• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5134روز قبل
خواستگاری و نامزدی
استرس و اضطراب در محیط کار به یک خطر شغلی برای سلامتی افراد در سراسرجهان تبدیل شده است . پژوهش‌ها نشان داده است که کارمندان در مدت کوتاهی می‌توانند در مقابل فرسایش ناشی از استرس‌های کاری تاب بیاورند . فرهنگ سرعت ،اسایش و لذات آنی هم ما را به سوی واکنش‌های استرس زا می‌ کشاند .

ـ اما آیا استرس کاری زنان با استرس کاری مردان تفاوت دارد؟ بر اساس تعریف ، چون استرس پاسخ فیزیکی بدن و روان به شرایط خطرناک است ،پژوهش‌ها نشان داده است که استرس زنان در محیط کار بیشتر به عدم تعادل بین خانه و شغلشان ارتباط دارد واسترس کاری مردان بیشتر به شغلشان مربوط است .

تحقیقات گویایی این مطلب است که زنان بیش از 60 درصد در نگهداری خانه و فرزندانشان موفق ترند . زنان مجرد و مطلقه ( بیوه ) که به تنهایی زندگی می‌کنند ، حدود80 تا 100صد مسئولیت‌های خانه داری و بچه داری را برعهده دارند . در نتیجه ، زنان بیشتر احتمال دارد که بیش از رسیدن به سرکار دچار استرس شوند .

ـ شرایط مکانی یکی از بخش‌های پیش بینی استرس است . بنابراین ، یک خانم در جایی با انعطاف کمتر ، در معرض خطر بیشتری نسبت به محیط‌های آرام قرار دارند .جالب است که پیامد استرس زنان به طور قابل توجهی متفاوت است . به طور طبیعی ، زنان می‌توانند چند کار را با پیچیدگی آن انجام دهند . بدون در نظر گرفتن کار برای خود یا دیگران ، خانواده و کار از هم جدا نیستند .

ـ بنابراین با چه روش‌هایی می‌توان استرس کار زنان را کاهش داد ؟

1. استرس را جدی بگیرید و ساده نپندارید .

2. زمان استراحت ، استراحت واقعی داشته باشید .پژوهش‌ها نشان داده که زمان‌های کوتاه استراحت یا ناهار ، کارایی ما را افزایش می‌دهد ، بنابراین بهتر کار می‌کنید ، قدم زدن در بیرون اثر زیادی دارد ، یک جفت کفش راحت داشته باشید .

3. در محیط کار ، چه چیز‌هایی به شما ارامش می‌دهد و از استرس دور می‌کند ؟  هریک از عواملی که در کاهش استرس نقش دارند را پیدا کنید .

4. گفت و گو‌های روشن و درست روش مهمی‌در کاهش استرس‌های ناشی از انتظارات وقت‌ها ، زنان با احساسات گفت وگو می‌کنند ، متاسفانه در چنین گفت و گو‌هایی، پیام اصلی گم می‌شود .

5. به طور طبیعی ، کافئین موجب واکنش‌های استرس زای جسمی‌می‌شود . درمحل کار ، چقدر قهوه یا نوشیدنی‌های دارای کافئین می‌نوشید ؟ این گونه نوشیدنی‌های را کاهش دهید و به جای آن ، آب نوشید .

6. خوب صبحانه بخورید . پژوهش‌ها نشان داده خوردن صبحانه یکی از سالم ترین عادت‌هاست . بدن و مغز ما در طول شب به مدت 12 ساعت یا بیشتر بدون کربو هیدرات‌های بوده است . صبح ، هنگام تجدید آن است . غذاهای ساده برای جبران آن بهتر است ، مانند ماست ، میوه ، آب میوه یا مخلوط آنها و می‌توانید روز خود را با پروتئین ، کلسیم و ویتامین‌ها شروع کنید.

7. روغن‌ها یا بوهای ملایم و معطر مانند رز و نارگیل ، استرس را کاهش می‌دهند .

8. بیرون از محل کار از خود مراقبت کنید . خواب خوب ، تعادل هورمونی و ترمیم سلولی را برای بدن ما فراهم می‌کند . ببینید به چه چیزهایی نیاز دارید تا 8-7 ساعت بخوابید . غذای مناسب بخورید که بدن تان را برای زمان استرس ، آماده کند . سس‌ها و مواد شیمایی را کاهش دهید یا قطع کنید .

9. در زمان بندی سخت برنامه‌ها ، ورزش کاهنده خوب استرس است .

10. بیاموزید چگونه واقعا استراحت کنید . ممکن است این پیشنهادات تکراری به نظر آید اما زنان از افراد دیگر بیشتر از خود مراقبت می‌کنند . این احساس مسئولیت در زمان کار هم با آنهاست . موسیقی آرام گوش کنید و به چیزهای خوب گذشته فکر کنید حتی اگر کوچک باشد . زمان های دلچسب ، بازده کاری را افزایش می‌دهد .

11. در مورد کاهش استرس ، اضطراب نداشته باشید و از آن نگرانی نسازید .
به واکنش‌های بدنتان در شرایط گوناگون توجه کنید ، نفس‌های عمیق بکشید و پیشامدهای منفی را به مثبت تبدیل کنید .
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:34
خواستگاری و نامزدی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با تاکید بر اینکه «رسانه‌ها باید در درج اخبار خودکشی دقت کافی داشته باشند»، گفت:«اطلاع رسانی از افزایش آمار خودکشی به ویژه از نحوه مرگ افراد سرشناس و معرف موجب الگوگیری عامه مردم برای انجام عمل خودکشی می‌شود.»

دکتر مجید صادقی در گفتگو با سامانه خبری «سلامت‌نیوز»، با بیان اینکه براساس بررسی‌های انجام شده تمایل به انجام خودکشی در نوجوانان و افراد کهنسال بیشتر است، اظهار داشت:«اقدام به انجام عمل خودکشی نیز در میان  زنان از مردان بالاتر است، اما امکان موفقیت‌آمیز بودن این عمل  در میان مردان بیشتر است.»

وی افزود:«در دردهای روان‌‌زاد که منجر به انواع خودکشی می‌شود، افسردگی نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.»

این عضو هیات مدیره انجمن علمی روان پزشکان تصریح کرد:«اختلالات شخصیتی، سوء مصرف مواد و ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی نیز از دیگر موارد تمایل افراد به انجام خودکشی است.»

وی  با  اشاره به  آمار خودکشی‌هایی که بر اثر خشونت‌های خانگی به وقوع می پیوندد، اظهار داشت:«زنانی که در نقاط دورافتاده کشور از سوی افراد خانواده خود مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند نیز اقدام به خودکشی می‌کنند که معمولا این نوع از خودکشی به شکل خودسوزی خود را نشان می دهد.»

صادقی تاکید کرد:«روان درمانی، مصرف داروهای ضد افسردگی و دور کردن از محیط  خانه بهترین درمان برای افرادی است که  به طور مرتب مورد ضرب و شتم اعضای خانواده خود قرار می‌گیرند و به فکر خودکشی هستند.»

وی  با بیان اینکه تماشای فیلم های ترس آوری که نحوه مرگ افراد را نمایش می‌دهد  منجر به افزایش  تمایل  افراد به خودکشی می شود،متذکر شد:«تکرار صحنه‌های مرگ  و مرور اخباری که منعکس کننده  نحوه  خودکشی چهره‌های سرشناس باشد اشخاص را به جنون انجام این عمل نزدیک‌تر می کند.»

چهارشنبه 26/3/1389 - 13:33
خواستگاری و نامزدی
همه‌مان بارها چنین جملاتی را شنیده‌ایم که «برای تجربه کردن عشق واقعی، باید اول از خودمان شروع کنیم؛ باید اول خودمان را دوست داشته باشیم.» اما در جهانی که بسیاری از عرفا عشق را علت وجودی آن می‌دانند، ما می‌پذیریم و می‌آموزیم که به خانواده، به آشنایان، به خانه‌مان، به شهر و کشورمان، به حیوانات، به طبیعت و به همه چیز عشق بورزیم غیر از خودمان و بالکل یادمان می‌رود که ما هم از جمله اجزای همین عالمیم و سزاوار عشق...
سوءتفاهم نشود؛
عشق به خود با خودخواهی و خودپسندی فرق دارد. عشق به خود یعنی خشنودی از آنچه هستیم، نه اینکه همه چیز را برای خود بخواهیم، آن هم به هزینه دیگران. عشق به خود برای برقراری ارتباط با دیگران ضروری و زمینه‌ساز اعتماد به نفس است. برای داشتن روانی سالم و برای تبدیل شدن به انسانی کامل، باید از عشق به خود شروع کنیم. اینکه بخواهیم خود را کاملا بشناسیم اصلا کار آسانی نیست اما از آن سخت‌تر، یاد گرفتن این مهارت است که چه‌طور خود را دوست داشته باشیم، مخصوصا اگر کودکی سختی را پشت سر گذاشته باشیم اما برای شروع، بد نیست این نکات را به کار ببندید:

● دیگران دوستم دارند چون...
شما چه خصوصیات مثبتی دارید که باعث می‌شود دیگران از شما خوش‌شان بیاید؟ جواب دادن به این سوال شاید برای خودتان سخت باشد، پس بد نیست آن را از اطرافیان‌تان بپرسید. از دوست، همسر، برادر، همکار، پزشک معالج و خلاصه هر کسی که شما را از نزدیک می‌شناسد. از آنها بخواهید به چند خصوصیت دوست‌داشتنی در مورد شما اشاره کنند. سپس، این موارد را به دقت یادداشت و فهرستی از آنها تهیه کنید. این اولین قدم است برای اینکه یاد بگیرید چه‌طور خودتان را دوست داشته باشید. اگر به هر دلیلی نمی‌خواهید چنین حرف‌هایی را مستقیم و چهره به چهره بشنوید، می‌توانید از اطرافیان‌تان خواهش کنید تا مواردی را که به ذهن‌شان می‌رسد برایتان روی کاغذ بیاورند یا حتی مثلا روی پیغام‌گیر تلفن‌تان بگذارند.
خلاصه، فهرست
که آماده شد، بارها و بارها آن را بخوانید یا بشنوید حتی اگر فکر می‌کنید یک یا چند تا از این موارد نمی‌تواند در شما وجود داشته باشد، به آن دوست یا هم‌خانواده اعتماد کنید و حرفش را بپذیرید. در شرایط بحرانی، وقتی که افکار آزاردهنده مغزتان را اشغال می‌کند، وقتش است که سراغ آن فهرست بروید تا بدانید چه آدم دوست‌داشتنی‌ای هستید.

● خودم را دوست دارم چون...
حالا وقت آن است که از خودتان بپرسید: «چه چیزهایی در من هست که خودم از آنها خوشم می‌آید و به آن افتخار می‌کنم؟» به این ترتیب، به زودی فهرستی خواهید داشت از آنچه در وجود خود می‌پسندید. با خودتان صادق باشید. از طرف دیگر، سعی نکنید بی‌خود شکسته‌نفسی کنید. کاری هم به افکار منفی که در لحظه تهیه فهرست در مغزتان ظاهر می‌شود و می‌خواهد توی ذوق‌تان بزند نداشته باشید. سعی کنید آنها را کنار بزنید حتی اگر نمی‌توانید خصوصیات مثبت خود را سراغ بگیرید، سعی کنید خصوصیات مثبت دوستان و اطرافیان‌تان را به خاطر بیاورید. بعد، ببینید آیا مواردی از این فهرست در شما هم هست یا نه.

● دفترچه متمایز
حالا که فهرست آماده شد، آنها را در یک دفترچه به‌خصوص یا روی چند کارت یادداشت کنید. این دفترچه باید تا جایی که می‌شود، زیبا و متمایز باشد. چیزی باشد که با اشتیاق به سراغ آن بروید و از دیدنش کیف کنید. حالا هر وقت که افکار منفی به سراغ‌تان آمد و شروع کردید به انتقاد از خودتان، دفترچه زیبای خود را بیرون بیاورید. هر وقت کسی چیزی به شما می‌گوید که افکار منفی را در سرتان به جنب و جوش وادار می‌کند، دفترچه به دادتان خواهد رسید. جدای از این موارد، بد نیست وقت و بی‌وقت، دفترچه خود را بخوانید و فهرست را در ذهن‌تان به جریان بیندازید. شاید اولش احمقانه به نظر برسد اما تداوم این کار اثر فوق‌العاده‌ای دارد. حتما زیاد شنیده‌اید که یک جمله منفی یا تحقیرآمیز که به دفعات خطاب به کودک گفته می‌شود، به مرور زمان در ذهن او نقش می‌بندد و تاثیرش را بالاخره می‌گذارد. پس، حالا وقت آن است که عکس آن رفتار کنید و خطاب به کودک درون خود جملاتی ستایش‌آمیز و در عین حال، واقعی را بگویید تا اثر جادویی‌اش را احساس کنید.

● بهانه‌ای برای ستایش روزانه
ما با این ذهنیت بزرگ می‌شویم که ستایش کردن از خود، کاری خودخواهانه و نادرست است اما اشتباه نکنید. اینکه خود را بابت یکی از خصوصیات مثبت خود بستایید، به معنی خودپسندی و غرور نیست. با این کار، شما به ارزش وجودی خود واقف می‌شوید و آن را تکریم می‌کنید. وقتی ما خودمان را دوست داشته باشیم، شادتریم و می‌توانیم این شادی را به دیگران منتقل کنیم. پس هر روز به یکی از خصوصیات مثبت‌تان یا به کار خوبی که امروز کرده‌اید، فکر کنید. کاری که باعث شده شما یا دیگران حس خوبی پیدا کنید. اصلا هم مهم نیست که این کار چه‌قدر کوچک یا چه‌اندازه بزرگ است. بابت این کار خوبی که کرده‌اید، خودتان را تشویق و ستایش کنید. درست همان طور که اگر یک دوست، کاری مشابه را انجام داده بود او را ستایش می‌کردید.

● شما به جای دوست‌تان
چشمان خود را ببندید و شخصی را که خیلی دوست دارید و مورد اعتمادتان است در نظر مجسم کنید. شخصی را که مطمئن هستید او نیز شما را دوست دارد. به تمام آن خصوصیاتی که در وجود این دوست تحسین می‌کنید، فکر کنید. ببینید که این کار چه‌طور شما را سرشار از روحیه و نشاط می‌کند. حالا برعکس رفتار کنید. خودتان را به عنوان همان دوست در نظر مجسم کنید و با همان عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید. به عشقی که آنها به شما دارند، اعتماد کنید. همان‌طور که یک دوست از روی مهر و رافت به شما نگاه می‌کند، به خودتان نگاه کنید حتی اگر شده این حالت فقط چند ثانیه به طول بینجامد. حالا اجازه بدهید آن عشق در وجودتان جریان پیدا کند، عشقی که شما به عنوان یک رفیق نسبت به خودتان دارید. بگذارید این گرما در شما جاری شود. این حس را به خاطر بسپارید و بعدها هم دوباره به همین شکل آن را در خود بیدار کنید.

● جعبه کوچک خوبی‌های من
هر بار
که کسی شما را مخاطب قرار می‌دهد و چیزی درباره شما می‌گوید که از شنیدن آن احساس رضایت می‌کنید، آن را بلافاصله یادداشت کنید یا به ذهن بسپارید و در موقعیتی مناسب آن را جایی بنویسید. بد نیست جعبه کوچکی داشته باشید و برای آن اسمی انتخاب کنید. مثلا: «جعبه کوچک خوبی‌های من.» می‌توانید این جعبه را با سلیقه خود تزیین کنید. وقتی به خانه رسیدید، آن یادداشت را در جعبه بگذارید. دایم از این یادداشت‌ها تهیه کنید و داخل جعبه بریزید و هروقت که نیاز به تجدید قوا داشتید، آنها را بخوانید.

● به خودتان تسلی بدهید
اگر بابت کاری
که کرده‌اید یا حرفی که زده‌اید، از خودتان شاکی هستید و دارید خودتان را ملامت می‌کنید، سعی کنید بفهمید این انتقاد واقعا از کجا ناشی می‌شود. منظور یک پاسخ سطحی نیست بلکه باید ببینید ریشه این انتقاد کجا است. آیا از چیزی می‌ترسید؟ آیا احساس ناامنی می‌کنید؟ آیا واقعا فکر می‌کنید کار اشتباهی مرتکب شده‌اید یا این‌که این صداهای انتقادآمیز دارد از گذشته دور و از کودکی شما بلند می‌شود؟ سعی کنید با کودک درون‌تان که دارد آن‌گونه رفتار می‌کند، ارتباط برقرار کنید و دقیقا گوش کنید و ببینید چه می‌گوید و چه می‌خواهد. آن کودک را در آغوش بگیرید و به او اطمینان خاطر بدهید که او کار بدی نکرده و شما همچنان او را دوست دارید.

عشق از درون شما سرچشمه می‌گیرد
اگر آن طور که باید در دوران کودکی مورد محبت قرار نگرفته‌اید یا خانواده‌ای نامهربان داشته‌اید، چه بسا همچنان در بزرگسالی نیز به دنبال پدر و مادری باشید که نسبت به شما مهر و عطوفت نشان بدهند؛ همان مهر و عطوفتی که در مقام یک کودک از آن محروم مانده‌اید اما این عشق و علاقه‌ای که در کودکی نصیب‌تان نشد، دیگر از طرف والدین متوجه شما نخواهد شد. شاید سخت باشد اما اگر به‌رغم نامهربانی‌ها، تاکنون دوام آورده‌اید و راه خود را در زندگی هموار ساخته‌اید، پس شما قادرید به خودتان به عنوان منبع عشق و عطوفت نگاه کنید و محبتی را که در گذشته از شما دریغ شده، از درون به خودتان برگردانید، با کودک درون خود ارتباط برقرار کنید؛ کودکی که مستحق برخورداری از تمام عشق و عطوفت شما است.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:32
خواستگاری و نامزدی
در این مقاله به تفاوت زبان زن و مرد و فنّ بیان آنها اشاره کرده و به تفسیر آن می پردازیم.

منظور از کشف زبان، ادای کلامیست که در عین افزایش ارتباطات، لطمه ای به شخصیت و روحیه هر دو طرف ایجاد نکند، کما اینکه بیشتر ما تجربه این را داشتیم که در حین برخورد با جنس مخالف کلماتی از دهان خود یا نفر مقابل شنیده ایم که حسّ بدی را در ما ایجاد کرده است.

کلمات دستوری
اصولاًً مردان و زنها در ادای کلمات دستوری دو شیوه ی کاملاً مجزا دارند، به نوعی که زنها در بیان این جملات، نرم تر و ملاحظه کار ترند، بطور مثال، "فکر نمی کنی که این کار..."، یا "اگر میشه..."، به هر حال بیشتر آنها بسته به شرایط و با در نظر گرفتن روحیّات طرف مقابل، بطور غیر مستقیم تقاضای خود را مطرح می کنند. فراموش نکنید که این طریقه ی بیان خواسته نشانه ی ضعف یا عدم اعتماد به نفس آنها نیست، در مقابل در بیشتر مردها یا حتّی برخی زنان، این خواسته ها با حالتی دستوری، متکبّرانه ادا می شود. در این بین تنها چگونگی فن بیان و بکارگیری آن تأثیرگذار است.

پرسش و پاسخ
واقعیت این است که همواره زنان بیشتر از مردها سوال می کنند. در حالی که مردها معمولاً به این
معروفند که از سوال کردن طفره رفته و سعی می کنند خود راه حل آن را پیدا کنند، البته همگی یکی از مثالهای معروف و مضحک آن را شنیده ایم که اگر مردی در خیابانی گم شود، زیر بار سوال کردن از کسی برای یافت مسیر درست نمی رود. امّا مسئله ی اصلی بین زن و مرد این است که بطور کلّی چه وقت است که چگونگی طرح پرسش و پاسخ چه در مرد و زن اشتباه و موجبات دردسر برای دیگران و خود آنها می شود.

تفاوت این پرسش و پاسخ در مردها و زنها این است که وقتی مردی سوالی می کند به محض شنیدن پاسخ صحیح، دیگر ادامه کار را نمی گیرد و برای وی کافیست، در حالی که زنان به محض دریافت پاسخ، تازه شروع به گرم گرفتن با طرف مقابل می شوند تا به نوعی علاقه ی خود را نسبت به محور پاسخ سوال مورد نظر نشان دهند!

درک سوء تفاهم ها و دلخوری ها
ملاحظه کردید که در مباحث فوق، منشأ اصلی تفاوت روش ارتباطات زنان و مردها، خود تفاوت فنّ بیان در زنهاست. البته که نمی توان این روش را مطلق منحصر به زنان دانست چرا که برخی مردها نیز در نحوه ی بیان جملات خود نرمی و لطافت خاصّی را اعمال می کنند. در حالت عادی شاید این تفاوت بیان خیلی تأثیری در
زندگی شخصی هر فرد نداشته باشد، امّا در یک کار گروهی بین دو جنس مخالف، موجب بروز مشکلاتی همچون سوء تفاهم ها و دلخوری ها پیش می آید و در آخر موجب عدم هدایت افراد بسوی ترقّی و دستیابی به اهداف گروهی خواهد شد.

