اهل بیت
باآمدنت جهان گلستان شده است
چشم و دل ما شكوفه باران شده است
ای صبح بهاری ازصفای قدمت
این باغ پراز لاله و ریحان شده است
تومظهر نوری در آفاق وجود
خورشید ز روی تو درخشان شده است
خورشید كه دیده كه به شب جلوه كند؟
جزمهر تو كاین گونه نمایان شده است
دوشنبه 24/5/1390 - 16:59
شعر و قطعات ادبی
سکه شهر حسن
سکه شهر حُسن به نام حسن بود
لطفی که آن امام علیه السلام کرد
از بعد خویش حفظ وجود امام کرد
در بدترین شرایط عصر اهتمام کرد
بابهترین وظیفه در این ره قیام کرد
از صلح خویش نهضت تف را اراده کرد
او نقشه طرح کرد و حسینش پیاده کرد
ای مظهر جمالو جلال خدا حسن
کز حق جدایی و نئی از حق جدا حسن
روح نبی توئی لک روحی فدا حسن
بعد از علی به کشتی دین ناخدا حسن
مستان عشق باده ز نام تو می زنند
در شهر حسن سکه به نام تو میزنند
سید رضا مؤید
يکشنبه 23/5/1390 - 23:51
شعر و قطعات ادبی
سفره دار مدینه
درب دل مىزنم به نام حسن
سائل تشنهام به جام حسن
درب رحمت به روى دل وا شد
شد به كام دلم كلام حسن
مىرسانم به اهل صوم و صلاة
در بهار خدا، سلام حسن
در شب چارده نمایان بین
نه فلك جلوه تمام حسن
باز دلها شد نمك گیرش
این بود عادت مدام حسن
سفره دار مدینه را عشق است
بذل و جود و كرم مرام حسن
افتخار همین كه در خلقت
نام من ثبت شد غلام حسن
ذكر خیرش نه حرف امروزاست
از ازل شیعه شد به دام حسن
صلح او را قیام صبر بخوان
در سكوت و سكون قیام حسن
يکشنبه 23/5/1390 - 23:50
تبریک و تسلیت
پیامک به مناسبت میلاد امام حسن علیه السلام
*سلام بر لحظههایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانهات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیهالسلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
*تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت.
*مهمانی حق چه باصفا شد
میلاد امام مجتبی شد
ماه رحمت، سفره اش گسترده شد
زنده از فیضش جهان مرده شد
*آسمان پرگشته از شادی و شور
آمده از لطف حق میلاد نور
*میلاد حسن(ع) خسرو دین است امشب
شادی و سرور مؤمنین است امشب
از یمن قدوم مجتبی(ع) طاعت ما
مقبول خداوند مبین است امشب
*شمس عفت زگریبان، قمر آورده برون
نخله ی فاطمه، اول ثمر آورده برون
بوالحسن را حسنی داده خداوند و حسن
از افق، رخ پی اهل نظر آورده برون
آمد آن ماه که ماه رمضان کرد دو نیم
چون نبی معجز شق القمر آورده برون
*دوش بر گوشم رسید این مژده از جان آفرینم
کاید از ره آن نگار دلنواز و نازنینم
گفتم ای مه از کدامین آسمان باشی؟ بگفتا
شمس ایوان ولایت، عُروَة الوثقای دینم
من همان ماه تمامم، جلوه ی ماه صیامم
شاهد صلح و قیامم، وجه رب العالمینم
تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
*آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفی / نور دو چشم مرتضی
فروغ چشم من رسد / زینت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمین چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن
ولادت مظهر جود و کرم و بخشش، مبارک ... التماس دعا
*دلخواسته هایتان را آرزو كنید ؛میلاد كریم اهل بیت فرا رسیده است
*میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترین سردار لشکر حیدر و غریب شهر پیامبر تهنیت باد.
*روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید
*امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارك
*بنگر به مرتضی که در این ماه روزه را
با بوسه از لب پسر افطار می کند
*امشب خوان ماه رمضان به یمن قدوم کریم اهل بیت گسترده تر است. هوشیار باشید که بی نصیب از کنارش نگذرید.
*با عشق حسن(ع) من به جهان ناز کنم
افطارمو با نام حسن باز کنم
صد شکر که درک شب قدر رمضان
با جشن ولادتش آغاز کنم
*در جود و کرم دست خدا هست حسن(ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن(ع)
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن(ع)
*پیامبر: به حسن(ع) شکوه و جذبه و وقار و به حسین(ع) بخشندگی و رحمت خود را بخشیدم.
*پیامبر: فرزند صالح گلی است که خدا به بندگانش میدهد. دو گل من در دنیا حسن و حسین اند.
*بر خوان رحمت خداوند، امروز دست کریم تو ساقی سعادت است و ما نه تشنه طهور که جرعه نوش ظهور رُخت به صف ایستاده ایم.
*در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت.
*تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
میلاد امام حسن(ع) مبارك
*ماه دل آرای نیمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشسته ایم و به کرامت و مهربانیاش محتاجیم.
*می خواست تا چشم و چراغ دین، شما باشی
بعد از علی میراث دار مصطفی باشی
مثل نسیمی مهربان و مثل باران، سبز
*آمیزه ای از رحمت و جود و سخا باشی میلاد کریم اهل بیت(ع) مبارک.
*هر طرف می گذرم بانگ طرب می شنوم
زآنکه میلاد حسن، نور دل بوالحسن است
از حریم فاطمه در نیمه ماه صیام
چهره ماه حسن تابید با وجه حسن
امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارك
*حَسَن، آینه حُسن خداوندی است؛ تصویر زیبایی خداوند است که در صورت خاکی نقش بسته است.
*مجتبی، در آغوش پاکترین مادران عالم چشم به جهان گشود و میوه قلب رسول اللّه شد.
*آمد و کرامت را از پدر آسمانیاش آموخت و چراغ کرامتش را برای اهل زمین برافروخت.
*ثمره زندگی علی و فاطمه، پا به جهان خاکی گذاشت. خاک تا افلاک غرق نور و سرور شود.
*نیمه ماه است؛ ماهی که درهای رحمت بر روی جهانیان گشوده شده است.
*خدایا! به «کریم اهل بیت» سوگند، سایه کرامت خویش را از ما دریغ مدار!
*از بزرگواری کریم اهل بیت علیهالسلام به دور است که هنگام نیاز و حاجت کسی، کرامت خویش بپوشاند و در انعام و اکرام به او بخل ورزد. پس دست التماس ما و دامان کریمانه او!
