سوره :
يوسف
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
دلو
فعل :
دلو
معنی :
وارد كردن آن به چاه، پرداخت، رشوه دادن
«دَلّا هُما» باعث لغزش و سقوط، ساقط كردن از اراده و تصميم
«تدلّى» نزديكتر شد، وابسته شد، آويزان شدن
«دلو» ظرف آب کشي، سطل، دلو
توضیح :
«وارد» آن را گويند كه براى آب آوردن از رفقا جلو افتاده است.
اَدْلاء» به چاه انداختن يا از چاه كشيدن.
«دَنا» نزديك شد ،«تدلّى» نزديكتر شد.