• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3842
تعداد نظرات : 2897
زمان آخرین مطلب : 3737روز قبل
عقاید و احکام

 دعا به هنگام شروع تلاش روزانه

 

دعا به هنگام شروع تلاش روزانه

 

 


امام صادق (ع) فرموده است: برخی دعاهاست که اگر کسی خواندن آن را در وقت خود فراموش کند، سزاوار است آن را قضا نماید و آن این است که هر روز پس از بامداد ده بار دعاهای زیر خوانده شود:
«لا اله الاالله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر»
«معبودی جز خدا نیست، تنهاست. شریکی ندارد. مالکیت و ستایش از آن اوست. زنده می کند و می میراند. می میراند و دوباره زنده می کند. زنده ای است که نمی میرد. تمام نیکیها به دست اوست و بر هر چیزی تواناست.
«اعوذ بالله السمیع العلیم»
«به خداوند شنوای دانا پناهنده می شوم.

شنبه 21/11/1391 - 16:8
عقاید و احکام

 دعا هنگام روبرو شدن با مشکل

 

دعا هنگام روبرو شدن با مشکل

 

 

رسول اکرم (ص) فرموده است:
هر کس که اندوه یا غم یا سختی یا بلاء به او رسیده، دعای زیر را بخواند:
«الله ربی، لا اشرک به شیئا، توکلت علی الحی الذی لا یموت»
«خدا پروردگار من است. چیزی را شریک او قرار نمی دهم. توکل می کنم بر زنده ای که نمی میرد.»
دعا برای رسیدن به هر مقصود
از
حضرت علی (ع) منقول است که فرمود: هر کس که صد آیه از هر جای قرآن بخواند، بعد هفت مرتبه «یا الله» بگوید، اگر بر صخره هم دعا کند، خداوند متعال آن را می شکافد.
دعا برای ناامید شدن از عرض حاجت به دیگران (چه به صورت کتبی و چه شفاهی)
امام صادق (ع) با یارانش دستور داد، درخواست خود را به صورت نامه به من بنویسید. آنها درخواست خود را نوشتند و به آن حضرت عرضه داشتند، ولی در پایان درخواست کلمه «ان شاءالله» نبود، حضرت فرمود:
چگونه امیدوارید که در خواستتان عملی شود، در حالی که در این نوشته کلمه «ان شاء الله» نیست. بنگرید هر جا کلمه «ان شاءالله» می خواهد در آن بنویسید...یا علی مولا

شنبه 21/11/1391 - 15:55
عقاید و احکام
دعای جامع خیر دنیا و آخرت

 

در تعقیب هر نماز)
«محمد بن ابراهیم» به امام کاظم (ع) نوشت:
سرورم! اگر صلاح می دانید به من دعایی بیاموزید که در تعقیب نمازهایم بخوانم و خداوند با آن دعا خیر دنیا و آخرت را به من عطا فرماید. حضرت در پاسخ او نوشت: این دعا را بخوان.
«اعوذ بوجهک الکریم و عزتک التی لا ترام، و قدرتک التی لا یمتنع منها شیء من شر الدنیا و الاخره و من شر الاوجاع کلها»
«پناه می برم به بزرگواری و عزتت که خستگی ناپذیر است و نیز قدرت بیکرانت که هیچ چیز جلوی آن را نگیرد، از شر دنیا و آخرت و از شر همه دردها
»..یا علی مولا

شنبه 21/11/1391 - 15:51
امر به معروف و نهی از منکر

مطلب مهمی که در مورد دعا کردن باید بدان اشاره شود این است که استجابت دعا نیاز به واسطه دارد. فیض و رحمت الهی بدون واسطه به بندگان نمی‎رسد. در مورد نزول قرآن کریم هم خداوند به واسط? حضرت جبرائیل کلام نورانی خودش را بر قلب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) القا کرد.

البته جبرئیل به اذن حضرت حق و به فرمان باری تعالی قرآن را نازل کرد. قدرت و علم لازم جهت انجام این مأموریت نیز از جانب خداوند متعال به وی عطا شد و پس از آن قرآن کریم را با یک تشریفات خاصی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آورد.

دعا و راز و نیاز هم وسیله می‎خواهد. یعنی باید یک بزرگی این دعا را به محضر خدا ببرد و خداوند به واسطه رحمت خودش و با واسطه، استجابت دعا را به ما برساند.

«یا ایّها الّذینَ امنو اتَّقُوا الله و ابتَغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لَعلَّکُم تُفلِحون»1

این آیه دو معنا دارد. معنای ظاهری آن این است که ای انسان تقوا داشته باش تا آن تقوا وسیله‎ای شود برای این که پروردگار عالم به تو رحم کند. اما امام صادق (سلام الله علیه) معنای دقیق‎تری برای این آیه بیان فرموده‎اند. آن حضرت در ذیل این آیه می‎فرمایند: «نحن الوسیلة فی القرآن»؛ یعنی ما وسیله‎هایی هستیم از طرف خداوند برای مردم. در واقع این وسیله که مورد نظر قرآن مجید است و بندگان باید از آن استفاده کنند، همان توسل به حضرات معصومین(علیهم‎السلام) است.

بهترین زیارتی که برای واسطه قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداح‎گونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) می‎فرمایند بیا جلو.
در جای دیگری از قرآن چنین آمده است:

ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها.2 معنای ظاهری این آیه نیز یعنی این که اسماء حسنای خداوند زیاد است و هنگام دعا با توسل به اسماء خداوند، او را بخوانید. اما معنای زیباتر این است که مظهر اسماء حسنی، همان اهل بیت(علیهم‎السلام) هستند. لذا امام صادق (سلام الله علیه) در ذیل این آیه نیز بیان زیبایی دارند و می‎فرمایند: «و الله نحن اسماء الحسنی فی القرآن»، بنابراین واسطه فیض برای استجابت دعا، حضرات معصومین(علیهم‎السلام) هستند.

بهترین زیارتی که برای واسطه قرار دادن آن ذوات مقدس بسیار مفید و مؤثر است، زیارت جامعه است. نقل شده است که علامه مجلسی (پدر)، خدمت امام زمان (ارواحنافداه) رسیدند و مداح‎گونه زیارت جامعه را خطاب به آن حضرت خواندند. حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) می‎فرمایند بیا جلو.

مرحوم مجلسی (ره) ضمن این که متأثر از ابهت آن حضرت بوده، جلو می‎رود و امام عصر(ارواحنا فداه) دست عنایتی روی شانه وی می‎گذارند و می‎فرمایند: «نعم الزّیاره هذه»؛ یعنی این زیارت، خوب زیارتی است. آقای مجلسی می‎گوید: از جدتان امام هادی(سلام الله علیه) است؟ حضرت می‎فرمایند: بله.

در حقیقت این زیارت، زیارت بسیار زیبا و عجیبی است و توسّل به ائمه طاهرین(علیهم‎السلام) در آن بسیار است. خصوصاً در آخر که می‎فرماید: «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ یَخْتِمُ، وَ بِكُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَ بِكُمْ‏ یُمْسِكُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ وَ بِكُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَكْشِفُ الضُّرَّ»؛ عبارات دقیق و پر محتوایی به کار گرفته شده است.

خطاب به ائمه طاهرین (علیهم‎السلام) می‎فرماید: عالم وجود وابسته به شما است. اگر زمین و آسمان پا برجاست به واسطه‎ی وجود شما است، اگر حاجتی از کسی برداشته می‎شود و یا مهمی از کسی رفع می‎شود، به برکت وجود شما بزرگواران است.

این زیارت یکی از افتخارات شیعه است. انشاء‎الله که همه بتوانند تحت لوای ائمه هدی (علیهم‎السلام) به منزل سعادت راه پیدا کنند.

 

--------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت ها:

1- مائده/ 35 .

2- اعراف/180 .

برگرفته از درس اخلاق آیة الله مظاهری

شنبه 21/11/1391 - 15:47
امر به معروف و نهی از منکر

 

 سلام دو.ستان عزیزم من باز آمدم در خدمت شما هستم گله هم دارم بجز یکی از دوستان بزرگوارم

کسی حال ما را نپرسید که در قبر قدم می زنم یا روی قیر................. 

قرآن مجید در سوره حجر آیه 15 می فرماید :
دیده خود را [به رغبت و میل] به آنچه از نعمت های مادی به گروه هایی از آنان [ناسپاسان و كافران] داده ایم باز مگشا اینها شكوفه های (پرپر شدنی و از دست رفتنی و زود گذر ) زندگی دنیا است (به آنان داده ایم) تا آنها را (به وسیله آنها ) بیازمائیم و آنچه پروردگار به تو روزی داده است برای تو بهتر و پایدارتر است . 
نشست و برخاست با فقیران ، به خانه آنان رفتن ، با آنان عاشقانه معاشرت كردن و به آنان محبت كردن آلودگی كبر را از قلب می زداید و بیماری خود بینی و فخر فروشی را درمان می كند وانسان را محبوب خدا می كند.
در كتاب بحار الانوار جلد 74باب 6 از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است .
كسی كه دیده خود را به آنچه از( نعمت های مادی ) در اختیار دیگران است بدوزد همواره اندوهناک و غمگین خواهد بود و آتش خشم در دلش فرو نخواهد نشست .
احترام به فقیر
2- عشق ورزی به تهیدستان و فقیران
بسیاری از اولیای خدا در میان تهیدستان و فقیرانند از این جهت نباید به احدی از این طایفه به چشم حقارت نظر كرد بلكه باید ادب و احترام و خوش اخلاقی و خوش رفتاری را نسبت به آنان رعایت كرد و آنان را از خود برتر و بهتر دانست. اینان گروهی هستند كه خداوند متعال در قرآن از آنان به خوبی یاد كرده و بزرگانشان دانسته و پیامبرش را به احترام آنها فرمان داده است.
خداوند در شب معراج به پیامبرش فرمود :
محبت برای خدا محبت به تهیدستان و فقیران و نزدیک شدن به ایشان است .
پیامبر گفت : پروردگارا تهیدستان و فقیران كیانند ؟ خداوند فرمود : كسانی كه به كم راضی اند و بر گرسنگی صابرند و بر آسانی شاكرند، از گرسنگی و تشنگی خود شكایت نمی كنند و دروغ نمی گویند و بر پروردگارشان خشمگین نمی شوند و آنچه از دستشان رفته اندوه نمی خورند و به آنچه به آنان داده شده شاد نمی گردند.
ای احمد : محبت من به تهیدستان و فقیران است پس به آنان نزدیک شو و نشستن آنان را به خود نزدیک گردان تا به تو نزدیک شوم .
نشست و برخاست با فقیران ، به خانه آنان رفتن ، با آنان عاشقانه معاشرت كردن و به آنان محبت كردن آلودگی كبر را از قلب می زداید و بیماری خود بینی و فخر فروشی را درمان می كند و انسان را محبوب خدا می كند .
متكبران كه از رحمت پروردگار محرومند و از اخلاق پیامبران و امامان دورند و درونی آلوده دارند و از نشست و برخاست با فقیران امتناع می ورزند این خودخواهان مغرور و آلودگانی كه نشست و برخاست با فقیران را ننگ و عار می دانند گویا خبر ندارند كه پیامبر فرموده است كسی كه در دلش به وزن دانه خردلی از كبر است وارد بهشت نمی شود.
3_ حق گویی
گاهی ممكن است هجوم باطل و فرهنگ های شیطانی به یک فرد یا خانواده یا جامعه میان آنان و حق جدایی اندازد و پس از مدتی حق را از یاد آنان ببرد یا ممكن است ستمگری برای رضای هوا و هوس خود زمینه ای فراهم آورد كه سبب پنهان ماندن حق شود در چنین مواردی بر مؤمن واجب است حق را اظهار كند و نقاب از چهره حقیقت بردارد تا بی خبران از خواب بیدار شوند و گمراهان هدایت شوند .
در این موارد حق گو احساس می كند با گفتن حق زیان و خسارت سنگین و قابل توجه به او می رسد باز هم به فرموده پیامبر اسلام باید حق را بگوید و از گفتن حق امتناع نكند حق گو چراغ دین را در میان مردم روشن نگه می دارد و وظائف الهی را به مردم می رساند در این زمینه روایات زیادی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار رسیده است رسول خدا (ص) در كتاب صحیفة الرضا می فرمایند: پرهیزگارترین مردم كسی است كه در آنچه به سود اوست و زیان اوست حق بگوید.
امام صادق (ع) در كتاب بحار ج67 می فرمایند: به راستی از حقیقت ایمان است كه حق را بگویی گرچه به تو زیان رساند بر باطل ترجیح دهی گرچه به تو سود رساند.
در هر مرتبه ای از امور مادی هستید برای اینكه سپاسگذار خدا باشی و قدر نعمت های اورا بدانی و به داده حق كه بر اساس مصلحت و حكمت است قانع باشی به مادون خود بنگر و از چشم دوختن به مافوق خویش چشم بپوش.
4 _ صله رحم
صله رحم
زیارت اقوام و خویشان و رفت و آمد با آنان و گره گشایی از مشكلات ایشان و شاد كردن قلوبشان از اموری است كه در قرآن مجید و روایات به انجام آن سفارش بسیار و تأكید فراوان شده است گرچه آنان پیوندشان را با انسان بریده باشند.
از رسول خدا(ص) نقل شده است كه فرمود: با خویشاوندی كه پیوندش را با تو بریده است صلة رحم داشته باش .
و در كتاب بحارالانوار ج 71 امام صادق(ع) می فرمایند:
مردی به محضر رسول خدا(ص) آمد و گفت یا رسول الله(ص) برای من اقوامی است كه نسبت به آنان صله رحم دارم ولی آنان مرا آزار می دهند قصد كرده ام به زیارتشان نروم و آنان را ترک كنم حضرت فرمودند این هنگام خدا همه شما را ترک خواهد كرد گفت یا رسول الله(ص) چه كنم حضرت فرمود به كسی كه تو را محروم كرده عطا كن و با كسی كه از تو بریده صله رحم كن و از كسی كه به تو ستم ورزیده درگذر چون اگر اینگونه رفتار كردی خدای عزوجل پشتیبان تو و بر ضد آنان است.
5_ نترسیدن از سرزنش مخالفان
اهل ایمان به ارزش های دینی و اخلاقی پای بند و استوارند چون گاهی بر روی زمین آنان وقتی در برابر سرزنش و ملامت ملامتگران قرار می گیرند كه آنان را با زبان باطل گویشان به خاطر ایمان و اخلاق و رعایت حلال و حرام و پایداری و استقامت در اجرای احكام الهی مورد سرزنش قرار می دهند هیچ واهمه و ترسی به خود راه نمی دهند و حركت خود را در راه الهی تداوم می بخشند و برای حفظ ارزش ها می كوشند و تحت تأثیر نابكاران قرار نمی گیرند.
خداوند متعال در قرآن سوره مائده آیه 5 می فرماید:
ای اهل ایمان هر كسی از شما از دین خود باز گردد(زیان به خدا و پیامبر نمی رسد) خدا در آینده گروهی را می آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند در برابر مؤمنان فروتن و نسبت به كافران نیرومند و در راه خدا جهاد می كنند و از سرزنش كنندگان بیمی ندارند این فضل خداست كه به هر كس بخواهد عطا می كند و خدا بسیار عطا كننده و بیناست.
6 _ بسیار گفتن لاحول ولا قوة الا باالله العلی العظیم
از سفارشات بسیار مهم قرآن مجید و روایات متذكر بودن انسان به ذكری است كه آن ذكر قلب را صفا می دهد و سینه را جلا می بخشد و نفس را به عرصه تزكیه می كشاند و اعضاء و جوارح را تحت تأثیر قرار می دهد از جمله آن ذكرها ذكر نورانی و ثمربخش «لاحول ولا قوة الا باالله العلی العظیم» است.
حجة الاسلام جعفر كوهستانی

شنبه 21/11/1391 - 15:41
اهل بیت
يکشنبه 19/9/1391 - 22:45
امر به معروف و نهی از منکر

کیفیت نماز شب
نماز شب مجموعاً یازده رکعت است:
۱٫ هشت رکعت آن، که دو رکعت، دو رکعت، مانند نماز صبح خوانده می شود یعنی چهار دو رکعتی به نیت نماز شب می باشد.

2. دو رکعت نماز شفع: بهتر است در رکعت اول آن بعد از حمد، سوره «ناس» و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره «فلق» خوانده شود.

3. یک رکعت نماز وتر: بعد از حمد سه بار سوره «توحید» و یک بار سوره «فلق» و یک بار سوره «ناس» بخوانیم و می‌توان یک سوره تنها خواند، سپس دستها را برای قنوت به سوی آسمان بالا می بریم و حاجات خود را از خدا می خواهیم.
-و برای چهل مؤمن دعا می کنیم(چهل بار بگویید ( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنینَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمینَ وَ اَلْمُسلِماتْ )

-و طلب مغفرت می کنیم و هفتاد مرتبه می گوییم: «استغفرالله ربّی و اتوبُ الیه».
از پروردگار خود طلب آمزرش و مغفرت می کنیم و به سوی او بازگشت می نمایم.

-آن گاه ۷ بار می گوییم «هذا مقامُ العائذٍٍِ بکَ منَ النّارِ»؛ (این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می برد)

-و بعد از آن ۳۰۰ مرتبه می گوییم: «العفو» و سپس می گوییم: «ربّ اغفرلی و ارحمنی وتُب عَلیَّ انّکَ انتَ التّوابُ الغفُورُ الرّحیم».[۴]و سپس رکوع + سجده + تشهد + سلام .در پایان نماز شب تسبیحات فاطمة زهرا (س) را میگوئید بار خدایا دراین شلوغی روزگار دستم را محکمتر بگیر..یا حسین
شنبه 18/9/1391 - 18:10
آلبوم تصاویر
http://media.afsaran.ir/sieMJ9.jpg
شنبه 18/9/1391 - 16:13
اخلاق

تاءثیر صلوات در برزخ
قبر و محل برآورده شدن حاجات
تاجرى در بلخ دو پسر داشت . از جمله میراث او، سه تار مو، از موى مبارك حضرت رسول - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - بود. وقتى آن دو برادر خواستند كه میراث را تقسیم نمایند، هر یك ، یك موى را برداشتند.
برادر بزرگ گفت : آن موى دیگر را نصف مى كنیم ، و هر یك نصفى از آن را برمى داریم .
برادر كوچك گفت : قطع كردن موى مبارك حضرت ، از ادب دور است .
برادر بزرگ گفت : چون به قطع آن راضى نمى شوى ، آن را تو بردار و به ازاى آن ، مقدارى از مال به من بده .
برادر كوچك گفت : من هر دو تار موى مبارك را برمى دارم ، و تمام میراث را به تو مى دهم : كه من را مویى از آن حضرت به جهانى مى ارزد.
برادر بزرگ راضى شد، موها را به برادر داد، و تمام ارثیه را برداشت .
آن صاحب دولت ، موها را در حقه پاكیزه قرار داده ، در گریبان جان نهاده ، و پیوسته آنها را بیرون مى آورد و مى بوسید، و بر رسول خدا - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - صلوات مى فرستاد.
مدتى نگذشت كه غبار ادبار بر صفحه روزگار برادر بزرگ نشست ، و اموالش تلف گشت . برادر كوچك ، را گل مراد از شاخسار اقبال شكفت ، و بر اقران و امثال برترى به هم رسانید. چون وفات نمود. یكى از اولیاى بلخ ، رسول خدا - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - را در خواب دید، و به او فرمود: به مردمان بگو كه هر كه را حاجتى باشد، به سر قبر فلان رفته ، دعا كند تا حاجتش برآورده شود. آن شخص عرض كرد: یا رسول الله ! سبب این كرامت چیست ؟
فرمود: ((در تعظیم موى من مبالغه نمود. و بسیار بر من صلوات مى فرستاد. لهذا در زمان حیات ، به خوشى گذرانید. و بعد از وفات ، قبر او محل استجابت دعا گردید.))
رفع عذاب قبر
رسول خدا - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - فرمود:
هر كس در شب جمعه ، دو ركعت نماز به جاى آورد و در هر ركعت پنجاه مرتبه سوره اخلاص بخواند و بعد از نماز بخواند: اللهم صل على النبى العربى وآله . حق تعالى ، گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چنان باشد كه گویا دوازده هزار مرتبه قرآن را ختم كرده است و حق تعالى ، او را از گرسنگى و تشنگى روز قیامت نگاه دارد و تمام حزن او را برطرف سازد و او را از ابلیس و لشكریانش نگاهدارى كند و هیچ گناهى بر او ننویسد و سكرات مرگ را بر او آسان گرداند.
و اگر در آن روز یا در آن شب بمیرد، شهید مرده باشد خدا عذاب قبر را از او بردارد و هر چه از خدا سؤ ال كند، به او عطا فرماید و نماز و روزه او را قبول فرماید و دعاى او را مستجاب سازد و ملك موت ، روح او را قبض نكند، تا آن كه رضوان ، ریحان بهشت را به نزد او آورد.
برترین اعمال در برزخ
ابو علقمه مى گوید:
پیامبر - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - بعد از نماز صبح رو به طرف ما كرد و فرمود: ((اصحاب من ! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر (طیار) را در خواب دیدم به آن دو نزدیك شدم و گفتم : پدر و مادرم فدایتان ، كدام عمل را برتر یافتید؟
پاسخ دادند: پدر و مادر ما فدایت ، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب كردن و محبت على بن ابى طالب - (علیه السلام ) - را برترین اعمال یافتیم .))
كرامت رسول الله در قبر
شبلى ، با جمعى از مریدان ، به عزم حج روانه بادیه گردیدند. در اثناى راه ، یكى از مریدان را اجل موعود رسید. شبلى ، متحیر، در آن قالب بى جان مى نگریست و با خود، فكر تجهیز و دفن او مى كرد. ناگاه دید كه تمام جسمش ، در یك چشم به هم زدن ، سیاه و تیره گشت و هنوز یك ساعت نگذشته بود كه آن سیاهى به سفیدى مبدل شد.
شبلى از آن حال تعجب نموده ، آن مرید را در خواب دید، كه حله اى از حله هاى بهشت پوشیده ، و تاجى مزین به جواهر بر سر نهاده ، و خاتمى نورانى در انگشت كرده ، كه بر نگین آن نوشته است : هذا جزاء من صلى على محمد و آله - (صلى الله علیه و آله و سلم ).
شبلى از او پرسید: سرّ آن سیاهى و سفیدى چه بود؟
جواب داد: سیاهى ، تیرگى معصیت بود. هنوز مرغ جانم ، كامل از قفس تن بیرون نرفته بود كه بدن من به خاطر گناه سیاه گردید. ناگاه صدر و بدر عالم و سید بنى آدم ، محمد - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - را دیدم كه آمد، و قدحى از آب در دست داشت ، و آن آب را بر من ریخت و به دست مبارك ، سیاهى معاصى را از من شست ، و خلعت كرامت و خاتم سعادت به من بخشید.
من عرض كردم : یا رسول الله ! به خاطر كدام عمل مستحق این كرامت شدم ؟
فرمود: ((چون تو در دنیا عادت داشتى كه پیوسته بر من صلوات مى فرستادى ، من به آن سبب ، نظر عنایت از تو دریغ نداشتم .))
شبلى از خواب بیدار شد. گفت : بر من روشن گردید كه ظلمت گناه ، با لعمه درود بر حبیب خداوند - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - از بین مى رود.
رفع عذاب از همه اهل قبرستان
زنى دخترى داشت . آن دختر وفات نمود، مادرش او را در خواب دید كه به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است . با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و ناله و زارى آغاز نمود، چند روز بر حال فرزند خود اشك مى بارید و مى نالید، تا آن كه بار دیگر، آن دختر را در خواب دید، خوشدل و شادمان و در روضه فردوس خرامان .
به او گفت : اى دختر! آن چه حال بود كه دیدم و این چه صورت است كه مشاهده مى كنم ؟
جواب داد: اى مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم ، چنان كه دیدى در این روزها، عزیزى از كنار مقبره ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آن را به اهل گورستان بخشید حق تعالى به بركت صلوات ، عذاب از اهل آن قبرستان برداشت .
چیره شدن ثوات صلوات بر گناهان
كاتبى را بعد از وفات ، در خواب دیدند و حال او را جویا گشتند، جواب داد: گناهان مرا، با صلواتى كه بر نام پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نوشته بودم ، سنجیدند، ثوات صلوات ، زیاد آمد و من را بخشیدند.
فریاد رسى صلوات در قبر
شبلى نقل نموده است كه : من همسایه اى داشتم وفات نمود، بعد از آن ، او را خواب دیدم ، از او پرسیدم : حق تعالى با تو چه كرد؟
گفت : اى شیخ ! هول هاى بزرگ دیدم ، و رنج هاى عظیم كشیدم . از آن جمله به وقت سؤ ال منكر و نكیر، زبان من از كار باز ماند. با خود مى گفتم : واویلاه ، این عقوبت از كجا به من رسید؟ آخر من مسلمان بودم و بر دین اسلام مردم .
آن دو فرشته ، به عنف و غلظت ، از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصى نیكوموى و خوش بوى آمد، میان من و ایشان حایل شد، و مرا تلقین كرد تا جواب ایشان را بر وجه صواب دادم ، از آن شخص پرسیدم : تو كیستى - خدا تو را رحمت كند - كه من را از این غصه خلاصى دادى ؟
گفت : من شخصى ام كه مخلوق شده ام از صلواتى كه تو بر پیغمبر - (صلى الله علیه و آله و سلم ) - فرستادى ، و ماءمورم به آن كه در هر وقت و هر جا كه درمانى ، به فریاد تو رسم .
نورانى شدن چهره در عالم برزخ
ثورى مى گوید: یك سال در مراسم حج ، مردى را دیدم كه هنگام طواف تنها ذكر صلوات در راه مى گوید. در وقوف عرفات هم فقط به این ذكر اكتفا مى كند، در مدینه نیز تنها ذكرش صلوات بود.
من به او گفتم : تو هم در مكه و هم در مدینه تنها ذكرت صلوات بر محمد و آل طاهرینش بود، در عرفات كه جایگاه و روز ناله و زارى و طلب حاجت است هم ، تو همه چیز را گذاشتى و فقط صلوات فرستادى . علت چیست ؟
او گفت : سال گذشته من به همراه پدرم به مكه آمدم ، در یكى از منازل ، پدر بیمار شد و ما نتوانستیم به راه خود ادامه دهیم : در همان جا خانه اى كرایه كرده و چراغى را روشن نمودم . سر پدرم در دامنم بود كه جان سپرد.
دیدم كه اندك اندك چهره اش سیاه گشت . ترسیدم ، سرش را بر زمین گذاشتم و كنارش نشستم و از رسوایى فردا در مقابل مردم گریه مى كردم . در همین حال خوابم برد.
مردى زیبا، خوش بو و خوش پوش با عمامه سفیدى وارد شد. روپوش پدرم را برداشت ، دستى بر صورتش كشید كه بر اثر آن رنگ چهره پدرم سپید و نورانى گشت . من حیرت زده از او پرسیدم : تو كه هستى كه خدا از بركت وجود تو غم مرا برطرف ساخت ؟
فرمود: من صاحب قرآن ، محمدبن عبدالله پیامبر آخرالزمانم . بدان و آگاه باش كه پدرت نافرمانى خدا را مى كرد و پیرو هواى نفس ‍ بود؛ اما چون پیوسته بر من صلوات مى فرستاد، در این ساعت كه تیرگى و تاریكى گناه او را در برگرفت من به دادش رسیدم .
او این را گفت و از نظر من غایب گشت .
من از خواب برخاستم و دیدم كه چهره پدرم مانند ماه شب چهارده مى درخشید. از آن روز به بعد بود كه فایده صلوات را فهمیدم ، تسبیح و دعا را رها كرده و در هر حال و پیوسته صلوات مى فرستم
كرامت صلوات در برزخ
((فضل كندى )) را بعد از وفات ، در خواب دیدند، و از او پرسیدند: حق تعالى با تو چه كرد؟
گفت : من را بخشید و گرامى داشت ، به عملى كه از این دو انگشت من - یعنى سبابه و ابهام - صدر شده بود.
گفتند: از آنها چه عمل آمد كه سبب كرامت تو گردید؟
گفت : بسیار نوشتن (صلى الله علیه و آله و سلم ).
نورى در قبر
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) - فرمود:
الصلاة على نور فى القبر؛
((صلوات بر من ، نورى در قبر است .))
ایمنى از تلخى جان كندن
فرد صالحى به عیادت بیمارى رفت ، او آخرین لحظات زندگانى اش را مى گذارنید، به او گفت : دوست من ! آیا جان كندن تلخ است ؟
بیمار گفت : من جز شیرینى و خوبى نمى بینم : و هیچ گونه تلخى را حس نمى كنم .
آن شخص صالح متعجب شد؛ زیرا او مى دانست كه دل كندن از این دنیا و جان دادن بسیار ناگوار و تلخ است .
شخص بیمار چون تعجب او را دید، به او گفت : تعجب مكن ؛ زیرا من حدیثى از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شنیده بودم كه : هر كس زیاد بر من صلوات بفرستد، از تلخى جان دادن در امان است . از آن پس من به فرستادن صلوات مداومت نمودم و بسیار صلوات فرستادم . اینك تو علت جان دادن راحت مرا فهمیدى .
هنگام جان دادن
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند:
((هر كس بر من صلوات زیاد بفرستد، از تلخى مرگ و جان كندن ایمن گردد.)
شنبه 18/9/1391 - 10:55
اهل بیت
اما م صادق (علیه السلام) فرمودند:
فِى طِینِ قَبْرِالْحُسَیْنِ علیه‏السلام، أَلشِّفاءُ مِنْ كُلِّ داءٍ، وَ هُـوَ الدَّواءُ الاَْكْـبَرِ؛
شفاى هر دردى در تربت قبر امام حسین (علیه‏السلام) است و همان است كه بزرگترین داروست.
[وسائل‏الشیعه، ج10، ص410] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
اَلسُّجُودُ عَلى تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ علیه‏السلام یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ؛
سجده بر تربت امام حسـین (علیه‏السلام) حجاب هاى هفتگانه را پاره مى‏كند.
[بحارالانوار، ج98، ص135] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
اَلسُّجُودُ عَلى طِینِ قَبْرِالْحُسَیْنِ علیه‏السلام یُنَوِّرُ إِلَى الْأرْضِ السّابِعَةِ وَ مَنْ كانَ مَعَهُ سُبْحَةٌ مِنْ طِینِ قَبْرِالْحُسَیْنِ علیه‏السلام كُتِبَ مُسَبِّحا وَ إِنْ لَمْ یُسَبِّحْ بِها ؛
سـجده بر تربت قبر امام حسین (علیه‏السلام) تا زمین هفتم را نور باران مى‏كند و كسى كه تسبیحى از خاك مرقد امام حسین (علیه‏السلام) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مى‏شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.
[وسائل‏الشیعه، ج3، ص608] امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
لاتَدَعْ زِیارَةَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ علیهماالسلام وَ مُرْأَصْحابَكَ بِذلِكَ یَمُدُّاللّه‏ فِى عُمْرِكَ وَ یَزیدُ فِى رَزْقِكَ وَ یُحْییكَ اللّه‏ُ سَعیدا وَ لاتَمُوتُ اِلاّ شَهیدا؛
زیارت امام حسـین (علیه‏السلام) را ترك نكن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش كن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد كند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر شهید.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ أَرادَ اللّه‏ُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِى‏قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه‏السلام وَ زِیارَتَهُ، وَ مَنْ أَرادَ اللّه‏ُ بِـهِ السُّوءَ قَذَفَ فِى‏قَلْبِهِ بُغْضَ‏الْحُسَیْنِ علیه‏السلام وَبُغْضَ‏زِیارَتِهِ؛
هـركس كه خدا خیرخواه او باشد، محبّت امام حسین (علیه‏السلام) و زیارتش را در دل او مى‏اندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد، كینه و خشم امام حسین (علیه‏السلام) و خشم زیارتش را در دل او مى‏اندازد.
[بحارالانوار، ج98، ص76] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ لَمْ یَأتِ قَبْرَالْحُسَیْنِ علیه‏السلام وَ هُوَ یَزْعَمُ أَنُّهُ لَنا شیعَةٌ حَتّى یَمُوتُ فَلَیْسَ هُوَ لَنا شیعَةٌ، وَ إنْ كانَ مِنْ أَهْـلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضَیفانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛
كسى كه به زیارت قبر امام حسین (علیه‏السلام) نرود و خیال كند كه شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد، او شیعه مانیست، و اگر هم از اهل بهشت باشد، از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.
[كامل الزیارات، ص193و بحارالانوار، ج98، ص4.] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ أَتى قَبْرَالحُسَیْنِ علیه‏السلام عارِفا بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ فِى أَعْلى عِلّییّنَ؛
هركس كه به زیارت قبر امام حسین (علیه‏السلام) نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد، خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مى‏كند.
[من لایحضره الفقیه،ج2، ص581.]
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ زارَ الْحُسینَ علیه‏السلام یَوْمَ عاشُورا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛
هركس امام حسین (علیه‏السلام) را در روز عاشورا زیارت‏كند، بهشت بر او واجب مى‏شود.
[اقبال الاعمال، ص568.]
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
حَنِّكُوا أَوْلادَكُمْ بِتُرْبَهِ‏الْحُسَیْنِ علیه‏السلام فَإِنَّها أَمانٌ؛
كام كودكانتان با تربت امام حسین (علیه‏السلام) بردارید، چرا كه خاك كربلا، فرزندانتان را بیمه مى‏كند.
[وسائل الشیعه، ج10، ص160] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ باتَ عِنْدَ قَبْرِالْحُسَیْنِ علیه‏السلام لَیْلَةَ عاشُورا لَقِىَ اللّه‏ُ یـَوْمَ الْقیامَةِ مُلَطَّخا بِدَمِهِ، كَأَنَّما قُتِلَ مَعَهُ فى عَرصَتِهِ كَربَلا؛
كسى كه شب عاشورا را در كنار مرقد امام حسین (علیه‏السلام) سحركند، روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت كه به خونش آغشته باشد، مثل كسى كه در میدان كربلا و در كنار امام حسـین (علیه‏السلام) كشته شده باشد.
[وسائل الشیعه، ج10، ص372.] 
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
زوُروُا قَبْرَالْحُسَیْنِ علیه‏السلام وَلاتَجْفُوهُ، فَإِنَّهُ سَیِّدُ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ، وَ سَیـِّدُ شَبابِ الشـُّهَداءِ؛
مرقد امام حسین (علیه‏السلام) را زیارت‏كنید و با ترك زیارتش به او ستم نورزید چرا كه او سید جوانان بهشت از مردم، و سالار جوانان شهید است.
8، ص110]
جمعه 17/9/1391 - 21:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته