تک سفر کردن در ذات ما نیست دوست را رها کردن ازما نیست
من امدم تا ثابت کنم دوستان در قلب من جای دارند
من امدم تا بگویم هیچ چیز ارزش دوستان عزیزم نیست
من امدم بگوییم دوستانم را فراموش نمی کنم
من امدم تا عشق را به دوستانم ثابت کنم
هزار حرف دارم اما اینجا جا ندارم بلکه در قلب جای دارم
آن حضرت در هشتم ربیع الثانی سال ٢٣٢ ه.ق در مدینه دیده به جهان گشود و با سفر پدر بزرگوارش امام هادی(ع) به سامرا، بیش تر عمر خود را در این شهر گذراند. امام(ع) در سال ٢٥٤ ه.ق و پس از شهادت امام هادی(ع) مقام امامت را به مدت شش سال به عهده داشت و با شهادت آن حضرت در سال ٢٦٠ ه.ق دوران غیبت آغاز شد. این نوشتار به اجمال به شكوفایی علم در جهان اسلام در عصر حیات امام حسن عسكری(ع) و تلاش های علمی آن حضرت پرداخته است. ● ارزش علم و حكمت در اسلام در پیش از اسلام، اعراب چندان بهره ای از «علم و حكمت» نداشتند و تنها دانشی كه در آن دوره در میان اعراب وجود داشت، شعر و شاعری، خطابه و كمی هواشناسی بود كه آن را «انواء» می نامیدند و با شناخت اوضاع جوی، سیر كاروان های تجاری و سیر در صحرا را تعیین می كردند. تنها با آمدن اسلام بود كه روح علمی در میان اعراب دمیده شد و بینش آن ها نسبت به مطالعه طبیعت و هستی، باز شد. قرآن آنان را به صورتی شگفت به تجربه و حس دعوت كرد، چنان كه این كتاب آسمانی سوگندهای خویش را با نام اشیای محسوس و طبیعی یاد می كند، از آسمان و ستاره و فجر دم می زند، از آفرینش و صورتگری در رحم سخن می گوید، زندگانی مورچگان و زنبور عسل را تذكر می دهد، به چگونگی پرواز پرندگان اشاره می كند، از شكفتن دانه در زمین و از خوشه گندم و خرما و انجیر و زیتون سخن به میان می آورد، برای این كه مردمان بیندیشند و از كنار هیچ پدیده ای به سادگی نگذرند. این موضوعات مورد توجه قرآن، خمیرمایه اصلی بسیاری از دانش ها بود كه در روزگار بعدی در فرهنگ اسلام ظاهر شد و رواج پیدا كرد. (محمدرضا حكیمی، دانش مسلمین، ص ٥) ● مراكز علمی دوران حیات امام(ع) ١ - انطاكیه در حدود سال ١٠٠ هجری، در دوران خلافت عمربن عبدالعزیز، مركز علمی اسكندریه به انطاكیه انتقال یافت و تا دوران خلافت متوكل عباسی ادامه یافت. از این زمان، مركز اسكندریه به حران منتقل شد و در دوران معتضد استادان زبده این مكتب، ابواسحاق ابراهیم قویری و یوحنابن حیلان بودند كه از ابراهیم قویری به شاگردش، ابو بشر متی بن یونس و از ایشان به ٢ تن از شاگردانش، یعنی ابو نصر فارابی و ابو یحیی مروزی، منتقل شد. گفته شده كه انتقال حوزه علمی اسكندریه به انطاكیه، به این دلیل بوده است كه انطاكیه نزدیك مرز دو خلافت اسلامی و امپراتوری بیزانس قرار داشت و طبیعتا نقل نسخه های یونانی به آن جا آسان می نمود؛ اگر چه عوامل دیگری نیز نظیر كثرت دانشمندان انطاكیه، كه بسیاری از آنان دانش آموختگان مكتب اسكندریه بودند، در این امر، موثر بوده اند. بنابر شواهد تاریخی، انطاكیه مهم ترین پایگاه انتقال علوم یونانی به جهان اسلام بوده است. ٢ - حران حران شهری است واقع در نواحی شمالی عراق عرب، بین رها و رأس العین، كه هم اكنون نیز به صورت قریه كوچكی در ولایت حلب پا برجا است. حرانیان از دیرباز، به ریاضیات و نجوم و بعد از آن به فلسفه توجه داشته اند. انتقال مركز تعلیم از انطاكیه به حران، در دوران متوكل عباسی صورت گرفته است. از علمای مشهور این حوزه، ثابت بن قروه و محمد بن جابر البتانی را در تمدن اسلامی می توان نام برد. حرانیان پس از غلبه ادبیات سریانی، آثار خود را به این زبان نگاشتند. ٣ - بغداد دارالخلافه عباسی، نخست در شهر انبار، واقع در كناره فرات بود. گفته شده كه اولین بار، منصور دوانیقی در سال ١٤٥ ه.ق با مشورت خالدبن برمك ایرانی تصمیم به ساختن شهر بغداد و انتقال خلافت بدان جا گرفت و سه سال بعد، بغداد را تاسیس كرد و در زمان خلافت هارون الرشید، بغداد مركز نهضت ترجمه آثار علمی یونان به زبان عربی شد. بنا به نظر عده ای در زمان وی بیت الحكمه، كه مركزی برای جمع آوری مواریث علمی و آثار ترجمه شده بود، تاسیس شد، تا آن جا كه از علوم بشری چیزی نبود مگر آن كه در بیت الحكمه بغداد یافت می شد و از همه زبان های آن روز، مترجمان زبده ای برای ترجمه آثار یونانی، ایرانی، سریانی و نبطی، در بغداد گرد آمده بودند. در كنار این ها علمای بسیاری كه در علوم اسلامی، نظیر فقه، كلام و ادبیات عرب در مركز حضور داشتند، بغداد را وارث بلامنازع همه مراكز علمی دیگر كرده بودند. آن چه از تاریخ بر می آید، این است كه مهاجرت فیلسوفان بزرگی چون یوحنا بن حیلان و ابراهیم مروزی، ادغام مكتب حران در حوزه علمی بغداد و حضور شخصیت های علمی چون متی بن یونس و شاگردش ابونصر فارابی و چهره های مذهبی و فقهی، مانند نواب امام عصر (عج) و فقهای حنبلی و دیگر دانشمندان علوم عقلی، كلامی، ادبی و... بغداد را به یك مركز كاملا فرهنگی تبدیل كرده بود. (ر.ك: خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، ص ٤٣٥، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی ج٢، حناالفا خوری، ص ٢٢٥، تاریخ تمدن جرجی زیدان، ص ٢١٢) ● نهضت ترجمه اعراب پیش از اسلام، فرهنگ مكتوبی نداشتند. بعد از اسلام، كار فرهنگی را هم از دانش قرآن و حدیث آغاز كردند و هنوز راه درازی برای آشنا شدن با سایر علوم در پیش داشتند این در حالی بود كه در كنار آن ها، تمدن های كهنی بود كه آثار مكتوب فراوانی را از گذشته به ارث برده بود. اكنون كه مسلمانان حركت فرهنگی خود را آغاز می كردند، به طور طبیعی نمی توانستند نسبت به تمدن های پیشین و اندوخته های آن ها بی توجه بمانند. دنیای اسلام در برابر فرهنگ های بیگانه، دو موضع گرفت. موضعی در مخالفت به این دلیل كه در آن فرهنگ ها افكاری وجود داشت كه با عقاید اسلامی سازگار نبود. دوم موضعی موافق كه بیشتر به دانش های تجربی و گاه فلسفی توجه داشت و چنین می اندیشید كه آن ها تعارضی با عقاید اسلامی ندارد. آمادگی فرهنگ پذیری در جامعه اسلامی، بی توجه به مخالفت ها، راه را برای ترجمه این آثار به زبان عربی هموار كرد. علاقه به بیشتر دانستن و به تعبیر دیگر، كنجكاوی هم نقش مهمی داشت. افزون بر آن، بسیاری چنین می اندیشیدند كه می باید برای دفاع از عقاید اسلامی در برابر اندیشه های بیگانه، با آن افكار آشنا و به آن ها مجهز شد. محصول این جریان، گسترش دامنه علم كلام و زایش دانشی بود كه به آن فلسفه اسلامی گفته شد. كار ترجمه از زمان منصور عباسی، یعنی نیمه های قرن دوم هجری آغاز شد. كهن ترین ترجمه ها، ترجمه كلیله و دمنه و نیز برخی از آثار نجومی و ریاضیات از جمله كتاب المجسطی از بطلمیوس و كتاب اقلیدس بود. در بخش آثار ایرانی، یكی از مهم ترین مترجمان این دوره ابن مقفع است كه بسیاری از آثار را از پارسی پهلوی به عربی ترجمه كرد. از جمله كتاب هایی كه توجه ویژه ای به آن ها صورت گرفت، آثار طبی بود كه بیش از همه از زبان سریانی و توسط مسیحیان منطقه عراق به عربی ترجمه می شد. حركت ترجمه در دوران هارون گسترش بیشتری یافت و این به دلیل حمایت برامكه از مترجمان و عالمان این دوره بود. مامون كه خود علاقه مند به علوم عقلی بود، بیش از خلفای پیشین به ترجمه علاقه نشان داد و رسما از دربار رومی ها خواست تا كتاب های یونانی را برای وی بفرستند. اگر كارهای پیشین به صورت پراكنده انجام می شد، مامون این حركت را به صورت سازمان یافته آغاز كرد و بیت الحكمه را برای نخستین بار به عنوان یك مركز علمی و پژوهشی و ترجمه تاسیس كرد. معتصم نیز به طور طبیعی حركت مامون را در ترجمه ادامه داد. در بیت الحكمه كتابخانه بزرگی از مجموع كتاب هایی كه در دیرها و شهرها وجود داشت فراهم آمد و شمار فراوانی مترجم و عالم به كار ترجمه و تالیف پرداختند. محمدبن موسی خوارزمی كتاب جبر و مقابله خود را به دستور مامون عباسی نگاشت. خاندان آل نوبخت نیز از خاندان های فرهیخته بغداد بودند كه برخی از آن ها در كار ترجمه آثار فارسی به عربی مهارت داشتند. (ر.ك: تاریخ تمدن جرجی زیدان ص ٢٨٥) ● شكوفایی حكمت و فلسفه در اسلام و عصر امام(ع) دكتر رضا داوری، درباره توجه به فلسفه و شكوفایی آن در دوره اسلامی می نویسد: اسلام چون در قلمروهای وسیع و در میان اقوام مختلف، رواج یافت حوزه های بحث و نظر را تعطیل نكرد، بلكه به عنوان تفكر تازه، اجزای علوم و معارف اقوام دیگر را در طی بسط خود به خدمت گرفت و به این ترتیب فرهنگ و تمدن و علوم اسلامی، به وجود آمد و در این سیر و جریان به فلسفه هم توجه و اقبال شد و چون تفكر جدی بود، فلسفه را هم به جد گرفتند. اما از آن جا كه نه می توانست صورت تمدن اسلامی باشد و نه می شد، حكم ماده پیدا كند، در حوزه خواص باقی ماند و مخصوص آنان شد و دیانت كه عوام و خواص نمی شناخت، عقل را صرفا در زمینه اطلاق اصول بر موارد به كار برد و حد آن را همین دانست. (داوری، رضا، فارابی،موسس فلسفه اسلامی: ص١٠٠) از برجسته ترین فیلسوفان اسلامی این دوره كندی است كه فلسفه اسلامی با كندی معروف به «فیلسوف العرب» آغاز می شود. وی معاصر مامون و معتصم و نیز معاصر حنین بن اسحاق و عبدالمسیح بن ناعمه حمصی از مترجمان معروف است. در این كه آیا او خود مترجم هم بوده است تردید كرده اند، ولی از ابو معشر بلخی شاگرد كندی نقل شده كه كندی یكی از چهار مترجم درجه اول دوره اسلامی است. دوره كندی دوره ترجمه است، ولی خود كندی فیلسوفی صاحب نظر و بلند قدر است و در حدود ٢٧٠ كتاب و رساله به كندی نسبت داده شده است. ابن الندیم فهرست كتاب های او را در رشته های مختلف فهرست كرده است. برخی از نسخه های كتب كندی به تازگی به دست آمده و چاپ شده، معلوم می شود ارزش این فیلسوف بسیار بیش از آن است كه قبلا تصور می شد. كندی همچنان كه فیلسوفی عالی قدر بود، مسلمانی متصلب و پاك اعتقاد و مدافع هم بوده و كتب زیادی در دفاع از دین اسلام نوشته است. بعضی به اتكای برخی قراین او را شیعه دانسته اند (ر.ك: فلاسفه شیعه عبدا... نعمه، ترجمه جعفر غضبان ص ٤٦٠) كندی از افرادی است كه در هر مسئله ای كه میان اصول اسلامی و اصول فلسفه تعارض یافته است جانب اسلام را گرفته است، چنان كه از عقیده خاص او درباره حدوث زمانی عالم و حشر اجساد پیداست. كندی از افرادی است كه همیشه كوشا بوده است كه معارف اسلامی و اصول فلسفی را با یكدیگر توفیق دهد. این همان كاری است كه با كندی شروع شد و ادامه یافت. عجیب این است كه برخی او را به علت این كه نامش یعقوب و نام پدرش اسحاق و كنیه اش ابویوسف است یهودی پنداشته اند و عجیب تر این كه در بعضی روایات كه قطعا مجعول است، از او به عنوان كسی یاد كرده اند كه در نظر داشته ردی بر قرآن مجید بنویسد. استاد مطهری، روایتی را كه از امام عسكری(ع) در مورد كندی نقل شده است مبنی بر این كه زمانی كه او مشغول نوشتن كتابی به نام تناقض های قرآن بود، امام به او نامه نوشت را مجعول می داند. زیرا این روایت در كتاب های معتبر نقل نشده و فقط ابن شهر آشوب آن را در مناقب آل ابی طالب با سند مخدوش نقل كرده است و بقیه نویسندگان از این مأخذ بهره برده اند. ● تلاش های علمی امام حسن عسكری(ع) امام هادی(ع) با ایجاد شبكه ای از نمایندگان خود در سرتاسر ایران و عراق، به هدایت فكری و سیاسی شیعیان پرداخت. چنان كه از آن حضرت قریب ٣٠٠ نامه بر جای مانده كه بیشتر آن ها پاسخ به سوالات فقهی مردم و نیز دستورات هدایتگرانه آن امام بزرگوار به شیعیان است. متوكل عباسی آن حضرت را از مدینه به سامرا آورد تا بتواند وی را تحت نظر خود داشته و از شیعیان جدایش كند آن حضرت حدود ٢٠ سال را در سامرا بوده و در همان جا نیز به تحریك معتمد خلیفه عباسی به شهادت رسید. یازدهمین امام شیعیان كه امام عسكری(ع) شهرت دارد و لقب عسكری كه بر او و پدرش گفته می شد اشاره به سامرا دارد كه در اصل لشكرگاه- عسگر- بوده است. آن امام نیز در این مدت ٢٠ سال همراه پدر در سامرا بود كنترلی كه بر امام عسكری(ع) اعمال می شد باعث می شد تا شیعیان از ارتباط مستقیم محروم باشند و بیشتر به وسیله نامه، سوالات خویش را از امام(ع) بپرسند. ولی با این حال امام(ع) از هدایت انسان ها و تلاش در جهت شكوفایی علم و دانش و فرهنگ اسلام دست برنداشتند. در این جا به اهم كوشش ها و تلاش های علمی- فرهنگی آن حضرت اشاره می شود: ١ - تربیت شاگردان: شیخ توسی تعداد شاگردان آن حضرت را بیش از ١٠٠ نفر ثبت كرده است. (رجال شیخ توسی ٢٧٩) كه هر كدام از آن شاگردان به سهم خود در نشر و گسترش معارف ناب تشیع و رفع شبهات دشمنان شیعه نقش به سزایی داشتند. ٢ - تشویق نویسندگان: ایشان در كنار تربیت شاگردان از تشویق نویسندگان غافل نبود و بر اثر همین تشویق ها ١٦ تن از شاگردان حضرت، دست به تالیف زدند و ثمره آن تالیف ١١٨ عنوان كتاب شد. (ر.ك: الذریعه ج ٣ ص ١٤٩) ٣ - تالیف: ایشان در طول حیات مباركشان، خود نیز دست به قلم بردند و كتاب ها و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت جامعه از خود به یادگار گذاشتند: از جمله تفسیر منسوب به امام حسن عسكری(ع) كتاب المنقبه است كه مشتمل بر بسیاری از احكام و مسائل حرام و حلال است؛ همچنین ایشان نامه های فراوانی به مناطق مختلف جهان اسلام نوشتند (ر.ك: حیاهٔ الامام العسكری، محمدجواد طبسی، ص ٢٢٣)