کش باریک و آبی رنگ دور نامه ها را باز می کنم. ریزه کاغذهایی که در اثر هجوم موریانه ها خرد شده اند، کف دستم جا می مانند! احتیاط می کنم! کش را به گوشه ای می اندازم و نامه ای را از بین نامه های دسته شده، بیرون می کشم. خطوط نامه با دست خط امروزم چقدر تفاوت دارد!
گوشه ی آستینم را روی عکست می کشم، بهتر است بگویم روی خیسی چشم هایت! نه، خوشبختانه رطوبتش رفته است. چه خوب که حداقل عکست خراب نشد!
دلم برای خودم تنگ شده
گیسوانت در باد سرچشمه تمام رودهای زمیننند
و سبزی چشمهات
سیمای جنگلی ست
كه بازوان زمستان را