*پانزده روز ریاضت را در این ماه طاعت، یک نفس دویدهایم تا در بشارت ولادت او، مژده عشق بشنویم و مژدگانی مهر بگیریم.
*او که از اشراق مهربانیها طلوع کرده و در بستر بخشندگی، دامن گسترده است.
او که در اولین تصویر زمینیاش، تبسمی شیرین به آینه نگاه پدر و مادر هدیه داده است.
او که اولین نواده نبوت است و نخستین زاده امامت.
از نسل نور است و زاده خورشید، از تبار هدایت است و قافلهسالار مهر و امید.
*ماه دلآرای نیمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشستهایم و به کرامت و مهربانیاش محتاجیم!
*چقدر این دستان زخمخورده، به دستگیری کریم اهلبیت محتاج است!
*میخواست تا چشم و چراغ دین، شما باشی
بعد از علی میراثدار مصطفی باشی
مثل نسیمی مهربان و مثل باران، سبز
آمیزهای از رحمت و جود و سخا باشی
*حضرت رسول(ص) فرمودند: هر که حسن(ع) و حسین(ع) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هرکه ایشان را دشمن بدارد، مرا دشمن دانسته است.
گردآورنده: مرضیه عاقبت بخیر
منابع:
http://www.hawzah.net
http://sms4u.parsiblog.com
http:// www.askquran.ir
يکشنبه 23/5/1390 - 23:48
شعر و قطعات ادبی
امشب علی و فاطمه لبخند میزنند
امشب علی و فاطمه لبخند میزنند
پیوسته بوسه بر رخ فرزند می زنند
این سبط مصطفی است به دامان دخترش
این زاده علی است فرا دست همسرش
این روح فاطمه است که بگرفته در برش
این طفل مجتبی است در آغوش مادرش
این حاصل تلاقی دو بهر رحمت است
در یم ولایت و دریای عصمت است
يکشنبه 23/5/1390 - 23:44
رمضان
پیامک های شب های قدر
شبی است که «لیلة البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
مبادا لیله القدرت سرآید گنه بر ناله ام افزون تر آید
مبادا ماه تو پایان پذیرد ولی این بنده ات سامان نگیرد
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی
امشب تمام آینه ها را صدا کنید گاه اجابت است رو به سوی خدا کنید
ای دوستان آبرودار در نزد حق در نیمه شب قدر مرا هم دعا کنید
شب قدر است و من قدری ندارم چه سازم توشه ی قبری ندارم
امشب ...
از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد ...
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازارد ...
رسول خدا (ص)
هرکه شب قدر را زنده بدارد تا سال دیگر عذاب از او دور می گردد.
******
به پیامبر(ص) گفته شد:
اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».
انیس قلب خود تنها خدا کن خدا را در دل شبها صدا کن
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی به حال این رفیقت هم دعا کن
دراین شبها تو مهدی(عج) را صدا کن چو یوسف غایب است حیران چنانیم
دعای اول و آخر ظهور است که بیش از این در این هجران نمانیم
شب قدر، فصل نزول انوار رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است.
******
شب قدر، آبستن سپیده فلاح و رستگاری انسانهای دل سپرده به مهر مهربانترین مهربانان است.
******
شب قدر، شب حضور روح و ملایک در محضر امام زمان (عج) است.
******
شب قدر، شبی است که در عرصه آن انسان، ره صد ساله را یک شبه طی می کند.
******
شب قدر، حاوی نهر نوری است که در زلال پر برکت آن جان مؤمنان از گناه تطهیر می شود.
******
شب قدر، طلایه دار فلاح و رستگاری عارفان عاشق و عاشقان بیدل در بین شبهای سال است.
******
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان مؤمنان به غیب نجوا می کند.
******
شب قدر شبی است که باید شکواییه هجران را درنوردید و به امید وصل و دیدار، بیدار نشست و از جام طهور «سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.
******
شبی
که باید در عاشقی ثابتقدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جست و
احیا گرفت و به نیایش پرداخت و کار خیر کرد و صالحات به جا آورد و به
نیازمندان رسید و دانایی طلبید و به دانشآموزی پرداخت.
******
شب قدر، شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندیهای عاشقانه نالید و دیدار او را از خدای طلبید.
******
شب قدر، شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.
******
شبی
که در آن خطاب میآید: کجایند جوانمردان شبخیز که در آرزوی دیدار،
بیخواب و بیآرام بودهاند و در راه عشق شربت بلا نوشیدهاند، تا خستگی
ایشان را مرهم گذاریم و اندر این شب قدر ایشان را با قدر و منزلت گردانیم؛
که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.
******
شب قدر، فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است.
******
شب قدر، گاه رویش جوانههای الغوث الغوث بر عرصه لبهای تائب است.
******
شب قدر، بهترین منزلگاه نیایشگران سرسپرده به مهر حق است.
******
شب قدر، وقت شناخت قدر خویش است.
******
شب قدر، بهترین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست.
******
شب قدر، بزرگترین میدانگاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خیرات است.
******
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان انسانها ترنم میکند.
******
شب قدر، فاصله مُلک و ملکوت را به حداقل ممکن میرساند.
******
شب قدر، گشاینده پنجره کشف و شهود بر منظر روح عارفان است.
******
شب قدر، لالهای شکفته در کویر شبهای عادی سال است.
******
آی فقیران غنی، کجایید که شبهای قدر آمده است؟!
******
تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی، سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
******
خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه امشب دست ملکوت به طرف زمین کشیده می شود.
******
کجایید خاکیان سدره نشین و زمینیان آسمانی که ملکوتیان امشب شیفته شمایند؟!
******
شب قدر، سرنوشت یکسال ما تعیین می شود. این شبها را از دست ندهیم. برای تعجیل در فرج مولایمان دعا کنیم.
******
فرشته
ها برای آزادی انسان ها از دستان شیطان و بخشش معاصی و بردن آنها به ملکوت
مسابقه داده و منتظر ندای بنده خدا هستند. (اللهم لبیک) مرا دعا کنید.
******
خدایا قدر ما را به قدر مولا علی(ع) نزدیک فرما.
******
الهی آن شب که همه قرآن به سر می کنند ما را توفیق بده قرآن را به دل کنیم.
******
از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید
مهمان خدا سوی خدا می آید
******
آری ما را بر عظمت و شناسایی آن راهی نیست،
تنها می توان در زیر باران رحمت "لیله القدر" ایستاد تا بر ما ببارد
و جانهایمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد.
******
شب قدر، شبی است که در عرصه آن انسان، ره صد ساله را یک شبه طی می کند.
******
خدایا به حقیقت شب قدر قسمت می دهیم:
عافیت و سلامتی جسم و جان و دین و دنیا و اخلاق را نصیب همه ی ما بگردان.
******
خدایا!
تقدیر ما را در شب قدر بگونه ای رقم بزن، که در دنیا و آخرت، بالاترین
افتخار ما "شیعه بودن ما" باشد، "شیعه ی واقعی حضرت امیر" همین و بس.
******
موسی (ع)گفت:
خداوندا! میخواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،
گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را میخواهم،
فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.
******
آری امشب، "چشم سر" را باید بیدار داشت
تا "چشم جان" بیداری و بینایی یابد و دل از بندها برهد؛
و ما چه زیانکاریم اگر از شب قدر
تنها بیداری چشم نصیبمان شود و راهی به ورای آن ، بر اقلیم جان نیابیم.
******
ز مردم دل بکن یاد خدا کن
خدا را وقت تنهایی صدا کن
در آن حالت که اشکت می چکد گرم
غنیمت دان و ما را هم دعا کن
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی / شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم / سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی . . .
خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه
امشب دست ملکوت به طرف زمین کشیده می شود . . .
يکشنبه 23/5/1390 - 23:32
رمضان
شب قدر و ادعیه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه
تقریباً
هزار و چهارصد و بیست و شش سال از نزول قرآن کریم می گذرد . هر سال به
فرمان خدائی که متکلّم این کلام است ، سالگردی گرانقدر تشکیل می شود . لذا
با همان جلال و شکوه فرشتگانی که بار اوّل قرآن را آورده بودند ، در خدمت
روح از آسمان غیب تنزّل می کنند و بر ولی عصر نازل می شوند .
هنگام نزول قرآن ، احیای خاطره هر ساله او هم گوشزد شد . هم با ماضی و هم با مضارع یاد شد. فرمود: إنّا أنزَلناهُ فِی لَیلَة القَدر 1، یعنی این کتاب را ما در شب قدر نازل کرده ایم، و هم در تجلیل شب قدر این چنین فرمود: وَ
مَا اَدراکَ مَا لِیلَة القَدر . لِیلَة القَدرِ خِیرٌ مِنْ ألفِ شَهر .
تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیها بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ
اَمرْ . سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعِ الفَجْر 2. یعنی این
قرآن که در شب قدر نازل شد، با جلال و شکوه فرود آمد و به دستور خدا هر
ساله آن جلال و شکوه تکرار می شود . اینچنین نیست که إنّا أنزَلناهُ فِی لِیلَهِ القَدر و پایان پذیرفته باشد ! بلکه اینطور است : تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلّ اَمرْ . هر ساله ملائکه در خدمت روح همة حقائق قرآن را أعم از تفسیر و تکوین پائین می آورند .
مرحوم
کُلینی بابی در جامع کافی عقد کرد که بعضی از امامان ما (علیهم السَّلام)
فرمودند : شما برای اثبات ادامة ولایت به سورة قدر استدلال کنید . تقریر
استدلال هم به این بیان است ؛ فرمود : به مخالفین بگوئید آیا نبی اکرم رحلت
کرد ، شب قدر هم از بین رفت ، یا شب قدر هست ؟ آنها ناچار می گویند : شب
قدر هست . یعنی هر سال ماه مبارکی دارد ، و در هر ماه مبارکی شب قدر هست .
فرمود : از آنها بپرسید: این که خدا فرمود : در شب قدر فرشته ها امور را
نازل می کنند ، بر کی نازل می شوند ؟ اگر مقدّرات و حقائق را نازل کرده اند
که به همراه ببرند و به کسی ندهد ، پس چرا آوردند ؟ اگر بنا شد مقدّرات و
معارف را بر کسی عرضه کنند ، آن کس کیست ؟ آن کس که همة فرشتگان به اتّفاق
روح ، همة امور را نازل می کنند و بر او گزارش می دهند ، کیست ؟ او ولی امر
است . او امام آن زمان است .
در هر زمان ای ولی معصوم هست که مهبَط
وحی است . منتها وحی تشریعی به پایان رسید ، آن وحی های تصدیقی و تکوینی و
تبیینی و تفسیری و تشریعی همچنان مستدام است . لذا در بَدئ پیدایش نزول
قرآن، ذات أقدس إله دستور داد که هر ساله خاطرة گرانبار نزول قرآن را گرامی
بدارند و امشب احتمالاً یکی از شب هائی است که لیلة قدر است . لذا فرشتگان
در خدمت روح همة امور را با سلامت به وجود مبارک ولی عصر عرضه می کنند .
بعد به اذن ولی عصر به مجالس مؤمنین سری می زنند و به آنها سلام می کنند . و
فیض ای که به ولی عصر رسید ، به دستور آن حضرت به افراد مستعد می رسانند .
کسانی که ارتباط شان با ولی عصر برقرار است ، نشانه های شب قدر را هم درک
می کنند .
از ائمه(علیهم السَّلام) سئوال کردند که علامت شب قدر چیست
؟ فرمود : آن نسیم ملایم که به شما بوزد، معلوم می شود شب قدر را درک کرده
اید . اگر زمستان باشد ، احساس سرما نمی کنید . و اگر تابستان گرم باشد ،
احساس گرما نمی کنید . اگر یک همچنین حالی در شما پیدا شد ، این نسیم قدر
است . علامت دیگر اینکه : اگر بُوی خوبی به مشام شما رسید ، این نشانة قدر
است .
ادب دعا
را امیرالمؤمنین (علیه السَّلام) به ما آموخت . فرمود : اَلدّاعِی بِلا
عَمَلْ کَالرّامِی بِلا وَتَرْ 7. فرمود : آنکه دعا می کند و عمل ندارد ،
مثل تیراندازی است که تیر دارد ، ولی وَتر ندارد . (وَتر) آن کمان مُنهنی
است که جلوی این تیر تند تیز را می گیرد و او را راهنمائی می کند . فرمود :
اگر کسی تیرانداز است ، یک کمان ای لازم دارد که این کمان منهنی این تیر
تیز را تعدیل کند ، راهنمائی کند
گاهی یعقوب ای می خواهد که بوی یوسف را از فاصلة هشتاد فرسخ استشمام کند ، بگوید : إنّی لَأجِدُ رِیحِ یُوسُفَ لُولا أنْ تُفَنِّدُونْ 3. آن کس که پیرهن یوسف را در دست دارد ، بوی یوسف را استشمام نمی کند ! ولی یعقوب از فاصلة هشتاد فرسخی بُوی یوسف استشمام می کند . فَلَمّا فَصَلَتِ العِیرْ 4، همین
که قافله از مرز مصر حرکت کرد ، یعقوب فرمود : من بُوی یوسف می شنوم !
استشمام نمی کنی . ولایت بُوئی دارد ، نبوّت بُوئی دارد ، یوسف هر عصر
بُوئی دارد ، شب قدر بُوئی دارد . اگر کسی شامّة جان اش باز شد ، این بُو
را می شنود . و اگر آن لامسة جان اش باز باشد ، این نسیم خنک را حسّ می
کند . جریان چشم و گوش در قرآن آمده ، جریان شامّة معنوی هم در قرآن آمده .
خدا بعضی را بصیر و بعضی را کُور می داند . می گوید : برخی کُور اند ،
امّا نه چشم سرشان ، بلکه چشم دلشان کُور است . إنَّهَا لا تَعمَی الأبصارْ وَ لکِنْ تَعمَی القُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُور 5.
معلوم می شود بعضی ها قلب شان بیناست ، بعضی دلشان کُور است . آن دلی که
چشم دارد ، شامّه هم دارد ، ذائقه هم دارد ، لامسه هم دارد .
ایّام
ماه مبارک رمضان ، ایّام روزه است . در کتاب صوم ، روزه واجب و مستحب و
حرام و مکروه را مطرح می کند . یکی از روزه هائی که گفته اند حرام است ،
روزة وصال است . یعنی انسان طرزی نیّت کند که بگوید : من از این سحر تا آن
سحر ، یک روز و شب را نیّت می کنم که روزه بگیرم و همچنین فردا را که شب
چیزی نخورد و این نخوردن را به حساب روز و روزه بیاورد و نیّت کند . یک وقت
کسی در شب ماه مبارک اشتها به غذا ندارد ، آن خارج از بحث است . یا در غیر
ماه مبارک شب چیزی نمی خورد ، آن خارج از بحث است . ولی یک وقت نیّت می
کند که من شب و روز را روزه بگیرم که شب هم مثل روز جزء مَنوّی او باشد .
دو روز را با یک شب نیّت کند ، این را می گویند : (صُوم وصال) . یک شب و
روز ، دو روز و یک شب ؛ دو تفسیر برای صوم وصال آمده است ؛
این معنا
برای غیر پیغمبر حرام است . رسول اکرم فرمود : صوم وصال ممنوع است . اصحاب
عرض کردند : پس شما چرا اینچنین می کنید ؟ فرمود : شما مثل من نیستید .
آنچه که مرحوم صدوق در مَنْ لا یَحضُر نقل کرد ، با آنچه را که در جوامع
روائی اهل سنّت است ، مختصر فرق می کند . ولی یک حدیثی است معروف و فریقین
نقل کرده اند که وجود مبارک نبی اکرم فرمود : شما مثل من نیستید . إنّی اَبِیتُ عِندَ رَبّی یُطْعِمُنِی وَ یَسقِینْ 6.
من مهمان خدایم ، در نزد خدا بیتوته می کنم ، از غذای خدا و آشامیدنی های
الهی بهره می برم و مقاومت می کنم . من اگر ظاهراً صائم ام ، باطناً در
کنار سفرة خدا نشسته ام . احساس گرسنگی و تشنگی نمی کنم . این مقام برای
نبی اکرم هست .
به ما گفتند : شما در ماه مبارک مهمان خدائید . اگر
صوم وصال ممنوع است ، این صوم عادی که جائز و واجب است . برخی در روز که
صائم اند ، مهمان خدایند . نه تنها جان شان از معارف طرفی می بندد ، بلکه
جسم شان هم احساس رنج نمی کند . این حال را انسان در این فرصت ها مسئلت کند
. نشانه های شب قدر را با لامسة دل ، با شامّه جان می توان درک کرد . این
هم مطلب دیگر .
و
چون مهم ترین کار برای شب قدر دعاست و این ایّام و لیالی متعلّق به علیّ
بن أبیطالب ، امیر المؤمنین (علیه آلاف التحیّه والثناء) است ، چه بهتر که
دعا را از زبان این داعی بشنویم .
اوّلاً ادب دعا را امیرالمؤمنین (علیه السَّلام) به ما آموخت . فرمود : اَلدّاعِی بِلا عَمَلْ کَالرّامِی بِلا وَتَرْ 7.
فرمود : آنکه دعا می کند و عمل ندارد ، مثل تیراندازی است که تیر دارد ،
ولی وَتر ندارد . (وَتر) آن کمان مُنهنی است که جلوی این تیر تند تیز را می
گیرد و او را راهنمائی می کند . فرمود : اگر کسی تیرانداز است ، یک کمان
ای لازم دارد که این کمان منهنی این تیر تیز را تعدیل کند ، راهنمائی کند .
اگر کسی بی عمل دعا می کند ، مثل تیر انداز بی کمان است . بهترین عمل صفای
دل است . بهترین راه برای صفای دل این است که هم در مسئله توحید برای غیر
خدا راه باز نکنیم ، هم در مسائل اجتماعی کینة احدی را در دل راه ندهیم .
مطمئن باشیم اگر کسی این دو رکن را فراهم کرد ؛ یعنی در کار خدا اَحدی را
شریک قرار نداد ، در مسائل اجتماعی کینة هیچ مسلمانی را در دل نداشت ، این
دو رکن را که فراهم کرد ، این دعوت کننده ، این داعی یک تیر انداز ماهری
است که هم تیر تیز دارد و هم کمان مُنهنی . آنگاه خود حضرت که واجد شرائط
دعاست ، نیایش هائی دارد که در آن نیایش همّت های بلند را تعلیم می دهد و
برای همة مسلمانها مسئلت می کند .
شما دعاهای حضرت را در نهج البلاغه
که تحلیل می کنید ، می بینید یا سعادت می خواهد ، یا شهادت می خواهد ، یا
رفاقت با انبیاء می خواهد ، یا کرامت می خواهد ، یا عافیت می خواهد ، یا
سلامت می خواهد ، یا فتوّت و رادمردی و مردانگی می خواهد و یا عزّت !
ببینید
دعاهای حضرت از این عناصر محوری بیرون نمی رود . در آن عهد نامة معروف که
برای مالک اشتر نوشت ، در پایان عهد نامه دعا کرد ؛ فرمود : مالک ! من
برای خود و برای تو از خدا سعادت و شهادت طلب می کنم ! از خدا می خواهم : أنْ یَختِمَ لِی وَ لَکَ السَّعادَهَ وَ الشَّهادَه إنّا للهِ وَ إنّا إلِیهِ الرّاجِعُونْ 8. من سعادت را ، شهادت را برای خود و برای تو مسئلت می کنم .
در آن دعاهای عمومی می گوید : نَسأَلُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداء وَ مَعایِشَهَ السُّعَداء وَ مُفارَقَهَ الأنبیاء 9.
ما برای همگان سعادت و منزلة شهدا و رفاقت با انبیاء را می خواهیم . به
خدا عرض می کند : وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ . نوع این دعاها به صیغة
جمع است .
حضرت
علی (علیه السلام) همیشه در جنگ ها می فرمودند: اگر ما را بر آنها غالب
کردی ، ما فاتح شدیم ، توفیقی بده که تعدّی و تجاوز به زیر دست را روا
ندانیم . به اسیران رحم بکنیم
می گوید : خدایا ! بین ما و بین رسول ات ، وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ فِی بَرْدِ العِیشْ وَ قَرارِ النِّعْمَه وَ مُنتَهَی الطُمَأنِینَهِ وَ تُحَفِ الکِرامَه 10.
خدایا ! بین همة ما ونبی ات در آن قرارگاه عیش و زندگی جمع بکن ، و در آن
آرامش و خنکی سعادت و زندگی جمع بکن ! در کمال طمأنینه ما را با او سهیم
بکن ! آن کرامت ها را که تحفة پیغمبر می کنی ، ما را بهره مند بکن !
مُنتَهَی الطُمَأنِینِه وَ تُحَفِ الکِرامَه .
در میدان جنگ دو دعای آموزنده دارد ؛ هنگامی که جنگ شروع می شد ، عرض می کرد : خدایا ! اَللّهُمَّ
إنّا نَشکُو إلِیکَ غِیبَهَ وَلِیّنَا وَ کَثرَهِ عَدُوِّنَا وَ تَشتُتَ
اَهوائَنَا . رَبَّنَا افْتَحْ بِینَنَا وَ بِینَ قُومِنَا بِالحَقّ 11. عرض می کرد : خدایا ! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می کنیم . چون پیغمبر ، آن رکن طمأنینه را ما از دست داده ایم .
در
هفدة ماه مبارک در جریان بَدر که اوّلین جنگ نابرابری بود که مسلمانها می
دیدند ، امیر المؤمنین فرمود: همه آن شب متوحّش بودند و متزلزل . تنها کسی
که هیچ حادثه ای برای او نبود ، رسول اکرم بود . فرمود : در شب جنگ بَدر تا
صبح کنار درخت پیغمبر مشغول مناجات بود ، گویا اصلاً فردا جنگی نیست ، و
امشب شب حمله نیست ! آن یک حساب دیگری بود . لذا امیرالمؤمنین عرض می کند :
خدایا ! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می کنیم و از اختلاف درونی به تو
پناه می بریم و شکایت می کنیم .
آنگاه دعائی که بعض از انبیاء داشتند که در قرآن آمده است ، همان دعا را امیر المؤمنین دارد که : رَبَّنَا افْتِحْ بِِینَنَا وَ بِینَ قُومِنا بِالحَقّ . این در آغاز جنگ . در ناعرة جنگ عرض می کند : خدایا ! ما گرچه شهادت طلب کردیم ، امّا فتوّت و مردانگی هم می خواهیم . اَللّهُمَّ
إنْ اَظهَرتَنَا عَلَیهِمْ وَ جَنِّبنَا البَغی وَ سَدِّدْنا بِالحَقّ .
وَ إنْ اَظهَرْتَهُمْ عَلَینَا فَارزُقنَا الشَّهادَه وَاعْصِمنَا مِنَ
الفِتنَه 12. اگر ما را بر آنها غالب کردی ، ما فاتح شدیم ، توفیقی بده که تعدّی و تجاوز به زیر دست را روا ندانیم . به اسیران رحم بکنیم .
همین
علی که بعد از ضربت خوردن شب نوزدهم دستور داد به قاتل من مدارا کنید ؛ در
میدان جنگ مردانگی از خدا خواست و می خواست . عرض می کرد : خدایا ! آن
توفیق را بده که اگر ما فاتح و پیروز شدیم ، بر دشمن ستم نکنیم . و اگر
مصلحت بود که آنها ما را شکست بدهند ، مرگ ما را مرگ شهید قرار بده . ما را
از فتنه و بَد آموزی مصون بدار . این دعای علی در صحنة جنگ است . امّا
دعای وجود مبارک امیرالمؤمنین از نظر توحید ؛ وقتی شب بر می خواست ، خالصاً
خدا را دعا می کرد ، عرض می کرد: خدایا ! تو که می دانی ، هذا مَقامُ ،
این
دعاها را که عرض می کنم ، شرح خواسته های شماست ؛ ما یک قرآن به دست داریم
و یک قرآن به سر که هر دو جزء برنامه های لیالی قدر است ، و روایات این دو
برنامه هم جدای از هم است . و در هر دو برنامه مسئله نیایش و خواسته است .
چه بخواهیم ، آنچه که الآن عرض می شود برای آن است که هم در مراسم قرآن به
دست ، هم در مراسم قرآن به سر این چیزی را که امیر به ما آموخت ، اینها را
بخواهیم .
تحلیل آیت الله جوادی آملی
يکشنبه 23/5/1390 - 23:31
رمضان
چه کسانی در شب قدر نجات پیدا میکنند؟
اندیشه
- دانایی «لیله القدرخیر من الف شهر» دشوار است، چه رسد به دارایی اش.
البته راه دشوار نیست. اگر دشوار بود ما را امر نمی کردند، دعوت نمی کردند.
دشواری مال کسی است که کوله بار خود را بر دوش دارد. اگر بار خودبینی را
به زمین بگذارد، سبک می شود.
جریان قدر و احیاء و
گرامیداشت قرآن و بهره برداری از فضل لیله القدر جزء «دولت قرآن» است. و
این دولت همواره مورد درخواست ماست و از ذات اقدس اله مسئلت می کنیم «نسئلک
دوله ً کریمه ً تعزّبها السلام و أهله و تذ لّ بها النّفاق و أهله. و
هنگام ظهور بقیه الله ارواحنا فداه، این دولت تجلی می کند. نموداری از دولت
قرآن را ذات اقدس اله در دولت سلیمان و ملک سلیمان ذکر کرد. فرمود: گوشه
ای از دولت الهی را به سلیمان داده ایم. ولی به شما صدها برابر خواهیم داد.
ملک
سلیمان بر این محور بود که آن حضرت بامداد راه یک ماهه می رفت و شامگاه
راه یک ماهه. دولتی که بر باد مستقر باشد اینقدر قدرت دارد که مسافر خود را
در یک نیم روز به اندازه یک ماه راه ببرد. سالک خود را در پگاه یا شامگاه
به اندازه یک ماه راه ببرد... اما دولت قرآن یک شبه ره صدساله می برد. این
هزار ماه که در طی یک قرن در حدود هشتاد سال خلاصه می شود، دولت قرآن است.
*
ادراک
لیلة القدر کار آسانی نیست؛ فهمش آسان نیست چه رسد به حضور و ظهور و رسیدن
به اصل آن. و ما أدراک ما لیلة القدر. خاصیت دولت قرآن، این است که لیله
القدر خیر من ألف شهر. اگر بزرگانی گفتند: هرچه دارند همه از دولت قرآن
دارند و یا «یک بیت از این قصیده به از صد رساله است» و یا سروده اند این
طفل یک شبه ره صدساله می رود...همه نشأت گرفته از همین دولت قرآن است. از
مناجات های لطیف و ظریف خواجه هروی این است که دارا شدن مهم است، نه دانا
شدن! آن مناجات های لطیف خواجه انصاری را که می خوانید، می بینید به خدا
عرض می کند که دانا شدن مهم نیست. اگر کسی زحمت بکشد، دانا بشود؛ فقیه،
حکیم، ادیب، متکلم و محدث بشود، این دانای علم است و این مهم نیست. به دلیل
اینکه صدها نفر در طول سالها به حوزه ها و دانشگاه ها راه یافتند و دانا
شدند. مهم دارا شدن است نه دانا شدن.
دانایی
«لیلة القدر خیر من الف شهر» دشوار است، چه رسد به دارایی اش. البته راه
دشوار نیست. اگر دشوار بود ما را امر نمی کردند، دعوت نمی کردند. دشواری
مال کسی است که کوله بار خود را بر دوش دارد. اگر بار خودبینی را به زمین
بگذارد، سبک می شود. وقتی سبک شد، تخفّفوا تلحقوا... وجود مبارک رسول اعظم
علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء فرمود: نجی المخفّفون... آنها که سبک
بالند نجات پیدا کرده اند.
پرکشیدن با سنگین بال و سنگین بار
بودن، ممکن نیست. کار «جعفر طرار» نیست که یک شبه ره صد ساله را طی کند،
کار «جعفر طیار» است. طراری را کنار گذاشتن و طیار شدن با مراسم احیاء
هماهنگ است و شدنی است.
گزیدههایی از بیان آیتالله جوادی آملی
يکشنبه 23/5/1390 - 23:31
رمضان
سیره امامان در شب قدر
اندیشه
- شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است تا آنجا
که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب
تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفى شده است.
و در روایات
هم تعبیرات زیبایى از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه
هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع مىشود.1
و پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «مَنْ حُرِمَها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛2 هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب شده است.»
با توجّه به عظمت شب قدر، سیرى در سیره پیشوایان معصوم علیهمالسلام در این شب خواهیم داشت.
الف. عبادت و شب زندهدارى
از
اعمالى که در طول سال، مخصوصا شبهاى مبارک رمضان و على الخصوص در شب قدر
بدان سفارش اکید شده است، اِحْیا و شب زندهدارى است. پیامبر اکرم
صلىاللهعلیهوآله فرمود: «
مَنْ اَحْیا لَیْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَةِ الْقابِلَةِ؛ 3کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى مىگرداند.»
و معصومان علیهمالسلام همه این سنت حسنه را پاس و گرامى مىداشتند و از آن بهره مىبردند:
1.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نه تنها در شب قدر بیدار بود، بلکه دهه
سوم ماه مبارک رمضان کاملاً بستر خواب را جمع مىکرد و به عبادت مىپرداخت.
حضرت على علیهالسلام در این باره فرموده است: «أنَّ
رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ
الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَةَ
ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ
اللَّیْلَةِ؛4 رسول خدا صلىاللهعلیهوآله [این
چنین] بود که رختخواب خویش را جمع مىکرد و کمربند [همّت براى عبادت] را
در دهه آخر از ماه رمضان محکم مىبست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش
را در شب بیست و سوم بیدار نگه مىداشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب
مىپاشید [تا از درک شب قدر، و درک شب زندهدارى محروم نشوند].»
حتى
در شبهاى بارندگى در حالى که مسجد مدینه سقف نداشت، عبادت و شبزندهدارى
را ترک نمىکرد و دیگران را با رفتار خویش وا مىداشت که در همان گل و
باران بیدار باشند و نماز گزارند.5
2. امام على
علیهالسلام نیز در طول سال، شب هنگام آن گاه که شب پردههاى تاریکى را
انداخته بود، بیدار مىشد و مشغول عبادت و شبزندهدارى مىگشت.6
اما در شبهاى قدر حال ویژهاى داشت و در بدترین وضعى که مسجد مدینه را آب و
گل فرا گرفته بود، مشغول عبادت و شبزندهدارى مىشد و به ویژه در شب قدر
آخر عمر خویش، حال فوق العاده عجیبى داشت.
3. فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز آن قدر عبادت مىکرد که امام حسن علیهالسلام مىفرماید: «ما کانَ فِى الدُّنْیا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَةَ علیهاالسلام ، کانَتْ تَقُومُ حَتّى تَوَرَّمَ قَدَماها؛ 7 عابدتر از فاطمه علیهاالسلام در دنیا نبود؛ همیشه این گونه بود که آن قدر به عبادت مىایستاد که پاهاى [مبارکش[ ورم مىکرد.»
علت نامگذارى او به «زهرا» نیز این است که شبها نور عبادت و شب بیدارى او به سوى آسمان مىتابید8
و امّا در شب قدر، حال به خصوصى داشت، نه تنها بیدار بود که بچهها و
فرزندان خویش را نیز وادار مىکرد که شب بیدار باشند؛ چنان که در روایتى
مىخوانیم: «وَ کانَتْ فاطِمَةُ علیهاالسلام لا تَدَعُ
اَحَدا مِنْ اَهْلِها یَنامُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ تُداویهِمْ بِقِلَّةِ
الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ
حُرِمَ خَیْرَها؛9 روش فاطمه علیهاالسلام این بود که هیچ
فردى از خانواده خویش را نمىگذاشت در آن شب (بیست و سوم) بخوابد و [مشکل
خواب] آنها را با کمى غذا و آمادگى در روز درمان مىنمود و مىفرمود: محروم
است کسى که از خیر [و برکت] آن شب محروم شود.»
فاطمه
زهرا علیهاالسلام نیز آن قدر عبادت مىکرد که امام حسن علیهالسلام
مىفرماید: «ما کانَ فِى الدُّنْیا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَةَ علیهاالسلام ،
کانَتْ تَقُومُ حَتّى تَوَرَّمَ قَدَماها؛ 7 عابدتر از فاطمه علیهاالسلام
در دنیا نبود؛ همیشه این گونه بود که آن قدر به عبادت مىایستاد که پاهاى
[مبارکش[ ورم مىکرد.»
4. امام باقر علیهالسلام فرمود: «هر کس شب قدر را احیا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد.»10
و شیخ عباس قمى نقل کرده که «امام باقر علیهالسلام در شب بیست و یکم و
بیست و سوم تا نیمه شب دعا مىخواند و آن گاه به نماز مىپرداخت.» 11
5.
امام هفتم علیهالسلام نیز اهل شبزندهدارى و عبادت در طول سال بود. در
زیارتنامه آن حضرت مىخوانیم: «او شبها تا سحر بیدار بود، و طلب آمرزش
مىکرد و همدوش سجدههاى طولانى، چشم گریان و اشکبار، و مناجات بسیار و
زاریهاى پیوسته و پىدرپى بود.»12 وقتى حضرت در غیر رمضان چنان باشد، حالِ آن حضرت در شب قدر براى ما قابل توصیف نخواهد بود.
او نه تنها خود شبزندهدارى و عبادت داشت که به دیگران نیز مىفرمود: «مَنِ اغْتَسَلَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ أَحْیاها اِلى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛13 کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شبزندهدارى کند، گناهانش آمرزیده مىشود.»
6. امام حسن عسکرى علیهالسلام نیز چون پدران خود، اهل مناجاتهاى طولانى و شبزندهدارى در طول سال و مخصوصا در شب قدر بود.14 و به شیعیان خود نیز این اعمال را اکیدا سفارش مىکرد.
از جمله، مىفرمود:«فَلا یَفُوتُکَ إِحْیاءُ لَیْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ؛15 پس بیدارى در شب بیست و سوم را از دست نده!»
ب. حضور در مسجد
از
مسائلى که معصومان علیهمالسلام نسبت به آن حساسیت ویژه نشان دادهاند،
حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد که پیامبر اکرم
صلىاللهعلیهوآله حتى در شبهاى بارانى و گل بودن مسجد مدینه، حضور در آن
را در شبهاى قدر ترک نمىکرد. از آن بالاتر، پیامبر اکرم
صلىاللهعلیهوآله در دهه سوم ماه مبارک رمضان، شب و روز در مسجد معتکف
بود.
امام على علیهالسلام در این زمینه مىفرماید: «فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّى تَوَفّاهُ اللّهُ؛16 پس
[پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال
اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند او را گرفت.» یحیى بن رزین نقل نموده که «کانَ
اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَریضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلى مَسْجِدِ
رَسُولِ اللّهِ فَکانَ فیهِ حَتّى أَصْبَحَ لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ
مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛17 امام صادق علیهالسلام
بیمارى شدیدى داشت، دستور داد او را به مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآله
[با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آنجا باقى
ماند.»
ج. مراسم قرآن سرگرفتن
یکى
دیگر از اعمال شب قدر که در سیره معصومان دیده مىشود مراسم قرآن سرگرفتن
است. امام صادق علیهالسلام در این باره فرمود: «براى سه شب قرآن کریم را
مقابل خود قرار دهید و آن را بگشایید و بخوانید:
«اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُکَ... .»18
د. برپایى نماز جماعت
از
عباداتى که سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارک رمضان،
برپایى نماز جماعت است. انس بن مالک از پیامبر گرامى اسلام
صلىاللهعلیهوآله نقل کرده که فرمودند: «
مَنْ صَلّى مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلى آخِرِه فى جَماعَةٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛19 کسى
که از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهرهاى از شب قدر
گرفته است.» و امام صادق علیهالسلام نیز نماز صبح را به جماعت برگزار
مىنمود، و بعد از آن تا مدّتى مشغول تعقیبات مىشد.
20
پیامبر
اکرم صلىاللهعلیهوآله و یاران او و دیگر معصومان علیهمالسلام در
سختترین شرائط نماز جماعت شب قدر را ترک نمىکردند. حضرت على علیهالسلام
مىفرماید: «شب بیست و سوم در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد
مدینه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ما را به
نماز وامىداشت.» آن گاه فرمود: «فَصَلّى بِنا رَسُولُ اللّهِ
صلىاللهعلیهوآله وَ إِنَّ أَرْنَبَةَ اَنْفِهِ لَفِى الطّینِ؛21 پس رسول خدا صلىاللهعلیهوآله با ما نماز[جماعت] خواند، در حالى که نوک بینى حضرت در گل [فرو رفته[ بود.»
«ابو
شیخ ابن حیان» از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل کرده که حضرت
فرمود: «مَنْ فَطَرَ صائِما فى شَهْرِ رَمَضانَ مِنْ کَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ
عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ لَیالِىَ رَمَضانَ کُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائیلُ
لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ مَنْ صافَحَهُ جَبْرائیلُ یَرِقُّ قَلْبُهُ وَ
تَکْثُرُ دُمُوعُهُ...؛ کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده در ماه
رمضان روزهدارى را افطارى دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود
مىفرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه مىکند و هر کس جبرئیل با او
مصافحه کند، قلبش نرم و اشک چشمش زیاد شود.»
ه . افطارى دادن و اطعام نمودن
از
اعمالى که در ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطارى دادن به
دیگران است. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در خطبه معروف شعبانیه
مىفرماید:«مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزهدار مؤمن در این ماه
افطارى دهد، پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد.
عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم. حضرت فرمود: بترسید از
آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب
باشد.»
22
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله از کسانى بود که هر
چه به دیگران مىفرمود، خود بیش از دیگران بدان عمل مىنمود و در این مورد
نیز چنین است. «ابو شیخ ابن حیان» از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل
کرده که حضرت فرمود: «مَنْ فَطَرَ صائِما فى شَهْرِ
رَمَضانَ مِنْ کَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ لَیالِىَ
رَمَضانَ کُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائیلُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ مَنْ
صافَحَهُ جَبْرائیلُ یَرِقُّ قَلْبُهُ وَ تَکْثُرُ دُمُوعُهُ...؛23
کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده در ماه رمضان روزهدارى را
افطارى دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود مىفرستند و جبرئیل در
شب قدر با وى مصافحه مىکند و هر کس جبرئیل با او مصافحه کند، قلبش نرم و
اشک چشمش زیاد شود.»
امام على علیهالسلام نیز در شبهاى مبارک رمضان و
شبهاى قدر به مردم اطعام مىکرد و آنها را موعظه مىنمود؛ چنان که در
روایتى مىخوانیم: «کانَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ
علیهالسلام یَعُشُّ النّاسَ فى شَهْرِ رَمَضانَ بِاللَّحْمِ وَ لا
یَتَعَشّى مَعَهُمْ فَإِذا فَرِغُوا خَطَبَهُمْ وَ وَعَظَهُمْ... وَ قالَ
فى خُطْبَتِهِ إِعْلَمُوا أَنَّ مِلاکَ اَمْرِکُمُ الدّینُ وَ عِصْمَتَکُمُ
التَّقْوى وَ زینَتَکُمُ الاْءَدَبُ وَ حُصُونُ اَعْراضِکُمُ الْحِلْمُ؛24 همیشه
على بن ابى طالب علیهماالسلام شام[و افطارىِ تهیّه شده] از گوشت را به
مردم در ماه رمضان مىداد، ولى خود از آن [گوشت] استفاده نمىکرد. پس
هنگامى که [از خوردن شام] فارغ مىشدند، براى آنها خطبه مىخواند و آنها را
موعظه مىنمود... و در خطبهاش فرمود: بدانید ملاک امر [و کارهاى] شما دین
است و نگهدارنده شما تقوا، و زینت شما ادب، و دژهاى [نگهدارنده] آبروى
شما حلم است.»
و امام زین العابدین علیهالسلام نیز در طول ماه مبارک رمضان در راه خدا انفاق مىکرد و صدقه مىداد؛ چنان که در حدیثى مىخوانیم:«کانَ إِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ تَصَدَّقَ فى کُلِّ یَوْمٍ بِدِرْهَمٍ فَیَقُولُ: لَعَلّى اُصیبُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ؛25
(امام سجاد علیهالسلام ) روشش این بود که هر روز از ماه [مبارک] رمضان
درهمى صدقه مىداد و آن گاه مىفرمود: شاید [با این کار صدقه] شب قدر را
دریابم.»
و امام صادق علیهالسلام فرمود: «جدّم امام زین العابدین
علیهالسلام روزى که روزه مىگرفت، دستور مىداد گوسفندى ذبح کنند و آن را
تکه تکه نموده، بپزند. هنگام افطار که نزدیک مىشد، حضرت به دیگها سر مىزد
تا بوى آنها را استشمام کند، در حالى که روزهدار بود. سپس دستور مىداد
ظرفها را پر کنند و یکى یکى به در خانه افراد [فقیر] ببرند تا آنجا که غذا
تمام مىشد. آن گاه خود با نان و خرما افطار مىنمود.»26
و
همچنین امام صادق علیهالسلام نیز شب در خانه فقرا مىرفت و به آنها نان و
خرما مىداد و سفارش مىفرمود: «در ماه رمضان به مردم افطارى بدهید.»27
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1. ر. ک: بحار الانوار، ج 94، ص 80.
2. کنز العمّال، على متقى هندى، مؤسسة الرسالة، ج 8، ص 534.
3. بحار الانوار، ج 95، ص 145.
4. همان، ج 95، ص 10.
5. همان، ص 10.
6. همان، ج 41، ص 21.
7. همان، ج 43، ص 76.
8. همان، ص 12.
9. بحار الانوار، ج 94، ص 10؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 470.
10. وسائل الشیعة، ج 7، ص 261.
11. مفاتیح الجنان، اعمال شب 21، ص 425.
12. مفاتیح الجنان، ص 720.
13. بحار الانوار، ج 80، ص 128.
14. ر. ک: مصباح المتهجد، ص 227؛ نهج الدعوات، ص 277.
15. وسائل الشیعة، ج 7، ص 261.
16. بحار الانوار، ج 94، ص 7.
17. همان، ص 4، ذیل روایت 4.
18. همان، ح 5 و ر. ک: مفاتیح الجنان، ص 224.
19. کنز العُمّال، ج 8، ص 545، ح 24090.
20. وسائل الشیعة، ج 7، ص 260.
21. بحار الانوار، ج 95، ص 10.
22. عیون اخبار الرضا علیهالسلام ، ج 1، ص 230.
23. الترغیب و الترهیب، ج 2، ص 95، ح 14.
24. سفینة البحار، ج 1، ص 703.
25. بحار الانوار، ج 95، ص 82.
26. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 134.
27. همان، ص 134.
يکشنبه 23/5/1390 - 23:30
رمضان
شب قدر چه درخواستی کنیم؟
حالا
در این شب های قدر اگر قرآن بر سر می گذاریم، هدف تنها این نباشد که خدا
گناهان ما را بیامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اینها ریخت
و پاش سفره شب قدر است. وقتی یک دولتی سفره ای پهن کرد، مائده الهی و
مأدبه الهی چید، مهمان های خود را به بهترین وجه پذیرایی می کند. وقتی
مهمان ها برخاستند، سفره جمع می شود و آن ریزه های سفره را می ریزند برای
مرغ ها...ریزه سفره شب قدر این است که کسی نسوزد، به جهنم نرود و... در
واقع اینها شب قدر نیست.
شب قدر آن
است که انسان طیارگونه دست هزاران نفر را بگیرد و به بهشت ببرد. در دنیا
رفتار او، گفتار او، سیرت او، سنت او آموزنده باشد. هزاران نفر را زنده کند
و در آخرت هم هزاران نفر را شفاعت. اگر ما بتوانیم در کنار سفره الهی و
دولت قرآن بنشینیم، چرا در انتهای صف باشیم؟ چرا دنبال آن ریزه های سفره
تکان ها باشیم؟
به ما گفتند هر کسی به اندازه قدر
خود شب قدر را درک میکند و قدر هر کسی هم به اندازه قدر همت اوست. اگر ما
به اندازه همتمان دولت قرآن را و دولت قدر را میتوانیم ادراک کنیم، چرا
همت نطلبیم؟ ما قبل از این که از خدا مظروف بخواهیم، ظرف و ظرفیت هم طلب
کنیم. هرگز نمیتوان گفت: چون ما ظرفیتمان اینقدر بود، خدا به ما اینقدر
داد. این سخن نیمی از ثواب است، نه همه ثواب. سخن صائب، ثواب، منزه از خطا،
مبرای از اشتباه آن است که هم ظرف بخواهیم، هم مظروف.
آن یکی فیضاش گدا آرد پدید
وان دگر بخشد گدایان را مزید
يکشنبه 23/5/1390 - 23:30