حجاب و عفاف
حجب ، جمالِ جذّابیت تدبیری که خداوند به کار برده است تا زنان از جمال و جذّابیت خود در جهت ساختن و آرامش بخشی و اعتدال جامعه انسانی سود ببرند و ابزار کار آمد دلبری را در جهت سلطه و فریب به کار نگیرند ، قرار دادن عنصر حجب و حیا در روح زن است .
حیا و عفاف هم برای زنان لازم است و هم بر مردان تا گام از حریم اخلاق و اصول پذیرفته شده انسانی و الهی بیرون ننهند ، اما به دلیل توانمندی ها و جاذبه های خاصی که خداوند در زن قرار داده ، عنصر حیا و عفاف ، ضرورت بیشتری یافته است .
اگر در برخی روایات آمده است که تمایلات طبیعی زنان افزون از مردان است ، می تواند اشاره به جنبه های روحی و بدنی جاذبه آفرین زن باشد و نیز اگر آمده است که حیای زنان بیش از مردان است و باید باشد ، بدان جهت است که همپای آن جاذبه و جلوه ، اگر عفاف و حجبی هم وزن و هم سطح و نیرومند وجود نداشته باشد ، از زن ، عنصری فریبکار ، سلطه جو ، خود خواه و هوس پیشه پدید خواهد آمد ، همان که در طول تاریخ مورد انتقاد قرار گرفته است و قرآن نیز به عنوان یک نمونه منفی ، از آن در سوره یوسف یاد کرده است تا یکبار و برای همیشه هشدار دهد که اگر جمال و جلال ، فارغ از حجب و عفاف باشد ، نه مردان فاسد و هوس ران که مردان نیک اندیش و پاک را اسیر می کند و اگر نتواند روح آنان را بیالاید ، جسمش را بی هیچ گناه زندانی می کند . چهارشنبه 5/9/1393 - 16:47
حجاب و عفاف
جذّابیت و دلبری از لوازم کارکرد طبیعی زنان
بر اساس آنچه یاد شد ، اگر زن می بایست در صحنه زندگی ، نقش سایبان بودن ، آرامش بخشی و التیام دهندگی را ایفا کند ، ناگزیر باید لوازم و امکانات و ابزار آن نیز مجهز باشد وخداوند این تجهیز را در دو ساحت انجام داده است :
۱- در بعد فیزیکی و اندام ظاهری زن .
۲- در بعد روحی ، عاطفی و لطافت شخصیت او .
زن با جمال و تجمّل خویش ، عنصری فعّال ، تأثیرگذار ، فراخواننده و قاهر است و شگفت این که با انعطاف و انفعال ذاتی خویش ، این تأثیر گذاری را افزایش می دهد ، پایدار می سازد و ژرفا می بخشد .
زن در نظام طبیعی انسان ، صیّادی است که صید می کند تا محبت بورزد و بپروراند و ابزار این صید و امکانات آن که محبت ورزی و نوازشگری است به او داده شده است .
چنان که مرد در نظام طبیعت ، سلطانی است که اقتدار می ورزد تا حمایت کند و امنیت دهد و ابزار این اقتدار جویی در دو ساحت جسمی و روحی به او داده شده است .
اما تاریخ از صیّادان و سلاطین خاطره های سختی را به یاد دارد صیّادانی که برای تفریح و لذت خود صید کرده اند و صید زخمی را به خود وا می نهاده یا می کشته اند .
سلاطینی که اقتدار خود را با جباریت و خود خواهی و بی رحمی قرین کرده اند و خود بزرگترین نا امنی را برای دیگران فراهم آورده اند .
نقش « صیّادی » و « سلطنت » اگر در هم آمیزد ، فاجعه ای سخت رخ می دهد . صیّادی که صید کند تا بر صید خویش سلطه یابد و آن را اسیر و برده خود کند و زنی که دلبری و جلوه گری کند ، با زیبایی و جمال خویش فرمانروایی کند ، از ابزار خدا دادی خویش علیه اهداف هستی سود برده است .
و سلطانی که عاشق صید و صیّادی شود و از قدرت و امکانات خویش برای صید دیگران بهره جوید ، کشتار گاهی به بزرگی حرمسرای پادشاهان خواهد داشت ! و از « مردی » حیوان نر را به نمایش خواهد گذاشت که به چیزی جز نیاز جنسی پاسخ نخواهد داد و قبل از آن و پس از آن هیچ تعهدی را نخواهد پذیرفت .
<
چهارشنبه 5/9/1393 - 16:46
حجاب و عفاف
حجاب زنان ، طرحی برای پایداری عفاف آنان
این نوشتار در پی طرح و اثبات این مسئله است که حجاب و حیا نقش اصلی در حفظ و صیانت از فضای عفت عمومی دارد و باید به موازات سرمایه گذاری در ترویج حجاب به زمینه سازی برای تقویت حیا و آزرم پرداخت . نخست از فطری بودن پدیده حیا یاد می کند . آنگاه از نخستین اقداماتی که باعث در خطر قرار گرفتن این پدیده می شود سخن می گوید و بر این باور است که این اقدام نخست از سوی زن صورت می گیرد و سپس توسط مردم تقویت می شود . در ادامه به عوامل انگیزش پرداخته و در پایان راهکار های جلوگیری از لغزش ها و خنثی سازی تأثیر عوامل یاد شده سخن گفته است .
زنان در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها مورد طعن و کنایه بوده اند و تعابیر ، ضرب المثل ها و نکته های انتقادی مختلفی درباره آنان گفته شده است . این پدیده به گونه های مختلفی قابل تحلیل است . از نگاه زنان ، این تعابیر آزار دهنده ، نمودی از مواضع سلطه جویانه و خود خواهانه مردان در طول تاریخ است . و از نگاه مردان ، تعبیر های انتقادی از زنان ریشه در عملکرد خود آنان و مکر ها و ترفند هایی دارد که به کار می گیرند تا آرا ، دیدگاه ها و تمایلات خود را تحقق بخشند !
اما اگر نگاه و تحلیل را فراتر از نگاه هر یک از دو جنس به دیگری ، قرار دهیم و در جستجوی دلیلی ریشه دار تر برای رفتار طبیعی انسان ها باشیم ، می توانیم به این واقعیت برسیم که در لایه های زیرین این انتقاد ها و عیب جویی ها چند نکته مهم نهفته است .
۱) زن در همه جوامع و همه فرهنگ ها از توانمندی ویژه ای برخوردار بوده است که مردان فاقد آن بوده اند .
۲) مردان با همه برتری قوای جسمی و صلابت روحی در هماوردی با زنان در زمینه برتری های ویژه آنان ، احساس ضعف و ناتوانی می کرده اند .
۳) وابستگی مردان به زنان چنان جدی بوده است که معمولاً قادر به چشم پوشی از زندگی مشترک و یا کنار نهادن زن از صحنه زندگی نبوده اند .