بهتر است با نگاهی به نحوه ی فن بیان با دیگران در محیط کاری به بررسی دوباره برخورد خود با جنس مخالف و دیگران بپردازید. اینکه شخصی در کلام خود ملاحظه کار است نشانه ی ترس، ضعف یا عدم اشتیاق وی نیست. بلکه در کل، باید به نتیجه ی کار فکر کرد، اینکه آیا روش فن ّبیان شما سبب نیل به هدف اصلی کار گروهی و تداوم آن خواهد بود یا خیر.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:31
خواستگاری و نامزدی
هر چقدر پس انداز خود را انباشته کنید، به همان میزان از حساب ذهنتان برداشت خواهید کرد. همه ما پیش از به اجرا در آوردن برنامه های زندگیمان مدت ها آن را در ذهنمان پرورش می دهیم و حتی چه بسا سال ها تصویر کاری را در ذهنمان نگه می داریم تا شرایط موافق پیش آید و آن را عملی سازیم.
اغلب افراد می پرسند: «بعد از آنکه درباره آرزو و هدف مورد نظرم فکر کردم، دیگر چه کار باید بکنم» پاسخ بسیار ساده است. شما باید تمام کارهایی را که برای تحقق آرمان خود لازم می دانید انجام دهید. این را بدانید اعمال ما پاسخ و واکنش اتوماتیک تحرکات عمیق روح و احساس و اعتقادات باطنی ما می باشد.
برای دور کردن ترس و هراس از خود ، حواستان را خوب جمع کنید و فکر خود را بر روی مشکلتان خوب متمرکز نمایید و سعی کنید با شعور روشن خود مشکلتان را حل کنید و چنین تصور کنید که مشکلتان حل شده و از این بابت احساس شادی و شعف می کنید.اما برای داشتن یک تصویر ذهنی خوب چندین شرط لازم است که در زیر به آنها اشاره مختصری خواهیم داشت.

● تلقین:
تمام اعمال و رفتار ما نتیجه افکارمان می باشد، به عبارتی «فکر» پیش از «رفتار» به حرکت در می آید. ا
لبته اگر هدف مشخص باشد، راه های رسیدن به آن نیز مشخص خواهد بود. ایمان به هدف و سپردن آن به ذهن باعث می شود که ضمیر ناخودآگاه به راه ها و وسائل نیل به آن هدف توجه بیشتری نشان بدهد. با شناسایی عملکرد روح و ذهن خود به این نتیجه می رسید که خود تنها منجی خویش هستید و سرنوشتتان بستگی به طرز فکر و احساستان دارد و سلامتی، تندرستی را برایتان به ارمغان خواهد آورد. فکر بی نیازی، غنا و ثروت، تلقینات و افکار بد، شادابی و تحرک را از شما می گیرد و با افسردگی و خمودگی مبادله می کند.
یک تلقین منفی (مثلاً فقر) به خودی خود قدرت ندارد، اما قدرت واقعی در فکر و احساس شخص قرار دارد. باید ذهن را از باورهای نادرست، ترس و اضطراب ، شک و وسواس پاک کرد و شادمانی و موفقیت و امید و آرامش را به سر راه داد.گذشته را به دست فراموشی بسپارید، همه ما در زندگی شکست هایی داشته ایم و چه بسا سختی ها و ناکامی های زندگی چنان به ما فشار آورده اند که ما را به طور کلی از زندگی ناامید کرده اند.

گاهی اوقات صبر بهترین درمان است. به خاطر داشته باشید که بیشتر کارها به زمان احتیاج دارد. گذشت زمان تلخ ترین شکست ها را به یک پیروزی شیرین تبدیل کرده است. اگر به وجود یک عقل کل که تمام کائنات را می گرداند، باور داشته باشیم، این حقیقت بزرگ را از یاد نخواهیم برد که قانون هستی تمام افراد بشر را به نحوی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهد و بنابراین نباید هیچ هراسی از بابت شکست، ورشکستگی، بیماری و غیره داشته باشیم. ما برای حل مشکلات و مسائل زندگی خود باید کار خود را به قدرت روحی و عقل خویش بسپاریم.
بنابراین هر روزی که به مشکلی برخوردید، این جمله را پیش از خواب با خود تکرار کنید و آن را به ضمیر باطن خویش بسپارید: «من در نهایت آرامش به خواب می روم. من این کار را به عقل و خردم می سپارم و خود او جواب را پیدا خواهد کرد.» پس از آن راحت بخوابید. هیچگاه با پیدا شدن کوچکترین مشکلی در زندگی ناامید نشوید. فراموش نکنید که خورشید از پس ابرهای تیره سر از افق بر خواهد آورد و همه جا را تابناک خواهد کرد.

● در ضمیر خود شادی و امید را جای دهید.
همیشه این نکته را به خاطر داشته باشید
که بانک ضمیر باطن ما سود کلانی بابت سرمایه گذاری به شما خواهد داد. اما شاد ی، عشق ، آرامش ، مهربانی، راستگویی و صفات پسندیده سرمایه های شما در این بانک هستند. هرگاه خواستید برای مشکلتان راه حلی بیابید، درباره آن خوب فکر کنید و البته سعی کنید افکارتان مثبت باشد نه منفی. بیشتر ترس و هراس ما در زندگی ناشی از برداشت غیر اصولی و ناصحیح ما از مسائل زندگی است.

گاهی اوقات صبر بهترین درمان است. به خاطر داشته باشید که بیشتر کارها به زمان احتیاج دارد.
بنا
براین برای دور کردن ترس و هراس از خود ، حواستان را خوب جمع کنید و فکر خود را بر روی مشکلتان خوب متمرکز نمایید و سعی کنید با شعور روشن خود مشکلتان را حل کنید و چنین تصور کنید که مشکلتان حل شده و از این بابت احساس شادی و شعف می کنید.

● ایده های نو و مثبتی در زندگی داشته باشید
ضمیر باطن انسان پر از طرح ها و نقشه هایی است که آماده است تا به درخواست شخص آن را از اعماق ذهن او به سطح شعور بیاورد. در این فرآیند با وجود هرگونه دگرگونی و تغییرات خارجی، ضمیر باطن به فعالیت خود ادامه می دهد. بنابراین اگر در ضمیر باطن خود ایده ثروت را جای دهید، یقین داشته باشید هرگز محتاج پول نخواهید شد.
اگر فکر می کنید که پول ندارید و یا گرفتاری مالی پیدا کرده اید، زمین و زمان را محکوم نکنید و بدانید که تنها خودتان مانع عبور آزادانه افکار و ایده های مثبت در ذهن و ضمیر خود شده اید. باید بدانید که می توانید این موانع ذهنی را از سر راه بردارید و به جنگ مشکلات زندگی بروید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:31
ازدواج و همسرداری
تصمیم گرفتن برای ازدواج یکی از مهمترین تصمیماتی است که زوج ها در کنار هم اتخاذ می کنند. ا اما عجله کردن برای ازدواج به هیچ وجه ایده خوبی نیست. اگر رابطه شما قوی باشد، مطمئن باشید که از هر مشکلی عبور می کند. اگر رابطه تان از ریشه سالم و رضایت بخش نباشد، مطمئن باشید که ازدواج کردن بهترش نمی کند؛ فقط همه چیز را پیچیده تر می کند. پس قبل ازاینکه برای ازدواج تصمیم بگیرید، بهتر است نگاهی صادقانه به خودتان به تنهایی و بعنوان یک زوج بیندازید و درمورد آینده خودتان با هم صحبت کنید. شاید بد نباشد که برای صحبت کردن درمورد افکار، ایده ها و برنامه هایتان با یک مشاور هم مشورت کنید.

دلیل هایی برای تصمیم شما برای ازدواج

دلیل های زیادی وجود دارد که می تواند باعث شود یک زوج تصمیم به ازدواج بگیرند. اما نکته مهم این است که ببینید کدامیک از آن دلایل واقعاً صحیح هستند و کدامها برای ایجاد یک تعهد دائم العمر کافی نیستند.

در شرایط زیر ازدواج برای شما صحیح است:

·         می توانید تا آینده دور خودتان را در کنار هم تصور کنید.

·         ارزشهای اولیه مشترکی دارید.

·         درمورد بچه دار شدن و بزرگ کردن بچه ها توافق نظر دارید.

·         تصور می کنید که طرف مقابلتان بهترین مورد برای شماست و نظر طرف مقابلتان هم درمورد شما همین است.

·         به او احترام می گذارید و خوب درکش می کنید.

·         خیلی خوب با هم ارتباط برقرار می کنید.

در شرایط زیر باید بیشتر به ازدواج با هم فکر کنید:

·         برای دستیابی به فواید و مزایای متاهل بودن مثل وام ازدواج، مزایای بیمه و امثال این می خواهید دست به ازدواج بزنید. بااینکه ممکن است مزایای آن وسوسه انگیز باشد اما درست نیست به این دلیل شخصی را قانوناً وارد زندگیتان کنید.

·         فکر می کنید ازدواج شما و طرفتان را عوض می کند. شاید فکر می کنید با ازدواج طرفتان خیلی از رفتارها و عادت های خود را تغییر می دهد اما باید بدانید که ازدواج هیچ چیز را تغییر نمی دهد. درواقع، حتی ممکن است همه چیز را بدتر هم بکند.

ویژگی های یک ازدواج قوی

سالمترین ازدواج ها آنهایی هستند که راه ارتباط در آنها باز است. طرفین مدام درمورد مسائل مختلف خود با هم حرف می زنند و به هم احترام می گذارند. در زیر به بعضی از ویژگی های یک ازدواج قوی اشاره می کنیم:

·         زوج درمورد احساسات، امیدها و آرزوهای خود با هم حرف می زنند.

·         وقتی مشکل و تضادی پیش می آید، دو طرف با احترام متقابل برای احساسات و نظرات هم از پس موضوع برمی آیند.

·         طی کشمکش ها و مشاجرات، دو طرف می دانند که چه موقع باید دست از بحث و جدل بردارند و فکرهایشان را روی هم بریزند.

·         هر دو طرف مایلند که بعد از مشاجره باز آشتی کنند.

·         دو طرف می دانند که تفاوت هایی دارند و یاد می گیرند که چطور با آنها کنار بیایند.

·         دو طرف از هم انتظار ندارند که همیشه و در همه حال یکجور بمانند. از تغییرات به وجود آمده در علایق، نظرات و حتی ظاهر هم استقبال می کنند.

سوالهایی که قبل از ازدواج باید از خود بپرسید

ازدواج کنار هم آمدن دو فرد از لحاظ جسمی، احساسی و روحی است. در هرکدام از این حیطه ها مسائ خاصی وجود دارد که برای هر ازدواج موفقی لازم است. برای اینکه ببینید شما و طرف مقابلتان در هر کدام از این حیطه ها با هم دمساز هستید یا نه می توانید سوالات زیر را از خود بپرسید:

نحوه ارتباط

·         آیا از نحوه تصمیم گیری ها در رابطه تان رضایت دارید؟

·         آیا درمورد برنامه های دراز مدت خود با هم بحث و مشورت کرده اید؟

·         وقتی ناراحت و افسرده هستید، آیا طرفتان می تواند مشوق و سنگ صبور شما باشد؟

·         آیا می توانید به راحتی آنچه می خواهید را از طرفتان طلب کنید؟

·         آیا از نحوه ارتباطتان با هم رضایت دارید؟

برخورد با مشکلات

·         آیا وقتی از چیزی ناراحت هستید با هم درمیان می گذارید؟ هیچیک از شما نباید از بین ناراحتی خود برای دیگری بترسد، هر دو شما باید برای حل مشکل و ناراحتی با هم تلاش کنید.

·         آیا شما یا طرفتان زود از کوره در می روید؟ آیا سر مسائل پیش پا افتاده با هم بحث و جدل می کنید؟

·         آیا در معرض عموم از هم انتقاد می کنید؟ انتقاد کردن از طرفتان در مقابل دیگران نشانه بی احترامی به اوست و می تواند چراغ هشداری از یک رابطه ناسالم باشد.

·         آیا شما یا طرفتان مداوماً مسائل و اشتباهات گذشته را یادآور می شوید؟ یک راه خوب برای کنار آمدن با هم این است که گذشته را به حال خود رها کنید و درعوض روی حال و آینده تان تمرکز کنید.

مسائل مالی

·         آیا می دانید درآمد طرفتان چقدر است؟ آیا طرفتان از درآمد شما بااطلاع است؟

·         آیا درمورد پولتان به طرف مقابلتان اعتماد دارید؟ آیا اینقدر به او اعتماد دارید که یک حساب مشترک با او باز کنید؟

·         آیا اهداف مالیتان با هم یکسان است؟ آیا درمورد پس اندازها و سرمایه گذاریهایتان با هم صحبت کرده اید؟

·         آیا می توانید با یک درآمد مشخص با هم کنار بیایید؟

·         آیا موافقید که هر دو شما کار کنید؟ بعد از اینکه صاحب فرزند شدید چه؟

·         اگر یکی از شما ناتوان شود چه؟ آیا دیگری حاضر است که از خانواده حمایت کرده و آن را بچرخاند؟

فرزندان 

·         آیا درمورد اینکه کی بچه دار شوید با هم مشورت کرده اید؟ آیا در تعداد فرزندانی که می خواهید بیاورید با هم موافق هستید؟

·         آیا در نحوه بزرگ کردن بچه ها اتفاق نظر دارید؟

·         آیا درمورد نقش مذهب در زندگی خودتان و بچه هایتان موافق هستید؟

خانواده، دوستان و عادت های شخصی

·         نظر خانواده و دوستانتان درمورد طرف مورد نظرتان چیست؟ اگر آنها هم از رابطه تان حمایت کنند همه چیز خیلی بهتر و راحت تر خواهد بود.

·         درمورد خانواده و دوستان طرفتان چه احساسی دارید؟ بعد از ازدواج آنها هم بخشی از زندگی شما خواهند شد، پس باید با آنها کنار بیایید.

·         آیا درمورد نحوه گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت خود اتفاق نظر دارید؟ نیازی نیست که همه زمان بیکاری خود را کنار هم بگذرانید اما باید درمورد اینکه چطور آنرا بگذرانید—در کنار هم یا به تنهایی-- با هم موافق باشید.

·         آیا رفتار و نحوه معاشرت طرفتان در اجتماع برایتان خوشایند است؟

·         آیا درمورد مسائل خانه داری مثلاً تمیزی خانه و امثال آن موافق هستید؟ درمورد داشتن حیوانات خانگی چطور؟
ازدواج تعهدی است که نباید در آن عجله به خرج دهید. همیشه باید آنقدر صبر کنید که هر دو شما آمادگی شروع آن را داشته باشید. بعد باید نگاهی عمیق و صادقانه به خودتان، رابطه تان، طرف مقابلتان و انتظارات هر کدام از شما از ازدواج بیندازید. بد نیست که در این زمینه با یک مشاور مشورت کنید. حتی می توانید در کلاس های پیش از ازدواج شرکت کنید. اگر بتوانید آگاهانه و عاقلانه برای ازدواج وارد عمل شوید، شک نکنید که رابطه ای فوق العاده قوی و بادوام خواهید داشت.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:30
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می‌شود.

1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟

الف-یک قصر    ب- یک موزه    ج-یک هتل    د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......)

2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می‌شوید؟

الف-پنجره    ب- در        ج- بالکن         د- تونل زیر زمینی

 وقتی وارد ساختمان شدید آن را بسیار مجلل و باشکوه می یابید......ناگهان صدای در زدن می‌شنوید...در را باز می‌کنید و کسی را می‌بینید که واقعاً می‌خواستید با او باشید.


3. آن شخص کیست؟

به گشتن ادامه می‌دهید...پلکانی را می‌بینید که به طبقه بالا می‌رود.تست
روانشناسی بسیار جالب!!

 4.مارپیچی است یا مستقیم؟

از پلکان بالا می‌رویم تعداد پله ها را می‌شمارید.


5.چند پله بود؟(هر عددی از یک تا بی نهایت)

بعد وارد اتاقی می‌شوید..........


6.دلتان می‌خواهد این اتاق چقدر بزرگ باشد؟

الف-به اندازه یک آکواریوم

ب-به اندازه یک اتاق معمولی

ج-به اندازه یک جنگل

 د-به اندازه  اقیانوس آرام


7.دلتان می‌خواهد رنگ دیوار اتاق چه باشد؟

الف-قرمز    ب-سیاه و سفید      ج- ارغوانی      د-زرد یا پرتقالی      و-رنگ های رنگین کمان


یک میز جلوی شما ظاهر می‌شود...

8.آیا گرد- مربع- مثلث یا بدون شکل خاصی است؟

و ظرفی با 5 میوه روی آن قرار دارد: گیلاس- سیب- کیوی- طالبی-هندوانه


9.یک میوه را انتخاب کنید.......

میوه ای که انتخاب کرده اید شما را به یاد این شخص می‌اندازد...

10.نام او را بنویسید.


11.شما میوه را برمی‌دارید و.........

الف-بلافاصله آن را می‌خورید.

ب- قسمت کرم خورده را می‌ برید و قسمت سالمش را می‌خورید.

ج-آن را می‌برید و داخلش را می‌بینید که کرم خورده است و....بعد به خوردنش ادامه می‌دهید

د-اگر کرم خورده باشد تمامش را دور می‌اندازید


از آن ساختمان خارج می‌شوید و 5 حیوان را می‌بینید.موش- آهو- اسب- دلفین- فیل

12.این حیوانت را به ترتیب اولویت که برایتان دارند رده بندی کنید..

 جواب:

1.نشان دهنده چیزی است که شما بیشتر از بقیه چیزها دنبال آن هستید.

قصر:ثروت           موزه:حرفه و شغل                    هتل:خانه و
عشق 

مکان مذهبی:اعتقادات یا زمینه رشد روحی و روانی شماست

2.نشان دهنده نوع زندگی  است که به دنبال آن هستید.

پنجره:زندگی سرشار از رویدادهای پیش بینی نشده و شگفت انگیز

در:زندگی آرام و امن

بالکن:زندگی مسالمت جویانه و عاشقانه

تونل زیر زمینی:زندگی خطرناک ولی معنی دار پر از تجربه های متفاوت

3.فردی که پشت در می‌بینید همان کسی است که شما در رویارویی با مشکلات زندگی می‌توانید کاملاً به او اعتماد کنید.

4.پلکان نشانه زندگی عشقی شماست پیچ در پیچ ولی زیبا - مستقیم معمولی ولی خسته کننده

5.تعدا پله ها:تعداد تلاشهایی که شما امیدوارید برای برقراری رابطه تان به عمل آورید.

6.اندازه اتاق:میزان ماجراجویی هر چه کوچک باشد یعنی شما آدم محافظه کاری هستید

7.رنگ اتاق شخصیت شماست:

قرمز:احساساتی و پر شور      سیاه و سفید:منطقی       ارغوانی:ماجراجو

 زرد و پرتقالی:شادمان و سرحال     رنگین کمان:شما در مورد این که واقعاً چه هستید شک دارید

8.شکل میز:زاویه دید شما را نسبت به چیزها یا موقعیت ها نشان می دهد.

مربع:ثابت و منصفانه

گرد:شما می‌خواهید چیزها را از دیدگاه و نقطه نظر بسیاری افراد دیگر ببینید

مثلث:شما می‌خواهید مبتکر و اصلی باشید

بی شکل:شما آدم بی اراده ای هستید و همیشه طفره می‌روید

9.میوه ها نشانگر این هستند که شما به دنبال چه نوع دوستانی می گردید میوه های بزرگتر نشانگر این هستند که نمود فیزیکی و ظاهری برای شما بیشتر اهمیت دارد و میوه های کوچکتر به معنی این هستند که شخصیت افراد برای شما مهم است.

10.این شخص نشانگر نوع دوستانی است که شما به دنبال او هستید.

11.چگونگی خوردن میوه نشانگر این است که شما چگونه با دیگران رفتار می‌کنید.

الف:یعنی شما کینه ای از دیگران به دل نمی‌گیرید

ب:یعنی شما فقط نکات مثبت دوستانتان را می‌پذیرید و از پذیرفتن نکات منفی آنها سرباز می زنید

ج:خوردن آن علیرغم کرم خوردگی یعنی نقاط قوت و ضعف دیگران را می پذیرید

د:دور انداختن یعنی شما آدم بی رحمی هستید.

12. 5 حیوان:

دلفین:شغل و حرفه               فیل:خانواده

اسب:
عشق                       موش:انتظار و احترام

آهو: دوستان شما و چیزهایی که به آن توجه دارید است.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:29
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
آیا شما به راحتی دوست پیدا می کنید؟ برای یافتن جواب این سوال، به سوالات زیر با دقت و صداقت پاسخ دهید تا بر اساس امتیاز جواب هایتان متوجه شوید که چگونه دوستی هستید.

۱ ) یکی از همکلاسی هایتان دقیقا لباسی مثل لباس شما می خرد. آیا شما:
الف) او را به خاطر سلیقه اش تحسین می کنید.
ب) به او می گویید
که نباید آن را برای مدرسه بپوشد چون اول شما آن را خریده اید.
ج) اگر قصد تقلید از شما را دارد، از او می خواهید منصرف شود.

۲ ) یکی از دوستانتان به طور اتفاقی کتاب مورد علاقه شما را پاره می کند. آیا شما:
الف) در عوض یکی از کتاب های او را پاره می کنید.
ب) به او می گویید اشکالی ندارد، می دانید
که فقط اتفاقی بود.
ج) از دوستی با او اجتناب می کنید تا عین آن کتاب را
برایتان بخرد.

۳ ) در کلاس نقاشی کسی که کنار شما نشسته است نقاشی خیلی قشنگی کشیده است. آیا شما:
الف) او را عزیز دردانه م
علم صدا می زنید.
ب) به او می گویید
که فکر می کنید کارش خارق العاده است.
ج) وقتی حواسش نیست سعی می کنید
نقاشی او را خراب کنید.

۴ ) شخص جدیدی اواسط ترم وارد کلاس شما می شود. آیا شما:
الف) به دوستانتان می گویید
که به او بی محلی کنند. خوب ، برای این که او فرد جدیدی است
ب) قبل از این
که جایی برای نشستن پیدا کند با او دوست می شوید.
ج) در صورتی
که او اول شروع به صحبت کند با او حرف می زنید.

۵ ) یکی از دوستانتان کفش های نامناسبی پوشیده است. آیا شما:
الف) به روی خود نمی آورید، این گونه مسایل
برای شما اهمیت ندارد.
ب) در مقابل دوستان دیگرتان به او می گویید
که خیلی کج سلیقه است.
ج) به او می گویید
که کفش های قدیمی او را بیشتر ترجیح می دهید.

۶ ) دوست صمیمی تان می خواهد با یکی دیگر از همکلاسی هایتان دوست شود. آیا شما:
الف) شر او را از دوستتان باز می کنید؟ به هر
حال دوستتان نباید با کس دیگری دوست شود، قبل ازاین که شما با او دوست شده باشید.
ب) شروع می کنید به تمسخر و خندیدن به آن شخص. ج) شما هم از دوستی با یک فرد
جدید اظهار علاقه می کنید.

۷ ) لطیفه ای را تعریف می کنید و یکی از دوستانتان متوجه آن نمی شود. آیا شما:
الف)
برای این که خجالت نکشد وقتی کسی کنارتان نیست ، برایش توضیح می دهید.
ب) ترجیح می دهید دیگر
برای او لطیفه ای تعریف نکنید.
ج) شروع می کنید به ایراد گرفتن از این
که چرا اینقدر دیر متوجه مطلب می شود.

۸ ) جمعی از دوستانتان یکی از همکلاسی هایتان را دوست ندارند و تصمیم به او بی محلی کنند. آیاشما:
الف) به آنها می پیوندید و شروع به غیبت از او می کنید.
ب) با او صحبت نمی کنید ولی در آخر روز به او می فهمانید
که منظوری از این کار نداشته اید.
ج) واهمه ای ندارید از این
که دوستانتان بدانند شما هنوز به او علاقه مندید.

۹ ) متوجه می شوید که یکی از دوستانتان پس از کلاس ورزش بوی عرق می دهد. آیا شما:
الف) با صدای بلند می گویید چه بوی ناخوشایندی.
ب) با او به آرامی صحبت می کنید و راهی به او پیشنهاد می کنید.
ج) از او دوری می کنید تا زمانی
که مشکلش را حل کند.

۱۰ ) یکی از همکلاسی هایتان خیلی خجالتی است. آیا شما:
الف) او را به جمع خود دعوت می کنید و از او می خواهید به شما ملحق شود.
ب) او را به
حال خود می گذارید، چون شما به اندازه کافی دوست دارید.
ج) او را
برای این که بی دست و پاست و حوصله تان را سر می برد مسخره می کنید.

● امتیازها

ـ سوال اول: الف:(۱ امتیاز)، ب:(۲ امتیاز)، ج:(۳ امتیاز)
ـ سوال دوم: الف:(۳امتیاز)، ب:(۱ امتیاز)، ج:(۲ امتیاز)
ـ سوال سوم: الف:(۲ امتیاز)، ب:(۱ امتیاز)، ج:(۳ امتیاز)
ـ سوال چهارم: الف:(۳ امتیاز)، ب:(۱ امتیاز)، ج:(۲ امتیاز)
ـ سوال پنجم: الف:(۱ امتیاز)، ب:(۳ امتیاز)، ج:(۲ امتیاز)
ـ سوال ششم: الف:(۳ امتیاز)، ب:(۲ امتیاز)، ج:(۱ امتیاز)
ـ سوال هفتم: الف:(۱ امتیاز)، ب:(۲ امتیاز)، ج:(۳ امتیاز)
ـ سوال هشتم: الف:(۳ امتیاز)، ب:(۲ امتیاز)، ج:(۱ امتیاز)
ـ سوال نهم: الف:(۳ امتیاز)، ب:(۱ امتیاز)، ج:(۲ امتیاز)
ـ سوال دهم: الف (۱ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)

در ادامه نتایج مختلفی بر حسب امتیازات کسب شده ارائه شده که شما می توانید با مقایسه امتیاز خود نتیجه مربوطه را بخوانید.

▪ ۱۰ تا ۱۵ دوست ایده آل:
شما دوستان زیادی دارید آنقدر
که گاهی اسم آنها را نیز فراموش می کنید. شما مهربان هستید، به دوستانتان کمک می کنید و برای دوستی با کسی که فکر می کنید خجالتی است پیشقدم می شوید. زورگویی و قلدری را بد می دانید و از این که ببینید دیگران اذیت می شوند و رنج می برند متنفرید. اگر ببینید سر به سر کسی می گذارند بهتر است رک باشید و توی خودتان نگه ندارید.

▪ ۱۶ تا ۲۳ دوست سختگیر:
شما دوستان زیادی دارید ولی
برای همه آنها بهترین دوست محسوب نمی شوید. فکر می کنید ارزشش را دارد که به خاطر چند لحظه شادی و خندیدن ، کسی را برنجانید و احساسات او را جریحه دار کنید؟ اگر کسی در کلاستان فرد گوشه گیری است و مورد آزار قرار گرفته از دیگران تقلید نکنید و به دنبال آنها او را دست نیندازید. سعی کنید فقط خودتان باشید.

▪ ۲۴ تا ۳۰ دوست زورگو:
حتما تا به
حال پی برده اید که گاهی مردم ، اطراف شما احساس راحتی نمی کنند. درباره نحوه برخوردتان با دیگران فکر کنید. شاید متوجه این نشده باشید ولی مثل یک زورگو (قلدر) عمل کرده اید. اگر تا به حال سر به سرتان گذاشته باشند، از درون می دانید که چقدر ناراحت کننده است. پس دست به کار شوید و رفتار و رویه خود را عوض کنید. ممکن است به نظر عجیب برسد ولی نحوه صحبت کردن شما با مردم و برخوردتان به طور شگفت آوری روی مردم اثر دارد. اگر این را کار پر دردسر می دانید چرا از یک دوست خوب کمک نمی گیرید؟ قبل از این که حرفی بزنید و یا کاری انجام دهید که ممکن است کسی را برنجانید خوب به آن فکر کنید. در ذهن خود تا ۱۰ بشمارید یا خود را جای آن شخص قرار دهید و ببینید آیا این کار شما را ناراحت می کرد؟ و اگر عوض کردن رفتارتان برایتان مشکل است ، جا نزنید درباره آن با والدین یا هر شخصی که با آن راحت هستید صحبت کنید و از او کمک بخواهید.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:28
خواستگاری و نامزدی
آیا می دانید عذر خواهی در سلامت مردان و زنان اثر متفاوتی دارد؟چرا متفاوت ؟ منظور از تفاوت چیست؟

بیان "متاسفم" شاید یکی از سخت ترین کارهایی باشد که یک مرد می تواند در زندگی خود انجام دهد اما دانشمندان به تازگی اعلام کرده اند معذرت خواهی کردن از زنان می تواند سلامت آنها را بهبود بخشد.

به گزارش تلگراف، زنانی که در برابر رفتاری آزار دهنده و بی ادبانه از یک مرد در انتظار معذرت خواهی وی بسر می برد در واقع به فشار خون بالا مبتلا می شوند که این اختلال می تواند خطر حمله قلبی یا سکته را در آنها افزایش دهد اما زنانی که در موقعیتی به جا و مناسب از آنها معذرت خواهی می شود به سرعت به حالت عادی باز می گردند. به بیانی دیگر فشار خون این افراد 20 درصد سریعتر از دیگر حالت ها به وضعیت معمول باز می گردد.

در مقابل مردان پس از شنیدن معذرت خواهی به 20 درصد زمان بیشتری برای متعادل سازی فشار خون نیاز دارند و این تاییدی بر این حقیقت است که مردان پس از شنیدن پذیرش جرم از جانب فردی، بیشتر هیجان زده می شوند.

دانشمندان دانشگاه ماساچوست با اندازه گیری فشار خون قلبی عروقی 29 مرد و 59 زن پی به این نتایج
جالب توجه بردند. فشار خون قلبی عروقی، میزان فشار خون در فواصل میاز ضربان قلب است که در صورت بالا بودن می تواند احتمال حمله های قلبی و سکته را در افراد افزایش دهد.
از هر دو گروه خواسته شده بود که مسئاله ریاضی را در پنج دقیقه حل کنند که در این پنج دقیقه سه بار برای آنها مزاحمت ایجاد شد و با عصبانیت از آنها خواسته شده بود تا عجله کنند.

در انتهای این آزمایش به تمامی آنها گفته شد: "کاملا واضح است که هیچ یک از شما از شایستگی کافی برخوردار نیستید" دو دقیقه بعد محققان به خاطر رفتار بی ادبانه خود از نیمی از مردان و زنان داوطلب معذرت خواهی کردند.
نتیجه نشان داد زنانی که از آنها به موقع معذرت خواهی شده بود بسیار سریعتر از مردان آرام شده و فشار خون آنها کاهش پیدا کرد. به بیانی دیگر مردان پس از شنیدن معذرت خواهی بیشتر تهییج شدند و فشار خون آنها پایین نیامد.

محققان بر اساس یافته های خود اعلام کردند این مطالعه تاییدی بر این واقعیت است که بخشش و معذرت خواهی از فواید سودمندی برای سلامت افراد برخوردار است.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:27
ازدواج و همسرداری
به گزارش سرویس زنان جهان نیوز؛ دکتر رقیه سادات موسوی عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه شاهد در رشته روان‌شناسی درباره تاثیر الگوهای نامناسب انتخاب همسر در میزان آسیب های موجود در روابط زوجین گفت: بی‌شک الگوهای انتخاب همسر، به میزان زیادی در بروز و رشد آسیب‌ها مؤثرند. در الگوی سنتی، پدر و مادر و یا یکی از اقوام و آشنایان، شخصی را معرفی می‌کردند و بعد از بررسی و چند جلسه معاشرت، زوجین زندگی مشترک خود را شروع می‌کردند؛ ولی امروزه این برنامه به شکل‌‌های مختلف صورت می‌گیرد، به طوری که زوجین خودشان همدیگر را انتخاب می‌کنند و مدت‌ها با یکدیگر معاشرت دارند و بعد از مدتی یا با هم ازدواج می‌کنند و یا ممکن است این رابطه هرگز به ازدواج منجر نشود.
 
وی افزود: اگر چه ممکن بود در شکل سنتی، زوجین با شناخت کمتر و در برخی موارد، بدون علاقه وارد
زندگی می‌شدند؛ اما این مزیت را داشت که زن و مرد با سن پایین‌تر وارد زندگی شوند لذا اولاً: موقعیتشان با هم تثبیت می‌شد و با هم رشد می‌کردند. ثانیاً: چون رابطه دیگری را به جز رابطه فعلی تجربه نکرده بودند ملاک مقایسه نداشتند. چون ملاک مقایسه نداشتند، دلبستگی‌ها و تعهد به همسر بسیار بالاتر بود.
 
وی ضمن اظهار نگرانی از وضعیت به وجود آمده گفت: وقتی با زن و یا مردهایی که برای طلاق مراجعه می‌کنند به تنهایی صحبت می‌کنم، متوجه می‌شوم، مشکل آنها این است که رابطه‌شان را با روابط قبلی که داشتند
مقایسه می‌کنند. مثلاً زن عنوان می‌کند من دوست‌پسری داشتم که خیلی گرم‌تر بود. آن احساس، آن رابطه، آن خاطرات در رابطه فعلی که رابطه‌ای دائم و ثابت است تأثیر می‌گذارد، رابطه فعلی را تضعیف می‌کند و تحمل سختی‌ها در زندگی را کاهش می‌دهد.
 
وی خاطر نشان کرد: امروزه
دختران و پسران در سنین بالا ازدواج می‌کنند، شخصیتشان تثبیت شده و لذا برای این‌که بتوانند با هم سازگار باشند به آموزش‌های قبل از ورود به زندگی نیاز دارند. این درصد بالای طلاق به دلیل این است که زوجین تحمل‌های قدیم را ندارند. همه‌چیز عوض شده است. پس با مراجعه به مشاور قبل از ازدواج، حداقل یک پیش‌بینی صورت می‌گیرد که این دو نفر ‌از لحاظ روان‌شناختی و از لحاظ شخصیتی چقدر با هم کفویت دارند. به علاوه زوجین برای شروع زندگی در زمینه مهارت‌های ارتباطی باید تقویت و با وظایف و نقش‌های خود آشنا شوند.
 
موسوی در پایان پیشنهاد کرد:
زوجین باید از ابتدا با قواعد و نقش‌های خودشان در
زندگی آشنا شوند. ‌مشکلی که امروزه پیش‌ آمده این است که نقش پدر در خانواده به صورت جدی تضعیف شده است. البته نقش مادری هم تضعیف شده است. فرزندان از پدر و مادر تبعیت نمی‌کنند. در این زمینه تعداد زیادی کلاس آموزشی به صورت کارگاهی باید در دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه،‌ سازمان‌ تبلیغات صدا و سیما و سایر مراکز آموزشی برگزار گردد.
چهارشنبه 26/3/1389 - 13:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته