اهل بیت
جز حسین علیه السلام نماند
مگر سه تن از اهل بیت او، روی به آن قوم آورد و آنها را میراند و دور میساخت و آن
سه تن حمایت
میکردند تا کشته شدند.
عباس ابن علی پیش روی حسین علیه
السلام ایستاده بود و نزدیک او جهاد میکرد و حسین علیه السلام به هر سو میگردید،
با او بود و خود را سپر برادر کرد هر جا برادرش بود، از حسین علیه السلام جدا نمیشد.
(وعباس مردی زیبا و نیکو روی
بود. چون بر اسب بلند سوار میشد پای او بر زمین میکشید و او را قمر بنی هاشم میگفتند
و علمدار حسین علیه السلام بود. او بزرگترین فرزند امِّ البنین بود.)
بر آن دو بتاختند و بر سپاه
او غالب گشتند و تشنگی بر حسین علیه السلام مستولی شد بر بند آب بالا رفت و آهنگ فرات
کرد و برادرش، عباس، پیشاپیش او میرفت. عمر ابن سعد، عمرو ابن حَجّاج را با پانصد
سوار بر شریعه فرستاد و سواران راه بر ایشان بگرفتند.
زَرعة ابن اَبان گفت:
«وای بر شما؛ میان او و فرات
حایل شوید و مگذارید بر آب دست یابد.»
و خود اسب بر انگیخت و مردم در
پی او رفتند تا میان او و فرات حایل شدند.
حسین علیه السلام گفت:
«خدایا، او را تشنه گردان.»
زَرعه خشمگین شد و تیری افکند که
زیر چانه حسین علیه السلام نشست. حسین علیه السلام تیر برکند و دست زیر چانه؛ هر دو
دست از خون پر شد و آن را ریخت و گفت:
«خدایا، سوی تو شکایت میکنم
از آنچه با پسر دختر پیغمبرت میکنند.»
حسین علیه السلام به جای خود
بازگشت و تشنگی بر او سخت شده بود.
مردم گرد عباس را بگرفتند و
او را از حسین علیه السلام جدا کردند.
عباس به طلب آب رفت؛ بر او حمله
کردند.
او هم بر آنها تاخت و میگفت:
از مرگ نمیترسم آنگاه که بانگ
زند.
چنان میجنگم که میان جنگاوران
پوشیده شوم از خاک.
جانم فدایِ آنجانِ برگزیدهٔ
پاک.
عباسم من
که با مَشک میآیم
و از گزند و زخم خَصم باکی ندارم.
آنها را پراکنده ساخت.
زید ابن رقادِ جهنی پشتِ نخل
خرمایی کمین کرد؛ حکیم ابن طفیل سنبسی یاور او گشت و شمشیر به دست راست عباس زد.
عباس تیغ به دست چپ گرفت و حمله
کرد و رجز میخواند:
اگر دست راستم را بریدید، قسم
به خدا
از دینم دفاع میکنم هنوز،
و از امامم
که فرزند پیامبرِ پاکِ امین
است.
و کارزار کرد تا ضعف بر او مستولی
گشت و زخمهای سنگین وی را رسید و از حرکت فرو ماند.
زید ابن رقاد از پشت درخت خرما
بر دست چپ او زد.
عباس گفت:
ای نفس نترس از کافران
و به رحمت خدای جبّار دل خوش
بدار
و تو را همراهی پیامبر مژده
باد.
خدایا اینان بریدند دست چپم
را
آنها را به گرمای آتش بسوزان.
مردی بر او حمله کرد و به گرزی
آهنین بر فرقِ سرِ او کوفت که سر او شکافت و از اسب بگردید و فریاد زد:
«یا ابا عبدالله! عَلَیکَ مِنِّی
السَّلام.»
چون حسین علیه السلام او را
بر کنار فرات بر زمین افتاده دید بگریست گفت:
«اکنون پشت من شکست و چارهام
کم شد.»
هرگاه دشمن بر اصحاب حسین علیه
السلام احاطه میکرد عباس میتاخت و آنان را میرهانید.
وقتی عباس رفت و کشته شد...
دیگر لشکری باقی نمانده بود.
نویسنده:تحریریه - محمد مدنی زادگان
پی نوشت:
_______________________
«برگرفته از کتاب نفس المهمومِ
مرحوم شیخ عباس قمی» يکشنبه 19/9/1391 - 21:10
اهل بیت
تربت
مقدس را هر قدر که نزدیکتر به قبر مبارک
باشد بدیهی است که تأثیر آننیز بیشتر خواهد بود در مورد این که تربت
حسین (علیه السلام) را از چه فاصلهای یا حدی اخذ کند؟ روایات و
اقوال در این
زمینه متعدد و مختلف است، این جاب به چند روایت اشاره میشود:
۱ ـ
اخذ آن از بالای سر
قبر حسین (علیه السلام): «ابی بکار گفت: من از تربتی که نزد سر
قبرحسین (علیه السلام) است برداشتم که تربتی سرخ است پس خدمت
حضرت رضا (علیه
السلام) وارد شدم وآن تربت را بر آن حضرت عرضه داشتم. حضرت آن را
در کف
دستش گرفت و سپس آنرا بویید و استشمام فرمود و گریست. تا اشکش جاری
شد.
سپس فرمود: این تربت جدماست.»
۲ ـ قدر هفتاد باع از قبر
شریف: از حضرت صادق روایت شده است که فرمود: «یوخذ طین قبر الحسین (علیه
السلام) من عند القبر علی قدر سبعین باعا؛ تربت حسین (علیه السلام) را ازنزد
قبر شریف به اندازه هفتاد باع گرفته میشود.»
۳ ـ هفتاد باع در هفتاد
باع: یعنی از این اندازه، تربت حسین (علیه السلام) اخذ شود.
۴ ـ حریم قبر حسین (علیه
السلام) یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخاست.
روایات در این زمینه زیاد است و در تعیین و
تحدید آن برای اخذ تربت یکساننیست ولی به هر حال از هر فاصلهای که
گرفته شود، منسوب و متعلق به حسین بنعلی (علیه السلام) است که قدر آن را
باید بدانیم و در رعایت حرمت آن کوشا باشیم.
البته ممکن ست برخی تعجب کرده و بگویند:
چطور از بین خاکها در خاکقبرحسین (علیه السلام) شفاست؟ در جواب آنهاباید گفت
که خالق هستی چنان که میتواند دراقسام گیاهان و غیر گیاهان شفا قرار دهد،
میتواند در این تربت نیز شفا قرار دهد.
ثانیا: این ویژگی در تربت حسین برای آن است
که آن حضرت برای احیای دینالهی و اعلای «کلمة الله» جان و مال و اولاد و
انصار و اصحاب خود را فدا نمود و خداوندمتعال که خود را «شکور» نامیده به پاس
و تقدیر این همه قربانیها و فداکاریها در راهشویژگیها و مزایایی به حسین
بن علی (علیه السلام) داده که به کسی دیگر نداده است؛ از جمله تربتآن
حضرت را شفا و امان قرار داده است و این هیچ جای تعجب نیست.
ثالثاً: طبق روایات، تربت مراقد و مشاهد شریفه
پیامبر (صلی الله غلیه و آله) و ائمه نیز موجب شفااست.
خلاصه از تمام آنچه گذشت، حرمت و قداست و
شفا بخشی و شأن و فضیلت اینتربت مقدس آشکار و روشن گردید.
نویسنده: غلامحسن جعفری
منبع: مجمع جهانی اهل البیت
پی نوشت:
___________________________
۱- شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار ج۳، ص۱۳۴
۲- نیازمند ذکر منبع
۳- مناقب ابن شهر آشوب ج۴، ص۵۵ دوشنبه 13/9/1391 - 22:56
اهل بیت
۷ ـ تربت حسین همراه میت
مستحب است که مقداری از تربت امام حسین
(علیه السلام) با میت در قبرش گذاشته شود. شاید سرّش این باشد که تربت
حسین (علیه السلام) موجب امان از هر ترسی است. لذا گذاشتنمقداری از آن با
میت موجب میشود که او در امان باشد و از عذاب قبر و ضیق آن رهایییابد.
البته سید بن طاووس در «فلاح السائل« به این موضوع تصریح فرموده و میگوید:
«ویجعل معه شیئا من تربة الحسین (علیه السلام) فقد روی انه امان و المنزل
مهول یحتاج الیالتوصل والسلامه منه بغایه الامکان« و با میت مقداری از
تربت حسین (علیه السلام) قرار دادهمیشود. روایت شده است که آن امان است
و منزل (قبر) ترسناک است که محتاج رهایی و سلامت از آن به حد امکان است.
روایاتی نیز در این زمینه وارد شده است؛ از
جمله روایت جعفر بن عیسی ازحضرت ابا الحسن (علیه السلام) است که میفرماید:
«ما علی احدکم اذا دفن المیت و وسدهبالتراب ان یضع مقابل و جهه لبنة من
طین الحسین (علیه السلام) ولایضعها تحت رأسه؛ بر احدیاز شما چه اشکال دارد
وقتی میت را دفن کرد و با خاک او را پوشاند در مقابل صورتشآجری از تربت
حسین را بگذارد؟! و آن را زیر سرش نگذارد.»
شیخ عباس قمی نیز میفرماید: «... فواید تربت
شریفه آن حضرت بسیار است ازجمله آن که مستحب است با میت در قبر گذاشتن
و کفن را با آن نوشتن و سجده کردن برآن و...»
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:55
اهل بیت
۶ ـ تربت کربلا تسبیح میگوید
یکی دیگر از مزایا و ویژگیهای تربت کربلا آن
است که اگر از آن تسبیحی ساختهشود اگر چه با آن تسبیح نگوید ولی آن در
دست شخص تسبیح میگوید. این مطلب درروایتی از حضرت صادق (علیه السلام):
«السجود علی طین قبر الحسین (علیه السلام) ینور الی الارضینالسبعه و من کانت
معه سبحة من طین قبر الحسین (علیه السلام) کتب مسبحاً ان لم یسبح بها؛
سجده بر تربت حسین (علیه السلام) تا هفت زمین
را روشن میسازد و کسی که نزدشتسبیحی از تربت حسین (علیه السلام) باشد در
نامه اعمالش ثواب تسبیح کننده نوشته میشود؛ اگرچه با آن تسبیح نگوید».
در روایت دیگری از حضرت صادق (علیه السلام)
آمده است که فرمود: «آن که دانهای ازتسبیح تربت حسین (علیه السلام) را
بگرداند و یک بار استغفار کند، خدای متعال در نامه او ثوابهفتاد بار تسبیح
را مینویسد. اگر آن را نگرداند و با آن تسبیح نگوید، در هر دانه از آنتسبیح
تربت، هفت بار ثواب تسبیح گفتن، برای او نوشته میشود.»از حضرت صادق (علیه
السلام) روایت شده: «السبحه التی هی من طین قبر الحسین (علیه السلام) تسبح
بید الرجل من غیر ان یسبح؛ تسبیحی که از تربت حسین (علیه السلام) باشد در
دست آدم، تسبیح میگوید، بدون آن که با آن تسبیح بگوید.»
در این زمینه نیز روایات متعدد وجود دارد. که
ذکر همه آنها در این مقال نمیگنجد.
توجه به این نکته این جا لازم است که
تسبیح گفتن تربت حسین (علیه السلام) غیر ازتسبیح گفتن جمیع موجودات دنیا
است که در قرآن به آن اشاره شده است: (سبح لله مافی السموات و ما فی
الارض.)
بنابراین تربت حسین (علیه السلام) علاوه بر
گفتن آن تسبیح، این تسبیح را نیز میگوید کهشخص آن را نمیگوید
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:54
اهل بیت
۵ ـ رجحان و استحباب سجده
بر آن
سجده بر آن هفت حجاب ـ عدم قبولی نماز ـ را
میدرد و سجده بر آن مستحباست و نمازمان را بالا میبرد و موجب قبولی آن
در درگاه احدیت میشود.
معاویة بن عمار میگوید: حضرت صادق (علیه
السلام) پارچهای (یا دستمالی) دیبا به رنگزرد داشت که در آن تربت ابی
عبدالله الحسین (علیه السلام) بود. هنگام نماز آن را بر سجادهاشمیریخت و بر
آن سجده میکرد؛ سپس فرمود: «السجود علی تربة الحسین (علیه السلام) یخرقالحجب
السبع؛ سجده بر تربت حسین، هفت حجاب ـ پرده ـ را برمی دارد.»
سجده بر خاک کربلا سنت و روشی است که از
زمان ائمه (علیه السلام) تا امروز بین شیعیانرایج است. شیعه عقیده دارد که
سجده بر تربت حسین (علیه السلام) از سجده بر چیزهای دیگربهتر و افضل است.
البته آن را لازم و فرض نمیدانند. بنابر تصریح بعضی از باحثین ومحققین،
اولین کسی که بر تربت سیدالشهدا سجده کرد حضرت امام زین العابدین (علیه
السلام) بوده است.
روایت شده که آن حضرت هنگامی که از دفن
پدر شهیدش امام حسین (علیه السلام) فارغگشت، مشتی از تربت شریف پدرش را
گرفت و از آن مهری ساخت که بر آن سجده کند وتسبیحی ساخت تا با آن تسبیح
کند بعد از او امام باقر و امام صادق و امامان: نیزنسبت به این تربت مقدس
توصیههای فراوانی داشتهاند، چنان که از اخبار و روایات «کامل الزیارات» و
«بحارالانوار» و غیره ظاهر و آشکار است. در روایتی آمده است: «حضرت صادق
(علیه السلام) جز بر خاک و تربت حسین، بر چیزی سجده نمیکرد. آن هم برایتذلل
در محضر الله و استکانت به سوی او بود.»
نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است
که در ساختن مهر، از این تربتپاک دقت شود مهری که ساخته میشود باید ساده
و صاف و خالی از نقش و نگار باشد و ازنوشتن اسامی ائمه و یا عبارات دیگر
جداً پرهیز شود که برخی از بزرگان و فقهای معاصرمانند آیة الله محمد حسین آل
کاشف الغطاء و آیة الله العظمی بروجردی و آیة الله العظمیسید علی حسینی
سیستانی نیز بر آن تاکید کرده و از نوشتن اسامی ائمه و کشیدن نقش ونگار و
صورت بر روی آن منع فرموده بودند. چون این کار احیاناً مورد نقد و طعن
برمذهب حقه میشود
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:53
اهل بیت
۴ ـ ایمنی از خوف و خطر
یکی
از ویژگیها یا مزایای تربت ابی عبدالله
الحسین (علیه السلام) ایجاد امن و امان استکه هم در اخبار و احادیث
ائمه
اطهار: به آن تصریح شده و هم در فعل و عمل آنهامیبینیم که آنها
برای
رفع خطر و تأمین امنیت از آن بهره میجستهاند؛ مثلا شخصیگفت: حضرت
رضا (علیه السلام) بقچهای یا بستهای از متاع والبسه به سوی من
فرستاد که میان
آنخاکی بود، من از آورنده آن پرسیدم این چیست؟ گفت خاک قبر حسین
(علیه
السلام) است که آنحضرت چیزی از لباس و غیر آن را نمیفرستد، مگر آن
که میان
آن، این تربت را قرارمیدهد و میفرماید که آن (تربت مقدس) امان
است به
اذن خدا.
در روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) چنین
آمده است: «در تربت حایریکه حسین (علیه السلام) در آن است از هر دردی شفا
و از هر خوفی امان است.»
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:53
اهل بیت
۳ ـ شفابخشی تربت امام
حسین (علیه السلام)
براساس روایات و اخبار فراوان و متواتر تربت
حسین (علیه السلام) جز مرض موت، برای هردردی دواست. تمام کراماتی که
تاکنون رخ داده گواهی صادق بر این مطلب است. درطول تاریخ افراد کثیری
که لاعلاج بودند از تربت حسین شفا گرفتهاند. در اخباراهلبیت: آمده است که
برای بیماریها و دردهایتان ازتربت حسین (علیه السلام) استشفاکنید. فقها و
محدثان ما نیز بر این مطلب اتفاق نظر دارند و تاکنون از کسی خلافی شنیدهنشده
است.
در
روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) آمده
است: «طین قبر الحسین (علیه السلام) شفاء من کلداء؛ خاک و تربت قبر
حسین (علیه السلام) از هر دردی شفا است». در روایت دیگر از آن حضرت،
آمده است که
فرمود: «فی طین قبر الحسین (علیه السلام) الشفاء من کل داء و هو
الدواء
الاکبر؛ درخاک قبر حسین (علیه السلام) شفای هر دردی است و آن دوای
بزرگ
است.»
نیز از حضرت صادق مروی است که فرمود: «طین
قبر الحسین فیه شفاء و ان اخذ علی رأس میل؛ خاک قبر حسین در آن شفا است؛
اگر چه از سر یک میل برداشته شود.»
در حدیث دیگری از آن حضرت آمده «من اصابته
علة فبدء بطین قبر الحسین (علیه السلام) شفاه الله من تلک العله الا ان
تکون علة السام؛ کسی را مرضی لاحق شود پسعلاجش را به تربت حسین آغاز
کند، خداوند مرض او را شفا میدهد، مگر آن که مرضموت باشد.
اخبار و احادیث درباره شفابخشی تربت حسین (علیه السلام) بسیار فراوان است و مابههمین چند نمونه بسنده میکنیم.
قبلاً اشاره شد که به برکت تربت مقدس امام
حسین تاکنون هزاران نفر از عاشقانو توسل جویندگان به حسین و تربت آن
حضرت، از بیماریهای فراوان و لاعلاج شفایافتهاند. در این زمینه کرامات
وحکایات متعددی وجود دارد. در ذیل به دو نمونه از آناشاره میشود: روزی محمد ابن مسلم
(که از یاران و اصحاب صادقین و از اصحاب اجماع است) مریض میشود. امام
باقر (علیه السلام) از بیماری وی، مطلع میشوند و مقداری از تربتامامحسین
(علیه السلام) را در آب مخلوط کرده، در ظرفی میریزد و توسط غلامش برای
محمد بنمسلم میفرستد، محمد ابن مسلم از آشامیدن آن احساس میکند که آب
بسیار زلال وخوش بو و خوش مزه است. غلام گفت: مولایم امام باقر (علیه
السلام) فرموده است: وقتی از این آبآشامیدی نزد ما بیا! او در فکر فرو رفت و با خود گفت:
من که مریضم و قدرت حرکتندارم. چرا امام چنین فرموده است؟ پس از چند
لحظه که آب خوردم ناگهان احساسکردم که از بند درد و بیماری رهایی یافتهام.
برخاسته و با نشاط به سوی امام حرکت نمودمبه خانه آن حضرت رسیدم و
اجازه دخول خواستم آن حضرت فرمود: «صح الجسم ادخل؛ جسمت خوب شده، داخل
شوید». محمد بن مسلم میگوید: به محضر امام رسیدم درحالی که گریه میکردم.
سر و دستش را بوسیدم. فرمود: چرا گریه میکنی؟
عرض کردم: از این رو که بسیار مایل هستم به
محضر شما بیایم ولی راه دور استو توانایی ندارم. امام پس از دل جویی وی
فرمود: آن آب را چگونه یافتی؟ مسلم ازامامتشکر و تقدیر کرد و شفا یافتن
دردش را با نوشیدن آن آب خوشبو و گوارا به عرضامامرساند.
بعد امام به وی فرمود: آن آب آمیخته به تربت
پدرم حسین بود و آن تربت، بهترینداروی شفا بخش است. هیچ گاه نسبت به
آن بی توجه نباش، ما فرزندان و زنان خود را ازچنان آبی مینوشانیم و در
نتیجه از هرگونه خیر و برکت، بهرهمند میشویم...
حارث ابن مغیره میگوید: به محضر حضرت صادق
(علیه السلام) عرض کردم: من شخصیام که بیماریهای فراوان دارم و هیچ
چیزی (وسیله یا دارویی) را رها نکردم، مگر آن که باآن تداوی و علاج
نمودم (ولی شفا نیافتم). حضرت فرمود: «این انت عن طین قبر الحسینابن علی
(علیه السلام) فان فیه شفاء من کل داء و امنا من کل خوف؛ تو کجایی؟ چرا از
تربت حسینشفا نمیطلبی؟! همانا در قبر حسین (علیه السلام) شفا است از هر دردی
و امن است از هر ترس.»
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان مینویسد:
«معجزاتی که به سبب این تربتمقدسه ظاهر گردیده زیاده از آن است که ذکر
شود و من در کتاب فواید الرضویه ـ کهتراجمعلمای امامیه است در احوال سید
متبحر آقا سید نعمه الله جزایری نوشتم که آنسید جلیل در تحصیل علم
زحمت بسیار کشید. سختی و رنج بسیار برده و در اوایلتحصیل چون قادر به
خریدن چراغ نبوده به روشنی ماه مطالعه مینموده، لاجرم از کثرتمطالعه
در ماهتاب و بسیار چیز نوشتن و مطالعه کردن چشمانش ضعف پیدا کرده بود. پس
به جهت روشنی چشم خود، به تربت مقدسه حضرت امام حسین (علیه السلام) و
تراب مراقدشریفه ائمه اطهار (علیه السلام) اکتحال میکرد و به برکت آن تربتها
چشمش روشن گشت...»
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:52
اهل بیت
۲ـ احترام و تکریم امام
حسین (علیه السلام)
از ائمه: روایت شده که هنگامی که خاک را
برداشتید آن را ببوسید و برچشمتان بگذارید، چنانکه پیامبر اسلام آن را میبوسید
و استشمام میکرد. لذا اگر شیعهتربت حسین را میبوسد و آن را نگه میدارد به
خاطر پیروی از سنت پیامبر است.
بوسیدن و بوییدن و گذاشتن آن بر روی چشم،
خود یک نوع احترام و رعایتحرمت و قداست آن است که بر کسی مخفی نیست.
بنابراین آن را در جاها و مکانهای آلوده و
توهینآمیز نمیگذارند. لذا باید دررعایت حرمت و قداست آن حتی الامکان سعی
کنیم: (ذلک و من یعظم حرمات الله فهوخیر له عند ربه.)
در این مقام مناسب میبینیم که حکایتی را که
شیخ عباس قمی از مرحوم حاجنوری (اعلی الله مقامه) نقل کرده است، ذکر
کنم: شیخ عباس قمی در «مفاتیح الجنان» ازشیخ نوری نقل میکند که ایشان
فرموده: «روزی یکی از برادران من به خدمت مرحومهوالدهام رسید. مادرم
دید که او تربت امام حسین (علیه السلام) را در جیب پایین قبای خود گذاشته،
مادرم او را زجر کرد که این بی ادبی به تربت مقدسه است، چه آن که بسا
شود. در زیر رانواقع شود، و شکسته گردد. برادرم گفت: چنین است که فرمودی
و تابه حال دو مهرشکستهام. لذا عهد کرد بعد از آن در جیب پایین نگذارد. پس
از چند روزی از قضیهگذشت که علامه والدم امام را در خواب دید، -بدون آن
که از این مطلب اطلاع داشتهباشد- که مولای ما حضرت ابوعبدالله الحسین
(علیه السلام) به دیدن او تشریف آورد و در کتابخانهنشست. و ملاطفت و مهربانی
بسیار کرد و فرمود: بخوان پسران خود را بیایند، تا آنها رااکرام کنم. پس
والد، پسرها را طلبید و با من پنج نفر بودند پس، در مقابل آن حضرتایستادند.
نزد آن حضرت جامه و چیزهایی دیگری بود پس یک یک را میخواند، و چیزیاز آنها
به او میداد. پس نوبت به برادر مزبور (سلمه الله) رسید، حضرت نظری بر او
افکند، مانند کسی که در غضب باشد و التفات فرمود به سوی والد مرحوم و
فرمود: پسر تو دو تربتاز تربتهای قبر من، در زیر ران خود شکسته است. پس مثل
برادران دیگر، او را نخواند، بلکه افکند به سوی او چیزی، و الان در ذهنم
است که گویا قاب شانه ترمه به او داد.
پس علامه والد بیدار شد و خواب خود را برای
مرحوم والده نقل کرد و والده حکایترابرای ایشان بیان کرد، والد تعجب کرد
از صدق این خواب الهی
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:51
اهل بیت
۱ـ مرقد و مدفن انبیا و
اولیای الهی
سرزمین کربلا از دیر زمان، منزل و مدفن
پیامبران الهی و شهیدان بوده است. قبل از آن که حسین به علی (علیه
السلام) و اولاد و یاران باوفایش در آن شهید شوند، تعداد کثیریاز انبیا و
اولادشان در این سرزمین به شهادت رسیده و مدفون شدهاند در روایتی ازحضرت
امام صادق (علیه السلام) آمده است که درآن (کربلا) دویست پیامبر، دویست
وصی ودویست نوادة پیامبر مدفون هستند که همه آنها شهید هستند.
علاوه بر آن طبق برخی روایات، کربلا محل
نزول فرشتگان و مأوای ملائکه اللهمیباشد. بنابر روایتی، اطراف و دور حرم
آن حضرت، هفتاد فرشته ـ در حالتی پریشانی ـبر حسین (علیه السلام) تا روز
قیامت گریه میکنند.
از این جا به خوبی واضح و روشن میشود که
این سرزمین مقدس - بالخصوصحریم قبر حسین ـ چقدر از قداست و فضیلت برخوردار
است. این در حالی است که صدهاروایت و حدیث در فضیلت آن در منابع روایی
و تاریخی فریقین دیده میشود
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:50
اهل بیت
تربت حسین علیه السلام پیش از شهادت
تربت کربلا سالها پیش از شهادت امام حسین، موردتوجه و احترام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و
آله) و ازواج آن حضرت و صحابیها بوده است. در همین موضوع، روایات
فراوانی در منابع فریقین ـ شیعه و سنی ـ نقل شده است...
در روایت ام سلمه آمده: پیامبر فرمود: «جبرئیل
به من خبر داده است که این ـ حسین ـ در سرزمین عراق کشتهخواهد شد!! من
گفتم: ای جبرئیل! آن تربت را که حسین در آن کشته خواهد شد، نشانممیدهی؟
گفت: این، همان تربت است.» در روایت دیگر آمده: «... فأتاه بتراب من تراب
الطف...؛ جبرئیل تربتی ازسرزمین کربلا را به آن حضرت (صلی الله علیه و آله)
نشان داده است.»(۱)
در روایت ابی امامه آمده است که: اصحاب، در
مجلسی نشسته بودند. ابوبکر و عمر نیز در آن مجلس حضور داشتند، پیامبر اسلام
این تربت را به همه آنها نشان داد.
در ذیل همین روایت آمده است: «فأراهم تربته؛
تربت حسین (علیه السلام) را به آنهانشان داد.»(۲)
در روایت دیگر آمده است: وقتی جبرئیل تربتی
را که خون یکی از فرزندانحضرت (صلی الله علیه و آله) در آن ریخته میشود،
آورد حضرت (صلی الله علیه و آله) آن را بوئید و فرمود: این بوی فرزندمحسین
است و گریه کرد، جبرئیل گفت: راست گفتید؛ «روایت شده است کهام سلمه آن
تربت را از پیامبر گرفت و در روسریش قرار داد. در روایت دیگر آمده است: آن
را در لباس خود قرار داد.»(۳)
در روایتی از ام سلمه آمده است: آن حضرت بهام
سلمه فرمودند: «اجعلیها فیزجاجه فلیکن عندک فاذا صارت دما فقد قتل الحسین؛
فرایت القارورة الان صارت دما عبیطا یفور»(۴)، آن را در شیشهای قرار دهید
پس نزد خود نگه دارید، هنگامی که خون شد، یعنی حسین شهید شده است.» ام
سلمه میگوید: اکنون شیشه را دیدم، که تربت داخلآن به خون تبدیل شده
است... به هر حال روایات و اخبار در این مضمون و معنا فراواناست. که اکثر
آنها از همسر و اصحاب پیامبر روایت شده است.
تربت حسین بعد از شهادت آن حضرت
بعد از شهادت سیدالشهداء، تربت پاک و مقدسش
بیش از پیش مورد توجه و عنایت و احترام مسلمانان و عاشقان؛ بلکه امامان معصوم،
قرار گرفت. شیعیان ازاین تربت پاک برای استشفا، رفع خطر و برای ساختن مهر
و غیره استفاده میکرده و میکنند. طبق اخبار و احادیث فراوان، در این تربت
مقدس تأثیرات شگفت انگیزی وجود دارد. ویژگیهایی در آن یافت میشود که هیچ
چیز دیگر چنین مزایایی ندارد.
خوشبختانه به مرور زمان، تجارب و کرامات
متعدد آنرا به اثبات رسانده است. درباره رعایت و نگه داری حرمت و قداست
آن و پرهیز از توهین و هتک حرمت آن، روایات فراوان و حکایات و کرامات
متعددی در منابع اسلامی وجود دارد.
در این مقاله مختصر، برای آن که حرمت و
قداست آن بیشتر روشن شود، ویژگیهاو مزایایی را به طور اجمال و اختصار بیان
میکنم
منبع:http://karbobala.com
دوشنبه 13/9/1391 - 22:49