اگر این سه عامل را کنار هم گذاشته و با هم ملاحظه کنیم ؛
۱- نیاز
۲- ناگزیری
۳- نابرابری سلیقه ها و تمایلات و نگاه ها
متوجه می شویم که نیاز و ناگزیری مردان از زندگی با زنان و دلبستگی به آنان از یک سو و تنوع نگاهی و سلیقه ها و انتخاب های آنان از سوی دیگر دو حالت متضاد را در مردان شکل می داده است ، حالتی که میان دو قطب دلباختگی و بدبینی در نوسان بوده و هست ، از یک سو شاعران همواره در لطیف ترین استعارات شعری ، ابرو و گیسو و قامت و نگاه زن را ستوده اند و به عاریت گرفته اند ، و از سوی دیگر در مکر و سلطه جویی و ناسازگاری و فزون خواهی او زبان به طعن و تمثیل گشوده اند . گاه او را مظهر محبت و فداکاری و شکیبایی دانسته اند و زمانی وی را به بی وفایی و حسادت و خودخواهی و سبک سری متهم کرده اند . گاه او را فرشته خوانده اند و زمانی وی را شیطان نامیده اند !
چنان که گفته آمد ، سرّ این تناقض گویی و تناقض پنداری مردان درباره زنان ، این است که مرد از یک سو به زن نیاز دارد و مجذوب و مفتون او است پس او را می ستاید ، از سوی دیگر احساس می کند که این جذب شدن و شیفته شدن هزینه فراوانی را بر دوش او نهاده است و در واقع آزادی او را سلب کرده و گاه تا سر حد اسارت و جنون وی را پیش برده است ، اینجا است که احساس نگرانی و خطر می کند و لب به انتقاد و عیب جویی می گشاید .
اگر سؤال شود که به هر حال ، این مشکل ، مشکل مردان است یا زنان ؟ باید گفت ، مشکل یاد شده متوجه خود مردان است ، اما مردان به رغم توانایی های مختلفی که دارند و به طور طبیعی بارهای سنگین زندگی چون جنگ با دشمن ، دفاع از خانواده ، تأمین معاش و... بر عهده آنان است اما معمولاً خود قادر به حل این مشکل نیستند بلکه کلید حل این مشکل در دست زنان است . آنچه مسأله را پیچیده تر کرده ، همین است که اسیر نگاه و جمال و محبت زن ، کلید زندان خویش را در اختیار ندارد و در چنین شرایطی است که وقتی عرصه بر او تنگ می شود ، زبان به تندی و اتهام و گلایه می گشاید ، ولی آیا همین نیاز و ناگزیری که مردان به زنان دارند ، به صورت متقابل وجود ندارد ، آیا زنان به همان اندازه نیاز به وجود و حضور مردان و همزیستی با آنان ندارند ؟
از نگاه قرآن ، طرح وجود زن و مرد ، طرحی متقابل است و همچنان که زنان لباس و پوشش دهنده نیاز های روحی و جسمی مردان هستند ، مردان نیز همین نقش متقابل را برای زنان ایفا می کنند اما وجود این طرح متقابل به معنای همسانی کارکرد آن دو ، در نظام طبیعت نیست بلکه بر عکس این تفاوت جاذبه ها ، روش ها و کارکرد است که به مسأله زوجیت معنا بخشیده و مکمل بودن را رقم زده است .
قرآن که در بیان تساوی نهایی زن و مرد در طرح آفرینش می گوید : « هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ » ( بقره / ۱۸۷ )
در بیان کارکرد هر یک از آن دو و نقشی طبیعی که ایفا می کنند ، بیان متفاوت دارد .
قرآن ، نقش زنان در زندگی روزمرّه انسانها را ، آرامش بخشی و فارغ شدن از فشار های جسمی و روحی زندگی می داند :
« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا » ( روم / ۲۱ )
« و از نشانه های الهی این است که برای شما همسرانی قرار داد تا در کنار آنان آرامش یابید . »
ولی وقتی می خواهد نقش و کارکرد مرد را در زندگی برای زنان ترسیم کند می گوید :
« الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ » ( نساء / ۳۴ )
« مردان مایه قوام و پایداری - مادی و معنوی - زنانند . »
دو تعبیر « لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا » و « قَوَّامُونَ عَلَی » که در یکی « الی » و در دیگری « علی » به کار رفته است و همچنین دقت در متن معنای « لِتَسْکُنُوا » و « قَوَّامُونَ » می نمایاند که در کارکرد عینی ، نقش پناهگاه ، آرامش ، تکیه گاه بودن ، قوام بخشیدن و حمایت مقتدرانه از زندگی ، به مردان واگذار شده است .
زن سایبان است و مرد تکیه گاه ، اگر این سایبان به استوانه ای مستحکم و معتمد تکیه داشته باشد ، آرامش ، آسایش و امنیت پایدار به زندگی انسان می بخشد ولی هریک بدون دیگری ، زندگی را دشوار ، غیر قابل آسایش و امنیت می کند .
چهارشنبه 5/9/1393 - 16:46
حجاب و عفاف
نظر به نامحرم
- پیامبر گرامی اسلام (ص) در روایتی چنین می فرماید: «هر کس به جنس مخالف نگاه آمیخته با شهوت بنماید روز رستاخیز چشمان او را پر از آتش نموده تا اینکه حساب مردم محشر به پایان رسد، آنگاه به حساب او رسیدگی خواهند کرد.»
- حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: «غضوا ابصارکم ترون العجائب» یعنی: «هر کس چشم از مناظر شهوت انگیز بپوشاند مناظر ملکوتی در برابر دیدگان او مجسم خواهد شد»
- حضرت داوود (ع) به فرزند خود فرمود: «ای فرزند من، در دنبال شیر حرکت کن ولی در پشت زن راه مرو که شیطان لعین گفته است، نگاه کردن کمان قوی منست و تبریست که هرگز راه خطا نمی پوید»
- حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرماید: «النظره بعد النظره تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها صاحبها فتنه: نگاه دوم... نگاهی که بعد از نگاه اول صورت گیرد در قلب تخم شهوت را می پاشد و کافی است که صاحب نگاه را به فتنه بزرگی دچار نماید»
(وسائل الشیعه؛ 22)
- حضرت صادق (ع) می فرماید: «اول نظره لک و الثانیه علیک و لا لک و الثالثه فیها الهلاک: نظر اول به نامحرم گناهی بر تو نیست، نگاه دوم بر ضرر تو نخواهد بود و کوچکترین بهره ای برای تو ندارد و نظر سوم باعث هلاکت تو خواهد شد.»
(مقدمات النکاح و آدابه)
- یحیی بن زکریا از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سؤال کردند: اولین مرحله زنا از کجا آغاز می شود و منشأ آن چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: نگاه کردن. قرآن کریم در این باره می گوید: «لا تقربوا الزنا: به زنا نزدیک نگردید» - نظر به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است.)
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
- امام صادق (علیه السلام): چه بسیار نظر به نامحرمی که حسرت و پشیمانی طولانی به دنبال دارد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
حضرت رسول اکرم فرمود: کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در قلبش می یابد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
حضرت رسول اکرم فرمود: دور باشید از نگاه ناروا زیرا چنین نگاهی موجب بذر هوی و هوس می شود و غفلت آور است. (بحارالانوار ج 72 ص 119)
- یکی از سفارشات امام صادق به عبداله بن جندب این است: ای پسر جندب براستی که حضرت عیسی بن مریم به اصحاب خود فرمود: از نگاه ناروا بر حذر باشید زیرا در قلب شهوت می کارد و همین برای صاحبش فتنه انگیز خواهد بود.
(بحارالانوار، ج 78، ص 284)
- پیامبر فرمود: هر کس چشم خود را از حرام پر کند (نگاه به زنان نامحرم نماید) خداوند متعال چشم او را روز قیامت از آتش پر می کند مگر آنکه توبه نماید و برگردد.
(همان، ص 366)
- پیامبر اکرم (ص) فرمود: شدت می یابد غضب و خشم خدا بر زن شوهرداری که چشم خود را پر کند از نگاه به مرد اجنبی و یا نامحرمی آن زن را نگاه نماید.
(بحارالانوار، ج 104 ص 38)
- عمر در سفر حج بود مردی آمد در حالیکه چشمش لطمه دیده بود. عمر گفت: کی سیلی بصورتت زد؟ گفت: علی بن ابیطالب.
گفت: خدا بر تو نظر کرد ولی دیگر از جریان نپرسید و نگفت چرا سیلی زد. در این حال علی (ع) تشریف آورد. در حالی که مرد نزد عمر بود. حضرت فرمود: این مرد طواف می کرد ولی در طواف نگاه به زنان کرد. و بنا به روایتی حضرت فرمود، دیدم در نگاهش به زنان مردم خیره می شد.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- حضرت علی فرمود: چشم پیشوا و سرچشمه تمام فتنه هاست.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 71)
- حضرت علی فرمود: هر کس چشم خود را رها کند (کنترل نکند) تأسف و ناراحتی او زیاد می شود.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- حضرت علی فرمود: کسی که چشم خود را کنترل نکند، به استقبال مرگ می رود.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): نظر به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است.
(الحکم الزاهره، 1 / 301)
- امام صادق (علیه السلام): چه بسیار نظر به نامحرمی که حسرت و پشیمانی طولانی به دنبال دارد.
(الحکم الزاهره، 1 / 301)
- رسول خدا فرمود: برای هر عضوی بهره ای از زنا است و زنای چشم، نگاه بد (چشم چرانی) است.
(میزان الحکمه ج 10، ص 75)
- دیدگان انسان از دامهای شیطان است.
- حضرت مسیح (علیه السلام): هر زنی که خود را خوشبو کند و بیرون رود تا بویش به مشام دیگران رسد زناکار است و هر چشمی که او را نگرد زناکار است.
- حضرت مسیح (علیه السلام): نباید به آنچه (زنی) که تعلق به تو ندارد خیره شوی و تا زمانی که چشم خود را نگه داری هرگز مرتکب زنا نشوی اگر توانی که حتی به جامه زنان نامحرم نگاه نکنی چنین کن.
- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): هر عضوی از اعضای انسان را بهره ای از زنا نوشته شده که لاجرم به آن می رسد. مثلا زنای چشم نگاه کردن، زنای پا راه رفتن، زنای گوش شنیدن.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- پیامبر اکرم فرمود: «روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که از آنچه خداوند حرام کرده بسته شود و چشمی که شب را در راه خدا به بیداری بگذراند.»
(بحارالانوار، ج 101)
چهارشنبه 5/9/1393 - 16:45
حجاب و عفاف
حد حجاب
- رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از اسماء در حالی که جامه های نازک و بدن نما پوشیده بود روبرگرداندند و گفتند: ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر این و آن که حضرت اشاره به مچ دست به پایین و صورتشان نمود.
(سنن ابن داوود، ج 4، ص 62)
- امام صادق (علیه السلام): برای زن مسلمان جایز نیست که روسری و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند.
(وسائل الشیعه، ج 30، ص 5281)
- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آیا آرنج زن تا مچ از قسمتهایی است که باید از نامحرم پوشاند؟ فرمودند: بلی آنچه زیر روسری قرار گیرد و همچنین از محل دستبند به بالا باید پوشانده شود.
(مستدرک حاکم، ج 2، ص 558)
- امام صادق (علیه السلام) در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند فرمود: صورت، و کف دو دست.
(بحار، ج 104، ص 33 / قرب الاسناد، ص 40)
- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد برای مرد نامحرم نگاه کردن به چه قسمت از بدن زن جایز است؟ فرمودند: چهره، دو کف دست.
(اصول کافی، ج 5، ص 521)
- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر شما لازم است لباس ضخیم (بیرون از منزل، در برابر نامحرم) بپوشید هر کسی که لباسش نازک است دین او مثل لباسش ضعیف و نازک است.
(وسائل الشیعه، ج 3، ص 357) سخن گفتن با نامحرم
- زنان نباید با صدای نرم و لطیف سخن گویند، مردی که دارای قلب بیمار است، طمع می کند. زنان سخن پسندیده گویند.
(سوره احزاب، آیه 32)
- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امام علی (علیه السلام) به زنها سلام می کرد ولی کراهت داشت از سلام کردن به زنهای جوان. می فرمود: از این می ترسم که از صدایش خوشم بیاید و ضرر عمل من بیشتر از اجری که طلب می کنم، بشود.
(اصول کافی، ج 2، ص 648؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 76؛ بحارالانوار، ج 40، ص 435)
- از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز، به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینکه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می کند.
(پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، مرات النساء، ص 141 / بهشت خوبان، ص 98)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): از گفت و گو و اختلاط با زنان بپرهیز، به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینکه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می کند.
(مرآت النساء، ص 141 / بهشت خوبان، ص 98)
- امام باقر (علیه السلام): سخن گفتن با زن نامحرم از دامهای شیطان است.
(مستدرک الوسایل، 14 / 273)
- از جمله بیعتهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از زنان گرفت این بود که در خلوت با مردان مسافرت و نشست و برخاست نکنند.
(مستدرک الوسایل، ج 14 / ص 123)
- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد، شب را در جایی که زن نامحرم نفس او را می شنود به سر نمی برد هیچ مردی با زنی خلوت نکند مگر اینکه سومین آنها شیطان باشد.
(میزان الصلحه، ص 5505) ادامه دارد... پنج شنبه 22/8/1393 - 16:40
حجاب و عفاف
پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(1)
بشارتهای خدا
- امام جعفر صادق (علیه السلام): اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد و گرنه به خاک هم نمی ارزد.
- پیامبر اکرم (ص): ... زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.
(نوارد راوندی، ص 37، بحارالانورا، جلد 103، ص 250)
- پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله): پروردگارا زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
(مستدرک الوسائل، ج 3، ص 244)
- پیامبر می فرمایند: «شرف مقنعه ای که زن بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است ارزنده تر می باشد.»
(محمد مهدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص 104)
- قال رسول ا.. (صلی ا... علیه و آله و سلم): نصیف المرأه علی رأسها خیر من الدنیا و ما فیها: آن هنگام که پوشش سر زنی باشد ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است.
(نور الشافی فی الفقه الشافعی)
- امام علی (ع) می فرمایند: همانا حجاب متین برای آنان (زنان) متضمن سعادت است.
(محمد دشتی، نهج البلاغه)
- امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: زکات زیبایی پاکدامنی است.
(میزان الحکمه، ج 4، ص 226)
- حضرت علی (ع): پوشیدگی زن به حالش بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد.
(غررالحکمه و دررالکلم)
- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در قلبش می یابد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
- قال رسول ا... (صلی ا... علیه و آله و سلم): زنان خود را، با پوشش اندام و چشم، از دیدار نامحرمان بازدارند، که زنان هر چه پوشیده تر باشند سعادتمندتر هستند.
(سفینه البحار 2 / 298)
- حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند: صبانه المراه انعم لحالها و ادوم لجمالها: حفظ، حراست، پنهان کردن و دور داشتن زن از نامحرم بهترین نعمت و خوشبختی برای اوست و زیبایی، دلربایی و جذابیت او را گسترش می دهد. سفارشات
- رسول خدا (ص) فرمودند: برای زن سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانه اش لباسش را جمع و فشرده کند. (محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص 19)
- حضرت علی (علیه السلام): زن باید بخیل باشد چه در خرج کردن پول شوهر و چه نسبت به عفت خود.
(نهج البلاغه)
- رسول خدا فرمود: اگر مردی زنی را دید و ترسید رؤیت آن زن در او محبتی ایجاد کند فوراً نظر خود را برگرداند و چشم به آسمان بدوزد و با خدا مناجات نماید.
(محاسن برقی)
- حضرت علی (علیه السلام) فرمود: اگر جوانی زنی را دید و دلباخته او گردید و حس کرد در این باره ناتوان شده است دو رکعت نماز بخواند و از فضل خدا درخواست نماید تا خدای آرزویش را در آینده برآورد.
(بحارالانوار)
- «سئل امیرالمؤمنین بما یستعان علی غمض البصر؟ فقال بالخمود تحت سلطان المطلع علی سترک» از امیرالمؤمنین پرسیدند، به چه چیز می شود چشم را از مناظر شهوت انگیز پوشاند؟ فرمود: با تسلیم شدن و تحت نفوذ و محبت در آوردن برای خدائی که پنهان و آشکار را می داند.
(محاسن برقی)
- قال رسول ا... (صلی ا... علیه و آله و سلم): حمادیات النساء غض الابصار حفر الابصار حفر الاعراض فصر الوهازه: بارزترین درجه زنان سه چیز است: پوشیدن چشم از نامحرمان، پوشیدن تمام اندام از بیگانگان، کم و با حیا از منزل بیرون شدن.
(سفینه البحار 2 - 298 به نقل از ص 182 «ازدواج مکتب انسان سازی») ادامه دارد... پنج شنبه 22/8/1393 - 16:39
حجاب و عفاف
دکتر مرتضی آقا تهرانی تعریف میکند که: وقتی در مؤسسهی اسلامی نیویورک مشغول فعالیت بودم روزی دختر جوانی آمد که میخواست مسلمان شود گفتم: برای پذیرش اسلام، ابتدا باید خوب تحقیق کنید بعد اگر به این نتیجه رسیدید که دین اسلام دین حق است، میتوانید مسلمان شوید. او رفت و شروع به مطالعه کرد. در این بین چندین بار دیگر به من مراجعه کرد و در نهایت با ناراحتی گفت: «اگر مرا مسلمان نکنید، من میروم و در وسط سالن فریاد میزنم و میگویم: من مسلمانم!» گفتم حالا که در پذیرفتن اسلام مصمّم شدهاید فردا که روز میلاد است بیایید تا در طی مراسمی تشرف شما انجام شود. روز بعد در بین مراسم گفتم این خانم میخواهد امروز به دین مبین اسلام مشرف شود. یکی از حضار گفت: لابد این دختر عاشق یک پسر مسلمان شده و چون دین ما اجازه ازدواج او را نمیدهد میخواهد به صورت صوری مسلمان شود. گفتم: از صراحت لهجه شما متشکرم! ولی اینطور که شما گفتید نیست زیرا او در مورد حقانیت اسلام مطالعه گستردهای داشته است و به عنوان مثال در عقاید اسلامی چیزی به نام «بداء» هست که میدانم هیچکدام از شما چیزی از آن نمیدانید ولی این دخترخانم میداند. به هر حال او در آن مراسم مشرف به اسلام شد. خانوادهی وی مسیحی بودند با دیدن حجاب او، شروع به آزار و اذیّت او کردند. این آزار واذیّت روزبه روز بیشتر میشد بهحدی که مجبور شدم با «آیتالله مظاهری» تماس گرفته و جریان را با ایشان در میان گذارم. ایشان فرمودند: آیا احتمال خطر جانی وجود دارد؟ گفتم: بیخطر هم نیست. فرمودند پس شما به ایشان بگویید روسری خود را بردارد. ماجرا را به آن خانم ابلاغ کردم و گفتم: میتوانید روسری خود را بردارید. او پرسید: آیا این حکم اولیه است یا حکم ثانویه است و به خاطر تقیه صادر شده است؟ گفتم: نه حکم ثانویه است و به خاطر تقیه صادر شده است. گفت: اگر روسری خود را برندارم و به خاطر حفظ حجابم کشته شوم آیا من شهید محسوب میشوم؟ گفتم: بله. گفت: والله روسری خود را برنمیدارم هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم. البته بعد از این ماجرا خانوادهی او نیز با مشاهدهی رفتار بسیار مؤدبانه دخترشان از این خواسته صرفنظر کردند. (12)
حجاب از نظر قرآن
قرآن حجاب را در سه مرحله تقسیمبندی میکند:
1- حجاب در مرحلهی اول فارق و ممیز است میان عاقل و غیرعاقل. اگر انسان به این مرحله عمل نماید یک درجه از عالم حیوانی نجات مییابد و به مقام و مرتبهی انسانی میرسد. حجاب در این مرحله عبارت است فرو پوشاندن دیده از آنچه روا است، و پوشاندن عورت. انسان دیوانه و حیوان عاجزند و نمیتوانند به این دو حکم عمل نمایند، زیرا به جهت عدم عقل، دو چیز از او سلب شده: یکی «ادراک حسن و قبح اشیاء» و دیگری «عدم توانایی بر کف نفس و مهارنمودن اراده». این مرحله از حجاب که از نشانههای عقل است و در میان مردم به حیا و عفت معروف است اختصاص به زن ندارد و مردان در این حکم شریکند. در واقع این حجاب مانع از گلاویز شدن انسان در هنگام تحریک غریزه است به خلاف حیوانات که رادع و مانعی در این جهت برای آنان وجود ندارد. خداوند سبحان در قرآن ابتدا مردان را مکلف به این مرحله از حجاب نموده و آنگاه زنان را قرآن میگوید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُن» ای پیامبر به مردان بگو دیدههای خود را از آنچه ناروا است بپوشانند؛ و عورتهای خود را حفظ کنند که این کار برای آنان پاکیزهتر است. همانا خداوند به آنچه که میکنند آگاه است؛ و به زنان مؤمن بگو چشمانشان را فرو گیرند و عورتهای خود را حفظ کنند. (13)
2- قرآن مرحله دوم حجاب را چنین مطرح میکند:
«وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون» : ای پیامبر به زنان مؤمن بگو: زینت خود را ظاهر نسازند، مگر آنچه قهراً ظاهر میشود و روسریهای خود را بر گریبانشان بزنند، و زینتشان را هویدا نکنند، مگر برای شوهران یا پدران، یا پدرشوهران، یا پسران یا پسر شوهران، یا برادران، یا پسر برادران، یا پسر خواهران، یا زنان، یا بردگان ملکی، یا مردان از کارافتاده و پیری که احتیاج به زن ندارد، یا اطفالی که نسبت به عورتها و امور جنسی زنان بیخبرند. زنان طوری به زمین پای نکوبند که زینت آلات پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خدا آیید و توبه کنید ای مومنان، شاید که رستگار شوید. یک زن با ایمان میتواند یک عمر از محرمات مثل شراب، قمار، زنا اجتناب کند، لیکن، نمیتواند یک عمر صورت و کفین خود را نامحرم بپوشاند به طوری که هیچ نامحرمی او را ندیده باشد. ظاهر معنای آیه این است که اگر وجه کفین خود به خود ظاهر شود مورد عفو است نه اینکه وجه کفین را عمداً و اختیاراً اظهار کرد و بیرون آورد. (14)
3- مرحله سوم حجاب را آیه قرآن اینگونه بیان میکند:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا»
ای پیامبربه همسرانت و دخترانت و زنان مومن بگو پوششهای بزرگ (چادر) را به خود نزدیک سازند که این کار نزدیکتر است از اینکه شناخته شوند، تا مورد اذیّت و آزار جوانان قرار نگیرند و خدا آمرزنده و مهربان است. از این آیه مبارکه استفاده میشود که زن باید طوری صورت خود را بپوشاند که کسی او را به وسیله صورت نشناسد. (15) ام سلمه از زنان بزرگوار پیامبر اسلام میگوید: هنگامی که آیه حجاب نازل شد (که زنها باید روسری بلند و چادر را بر خویش فروافکنند) زنان انصار از منزل بیرون آمدند درحالی که عبا (و چادر مشکی) بر سر داشتند. ازاین حدیث چنین استفاده میشود که چادر مشکی امروز لباس بیرون از منزل زنان با شخصیت و باتقواست در صدر اسلام هم حجاب زنان پاکدامن بوده است. (16)
جمعه 16/8/1393 - 16:55
حجاب و عفاف
همانطور که میدانید زنان ایرانی در طول تاریخ پاسدار فرهنگ عفت و حیا بودهاند و حجاب را به عنوان انسانی همیشه حفظ کردهاند. با اینحال در اواخر دوره قاجاریه بر اثر نفوذ دولتهای استعماری در دستگاه حکومت، زمزمههای بیحجابی آغاز شد و پس از برقراری مشروطیت، صحبت از رفع حجاب به میان آمد و تفکر آزادی زن به سبک غربی به تدریج توسعه یافت سپس با اعلام رسمی رفع حجاب در 17 دی ماه سال 1314 شمسی از سوی رضاخان، حجاب در بین تمام زنان ایرانی ممنوع شد و این ممنوعیت تا سال 1320 که همزمان با برکناری رضاخان از حکومت ایران بود ادامه پیدا کرد. پس از رضاخان نیز مخالفت با حجاب ادامه پیدا کرد گرچه محمدرضا نتواست مانند پدرش با آن قاطعانه برخورد کند و به ظاهر زنان را در انتخاب پوشش آزاد گذاشت، ولی از راه تهاجم فرهنگی بر ضد حجاب با آن مبارزه کرد تا سرانجام با لطف و یاری خداوند در سال 1357 شمسی، انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران به این حکومت شیطانی خاتمه داد و زنان مسلمان کشورمان دوباره چون سابق، سنگر دار سنگر حجاب شدند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در این باره میفرماید: شما (زنان) را رژیم سابق نشناخته بود گمان میکرد که بانوان ایران مثل همان چندنفر یا عدهی معدود منحرفین است و اینها همه به دست آنها میشود که انحراف پیدا کند لیکن بانوان محترم ایران ثابت کردند که دستخوش اینطور توطئهها نشدهاند و نمیشوند و ثابت کردند که در دژ محکم عفت و عصمت هستند و جوانان صحیح و نیرومند و دختران عفیف و متعهد به این کشور، تسلیم خواهد کرد و هیچگاه در آن راههایی که قدرتهای بزرگ برای تباهکردن این کشور پیش آنان گذاشته بود نخواهد رفت. (6)
حضرت امام دربارهی واقعهی کشف حجاب میفرماید:
در زمان رضاخان که شاید اکثر شما یادتان نباشد، ما شاهد چه صحنههایی بودیم، در همین قم و نسبت به بانوان محترم این قم و در همه شهرها نسبت به بانوان محترم شهرها. این به تبع از کسانی که تعلیم به او میدادند به اسم کشف حجاب، هتک حرمت اسلام، هتک حرمت مومنین، هتک حرمت بانوان ما را چقدر اذیت کرد چقدر پارهکردن چادرهای آنها را، چقدر به یغما بردند چادرها و روسریهای آنان را ما شاهد اینها بودیم و شما شاهد این پسر بودید که به اسم تمدن بزرگ با این مملکت چه کرد. (7)
آثار حجاب:
حجاب همانند هر عمل دیگری آثار و خواصی دارد که آنها را مورد بحث قرار میدهیم.
1- موفقیتهای معنوی:
زن پوشیده از بین خود و خدا، خدا را برگزیده است و از بین احکام دین و خواستههای نفس به احکام دین روکرده است. چنین انتخابی به روحیه، تفکر و عمل او حال و هوای دیگری میبخشد و به پوشش او معنا میدهد و آن را عمل منطقی، خدا پسندانه و در راستای حرکتهای تکاملی او قرار میدهد که به زیبائیهای درونی او تجلی بخشیده است.
پوشیدگی زن نمود بارز تقوای اوست و او را از آثار تقوا برخوردار میسازد.
قرآن کریم فرموده است:
ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر خداترس و با تقوا باشید خدا به شما فرقان (تمییز حق از باطل و راه سعادت از شقاوت) میبخشد و گناهان شما را میپوشاند و شما را مورد آمرزش قرار میدهد و خداوند دارای فضل و رحمتی بزرگ است. وقتی زن تقوای جنسی را مراعات کند و خود را از نامحرم بپوشاند وعدههای الهی که برای پرهیزکاران داده شده است دربارهی او محقق میگردد، از تشخیص حق و باطل برخوردار میشود. (8)
2- احترام:
اصولاً غلبه بر هواهای نفسانی و گذشت از لذتهای حرام به انسان هیبت و وقار میبخشد. حجاب زن جهاد اکبر اوست که در ورای آن نفس امّارهی به زانو درآمده است. از اینرو پوشیدگی زن از بعد عرفانی بلندی برخوردار است. این حقیقت را همه میدانند و حتی دانشمندان غیرمسلمان به آن اذعان کردهاند که حجاب به زن هیبت و وقار میبخشد و او را شایستهی احترام دیگران میسازد. زنان خودنما مطلوبیت جنسی دارند اما محبوبیت ارزشی از آن زنان پوشیده است. به طور کلی نوع نگاه گفتار و برخورد مردان با زنان از دو ماهیت متفاوت برخوردار است. برخورد با زنانی که از جلوهگری یا پوشش ناقصی برخوردارند برخورد شهوی، تفریحی و ظاهری است، اما برخورد با زنان پوشیده برخوردی همراه با احترام و تکریمی قلبی است. (9)
3- مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب:
غرب که خود در آتش فساد و تباهی میسوزد و میرود تا به انهدام کامل برسد سعی جدی در به تباهیکشاندن بشر دارد تا همانند غریقی دیگران را با خود همراه سازد و به اهداف شوم استعماری خود نیز دست یابد. حجاب ستیزی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی غرب است. پوشش دینی همواره مورد هدفهای تیرهای زهراگین فرهنگی دشمنان اسلام بوده است. آنها در برداشتن خاکریز بزرگ حجاب جدیت کامل داشتهاند. زیرا پوشش دینی سدی بزرگ در برابر تهاجم فرهنگی غرب است که آنها را از نیل به مطامع فرهنگی و اقتصادی خود ممنوع میسازد. اگر قلعه مستحکم حجاب زن مسلمان فتح شود راه بردگی جامعه اسلامی هموار میگردد زنان پوشیده هرگز خود را پایگاه استعمار نمیکنند بلکه به عنوان نیروهای مسلح فرهنگی سدی مستحکم در برابر آنان پدید میآورند به گونهای که میتوان گفت پوشش دینی پادزهر تهاجم فرهنگی غرب است. زن پوشیده به نوعی محرومیت را به استعمارگران تحمیل میکند پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی که در سال 1357 تحقق یافت مرهون حرکت گسترده زنانی بود که با بر خورداری از پوشش اسلامی به ویژه چادرهای مشکی که چون زرهای محکم بر تن کرده بودند و به میدان مبارزه آمده بودند. در این تظاهرات میلیونی یک زن بیحجاب به چشم دیده نمیشد.
نکته عرفانی: خواهرم حجاب اسلامی حضور حماسی زن در جامعه است که قلب استعمارگران از هیمنهاش در بیم و هراس است چرا که پوشش دینی آئینهی تمام نمای عصیان و تسلیم است. (10)
4- کاهش مفاسد:
مقایسه آمار جنایات جنسی در فصل تابستان و زمستان و جوامع غربی و اسلامی که زنان از پوشیدگی بیشتری بر خوردارند نشان میدهد که پوشیدگی زنان نقش مؤثری در کاهش مفاسد اجتماعی دارد. زیرا بسیاری از مفاسد اجتماعی به شهوات جنسی مربوط میشود که با پوشیدگی زن زمینه آنها از بین میرود وقتی چشمها نبینند و دلها نخواهند تحریکات جنسی، هیجانات و عشقهای کاذب نیز از میان میروند و سلامت اخلاقی بر اجتماع حاکمیت مییابد. زن و مرد همانند دو سیم برق میمانند که نبود عایق در بین آنها سبب بروز آتشسوزیهای اخلاقی میگردد و آتش آن بسیاری از ارزشها را محو میگرداند و حجاب عایقی است که از این جاذبهها و آتشسوزیها پیشگیری میکند.
5- آرامش و امنیت مردان:
نفس آدمی دریائی از خواستنیهاست. زمانی که به چیزی تمایل ندارد آرامش بر آن حاکمیت دارد و چون به آن رغبت کند همانند دریا طوفانی میشود و تنها رسیدن به خواستهی او میتواند جزر و مد این دریای طوفانی را آرام کند. مادامی که بانوان خود را به طور کامل از دید چشمهای حریص مردان میپوشانند دریای نفس آنها آرام است. اما وقتی خود را به نمایش میگذارند چشم آنها میبیند و دل آنها هوس میکند و آرامش درونی و امنیت آنها به هم میریزد؛ و از این جا معلوم میگردد که زنان جلوهگر چه اندازه در ایجاد اضطرابهای روحی و نابسامانیهای درونی مردان جامعه نقش دارند.
نکته عرفانی: خواهرم اقیانوس دل مردان ساحل ندارد و از ژرفائی مهیب برخوردار است پس مبادا آن را به موج آوری که در ناآرامی آن خطرها نهفته است که بین زنان و مردان تقسیم میشود پس با پوشیدگی خود آرامش مردان را پاسدار تا خود در آرامش بمانی. (11)
http://rasekhoon.net/article/show/208977/%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%20%D9%86%D8%A7%D8%A8%20(1)/
جمعه 16/8/1393 - 16:52
حجاب و عفاف
تمام آیات «تورات و انجیل که درباره حجاب آورده شده مورد توجه و دقت مفسرین قرار گرفته و مسائلی را مطرح ساختهاند که بسیار جالب میباشد از جمله: در آیات 3 الی 17 باب 11 رساله اول» پولس خطاب به قرنایتان چنین آمده است: اما میخواهیم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن و مرد، و سر مسیح خدا. هر مردی که سر پوشیده عبادت یا ندبه میکند سر خود را رسوا مینماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا یا ندبه کند سر خود را رسوا میسازد که چنین است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمیپوشد موی سر را نیز میبرد و اگر زن را مویچیدن یا تراشیدن قبیح است باید بپوشد... از اینجهت زن میباید پوشش بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان آیا شایسته است که زن ناپوشیده دعای خدا بکند و اگر زن موی دراز دارد، زینت است که موی به جهت پرده بدو داده شده است. پولس در رساله خود به قرنایتان تصریح مینماید: چون زنان بیحجاب به کلیسا میرفتند، مارپولس آنان را نهی کرد تا موجبات هیجان شهوت و پریشانی حواس را کاهش داده باشد و این که سر تراشیدن را با سر برهنه داشتن برابر شمرده، کنایهای از عدم امکان تساوی مرد و زن در بسیاری از موارد از جمله- سربرهنهکردن است و در ضمن چون تراشیدن نشانی از توهین و تحقیر گناهکاران است که در کیفر خواستشان به چنین رسوایی محکوم میباشند، خواستند. سر برهنگی زن را تحقیر و توهین نمایند. مفسرین انجیل گویند: اینکه گفت، سر هر مرد مسیح است و سر زن و مرد و سر مسیح خدا، مراتب بزرگی را نشان داده و محفوظ میدارد که رئیس مسیح، خداست و رئیس مؤمن، مسیح و رئیس مومنه شوهرش، و تنها سر زن میتواند برای شوهرش مکشوف بماند و حتی برای پیامبر نه. ضمن این مباحث و آثار پی میبریم که در آئین مسیح روی مسأله حجاب عنایت داشتهاند و مورد توجه بوده است، حتی زمانی که دین مسیح تعریف شد و تعلیمات آن مورد تهاجم سوء قرار گرفت، رهبران دین مسیح باز روی مسأله حجاب تأکید داشتند، تا آنجا که این رهبران برای حفظ سیاست رهبری خود و تحکیم مبانی رهبانیت دیدند. اگر زن در پوشش باقی نماند، چون تنها وسیله عیش و کامرانی و شهوت انگیزی است و به علاوه که خود زن دارای احساسات سریع التأثیر است زودتر گرفتار احساسات شهوت و غضب و جنایت قرار میگیرد. خوشگذرانی کامجویی، عیش و نوش جز با زن مفهومی ندارد لذا آنها زن را به پوشش رهبانیت موظف نمودند که زن مسیحی باید پوشیده باشد و عموم زنان هم از آنان تبعیت نمودند. زن مسیحی باید با روزه لب و دهان و چانه و مو و بدن را بپوشاند تا از دستبرد چشمگیر شهوت دیگران مصون بماند در نهایت این پوشش به قدری افراطی شد که زنان را از خانهداری دور ساخت و از ازدواج محروم نمود و آن مقدار حظ و نصیب طبیعی را هم از آنها ممنوع ساخت. ریاضت و ترکدنیا زنان مسیحی را در حجاب نگاه داشت. (4)
نظر دو مرجع بزرگ مسیحیت درباره حجاب:
کلمنت و ترتولیانوس میگویند: زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد الا آنکه در خانه باشد، زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند میتواند از خیرهشدن چشمها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاهکردن به صورتش و ادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی در نظر خداوند پسندیده نیست که به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا و فراموشی آن، از بین برده شود. زیرا برای بینندگان خطرناک است. درستکردن موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه فقط از خصوصیات زنانی است که شرم و حیاء را از دست دادهاند. (5) بنابراین در آیین مسیحیت از یک سو مواجهیم با قداست و تقدیس زن و از سویی با تحقیرها و توهینها از یک طرف همه فرشتگان را به صورت زن مجسم کردهاند. با اینکه علم الادیان جنسیت خاص و مادی بودن فرشتگان را نفی میکند. از طرف دیگر برای نجات زنها از زیر بار ستم مردان آنها را در دیرها پناه داده و دیر نشینی و رهبانیت زنان را صلاح دیده است. ولی از دیدی دیگر آنان را بعدها برای خدمت به مسیحیت خواندهاند و بعدها دیرها مرکز آلودگی فحشاء شد و به کابارهها و فحشاخانههای بزرگ تبدیل شدند که تمام مردان و زنان بدون هیچ ممنوعیتی با هم وارد آنجا میشدند و هزاران تخم فساد و آلودگی با خود در جامعه میپراکندند، که این مراکز به مرور زمان از غرب به شرق هم سرایت کرد و مانند یک بیماری مسری تمام جوامع را فرا گرفت.
جمعه 16/8/1393 - 16:51
حجاب و عفاف
فصلهای این مقاله که درباره حجاب است به بررسی آن در اسلام، قرآن، آیین مسیح و نصرانی پرداخته است. بعضی از این فصلها که جامعه کنونی به آن گرفتار است که یکی از این فصلها به بررسی پوشش بانوان در زندگی امروزی و نظر معصومین را در این باره آورده شده است. یکی دیگر از این فصلها در مورد عوامل بیحجابی است که باید به آن توجه داشت و میطلبد که مسئولین در این باره با جدیت کار کنند و این معزل را از کشور اسلامی و شیعه رهایی دهند.
کلید واژهها:
حجاب- چادر- پوشش- زینت- بانوان- اسلام
مقدمه:
انسان فطرتی خداجو و دنبال رشد و کمال است و با شناختی نسبی از پروردگار عالم آوای عبودیت سر میدهد؛ و از روی میل و اشتیاق در برابر اوامر و نواهی الهی سرتسلیم فرود میآورد. البته به شرط آنکه مورد تعلیم و تربیت صحیح دینی قرار گیرد. پوشیدگی زن یکی از احکام ضروری اسلام است که اگر به سبک منطقی و جامع به آن پرداخته شود از آن استقبال میکنند و از برکات فراوان حجاب بهرهمند میشوند و از آفتهای متعدد و زیانبار بیحجابی و بدحجابی مصون میماند. امام امت (ره) این فریادگر بزرگ مظلومیت انسان به موضوع حجاب توجهی شگرف داشته و در بیانیهها، سخنرانیها زنان را به بازشناسی هویت اسلامی فراخوانده و عملاً جایگاه اصیل آنان را در اجتماع یادآوری کردند و با تعیین سالروز بزرگ بانوی بشریت حضرت زهرا (س) اسوه کامل عفاف، حیا و ایمان و در حضور در اجتماع به عنوان روز زن فرصتی را فراهم آورد تا اندیشوارن، عالمان و متفکران در این باره به کاوش و جستجو پرداخته و حقایق بیشتری را عرضه کنند. حجاب زن مایه مباهات زن است، حجاب سند شخصیت زن است نه وسیلهی عقب ماندن او در اجتماع، حجاب حریم مقدس و قلعه آرامش زن است. رسم است که هر چیز با ارزش را پنهان دارند تا از دستبرد نااهلان مصون باشد. ای زن تو نیز باحجاب باش تا اسرار وجودیت از ارزش نیفتد. امید است با خواندن این مقاله، باارزش اخلاقی و تربیتی و انتخاب بهترین راه، انسانی با شخصیت و مسلمانی کامل باشیم و رضایت حضرت ولیعصر ارواحنا فداه را فراهم نماییم و خدای نکرده مایه ننگ و غم و اندوه آن عزیز مهربان نگردیم.
فصل اول:
حجاب
پیشینهی حجاب:
پوشش دینی بانوان از اختراعات آیین اسلامی نیست بلکه ریشه در تاریخ دارد. به گفته ویل دورانت: (قوم یهود و ایرانیان قدیم، حجاب را برای بانوان یک نوع کرامت و شرافت، و از واجبات دینی میدانستند) اسلام، پوشش و حجاب را برای شبهجزیره عربستان به ارمغان آورد. هماکنون در اسرائیل، بسیاری از بانوان قوم یهود با پوشش کامل به مدرسه و دانشگاه میروند، ولی در فرانسه و ترکیه به جرمداشتن حجاب، زنان از تحصیل باز داشته میشوند، درحالی که از نظر منشور جهانی هر انسانی در اتخاذ عقیده، شغل، مسکن و نوع لباس، آزاد است. هر کشوری لباس ملی خاصی دارد که هر انسانی حرمت آن را پاس میدارد و کسی حق تعرض و مزاحمت ندارد درحالی که برخی از حکومتهای غربی، چادر و یا پوشش اسلامی را که هیچگونه ضرر و زیانی ندارد، برنمیتابند. اما در مقابل برهنگی و خودآرایی زنان را که باعث تهییج شهوات و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی و ناامنیهاست، مورد تشویق قرار میدهند. بیبند و باری و مفاسد اخلاقی و جنسی در این کشورها به حدی است که برخی از دختران غربی برای حفظ امنیت خود، به سیاهپوستان پناه میبرند.
حجاب و حدود آن در اسلام
واژه حجاب و مشقات آن هفتبار در قرآن کریم تکرار شده و در تمام موارد به معنای پرده و مانع است.
حجاب از نظر لغت، در معانی گوناگونی به کار رفته است:
1 پرده، چادر، روپوش، روبند، آنچه با آن چیزی را بپوشانند.
2 پرده حایل میان قلب و شکم.
3 غروب خورشید در تاریکی نیز، در حجاب قرارگرفتن تعبیر شده است.
اما به کارگرفتن کلمه (حجاب) درخصوص پوشش بانوان، یک اصطلاح تازه و جدید است. در قدیم مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصوهی و چه در کتاب النکاح کلمه «ستر» را به کار بردهاند نه کلمه «حجاب» را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار میبردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشتپرده واقعشدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. (1)
فلسفهی حجاب:
تردیدی نیست که حجاب و پوشش زن یکی از احکام ضروری اسلام به شمار میرود.
قرآن مجید درباره این امر مهم میفرماید: (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)؛ «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها (روسریهای بلند) خود را بر خویش فروافکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحیم است».پوشش سابقهای به اندازه حیات بشریت دارد و غیر از پیروان یکی از مکاتب که بر لزوم برهنه زیستی پای میفشارد همه بشریت به نوعی رعایت میکنند.
درباره اهمیت و فلسفه حجاب اشاره به چند نکته حائز اهمیت است:
1- کاهش خطا و خطر: مصونیت زن در برابر طمعورزی هوسبازان از ثمرات آشکار رعایت حجاب است.
2- حفظ احترام: اگرچه رعایت حجاب، از یک سو به مردان کمک میکند که به طور ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند. اما بیش از آن به خانمها کمک میکند به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، وسیله لذتانگاری قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشهدار نگردد.
3- نشاط و رغبت: احکام الهی بیش از آنکه به محدودیت لذتها بیانجامد به ماندگاری لذتها و پایداری نشاط و خوشیها میانجامد از اینرو اگرچه حجاب از یکسو برای خانمها محدودیت است و موجب خستگی و زحمت میباشد اما از سوی دیگر اوج احساسات را سالم نگه میدارد و عاطفهها و محبتها را در کانون گرم خانواده متمرکز میسازد و زن و مرد را از بیتفاوتی نسبت به همدیگر در نظام خانواده نجات میدهد و این بحرانی است که هماکنون دامنگیر جوامع غربی شده است به طوری که در هنگام برپایی کانون خانواده که براساس عشق و محبت باید تحکیم شود و مهمترین ابزار آن میل جنسی نسبت به یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانوادهها را متزلزل ساخته است. (2)
4- مبارزه با نفس: میل به خودنمائی و جلوهگری به مصالحی در سرشت زن، نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی و الابکار گرفته شود. بیگمان این گرایش در وجود زن اگر همچون سایر میلها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارآمد خواهد بود و در مسیر فراهمآوردن محیطی مناسب همراه با زندگیش، سودمند خواهد شد. چرا که هیچ گرایشی درونی بدون جهت در جان انسان به ودیعت نهاده نشده است. اما اگر این گرایش مرزی نداشته باشد و خودنمائی و جلوهگری همواره و در همهجا نمو داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینههای ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد کرد، پوشش را میتوان مهمترین عامل تعدیل این میل دانست. زیبایی برای زن، سرمایه است اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال حفظ عفاف و پوشش است. مانندسازی جمال زن به سرمایه، نشانگر آن است که از یکسوی سودمند و کارآمد است و از سوی دیگر کنترلشدنی و تعدیلیافتنی میباشد و اشاره است به اینکه در صورت مرزشکنی، فتنهانگیز و فسادآفرین خواهد بود.
5- جواز حضور در اجتماع: بدون هیچ تردیدی اندام زن به ویژه اگر به آرایهها و پیرایههایی، آراسته گردد هیجان بار و هوسآفرین است. از سوی دیگر زن، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل میدهد و در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میتواند نقشآفرینی عظیمی داشته باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده از یک سوی این نیروی عظیم را از تباهشدن و در گوشهای بیهدف و اثرماندن نجات داده و از سوی دیگر جلو فسادگستری و ناهنجاریهای ناشی از اختلالهای مرد و زن را گرفته است. همه آحاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئولند و مسئولیت مهمتر در این باره بر دوش خانمهاست. دقت در آنچه گفتیم بیپایگی تفکر هوس آلودانی را که حجاب را حصار تلقی کرده وبرای آزمندیهای خود، زن را برای شکستن به اصطلاح حصار دعوت میکنند، روشن میشود و به خوبی دانسته میشود که حجاب عملاً عامل مهمی است درجهت آزادی زن نه اسارت او مهم این است که تلقی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد.
6- ایجاد امنیت: جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد فراهم سازد بخش عمدهای از این مهم به عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشاند. اگر این حریم دریده شود ضمانتی برای سلامتی شخص وجود ندارد، زن چون از این حصار منیع درآمد، در معرض ضربات دیدههای آلوده و قلوب منحرف قرار میگیرد و آرامش خود را از دست داده و نهایتاً نجات از تلاطم امواج بلا را نامعلوم میسازد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هر چه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمیشود بدین سان با قاطعیت تمام معتقد هستیم که پوشش، امنیت زن را در جامعه فراهم میسازد و در حریم پوشش است که میتوان با خیالی آسوده به جامعه آمد و به فعالیت پرداخت و در سنگر حجاب، حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع، تحقق بخشید. (3)
جمعه 16/8/1393 - 16:49