تبیان، دستیار زندگی

ثروتمند شدن یکی از دغدغه های مهم همه انسانهاست، همه تلاش می کنند تا جایگاه شان را پله پله بالا ببرند. می گویند پول خوشبختی نمی آورد اما برای داشتن یک زندگی خوب لازم است. حال ببینیم فرمول زندگی افراد ثروتمند چیست؟

عادتهای خوبی که افراد ثروتمند در زندگی دارند را با هم می خوانیم شاید ما هم در مسیر ثروتمند شدن هستیم اما نمی دانیم.

اهداف شان را در اولویت قرار می دهند
آنها روی اهداف خود تمرکز می کنند این تقریبا عادت 62 درصد از افراد ثروتمند است. این افراد نه تنها روی اهداف خود تمرکز میکنند تا به آن دست یابند بلکه سعی میکنند اهداف خود را یادداشت کنند تا آنها را از یاد نبرند و دائما به آن فکر کنند. آنها اهداف را قابل دست یابی میدانند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند.

کارهای روزانه خود را از قبل برنامه ریزی می کنند
حدوداً 81 درصد از افراد ثروتمنددر زندگی خود با برنامه ریزی پیش می روند در این برنامه ریزی لیستی از کارهای روزانه ای را که باید به آنها بپردازند را در اختیار دارند.

کمتر وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می کنند
 

۷۹ درصد از افراد ثروتمند در ماه حداقل ۵ ساعت از وقت خود را در اینترنت می گذرانند، در برابر ۱۶ درصد از آدم های فقیر
افراد ثروتمند تلویزیون تماشا می کنند اما خیلی کمتر از دیگر افراد آنها بیشتر وقت خود را صرف اهدافشان میکنند و البته بیشتر اوقات فراغتشان را صرف مطالعه میکنند.

کتاب خواندن از عادتهای روزانه شان است
آنها علاقه ی زیادی به کتاب خواندن دارند زیرا با خ��اندن کتاب به علم خود می افزایند. این افراد تقریبا روزی نیم ساعت مطالعه می کنند. خواندن کتاب های صوتی از دیگر عادت های ثروتمندان است.

به سلامتی اهمیت زیادی می دهند
آنها نه فقط به تغذیه بلکه به ورزش و فعالیت های فیزیکی هم اهمیت میدهند چون با ذهن و جسم سالم می توانند تلاش خود را چندین برابر کنند.

لبخند می زنند
آنها همیشه لبخندی بر لب دارند و این نشان از روحیه ی بالایی است که هم در کار و هم در زندگی آنها وجود دارد.

خودشان را مورد سؤال قرار می دهند
انسان های ثروتمند هر روز خودشان را با افرادی احاطه می کنند که اعتقادات آن ها و آنچه که فکر می کنند درست است را مورد سؤال قرار می دهند. یکی از نکات کلیدی در فرآیند تولید ثروت بهره مندی از تفکر انتقادی ست.

در آینده زندگی می کنند
افرادی که ثروتمند هستند یا درآمد خیلی بالایی دارند پیشگو و جادوگرهایی که آینده را پیش بینی می کنند نیستند، بلکه درست مثل من و شما انسان های عادی و معمولی هستند.این انسان های پولدار نسبت به اطرافیان خود تنها یک چیز را متفاوت انجام می دهند و آن هم پیش بینی روندهای آینده است.

برنامه ای روزانه برای ورزش کردن دارند
شایع ترین دلیل برای ورزش نکردن، نداشتن وقت کافی ست. افراد ثروتمند در مقایسه با افراد عادی از حداقل زمان آزاد ممکن بهره مندند؛ اما باز هم بهانه نمی آورند و همیشه ورزش را در برنامه ی روزانه ی خود قرار می دهند.

اعتقادات ثروتمندان چیست؟
آنها همیشه لبخندی بر لب دارند و این نشان از روحیه ی بالایی است که هم در کار و هم در زندگی آنها وجود دارد
*۸۰ درصد ثروتمندان روی انجام و تحقق اهداف مشخصی تمرکز می کنند، در مقابل تنها ۱۲ درصد از فقرا روی چنین اهدافی تمرکز دارند!
*۷۶ درصد پولدار ها چهار بار در هفته ورزش های هوازی انجام می دهند، درحالی که تنها ۲۳ درصد آدم های فقیر ورزش می کنند.
* ۶۳ درصد ثروتمندان در راه سفر یا رفتن به محل کار کتاب های صوتی را گوش می کنند، در مقابل ۵ درصد آدم های فقیر این عادت را دارند.
*۸۱ درصد از افراد ثروتمند دنیا، لیستی دارند از کار هایی که قرار است انجام شان دهند و در برابر این میزان، ۱۹ درصد از آدم های فقیر به این لیست اعتقاد دارند.
* ۶۳ درصد از والدین ثروتمند در ماه دو یا چند کتاب برای فرزندان شان می خوانند، درحالی که این درصد نزد والدین دیگر ۳ درصد است.
*۷۰ درصد از والدین ثروتمند در هفته ۱۰ ساعت یا بیشتر فرزندان خود را به انجام امور داوطلبانه خیریه ترغیب می کنند، در مقابل ۳ ساعتی که خانواده های فقیر برای فرزندان در نظر می گیرند.
*۸۰ درصد ثروتمندان تماس های تلفنی بیشتری برای تبریک مناسبت روز تولد برقرار می کنند، در مقابل ۱۱ درصد از مردمان معمولی.
* ۶۷ درصد از افراد ثروتمند اهداف خود را یادداشت می کنند، در مقابل ۱۷ درصد از مردم فقیر این عادت را دارند.
* ۸۸ درصد از ثروتمندان، روزانه ۳۰ دقیقه یا بیشتر مطالعه مرتبط با حوزه فعالیت خود دارند، درعوض این میزان نزد آدم های فقیر تنها ۲ درصد است.
* ۷۹ درصد از افراد ثروتمند در ماه حداقل ۵ ساعت از وقت خود را در اینترنت می گذرانند، در برابر ۱۶ درصد از آدم های فقیر.
* ۶ درصد از ثروتمندان وقت خود را به دیدن برنامه های تلویزیونی و شو های تلویزیونی می گذرانند، در مقابل ۷۸ درصد از افراد با سطح معیشتی معمولی.
* ۴۴ درصد از افراد ثروتمند دنیا، سه ساعت پیش از شروع برنامه های روزانه خود از خواب برمی خیزند و عادت سحرخیزی تنها نزد ۳ درصد از مردم فقیر است.
و در آخر اینکه انسان های متوسط فکر می کنند که ثروتمند بودن امتیازی است که تنها به افراد خوش شانس تعلق می گیرد. اما سخت در اشتباه هستید، حالا نوبت شماست؛ وقت آن رسیده است که از خودتان بپرسید چرا من ثروتمند نباشم؟ و شروع به اندیشیدن برای برداشتن گام های بزرگ کنید. افراد ثروتمند انتظارات خود را بالا می برند، پس شما هم همین کار را انجام دهید.

به گزارش تبیان مجتبی کاشانی روان شناس عمومی در گفتگو با خبرنگار حوزه جوانان و خانواده باشگاه خبرنگاران جوان اظهار داشت: یکی از مواردی که باعث سرد شدن روابط همسران نسبت به یکدیگر می شود، شخصیت وابسته زن است بطوریکه برخی از زنان بیش از حد متکی به شوهر خویش هستند و قادر به تصمیم گیری حتی در کوچک ترین مسائل نیستند.

وی تصریح کرد: وابستگی زن تا حدودی به همسرش لازم است تا اقتدار مرد حفظ شود ولی زمانی که این وابستگی جنبه افراطی پیدا کند همانند ایفای نقش والد برای فرزندش است و باعث از بین رفتن جنبه جنسی میان آن ها می شود.

کاشانی افزود: از طرفی ناراحتی خانم برای عدم پذیرش مسئولیت های مختلف در زندگی و سپردن آن به دوش طرف مقابل در نتیجه اتکای بیش از حد به مرد، باعث کاهش جذابیت او برای همسرش خواهد شد.

این روان شناس عمومی در پایان گفت: راز محبوبیت و جذابیت زوجین برای یکدیگر این است که هر یک به سهم خود در انجام کارهای مختلف زندگی و تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند و هرگز به دیگری وابستگی افراطی نداشته باشند.

تقویت مهارت ها می تواند مسیر دستیابی به موفقیت در تحصیل و کار را هموار کند. این مهارت ها به دانش آموزان کمک می کند تا در تمام دوران زندگی حتی برای امتحان های کوچیکی که زندگی از آنها می گیرد، آماده شوند.

اواخر اردیبهشت و اوایل تا اواسط خرداد برای دانش آموزان یادآور امتحانات پایان سال و نتیجه یک سال تحصیل است. بسیاری از والدین که کسب نمرات بالا را تنها نشانه موفقیت فرزندان می دانند در این روزها با محدود کردن بسیاری از تفریحات و برنامه های خانوادگی توجه شان را به امتحانات فرزند معطوف کرده و با محدود کردن او تصور می کنند همه شرایط را برای کسب بهترین نمره و موفقیت او فراهم کرده اند. اما با اعلام نتایج امتحانات  کاخ آرزوهای والدین خراب می شود.
مهارت هایی را که در زیر به آن اشاره می کنیم می تواند باعث تقویت موفقیت های بزرگ در امتحانهای تحصیلی و زندگی شود، این نکات عبارتند از:

*مدیریت هوشمندانه زمان
 

بسیاری از مهارت ها بدون زمان بندی و نظم تقویت نمی شوند. مهارت زمان بندی و نظم کمک می کند تا به طور موثر تمام برنامه های تحصیلی خود را منظم و اجرا کنید
به دنبال هر 30 تا 50 دقیقه مطالعه، 10 دقیقه استراحت پیشنهاد می شود. اگرچه این زمان بندی الزاما نباید با همین ظرافت دنبال شود اما بهتر است برای طول مدت مطالعه و استراحت خود یک محدودیت زمانی تعیین کنید. از این زمان های استراحت برای ورزش یا تغذیه استفاده کنید. توصیه می شود در خلال این زمان های استراحت از انجام فعالیت هایی نظیر انجام بازی های ویدئویی و تماشای تلویزیون یا فیلم که نیاز به سوخت و ساز مغزی دارند، بپرهیزید چرا که این مسئله باعث می شود مطالبی را که می خوانید به خوبی جذب ذهن نشوند.

*محدود کردن موضوعاتی که موجب حواس پرتی می شوند
جایی را برای درس خواندن انتخاب کنید که بتوانید بهتر روی جزوه ها و درس ها مت��رکز شوید و هنگام درس خواندن در محیطی باشید که در افزایش تمرکز   بیشتر به شما کمک کند. به عنوان مثال مکانی که در آنجا وسایل تفریحی زیادی وجود دارد ممکن است تمرکزتان را مختل کرده وضع به مراتب بدتر خواهد شد.

*عجله ممنوع
یادگیری باشتاب و تندخوانی یکی از کم اثرترین شیوه های یادگیری است اما با این شیوه بسیاری از افراد تنها بخش آغازی و پایانی یک فصل طولانی را یاد می گیرند در حالی که بسیاری از مباحث در این میان از دست می روند. وقتی شش ساعت پشت سرهم و با شتاب درس می خوانید و به جلسه امتحان می روید احتمال اینکه بیشتر چیزهایی را که خوانده اید به خاطر نیاورید، بیشتر است.

*خواب کافی
انستیتو ملی قلب، ریه و عروق آمریکا اعلام کرده است جوانان بالغ روزانه به 9 الی 10 ساعت خواب نیاز دارند. مطالعات نشان می دهد در صورتی که هشت ساعت بخوابید و تا دیروقت بیدار نمانید، حافظه  شما بهتر عمل می کند. مغز انسان بر اثر اختلال خواب آسیب می بیند زیرا خواب زمانی است که مغز خود را ترمیم و بازسازی می کند. مغز شما پس از دریافت اطلاعات درسی نیاز به بازسازی دارد و خوابیدن تنها راه موثر برای این مسئله است.

*نظم و سازماندهی
بسیاری از مهارت ها بدون زمان بندی و نظم تقویت نمی شوند. مهارت زمان بندی و نظم کمک می کند تا به طور موثر تمام برنامه های تحصیلی خود را منظم و اجرا کنید. با زمان بندی مناسب می توان به خوبی فعالیت های تحقیقی را گردآوری و اجرا کرد. از آنجا که دوره دانشجویی یک مرحله آماده سازی جدی برای آینده حرفه ای دانشجویان محسوب می شود، تقویت این مهارت های ساده و ابتدایی برای آینده شغلی آنها نیز بسیار موثر و مفید خواهد بود.

*کارِ گروهی
مهارت انجام کارِ گروهی به شما این امکان را می دهد تا بتوانید با افرادی که در انتخاب آنها نقشی نداشته اید به راحتی کار کنید.این مهارت های ساده نقش بسیار مهمی دارند زیرا می توانند به شما کمک کنند تا خود را با شرایط مختلف تطبیق دهید و در امر تحصیل خود به پیشرفت های قابل توجهی دست پیدا کنید. آنها همچنین به شما می آموزند چگونه با دیگران رفتار انعطاف پذیر داشته باشید.

*آمادگی اعضای خانه برای یک امتحان
از زمان های استراحت برای ورزش یا تغذیه استفاده کنید. توصیه می شود در خلال این زمان های استراحت از انجام فعالیت هایی نظیر انجام بازی های ویدئویی و تماشای تلویزیون یا فیلم که نیاز به سوخت و ساز مغزی دارند، بپرهیزید
در ایام پایانی سال تحصیلی و نزدیک شدن به روزهای امتحان، والدین به عنوان افرادی که تأثیر زیادی در آرامش فرزندان و کاهش خستگی آن ها و حضور با آمادگی کامل در جلسات امتحان داشته باشند باید نکات روانشناسی مهمی را مد نظر بگیرند. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که آن ها نقشی اساسی در موفقیت فرزند در فصل امتحانات دارند. باید با کاهش دفعات مهمانی از کسانی که می خواهند برای مهمانی به خانه آن ها بیایند خواهش کنند تا آن را به زمان دیگری موکول کنند. در این ایام باید با فرزندان را همراهی کنید و به تغذیه و خواب او نیز توجه ویژه ای داشت. همچنین والدین باید ارتباط سازنده ای با مدرسه داشته باشند و از برنامه امتحانات او آگاهی پیدا کنند و نیز با آگاهی از برنامه امتحانی برنامه ریزی مناسبی برای او انجام دهند.

*مراقب خودتان باشید
مهمانی های شبانه زمانی که کلی مطلب برای مطالعه دارید نه تنها وقت با ارزش تان را تلف می کند، بلکه باعث خستگی جسم تان می شود. کمبود خواب شما را مستعد بیماری و کند ذهنی می کند. میوه، سبزی ها و پروتئین مصرف کنید. اگر می توانید هفته های پایانی ترم ورزش کنید. بین ساعت هایی که درس می خوانید به خودتان کمی استراحت داده و بیرون از خانه رفته و نیم ساعتی هوای تازه تنفس کنید.

*هرچه بوده، گذشته به امروز نگاه کنید
وقتی هرچه می خوانید احساس می کنید چندان نتیجه بخش نیست خیلی خودتان را آزار ندهید، زیرا کار از کار گذشته است و با این احساس فقط اضطراب تان را بالا می برید و بدتر از آنچه که هستید، عمل می کنید. زمانی که امتحان تان هم فرامی رسد و خوب امتحان نداده اید هرچه که بوده از ذهن خارج کنید و روی امتحان بعدی متمرکز شوید.

شما تا به حال چند بار سعی کرده اید حسادت همسرتان را نسبت به خودتان برانگیزید؟ علت آن چه بود؟ و انجام این کار چقدر توانست وضعیت رابطه شما را بهتر کند؟

مدتی پیش خانم جوانی که مادر دو پسر کوچک هم بود به دیدنم آمد و از اینکه شوهرش بد دل شده و مدام او را کنترل می کرد شکایت داشت. مشغول بررسی کم و کیف رابطه آنها بودم که او به نکته مهمی اشاره کرد "حضور شخص سوم". جریان از این قرار بود که شوهر این خانم مدتها بود که توجهی را که همسرش توقع داشت به او نشان نمی داد و زن هم برای اینکه تلخی این بی توجهی را به او بچشاند شخص سومی را وارد زندگی شان کرده بود و طوری که شوهر به این قضیه مشکوک بشود با او تلفنی و تلگرامی ارتباط داشت. البته این شخص سوم یک خانم بود که در دوران دبیرستان با زن همکلاسی بودند و چندی پیش اتفاقی همدیگر را دیده بودند. ضمناً از نقشه ای هم که این خانم کشیده بود خبر نداشت. از آن موقع به بعد، به تصور زن رفتار مرد کمی بهتر شد، برای مثال هر روز تلفنی با همسرش صحبت می کرد، زودتر به خانه می آمد، با هم به خرید می رفتند، با هم بچه ها را به پارک می بردند و... . ولی این محبت ها کم کم دردسر ساز شدند، طوری که زن حتی برای دکتر بردن بچه ها هم نمی توانست تنها از خانه بیرون برود. و حالا او مانده بود با این وضعیت چه کار کند. 
عده ای از روانشناسان که به تحلیل و درک بیشتر مسائل زوجین علاقه مندند، تحقیقاتی انجام داده اند و به این نتیجه رسیده اند که امثال این خانم جوان بسیار زیادند و تقریباً همه زن و شوهرها در طی دوران زندگی مشترکشان دست کم یکبار سعی می کنند که حسادت همسرشان را برانگیزند. به این رفتار اصطلاحاً «القای حسادت» می گویند. القای حسادت، در فرهنگ های مختلف به شیو�� های مختلفی انجام می شود و اغلب از وسایل ارتباطی مانند تلفن و شبکه های مجازی برای این هدف استفاده می شود.
چرا بعضی ها حسادت همسرشان را قلقلک می دهند؟   
 

این کار نه عشق را بیشتر می کند، نه ترازوی خوبی برای سنجیدن علاقمندی همسر است، نه برای شما قدرت و کنترل می آورد و نه موجب متنبه شدن همسر می شود. تنها کاری  که می کند این است که همسرتان را حساس تر و حق به جانب تر می کند
زن و شوهرهایی که روی حسادت همسرشان انگشت می گذارند، به دنبال به دست آوردن چیزهایی هستند که مهمترین آنها شامل این موارد می شوند: 
1. امنیت عاطفی: زن و شوهرهایی که هر از گاهی از خواستگارها و خاطرخواهی های قبل از ازدواجشان به هم می گویند، از جمله افرادی هستند که فکر می کنند می توانند با برانگیختن حسادت همسر، او را بیشتر به خود علاقمند کنند و در نتیجه احساس امنیت عاطفی خودشان را بیشتر کنند. 
2. امتحان کردن همسر: بعضی دیگر، می خواهند از این طریق میزان اهمیت و استحکام رابطه شان را بسنجند. 
3. قدرت و کنترل: گروهی دیگر از همسران، از القای حسادت به عنوان راهی برای نشان دادن قدرت و افزایش دادن کنترل بر همسرشان استفاده می کنند. 
4. تنبیه کردن همسر: مثالی که در بالا گفته شد نمونه ای از کسانی است که برای تنبیه کردن به القای حسادت می پردازند.

القای حسادت به همسر، به کجا ختم می شود؟
حسود کردن همسر، به چند دلیل عاقبت خوبی ندارد: 
اول اینکه این کار نه عشق را بیشتر می کند، نه ترازوی خوبی برای سنجیدن علاقمندی همسر است، نه برای شما قدرت و کنترل می آورد و نه موجب متنبه شدن همسر می شود. تنها کاری  که می کند این است که همسرتان را حساس تر و حق به جانب تر می کند و او را بیشتر در لاک دفاعی فرو می برد. 
دوم اینکه این کار، شما و همسرتان را از اصل مشکلتان منحرف می کند و باعث مزمن تر شدن آن می شود. 
سوم اینکه با این کار شما در درجه اول شخصیت و عزت نفس  خودتان را زیر سؤال می برید نه رفتارهای همسرتان را.
و چهارم اینکه اگر مانند خانمی که مثال زدیم، شخصی واقعی را وارد این بازی کنید، ممکن است دردسرهای جبران ناپذیری را برای او، خودتان و همسرتان ایجاد کنید.

چگونه حسادت همسرمان را بیدار نکنیم؟
گروهی دیگر از همسران، از القای حسادت به عنوان راهی برای نشان دادن قدرت و افزایش دادن کنترل بر همسرشان استفاده می کنند
شعله ی میل به برانگیختن حسادت در همسر، هر چه زودتر خاموش بشود احتمال افزایش طول عمر و کیفیت زندگی مشترک شما هم بیشتر می شود. برای اینکه این میل را در خودتان از بین ببرید چند راهکار را امتحان کنید: 
1. هوای خودتان را داشته باشید. خیلی از اوقات، همسران ناخواسته حسادت همدیگر را تحریک می کنند. برای اینکه این اتفاق نیفتد لازم است که نسبت به افکار، هیجان ها و رفتارهای خود آگاهی بیشتری داشته باشید. 
2. مشکل اصلی را پیدا کنید. سعی کنید بفهمید چه چیزهایی باعث می شوند که به فکر القای حسادت به همسرتان بیفتید. 
3. حرف بزنید. مشکل را با همسرتان در میان بگذارید مثلاً به او بگویید که «من از سکوت تو در خانه ناراحتم و دوست دارم وقتی به خانه می آیی چند دقیقه ای را به حرف زدن با من اختصاص بدهی». 
4. برای حل مشکل، پیشقدم شوید. بعد از اینکه با مشورت همسرتان راهی برای حل مشکل پیدا کردید، اول از اصلاح خودتان شروع کنید. مثلاً وقتی همسرتان به خانه می آید، همه وقت تان را در آشپزخانه و اتاق بچه ها سپری نکنید و دقایقی کنار او بنشینید. 
5. اضطراب های خودتان را بشناسید. شاید اگر از شما بپرسند مشکل تان چیست مثلاً بگویید «بی توجهی همسر». اما کاری که لازم است شما بکنید این است که ببینید چه چیزی باعث شده است که این مسئله آنقدر برای شما عذاب آور شود که برای آرام کردن خودتان به القای حسادت  در همسرتان روی بیاورید. برای مثال آیا اضطراب از دست دادن او، شما را به این رفتار می کشاند.
6. صداقت را در آغوش بگیرید. تظاهر کردن به هر نیتی هم که باشد، رفتار مثمر ثمری نیست. به خصوص در مورد چیزهایی که شخصیت افراد را زیر سؤال می برند. اگر مشکلی هست، آن را بپذیرید و صادقانه با همسرتان در میان بگذارید.

تعطیلات آخر هفته در پیش است و مثل همیشه کارهایی برای آخر هفته از ذهن مان می گذرد. استفاده بهینه از تعطیلات و گذراندن مفید از آن می تواند فشار و استرس روزهای کاری و شلوغ قبل و بعد از آنرا کاهش دهد.

گاهی آخر هفته ها آن طور که انتظار داریم پیش نمی روند. در حالی که قرار است روزهای مفرحی باشند و خستگی طول هفته را از تن مان به در کنند، گاهی تبدیل به روزهایی کسل کننده می شوند که فقط وقتمان را تلف می کنند. برای گذراندن بهتر تعطیلات آخر هفته با هم چند راهکار ساده را مرور می کنیم.

از قبل برنامه ریزی کنید
اولین گام این است چند فعالیت پیشنهادی از قبل برای خودتان در برنامه نوشته باشید. فکر کردن به اینکه آخر هفته چه کار کنیم درست در روز تعطیل، باعث می شود سخت به نتیجه برسید و در نهایت آخر هفته تان در خانه یا در حال پرسه زنی در اینترنت بگذرد. برنامه ریزی باعث می شود بازده بیشتری داشته باشید و اگر این کار را بکنید از اول هفته تا آخر هفته خیالتان راحت می شود.

صبح روز تعطیل نخوابید
استراحت بعد از ظهر برای روز تعطیل بسیار لذت بخش است. اگر روزهای دیگر شانس این را ندارید که بعد از ظهر چرت بزنید، روز تعطیل را از دست ندهید. به خصوص اگر صبح زود بیدار شده اید!
صبح روزهای تعطیل معمولا زمان هدر رفته به حساب می آید و به خواب می گذرد. اگر هم خیلی زود بیدار شوید، ممکن است بقیه اعضای خانواده را از خواب بیندازید! بیرون رفتن برای دویدن یا پیاده روی می تواند هم صبح شما را بسازد هم برای بقیه مزاحمتی ایجاد نکند.

 
کارهای تفننی انجام دهید
 آخر هفته باید از روزهای دیگر متفاوت باشد. کارهای زیادی هست که در هفته فرصت انجام آنها را ندارید ولی می توانند آخر هفته خوبی برایتان بسازند. فعالیت هایی که بدن و ذهن تان را  از استرس و مشغولیت های همیشگی طول هفته دور کند.

از خواب بعد ازظهر لذت ببرید
 استراحت بعد از ظهر برای روز تعطیل بسیار لذت بخش است. اگر روزهای دیگر شانس این را ندارید که بعد از ظهر چرت بزنید، روز تعطیل را از دست ندهید. به خصوص اگر صبح زود بیدار شده اید!

وظایف را فشرده کنید
شاید فکر می کنید پس کی قرار است به کارهای عقب افتاده برسید؟ در روز تعطیل می توانید زمانی را هم برای انجام کارهای باقی مانده هفته در نظر بگیرید. اما سعی کنید این زمان کوتاه باشد و کل روزتان را نگیرد.

تکنولوژی را فراموش کنید
آخر هفته خانواده تان را تشویق کنید تا گوشی های موبایل و تبلت هایشان را کنار بگذارند تا کمی دور هم باشید.

ورزش کنید
همه باید ورزشکنند و اگر نمی توانید 4 یا 5 روز در هفته ورزش کنید، باید در تعطیلات آخر هفته این کار را بکنید تا جبران روزهای دیگر بشود. این فرصت بهترین زمان برای باز شدن ذهن و خلق ایده های نو است.

کارهای داوطلبانه انجام دهید
 

آخر هفته خانواده تان را تشویق کنید تا گوشی های موبایل و تب لت هایشان را کنار بگذارند تا کمی دور هم باشید
کارهای داوطلبانه از جمله کارهای خیریه می توانند بین کار و زندگی شما تعادل ایجاد کنند و نیازهای معنوی شما را برطرف کنند. افراد موفق بسیاری در کارهای نیکوکارانه شرکت می کنند.

کارهای روزمره را بی خیال شوید
هر آخر هفته یکسری کارها هست که همیشه باید انجام شود، ولی شما دوست دارید که این کارها کمترین وقت ممکن را از شما بگیرند. یک سری از کارهای مهم را انجام دهید و بقیه را کنار بگذارید و به ذهنتان استراحت دهید.

شادیهای تان را ترسیم کنید
افرادی که واقعاً موفق هستند در آخر هفته وقت جور می کنند تا بر روی آنچه دارند و خوشحالی ها و دستاوردهایشان بیندیشند. آخر هفته ها فرصت خوبی برای تعمق و فکر کردن به مسائل بزرگتر هستند.

باغبانی و کارهای دستی انجام دهید
این کارها برای افرادی خوب است که در کل هفته در یک اداره حبس شده اند. فقط برای تفریح هم که شده، افراد موفق از خلق باغچه های زیبا رضایت فراوانی می گیرند.

خودتان را شارژ کنید
ما در دنیایی پر از رقابت زندگی می کنیم. بهترین عملکرد مستلزم مدیریت زمان و پر کردن باتری های خود است.اف همین کار را می کنند تا بتوانند به موفقیت های بیشتری دست یابند.
افراد موفق از این فرصت برای افزایش دادن نرخ شادی شان استفاده کنند. مطالعات نشان می دهد، سپری کردن اوقات پایانی هفته با خوابیدن یا انجام کارهای معمول هفتگی، تنها میزان استرس را افزایش داده و از خستگی ها و فرسودگی های انباشته شده در طول یک هفته نمی کاهد. 

مرزها همیشه می گویند که از حریم مشخص شده، عبور نکنید و یکی از اشتباهات رایج بعد از ازدواج این است که بخواهید به عنوان یک فرد تازه وارد، حریم خصوصی خانواده همسر را شکسته و به عبارت دیگر بخواهید فاصله ها را از بین ببرید. این تفکر در ادامه دردسرها و سوء تفاهم هایی را ایجاد می کند.

یکی از این حوزه ها و مرزهای زندگی بعد از ازدواج، روابط شخصی افراد با خانواده و پدر و مادر خودشان است. حوزه روابط شخصی فرد با پدر و مادر و خانواده اش حیطه ای است که بیشتر افراد دوست دارند خصوصی بماند و حتی همسرشان هم وارد این روابط بین فردی نشود اما از آنجا که رابطه میان زن و شوهر با دیگر روابط متفاوت است و نمی توان به راحتی رابطه های دیگر حوزه های مختلف آن را از یکدیگر جدا کرد، در این مطلب سعی کرده ایم ریزه کاری ها و حدود دخالت زن و شوهرها را در روابط خانوادگی همسرشان بررسی کنیم.

آیا مرزها را مشخص کرده اید؟
 

آنچه که در رابطه شما و آنها اهمیت زیادی دارد، دوست داشتن همدیگر نیست، بلکه احترام گذاشتن به یکدیگر است. مهم این است که به تفکر و احساسشان احترام بگذارید
مرزهای شخصی خود را در رفتارها و صحبت ها از حوزه های خصوصی و خانوادگی جدا کنید؛ سعی کنید عروس یا داماد  صمیمی و خوبی باشید و حوزه خانوادگی آنها را به رسمیت بشناسید؛ مثلا ممکن است مشکلی مالی در خانواده همسرتان به وجود آمده باشد. چنین موردی مصداق مشخص حوزه خصوصی در خانواده است و شما با رفتاری منطقی و معقول می توانید تا وقتی از شما خواسته نشده خود را از درگیر شدن در این مسئله کنار بکشید درحالی که در نقطه مقابل، ممکن است با رفتاری غیرمنطقی علاوه بر اینکه همسرتان و خانواده اش را سرافکنده کنید و تحت فشار بگذارید خودتان را هم درگیر این مشکلات کنید.

نظر ندهید تا وقتی نظرتان را بخواهند
بسیاری از مواقع پیش می آید که مشکلی در خانواده همسرتان پیش می آید و شما به نوعی از آن باخبر می شوید. در این هنگام یک میل سرکش غیراخلاقی نامناسب در همه ما وجود دارد که دائما در پی این هستیم که اطلاعات بیشتری از مسئله به دست بیاوریم. این دقیقا همان جایی است که شما ممکن است مرزهای انسانیت و رفتار اخلاقی را فدای کنجکاوی خود کنید. رفتار درست اما این است که یک نفس عمیق بکشید، با خودتان روراست باشید و به قسمت کنجکاو ذهن تان یادآوری کنید که تا وقتی از شما نظری خواسته نشده، این مسئله هیچ ارتباطی به شما ندارد و قرار نیست شما همه چیز را بدانید. در مشکلات همراه باشید.

بی توجهی نکنید
دقت داشته باشید که عدم دخالت و کنجکاوی نکردن باعث بی توجهی و کوتاهی شما در کمک به همسرتان و خانواده اش برای حل این مشکل نشود. دقت کنید وظیفه شما در جایگاه همسر این است که به میزانی که اطلاعات به شما داده می شود و شما از مشکل باخبر می شوید در کمک به حل آن و مدیریت مشکلات همراه و پای کار باشید. یکی از بهترین کارها در چنین موقعیتی این است که در نخستین فرصت، صادقانه و دوستانه با همسرتان صحبت کنید؛ مثلا می توانید به او بگویید: «عزیزم، ظاهرا در خانواده تو مشکلی پیش آمده که باعث ناراحتی تو و خانواده شده. من دوست ندارم در این مورد دخالت بیجا کنم و باری روی بارهاتون باشم، اما این آمادگی رو دارم که به هر میزان که لازم باشه و تو تشخیص بدی، هر کاری که از دستم بربیاد برای حل مشکل شما انجام بدم». 

لطفا رازدار باشید
مرزهای شخصی خود را در رفتارها و صحبت ها از حوزه های خصوصی و خانوادگی جدا کنید؛ سعی کنید عروس یا داماد صمیمی و خوبی باشید و حوزه خانوادگی آنها را به رسمیت بشناسید
بسیاری از زوج ها وقتی با هم آشنا می شوند برای اینکه به هم نزدیک تر شوند، هر چه در زندگی شان گذشته و می گذرد را با هم در میان می گذارند. آنها حتی حرف هایی که خانواده هایشان در مورد شریک آینده زندگی شان می زنند را به او انتقال می دهند و با این کار دیدگاهی منفی نسبت به خانواده خود را در نامزد و بعدها همسرشان ایجاد می کنند.
از طرف دیگر، بسیاری از زوج ها همه رازهای خانوادگی هم را با یکدیگر در میان می گذارند و از اشتباهاتی که اعضای خانواده شان کرده یا می کنند با هم صحبت می کنند و از این طریق، ذهنیت طرف مقابل را پیش از آنکه خودش وارد ارتباط شود شکل می دهند. کاش شما هم از ابتدا چنین اشتباه هایی را مرتکب نمی شدید. اما هنوز هم دیر نشده. سعی کنید از این به بعد مرزهای میان خانواده و شریک زندگی تان را خودتان بسازید.

مرز باریک دخالت کردن
گاهی اوقات پیش می آید که دلخوری یا اختلافی میان همسرتان و خانواده اش به وجود می آید؛ مثلا ممکن است مادر همسرتان از او ناراحتی داشته باشد یا حتی کدورتی بین آنها به وجود آمده باشد. بهترین رفتاری که شما در چنین موقعیتی می توانید از خود بروز دهید همراهی و همدلی با همسرتان و مشورت دادن به او و در عین حال پرهیز از هرگونه دخالت مستقیم در رفتار دوطرفه میان او و خانواده اش است. تجربه نشان داده در چنین مواردی دلخوری و کدورت میان مادر و فرزند پس از چندی برطرف می شود و آنچه می ماند سوء تفاهمی است که نسبت به عروس یا داماد خانواده به وجود می آید.

به آنها احترام بگذار
آنچه که در رابطه شما و آنها اهمیت زیادی دارد، دوست داشتن همدیگر نیست، بلکه احترام گذاشتن به یکدیگر است. مهم نیست که شما دلتنگ آنها شوید، به اندازه خودشان در شادی هایشان خوشحال باشید و یا از ناراحتی هایشان ناراحت. بلکه مهم این است که به تفکر و احساسشان احترام بگذارید. پس به جای اینکه احساساتتان را به سمت شان هل دهید و بخواهید مثل یکی از اعضای قدیمی خانواده شان رفتار کنید، اول احترام را در این رابطه بنا کنید و بعد اگر توانستید و شرایط به شما اجازه داد با آنها صمیمی شوید.

 امام حسین(ع) می فرماید: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می رسد

 
آرزو کردن را از کودکی آموختیم. جلوی در مغازه به پهنای صورتمان اشک می ریختیم و آرزو می کردیم که ای کاش پدر و مادرمان این اسباب بازی را برایمان بخرند. وقتی کوچک بودیم بسیار آرزو می کردیم و زودتر از آنچه فکر کنیم از خیرش می گذشتیم و سراغ آرزوی دیگری می رفتیم. در کودکی می دانستیم که راه دستیابی به آرزوهای کوچک مان، گریه کردن است حال آنکه اکنون نمی دانیم از کدام راه برویم تا به آرزوهایمان برسیم.

می گویند، اگر می خواهید آدم ها را پیش بینی کنید، آرزوهایشان را محاسبه کنید. ببینید چه چیزهایی را دوست دارند و به چه چیزهایی دلبسته و گرفتارند؟ بلندترین ارتفاعی كه هر آدم می تواند بپرد، به اندازه آرزوهای اوست برای همین نمی توان از برخی آدم ها توقع «خیلی خوب» بودن داشت چون «خیلی خوب بودن» فراتر از سقف آرزوهایشان است! امام حسین(ع) می فرماید: مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِی: هر که خدا را، آن گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.(1) 
گاهی برای رسیدن به آرزوهایمان تلاش نمی کنیم و می نشینیم و در هجوم افکار منفی  با بهانه هایمان بازی می کنیم تا خودمان را راضی کنیم که زمان رسیدن به آرزوی مان فرا نرسیده است. حال ممکن است، چه بهانه هایی بیاوریم؟

بهانه هایی برای نرسیدن به آرزوها
*نمی دانم از کجا شروع کنم
 

انسان های ضعیف آرزو می كنند و انسان های قوی؛ اراده. بلافاصله بعد از مشخص شدن نقشه راهتان، به سمت نخستین و دست یافتنی ترین هدف حركت كنید
یکی از دلایلی که آرزوهایمان همیشه آرزو می ماند این است که نمی دانیم از کدام مسیر باید برویم. از نشناختن مسیر واهمه داریم و از آغاز می ترسیم، ما باید فقط حواسمان باشد تا نخواهیم با زور و اجبار، به هر قیمتی به آرزوی مان برسیم. به گفته سالار شهیدان، امام حسین(ع) که می فرماید: مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِیةِ الله کان أفوتُ لما یَرجُوا و أسرَع لما یحذَر؛ کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.(2)

*فکر می کنید، وقت کافی ندارید
این یکی از متداولترین بهانه های افراد برای دست کشیدن از آرزوهایشان است. اما وقتی بنشنید و حساب کنید که ۲۴ ساعت شبانه روزتان را صرف چه کارهایی می کنید، متوجه خواهید شد که این بهانه اصلاً جایز نیست.

*سرمایه ندارید
خیلی ها بدون اینکه بنشینند و ببینند این پول کافی واقعاً چقدر است، زود نتیجه گیری می کنند، نمی شود. حتی اگر این عدد الان برایتان غیرقابل دسترس باشد، باز هم دلیل برای کنار گذاشتن هدف وآرزویتان نیست.

*دنبال کسب مهارت هستید
وقتی این بهانه را می آوریم، یادمان میرود که تا امروز در زندگی مان چه مهارت هایی کسب کرده ایم. راه رفتن، حرف زدن،آشپزی کردن، تایپ کردن ، ... همه اینها کارهایی بوده که روزی بلد نبودیم و برای آموختن آنها زمان گذاشته ایم. چه چیزی جلو شما را برای یادگیری دوباره می گیرد؟

*از ریسک آن می ترسید
شاید درست باشد اما این دلیل نمی شود که دست از آن بکشید. ببینید دقیقاً چه چیزی درمورد آرزویتان ریسک دارد (ممکن است پول زیادی از دست بدهید؟ ممکن است کارتان را از دست بدهید؟ از این می ترسید که بقیه قضاوتتان کنند؟)، بعد بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد را تصویر کنید. برای آماده کردن خودتان یا کم کردن ریسک های کار چه می توانید بکنید؟

*از آرزوهایتان نترسید
آرزوهای بزرگ در انسان انگیزه و تحرك ایجاد می كنند. زمانی كه به رویاهایتان می اندیشید به سمت مسیری كه به آن علاقه مند هستید راهی باز می كنید. آرزوهایتان را مرتبا در ذهن آورید زیرا در همین آرزوهاست كه می توانید به انرژی و شور و شوقی كه شما را به حركت وامی دارد، دست یابید.

*برنامه ریزی یادتان نرود
برنامه عملی بریزید و به این ترتیب یك رؤیا به واقعیت تبدیل می شود. روی مقصد و هدفتان تمركز كنید چراكه بدون هدف تمام انرژی تان به دلیل اجابت خواسته های دیگران به سرعت مصرف می شود و یا در اثر برآورده كردن نیازهای لحظه ای به هدر خواهد رفت.افرادی كه به رویاهایشان جامه عمل می پوشانند، هر كاری كه لازم باشد انجام می دهند حتی اگر آن عمل همیشه جالب و خوشایند نباشد.

از احساسات تان استفاده كنید
افرادی كه آرزویشان به حقیقت پیوسته، افكار و احساسات مثبت را در خود پرورش می دهند و می دانند كه چگونه دست از احساسات منفی و فلج كننده ای چون ترس، اضطراب، ناامیدی ، تردید، ناتوانی، درماندگی و احساس گناه دست بكشند.

مهم تر از همه، صبور باشید
عصر حاضر، عصر سرعت وتكنولوژی است و ما در دوره ای زندگی می كنیم كه خواسته ها و نیازهایمان فورا برآورده می شوند اما آرزوهای بزرگ با گذشت زمان تحقق می یابند. ما نمی توانیم سر این واقعیت كلاه بگذاریم. در عوض، زمانی كه این آرزوها به حقیقت می پیوندند، رضایت خاطر، شعف و شادی زیادی به همراه دارند. بنابراین به راهتان ادامه دهید و بر این باور باشید كه به هدف خواهید رسید. یاد بگیرید از مسیری كه طی می كنید لذت ببرید و در طول راه به سعی و تلاش تان پاداش بدهید.

گامهایی برای تبدیل آرزو به هدف
یکی از دلایلی که آرزوهایمان همیشه آرزو می ماند این است که نمی دانیم از کدام مسیر باید برویم. از نشناختن مسیر واهمه داریم و از آغاز می ترسیم، ما باید فقط حواسمان باشد تا نخواهیم با زور و اجبار، به هر قیمتی به آرزوی مان برسیم
آرزوهای خود را با اعداد و ارقام و زمان مشخص رسیدن به آنها دسته بندی كنید. مثلا با خودتان بگویید من می خواهم تا 6 ماه آینده به این میزان مشخص درآمد ماهانه برسم. یا فلان رتبه كنكور را در فلان رشته به دست بیاورم. به این شكل آرزو ها به اهداف تغییر شكل می یابند.

ابزارهای لازم را مشخص كنید
به شكلی كاملا واقع بینانه تمام ابزار های لازم برای رسیدن به آرزویی كه دارید را مشخص كنید. قسمتی از آنها را كه خود باید به دست آورید مهیا كنید و در مابقی از دوستان و منابع خود كمك بگیرید. مشورت با افراد موفقی كه به آرزوی فعلی شما رسیده اند، یكی از راه های فوق العاده برای تبدیل آرزوی شما به هدف شماست.

آرزوهای نشدنی را بی خیال شوید
با خود رو راست باشید. داشتن آرزوهای غیرواقعی كار آدم های مصمم نیست. گاهی ما با ساختن فضایی غیرواقعی از شهر رؤیایی خود، خواسته یا ناخواسته خود را از تلاش برای رسیدن به یك هدف واقعی معاف می كنیم. در فكر، بلندپرواز باشید و در عمل، واقع گرا.

آرزو نکنید، اراده كنید
جمله بسیار زیبایی كه بسیار از ما شنیده ایم را به یاد بیاوریم: انسان های ضعیف آرزو می كنند و انسان های قوی؛ اراده. بلافاصله بعد از مشخص شدن نقشه راهتان، به سمت نخستین و دست یافتنی ترین هدف حركت كنید. این كار یعنی اراده كردن.

كمال گرایی را كنار بگذارید
آفت رسیدن به بسیاری از آرزوها، صد درصد طلبی است. اگر به 10درصد آرزوهایتان با تبدیل كردن آنها به اهداف ملموس و واقعی برسید، از هزار سال در جا زدن در خیالات و اوهام كمال گرایانه ای كه شما را از نقطه صفر یك میلی متر جابه جا نمی كنند بهتر است.

پی نوشت:
1)بحار الأنوار، ج 71، (ص 183)
2) بحار الانوار، ج 78، (ص 120)

10 مزیت غمگین بودن
اگر ناراحت هستید و احساس غم، افسردگی یا ناامیدی می کنید و به طور کلی از وضع زندگی تان احساس نارضایتی دارید، بهتر است سر نخ را پیدا کنید. ناراحتی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما نگران نباشید گاهی مزیت هم است.

اگر شما غمگین هستید و احساس شادی نمی کنید، شاید فراموش کرده اید در زندگی چه هدفی دارید. شما حتی گاهی معمولا شادی خود را فدای دیگری می کنید. گرچه برای دیگری دست به فداکاری زدن به نظر نجیبانه و شرافتمندانه می آید اما این زندگی شماست و حق دارید از آن کاملا لذت ببرید و شاد باشید. زندگی با تقسیم شادی ها معنا می گیرد نه با فدا کردن آنها. قصه غم که شروع می شود، شکست های گذشته را بهانه ای برای تلاش نکردن و افسرده ماندن قرار می دهید. 
اما نگران نباشید تحقیقات نشان داده است که هیچ کس در جهان وجود ندارد که حس غمناک «ناراحتی» را تجربه نکرده باشد؛ تقریبا همه گریه می کنند و تقریبا همه می توانند دیگران را هم به گریه بیندازند. اما آیا این حس تلخ «ناراحتی» همیشه بد است؟ در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم دادکه چرا احساسات تلخ انسان هم می تواند مفید باشد.

انگیزه بخش است
افراد ناراحت راحت تر می توانند دروغ دیگران را شناسایی کنند. سرحال بودن در برخی موارد می تواند عواقبی داشته باشد. مثلا به این فکر کنید که بسیار خوشحال هستید و وارد مغازه ای می شوید؛ در چنین شرایطی احتمال گول خوردن شما در انتخاب جنس مناسب بالاتر است
مادامی که خلق و خوی بد منتهی به خلق و خوی خوب شود، می تواند انگیزه بخش باشد. مطالعه انجام شده بر روی 55 برنامه نویس در سال 2011 نشان داد که افرادی که اخلاق بدشان در صبح را به اخلاق خوب تبدیل می کنند، می توانند مفیدتر کار کنند. به عبارتی، کسانی که در طول روز به یک حالت بودند، نسبت به گروه مذکور کارایی کمتری داشتند.
نتایج این مطالعه با «مدل تغییر عاطفی» در محیط کارهمخوانی دارد. پژوهشگران مقاله می گویند: «به نظر ما، تمام درگیری ها، بحران های شغلی و حتی اشتباهات حین کار می تواند در نهایت مفید باشد».

خودتان را درک کنید
سال گذشته میلادی بر روی 365 شرکت کننده آلمانی پژوهشی جالب انجام شد. نگرش این افراد به احساسات منفی و مثبت ارزیابی و سلامت روحی و جسمانی آن ها نیز کنترل شد. سپس، وضعیت این افراد در سه هفته آینده از طریق گوشی هوشمندشان کنترل شد. در نهایت مشخص شد افرادی که حتی به احساسات منفی خود با نگرش مثبت نگاه می کنند، تجربه بهتری را کسب می کنند.

گریه کنید، حالتان جا می آید
گریه کردن دست کم در کوتاه مدت می تواند حالتان را جا بیاورد، از این کار نباید در تنهایی تان هراس داشته باشید. در یک مطالعه انجام شده در ابعاد کوچک مشخص شد که در بیش از 60 درصد اوقات، گریه کردنتغییری در فرد ایجاد نمی کند، اما در حدود یک سوم موارد می تواند حال فرد را بهتر می کند. این در حالی بود که گریه کردن تنها در 8.8 درصد از مواقع می تواند حال فرد را بدتر کند. بنابراین گریه کردن به امتحانش می ارزد!

فقط ناراحتی، منطقی تر به نظر می رسید
پژوهشی در سال 2007 انجام شد که این مسئله را تاکید می کرد. در آن پژوهش، به شرکت کنندگان چند ویدیو کوتاه نشان داده شد و سپس از آن ها خواسته شد تا با دیگران در مورد مباحث جدی مانند افزایش شهریه دانشگاه ها و یا حقوق بومیان استرالیا با دیگران بحث کنند. افرادی که تحت تاثیر قرار گرفته بودند، بهتر می توانستند دیگران را متقاعد کنند.

حس همدردی تان تقویت می شود
گریه کردن دست کم در کوتاه مدت می تواند حالتان را جا بیاورد، از این کار نباید در تنهایی تان هراس داشته باشید. گریه کردن در حدود یک سوم موارد می تواند حال فرد را بهتر می کند
قبلا همه فکر می کردند که افراد افسرده از جهان دل کنده اند، اما نتایج پژوهش انجام شده در سال 2005 نشان داد که افراد افسرده در سطح متوسط می توانند بهتر احساسات دیگران را از روی چشم هایشان بخوانند. البته این مورد همیشه هم خوب نیست! پژوهشگران گفتند که افراد فوق حساس ممکن است به راحتی از دیگران آزرده خاطر شوند. این اتفاق البته بیشتر در مکالمه ی رو در رو با دیگران رخ خواهد داد.

ناراحتی خلاف مسیر گمراهی است
پژوهشی در سال 2005 انجام شد که در آن افراد تصاویر یک تصادف را مشاهده می کردند. سپس آن ها در طول نیم ساعت باید اتفاقات خوب و بد زندگی شخصی شان را مرور می کردند. پس از آن نیز آن ها باید به سوالاتی در مورد تصادف پاسخ می دادند. برای مثال، آن ها باید می گفتند «آیا آتش نشانی که شلنگ آب در دست داشت را دیدی؟» این در حالی بود که اصلا آتش نشانی در کار نبود. آن مطالعه نشان داد افراد ناراحت کمتر گمراه می شود.

هیچوقت  فریب نمی خورند
افراد ناراحت راحت تر می توانند دروغ دیگران را شناسایی کنند. سرحال بودن در برخی موارد می تواند عواقبی داشته باشد. مثلا به این فکر کنید که بسیار خوشحال هستید و وارد مغازه ای می شوید؛ در چنین شرایطی احتمال گول خوردن شما در انتخاب جنس مناسب بالاتر است.

با ناراحتی زندگی معنا می یابد
برخی از بزرگان گفته اند که هر چه کمتر بفهمید، در زندگی خوشحال ترید. این گفته در مطالعه انجام شده در ایالات متحده در سال 2013 به اثبات رسید. در یک نظرسنجی مشخص شد افرادی که زندگی شان را کمی بامسماتر و پرمعناتر شرح داده بودند، از استرس و اضطراب و ناراحتی هم به دور نبوده اند.

اگر شما هم مثل من در فضای مجازی جستجوی مختصری انجام دهید، متوجه می شوید که بخش زیادی از مطالب جذاب و پربازدید سایت های اینترنتی به اخبار حوادث و نزاع های بین مردمی اختصاص پیدا کرده است. در واقع به قدری حوادث و اتفاقات ناگوار به تکرار رخ می دهد که ماده خام مطالب این صفحات هر روز آماده و مهیا است.

یکی از دوستان روزنامه نگار می گفت سال های گذشته حوادث، تنها نام یک ستون در روزنامه ها بود که به صورت جزیی و اتفاقی مطالبی را منتشر می کرد، اما حالا دو صفحه اصلی و کامل هر روزنامه به بخش حوادث اختصاص پیدا می کند که معمولا خواننده های زیادی هم دارد.

حوادث کوچک و پرتکرار!
راستش را بخواهید حوادث سطح بالا، جرائم و کجروی های قانونی است و در واقع آن بخشی از اتفاقات ناگوار است که به علت شدت حادثه و اثرگذاری زیاد آن در پایگاه های خبری درج می شود؛ اما می خواهیم به سطوح پایین تر این "بی اخلاقی ها" هم نگاهی بیندازیم. رخ داد هایی که شاید نام حادثه نگیرند ولی ریشه در بی اخلاقی و فرهنگ ضعیف بین فردی ما دارد. باید بگویم اگر کسی تصمیم می گرفت علاوه بر خبرهای معمول حوادث این مطالب هم منتشر شود شاید می بایست چند روزنامه مستقل تاسیس می کرد و یا چند دامنه وب جهت بارگذاری آن مطالب ثبت می کرد!

به وفور افرادی را دیده ام که تصور می کنند اجرای ظاهری احکام اسلامی، کفایت بهشت می کند. یعنی نماز و روزه و خمس و زکات و حج جایگزین اخلاق نیکو در تعامل با همسر و فرزندان می شود و شرکت در مراسم مذهبی جایگزین خوش خلقی با والدین و خویشان می شود
در دنیای امروز کشور ما حوادث ریز و کوچک بسیاری رخ می دهند که اگر چه شدت آن ها مثل قتل و دزدی نیست ولی تکرار آن ها وضعیت بسیار بدی را برای ما رقم زده است.
همه ما در طول روز که از سمت منزل به محل کار یا مدرسه یا منزل دیگر اقوام مان در حرکت هستیم، بارها و بارها شاهد بداخلاقی های مختلفی بوده و هستیم.
این صحنه آشنای همه ماست که دو راننده ماشین تنها به خاطر تعلل یکی یا عجله کردن دیگری در سبقت گرفتن، ابتدا با رکیک ترین الفاظ از خجالت هم درآمده اند و بعد هم به تهدید قمه و چوب دستی دعوا راه انداخته اند و نهایتا با جمع شدن مردم و آرام کردن طرفین، دعوا را خاتمه داده اند.
یا مسئله صف که هنوزکه هنوز است در کشور ما یک پدیده غامض محسوب می شود و به هر مرکز اداری و دولتی یا حتی تره بار و نانوایی مراجعه می کنیم، نوآوری ها و زرنگ بازی های جالبی در جهت رسیدن سریع تر به نفر اول صف می بینیم تا جایی که طرف مسئول هم دیگر از تذکر دادن خسته می شود و کار را به خود مردم واگذار می کند.
به واقع قصد ندارم از این قبیل نمونه ها را بیش از این ذکر کنم، به این جهت که همه می دانیم که تعداد آن ها زیاد و حوصله خواننده از شنیدن آن ها اندک است، چرا که خود ما عضوی از همان جمعیتی هستیم که درگیر این بداخلاقی ها شده ایم و در خوش بینانه ترین حالت به صورت انفعالی خودمان را کنار کشیده ایم و خورده شدن حقمان را به جر و بحث با طرف خاطی ترجیح داده ایم. 

احکام به جای اخلاق!!
علاوه بر این ها، جای خالی اخلاق در زندگی شخصی و خانوادگی ما به شدت کم است. شاید بتوان گفت، از اولیه ترین نیازمندی های خانواده های ایرانی، پایبندی به اصول اخلاقی است که در بسیاری از آن ها به هیچ وجه دیده نمی شود. فکر می کنم لازم نیست شاهد مثال های زیادی برای شما بازگو کنم تا به نقطه نظر من پی ببرید.

 نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق ترین و با لطف ترین آنها نسبت به اهل خویش است. و همانا من نرم خوترین فرد نسبت به اهل خودم هستم
به وفور افرادی را دیده ام که تصور می کنند اجرای ظاهری احکام اسلامی، کفایت بهشت می کند. یعنی نماز و روزه و خمس و زکات و حج جایگزین اخلاق نیکو در تعامل با همسر و فرزندان می شود و شرکت در مراسم مذهبی جایگزین خوش خلقی با والدین و خویشان می شود. کودکانی را دیده ام که از شدت گرسنگی اشک می ریزند در حالیکه مادرشان دعای کمیل می خواند! کوته نظرانی که خشم درونی شان را بر سر خواهر و برادر کوچک تر تخلیه می کنند در حالیکه تسبیح به دست مدام ذکر می گویند. پدرانی که بعد از مراجعت به منزل با تلفن همراه خود زندگی می کنند و به جای همسر و فرزندان در میان خانه ساعت ها سرگرم کلش آف کلنز هستند و به دشمن شان اتک می دهند. ای وای بر ما که از این دست مثال ها بسیار یافتنی است.
ما مسیر دین داری مان را به سمت صحیح نمی بریم. بلکه هر آنچه خواهش نفس و دل مان بود اصل قرار می گیرد. اطاعت و فرمانبرداری از حق متعال تنها به احکام شرع محدود نمی شود. ما موظف به اطاعت از دین خدا هستیم که احکام و اخلاق دو عنصر جدا نشدنی آن هستند. پیروی از احکام لازم و ضروری است و شکی در آن نیست. نکته در این است که جای یکدیگر را نخواهند گرفت و چه بسا خوش خلقی و حسن رفتار مقدم بر دین داری و ظاهر سازی دروغین و تصنعی باشد.

"فرمانده" چه می گوید؟
سید الاولین و الآخرین و سید الانبیا و المرسلین، نبی خاتم، حضرت محمد مصطفی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، که در آستانه سالروز مبعث ایشان هستیم، یگانه پرچمدار دین مبین اسلام روی زمین هستند که از نور وجودشان مخلوقات زنده و به یمن ایشان و فرزندان شان هدایت به سایر خلق منتقل شده است.
ایشان که آینه تمام نمای مفاهیم حق هستند می فرمایند:
إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق 
 من تنها برانگیخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به كمال رسانم.(1)
شاید ظرف وجودی من کمتر از آن باشد که عظمت این کلام را به آن چیزی که هست درک کنم، اما تنها می توانم بگویم رسول خدا در یک کلام چنان جایگاهی برای مکارم اخلاقی قائل شده اند که علت از بعثت خود را همان ذکر می کنند. این کلام ناقض دیگر وظایف دینی ما نیست بلکه مهر تاییدی است به اهمیت پایبندی به اصول اخلاقی و تعیین وظیفه ایست برای پیروان دین آن بزرگ مرد که بدانند، ایمان کامل نیازمند انتساب به اخلاق حسنه است همان طور که ایشان فرمودند:
 أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً- وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِی(2)
نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است. و همانا من نرم خوترین فرد نسبت به اهل خودم هستم
این سخن بر هدف از نگارش این مقاله صحه می گذارد. همه ما می بایست در مسیر آموختن اصول اخلاقی و جهاد با نفس به جهت پایبندی به آن ها تلاش کنیم همچنان که در مسیر یادگیری احکام دین مان تلاشگر هستیم و بدانیم که ایمانی که مورد نظر خدای متعال است جز به همراهی اخلاق راستین محمدی محقق نخواهد شد.

پی نوشت:
1)نهج الفصاحه ص 345 ، ح 944 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص 382
2)  عیون اخبار الرضا ج 2 ، ص 38 ، ح 10

این روز ها بازار عروسی گرم است و شاید شما هم جزو خیل تازه عروس و داماد ها باشید و اکنون در شرف عروسی و برگزاری مراسم تان هستید. روز عروسی شما قرار است به یادماندنی ترین روز زندگی تان باشد، به همین دلیل رفتار شما باید نشاندهنده این موضوع باشد. حال، باید بدانید چگونه اولین میزبانی بزرگ زندگی مشترک خود را مدیریت کنید.

اولین کار در مراسم عروسی این است که اولین بازی زندگی تان را جلوی دیگران خوب انجام دهید. مطمئنا امشب توجه اطرافیان به شماست و شما تنها بازیگران روی صحنه هستید. با مدیریت برگزاری این مراسم به دیگران نشان بدهید که مرد و زن زندگی هستید. پس سعی کنید برای اینکه شما هم بتوانید همه ابعاد یکی از مهم ترین روز ها و شب های زندگیتان را به خوبی مدیریت کنید و در روزهایی كه سرتان حسابی شلوغ است، چیزی را فراموش نكنید، با در نظر گرفتن راهنمایی های کوچک ما شروعی خوب و پرانرژی برای زندگی آینده تان داشته باشید. توصیه هایی را که در ادامه می آید عملی کنید:

مدیریت مراسم عروسی در دوبخش
کارها خیلی ساده و با مدیریت پروژه هر مجلس عروسی در ۲بخش انجام می شود. یکی مدیریت وسایل و اقلام است و یکی مدیریت زمان. در بخش اول باید برنامه ریزی کنیم که چه احجام و وسایلی برای دکوراسیون و تزئینات باید به محل برگزاری مجلس منتقل شود و تا حدودی به مدیریت محلی که برای عروسی در نظر گرفتید، بستگی دارد.  بخش دوم زمان بندی است. تمام جزئیات مراسم، از آرایشگاه تا فیلم و عکس و زمان مراسم عقد و حتی ساعت شام، چند بار کنترل کنید تا همه چیز منظم باشد و طبق زمان بندی پیش برود.

یک هفته پیش از جشن چه کنیم؟
 

فلسفه امروز و امشب، شادی شما و همسرتان و به اشتراک گذاشتن این شادی با اطرافیان است. پس در برابر اتفاقات ریز و درشت و خوب و بد و غیرمترقبه امروز، خوش بین و راحت باشید. از کوره درنروید و با لذت به همه چیز نگاه کنید
*اگر کاری روی زمین مانده با اعتماد به خانواده و دوستان، از آنها کمک بگیرید و کم کم با تهیه یک فهرست از زمانبندی و کارهای روز جشن، به استقبال یک روز و شبِ خوب بروید.
 *با خوردن ویتامین C و سایر ویتامین ها از بیماری هایی مثل سرماخوردگی و آنفلوآنزا پیشگیری کنید. تلاش کنید با مصرف غذاهای خانگی و سالم به جای غذای بیرون، از مسمومیت های غذایی جلوگیری کنید.
*این یک هفته سعی کنید با خواب و استراحت و تغذیه کافی و مناسب، ظاهر و درونی آرام داشته باشید.
* یک هفته مانده به جشن، در ظاهرتان تغییرات بزرگی مثل کوتاه کردن یا رنگ کردن مو ایجاد نکنید.
* اگر لازم می دانید، حالا وقت مراجعه به دندانپزشک برای جرم گیری و سفیدکردن دندان ها است.

کارهایی برای یکی دو روز قبل از جشن
* پرخوری نکنید. بعضی ها وقتی استرسی می شوند، شروع به پر خوری می کنند. کم بخورید و با مصرف نکردن مواد غذایی فیبردار از نفخ و معده درد پیشگیری کنید. 
* یک کیف دستی راحت و سبک برای اتفاقات غیرمنتظره روز جشن آماده کنید و در آن وسایلی مثل سوزن و نخ، سنجاق قفلی، قیچی کوچک، گیره مو، عطر، آینه، دستمال کاغذی، جوراب اضافی، آدامس، شارژر موبایل، مقداری پول نقد و... بگذارید.
* ساک وسایل روز جشن مثل لباس عروس، کیف و کفش و تاج و تور و شنل، حلقه و سرویس طلا و... را آماده کنید و حتما یک صندل راحت برای آخر شب تهیه کنید، چون ممکن است پای شما در کفش عروسی تان اذیت شده باشد.

روز مراسم و فراز ونشیب هایش
* صبح روز جشن، یک دوشِ آب گرم، می تواند حالتان را خوب کند و قرار و آرامش را به وجودتان برگرداند.
*سعی کنید با تمام استرسی که دارید، حتما یک صبحانه سبک میل کنید.
*این، آخرین روز حضور شما در خانه پدریتان است. سعی کنید در حد چند دقیقه، پدر و مادرتان را بغل کنید و بابت تمام زحمات و دلسوزی هایشان از آن ها تشکر کنید. 
*برای رفتن به آرایشگاه، بعد از چک کردنِ همه وسایلی که باید همراه داشته باشید، کمی زود تر از خانه خارج شوید تا دغدغه ترافیک و دیر رسیدن به آرایشگاه را نداشته باشید.
*حتما یک دست لباسِ نرم و راحت به تن کنید.

اگر کاری روی زمین مانده با اعتماد به خانواده و دوستان، از آن ها کمک بگیرید و کم کم با تهیه یک فهرست از زمانبندی و کارهای روز جشن، به استقبال یک روز و شب خوب بروید
*وقت ورود به آرایشگاه، کیف دستی و ساک وسایل را به یک شخص مطمئن تحویل دهید و رسید بگیرید.
*سعی کنید قبل از شروع آرایش صورت، وضو بگیرید، نماز بخوانید، ناهار سبک میل کنید و مسواک بزنید و بعد زیر دست آرایشگر بنشینید.
*بد نیست وسطِ روز، حالی از دامادخوشبخت بپرسید و تاکید کنید که فقط به خاطر خوشحال کردن او، اینجایید و فقط نگاه و نظر او، اهمیت دارد. این امر باعث نشود زیاد با موبایل صحبت کنید و استرس های خارج از آرایشگاه شما را اذیت کند.
*نامحرم، نامحرم است و روز عروسی و غیر عروسی ندارد. پس حسابی مراقب حجابتان باشید.
*اولین لحظه دیدن همسرتان، لحظه طلایی و مهمی است. حتی اگر خسته و نگرانید، خوب و مهربان برخورد کنید.
* معمولا در فاصله بین آرایشگاه تا آتلیه و تالار، خانواده ها با تماس های پی در پی، سراغتان را می گیرند. لطفا آرام و خوش اخلاق باشید.
*در طول جشن، به مهمانان، به خصوص مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و دختربچه ها که عاشق عروسی هستند، توجه ویژه داشته باشید.
* اگر وقت جدایی از خانواده گریه تان گرفت، بی اینکه دلواپس قضاوت دیگران باشید، گریه کنید!

 
آقا داماد ها بخوانند
مراسم عروسی یک برنامه پر از ریزه کاری است که هر کدام باید درست سرجای خودش قرار بگیرد تا برآیند کار قابل قبول باشد. یک اشتباه یا اتفاق پیش بینی نشده می تواند همه چیز را به هم بریزد،پس آقای داماد نقش مهم تری را در مدیریت این مراسم دارد و لازم است به نکات زیر توجه کند.
* هرچند روزهای شلوغ و پر استرسی را می گذرانید اما سعی کنید با پرهیز از مصرف کافئین و نیکوتین، ظاهر و درونی شاداب و آرام داشته باشید. ورزش را فراموش نکنید.
*یک فهرست از پیگیری های روز جشن مثل آخرین هماهنگی با تالار و رستوران و گلفروشی و آرایشگاه و آتلیه و عاقد و... به همراه شماره تلفن هر کدام تهیه کنید و به خانواده یا دوستانتان بسپارید تا بتوانند بدون اینکه نیاز به حضور و توضیح شما باشد، کمک تان کنند.
*وسایل موردنیازتان برای روز جشن مثل کت و شلوار و جلیقه و پیراهن، جوراب و کفش، حلقه و ساعت و عینک و ادکلن و... را  آماده کنید.
* روغن و بنزین و لاستیک های خودرو، برق ماشین را چک کنید تا روز مراسم در خیابان نمانید.
*شب قبل از جشن، تلفن همراه تان را فول شارژ کنید.
* سعی کنید نماز صبح را اول وقت و با توجه بجا بیاورید و از خدای مهربان که انس دهنده دل شما و همسرتان بوده، سپاسگزاری کنید.
*غیر از داخل سالن، فكری هم برای خارج از محل برگزاری مراسم داشته باشید. سعی کنید تالار و هتلی که انتخاب کرده اید پارکینگ مناسب داشته باشد. 
* وقتی زوج ها درگیر عکس گرفتن و فیلم برداری می شوند، معمولاً عروس و داماد کمی دیرتر از مهمانان وارد مراسم می شوند و این باعث می شود زمان بیشتری از میهمانان خود دور بمانند، بهتر است این زمان را تنظیم کنید.
*پس از وارد شدن به مراسم، به تک تک میزها سر بزنید به دیدن تک تک میهمانان بروید و از آنها تشکر و قدردانی کنید.
* فلسفه امروز و امشب، شادی شما و همسرتان و به اشتراک گذاشتن این شادی با اطرافیان است. پس در برابر اتفاقات ریز و درشت و خوب و بد و غیرمترقبه امروز، خوش بین و راحت باشید. از کوره درنروید و با لذت به همه چیز نگاه کنید.