آرزوهای زندگی
;آن چه
به زندگی ما پویایی و تحرک می بخشد، نگاه به آینده است که از آن به «امید»
یاد می کنیم. پیامبر خدا(ص) در این باره می فرماید: همانا آرزو، رحمتی
از جانب خدا برای امت من است. اگر آرزو نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی
داد و هیچ کشاورزی درخت نمی کاشت. شیر ندادن به فرزند یعنی انقطاع نسل،
و کشت نکردن درخت یعنی از میان رفتن غذای زندگی. تصوّر کنید زندگی در این
وضعیت چه صورتی می یابد. گویند روزی حضرت عیسی(ع) به پیرمردی که مشغول
کشاورزی بود، می نگریست. حضرت عیسی(ع) به خداوند عرض کرد: «خداوندا! امید
را از دل او برگیر». در این هنگام، پیرمرد، بیل خود را به کناری نهاد و
روی زمین دراز کشید. مدتی گذشت. حضرت عیسی به خداوند عرض کرد: «خداوندا!
امید را به دل او بازگردان». ناگهان کشاورز پیر برخاست و شروع به کار
نمود. حضرت عیسی نزدیک رفت و ماجرا را از وی پرسید. پیرمرد گفت: «مشغول
کار کردن بودم که با خود فکر کردم و گفتم: تا به کی می خواهی کار کنی ای
پیرمرد؟! از این رو، بیل را کنار گذاشتم و خوابیدم. کمی گذشت، با خود
گفتم: به خدا سوگند، تا زنده هستی باید زندگی کنی! از این رو، برخاستم و
بیل را دوباره به دست گرفتم». نقش امید و ناامیدی در این جریان، به خوبی
مشهود است. اما هر چیزی حدی دارد و اگر آن حد، حفظ نشود، دو جنبه ی افراط
و تفریط پیدا می کند. امید نیز همین گونه است. جنبه ی تفریط آن،
«ناامیدی» است و جنبه ی افراطی چیزی است که در فرهنگ دین از آن به عنوان
«آرزوهای دور و دراز» یاد می شود. آرزوی
دور و دراز، یعنی آرزویی که از اندازه ی عمر انسان تجاوز می کند و دنیا
نیز ظرفیت برآوردن آن را ندارد. این افراط در آرزوها، خود یکی از عوامل
نارضایتی از زندگی است. به همین جهت، امام علی(ع) می فرماید: هر کس که
آرزوهایش زیاد بشود، رضایتش کم می شود.
به راستی چرا چنین اتفاقی می افتد؟
;کسی که
صاحب آرزوهای طولانی است، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به
همین جهت، از آن چه دارد بهره مند نمی شود. چنین افرادی همواره از آن چه
دارند، نالان و ناراضی اند و چیزهایی را آرزو می کنند که ندارند. مهم نیست
که چه دارند، مهم آن است که همواره آن چه را ندارند، مایه ی خوش بختی می
دانند و وقتی به آن چه زمانی آرزویش را داشتند، دست یافتند، باز هم احساس
بهره مندی و خوش بختی نمی کنند و به آن چه در دور دست ها وجود دارد، می
اندیشند. این، معنای آروزی دور و دراز است. برای احساس بهره مندی، داشتن
فلان نعمت، کافی نیست؛ باید انسان از وجود نعمت، باخبر شود و از داشتن آن،
احساس بهره مندی کند، تا لذت آن را بچشد. چه بسا نعمت هایی که وجود
دارند، ولی کسی از وجود آن ها خبر ندارد و یا از داشتن آن ها لذت نمی برد.
ناخشنودی بسیاری از کسانی که از زندگی خود راضی نیستند، محرومیت نیست،
بلکه ناچیز شمردن و اهمیت ندادن به چیزهایی است که دارند. اگر روحیه ی
فرد، این گونه باشد که آن چه را دارد ناچیز می شمارد و لذت خود را در آن
چیزی می داند که ندارد، در این صورت، راه تحقق رضایت از زندگی، تأمین
خواسته ها و افزایش سطح زندگی نیست؛ زیرا او به هر سطحی از زندگی که برسد،
باز همین الگوی فکری را دارد که: «آن چه دارم ناچیز است و خوش بختی در
چیزهای بالاتری است که ندارم». از سوی دیگر، چنین افرادی به جهت آرزوهای
بی حد و مرزی که دارند، هیچ گاه به خواسته های خود دست نمی یابند و همواره
به خاطر آن ها حسرت می خورند. لذا
آرزوهای دور و دراز، سبب می شود که انسان، داشته های خود را کوچک ببیند و
از آن ها لذت نبرد و نسبت به نداشته ها نیز حسرت بخورد. به همین جهت امام
علی(ع) می فرماید: از آرزوها [ی طولانی] بپرهیزید؛ زیرا نشاط نعمت هایی
را که دارید، از میان می برد و آن ها را نزد شما کوچک می سازد و حسرتِ آن
چه را که آرزو دارید، در پی می آورد.
مقایسه در زندگی
;مقایسه ی
اجتماعی و نقش آن در تلخ و شیرین شدن زندگی بشر به خاطر اجتماعی بودنش،
در جامعه ای زندگی می کند که همه ی افراد آن، از یک سطح اجتماعی برابر،
برخوردار نیستند. تفاوت سطح زندگی ها، پدیده ی «مقایسه ی اجتماعی» را به
وجود می آورد. مقایسه ی اجتماعی یعنی: «سنجش موقعیت خود، با وضعیت
دیگران». انسان، مایل است خود را ارزیابی کند و موقعیت خود را در تفاوت
های اجتماعی، شناسایی نماید. ره آورد این مقایسه، یا شادمانی و رضایت از
زندگی، هم راه با امید و پویایی است و یا ناخرسندی و نارضایتی از زندگی،
هم راه با ناامیدی و ناتوانی.
انواع مقایسه
این که
پیامد مقایسه ی اجتماعی، رضایت از زندگی باشد یا نارضایتی از زندگی، به
نوع مقایسه ای که انسان به کار می برد، بستگی دارد. مقایسه ی اجتماعی، دو
نوع دارد: مقایسه ی صعودی، مقایسه ی نزولی. به کسی که ما خود را با او
مقایسه می کنیم «هدف مقایسه» می گویند. در یک مقایسه، اگر هدف مقایسه، در
سطح بالاتری باشد، مقایسه صعودی است و اگر در سطح پایین تری قرار گیرد،
مقایسه نزولی نامیده می شود. موضوع یا زمینه ی مقایسه نیز انواعی دارد.
گاهی مقایسه در «امور مادی» است و گاهی در «امور معنوی» و گاهی در «روابط
اجتماعی». آن چه به بحث ما مربوط می شود، مقایسه ی اجتماعی با موضوعیت امور
مادّی است. اگر از مقایسه ی صعودی در امور مادّی استفاده شود، سطح رضایت
از زندگی کاهش می یابد که می توان آن را «مقایسه ی کاهنده» نامید. اگر از
مقایسه ی نزولی استفاده شود. سطح رضایت از زندگی افزایش می یابد که
«مقایسه ی افزاینده» نامیده می شود.
مهارت مقایسه کردن
از آن چه
گفتیم روشن می شود مقایسه ی اجتماعی، شمشیر دو لبه ای است که هم می تواند
«آرامش» ببخشد و هم می تواند «اضطراب» تولید کند؛ هم می تواند موجب
«امید» شود و هم موجب «ناامیدی»؛ هم می تواند سبب «پویایی» شود و هم سبب
«ایستایی» و سرانجام، هم می تواند موجب رضایت از زندگی گردد و هم موجب
نارضایتی. بنابراین، نمی توان از کنار آن ساده گذشت. این جا مسئله ی دیگری
رخ می نماید و آن، «مهارت مقایسه کردن» است. سؤال این است: ما باید تابع
مقایسه های مان باشیم یا مقایسه ها باید تابع ما باشند؟ آیا باید فرایند
مقایسه کردن را آزاد و بدون برنامه گذاشت و تبعات آن را پذیرفت و یا باید
آن را تحت کنترل و مدیریت درآورد و از پیامدهای مثبت آن بهره برد؟ مقایسه
کردن، خارج از اختیار ما نیست. ما می توانیم بر فرایند مقایسه کردن،
«تأثیر گذار» باشیم و آن را «مدیریت» کنیم. بنابراین، با توجه به حساسیت
موضوع، به دست آوردن مهارت برای مقایسه ی اجتماعی، یک ضرورت اجتناب ناپذیر
است. باید کاربرد هر مقایسه را به درستی شناخت و آن را در جای خود به کار
برد و از استفاده ی نابه جای آن، خودداری کرد تا سطح رضایت از زندگی
افزایش یابد و زندگی، قرین موفقیت گردد و بشر از زندگی خود لذّت ببرد.
یک. مقایسه ی کاهنده انسان به طور طبیعی در امور مادی از مقایسه ی صعودی
استفاده کرده، خود را با کسانی که وضع مالی و مادی بهتری دارند، مقایسه می
کند. نمونه ی این مقایسه را داستان قارون در قرآن می توان دید. قارون از
ثروت فراوانی برخوردار بود که فقط کلید گنج های او را چند انسان نیرومند
حمل می کردند. او زندگی اشرافی و خیره کننده ای داشت. مشاهده ی زندگی او
دیگران را به مقایسه وامی داشت و آرزوی زندگی قارونی را در آنان به جوش می
آورد. اما در طرف دیگر، گروهی بودند که هر چند قارون را دیدند، ولی به
مقایسه، اقدام نکردند. خداوند از این گروه، تحت عنوان (الَّذِینَ أُوتُوا
الْعِلْمَ) یاد کرده و گروه اول را (الَّذِینَ یُرِیدُون الحَیَوه
الدُّنیَا) تعبیر کرده است. پس ویژگی گروه دوم، «خردمندی و فرزانگی» است. و
لذا واکنش آنان به گونه ی دیگری بود. قرآن کریم می فرماید: (وَقَالَ
الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ
آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ؛ و
آنان که دارای دانش بودند گفتند: وای بر شما! ثواب الهی برای کسی که ایمان
آورد و عمل صالح انجام دهد بهتر است و جز صابران، کسی به آن نمی رسد).
مقایسه ی صعودی، پیامد طبیعی و تخلف ناپذیر تفاوت اجتماعی نیست. می شود
تفاوت عمیق وجود داشته باشد اما مقایسه ی صعودی صورت نگیرد. مقایسه ی
صعودی، محصول اجتناب ناپذیر تفاوت اجتماعی نیست بلکه به ویژگی های افراد
بستگی دارد. مقایسه ی صعودی، زاییده ی «دنیا خواهی» است؛ اما خردمندان و
فرزانگان به چنین کاری دست نمی زنند؛ هر چند شاهد زندگی قارونی نیز باشند.
این، معجزه ی خردمندی است. خردمندان می دانند که زندگی قارونی، یک نعمت
نیست. نعمت، آن است که پای دار و سودمند باشد. چیزی که مایه ی معصیت و
زوال پذیر است، نمی تواند نعمت باشد. از این رو گروه دوم، خطاب به گروه
اول گفتند: «پاداش الهی، بهتر است». گروه اول نیز وقتی عاقبت قارون را
دیدند، به اشتباه خود پی بردند. این گونه نبود که فقط گروه اول، زندگی
قارونی را مشاهده کرده باشد و گروه دوم، آن را ندیده باشد. هر دو گروه
دیدند؛ اما گروه اول، مقایسه کرد و گروه دوم، مقایسه نکرد. پس «مشاهده»،
منجر به مقایسه نمی شود. حلقه ی مفقود میان مشاهده و مقایسه «شگفت زدگی» و
«چشم دوختن» است. هر دو گروه، در مشاهده یک-سان اند؛ اما گروه اول، زندگی
قارونی را با عظمت می دانست (انَّهُ و لَذُو حَظٍّ عَظیَمٍ) لذا به آن
چشم دوخت؛ اما گروه دوم که چنین اهمیتی را در آن زندگی نمی دید، برایش
شگفت انگیز نیز نبود؛ به همین دلیل به آن چشم ندوخت. به همین جهت خداوند
متعال برای جلوگیری از مقایسه ی صعودی و تأمین رضامندی می فرماید: (وَلاَ
تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ أَن
یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ
کَافِرُونَ. اموال و فرزندان آن ها تو را به شگفت نیندازد. همانا خداوند
اراده کرده که به وسیله ی آن ها، آنان را در دنیا عذاب کند و جان دهند در
حالی که کافرند). این آیه، روی «شگفت زدگی» دست گذاشته است و می خواهد
که مردم در مواجهه با زندگی های قارونی، شگفت زده نشوند و برای این کار،
ماهیت ثروتمندی آنان را (وسیله ی عذاب آن ها بود) بیان نموده است. کسی که
بداند ماهیت مال های قارونی چیست، از دیدن آن ها شگفت زده نمی شود پس چشم
نمی دوزد و چون چشم ندوخت، به مقایسه ی صعودی نیز اقدام نمی کند. خداوند
متعال خواسته است که به زندگی های قارونی، چشم ندوزیم: (وَلَا تَمُدَّنَّ
عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَه
الْحَیَاه الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ
أَبْقَی. و به آن چه گروه هایی از آنان را از آن برخوردار کردیم، چشم
مدوز؛ که شکوفه های زندگی دنیا هستند و روزی پروردگارت بهتر و پای دارتر
است). در این آیه ی شریفه، از این قبیل اموال به عنوان «شکوفه» یاد شده
است که عمری کوتاه و ناچیز دارد. در مقابل، از «رزق» خداوند یاد شده که دو
ویژگی دارد: «خیر بودن» و «پایدار بودن». اگر چنین است، نعمت های دنیایی
قارون ها چیز ارزش مندی نیست که چشم ها را به خود خیره کند. پس در واقع
رتبه ی بالاتری وجود ندارد تا آرزوی آن برده شود و این گونه می توان به
زندگی آرام و رضایت بخشی فکر کرد. کارکرد روانی مقایسه ی صعودی در زندگی
چیزهای فراوانی وجود دارند که می شود به خاطر آن ها زندگی با نشاط و شادی
داشت. مقایسه ی صعودی سبب می شود که انسان آن چه را در خود دارد، نبیند و
پیوسته حسرت زندگی دیگران را بخورد. امام
صادق(ع) در این باره می فرماید: بپرهیزید از این که به آن چه در دست
فرزندان دنیاست، چشم بدوزید؛ چرا که هر کس به آن چشم بدوزد، … نعمتی را که
نزد اوست، کوچک می شمرد و در نتیجه، سپاس گزاری او کاهش می یابد. زندگی
در این دنیا برای هیچ کس کامل نیست. بدون شک، زندگی «داشته ها» و «نداشته
ها»ی فراوانی دارد. اگر انسان به داشته های خود توجه کند و از آن ها لذت
ببرد، راحت تر می تواند نداشته ها را تحمل کند. اما اگر کسی داشته های خود
را نبیند، زندگی را یک سره محرومیت می داند و در آن هیچ نقطه ی امیدی نمی
یابد و همه ی زندگی، یک پارچه برای او سختی و تلخی است و واقعاً چنین
زندگی ای را نمی توان تحمل کرد. لذا بردباری نیز از میان می رود و فرد،
توان تحمّل سختی ها را نخواهد داشت و این گونه است که مقایسه ی صعودی،
زندگی را به پرت گاه نارضایتی سوق می دهد.
پدید آورنده : عباس پسندیده
مجله پیام زن شماره ۲۲۰
پی نوشت
تاریخ بغداد، ج 2، ص 50.
- تنبیه الخواطر، ج 1، ص 272.
- غرر الحکم، ح 7304؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 424.
- الکافی، ج 5، ص 85، ح 7.
- سوره ی قصص، آیه ی 76.
- ر. ک: سوره ی قصص، آیه 79.
- جالب این جاست که خداوند از افراد، نامی نمی برد و به طور سربسته هم نفرموده
گروهی این گونه بودند و گروهی آن گونه؛ بلکه ویژگی هر گروه را (که منشأ رفتارهای
آنان است) بیان کرده است.
- سوره ی قصص، آیه ی 80.
- فراتر از این هم هست. آسیه، همسر فرعون، از یک زندگی اشرافی برخوردار بود، ولی از
آن دست کشید و گفت: (رَبِّ ابنِ لِی عِندَکَ بَیتاً فِی الجَنَّةِ…) (سوره ی
ترحیم، آیه ی 11).
- ر.ک: سوره ی قصص، آیه ی 82.
- سوره ی توبه، آیه ی 85 و ر.ک، آیه ی 55.
- سوره ی طه، آیه ی 131.
- بحار الانوار، ج 75، ص 368.
خداوند گفت :
دیگر پیامبری نخواهم فرستاد ، آنگونه که شما انتظار دارید ؛ اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند .
و آنگاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد …
پرنده آوازی خواند که در هر نغمه اش خدا بود . عده ای به او گرویدند و ایمان آوردند .
و خدا گفت :
اگر بدانید ، حتی با آواز پرنده ای میتوان رستگار شد .
خداوند رسولی از آسمان فرستاد … باران
نام او بود . همین که باران باریدن گرفت آنان که اشک را می شناختند رسالت
او را دریافتند ؛ پس بی درنگ توبه کردند و روحشان را زیر بارش بی دریغ خدا
شستند …
خدا گفت :
اگر بدانید ، با رسول باران هم میتوان به پاکی رسید .
خداوند پیغامبر باد را فرستاد …
تا روزی بیم دهد و روزی بشارت . پس باد
روزی طوفان شد و روزی نسیم و آنان که پیام او را فهمیدند ، روزی در خوف و
روزی در رجا زیستند .
خدا گفت :
آنکه خبر باد را میفهمد ، قلبش در بیم و امید میلرزد و قلب مومن اینچنین است .
خدا گُلی را از خاک برانگیخت ، تا معاد را معنا کند .
و گل چنان از رستخیز گفت که از آن پس هر مومنی که گلی را دید ، رستاخیز را به یاد آورد .
خدا گفت :
اگر بفهمید ، تنها با گُلی قیامت خواهد شد .
خدا یکی از هزار نامش را به دریا گفت . دریا بی درنگ قیام کرد و سپس چنان به سجده افتاد که هیچ از هزار موج او باقی نماند .
مردم تماشا میکردند ، عده ای پیام دریا را دانستند ؛ پس قیام کردند و چنان به سجده افتادند که هیچ از آنها باقی نماند .
خدا گفت :
آنکه به پیغمبر آبها اقتدا کند ، به بهشت خواهد رفت .
و به یاد دارم که فرشته ای به من گفت :
جهان آکنده از فرستاده و پیغمبر و مرسل است ، اما همیشه کافری هست تا باران را انکار کند و با گُل بجنگد،
یا پرنده را دروغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر .
اما هم امروز ایمان بیاور که پیغمبر آب و رسول باران و فرستاده ی باد ،
برای ایمان آوردن تو کافی است …
سایت خانواده مطهر
سلام
و عرض ادب؛ ما را در این شب نورانی و پرخیر و فضیلت پذیرا باشید. ” سفره ی
ذکر تو بر سجاده ی نماز باز شد”. درمورد این ماه گفتنی بسیار است و فرصت
کم…. روزها، به شتاب، از پی هم می آیند؛ و آدمی در حسرت یافتن راهی برای
جاودانگی، چهار سوی زمین را هروله می کند. دستان کوتاه فناوری هرگز به
آسمان ابدیت نخواهد رسید، و چشمان کور رنگ تمدن، هیچ گاه رنگین کمان تجلی
را باز نخواهد داشت. ما بر گرده زمین کهنسال، قرن هاست، بهار را به تابستان
و تابستان را به پاییز و پاییز را به زمستان گره زده ایم؛ و در جستجوی
گمشده ی خویش، جهان را غربال کرده ایم. کجاست او، که نخستین پناه و واپسین
امید آدمیان است؟ کجاست او، که هست و هستی به اوست و جز او هیچ نیست؟
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفره تو لحظه افطار شوم
رمضان،
ماه روزه و ماه نهم از ماه های قمری بین شعبان و شوال است، رمضان از مصدر
«رمض» به مفهوم شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل… معنا شده است. انتخاب چنین
واژهای به راستی از دقت نظر و لطافت خاصی برخوردار است چرا که سخن از
گداخته شدن است و شاید به تعبیری دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و
تحمل ضربات بی امانش، زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش است.
در قرآن مجید یک بار «رمضان» و چهارده بار صوم و صیام و صائمین و صائمات … آمده است. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ … ماه رمضان است که در آن فرو فرستاده شد. دستور روزه در” آیه 179 سوره بقره” طرح شده است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
رسول
خدا (ص) میفرمایند:”اى مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو
كرده است، ماهى است كه پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و
شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات”.
حضرت
علی(ع) در حدیثی میفرمایند:” بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى
زیاد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده
گناهان است”. بنابراین از وظایف روزه داران در این ماه، دعا و درخواست
حوایج از حضرت حق است كه بنده احساس نیاز به پیشگاه بى نیاز كرده، و
دستهاى احتیاج خویش را به درگاه او دراز میكند.
پیامبر
اکرم(ص): هرکس در این ماه روزه دار مؤمنی را “افطار دهد”، ثواب آزاد کردن
بنده ای به او عطا خواهد شد و گناهان گذشته اش مورد عفو قرار خواهد گرفت .
. .
ماه
رمضان در گستره زبان و ادب پارسی دری، جلوه های بی بدیل دارد. شاعران از
زاویه های مختلف به رمضان نگریسته اند. قله های ادب و فرهنگ در لحظه های
حضور شکوهمند”معنا” چونان شیفته و دلباختهء معشوق می شدند که جز حضور او
جلوه هیچ موجودی را بر نمی تافتند.
درمیان
شاعران سبک عراقی، حضرت مولانا چونان بی پرده از ماه رمضان ستایش نموده
است که در آثار دیگر شاعران این ستایش، هیجان و شور کمتر دیده می شود. گویی
که او همزمان با حلول ماه رمضان، سرشار از حضور معبود می شد و در ضیافت
ذات هستی بخش نشئه “شراب مشتاقی” را با دل و جان احساس می نمود. مولانا در
حالی که لبریز از بادهء رمضان و غرق در حضور معبود است می گوید:
ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند
آمد قدح روزه بشكست قدح ها را
تا منكر این عشرت بی باده طرب بیند
در
اندیشه مولانا، شراب روحانی و”باده” روح انگیز ماه رمضان، قابل مقایسه با
لذت جسمانی و عیش و طرب مهمانی های ظاهری نیست؛ بلکه مولانا برای ثبوت
این لذت روحانی به کسانی که منکر این جشن روحانی و منکر “تماشای جان”
درماه رمضان می شوند، می گوید که با آمدن ماه رمضان تمام جام ها و نوشیدنی
های خوش طعم دنیایی رنگ می بازد و کسی که جشن معنا را انکار می کند، اگر
از لذت های جسمانی و تن پروری های اشرافی صرف نظر کند به روشنی در خواهد
یافت که « سبوی معنا» و « خوان آسمانی» لذتی وصف ناپذیر دارد. به باور
مولانا اگر کسی بتواند کودک وجود و « طفل جانش» را از « شیر شیطان» باز
دارد و با « قوت نور» تغذیه کند همپا با فرشته گان و فراتر از آن ها به
معراج «عالم لاهوت» می رود.
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورنده لقمه های راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان زنان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
او،
تنها در مثنوی هایش به رمضان بسنده نکرده؛ بلکه در مجموعه « غزلیات شمس»
نیز غزل های شور انگیزی راجع به اهمیت و جایگاه ماه رمضان دارد. در غزل
زیبای « آمد رمضان و عید باماست» در بیت پارادوکسیکال، می گوید روزه قفل
دهان جسم است؛ اما این قفل، کلید در رحمت و کلید «دهان روح» نیز می باشد.
با بسته شدن دهان« تن» چشم دل گشوده می گردد.
فواید روزه داری
مثل
یک چشم به هم زدن وارد ماه مبارک رمضان می شویم، ماهی سراسر رحمت و برکت و
زیبایی. ماه مبارك رمضان، ماه خیر و بركت، ماه انسان ساز و ماه نزول
بركات است كه هرچه انسان كامل تر باشد از فواید این ماه بیشتر بهره
میبرد. چه دلنشین است مناجات های زیبای سحر که بانگ زیبای آن هنگام سحر
روح را نوازش می دهد و چه زیبا است ربناهای پیش از افطار که ندای توفیق یک
روز روزه داری دیگر را سر می دهد. چه زیبا است، همنشینی با خوبان و
آبروداران درگاه حق تعالی. یاد شب های زیبای قدر و پرواز ملائکه بر فراز
زمین و آسمان. پروردگارا ! از تو درخواست داریم این حال و هوای زیبای
مهمانی را همیشه در ما زنده بدار.
در
این ماه، دوستی، مهربانی، همبستگی و کمک به دیگران معمولا پر رنگ تر از
خشم، تنفر، عصبانیت و تفرقه است. در ماه رمضان از سوی خدا برای همه
مسلمانان دستور روزه داری رسیده است. همین روزه داری است که بین امت اسلام
وحدت ایجاد می کند، چرا که با روزه گرفتن حس نوع دوستی در انسان تقویت می
شود.
براساس
آخرین یافتهها و تحقیقات علمی، روزه داری موجب کاهش استرس و اضطراب در
بین افراد میشود. خداوند می خواهد با گرفتن روزه، بین مسلمانان نوعی
برادری که بالاتر از نوع دوستی است، ایجاد شود و با اطلاع از حال هم دیگر
بتوانیم جامعه زیباتری به وجود آوریم. روزه ؛ تقویت کننده حس صبر و استقامت
است و با گرفتن روزه صحیح می توان بر دشمن درونی غلبه نمود. زمانی که
انسان به فواید روزه پی ببرد، هرگز دست از آن برنمی دارد. روزه برای نزدیک
شدن به خدا و رسیدن به تقواست و با روزه می توان جامعه سالم تری داشت.
روزه
از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن و همچنین ابعاد دیگر آن داراى فواید
فراوانى است، روزه فواید جسمی و روحی فراوانی برای انسان در بردارد و روزه
داری، شفا بخش جسم و همچنین توان بخش، جان انسان است. تحقیقات ثابت میکند
روزه داری درست که با کاهش 20 تا 30 درصد مصرف غذا همراه است، نتایجی چون
کم شدن چربیهای ذخیره، کم شدن میزان چربی خون و کلسترول و نیز فعال شدن
سیستم ایمنی بدن را به دنبال دارد.
سفره افطار در رمضان
به
گفته پزشکان، در مدت روزه داری، دستگاه گوارش برای چندین ساعت خالی
میماند و در واقع این دستگاه و سایر دستگاه هایی که به گونهای در هضم و
جذب مواد غذایی دخالت دارند، استراحت کرده و پس از روزه داری به شیوه
بهتری اعمال خود را انجام خواهند داد. روزه در سلامت معده و پاكسازى آن از
انواع غذاها كه موجب انواع بیمارى هاست اثرات فوق العاده اى دارد.
زیرا معده مركز بیماری ها است.
پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت كل داء، و الحمئة راس كل دواء»
معده مركز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هر داروى شفابخش است.
فوائد كم خورى از نظر بهداشت و تندرستى جسم و روح
درست است كه آدمى تاب گرسنگى زیاد را ندارد، اسلام هم نخواسته است كه
انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگى زیاد قرار دهد، بلكه دربعضى روایات رسیده
است: «اللهم اعوذ بك من الجوع» خدایا از گرسنگى به تو پناه مى برم، ولى
در عین حال باید متوجه بود، كه مقدارى از گرسنگى براى انسان لازم است! و
فوائد بسیارى در بر دارد، و بر عكس پرخورى و سیری بیمارى زیادى به همراه
مى آورد.
از
نظر بهداشت و تندرستى، باید غذا كمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده،
دست ازغذا خوردن بكشد. به تجربه ثابت شده است، افرادى كه كم مى خورند،
از كسانى كه همیشه سیر مى خورند سالمتر مى باشند، و تن درست ترند.
روزه در حقیقت باعث استراحت معده میشود. در حالت روزه، اسید معده به جای
غذا به وسیله صفرا، خنثی میشود و زخم معده ایجاد نمیشود. به همین دلیل
افراد روزه دار باید بدانند که پرخوری، خود موجب زیانهای چشم گیری برای
دستگاه هاضمه میشود. پیروی از یک برنامه غذایی صحیح در ایام ماه مبارک
رمضان از اهمیت ویژهای برخوردار است تا هم بتوان عادات غذایی غلط را
اصلاح کرد و هم از برکات معنوی این ماه بهره برد.
روزه داری و چربی خون بالا
طی
مطالعات صورت گرفته روزه گرفتن برای افراد مبتلا به چربی خون بالا مفید
است و میزان چربیهای نامطلوب موجود در خون را تنظیم کرده و موجب افزایش
میزان چربی مفید خون در بدن میشود.
برخی
از بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم تحت نظر پزشک معالج و یک متخصص تغدیه
میتوانند روزه بگیرند و از اثرات مفید روزه بهرهمند شوند.
روزه
داری در اغلب بیماریهایی که عادات غلط غذایی، چاقی و افزایش وزن در بروز
آنها دخالت دارد نقش موثری در بهبودی این نوع بیماریها دارد.
سالمندان
هنگام روزه گرفتن باید مراقب کاهش میزان آب بدن و کاهش قند خون باشند چرا
که این عوامل منجر به ایجاد سرگیجه در این افراد میشود.
زنان باردار که در ماههای اول بارداری هستند نیز باید مراقب مشکل کمبود غذایی در ماه مبارک رمضان باشند.
افراد دارای مشکل زخم معده و بیماریهای گوارشی حتما باید با نظر پزشک معالج خود روزه بگیرند.
بیماران
دیابتی نوع یک (وابسته به انسولین) قادر به روزه داری نیستند. دیابتیهای
نوع یک به دلیل داشتن برنامه و وعدههای غذایی با فاصله معین و منظم قادر
به گرفتن روزه نیستند. برخی افراد میانسال که دیابت نوع دو خفیف و کنترل
شده دارند، میتوانند زیر نظر پزشک در روزهای کوتاه سال روزه بگیرند.
روزه
داری نباید موجب پرخوری به هنگام سحر و افطار و بی نظمی در خواب شب شود و
در صورت رعایت این مسایل، روزه داری صحیح به کاهش استرسها منجر میشود.
مصرف
نشاسته و پروتئین در ماه مبارک رمضان، انرژی بدن را تامین میکند. غذاهای
گوشتی میتواند پروتئین مورد نیاز بدن را در ماه رمضان تامین کند. روزه
داران از خوردن غذاهای شور در این ماه پرهیز کنند و حتی الامکان در این
ماه، نمک را با احتیاط مصرف کنند. مصرف نمک و غذاهای شور فقط عطش روزه دار
را بیشتر خواهد کرد. هموطنان روزه دار باید بدانند که استفاده از انواع
میوه و سبزیجات، میتواند جایگزین مناسبی برای مواد غذایی پرنمک باشد.
همچنین مصرف شیر فراوان نیز سبب رفع تشنگی میشود. استفاده از غذاهایی که
آسان هضم میشود و باعث جذب انرژی لازم در بدن میشود، به روزه داران توصیه
میگردد. روزه داران در این ماه از افراط در مصرف مواد غذایی پرهیز کنند.
استفاده
از آب کافی در ماه رمضان برای سلامت پوست و بدن ضرورت غیر قابل انکاری
دارد. استفاده از کرمهای مرطوب کننده همزمان با نوشیدن آب کافی در فواصل
افطار و سحر، روش مکملی برای حفط سلامت پوست است. درصورت عدم رعایت این
موضوع، کم آبی در پوست و بدن تنها با جذب آب فراوان رفع میشود. استفاده از
کرمهای مرطوب کننده استاندارد، باعث ایجاد طراوت و نشاط در پوستهای خشک
میشود. روزه داران مصرف میوه و سبزیجات تازه را در برنامه غذایی خود
قرار دهند تا بتوانند شادابی و تازگی پوست خود را حفظ کنند.
اگرچه
برای روزه داران واقعی فواید روزه و آثاری كه بر جسم آنها دارد هدف اصلی
نیست، اما به هرحال در روایات بر این نكته تاکید شده است كه گذشته از
آثار معنوی، روزه ماه رمضان در سلامت جسمی روزه داران هم مؤثر است. اما
نباید فراموش كرد كه تنها در شرایطی می توان انتظار داشت كه روزه دار
سلامت جسم و روح را به دست آورد كه مطابق اصول صحیحی باشد. مثلاً روزه می
تواند با كاهش وزن بدن، سبب كاهش فشار بر مفاصل استخوانی پا، كمر و سایر
اندام ها شود؛ البته در صورتی كه شخص روزه دار در خوردن افطاری و سحری
طوری زیاده روی نكند كه بعد از پایان ماه رمضان اضافه وزن پیدا كند. رعایت
توصیه های زیر می تواند به یك روزه داری سالم كمك كند.
توصیه هایی برای افطار
1- بیشتر انرژی بدن باید با خوردن سحری تامین شود. پس افطار را سبك بخورید تا شكم سنگین نشود.
2-غذای
افطار باید سبك و پركالری بوده و سریع هضم شود. مثل: خرما، شعله زرد،
مقداری كمی شیر و چای كمرنگ. شما هم حتماً از غذاهای كم حجم استفاده كنید
تا به معده فشاری وارد نشود.
3-
بهتر است با چای شیرین و خرما روزه خود را باز كنید و حتی المقدور از
نوشیدن آب زیاد بپرهیزید؛ چون این كار باعث بی حالی، ضعف و درد معده خواهد
شد.
4-
موقع افطار مایعات زیادی مصرف نكنید؛ چرا كه مصرف مایعات در این زمان،
سبب سوء هاضمه می شود، اگرچه در ساعات بعد از افطار نوشیدن آب زیاد مفید
است.
5- در زمان افطار و سحر از خوردن غذاهای پرچرب خودداری كنید.
توصیه هایی برای سحری
1-
فراموش نكنید كه پرخوری در هنگام سحر نه تنها از احساس گرسنگی در ساعات
انتهایی روز جلوگیری نمی كند، بلكه در ساعات ابتدایی بعد از سحر، فشار
زیادی را به معده و دستگاه گوارشی فرد وارد می كند كه سبب بروز علائمی نظیر
سوء هاضمه، درد و نفخ معده می شود.
2-
در ماه رمضان سعی كنید شب ها زود بخوابید تا بتوانید سحر به موقع (
تقریباً 1/5 ساعت قبل از اذان صبح ) بیدار شوید. با این روش از ورود مقدار
زیادی غذا و مایعات به معده و تجمع آنها جلوگیری می كنید و هضم غذا نیز
راحت تر خواهد بود.
3- بیدار نشدن برای سحری كاملاً اشتباه است و در طولانی مدت سبب ضعف و بی حالی روزه داران خواهد شد.
4-
در سحر از مواد غذایی پروتئین دار ( تخم مرغ، حبوبات، لبنیات و گوشت )
استفاده كنید و به جای نوشیدن آب زیاد، میوه های آب دار بخورید.
5-
مایعات توصیه شده برای سحری باید به تدریج نوشیده شوند. یك لیوان آب میوه
و یك لیوان شربت عسل یا قند اثر مفیدی خواهد داشت. در سحر از مواد غذایی
پروتئین دار ( تخم مرغ ،حبوبات ، لبنیات و گوشت ) استفاده كنید و به جای
نوشیدن آب زیاد، میوه های آب دار بخورید.
6-
رژیم غذایی سحر بهتراست شامل مواد غذایی متنوع باشد. این نكته برای
نوجوانان اهمیت بیشتری دارد و باید از مواد غذایی قندی، پروتئین دار و پر
انرژی استفاده كنند.
7-
از مصرف نمك زیاد خودداری كنید، چون نمك زیاد سبب دفع مایعات از بدن و
احساس تشنگی در ساعات روز خواهد شد. با یك رژیم غذایی معمولی، نمك كافی به
بدنتان خواهد رسید و نیازی به مصرف نمك اضافی نیست.
8-
بعد از خوردن سحری حتی الامكان نخوابید، چون وضعیت درازكش، سبب برگشت
مواد به مری و ترش كردن می شود و گذشته از آن فردای آن روز احساس خوبی
نخواهید داشت. این كار در دراز مدت باعث سوزش سردل و بیماری ” رفلكس معده و
مری ” می شود. در این بیماری غذا از معده و مری بر می گردد و به اصطلاح
احساس ” ترش کردن” را گویند.
توصیه هایی دیگر برای روزه داران
1- اول ساعات بعد از سحری و سپس ساعات بعد از افطار به ترتیب برای مطالعه دانش آموزان و دانشجویان وقت مناسبی است.
2-
ورزشكاران در ماه رمضان نسبت به افراد عادی نیاز بیشتری به پروتئین، قند و
ویتامین ها دارند. باید حدود 3 ساعت بعد از افطار ورزش را شروع کرد تا
غذای مصرف شده فرصت هضم پیدا كند. بین خوردن غذا و شروع ورزش باید فاصله ای
باشد كه جریان خون بتواند به راحتی به عضلات بدن برسد.
3-
درماه رمضان تمرینات ورزشی سبك تر باشد، زیرا بدن نمك و آب زیادی در
جریان ورزش از دست می دهد و در ورزش های شدید منجر به ضعف شدید بدن می
شود. ورزشكار باید تا سحر به تدریج مایعات زیادی مصرف كند كه نیازهای بدنش
تامین شود.
4- خرما، سوپ، سبزیجات و شیر برای افطار ورزشكاران توصیه می شود.
5-
در صورتی كه فردی بعد از افطار قصد تمرین ورزش سنگین یا مسابقه ورزشی را
دارد بهتر است قبل از شروع مسابقه، هنگام افطار از گوشت، زرده تخم مرغ و
ماهی استفاده كند. مصرف مایعات فراوان از جمله آب میوه ها قبل از ورزش هم
مناسب است.
6-
میزان انرژی تامین شده از پروتئین در ورزشكاران باید حدود 15 درصد و
حداكثر 20 درصد باشد؛ چون پروتئین زیاد، مناسب نیست و سبب تولید مواد زاید
در خون و احساس خستگی در حین ورزش می شود. روزه داری نباید موجب پرخوری به
هنگام سحر و تغییرات بی نظمی در خواب شود و در صورت رعایت این مسایل،
روزه داری صحیح به کاهش استرسها منجر میشود.
: دکتر محسن بهشتی پور
سایت خانواده مطهر
همشهری آنلاین:
حقیقت صلوات نوعی ارتباط است میان بنده و
مولا و تجدید عهدی است از خلق نسبت به خالق، لذا نمی توان برای آن وقتی
قرار داد، بلکه در تمام اوقات مستحب است و برخی زمان ها واجب هم خواهد شد.
به گزارش مهر، یکی از عبادات مهم در اسلام که فوائد زیادی را در
بردارد و بشر به و سیله آن به مقاصد خود میرسد،و وظیفه هر فرد مسلمان در
هر شبانه روزاست موضوع صلوات بر پیمبر و آل اوست، که نوعی ارتباط میان
انسان و آفریدگار جهان میباشد و در قرآن و روایات بسیاری درباره آن سفارش
اکید شده که از باب نمونه،به بعضی از آن اشاره میشود.
خداوند در آیه 56 سوره احزاب می فرماید: به راستی که خدا و فرشتگان بر
پیامبر درود می فرستند ای کسانی که ایمان آوردهاید بر او درود بفرستید و
تسلیم باشید.
ابوحمزه ثمالی از امام صادق(ع)
معنی آیه را می پرسد که حضرت میفرماید: صلوات از خدای عزوجل، رحمت و از
فرشتگان، تزکیه و از مردم، دعا است و اما گفتار خداوند عزوجل تسلیم باشد،
یعنی تسلیم در برابرآنچه از پیغمبرصلی الله علیه وآله وارد شده است.1
ازحضرت رضا(ع)
روایت شده که فرمود: هر که بر چیزی که گناهان او را نابود سازد، توانایی
نداشته باشد، پس باید که بر محمد و آل او صلوات فرستد، زیرا صلوات، گناهان
او را خراب میسازد و فرمود صلوات بر محمد و آل او، در نزد خدا برابر تسبیح
و تهلیل و تکبیر است.2
از حضرت علی(ع) نقل
گردیده که تاکید فرمود بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید، زیرا که خداوند
عزوجل، در وقتی که محمد صلی الله علیه و آله را یاد کنید و او را دعا
نمایید و در حفظ او بکوشید دعایتان را قبول خواهد فرمود.3
از امام صادق(ع) روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
صلوات فرستادن شما بر من، اجابت دعای شما و پاکیزگی اعمالتان می باشد.4
همچنین از حضرت رسول (ص) نیز وارد شده در حقیقت بخیل آن کسی است که من در
نزد او یادآورشوم، پس بر من صلوات نفرستد.5
همچنین از امام صادق(ع)و روایت شده که فرمورد: هرگاه نام پیمبربرده شد،
بر او زیاد صلوات فرستید، زیرا هرکه برپیغمبر یک مرتبه صلوات فرستد،خداوند
بر او در میان هزار صف از فرشتگان هزار صلوات فرستد و ازآنچه خداوند
آفریده، چیزی باقی نمیماند، جز آنکه بر این بنده به جهت درود خدا بر او و
صلوات فرشتگان درود فرستد و از این کار روگردان نیست مگر نادان مغرور که در
حقیقت خدا و رسول او از او تبری جسته اند.6
کیفیت صلوات
از امام صادق(ع) روایت شده که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
صدای خود را به صلوات بر من کشید، زیرا آن، نفاق را بر طرف خواهد نمود.7
ابن سنان از امام صادق(ع) نقل میکند: روزی پیغمبر اکرم(ص) به علی(ع)
فرمود آیا تو را مژده ندهم؟ عرضه داشت بفرمایید، پدر و مادرم فدایت باد! تو
همیشه به هرخوبی مژده دهنده هستی. حضرت فرمود: جبرئیل برای من چیز شگفت
آوری آورده. علی(ع)پرسید؛چه آورده یا رسول الله؟ فرمود؛به من خبر دادکه؛
هرگاه کسی از امت بر من صلوات فرستد و به دنبال آن بر اهل بیت من صلوات
فرستد، برای او درهای آسمان باز خواهد شد و فرشتگان هفتاد بار بر او صلوات
فرستد، گرچه گنهکار بسیار خطاکار باشد، سپس گناهان از اومی ریزد، چنان که
برگ از درخت می ریزد، و پروردگار تبارک و تعالی فرماید؛ لبیک ای بنده من و
سعدیک! و به فرشتگان خود می فرماید؛ ای فرشتگان من! شما بر او هفتاد بار
درود فرستادید و من بر او هفتصد صلوات میفرستم و چون بر من صلوات فرستد و
به دنبال صلوات بر من،اهل بیت مرا نیاورد و فقط بگوید؛ اللهم صل علی محمد.
میان آن صلوات و آسمان، هفتاد پرده افتد و خداوند بزرگ فرماید؛ لا لبیک و
لا سعدیک؛ای فرشتگان من او را بالا نبرید،مگرآنکه به نبی من،عترت او را
ملحق سازد و بگوید؛اللهم صل علی محمد وآل محمد، پس پیوسته محجوب است تا
آنکه به من،اهل بیتم را ملحق گرداند.8
اوقات صلوات
چون حقیقت صلوات نوعی ارتباط است میان بنده و مولا و تجدید عهدی است از
خلق نسبت به خالق، لذا نمی توان برای آن وقتی قرار داد، بلکه باید گفت؛ در
تمام اوقات مستحب است، بلکه زمانی واجب خواهد شد مانند صلوات در تشهد نماز و
در نذر و گاهی مستحب موکد، مانند جایی که نام حضرت برده میشود که اگر کسی
صلوات نفرستد، طبق بعضی روایات خداوند او را از رحمت خود دور سازد.
رسول خدا(ص) فرمود؛ کسی که ماه رمضان را درک کند پس آمرزیده نشود،
خداوند او را از رحمت خود دور سازد و هر که پدر و مادر خود را درک نماید،
پس آمرزیده نشود خداوند او را از رحمت خود دور سازد و هر که نام من در نزد
او برده شود و بر من صلوات نفرستد پس آمرزیده نشود خداوند او را از رحمت
خود دور می فرماید. 9
--------------------------
1- بحار،ج 94،ص 55 ومعانی الاخبار، ص 368
2- بحار،ج 94، ص 47
3- حار،ج 94، ص 50
4- بحار،ج 94، ص 55
5- بحار،ج 94 ، ص 55
6- بحار،ج 94،ص 57
7- بحار،ج 94،ص 59
8-بحار،ج 94،ص 56
9- بحار،ج 94،ص 47