• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1449
تعداد نظرات : 521
زمان آخرین مطلب : 4612روز قبل
داستان و حکایت

بعضی سوختن ها جوری هستند كه تو امروز میسوزی، اما فردا دردش را حس میكنی...
داستان كیفیت زندگی و" رشد" آدمها در جاهایی كه "جهان سوم " نامیده میشوند ، مثل همین جور سوزش هاست ....
از هردوره كه میگذری، میسوزی و در دوره بعد دردش را میفهمی ...

شادی ها و دغدغه های كودكی ما :
در همان گوشه دنیا كه "جهان سوم "نامیده میشود، شادی های كودكی ما درجه سه است ، ولی دغدغه های ما جدی و درجه یك...
شادی كودكیمان این است كه كلكسیون " پوست آدامس" جمع كنیم...
یا بگردیم و چرخ دوچرخه ای پیدا كنیم و با چوبی آن را برانیم...
توپ پلاستیكی دو پوسته ای داشته باشیم و با آجر، دروازه درست كنیم و دركوچه های خاكی فوتبال بازی كنیم...
اما دغدغه هایمان ترسناك تر بود...
اینكه نكند موشكی یا بمبی، فردا صبح را از تقویم زندگی ات خط بزند ...
اینكه نكند "دفاعی مقدس"، منجر به مرگ نامقدس تو بشود یا تو را یتیم كند....
از دیفتری میترسیدیم...
از وبا......
از جنون گاوی ...
مدرسه، دغدغه ما بود...
خودكار بین انگشتان دستمان كه تلافی حرفهای دیروز صاحبخانه به معلممان بود.....
تكلیفهای حجیم عید ...
یا كتابهایی كه پنجاه سال بود بابا در آنها آب و انارمیداد....

شادی ها و دغدغه های نوجوانی ما :
دوره ای كه ذاتا بحرانی بود و بحران " جهان سوم" بودن هم به آن اضافه شده ...
در آین دوره، شادیهایمان جنس " ممنوعی" دارند...
اینكه موقتی عاشق شوی...
دوست داشتن را امتحان كنی...
اینكه لبت را با لبی آشنا كنی....
اما همه این شادی ها را در ذهنمان برگزار میكردیم...
در خیالمان عاشق میشویم...همخوابه میشویم...میبوسیم....
كلا زندگی یك نفره ای داریم با فكری دو نفره ....
این میشد كه یاد بگیریم "جهان سومی" شادی كنیم..
به جای اینكه دست در دست دخترك بگذاریم،او را....
با او قدم نزنیم و فقط دنبالش كنیم...
یا اینكه نگوییم "دوستت دارم" و بگوییم "امروز خانه خالی دارم"
در عوض دغدغه هایمان بازهم جدی هستند...
اینكه از امروز كه 15 سال داری، باید مثل یك مرتاض روی كتابهای میخی مدرسه ات دراز بكشی و تا بیست و چهار سالگی همانجا بمانی.....
بترسی از این كه قرار است چند صفحه پر از سوالات "چهار گزینه ای " ، آینده تو ، شغل تو ، همسر تو و لقب تو را تعیین كند...
تو فقط سه ساعت برای همه اینها فرصت داری...

شادی ها و دغدغه های جوانی ما:
شادی ها كمرنگ تر میشود و دغدغه ها پررنگ تر...
شاید هم این باشد كه شادی هایت هم، شكل دغدغه به خودشان میگیرند..
مثلا شادی تو این است كه روزی خانه و ماشین میخری ...
اما رسیدن به این شادی ها برایت دغدغه میشود....
رسیدن به آنها برای تو هدف میشود...
هدفی كه حتما باید "جهان سومی" باشی كه آنرا داشته باشی ...
و هیج جای دیگربرای كسی هدف نیستند...
بعضی از شادی هایت غیر انسانی میشود...
با پول شهوتت را میخری...
با گردی سفید مست میشوی نه با شراب...
با دود دغدغه هایت را كمرنگتر میكنی و غبار آلود...

اگر جهان سومی باشی، استاندارد و مقیاس های تمام اجزای زندگی تو ، جهان سومی میشود...
اینكه در سال چند بار لبخند میزنی....
در روز چند بار گریه میكنی...
راهی كه تو را به بهشت و جهنم میرساند...
و حتی جنس خدای تو هم جهان سومیست .....
دراین دنیای عجیب، دیدن دست برهنه یك زن هم میتواند براحتی تو را خطاكار كند وقلبت را به تپش وادارد....
در این دنیا "سلام " به غریبه و بی دلیل، نشانه دیوانگیست...
لبخند بی جای زن هم دلیل فاحشگی اوست ...
در این جهان سوم ، كسی را نداری كه به تو بگوید چقدر مسواك و خمیردندان، واكسن، بوسیدن، خندیدن، رقصیدن خوب هستند...
اینكه آینده خوب را خودت باید رقم بزنی و كسی قرار نیست برای این كار به تو كمك بكند.....
اینكه همیشه جهان اول ، طاعون جهان سوم نیست ...

گاهی فكر میكنی كه به سرزمین جهان اولی ها مهاجرت كنی تا از جهان سومی بود ن رها شوی...
اما میفهمی كه با مهاجرتت شادی ها، دغدغه ها، جهانبینی، خدا و معیارهایت هم با تو سفر میكنند .....
گاهی میمانی كه این جهان سوم است كه كیفیت تو را تعیین میكند یا اینكه "تو "جهان سوم را درست میكنی؟
 

pm

شنبه 27/6/1389 - 17:46
موفقیت و مدیریت
* یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.  
 
  * در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.  
 * وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟" 
 * هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن. 
* هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور.  
 * راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.  
* شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.   
* هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.  
* هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.  
* طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.  
 * بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.
* هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.  
* هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.  
 * فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.   
 * از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس. 
 * فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
 * هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی .  
 *  یادت باشد بهترین رابطه میان تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد.  
منبع: کتاب نکته های کوچک زندگی. اچ جکسون براون 
 
شنبه 27/6/1389 - 17:44
ازدواج و همسرداری

از آنجا که خانم ها دنبال مردی برای زندگی هستند ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایینتر از آنها باشد. تحقیقات جدید نشان می دهد که ازدواج هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوام تر و مثبت تر است.
تصور محققان از دلیل آن این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می دهند درحالیکه خانم ها بیشتر می خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند
محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان می دهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن، و بیبی فیس بودن و یک نسبت خاص برای دورسینه و دور لگن

تحقیقات گذشته نشان داده است که افراد با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می شوند و وقتی با هم رابطه برقرار می کنند، رابطه شان بسیار عالی خواهد شد. اما این تحقیقات عموماً مبنی بر زوج های جوان است و نشان می دهد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش جذابیت ظاهری در ارتباطات رسمی تر و باقاعده تر مثل ازدواج تقریباً یک راز است

یک تحقیق جدید نشان می دهد که ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت

 ...زوج های

این تیم تحقیقاتی 82 زوج که طی شش ماه قبل ازدواج کرده بودند و حدود 3 سال قبل از ازدواج با هم رابطه داشتند را ارزیابی کرد. شرکت کننده های تحقیق بین 20 تا 25 سال سن داشتند

محققان گفتگوی هر زوج درمورد یک مشکل شخصی را به مدت 10 دقیقه فیلمبرداری کردند. فیلم ها بعداً از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می کردند و پشت هم را داشتند یا نه. این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالمتر، شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می شد

یک شوهر منفی احتمالاً در چنین موقعیتی می گوید، "این مشکل توست و خودت باید حلش کنی". اما یک شوهر مثبت خواهد گفت، "من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟"

یک گروه از محققان جذابیت های ظاهری هر زوج را بین 1 تا 10 کدگذاری کردند که عدد 10 بهترین و کامل ترین ظاهر را نشان می داد. تقریباً در یک سوم زوج ها، زیبایی زن ها بیشتر بوده، در یک سوم جذابیت مرد بیشتر بوده و سایر زو ج ها ظاهری تقریباً هم ردیف داشتند

به طور کل، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت تر رفتار می کردند

نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به نظر می رسد. مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم ها دارند. زن ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می دهند

در زوج هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می گوید که زن ها معمولاً درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می کنند را به خود او منعکس می کنند. مردی که ظاهر پایینتری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه که انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین خاطر همه تلاشش را می کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد

مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارد، طبیعتاً به زن هایی زیباتر از همسر کنونیشان دسترسی دارند و ایده مرغ همسایه غازه ممکن است باعث کمتر کردن تعهد آنها نسبت به ازدواجشان شود

محققان عقیده دارند که جذابیت ظاهری شوهرها برای خانم ها اهمیت چندانی ندارد، درعوض زن ها به دنبال مردهایی هستند که بتوانند به خوبی از آنها حمایت کنند

پس به نظر می رسد که آن ازدواج ناجور و نابرابر ازدواج عالی باشد
 

 

شنبه 27/6/1389 - 17:16
آلبوم تصاویر




به این عکس به دقت نگاه کنید.

در نگاه اول یه کم مسخره به نظر میرسد. ولی واقعا این چه منظره ایست؟

شاید باور نکنید ولی میتوانید به تصویر بعدی نگاه کنید
 





*


*


*
*
*
*
*

ساختمانی در بنگلادش 

 

 

شنبه 27/6/1389 - 14:28
سلامت و بهداشت جامعه
جوشانده ی برگ این گیاه برای دیابتی ها مفید است
 
 
 

جوشانده ی برگ این گیاه برای دیابتی ها مفید است

اگر دیابت دارید و می خواهید دم کرده ی مناسبی را انتخاب کنید،دم کرده ی برگ این گیاه بسیار مناسب است.
عصاره هیدرولیکی برگ گردو به دلیل مهار آسیب کبدی ناشی از دیابت، به عنوان داروی ضد دیابتی معرفی می‌شود.

در این مطالعه اثر عصاره هیدرولیکی برگ گردو بر سطح آنزیم‌های آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز در موش صحرایی دیابتی شده با آلکسان توسط حسین مدنی استادیار دانشکده علوم دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت.

در این تحقیق 18 موش صحرایی نر سفید با وزن متوسط 220-180 گرم به طور تصادفی در شش گروه سه تایی تقسیم شدند؛ گروه اول(کنترل غیر دیابتی)، گروه دوم(کنترل دیابتی) و گروه سوم(دیابتی تیمار شده با عصاره برگ هیدرولیکی گردو).

یافته‌ها حاکی از آن است افزایش میزان AST و ALT در موش صحرایی دیابتی نسبت به سایر گروه‌ها معنی دار بود و تیمار با عصاره هیدرولیکی برگ گردو در موش صحرایی دیابتی شده موجب کاهش معنی داری در سطح آنزیم‌های فوق در مقایسه با گروه کنترل دیابتی شد.

این گیاه به دلیل مهار آسیب کبدی ناشی از دیابت، به عنوان داروی ضد دیابتی پیشنهاد می‌شود.
خلاصه این پژوهش در مجله علوم داروئی به چاپ رسیده است.

شنبه 27/6/1389 - 14:15
سلامت و بهداشت جامعه
آسپیرین: هنوز و همیشه!
 
 
 

آسپیرین: هنوز و همیشه!

آسپیرین، دارویی قدیمی است که در تمام دنیا شناخته شده است. این دارو هنوز هم اسرار زیادی را در خود پنهان کرده است.
از یک سو، فواید مصرف این دارو در دراز مدت، درمیان کسانی که به آسیب های عروقی دچار شده اند تأیید شده است و از سوی دیگر، یک گروه تحقیقاتی در لندن، ثابت کرده است که خواص ضدالتهابی آسپیرین می تواند خطر بروز این آسیب ها را نیز کاهش دهد.

روان کننده ای که مانع عود آسیب های عروقی می شود
مدت زیادی است که مواد ضد لختگی موجود در آسپیرین به عنوان روان کنندۀ خون و مانعی در ایجاد لختۀ خونی شناخته شده است. این خاصیت مانع بروز آسیب های عروقی می شود. بنابراین، پزشکان در تجویز این دارو به بیماران قلبی برای پیشگیری شک نمی کنند. این خواص توسط مطالعه ای که به تازگی انجام شده است تأیید می شود: نه تنها استفاده از آسپیرین در مدت کوتاه برای بیمارانی که دچار سکتۀ قلبی و یا آنژین سینه شده اند مفید است، بلکه در طولانی مدت نیزهمان فواید را دارد.

همچنین کسانی که در مدت طولانی، 75 تا 150 میلی گرم آسپیرین در روز مصرف می کنند بسیار کمتر در معرض خطر بیماری های چون آسیب های عروقی و مغزی، آنفارکتوس (سکتۀ قلبی) و آسیب های اعضای پایین تر بدن قرار می گیرند.

بنابراین، پدیدآورندگان این تحقیق درمان زودهنگام بر پایۀ آسپیرین را برای افرادی که آسیب های عروقی در آنان قطعی و یا در حد یک حدس است، توصیه می کنند. 

یک ضد التهاب که از سرخرگ ها محافظت می کند
آسپیرین به لطف خواص ضدالتهابی اش می تواند نگرانی ها را از عود آسیب های عروقی از بین ببرد. بنابراین، این خواص به نوعی می توانند مسئول کاهش احتمال عود آسیب های عروقی باشند.

می دانیم که التهاب ها، هر چند جزئی، تغییر در دیوارۀ رگ های خونی را به همراه دارند و در پی آن خطر حمله های قلبی و عروقی را به شدت افزایش می دهند. بنابراین می توانیم اثری محافظتی، یعنی خاصیت ضدالتهابی که بیش از یک قرن است که شناخته شده ، برای آسپیرین قائل شویم. 

برای اثبات این موضوع، پاتریک والانس و گروهش به طور مصنوعی، یک اثر التهابی عروقی بر روی 17 داوطلب ایجاد کردند. همۀ این افراد مبتلا به تصلب شریان بودند ولی در هیچ یک از آنها بیماری قلبی و عروقی پیشرفت نکرده بود. هیچ اثر التهابی در کسانی که آسپیرین دریافت کرده بودند، مشاهده نشد. در عوض، در بقیۀ افراد نشانه هایی از سخت شدن عروق دیده شد. 

این مشاهدات و مطالعه ها پزشکان را به تجدید نظر در افزایش تجویز آسپیرین واداشت، خصوصاً برای کسانی که از تصلب شریان رنج می برند ولی هنوز دچار آسیب های عروقی نشده اند.!
شنبه 27/6/1389 - 14:14
داستان و حکایت

قاضی زیرک و عصای طلا


 

 

 

دو پیرمرد که یکی از آنها قدبلند و قوی هیکل و دیگری قدخمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.

اولی گفت:

به مقدار 10 قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می اندازد و اینک می گوید گمان می کنم طلب تو را داده ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.



دومی گفت:

من اقرار می کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.



قاضی:

دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن.



پیرمرد:

یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می کنم.




سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت:

به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است.



قاضی به طلبکار گفت:

اکنون چه می گویی؟

 

او در جواب گفت:

من می دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود.

قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت. در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی درنگ هر دوی آنها را صدا زد. قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است. به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک تر بودم.


 

 
شنبه 27/6/1389 - 14:8
بهداشت روانی

چگونه کنترل احساساتتان را بدست بگیرید ؟

کنترل کردن احساسات به معنای نادیده گرفتن آنها نیست. به این معناست که آنها را بشناسید و در مواقع مناسب آنها را ابراز کنید، نه بدون کنترل و تصادفی.

مراحل
1. احساساتتان را بشناسید. میلیون ها راه برای احساس کردن وجود دارد اما دانشمندان احساسات انسانها را به چند احساس اصلی تقسیم بندی کرده اند: لذت، پذیرش، ترس، تعجب، ناراحتی، تنفر، عصبانیت و پیشبینی. انجمن تشخیص و آمار روانشناسی امریکا مهمترین احساساتی که بیشترین مشکل را برای ما ایجاد می کنند را این احساسات برشمرده اند: عصبانیت، ترس، اضطراب و افسردگی.
 

2. بدانید که احساسات مرموزانه و از غیب ظاهر نمی شوند. بسیاری اوقات ما در  سطح ناخودآگاهمان تحت مرحمت احساساتمان هستیم. با شناخت احساساتمان در سطح خودآگاه بهتر می توانیم آنها را کنترل کنیم. بدترین کاری که می توانید بکنید این است که احساساتتان را نادیده بگیرید یا سرکوب کنید چون حتماً می دانید که اگر اینکار را بکنید این احساسات بدتر شده و بعدها فوران می کنند. در طول روز از خودتان بپرسید، "الان چه احساسی دارم؟" اگر می توانید دفترچه ای برای یادداشت احساساتتان داشته باشید. وقتی احساس افسردگی می کنید، مکث کنید و موقعیتی که این احساس را در شما ایجاد کرده بررسی کنید. به احساستان از 1 تا 100 نمره بدهید طوریکه عدد 1 کمترین شدت و عدد 100 بالاترین شدت را نشان دهد.
3. ببینید در آن زمان چه فکری از سرتان می گذشته است. مکث کنید و ببینید به چه چیز فکر می کردید و تا زمانیکه نفهمیدید چه فکری آن احساس را در شما ایجاد کرده دست برندارید. مثلاً ممکن است رئیستان بدون اینکه حتی متوجه باشد موقع ناهار به شما نگاه نکرده باشد و این فکر در ذهن شما ایجاد می شود که، "او آماده است که من را اخراج کند!"
4. حادثه ای که آن فکری که احساس مورد نظر را ایجاد کرده تایید می کند را روی کاغذ بیاورید. بعنوان مثال، ممکن است حرفی از دهانتان خارج شده باشد که او را عصبانی کرده باشد و جمع و جور کردن آن دیگر ممکن نباشد.
5. حادثه ای که مخالف آن فکر است را نیز بنویسید. اگر فکر کنید می فهمید که ازآنجاکه هیچ کس نمی تواند به خوبی با این رئیس راه بیاید، به همین خاطر نمی تواند کسی را اخراج کند چون تعداد کارمندان همین حالا هم کم هستند.
6. از خودتان بپرسید، "راه دیگری که منطقی تر و متعادل تر از این رویکرد باشد برای دیدن این موقعیت وجود دارد؟" با در نظر گرفتن این دلیل جدید می توانید نتیجه بگیرید که با وجود عصبانیت رئیس، کارتان کاملاً در امنیت است. البته ممکن است هنوز کار یا رئیستان را دوست نداشته باشید و بخواهید که دنبال کار دیگری بگردید. اما حداقل می توانید برای پیدا کردن یک کار بهتر به خوبی وقت بگذارید و نیازی نیست نگران بیکاری باشید.
7. انتخاب های مختلف را در نظر بگیرید. وقتی احساسی را شناسایی کردید، به حداقل دو راه برای واکنش دادن به آن فکر کنید. وقتی تصور کنید که فقط یک راه برای واکنش دادن وجود دارد، احساساتتان کنترل شما را به دست می گیرند.
همیشه انتخاب های مختلفی پیش رویتان است. بعنوان مثال، اگر کسی اذیتتان می کند و شما عصبانی می شوید، واکنش فوری شما می تواند این باشد که شما هم او را اذیت کنید اما صرفنظر از اینکه آن احساس چه باشد، همیشه حداقل دو جایگزین دیگر هم دارید:

* هیچ عکس العملی نشان ندهید. اما اگر اینکار را می کنید باید شناسایی احساستان را ادامه دهید. فقط به این خاطر که به یک احساس واکنش نمی دهید به این معنا نیست که آن احساس وجود ندارد. اگر انتخاب می کنید که هیچ عکس العملی نشان ندهید، باید حتماً به خاطر یک دلیل باشد (همانطور که در مورد بعد توضیح داده خواهد شد) نه به خاطر اینکه ترس از روبه رو شدن.

*عکس کاری که معمولاً انجام می دهید را انجام دهید.

8. انتخاب کنید. حالا که انتخاب های مختلفی پیش رویتان است، وارد عمل شوید:

* اصول – می خواهید چه کسی باشید؟ اصول اخلاقی شما چیست؟ می خواهید نتیجه این موقعیت چه باشد؟ و آخر اینکه کدام تصمیم بیشتر باعث افتخارتان خواهد بود؟ اینجاست که راهنمایی های مذهبی برای خیلی افراد وارد کار می شوند.

* منطق – چه راهکاری نتیجه دلخواهتان را می دهد؟ بعنوان مثال، اگر با یک دعوای خیابانی مواجه شده اید و می خواهید که راهکار صلحطلبانه را پیش بگیرید، می توانید از آن گذر کنید اما این احمال وجود دارد که اگر رویتان را برگردانید طرف مقابل عصبانی تر شود. شاید بهتر باشد که عذرخواهی کنید و اجازه بدهید تا زمانیکه آرامتر شود حرفهایش را بزند.

9. نگرشتان را تغییر دهید. مراحل بالا نشان می دهد که چطور اجازه ندهید احساساتتان رفتار شما را کنترل کند اما نشان نمی دهد که چطور خودِ آن احساسات را تغییر دهید. اگر می خواهید احساساتتان را کنترل کنید باید نگرشتان به دنیا را عوض کنید. اگر یاد بگیرید که چطور خوشبین باشید، خواهید دید که احساسات منفی کمتر به سراغتان می آیند. حتی می توانید مستقیماً خیلی از اعتقادات اصلی خودتان که افکار ناراحت کننده و منفی برایتان ایجاد می کنند را از بین ببرید. می توانید با بحث های درونی از شر این ایده های ازاردهنده خلاص شوید. در زیر به چند نمونه از این افکار و اعتقادات ناراحت کننده اشاره می کنیم:

* برای اینکه فردی باارزش باشم باید در همه جنبه ها فردی کامل باشم. هیچ کس نمی تواند در همه چیز کامل باشد. اما اگر باور داشته باشید که اگر کامل نباشید فردی شکست خورده هستید فقط تا آخر عمر خودتان را بدبخت می کنید.

* باید همه کسانیکه برایم مهم هستند دوستم داشته باشند و قبولم کنند. گاهی اوقات نمی توانید از دشمن سازی برای خودتان جلوگیری کنید. خیلی ها هستند که با همه بدرفتار هستند. اما نمی توانید برای راضی نگه داشتن آنها زندگی را به خودتان زهر کنید.

* وقتی مردم غیرمنصفانه رفتار می کنند به خاطر بدجنسیشان است. اکثر کسانی که با شما غیرمنصفانه رفتار می کنند دوستان و خانواده ای دارند که عاشقشان هستند. همه انسانها ترکیبی از خوبی و بدی هستند.

* خیلی احساس بدی است وقتی ناامیدم، با من بد رفتار می کنند یا نادیده ام می گیرند. برخی افراد این حس را دارند که به خاطر اینکه نمی توانند کوچکترین ناامیدی را تحمل کنند، همیشه شغلشان را از دست می دهند یا روابطشان به خطر می افتد.

* بدبختی از نیروهای خارجی ناشی می شود که کاری برای تغییر آن از دستم برنمی آید. خیلی از زندانیان وضعیتشان را گردن قضا و قدر می اندازند و می گویند که نقشی در آن نداشته اند.

* اگر چیزی خطرناک یا ترسناک است باید نگران آن باشم. خیلی ها باور دارند که نگران بودن به دور شدن مشکلات کمک می کند.

* خودداری از مواجهه با سختی ها و مسئولیت ها ساده تر از روبه رو شدن با آنهاست. حتی تجربیات دردناک هم اگر با آنها روبه رو شوید می تواند پایه ای برای یادگیری و رشد شما در آینده باشد.

* به خاطر اینکه اتفاقات گذشته زندگی من را کنترل کرده، حال و آینده ام هم باید همینطور باشد. اگر این واقعاً صحت داشت به این معنا بود که ما زندانیان گذشته مان هستیم و تغییر غیرممکن است. اما انسانها همیشه در حال تغییرند و بعضی وقت ها این تغییرات چشمگیر است.

* وقتی کارها آنطور که می خواهم پیش نمی رود خیلی بد است. آیا می توانستید روند زندگیتان را پیشبینی کنید؟ مطمئناً نه. به همین خاطر نمی توانید پیشبینی کنید که کارها آنطور که شما می خواهید پیش خواهند رفت یا نه.

* فقط با لذت بردن و خوش گذراندن و تفکر هرچه پیش آید خوش آید می توانم فرد خوشبختی باشم. اگر این درست بود تقریباً همه آدم های پولدار بازنشسته هیچ کاری نمی کردند. اما درعوض می بینید که همه آنها از چالش های جدید بعنوان راهی برای رشد بیشتر استفاده می کنند.

نکات

* یادبگیرید که از انحرافات شناختی که باعث می شود همه چیز بدتر از آن چیزی که هست به نظر برسد دوری کنید. اکثر ما این را شنیده ایم که می گویند نیمه پر لیوان را ببینید. اما وقتی قدرت درکتان منحرف می شود، فقط نیمه خالی لیوان را می بینید. در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:

*تفکر هیچ چیز یا همه چیز. همه چیز یا خوب است یا بد و هیچ چیز بین این دو وجود ندارد. اگر شما کامل نیستید پس کاملاً شکست خورده هستید.

*تعمیم افراطی. یک اتفاق بد موجب یک سلسله اتفاقات بد می شود.

*فیلتر ذهنی. یک چیز منفی همه چیز را منفی می کند. خیلی وقت ها وقتی افسرده اید نیمه خالی لیوان را می بینید.

*مردود کردن جنبه مثبت. اگر کسی نظر مثبتی نسبت به شما ابراز می کند به حساب نمی آید. اما اگر کسی چیز بدی درموردتان بگوید "همیشه می دانستید".

*نتیجه گیری سریع. بااینکه هیچ واقعیت قطعی وجود ندارد که نتیجه گیری شما را تایید کند، یک تفسیر و نتیجه گیری منفی می کنید.

*خواندن ذهن. فکر می کنید که کسی به شما بی احترامی می کند و برای مطمئن شدن از آن ت نمی کنید. فقط تصور می کنید که اینطور است.

*اشتباه طالع بینی. فکر می کنید که همه چیز بد پیش خواهد رفت و خودتان را قانع می کنید که این حقیقت دارد.

*بزرگسازی و کوچکسازی. تصور کنید که با یک دوربین به خودتان یا کسی دیگر نگاه می کنید. ممکن است تصور کنید که اشتباهی که انجام داده اید یا موفقیت کسی دیگر مهمتر از آن چیزی است که هست. حالا تصور کنید که دوربین را برمی گردانید و از آن سر دوربین به همان چیزها نگاه می کنید. کاری که انجام داده اید ممکن است کم اهمیت تر از آنچه که بوده جلوه کند و اشتباه کسی دیگر کم اهمیت تر از آنچه که هست به نظر برسد.

*استدلال احساسی. تصور می کنید که احساسات منفی شما منعکس کننده واقعیت امر است: "من اینطور حس می کنم پس باید واقعیت داشته باشد."

*بایدها. تلاش می کنید که به خودتان برای کاری انگیزه بدهید. باید اینکار را بکنی. حتماً اینکار را بکن و امثال آن. اینکار باعث نمی شود که علاقه ای برای انجام آن پیدا کنید فقط باعث می شود احساس گناه کنید. وقتی این بایدها را برای بقیه به کار ببرید احساس عصبانیت، دلسردی و خشم خواهید کرد.

* برچسب زدن. این یک نوع حاد از تعمیم افراطی است. وقتی که اشتباهی مرتکب می شوید به خودتان برچسب می زنید، مثل، "من یک بازنده هسنم". وقتی رفتار اشتباه فردی دیگر شما را ناراحت می کند باز یک برچسب منفی به او می چسبانید.

* به خود گرفتن. تصور می کنید که شما علت اتفاقات بد هستید درحالیکه هیچ تقصیری متوجه شما نبوده است.

هشدارها

·      خیلی مهم است که بتوانید کنترل احساساتتان را به دست گیرید اما سرکوب کردن آنها یا نادیده گرفتنشان کاملاً متفاوت از این قضیه است. سرکوب کردن احساساتتان ممکن است باعث بروز اختلالات جسمی و احساسی در شما شود.

·      مشکلات احساسی آنقدر پیچیده هستند که نیاز به کمک تخصصی یک روانشناس، مشاور، یا مددکار دارد.
شنبه 27/6/1389 - 14:2
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی

شخصیت شناسی از روی آدامس مورد علاقه تان

آدامس نعناییی:آدامس های نعنایی خنک کننده است شما با خوردن این آدامس احساس می‌کنید سرشار از انرژی شده و می‌توانید کار خود را در مدت زمان کمتری انجام دهید بالاترین هدفتان در زندگی جلو راندن خانواده با انجام به موقع کارها و روحیه بخشیدن به آنها در مواقع ضروری است شما احساس برتری و اعتماد به نفس عجیبی دارید.


آدامس های موزی:
شخصیت افرادی که آدامس های موزی را ترجیح می‌دهند معمولا با نوآوری و خلاقیت همراه است بنابراین همواره سرشار از ایده های خلاق و مثبت و سازنده اند.آنها به دنبال شکار مجوزهای جدید برای ارائه ی برنامه های جدید در حوزه های مختلف کاری و زندگی خود هستند.

آدامس های دارچینی:
افرادی که عاشق آدامس های دارچینی و یا حتی خمیردندان های با طعم دارچین هستند افرادی احساساتی و رمانتیک بوده و همیشه احساس نزدیکی بیشتری با افراد به ویژه همسرشان دارند آنها شادی و نشاط و دوست داشتن را به دیگران منتقل کرده.
آدامس های سفید کننده ی دندان:جویدن آدامس های با طعم تند که در واقع خاصیت سفید کننندگی دندانها را نیز دارد به انسان آرامش عجیبی می‌بخشند و در حقیقت نوعی آرامبخش قوی هستند اگر شما عاشق چنین طعمهایی هستید مطمئنا عاشق یک استراحت کوتاه مدت در زندگی سراسر جنب و جوش خود هستید اعلام تنفس در طول روز شما را شاد و سرحال می‌سازد.

آدامس های توت فرنگی:افرادی
سختکوش هستند که همیشه آماده کشف چیزهای جدیدند امتحان کردن چیزهای جدید می‌تواند روحیه ی شما را شادتر کند و انرژی بیشتری برای ادامه کارتان به شما بدهد.
آدامس های پرتقالی:افرادی به شدت اجتماعی و عاشق طبیعت هستند شخصیت شاد و اجتماعی آنها باعث می‌شود مردم فکر کنند سالهاست آنها را می‌شناسند در خانه ی شما همیشه به روی دیگران باز است و دوستان روی سخنان و کمکهای فکری شما حساب می‌کنند
شنبه 27/6/1389 - 14:0
سلامت و بهداشت جامعه

نفستان را هرگز در سینه حبس نکنید !

محققان می‌گویند: نگه داشتن نفس برای مغز خطرناك و مضر است. پژوهشگران خاطرنشان كردند: دفعه بعد اگر خواستید برای شوخی و تفریح نفستان را حبس كنید، به خاطر بیاورید كه این كار ممكن است آسیب شدیدی به مغز شما وارد كند.
در یك پژوهش جدید، محققان سوئدی دریافتند: شناگرانی كه به مدت چند دقیقه نفس خود را نگه می‌دارند با این كار باعث می‌شوند كه میزان پروتئینی كه می‌تواند به مغزشان آسیب برساند، افزایش پیدا كند. این پروتئین S100B نام دارد.
محققان می‌گویند: نتایج تحقیقات جدید ما نشان می‌دهد وقفه تنفسی به صورت ارادی به سیستم اعصاب مركزی صدمه می‌زند و می‌تواند آثار جبران ناپذیری بر جای بگذارد.
محققان خاطرنشان كردند: آزاد شدن پروتئین S100B در خون به مدت طولانی مرز خونی - مغزی را دچار اختلال می‌كند و بنابراین تكرار این كار كه ممكن است در تمرینات ورزشی انفرادی مانند شنا یا در مسابقات انجام شود، آسیب‌های نورولوژی قابل توجهی را به مرور زمان بر جای خواهد گذاشت.

 

شنبه 27/6/1389 - 13:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته