بهداشت روانی
گرفتن بازوها
متوجه
خواهید شد که مشخصه این حالت دست به سینه، گرفتن محکم بازوها براى استحکام
بخشیدن به این حالت و جلوگیرى از هرگونه تلاش براى بازکردن و نمایان شدن
بدن مىباشد. گاهى اوقات آنقدر بازوها سفت گرفته مىشود بندهاى انگشت
بهعلت قطع شدن جریان خون به رنگ سفید درمىآید. این نوع جمع کردن دستها
در میان
کسانىکه در مطب پزشکان یا دندانپزشکها منتظرند بسیار رایج است
یا
افرادى که براى اولینبار پرواز مىکنند و منتظر بلند شدن هواپیما هستند. این رفتار
یک حالت منفى خوددارانه را مىنمایاند.
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=2
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:7
بهداشت روانی
دست به سینه ی محکم
اگر در حالتى دست به سینه، مشتهاى شخص نیز بسته باشد، حاکى از یک رفتار تهدیدآمیز و تدافعى است. این مشخصه اغلب با دندانهاى روى هم و چهره برافروخته ترکیب مىشود
که در این صورت احتمال بروز یک حمله کلامى یا فیزیکى وجود دارد. براى کشف
علت ایجاد این حالت تهدیدآمیز (چنانچه مشخص نباشد) نیاز به برخورد مطیعانه
با کف دستها رو به بالا مىباشد. شخصى که از این مجموعه اشارات استفاده
مىکند از یک رفتار تهاجمى برخوردار است، برخلاف شخصى که در (شکل مشت کردن
دست حاکى از یک رفتار خصومتآمیز ) در حالت تدافعى دست به سینه شده است.
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=2
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:7
بهداشت روانی
حالت استاندارد دست به سینه
در این حالت هر دو دست بهعنوان تلاشى براى "پنهان" کردن یک وضعیت نامطلوب
به روى سینه جمع مىشود. حالت استاندارد دست به سینه (شکل حالت استاندارد
دست به سینه) یک علامت جهانى است که تقریباً در همهجا همان رفتار دفاعى
یا منفى را جلوهگر مىکند. این علامت زمانىکه شخصى در میان آدمهاى غریب
در جلسات عمومی، صفها، رستورانها، آسانسورها و یا هر جائى که مردم احساس
عدم اطمینان یا ناامنى مىکنند قرار مىگیرد، بسیار رایج است.
اغلب مردم چنانچه با چیزى که مىشنوند، موافقت نداشته باشند، به حالت دست به سینه درمىآیند.
خیلى از سخنرانان که موفق به انتقال پیام خود به حضار نشدهاند متوجه
علائم دست به سینه جمعیت حاضر نبودهاند. سخنرانان مجرب مىدانند که این
حالت نیاز به استفاده از یک "یخشکن" خوب را نشان مىدهد تا حضار به یک
حالت پذیرا درآیند و رفتار شنونده نسبت به سخنران تغییر کند
زمانىکه
شاهد حالتهائى مختلف دست به سینه در طول یک برخورد رودررو مىشوید،
مىتوانید با اطمینان فرض را بر این بگذارید که طرف با صحبتهاى شما موافق
نیست، بنابراین حتى اگر او بهطور کلامى با شما موافقت مىکند، ادامه دادن
به این صحبت بیهوده است. حقیقت این است که رسانه غیرکلامى دروغ نمىگوید اما رسانه کلامى چرا.
هدف شما در چنین وضعیتى باید کشف دلیل عدم موافقت و تغییر حالت طرف مقابل
به یک وضعیت پذیرا باشد. به خاطر داشته باشید تا زمانىکه در حالت دست به
سینه به قوت خود باقى بماند، رفتار منفى همچنان باقى خواهد ماند.
یک
شیوه براى از بین بردن وضعیت دستهاى جمع شده، دادن یک شیء مانند خودکار
یا کتاب بهطرف مقابل است تا مجبور به دراز کردن دستهاى خود شود
راه مؤثر دیگر، این است که شخص بخواهید تا به جلو خم شود و مثلاً چیزى را تماشا کند
روش مفید دیگر این است که به جلو خم شوید و در حالىکه کف دستهاى خود را به سمت بالا مىبرید، بگوئید، "فکر مىکنم شما سؤالى دارید،
چه چیزى مىخواهید بپرسید؟" یا، "نظر شما چیست؟" و سپس به عقب بنشینید و
نشان دهید که نوبت صحبت کردن طرف مقابل است. از آنحائى که کف دستهاى خود
را نمایان کردهاید، بهطور غیرکلامى به او مىگوئید که انتظار یک پاسخ
صریح و صادقانه دارید
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=2
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:7
بهداشت روانی
این دست دادن یعنی ...
باید
بدانید معنی دست دادن خیلی فراتر از سلام گفتن، از دیدن شما خوشبختم و...
است. مهمترین بخش در دست دادن، تماس كف دست شما با دست طرف مقابل است و
میتوان گفت این حركت ساده خیلی بیشتر از یك تماس است، تماس كف دستهای شما
نیت درست شما را نشان میدهد و اینكه نسبت به این رابطه حالت تدافعی
ندارید و نوع تعامل شما كاملا صمیمانه و بدون هیچگونه تهدیدی است.
او تسلیم است اگر راحت نباشد
نشان
میدهد فرد اصلا راحت نیست و میكوشد كف دستش كمترین تماس را با طرف مقابل
داشتهباشد. در واقع دستهای فرد مانند ماهی شل است و فقط انگشتانش را
دراز میكند و به طرف مقابل میفهماند كه چندان مایل به رابطه صمیمانه
نیست، حتی میتواند نشانه ضعف، انقیاد و مطیع و تسلیم بودن نیز باشد.
میترسد اگر اطمینان نداشته باشد
وقتی
فردی آنقدر دستهای شما را فشار دهد كه حتی روی استخوانهای خود این فشار
را احساس میكنید در این حالت احتمالا فرد چندان احساس امنیت و اطمینان
نمیكند و میخواهد با این سلام و دست دادن محكم، روی این احساس خود را
بپوشاند.
من رئیس هستم اگر سلطهجو باشد
در
این مدل فرد هنگام دست دادن كف دستش رو به پایین است وكف دست شما به سمت
بالا، در این حالت طرف مقابل میخواهد تسلط و نفوذ خود را بیان كند.
نفوذ اگر احساس قدرت داشته باشد
هرگاه
از دست چپ برای در برگرفتن و پوشاندن دستهای فشرده شده استفاده شود اگر
فرد دست چپ خود را از بالا روی دستهای فشرده شده بگذارد یعنی میخواهد
نفوذ و تسلط خود را نشان دهد، اگر دست چپ را از پایین روی دستها بگذارد
یعنی میخواهد نقش حمایتكننده خود را نشان دهد و به شما احساس راحتی و
آسودگی بدهد.
در هنگام دست دادن اطلاعات به شش طریق منتقل می شوند:
1-از طریق ظاهر دست، طول و شکل کف دست، انگشتان، ناخنها یا پاکیزگی آنها
2-بافت دست، نرمی و لطافت یا زمخت وشاخی بودن آن
3-میزان رطوبت یا خشکی دست
4-میزان فشار وارده به دست مقابل : که میتواند بیش از اندازه یا کمتر از حد لازم باشد.
5-طول مدت تماس:: حد متعادل آن حدود 5 ثانیه است. هرگونه تغییر در آن معنی دست دادن را به طور قابل ملاحظه ای تغییر می دهد.
6-نوع چنگ زدن
همواره دست خود را خشک کنید. سعی کنید، در فشار دادن دست طرف مقابل حد اعتدال را رعایت کنید.
دست طرف مقابل را حدود شش ثانیه در دست خود نگه دارید.
برای تسلط ورزیدن بر دیگران از ”چنگ مرد بزرگ“ استفاده کنید، یعنی هنگام دست دادن، دست طرف مقابل را بیشتر از حد معمول فشار دهید. مدت آنرا طولانی تر از حد معمول انتخاب کنید.
برای ابراز دوستی و اشتیاق همکاری، از ”چنگ همایشی“ استفاده کنید.در فشار دادن دست طرف مقابل و زمان آن اعتدال را رعایت کنید.
اگر می خواهید کمی جسارت نشان دهید، دست طرف مقابل را کمی طولانی تر از حد معمول بگیرید.
اگر میخواهید دوستی خود را رعایت کنید و موجب افزایش آن شوید، در هنگام فشار دادن دست او حد متعادل را رعایت کنید. ولی دست او را کمی طولانی تر از حد معمول لمس کنید.
با چهرهای متبسم و آرام برخورد کنید و در تمام طول مدت دست دادن ارتباط چشمی خود را حفظ کنید. خودتان را کمی به سمت جلو متمایل کنید.
برای ابراز خضوع از ”چنگ تسلیمی“ استفاده کنید. در نوع و مدت زمان چنگ خود حد معمول را رعایت کنید.
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=1
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:3
بهداشت روانی
دست دادن محکم:
فردی
که دستش را دراز کرده و سـپـس دسـتـانـش را بـه طـریقی می چرخاند که دستش
بالا و کف دستش پایین قرار می گیـرد، سـعی در توفق و برتری جویی دارد. این
نوع دست دادن اغـلب اوقـات در مـوقـعـیـت هـای سیـاسی و دیپلماتیک کاربرد
دارد.
دست دادن بسیار محکم:
نشانگر شور و اشـتیاق و سلطـه گـری اسـت. بـی تـردیــد میتوان فهمید چه کسی اینجا فرمان میدهد.
دست دادن شل:
فردی
که تـنـها انگشتان دستـش را دراز میکند و یا دستهایش مانند ماهی شل است،
می گوید: مایل نیستم به مـن دسـت بزنید، من صمیمیت را دوست ندارم. همچنین
آن نشانه ضعف، انقیاد و مطیع و تسلیم بودن نیز میباشد. هر گاه آقایی در یک
موقعیت کاری از این دست دادن استفاده میکند امکان دارد چنین برساند که قصد
دارد مخفیانه اعمال نفوذ در موقعیت نماید.
دست دادن با هر دو دست:
هرگاه
از دست چپ برای در برگرفتن و پوشاندن دستهای فشرده شده استفاده گردد، دست
دادن دستکش وار نامیده شده و راستی و صمیمیت زیاد را می رساند مانند یک در
آغوش گرفتن کوچک و ظریف.
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=1
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:3
بهداشت روانی
چشمها
سطح چشمها:
در
یک گـروه، مـعمـولا فـردی کـه سطح دیـد چشمانش از سایرین بالاتر است رهبر
محسوب میگردد. هنگامی که شما ایـستـاده باشید و دیگران نشسته قطعا شما را
در موضع قدرت قرار میدهد.
مالش چشم:
زمانی
که فردی چشمش را با انگشت اشاره مالش می دهـد نـشـانـگر فریب و نیرنگ می
باشد. از آنجایی که فرد میـخواهد تماس دیداری را قطع کند بهانه ای بدست می
آورد که به این طرف و آن طرف نگاه کند. ایـن حـرکت غیر ارادی یـک افــشـاگر
حسابی است که فرد دارد دروغ می گوید.
چشم برگرداندن:
این معمولا یک علامت مسلم از نیرنگ، گناه و دروغگویی است.
چشمان بسته:
هرگاه
چشمان یک فرد برای لحظه ای طولانی تـر از چـشم بر هم زدن متعارف بسته و
ابروها نیز برخاسته شود پیـام چنـیـن اسـت: “بـه حرف زدن خود خاتمه بده.”
حرکت چشم به سمت بالا:
این نشانه غضب و عصبانیت است.
نگاه مختصر به اطراف:
این
ژستی خـجـالت گـونه و عشوه گرانه است. فرد جسورانه خیره میشود در حالیکه
سرش را پایین انداخته و به سمت مخالف کج میکند. اشـاره بـر کمرویی بی
باکانه دارد.
نگاه ممتد:
این
بی تردید یک نشانه گرایش جنسی است. شخصی که تماس چشمی برقرار می کند، چشم
برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه می کند میـگویـد: “مایلم با شما
بیشتر آشنا شوم”
نگاه خیره شدید:
این نشانه خلق تهاجمی، سلطه جویانه و تهدید آمیز است.
نگاه به بالا و پایین:
هنگامی که آقایی نگاهش را به سر تا پای یک خانم میاندازد به او می فهماند که به اندام فیزیکی وی علاقه مند است.
چشمک:
چشمک
یک علامت غـرض آلود است. نـشانـگر آن اسـت کـه رمز و رازی میـان فردی که
چشمک میزند و فردی که به او چشمک زده می شود برقرار است.
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=0
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:0
شعر و قطعات ادبی
غرور پا برهنه
راهمان چه دور و روزهایمان چه دیر!
پا برهنه می بری مرا در این مسیر
من عروس خواب های غول غربتم
شیشه بشکنید، سنگهای سر به زیر!
لنگ می زند غرور پا برهنه ام
بس که زخم خورده از نگاه این کویر
باز هم برای من بگو که می رسیم
ما به هم، به روزهای سخت بی نظیر
مرد روزهای دیر و راه های دور
دست این غرور پا برهنه را بگیر!
سه شنبه 23/7/1392 - 23:47
شعر و قطعات ادبی
فرصت تماشا
دلم که یاد شما گاه گاه می افتد
به سمت کوچه ی چشمت به راه می افتد
نمی رسد به ته کوچه ای که بن بست است
و مثل قطرهء اشکی که گاه می افتد…
حکایت من و تو نقل «یوسف» و «چاه» است
قرار این شده: «یوسف» به «چاه» می افتد
میان ما به غلط عشق اتفاق افتاد
همیشه قسمت ما «اشتباه» می افتد!
تبر به ریشهء خود می زدی تو با «تردید»
درخت بی رگ و ریشه به «آه» می افتد!
هلال وار شکستی و من گمان کردم
میان خانهء همسایه ماه می افتد!
چقدر فرصت چشم شما تماشایی است
دلم دوباره در این کوچه راه می افتد
سه شنبه 23/7/1392 - 23:46
شعر و قطعات ادبی
درک رسید
گندم شد و رسید به درکی که داس داشت
در آن شبی که درک ِ«رسیدن»، هراس داشت
ابلیس یک تجسم ناچیز و ساده بود
از آتشی شکفته که او در لباس داشت
شب می چکید از سر ِ انگشتهای او
مهتاب در نگاه ترش انعکاس داشت
او با دروغ پنجره ها خو نکرده بود
خورشید پشت پنجره با او تماس داشت
طغیان، غرور موسمی اش را به باد داد
فصلی که ابر هم عطش التماس داشت
آوازهای بومی زن، پشت پنجره
حزنی شبیه غربت گلدان یاس داشت
مردی مرا به خاطره تبدیل می کند
تقدیم چشم او غزل من به پاسداشت
سه شنبه 23/7/1392 - 23:46
شعر و قطعات ادبی
مشق
از سمت تو -قشنگ ترین سمت آسمان-
هر بار می وزند به شعرم پرندگان
هر بار من پری… پَـ … پریـ … شانـه ات کجاست؟
هربار من پری ِ پریشان و تو همان
رویای کودکان پر احساس شعر من:
مردی که رفته عشق بیارد به ارمغان
مردی که در کتاب نوشتند می رسد
با اسب، زیر بارش باران بی امان
خط زد کسی به نام تو در سرنوشت من
جا مانده لای دفترم آن مرد بعد از آن
هی مشق می نویسم و هی پیر می شوم
هی تو هنوز هم که هنوز است هی جوان…
از لا به لای دفتر مشقی که شب نبود
یک روز می رسی، به من اما نه بی گمان!
و آن «یکی» که اول هر قصه ای «نبود»
تا انتهای قصهء ما نیز همچنان
سه شنبه 23/7/1392 - 23:45