• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 263
تعداد نظرات : 21
زمان آخرین مطلب : 3876روز قبل
اهل بیت

وقتی که جهان زعشق و احساس افتاد
گلبرگ گلی زشاخه ی یـــــــاس افتاد
شد بال صعود جمله ی عــــــــالمیان
آن دست که از پیکر عبــــــــــاس افتاد

پنج شنبه 16/9/1391 - 14:44
اهل بیت

روایت شده است كه پس از ولادت حضرت زینب (س) ، حسین (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: خداوند به من خواهرى عطا كرده است .

پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشك از دیده فرو ریخت . حسین (ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟

پیامبر(ص ) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشكار شود.

تا اینكه روزى جبرئیل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گریه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض كرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از این مصایب دردناك تر و افزون تر اینكه به مصایب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.

پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشكش  را بر صورت زینب (س) نهاد و گریه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسید. پیامبر (ص) بخشى از بلاها و مصایبى را كه بر زینب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان كرد.

حضرت زهرا (س ) پرسید: اى پدر! پاداش كسى كه بر مصایب دخترم زینب (س) گریه كند چیست؟ پیامبر اكرم (ص ) فرمود: پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصایب حسن و حسین (ع ) گریه مى كند.


منبع: کتاب200 داستان از فضایل ، مصایب و كرامات حضرت زینب (ع(
پنج شنبه 16/9/1391 - 14:41
اهل بیت
 هرثمة بن ابى مسلم گوید با على بن ابى طالب به نبرد صفین رفتیم ،چون برگشتیم امام در کربلا منزل کرد و نماز صبح را در آن خواند و از خاکش بر گرفت و بوسید ، سپس فرمود خوشا بتو اى خاک پاک ، از تو قومى محشور شوند که بیحساب به بهشت روند .
سال ها بعد حسین به کربلا آمد . هرثمه نقل می کند که  من در قشونى بودم که عبید اللَّه بن زیاد فرستاده بود و چون این منزل و درختها را دیدم حدیث على (ع) بیادم آمد و بر شتر خود سوار شدم و خدمت حسین (ع) رفتم و سلام دادم و آنچه از پدرش در این منزل شنیده بودم به او گزارش دادم، فرمود تو با ما هستى یا در برابر ما؟ گفتم نه این و نه آن من کودکانى به جا گذاردم و از عبید اللَّه بر آن‏ها ترسانم ، فرمود پس بجائى برو که کشتن ما را نبینى و ناله ما را نشنوى سوگند بدان که جان حسین بدست او است امروز کسى نباشد که فریاد ما را نشنود و ما را یارى نکند جز آنکه خدایش او را در دوزخ افکند.
الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏اى، ص: ۱۳۷

امام حسین - پوستر عاشورا - یزید - عبید الله بن زیاد - پوستر محرم - پوستر امام حسین - پوستر امام حسین علیه السلام - احب الله من احب حسینا - affordable logo design- ahlebeyt- ahlolbeyt- arabic calligraphy- arabic fonts- arabic words-  writing- art islamic- art pictures- ashura- ashura 2010- ashura dayday of ashura- background wallpaper- backgrounds for desktop- black poster- brand design- calligraphy- calligraphy a- calligraphy in arabic- calligraphy writing- company logo design- company logos- design logos- designer logos- designing logos- desktop- desktop wallpapers- fonts- free background- free logo design- free wallpaper for- graphic design services- gratis poster gratis posters- great logos- handwriting- household- how to design a logo- how to make a logo- imam hussein- imam hussein as- imam hussein ashura- imam hussein pictures- imam hussein poster- islam wallpaper- islamic art- islamic backgrounds- islamic pictures photos- islamic wallpaper- l imam hussein- logo creation- logo design contest- logo design free- logo design ideas- logo design service- logo design services- logo making- logo samples- logos design- make a logo- mohammed pbuh- moharram- motivational poster- muhammad pbuh- muharram- muharram 1432- muharram 2010- muharram and ashura- muharram pictures- muharram wallpapers- Muslim- muslim wallpaper- pc wallpaperگراند- pictures of muharram- poster- poster photo- poster posters- poster template- poster world- professional logo design- professional logos- prophet muhammad family- prophet of allah- simple logos- stock logos- the poster- wallpaper- wallpaper background- wallpaper desktop- wallpaper for desktop- wallpaper for pc- wallpaper free- wallpapers- wallpapers free- win7 wallpaper- windows 8- writing in arabic- اباعبدالله- احب الله من احب حسینا- الحسین- الحسین ابن علی- السلام على الحسین- السلام علیک یا حسین- السلام علیک یا حسین بن علی- السلام علیک یا اباعبد الله- الملصق- امام حسین- امام حسین ع- اهل البیت- اهل بیت- اهلبیت- باز این چه شورش است که در خلق عالم است- بسم رب الحسین- بنر شهادت امام حسین- بنر محرم- بک گراند- تایپوگرافی- تحسین جودة الصورة- تحمیل مجانا خلفیات- تصاویر زیبا- تصاویر کیفیت بالا- تصویر زمینه یا حسین- جودة الصورة- حرم- حسین بن علی- حسین- خط ثلث- خطاطی- خلفیات- خلفیات اسلامیة- خلفیات رائعة- خلفیات عالیة الجودة- خلفیات کمبیوتر- خلفیات محرم- خوشنویسی- خوشنویسی اسلامی- خون- دانلود psd- دانلود psd رایگان- دانلود psd مذهبی- دانلود psd مذهبی رایگان- دانلود رایگان psd- دانلود فایل لایه باز- دانلود فایل لایه باز رایگان- دایره- دعای ندبه- رب الحسین- ساخت لوگو- شکسته نستعلیق- شهادت امام حسین- صور الأمام الحسین- صور خلفیة- صور وخلفیات- طراحی خط- طراحی آرم- طراحی لوگو- طراحی پوستر- طرح بنر مذهبی- طرح مذهبی- طرح های مذهبی- عاشورأ- عاشورا- عاشوراء- عکس کیفیت بالا- عکسهای کیفیت بالا- فایل لایه باز- فایل لایه باز رایگان مذهبی- فایل لایه باز مذهبی- قیام امام حسین- کربلا- لطمیات- لوگو- لوگو رایگان- متن دعای ندبه- محرم- مدرن- من قتل الحسین- مواقع صور- نقوش اسلامی- والپیپر شهادت امام حسین - یا حسین بن علی- پوستر- پوستر شهادت امام حسین- پوستر عاشورا- پوستر مذهبی- کرببلا- کیفیت بالا

