بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
کسى که مى خواهد صلوات بفرستد براى معصومين يا براى رفع حوائج و يا براى رفتگان خودش ، يا ديگرى به صورت زير مى تواند عمل کند: اول ؛ به عدد ابجد صلوات که 14 حرف است ، مى تواند صلوات بفرستد. دوم ؛ به عدد ابجد صلوات که 557 مى باشد مى تواند صلوات بفرستد. سوم ؛ اگر مى خواهيد به ساحت يکى از معصومين صلوات بفرستد، مى تواند به عدد ابجد نام آن بزرگوار صلوات بفرستد، مثلا اگر مى خواهد به ساخت امام حسين - عليه السلام - صلوات بفرستد، بايد 128 مرتبه که عدد ابجد نام آن بزرگوار است صلوات بفرستد. چهارم ؛ اگر براى برآورده شدن حوايج و رفع گرفتارى ها و هموم و غموم باشد چون تعداد مشخص نيست ؛ بايد به عدد ابجد نام مبارک رسول الله - صلى الله عليه و آله - يا به نام حضرت على - عليه السلام - صلوات فرستاد. پنجم ؛ اگر براى شادى روح يکى از رفتگان باشد، بايد به عدد ابجد نام آن شخص (متوفى ) هديه فرستاد.
چه انتظار عجيبي! تو بين منتظران هم عزيز من، چه غريبي، عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!؟ نه کوششي، نه وفايي!؟ فقط نشسته وگفتيم: خدا کند که بيايي...!؟
نميدانم تو را در ابر ديدم يا کجا ديدم به هر جايي که رو کردم فقط روي تو را ديدم تو را در مثنوي، در ني، تو را در هاي و هو، در هي تو را در بند بند نالههاي بي صدا ديدم تو مانند ترنم، مثل گل، عين غزل بودي تو را شکل توسل، مثل ندبه، چون دعا ديدم دوباره ليلة القدر آمد و شوريدگيهايم تب شعر و غزل گل کرد و شور نينوا ديدم شب موييدن شب آمد و موييدن شاعر شکستم در خودم از بس که باران بلا ديدم صدايت کردم و آيينهها تابيد در چشمم نگاهم را به دالان بهشتي تازه وا ديدم نگاهم کردي و باران يک ريز غزل آمد نگاهت کردم و رنگين کماني از خدا ديدم تو را در شمعها، قنديلها، در عود، در اسپند دلم را پَرزنان در حلقه پروانهها ديدم تو را پيچيده در خون، در حرير ظهر عاشورا تو را در واژههاي سبز رنگ ربنا ديدم تو را در آبشار وحي جبرائيل و ميکائيل تو را يک ظهر زخمي در زمين کربلا ديدم تو را ديدم که ميچرخيد گردت خانه کعبه خدا را در حرم گم کرده بودم، در شما ديدم شبيه سايه تو کعبه دنبالت به راه افتاد تو حج بودي، تو را هم مروه ديدم، هم صفا ديدم شب تنهاي عاشورا و اشباحي که گم گشتند تو را در آن شب تاريک، «مصباح الهدي» ديدم در اوج کبر و در اوج رياي شام ـ اي کعبه ـ تو را هم شانه و هم شان کوي کبريا ديدم دمي که اسبها بر پيکر تو تاخت آوردند تو را اي بيکفن، در کسوت آل عبا ديدم دليل مرتضي! شبه پيمبر! گريه زهرا(س) تو را محکمترين تفسير راز «انما» ديدم هجوم نيزهها بود و قنوت مهربان تو تو را در موج موج ربنا در «آتنا» ديدم تو را ديدم که داري دست در دستان ابراهيم تو را با داغ حيدر، کوچه کوچه، پا به پا ديدم تو را هر روز با اندوه ابراهيم، همسايه تو را با حلق اسماعيل، هر شب همصدا ديدم همان شب که سرت بر نيزهها قرآن تلاوت کرد تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفي(ص) ديدم تنور خولي و تنهايي خورشيد در غربت تو را در چاه حيدر همنواي مرتضي ديدم سرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند و من از کربلا تا شام را غار حرا ديدم به يحيي و سياوش جلوه ميبخشد گل خونت تو را اي صبح صادق با امام مجتبي(ع) ديدم تو را دلتنگ در دلتنگي شامي غريبانه تو را بيتاب در بيتابي طشت طلا ديدم شکستم در قصيده، در غزل، اي جان شور و شعر تو را وقتي که در فرياد «ادرک يا اخا» ديدم تمام راه را بر نيزهها با پاي سر رفتي به غيرت پا به پاي زينب کبري تو را ديدم دل و دست از پليديهاي اين دنيا شبي شستم که خونت را حناي دست مشتي بي حيا ديدم چنان فواره زد خون تو تا منظومهي شمسي که از خورشيد هم خون رشيدت را فرا ديدم مصيبت ماند و حيرت ماند و غربت ماند و عشق تو ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا ديدم تصور از تفکر ماند و خون تو تداوم يافت تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا ديدم «عليرضا قزوه»
?آل عمران،49?
همزمان با سالگرد شروع عمليات بدر و خيبر به دست سلحشوران لشگر 31 عاشورا و پاسداشت فرمانده رشيد اين لشگر، شهيد مهدي باکري، آئين بزرگداشتي در حسينيه ثارالله اردبيل برگزار شد.
افشاگريهاي قهرمان و عدالت؛ مختار فاطمه رحيمي
جناب مختار ابن ابيعبيد ثقفي حفظهالله يا همان فريبرز عربنيا که اين روزها در اوج بورس آدمهاي بهادار سازمان بورس فرهنگي يا همان رسانه ملي قرار دارد از تنها فرصتي که براي حضور در تلويزيون در اختيار داشته کمال استفاده را کرده و چند هفتهاي است که بعد از پخش سريال مختار در برنامه سينمايي هفت شبکه سوم مينشيند و در مقام يک تئوريسين فرهنگي دست به افشاگري بيحد و حصري ميزند که البته هنوز هم تمام نشده و احتمالاً در هفتههاي بعد که متهمان سخنانش هم به برنامه هفت خواهند آمد، جوابهاي درخوري خواهد شنيد. به عقيده بسياري کمتر کسي درباره حسن نيت اين بازيگر کم حاشيه و کم سر و صداي سينماي ايران شک دارد و اتفاقاً بسياري از حرفهاي مختار که در قالب گلايه در آن عوامل پيدا و پنهان دستاندرکار در مديريت فرهنگي را نکوهيده و مورد تاخت و تاز قرار داده، در واقع درددل اکثر اهالي سينماي ايران است. به ويژه آنکه عربنيا هوشمندانه با مطرح کردن مفهوم عدالت و تعميم آن به عرصههاي فرهنگي، پيکان تاخت و تاز مختارگونهاش را به عرصههاي مختلف دولتي و غيردولتي هنر ميکشد، اما شايد به نحوي ارائه همين امکان به مختار جنگجوي عدالتطلب ما (گرچه در محتوا بسيارهم مطلوب باشد) در شکل و ساختار نوعي بيعدالتي است. کما اينکه در اين هفتهها همه از خود پرسيدهاند که چرا يک هنرمند معروف که در اولين و آخرين کار تلويزيونياش به شهرت غير قابل مقايسه با قبل رسيده بايد حق داشته باشد که تريبون بلامنازع تلويزيوني براي اظهارات و منويات خود داشته باشد و به تعريف بازيگر و قهرمان بپردازد و در رهآورد چنين کاري بر ديگران بشورد؟ يا اگر قرار بود واقعاً موضوع بازيگري بازکاويده شود آيا به طور مثال به رئيس انجمن بازيگري يعني اسطورهاي مانند استاد داوود رشيدي اجازه دو، سه جلسه سخنراني مفصل و بلامنازع و تقريباً يکطرفه در تلويزيون داده ميشود؟ واضح است و تجربه نشان داده که چنين چيزي نه اتفاق افتاده و نه اتفاق ميافتد! و اتفاقاً نه امکان اتفاق افتادن آن وجود دارد. مگر اينکه رسانه ملي مانند هفتههاي اخير به شدت وامدار کسي باشد و بخواهد از او دلجويي کند و به همين دليل به او به نحو بسيار ناعادلانه «تريبون» بدهد. سخن اين است که در پسزمينه اين افشاگري و موارد حقي که مطرح ميشود، جامعه قضاوت خاصي درباره نحوه ارائه اين مباحث دارد و آن در مورد عدالت يا بيعدالتي است که در مورد امکان تاخت و تاز اين چنيني مختار ايجاد شده، تاخت و تازي که براي ديگران امکان آن فراهم نيست. باور نداريد اين را از کساني بپرسيد که ارتباط تلفني دو دقيقهايشان با برنامه هفت بدون خداحافظي قطع شد يا به زماني ديگر موکول شد تا ببينيد سه ساعت آنتن داشتن براي سخنراني حرفهاي چقدر ميارزد؟
يک مخترع جوان ايراني موفق به ساخت سيستمي شده که با بهره گيري از آن محتويات قوطي هاي کنسرو و ساير بسته هاي غذاي آماده، بدون نياز به منبع حرارت خارجي و با فشردن يک دکمه در هنگام باز کردن ظرف گرم مي شود. امير حسين وکيلي فرد، مخترع و برنده دو مدال در سي و سومين نمايشگاه اختراعات ژنو در گفت وگو با خبرنگار «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا (اظهار داشت: سيستم خود گرم کن که در داخل قوطي کنسرو و ساير ظروف فرآورده هاي غذايي آماده تعبيه مي شود از چندين ماده شيميايي ويژه تشکيل شده که به محض باز شدن در کنسرو با فشرده شدن کليد ويژه تعبيه شده بر روي ظرف، با يکديگر واکنش داده و با آزاد کردن حرارت، دماي کنسرو را تا 50 درجه سانتي گراد افزايش مي دهند. وي افزود: واکنش انجام شده در سيستم خود گرمکن که برگشت پذير نمي باشد، واکنشي لحظه يي نبوده و فرايند گرم شدن و گرم ماندن محتويات کنسرو 5 تا 10 دقيقه بعد از باز کردن در قوطي ادامه دارد. وکيلي فرد با بيان اين که اين سيستم بدون برق و باطري کار مي کند، خاطر نشان کرد: توليد حرارت از طريق انجام يک واکنش گرمازا و تدريجي صورت مي گيرد و مواد شيميايي به کار رفته در سيستم نيز قيمت چنداني ندارد. به گفته اين مخترع، به کارگيري اين سيستم در انواع غذاهاي آماده قابل استفاده بوده و به ويژه براي سربازان و کساني که در مناطق دور افتاده در دسترسي به منابع حرارتي مشکل دارند بسيار سودمند است.
بارها شنيده ايد که توجه نکردن به ويژگي هاي يک کنسرو سالم سبب مسموميت بوتوليسم و در نهايت مرگ مي شود. بوتوليسم يک نوع مسموميتغذايي جدي ، ولي غير مسري است. اين مسموميت دستگاه عصبي مرکزي و دستگاه عضلاني را تحت تأثير قرار مي دهد. باکتري کلستريديوم بوتولينوم يک باکتري بي هوازي است که در غذاي آلوده يا خوب پخته نشده رشد مي کند. با رشد اين باکتري در غذا، سم قدرتمندي توليد و ترشح مي شود که توانايي جذب از دستگاه گوارش و گسترش به دستگاه عصبي مرکزي را دارد. غذاهايي که با احتمال بيشتري ممکن است باعث بوتوليسم شوند عبارتند از: سبزيجات و ميوه هايي که در خانه کنسرو مي شوند، ماهي، گوشت، سوسيس خوب پخته نشده، گوشت دوده داده و محصولات لبني در شيرخواران زير يک سال، عسل خام يا ساير غذاهاي پخته نشده ممکن است باعث بوتوليسم شوند.اين باکتري امکان دارد زخم را نيز آلوده سازد و سم ترشح کند. علائم بيماري معمولا 36 18 ساعت پس از خوردن غذاي آلوده علائم ظاهر مي شوند. شايع ترين علائم بيماري شامل تار شدن ديد، يا دو تا ديدن ، افتادن پلک هاي چشم ،خشک شدن دهان ، خورده خورده صحبت کردن ، مشکل در قورت دادن غذا يا مايعات ، استفراغ و اسهال و ضعف دست ها يا پاهاست که نهايتا ممکن است به فلج نيز بيانجامد. درمان اگر تنها چند ساعت از خوردن غذاي مسموم گذشته باشد، بايد فرد را وادار به استفراغ کنيد. بستري کردن بيمار جهت انجام مراقبت هاي ويژه ضرورت دارد. امکان دارد بيمار به تهويه مکانيکي نياز پيدا کند. تزريق سرم ضد سم بوتوليسم جلوي بدتر شدن بيماري را مي گيرد. سرم ضد سم از سرم اسب مشتق مي شود، که علي رغم اين که زندگي فرد را ممکن است نجات دهد، اثرات جانبي جدي دارد. معمولا تزريق مايعات و تغذيه داخل وريدي به هنگام بستري شدن بيمار لازم است ، زيرا بيمار در بلع مشکل دارد. با اقدام فوري ، پيامد بيماري خوب است . هر چه قدر مقدار سم ورودي بيشتر باشد، علائم زودتر آغاز مي شوند و وضعيت بيمار نيز خطرناک تر خواهد بود. ميزان کلي مرگ ومير 10 تا 25 درصد است . 10 فرمان 1. اگر قسمتي از قوطي کنسرو بيرون زده است ، آن را مصرف نکنيد. 2. اگر پس از باز کردن در قوطي، ديديد کنسرو تغيير رنگ داده و داراي بوي نامطبوع است و حالت کف آلودگي دارد، فاسد است. از مصرف آن جدا خودداري کنيد. 3. هيچ گاه غذايي را که قطعا مشخص نيست خوب پخته يا کنسرو شده است ، نخوريد. 4. تورم قوطي کنسرو نشان دهنده آلودگي ميکروبي است. از مصرف چنين کنسروي خودداري نماييد. 5. هيچ گاه به شيرخواران غذاي حاوي عسل يا شربت هاي ضد سرفه ندهيد. 6 . جوشاندن غذا مي تواند از بوتوليسم پيشگيري کند. قبل از مصرف کنسرو ماهي و گوشت حتما آن را به مدت 15 دقيقه بجوشانيد. 7. اگر علايم بوتوليسم را مشاهده کرديد بلافاصله آمبولانس خبر کنيد. اين يک وضعيت اورژانس است . 8 . اگر ضعف ، تاري ديد يا خورده خورده صحبت کردن ، دوباره ظاهر شوند، بازگشت اين علائم ممکن است نشان دهنده نياز به درمان بيشتر باشد. 9. قوطي هاي مواد غذايي کنسروي زنگ زده به ويژه ماهي و گوشت را هرگز خريداري نکنيد و مورد مصرف قرار ندهيد. 10. به خاطر داشته باشيد سم باکتري هيچ بو و طعمي ندارد . پس به صرف عدم تغيير بو و طعم کنسرو را نجوشانده، مصرف نکنيد .