خودشان، دوستشان داشته باشد محروم هستند، خواهید دید پول گره گشا نیست.

۸- خود و دیگران را دوست داشته باشید. عشق ورزیدن به خود و مردم نوعى آرامش و لذت درونى را ایجاد خواهدكرد كه تا تجربه نكنید، درك آن مشكل است.

۹- احساس خوشبختى موفقیت بزرگ زندگى است.

مى توان در برخى از جنبه هاى زندگى شكست خورد و موفق نبود اما اگر آنقدر عاقل باشیم كه دراحساس خرسندى موفقیت به دست آوریم. به كمك آن موفقیت هاى بعدى هم حاصل مى شود.

۱۰- به جسم و روح خود استراحت دهید: فرار از روتین زندگى یا به قول خودمان تكرار مكررات براى چندروز، بسیار انرژى بخش است و باعث مى شود بعد از گذشت این چند روز قلباً و با آمادگى بیشتر پذیراى شكل معمول زندگى باشیم و به عبارتى از آن لذت بیشترى ببریم.

۱۱- همه ما روزانه درمورد موضوعات مختلفى چون شغل، درآمد، ورزش، مشكلات مختلف اجتماعى و اقتصادى و... با هم صحبت مى كنیم. اما در ارتباط با موضوع خوشبختى و حس سعادتمندى كه رسیدن به آن براى همه مردم هدف است (كه البته هركس خوشبختى را درگرو رسیدن به هدف یا اهدافى خاص مى داند) كمتر صحبت مى كنیم. اگر به شیوه تبلیغات و كارهاى تبلیغاتى توجه كنید متوجه خواهیدشد كه تكرار یك موضوع تا چه حد آن را در باور و عادات ما جایگزین مى كند و باورهاى قبلى را ازبین مى برد.

براى مثال:

زمانى كه قصد كردند اتومبیل «شورلت» را به مردم معرفى كنند دائماً با تبلیغات مختلف به مردم گفتند كه «شورلت بهترین اتومبیل دنیا را مى سازد!» و اینگونه شد كه خریداران و مصرف كنندگان هم به این باور رسیدند.

آیا كار سختى است كه با خود مرور كنیم من خوشبختم و امكانات و شرایطى دارم كه عامل موفقتیم خواهدبود؟!

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

نوجوانان‌‏مشكلات‌‏با‏برخورد‏شیوه‌‏


او‏با‏بتوانید‏اینكه‌‏برای‌‏و‏باشید‏دوست‌‏خود‏نوجوان‌‏با‏ *
بار‏بخشید‏استحكام‌‏را‏ارتباط‏این‌‏و‏كنید‏برقرار‏ارتباط‏
كنید‏تجربه‌‏را‏خود‏نوجوانی‌‏او ، ‏دیگربا‏
را
ونوجوانی‌‏كودكی‌‏شیرین‌‏و‏پرالتهاب‏دوره‌‏شما‏از‏بسیاری‌‏
را‏دوران‌‏آن‌‏شما‏از‏یك‌‏هر‏بی‌تردید‏و‏گذارده‌اید‏سر‏پشت‌‏
بیش‌‏آنچه‌‏اما‏می‌آورید ، یاد‏به‌‏غم‌ها‏و‏شادی‌ها‏تمام‌‏با‏
صندوق‌‏در‏تلخ‌‏و‏شیرین‌‏حوادث‌‏تمامی‌‏بین‌‏از‏و‏همه‌‏از‏
و‏بزرگسالان‌‏سلوك‌‏و‏برخورد‏طرز‏می‌ماند ، ‏پایدار‏خاطرات‌‏
زندگی‌‏در‏اكنون‌‏را‏خود‏نتایج‌‏كه‌‏است‌ ، ‏دوران‌‏آن‌‏در‏اولیاء‏
از‏گذر‏مرحله‌‏نوجوانی‌‏دوران‌‏.می‌دهد‏نشان‌‏رفتارها‏در‏و‏
مختلف‌‏احساسات‌‏از‏مملو‏و‏تازه‌‏دنیای‌‏به‌‏ورود‏و‏كودكی‌‏مرز‏
.هست‌‏نیز‏مشكلاتی‌‏با‏همراه‌‏ومتناقض‌ ، ‏
و‏تغییر‏درك‌‏عدم‌‏یا‏نادرست‌‏درك‌‏دلیل‌‏به‌‏اغلب‏كه‌‏مشكلاتی‌‏
و‏نوجوان‌‏خود‏و‏والدین‌‏سوی‌‏از‏فیزیكی‌‏و‏روانی‌‏تحول‌‏
.می‌گردد‏بحران‌‏به‌‏تبدیل‌‏اطرافیان‌‏
شدن‌‏بارور‏به‌‏زیادی‌‏بسیار‏كمك‌‏آن‌‏شناخت‌‏كه‌‏مرحله‌ای‌‏
و‏نوجوانان‌‏در‏خلاقیت‌‏رشد‏و‏ایجاد‏بالقوه‌ ، ‏توانایی‌های‌‏
ازتغییرات‌‏بسیاری‌‏با‏غیرعاقلانه‌‏مقابله‌‏و‏صحیح‌‏شناخت‌‏عدم‌‏
خواهد‏فرد‏عاطفی‌‏و‏روان‌شناختی‌‏حاد‏واكنش‌‏موجب‏دوره‌‏این‌‏
.شد‏
پاره‌ای‌‏.است‌‏مشكلاتی‌‏بروز‏با‏توام‌‏نوجوان‌‏برای‌‏دوره‌‏این‌‏
فردی‌‏هویت‌‏شكل‌گیری‌‏بلوغ‌ ، :از‏است‌‏عبارت‌‏مشكلات‌‏این‌‏از‏
پذیرش‌‏و‏جذب‏و‏اصیل‌‏و‏خودی‌‏فرهنگ‌‏شناخت‌‏عدم‌‏واجتماعی‌ ، ‏
با‏روابط‏و‏مناسبات‌‏در‏مشكل‌‏وارداتی‌ ، ‏بی‌ریشه‌‏فرهنگ‌‏
;رابطه‌‏و‏ "یكدیگر‏با‏والدین‌‏" و‏والدین‌‏بزرگسالان‌ ، ‏
و‏ارزش‌ها‏تحول‌‏گرایی‌‏دگرجنس‌‏و‏جنس‌گرایی‌‏هم‌‏همسالان‌ ، ‏
گذر‏نوجوانان‌ ، ‏شخصی‌‏ارزشهای‌‏و‏اجتماعی‌‏ارزشهای‌‏بین‌‏تضاد‏
دوره‌‏به‌‏مذهبی‌‏باورهای‌‏و‏اعتقادات‌‏بودن‌‏سطحی‌‏دوره‌‏از‏
مشكلات‌‏ازدواج‌ ، ‏ -شغل‌‏ -تحصیلات‌‏ادامه‌‏پرسشگری‌‏و‏شناخت‌‏
...و‏جنسی‌‏
مسائل‌‏و‏مشكلات‌‏از‏تعدادی‌‏شد‏خواهد‏سعی‌‏مقاله‌‏این‌‏در‏
یا‏نفع‌‏جهت‌‏راهكارهایی‌‏و‏گرفته‌‏قرار‏بررسی‌‏مورد‏نوجوانان‌‏
.گردد‏ارائه‌‏آنها‏تعدیل‌‏
یك‌‏در‏شما‏نوجوانان‌‏كه‌‏بپذیرید‏باید‏را‏واقعیت‌‏این‌‏
زندگی‌‏دارند‏قرار‏آن‌‏راس‌‏در‏والدین‌‏كه‌‏خانوادگی‌‏منظومه‌‏
منظومه‌‏این‌‏بخش‌‏هر‏در‏ناهنجاری‌‏و‏اشكال‌‏گونه‌‏هر‏می‌كنند ، ‏
همین‌روست‌‏از‏.می‌دهد‏قرار‏تاثیر‏تحت‌‏را‏نوجوان‌‏مستقیما‏
بگویم‌‏بهتر‏یا‏دوگانگی‌‏معضل‌ها ، ‏بزرگترین‌‏از‏یكی‌‏كه‌‏
بیرون‌‏از‏كه‌‏زمانی‌‏بخصوص‌‏.است‌‏تربیت‌‏شیوه‌های‌‏چندگانگی‌‏
كه‌‏خانوادگی‌‏منظومه‌‏بپذیرد‏صورت‌‏دخالتهایی‌‏منظومه‌‏این‌‏
با‏خود‏ارتباط‏و‏تربیت‌‏برای‌‏را‏شیوه‌‏نوع‌‏یك‌‏پدر‏آن‌‏در‏
اشاره‌‏كه‌‏وهمانطور‏دیگر‏نوعی‌‏مادر‏كارمی‌برد ، ‏به‌‏نوجوان‌‏
خانواده‌‏محیط‏خارج‌ ، ‏از‏كه‌‏زمانی‌‏پیچیده‌تر‏شكل‌‏در‏شد‏
...و‏مادربزرگ‌ ، عمویاخاله‌‏پدربزرگ‌ ، ‏بخصوص‌‏اقوام‌‏توسط‏
این‌‏تاثیر‏تحت‌‏منظومه‌‏بالای‌‏ابعاد‏از‏یكی‌‏و‏می‌شود‏كنترل‌‏
.(مادر‏یا‏پدر‏)دارد‏قرار‏نیروها‏
فراموش‌‏والدین‌‏كه‌‏می‌شود‏غامض‌تر‏وضع‌‏زمانی‌‏طرفی‌‏از‏
شرایط‏و‏بوده‌اند‏نوجوان‌‏و‏كودك‌‏خودشان‌‏زمانی‌‏می‌كنند‏
كه‌‏مادرانی‌‏و‏پدر‏اغلب‏گذرانده‌اند‏را‏مشابهی‌‏تقریبا‏
دل‌هایشان‌‏درد‏و‏صحبتها‏در‏هستند‏ناسازگار‏نوجوانی‌‏دارای‌‏
است‌ ، ‏مشهود‏وضوح‌‏به‌‏دوره‌‏آن‌‏شیطنت‌های‌‏و‏كودكی‌‏تجربه‌‏عدم‌‏
مراجعین‌‏از‏توجهی‌‏قابل‌‏بسیار‏بخش‌‏جاری‌‏سال‌‏طی‌‏در‏
پدر‏كه‌‏می‌دادند‏تشكیل‌‏افرادی‌‏را‏ (دانش‌آموزان‌‏)نگارنده‌‏
دچار‏ازدواج‌‏از‏پیش‌‏خانوادگی‌‏منظومه‌‏در‏دو‏هر‏یا‏مادر‏یا‏
و‏خشن‌‏سخت‌گیر ، مادری‌‏یا‏پدر‏یعنی‌‏.بوده‌اند‏مشابهی‌‏مشكل‌‏
دوران‌‏یا‏و‏نكرده‌اند‏تجربه‌‏را‏بچگی‌‏داشتندو‏مستبد‏
یا‏كودك‌‏اكنون‌‏اینكه‌‏از‏و‏پشت‌سرگذارده‌‏را‏بی‌بندوباری‌‏
سخت‌گیر‏و‏حساس‌‏باشد‏داشته‌‏مشابهی‌‏تجربه‌‏نوجوانشان‌‏
دیگران‌‏ناخوشایند‏تجارب‏كه‌‏والدینی‌‏از‏درصدی‌‏و‏شده‌اند‏
دیدی‌‏هر‏از‏.است‌‏داشته‌‏كننده‌ای‌‏تعیین‌‏نقش‌‏آنها‏زندگی‌‏در‏
فوق‌‏تجارب‏واقعی‌‏قربانیهای‌‏نوجوانان‌‏بنگریم‌‏مساله‌‏به‌‏كه‌‏
.هستند‏
درك‌‏عدم‌‏نوجوانان‌‏مبتلابه‌‏مسائل‌‏از‏شد‏گفته‌‏كه‌‏همانطور‏
نوجوان‌‏خود‏و‏بزرگسالان‌‏وسیله‌‏به‌‏زندگی‌‏از‏دوره‌‏این‌‏صحیح‌‏
خام‌‏كودك‌‏چشم‌‏به‌‏آنان‌‏به‌‏ندارد‏دوست‌‏جوان‌‏و‏نوجوان‌‏.است‌‏
طلبی‌‏استقلال‌‏به‌‏تمایل‌‏طرف‌‏یك‌‏از‏آنها‏.كنیم‌‏نگاه‌‏دیروز‏
از‏و‏دارند‏والدین‌‏به‌‏كودكی‌شان‌‏دوران‌‏وابستگی‌‏از‏گریز‏و‏
دوگانگی‌‏این‌‏می‌كنند‏روانی‌‏و‏عاطفی‌‏نیاز‏احساس‌‏سویی‌‏
یكسویه‌‏نگرش‌‏و‏احساسی‌‏جهت‌گیری‌های‌‏به‌‏منجر‏خود‏عواطف‌‏
كه‌‏معنی‌‏بدین‌‏.می‌شود‏هیچ‌‏یا‏و‏همه‌‏زندگی‌‏شیوه‌‏به‌‏آنها‏
را‏خواسته‌هایشان‌‏همه‌‏بایستی‌‏ (مادر‏و‏پدر‏)خانواده‌‏
با‏پیوندی‌‏و‏علاقه‌‏هیچ‌‏صورت‌‏این‌‏غیر‏در‏سازد‏برآورده‌‏
.داشت‌‏نخواهند‏خانواده‌‏
بلوغ‌‏ *
و‏روان‌شناختی‌‏جسمانی‌ ، تحولات‌‏و‏تغییر‏شیرین‌‏دوران‌‏
از‏ناتوان‌‏گاهی‌‏و‏مبهم‌‏و‏گنگ‌‏احساس‌های‌‏با‏همراه‌‏عاطفی‌‏
بلوغ‌‏دوران‌‏افراد‏از‏بسیاری‌‏.است‌‏تغییرات‌‏این‌‏چگونگی‌‏درك‌‏
شیرین‌ ، و‏تلخ‌‏تجربه‌های‌‏كسب‏در‏می‌تواند‏كه‌‏را‏نوجوانان‌‏
خود‏غلط‏درك‌‏با‏باشد‏خانواده‌‏و‏اجتماع‌‏محیط‏و‏خود‏شناخت‌‏
زندگی‌‏دوره‌‏بحرانی‌ترین‌‏به‌‏تبدیل‌‏غیرمنطقی‌‏رفتارهای‌‏و‏
مجدد‏تولد‏بلوغ‌‏دوره‌‏روسو‏ژاك‌‏ژان‌‏گفته‌‏به‌‏.می‌كنند‏آنها‏
جسمی‌ ، ‏)ابعادوجودی‌‏تمامی‌‏در‏تحول‌‏كه‌‏دوره‌ای‌‏است‌‏فرد‏
از‏اما‏.می‌دهد‏رخ‌‏ (...خلاقیت‌و‏باورها ، ‏نگرشها ، ‏روانی‌ ، ‏
مرموز‏و‏مبهم‌‏نوجوان‌‏برای‌‏دوره‌‏این‌‏تغییرات‌‏كه‌‏آنجایی‌‏
ضربات‌‏ناقص‌‏و‏غلط‏اطلاعات‌‏ارائه‌‏و‏برداشت‌ها‏انتقال‌‏است‌‏
و‏بروز‏و‏انحراف‌‏موجب‏و‏زده‌‏فرد‏شخصیت‌‏بر‏ناپذیری‌‏جبران‌‏
ساختار‏در‏نامطلوب‏تغییرات‌‏و‏ناهنجار‏رفتارهای‌‏تثبیت‌‏
تغییراتی‌‏مهمترین‌‏جمله‌‏از‏.می‌گردد‏نوجوان‌‏...و‏شخصیتی‌‏
بیولوژیكی‌‏تغییرات‌‏می‌پیوندد‏وقوع‌‏به‌‏دوره‌ ، ‏این‌‏در‏كه‌‏
رشد‏:آنهاست‌‏هورمون‌های‌‏و‏غده‌‏ترشح‌‏از‏ناشی‌‏فیزیولوژیكی‌‏
هورمونهای‌‏تاثیر‏تناسلی‌ ، ‏اندام‌‏در‏تغییر‏بخصوص‌‏اندام‌ ، ‏
در‏جنسی‌‏ثانویه‌‏صفات‌‏آمدن‌‏بوجود‏و‏اندروژن‌‏و‏استروژن‌‏
مهمی‌‏تغییرات‌‏نیز‏روانی‌‏بعد‏در‏همچنین‌‏.پسران‌‏و‏دختران‌‏
و‏یافته‌‏گسترش‌‏آنها‏شخصیت‌‏عاطفی‌‏جنبه‌‏سرعت‌‏به‌‏می‌دهد ، ‏رخ‌‏
همین‌‏درست‌‏و‏درمی‌روند‏كوره‌‏از‏مساله‌ای‌‏كوچكترین‌‏با‏
و‏نمی‌كنند‏درك‌‏را‏آنها‏بزرگترها‏می‌كنند‏احساس‌‏كه‌‏جاست‌‏
شدت‌‏كودكی‌‏دوران‌‏لج‌بازی‌‏.بوجودمی‌آید‏نسلی‌‏بین‌‏تضاد‏
خاطر‏آشفتگی‌‏و‏فرورفتن‌‏خود‏در‏آشتی‌ها ، ‏و‏قهرها‏و‏یافته‌‏
خودشان‌‏به‌‏پیش‌‏از‏بیش‌‏آنها‏.است‌‏دوره‌‏این‌‏نشانه‌های‌‏از‏
در‏حتی‌‏را‏خود‏وقت‌‏بیشترین‌‏غالبا‏و‏می‌دهند‏نشان‌‏توجه‌‏
گرایش‌‏از‏.می‌كنند‏خود‏نمودن‌‏زیباتر‏و‏آراستن‌‏صرف‌‏مدرسه‌‏
می‌دهند‏جهت‌‏تغییر‏خواهی‌‏دگرجنس‌‏به‌‏هم‌جنس‌‏با‏دوستی‌‏به‌‏
و‏یافته‌‏تغییر‏علائقش‌‏.می‌شوند‏جذب‏مخالف‌‏جنس‌‏به‌‏وبتدریج‌‏
شدت‌‏وبزرگسالان‌‏باوالدین‌‏بخصوص‌‏بحث‌‏و‏مخالفت‌‏به‌‏میل‌‏
پشت‌‏را‏كودكی‌‏دوران‌‏وابستگی‌‏مرحله‌‏نوجوان‌‏می‌یابد ، ‏
استقلال‌‏تمایلات‌‏كه‌‏تازه‌ای‌‏مرحله‌‏وارد‏و‏سرگذارده‌‏
و‏والدین‌‏.می‌شوند‏است‌ ، ‏آن‌‏از‏بخشی‌‏دگراندیشی‌‏و‏طلبانه‌‏
از‏پیش‌‏تغییرات‌‏این‌‏وقوع‌‏از‏را‏نوجوان‌‏هستند‏موظف‌‏مربیان‌‏
از‏دخترخانم‌ها‏بخصوص‌‏كنند‏مطلع‌‏دوره‌‏این‌‏به‌‏رسیدن‌‏زمان‌‏
بلوغ‌‏از‏ناشی‌‏آثار‏برای‌‏را‏پسران‌‏و‏ماهیانه‌‏عادت‌‏نظر‏
قبلی‌‏اطلاع‌‏كه‌‏جوانانی‌‏.سازند‏مهیا‏شد‏گفته‌‏آنچه‌‏مانند‏
كنایه‌های‌‏و‏شایعات‌‏تنها‏و‏باشند‏نداشته‌‏بلوغ‌‏ازتحولات‌‏
پریشان‌‏و‏آشفته‌‏تنها‏نه‌‏باشند‏شنیده‌‏آن‌‏مورد‏در‏را‏مبهم‌‏
خود‏از‏مخرب‏رفتارهای‌‏و‏كرده‌‏غالباوحشت‌‏بلكه‌‏می‌شوند‏
را‏فوق‌‏تحولات‌‏نیز‏والدین‌‏سكوت‌‏طرفی‌‏از‏.می‌دهند‏نشان‌‏
غیرعادی‌‏احساس‌‏و‏كناره‌گیری‌‏باعث‌‏و‏می‌دهد‏جلوه‌‏ترسناك‌‏
مثل‌‏سهل‌تر‏منابع‌‏به‌‏نوجوان‌‏گرایش‌‏و‏تمایل‌‏یا‏و‏بودن‌‏
متقابل‌‏اعتماد‏و‏اطمینان‌‏به‌‏نهایت‌‏در‏و‏می‌كند‏همسالان‌‏
ارائه‌‏همچنین‌‏.می‌زند‏صدمه‌‏والدین‌‏و‏بزرگسالان‌‏با‏نوجوان‌‏
موجب‏همسال‌‏نوجوانان‌‏سوی‌‏از‏منفی‌‏وغالبا‏ناقص‌‏اطلاعات‌‏
.می‌گردد‏دیگر‏مسائل‌‏بسیاری‌‏و‏جنسی‌‏كژكاری‌های‌‏زودرس‌‏بلوغ‌‏
و‏تمایل‌‏جز‏ثمره‌ای‌‏محدودیت‌‏ایجاد‏و‏تحكم‌‏نهی‌ها ، ‏و‏امر‏
تعبیر‏به‌‏و‏زودرنجی‌‏شدن‌ ، ‏حساس‌‏نوجوان‌ ، ‏بیشتر‏كنجكاوی‌‏
.ندارد‏آنها‏در‏لجبازی‌‏و‏عناد‏والدین‌‏
نوجوان‌‏با‏مناسب‏ارتباط‏برای‌‏شیوه‌‏بهترین‌‏و‏كرد‏باید‏چه‌‏
است‌؟‏كدام‌‏
مراحل‌‏از‏اندك‌‏اطلاعات‌‏سبب‏به‌‏والدین‌‏كه‌‏است‌‏این‌‏واقعیت‌‏
از‏تنها‏نه‌‏اغلب‏بلوغ‌‏و‏نوجوانی‌‏دوران‌‏ویژه‌‏به‌‏كودك‌‏رشد‏
نگران‌تر‏و‏گیج‌تر‏را‏نوجوان‌‏بلكه‌‏نمی‌كاهند‏آنها‏مشكلات‌‏
آموزش‌‏اشتباهكاری‌‏نوع‌‏هر‏از‏پیشگیری‌‏جهت‌‏لذا‏.می‌كنند‏هم‌‏
ارائه‌‏شیوه‌های‌‏و‏والدین‌‏به‌‏نوجوان‌‏با‏برخورد‏نحوه‌‏
.می‌رسد‏نظر‏به‌‏الزامی‌‏پسران‌‏و‏دختران‌‏به‌‏اطلاعات‌‏
عدم‌‏دوره‌‏این‌‏رایج‌‏پدیده‌های‌‏از‏بدانند ، ‏بایستی‌‏والدین‌‏ -
از‏بیش‌‏حساسیت‌‏و‏آشفتگی‌‏و‏ناسازگاری‌‏و‏سركشی‌‏حال‌ ، ‏ثبات‌‏
امر‏آمیز ، ‏تحكم‌‏برخوردهای‌‏از‏باید‏لذا‏.است‌‏اندازه‌‏
تهدید‏و‏كننده‌‏تحقیر‏رفتارهای‌‏و‏برانگیز‏لجاجت‌‏ونهی‌های‌‏
آنها‏با‏آن‌‏جای‌‏به‌‏و‏نمود‏پرهیز‏محدودیت‌‏ایجاد‏و‏كننده‌‏
.شد‏وارد‏همفكری‌‏و‏رفاقت‌‏و‏صمیمیت‌‏راه‌‏از‏
نوجوان‌‏زمانی‌‏هم‌‏شما‏خود‏كه‌‏باشید‏داشته‌‏یاد‏به‌‏را‏این‌‏
دیدن‌‏آنها‏احساسات‌‏شناخت‌‏برای‌‏راه‌‏بهترین‌‏پس‌‏بودید ، ‏
.است‌‏نوجوان‌‏چشم‌‏دریچه‌‏از‏آنها‏دنیای‌‏
در‏شلختگی‌‏نوعی‌‏دچار‏دوره‌‏این‌‏در‏نوجوان‌‏شده‌‏دیده‌‏-
و‏دستها‏بودن‌‏بلندتر‏احساس‌‏آن‌‏دلیل‌‏و‏می‌شود‏كارها‏انجام‌‏
الفاظ‏كاربردن‌‏به‌‏و‏تحقیر‏اهانت‌ ، ‏لذا‏.است‌‏پاهایشان‌‏
را‏آنها‏شكستهای‌‏و‏ضعف‌‏زدن‌ ، ‏سركوفت‌‏نیشدار ، ‏و‏طعن‌آمیز‏
جز‏نتیجه‌ای‌‏تذكر‏در‏زیاده‌روی‌‏و‏سرزنش‌‏كشیدن‌ ، ‏رخ‌‏به‌‏
راه‌‏بهترین‌‏.ندارد‏نوجوان‌‏شخصیت‌‏و‏احساس‌‏شدن‌‏جریحه‌دار‏
تهدید‏و‏تحكم‌‏و‏محدودیت‌‏ایجاد‏نوجوان‌‏اصلاح‌‏و‏كنترل‌‏برای‌‏
طریق‌‏از‏شناخت‌‏ایجاد‏و‏مصونیت‌‏ایجاد‏بلكه‌‏.نیست‌‏تنبیه‌‏به‌‏
;است‌‏خانوادگی‌‏ارزشهای‌‏به‌‏پایبندی‌‏ایمان‌ ، ‏باوری‌ ، ‏دین‌‏رشد‏
از‏جلوگیری‌‏برای‌‏و‏كنیم‌‏محدود‏را‏جوانانمان‌‏هرقدر‏ما‏
آنان‌‏كنیم‌‏تهدیدشان‌‏ (ناهنجار‏ما‏دید‏از‏)رفتارهای‌‏
انجام‌‏برای‌‏بیشتری‌‏كنجكاوی‌‏و‏تمایل‌‏و‏جری‌تر‏گستاخ‌تر ، ‏
طریق‌‏از‏راه‌‏سهل‌الوصول‌ترین‌‏و‏می‌كنند‏پیدا‏اعمال‌‏آن‌‏
.است‌‏منحرف‌‏همسالان‌‏و‏دوستان‌‏
اتفاق‌‏او‏درون‌‏در‏چیزی‌‏چه‌‏نمی‌داند‏واقعا‏نوجوان‌‏
اورا‏كه‌‏می‌پیوندد‏وقوع‌‏به‌‏سریع‌‏چندان‌‏تغییرات‌‏و‏افتاده‌‏
والدین‌‏و‏بزرگترها‏برخورد‏نوع‌‏و‏می‌كند‏نگران‌‏و‏مشوش‌‏
رفتار‏نوع‌‏هر‏.می‌كند‏دشوار‏او‏برای‌‏را‏تصمیم‌گیری‌‏
همراه‌‏به‌‏ناپذیری‌‏جبران‌‏پیامدهای‌‏نوجوان‌‏با‏غیرمنطقی‌‏
به‌‏فرد‏گرایش‌‏در‏اساسی‌‏نقش‌‏خانواده‌‏زمان‌‏این‌‏در‏.دارد‏
...و‏تهدید‏تبعیض‌ ، ‏نادرست‌ ، ‏برخوردهای‌‏می‌كند‏ایفا‏انحراف‌‏
به‌‏را‏آنها‏تمایل‌‏احتمال‌‏دو‏هر‏یا‏والدین‌‏از‏یكی‌‏
شرایط‏ایجاد‏.می‌دهد‏افزایش‌‏مجرمانه‌‏و‏منحرف‌‏رفتارهای‌‏
آنها‏سوالات‌‏به‌‏مناسب‏پاسخ‌های‌‏و‏خانواده‌‏در‏آرام‌‏محیطی‌‏
آن‌‏به‌‏مربوط‏ومسائل‌‏بلوغ‌‏از‏پسران‌‏و‏دختران‌‏نمودن‌‏آگاه‌‏و‏
.می‌دهد‏كاهش‌‏انحراف‌‏ایجاد‏برای‌‏را‏زمینه‌‏
او‏با‏بتوانید‏اینكه‌‏برای‌‏و‏باشید‏دوست‌‏خود‏نوجوان‌‏با‏
بار‏بخشید‏استحكام‌‏را‏ارتباط‏این‌‏و‏كنید‏برقرار‏ارتباط‏
(ص‌‏)پیامبر‏از‏.كنید‏تجربه‌‏را‏خود‏نوجوانی‌‏او ، ‏دیگربا‏
هنگام‌‏ (ع‌‏)حسین‌‏و‏حسن‌‏امام‌‏كودكی‌‏زمان‌‏در‏كه‌‏بیاموزیم‌‏
تا‏نكردند‏بلند‏سجده‌‏از‏سر‏بودند ، ‏سجده‌‏در‏كه‌‏زمانی‌‏نماز‏
سوار‏ (ص‌‏)پیامبر‏دوش‌‏بر‏بازی‌‏برای‌‏كه‌‏وحسین‌‏حسن‌‏اینكه‌‏
.بیایند‏پائین‌‏بودند‏
به‌‏غیرمنطقی‌‏رفتارهای‌‏با‏می‌توان‌‏راحتی‌‏به‌‏را‏نوجوان‌‏
سازندگی‌‏در‏ولی‌‏.كرد‏سرخورده‌‏و‏نمود‏مایوس‌‏كشید ، ‏انحراف‌‏
در‏دلپذیر‏و‏خوشایند‏نتیجه‌ای‌‏اما‏است‌‏پیش‌‏در‏سخت‌‏راهی‌‏
.داشت‌‏خواهد‏پی‌‏
خسروشاهیان‌‏وحید‏
پرورش‌‏و‏آموزش‌‏مشاور‏و‏بالینی‌‏روان‌شناسی‌‏كارشناس‌‏

 

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

كجروی جوانان بسترها و مخاطرات

 

 

 

 

  

 

زندگی سالم اجتماعی، نظم اجتماعی و وجود سیستم های كنترل اجتماعی مهمترین عواملی هستند كه به زندگی اجتماعی ما آرامش، جهت و معنی می دهند.

در هر جامعه ای، رفتار اجتماعی انسان ها منطبق بر الگو یا مدل هایی است كه آن را از سایر جوامع ممتاز می كند. آنچه در یك جامعه هنجار است ممكن است در جامعه دیگر ناهنجار تلقی شود. بنابر این هر جامعه ای با فرهنگ خاص خود زندگی می كند و رفتارها و فعل و انفعال های اجتماعی خود را با معیارها و استانداردهای مورد پذیرش خود می سنجد. هیچ جامعه ای فرهنگ خود را با معیارهای جامعه دیگر نمی سنجد و استانداردهای زندگی اجتماعی جوامع دیگر را مبنای ارزش های خود قرار نمی دهد.

افرادی كه تلاش می كنند زندگی خود را مطابق الگوهای زندگی جوامع دیگر بسازند، هویت خود را از دست می دهند و احساس سرگشتگی و بیهودگی و در نهایت پوچ گرایی پیدا می كنند. از مهمترین ارزش های اجتماعی برای هر انسانی تعلق داشتن به فرهنگ و زندگی سرزمین و ملت خود است و از مهمترین خطراتی كه آن را تهدید می كند خشكاندن ریشه ها و بریدن این تعلقات است، آنچه كه امروزه به آن هجوم فرهنگی گفته می شود.

سرپیچی كردن از قوانین و فرهنگ اجتماعی یا ناهمنوایی های اجتماعی موجب نابسامانی  و اختلال در كاركردهای حیات اجتماعی می شود و نظم اجتماعی را به هم می ریزد و آسایش عمومی را مختل می سازد. به همین خاطر در هر جامعه ای سیستم های كنترل اجتماعی شكل می گیرند تا سلامت زندگی اجتماعی و آرامش عمومی مردم حفظ شود.

اتكا داشتن به تربیت اساس سلامت زندگی افراد هر جامعه ای است. منشأ تربیت خانواده است. بنابر این خانواده می تواند قوی ترین سیستم كنترل اجتماعی در هر جامعه ای باشد. اگر می خواهیم هنجارها، اصول و مبانی فرهنگ جامعه خود را حفظ كنیم باید فرزندان ما ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه را به خوبی یاد بگیرند و با آن مأنوس باشند و در تار و پود شخصیت آنان عجین شود. اگر می خواهیم احترام به حقوق یكدیگر را گسترش دهیم، خواسته های خود را به تعادل ارضا كنیم، خشم و پرخاشگری های خود را كنترل كنیم، همزیستی مسالمت آمیز با یكدیگر را تقویت كنیم، از شادی های زندگی خود لذت ببریم، از فساد و فحشا و كجروی های اجتماعی دور باشیم و امنیت اجتماعی زندگی خود را افزایش دهیم، باید بنیادهای اساسی آن را در خانواده خود ایجاد كنیم.

كودكی كه می آموزد چگونه باید خشم خود را كنترل كند تا موجب آسیب به دیگری نشود، كودكی كه می آموزد احترام به حقوق یكدیگر شرط اساسی زندگی سالم و مسالمت آمیز است، كودكی كه می آموزد چگونه می تواند از شادی های خود لذت ببرد و شادی های دیگران را خراب نسازد، كودكی كه می آموزد به دست آوردن هر چیز مستلزم تلاش است و نباید اشیای دیگران را تصاحب كند و كودكی كه می آموزد دارایی خود را با همسالانش تقسیم كند و... در آینده فرد سالم و سازنده ای برای خود و جامعه خواهد بود. از این رو هدف ما در این نوشتار تمركز بیشتر بر مسئولیت خانواده هاست.

همیشه هستند كسانی كه خلاف هنجارهای اجتماعی رفتار می كنند، قانون شكنی می كنند و كجروی های اجتماعی دارند. دزدی می كنند، تجاوز می كنند، تقلب می كنند، لباس های عجیب و غریب می پوشند، آرایش های عجیب و غریب می كنند، مواد مخدر مصرف می كنند، باده نوشی می كنند، به حریم خصوصی دیگران تجاوز می كنند و نظم اجتماعی را به هم می ریزند. این گونه رفتارها، یعنی انحراف از مقررات و ارزش ها و فرهنگ اجتماعی كه مقبولیت عمومی نداشته و مردم به شدت خواهان مقابله با آن هستند.

پاسداری از حرمت و ارزش ها، نظم و آسایش و امنیت عمومی مستلزم پای بندی عمیق به زیرساختارهای فرهنگی است و راه رسیدن به این اهداف از گذرگاه تربیت اجتماعی و ارزش های ملی و مذهبی جامعه است.

هشدارهای امنیتی درباره كودكان و نوجوانان

- مسیر رفت و آمد كودكان به مدرسه را شناسایی كنید و ایمن ترین مسیر را انتخاب كنید.

- بچه ای را كه تازه راه افتاده است، هرگز از دسترس خود دور نگه ندارید و به او آموزش دهید كه از غریبه ها چیزی نگیرد.

- هیچ گاه كودكان را تنها در اتومبیل رها نكنید حتی اگر در یك توقفگاه مطمئن باشید.

- كودكان را در پارك ها و مكان های تفریحی و گردشگاه های عمومی به حال خود رها نكنید و همواره مراقب آنان باشید.

هشدارهای عمومی درباره اعتیاد

با تأسف فراوان، قربانیان فاجعه انسانی اعتیاد در ایران زیاد است، میانگین سنی معتادان در ایران ۲۹ سال و خسارات ناشی از آن بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان است. لازم به ذكر است، خسارت هایی كه منجر به نابودی بهترین سرمایه های انسانی ما می شود نه در قالب محاسبات مادی می گنجد و نه به سهولت قابل جبران است.

مهمترین عوارض روانی اعتیاد عبارتند از: افسردگی، اضطراب، فراموشی، روان پریشی و اختلالات مغزی و نیز ناهنجاری هایی مانند سرقت، فحشا و خشونت، افزایش مشاغل كاذب و كاهش كارایی و تعداد بسیاری خانواده های آشفته و یا از هم گسیخته.

قبل از هر چیز توجه خانواده های عزیز را به مراقبت های بیشتر و آموزش و آگاهی دادن به فرزندانشان جلب می كنیم. لازم می دانیم در اینجا برخی از علائم اعتیاد كه هر یك می تواند چراغ قرمز تهدید و تباهی را در خانواده های ما روشن كند مرور كنیم تا مراقبت های ما با آگاهی كامل تری انجام گیرد.

از مهمترین خطرات اجتماعی اعتیاد، گسترش بیماری های عفونی مرگبار مانند ایدز و هپاتیت است. معتادان فقط یك هدف در زندگی دارند و آن هم به دست آوردن و مصرف مواد مخدر است و علاقه ای به هیچ چیز دیگر در زندگی ندارند و معمولاً اعمال خود را مخفی می كنند. قابل اعتماد نیستند و دروغ می گویند. حتی از نزدیكترین كسان خود دزدی می كنند. غالباً از نظر ظاهر نامرتب، كثیف و لاابالی هستند و همواره مشكلات مالی دارند. علاقه  و انگیزه ای به ادامه زندگی ندارند و احساس مسئولیت نمی كنند. این علائم را می توان در دو دسته زیر از هم تفكیك نمود.

علائم جسمانی اعتیاد

- تغییر ساعات خواب(معمولاً دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن)

- حالت خواب آلودگی، بی تحركی و افسردگی

- تغییر رنگ چهره، به خصوص در لب ها

- بی تعادلی در حركات جسمانی

- لاغری و ضعف بدنی

- كاهش اشتها

علائم رفتاری اعتیاد

- تمایل به كناره گیری از نزدیكان و گرایش به سوی دوستان مشكوك

- خلق و خوی متغیر و غالباً عصبانی

- پرحرفی، دروغگویی و خنده های بی جا

- توالت رفتن مكرر و طولانی

- مصرف انواع داروهای خواب آور

- مصرف زیاد چای و سیگار

مهمترین مسئولیت خانواده توجه به امر پیشگیری و درمان به موقع عضو معتاد خانواده است. اصولاً ایجاد محیطی امن و شاد و دوست داشتنی در خانواده، تعلق فرزندان را به خانواده اش محكم نگه می دارد و آنان را به جست و جوی رفع نیازهایشان در محیط های ناسالم تشویق نمی كند. در اینجا چند روش پیشگیری را نیز برای خانواده های عزیز گوشزد می كنیم:

- از طبابت های غلط خانگی پرهیز كنید. عده ای این طرز فكر غلط را در خانواده های خود تقویت می كنند كه دود تریاك می تواند بسیاری از دردها از جمله گوش درد كودكان را درمان كند.

- معاشرت خود را با افراد و نزدیكانی كه تریاك یا سایر مواد مخدر مصرف می كنند قطع كنید و فرزندانتان را آگاه نمایید.

- كودك خود را از خانواده های معتاد جدا كنید و سرپرستی سالمی را برای او فراهم نمایید.

- از مهیمانی های نامناسب كودكان و جوانان كه آنان را به مصرف مواد تباهی كننده تحریك یا تشویق می كند جلوگیری نمایید.

- مدارس مراقبت های بیشتری از دانش آموزان داشته باشند و عناصر آلوده را زود شناسایی كنند و آگاهی و آموزش لازم را به دانش آموزان بدهند.

- اوقات فراغت كودكان و نوجوانان و جوانان خود را با برنامه های مفرح و آموزشی پر كنید.

- ارزش های اجتماعی، فرهنگی و ملی و مذهبی خود را با رفتارها و الگوهای عملی به فرزندان خود بیاموزید.

سیگار سرآغاز انحراف است

سیگار سرآغاز اعتیاد به مواد مخدر است. بیش از ۲۵ درصد معتادان به مواد مخدر در گذشته سیگاری بوده اند. تحقیقات علمی نشان داده است كه سیگار حاوی بیش از ۴۰۰۰ ماده شیمیایی مضر و عامل بیش از ۵۰ نوع بیماری و ۲۰ نوع سرطان است.

اگر واقعاً مایل نیستید سیگار را ترك كنید، هرگز در محیط خانواده و در حضور كودكان سیگار نكشید، زیرا كودكان رفتار بزرگترها را الگوی خود قرار می دهند.

به خود هشدار دهید كه هر چه مدت اعتیاد به سیگار بیشتر باشد شانس موفقیت در ترك سیگار هم كمتر می شود.

پارتی های مخفی و ناسالم

مراقب باشید در كلوپ های شبانه و اجتماعاتی كه مخفیانه برگزار می شود جذب سرگرمی های ناسالم و لحظات لذت بخش و زودگذر آن نشوید. جوانان غالباً از خطراتی كه در كمین آنان نشسته است یا در دام نقشه هایی كه برای آن كشیده شده است غفلت دارند و زمانی به خود می آیند كه روی دیدار والدین خویش را ندارند. از معاشرت هایی كه شما را تشویق به انحراف از ارزش های اجتماعی می كند و در آینده باعث ندامت و شرمساری خود شما می گردد به شدت برحذر باشید و از شركت در چنین اجتماعاتی خودداری كنید.والدین خود را در جریان حضور خود در اجتماعات و جشن های دوستانه تان قرار دهید.

قرص های مخرب شادی بخش

اخیراً قرص های مرگبار شادی بخش بین برخی جوانان به خصوص قشرهای مرفه رواج یافته است و با مارك های مختلفی مانند مرسدس بنز، ریال، صلیب، میتسوبیشی و اكس مصرف می شود. مصرف كنندگان از عوارض خطرناك و شدید و مزمن این قرص ها آگاهی ندارند و در ظاهر جذب شادی مفرط و انرژی زیاد ناشی از آن می شوند و از روی كنجكاوی یا ماجراجویی در دام آن گرفتار می شوند. مصرف این قرص ها عوارض خطرناك و بسیار شدیدی به بار می آورد كه برخی از آنها به این شرح است:

- حملات ناگهانی جنون و اضطراب

- انقباض شدید فك و پارگی زبان در اثر فك زدن های طولانی

- فراموشی و آسیب به اعصاب مغزی

- سرگیجه و تشنج

- سركوب شدید خون سازی مغز استخوان

- مسمومیت كبدی و احتباس ادراری

- افزایش ضربان قلب و فشار خون

-انسداد شریانها و قلب و در نهایت سكته قلبی

ارتباط دختر و پسر

ارتباط سالم، نشانه زندگی سالم است، كسانی كه شما را تشویق می كنند در ارتباط با جنس مخالف، شئونات خانواده و اصول فرهنگی جامعه خود را زیر پا بگذارید، منحرفین اجتماعی هستند و هدف اصلی آنان به دست آوردن همدستان بیشتری است تا در گردابی كه در آن غرق می شوند تنها نمانند. آنان خود را از همه چیز و به خصوص امید به آینده بریده اند و سرخورده در فكر تباهی خود و دیگران و یا به پندار غلط خود در فكر انتقام از جامعه هستند. جوانان عزیز! تسلیم اغواگری، دغل كاری و وعده های لذت بخش و ایده های گمراه كننده «امروز را باید خوش بود و فردا معلوم نیست چه می شود» نشوید. گاهی یك لغزش می تواند آینده شما را به سیاهی و تباهی بكشاند.

بسیاری از كسانی كه بهترین سالهای عمر خود را در زندان می گذرانند معترفند و نادم كه فریب خورده اند و دور از چشم خانواده، هدایت زندگی خود را به دست افراد ناشناس و ناباب سپرده اند. هشیار باشید و بدون شناخت با هر كسی دوستی برقرار نكنید. مطمئن ترین كسانی كه می توانند شما را هدایت كنند خانواده شما هستند. از آنان دوری نكنید و در هر موردی كه به آ ینده و سرنوشت زندگی شما مربوط می شود آنان را در جریان بگذارید.اولین زنگ خطر برای شما زمانی است كه اعمال خود را از چشم خانواده مخفی نگه دارید. هر گاه خطری شما را تهدید می كند بلافاصله والدین خود را مطلع كنید یا به مأموران نیروی انتظامی اطلاع دهید. به موقع عمل كنید تا به موقع زندگی شما سلامت خود را باز یابد.

محمدتقی معصومی

http://www.hamshahri.net/hamnews/1383/830729/world/asib.htm

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

جوانان و شادابى

 

بعد از یك روز پركار

 

 

 

 

مینو ضابطیان/ Minoozabetian83@yahoo.com

 

كابوس پاس كردن این درس ۴ واحدى مشكل از شروع ترم همراهشان بود. به همین علت چند روز گذشته خودشان را در اتاقهاى خوابگاه زندانى كرده بودند و به هیچ چیز به جز كتاب و جزوه و مطالعه فكر نكرده بودند.

... اما این نیم ساعت آخر از تمام ساعات و روزها و ماههاى قبل سخت تر مى گذشت. ۳۰ دقیقه دیگر امتحان شروع مى شد و خوب یا بد از فكر آزاردهنده آن خلاص مى شدند. تصمیم گرفتند براى كم كردن فشار ناشى از خستگى، بى خوابى و نگرانى مربوط به امتحان، اصلاً صحبت درس و مطالب امتحانى را نكنند.

... ناگهان چشمشان به صفحه نیازمندیهاى روزنامه افتاد. موضوع جالبى بود! و از همه جالب تر ستون مربوط به فروش آپارتمان هاى لوكس با موقعیت هاى عالى! راستى كه وقتى آن امكانات رنگارنگ را با اتاق و آشپزخانه و سرویس هاى بهداشتى خوابگاه مقایسه مى كردند، اسباب خنده زیادى شده بود. اما در میان تمام شوخى ها و خنده ها و وقت گذرانى یك نتیجه جدى هم گرفتند. «خدا را چه دیدید شاید ما هم یك روز بعد از گرفتن دكترا و رها كردن این رشته و پرداختن به یك شغل آزاد نان و آبدار آنقدر پولدار شدیم كه خانه ویلایى بزرگ با View عالى، سونا، استخر، جكوزى و... داشتیم. پس بد نیست فعلاً سونا رفتن را امتحان كنیم

قرار ساعت ۵ بعدازظهر، جلوى در مجموعه ورزشى نزدیك خوابگاه... به همراه داشتن كارت دانشجویى الزامى است!!

ساعت ۵ بعدازظهر همان روز

۳ نفر از بچه ها براى اولین مرتبه پا به فضاى استخر و سونا مى گذاشتند و واقعاً نمى دانستند چه باید بكنند. شما چطور؟!

اگر براى نخستین بار وارد سونا مى شوید:

دستورالعمل زیر را رعایت كنید و دفعات آینده به شیوه اى كه احساس آرامش و راحتى مى كنید این فعالیت را انجام دهید.

- نخست بدن خود را زیر دوش آب گرفته و آن را براى ورود به فضاى داغ سونا تمیز و آماده كنید.

- وارد فضاى مخصوص سونا شده روى بالاترین سكوها بنشینید و فراموش نكنید كه براى نشستن احتیاج به حوله اى كوچك دارید كه بر روى فضاى داغ در محل تماس با بدن پهن كنید.

- مى توانید میزان رطوبت فضا را با ریختن آب در فضاى اطراف بیشتر كنید.

- پس از چند دقیقه مجدداً دوش بگیرید تا بدنتان خشك تر و آماده تر شود.

- مجدداً به فضاى گرم بازگردید و منتظر باشید تا از این گرماى زیاد احساس آرامش و لذت كنید.

- در نهایت پس از ترك اتاقك مخصوص مجدداً دوش بگیرید تا عرق پاك شود.

فواید استفاده از سونا از نظر حرفه ایهاى این فعالیت

امروزه علاقه مندان به این فعالیت ادعا دارندكه با انجام منظم آن كمتر به بیمارى هایى چون سرماخوردگى ، سردرد، افسردگى ، ورم مفاصل و... دچار مى شوند. اما این تصور تاچه حد علمى و درست است؟!

سونا از دیدگاه علمى

اگر حتى براى یك بار حمام سونا را تجربه كرده باشید، متوجه شده اید كه اولین تأثیر آن كمك به افزایش تعرق پوستى است.

بسیارى از مردم در این عصر كم تحركى، به راحتى و به میزان كافى عرق نمى كنند. در حالى كه عرق كردن همچون تنفس و خوردن و آشامیدن براى حفظ سلامت ضرورى است و باعث مى شود ۳ امر مهم در بدن رخ دهد.

۱- بدن را از آسیب مواد زائد رها مى كند.

۲- دماى آن را در حد مطلوب ۳۷درجه سانتیگراد نگه مى دارد.

۳ - به تمیزى و نرمى پوست كمك مى كند.

بنابراین حمامى كه باعث بیشترشدن عرق شود در زمانى كه استفاده از ضدعرق ها ،محیط مصنوعى، دود، آلودگى هوا ، استفاده از الیاف مصنوعى در البسه و مهمتر از همه سبك زندگى ساكن و بى تحرك امروزى نعمت بزرگى است وكمك مى كند تا منافذ پوستى باز شده و به زبان عامیانه تر پوست نفس بكشد.

قرار گرفتن شخص درمحیط گرم و مرطوب سونا باعث افزایش جریان خون در سطح پوست شده و دراین جریان عمومى خون بدن راحت تر از شر مواد زائد و ناخواسته خلاص مى شود.

از حمام هاى بخار، سونا و سایر مواردى كه به شیوه اى اصولى باعث افزایش جریان خون و شدت بخشیدن به روند عرق كردن مى شود به عنوان «تب هاى مصنوعى» یاد مى شود.

گرچه اغلب مواقع از تب به اشتباه به عنوان نشانه بیمارى یادمى كنند، اما باید دانست كه بالارفتن دماى بدن (تب) بخشى از پاسخ طبیعى بدن در جریان بهبود است.

سونا، سرماخوردگى و آنفلوآنزا

محققین تاكنون به نقش واقعى و تأیید شده این فعالیت درجلوگیرى از ابتلا به بیماریهاى ذكرشده پى نبرده اند اما براساس تحقیقى كه در سال ۱۹۸۹ در آلمان انجام شد، دریافتند كه : شانس ابتلا به سرماخوردگى و آنفلوآنزا در اشخاصى كه ۲ بار درهفته از حمام سونا استفاده مى كنند در مقایسه با سایر افراد كه این فعالیت را انجام نمى دهند، نصف مى شود.

تئورى كه آنان در ارتباط با این نتایج بررسى ها ارائه مى دهند این است كه استنشاق هواى بسیار گرم محیط سونا (بالاتر از ۸۰ درجه)، براى زنده ماندن و ادامه فعالیت ویروسهاى سرماخوردگى و آنفلوآنزا بسیار بالاست و امكان رشد آنها با این كار گرفته مى شود.

جلوگیرى از بیمارى قلبى

حمام سونا براى اغلب افراد تندرست وبیشتر بیماران عروق كرونر بى خطر است و این افراد آن را به خوبى تحمل مى كنند. بنابراین اگر مستعد فشارخون بالا یا بیمارى قلبى هستید آن را امتحان كنید.

تحقیقاتى كه اخیراً توسط دانشمندان ژاپنى انجام شده است نشان مى دهد «سونا مانند ورزش به فعالیت و سلامت قلب كمك مى كند» و با تضمین سلامت رگهاى خونى به عملكرد بهتر قلب هم كمك مى كند.

سونا و دفع مواد زائد

تأثیر این حركت مثبت بر دفع عوامل مضر و زائد از بدن بسیار چشمگیر است. وجود گرما و ایجاد تب مصنوعى، ارگان ها و بخشهاى مختلف بدن را به فعالیت وادار مى كند و آنچه در بدن شما اتفاق مى افتد مشابه راه رفتن تند و فعالیت هاى شبیه به آن است.

و محققین مى گویند ۱۵ تا ۲۰ دقیقه حضور در حمام سونا و تأثیر ناشى از آن در دفع مواد سمى و زائد از بدن برابر ۲۴ ساعت فعالیت كلیه است!

سونا و تحریك سیستم ایمنى

شواهدى موجود است كه نشان مى دهد تب مصنوعى ایجاد شده باعث افزایش تحریك سیستم ایمنى و بالا رفتن تعداد گلبولهاى سفید خون مى شود. تحقیق انجام شده روى این موضوع در یك بیمارستان و در بین بیماران نشان داد كه تعداد گلبولهاى سفید در چنین شرایطى به طور متوسط ۵۸% افزایش یافته و فعالیت آنها هم بیشتر مى شود.

از طرفى سرعت و میزان آزاد شدن آنها در جریان خون هم افزایش یافته، تولید آنتى بادى و همچنین اینترفرون (كه پروتئین ضدویروس بوده و خاصیت مبارزه با عوامل سرطانى را هم دارد) افزایش مى یابد.

از طرفى در دماى ایجاد شده سرعت رشد و تكثیر باكترى ها و ویروسها هم كاهش مى یابد و به سیستم ایمنى فرصت داده مى شود تا نیروى خود را بسیج كند.

سونا بعد از یك فعالیت ورزشى شدید و سلامت پوست:

با افزایش قابل توجه جریان خون (نه فشارخون) و متعاقب آن حركت اسید لاكتیك (تولیدشده توسط ورزش سخت) از روزنه هاى پوستى و پاك شدن عمق آنها از چربى و سلولهاى مرده، مواد آرایشى و ... پوست سالم تر، شاداب تر و جوانتر به نظر مى رسد.

از طرفى فعالیت هاى شدید عضلانى به خاطر تجمع میزان زیاد اسید لاكتیك و دى اكسید كربن در ماهیچه ها باعث درد مى شود. چند لحظه حضور در حمام سونا به راحتى اسید لاكتیك تولید شده را دفع مى كند و خستگى و درد احتمالى به راحتى از بین مى رود.

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

چگونه با رفتار متغیر نوجوانان خود برخورد کنیم؟

والدین در سنینی که فرزندشان به نوجوانی می رسد با مسائل و مشکلاتی رو به رو می شوند که قبلا وجود نداشته. بنابراین باید بدانند چگونه رفتارکنند که آرامش و امنیت هر چه بیشتر برای طرفین حاصل شود .

او مرموز شده و هر ساعت به شکلی متفاوت رفتار می کند و بیشتر تمایل دارد با دوستانش باشد تا با خانواده . مدام بحث می کند و پرخاشگر شده. امکان ندارد کاری را که از او می خواهیم بلافاصله انجام دهد.

آیا این عبارت برای شما نیز آشناست؟ نوجوان داشتن اینگونه است. او دیگر همان کودکی که با لبخند هر چه می خواستید انجام می داد نیست. نوجوانی سن مرموز شدن - تغییر کردن و تردید است. از طرف دیگر شما نیز نگران هستید که نکند او مشغول کاری شده باشد که عاقبت خوبی ندارد پس فشار خود را بر او افزایش می دید. او نیز که خواهان استقلال بیشتری است واکنش نشان داده و قصد ندارد در محدودیتی که شما ایجاد کرده اید زندانی شود بدین ترتیب کار به بحث و مشاجره و گاها دعوا می کشد.

مساله اینجاست که در این میان کسی مقصر نیست . والدین اکثرا در دهه چهارم یا پنجم زندگی بوده و بسیار محافظه کارانه عمل می کنند و حال آنکه نوجوان بی پروا قصد دارد حرکتی سریع به سوی اهدافش داشته باشد و دسترسی به آرزوهای خود را ممکن و شدنی می بیند. پس اگر دو طرف وضعیت و شرایط را بخوبی درک نکنند نخواهند توانست ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار نمایند.

این شرایط برای نوجوان نیز سخت است. باید توجه داشت که مرحله عبور از کودکی به بزرگسالی برای خود نوجوان نیز سخت است. چرا که بسیاری از تغییرات در همین سنین رخ می دهد و نوجوان نیز در مواقعی دچار حالت گیجی ، تردید ، نگرانی و عدم اعتماد به نفس می شود. او از لحاظ روحی نیز دچار بیشترین تغییرات در حالات عاطفی شده و خشم شدید و عشق فراوان را تجربه می کند.

از نظر جسمی نوجوان به تکامل رسیده و نیروی جنسی شدیدی دارد به همین دلیل است که اگر در این سنین کسی را برای صحبت و گفتگو در مورد مسائل خود نداشته باشد ممکن است دچار مشکلاتی شود.

او از نظر هوش در فعالترین وضعیت ممکن قرار دارد و بخوبی قادر به تجزیه و تحلیل انواع مسائل و دیدگاههاست در این زمان نوجوان شروع به بررسی رفتار ها و نقطه نظرات والدین کرده و با درک تغییرات میان تفکر خود و والدین مناقشات آغاز می شود. از طرفی نوجوان تحت فشار بیشتری نسبت به قبل از طرف محیط پیرامونش قرار می گیرد و نیاز به حمایت والدین در این دوران بیشتر از هر وقت دیگر احساس می شود.

برخورد والدین

 به گزارش مهر والدین وقتی با بحران نوجوانی رو به رو می شوند در بسیاری از موارد سعی می کنند کنترل امور را به دست بگیرند. در این راه ممکن است دیکتاتور و جدی شوند و با نوجوان درگیر شوند تا ثابت کنند قدرت در دست آنان است. برخی دیگر نیز سعی می کنند اصلا به کارهای نوجوان کاری نداشته باشند تا از هر گونه مجادله پرهیز شود و نوجوان خودش راهش را پیدا کند. جالب این که هر دو روش بی نتیجه است : نوجوانی که والدین قدرت طلب دارد بیشتر به طغیان و سرکشی می پردازد تا ثابت کند که مستقل و دارای قدرت تصمیم گیری است. ممکن است حتی برخی از مسائل را مخفی و از والدین فاصله بگیرد. نوجوانی هم که والدین بسیار انعطاف پذیر دارد ممکن است احساس کند بی ارزش است و نادیده گرفته شده و والدین اهمیتی به مسائل و بعضا مشکلات او نمی دهند. در هر دو حال نوجوان حمایت کافی را از والدین نمی گیرد.

فرصت را مغتنم بشمارید

به جای اینکه دوران نوجوانی فرزندتان به عنوان دوران مشکل ساز بنگرید سعی کنید آن را یک فرصت با ارزش تلقی کنید. شما در این زمان وقت دارید تا رابطه ای متفاوت از دوران کودکی فرزندتان با وی برقرار نمایید. سرکشی او را یک حمله به قدرت خود تلقی نکنید بلکه یک مرحله مهم در استقلال او بدانید. چنانچه کنجکاو هستید که از امور او اطلاع داشته باشید می توانید این را با وی در میان بگذارید و از طرف دیگر به او کمک کنید که در مورد ارزشها و باورهای گوناگون فکر کند. در کنار او باشید و خود را کنار نکشید. بسیاری از والدین گفتگوهای موثری در مورد مسائل گوناگون با نوجوانشان دارند. شما می توانید دستاوردهای مثبتی از این دوران فرزندتان داشته باشید که یکی از آنها مشورت است. می توانید به او نزدیکتر شده و صمیمیت خود را افزایش دهید. البته زمانی را برای تنها بودن یا گذراندن با وی را نیز به او بدهید و در هنگام لزوم در کنارش باشید.

فرزندان ما به جایی می رسند که افرادی مستقل با روحیه و افکار خاص خود می شوند بنابراین تضاد آنها با والدین امری عادی و طبیعی است . اما می شود با ساده گرفتن و آگاهی از این مرحله آن را خوشایند کرد.

بهترین کار در لحظات بحرانی چیست؟

بهترین کار چند لحظه مکث و کشیدن چند نفس عمیق است با این کار به خود فرصت آرامش و واکنش صحیح می دهید . بهتر است در لحظات بحرانی با نوجوان بحث نکنید و فکر کنید که بهترین و مناسب ترین واکنش شما چه می تواند باشد البته با آرامش.

چگونگی برقراری ارتباط با نوجوان

 به گزارش مهر نوجوان تمایل دارد بیشتر با دوستان و هم سن و سالان خود باشد اما در عین حال نیازمند والدین نیز می باشد البته نیازمند حمایت - راهنمایی - تشویق و تایید والدین نه چسبندگی  و دستورات آنها. این یک رابطه ظریف است که در عین ارتباط با او و نشان دادن علاقه به امور وی کمی او را راحت و به حال خود بگذارید. اکثر نوجوانان تمایل دارند والدین  در حکم مشاور آنها باشند تا راجع به مسائلشان در شرایط گوناگون با آنها مشورت کنند. چنانچه شما این نقش حمایتی را بخوبی ایفا می کنید لازم نیست نگران اهمیت وجود خود در زندگی فرزندتان باشید زیرا مطمئنا او نیز از ارزش شما بخوبی آگاه است.

تحقیقات نشان داده اند نوجوانانی که با والدین خود در مورد مسائلی مانند مواد مخدر و دیگر بزهکاریها گفتگو می کنند 36 درصد کمتر دچار این گونه کجروی ها می شوند. پس  فکر نکنید که اگر راجع به این موارد صحبت نکنید شانس ابتلاء او را کاهش داده اید اما باز هم خاطرنشان می کنیم که به استقلال او احترام بگذارید و اگر نخواست راجع به مورد خاصی صحبت کند او را تحت فشار قرار ندهید و به عبارت دیگر سعی در کنترل اجباری وی نکنید که نتیجه عکس خواهید گرفت.

از طرفی دیگر یکی از مهمترین عوامل در برقراری ارتباط با نوجوان این است که برایش وقت بگذارید. گاهی اوقات ترتیب دادن یک فعالیت خاص یا حتی سفر نیز مفید است. البته مشارکت در کارهای عادی مانند تماشای تلویزیون ، قدم زدن ، چیدن میز یا حتی شستن ظرفها با یکدیگر نیز بسیار سودمند است. می توان وقتی نوجوان از مدرسه بر می گردد به صحبتهای او گوش کرد و کم کم سر صحبت را در مورد وقایعی که برایش اتفاق افتاده باز کرد. اما مراقب باشید که صحبت هایتان جنبه دستوری و قضاوتی نداشته باشد.

تشویق کننده باشید

نوجوانان اصولا در مورد بسیاری چیزها تردید داشته  و نیازمند تشویق و تایید شما هستند. البته هر فردی متفاوت از فرد دیگر است و نوع خاصی از تشویق را بیشتر می پسندد پس دقت کنید تا به موقع او را تشویق نمایید و از او تعریف کنید به ویکه در جمع تحسین کردن اثر بهتری خواهد داشت به شرطی که مصنوعی نباشد.

برای مثال اگر او بیش از پیش در درس خواندن تلاش می کند یا اگر در کاری به شما کمک می کند یا اینکه لباسهای مرتب و مناسبی را می پوشد از او تقدیر کنید.

گاهی اوقات گشتن به دنبال نکات مثبت کار ساده ای نیست و یا شاید ما به آن عادت نکرده ایم. تعریف و تمجید از کسی که با او تضاد و مجادله داریم را دوست نداریم. برای حل این مشکل بهترین راه توجه به مسائل جزیی اما مطلوب است. برای مثال می توان گفت : من  از نحوه صبحت کردن تو با دوستم خیلی لذت بردم. یا گاهی اوقات از موارد بد جزیی صرفنظر کنیم.

چگونگی شروع صبحت با نوجوان

یکی از عوامل مهم در صحبت با نوجوان انتخاب وقت مناسب است. در شرایط مناسب این کار راحت تر انجام می شود. گاهی اوقات شما باید با حوصله و حتی ایجاد یک زنگ تفریح این زمان مناسب را ایجاد نمایید. در گفتگو ها نیز یک طرفه فقط به انتقاد و موضع گیری نپردازید.

برخی از مسائلی که نوجوان را نگران می کند به شرح زیر است :

آیا می توانم دوست پیدا کنم یا آیا کسی را دوست خواهد داشت؟

من باید با پیشنهاد دستانم مبنی بر کارهایی که خانواده ام مرا منع می کند چه کنم؟

آیا امتحاناتم به خوبی برگزار می شود؟

آیا شغل خوبی پیدا می کنم؟

در زندگی دنبال چه بروم؟

چگونه باید با والدینم رفتار کنم تا در عین احترام نظرات خود را نیز مطرح کنیم؟

اگر من جای والدینم بودم جور دیگری رفتار می کردم؟

- نوجوان چه می خواهد ؟

نوجوان خواهان اعتماد والدین است.استقلال می خواهد.

می خواهد با والدینش راجع به آنچه آنها نمی خواهند گفتگو کند.

- والدین چند دسته هستند؟

3 گروه از والدین فرزندانی بی مسوولیت برای آینده تربیت می کنند:

والدینی که بیش از حد از فرزندان حمایت می کنند و همه کارها را به جای آنها انجام می دهند. برای مثال صبحانه شان را آماده جلویشان گذاشته - اتاق و لباسهایشان را مرتب کرده و حتی در تکالیف بخشی از کار را به عهده می گیرند.

گروه دوم والدینی هستند که بشدت سخت گیر هستند و دائم در حال ایراد گرفتن - انتقاد کردن و دستور دادن هستند.

دسته سوم والدینی هستند که بیش از حد نوجوان را آزاد می گذارند تا هر چه می خواهد اعم از درست یا غلط انجام دهد.

نکته قابل توجه این است که شما برای رفتار مناسب و روحیه ای شاد در برخورد با نوجوان نیازمند آرامش هستید ، پس برای رسیدن به این آرامش بیاید زمانی را نیز برای پرداختن به خود و علایقتان اختصاص دهید. تمام انرکی و وقت خود را صرف تمرکز بر کارهای فرزندتان نکنید. جالب این جاست که وقتی نیازهای شما به عنوان والدین تامین  شود شادتر بوده و نزاع با نوجوانتان نیز کاهش می یابد و از روابط لذت بیشتری  خواهید برد.

خبرگزاری مهر

 

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

چگونه‌ با نوجوانان‌ سلطه‌طلب‌ روبرو شویم‌؟

مقدمه‌

ویژگی‌هایی‌ چون‌ پافشاری‌ استقلال‌ و دوری‌ از والدین‌به‌ طور معمول‌ نشانه‌های‌ رشد سالم‌ كودك‌ و بالغ‌ شدن‌او هستند. برخی‌ از رفتارهای‌ ویژه‌ای‌ كه‌ در این‌ دوران‌مشاهده‌ می‌شوند دستاورد تلاش‌ نوجوان‌ در برخورد باشرایط‌ خاص‌ است‌. كودكانی‌ كه‌ قبل‌ از دوران‌ بلوغ‌ به‌شدت‌ نیازمند خانواده‌ بودند با ورود به‌ سن‌ بلوغ‌احساس‌ می‌كنند كه‌ دوست‌ دارند مستقل‌ زندگی‌ كنند.نوجوانان‌ در جاده‌ای‌ كه‌ مسیر آن‌ از خانواده‌ تاسرنوشت‌ آینده‌ی‌ آنهاست‌ تنها هستند آنها از این‌ مسیرگریزی‌ ندارند و اغلب‌ با تاكید بر ارزش‌های‌ رایج‌ بین‌دوستان‌ خود نسبت‌ به‌ دوری‌ از ارزش‌های‌ خانوادگی‌تمایل‌ نشان‌ می‌دهند. هنگامی‌ كه‌ آنها دوست‌ دارندبیشتر اوقات‌ خود را تنها باشند قصد ندارند با این‌ كار به‌والدین‌ خود توهین‌ كنند بلكه‌ در پی‌ خودیابی‌ هستندهرچند ممكن‌ است‌ در این‌ جستجو به‌ دنبال‌ عشق‌ ودوست‌داشتن‌ بروند و یا در مسیرهای‌ نادرست‌ قرارگیرند.

در دوران‌ بلوغ‌ سطح‌ فكر افراد گسترش‌ پیدا كرده‌ وتعالی‌ می‌یابد. نوجوانان‌ هم‌زمان‌ با شناختن‌ هویت‌ خودقادر به‌ تفكر انتزاعی‌ هستند. آنها درباره‌ی‌ مسایل‌ كاملاً جدی‌ فكر می‌كنند سوالاتی‌ چون‌ من‌ چه‌ كسی‌ هستم‌؟چه‌ چیزهایی‌ اهمیت‌ دارند؟ معنی‌ و مفهوم‌ زندگی‌چیست‌؟ درباره‌ی‌ جهانی‌ كه‌ درآن‌ به‌ سر می‌برندقضاوت‌ می‌كنند. برخورد با نوجوانان‌ باید به‌ گونه‌ای‌باشد كه‌ به‌ تشدید عصبانیت‌ عصیانگری‌ و عناد منجرنگردد. بسیاری‌ از شیوه‌هایی‌ كه‌ در برخورد با كودكان‌كارایی‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ دارند در صورت‌ تجویز برای‌برخورد با نوجوانان‌ مسأله‌ساز می‌شوند والدین‌ بایدمتوجه‌ باشند كه‌ دوران‌ بلوغ‌ دوران‌ انتقالی‌ است‌، از این‌رو باید شیوه‌ی‌ برخورد خود را به‌ روش‌ برخورد با افرادبالغ‌ تغییر دهند.

در این‌ زمینه‌ باید محدودیتهای‌ خود را مشخص‌ كنید

كنترل‌ والدین‌ بر روی‌ نوجوانان‌ متاثر از واكنش‌های‌ آنان‌نسبت‌ به‌ رفتار نوجوان‌ می‌باشد. هركاری‌ كه‌ نوجوان‌انجام‌ می‌دهد انتخاب‌ اوست‌. والدین‌ بطور طبیعی‌ درچنین‌ مواردی‌ فریاد می‌كشند، كتك‌ می‌زنند، گریه‌می‌كنند یا نقش‌ یك‌ قربانی‌ را بازی‌ می‌كنند. در عوض‌نوجوان‌ به‌ سرعت‌ یاد می‌گیرد كه‌ مهارت‌های‌ خود رادر مواجهه‌ با والدین‌ افزایش‌ دهد.

پدر و مادرها با معمای‌ لاینحلی‌ روبرو می‌شوند كه‌چراكسی‌ به‌ حرف‌ آنها گوش‌ نمی‌كند و از آنها فرمان‌نمی‌برد.

به‌دنبال‌ سابقه‌ی‌ رفتار سلطه‌طلب‌ نوجوان‌ خود باشید

رفتار قدیمی‌ آسان‌ترین‌ روش‌ مقابله‌ است‌. شما تصورمی‌كنید كه‌ با افزایش‌ فشار به‌ خودتان‌ تا حد مرگ‌ او رامجبور به‌ تجدید نظر خواهید كرد. كمی‌ به‌ عقب‌برگردید و فكر كنید كه‌ او واقعاً به‌ دنبال‌ چیست‌؟ شمابه‌ وضوح‌ در خواهید یافت‌ كه‌ رفتار او بیانگرخواسته‌هایش‌ می‌باشد. بچه‌هایی‌ با طرز فكر منفی‌، به‌دوستانشان‌ راه‌ و روش‌ تسلط‌ بر والدین‌ را می‌آموزند طبیعی‌ است‌ كه‌ او از این‌ روش‌ها برای‌ تسلط‌ برشمااستفاده‌ كند. به‌ كارهایی‌ كه‌ او می‌كند و واكنش‌های‌ خودبه‌ كارهای‌ او دقت‌ كنید.

قابل‌ پیش‌بینی‌ باشید

به‌ خاطر داشته‌ باشید كه‌ فرزند شما مطابق‌ با نقشه‌ عمل ‌می‌كند. برای‌ مقابله‌ با او هر مادری‌ باید طراحی‌ یك‌ ضدحمله‌ را كرده‌ باشد. افرادی‌ كه‌ دارای ‌عكس‌العمل‌های‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ هستند. به‌ راحتی‌مغلوب‌ می‌شوند.

 

واكنش‌ شما در مقابل‌ بچه‌های‌ سلطه‌طلب‌ باید غیر قابل ‌پیش‌بینی‌ باشد به‌ هرحال‌ عواقب‌ احتمالی‌ بایدپیش‌بینی‌ شده‌ باشد.

روبرو شدن‌ با یك‌ بچه‌ی‌ سلطه‌جو مثل‌ یك‌ بازی‌شطرنج‌ است‌ فقط‌ كافیست‌ چند حركت‌ بعدی‌ را طراحی‌ كنید تا بفهمید كه‌ او دنبال‌ چه‌ چیز است‌.

روی‌ رفتار آن‌ها دقت‌ كنید

نوجوانان‌ تمایل‌ دارند زمانی‌ كه‌ شما برروی‌ اعمال‌ ورفتار آن‌ها كه‌ نشانه‌ی‌ عدم‌ مسئولیت‌ و تعهد به‌ مقررات‌است‌ بحث‌ می‌كنید موضوع‌ را عوض‌ كنند آنها بااستادی‌ تمام‌ سعی‌ می‌كنند با مطرح‌ كردن‌ مسایل‌ دیگرخود را از زیر ضربات‌ اتهامات‌ شما خارج‌ كنند. شمامنحرف‌ نشوید و موضوع‌ اصلی‌ مربوط‌ به‌ آنها رافراموش‌ نكنید.

پیگیر باشید

او در تمام‌ طول‌ روز در خانه‌ قدم‌ زده‌ است‌. او عصبانی‌می‌شود. پیشنهادات‌ گمراه‌كننده‌ می‌دهد. مردم‌ را ندیده‌گرفته‌ و احساس‌ گناه‌ را به‌ آنها منتقل‌ می‌كند. ما نبایدمیدان‌ را خالی‌ كنیم‌. او تمام‌ شگردهای‌ خود را كه‌ قبلاًطرح‌ كرده‌ است‌ بكار می‌گیرد و سرانجام‌ تسلیم‌می‌شود. پس‌ از آن‌ ما نباید به‌ او اجازه‌ دهیم‌ كه‌ رفتارخود را به‌ ما تحمیل‌ كند. آن را فراموش‌ كنید و هرگزاجازه‌ ندهید.

در صورت‌ معذرت‌ خواهی‌ بر اجرای‌ تنبیهات‌ انضباطی‌اصرار ورزید

معذرت‌ را بپذیرید ولی‌ او باید تاوان‌ جرایم‌ را بپردازد.فرزند من‌ مرتباً عملی‌ را تكرار می‌كرد و مدام‌ معذرت‌خواهی‌ میكرد. من‌ فهمیدم‌ كه‌ عذرخواهی‌ به‌ تنهایی‌كافی‌ نیست‌.

او را ترك‌ كنید

بگذارید تا مزه‌ی‌ رفتارهای‌ خودش‌ را بچشد. گاه‌گاهی‌همان‌گونه‌ كه‌ او رفتار كرده‌ است‌ رفتار كنید. وقتی‌سرشما فریاد می‌كشد او را تنها بگذارید.

تمام‌ نكات‌ را با دقت‌ بررسی‌ كنید

دقت‌ كنید كه‌ چه‌ چیزهایی‌ می‌گویند. فقط‌ به‌ گفته‌های‌آنها متكی‌ نباشید. والدین‌ معمولا در گفتار فرزندانشان‌بسیاری‌ از موارد دروغ‌ (غیرحقیقت‌) را می‌یابند وداستان‌های‌ كاملاً دروغین‌ آنها را مرور می‌كنند.زمان‌های‌ مدرسه‌ رفتن‌ را كاملاً چك‌ كنید. وقتی‌ به‌خانه‌ی‌ دوستش‌ می‌رود او را كنترل‌ كنید هرچیزی‌ را كه‌برای‌ شما می‌گوید امتحان‌ كنید تا از صحت‌ و سقم‌ آن‌اطمینان‌ یابید.

اجازه‌ی‌ بازی‌ با موضوع‌ را به‌ او ندهید

از این‌ شاخه‌ به‌ آن‌ شاخه‌ پریدن‌ و اجتناب‌ از پاسخ‌ به‌سووالات‌ به‌ منظور یافتن‌ پاسخ‌ مناسب‌ می‌تواندعلامت‌ هشدار دهنده‌ای‌ باشد. قبول‌ نكنید. جمله‌ی‌«من‌ از خانه‌ بیرون‌ می‌روم‌» غیرقابل‌ پذیرش‌ است‌.

مذاكره‌ در مورد مسایل‌ اصلی‌ ممنوع‌ است‌

در رابطه‌ی‌ مسایل‌ اساسی‌ كه‌ سلامت‌ خانواده‌ را تهدیدمی‌كند جدی‌ باشید. برای‌ مصرف‌ مواد و نرفتن‌ به‌مدرسه‌ هیچ‌ عذر و بهانه‌ای‌ قابل‌ پذیرش‌ نیست‌. مواظب‌باشید بچه‌ها دنبال‌ یك‌ نقطه‌ی‌ ضعف‌ می‌گردند. شماباید برای‌ او محدودیت‌ها و دلایل‌ ایجاد قوانین‌ ومقررات‌ خانوادگی‌ را به‌خوبی‌ تصویر كنید دلیلی‌ برای‌این‌گونه‌ پرسش‌ها وجود ندارد. به‌ او اجازه‌ ندهید كه‌برای‌ شما سووال‌ انتخاب‌ كند و یا شما را محدود كند.زمانی‌ كه‌ شما شرایط‌ را تعیین‌ می‌كنید باید كاملاً آگاه‌باشید كه‌ از او چه‌ انتظاراتی‌ دارید.

عذرخواهی‌ را محدود كنید

معذرت‌ اسلحه‌ی‌ بچه‌هاست‌ و هرلحظه‌ از آن‌ استفاده‌می‌كنند. شما باید كاملا آماده‌ باشید و انتظار آن‌ راداشته‌ باشید. مطمئن‌ شوید كه‌ او از مشاوره‌ی‌ حرفه‌ای‌بهره‌مند خواهد شد در صورت‌ تخلف‌ ومعذرت‌خواهی‌ سعی‌ كنید كه‌ خواسته‌های‌ خود رابیشتر كنید و به‌ او بیشتر سخت‌ بگیرید.

بیشتر عمل‌ كنید و كمتر شعار دهید

تمام‌ اعمال‌ شما باید مداوم‌، پیگیر و با طراحی‌ قبلی‌باشد. صحبت‌های‌ والدین‌ برای‌ بچه‌های‌ سلطه‌طلب ‌معنایی‌ ندارد آنها توجهی‌ به‌ گفته‌های‌ شما ندارند وبیشتر، اعمال‌ شماست‌ كه‌ در آنها موثر واقع‌ می شود.

عصبانی‌ نشوید

عصبانیت‌ مسأله‌ای‌ را حل‌ نمی‌كند باعث‌ می‌شود برخورد با مسأله‌ بسیار شخصی‌ شود. فردی‌ كه‌ خونسردی‌ خود را حفظ‌ می‌كند بیشتر می‌تواند خود راكنترل‌ كند. بهترین‌ موقعیت‌ برای‌ بچه‌ی‌ سلطه‌طلب‌عصبانیت‌ والدین‌ می‌باشد وقتی‌ شما عصبانی‌، درمانده‌و گیج‌ می‌شوید او بهره‌برداری‌ می‌كند. هرلحظه‌احساس‌ كردید كه‌ گفته‌های‌ او ممكن‌ است‌ شما راعصبانی‌ كند بگویید: جداً كه‌ انتظار نداشتم‌ واقعاً كه‌عالی‌ گفتی‌. این‌ شیوه‌ شما را از گرفتار شدن‌ در دامی‌ كه‌او برای‌ شما تدارك‌ دیده‌ است‌ محافظت‌ خواهد كرد وشما وقت‌ كافی‌ پیدا می‌كنید كه‌ پاسخ‌ عاطفی‌ مناسبی‌ به‌او بدهید.

به‌ او اجازه‌ ندهید كه‌ شما را بی‌اعتبار كند

بچه‌ها بدون‌ شك‌ از شما خواهند پرسید. تو چه‌ طورقادر به‌ درك‌ من‌ هستی‌ در حالیكه‌ هیچ‌وقت‌ احساس‌مرا نداشته‌ای‌ و كارهایی‌ را كه‌ من‌ انجام‌ داده‌ام‌ تو هیچ‌وقت‌ انجام‌ نداده‌ای‌. می‌دانید این‌ حقه‌ای‌ است‌ كه‌ آن‌هابكار می‌برند تا شما نسبت‌ به‌ اعمال‌ آن‌ها بی‌تفاوت‌باشید. به‌ او بگویید: ما درباره‌ی‌ زندگی‌ نوجوانی‌ من‌صحبت‌ نمی‌كنیم‌ ما درباره‌ی‌ رفتار غیرمسوولانه‌ توبحث‌ می‌كنیم‌.

جوانان‌ را با فعالیت‌ و تفریحات‌ سالم‌ مشغول‌ كنید

یك‌ پدر و مادر كه‌ هیچ‌ نقشه‌ای‌ ندارند و نمی‌دانند كه‌در چه‌ جهتی‌ باید حركت‌ كنند موقعیت‌ مناسبی‌ دردستان‌ یك‌ نوجوان‌ خواهند بود. یك‌ نوجوان‌سلطه‌طلب‌ با رفتار بیشتر می‌تواند محیط‌ را تحت‌ تأثیرخود قرار دهد یك‌ نوجوان‌ كه‌ درگیر ورزش‌ها و سایرتفریحات‌ سالم‌ است‌ كمتر وقت‌ دارد كه‌ برای‌ انجام‌كارهای‌ خلاف‌ برنامه‌ریزی‌ كند.

با همسر خود جهت‌ هماهنگی‌ بیشتر ارتباط‌ برقرار كنید

گاهی‌ یكی‌ از والدین‌ به‌ كارهایی‌ كه‌ فرزندش‌ انجام‌می‌دهد آگاهی‌ كامل‌ دارد و دیگری‌ به‌ علت‌ گرفتاری‌توجهی‌ ندارد. عدم‌ آگاهی‌ و ارتباط‌ والدین‌ با هم‌،شرایط‌ مناسبی‌ را برای‌ نوجوان‌ ایجاد خواهد كرد تابرنامه‌های‌ خود را ادامه‌ دهد زمانی‌كه‌ این‌ دو برای‌مقابله‌ برنامه‌ی‌ هماهنگی‌ ندارند دردسر بیشتر می‌شود.

 

در این‌ رابطه‌ به‌ چند سووال‌ كه‌ می‌تواند والدین‌ را درشیوه‌ی‌ صحیح‌ برخورد با نوجوانان‌ یاری‌ نماید پاسخ‌داده‌ شده‌ است‌:

1ـ در مقابل‌ رفتار پرخاشگرانه‌ی‌ نوجوان‌ چه‌ باید كرد؟

هرگز برایش‌ موعظه‌ نكنید. او را مورد تحقیر و سرزنش‌قرار ندهید. خونسردی‌ خود را از دست‌ ندهید. به‌مقابله‌ به‌ مثل‌ نپردازید. از او كینه‌ به‌ دل‌ نگیرید. اگر از اوتوقع‌ احترام‌ دارید باید در جلب‌ احترامش‌ بكوشید.

2ـ چرا نوجوان‌ رفتار پرخاشگرانه‌ نسبت‌ به‌ بزرگ‌ترهاانجام‌ میدهد؟

در سنین‌ نوجوانی‌ براثر ترشحات‌ هورمونی‌ علاوه‌ برتغییرات‌ ظاهری‌ در رفتار و خلق‌ و خوی‌ نوجوان‌ نیزتغییراتی‌ ایجاد می‌شود زود رنجی‌ و حساس‌ بودن‌ نیز ازمشخصات‌ دوره‌ی‌ نوجوانی‌ است‌ نوجوان‌ به‌ خصوص‌در مقابل‌ كسی‌ كه‌ احساس‌ كند در صدد لطمه‌ زدن‌ به‌غرورش‌ است‌ عكس‌العمل‌ تند و خشن‌ نشان‌ می‌دهد.سرزنش‌ و تحقیر سبب‌ بروز رفتار پرخاشگرانه‌ وبی‌ادبانه‌ در او می‌شود.

3ـ گرسنگی‌ عاطفی‌ چیست‌؟

بعضی‌ از پدران‌ و مادران‌ چنین‌ تصور می‌كنند كه‌ اظهارمحبت‌ نوعی‌ ضعف‌ و سستی‌ است‌ از این‌رو حالت‌سردی‌ به‌ خود می‌گیرند در نتیجه‌ فرزندشان‌ به‌ یك‌ نوع‌گرسنگی‌ عاطفی‌ مبتلا می‌شود.

4ـ از شیر گرفتن‌ روان‌شناختی‌ دوره‌ی‌ نوجوانی‌یعنی‌چه‌؟

در این‌ دوران‌ علاقه‌ی‌ فرد نسبت‌ به‌ خانواده‌ كاهش‌می‌یابد و بیشتر با دوستانش‌ ارتباط‌ برقرار می‌كند.وظیفه‌ی‌ خانواده‌ است‌ كه‌ فرزندان‌ خود را در بعضی‌مشكلات‌ خانوادگی‌ شركت‌ دهند عقاید آنها را محترم‌شمارند و به‌ همكاری‌ با والدین‌ و ایجاد نوعی‌ دوستی‌صمیمانه‌ میان‌ خود و آنها عادت‌ دهند.

 

منابع‌:

 

فرخاك‌، داریوش‌ (1381) جامعه‌ی‌ عاری‌ از اعتیاد،تهران‌، انتشارات‌ پرشكوه‌.

 

حاجی‌زاده‌، مسعود، قیطاسی‌، اكرم‌ (1381) كلیدهای‌رفتار با نوجوانان‌، تهران‌، انتشارات‌ صابرین‌.

 

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

همشهری – 14/8/81

تحلیلی بر مشکلات جامعه جوان

جامعه شناسی جوانان

مشکلات جمعیتی

برخی از مشکلات یک جامعه جوان به ترکیب و کیفیت آن جمیعت بر می گردد. شهرها و محله های شلوغ و پرتراکم، توزیع نامطلوب جمعیت در گروههای سنی، عدم تجانس جمعیت و کاهش کیفیت آن از جمله این مشکلات می باشد. از دل و این ویژگیها رابطه جمعیت جوان با ناهنجاریها و عدم ثبات اجتماعی نیز قابل درک و دریافت بوده، بخشی از نگرانی جامعه شناسان و جمعیت شناسان در مورد جوانی جمعیت از همین رهگذر نشأت گرفته است.

1- تراکم جمعیت:  بررسی ها نشان داده است در اماکنی که دارای جمعیتی فشرده و متراکم است، نظیر محله های شلوغ، خیابانهای باریک، خانه های کوچک و پر جمعیت و ... امکان انجام رفتار بزهکارانه بیشتر است. در چنین محیط هایی افراد آلوده و بزهکار پوشش بهتری برای خطاکاری و پنهان شدن و فرار از قانون و مقرارت دارند. مضافاً به علت فراوانی افراد خلافکار در این اماکن، افراد نست به یکدیکر رازداری کرده و نه تنها با مجریان نظم و امنیت برای برخورد با خلافکاران همکاری نمی کنند، بلکه در بسیاری از موارد در دفاع از همکار بزهکار خود یا افراد ساکن محله یا عابرین و یا حتی مجریان قانون، اقدام به درگیری و منازعه نیز می نمایند، که خود نقش تقویت برای فرد بزهکار و تشویق دیگران به بزهکاری دارد.

2- به هم خوردن توازن جمعیت: جمعیت گروههای سنی در یک جامعه نرمال، به صورت مطلوب توزیع شده است و نسبت جمعیت گروهها به صورت قابل قبولی است. لیکن در جوامع بشری، توزیع جمعیتی کاملاً مظلوب وجود ندارد و لذا در خصوص مطلوبیت، میزان نسبی آن مورد نظر است. مطالعه سه گروه عمده سنی نیز به خوبی چگونگی ترکیب جمعیت را نشان می دهد. در کشورهای با جمعیت جوان، گروه سنی 14-0 سال جمیعت بیشتری را به خود اختصاص می دهد. در جمعیتهای پیر گروه سنی 65 سال به بالا جمعیت افزونتری دارد و در یک جمعیت نسبتاً مطلوب، جمعیت گروه 64-15 سال که فعال بالقوه هستند، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است.«بعضی از علمای علوم اجتماعی عقیده دارند که ترکیب جمعیت از نظر نسبت جنسی و گروههای سنی بر ناسازگایهای اجتماعی اثر می گذارد. این بدان معناست که مثلاً اگر تعداد جوانان بیش از پیرها باشد، میزان ناسازگاریها بیشتر می شود.» لذا ملاحظه می شود که با بهم خوردن توازن و ترکیب نامطلوب جمعیت، دولتها و برنامه ریزان امور ناچار هستند تا با اتخاذ تدابیری؛ هم در دراز مدت برای توزیع متناسب جمعیت در گروههای سنی برنامه ریزی کنند و هم در کوتاه مدت برای اینکه پیامدهای این عدم توازن، مشکلات اجتماعی و اقتصادی و … به دنبال نداشته باشد، اقدام عاجلی را سازمان دهند.

 3- ناهمگونی جمعیت: یکی از مشکلات جمعیت در جوامع انسانی، ناهمگونی جمعیت است. بخشی از این ناهمگونی به دلیل ترکیب جمعیت جامعه و نحوه توزیع افراد در گروههای سنی است. بخش دیگر ناشی از جابجایی و حرکت جمعیت است که موجب عدم تجانس جمعیت در مبدأ و مقصد این حرکت می گردد. در کشورهای جهان سوم مهاجرت انبوه روستاییان به شهرها در جستجوی رفاه و زندگی بهتر، تحصیل، اشتغال و … سپس مهاجرت از شهرهای کوچکتر به شهرهای بزرگ و شکل گیری کلان شهرها، به عنوان نماد ناهمگونی جمعیت تلقی می شود. در این شهرهای بزرگ، شلوغ و متراکم، میلیونها انسان در کنار هم زندگی می کنند ، لیکن روابط عاطفی و انسانی بسیار محدود است، زیرا جمعیت اینگونه تجمعهای انسانی، از اطراف و جوانب مختلف کشور با فرهنگها و باورها و آداب و سنن خاص خویش، تشکیل یافته و اشتراکات بسیار محدودی دارند که از جمله زبان، دین (مذهب) و ملیت مشترک است، گرچه این عوامل به نوبه خود بزرگترین و ارزشمند ترین ابزارهای وحدت بخشی و اتحاد و یکپارچگی هر کشور است لیکن در تعاملهای روزمره این نمادهای وحدت بخش ظهور کمتری دارند و خرده فرهنگها، بسیاری از کلیتها را تحت الشعاع خود قرار می دهند. بنابراین ناهمگونی جمعیت مشکلات خاص خود را دارد و اثرات ویژه ای در جامعه و روان افراد به جای می گذارد. عامل دیگری که باعث ناهمگونی جمعیت می شود، مهاجرت از کشورهای دیگر به داخل کشور است. بسته به اینکه مهاجرین دارای چه ویژگیهایی باشند، اثرگذاریهای گوناگونی نیز خواهند داشت. به طور مثال سیل جوانان نخبه ای که از کشورهای در حال توسعه طی فرایند فرار مغزها به کشورهای توسعه یافته جریان دارد، باعث ناهمگنی جمعیت آن کشورها می شود، لیکن پیامدهای این مهاجرت و ناهمگونی ناشی از آن، با عواقب مهاجرت میلیونها انسان گرسنه و سختی کشیده و روستایی که به علت جنگ یا قحطی یا عوامل مشابه وارد کشوری می شوند، کاملاً متفاوت می باشد. در ایران علاوه بر اینکه مهاجرت به خارج با اهداف گوناگون همچنان ادامه دارد – و جوانان بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند – در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی میلیونها مهاجر از عراق و افغانستان و برخی کشورهای همجوار دیگر به کشور ما وارد شده اند. ترکیب جمعیت این مهاجران به علت پراکندگی و حضور آنها در سطح کشور بر همگان روشن است. اکثریت قاطع این افراد شامل مردان و زنان سالدار، روستایی و کشاورز، فاقد سواد ویژگیهای مدنی با شیوه های خاص زندگی و فرهنگها، باورها، عادت و آداب مخصوص به خود می باشد. آمار این پناهجویان در مقطعی از زمان متجاوز از 4 میلیون نفر بوده است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد نیز جمهوری اسلای ایران را بزرگترین کشور مهاجرپذیر جهان معرفی کرده است.

درست است که بنا به وظیفه انسانی و به حکم مسلمانی، باید این انسانهای مورد ستم پناه داده شوند، لیکن کشورهای دیگری  که تعداد بسیار کمتری پناهنده و مهاجر را پذیرفته بودند، آنها را ملزم به زندگی در ارودگاههای ویژه نموده و از انتشار آنها در سطح کشور جلوگیری نمودند. با این اقدام، سه نتیجه مطلوب حاصل گردیده است: نخست اینکه از لحاظ امنیتی حضور بدون کنترل اتباع بیگانه، کشور را با مشکل مواجه می سازد. تمرکز مهاجران و پناهندگان در اردوگاهها، اجازه پایین آمدن ضریب امنیتی کشور را نمی دهد. دوم اینکه اردوگاه محل مناسبی برای نمایش مهاجران به افکار عمومی و سازمان های بین المللی است که از این رهگذر مقادیر قابل توجهی  کمک های جهانی جلب و جذب می گردد. سوم این که در محل های خاص پناهندگان، امکان انجام کارهای فکری و آموزشی و حتی عملیات روانی برای نیازهای راهبردی (استراتژیک) و درازمدت کشور فراهم می شود. به عنوان نمونه، کشور پاکستان با پذیرش تعداد بسیار کمتری از مهاجرین افغانی و نگهداری آنها در اردوگاههای مرزی، ضمن حفظ مصالح امنیتی کشور، از میزان قابل توجهی کمک های بین المللی استفاده کرده و فرصتی برای حضور بشر دوستانه در مجامع جهانی و افکار عمومی به واسطه نمایش دادن اردوگاههای مهاجرین، پیدا کرده است. مضافاً اینکه گروهک طالبان که بیش از نود درصد خاک افغانستان را به کنترل در آورده بود، فرزندان معنوی پاکستان و فارغ التحصیل همین اردوگاهها هستند! لکن کشور ما با پذیرش چندین برابر مهاجر و پناهنده نه تنها از هیچ یک از مزایای مزبور استفاده نکرده، بلکه خسارات فراوان سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز تحمل نموده است. با توجه به جوان بودن عمده مهاجرین افغانی و مرد بودن آنها نسبت سنی و جنسی جمعیت هم تغییر کرده  بر جوانی جامعه ما افزوده است. اشغال فرصت های شغلی و استفاده فراوان از اقلام مصرفی خانوارها که با یارانه های سنگین دولت، با قیمت پایین تر از بهای واقعی برای رفاه شهروندان ایرانی و از محل درآمدهای مردم ایران عرضه می شود – و نپرداختن هیچگونه حق و حقوق شهروندی از جمله مالیات، عوارض، سربازی و … فشار مضاعفی است که بر دوش ملت و دولت ایران و به ویژه جوانان کشور سنگینی می کند. از دیگر عوارض منفی به هم خوردن توازن و ناهمگونی جمعیت، حذف کنترل ها و نظارت های خودبخودی و در نتیجه افزایش جرم و بزهکاری است. در محله ها و شهرها که جمعیت آن تا حدودی سنتی و بومی باقی مانده است و تعداد مهاجرین داخلی و خارجی اندک است، به لحاظ آشنایی افراد ساکن در آن محله ها و شناخت چهره به چهره یا آشنایی با خانواده و فامیل یکدیگر، یک نوع کنترل خودبخودی برقرار می شود که افراد ترجیح می دهند از انجام رفتار بزهکارانه در محل زندگی خود پرهیز نمایند. حتی مشاهده شده است که معتمدین و محترمین محل، هنگام مواجهه با خطای افراد به ویژه نوجوانان و جوانان، با صرف وقت سعی در اصلاح و تنبه فرد داشته و چنانچه ضرورت اقتضاء می کرد گزارش ماوقع را به خانواده فرد نیز منتقل می کردند تا امر کنترل و اصلاح به صورت بهتری انجام شود.

اما در شهرهای بزرگ و دیگر شهرهایی که جمعیت ساکن در آنها از شهرها، بخش ها و روستاهای مختلف کشور و یا مهاجرین خارج از کشور گرد هم آمده و به زندگی مشغول هستند، دیگر این نوع کنترل و احساس مسئولیت نسبت به عملکرد دیگران، به ندرت مشاهده خواهد شد. لذا در چنین شرایطی زمینه برای انجام رفتار بزهکارانه، ناهنجار و منحرفانه فراهم می آید. حتی مکرر مشاهده شده است که افراد خلافکار برای رها شدن از کنترل افراد آشنا و فامیل و زندگی در گمنامی برای خلافکاری آسان تر، اینگونه شهرها و محله ها را ترجیح می دهند و در آنها رحل اقامت می افکنند. در اینگونه محله ها ساکنان آن به قدری از هم فاصله داشته و احساس بیگانگی می کنند که بارها اتفاق افتاده است در وسط روز یا اوایل شب، افراد سارق همراه با خودرو به منزلی که از قبل شناسایی کرده اند وارد شده و با آسودگی خیال اقدام به سرقت تمامی وسایل زندگی صاحب خانه کرده اند، لیکن همسایه ها با بی توجهی از کنار آن عبور کرده و یا گمان کرده اند که همسایه ای می رود و یا جایگزینی برای آن می آید. اثرات منفی این تنهایی و عدم ارتباط، افرادی که تمایل به زندگی بزهکارانه ندارند را با مشکلات شدید روانی مواجه ساخته و بالاخره آنها را به ترک این محل مجبور ساخته است.

تغییر کیفیت جمعیت

جمعیت جوان اگر دارای کیفیت مطلوب باشد و با آموزش ها و تربیت مناسب و زمینه های پرورشی خوب در معنای واقعی کلمه توسعه یافته باشد، مهمترین ساز و کار و یک توسعه همه جانبه را در اختیار ملت ها و دولت ها قرار می دهد. اما همانطور که بارها ذکر شده است به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کشورهای دارای جمعیت جوان تمامی توان و ظرفیت خود را صرف نیازهای اولیه انبوه تازه واردانی می کنند که هر روز چشم به جهان گشوده و عرض نیاز می نمایند. لذا امکان کمتری برای اقدامات و سرمایه گذاری های توسعه ای باقی می ماند.

در کشور ما علیرغم اینکه تا چند سال قبل جوان ترین کشور جهان محسوب می شد و هم اکنون نیز جزو جوانترین کشورهای دنیا است، به لطف نعمت های و منابع خدادادی و داشتن مردمی خوب و با فرهنگ و وجود کارگزارانی متعهد و دلسوز، گام های بلندی در جهت افزایش کیفیت جمعیت برداشته شده است. به عنوان نمونه، اقدامات جمهوری اسلامی ایران برای توسعه و تأمین بهداشت عمومی و ریشه کنی بیماریهای مرگ آور و کاهش شدید میزان مرگ و میر نوزادان، کودکان و مادران و افزایش سطح بهداشت عمومی و نیز کاستن جدی از میزان موالید، از سوی سازمانهای جهانی به عنوان بهترین الگوی کشورهای در حال توسعه معرفی شده و هیأتهای مختلفی برای کسب و انتقال تجارب موفق ایران، به کشور ما سفر کرده اند. در خصوص ایجاد اشتغال علیرغم تمام مشکلات داخلی و خارجی، کشور وارد مرحله بحران بیکاری نشده است. البته این مطلب به معنای حل مشکل و یا نبود معضلی به نام بیکاری نیست، بلکه افزایش و سرعت چشمگیر بیکاری اگر استمرار یابد، قطعاً بحران های نرخ بیکاری را در سطح 1/9 درصد حفظ نماید، باید حداقل سالانه، 750 هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شود. انتظار می رود حجم جمعیت 64-15 سال کشور در سال 1385 به 6/47 میلیون نفر برسد که به معنای تقاضای چشمگیر اشتغال در سالهای آینده است.» لیکن برابر گزارشات منتشره در موفق ترین سال های سازندگی، تعداد مشاغل ایجاد شده به مرز 400 هزار نرسیده است.

امید به زندگی که یکی از گویاترین معیارها برای مطالعه کیفیت و وضعیت رفاهی و معیشتی کشورها است، از رقم 6/61 سال در 1367 به رقم 5/69 سال در 1376 رسیده است. افزایش 8 سال به میزان امید به زندگی کشور طی یک دوره 10 ساله، نشان افزایش شاخص های مختلف رفاهی و بهداشتی و تغذیه ای و بهبود نسبی شرایط زندگی است.

در مورد سوادآموزی و آموزش، شاید موفق ترین عملکرد را بتوان مشاهده کرد. در حالی که بر اساس برخی گزارشات، بیسوادی در بسیاری از کشورهای جهان سوم بین 60 تا 80 درصد جمیعت کشور را شامل می شود، شاخص آموزش در کشور ما در سال 376 برابر با 75% بوده است. با این وصف تا رسیدن به مرز عمومیت سواد در کشورهای توسعه یافته که بین 85 تا 99 درصد است، نیازمند تلاش گسترده تری خواهیم بود.

بنابر اخباری که این روزها منتشر شده است، دولت بر اساس قانون اساسی کشور، لایحه ای را تهیه کرده و به مجلس تقدیم خواهد کرد که به موجب آن کلیه کودکان لازم التحصیل باید در مدارس ثبت نام شودند و برای والدینی که از حضور فرزندان خود در کلاس ممانعت ورزند، مجازات هایی پیشنهاد شده است.

سال

کل

مرد

زن

1365

1370

1375

78/61

07/74

51/79

02/71

64/80

67/84

08/52

06/67

21/74

 

منبع: فصلنامه جمعیت، شماره های 19 و 20، سال 1370، تهران، ص 8

میزان با سوادی کشور براساس گروههای سنی نیز حاکی از آن است که میزان باسوادی جوانان به 93 درصد رسیده و این امیدواری را ایجاد کرده است که بیسوادی بین کودکان و نوجوان و جوانان کشور در حال ریشه کن شدن است. همچنین نرخ با سوادی بزرگسالان از 1/57 درصد در سال 1357 به رقم 5/74 درصد در دهه 76-67 رسیده است. افزایش نرخ ترکیبی ثبت نام در کلیه مقاطع تحصیلی نیز از 6/65 درصد به 75 درصد بالغ گردیده است.

در مورد تحصیلات عالی نیز رقم ها و آمارگویای موفقیت چشمگیری می باشد. آمار دانشجویان کشور در سال 1357 حدود 150 هزار نفر بوده است که هم اکنون معادل 000/200/1 نفر می باشد. نرخ ثبت نام دانشجویان از 89/6 درصد به 17/18 درص در دهه 76/67 رسیده است. همچنین آمارها حکایت از آن دارد که آموزش عالی کشور نسبت به 20 سال گذشته، 700 درصد رشد داشته است. افزایش سواد در جامعه، افزایش نیاز را نیز در پی دارد که در جای خود بدان خواهیم پرداخت.

رابطه سن و جنس با مجرمیت

آمارها نشان می دهد بیش از 80 درصد از جرایم و تخلفاتی که در جامعه صورت می گیرد، توسط مردان انجام گرفته است، اما این به معنای بزهکاری ذاتی مردان نیست. ظرفیت ها و فرصت هایی که به علت حضور مستمر مردان در جامعه فراهم است و نیز باورها و سنت های حاکم بر جامعه که یک عامل بازدارند مهم برای حضور زنان در برخی از محل ها و اوقات شبانه روز است، به علاوه توانمندیهای جسمانی مردان، امکان وقوع بزه را در آنها افزایش داده است. مشاهده شده است که برخی از جرایمی که مردان مرتکب می شوند، به علت مسئولیت هایی بوده است که زندگی عهده دار بوده و از راه صحیح و مشروع امکان پاسخگویی و رفع نیاز نبوده است. این مطلب نیز توجیه گر رفتار خلاف مقرارت نمی باشد. بنابراین با توجه به اینکه میزان بسیار بالای رفتار مجرمانه در جامعه توسط مردان انجام میوشد، مسایلی که موجب به هم خوردن توازن جنسی جامعه به نفع مردان می شود – مانند مهاجرت – افزایش آمار بزهکاری و جرم را به دنبال خواهد داشت.

در سنین کودکی، رفتار مجرمانه را هنوز کودک فرا نگرفته و از نظر جسمی و فکری امکان بزهکاری ندارد. در سنین کهولت نیز اگر فکر و تجربه هست، چون بسیاری از تخلفات نیازمند توانایی بدنی هستند، امکان وقوع نمی یابند. لذا در سن جوانی و میان سالی که ترکیبی از قدرت فکری و برنامه ریزی همراه با توانمندی های جسمانی است، امکان انجام رفتار مجرمانه فراوان تر است. هر گاه به این ویژگی ها تجربه های موفق بزهکاری نیز اضافه شود، امکان وقوع جرم نیز افزایش می یابد. بنابراین در صورت به هم خوردن توازن سنی جامعه به نفع جوانان و آماده بودن سایر شرایط، انتظار افزایش میزان تخلفات را خواهیم داشت.

تحرک جمعیت

در اینجا توجه ما بیشتر به مسئله مهاجرت است. با توجه به تعداد زیاد اتباع بیگانه که در ایران با کمترین کنترل زندگی می کنند و حتی برخلاف قوانین کشور به ازدواج با اتباع ایرانی نیز مبادرت نموده اند، امکان وقوع موارد بیشتری از تخلفات در محلهایی که این مهاجرین اقامت دارند، وجود دارد. این بدان معنا نیست که این افراد همگی هنجارشکن و مجرم می باشند، بلکه ترکیب مهاجرین که جز در موارد محدودی اکثراً مردان جوان و مجرد هستند، بسترساز تخلفات بیشتر توسط افراد بومی ساکن در حول و حوش مهاجرین شده است. مضافاً اینکه به دلیل مجرد بودن، مرد بودن و غیر بومی بودن، استعداد رفتار مجرمانه در خود این افراد هم تقویت می شود.

در بررسی تأثیر مهاجرت بر بزهکاری، مشکل اصلی جامعه متوجه اتباع ایرانی است که روستاها به شهرهای کوچک و بزرگ تغییر مکان می دهند و به دلایلی که بسیاری از آنها با ادله مهاجرین غیر ایرانی مشابهت دارد، زمینه ساز گسترش رفتار مجرمانه می شوند. نکته قابل توجه این است که بر اساس آمارها، درصد قابل توجهی از مهاجرین داخلی را نیز مردان و بویژه جوانان مجرد تشکیل می دهند که جویای کار و شغل مناسب یا دادمه تحصیل می باشند و مواردی هم وجود دارد که افراد محلهای کوچکتر و با جمعیت تقریباً یکدست، برای آزادی عمل بیشتر و فرار از کنترلهای خودبخودی و زندگی در گمنامی، عازم شهرها و بویژه شهرهای بزرگ می شوند. تأثیر جمعیتی دیگر مهاجرت داخلی، پیر شدن جمعیت روستاها و جوانتر شدن روزافزون جمعیت شهرهاست.

افزایش سن ازدواج

با نگاه جمعیت شناختی به مسئله، افزایش سن ازدواج موجب کاهش دوران باورری فرد شده و در نتیجه به کاهش جمعیت منجر خواهد شد، بنابراین به عنوان یک اقدام مثبت تلقی می شود! لیکن با توجه به اینکه تأخیری در ازدواج به معنای تأخیر در احساس نیاز به ازدواج نمی باشد و بنابر برسیهای انجام شده به دلیل تغییرات آب و هوایی و نیزدسترسی به فیلمها و کتب و مجلاتی که مشاهده و مطالعه آنها تحریک کننده غریزه جنسی است، کشور با مسئله بلوغ زودرس مواجه شده است، عدم پاسخگویی مناسب و به موقع به این خواسته، مشکلات روانی و رفتاری متعددی را برای فرد و جامعه ایجاد خواهد کرد. به دلیل وجود مشکلات فراوان ازدواج جوانان، این مسئله به عنوان آروزیی دست نایافتنی برای بسیاری از جوانان مطرح شده است. توفان غرایز، گاه پایدارترین و سالم ترین جوانها را نیز به لغزش افکنده است و مقاومت سرسختانه نیز مشکلات روانی حادی برای جوانان به دنبال می آورد.

مشکلات فرهنگی

عمده ترین مشکل جوامع دارای جمعیت جوان، مشکلات فرهنگی است که به عنوان زیر بنا و بستر ساز سایر مشکلات نیز عمل می کند. فراوانی جمعیت یک کشور، منجر به تغییروجهه نظر و باورها و گرایشات افراد جامعه و نیز نوجوانان و جوان می گردد که نیاز به بررسی و مداقه بیشتری دارد.

1- فراموشی آداب و رسوم گذشته: در بسیاری از جوانان این باور شکل گرفته است که هر چه از گذشته باقی مانده، نامطلوب بوده و شایسته طرد و دفع است. ریشه این باور در قالب روند نامناسب فرهنگ پذیری فرد و شبکه های جهانی اطلاع رسانی و اثرپذیری از تهاجم فرهنگی و … می باشد. امپراطوری خبری و فرهنگ سازی جهانی اینگونه تبلیغ می کند که در عصر پست مدرنیسم، زندگی ویژگیها و شیوه مخصوص به خود را دارد، از جمله:

1) شورش و عصیان بر ضد هرچیزی که از نظر جوانان «سنت» تلقی شود.

2) عدم پایبندی به قیودات و مقررات مربوط به روابط جنسی

3) تبدیل شدن ورزش به چیزی شبیه یک آرمان

4)غرق شدن در سرافرازیهای لحظه ای و لذت جنسی آنی و گسستن از همه تاریخ و گذشته بشری

5) عصیان نسل جوان نسبت به معیارهای اخلاقی سابق جامعه و معیارهای متناقض اخلاقی والدین.

6) معناجویی نسل جوان و ظهور آن در شیوه جدید زندگی

7) سلطه رسانه های جمعی و نفوذ بنیان کن این عنصر ویرانگر در همه ابعاد و زوایای زندگی اینگونه آموزشها و تبلیغ باورها و شیوه های زندگی، نوجوان و جوان جامعه شرقی و به ویژه مسلمان را دچار سردرگمی و بحران های شکننده ای کرده است.

«تلاش غرب در رتویج اندیشه سکولاری و دین زدایی از عرصه زندگی انسان برای حصول به نوگرایی و نوسازی جامعه و پیشرفت به سوی جامعه صنعتی، باعث کنارگذاشتن آگاهانه دین از عرصه اجتماع اعم از سیاست، اقتصاد و فرهنگ شده است. عقل گرایی افراطی مستقل از دین، بشرگرائی، نسبیت گرائی در قلمرو معرفت و اخلاق، سنت ستیزی و سنت گریزی و آزادی بی حدو حصر، علم گرائی و تأکید بر علوم تجربی، قشر جوان را در معرض شدیدترین چالشها قرار داده است. جوانان با دو دسته الگوهای رفتاری سنتی و مدرن مواجه اند، از سویی الگوهای سنتی ریشه در فطرت و اعتقادات آنها دارد و برای آن تقدس قائلند، از سوی دیگر زرق و برق الگوهای رفتاری مدرن را در برخی از مسایل اجتماعی پویا و کارآمد می بینند. جوان بین دو جذبه و کشش قرار می گیرد: سنت گرائی محض بدون توجه به دستاوردهای مثبت روز، مدرنیسم و فراموشی هویت اصیل خویش.»

در صورتی که راه سومی نیز وجود دارد و آن پذیرش چیزهایی است که باور آنها و پایبندی به آنها موجب سعادت فرد انسانی می شود ولو اینکه سنتی تلقی گردد و طرد هر آنچه در راستای مصالح واقعی انسانها نیست، اگر چه نام تجدد بر آن نهاده شده باشد. نگاه نوجوانان و جوانان به دین نیز باید به گونه ای شایسته و متناسب با ذوق آنان جهت داده شود. سنتهای فراوانی در جامعه ما وجود دارند که کارکردهای بسیار مطلوبی داشته و دارند، آداب و رسومی که آموزش شیوه درست زندگی را همراه با احساس همدردی، بذل عاطفه، کمک به حل مشکلات و … توأمان داشت اند و چنانچه به شیوه درستی که موجب تحریک حس نوگرایی و تجدد طلبی نوجوان و جوان نشود به ایشان ارائه گردد، یقیناً با پذیرش مطلوبی روبه رو خواهد شد.

2- تغییر هویت مراسم ملی و مذهبی: هر جاعه بسته به سوابق دیرینه و طول دوران شکل گیری و مدنیت خود، مراسم ملی و مذهبی گوناگونی دارد که این مراسم ضمن نشان دادن هویت تاریخی یک ملت، وسیله ای برای پیوستگی و وفاق اجتماعی نیز می باشد. نحوه برخورد با اینگونه مراسم به دو گونه است: یا تلاش برای محو و حذف آن از خاطره تاریخی ملتها و یا ایجاد انحراف در نحوه انجام آن و تغییر کارکردها به گونه ای که اندک اندک به یک ضد ارزش تبدیل شده و خود به خود مورد بی توجهی جامعه قرار گیرد، آنگاه محو و فراموش شود. این یورش همه جانبه به ارزشها که در راستای سنت گریزی و تجدد طلبی است و جوانان خواسته یا ناخواسته به عنوان عوامل آن اقدام می کنند، باید با دفاع مناسب و عرض شایسته، در حفظ آنها کوشش شود.

در جامعه ما دو نوع ارزش وجود دارد: ارزشهای مطرح و ارزشهای ناگفته موجود در جامعه ما بعضی حوزه های ارزش به دست غفلت سپرده شده است، مانند ارزش گذاری برای اتصال یک نسل به هویت ملی، تاریخی و اسلامی خود، چنانکه در 20 سال اخیر پیوسته تصویری که از گذشته ایران به جوانان داده ایم در معرفی پادشاهان خائن و ظالم بوده است و آنان احساس می کنند که هویت مقبول و سرافرازمندی ندارند. در حالی که در کنار آن، باید دانشمندان و نوابغی چون بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی نیز شناسانده شوند. بعضی حوزه های ارزش دچار سرطان شده اند، یعنی ابعاد آنها بزرگ یا کوچک شده است، مثل حوزه تنظیم روابط دختر و پسر که متأسفانه صورت قضیه پیوسته پاک می شود و همه، راه حل های شخصی دارند نه جمعی.

ما بحث آموزش ارزشها را با انتقال ارزشها اشتباه گرفته ایم.

3- تغییر الگوی خواسته های جوانان:  آرزوها و تمایلات جوانان امروز جامعه با جوانان یک یا چند دهه قبل تفاوتهای زیادی کرده است. از ویژگی جوان و دوران جوانی داشتن آرزوهای زیاد است. لیکن آرزوهای دست نیافتنی منجر به شکست های روانی در فرد می شود که جامعه را نیز متأثر می نماید. جوان هنگامی که با چنین آرزوهای مواجه است، تمام تلاش خود را برای بدست آوردن آن متمرکز می کند. حال در این راستا اگر ستیز با باوردها، سنتها، ارزشها، خانواده، دوستان و … نیز ضروری باشد، از آن ابایی نخواهد داشت. بسیاری از نیازها به تناسب جامعه امروز، جزو خواسته های جوانان است که در عصر جوانان قبل از ایشان وجود نداشت. تمایل جوان برای دستیابی به این آرزوها قابل سرزنش نیست. لکن تلاشی که در جهت تغییر الگوی آرزوها و خواسته های جوانان صورت می گیرد و افراد و جریاناتی برای جوانان آرزو تولید و ارائه می کنند و باور ذهن آنها را شکل می دهند و سرانجام آنان را وارد چالشهای سنگینی با خود و جامعه می نمایند، قابل تأمل است.

4- بالا رفتن سواد و گسترش نیازها: با توجه به عمومیت سواد در بین جوانان که بالای 90 درصد است، افزایش میزان آگاهی های خانوارها و بویژه جوانان موجب شده است تا ایشان از وجود بسیاری از امکانات مطلع شوند و بهره مندی از آنها را حق خود بدانند و درصدد دسترسی به آن برآیند. این مسأله، جنبه مثبت گسترش سواد است و داشتن چنین توقعات حقی، قابل سرزنش نخواهد بود.

یکی دیگر از پیامدهای با سواد شدن جامعه که در روستاها خود را نشان میدهد، مهاجرت تعداد زیادی از جوانان روستایی به شهر برای تکمیل تحصیلات خود می باشد. این افراد پس از پایان تحصیلات دانشگاهی نیز به دلیل عدم امکان استفاده از معلومات خود، امکان بازگشت به روستا را ندارند و به ناچار ساکن شهرها خواهند شد.

نکته دیگر این که به دنبال مهاجرت نوجوان و جوان روستایی به شهر – در مورد پسران کمتر، ولی در مورد دختران – در اغلب موارد بنا به دلایل فرهنگی و دینی، خانواده نیز مجبور به مهاجرت همراه فرزند خود شده و شهرنشین می گردد. این امر، روند تخلیه روستاها و بزرگ و بزرگتر شدن شهرها را تسریع می نماید.

5- ماشینی شدن انسانها و کمبود عاطفه و احساسات: زندگی مدرن، برخی از شرایط را به انسانها تحمیل می کند و ظاهراً گریزی از آن نیست، لیکن برخی از شرایط به صورت اختیاری و داوطلبانه مورد پذیرش واقع می شوند. ایجاد فاصله مکانی بین اعضای خانواده، آرام آرام وابستگی های موجود را بنا به ضرورت کاهش داده است، صله رحم و سرکشی به اقوام کمرنگ شده است، کمک به فقرا و نیازمندان مورد بی مهری واقع می شود و حرمت بزرگترها و بزرگان فامیل به فراموشی سپرده شده است، که گسترش نیاز به سرای سالمندان مؤید این مطلب است. هر چند که در بسیاری از موارد چاره ای جز اسکان فرد سالخورده در این اماکن نیست، ولی عمومیت آن با فرهنگ و باورهای ملی و دینی ما سازگاری  ندارد. گسترش مهدکودک ها نیز اگر چه لازمه مشارکت اجتماعی زنان است، اما کم شدن مهر مادری و احساس کمبود محبت مادرانه، عوارض نامطلوب خود را در رفتار کودک به مرور زمان نشان خواهد داد. اگر چه فراوانی هر یک از موارد ذکر شده هنوز در جامعه ما زیاد نیست، اما این شروعی است که مشاهده می شود و در ادامه مسیر، دامنه شمول وگستره بیشتری پیدا خواهد کرد.

6- حضور اجتماعی زنان: به حکم اینکه زنان نیمی از پیکره جامعه هستند، باید به همین نسبت هم از عهده وظایف و تکالیف خود در اداره جامعه برآیند. امروزه «زنان جوان آرزو دارند که از لحاظ اجتماعی و خدمات رفاهی، موقعیتی مشابه و یکسان با مردان داشته باشند که نظام باید جهت نیل به این اهداف تلاش بسیاری را مبذول دارد.»

در خصوص لزوم و اهمیت حضور اجتماعی زنان جای تردید نیست، لیکن نحوه حضور و نقشهایی که ایشان به عهده می گیرند، نیاز به بررسی بیشتری دارد. شعار درخواست حقوق برابر قابل قبول است، لیکن مشابه و یکسان بودن با مردان، همسویی با ویژگی های جسمی و روحی وعاطفی زنان ندارد. در اسلام نیز به حقوق زن این گونه نگاه شده است که مساوات بلی، اما مشابهت و همانندی، در تعدادی از موارد به مصلحت زنان و جامعه نخواهد بود. تفسیر این دیدگاه بر عهده کارشناسان مسایل دینی است و ما وارد این بحث نمی شویم. کسانی که در برابر حضور مفید زنان در جامعه مقاومت می کنند و تنها شغل مناسب آنان را مادری و دهمسری (که بسیار نیز ارزشمند است) می دانند و به محض مشاهده زنی در مصدر امور از شیوع فیمینیسم فریاد بر می آورند، نیز به بازنگری در نظا+م باورها و ارزشی خود و تصحیح آنها نیازمندند.

سه شنبه 5/1/1393 - 8:40
نوجوان و جوان

زندگی در كنار نوجوانان

 

ورود به بزرگسالی، می تواند زمان درگیری و كشمكش برای نوجوانان و خانواده شان باشد. نوجوان به سرعت دچار تغییرات فیزیكی و عاطفی می گردد، پس والدین و اطرافیان نیز باید برخوردشان را متناسب با تغییرات او تعدیل نموده و روابط آنان وارد مرحله جدیدی می گردد. در این دوران نوجوان بین تمایلش به آزادی و استقلال و نیاز به تحت حمایت خانواده بودن، سرگردان است و برای رسیدن به این استقلال گامهای متهورانه ایی برمی دارد و اگرچه والدین نیز مایلند فرزندشان فردی شاد و مستقل پرورش یابد اما با نگرانی نظاره گر او هستند و مجبورند این واقعیت را بپذیرند كه اگرچه برای فرزندشان آرزوهایی در سر می پرورانند اما ممكن است به واقعیت نپیوندد، زیرا نوجوانان نیز برای خود آرزوهایی دارند.

وجود روابط مناسب والدین با نوجوانان، به آنان در این فراز و نشیب كمك خواهد كرد و رسیدن به این روابط نیازمند سعی و تلاش بیشتری است. آنچه كه والدین می توانند انجام دهند:

- اوقات بیشتری را با نوجوانتان بگذرانید: اگر چه اغلب ترتیب زمانی برای بودن با فرزندان مشكل است (زیرا نوجوانان مایلند بیشتر اوقاتشان را با دوستانشان سپری كنند) اما با كمی صبر وحوصله و انعطاف بیشتر در برخورد با مسأله، این زمان به دست خواهد آمد.

* به علایق آنها توجه نشان دهید و علایق خود را نیز با آنان در میان بگذارید:

- به تماشای فعالیت های ورزشی و غیرورزشی آنان بروید.

- به همراه آنان به تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه شان بنشینید و به یاد داشته باشید برخورد منتقدانه نداشته باشید.

- سعی كنید در كارها یا علایقتان، آنها را به عنوان یك دوست بزرگسال شریك بدانید.

- به همراه او به تماشای فیلمی كه مورد علاقه هردویتان است بروید و یا در مورد آن با یكدیگر صحبت كنید.

* به نوجوانان گوش فرا دهید:

وقتی نوجوانان با والدینشان صحبت می كنند، اغلب قبل از آنكه فرصتی برای بیان و چگونگی احساساتشان بیابند مورد پند و اندرز قرار می گیرند و این عمل نه تنها برقراری ارتباط را متوقف می سازد بلكه موجب دلسردی آنان در دستیابی به راه حل مناسب برای مشكلشان می گردد. سودمندترین واكنش برای كمك به نوجوانتان آن است كه توجه و علاقه خویش را نسبت به شنیدن احساسش نشان دهید و راه را برای بیان احساساتش باز گذارید. برای مثال:

- «چه اتفاقی افتاد؟»

- «....»

- «تو حتماً احساس كردی كه...»

- «...»

- «وای»

*به خلوت نوجوانان احترام بگذارید:

- مكانی را اختصاصاً در اختیار او قرار دهید و بدون اجازه وارد اتاقش نشوید.

- در غیبت او به سر كشو و قفسه اش نروید.

- برای كسب اطلاعات بجز مواقعی كه می خواهید از سلامت و امنیت فرزندتان مطمئن شوید، در كارش كاوش نكنید. برای مثال اگر او در منزل نیست، خوب است كه از او سؤال كنید. كجا خواهد رفت یا چه انجام خواهد داد؟!

*عشق و علاقه خویش را به فرزندتان نشان دهید:

- برای آنكه كسی درك كند كه دوستش دارید، لازم است علاقه تان را به طور مستمر نشان دهید.

- بیشتر اوقات به او بگویید كه دوستش دارید.

- گاهی اوقات غذایی را كه دوست دارد برایش مهیا كنید.

- بعضی اوقات هنگامی كه به گردش یا پیاده روی رفتید چیزی برایش بخرید تا به او نشان دهید كه به فكرش بوده اید.

- برای كمك به نوجوانتان از تحمل هیچ زحمتی دریغ نورزید.

* خاطراتی به یاد ماندنی برای نوجوانتان بسازید:

- به نوجوانتان اجازه دهید در هنگام تعطیلات یكی از دوستانش را همراه خود بیاورد.

- خانواده خویش را به یك نمایش یا گردش به یاد ماندنی ببرید كه تا به حال نبرده اید.

- به همراه فرزندتان از یك مكان تاریخی بازدید كنید.

- مراسمی كه برای خانواده تان جالب است را ترتیب دهید. برای مثال: برای افراد خانواده یك جشن به یادماندنی فراهم كنید.

- مطمئن شوید كه نوجوانتان خود را جزیی از خانواده می داند. برای مثال او را در مناسبت های مختلف خانواده شركت دهید (بیشتر نوجوانان از شركت در مناسبت ها شكوه و گله دارند، ولی شركت در این مناسبت ها جزیی از مسئولیت های آنان بشمار می آید.)

- قاب عكسی از عكس های مختلف افراد خانواده و دوستان از زمان كودكی و مراحل مختلف آنها تهیه كرده و آن را به دیوار نصب كنید.

* نوجوانتان را باور كنید:

- این فرصت را به آنان بدهید كه بدانند در موقعیت سنی خاص و حساسی هستند.

- نظر آنها را در مورد بعضی چیزها كه از آنها آگاهی دارند، جویا شوید. ( برای مثال: تنظیم ویدیو،...)

- كاردستی و آثاری از عكاسی یا نقاشی آنان را در معرض دید قرار دهید.

- در یك دفتر یادداشت روزانه كارهای مهمی كه انجام داده است را یادداشت كنید.

- اگر آنها مرتكب اشتباهی شدند به این مطلب ایمان داشته باشید كه دفعه بعد آن را بهتر انجام خواهند داد.

* به خاطر داشته باشید:

- اگرچه انجام این موارد ذكر شده نیاز به صرف وقت دارد و اغلب پیدا كردن این فرصت ها مشكل است، اما حاصل كار، خودباوری بهتر نوجوانتان از خویش، بهبود در رفتارش و برقراری ارتباط با شما است.

- به هرحال هرچقدر كه آنها تلاش های شما را نادیده گرفته و یا حتی مورد تمسخر قرار دهند. به این مطلب نیاز بیشتری است تا نوجوانتان بداند كه شما او را دوست دارید و او را باور می كنید.

- آنها نیاز به توجه فزاینده ایی دارند.

- گاهی اوقات از قالب شخصیتی والدین بیرون آمده و نقش یك دوست را با او داشته باشید.

- حتماً به خاطر داشته باشید كاری انجام ندهید كه او از شما سلب اعتماد كند، اگرچه آنها همیشه موجب جلب اعتمادتان نمی گردند.

- گاهی اوقات در خلوت زمانی را به یادآوری خاطرات و احساسات خود هنگامی كه همسن فرزندتان بودید، اختصاص دهید.

- و بخاطر داشته باشید هیچ پدر و مادری كاملاً بی نقص نبوده و ایده آل بودن به سادگی دست یافتنی نیست.

نویسنده: دكتر نیك كوالنكو

(استاد دانشگاه روانپزشكی سیدنی استرالیا)

ترجمه: معصومه ح.نوری

سه شنبه 5/1/1393 - 8:39
نوجوان و جوان

جوانان فقط اعلام نیاز نکنند

مشکلات اجتماعی

جوان بودن جمعیت یک کشور، موجب بروز مشکلات متعددی در روابط اجتماعی افراد جامعه می شود. این مشکلات یا نتیجه به هم خوردن و کارکرد ناقص سیستم هاست و یا اینکه به علت ایجاد مشکلات روانی برای جوانان، رفتار اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار داده و در نتیجه جامعه را درگیر مسایل و کاستی ها و ناملایمات فراوان می کند.

افراط و تفریط در مورد جوانان

یکی از مشکلات جامعه جوان، دیدگاه های غیر معقول و نامناسبی است که توسط برخی نخبگان و مدیران جامعه و گاه جریانات و دستجات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درخصوص جوانان مطرح می گردد. عده ای با هر گونه بها دادن و سرمایه گذاری برای جوانان مخالفت کرده و برنامه ریزان و مجریان را به سبب این کار با عناوینی مانند: فرزند سالاری و ... زیر سؤال می برند و پرداختن به امور جوانان را به صورت ویژه، کمک به ناملایمات اجتماعی می دانند، زیرا باعث افزایش سطح توقع و انتظارات جوانان شده و خود را جمعیتی خاص با ارزش ها و نیازهای ویژه باور خواهند کرد. جدای اشکالاتی که در سیستم اداره جام  عه از رهگذر طرح این دیدگاه ایجاد می شود، طرح نظریه هایی اینگونه، اثرات نامطلوب و نامساعدی بر جوانان داشته و آنها را به عکس العمل های تند و پرخاشگرانه وا می دارد.اگر طرح این دیدگاه ها از سوی کسانی باشد که عامل مؤثر و تصمیم گیر در صحنه مدیریت جامعه هستند، بازتاب هایی که از سوی جوانان شکل خواهند گرفت، تندتر و سنگین تر خواهد بود. این کشمکش ها و منازعه ها، باعث بهم خوردن ثبات و آرامش جامعه می شود.

نقطه مقابل این دیدگاه، نگاه افراطی در جنبه جانبداری از جوانان و جوان محور بودن تمامی صحبت ها و طرح ها و برنامه هاست، به گونه ای که سایر اقشار جامعه باور کنند که از استحقاقی آنها کاسته شده و به پای جوانان ریخته می شود. نتیجه این کار بالا رفتن نیازها و خواسته ها و توقعات جوانان بر اساس تئوری سلسله مراتب نیازها می شود و فاصله بین نسل ها را عمیق تر خواهد کرد. به نظر می رسد که راه میانه و پرهیز از تندروی در هر طرف مسأله، عاقلانه ترین انتخاب خواهد بود. جامعه ای که بیش از نیمی از جمعیت را افراد در سنین جوانی و کمتر تشکیل می دهند، چاره ای جز جوان محور بودن تمامی برنامه ها و طرح ها و سیاست های توسعه ای ندارد. لیکن در عمل و در توجیهاتی که برای افکار عمومی ارائه می شود، باید به تمامی قشرها اطمینان داده شود که سهم آن عادلانه پرداخت می شود، جدای اینکه هر گونه سرمایه گذاری برای جوانان، فایده و نتایجی به دنبال دارد که در حقیقت به نفع تمامی افراد جامعه می باشد.

جوان فقط اعلام نیاز نکند

در کنار دیدگاه های افراطی – که پیش از این ذکر شد – نکته مهم این است که شاید جوان به مرحله ای برسد که فقط عرض نیاز کند و سیستم اداری کشوری و بقیه افراد  جامعه و منابع اقتصادی و ... به عنوان تأمین کننده خواسته ها و آرزوهای پایان ناپذیر جوان، به انجام وظیفه بپردازند. اگر خدمت  به جوانان و برنامه ریزی برای تأمین نیازها و خواسته های جوانان وظیفه خانوارها و دولت است، شایسته ترین فرد برای برداشتن گام های عملی در این راه خود جوان است. جوانان به لطف قدرت جسمی و عقلی دوران جوانی و با کمک و هدایت والدین و مدیران و مسئولین جامعه، باب مشارکتی فعال و با نشاط را برای تهیه و اجرای طرح های جوانان بگشایند و حتی به عنوان الگو، تلاش موفق خود را به دیگر اقشار عرضه کنند. جوانان باید با نشاط و شادابی در صحنه های سازندگی و مدیریتی جامعه فعالانه حاضر شوند و با قبول مسئولیت و پیشتازی، بقیه عوامل اثر گذار را با خود همراه نمایند.

تفاوت بلوغ زیستی و اجتماعی

این مسأله از عواقب زندگی در عصر پست مدرنیسم و دنیای ارتباطات است. به علت دسترسی فوق العاده نوجوانان به انواع ابزارهای اطلاع رسانی، چشم و گوش آنان به دنیای بزرگ و جدید زودتر و بیشتر باز می شود و در نتیجه اثراتی که این شرایط بر ارگانیسم نوجوان می گذارد، موجب جلو افتادن بلوغ زیستی آنان می شود. در خبرها اعلام شد که در کشورهای غربی طی یک دهه اخیر، بلوغ زیستی دختران حدود 5/2 سال جلوتر (زودتر) اتفاق می افتد و این روند باز هم امکان پیشروی دارد. مشاهده انواع فیلم ها، انواع بازی های کامپیوتری، کتاب ها، مجله ها، اینترنت، فیلم های ویدیویی، شبکه های ماهواره ای متعدد تلویزیون و ... با نمایش انواع صحنه های هیجانی از جمله روابط جنسی، نوجوان را بسیار زودتر از روند معمول و طبیعی، وارد دنیا بزرگسالان کرده و احساس نیازهای زودرسی بر وی عارض می شود. پایین آمدن سن بلوغ زیستی از یک طرف و بالا رفتن سن ازدواج از جانب دیگر، مشکلات یک جمعیت جوان در عصر حاضر را مضاعف می کند.

اما نکته مهم در این است که این بلوغ زودرس زیستی با بلوغ اجتماعی، هماهنگ نیست. در جوامع سنتی، نوجوان از همان آغاز دوران نوجوانی به علت مشخص بودن شغلی که به آن خواهد پرداخت، مسیر زندگی خود را روشن و هموار می بیند و بسیار زود برپای خود می ایستد و اولین گام استقلال را که استقلال اقتصادی است تجربه می کند. این خود موجب اعتماد به نفس و احترام به خود مثبت نوجوان شده و حرکت او را از جنبه روانی به سوی هویت قوی و کامل، تسریع می کند. جامعه نیز همزمان با این تغییرات، برای پذیرش وی به دنیای بزرگترها آماده می شود و فرآیند هویت جویی و عزت نفس و استقلال طلبی را در مسیر تکامل مطلوبی قرار می دهد. اما در جوامع جدید به دلیل اشتغال به درس و تحصیلات، وابسته بودن مدت زمان طولانی به کمک های مالی والدین، دوران کودکی طولانی و هویت طلبی نامناسب و ضعیف، شرایط روحی نوجوان را بحرانی می کند. «به دلیل پذیرفته نشدن جوان فاقد قدرت اقتصادی در دنیای بزرگسالان، هویت جویی و هویت طلبی او نیز زیر سؤال رفته، جوان به لحاظ اجتماعی نیز خود را با بن بست مواجه می بیند. در این حالت ممکن است سن نفی و انکار دوران بلوغ که هر جوانی به طور طبیعی آن را تجربه می کند، به درازا کشیده شود.» دوراندیشی والدین، مؤثرترین عامل برای حل این مشکل و در روال طبیعی قرار دادن مراحل و فرآیندهای رشد روانی و جسمی کودک و نوجوان می باشد.

تفاوت نسل ها

قبل از بررسی مسأله تفاوت نسل ها و تأثیرات آن، لازم است با واژه نسل و تأثیر اجتماعی عامل نسلی آشنایی بیشتری پیدا نماییم.

«مانهایم – جامعه شناس آلمانی – مباحث جالب توجهی در مورد نسل و تأثیر آن بر تفکر، و حتی منافع گروه های انسانی دارد. همانطور که مفهوم طبقه تأثیر ساختار اجتماعی – اقتصادی را بر موقعیت افراد در نظر دارد، مفهوم نسل نیز یکی از راهنماهای اصلی برای درک ساختار جنبش های اجتمای و فکری است. کسانی که به یک نسل تعلق دارند، دارای جایگاه مشترکی در بعد تاریخی پویش اجتماعی هستند. در باور مانهایم «نسل» تنها گروه سنی و یک دوره زمانی را بیان نمی کند، در واقع نسل مؤید وقایع تاریخی مشترکی است که در دوره سنی مشابهی از زندگی یک مجموعه، اتفاق افتاده و بر تجارب و شناخت آتی آنها تأثیرات اساسی می گذارد. موریس زایتلین از گروه سنی 18 تا 25 سالگان و تأثیر وقایع تاریخی مهم بر شناخت و جهان بینی نسل های سیاسی در کوبا نام می برد. در ایران متشابهاً، می توان از نسل های سیاسی انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی و نظایر آن نام برد. هر نسل سیاسی دارای فرهنگ سیاسی خاصی می شود که آن را از سایر نسل ها متمایز می سازد.»

اصولاً مراد از نسل انقلاب مشروطه یا نسل جنبش ملی شدن صنعت شدن، عناصر فعال و تاریخ سازی است که در آن عرصه حضوری اثر گذار داشته اند. در جامعه ما نیز امروزه به دفعات و مکرر شنیده می شود که نسل انقلاب، نسل اول، نسل دوم و ... که مراد افراد اثر گذار بر خلق پدیده مورد نظر است و نه تمامی کسانی که در آن مقطع در قید حیات بوده و یا در کشور می زیسته اند.

تفاوت نسل ها، ویژگی عمده کشورهای در حال توسعه است که مراحل گذار از یک جامعه سنتی به جامعه صنعتی را تجربه می کنند. در جوامع سنتی و بسته، به علت حرکت کند و آهسته تغییرات، تفاوت درک و باور و ارزش های نسل ها قابل توجه نبود. لیکن در عصر ارتباطات و حاکمیت رسانه ها، تغییرات به حدی سریع است که وقتی صحبت از تفاوت نسل ها می شود، دیگر نمی توان دوران 30 یا 40 سالگی را مد نظر قرار داد، بلکه شاید هم اکنون و یا در آینده ای بسیار کوتاه، تفاوت هر نسل به کمتر از یک سال و سپس به چند ماه و ماه کاهش پیدا کند. در خانواده پدر و مادر و فرزندان در بسیاری از موارد اختلاف نظر دارند و باور و برداشت های متفاوتی از یک مسأله و حادثه داشته، به علت نبود زبان مشترک و عدم تفاهم متقابل، چه بسا این اختلافات، بنیاد روابط خانوادگی را نیز متزلزل کرده و کانون گرم محبت خانواده را مکانی خسته کننده و نفرت آور تبدیل نماید.

اما مشکل امروز ما در اختلاف نسل ها، از یک طرف همین روند طبیعی است که در تمامی جوامع در حال توسعه با تفاوت های اندکی به وقوع پیوسته است، لیکن آنچه در ایران به مسأله نسل ها اهمیت فوق العاده داده است و تفاوت نسل ها را به یک مسأله ملی تبدیل نموده و ویژگی های نسل او و نسل دوم را به یک بحث محوری تبدیل کرده است، پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث وقایع پس از آن می باشد. «نسل پیشگام انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن، به علت حضور در مسایل انقلاب و اینکه زجرها و اعتقادات و آرمان های انقلابی در عمق جانش نهادینه شده، در آرزوی جامعه آرمانیش، از تمام واقعیات چشم پوشی می کند، اما آیا نسل جوان امروز نیز همان عشق و باور را مورد انقلاب دارد؟ در عین حال باید باور کنیم که نسل انقلاب در حال بازنشسته شدن است و نسل جوان باید بر مسند امور تکیه زند و چرخ های انقلاب را در تمامی امور به گردش درآورد.»

نسل انقلاب زشتی ها و ناراستی ها و فساد و تباهی و عقب ماندگی ها و ... را در دوران حکومت ننگین شاهان دیده است و از روی باور و اعتقاد به محو این آثار ذلت و آلودگی ها کمر همت بسته و با پذیرش تمامی سختی ها و نثار جان و جوانی، انقلاب اسلامی را علیرغم اتحاد کامل شرق و غرب و ایادی آنها برای به وقوع نپیوستن چنین حادثه ای به پیروزی رسانیده و بیش از 20 سال به عنوان یک ودیعه و موهبت الهی آن را عزیزتر از جانش از تند باد حوادث و توفان ها حفظ کرده است، لیکن به ناچار باید این بار امانت بر شانه سترگ نسلی جدید و تازه نفس نهاده بود تا همانند نسل اول این گوهر گرانبها را پاس بدارند و آن را شاداب و پویا و سربلند، به نسل ها و عصرهای بعدی بسپارند.

اما نسل انقلاب نگران این هستند که آیا نسل جدید، این انقلاب را همانند آنان می شناسد و برای آن ارزش قائل است و آماده پرداخت بهای بهره مندی از چنین موهبتی عظیم می باشد؟ بخشی از این دغدغه، به خاطر کوتاهی نسل اول در انتقال صحیح ارزش ها به نسل بعدی است. لیکن هنوز فرصت اقدام باقی مانده و آنقدر دلهای پاک و وجدانهای بیدار و سرهای عاشق و پاکباخته در خیل عظیم جوانان جامعه ما وجود دارد که با تدبیری شایسته و اقدامی در خور، عمده این نگرانی ها را مرتفع می سازد.

 

شهر نشینی

از جمله مشکلات اجتماعی جامعه جوان، شهرنشینی و شکل گیری شهرهای بزرگ  متراکم است. بخشی از توسعه  شهرنشینی نتیجه پیشرفت علم و گسترش سواد و صنعتی شدن است. اما عوامل دیگر گسترش شهرها، ناخواسته مشکلات طاقت فرسایی را بر جوامع جهان سوم تحمیل کرده است. تخلیه روستاها و تبدیل شدن افراد مولد به عناصر مصرف کننده، شاید کمترین پیامد نامطلوب این فرآیند باشد.

«به طور کلی از نیمه دوم سال های 1330، شهرنشینی در ایران از آهنگ سریعی برخوردار شده است. افزایش جمعیت عمدتاً متوجه تهران و سایر شهرهای بزرگ بوده و تمرکز بیشتری را سبب گردیده است.»

«بخش عمده ای از افزایش جمعیت شهرنشین در دو دهه اخیر معلول دخالت عواملی چون مهاجرت روستائیان به شهرها، اسکان و تمرکز عشایر و شهرکهای نوبنیاد، تبدیل به شهر شدن تعدادی از نقاط روستایی و استحاله آبادیهای اطراف شهرهای بزرگ در توسعه فیزیکی اینگونه شهرها بوده است. به گونه ای که تعداد شهرها از 373 مورد در سال 1355 به 615 مورد در سال 1375 افزایش یافته است.»

تا زمانی که مراکز صنعتی و اداری که ایجاد اشتغال می کنند و مراکز علمی و دانشگاهی که به جذب جوانان می پردازند در شهرهای بزرگ متمرکز باشد، روند مهاجرت به شهرها و در نتیجه روند جوان شدن جمعیت شهرها ادامه خواهد داشت. مضافاً ارائه و ایجاد هر گونه امکانات رفاهی و تفریحی، علمی، آموزشی، بیمارستانی و حتی تلاش برای حل مشکلات آب و ترافیک و مبارزه با گرانی و توسعه فضای سبز و شهربازی و ... همه و همه، سیل مهاجران به سوی تهران و شهرهای بزرگ را جاری نگه خواهد داشت. به نظر می رسد که تنها راه کاهش این روند، بردن امکانات به شهرهای کوچک و روستاهاست و بقیه اقدامات تأثیر چندانی نخواهد داشت. نگاه بحث ما به شهر از جنبه مشکلات دیگر اجتماعی نیز هست. خود توسعه بی برنامه شهرها یک مشکل عمده است  که در عین معلول بودن، علت صدها مسأله و مشکل اساسی دیگر نیز می شود. آن دیدگاهی که شهر را مهد پرورش کجرویها دانسته است، درصدد اثبات این مطلب نبوده است که تنها زندگی در شهر منجر به انحراف می شود. بلکه عوامل و شرایط موجود در شهرها از جمله: حذف کنترل خودبخودی، تراکم جمعی، خانه های کوچک، برج نشینی، آپارتمان نشینی، مشکلات روانی و مسایل اقتصادی و ... زمینه را برای پیدایش رفتار انحرافی فراهم در می آورد. عمده ترین شرایط زندگی شهری که موجب پیدایش کجرویها می گردد، عبارتند از: 1- تناقض هنجارها در رفتار اجتماعی 2- دگرگونی های سریع علمی و صنعتی 3- تحرک اجتماعی 4- مادی گرایی 5- فرد گرایی کاهش روابط صمیمانه (ماکس وبر معتقد است که تراکم جمعیت اجازه روابط متقابل و عمیق را از افراد می گیرد.) 7- وسایل ارتباط جمعی و رهبری از راه دور به عنوان یک پدیده شهری و ...

بی ثباتی و تغییرات مداوم

اصولاً قشر جوان علیرغم داشتن روحیه تنوع طلبی و نوگرایی، زمان و مکانی را برای آرامش روانی و جسمی و تجدید روحیه و انرژی گرفتن برای ادامه حرکت نیاز دارد. اگر شرایط و تغییرات به گونه ای باشد که هیچ جای امنی وجود نداشته باشد، باعث زدگی و آزردگی و کلافگی جوان شده و با بی حوصلگی و کم طاقتی به دنبال آرامش می گردد. جوامع شهری و نیز تغییرات مستمر روند صنعتی شدن، علیرغم برخی مطلوبیت ها، ابزار دغدغه خاطر جوانان را فراهم می کنند. اگر به این مشکلات، بی ثباتی سیاسی و تنش ها و کشمکش ها و آشوب ها و منازعه های لحظه ای و مستمر نیز اضافه شود، سطح تحمل و میزان مدارای جوانان را به شدت کاهش می دهد و مشکلات روحی، رفتار نامناسب و پرخاشگرانه اجتماعی به دنبال می آورد.

 

انبوهه های مردم

یکی از ویژگی های اماکن مسکونی و محله های شلوغ و متراکم، شکل گیری سریع انبوهی از انسانه به دلایل گوناگون است. به محض وقوع تصادف بین وسایط نقلیه و یا نزاع بین افراد و یا هر حادثه دیگر، در محله های شلوغ به قدری ازدحام می شود که امکان اقدام ارگان های ذیربط نیز با مشکلات زیادی رو به رو می شود. این تجمعات عمدتاً پس از لحظاتی آرام آرام پراکنده و متفرق می شوند. لیکن در مواردی هم، افراد وقتی درون جمعیتی قابل توجه قرار گرفته اند و حادثه ای اتفاق افتاده که به هر دلیل باعث تحریک احساسات جمع شده است، فرصت را برای ابراز ناراحتی و طرح مشکل و یا اهداف سیاسی و اجتماعی دیگر مغتنم شمرده و به تحرک جمعیت پرداخته و اگر پاسخ اولیه مثبت دریافت کردند، به صورت جدی جمع را به مسیر دلخواه خود هدایت می کنند. در چنین انبوه هایی، اکثریت قاطع را جوانان و نوجوانان تشکیل می دهند و به دلیل تراکم جمعیت و کوچک بودن منازل و نیز گستردگی بعد خانوار، در اکثر اوقات تعداد زیادی جوان و نوجوان در این معابر حضور دارند و اولین کسانی که به دلیل حس جستجوگری یا حادثه جویی در محل حاضر می شوند، همین نوجوانان و جوانان هستند. اگر به این جمع، افراد بیکار، افراد ولگرد و یا در ساعات و یا ایام تعطیلی مراکز آموزشی نوجوانان و جوانان دانش آموز و دانشجو اضافه شوند، حجم عظیمی از جمعیت گرد هم می آیند و با توجه به جوان بودن و روحیات خاص آنها و بسته به نوع اتفاق و حادثه، بهترین فرصت و آمادگی برای رفتار اعتراض آمیز و پرخاشگرانه فراهم می شود. ویژگی مهم انبوهه ها، به دلیل تقویت های روانی، احساس جرأت و جسارت است و از نظر روانشناسی اجتماعی، افراد در این انبوهه ها تغییر ماهیت پیدا می کنند و حرفهایی می زنند و اقداماتی می کنند که در شرایط عادی، انجام آنها را نامناسب و یا حتی ناپسند می دانند. تاکنون مشکلات متعددی از این تجمعات در شهرهای مختلف و به بهانه های گوناگون برای مردم و ساکنین آن محله ها و نیز مسئولان انتظامی و امنیتی آن شهرها بوجود آمده است.

استفاده از تجارب دیگران

جوانی جمعیت و مشکلات ناشی از آن، ویژه کشور ما نیست و تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه بدان دست به گریبان و مبتلا هستند. تجربه های موفق برخی از این کشورها اگر با رنگ و لعاب فرهنگ دینی و ملی ما معجون شده و خودی گردد، می تواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات اجتماعی ما باشد. هر چند که بنا به دلایل متعدد هیچ الگو و قالب وارداتی به صورت کامل بر شرایط جامعه ما منطبق نخواهد بود.

مشکلات سیاسی

عمده مشکلات سیاسی ناشی از جوانی جمعیت در قالب تجمعها و شورشها و اعتراضات سیاسی به محوریت دانشجویان و یا کارگران و نیز جوانان ناراضی اعم از بیکار و سایر سرخوردگان و در مواردی افراد بی انگیزه و صرفاً ماجراجو و پرخاشگر، خود را نشان می دهد.

فعالیتها های سیاسی جوانان

جوانان به علت ویژگیهای روانی و جسمانی و نیز به علت سواد و دانش که آگاهی های بیشتری از مشکلات جامعه و امکان مقایسه شرایط موجود جامعه خود با دیگر جوامع پیشرفته تر را به آنان می دهد، سیاسی ترین قشر هر جامعه هستند. در کشورهایی که جوانان عرصه سیاسی را رها کرده اند، در موارد نادری وضع اجتماعی و اقتصادی نسبتاً مطلوب، انگیزه های آنها را کاهش داده است، لیکن در اکثر موارد یا به دلیل جو پلیسی و خفقان حاکم بر جامعه لب فروبسته اند و به برخی اقدامات مخفی و زیرزمینی مشغول می باشند و یا با تدبیر هیأت حاکمه به سرگرمیهای مبتذل آلوده شده و توان و جرأت و انگیزه مبارزه را از دست داده اند. حالت اول را در عمده کشورهای جهان سوم و حالت دوم را در کشورهای توسعه یافته، می توان ملاحظه نمود.

«به هر حال جوانان از ظرفیت زیادی برای جذب عقاید و کردار اعتراضی و شورشی برخوردار هستند. کارل مانهایم چنین نظامهای فکری را اتوپیا توصیف می کند. زیرا اتوپیا چشم انداری علیه وضع موجود و در راستای ایجاد نظمی نو ترسیم می کند. رفتار و مواضع شورشی در میان نوجوانان و جوانان از زوایای گوناگونی قابل توضیح است: روانی، اجتماعی، نسلی. انگیزه های نسلی در مورد مشکلات اجتماعی مطرح گردید و اینک به اختصار، جنبه های روانی و اجتماعی مسئله را بررسی می کنیم: الف) روانی: در باور پاره ای از تحلیلگران از جمله ژان پیاژه – روانشناس سوئیسی – در دوره بندی روانی زندگی، دوره نوجوانی دوره ای کاملاً متمایز محسوب می شود که طی آن مغز، ظرفیت پرداختن به مقولات مجرد را پیدا می کند. مسائلی نظیر فکر رهایی اجتماع از پدیده های منفی، رستگاری طلبی برای جهان، علاقه مندی به سیاست، همراه با گرایشهای خود بزرگ بینی و تنزه طلبی در رفتار شکل می گیرد. در این دوره تنها آن جامعه ای جلب توجه او را می کند که وی در صدد ایجاد تغییر در آن است. او برای جامعه موجود چیزی به جز نفرت ندارد. بدین خاطر نوجوانان و جوانان برای فعالیتهای سیاسی اعتراضی – به ویژه آرمانگرایانه – بسیار مستعدتر از مسن ترها هستند. ب) اجتماعی: برخلاف میانسالان که در مناسبات، هنجارها و نهادهای مسلط از قبیل خانواده، حرفه و تعلقات گروهی ادغام شده اند، در میان جوانان این نوع درگیریها به مراتب محدودتر است. حال به خاطر تحصیلات باشد یا دوره نظام یا تحرک مکانی و شغلی، هر چه که باشد تأثیر محافظه کارانه نهادها و هنجارهای غالب در اجتماع بر جوانان به مراتب کمتر است و وقت و انرژی بیشتری را در اختیارشان قرار می دهد. این تأثیر به خصوص در جوامع کم توسعه که تناقضات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره ملموس تر هستند، به عامل نیرومندی بدل می شود. بدین ترتیب در صورت حضور نمادها و هنجارهای تالی (احزاب و جنبش های سازمان یافته اعتراضی)، امکان درگیری جوانان در آنها بیش از دیگر گروههای سنی خواهد بود.»

اینکه در همه دنیا اعتراضات جوانان و دانشجویان ضد استکباری و غرب ستیز است ولی در ایران برخی از اینگونه حرکتهای به شیوه ای غربگرایانه صورت می گیرد، نیازمند بررسیهای بیشتری است.

اعتراضات دانشجویی

ویژگیهایی که در مطلب پیشن برای جوانان در جهت فعالیت سیاسی مطرح شد، کاملاً بر جوانان دانشجو منطبق است. لیکن امتیازات ویژه دانشجویان را نیز بر آنها باید افزود. داشتن آگاهی و مطالعات وسیع تر، مجتمع بودن و در دسترس بودن مستمر گروهها و افراد همفکر و مستعد حرکت، اضطرابهای جدی ناشی از آینده تحصیلی، اشتغال، ازدواج و .. احساس اینک به عنوان نخبگان جامعه وظیفه سنگین تری بر عهده دارند و یا مردم از ایشان توقعات سطح بالاتری دارند، اسکان در خوابگاهها و فرصت بیشتر برای تبادل نظر و جذب افراد همراه و همدل و ... دانشجو را برای حرکتهای اعتراضی و شورشهای سیاسی و ... آماده تر می کند. امروز شاید فعال ترین بخش در جامعه ایران در راستای فعالیتهای سیاسی، دانشگاههای کشور هستند. در موارد متعددی نیز دانشجویان به عنوان ادامه خطوط سیاسی جامعه، در دانشگاه به تنشها و درگیریهای فیزیکی و کلامی کشیده شده اند. خطرناکترین حالت برای جنبش دانشجویی، وجه المصالحه قرار گرفتن جریانات سیاسی موجود در جامعه است و اینکه به عنوان ابزار فشار برای چانه زنی  گرفتن امتیاز، خود را در اختیار حرکتهای خارج از دانشگاه قرار دهند، آنگاه است که جنبش خود را به نازل ترین مراحل سقوط داده اند. امروز مسئولان نظام جمهوری اسلامی با جدیت، مدافع سیاسی شدن دانشگاهها هستند و هنوز طنین کلام رهبری انقلاب در گوش همگان است که کسان و جریاناتی که دنبال غیرسیاسی کردن دانشگاه هستند، مورد لعن و نفرین قرار دادند. در بسیاری از جوامع جهان سوم، جنبشهای دانشجویی یا تنها جریان سیاسی فعال هستند و یا به عنوان جلودار و منبع تغذیه فکری جریانات اصلاح طلبی عمل می کنند. اگر دانشجویان جامعه ما تصور کنند که جنبش های موفق باید به دنبال ویرانگری و تخریب و تغییرات بنیادی باشند، مزاحمتهای جدی برای خود و جامعه ایجاد خواهند کرد.

نقش شورشی جوانان سایر کشورها

آخرین مطلب این بخش به عنوان تکمیل بحث، نگاهی گذرا به برخی حرکتهای اعتراضی جوانان دیگر کشورهاست.

«از ایران که بگذریم، در همین یکی دو دهه اخیر، می توان به شرکت وسیع جوانان در انقلاب نیکاراگوئه، جنبش جواهر نو در گرانادا، مبارزات فلسطینی ها در سرزمینهای اشغالی (انتفاضه)، جنبش ضد آپارتاید در افریقای جنوبی، جنبش های چریکی در فیلیپین، السالوادور، گواتمالا و بالاخره اوج گیری جنبش های چپ دانشجویی در کره جنوبی، چین و برمه اشاره کرد. مشارکت سیاسی و شورشی جوانان نه مختص کشورهای جهان سوم است و نه به جنبشهای چپ محدود می ماند. چنانکه در دهه های 1960 و 1970 جوانان و دانشجویان در کشورهای پیشرفته سرمایه داری در ابعاد گسترده ای به حرکات اعتراضی – به ویژه ضد جنگ – روی آوردند. اما در دهه 1980 با تضعیف تفکر چپ، نمونه های زیادی از شرکت جوانان در شورشهای ضد دولتی، نژاد گرایانه  و محافظه کارانه در اکثر کشورهای اروپای غربی در دست است.»

منبع: همشهری 1/2/82  

 

سه شنبه 5/1/1393 - 8:39
نوجوان و جوان

چگونه نوجوان خود را بشناسیم

 

 

 

 

  

 

آیا احساس می كنید كه فرزندتان با شما غریبه شده است؟ با استفاده از ۵ روش زیر شما همچنان می توانید روابط دوستانه ای با فرزند خود داشته باشید.

بسیاری از والدین فكر می  كنند كه فرزند نوجوان خود را در داخل و خارج از خانه كاملاً می شناسند. اما اگر از نوجوانان بپرسید كه آیا والدینشان واقعاً می دانند كه در زندگی روزمره آنها چه می گذرد، معمولاً جواب منفی است. یكی از كارشناسان از بیست هزار فرد میانسال آمار گرفته كه آیا والدین آنها در مورد نیات و آن چه در زندگی شان اتفاق می افتاد اطلاعی داشته اند یا نه، یك سوم آنها اظهار كردند كه والدینشان هیچ شناختی از دوستانشان نداشتند، نمی دانستند كه پول و وقتشان چگونه صرف می شود و حتی در مهمانی ها چه اتفاقاتی می افتاد و...

بنابر این با توجه به آمار گرفته شده، منطقی ترین كار ارتباط برقرار كردن با فرزندانمان است قبل از این كه خیلی دیر شود. والدین باید به این مسئله به صورت یك مشكل خاص توجه كنند، به طور كلی ما به فرزندانمان در سن ۱۳-۱۲ سالگی بیشتر از قبل آزادی عمل می دهیم یا به عبارتی نوجوانان در این سن به صورت قابل توجهی با مشكلات رفتاری و خطراتی از قبیل معتاد شدن به مواد مخدر و یا مشروبات الكلی، مواجه هستند.

بنابر این والدین باید به صورت یك مسئله حیاتی و سرنوشت ساز به این موضوع بنگرند كه در زندگی فرزندانشان چه می گذرد و آنها چه كار می كنند، ولی برای این كار باید درست وارد عمل شوند و راهی پیدا كنند تا بتوانند به جای جاسوسی، حامی و پشتیبان آنها باشند.

این نكته نیز حائز اهمیت است كه واقعاً فرزندانمان در مشكلاتشان به كمك ما نیاز دارند. بعضی اوقات، ممكن است نوجوانان عملی انجام دهند كه نمی خواهند شما از آن بویی ببرید.

به طور كلی، با استفاده از پنج روش زیر می توانید بدون هیچ گونه تحمیلی، رابطه دوستانه خود را با فرزندتان همچنان مستحكم نگاه دارید:

۱- به طور واقعی و عینی محبت خود را نسبت به آنها نشان دهید.

كودكان در سن ۱۳ سالگی از محبت كردن والدین در جمع، احساس حقارت می كنند ولی ممكن است آنها در خانه هنگام خواب از مادرشان بخواهند كه پشتشان را ماساژ دهد. در مجموع والدین باید بدانند كه چگونه به فرزندانشان محبت كنند حتی زمانی كه آنها دیگر بچه نیستند و كاملاً بزرگ شده اند. تحقیقات نشان داده است وقتی كه والدین به طور واقعی و عملی نسبت به فرزندانشان ابراز علاقه می كنند، بچه ها تمایل و آمادگی بیشتری دارند. به خاطر داشته باشید كه در آغوش گرفتن و بوسیدن خیلی برای فرزندان خوشایندتر است وقتی كه در منزل خود باشند. هرگز فرزند خود را در جلوی مدرسه هنگام خداحافظی نبوسید.

۲- در درس و مدرسه فرزندتان نظارت داشته باشید.

اكنون مهمترین زمان برای حضور همیشگی شما در مدرسه فرزندتان است. دنیای فرزندان ۱۳-۱۱ساله، مدرسه آنها است، شما باید با دنیای آنها بیشتر آشنا شوید(با معلم ها، بچه ها و والدین دانش آموزان) و این ساده ترین راه برای شناختن و یا حل كردن مشكلات رفتاری است.

۳- به آنها یاد دهید كه چگونه مشكلاتشان را حل كنند.

وقتی كه نوجوانان با والدینشان در مورد مسائل عادی نظیر كارهای مدرسه یا گرفتاری های جامعه صحبت می كنند، بسیاری از ما وسوسه می شویم تا به آنها كمك كنیم و به همین صورت بحث بالا می گیرد. كودكان در این سن می خواهند كه دریابند چگونه می توانند بر مشكلاتشان فائق شوند چون می خواهند یاد بگیرند كه چگونه اعتماد به نفس قوی داشته باشند. بهترین روش طرح مسائلی است كه به فرزندتان كمك می كند تا چگونه بر مشكلاتش پیروز شود. به عنوان نمونه، به جای این كه بگویید رفتار قلدرانه دوستش را نادیده بگیرد، بگویید: او واقعاً كار بدی انجام داده، لطفاً روش هایی را انتخاب كنید كه سبب بهتر شدن رفتار او شود. سپس برای رسیدن به اهداف بهتر كار دسته جمعی انجام دهید. این گونه مكالمات و صحبت ها نه تنها راه ارتباطی بین فرزندان و والدین را هموار می كند بلكه باعث می شود والدین دریابند كه در مغز فرزندشان چه می گذرد.

۴- به طور مخفیانه و با دقت تمام مواظب رفتار آنها باشید.

امور شخصی كودكان در این سن خیلی مهم است و والدین در هر زمان باید آن را مورد توجه قرار دهند. اگر فرزندتان به مدت چند هفته كارهای عجیب و غریبی می كند، شما به عنوان یك فرد مسئول باید علت آن را بیابید، حتی اگر مجبور باشید برای یافتن آن اتاق خواب فرزندتان را تفتیش كنید.

فراموش نكنید كه شما با این كار تمام دار و ندار او را مورد بازرسی قرار می دهید و باید كاملاً خود را برای كشف یك سری از اطلاعات آماده كنید. اگر در مورد آن چه كه متوجه شده اید با عصبانیت با فرزندتان برخورد كنید، ممكن است تمام پل  های ارتباطی بین شما و فرزندتان خراب شود. در عوض، سعی كنید در بهترین موقعیت با كمال آرامش درباره رفتار عجیب و سؤال برانگیز او صحبت كنید. در نهایت، به خاطر داشته باشید كه مهم ترین مسئله، حمایت شما از فرزندتان است.

۵- بدون این كه فرزندتان متوجه شود مانند سایه او را دنبال كنید.

در جست وجوی موقعیت هایی باشید كه بتوانید به راحتی مكالمات فرزندانتان را بدون هیچ گونه شباهتی به استراق سمع بشنوید. آنها را تشویق كنید تا از دوستانشان در گردش های خانوادگی دعوت كنند و حتی گاهی اوقات به عنوان راننده خصوصی، فرزندتان و دوستانش را در اطراف شهر بگردانید چون هیچ جایی بهتر از این نیست كه متوجه شوید در زندگی اجتماعی فرزندتان چه می گذرد. به نحوی كه، زمانی كه چشمانتان به جاده است و لب هایتان بسته و رادیو روشن است، بچه ها فراموش می كنند كه شما هم آنجا هستید و با خوشحالی تمام در مورد همه كس و همه چیز صحبت می كنند.

به كمك این تست به راحتی می توانید نوجوان خود را امتحان كنید و بعد از آن، در كنار فرزندتان بنشینید و در مورد نتایج آن صحبت كنید: (تست فرزندشناسی)

۱- فرزند شما در یك هفته چقدر پول خرج می كند؟

۲- در ایام هفته و مدرسه چه ساعتی می خوابد و ایام تعطیل چطور؟

۳- سه نفر از بهترین دوستان او عبارتند از...

۴- نام والدین بهترین دوستان او عبارتند از ...

۵- اوقات فراغت خود را چگونه می گذراند؟

۶- برای تكالیف مدرسه چند ساعت وقت می گذارد؟

۷- او از چه فیلم هایی خوشش می آید و از چه فیلم هایی نفرت دارد؟

۸- آیا فرزندتان تاكنون بدون اجازه شما به مهمانی رفته است؟

۹- در چه زمینه هایی در مدرسه بهترین است؟

ترجمه: رزیتا شاهرخ

سه شنبه 5/1/1393 - 8:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته