اندر حکایت چگونه سروده شدن شعر ( بوی جوی مولیان آید همی ) رودکی
چنین آورده اند که نصر بن احمد که واسطۀ عقد آن آل سامان بود و اوج دولت آن خاندان ایام
ملک او بود،واسباب تمتّع و عدل ترفّع در غایت ساختگی بود ، خزائن آراسته ولشکر جرّار و
بندگان فرمانبردار زمستان بدارالملک بخارا مقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهری
از شهرهای خراسان.
مگر یکسال نوبت هری بود ،به فصل بهار به بادغیس که بادغیس خرّم ترین چرا خوارهای
خراسان و عراق است ،قریب هزار ناو هست پر آب و علف که هم یکی لشکری را تمام باشد.
چون ستوران بهار نیکو بخوردند و به تن و توش خویش باز رسیدند و شایستۀ میدان و حرب
شدند،نصر بن احمد روی به هری نهاد و به در شهر بمَرغ سپید فرود آمد ولشکرگاه بزد.و
بهارگاه بود وشَمال روان شد و میوه های مالن و کروخ در رسید که امثال آن در بسیار جایها
بدست نشود و اگر شود بدان ارزانی نباشد.آنجا لشکری برآسود و هوا خوش بود و باد سرد و
نان فراخ و میوه ها بسیار و مشمومات فراوان،لشکری از بهار و تابستان برخورداری تمام
یافتند از عمر خویش،و چون مهرگان در آمد و عصیر در رسید و شام سفرم و حماحم و اقحوان
دردم شد،انصاف از نعیم جوانی بستدند و داد از عنفوان شباب بدادند. مهرگان دیر درکشید و
سرما قوت نکرد و انگور در غایت شیرینی رسید و در سواد هری صد و بیست لون انگور
یافته شود هر یک از دیگران لطیف تر و لذیذ تر و از آن دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع
مسکون یافته نشود یکی پرنیان و دوم کلنجری،تُنُک پوست،خُرد تکس،بسیار پر آب گویی که
در او اجزای ارضی نیست.از کلنجری خوشه ای پنج من و هر دانه پنج درمسنگ بیاید،سیاه
چون قیر،شیرین چون شکر،ازش بسیار توان خورد بسبب مائیتّی که دروست،و انواع میوه
های دیگر همه خیار.چون امیر نصر بن هحمد مهرگان و ثمرات او بدید عظیمتش خوش آمد.
نرگس رسیدن گرفت،کشمش بیفکندند در مالن،ومنقّی برگرفتند و آونگ ببستند و گنجینه ها
پرکردند.امیر با آن لشکر بدان دوپاره دیه در آمد که او را«غوره»و«درواز»خوانند.
سراهایی دیدند هر یکی چون بهشت اعلی و هر یکی را باغی و بستانی در پیش بر مهبّ شَمال
نهاده،زمستان آنجا مقام کردند و از جانب سجستان نارنج آورردن گرفتند و از جانب مازندران
ترنج رسیدن گرفت.زمستانی گذاشتند در غایت خوشی.
چون بهار درآمد اسبان ببادغیس فرستادند و لشکرگاه بمالین به میان دو جوی بردند و چون
تابستان درآمد میوه ها در رسید.
امیر نصربن احمد گفت تابستان کجا رویم که از این خوش تر مقامگاه نباشد!مهرگان برویم.چون
مهرگان درآمد گفت مهرگان هری بخوریم و برویم و همچنین فصلی بفصل همی انداخت تاچهار
سال برین برآمد زیرا که صمیم دولت سامانیان بود و جهان آباد و ملک بی خصم و لشکر
فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق.با این همه ملول گشتند و آرزوی خانمان
برخاست.پادشاه راساکن دیدند،هوای هری در سر او و عشق هری در دل او،در اثنای سخن
هری را بهشت عدن مانند کردی بلکه بر بهشت ترجیح نهادی و از بهار چنین زیادت
آوردی.دانستند که سر آن دارد که این تابستان نیز آنجا باشد.پس سران لشکر و مهتران ملک
بنزدیک استاد ابوعبدالله الرّودکیّ رفتند و از ندمای پادشاه هیچکس محتشم تر و مقبول القول تر
ازو نبودند.گفتند به پنج هزار دینار ترا خدمت کنیم،اگر صنعتی بکنی که پادشاه از این خاک
حرکت کند که دل های ما آرزوی فرزند همی برد و جان ما از اشتیاق بخارا همی برآید.رودکی
قبول کرد که نبض امیر بگرفته بود و مزاج او بشناخته،دانست که بنثر با او در نگیرد،روی
بنظم آورد و قصیده ای بگفت بوقتی که امیر صبوح کرده بود درآمد و بجای خویش بنشست و
چون مطربان فرو داشتند او چنگ برگرفت و در پرده عشاق این قصیده آغاز کرد:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
پس فروتر شود گوید :
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا ! شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماهست و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
چون رودکی بدین بیت رسید امیر چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد وبی موزه پای در
رکاب خنگ نوبتی در آورد و روی بخارا نهاد چنان که رانین و موزه تا دو فرسنگ در پی امیر
بردند،به برونه،وآنجا در پای کرد و عنان تا بخارا هیچ باز نگرفت و رودکی آن پنج هزار دینار
مضاعف از لشکر بستد.
از چهار مقاله نظامی عروضی
تصاویری از روستای صخره ای میمند
روستای میمند در استان كرمان یكی از روستاهای ناشناخته است كه مهمترین ویژگی روستا، ساخت خانه های صخره ای در دل كوه است.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی باشگاه خبرنگاران، روستای میمند كرمان بی شك یكی از باستانی ترین سكونتگاه های بشر در جهان است كه از دوازده هزار سال پیش تاكنون همچنان پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد.
عده ای از محققین نیز معتقدند كه ساكنان این روستا از غارهایی كه با دست از دل كوه می كنده اند، فقط برای و دفن مردگان استفاده می كردند.
نقوش 10 هزار ساله و سفال های 6000 ساله از جمله مستندات مشكوفه ای هستند كه تاریخ میمند را گواهی می دهند.
مجموعه ای از آثار قدیمی همچون خانه های صخره ای پراكنده معبد، قلعه و برج های مختلف وجود دارد كه میمند را از یك روستا به یك مجموعه با تمدن خاص تبدیل می كند.
طبیعت و خصوصیات طبیعی آب و هوای میمند كرمان از نوع معتدل كوهستانی و دارای زمستان های سرد و تابستانی معتدل است روستای میمند در مرز مشترك دشت و كوهستان قرار دارد.
دشت میمند مملو از جانوران بیابانی، همچون مار، سوسمار، جوجه تیغی است.
چندین رودخانه فصلی و تعدادی قنات و چند چشمه در میمند و اطراف آن وجود دارد كه موجب رونق كشاورزی در این منطقه شده است.
در فصل بهار میمند زیباترین چهره را به خود می گیرد، طراوات، شادابی و سرسبزی دشت میمند و آب و هوای مطلوب آن، انبوهی از جمعیت شهرها و روستاهای اطراف را به سمت خود می كشد و مردم اوقات فراغت خود را در این روستا و در كنار چشمه ها، قنات ها و رودخانه های میمند می گذرانند.
روستای میمند كه در 38 كیلومتری شهرستان شهر بابك در استان كرمان قرارداد و تنها روستای تاریخی جهان است كه هنوز روابط سنتی زندگی در آن جریان دارد.
بیشتر خانه های روستایی در میمند به صورت صخره ای در دل كوه ساخته شده اند./ی