 

یا امام حسین یا یزید ، باید با یکی از این دو بود.وقتی این حدیث را می خواندم خود به خود یاد این قسمت دعای کمیل افتادم ” ولا یمکن الفرار من حکومتک ” آیا واقعا می شود جایی رفت که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین علیه السلام را نشنید یا کشته شدن او را ندید یا ناله اسیران کربلا را !
واقعا اگر صاحب ما فردا آمد و خواست یاریش کنیم ما نمی گوییم که ” من کودکانی دارم و از عبید اللَّه زمان بر آن‏ها ترسانم “؟
جواب معلوم است ، شاهد جواب من نیامدن یوسف زهراست .همین روز هایی که میگذارنیم خیلی ها از ترس مالشان می گویند باید با عبید الله سازش کنیم چه برسد به زمانی که آقای ما بیاید.
شادی روح امام و شهدا صلوات
چهارشنبه 15/9/1391 - 21:15
اهل بیت
چهره بارز «حبیب» همیشه در تاریخ مانند خورشیدی تابان، درخشیده و می‏ درخشد؛ چرا كه او از اصحاب پیامبر گرامی اسلام به حساب می‏ آمد، و از آن حضرت حدیثهای زیادی شنیده بود.

از سوی دیگر، شركت او در سن ۷۵ سالگی، در نهضت نورانی كربلا و دفاع از حریمِ ولایت از صحنه‏های پرشكوه و نورانی زندگی سرشار از معنویت او است.
نام اصلی «حبیب بن مظاهر» (۱) است، بزرگ مردی از طایفه «بنی اسد» و از صحابه رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله).

 وی یك سال پیش از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد؛ دوران كودكی او همزمان با سالهایی بود كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مكّه مكرمه مردم را به توحید و خداپرستی دعوت می‏ نمود.

 فیض دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله)، توفیقی بود كه حبیب را، از همان اویل جوانی با معارف دینی و سرچشمه زلال تعالیم اسلام، آشنا ساخت.
بنابراین حبیب از جمله كسانی است كه به فیض دیدار پنج امام معصوم، نائل آمده است.

چهره ‏اش زیبا و جمال معنوی او به حدّ كمال رسیده بود.(۲) به طوری كه در عبادت، شجاعت، علم، زهد و در دفاع از حریم ولایت زبانزد دیگران شده بود.
حبیب بن مظاهر مورد علاقه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)
 
نقل شده كه: پیغمبر خاتم(صلی الله علیه و آله) روزی با جماعتی از اصحابش، از جایی عبور می‏ كردند؛ ناگهان دیدند چند نفر از بچه‏ ها، با یكدیگر بازی می‏ كنند.

 پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) جلو رفتند و نزدیك یكی از بچه‏ ها نشستند، و دست نوازش بر سر او كشیدند، سپس پیشانی او را بوسیدند و با ملاطفت و مهربانی، او را پهلوی خود نشاندند!

اصحاب، از این عمل حضرت سؤال كردند. حضرت فرمودند : روزی دیدم، كه این طفل با حسینم بازی می‏ كرد، و در حین بازی، خاكِ زیر پای «حسین» را برمی‏ داشت و به صورت و چشمهایش می‏مالید.

پس؛ من هم او را دوست می‏دارم. چون او فرزند مرا دوست می‏دارد، و جبرئیل خبر داده: او در واقعه كربلا از انصار و یاران حسینم خواهد بود.(۳)

 
در تقریرات، «مرحوم حاج شیخ جعفر تستری» احتمال داده كه، آن طفل «حبیب بن مظاهر» بوده است.
 
علم حبیب
 
پس از وفات جانسوز رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) حبیب بن مظاهر با حضرت علی(علیه السلام) بیعت نمود، و در خط ولایت علی بن ابیطالب(علیه السلام) قرار گرفت.

چون بارها، از پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله) شنیده بود: «اَنَا مَدینَةُ العِلْم و عَلِیٌّ بابُها فَمَن اَرادَ المَدینَة فَلْیَأتِ الباب». یعنی «من شهر علمم و علی درِ آن شهر است، هر كس كه علم می‏خواهد از در آن وارد شود».

 لذا محضر حضرت علی(علیه السلام) را مغتنم شمرده و در شمار یاران خالص و حواریون و شاگردان ویژه حضرت قرار گرفت (۴) و دانشهای گرانبها و فراوانی از حضرت علی(علیه السلام) آموخت.

 
او در جمیع علوم و فنون، همچون فقه، تفسیر، قرائت، حدیث، ادبیات، جدل و مناظره تبحّر داشت تا آنجا كه مایه اعجاب و شگفتی دیگران بود (۵)

یكی از دانشهای او «علم بلایا و منایا» بود. یعنی: پیشگویی حوادث و خبر داشتن از وقایع آینده، و تاریخ.

 
شجاعت حبیب
 
«حبیب بن مظاهر» مردی شجاع، باصلابت و با قدرت بود، به طوری كه در تمام جنگهایی كه در دوران حكومت حضرت علی(علیه السلام) رخ داد؛ حضوری فعال و چشمگیر داشت، و در آن زمان بعنوان یكی از شجاعان بزرگ كوفه در زمره یاران امام(علیه السلام) بود(۶)
 
در روز عاشورا نیز با شجاعت تمام، در مقابل لشگر عمر سعد ایستاد و شروع به نصیحت و اندرز كرد.

 بلكه، آن خفتگان و اسیران هوای نفس را، بیدار كند. خلاصه، «حبیب» شخصی بود كه تنها از خدا می‏ ترسید و با تمام وجود و شجاعت بسیار، كمر همّت، به یاری و دفاع از حریم ولایت و امامت، بسته بود.

 
عبادت حبیب
 
حبیب مردی عابد و پارسا بود. تقوی و حدود الهی را رعایت می‏ كرد. حافظ كل قرآن كریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‏پرداخت. (۷)
 
به فرموده امام حسین(علیه السلام) در هر شب یك ختم قرآن می‏ كرد. (۸)
 
مردی بود كه حتی آخرین شب عمر خود را (شب عاشورا)، به نیایش با پروردگار سپری كرد.
 
زهد حبیب
 
او حلال و حرام الهی را رعایت می‏نمود. زندگی پاك و ساده‏ای داشت. آن‏قدر به دنیا بی‏ رغبت بود و زهد را، سرمشق زندگی خود قرار داده بود، كه هر چقدر به او پیشنهاد امان و پول فراوان شد؛ نپذیرفت، و گفت: «ما نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عذری نداریم كه زنده باشیم، و فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را مظلومانه به قتل برسانند».(۹)
 
به تحقیق می‏ توان گفت: «حبیب بن‏ مظاهر» از جمله افرادی است كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره آنان فرموده است:
«ارادَتْهُمُ الدُّنْیا فَلَمْ یُریدُوها» (۱۰) یعنی: دنیا به آنان روی می‏ آورد ولی آنها به دنیا پشت كرده و با بی‏ رغبتی و بی‏ اعتنایی از كنار آن می‏ گذرند.
 
چهره حبیب از آغاز نهضت حسینی تا شهادت
 
بعد از شهادت امام حسن(علیه السلام) شیعیان به امام حسین نامه نوشته، آن حضرت را به قیام علیه معاویه دعوت كردند.

 نخستین نامه در خانه «سلیمان بن‏ مریم خزاعی» ـ كه از شیعیان مخلص بود ـ نوشته شد.

این دعوتنامه با امضای چهار تن از بزرگان كوفه، توسط «عبداللّه‏ بن‏ مسمع همدانی» و «عبداللّه‏ بن‏وال» به مكه ارسال شد؛ كه «حبیب بن‏ظاهر» یكی از امضاكنندگان این نامه بود.(۱۱)

 
حبیب از جمله كسانی است كه به فیض دیدار پنج امام معصوم، نائل آمده است. بنابراین می‏بینیم كه حبیب، از همان اول فعالیت خود را برای این نهضت الهی شروع می‏ كند و همراه «مسلم بن‏ عوسجه» كه به طور پنهانی در كوفه برای «مسلم بن‏عقیل» از مردم بیعت می‏گ رفتند؛ و در این راه از هیچ اقدامی كوتاهی نمی‏كردند.(۱۲)
 
حبیب بن‏ مظاهر این پیرمرد عارف و آگاه، مصمّم بود كه به هر قیمتی شده، خود را به كاروان كربلا برساند؛ شب به راه می‏ افتاد و روز استراحت می‏ كرد تا در بند مأموران «ابن ‏زیاد» اسیر نشود.

 سرانجام روز هفتم ماه محرم، در كربلا، به كاروان امام حسین(علیه السلام) پیوست.(۱۳)

 
به محض رسیدن به كربلا، مجددا وفاداری خود را نسبت به امام(علیه السلام) در میدان عمل به نمایش می‏ گذارد.

همین كه مشاهده نمود یاوران امام اندك و دشمنان او بسیارند، به امام حسین(علیه السلام) عرض كرد: «در این نزدیكی، قبیله‏ای از «بنی‏ اسد» هستند، اگر اجازه دهید پیش آن‏ها رفته، آنان را به یاری شما دعوت كنم، شاید خداوند هدایتشان كند.» بعد از اینكه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانید و شروع به نصیحت و موعظه كرد. (۱۴)

 
شهادت
 
او، عاشق شهادت بود. دلش برای شهادت می‏ طپید. شب عاشورا را به عبادت و مناجات با معبود خویش مشغول بود، و لحظه‏ شماری می‏كرد تا روز عاشورا فرا رسد و در ركاب مولا و سرور خویش، شربت شهادت را بنوشد.
 
بالاخره، نوبت جان‏فشانی فرا رسید. آن مجاهد پیر و عاشق كه روحیه ‏ای جوان و شاداب داشت؛ با شمشیری برّان به میان سپاه دشمن نفوذ كرده، آنان را از دم تیغ می‏ گذراند و این گونه رجز می‏خواند: «من حبیب، پسر مظاهر، زمانی كه آتش جنگ برافروخته شود، یكه سوار میدان جنگم، شما گرچه از نظر نیرو و نفر از ما بیشترید، لیكن ما از شما مقاومتر و وفادارتریم، حجت و دلیل ما برتر، منطق ما آشكارتر است و از شما پرهیزكارتر و استوارتریم.» (۱۵)
 
حبیب بن‏ مظاهر، با آن سن زیاد همچون یك قهرمان شمشیر می‏زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را به درك واصل كرد.
 
تشنگی و خستگی بر او چیره شده بود، ناگهان، در این هنگام «بدیل بن‏ مریم عقفانی» به او حمله كرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با سر نیزه به او حمله كرد، تا اینكه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس «بدیل بن‏ مریم» سر مطهرش را از تن جدا كرد.
 
شهادت این پیر عاشق، بر یاران امام(علیه السلام) و خود امام(علیه السلام) بسیار گران بود.

حضرت خود را به بالین او رسانید. چنان شهادت «حبیب» در امام اثر گذاشته بود كه فرمود:
«احتسب نفسی و حماة اصحابی»: پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار می‏برم. (۱۶) ای حبیب! مردی با فضیلت بودی كه در یك شب قرآن را ختم می‏كردی. (۱۷)
 
سرانجام «حبیب بن‏ مظاهر اسدی» یار با وفای اباعبداللّه ‏الحسین(علیه السلام) در سن ۷۵ سالگی، در تاریخ دهم محرم‏الحرام، سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین مقدس كربلا به فیض شهادت نائل آمد.
افرادی امثال حبیب، عاشق حقیقی و واقعی اهل بیت (علیهم السلام) بوده ‏اند، اراده آنها تنها زبانی نبود؛ بلكه سعی می‏ كردند در عقیده و افكار، اخلاق، بینش سیاسی، زندگی فردی و اجتماعی به گونه‏ای رفتار نمایند كه ائمه (علیهم السلام) دستور داده‏ اند.
پی نوشت:
_____________________________________________
۱. تقی الدین الحسن بن علی بن داود حلّی ، الرّجال .
۲. قاضی نوراللّه‏ ، مجالس المؤمنین ، ص ۳۰۸ . السید محن الامین ، اعیان الشیعه ، ج ۴ ، ص ۵۵۴
۳.علامه مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۱۰ ، حاج محمد هاشم خراسانی ، منتخب التواریخ ، ص ۲۷۸ .
۴.السید محن الامین ، المجالس السنیه فی مناقب و مصائب العتره النبویه ، ج ۱ .
۵.امالی منتخبه ، ص ۴۹ .
۶.محمد بن طاهر سماوی ، ابصار العین فی انصار الحسین(علیه السلام)، ص ۵۶ .
۷. السّید محن الامین ، اعیان الشیعه ، ج ۴ ، ص ۵۵۴ .
۸.ترجمه نفس المهموم ، شیخ عباس قمی ، ص ۳۴۳ .
۹. كشی، رجال.
۱۰. سید رضی، نهج‏البلاغه، خطبه همام.
۱۱. شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۵ ـ ۳۴.
۱۲. السید محسن الامین، اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۵۵۴.
۱۳. همان.
۱۴.  محمد بن‏طاهر سماوی، ابصار العین فی انصار الحسین، ص ۵۷.
۱۵. تاریخ طبری، ج ۷.
۱۶.السید محسن الامین، مجالس السنیة، ج ۱؛ تاریخ طبری، ج ۷، ص ۳۴۹.
۱۷.حاج شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ص ۴۳۰؛ حاج شیخ عباس قمی، ترجمع نفس المهوم،
ص ۳۴۳.

 
منبع : عقیق
دوشنبه 13/9/1391 - 14:58
اهل بیت
در روایات آمده است که امام رضا(ع) در ماه محرم مجلس عزاداری ترتیب داده و از شاعران متعهد دعوت می‌کردند با حضور در این مجالس اشعار خود را در مصایب جد گرامی‌شان حضرت سیدالشهدا(ع) قرائت کنند و در غیر این صورت، آن حضرت خود به ذکر مصیبت پرداخته و ضمن گریستن بر این فاجعه عظما، دیگران را نیز می‌گریاندند.

 مرثیه دعبل برای امام حسین(ع) دعبل بن علی بن رزین از قبیله مشهور «خزاعه» بود، او شاعری شجاع و توانا و دلباخته خاندان پاک رسالت بوده که در دشوارترین روزگار شعر خود را در خدمت بیان حقایق و دفاع از آل‌ا... قرار داد، چنانکه علامه حلی درباره او گفته است: دعبل در میان عالمان و متفکران شیعی به کمال ایمان و علو منزلت و بزرگی شأن اشتهار یافته است.

 پس از اینکه حضرت امام رضا(ع) به امر مأمون از مدینه به خراسان آمدند و ولایتعهدی مأمون را پذیرفتند، دعبل به همراهی ابراهیم بن عباس صولی (شاعر نامدار شیعی) عازم زیارت آن حضرت شد.

هر دو شاعر در «مرو» نزد او بار یافتند و دعبل قصیده «تاییه» را در حضور آن حضرت قرائت کرد که بسیار مورد توجه امام (ع) قرار گرفت وایشان را گریان ساخت، امام (ع) ده هزار درهم و جبه‌ای از جامه‌های شخصی خود را به او بخشیدند. (دانشنامه شعر عاشورایی - ج 2- ص 100)

ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» به ذکر یکی از مجالس مرثیه سرایی که در پیشگاه حضرت امام رضا(ع) برگزار شده و دعبل خزاعی نیز در آن افتخار حضور و شعرخوانی داشته پرداخته و چنین آورده است: خدمت سرورم امام رضا(ع) رسیدم،

 دیدم آن حضرت به همراه یارانشان غمگین و اندوهناک نشسته اند، هنگامی که مشاهده فرمودند مرا که به سمت ایشان می‌آمدم، فرمودند: مرحبا به دعبل. آفرین بر کسی که با دست و زبان خود ما را یاری می‌رساند.

آنگاه آن حضرت من را در کنار خود نشانده و فرمودند: ای دعبل! از تو می‌خواهم شعر بسرایی، به جهت آنکه این روزها برای اهل بیت، روزهای غم و اندوه است و برای دشمنان ما، بخصوص بنی‌امیه روزهای شادی و سرور می‌باشد. ای دعبل! هر کس بر مصیبت جد من حسین(ع) اشک بیفشاند، البته خداوند گناهانش را مورد عفو قرار خواهد داد.

 سپس آن حضرت امر فرمودند تا بین ما و اهل حرم پرده‌ای برافراشتند و فرمودند که در پس پرده‌ها بنشینند و بر عزا و مصیبت جد خود گریه و ناله سردهند و به من نیز امر فرمودند، ای دعبل! بر حسین (ع) مرثیه‌ای بخوان. مادامی که تو زنده‌ای، یاور و مدح کننده ما هستی، پس تا جایی که می‌توانی از یاری ما دریغ نکن.

در این حال من به گریه افتادم و اشعاری در رثای خاندان نبوت و ماجرای عاشورا قرائت کردم. (الاغانی- ج 20- ص 148)

یکی از مشهورترین اشعار دعبل قصیده تاییه است که یاقوت حموی آن را از بهترین نوع شعر و بلندترین نمونه مدایح برمی‌شمارد که درباره دودمان پیامبر اکرم(ص) سروده شده و بر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) عرضه شده است. (معجم الادبا- ج 4- ص 196)

این قصیده را «مدارس آیات» نیز نام نهاده‌اند و سبب آن بیتی است که شاعر در آن چنین سروده است و در برخی منابع بیت مطلع ذکر شده است: خانه‌های اهل بیت، مدارس آیات الهی و منزلگاه وحی است که بی‌کس مانند بیابانهای خشک و خالی مانده است. (عیون اخبارالرضا- ج 2- ص 318)

در روایت است که دعبل اشعار دردآلود خویش را با صدای بلند می‌خواند و امام رضا(ع) بشدت می‌گریستند تا اینکه به این بیت رسید: حق ایشان (عترت) را در دست‌های خائنان دیگر مشاهده می‌کنم در حالی که به تاراج می‌رود و بین غاصبان بیگانه تقسیم می‌شود، در صورتی که دست این مظلومان از حق خود تهی مانده است. امام رضا(ع) در اینجا به سخن درآمده و فرمودند: راست گفتی ای خزاعی.

دعبل همچنان شعر خود را ادامه داد و به فرازهای عاشورایی دیگری رسید: سرهای خاندان پیامبر بریده و خون آلود است و گله‌های آل زیاد آسوده می‌چرند. حرمت حریم پیامبر(ص) دریده و اهل حرمش به اسارت درآمده و آل زیاد حجله‌های سرور می‌آرایند. فغان و درد، هنگامی که خون بنی‌هاشم به ناحق ریخته می‌شود، در حالی که دست‌های آنان تهی از حربه و بسته است.

در این هنگام امام رضا(ع) در حالی که کف دو دستش را می‌چرخانیدند و زیر و رو می‌کردند، فرمودند: آری چنین است، براستی که دست‌های ما بسته است! (عیون اخبار الرضا- ج 2- ص 650)

دعبل باز هم ادامه داد: ای دیدگان اشکبار! در اندوه آن عزیزان اشک ببار که اکنون هنگام آن است در این ماتم جانکاه سیلاب اشک را روانه کنی. همواره در طول زندگی از هراس دشمنان اهل بیت نیاسوده‌ام، اما امید من این است که پس از مرگ در سایه شفاعت اهل بیت(ع) از عذاب در امان باشیم.

در این حالت امام رضا(ع) رو به دعبل فرمودند: خداوند تو را از فزع اکبر که قیامت است در امان دارد. (عیون اخبار الرضا- ج 2- ص 650)
دوشنبه 13/9/1391 - 14:57
اهل بیت
حجت الاسلام ناصر رفیعی محمدی، استاد حوزه و دانشگاه، به بیان ویژگی‌های مدح و شعر تأثیرگذار در خصوص اهل بیت(ع) با توجه به آیات قرآنی در سوره شعرا پرداخت و اظهار داشت: شعرایی که که در هر وادی حرکت می کنند و حرف‌هایی می‌زنند که خودشان هم عمل نمی کنند. شاعران غیر متعهد هستند و گمراهان دنباله رو آنان می‌شوند.

وی در ادامه به چهار ویژگی برجسته شاعران و مداحان تأثیرگذار اشاره کرد و افزود: شاعران الهی همان کسانی هستند که اگر یک بیت شعر درباره اهل بیت(ع) بگویند خانه ای در بهشت برای آنان ساخته می شود و مهم ترین ویژگی آنان در سوره شعرا، مؤمن بودن، عمل صالح داشتن، مداحی از سوز دل به این معنا که مدح آنان مادی نیست و رنگ و بوی خدایی داشته باشد و چهارم این که نسبت به ظلمی که در حق مظلوم شده است بی تفاوت نیست و اشعاری در دلجویی از مظلوم و دفاع از حق می‌گوید چرا که همه پیام عاشورا همان دفاع از حقانیت است.

کارشناس مذهبی در بخش دیگری از سخنانش به بیان ویژگی‌های زائران امام حسین(ع) پرداخت و تصریح کرد: از امام صادق(ع) روایت است که کسانی که در آسمان برای زائران امام حسین(ع) دعا می‌کنند بیشتر از کسانی هستند که در زمین دعا می‌کنند چرا که چهار هزار فرشته در کنار قبر حسین هستند و تا قیامت گریه بر ایشان می‌کنند.

ذکر صلی الله علیک یا ابا عبدالله بیمه سازی فرد در مقابل پلیدی های روزمره اخلاقی

وی در ادامه توصیه زیارت امام حسین(ع) افزود: فراهم سازی زیارت قبر ایشان برای دیگران همان ثواب زیارت برای خود فرد را دارد و اگر کسانی امکان تشرف به کربلا برای آنان نیست بهتر آن است که از اول محرم، در حال وضو روی پشت بام رو به قبله  بایستند و ذکر صلی الله علیک یا ابا عبدالله را سه مرتبه بیان کنند تا اسمشان به عنوان اسم زائران امام حسین(ع) ثبت شود گفتن این ذکر در طول سال یا این دو ماه و یا ده روز اول محرم، پله ای از خودسازی و بیمه فرد در مقابل زشتی ها و پلیدی های اخلاقی است چرا که دهانی که لب به گشودن این ذکر کرد دیگر در ورطه غیبت و تهمت قرار نمی گیرد و اهمیت به نماز نیز از دیگر آثار این ذکر است.

این سخنران مذهبی در ادامه با تدکید بر درس ها، پیام ها، عبرت آموزی و بهره مندی کاربردی و راهبردی کردن درس های عاشورا اظهار داشت: سجده بر خاک کربلا حجاب‌های هفتگانه را از بین می برد که این یک نوع تکریم و احترام است و یکی از دلایلش این است که به ما یاد بدهند که ارتباط با امام حسین(ع) را حفظ کنیم.

 

يکشنبه 12/9/1391 - 13:37
اهل بیت
زیارت نوعی اعلام موضع در مشخص کردن خط فکری است و آثار سازنده عجیبی دارد؛ بنابراین آنچه به عنوان متن زیارتی خوانده می‌شود از نظر محتوی و جهت دهی، از حساسیّتی ویژه برخوردار است. به همین جهت ائمه (علیهم السلام) با آموختن نحوه زیارت به یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیده‌اند. زیارت عاشورا، که از تعالیم امام باقر(علیه السلام) است، به سبب آثار سازنده فردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خطر انحراف اهمیت ویژه ای دارد. شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از: ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان، مانندفراز «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد» 2- پیدایش روحیه ظلم ستیزی، یعنی تکرار لعن و نفرین بر ستمگران در این زیارت موجب پیدایش روحیه ظلم ستیزی می شود، ولو با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق، که پایه های ایمان را محکم می‌کند. 3- دوری جستن از خطر انحراف 4- ترویج روحیه شهادت طلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا5- احیای مکتب در راه و هدف خاندان عصمت(1)

آثار و برکات قرائت زیارت عاشورا


در زمان مرحوم آیت الله میرزای شیرازی بزرگ در کشور عراق مرض وبا شیوع پیدا کرد و به قدری شدید شد که جنازه قربانیان در کنار خیابان ها رها می شد و کسی آن ها را جمع نمیکرد، بسیاری از افراد هم که امکاناتی در اختیار داشتند، از عراق می گریختند. در همان ایّام روزی در مجلس درس مرحوم آیت الله میرزای شیرازی که در شهر سامرا بود، شاگردان گفتند «آقا وبا به این جا نیز رسیده و سرایت کرده، چه کنیم؟ مرحوم میرزا در مجلسی که بزرگان و شارگردانش حضور داشتند فرمود: «من حکم می کنم که از همین امروز همه، از زن و مرد،کوچک و بزرگ زیارت عاشورا را با 100 لعن و 100 سلام بخوانید تا خداوند این مرض را برطرف نماید. این خبر یه سرعت در عراق منتشر شد و نقل کرده اند که 3 روز بیشتر طول نکشید که دیگر کسی از شیعیان به مرض وبا از دنیا نرفت و این بیماری به صورت کامل برطرف شد .

زیارت عاشورای طلاب در مسجد جمکران

در عهد زعامت مرحوم آیت ‏اللّه‏ حاج سیّد محمّد حجّت کوهکمرى، قحطى و گرانى سختى پدید آمد. آن مرحوم چهل نفر از طلاّب مهذّب و متدیّن را دستور داد که به مسجد جمکران مشرّف شده و در پشت‏بام مسجد به صورت دسته‏ جمعى زیارت عاشورا را با صد سلام و صد لعن و دعاى علقمه بخوانند، آنگاه به حضرت موسى بن جعفر، حضرت ابوالفضل و حضرت علی اصغر علیهم‏السلام متوسّل شده، رفع گرانى و نزول باران را از خداوند بخواهند. چهل تن از طلاب فاضل و متدیّن به امر مرجعیّت اعلاى تشیّع به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند، زیارت عاشورا را طبق دستور قرائت کرده و مسجد جمکران را به قصد قم ترک کردند . هنوز به دهِ جمکران نرسیده بودند که باران رحمت سیل‏ آسا فروریخت و طلاّب ناچار شدند از میان سیلابها عبور کنند.


سفارش حضرت حجت به زیارت عاشورا

داستان همسرِ صالحه استاد « اشرف حدّاد » را همگان شنیده اند که به زیارت عاشورا مداومت داشت، در شب اوّل رحلتش سه بار امام حسین علیه‏السلام به دیدارش تشریف‏ فرما شدند و در بار سوّم امر فرمودند که عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند.

سیّد احمد رشتى هنگامى که از قافله عقب ماند و از زندگى دست شست، توسّل فراوان نمود، سرانجام به محضر امام عصر تشرّف یافت، حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و جامعه کبیره فرمود: « شما چرا عاشورا نمیخوانید؟ عاشورا ، عاشورا، عاشورا».

مرحوم میرزا ابراهیم محلاّتى، عموى آیه‏اللّه‏ حاج شیخ بهاءالدّین محلاّتى، در شب 24 صفر 1336 هجری در شیراز رحلت کرد. در همان شب مرحوم شیخ مشکور در نجف‏اشرف حضرت عزرائیل علیه‏السلام را رؤیت کرده و از او پرسید: از کجا تشریف مى‏آورید؟ فرمود : از شیراز، از قبض روح میرزا ابراهیم محلاّتى مى‏آیم. از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسید، فرمود: در بهترین حالت است، خداوند هزار فرشته موکّل فرموده که از او اطاعت کنند. پرسید: از کجا ایشان به این مقام رسیده؟ فرمود: او سى سال تمام بر زیارت عاشورا مداومت داشت. شیخ مشکور خواب را برای میرزا محمّدتقى شیرازى نقل کرد، او به شدّت گریست، گفته شد: خواب است،فرمود:بلى، ولیکن خوابِ شیخ مشکور است. فرداى آن روز تلگرافى از شیراز رسید و صادقه بودن رؤیاى شیخ مشکور بر همگان ثابت شد. مرحوم شیخ صدرا بادکوبه‏ اى که بر زیارت عاشورا مداومت داشت، در11 شعبان 1392 قمری درگذشت، پس از 23 سال هنگامى که قبر شریفش در موقع تخریب وادى‏ السلام توسّط رژیم عفلقى شکافته شد، پیکر پاکش تر و تازه پدیدار گردید. مرحوم آقانجفى اصفهانى می‏نویسد : دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروعه خواندم و نتیجه گرفتم .

1- مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، صص 542-547-538

يکشنبه 12/9/1391 - 13:36
اهل بیت
چون شد محیط دائره خطه جنود
خالی زهر که بود مگر نقطه وجود
نور تجلّی احدیّت تتق کشید
سر زد جمال غیب ز آئینه شهود
در پیشگاه شاهد هستی چه شمع سوخت
نابود شد بمجمره عشق همچو عود
آشوب در سرای طبیعت ز حد گذشت
سلطان معرفت چه مجرد شد از حدود
مرغ دلی نماند که در قید غم نشد
چون شد همای سدره نشین مطلق از قیود
آن مصدر وجود فرو کوفت کوس عشق
در عرصه ای که عقل نیابد ره ورود
در راه عشق مبدء فیض آنچه داشت داد
تا شد عیان بعالمیان منتهای جود
دست از جوان کشید که بدخوشترین متاع
وز نقد جان گذشت که بُد بهترین نقود
مستغرق وصال چنانشد که مینمود
شور وداع پرده گیانش نوای عود
شد برفراز رفرف همت سوار و تاخت
من منتهی النزول الی غایه الصعود
گردون هماره داشت بتعظیم او رکوع
شد تا کند ز هیبت تکبیر او سجود
خصم از نهیب تیغ چه ریح العقیم او
اندر گریز، همچو ز خور طائر ولود
تیغش بسر فشانی دشمن چه باد عاد
اسبش بشیهه آیتی از صیحه ثمود
تا شد سرش بنیزه چه عیسی بروی دار
لیکن نه فارغ از ستم فرقه یهود
از حال آن سرم نبود تاب سرگذشت
چندان بلا کشید که آبش ز سر گذشت
آیت ا... غروی اصفهانی - دیوان كمپانی صفحه 153
شنبه 11/9/1391 - 22:55
اهل بیت
تا حشر از لب تو بود شرمسار آب
زینروست همچو عاشق تو بیقرار آب
بر تشنه کامی تو نه تنها گریست ابر
این ماجرا نمود، دل کوهسار آب
از کین گهی مزار تو بر آب بسته شد
گه بسته شد بروی تو در کارزار آب
اطفال بی پناه تو از از سوز تشنگی
شیون کنان و موج زنان بر کنار آب
سقای باوفای تو لب تشنه شد شهید
زین غصه تا همیشه بود سوگوار آب
در قتلگاه بر لب خشک تو قطره ای
ایکاش می نشست به جای غبار آب
بعد از تو شیعیان ترا آب آتش ست
تا می زند به قلب محبان شرار آب
در ماتم تو رود، گل آلود می رود
با بانگ رود رود نماید گذار آب
جبران آنکه از تو جدا گشت مدتی
همراه نام تست کنون سایه وار آب
آن ظلمها که بر لب شط بر تو رفته است
یک یک کند شماره به روز شمار آب
«مهدی» چو یاد از لب خشک تو می کند
می بارد از دو دیده چو ابر بهار آب
عباسعلی مهدی - گلواژه (2) صفحه 128
شنبه 11/9/1391 - 22:53
اهل بیت
پس از عاشورای حسینی، تعداد کمی از اهل بیت و یاران، زنده ماندند. آنان عبارت بودند از زنان و دختران و نیز کودکان که به خاطر کوچکی سن و یا بیماری و جراحت سخت، کشته نشدند، «عمر بن سعد» بعد از شهادت امام حسین ـ علیه السلام ـ زنان، دختران و خواهران و نیز بچه هایی را که زنده مانده بودند و امام سجاد ـ علیه السلام ـ را با خود به کوفه برد.

در میان اهل بیت امام حسین ـ علیه السلام ـ زنان و مردانی نیز بودند که به همراه آنان به اسیری برده شدند. اسیرانی که اهل کوفه بودند با ورود به شهر خود به واسطه شفاعت خویشان و قبائل در کوفه ماندند و از اسارت آزاد شدند. اما خانواده های هاشمی با همان شیوه اسارت، راهی شام گردیدند. لازم به ذکر است برخی از اسرا هم بلافاصله بعد از اسارت به دست دشمنان در کربلا به شهادت رسیدند.

اکنون به کسانی که همراه اهلبیت به اسارت برده شدند، اشاره می شود:

1. عقبه بن سمعان: عقبه، غلام رباب همسر امام حسین ـ علیه السلام ـ بود که به دست «ابن سعد» دستگیر شد و سپس آزاد گردید.[1]

2. نافع بن هلال جملی: او فردی دلیر، قاری قرآن، کاتب حدیث و از یاران امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ بود و در سه جنگ مهم آن روزگار شرکت کرد. نافع پیش از شهادت مسلم، به امام حسین ملحق شد. او در روز عاشورا دوازده تن از یاران عمر سعد را به قتل رساند و سرانجام مجروح شد و بازوانش شکست. «شمر بن ذی الجوشن» با دار و دسته اش او را اسیر کرده، به میان سپاه و نزد عمر بن سعد برد. نافع بن هلال بعد از اسارت به دست «شمر بن ذی الجوشن به شهادت رسید.[2]

3. موقع بن ثمامه صیداوی: موقع، در حماسه عاشورا آسیب دید و به زمین افتاد و قبیله اش او را نجات داده و پس از انتقال به کوفه او را پنهان کردند ابن زیاد چون از این ماجرا آگاه شد کسی را در پی کشتن او فرستاد، ولی با وساطت جمعی از بنی اسد از قتل «موقع» صرف نظر کرد و سرانجام او را با غل و زنجیر به «زاره» تبعید کرد.[3]

4. سرار بن منعم بن ابی عمیر نهمی: او در حماسه کربلا مجروح و اسیر شد. عمر بن سعد، قصد کشتن او را کرد، اما قومش مانع کشتن او شدند. «سوار بن منعم» پس از گذشت شش ماه از حادثه، در گذشت.[4]

5. وهب بن وهب: او مردی مسیحی بود که به همراه مادرش، نزد امام حسین آمده و مسلمان شد و به اتفاق مادر خود، آن حضرت را در کربلا همراهی کرد. وهب روز عاشورا، سوار بر اسبی شد و در دست خود عمود خیمه ای را گرفت و به مصاف دشمن رفت و چند نفر از آنان را کشت و آن گاه به اسارت در آمد. سپاهیان دشمن او را نزد عمر بن سعد بردند. ابن سعد نیز دستور داد تا سر وهب را قطع کرده، به سوی یاران امام پرتاب نمودند.[5]

6. ام عمرو: «ام عمرو» زنی بود که به همراه شوهر و فرزندش عمرو از مکه به کاروان امام پیوست.شوهر و فرزند او در روز عاشورا به شهادت رسید و خود نیز به اسارت برده شد.[6]

7. فضه کنیز حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ : او نیز از دیگر زنانی بود که در حادثه کربلا به همراه اهل بیت امام حسین ـ علیه السلام ـ اسیر شد.[7]

8. ام وهب: در کربلا دو زن با کنیه «ام وهب» بوده است که یکی از آنها در روز عاشورا به شهادت رسید. دیگری به نقل شیخ صدوق زنی مسیحی بودکه به همراه فرزندش وهب نزد امام حسین ـ آمده، مسلمان شدند. چون فرزندش در روز عاشورا به شهادت رسید سرش را بریدند و به سمت خیمه یاران امام حسین پرتاب کردند. ام وهب سر فرزند را برداشت و آن را به سمت دشمن انداخت. سر وهب به مردی از سپاه دشمن اصابت کرد و او را کشت. ام وهب آن گاه شمشیری برداشته و به سمت میدان رفت، امام به او فرمود، ام وهب! برگرد و جای خود بنشین، خداوند جهاد را از شما زنان برداشته است، همانا تو و فرزندت، همراه جدم رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در بهشت خواهید بود.[8] او نیز به احتمال قوی به اسارت برده شد.

لازم به ذکر است غیر از اهلبیت امام حسین ـ علیه السلام ـ جمع زیادی از زنان و کنیزان در کربلا بوده و به همراه اهلبیت امام حسین ـ علیه السلام ـ به اسارت برده شدند؛ همان گونه که نقل شده است، وقتی حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ وارد مجلس «عبید الله بن زیاد» شد، دستور داد کنیزان اطراف اش را بگیرند.[9] اما درکتاب های معتبر تاریخی و حدیثی نامی از آنان ذکر نشده است.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابی مخنف، وقعة الطف، تحقیق محمد هادی یوسفی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1367 ش، ص 257.
[2] . سماوی، طاهر، ابصار العین، تحقیق، محمد جعفر طبسی، قم، مرکز الدراسات الاسلامیه، 1419 ق، ص 147 ـ 150.
[3] . سماوی، طاهر، پیشین، ص 136.
[4] . زنجانی، سید ابراهیم، وسیله الدارین، بیروت، منشورات موسسه الاعلمی، 1403 ق، ص 153.
[5] . شیخ صدوق، امالی، بیروت، منشورات موسسه الاعلمی للمطبوعات، ص 137.
[6] . ر.ک: مقرم، مقتل الحسین، قم، مکتبه الشریف الرضی، ص 253.
[7] . سید نعمت الله حسینی، سید الشهداء، قم، عصر انقلاب، چاپ اول، 1381 ش، ج 3، ص 402.
[8] . شیخ صدوق، امالی، پیشین، ص 137.
[9] . قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، قم، هجرت، چاپ پانزدهم، 1382 ش، ج 1، ص 626.
شنبه 11/9/1391 - 22:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته